یک ژنرال ارتش رژیم صهیونیستی نزدیک به کابینه بنیامین نتانیاهو ضمن ابراز بیاطلاعی از حضور سردار ایرانی در قنیطره سوریه تاکید کرد که هدف قرار دادن «الله دادی» و شهادت وی «به ضرر اسرائیل است».
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، «یعقوب عمیدرور» ژنرال اسرائیلی نزدیک به کابینه بنیامین نتانیاهو اعلام کرد که مقامات صهیونیستی هنگام ارجیا عملیات قنیطره، اطلاعاتی درباره حضور «محمد علی الله دادی» سردار ایرانی در قنیطره سوریه در دست نداشتند.
عمیدرور در گفتگو با رادیو «اسرائیل» افزود: چنین عملیاتی باید به خوبی مورد بررسی قرار بگیرد و میزان سود و ضرر آن سنجیده شود.
وی در ادامه تاکید کرد: «اگر ترور فرماندهان حزب الله سود خالص باشد، ترور سردار ایرانی به ضرر ماست زیرا منجر به تنش و تحریکات بیشتر میشود و انتظار پاسخ حتمی به این حمله میرود اما کسی شکل و سطح آن را نمیداند».
بنیامین نتانیاهو نخست وزریر رژیم صهیونیستی روز گذشته از اعضای کابینه امنیتی خواسته بود تا یک نشست فوق العاده تشکیل شود و در آن درباره خطرهای واکنش حزب الله، سوریه و ایران علیه اسرائیل بحث و تبادل نظر شود.
یک منبع امنیتی اسرائیلی روز سهشنبه گذشته نیز به خبرگزاری «رویترز» گفته بود که این رژیم در حمله به جنوب سوریه، قصد نداشته فرمانده ایرانی را هدف قرار دهد و تصور میکرده به گروهی از نیروهای سطح پائین حمله کرده است.
این منبع ارشد امنیتی اسرائیلی با هدف «جلوگیری از بروز هرگونه تنش با ایران و گروه حزبالله لبنان» این اظهارات را مطرح کرده است.
روزنامه «السفیر» لبنان در تحلیل اظهارات مقامات صهیونیستی درباره عمدی نبودن شهادت سردار ایرانی در قنیطره نوشت: دشمن اسرائیلی به داشتن توان بالای اطلاعاتی معروف است و حمله آن به قنیطره بدون شناسایی هویت افراد امکان ندارد بنابراین مطرح شدن موضوع عمدی نبودن اسرائیل در شهادت سردار ایرانی برای فریب دادن ایران است.
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931101001369#sthash.mOztJ9N7.dpuf
این خط رسانهای هر از چند گاهی مطرح میشد اما حالا خبری از آن نیست. در شرایط کنونی که جنگ نفتی عربستان علیه ایران به اوج خود رسیده و نفت قیمت 45 دلار را هم تجربه کرده، خبر و تحلیلی از سفر هاشمی به عربستان در میان نیست.
برخی از اصلاح طلبان و حامیان دولت تدبیر و امید، تعبیر «میراث شوم احمدینژاد» در وصف سیاست خاورمیانهای و عربی احمدینژاد میگفتند که به زعم آنها گریبان دولت نوپای روحانی را گرفته بود. آنها دولتهای نهم و دهم را اصلیترین مقصر در تنشهای میان ایران و عربستان و سایر دولتهای عربی حوزه خلیج فارس میدانستند.
حالا اما یک سال و نیم از عمر تدبیرهای دولت روحانی میگذرد و یکی از شدیدترین توطئههای عربستان علیه ایران پس از جنگ تحمیلی گریبان دولت و کشور را گرفته است. هر چقدر هم که تحلیلگران از برکات این توطئه نفتی بگویند که موجب افزایش امکان روی آوردن دولت به اقتصاد غیرنفتی شود، باز هم کسی نمیتواند فشار کاهش قیمت نفت بر اقتصاد کشور را کتمان کند.
