روابط عمومی قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه از دستگیری اعضای یک تیم تروریستی در منطقه "سرباز" در جنوب شرق کشور خبر داد.
فارس: روابط عمومی قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه از دستگیری اعضای یک تیم تروریستی در منطقه "سرباز" در جنوب شرق کشور خبر داد.
به گزارش سپاه نیوز، با تلاش رزمندگان قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه و نیروهای نظامی و انتظامی تحت امر این قرارگاه و انجام کار مستمر و دقیق اطلاعاتی، یک تیم تروریستی شناسایی و در عملیاتی موفق، دستگیر شدند.
بنا به این گزارش، این تیم در گذشته در چندین اقدام کور تروریستی تعدادی معلم و نیروهای بسیجی را در منطقه جنوب شرق کشور به شهادت رسانده بودند.
اخبار و اطلاعات تکمیلی متعاقباً اعلام خواهد شد.
در حاشیه سخنان دیروز روحانی در اولین کنفرانس اقتصاد ایران؛
آقای رئیس جمهور؛ مهدی هاشمی رفسنجانی را خاطرتان هست؟!/ آمارها را شفاف کنید
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۲۵
آیا انتظار بزرگی است از رئیس جمهور محترمی که رشد اقتصادی را در گرو مبارزه با فساد میداند و مبارزه با رانت و رانتخواری را رسالت دولت خود میداند، از فشار برخی دانه درشت ها بر قوه قضائیه به عنوان مجری عدالت جلوگیری کرده و از رسانههای عدالتخواه به عنوان تریبون افکار عمومی حمایت کند؟
سرویس اقتصادی جهان نیوز – ابوذر علویتبار: رئیس جمهوری محترم روز گذشته در اولین کنفرانس اقتصاد ایران سخنان مبسوطی درباره وضعیت کشور ایراد کرد و به موضوعات مختلفی پرداخت. او از آمارهای همیشگی دولتاش از بهبود شرایط اقتصادی و خروج از رکود و مهار تورم تا ارائه راهکار برای مبارزه با فساد گفت و از همگان علیالخصوص صاحب نظران و رسانهها خواست تا دولت را نقد کنند.
وی در ادامه سخنان خود که به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دولت میخوانید؛ با اشاره به اینکه "اقتصاد باید از انحصار و رانت نجات پیدا کرده و در صحنه رقابت به فعالیت بپردازد" تاکید کرد: همه دستگاه های دولتی نیز باید فعالیت های اقتصادی خود را به صورت شفاف اطلاعرسانی کنند به گونه ای که همه مردم از آمار و ارقام و طرح های اقتصادی باخبر باشند... اگر در اقتصاد رانت نباشد و بتوانیم با فساد که در همه جا ریشه دوانده مقابله کنیم حرکت اقتصادیمان سرعت پیدا خواهد کرد.
حجتالسلام روحانی؛ با بیان اینکه اگر شفافیت ایجاد شود و رانت از بین برود میتوانیم با فساد هم مقابله کنیم که همه جا ریشه دوانده است، تصریح کرد: مگر میشود با فساد حرکت اقتصادی ما سرعت پیدا کند؟
ضمن استقبال از سخنان رئیس جمهور در باب لزوم حرکت به سوی شفافیت اقتصادی و توجه به مبارزه با فساد، در همین رابطه ذکر سه نکته زیر، ضروری به نظر میرسد:
۱- از ابتدای دولت یازدهم، آمارهای متعددی از سوی شخص رئیس جمهور، مقامات اقتصادی و برخی مراجع رسمی منتشر شده که مبنی بر بهبود شرایط اقتصادی است. همچنین به نظر میرسد شخص رئیس جمهور علاقه بسیاری دارد تا با جملاتی همچون "دوران رکود تمام شده"، "تورم را کاهش دادیم"، "رشد اقتصادی را افزایش دادیم"، "والله دوران قبل تکرار نخواهد شد" و... از دستاوردهای اقتصادی دولت در حوزه معیشتی مردم، رونمایی کند. با این حال شرایط عمومی جامعه نشان میدهد، دولت حتی نتوانسته رسانهها و نخبگان را نسبت به وضعیت ترسیمی از سوی خود توجیه کند؛ چه برسد به آنکه بخواهد عموم جامعه را تحت تاثیر قرار بدهد.
