سفر وزیر دفاع روسیه به تهران و دیدار وی با همتای ایرانی خود، امروز مورد توجه شمار زیادی از مطبوعات و رسانهها در سرتاسر جهان قرار گرفته است. در این میان، پس از دیدار سرگئی شویگو با سردار حسین دهقان، خبری درباره احتمال تحویل سامانه موشکی «اس ۳۰۰» به ایران منتشر شد؛ اما پرسش اینجاست که این موضع گیری جدید، نشانه حسن نیت روس هاست یا از روندی دیگر حکایت دارد؟
به گزارش «تابناک»، در جریان دیدار امروز سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه با سردار حسین دهقان، همتای ایرانی خود، موافقت نامهای برای همکاری در حوزه نظامی و دفاعی میان دو کشور به امضا رسید. در حاشیه امضای این موافقت نامه، برخی رسانهها اخباری مبنی بر توافق وزرای دفاع دو کشور بر حل مسأله سامانه موشکی «اس ۳۰۰» منتشر کردند.
اما این اخبار و گمانه زنیها هنگامی قوت گرفت که عصر امروز، لئونید ایواشف، از مقامات نظامی روسیه، صریحاً از احتمال تحویل سامانه موشکی مذکور به ایران سخن گفت. وی در گفتوگو با خبرگزاری «ریانووستی» اظهار داشت: «در راستای همکاری در حوزه اقتصاد و فناوری نظامی گامی برداشته شده که دست کم شامل سامانههای دفاعی همچون اس ـ ۳۰۰ و اس ـ ۴۰۰ میشود. احتمالاً ما این سامانهها را به ایران تحویل خواهیم داد».
در این میان، هرچند از یک سو اصل موضوع توافق ایران و روسیه بر سر حل و فصل مسأله اس- ۳۰۰ و یا نحوه حل و فصل این موضوع هنوز رسما مورد اشاره مقامات ارشد دو طرف قرار نگرفته و از سوی دیگر، تحویل این سامانه پس از سالها تأخیر و کارشکنی از سوی روسها، میتواند در وهله اول موضوعی مثبت تلقی شود، سابقه رویکرد روسیه به این موضوع، در نظر گرفتن برخی احتیاطها را در تحلیل و نتیجه گیری ضروری میسازد.
باید توجه داشت که قرارداد خرید سامانه موشکی اس ـ ۳۰۰ از روسیه توسط ایران که قطعی و نهایی شده بود، در سال ۲۰۱۰ و در زمانی یکجانبه از سوی رئیس جمهور وقت روسیه لغو شد که تحریمهای بین المللی علیه ایران در حال شدت گرفتن و به اوج رسیدن بود. در آن زمان، روسها مدعی بودند از آنجا که ایران از سوی شورای امنیت سازمان ملل تحریم است، امکان تحویل چنین سامانهای به این کشور وجود ندارد. این بهانه در سالهای بعد از آن و در جریان شکایتهای مکرر ایران از روسیه درباره این موضوع، باز هم بارها مطرح شد.
اما در شرایط کنونی و در حالی که به عقیده بیشتر تحلیلگران، ایران و غرب پس از سالها تلاش در آستانه دستیابی به توافق نهایی در موضوع هستهای هستند، روسها یکباره دیدگاه خود را تغییر داده و از احتمال تحویل اس ـ ۳۰۰ به ایران سخن میگویند.
قرار دادن این موضوع در کنار تهدید صریح چند هفته پیش وزارت خارجه روسیه علیه آمریکا، مبنی بر عدم همکاری با واشنگتن در موضوع هستهای ایران، میتواند سبب مطرح شدن این گمانه شود که با توجه به حساسیت آمریکا نسبت به موضوع تحریمهای بین المللی ایران، ممکن است روسیه بخواهد با مطرح کردن موضوع تحویل اس- ۳۰۰، به نوعی آمریکا را تحریک کرده و بار دیگر، موضوع مذاکرات هستهای را به بهای دستیابی به منافع خود قربانی کند.