طی مدتی که از استقرار دولت یازدهم می گذرد، چراغ سبزهای بسیاری از سوی رئیس جمهور و وزیر خارجه برای تنشزدایی با عربستان روشن شد. تحلیلگران همسو با دولت نیز به طور پیوسته بر ضرورت تنشزدایی تاکید کردند. تنشزدایی البته امری نیست که تنها خواست این دولت باشد. در برنامه پنجساله پنجم که به تائید مقام معظم رهبری نیز رسیده، بر ضرورت تقویت روابط حسنه با همسایگان، اعتمادسازی، تنشزدایی و همگرایی با کشورهای منطقه و اسلامی تاکید شده است. اما آنچه مشکلساز میشود، تلقی از تنشزدایی است؛ تلقی غیرواقعی که احساس میکند تنشزدایی یعنی یک سفر، یک لبخند و یک سخنرانی.
گفته میشد که اعراب «اعتدال» روحانی را به «افراط» احمدینژاد ترجیح میدهند. زمانی که شمخانی از سوی روحانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت منصوب شد، برخی رسانههای اصلاحطلب گفتند که با توجه به پیشینه او در ماجرای موافقتنامه امنیتی میان ایران و عربستان و البته عرب بودنش، تنشزدایی صورت خواهد گرفت. جالب اینکه برخی از روزنامههای سعودی نیز در ابتدای پیروزی روحانی چنین خطی را در دستور کار داشتند. البته هدف آنها احتمالا بهره بردن از پیروزی «خط اعتدال» برای نقد «خط افراطی» بود که از آن نام می بردند تا جایی که طارق حمید سردبیر پیشین الشرق الاوسط پیش از برگزاری انتخابات و در استقبال از کاندیداتوری هاشمی، مقالهای را در این خصوص نوشت و البته سایت هاشمی رفسنجانی نیز آن را منتشر کرد. البته همین طارق الحمید حالا در نقد سخنان روحانی در خصوص نقش عربستان در ماجرای کاهش قیمت نفت، به روحانی تاخته است. این تاختن از سوی شخص و نشریهای که روحانی را همسو با هاشمی معرفی میکرد، معنای قابل تاملی دارد.
اما یکی از اصلیترین مانورهای رسانهای که در خصوص روابط ایران و عربستان صورت گرفت، تاکید بر نقش هاشمی در این رابطه بود. طیفی از تحلیلگران راهکار بهبود این رابطه را سفر هاشمی به عربستان میدانستند. آنها معتقد بودند که با توجه به سابقه هاشمی در دوران ریاست جمهوریاش، روابط حسنه خانوادگی او با ملک عبدالله و چهره منطقهای و جهان اسلامیاش او میتواند گره این رابطه را باز کند. از آن سو البته هاشمی هم شرط میگذاشت که باید در سفر به عربستان اختیار تصمیمگیریهای مهم داشته باشد. این خط رسانهای هر از چند گاهی مطرح میشد اما حالا خبری از آن نیست. در شرایط کنونی که جنگ نفتی عربستان علیه ایران به اوج خود رسیده و نفت قیمت 45 دلار را هم تجربه کرده، خبر و تحلیلی از سفر هاشمی به عربستان در میان نیست. البته یکی از تحلیلگرانی که قبلترها بر سفر او به عربستان برای حل مشکلات دو کشور اصرار داشت، بهتازگی گفته که هاشمی باید برای اتمام حجت به عربستان برود؛ سفر برای تنشزدایی حالا از نظر این کارشناس به سفر برای بیان اتمام حجت رسیده است!
