سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

تحلیل های سیاسی روز



این مقام آمریکایی گفت که "سلمان" پادشاه جدید عربستان به اوباما گفته که نباید به ایران اجازه داده شود تا به سلاح هسته‌ای دست یابد.
تسنیم: یک مقام آمریکایی گفت که پادشاه عربستان در دیدار با رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد که ایران نباید به سلاح هسته‌ای دست یابد.یک مقام آمریکایی گفت که  هیئت این کشور مذاکرات مهمی در عربستان انجام داد.
این مقام آمریکایی گفت که "سلمان" پادشاه جدید عربستان به اوباما گفته که نباید به ایران اجازه داده شود تا به سلاح هسته‌ای دست یابد.وی افزود که در مذاکرات میان اوباما و سلمان دو موضوع برنامه هسته‌ای ایران و اوضاع در یمن مورد بحث و بررسی قرار گرفت.این مقام آمریکایی گفت که اوباما در گفت‌وگوها با سلمان به صورت کلی درباره حقوق بشر در عربستان صحبت کرد اما به هیچ مورد به خصوصی در این باره اشاره نکرد.
وی افزود که این دو مقام درباره انرژی و ثبات در بازار نفت نیز صحبت کردند اما هیچ صحبتی درباره قیمت‌های کنونی نفت انجام ندادند.باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا به‌منظور عرض تسلیت به مقامات عربستانی به‌مناسبت مرگ ملک عبدالله‌بن عبدالعزیز پادشاه سابق این کشور و دیدار با ملک سلمان پادشاه جدید، امروز به عربستان سفر کرد.
هیئتی که باراک اوباما را در این سفر همراهی می کرد متشکل از 30 مقام بلندپایه آمریکایی بودند. از جمله کسانی که در این سفر رئیس جمهور آمریکا را همراهی می کردند جیمز بیکر وزیر امور خارجه جرج بوش پدر، برنت اسکوکرافت مشاور امنیت ملی دو رئیس جمهور اسبق یعنی بوش پدر و فورد بودند.
همچنین کاندولیزا رایس مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دوران جرج بوش و سناتور جان مک‌کین که از منتقدان اصلی سیاست خارجی اوباماست وی را در سفر به عربستان همراهی می‌کردند.
جان کری وزیر خارجه، جان برنان مدیر سازمان جاسوسی آمریکا (سیا)، سوزان رایس و لیزا موناکو مشاوران اوباما نیز شامل هیئت اعزامی به عربستان بودند.

خط و نشان های عصبی تروریستها
گروه تروریستی داعش که این روزها مراحل سقوط و ناکامی خود را طی می کند اخیرا و به خصوص پس از خارج شدن چند نقطه استراتژیک مثل رمادی و کوبانی از کنترل شان، غربی ها را تهدید کرده که به آنها در خانه هایشان حمله ور خواهد شد.شکست ها و ناکامی های پی در پی این گروه در عراق و سوریه کار را به جایی رسانده که آنها به ناچار از حربه ارعاب و تهدید استفاده می کنند .
گروه بین الملل  فردا:  گروه تروریستی داعش که این روزها مراحل سقوط و ناکامی خود را طی می کند اخیرا و به خصوص پس از خارج شدن چند نقطه استراتژیک مثل رمادی و کوبانی از کنترل شان، غربی ها را تهدید کرده که به آنها در خانه هایشان حمله ور خواهد شد. 
شکست ها و ناکامی های پی در پی این گروه در عراق و سوریه کار را به جایی رسانده که آنها به ناچار از حربه ارعاب و تهدید استفاده می کنند . خبرگزاری شینهوا  سه شنبه 7 بهمن ماه خبر داد که  گروه تروریستی داعش خواستار انجام حملات بیشتری در اروپا شده است. 
بر اساس این گزارش، این درخواست داعشی ها چند روز پس از حملات در فرانسه مطرح می شود. تروریستها تهدید اخیر خود را  از طریق یک پیام ویدیویی ضبط شده در چند وب‌سایت متعلق به شبه‌نظامیان از جمله در حساب های توئیتری منتشر کرده اند . 
ابو محمد العدنانی، سخنگوی داعش در این پیام ویدیویی به تمام "مسلمانان در اروپا و غرب" و جاهای دیگر تاکید کرده که "صلیبیون" را در خانه‌هایشان هدف قرار دهند که احتمالا منظور وی این است که مهاجران مسلمان اروپایی که دل در گرو عشق داعش دارند باید با حمله به خانه های شهروندان اروپایی آنها را به قتل برسانند ! 
با این حال سرکردگان این گروه تروریستی می گویند هنوز کار اصلی آنها آغاز نشده و برنامه های خیره کننده ای برای ادب کردن صلیبی ها در پیش دارند . "العدنانی " در این خصوص گفته:  شما غربی‌ها تاکنون از ما فعالیت خاصی را ندیده‌اید ، اگر کمی صبر کنید همه چیز را به چشم خواهید دید! 