به هر حال، هرچند عمل روسیه به تعهد چند سال پیش خود، امری مطلوب و فراتر از آن، واجب و ضروری است، باید این موضوع را به دقت مورد بررسی و توجه قرار داد که اولاً این سامانه اکنون تحت چه شرایطی به ایران تحویل داده خواهد شد ـ مثلا تکلیف خسارت تأخیر چندین ساله این ماجرا چه خواهد بود ـ و ثانیاً، آیا این اقدام واقعاً در راستای تغییر جهت سیاست روسیه به سمت نشان دادن حسن نیت به ایران انجام میگیرد و یا مسکو به آن به چشم ابزاری جدید برای امتیازگیری از آمریکا مینگرد؟
فردی که اواخر آذر ماه ۱۷ نفر را در کافی شاپ لیند در سیدنی به گروگان گرفته بود از اعضای گروهک تروریستی منافقین بوده است.
کد خبر: ۴۶۸۷۱۳
تاریخ انتشار:۰۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۳:۱۳-
21 January 2015 فردی که اواخر آذر ماه ۱۷ نفر را در کافی شاپ لیند در سیدنی به گروگان گرفته بود از اعضای گروهک تروریستی منافقین بوده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور) روزنامه «آستریلین» در گزارشی اعلام کرد فردی که اواخر آذر ماه ۱۷ نفر را در کافی شاپ لیند در سیدنی به گروگان گرفته بود از اعضای گروهک تروریستی منافقین بوده است. این افشاگری از میان اسناد درخواست پناهندگی یک ایرانی که شریک هارون مونس یا همان محمدحسن منطقی بوده در سال ۱۳۸۲ به دست آمده است.
این روزنامه ادامه داد: شریک مونس در درخواست پناهندگی خود اینگونه ادعا کرده که در صورت بازگشت به ایران به خاطر ارتباط نزدیکش با هارون مونس که به دنبال براندازی دولت ایران بوده با خطر مرگ مواجه خواهد بود. پرفروش ترین روزنامه استرالیا در ادامه می افزاید: این پناهجوی ایرانی در مصاحبه خود عنوان کرد که هارون مونس عضو سازمان مجاهدین خلق(منافقین) بوده است.
این روزنامه همچنین به پیشینه منافقین و بخشی از اقدامات تروریستی آنها در ایران اشاره می کند و می افزاید: اعضای این سازمان سه افسر و سه شهروند آمریکایی را در دهه ۱۳۵۰ در ایران ترور کردند. مجاهدین خلق(منافقین) در سال ۱۳۶۰ و زمانیکه با حزب جمهوری اسلامی اختلاف پیدا کردند دفتر این حزب را منفجر و ۷۱ نفر را کشتند، آمریکا از سال ۱۹۹۷ مجاهدین خلق(منافقین) را در لیست گروههای تروریستی خود داشت؛ ولی در سال ۲۰۱۲ آنها را از این لیست خارج کرد.
روزنامه آستریلین می افزاید: این سند همچنین اشاره می کند که این پناهجو و مونس در دهه ۱۳۵۰ در ایران دوست بودند و در استرالیا دوباره به هم پیوستند.
تلاش رسانههای غربی برای «تهدیدسازی» از ایران؛
با گذشت دو روز از تجاوز رژیم اسرائیل به خاک سوریه و به شهادت رساندن تعدادی از نیروهای حزب الله و یک فرمانده ایرانی، بحث و تحلیلها در این زمینه همچنان در مطبوعات و رسانههای مختلف جریان دارد. در این میان، برخی رسانههای غربی ضمن فاصله گرفتن از اصل ماجرا، تلاش دارند ایران را عامل تهدید در منطقه، از جمله در سوریه معرفی کنند.
کد خبر: ۴۶۸۴۶۹
تاریخ انتشار:۳۰ دی ۱۳۹۳ - ۲۲:۰۴-
20 January 2015 با گذشت دو روز از تجاوز رژیم اسرائیل به خاک سوریه و به شهادت رساندن تعدادی از نیروهای حزب الله و یک فرمانده ایرانی، بحث و تحلیلها در این زمینه همچنان در مطبوعات و رسانههای مختلف جریان دارد. در این میان، برخی رسانههای غربی ضمن فاصله گرفتن از اصل ماجرا، تلاش دارند ایران را عامل تهدید در منطقه، از جمله در سوریه معرفی کنند.
به گزارش «تابناک»، در میان تحلیلهای منتشره درباره حمله اخیر رژیم اسرائیل علیه نیروهای حزب الله در منطقه جولان سوریه، روزنامه «هافینگتون پست» امروز با انتشار مطلبی این موضوع را به حضور ایران در سوریه برای مبارزه با تروریستهای داعش ارتباط داده و از ضرورت بازنگری آمریکا در سیاستهای خود در قبال سوریه سخن گفته است.