تقلیل سطح نزاع عربستان با ایران و گره زدن آن به موارد اثرگذار اما نهچندان مهمی چون سفر هاشمی، از اساس با واقعیتهای ساختاری میان دو کشور بیگانه است. اگر به زعم حامیان دولت، تنش میان ایران و عربستان میراث احمدینژاد برای روحانی است، چرا در شرایط کنونی و با همه چراغ سبزها، این تنشها نه تنها کم نشده که حتی در حوزههای استراتژیکی چون بازار نفت نیز ورود پیدا کرده است؟
روابط ایران و عربستان اگر چه باید بهبود یابد اما این مسیر باید با احتساب نگاهی واقعگرایانه طی شود. عربستان عمده رفتارهای منطقهایاش را طی 35 سال اخیر و حتی در دوران ریاست جمهوری هاشمی بر اساس ضدیت با ایران و یا در خوشبینانهترین حالت، رقابت با ایران تنظیم کرده است؛ از تشکیل شورای همکاری خلیج فارس تا نزدیکی بیشتر به آمریکا و رژیم صهیونیستی، از سرکوب قیام مردم بحرین تا حمایت از تروریستهای سوریه و تلاش برای برکناری اسد و … . در چنین شرایطی، اگر چه پرهیز از تنشزاییهای بیمورد امری ضروری است اما خوشبینیهای شخصمحور به بهبود این روابط که در ماههای اخیر رخ داد، هیچ نسبتی با منافع ملی ندارد. رابطه ایران و عربستان را ساختار منافع تشکیل میدهد نه هاشمی رفسنجانی.
رصد، سعید ساسانیانمنبع: رصد
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931029001358#sthash.NmlU24t9.dpuf
به نظر می رسد بنیامین نتانیاهو قصد دارد شرایطی را فراهم آورد، که از طریق ایجاد حصول یک پیروزی سریع در جنگ، کامیابی حزب متبوعش در انتخابات آینده پارلمان این کشور را تضمین کند.
بررسی تهاجم رژیم صهیونیستی به قنیطره
جبهه النصره در حال تشکیل اتاق جنگ مشترک با رژیم صهیونیستی می باشد،. به همین دلیل چند تن از فرماندهان نظامی حزب الله از جمله شهید جهاد عماد مغنیه برای بررسی اوضاع میدانی قنیطره وارد منطقه می شوند. اما عوامل گروهک تروریستی جبهه النصره مراتب حضور شخصیت های بلندپایه ی حزب الله را به رژیم صهیونیستی اطلاع داده و این رژیم مبادرت به ترور ، فرماندهان نظامی حزب الله و هم چنین سردار محمد علی الله داد یکی از فرماندهان سپاه (که به عنوان نیروی مدافع حرم حضرت زینب در سوریه به سر می برد،) می کند. گفته می شود که نیروهای داعش و جبهه النصره با کمک نیروهای رژیم صهیونیستی در حال حفر تونلی برای دستیابی به مناطقی از لبنان هستند . این امر نگرانی هایی را برای نیروهای حزب الله به وجود آورده است. فرماندهان شهید شده نیز برای بررسی اوضاع و آگاهی از وضعیت میدانی به منطقه ورود کرده بودند.
علل تهاجم رژیم صهیونیستی به قنیطره
دلایل داخلی : برآیند گزارش ها نشان می دهد که رژیم صهیونیستی درصدد فرافکنی و انتقال بحران داخلی خود به فراسوی مرزهای فلسطین اشغالی است. در حالی که بنیامین نتانیاهو در جنگ های سال 2008، 2012 و 2014 شکست های سنگینی از جهاد اسلامی و حماس متحمل شده بود. در آستانه برگزاری انتخابات کنست اسرائیل (که در 27 اسفند ماه برگزار می شود) گروههای افراطی از جمله حزب لیکود به رهبری بنیامین نتانیاهو تلاش دارند با ارائه یک چهره قدرتند به نوعی شرایط حزب متبوع خویش را بهبود ببخشند این حمله برای بازسازی چهره شکست خورده اسرائیل می باشد. لذا به نظر می رسد بنیامین نتانیاهو قصد شرایطی را فراهم آورد، که از طریق ایجاد حصول یک پیروزی سریع در جنگ، کامیابی در انتخابات آینده را تضمین کند.
