حسن، جوان 22 ساله از اهالی روستای رگبه در تالاب بینالمللی شادگان است که روزهای خود را با قایق در تالاب میگذراند. کارش گردش مسافران با قایق است و از این طریق امرار معاش میکند. حسن میگوید با پولی که از قایق درمیآورم خرج مادر، برادر و 2 خواهرم را میدهم.
فاروق، جوان دیگری که در خانوادهای دامدار بزرگ شده و از بچگی به گاومیشداری مشغول است، صبحها گاومیشها را در تالاب رها میکند و بعد از ظهرها شیر آنها را دوشیده و در شهر میفروشد. به قول خودش از این طریق برای خانه نانآوری میکند. پدرش ماهیگیر است و مادرش با دیگر اعضای خانواده علاوه بر ساخت انواع صنایعدستی از نیزارهای تالاب، در گاومیشداری کمک میکنند.
مردم حاشیه تالاب بینالمللی شادگان با بهرهبرداری از این تالاب معیشت خود را میگذرانند. زنان، مردان و حتی کودکان روستاهای تالاب در کارهای صیادی و دامداری کمک میکنند، بهطوری که تمام اعضای خانواده در حد توان خود اقتصاد خانواده را میچرخانند.
روستانشینان تالاب بینالمللی شادگان به کارهای صیادی، دامداری و ساخت انواع صنایعدستی از نیزارها و نخلهای تالاب مشغولند و هزینههای زندگی خود را از این طریق تامین میکنند. زنان روستا ابتدای ورودی تالاب زیر سایبانهایی از جنس نیزار ماهی میفروشند. دختران در خانه به ساخت انواع صنایعدستی مشغولند و پسران نیز در کار صیادی و دامداری به پدران خود کمک میکنند.
تالاب بینالمللی شادگان ظرفیتی نهفته در گوشهای از خوزستان است که با وسعت 450 هزار هکتاری اکوسیستمی گسترده با انواع گونههای آبزیان پرندگان و گیاهان را تشکیل داده است که میتوان از هر بخش از این اکوسیستم بهرهبرداری اقتصادی کرد.
این تالاب در تامین اشتغال مردم مناطق پیرامون خود نقش زیادی داشته است اما متاسفانه در چند سال اخیر به دلیل بیتوجهی مهجور مانده و روز به روز رو به نابودی میرود. تالابی که زمانی پرآب بوده و معیشت مردم روستاهای پیرامون خود را تامین و در چهار فصل سال پذیرای گردشگران بود، این روزها به آب راههای تبدیل شده که زلالی خود را از دست داده است.
خشکی تالاب بینالمللی شادگان به این علت است که حقآبه آن در چند سال اخیر به دلیل برداشتهای مکرر آب از سرشاخهها و ساخت سدهای متعدد بر منابع آبی خوزستان تامین نشده است. از سوی دیگر عبور لولههای نفتی، ورود زهآبهای نیشکر و صنایعجانبی آن مانند شرکت الکلسازی و شرکت نئوپانسازی، عرصه را برا ادامه حیات این تالاب تنگ کرده است.
در کنار ورود فاضلابهای صنعتی، شهری و کشاورزی به تالاب بینالمللی شادگان اخیرا احداث کارخانه فولاد در نزدیکی تالاب، حیات آن را مورد تهدید قرار داده است.
نابودی تالاب بینالمللی شادگان نهتنها به اکوسیستم جانوری و گیاهی آن ضربه میزند بلکه زندگی روستاهای اطراف و حتی شهرستان شادگان را مورد تهدید جدی قرار میدهد. در حال حاضر بهرهبرداری اقتصادی مستقیم و غیرمسقیم حاصل از این تالاب معیشت روستاییان اطراف و نیازهای غذایی مردم شهرهای اطراف را تامین کرده است.
تالاب شادگان ظرفیتی است که دارای ابعاد متنوعی برای بهرهبرداری اقتصادی است، به طوری که میتوان از جای جای آن بهرهمند شد و از سوی دیگر با توسعه مراکز تفریحی و خدماتی در آن زمینه ورود گردشگران داخلی و خارجی به منطقه را فراهم کرد که این کار علاوه بر اشتغالزایی، منابع مالی فراوانی را برای منطقه میآورد.
سالانه تسهیلات کم بهره و بدون بهره زیادی برای احداث حوضچههای پرورش آبزیان تخصیص داده میشود، در حالی که تالاب شادگان بدون هیچگونه هزینهای و به صورت خدادادی و طبیعی منبع اشتغال و تولید انواع آبزیان است.
تالاب بینالمللی شادگان تا چند سالگذشته که حقآبه آن تامین میشد در کنترل گرد و غبار و ریزگردها نقش زیادی ایفا میکرد. امروز مهمترین منبع تولید ریزگردها که به معضل جدی برای مردم استان تبدیل شده و هزینههای اجتماعی فراوانی را روی دست دولت و جامعه گذاشته، همین نابودی تدریجی این تالاب و تالاب هورالعظیم است.