این روزنامه مینویسد، حمله یکشنبه شب نیروهای اسرائیلی در سوریه، توجه را به موضوعی جلب میکند که آمریکا تاکنون آن را نادیده گرفته است: ناتوانی دولت اوباما در کنترل نفوذ فزاینده ایران و حزب الله در سوریه در شرایطی که آمریکا و متحدانش، تمرکز خود را در این کشور بر مبارزه با داعش قرار دادهاند.
هافینگتون پست مدعی است، در حالی که غرب در تلاش برای دستیابی به توافقی در موضوع هستهای با ایران است، واقعه اخیر میتواند سبب عطف توجه ایالات متحده از مبارزه با داعش و افزایش تنشهای این کشور با ایران شود؛ به بیان دیگر، نقطه محوری تحلیل این روزنامه آن است که آمریکا باید به جای تمرکز صرف بر موضوع مبارزه با داعش، هدف خود را مقابله با توسعه نفوذ منطقهای ایران قرار دهد. این استدلال در شرایطی از سوی روزنامه مذکور مطرح میشود که از مدتی پیش، نیز برخی رسانههای غربی مشابه همین خط خبری و تحلیلی را در عراق دنبال کرده و بیان میکردند که آمریکا به جای تمرکز صرف بر موضوع مبارزه با داعش، باید نگران گروههای نظامی شیعه عراقی باشد که در پی افزایش حضور ایران در این کشور، در حال قدرت گیری روزافزون هستند.
این در حالی است که در مطالب بیطرفانهتر و همچنین در اظهارات شماری از مقامات ارشد غربی طی ماههای اخیر، اشاره شده که حضور ایران در عراق و سوریه جهت مبارزه با داعش، حضوری مثبت و سازنده بوده و نقش مؤثری در تلاشهای بین المللی برای مبارزه با تروریسم داشته است.
از سوی دیگر، نکته جالب توجهی که تحلیلگر هافینگتون پست اشارهای به آن نکرده، این است که فارغ از حضور یا عدم حضور نیروهای نظامی ارشد ایرانی در سوریه، آیا رژیم اسرائیل توجیهی برای تجاوز به خاک کشوری دیگر به هر بهانهای دارد؟ به عبارت دیگر، این تحلیلگر حضور ایران در سوریه را ـ که با هدف مبارزه با تروریسم انجام و از سوی خود مقامات غربی نیز تأیید شده ـ نقد میکند، اما در مقابل تجاوز رژیم اسرائیل به خاک کشوری دیگر موضع سکوت در پیش میگیرد.
به هر حال، این امر نشانگر آن است که شماری از رسانهها و همچنین تحلیلگران غربی از هیچ فرصتی برای فضاسازی علیه ایران و تلاش برای تهدیدآمیز جلوه دادن نقش آفرینی منطقهای ایران نمیگذرند و در این راستا، حتی ابایی از برعکس جلوه دادن واقعیات یا پنهان کردن بخشی از حقایق آشکار برای دستیابی به هدف مطلوب خود نیز ندارند.
کد خبر: ۴۶۸۶۸۶
تاریخ انتشار:۰۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۲:۴۰-
21 January 2015 سایت خبری دیپلماسی ایرانی ،این فقط قدرت نظامی نیست که باعث شده حکومت بشار اسد در وضعیت بهتری در برابر دشمنان داخلی اش قرار بگیرد، تحلیلگران امریکایی یکی از موسسه های مهم امریکا که اوضاع منطقه را به خوبی دنبال می کنند و برای کاخ سفید گزارشی از تحلیل ها و تحولات منطقه ارائه می دهند، می گویند که پراکندگی قدرت های بین المللی و عربی و سوری که همگی با حکومت بشار اسد به نبرد برخواسته اند سبب شده است تا او بتواند در برابر همه آنها دست برتر را داشته باشد.
