ایرانپیان – یادداشت / ع. چینیچیان: ورود نظامیان به عرصهی حملات فرهنگی یا به اصطلاح جنگ نرم، برای ما (دست کم مسئولین و ملت ایران) خبر جدیدی نبود. مقام معظم رهبری که تمامی سیاستها و تحرکات دشمنان اسلام و جمهوری اسلامی ایران را رصد میکنند، مورخ 18/8/1385 از تشکیل ناتوی فرهنگی، با قید این که "جدید هم نیست" خبر داده بودند.
اما باید اذعان نمود که صرف خبردار شدن کافی نیست و انصافاً مسئولین و دستگاههای ذیربط، این تذکرات را آن گونه که باید جدی نگرفتهاند؛ و حال آن که "جنگ، جنگ است" و ما باید در هر میدانی، با استراتژیها، تاکتیکها و تکنیکهای متناسب با همان میدان، وارد نبرد شویم و با ابزار و سلاحهای متناسب با سلاح دشمن، به مقابله و دفاع از خود بپردازیم.
اکنون ارتش انگلیس [که غرب به مراتب بیش از دو سه دههی پیش اصرار دارد آن را "بریتانیا" بخواند]، رسماً حضور نیروهای نظامیاش در این عرصه را اعلام کرده است و هم چون سایر جنگهای تهاجمی که نامش را «دفاع، دفاع پیشگیرانه، مقابله و ...» میگذارند، توجیه این حضور را نیز «مقابله با نبرد تبلیغاتی و خبررسانی» بیان داشته است. (لینک خبر)
چند سؤال استراتژیک:
حال سؤال اینجاست که:
*- با وجود سلطهی جهانی هالیوود بر سینمای جهان - خبرگزاریهایی چون: بیبیسی، سیانان، اسوشیتدپرس، رویترز، فوکس نیوز، ووآ و ... بر جهان خبر – و سلطهی پایگاههایی چون: فیس بوک و توتیتر و ... بر جهان ارتباطات – و هم چنین گوگل و یاهو آوُ در کنترل، جستجو و کنترل تمامی اطلاعات و شناسایی کاربران – یا سرویسهای اطلاعاتی چون: NSA در امریکا - BND در آلمان و هم چنین "GCHQ" یا نهاد موسوم به "مقر ارتباطات دولت" که سازمان جاسوسی انگلیس در پهنههای دیجیتالیست و...، برای شنود تمامی مکالمات شهروندان و حتی سیاستمداران و مقامات در سرتاسر جهان؛ کدام فضا، امکانات، تکنولوژی و تجهیزاتی برای آزادیخواهان و استقلالطلبان و مبارزان با جنایات صهونیستی در سرتاسر جهان باقی مانده که برای به اصطلاح مقابله و دفاع در عرصهی "تبلیغات و خبر"، "ناتوی فرهنگی" و از جمله "نظامیان انگلیسی"، باید وارد این میدان شوند؟ !
*- این نظامیان چه میخواهند بکنند این مؤسسات و شرکتهای به ظاهر خصوصی نمیتوانند از عهدهی آن برآیند، اما چند ژنرال، افسر و حتی سرباز میتوانند؟!
*- و مهمتر آن که نیروهای نظامی، با "تبلیغات و خبر" مد نظر آنها، چگونه قرار است مقابله کنند؟!
*- ارتش بریتانیا، واحد جدیدی متشکل از ۱۵۰۰ سرباز را که در شهر جنوبی "هرمیتاژ" این کشور مستقر است؛ و البته از این واحدها بسیار در امریکا، فرانسه، انگلیس، آلمان (ناتو) تشکیل شده است، این واحد جدید است. اما سؤال اینجاست که این 1500 نفر است قرار است در این میدان چه کنند که آن بیش از 150 هزار شرکت و مؤسسه با میلیاردها دلار هزینه و صدهاهزار نیروی متخصص، نتوانسته و نمیتوانند انجام دهند؟!
پس، تردیدی نمیماند که به غیر عملیاتها و تخریبهای جاسوسی و تروریستی متداول، مراکز تبلیغاتی و خبری مورد نظر، هدف عملیات نظامی مستقیم و غیر مستقیم نیز قرار گیرند.
سلطه بر قلب و ذهن:
ژنرال کارتر انگلیسی میگوید:
*- «در افغانستان ما و نیروهای ناتو با وجود برتری نظامی بر طالبان نتوانستیم مفید بودن حضور واحدهای خود را به مردم ثابت کنیم.»
او افزود: «ما باید از این تجربه برای دستیافتن به قلب و ذهن انسانها درس بگیریم».
او درست تشخیص داده است و صادقانه به شکست حضور نظامی و عدم همسویی قلوب و اذهان عمومی مردم اعتراف کرده است.
این همان نکتهی بسیار مهمی است که مقام معظم رهبری، بارها بر آن تصریح و تأکید داشتند و سایر سیاستمداران و تصمیمگیران ما باید به این مهم توجه کنند.
یادم آمد که حضرت امام خمینی رحمة الله علیه به سران کشورهای اسلامی توصیه میکرد که "بروید بر قلبها حکومت کنید"؛
و اکنون شیطان بزرگ و سایر شیاطین به این واقعیت اعتراف دارند که دیگر تهدیدهای ساختگی آنها به سناریوهای تکراری و تنفربرانگیزی مبدل شده است و اذهان عمومی حتی در امریکا و اروپا نیز آنها را نمیپذیرد و متوجه شدهاند که روز به روز از محبوبیت آنها کاسته میشود و به محبوبیت "اسلام و بیداری اسلامی" و در رأس آن جمهوری اسلامی ایران افزوده میشود.
فضای مجازی:
ژنرال کارتر میگوید:
«در شرایط کنونی استفاده از شبکههای اجتماعی مانند توئیتر و فیسبوک برای تبلیغ و نشاندادن اهداف "انساندوستانه" نیروهای نظامی، اجتنابناپذیر است».
*- اما سؤال اینجاست که «اهداف انساندوستانهی نیروی نظامیِ» انگلیس یا امریکا (ناتو) یعنی چه؟!
نقش فیس بوک و توئیتر در این عرصهی نظامی چیست و نقش نظامیان در این اینگونه شبکههای اجتماعی و به طور کلی فضای مجازی و جنگ نرم، چگونه تعریف میشود؟
آیا از این پس بیش از گذشته، اعزام خبرنگار، تهیه خبر، انتشار خبر، تهیه گزارش، تدوین سناریو، ساخت فیلم و سریال، مصاحبه، اطلاعرسانی، کنترل شبکههای اجتماعی، جهتدهی به ساختارهای خبری، تبلیغاتی و فرهنگی کشورهایی معترض و معارض ...، به صورت مستقیم و غیر مستقیم صبغه نظامی یافته و باید از تأیید نظامیان بگذرد و در کنترل آنها باشد.
آیا با اشخاص، سیاستگزاران، طراحان، مدیران برنامهریزی، مؤسسات و شرکتهای معارض، [حتی در امریکا و اروپا]، برخورد نظامی (در قالب حمله پهپادها، ترور، انفجار و ...) صورت خواهد گرفت؟
*- آیا نقش نظامیان امریکایی و اروپایی (ناتو)، در فیلترینگ، انهدامهای امواجی، تقویت مالی و ...، نسبت به نقش دستگاههای اطلاعاتی و جاسوسی، بیش از گذشته خواهد شد؟
نباید تردید کرد، بلکه باید با بصیرت رصد کرد – اندیشید و چاره کرد.