اهمیت استراتژیک قنیطره برای اسرائیل :
از دیدگاه اسرائیل وارد کردن حزب الله به یک جنگ می تواند آنها را از وضعیت میدانی سوریه غافل کند و اینگونه فرصت عمل برای گروهک های تروریستی ایجاد شود. |
قنیطره برای رژیم صهیونیستی اهمیت بالایی دارد. نزدیکی قنیطره به جولان می تواند امکان رصد منطقه اطراف را به رژیم صهیونیستی بدهد؛ چراکه میتواند شبکه های دیده بانی و ماهواره ای نصب کرده و دوربین های پرقدرتی در ارتفاعات جولان قرار داده و هر نوع حرکتی را در اطراف جولان زیر نظر گیرند.
در مقابل منطقه قنیطره در 55 کیلومتری جنوب غربی دمشق قرار دارد و اگر نیروهای داعش در آن مستقر شوند، تهدید جدی برای دمشق لقی می شود. بنابراین حزب الله و دولت سوریه با تهدید روبرو هستند. زیرا با دسترسی رژیم صهیونیستی به قنیطره، دسترسی به مزارع شبعا و جبل شیخ برای اسرائیل ممکن می شود.
در این فضا هر چند نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در میانه های منطقه جولان و قنیطره مستقر می باشند اما از آنجا که سازمان ملل همواره نگاه مثبتی به نیروهای رژیم صهیونیستی و نگاهی منفی نسبت به نیروهای دولت سوریه داشته است، گروهک های تروریستی ( که ارتباطات تنگاتنگی با رژیم صهیونیستی برقرار کرده اند) می توانند مجال تحرک بیابند. در واقع در صورت حمایت اسرائیل این نیروها می توانند نیروهای حزب الله را مورد حمله قرار دهند.
دلایل بین المللی و منطقه ای حمله اسرائیل : یکی از دلایل حمله وضعیت کنونی سوریه می باشد. علی رغم اینکه سوریه نزدیک به 4 سال با بحران نفسگیری درگیری شده است، اما دولت سوریه همچنان ابتکار عمل را در دست گرفته است. در این میان برخی تحولات و معادلات سیاسی در منطقه و جهان- مانند حمله اخیر فرانسه- برخی کشورهای غربی را به این نتیجه رسانیده است که بحران سوریه راهکاری نظامی ندارد، و در نهایت بایست به همان راهکار جمهوری اسلامی ایران و طرح 9ماده ای آن مراجعه شود. به همین دلیل نیز آقای استیفان دی مستورا نماینده دبیرکل سازمان ملل در امور سوریه اظهار تمایل داشته که گروههای مخالف سوریه و دولت سوریه در مسکو گرد هم آمده و مشکلات خود را حل نمایند.
تقویت جایگاه بشار اسد به نفع رژیم صهیونیستی نمی باشد. به همین دلیل رژیم صهیونیستی دارد با وارد شدن به بحران سوریه و کمک به نیروهای داعش و النصره معادلات را به نفع خود برقرار سازد. از دیدگاه اسرائیل وارد کردن حزب الله به یک جنگ می تواند آنها را از وضعیت میدانی سوریه غافل کند و فرصت عمل برای گروهک های تروریستی ایجاد شود؛ تا آنها بتوانند از فضای موجود برای حمله به دمشق استفاده می کنند.
حمله اخیر اسرائیل و سخنان اخیر دبیر کل حزب الله
آقای نصر الله در مصاحبه اخیر خود اعلام داشته است که اگر جنگی رخ دهد، حزب الله به منطقه الجلیل در شمال فلسطین اشغالی وارد شود و حتی ممکن است فراتر از الجلیل هم پیشروی کند. وی همچنین اعلام کرده است که حزب الله موشک های پیشرفته ای در مقایسه با موشک های فاتح 110 که در جنگ 33 روزه سال 2006 به کار می گیرد. در نهایت آنکه در حال حاضر از امکانات بیشتری برخوردار می باشد، این امر نشان میدهد که حزب الله آمادگی بالایی دارد . هر چند که اگر رژیم صهیونیستی به حزب الله حمله کند گروهک های تروریستی چون داعش و جبهه النصره به کمک رژیم صهیونیستی خواهند. اما حزب الله منفعل نخواهد ماند و در زمان مناسب به تجاوزات رژیم صهیونیستی پاسخ نشان خواهد داد.