دلایل این پراکندگی چیست؟ آنها برای پاسخ به این سوال به طور خلاصه به 10 مورد اشاره می کنند که در این جا به پنج مورد آنها اشاره می شود و موارد دیگر در شماره بعدی منتشر خواهد شد:
قدرت هم پیمانان حکومت سوریه و وابستگی آن به این کشورها که به وضوح اهداف او را تایید می کنند. این هم پیمانان شامل روسیه، ایران، چین، هند و ونزوئلا به علاوه ارکان اصلی حکومت (شیعه) عراق و گروه های شبه نظامی حزب الله لبنان هستند. هیچ کدام از این عوامل کمک حال کشورها یا گروه های نیابتی جنگ با حکومت بشار اسد نیستند.
وحدت نیروهای نظامی حکومت اسد و گوش به فرمان بودن آنها به اتاق واحد عملیات. این اتاق عملیات کار خود را با کارشناسان روسی و ایرانی که سلاح و مهمات و اطلاعات کافی در اختیار آنها قرار می دهند، هماهنگ می کند. در مقابل گروه های مسلح مخالفان چند پارچه و از هم گسیخته است، ارتباطاتی با کشورهای مختلف دارند اما چون اهداف آن کشورها متضاد است راه به جایی نبرده اند، کشورهایی مثل عربستان و قطر و ترکیه و اردن و فرانسه و امریکا و بریتانیا و غیره. علاوه بر آن اتاق عملیات واحدهای مخالفان که مقر آن در اردن بوده نیز قفل شده است، این اتاق توسط بندر بن سلطان و برادرش سلمان با هماهنگی اردنی ها و امریکایی ها اداره می شد. علاوه بر آن تاثیر اتاق عملیات دیگری که در شهر غازی عنتاب بود و توسط سازمان امنیت ترکیه اداره می شد نیز از بین رفته است. در این میان باید خودکشی مستمر گروه های مخالف اسلام گرا و غیر اسلامی را نیز باید افزود که جنگ را به یک جنگ تصفیه حساب با یکدیگر تبدیل کرده اند به ویژه میان 'داعش' و 'جبهه النصره'.
در ابتدا یک کمیته مردمی مهمی حول نظام تشکل شد که به خاطر علاقه به حکومت نبود بلکه به دلیل خشونت بسیاری بود که داعش در پیش گرفته بود و فرار مردم از آشوب و مخاطراتی که هر روز در مناطقی که به کنترل آن در می آمد، به وجود آمده بود. این کمیته توانست سنی های موجود در ارتش و نهادهای دولتی دیگر را نیز به سمت خود جذب کند. برای همین این گروه ها دیگر نه شورشی شدند نه دلشان برای چیزی می سوخت. شاید بتوان گفت که همین مساله هم بر مشروعیت حکومت افزود. در مقابل روز به روز از طرفداران 'ائتلاف ملی' مخالفان کاسته شد و دیگر حتی در میان اپوزسیون خارج هم فاقد جایگاه شدند. نبود چهره های توانا که بتواند گروه های مردمی و نهادها را به سمت خود جلب کند بر مشکلات افزود.
کاهش توجه به 'ائتلاف ملی' مخالفان بدون این که بخواهند پشت آن را خالی کنند، به دلیل درگیری های داخلی و درگیری های موجود بین المللی دلیل دیگری برای این مقوله است. بعد از آن که خالد خوجه که اصالت ترکمنی و شناسنامه ترکی دارد به سمت ریاست ائتلاف انتخاب شد، عربستانی ها و مصری ها و اماراتی ها از ادامه این وضعیت خشمگین شدند برای همین از آن روی گردادند در حالی که ترکیه و قطر همچنان می روند تا نبود جای خالی آنها را پر کنند. پدر خوجه سال ها یکی از رهبران اخوان المسلمین بود که سال ها در سوریه زندانی بوده است. به استناد اطلاعات عربی و لبنانی این مساله سبب شده است تا کشورهای عربی همه کمک های مالی خود را به مخالفان متوقف کنند، به ویژه بعد از این که جریان ترکی توانست جایگاه خود را در داخل تقویت کند و جایگاه کسانی که به 'اتحاد دموکراتیک' معروف هستند و از سال 2013 بر این نهاد تسلط داشتند، تضعیف شد. این تحول سبب می شود تا فشارهای ترکیه بر امریکا افزایش یابد تا با اعمال منطقه پرواز ممنوع و ایجاد مناطق امن در شمال سوریه موافقت کند.
