در چنین موقعیتی رهبران ایرانی نیازی نیست کار خاصی انجام دهند؛ فقط باید جلوی تلویزیون بنشینند و بخندند.
به گزارش مشرق، روزنامه صهیونیستی هاآرتص (Haaretz)، با انتشار گزارشی تحت عنوان "نتانیاهو به سلاح مخفی ایران تبدیل شده است" به بررسی آثار منفی عملکرد نتانیاهو در رابطه با ایران، بر روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی پرداخت.
در این گزارش آمده است: «نخست وزیر اصرار دارد که باید برای متوقف کردن توافق هسته ای با ایران، در کنگره سخنرانی کند؛ اما او در واقع گرانبها ترین سرمایه اسراییل را تخریب می کند.»
هاآرتص نوشت: «سه شنبه گذشته، "دن شاپیرو" سفیر ایالات متحده در اسراییل، با مقامات ارشد وزارت خارجه در اورشلیم ملاقات کرد و توصیف دلسرد کننده ای در مورد وضعیت فعلی بینامین نتانیاهو در واشنگتن با توجه به برنامه سخنرانی او در کنگره، ارائه نمود.»
بر اساس این گزارش، "شاپیرو" در این ملاقات در مورد خشم کاخ سفید از مشکلاتی که نتانیاهو با همکاری رهبر جمهوری خواهان کنگره ایجاد کرده، گفته و تاکید کرده است که اعتماد دولت آمریکا نسبت به سفیر اسراییل در واشنگتن از بین رفته است.
در ادامه این گزارش با اشاره به نارضایتی نمایندگان دموکرات کنگره آمریکا، از تصمیم نتانیاهو، آمده است: «این فقط کاخ سفید نیست [که از عملکرد نتانیاهو خشمگین است]. "یولی ادلشتین" سخنگوی پارلمان اسراییل که هفته گذشته از کنگره بازدید کرده، از مواجه شدن با خشمی شدید در آنجا، مبهوت شده بود. او با اعضای دموکرات کنگره که دوستان قسم خورده اسراییل هستند ملاقات کرده بود؛ اما آن ها در حال حاضر احساس می کنند که نخست وزیر اسراییل به آن ها خیانت کرده است.»
این روزنامه صهیونیستی، نارضایتی از عملکرد نتانیاهو را محدود به دولت آمریکا و نمایندگان دموکرات ندانسته و در ادامه، از موضع گیری بسیاری از نمایندگان جمهوری خواه کنگره آمریکا نسبت به "مانور" نتانیاهو نوشت. در ادامه این گزارش نیز به اظهارات اخیر "جو بایدن" معاون اول رییس جمهور آمریکا که به ادعای این روزنامه، بهترین دوست نتانیاهو در دولت آمریکاست، مبنی بر عدم حضور در جلسه سخنرانی نتانیاهو در کنگره، اشاره شده است.
در این گزارش همچنین آمده است: «خبر واقعا بد این است که حتی اگر نتانیاهو، سخنرانی خود را لغو نماید، بسیاری از صدمات و آسیب ها به روابط اسراییل و آمریکا وارد شده است. در ویدئویی که حزب نتانیاهو، "حزب لیکود" دیروز منتشر کرده است، تصویری از صحبت کردن تلفنی نتانیاهو با رییس جمهور آمریکا وجود دارد؛ [با توجه به روابط بد نتانیاهو و اوباما در حال حاضر] واقعا این موضوع چقدر خنده دار است که نتانیاهو باز هم در طول مدت زمانی که اوباما در مقام ریاست جمهوری است با او تماس تلفنی دیگری داشته باشد.»