از عصبانیت بمیرید 

  صفحات داعش در شبکه مجازی تویتر، پس از پنج ساعت وعده دادن به این که بزودی پیام "ابی محمد عدنانی" را که حاوی یک مژده بزرگ است، منتشر می کنند، عصر دوشنبه ( دیروز) فایل صوتی او را در یوتیوب قرار دادند. 
وعده دادن به انتشار یک پیام مهم، تاکتیک رسانه های داعش برای پنهان کردن سکوتشان در قبال درگیری های عین العرب، دیالی، شمال موصل و دیرالزور بود. در روزهای اخیر درگیری سنگینی در این مناطق درجریان بود و دیروز ( دوشنبه) به آزادسازی آنها منجر شد. اما صفحات داعش که سکوت کرده بودند و پاسخی نداشتند، برای حفظ روحیه سمپات ها و اعضای خود، روی پیام عدنای مانور دادند. 
عدنانی که سخنگوی خلیفه خودخوانده است، در این پیام، با عنوان "بمیرید از عصبانیت" اعلام کرد؛ برای خراسان (مناطق شمالی افغانستان و همسایگانش) والی تعیین شده و از امروز "حافظ سعیدخان"، فرماندار خلیفه در آن منطقه است. ضمن این که "عبدالرئوف خادم" هم به عنوان معاون او تعیین شده و می توانند برای خلیفه بیعت بگیرند. این اقدامات معنایی جز این ندارد که داعش به سرکردگی ابوبکر البغدادی راه خود را از طالبان و القاعده جدا کرده و خود را برتر از او می داند.  عدنانی خطاب به مردم افغانستان گفت: شما یک عمر با انگلیس و روس و امریکا جنگیده اید، اما این یک جنگ جدید است و باید با شدت بیشتری در آن شرکت کنید. 
داعش از مردم افغانستان خواست از این پس به جای جنگ با متجاوزان خارجی، با هموطنان خود که از خلیفه پیروی نمی کنند بجنگند. عدنانی با ستودن مقاومت تکفیری ها در برابر حملات ائتلاف امریکایی و متحدان عربش، خطاب به ائتلاف گفت: حملات شما نه تنها هیچ ضربه جدی به ما وارد نکرده، بلکه باعث بیشتر شدن جنگجویان ما شده است. 

وعده حملات بیشتر

سخنگوی داعش حتی رئیس جمهور امریکا را هم تهدید کرده و گفته اوباما و ژنرال هایش از ترس رویارویی با ما، فقط هوایی حمله می کنند و خودشان هم خوب می دانند که نباید امیدی به شیوخ ترسو داشته باشند. اما اگر نقشه می کشید که روی زمین به ما حمله کنید، ما مدت هاست منتظرتان هستیم، پس چرا نمی جنگید؟ 
سخنگوی خلیفه خطاب به تروریست های اروپایی گفت: حملات خود را متوقف نکنید. با ساختن بمب و سلاح گرم و حتی با ماشین و سنگ و هرچیز دیگری که شد بجنگید و بدانید هیچ فرقی میان شهروندان و سربازانشان که مسلمانان را می کشند وجود ندارد. او افزود: بزودی کشورهای فرانسه، استرالیا، بلژیک و کانادا طعم حملات جدید را خواهند چشید و مجاهدان ما آنجا را غرق رعب و وحشت خواهند کرد. اقدام صفحات داعش حتی با نارضایتی سایر تکفیری ها مواجه شد و برخی از آنها نوشتند، در شرایطی که چند ساعت پیش، دیالی، کوبانی، دیرالزور و شمال موصل به دست شیعیان و کردها افتاده، شیخ عدنانی چطور می تواند چنین ادعاهایی را مطرح کند؟ 


عربستان بعد از ملک عبدالله
یک کارشناس مسائل عربستان سعودی ابعاد پشت‌پرده جنگ قدرت در عربستان و مواضع خارجی ریاض در دوره پس از ملک عبدالله را مورد بررسی قرار داد."فواد ابراهیم" تحلیلگر مسائل منطقه‌ای در مقاله‌ای در روزنامه البناء لبنان نوشت: پادشاه جدید عربستان از پادشاه گذشته انتقام گرفت، این خلاصه اتفاقات عربستان بود که از تاریکی بامداد جمعه تاکنون روی داده است.