کشورهای عربی به حملات اخیر اسرائیل چگونه می نگرند
طبیعی می باشد که برخی از کشورهای عربی مثل شورای همکاری کشورهای عربی، عربستان، قطر، بحرین و امارات از شهادت این فرماندهان ابراز خوشحالی کنند؛ چراکه تضعیف حزب الله به نفع این کشورها می باشد. از آنجا که این کشورها ارتباطات آشکار و پنهانی با رژیم صهیونیستی دارند، مایل به حذف حزب الله از صحنه سیاسی لبنان هستند. به همین دلیل این کشورها مشوق رژیم صهیونیستی برای حمله به حزب الله هستند.
نگاه جریان های لبنانی
طبیعتا نیروهای لبنانی وفادار به حزب الله واکنشی تند نشان خواهند داد . جریان های 14 مارس و دیگر نیروهای مسیحی و سنی، همواره حزب الله را عامل تنش در لبنان می دانند و سعی دارند به حزب الله ضربه زنند. در این بین برخی کشورهای عربی منطقه عربستان ، بحرین و قطر آماده اند که اگر حزب الله به اسرائیل حمله کند به کمک رژِیم صهیونیستی حزب الله را تضعیف کنند. اما با توجه به توانمندی و آمادگی حزب الله برای مقابله با رژِیم صهیونیستی، اگر جنگی صورت گیرد، نیروهای حزب الله با دستی پر وارد عرصه خواهند شد.
تاثیرات تهاجم اسرائیل به قنیطره
تاثیرات بر جولان: بر اساس قراردادی که بین رژیم صهیونیستی و سوریه در سال 1974 به امضا رسیده است، در جولان اشغالی وضعیت آتش بس و ترک از مخاصمه اعلان شده بود. اما رژیم صهیونیستی بارها توافقنامه ترک مخاصمه را نقض کرده است. در صورت بروز هر گونه جنگ، نیروهای حزب الله قطعا قادر به آسیب رساندن به رژیم صهیونیستی در جبهه جولان می باشند.
تهاجم و فرصت هایی محور مقاومت: تهاجم اسرائیل نشان از آن دارد که رژیم صهیونیستی با جبهه النصره ارتباط تنگاتنگی. حزب الله می تواند در زمان و مکان مناسب به رژیم صهیونیستی جواب دندان شکنی نشان دهد. در این راستا حزب الله می تواند جبهه جدیدی را در جولان علیه رژیم صهیونیستی ایجاد کند تا دامنه جنگ را گسترده تر کند. در این صورت ، نیروهای رژیم صهیونیستی در مناطق جولان آسیب بیشتری می بینند.
گذشته از این در بعد حقوقی حمله اخیر در واقع نقض توافقنامه سال 1974 است و می تواند مورد توجه جهان قرار گیرد. سوریه نیز می تواند به سازمان ملل شکایت برد. در واقع حزب الله در صحنه میدانی می تواند پاسخ کوبنده ای به رژیم صهیونیستی دهد، حال آنکه متاسفانه به دلیل نگاه تبعیض آمیز و ناعادلانه سازمان ملل شکایت از رژیم صهیونیستی و ارتکاب جنایات جنگی توسط این رژیم مورد رسیدگی قرار نمی گیرد.
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931030001150#sthash.Ow09YWdA.dpuf
حزب الله اعلام کرده از حالت تدافعی به تهاجمی تغییر رویکرد میدهد، یعنی این که در جنگ، یک منطقه ای از فلسطین اشغال شده را عملا آزاد کند و چنین اتفاقی به معنای این است که یک تحول جدی در بحث تقابل با صهیونیست ها صورت خواهد گرفت.
همچنان که اوضاع آشفته رژیم صهیونیستی بعد از جنگ 51 روزه علیه غزه نشان می داد، قابل پیش بینی بود که صهیونیست ها از تحرکات کور علیه سوریه و لبنان استفاده کنند تا اوضاع سیاسی، امنیتی و اجتماعی آشفته در سرزمین های اشغالی را سامان دهند. از همین رو نظامیان صهیونیست بعد از حمله نقطه ای و کور به سوریه که چند هفته قبل بود، دور روز قبل به روی نیروهای حزب الله در قنیطره سوریه، آتش گشودند و شماری از آن ها را به شهادت رساندند. البته این موضوع ارتباط عمیق صهیونیست ها با تروریست های تکفیری را نشان دهد.