این روزنامه صهیونیستی در ادامه نوشت: «این بحران باعث شده که اورشلیم و واشنگتن از هدف واقعی خود یعنی دستیابی به قراردادی که از رسیدن ایران به تسلیحات هسته ای جلوگیری می کند منحرف شوند؛ و نه تنها این بحران باعث تخریب جایگاه اسراییل در آمریکا و سراسر جهان شده است بلکه باعث شده است ایران فکر کند که پیروز شده است.»در انتهای این گزارش آمده است: «نتانیاهو به سلاح مخفی ایران تبدیل شده است. در حال حاضر، تهدید وجودی واقعی برای اسراییل، از بین بردن اتحاد استراتژیک با آمریکا است. در چنین موقعیتی رهبران ایرانی نیازی نیست کار خاصی انجام دهند؛ فقط باید جلوی تلویزیون بنشینند و بخندند.»منبع: جام نیوز
ایران خود را قدرتی نوظهور در منطقه میداند و مقامات سپاه پاسداران گفتهاند ایران اکنون 4 پایتخت خاورمیانه یعنی صنعا، بیروت، بغداد و دمشق را کنترل میکند.
به گزارش مشرق، جروزالم پست در مقاله ای به قلم آرییل بن سولومون می نویسد: وضع یمن از مدتی قبل شبیه وضع سوریه شده است و یمن به میدانی برای یک جنگ فرقهای تبدیل خواهد شد و میلیونها نفر از جنگجویان خارجی با منابع مالی خارجی وارد این کشور خواهند شد؛ همان وضعی که در جنگ داخلی سوریه ایجاد شده است.
احتمالا کشورهای عربی حمایتهای خود را از سنیهای یمن افزایش خواهند داد. این کشورها در عین حال کمکهای خود را به نیروهای جهادی و دیگر گروههای اسلامگرا متوقف نخواهند کرد. در این وضع ایران و همپیمانان منطقهای آن سکوت نخواهند کرد.
در عین حال باید گفت قدرتهای جهانی در یمن هم مانند سوریه مداخله خواهند کرد بویژه که علاقه آمریکا به محور شیعه در منطقه به رهبری ایران هم در حال افزایش است و آمریکا به هیچوجه خواهان آن نیست که مذاکرات هستهای را با ایران متوقف کند.
آمریکا در عین حال میخواهد از ایران برای مقابله با جهادگران سنی مانند گروه داعش و القاعده استفاده کند. گزارشهای اخیر نشان میدهد آمریکا با حوثیهای یمن هم برای هدف قرار دادن القاعده در شبهجزیره عرب همکاری میکند.
بانکیمون، دبیرکل سازمان ملل انتقال مسالمتآمیز قدرت در یمن را بعد از اقدام اخیر حوثیها مبنی بر انحلال پارلمان این کشور خواستار شد.
عبدربه منصور هادی هم گفت در پی آنکه گروه حوثیها قدرت را در یمن در دست گرفته است وضع این کشور بشدت بحرانی و یمن دچار خلأ قدرت شده است. باید مشروعیت رئیسجمهور در یمن بار دیگر بازگردانده شود. شورای همکاری خلیجفارس، شبهنظامیان شیعه حوثی را به کودتا در یمن متهم کرده است. مخالفت شورای همکاری خلیجفارس که از 6 کشور ثروتمند حاشیه خلیجفارس تشکیل میشود باعث خواهد شد کشور فقیر یمن بیش از پیش منزوی شود.
موضع اعضای شورای همکاری خلیجفارس در قبال تحولات یمن در عین حال نشاندهنده خصومت آنها با حوثیهای یمن است که مورد حمایت ایران هستند. شورای همکاری خلیجفارس اعلام کرد کودتای حوثیها اقدامی خطرناک است که به هیچ وجه قابل قبول نیست.
«اوزی رابی» کارشناس امور یمن در مرکز مطالعات خاورمیانه گفت: وضع یمن مشابه وضع سوریه شده است. دولت یمن دولتی شکست خورده است و بحران در این کشور حتی قبل از بهار عربی در سال 2011 در منطقه شروع شده بود. وی گفت: کودتای اخیر حوثیها بحران یمن را تشدید کرد. این کارشناس اسرائیلی گفت: جنگ شیعیان و سنیها در یمن از خارج کنترل میشود. در یک طرف این جنگ عربستانسعودی قرار دارد و در طرف دیگر ایران ایستاده است. وی گفت: یمن در عین حال دروازهای به سمت آفریقا و مرکز تروریستهای افراطی است.