رقابت و درگیری در داخل مجموعه بزرگ سنی حامی مخالفان سوری و مخالفت با رئیس جمهور بشار اسد نیز شدت گرفته است. رویارویی میان عربستان و مصر از یک سو و ترکیه از سوی دیگر و مصر و عربستان و امارات از یک سو و قطر از سوی دیگر برای همه روشن است. علاوه بر آن تفاوتی میان مواضع کشورهای عربستان و قطر و مصر در قبال بحران سوریه وجود دارد. در این میان اردن با حکومت سوریه در موضوع تروریسم هماهنگ می کند در حالی که اطلاعات امنیتی زیادی جز اطلاعات مرزی بین آنها رد و بدل نمی شود. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن تلاش کرد با باراک اوباما، رئیس جمهوری امریکا بر سر یافتن راه حلی سیاسی برای بحران سوریه گفت وگو کند، با قبول این پیش شرط که اسد در مرحله انتقالی در سمت خود باقی بماند، و عربستان را نیز برای این کار ترغیب کرد. همچنین عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهوری مصر نیز بر سر تشکیل قدرت نظامی عربی متشکل از عربستان و عراق برای آزاد کردن الانبار از داعش تلاش می کند. همچنین تلاش می کند که اوباما را راضی کند که مهمات نظامی و بالگردهای مصری را در اختیار این کشور قرار دهد. در چارچوب بحران کشورهای سنی، قطر و عربستان و الجزایر و دیگر کشورهای عربی دست به تصفیه حساب با یکدیگر در سرزمین لیبی زده اند. همه اینها در حالی است که بحران های یمن و سودان بحرین به قوت خود باقی است در حالی که نفوذ ایران در کشورهای سنی نیز روز به روز بیشتر می شود.
اسرائیلیها آنقدر از «ابوعلی الطباطبائی» یکی از فرماندهان بارز حزبالله حساب میبرند که وی را در رسانههای خود «مردی که خواب را از چشمانمان ربوده است» توصیف میکنند.
کد خبر: ۴۶۸۶۷۱
تاریخ انتشار:۰۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۱-
21 January 2015 اسرائیلیها آنقدر از «ابوعلی الطباطبائی» یکی از فرماندهان بارز حزبالله حساب میبرند که وی را در رسانههای خود «مردی که خواب را از چشمانمان ربوده است» توصیف میکنند.
به گزارش خبرگزاری فارس، رژیم صهیونیستی پس از حمله روز یکشنبه (28 دی) خود به اعضای حزبالله و در «قنیطره» واقع در جنوب سوریه اعلام کرد که «ابوعلی الطباطبائی» یکی از فرماندهان بارز حزبالله هدف اصلی این حملهاش بوده است.
«الون بن داوید» کارشناس نظامی کانال 10 گفت: درست است که این حمله ، «جهاد مغنیه» را هدف قرار داد اما هدف اصلی ابوعلی الطباطبائی بود، مردی که نیروی هجومی حزبالله را میسازد و اعضای آن را برای ورود به الجلیل (در سرزمینهای اشغالی) و شهرکهای اسرائیلی آموزش میدهد.
وی افزود: سوالی که ذهن هر اسرائیلی را در این لحظه مشغول کرده این است که حزبالله چگونه به این حمله و کشته شدن طباطبایی که خواب را از چشمان اسرائیلیها ربوده بود، پاسخ خواهد داد؟ (البته حزبالله دوشنبه "دیروز" اعلام کرد که طباطبائی در سلامت کامل است)
بر اساس گزارش وبگاه خبری «الحدث» لبنان، طباطبائی علیرغم اعتقاد بسیاری، لبنانی است نه ایرانی. وی از یک مادر لبنانی و یک پدر ایرانی است. در جنوب لبنان متولد شده و در همانجا بزرگ شده است و در جوانی به مقاومت پیوسته است.
طباطبائی مراحل پیشرفت در مقاومت را طی کرد تا اینکه به فرماندهی «نیروهای واکنش» یعنی همان نیروی هجومی مقاومت رسید. این نیروها سپس با واحد نیروهای ویژه ادغام شدند و نام «واحد رضوان» برای آن انتخاب شد. نام این واحد برگرفته از لقب شهید «عماد مغنیه» معروف به حاج رضوان گرفته شد.