امیرحسین منتظرحجت، کارشناس و محقق اقتصاد منابعطبیعی و محیطزیست در خصوص بهرمندی اقتصادی از تالاب بینالمللی شادگان اظهارکرد: براساس تحقیقاتی که امسال انجام دادیم ارزش سالانه صیادی در تالاب شادگان 48 میلیون دلار در سال برآورد شده که نشان میدهد این تالاب بدون اینکه هزینهای داشته باشد برای استان و کشور بازدهی دارد.
وی بیانکرد: ارزش سالانه خدماتدامداری و باغداری در این تالاب به ترتیب 332 میلیون دلار و 39 میلیون دلار است. همچنین ارزش خدمات غیراستفادهایتالاب شادگان 187 میلیون دلار برآورد شده که این مبلغ نشان میدهد که افرادی که از این تالاب نفع میبرند فراتر از یک منطقه و استان هستند.
منتظرحجت تصریحکرد: ارزش اقتصادی خدمات کشاورزیاین تالاب 47 میلیون دلار است که رقم بزرگی است؛ همچنین 222 میلیون دلار ارزش زمینهای تحت اشغال تالاب شادگان توسطساکنان پیرامون آناست و بهطور کلی ارزش اشتغال در تالاب شادگان بهطور مستقیم و غیرمستقیم 938 میلیون دلار در سال میباشد.
وی خاطرنشانکرد: گردشگری از ظرفیتهای بسیار خوب و پردرآمد تالاب شادگان است که متاسفانه خیلی کم به آن توجه شده و طبق برآورد در تحقیقات ارزش خدمات گردشگری تالاب 123 هزار دلار در سال است. هیچگونه امکانات رفاهی توریستی در این تالاب ایجاد نشده در حالی که کلی پتانسیل برای توسعه دارد.
این عضو هیات علمی دانشگاه شهیدچمران اهواز گفت: بهطور مستقیم تالاب شادگان یک میلیارد و 600 میلیون دلار برای جامعه پیرامون خود ارزش اقتصادی دارد.
وی افزود: علاوه بر این تالاب شادگان کارکردهای زیادی دارد. در حال حاضر طوفانهای گرد و غبار به استانهای شمال و حاشیه دریایی خزر کشیده شده است. اگر این تالاب بتواند بخشی از منشاء گرد و خاک را بپوشاند، بهرهوری آن به کل کشور خواهید رسید و دیگر هزینههایی که برای مقابله با پدیده ریزگرها صرف میشود بههدر نمیرود.
این استاد دانشگاه عنوانکرد: همین که تالاب گرد و غبار را جذب کند علاوه بر مردم کشور ما، کشورهای همسایه نیز از آن بهرهمند میشوند و بنابراین ارزش تالاب شادگان بینالمللی است.
منتظرحجت بیانکرد: خدمات تالاب شادگان محدود به یک سال نیست بلکه یک موهبت زیستی است که در طول سالیان میتوانیم از آن بهرهمند شویم؛ نتایح تحقیقات نشان میدهد که قیمت این سرمایه زیستمحیطی برای یک بازه زمانی صد ساله 638 میلیارد دلار است.
وی خاطرنشانکرد: سهم تالاب شادگان در تولید ناخالص استان 7 درصد است که نشان میدهد تولید ما از این سرمایه موجود چقدر است. متاسفانه بهرهمندی ما از این ظرفیت کم نظیر خیلی پایین است و باید بیش از این باشد.
منتظرحجت با اشاره به اثرات مخرب از بین رفتن تالاب بینالمللی شادگان تصریحکرد: امروز این تالاب با تهدیدهای جدی روبه رو شده است که مشکلات زیستمحیطی همگانی هستند. تخریب محیطزیست موجب بروز پدیدههای آلودگی هوا و بارانهای اسیدی میشود که هرکدام به سهم خود هزینههای اجتماعی فراوان را به جامعه تحمیل میکنند.
وی خاطرنشانکرد: تخیله زبالههای شهری در محدوده تالاب وزهآبهای صنعتی برخی از کارخانههای پیرامون نابودی این تالاب را رقم زدهاند. از طرفی تکه تکه کردن تالاب به واسطه احداث جادههای متعدد، تهدیدی جهت از بین بردناینتالاباست.
مردم روستاهای اطراف تالاب بینالمللی شادگان از وضعیت تالاب نگرانند زیرا زندگی و معیشتشان به حیات آن وابسته است. بسیاری از اهالی با خشک شدن قسمتی از تالاب که قبلا از آن امرار معاش میکردند به شهرها مهاجرت کرده و به شغلهای کاذبی همچون دستفروشی مشغول شدهاند. مردمی که روزی بهترین انواع لبنیات و صنایعدستی را تولید میکردند امروز از سر ناچاری به شهر مهاجرت کردهاند. آینده حسن، فاروق و جوانان روستاهای اطراف به زنده ماندن تالاب شادگان گره خورده و اگر تالاب شادگان خشک شود و اقدامی برای بهبودی آن انجام نگیرد...! واقعا چه خواهد شد؟