اوزی رابی گفت: ایران خود را قدرتی نوظهور در منطقه میداند و مقامات سپاه پاسداران گفتهاند ایران اکنون 4 پایتخت خاورمیانه یعنی صنعا، بیروت، بغداد و دمشق را کنترل میکند.
این کارشناس اسرائیلی گفت: جنگ و تنش در یمن در آیندهای نزدیک پایان نخواهد یافت.
«دیوید اندرو وینبرگ» تحلیلگر امور خلیجفارس و کارشناس ارشد موسسه دفاع دموکراسیها گفت: کشورهای پادشاهی حاشیه خلیجفارس بشدت از تحولات یمن مرعوب شدهاند و ممکن است در چارچوب واکنش به این تحولات در یمن مداخله نظامی انجام دهند. عربستانسعودی در سال 2009، شروع جنگ با حوثیهای یمن را آزمود اما شکست سنگینی را متحمل شد، زیرا بیش از 100 نیروی عربستان در درگیری با حوثیها کشته شدند. این افتضاح شاهزاده خالد بن سلطان را بهعنوان یکی از مقامات امنیتی ارشد عربستان در آن زمان به ورطه نابودی کشاند.
سلمان پادشاه عربستان هم گفته است میخواهد میراث خود را درباره یمن حفظ کند. وی گفته است القاعده در شبهجزیره عرب و حوثیها در مقایسه با سالهای گذشته بشدت قدرتمند شدهاند.
وینبرگ گفت: سعودیها که از مدتی قبل اعطای کمک به دولت یمن را قطع کردهاند، اکنون راههای دیگری را جز راهکار نظامی برای تغییر وضع در یمن بررسی میکنند از جمله اینکه عربستان تلاش میکند با تقویت نیروهای وابسته به خود وضع را در یمن به نفع خود تغییر دهد.
برخی کارشناسان معتقدند کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس حتی ممکن است تقسیم دوباره یمن به 2 بخش شمالی و جنوبی را مطرح کنند، چون حوثیها در مناطق جنوبی یمن بسیار ضعیف هستند. البته این طرح معایب و نواقصی هم دارد. کشورهای پادشاهی حاشیه خلیجفارس تابستان گذشته، وقتی به علت اقدامات گروه داعش در عراق شوکه شده بودند ناگهان با تحرکات حوثیها مواجه شدند. در پاییز گذشته هم آنها توجه خود را بر حل اختلافات خود با قطر متمرکز کردند. همان زمان بخش عمدهای از یمن بهدست نیروهای افراطی مورد حمایت ایران افتاد. این نیروها از کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس، آمریکا، اسرائیل و یهودیها بیزار هستند. وضع یمن این روزها بد است و این خبر بدی است.
منبع: وطن امروز
مرکز مطالعات «موشه دایان»:
روسیه در غیاب شرکتهای انرژی غربی، در حال نفوذ به بخش انرژی ایران است. الکساندر نواک، وزیر انرژی روسیه سپتامبر گذشته به تهران سفر کرد و با علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی و حمید چیتچیان، وزیر نیروی ایران درباره نقش روسیه در گسترش زیرساخت انرژی ایران دیدار کرد. هدف از این گفتوگوها بررسی امکان ساخت یک رآکتور هستهای دیگر توسط روسیه برای ایران، همچنین افزایش نقش روسیه در تولید برق ایران بود.
به گزارش مشرق،مرکز مطالعات خاورمیانه «موشه دایان» در گزارشی قلم برندون فریدمن می نویسد: روسیه بهرغم بحران اقتصادی، کاهش شدید ارزش پول ملی این کشور و روبهرو شدن با تحریمهای غرب همچنان نفوذ بسیاری در منطقه خاورمیانه دارد و تلاش میکند میزان نفوذ خود را در این منطقه افزایش دهد.