طباطبائی تا قبل از تشکیل واحد رضوان ، فرماندهی نیروهای واکنش را بر عهده داشت اگرچه بعدا نیز سخنش در این واحد نفوذ بسیاری داشت. اما ورود حزبالله به جنگ علیه تکفیریها در سوریه موقعیت وی را تغییر داد و مسئول مدیریت پرونده نظامی در سوریه را بر عهده گرفت ، موضوعی که با آن ناآشنا بود.
بر اساس این گزارش، صهیونیستها وی را بسیار خطرناک توصیف میکنند. رسانههای اسرائیلی اعلام میکردند طباطبائی زمینه حضور نظامی حزبالله در جولان را فراهم میکند و این یک خطر است.
اما هنگامی که حزبالله نام شهدای خود را اعلام کرد هیچ اسمی از شهادت یا مجروحیت طباطبائی به میان نیاورد. وضعیت کنونی نشان میدهد دشمن اسرائیلی «جنگی پیشگیرانه» با محوریت «جلوگیری از اشغال الجلیل» از سوی مقاومت را در پیش گرفته است.
در حمله روز یکشنبه جنگندههای اسرائیلی به قنیطره 6 تن از اعضای حزبالله به شهادت رسیدند. بر اساس بیانیه حزبالله شش شهید این حمله افراد زیر هستند:
1ـ فرمانده شهید محمد احمد عیسى (ابو عیسى). متولد: عربصالیم 1972، متأهل، دارای 4 فرزند.
2ـ رزمنده شهید جهاد عماد مغنیه (جواد). متولد: طیردبا 1989، مجرد.
3ـ رزمنده شهید عباس ابراهیم حجازی (السید عباس)، متولد: الغازیة 1979، متأهل، دارای 4 فرزند.
4ـ رزمنده شهید محمد علی حسن ابو الحسن (کاظم)، متولد: عین قانا 1985، مجرد.
5ـ رزمنده شهید غازی علی ضاوی (دانیال)، متولد: الخیام 1988، متأهل، دارای یک فرزند.
6ـ رزمنده شهید علی حسن ابراهیم (ایهاب)، متولد: یحمر الشقیف 1993، مجرد.
پرونده آمیا در آرژانتین که در روزهای اخیر با ادعاهای دادستان این پرونده علیه رئیسجمهور آرژانتین و سپس اعلام خبر خودکشی وی در کانون توجه رسانهها قرار گرفت، همزمان با تجاوز رژیم اسرائیل به خاک سوریه و شهادت جمعی از اعضای جبهه مقاومت، ابزاری برای کنار هم قرار دادن عبارات ایران، حزبالله، رژیم اسرائیل و تروریسم شده است. آیا رژیم اسرائیل این روند را ادامه خواهد داد؟
کد خبر: ۴۶۸۴۷۰
تاریخ انتشار:۰۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۲-
21 January 2015 پرونده آمیا در آرژانتین که در روزهای اخیر با ادعاهای دادستان این پرونده علیه رئیسجمهور آرژانتین و سپس اعلام خبر خودکشی وی در کانون توجه رسانهها قرار گرفت، همزمان با تجاوز رژیم اسرائیل به خاک سوریه و شهادت جمعی از اعضای جبهه مقاومت، ابزاری برای کنار هم قرار دادن عبارات ایران، حزبالله، رژیم اسرائیل و تروریسم شده است. آیا رژیم اسرائیل این روند را ادامه خواهد داد؟
به گزارش «تابناک»، از ابتدای روند اعمال تحریمهای گوناگون یکجانبه، چندجانبه و بینالمللی علیه ایران از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، کمتر تحریم مؤثری بوده که از سوی ایالات متحده علیه ایران اجرایی شده باشد و تنها بهانه اعمال آن ادعای تلاش ایران به دست آوردن سلاحهای کشتار جمعی باشد. تنها بهانه تحریمهای سختی که در قالب قطعنامههای شورای امنیت و تصمیمات اتحادیه اروپا علیه ایران وضع شده است، موضوع هستهای است ولی وقتی که بهانههای دولت آمریکا برای اعمال تحریم علیه ایران مرور شود، «هیچ» قانون تحریم موثری وجود ندارد که مساله هستهای تنها بهانه آن باشد.
از شروع تحریمها علیه ایران در بیش از سی سال پیش تاکنون، هر قانون تحریم دیگری که علیه ایران اجرایی شده، دلایل دیگری مانند ادعای حمایت ایران از تروریسم، موضوع حقوق بشر و موارد مشابه آن نیز در آن گنجانده شده است.