گروه بین الملل فردا: "فواد ابراهیم" تحلیلگر مسائل منطقه‌ای در مقاله‌ای در روزنامه البناء لبنان نوشت: پادشاه جدید عربستان از پادشاه گذشته انتقام گرفت، این خلاصه اتفاقات عربستان بود که از تاریکی بامداد جمعه تاکنون روی داده است. جناح سدیری با قدرت به حاکمیت برگشت و میراث شاه فقید عربستان را که روز جمعه به خاک سپرده شد را از بین برد.
اعلام خبر ملک عبدالله در ساعات واپسین شب اتفاق افتاد که زمانی کاملاً مناسب بود، به این ترتیب بود که پوشش مطبوعاتی و مناسبی از این خبر انجام نشد. از سوی دیگر سر و صدای تغییرات بسیار زودتر از آنچه که دیگران انتظار داشتند آغاز شد، بیانیه پادشاه جدید در مورد دستورات پادشاهی بسیاری از کارشناسان را بیشتر از خود اتفاق مرگ شاه عربستان شگفت زده کرد و چه بسا باعث شد بسیاری، از خبر مرگ پادشاه به سادگی عبور کنند.


دستور کاری ملک سلمان پادشاه جدید گسترده و قابل توجه بود، وی بلافاصله صفحه‌ای را در پایگاه اجتماعی توئیتر تحت عنوان "خادم الحرمین الشریفین" راه‌اندازی کرد و اولین پیام خود را در آن قرار داد. وی از خداوند خواست که او را برای خدمت به ملت و تحقق آرزوهای آن‌ها یاری کند. همچنین ملک سلمان در اقدامی بی‌سابقه قبل از اینکه جنازه شاه سابق به خاک سپرده شود، مجموعه دستورات پادشاهی را صادر و فرزندش محمد را به عنوان وزیر دفاع و رئیس دفتر پادشاهی و برادرزاده‌اش محمد بن نایف را به عنوان جانشین ولیعهد و وزیر کشور تعیین کرد. وی همچنین خالد التویجری را از ریاست دیوان پادشاهی و گارد پادشاهی برکنار کرد، احتمالاً روزهای آینده عزل و نصب‌های دیگری را شاهد خواهد بود.