در این راستا، روسیه روابط خود را با 2 کشور ایران و ترکیه در حوزههای اقتصادی و انرژی آغاز کرده است و از حکومت بشار اسد در سوریه نیز حمایت و پشتیبانی میکند و از این طریق سیاستهای غرب را در این منطقه تحت تأثیر قرار میدهد. گفته میشود ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه توانایی خود را در اوکراین و کریمه دست بالا گرفته است. مواجهه با تحریمهای غرب از یکسو و سقوط قیمت نفت از سوی دیگر باعث شده اقتصاد روسیه بسیار آسیبپذیر شود و پول ملی این کشور نیز به سرعت ارزش خود را از دست بدهد.
برخی کارشناسان حوزه سیاست معتقدند سیاستهای پوتین به تضعیف و انزوای روسیه منجر شده و از توان این کشور برای قدرتنمایی خارج از مرزهای خود کاسته است اما به نظر میرسد در منطقه خاورمیانه هیچکس جلودار پوتین نیست. قدرت و نفوذ روسیه در این منطقه طی 6 ماه گذشته در حال افزایش بوده است و مسکو همچنان نفوذ بالایی در میان بازیگران اصلی منطقه دارد.
این نفوذ به روسیه این امکان را میدهد تا بسته به منافعی که برای امنیت ملی خود دارد؛ یا راه را برای اهداف غرب در منطقه باز کند یا جلوی آنها را بگیرد.
به گفته «طلال نظامالدین» کارشناس لبنانی، روسیه از جایگاه و موقعیتی که در منطقه خاورمیانه دارد برای ارتقای جایگاه نسبی قدرت خود در سیستم گسترده بینالمللی، بویژه نسبت به آمریکا و اتحادیه اروپایی استفاده میکند بنابراین به نظر میرسد پوتین دوباره سراغ سیاست خارجیای رفته است که شوروی سابق در زمان جنگ سرد از آن استفاده میکرد و میخاییل گورباچف در دهه ۸۰ میلادی به آن پایان داده بود یعنی سوءاستفاده از اختلافات منطقهای از طریق عوامل نیابتی برای معامله با غرب. ترکیه و ایران از مهمترین کشورهای منطقه خاورمیانه هستند و پوتین توانسته است نفوذ روسیه در این دو کشور را افزایش دهد. به نظر میرسد کشور ترکیه به رهبری «رجب طیب اردوغان» وابستگی نفتی خود به روسیه را افزایش داده است اما ترکیه این وابستگی را یک وابستگی متقابل میداند.
از سوی دیگر، کاهش شدید قیمت نفت و تحریمهای غرب علیه ایران، این کشور را وادار کرده است بهرغم میل باطنی خود به روسیه نزدیکتر شود. در نهایت، روسیه موفق شده است کنترل راهکارهای دیپلماتیک برای فرونشاندن جنگ داخلی سوریه را در دست گیرد و از این طریق از نفوذ اتحادیه اروپایی و آمریکا در سوریه بکاهد. روسیه با وجود کاهش شدید قیمت نفت، همچنان از نقش خود بهعنوان تأمینکننده گاز طبیعی استفاده میکند تا به اعمال نفوذ در خارج از مرزهای خود بپردازد. پوتین، اول دسامبر ۲۰۱۴ میلادی، طرحهای روسیه برای اجرای خط لوله گاز طبیعی «ساوت استریم» به ارزش 5/15 میلیارد یورو را لغو کرد.
به موجب این طرح قرار بود سالانه ۶۷ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی از طریق خط لولهای به طول ۹۰۰ کیلومتر از زیر دریای سیاه به مرکزی در بلغارستان ارسال شده و در دسترس اروپا قرار گیرد. این طرح قرار بود جایگزینی برای ارسال گاز به اروپا از طریق اوکراین باشد. گفته میشود اتحادیه اروپایی و آمریکا برای ایجاد تغییرات کلی در شرایط «پروژه ساوت استریم» به بلغارستان فشار آوردهاند و همین امر روسیه را به لغو این طرح وادار کرده است. اقدامات روسیه طی بحران اوکراین سبب شد اتحادیه اروپایی مقاومت شدیدی در برابر این پروژه نشان دهد.