دکتر حسین رویوران در گفتگو با پایگاه بصیرت چرایی بیشتر این حمله و آثار آن را توضیح می دهند که در ادامه می آید:
علت حملات اخیر نیروهای صهیونیستی به نیروهای حزب الله لبنان در قنیطره چیست؟
حمله نیروهایی اسرائیلی به دو عامل اصلی بر می گردد:
عامل اول: رژیم اسرائیل در آستانه انتخابات است و در نظرسنجی های داخلی سرزمین های اشغالی، الان رأی حزب لیکود پایین آمده است و ائتلاف حزب کار و حرکت بیشتر شده است. در نهایت دنبال این هستند که فضا را امنیتی کنند و اگر فضا امنیتی شود احتمال اینکه راستگرایان ( که حزب لیکود نتانیاهو بخشی از آنان است) در انتخابات پیروز شود وجود دارد.
عامل دوم: رژیم صهیونیستی و در کل غرب از همان ابتدا از ناامنی در سوریه حمایت کرده اند و در مقابل حزب الله نیرویی است که برای یکسره سازی و از بین بردن ناامنی در سوریه، به دولت سوریه کمک می کند تا نیروهای تروریستی تکفیری از بین ببرند و نیروهای حزب الله در شهر قنیطره جهت برنامه ریزی برای عملیات علیه تروریست ها مستقر شده اند، اما حملات اسرائیل به نیروهای حزب الله در منطقه جولان و شهر قنیطره نشان می دهد اسرائیل نمی خواهد شرایط سوریه حل و فصل شود و آرامش به این کشور برگردد.
پاسخ حزب الله به حملات صهیونیست ها چگونه خواهد بود؟
چون این بار حملات شکل جدیدی خواهد داشت، خیلی در این زمینه پیش بینی ندارم، ولی حزب الله قطعا به صهیونیست ها پاسخ خواهد داد، اما شکل و شمایل آن، این که آیا در سوریه و لبنان خواهد داد یا خارج از این دو، این ها معلوم نیست. و اینکه حزب الله چگونه پاسخ خواهد داد این به تاکتیکی که حزب الله امتحان خواهد کرد، برمی گردد.
سخن سیدحسن نصرالله که اعلام کرد در جنگ بعدی وارد خاک سرزمین های اشغالی خواهیم شد را چگونه باید تحلیل کرد؟
تا الان حزب الله در مقابل صهیونیست ها تدافعی عمل می کرد و هرگاه عملیاتی می شد از خودش دفاع کرده است، در حالی که این بار حزب الله قول داده است از حالت تدافعی به تهاجمی تغییر رویکرد دهد، یعنی این که در جنگ، یک منطقه ایی از فلسطین اشغال شده را عملا آزاد کند و چنین اتفاقی به معنای این است که یک تحول جدی در بحث تقابل با صهیونیست ها صورت خواهد گرفت.
چشم انداز این درگیری را چگونه ارزیابی می کنید؟
حزب الله پاسخ صهیونیست ها را خواهد داد به دلیل این که سیدحسن نصرالله در گفتگو با المیادین اعلام کرد ما پاسخ می دهیم، ولی در عین حال این مسئله وجود دارد و این است که حزب الله کی، کجا و چگونه پاسخ خواهد داد. پاسخی برای آن وجود ندارد. چرا؟ چون حزب الله به خودش اجازه نمی دهد ابزاری در اختیار دشمن صهیونیستی و جناح راست رژیم اسرائیل ( که نتانیاهو و حزب لیکود است و منتظر بهانه ای برای امنیتی کردن فضا هستند تا در انتخابات پیروز شوند) قرار دهد.
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931030001464#sthash.jgopunzJ.dpuf