همین اتکای به بهانه تروریسم و حقوق بشر، یک بار دیگر و در آستانه رسیدن ایران و ۵+۱ بار دیگر به طور جدی به عنوان ابزار مورد علاقه حامیان اسرائیل برای ادامه فشارها بر ایران مورد استفاده قرار گرفته است.
نمونه جدید این واقعیت، سخنان جان بوهنر رئیس جمهوریخواه کنگره بلافاصله پس از علنی شدن تهدید اوباما در باره وتوی هر تحریم جدید مصوب علیه ایران است. بوهنر در واکنش به سخنان اوباما نه به موضوع هستهای، بلکه به مسأله امنیت اسرائیل، حمایت ایران از تروریسم و ادعای کارنامه سیاه ایران در حوزه حقوق بشر به عنوان بهانههای لزوم تشدید تحریمها علیه ایران اشاره کرد.
به همین سبب، قابل پیشبینی است که با جدیتر شدن احتمال یک توافق هستهای، تلاش طرفداران اسرائیل برای پیدا کردن بهانهای برای قرار دادن نام ایران در کنار در موضوع حقوق بشر و تروریسم تشدید شود.
این تلاش در روزهای اخیر در دو موضوع دارای نمود جدی بوده است.
نخست حادثه تجاوز اسرائیل به خاک سوریه و به شهادت رساندن چند تن از اعضای حزبالله و یک از فرماندهان سپاه پاسداران است که از سویی به ابزاری برای تکرار نام ایران و حزبالله در کنار کلمه تروریسم تبدیل شد و از سوی دیگر میتواند در صورت تشدید تنشهای منطقهای به عنوان ابزار جلب حمایت اسرائیل در فضای سیاسی داخلی کشورهای غربی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
همزمان با این حادثه، پرونده آمیا و خودکشی دادستان این پرونده بار دیگر نامهای ایران، حزبالله، تروریسم و رژیم اسرائیل را در یک داستان رو به روی هم قرار داده است.نکته جالب در این میان اینکه اتفاقا رسانههای فارسیزبان خارج از کشور نیز در توجهی بیسابقه با رسانههای غربی در این حوزه همراه شدهاند.
جسد آلبرتو نیسمان، دادستان پرونده انفجار در مرکز همیاری یهودیان آرژانتین، شامگاه یکشنبه در آپارتمانش در حومه بوئنوس آیرس کشف شد. این اتفاق در حالی است که از سویی وی تحت حفاظت شدید بوده و خودکشی دلیل تقریبا قطعی مرگ وی اعلام شده است، ولی از چند روز پیش سخنان وی در برخی رسانهها برجسته شده است، مبنی بر اینکه رئیس جمهور فعلی آرژانتین نیز تحت تأثیر روابط خود با ایران، در حل این پرونده مانعتراشی میکند.
خانم فرناندز رئیس جمهور فعلی آرژانتین که سومین رئیسجمهور این کشور پس از کارلوس منم و نستور کرچنر است با این ادعا مورد حمله وسیع تبلیغاتی قرار گرفته است. رفتار مقامات اسرائیلی نشان میدهد حوادث اخیر آرژانتین قرار نیست به همین جا ختم نشود، اسرائیل با استفاده از فرصت به دست آمده، از دولت آرژانتین خواسته است تحقیقات حقوقی در ارتباط با انفجار مرکز یهودیان در بوئنوسآیرس ادامه یابد تا عاملان اصلی شناسایی و محاکمه شوند.
برجسته شدن ادعاهای مربوط به تروریسم در چهارچوب مسائل منطقهای و پرونده قدیمی آمیا نمیتواند با وضعیت مذاکرات هستهای بیارتباط باشد. سؤال مهم اینکه آیا اسرائیل این روند را باز هم گسترش داده و تشدید خواهد کرد یا خیر؟
منابع یمنی از بازگشت آرامش به اطراف منزل رئیسجمهور و متوقف شدن درگیریها در این منطقه خبر دادند. با این حال اخبار ضدو نقیضی از سرنوشت عبد ربه منصور هادی و احتمال خروج وی از صنعاء منتشر شده است. شورای امنیت سازمان ملل نیز نشستی را پشت درهای بسته درخصوص اوضاع یمن برگزار کرد.