روسیه توانست با روی آوردن به ترکیه، اثر سوء لغو پروژه ساوت استریم را از بین ببرد. مقامات روسیه اوایل ماه دسامبر با مقامات ترکیه در آنکارا دیدار کردند و پس از آن از پروژه خط لوله جدیدی با شرکت خط لوله نفتخام ترکیه «بوتاش»، خبر دادند. این طرح، «پروژه ترکیش استریم» نام گرفته است. احمد داووداوغلو، نخستوزیر ترکیه تمایل این کشور را برای تبدیل شدن به مرکز انرژی در منطقه تایید و اعلام کرد: «همان طور که همه جادههای اروپا به ایتالیا ختم میشود، تمام انرژی دنیا هم از طریق ترکیه ارسال خواهد شد». پروژه خط لوله «ترکیش استریم» خط لوله کنونی میان روسیه و ترکیه به نام «بلو استریم» را گسترش خواهد داد و مقدار گاز تقریباً یکسان با «ساوت استریم» (۶۳ میلیارد مترمکعب به جای ۶۷ میلیارد) به مرکزی در مرز ترکیه و یونان ارسال خواهد کرد.
این گاز طبیعی سپس برای مشتریان شرکت «گازپروم» در جنوب اروپا ارسال خواهد شد. روسیه همچنین اعلام کرده قصد دارد در سال ۲۰۱۵ میلادی،3 میلیارد مترمکعب گاز طبیعی را 6 درصد کمتر از قیمت واقعی از طریق «بلو استریم» به ترکیه ارسال کند. انتظار میرود ترکیه سالانه ۱۴ میلیارد مترمکعب از مجموع ۶۳ میلیارد مترمکعب گاز ارسالی از طریق خط لوله جدید را به مصرف برساند. طبق اظهارات «تانر ییلدیز» وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه، میزان گاز طبیعی مصرفی ترکیه در سال ۲۰۱۴ میلادی ۴۸ میلیارد مترمکعب بوده است و انتظار میرود این میزان در سال ۲۰۱۵ میلادی به ۵۱ میلیارد مترمکعب برسد. بهرغم وابستگی روزافزون ترکیه به گاز طبیعی روسیه، اقتصاد بیرمق روسیه و انزوای روزافزون این کشور سبب شده است ترکیه بتواند در معامله با روسیه به قیمت بهتری برسد.
گزارشات رسانهای حاکی از آن است تخفیف 6 درصدی قیمت گاز اعلامی از سوی پوتین برای ترکیه رضایتبخش نیست و ترکیه تلاش خواهد کرد این قیمت را تا حدود ۱۵ درصد کاهش دهد.
نشانه دیگر از افزایش روابط روسیه و ترکیه در مساله انرژی این است که وزارت محیط زیست و برنامهریزی شهری ترکیه پذیرفته است «نیروگاه هستهای آککویو» در شهر «مرسین» توسط شرکت روسی «روس اتم» با سرمایهگذاری تقریبی ۲۰ میلیارد دلاری ساخته شود. پذیرش این طرح از سوی ترکیه با سفر پوتین به این کشور و اعلام پروژه جدید «ترکیش استریم» همزمان شد. «فاروق لوغ اوغلو»، از اعضای پارلمان ترکیه و معاون حزب جمهوریخواه خلق ترکیه (CHP) معتقد است اتحادیه اروپا هم روسیه و هم ترکیه را به دلایل مختلف به انزوا کشانده است لذا این دو کشور مایلند «از طریق اتحاد با یکدیگر از اثرات این انزوا و تنهایی بکاهند».
لوغ اوغلو همچنین افزود پروژه «ترکیش استریم» میتواند روسیه و ترکیه را به هم نزدیکتر کند اما با این حال باعث افزایش وابستگی ترکیه به روسیه در حوزه انرژی خواهد شد. روسیه همچنین خود را به یکی از شرکای مالی ایران تبدیل کرده است؛ کشوری که به خاطر برنامه هستهای خود از سوی غرب مورد تحریم قرار گرفته است. طبق گزارشات رسانههای گوناگون در سال ۲۰۱۴، مذاکراتی بین ایران و روسیه بر سر انعقاد قرارداد «نفت در برابر کالا» به ارزش ۲۰ میلیارد دلار انجام گرفت که قرار بود به ایران در برابر تحریمهای غرب کمک کند. این قرارداد هرگز به امضا نرسید اما از آنجا که ارزش پول ملی ایران و روسیه به واسطه سقوط قیمت نفت با خطر کاهش روزافزون روبهرو است، این دو کشور نیاز اقتصادی بیشتری برای افزایش تعاملات تجاری با یکدیگر احساس میکنند. این تعاملات دوجانبه هم میتواند در قالب معاملات پایاپای صورت گیرد و هم میتواند به واحد روبل روسیه یا ریال ایران انجام شود.