آغاز پادشاهی ملک سلمان با تخریب میراث عبدالله


طبعاً تصمیمات شاه جدید لحظه‌ای نبود و وی خود را برای مرگ عبدالله آماده کرده بود، دستورات صادر شده اختلافات عمیق بین دو جریان حاکم در عربستان (جناح عبدالله و جناح سدیری) را که پیشتر مخفی بود، علنی کرد. در حالی که ملک عبدالله در طول یک دهه قدرت سدیری ها را سرکوب کرده بود، شاه جدید عربستان از طریق دستورات جدید خود سعی کرد تخریب‌ هایی که در طول مدت گذشته جناح سدیری با آن مواجه بود را اصلاح کند.
ملک سلمان دوره پادشاهی خود را با از بین بردن میراث ملک عبدالله آغاز کرد، شاخص‌های اولیه نشان می‌دهد که این روند تخریب گری به ‌سرعت ادامه خواهد داشت تا وی بتواند بر زمام اوضاع مسلط شود و مشکلی در این زمینه نداشته باشد و حاکمیت مطلق را به سدیری ها و حتی در صورت لزوم به خانواده خود بدهد.
این روند بیشتر شبیه بازی شطرنج است، اما با تأثیرگذاری سریع. شاه جدید بسته دشمنی و رقابت خود با ملک عبدالله را در حالت فشرده قرار داده و منتظر این لحظه بود تا سریعاً از جا بجهد. به همین علت خیلی زود و با روش قابل توجهی انتقام ‌گیری از وی را آغاز کرد و حتی منتظر پایان مراسم خاکسپاری شاه سابق نشد و خیلی زود با جناح ملک عبدالله تسویه ‌حساب کرد.
توجه به این نکته ضروری است که ملک سلمان در تکیه بر قواعد تخریب‌هایی که در زمان پادشاه سابق نیز بود، دقیقاً مانند برادرش عمل می‌کند، به ‌این ‌ترتیب می‌توان گفت که وی به دوره قبل از ملک عبدالله تعلق ندارد ، بلکه وارث کنونی سیاست‌ها و ابزارهای وی در درگیری قدرت در عربستان است و حتی در تعامل با دشمنانش نیز مانند وی رفتار می‌کند. پادشاه جدید برای سرکوب رقبایش از همان ابزارهایی استفاده می‌کند که شاه سابق آن‌ها را ابداع کرده است. وی در همین راستا از هیئت بیعت برای انتصاب محمد بن نایف به عنوان جانشین ولیعهد استفاده کرد، البته پیش از آن در مورد روند تقسیم پست‌ها برای بازسازی مجدد قدرت در عربستان با وی توافق کرده بود، توافقی که براساس آن قرار است قدرت مقرن بن عبدالعزیز در وضعیت جدید کاسته شده و از همین طریق احمد بن عبدالعزیز وزیر کشور سابق که به انزوا کشیده شده بود، به عرصه قدرت برگردد. این روند ائتلاف‌های جدیدی را می‌طلبد و به همین علت نقش جریان‌های به انزوا کشیده شده دیگر خاندان سعودی اهمیت پیدا می‌کند.

تشدید اختلافات در افق آینده سعودی‌ها


به هر حال پادشاه جدید مجموعه گسترده‌ای از اختلافات و تغییرات را به ارث برده و مأموریت وی در آینده از بین بردن این ارثیه به صورت سریع و قاطع خواهد بود.
دستورات پادشاه جدید شکی باقی نگذاشت که درگیری جریان‌های داخلی خاندان حاکم در عربستان سعودی حاشیه‌ای و زودگذر نیست، شاید اظهارات طلال بن عبدالعزیز که جمعه ابعاد خطرناکی از اختلافات داخلی خاندان حاکم را فاش کرد، شاخصی برای فروپاشی آن باشد. برخلاف آنچه در دستور تعیین محمد بن نایف در جایگاه جانشینی ولیعهد آمده و تأکید شده بود که بعد از اطلاع از پیشنهادهای اعضای هیئت بیعت در مورد انتخاب امیر محمد بن نایف در این جایگاه و تایید وی از سوی اکثریت ، پادشاه این اقدام را انجام داده است، اما امیر طلال تصریح کرد که این هیئت خواستار بیعت نشده و شورای خانوادگی چند ماه است که تشکیل نشده است.
شاهزادگان دیگر سعودی نیز در سایت‌های اجتماعی الکترونیکی از اختلافات گسترده در خاندان حاکم سخن می‌گویند، برای اولین بار در تاریخ امرای سعودی، اختلافات شاهزادگان به رسانه‌ها رسیده و آن‌ها صراحتاً از اختلافات خود با یکدیگر می‌گویند. به همین علت است که به نظر می‌رسد هدف گرفتن شیخ خالد التویجری مشاور ملک عبدالله و رئیس دفتر و رئیس گارد شاهنشاهی تنها پوششی گمراه ‌کننده برای سرپوش گذاشتن بر اصل اختلاف در داخل کاخ‌های شاهزادگان سعودی باشد.
قبل از مرگ ملک عبدالله تنها سخن از این اختلافات در داخل خاندان آل سعود تنها درون فضای مجازی و دنیای مطبوعات وجود داشت، اما با اعلام خبر مرگ ملک عبدالله و تصمیمات بعدی پادشاه جدید و عزل و نصب های سریع و فوری وی، ما در برابر میدانی نامحدود از اختلافات بین خاندان حاکم عربستان سعودی قرار گرفتیم، اختلافاتی که معلوم نیست تا کجا پیشرفت کرده است.