حتما رئیس جمهوری محترم نیز که در سخنان دیروز خود با ذکر مثالی از برخورد غلط برخی از مردم عادی با مفهوم کاهش نرخ تورم، از صاحبنظران اقتصادی خواستند تا آنان را نسبت به این واقعیت توجیه کنند که "کم شدن نرخ تورم به معنای ارزانی اجناس نیست بلکه به معنای کاهش نرخ رشد قیمتهاست" میدانند که همین مردم نسبت به برخی کلیدواژههای مختص این دولت چه واکنشهای رفتاری از خود نشان میدهند. این روزها در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، طرح مسائلی همچون "افزایش ملایم شیب قیمتها"، "پایان دوران رکود" و... به دفعات مورد تشکیک کاربران عادی قرار میگیرد به گونهای که حالت تمسخر به خود گرفته و این خود نشان از آن دارد که یا "ارتباط دولت با مردم در حوزه توجیه فنی مردم کم بوده" و یا "مردم اینگونه ادعاهای دولتمردان را چون در زندگی خود به طور معکوس احساس کردهاند، نمی توانند قبول کنند."
۲- لزوم مبارزه با فساد و رانتخواری یکی دیگر از مسائل مورد اشاره رئیس جمهور است که به نظر میرسد بعد از هشدار دردمندانه رهبر معظم انقلاب که در حاشیه "همایش ملی ارتقای سلامت نظام اداری و مقابله با فساد" فقط گوشه ای از آن به منصه ظهور رسید، با جدیت بیشتری باید از سوی دولت، مجلس و قوه قضائیه پیگیری شود.
پرداختن متعدد به مسأله فساد بزرگ سه هزار میلیاردی کشف شده در زمان دولت قبل، از سوی رئیس جمهور محترم و اظهارنظرهای بی نام و آدرس حجتالاسلام حسن روحانی درباره پرونده شخصی به نام بابک زنجانی که به اذعان ایشان، بدهی دو میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلاری دارد، خود گواه این است که شخص اول دولت نسبت به مسأله فساد، رانت و حیف و میل بیتالمال حساس است. اما آیا این حساسیت فقط سلیقهای است و قرار نیست دامن بقیه را بگیرد؟
چرا رئیس جمهور محترم، هیچگاه درباره پرونده مهدی هاشمی رفسنجانی که به حق، یکی از عظیم ترین پرونده های تاریخ قضایی ایران است و نه تنها در حوزه رانتی و اقتصادی (به اعتراف رشوه دهندگان خارجی) بلکه به اعتراف برخی از عوامل فتنه در حوزه فساد سیاسی نیز ردپا دارد، وارد نمیشود و اظهار نظر نمیکند؟ آیا انتظار بزرگی است از رئیس جمهور محترمی که رشد اقتصادی را در گرو مبارزه با فساد میداند و مبارزه با رانت و رانتخواری را رسالت دولت خود میشمارد، از فشار برخی دانه درشت ها بر قوه قضائیه به عنوان مجری عدالت جلوگیری کرده و از رسانههای عدالتخواه به عنوان تریبون افکار عمومی حمایت کند؟
اگر رئیس جمهوری بر این عقیده است که شفافیت و اطلاع رسانی لازمه نجات اقتصاد از انحصار و رانت است، چرا با کسانی که به صورت دستوری و بخشنامهای نمیگذارند رسانهها درباره پرونده عظیم "کرسنت" که میتواند به فاجعهای بزرگ در تاریخ کشور ختم شود اطلاعرسانی کنند، برخورد نمیکند؟
۳- بسیاری از دولتمردان به ویژه شخص رئیس جمهور، همواره بنای تحلیلهای خود، به ویژه در حوزه اقتصادی را بر خردهگیری از آنچه در دولت قبل (اعم از کارشناسی شده یا غیرکارشناسی) انجام شده، گذاشتهاند؛ تاکتیکی که معلوم نیست قرار است کدام معضل اقتصادی کشور را حل کند. به طور مثال، حمله مداوم به سیاستهای یارانهای دولت قبل (که در زمان دولت قبل نیز مورد انتقاد بود) و خردهگیری مداوم از طرحهایی همچون "سهام عدالت"، "مسکن مهر" (که مورد اقبال دهکهای پایین درآمدی جامعه قرار گرفت) در همین راستا قابل ذکر است.
به نظر میرسد، اعضای محترم هیـأت دولت و در رأس همه آنها جناب آقای حسن روحانی، لازم است در رفتار و گفتار خود تامل کرده و با تجدیدنظر در برخی خطاها و اشتباهات در این ماههای پس از تشکیل دولت گذشته، به مسیر دلخواه مردم که همواره از سوی رهبرانقلاب نیز ترسیم شده بازگردند و به دور از حاشیهسازی و فرصتسوزی نسبت به ایجاد شفافیت در اقتصاد، مبارزه همهجانبه با فساد و پرهیز از تنشآفرینی قدم بردارند.