روش دوم این امکان را به ایران و روسیه میدهد که مؤسسات بانکی و پولی غرب را دور بزنند؛ مؤسساتی که به ابزاری برای اعمال تحریمهای غرب تبدیل شدهاند. ایران از طریق تعاملات تجاری دوجانبه با روسیه میتواند قیمت ارزهای خارجی را افزایش داده و بدین ترتیب از کسری بودجه خود جلوگیری کند. صادرات ایران به روسیه در سال ۲۰۱۴ میلادی با 20 درصد افزایش روبهرو بوده است.
روسیه در غیاب شرکتهای انرژی غربی، در حال نفوذ به بخش انرژی ایران است. الکساندر نواک، وزیر انرژی روسیه سپتامبر گذشته به تهران سفر کرد و با علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی و حمید چیتچیان، وزیر نیروی ایران درباره نقش روسیه در گسترش زیرساخت انرژی ایران دیدار کرد. هدف از این گفتوگوها بررسی امکان ساخت یک رآکتور هستهای دیگر توسط روسیه برای ایران، همچنین افزایش نقش روسیه در تولید برق ایران بود.
اصغر سهیلیپور، مشاور مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران (NIGC) بتازگی اعلام کرده است شرکتهای روسی مایلند در پروژههای نفت و گاز ایران سرمایهگذاری کنند. سهیلیپور اظهار داشت تفاهمنامهای با یک شرکت روسی برای ساخت خط لوله گاز طبیعی به طول ۳۰۰ کیلومتر و به ارزش
۷۰۰ میلیون دلار امضا شده است که قرار است از ایرانشهر در جنوب شرقی ایران (استان سیستان و بلوچستان) تا منطقه آزاد تجاری چابهار امتداد یابد؛ منطقهای که در ساحل دریای عمان واقع شده است. سهیلیپور پیشبینی کرده این پروژه در عرض 2 سال به بهرهبرداری برسد.
افزایش همکاریهای اقتصادی ایران و روسیه عمدتاً به توافقها و اظهاراتی محدود شده است که الزام و اجباری برای 2 کشور به همراه ندارد اما نقش بسیار حائز اهمیتی دارد، زیرا این امکان را برای هر دو طرف فراهم میکند که به غرب نشان دهند راهحلهای جایگزین عملی و سودآوری در ازای سیاستهای خارجی غرب دارند.
روسیه هم از این طریق میتواند به غرب نشان دهد نمیتوانند ایران را بدون همکاری روسیه به انزوا بکشانند یا تحت فشار قرار دهند. پیام روسیه به غرب این است که اگر میخواهند در مساله هستهای ایران به نتیجه موفقیتآمیزی برسند، به همکاری روسیه نیاز دارند بنابراین روسیه از پیوندهای خود با ایران بهعنوان ابزار چانهزنی در پیشبرد دیگر منافع امنیت ملی خود استفاده میکند.
با این همه، روابط روسیه با ایران فقط به خاطر تلاش روسیه برای دستیابی به ابزار چانهزنی نیست. پوتین و اطرافیانش ایران را میدان نبرد مهمی در رقابت میان شرق و غرب بر سر تبدیل شدن به «قدرت بزرگ» میدانند. سرگئی کاراگانف، رئیس بانفوذ دانشکده اقتصاد و سیاست جهانی در دانشگاه تحقیقات ملی و مرکز آموزش عالی اقتصاد روسیه، به جایگاه ایران در میان روسیه و چین اشاره میکند و میگوید: «آینده تمام آسیا به این بستگی دارد که ایران در نهایت با کدام طرف متحد خواهد شد».