سناریوی توطئه سدیری ها بر ضد ولیعهد

واکنش ها به دستورات پادشاه جدید نشانگر شاخص‌ های منفی در مورد خاندان سدیری است، برخی از فرزندان عبدالعزیز مؤسس آل سعود همچنان زنده هستند و بنا بر رسوم موجود در زمینه انتقال قدرت در عربستان شایسته‌تر این است که آن‌ها در منصب جانشین ولیعهد قرارگیرند. این روند باعث خواهد شد مناسبات شاه جدید با برادرانش که عمداً آن‌ها را در طول زندگی‌شان منزوی کرده، به هم بخورد. به ‌این ‌ترتیب همانطور که جریان سدیری در دوره گذشته و در نتیجه دستورات پادشاهی ملک عبدالله مورد اجحاف قرار می‌گرفت، دستورات پادشاه جدید به همان نسبت رویکردهای انزوا گرایانه در قبال شاهزادگان سعودی از جریان‌های دیگر را دنبال می‌کند.
مشخص است که درگیری‌های موجود ماهیت دو بعدی (بین خاندان سدیری و عبدالله ) پیدا کرده و سایر شاهزادگان تنها تاثیرگذاران درجه دوم هستند یا بر اساس نوع دستورات پادشاهی و ماهیت آن‌ها به گروه‌های برنده و بازنده تبدیل می‌شوند. امروز در جریان سدیری تنها 3 نفر باقی مانده است، ملک سلمان، امیر احمد وزیر کشور سابق و امیر عبدالرحمن بن عبدالعزیز که در معادله‌های قدرت قرار ندارد، این در حالی است که عناصر ارشد این جریان از جمله فهد بن عبدالعزیز (2005) و سلطان بن عبدالعزیز (2011) و نایف بن عبدالعزیز (2012) از دنیا رفته اند، به این ترتیب به نظر می‌رسد امیر احمد نیز به معادلات قدرت بازگردد، چرا که جایگاه ویژه‌ای در داخل جریان سدیری دارد و ارتباطات قوی با برخی قبایل هم پیمان حاکمیت سعودی دارد، حتی برخی معتقدند شایسته است وی به جای مقرن بن عبدالعزیز ولیعهد عربستان می‌شد.
به این ترتیب به نظر می‌رسد سناریوی جدا کردن مقرن بن عبدالعزیز از ولایت عهدی وجود دارد و بهانه های مختلف در این زمینه در دست اقدام است. از سوی دیگر به نظر نمی رسد تصمیم برکناری مقرن بن عبدالعزیز با مخالفت جدی خاندان حاکم مواجه شود، جرا که وی از محبوبیت مردمی و نفوذ قوی در داخل خاندان حاکم برخوردار نیست. طبعا بهترین گزینه مطرح مجبور کردن وی به عقب نشینی از این سمت به نفع امیر احمد است، چرا که می تواند برون رفت مناسبی برای خارج کردن وی از قدرت شود و بازگشت شرافتمندانه ای برای احمد به شمار برود.
به هر حال موقعیت مقرن بن عبدالعزیز در ولایتعهدی عربستان تا مدتی در معرض جار و جنجال نامحدودی قرار خواهد گرفت، چرا که وی بدون ائتلاف مستحکم در خاندان سعودی نمی‌تواند در منصب خود باقی بماند. تکیه بر قدرت امیر متعب فرزند شاه فقید و وزیر گارد ملی کنونی نیز برای مقابله با دیگر شاخه‌های خاندان حاکم از جمله جریان سدیری کافی نیست. برخی اعتقاد دارند که کنار زدن مقرن از قدرت به هر بهانه و توجیه، اعلام جنگ بر ضد متعب و برادرانش خواهد بود، چرا که تا ابد آن‌ها را از قدرت محروم می‌کند. بنابراین از دیدگاه جناح متعب اگر قرار باشد مقرن برکنار شود، باید متعب به جای وی قرار گیرد. این جریان می گوید هر ساختار بندی در خاندان حاکم که حق متعب در وراثت قدرت را به رسمیت نشناسد، درگیری بین شاخه های خاندان حاکم را به حالت انفجار می رساند.نکته قابل توجه اینکه مناسبات شاه جدید با ولیعهدش دوستانه نیست، مقرن احساس می‌کند که ملک سلمان احترام کافی برای وی قائل نیست، این موضوع می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد از جمله اینکه مقرن یک کنیز زاده است یا اینکه جریان ملک عبدالله می‌خواهد از طریق وی بار دیگر به قدرت برگردد و متعب بن عبدالله را به تخت پادشاهی برساند.بنا بر دستور پادشاه سابق که حدود 10 ماه قبل صادر شد تعیین امیر مقرن به عنوان ولیعهد لازم ‌الاجراء بود. این دستور تأکید داشت که در صورت خالی شدن منصب ولیعهدی، باید مقرن به عنوان ولیعهد جدید انتخاب شود. در آن زمان تحلیلگران مسائل عربستان سعودی از محتوای این دستور پادشاهی متوجه شدند که تنها درگیری دو جریان برای دسترسی به قدرت در کار نیست، بلکه این دستور به دنبال زمینه ‌سازی برای رساندن متعب بن عبدالعزیز به پادشاهی از طریق مقرن است. منابع سیاسی و اطلاع‌رسانی از بیماری آلزایمر و قلبی و سایر بیماریهای دوران پیری در نزد ملک سلمان خبر می‌دهند، این موضوع می‌تواند امید جریان متعب را افزایش دهد.