کد خبر: ۴۶۸۶۱۳
تاریخ انتشار:۰۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۳-
21 January 2015 منابع یمنی از بازگشت آرامش به اطراف منزل رئیسجمهور و متوقف شدن درگیریها در این منطقه خبر دادند. با این حال اخبار ضدو نقیضی از سرنوشت عبد ربه منصور هادی و احتمال خروج وی از صنعاء منتشر شده است. شورای امنیت سازمان ملل نیز نشستی را پشت درهای بسته درخصوص اوضاع یمن برگزار کرد.
به گزارش ایسنا، به نقل از شبکه خبری المیادین، پس از تسلط نیروهای انصارالله بر کاخ ریاستجمهوری یمن و ورود آنها به این کاخ، منابع از بازگشت آرامش به اطراف منزل عبد ربه منصور هادی، رئیسجمهور یمن در صنعاء که در نزدیکی کاخ ریاستجمهوری قرار دارد، خبر دادند.
همچنین منابع اعلام کردند که درگیریها در اطراف کاخ ریاستجمهوری میان حوثیها و گارد ریاستجمهوری متوقف شده است.
در همین راستا شورای امنیت نشستی را پشت درهای بسته درخصوص وخامت اوضاع یمن برگزار کرده و در بیانیهای اعمال خشونت و زور را محکوم کرد.
همچنین در بیانیه شورای امنیت از تمامی طرفها در یمن خواسته شده تا به گفتوگو و مذاکره پایبند بوده و به درگیریها میان خود پایان دهند.
در بیانیه شورای امنیت بر لزوم حمایت تمامی گروههای سیاسی در یمن از عبد ربه منصور هادی، نخستوزیر و دولت یمن برای حفظ ثبات کشور تاکید شده است.
بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل نیز ضمن ابراز نگرانی شدید از بحران یمن، خواهان توقف فوری درگیریها در این کشور شد.
استفان دوجاریک، سخنگوی سازمان ملل نیز اعلام کرد که جمال بن عمر، فرستاده سازمان ملل به یمن که در قطر حضور داشت، در سریعترین زمان ممکن به یمن بازمیگردد.
وی گفت: ما نگران درگیریهای شدید میان گروه انصارالله و گارد ریاستجمهوری یمن هستیم.
کمیته امنیت ملی در عدن اعلام کرد که فرودگاه بینالمللی عدن را بسته است. همچنین برخی منابع از خنثی سازی تلاشها برای قاچاق سلاح از کاخ ریاستجمهوری در صنعاء خبر دادند.
اما براساس اخبار منتشره سرنوشت عبد ربه منصور هادی همچنان در ابهام قرار دارد و برخی اخبار حاکی از رفتن وی از صنعاء و تشکیل شورای نظامی به رهبری محمود الصبیحی، وزیر دفاع یمن است.
براساس این اخبار شورای مذکور متشکل از پنج شخصیت از شمال و پنج شخصیت از جنوب یمن است و الصبیحی ریاست این شورا را با این شرط قبول کرده است که عبده حسین الترب، وزیر کشور سابق جزو پنج شخصیت شمالی این شورا باشد.
از سوی دیگر منابع رسانهای اعلام کردند که برخی نیروهای انصارالله صبح امروز (چهارشنبه) به منزل عبد ربه منصور هادی رفتند اما منزل وی را خالی یافتند.
به گزارش منابع حوثیها منزل هادی و اطراف منزل وی را کاملاً محاصره کردند و برخی سایتهای یمنی گزارش دادند که هادی به همراه وزیر دفاع از صنعاء خارج شده و به عدن رفته است. اما هنوز اخبار تایید شدهای از مکان حضور هادی وجود ندارد.
با این حال برخی منابع خبر خروج هادی از صنعاء را تکذیب کردند.
در همین حال وزارت خارجه روسیه ضمن ابراز نگرانی شدید از وخامت اوضاع در یمن خواهان حل بحران این کشور از طریق مذاکرات ملی شد و آمادگی خود را برای کمک به صنعاء جهت حل بحران کشور اعلام کرد.
به گزارش منابع یمنی، کمیته امنیتی در شهر عدن تمامی گذرگاههای زمینی، دریایی و هوایی که به فرودگاه عدن منتهی میشود را به دلیل رخدادهای اخیر بسته است.