حمایت سیاسی قاطع مسکو از حکومت بشار اسد در سوریه به روسیه اجازه داد برای اولین بار پس از پایان جنگ سرد، قدرت خود را در منطقه خاورمیانه به نمایش بگذارد. پوتین به ایران اجازه داد بیشترین سهم از بار مالی و نظامی حمایت از بشار اسد را به عهده گیرد و با فراهم کردن نیرو و کمکهای مالی فراوان از حکومت اسد پشتیبانی کند. در همین حین روسیه با استفاده از کرسی دائم خود در شورای امنیت سازمان ملل متحد از حکومت بشار اسد و منافع خود در کشور سوریه محافظت کرد.
برای اطمینان خاطر باید گفت روسیه تکنولوژی نظامی، آموزش و کمکهای بسیاری را برای نیروهای اسد فراهم آورد و آنها را سخاوتمندانه در اختیار حکومت بشار اسد قرار داد. گزارشات موجود حاکی از آن است که دولت روسیه تمایل بسیار زیادی دارد که میزان کمکهای مالی خود به سوریه را افزایش دهد و تمایل دارد در سال ۲۰۱۵ میلادی اعتبار مالی جدیدی معادل یک میلیارد دلار را برای کمک به حکومت بشار اسد اختصاص دهد (به علاوه ۹۰۰ میلیون دلار کمک مالی به منظور تهیه سوخت و غذا). این حمایتها از حکومت بشار اسد باعث شده است روسیه در هر راهکار دیپلماتیک برای حلوفصل جنگ داخلی سوریه، میانجیگری قاطعانهای داشته باشد.
روسیه بهرغم کاهش شدید قیمت نفت، همچنان از نفوذ بالایی در منطقه خاورمیانه برخوردار است. درست است که روسیه از دخالت خود در اوکراین ضربه شدیدی خورد اما نفوذ این کشور در منطقه خاورمیانه، چه از لحاظ جانی و مالی و چه از نظر سرمایه سیاسی، هزینه بالایی برای روسیه به همراه نداشته است. اینکه روسیه میتواند به میل خود نقش «پیشبرنده ـ بازدارنده»ای در خاورمیانه ایفا کند بدین معنی است که غرب نمیتواند منافع این کشور را به آسانی نادیده بگیرد یا آنها را به حاشیه ببرد. حتی در شرایطی که اقتصاد روسیه تضعیف شده و ارزش پول ملی آن کاسته شده است، اشتباه است اگر تصور کنیم روسیه حاضر میشود اهرمهای ارزشمند قدرت خود را کنار بگذارد.
روابط میان غرب و روسیه همچنان ضعیفتر میشود اما حقیقت آن است که ابزارهای نفوذ جهانی روسیه را باید ابزار چانهزنی مهم و تأثیرگذاری به حساب آورد. در نهایت اینکه روابط و پیوندهای روسیه با ایران و ترکیه در حال افزایش است؛ 2 کشوری که احساس ردشدگی و انزوا از سوی غرب دارند. افزایش روابط روسیه با این دو کشور از نقطهنظر اسرائیل بدون شک دردسرساز و مشکلآفرین است. به علاوه باید خاطرنشان کرد صادرات گاز طبیعی اسرائیل به جنوب اروپا از طریق خط لولهای به طول احتمالی ۱۵۰۰ کیلومتر که از اعماق دریا (از اسرائیل به قبرس و سپس به یونان و ایتالیا) میگذرد، طرحی است که با چالشهای فنی و مالی بسیاری روبهرو است و امکان عملیاتی کردن آن نیز مورد تردید است. از سوی دیگر، انجام چنین پروژه دشواری به احتمال زیاد، خشم، غضب و مقاومت شدید روسیه را در پی خواهد داشت؛ کشوری که هشیارانه برای محافظت از سهم خود در بازار اروپا وارد عمل شده است.