آیا شاهزاده متعب فرزند ملک عبدالله شانس پادشاهی دارد؟

در مقابل تصمیم ملک سلمان برای برکناری خالد التویجری از تمامی مناصب خود شامل رئیس دفتر پادشاهی و ریاست گارد شاهنشاهی و دبیری هیئت بیعت حتی قبل از اعلام مرگ شاه عربستان قابل پیش‌بینی بود، هجمه تبلیغاتی گسترده‌ای که هواداران جریان سدیری در ماه‌های اخیر در سایت‌های اجتماعی وضع اجتماعی آغاز کرده بودند، نشان می‌داد که در صورت مرگ ملک عبدالله یک تصمیم انتقام ‌جویانه در مورد وی اتخاذ خواهد شد.در مورد  امیر متعب باید گفت که وی از سال 2013 رئیس گارد ملی عربستان شده است، وی با روی کار آمدن جریان سدیری به قدرت با چالش‌های متعددی مواجه شده است، دستورهای جدید ملک سلمان نیز پیام‌هایی خطرناک و روشن برای جریان رقیب و سایر شاخه‌های خاندان سعودی است مبنی بر اینکه شاه جدید از تمامی قدرت خود که اساسنامه خاندان پادشاهی به وی داده، استفاده خواهد کرد و اختیارات مطلق در عزل و نصب هایش خواهد داشت.امیر متعب برای تقویت فرصت خود جهت رسیدن به قدرت مناسبات ویژه‌ای را با طرف آمریکایی دنبال می‌کند، وی همچنین سفرهای زیادی را به پایتخت‌های دولت‌های هم‌پیمان عربستان سعودی انجام داده تا حمایت آن‌ها را برای رسیدن به پادشاهی به دست آورد.

دیدگاه واشنگتن در مورد پادشاه آینده عربستان

البته از دیدگاه واشنگتن محمد بن نایف بیشترین شانس را برای رسیدن به پادشاهی دارد، چرا که ارتباطات مستحکمی با تصمیم‌ سازان آمریکایی دارد و از زمان حضور پدرش در مناصب سیاسی عربستان توافق ‌نامه‌های امنیتی با واشنگتن امضا کرده است که ازجمله آن‌ها 4 توافق‌ نامه راهبردی بود که در سال 2007 امضا شد و به آمریکا اجازه نفوذ بی ‌سابقه در عربستان سعودی را داد، این روند باعث شد عربستان سعودی به صورت تقریباً کامل تحت تسلط آمریکا قرار بگیرد و سیستم‌ های نظارتی و پیگیری آمریکا آزادی فردی تمامی افراد مقیم در داخل عربستان سعودی را نقض کنند.
قبل از مرگ عبدالله محافل مطبوعاتی از عدم تمایل محمد بن نایف به رسیدن به پادشاهی سخن می‌گفتند، علت آن هم این بود که وی فرزند پسر ندارد و باعث می‌شود رقابت وی برای باقی ماندن در قدرت قطع شود، اما انتخاب وی در منصب جانشین ولیعهد، او را وارث احتمالی تاج ‌و تخت سعودی قرار داد.