مشرق بررسی میکند:
اقدام دستگاه قضایی در برخورد با شرکت های دلالی سهام مربوط به پروژه پدیده شاندیز، توجهات را به این پروژه پرماجرا جلب کرده است.
گروه اقتصادی مشرق- آنچه در سالهای اخیر به مدد تبلیغات بی سابقه و گسترده، تحت عنوان پروژه عظیم پدیده شاندیز بهعنوان بزرگترین مجتمع تفریحی توریستی کشور بر سر زبانها افتاده، از سوی یکی از سرمایهداران معروف مشهد در حال اجرا است.
این مجتمع توریستی به علت وسعت و تعدد اماکنی که در آن تعریفشده، همچون هتل، رستوران، پارک، فروشگاه، باغ و شهربازی؛ بهاصطلاح «شهر جدید شاندیز» نام گرفته و در منطقه خوش آب و هوای اطراف مشهد به نام شهر شاندیز در حال ساخت است.
از یک سال پیش به مرور اخباری درباره تخلفات مکرر در احداث این پروژه، رسانه ای می شد تا این که از چندی پیش دستگاه قضایی با تعطیل کردن شرکت های دلالی سهام پروژه پدیده، بار دیگر توجهات را به تخلفات آن جلب کرد.
نام اصلی شرکت مجری پروژه پدیده شاندیز، «شرکت توسعه بینالمللی صنعت گردشگری پدیده شاندیز» است که به طور خلاصه به آن شرکت پدیده یا پدیده شاندیز می گویند.بنابر اعلام پایگاه اطلاع رسانی شرکت پدیده، این شرکت در تاریخ 18 بهمن 1383 در اداره ثبت شرکت های مشهد تحت نام شرکت سرمایه گذاری کاوشگران سهام ( سهامی عام ) به ثبت رسید و در تاریخ 28 آبان 1387 نام آن به شرکت توسعه بین المللی صنعت گردشگری پدیده شاندیز ( سهامی عام ) تغییر یافت.
شرکت پدیده دارای 7 شرکت زیرمجموعه است که اعضای هیئت مدیره آنها تقریبا مشابه هستند. شرکت های زیرمجموعه پدیده عبارتند از: باشگاه پدیده، شرکت ابنیه و ساختمان پدیده، شرکت شهربازی پدیده شاندیز، شرکت آریا دوام ساز شرق، شرکت بین المللی تجارت الکترونیک پدیده کیش، شرکت بین الملل کیش و شرکت پدیده پارسیان توس.
از اسامی مدیران شرکت های پدیده مشخص است که به ترتیب محسن پهلوان مقدم، سعید ورودی طرقبه، علی اکبر عبدی فریمانی، علیرضا یزدانی لنگرودی و محمدرضا ریاحی همه کاره پروژه پدیده هستند.

منتظر گزارش های مشرق در رابطه با چگونگی تاسیس این هلدینگ و همچنین نحوه رشد سهام این شرکت در آینده ای نزدیک باشید.
فرش قرمز برای بازگشت احمدی نژاد!
در دوران پیش تمام توان احمدی نژاد برای تخریب اصولگرایی به کار رفت و ازاین نظر احمدی نژاد هم می تواند به عنوان رقیب دیگری برای اصولگرایان تبدیل شود و هم در جهت تخریب آنان عمل کند.اصلاح طلبان در این روند سعی می کنند هزینه عملکرد احمدی نژاد به گردن اصولگرایان بیفتد ...
سرویس سیاسی «فردا»؛ چندی پیش یکی از روزنامه های لیبرال تیتر اول خود را به صحبت های احمدی نژاد اختصاص داد. موضوعی که بلافاصله تکذیب شد. صحبت های جنجالی که از یک موضوع حکایت داشت؛ « بازگشت احمدی نژاد». اما هم دیدار احمدی نژاد با پایداریها و هم سخنانش تکذیب شد.
اما موضوع به همین جا ختم نمی شود. لیبرال ها در سخنان خود همواره احمدی نژاد را محور قرار می دهند و درباره بازگشت او سخن می گویند. در این باره ابراهیم اصغرزاده در سخنانی جنجالی بیان داشته است: « مهمترین چالش پیش روی دولت روحانی اصولگرایان تندرو هستند .یک زمان میگفتند اطاعت از احمدینژاد اطاعت از خداست و زمانی که قافیه را باختند ازاحمدینژاد عبور کردند. متاسفانه پیروان این تفکر و مدیران و مریدان احمدینژادیسمی هنوز در بدنه سیاسی و اداری دولت حضور دارند و این یک تهدید بالقوه برای دولت آقای روحانی محسوب میشود. »
این منتقد اصلاح طلب می افزاید: « روحانی نباید چشم خود را به روی به این خطر ببندد یا خود را به ندیدن بزند. این جماعت که دارای اتاق فکرو حاشیههای امن هستند در تاریکخانهها برای دولت نقشه میکشند.آقای روحانی هرچه بیشتر بتواند نورافکن خود را به روی این نقاط بتاباند حوزه نفوذ و قدرت مانورش بیشتر خواهد شد.»
این در حالی است که حضور دوباره احمدی نژاد در جریان سیاسی کشور بیشتر منافع لیبرالها را تامین می کند. دو قطبی که مورد توجه لیبرال هاست با حضور احمدی نژاد شکل می گیرد. سعید حجاریان در این زمینه می گوید «
احمدی نژاد سبب خیر بود اما محال است به صحنه باز گردد.» شاید هم همین موضوع تلاش رسانه ای لیبرال ها را افزون کرده است. به هر جهت عملکرد دولت دهم و نهم بوده است که سبب شد دولت یازدهم با این سر و شکل بوجود آید و این موضوعی است که اصلاح طلبان از آن به عنوان « سبب خیر » یاد می کنند. برای همین لیبرال ها فرش قرمز را جلوی پای احمدی نژاد پهن کرده اند و هر روز مانور خبری مختلفی در باره حضور وی و یا احمدی نژادی ها در فضای سیاسی کشور می دهند. در این خصوص قرائن نشان می دهد که رسانه های متمایل به جناح اصلاحات برای این امر زمینه سازی می کنند که دایره رقابت را اینگونه شکل دهند.
این درحالی است که اصولگرایان همواره مطرح می کنند که دیگر زیر بار حضور احمدی نژاد نمی روند و این موضوع در دو سال آخر ریاست جمهوری وی بسیار مورد تاکید قرار گرفت و اصولگرایان در این سالها منتقد اصلی عملکرد احمدی نژاد بودند. صاحبنظران این جریان می گویند که دعوای اصولگرایان و احمدی نژاد بر سر اصول است و به همین دلیل پیوند دوباره اصولگرایان و احمدی نژاد محال به نظر می رسد. این در شرایطی است که احمدی نژاد نیز خود را اصولگرا نمی داند و بر این مساله تاکید کرده است.اما به هر جهت حضور احمدی نژاد در صحنه سیاست موجب می شود که طیفی از اصولگرایان به حاشیه بروند و دوقطبی مورد توجه اصلاح طلبان شکل بگیرد. در این زمینه اصلاح طلبان نیز با مانورهای رسانهای همین موضوع را تبیلغ می کنند تا فضای رسانه ای در مسیری که آنان هدفگذاری کرده اند قرار گیرد. این در شرایطی است که اصولگرایی یک طیف است و گروههای مختلفی را در بر میگیرد اما لیبرال ها بیشتر بر روی جریان حامی احمدی نژاد و برخی از افراد که عملکرد تندروانه ای دارند مانور می دهند تا در افکار عمومی نیز همین قطب بندی شکل بگیرد.
لیبرال ها بر این عقیده هستند که روحانی اگر خود هم اصلاحطلب نیست ولی حامل گفتمان آنان است. از این رو سعی دارند مطالبات جناحی خود را در هر برهه از زمان از رئیس جمهور زنده نگاه دارند.
در این باره هر جریانی که بتواند رقیب خودش را خودش انتخاب کند بسیار در مسائل سیاسی موفق خواهد بود. احمدی نژاد ظرفیت ایجاد اختلاف میان اصولگرایان را نیز دارد. البته کارنامه احمدی نژاد در دو سال آخر ریاست جمهوری اش وجهه نامناسبی را برای او رقم زده است. در دوران پیش تمام توان احمدی نژاد برای تخریب اصولگرایی به کار رفت و ازاین نظر احمدی نژاد هم می تواند به عنوان رقیب دیگری برای اصولگرایان تبدیل شود و هم در جهت تخریب آنان عمل کند.اصلاح طلبان در این روند سعی می کنند هزینه عملکرد احمدی نژاد به گردن اصولگرایان بیفتد و دو هدف را دنبال می کنند. اول اینکه همواره مشکلاتی که دولت احمدی نژاد مسبب آن بود را به جامعه یادآوری کنند و از سوی دیگر زمینه را برای ورود احمدی نژاد به صحنه برای جایگزین کردن وی با اصولگرایان آماده می کنند تا با این شرایط پیروز میدان انتخابات آتی مجلس شوند.