منبع: وطن امروز
این نشریه طرفدار رژیم صهیونیستی با تأکید بر اینکه "اوباما رکورد افتضاحی در تحریم ایران دارد" مدعی شد: «اوباما از ابتدای ورودش به کاخ سفید، مخالف جدی تحریم ایران بود. در سال 2013 تحریمهای مالی این کشور را لغو و بسیاری از شرکتهای ایرانی را از لیست سیاه خارج کرد. گذشته از اینها، اوباما بود که موضوع حمله نظامی اسرائیل به ایران را علنی کرد و با این کار ضربه بزرگی به نقشه اسرائیل زد.»
به گزارش مشرق، نشریه الگماینر (algemeiner) از رسانههای طرفدار رژیم اسرائیل و لابی صهیونیستی در آمریکا، در گزارشی با عنوان "اوباما تسلیم ایران شده است" به موضوع هسته ای ایران و توافق احتمالی با 1+5 پرداخت و نوشت: «هفته گذشته 10 سناتور دموکرات که دائما از نگرانی خود در مورد سیاست اوباما در قبال برنامه هسته ای ایران حرف می زنند، در نامه ای به رئیس جمهور آمریکا نوشتند که فعلا در مورد تصویب لایحه ای برای افزایش تحریم های ایران، دست کشیده اند.»
این نشریه خبری-تحلیلی ادامه داد: «کاخ سفید اکنون فشارهای زیادی متحمل می شود؛ بسیاری از سناتورهای آمریکایی اکنون تصمیم گرفته اند که تا 24 مارس که روز ضرب الأجل توافق هسته ای ایران است، صبر کنند و این در حالی است که همچنان در خصوص توافق در این زمان تردید دارند.»
الگماینر با انتقاد از رویکرد دولت اوباما افزود: «تعلل به امید شکلگیری توافق نهایی، یک اشتباه بزرگ است. باید گفت تنها تحریمها بودند که ایران را از تبدیل شدن به یک قدرت هسته ای بازداشتند و اکنون متأسفانه خبری از تحریمهای جدید نیست. در واقع رئیس جمهور آمریکا 6 سال است که برای بهدست آوردن دل ایران و امتیاز دادن به این کشور در حال ثبت رکورد است. اوباما ایران را به حال خود رها کرده و هیچ دستاوردی در زمینه توقف برنامه اتمی تهران نداشته است.»
این نشریه طرفدار رژیم صهیونیستی با تأکید بر اینکه "اوباما رکورد افتضاحی در تحریم ایران دارد" مدعی شد: «اوباما از ابتدای ورودش به کاخ سفید، مخالف جدی تحریم ایران بود. در سال 2013 تحریمهای مالی این کشور را لغو و بسیاری از شرکتهای ایرانی را از لیست سیاه خارج کرد. گذشته از اینها، اوباما بود که موضوع حمله نظامی اسرائیل به ایران را علنی کرد و با این کار ضربه بزرگی به نقشه اسرائیل زد.»
الگماینر در ادامه افزود: «از این موارد که بگذریم، دولت اوباما به فعالیتهای ایران در منطقه واکنشی نشان نمیدهد. ایران که از اصلیترین متحدان بشاراسد محسوب میشود، همچنان در حال کمک به دمشق میباشد و حزب الله لبنان نیز کماکان در قدرت باقی مانده است. جمهوری اسلامی با حمایت از شیعیان یمن، موفق شده نفوذ خود را در منطقه افزایش دهد.
در عین حال ادبیات رهبر عالی و سایر مقامات ایران مانند سابق است و هیچ تغییری نکرده؛ آنها علنا از نابودی آمریکا سخن میگویند و همچنان ایالات متحده را "شیطان بزرگ" میخوانند.»
این سایت خبری تحلیلی در پایان نوشت: «اوباما اکنون به جای إعمال فشار بیشتر بر ایران، از سفر نتانیاهو به امریکا برای ایراد سخنرانی در کنگره عصبانی است. لابد او خیال میکند که برنامه هسته ای ایران باعث ثبات خواهد بود و در صورتی که امریکا نتواند آن را متوقف کند، کار شایستهای صورت داده است!
به هر حال نمیتوان باور کرد که اوباما قصد دارد از تبدیل شدن ایران به یک قدرت هستهای جلوگیری کند.»