تاثیر تغییر قدرت سعودی در پرونده های منطقه ای

سوالی که پس از مرگ ملک عبدالله در مورد اوضاع سیاسی عربستان می‌توان مطرح کرد، اینکه آیا تغییرات احتمالی در سیاست عربستان در قبال پرونده‌های داغ منطقه‌ای به ویژه در یمن و عراق و سوریه و ایران و بحرین ایجاد خواهد شد؟برخلاف مسائل مربوط به جنگ قدرت در خاندان حاکم، اختلاف در مورد پرونده‌های منطقه‌ای اگر نگوییم اصلاً وجود ندارد، باید گفت بسیار نادر است. جریان‌های مختلف خاندان حاکم حتی اگر به صورت ظاهری اختلافاتی در مورد پرونده‌های منطقه‌ای و بین‌المللی داشته باشند، در مورد مضمون آن‌ها با هم توافق دارند.

به عنوان مثال در مورد یمن مواضع عربستان سعودی بر ضد هر ترتیب داخلی بر مبنای رسیدن حوثی ها و جنبش جنوبی و دیگر گروه‌های مردمی مستقل به قدرت است، آن‌ها نمی‌خواهند شکل ائتلافات سنتی در یمن از بین برود و ریاض نفوذ گسترده و قدیمی خود در خاندان حاکم بر صنعا را از دست بدهد.
در مورد عراق نیز اوضاع به همین منوال است، به‌  استثنای خطر موجود در زمینه داعش که می‌تواند چالش‌های امنیتی در داخل عربستان ایجاد کند، همکاری‌ها بین 2 کشور منحصر به رفع خطرات موجود بر ضد عربستان است و ریاض بنا به مسایل فرقه ای و سیاسی و ژئوپلتیک اختلافات عمیقی با بغداد دارد.
در پرونده سوریه نیز احتمال تغییر مواضع وجود ندارد، مگر این که تحولات میدانی خود را بر سیاست‌گذاری‌های ریاض تحمیل کند، تغییرات جزیی در مواضع عربستان سعودی در زمان برکناری بندر بن سلطان از ریاست سازمان استخبارات عمومی عربستان خود را نشان داد و بعد از اینکه این کشور فرصت براندازی دولت سوریه را از دست داد، به بازیگر درجه دوم در بحران سوریه تبدیل شد.
در مورد ایران نیز اتفاق جدیدی در عربستان نخواهد افتاد، شاخص‌ها نشان دهنده کاهش فرصت هم‌گرایی ایران و عربستان سعودی است، جریان ملک عبدالله از 20 سال گذشته به صورت عملی مسائل جاری کشور را در دست داشت و مرگ وی فرصت‌های دوری ریاض از تهران را افزایش خواهد داد، مگر اینکه تحولی دراماتیک یا خطر مشترک باعث هم‌گرایی بین دو طرف شود.
در موضوع بحرین، موضع عربستان سعودی همان چیزی است که نایف بن عبدالعزیز وزیر کشور اسبق عربستان در دیدار با حیدر مصلحی همتای ایرانی خود در دسامبر 2011 مطرح کرد و گفت که راه حل بحران این کشور بازگشت تظاهرات کنندگان به خانه‌های خود است. به این ترتیب تغییر اساسی در موضع ریاض نسبت به انقلاب مردمی بحرین نیز وجود ندارد.

همچنین سیاست‌های نفتی عربستان سعودی ثابت و بدون تغییر باقی خواهند ماند، به همین علت بود که افزایش ناگهانی قیمت نفت به علت مرگ ملک عبدالله طول نکشیده و روند نزولی قیمت‌ها بار دیگر آغاز خواهد شد، مگر اینکه تحولات امنیتی خاصی نگرانی‌های بازارهای جهانی را افزایش دهد. عربستان سعودی با سلاح نفت بر ضد ایران وارد جنگ شده و در جنگ آمریکا بر ضد روسیه نیز مشارکت می‌کند، این روند تا پایان این جنگ یا از بین رفتن تأثیرات این سلاح ادامه خواهد داشت.

به گزارش تسنیم، در هر حال پرونده‌های خارجی در دست سعود الفیصل وزیر امور خارجه این کشور باقی خواهد ماند و مرگ ملک عبدالله نشانه تغییری در این سیاست‌ها نخواهد بود، سیاست‌های ریاض در قبال مسائل خارجی ثابت است و صحبت در مورد بازها و کبوترها صرفاً یک دیدگاه خارجی است که هیچ تأثیری در سیاست‌گذاری‌های عربستان سعودی ندارد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد