اخبار روز خوزستان

ایران در سال 2015 از نگاه شبکه سعودی

تحلیلگر العربیه در گزارشی پیرامون سال ۲۰۱۵ برای ایران نوشت: به دلیل عمق زیاد اختلافات بین ایران و ۵+۱، توافق نهایی هسته‌ای در سال ۲۰۱۵ عملی نخواهد شد».

به گزارش مشرق،‌ یک تحلیلگر شبکه العربیه در گزارشی به «اولویتهای اقتصادی،‌سیاسی و استراتژیک 2015 ایران» پرداخت.

در این گزارش تحلیلگر شبکه العربیه به تهدیدات و  فرصتهای موجود برای ایران در سال 2015 پرداخته و به تبع در مواردی از منظری غیرواقع و جهتدار به تحلیل سیاست خارجی ایران پرداخته است.

در متون زیر به نقاط مهم گزارش تحلیلگر شبکه العربیه آمده است. بدیهی است که این محورها نقطه نظر کارشناس یک شبکه سعودی است.

«سال 2015 تحولات مثبت و حساس و همچنین چالشهایی برای دولت ایران خواهد داشت. اقتصاد ایران در سال  2015 در قیاس با سال 2014 با بودجه ریاضتی مواجه خواهد بود و بنا برگفته صندوق بین المللی پول  دولت روحانی برای رفع مخارج خود به نفت بشکه ای حدود 131 دلار نیاز دارد.
از منظر رهبران ایران و با توجه به تمدید مذاکرات هسته ای با گروه 1+5، خبر خوب ‌افزایش صادرات و واردات بویژه روسیه، چین و برخی کشورهای اروپایی خواهد بود. تغییر در نحوه استفاده واحدهای پولی ملی در تجارت خارجی به جای دلار تجارت دوجانبه را تسهیل خواهد کرد.
همکاریهای منطقه ای دوجانبه ایران با برخی کشورهای از قبیل ترکیه و عراق تقویت خواهد شد. سفر اردوغان به «خانه دومش» ایران در سال 2015،‌ سبب افزایش تجارت دوجانبه دو کشور و تعمیق همکاری استراتژیک بین تهران و آنکارا خواهد شد.
ایران و عراق نیز برای افزایش تبادلات تجاری و تسهیل تجارت دوجانبه به بیش از 20 میلیارد دلار طی سه سال آینده، بانک مشترکی تاسیس خواهند کرد.
در سال 2015، ایران با توسعه و آزمایش موشک بالستیک قاره پیما که برد آن به آمریکا می‌رسد، در فناوری موشکهای برد بلند می‌تواند به موفقیتی چشمگیر برسد. البته قابل ذکر است که توسعه فناوری موشکی به منظور استراتژی تدافعی یا بازدارندگی است تا مقاصد تهاجمی.
موفقیت احتمالی چشمگیر بعدی می‌تواند از طریق برنامه «باور 373 ایران»،  سیستم دفاع هوایی و سیستم موشکهای برد بلند زمین به هوای این کشور باشد. مقامات ایرانی آنطور که ژنرال فرزاد اسماعیلی گفته به دنبال برنامه ریزی برای براه اندازی سیستم موشکی دفاعی هوایی شبیه به "اس-300" روسیه یا چیزی فراتر از آن هستند.

اولویتهای استراتژیک دست نخورده باقی خواهند ماند

با وجود آنکه افزایش شدید بهای نفت برخی کارشناسان را بر این باور سوق داده که ایران در مواضع استراتژیک اصلی از قبیل مذاکرات هسته‌ای و حمایت از دولت سوریه تعدیل صورت خواهد داد،‌ اما باید گفت احتمال کمی وجود دارد که تهران تغییری اساسی در مواضعش ایجاد کند. تاریخ نشان داده در چند سال قبل که اقتصاد ایران با وضعیت بحرانی روبرو بود، مواضع تهران در قبال سوریه، حزب‌الله و برنامه هسته‌ای تغییر نیافت.

به عبارت دیگر چالشهای اقتصادی از منظر ایران توجیهی برای تغییر استراتژیک نخواهد بود
موضوع حیاتی مهم دیگر،‌ ضرب‌الاجل جولای 2015 هسته‌ای ایران و شش قدرت جهانی است. آیا شاهد توافق نهایی در سال 2015 خواهیم بود؟
شکاف بین مواضع و درخواستهای ایران و غرب برای فائق آمدن، بیش از حد عمیق است و توافق نهایی هسته‌ای در جولای 2015، بعید است.
ایران همچنان به درخواستش برای لغو فوری تحریمها ادامه خواهد داد و آمریکا نیز به لغو تدریجی تحریمها. اگرچه باید تمدید عملی و دوفاکتوی توافق موقت هسته‌ای در سال 2015 را بررسی و لحاظ کرد.
بنا به دلایلی از قبیل تلاقی منافع استراتژیک و ژئوپلیتیکی بین آمریکا و ایران، دیپلماسی "کانال بیرونی"، همکاری نظامی و اطلاعاتی مستقیم یا غیرمستقیم بین تهران و واشنگتن احتمالا افزایش خواهد یافت البته آشتی و سازش آمریکا-ایران شبیه به موضوع کوبا در این سال محقق نخواهد شد.
این تحلیل در ادامه نوشت؛ موضوع مهم دیگر،‌ روابط تهران با دمشق است. سیاست خارجی ایران همچنان بر اساس دکترین بازی با حاصل جمع صفر خواهد بود بدین معنا که هرگونه تغییر نظام سیاسی سوریه،‌فقدان و نقص استراتژیک و ایدئولوژیک برای ایران درنظر گرفته خواهد شد.
در موضوع عراق،‌ با توجه به ناتوانی این کشور برای مقابله با داعش،‌ نفوذ اجتماعی، سیاسی، مذهبی و اقتصادی ایران تعمیق خواهد شد.منبع: فارس

"مجتهد" خبر داد:

شاه سعودی رو به موت شد

فعال عربستانی که به دلیل افشای مسائل پشت پرده خاندان حاکم در عربستان از طریق توییتر با نام مستعار "مجتهد" شهرت یافته و هواداران بسیاری را کسب کرده است از احتضار پادشاه سعودی خبر داد.

گروه بین‌الملل مشرق - فعال عربستانی که به دلیل افشای مسائل پشت پرده خاندان حاکم در عربستان از طریق توییتر با نام مستعار "مجتهد" شهرت یافته و هواداران بسیاری را کسب کرده است از احتضار پادشاه سعودی خبر داد.

عکس، متعلق به بستری‌شدن پیشین شاه سعودی است

"مجتهد" در تازه‌ترین خبری که دقایقی پیش، روی خروجی حساب توییتر خود قرار داده است از وضعیت مشرف به مرگ پادشاه عربستان سعودی خبر داد و نوشت: ملک عبدالله بن عبدالعزیز، صبح امروز (شنبه) با مسؤولیت و اصرار خودش، از بیمارستان به کاخ خود موسوم به بوستان "الخریم" بازگشت اما به محض تشدید وضعیت سلامت و رو به موت شدنش، دوباره به بیمارستان انتقال یافت.
"مجتهد" با انتشار تصویری از یک دستگاه تنفسی، افزود: به محض بازگشت شاه به بیمارستان، بار دیگر تجهیزات تنفسی و لوله دستگاه اکسیژن مشابه تصویر زیر، به وی وصل شد تا از مرگ نجات یابد.

وی در ادامه آورده علاوه بر خبرهایی که منتشر کرده، افزوده است: یک اطلاعیه بد نیز از خاندان سعودی در اختیار دارم که به محض اطمینان از زوال آسیب‌های حاکم بر وضعیت فعلی، منتشر خواهم کرد.
به نظر می‌رسد منظور وی از این اطلاعیه، اطلاعیه رسمی مرگ عبدالله و تغییرات جدید در هیئت حاکمه آل سعود باشد؛ تغییراتی که پیش‌بینی می‌شود با دشواری‌های پیچیده و بحران‌های فراگیر داخلی و منطقه‌ای همراه شود.

پس از مرگ عبدالله؛

چه کسی درعربستان به حکومت می‌رسد؟

بستری شدن ملک "عبدالله بن عبدالعزیز" پادشاه عربستان، سوالاتی را درباره کهولت سن شاهزادگان تصمیم‌گیرنده درباره مسائل مهم این کشور در اذهان ایجاد کرده است.

به گزارش مشرق، " عبد الله بن عبد العزیز" روز چهارشنبه گذشته برای انجام برخی معاینات پزشکی به بیمارستان رفت. به گفته منابع سعودی، وی از مشکلات تنفسی رنج می برد و ورود او به بیمارستان، باعث شد که بورس عربستان سقوط کند، ولی قیمت نفت با این سرعت تحت تاثیر قرار نگرفت.

از زمان فوت "عبد العزیز بن سعود" بنیانگذار عربستان درسال 1953، فرزندان او بر اساس اصل "برادر بزرگ تر" بر این کشور حکومت می کنند و بعد از فوت هر فرد، بزرگ ترین برادرش درصورتی که صلاحیت داشته باشد و مایل به رسیدن به قدرت باشد، به قدرت می رسد.

ملک عبد الله در سال 2005 و پس از فوت بردارش ملک فهد قدرت را دردست گرفت، ملک فهد در نتیجه بیماری، سال های طولانی قادر به حکومت نبود، ولی تا زمان فوتش از قدرت کنار نرفت.

ملک عبدالله شاه عربستان که 91 ساله است، در چند سال اخیر بارها در ناحیه کمر تحت عمل جراحی قرار گرفته است. در نوامبر 2012 ، وی تحت عمل جراحی یازده ساعته در ریاض قرار گرفت و در اکتبر 2011 نیز عمل جراحی مشابه بر روی او انجام شد و دو بار نیز در سال 2010 در آمریکا تحت عمل جراحی قرار گرفت و دوره نقاهت سه ساله را درخارج از عربستان گذراند.

ملک عبدالله در ژوئن 2012 و پس از فوت نایف بن عبدالعزیز ولیعهد قبلی، برادرش شاهزاده سلمان را که حدود 13 سال از او کوچکتر بود، به عنوان ولیعهد برگزید و درهمان سال، مقرن بن عبدالعزیز را به عنوان " ولی ولی عهد " - درصورتی که سلمان بن عبدالعزیز ولیعهد کنونی به پادشاهی برسد یا به علت بیماری به خارج سفر کند - انتخاب کرد.

همه این شخصیت ها ، فرزندان ملک عبدالعزیز هستند که گفته می شود تعداد فرزندان وی از همسران متعدد و نامعلوم از 40 نفر تجاوز می کند.
اما تعداد نوه های عبدالعزیز نیز بسیار زیاد است و حتی برخی از آنان از کوچک ترین فرزند ملک عبدالعزیز بزرگ تر هستند و برخی از آنان تمایل به رسیدن به قدرت دارند. دراین حال ، برخی دیگر از فرزندان مؤسس حکومت آل سعود نیز درقید حیات هستند و این مساله باعث می شود که رسیدن نسل جدید از شاهزادگان به قدرت، نامعلوم و مبهم باشد.
یکی دیگر از مهم ترین دلایلی که باعث ابهام دراین قضیه شده است، این است که خود خاندان حاکم سعودی نیز درباره شیوه حکومت با یکدیگر توافق ندارند و همواره اختلافاتی میان آنان برای رسیدن به قدرت و کسب منافع وجود داشته و دارد.
ملک عبدالله درسال 2007 تصمیم به تشکیل شورای خانوادگی گرفت تا این شورا درباره جانشین وی درصورت بیماری یا مرگ او یا ولی عهدش تصمیم بگیرد، ولی واقعاً مشخص نیست که این شورا تا چه اندازه بر تصمیم گیری های سیاسی مربوط به کشور تاثیرگذار است، چرا که تصمیم گیری ها در داخل خاندان حکومتی کاملاً محرمانه صورت می گیرد.
تعداد زیاد فرزندان و نوه ها در خاندان حکومتی آل سعود و اختلاف منافع آنان باعث شده است که رسیدن به توافق درباره نحوه انتخاب شاه و ولیعهد او روندی کند داشته باشد.
انتخاب اولین نوه عبدالعزیز برای تصدی کرسی حکومت عربستان نیز به علت کثرت تعداد نوه های وی و اختلاف رویکردهای آنان امری دشوار است.
با وجود اینکه اکثر تصمیم گیران سعودی اعم از فرزندان و نوه های عبدالعزیز دچار کهولت سن هستند؛ اما جامعه عربستان، جامعه ای جوان است و دو سوم جمعیت آن زیر 25 سال سن دارند. درچنین شرایطی، برخی تنش های از جمله شیوه اجرای قانون، حقوق زنان و مشارکت سیاسی از مهم ترین چالش هایی است که جامعه جوان عربستان درآینده با آن روبرو خواهد بود.منبع: العالم

جزئیات تاسیس دولتی یهودی در عراق؛

خانه‌هایی که به سه برابر قیمت فروخته می‌شوند/ آیا رویای "نیل تا فرات" تحقق می‌یابد

اطلاعات اولیه بدست آمده تاکید می‌ کند که یهودیان صهیونیست در همان گام اول 45 قطعه زمین و 183 ملک مسکونی را در منطقه مرکزی عراق خریداری کرده‌اند و وجه مشخصه این املاک نزدیک بودن آنها به رود فرات است.

گروه بین‌الملل مشرق - اطلاعاتی که گزارش زیر ارائه می دهد، نه کذب و نه در آن مبالغه شده است، بلکه اطلاعات خطرناکی است که به دست بسیاری از حکومت های عربی و اسلامی به ویژه کشورهای همجوار عراق رسیده و پرده از طرح صهیونیستی – آمریکایی برای تاسیس دولت یهودی دیگری در منطقه و این بار در عراق بر می دارد تا رویای تاسیس دولت بزرگ یهود از نیل تا فرات را محقق کند. 

تا چند سال پیش اگر کسی می ‌گفت که دومین دولت یهودی منطقه در عراق تشکیل خواهد شد، هیچ کس این سخن را باور نمی‌ کرد و آن را مبالغه می دانست، اما هم اکنون مستندات و نشانه‌ های بسیاری وجود دارد که تاکید می کند، آمریکایی ها و صهیونیست ها حقیقتا در پی تحقق چنین هدفی هستند که گروه های فشار یهودی نیز به شدت آن را دنبال و با استفاده از شرایط اقتصادی حاکم بر عراق در صدد تحقق آن هستند و در این راه کارشناسان آمریکایی و اسرائیلی بی شماری را به خدمت گرفته اند. 

بر اساس گزارشی که به دولت آمریکا ارائه شده، تاکید گردیده که اوضاع در عراق با توجه به تحولات جاری در آن، هر روز پیچیده تر از قبل می شود، به ویژه آن که تعدادی از دستگاه های اطلاعاتی کشورهای غربی تلاش دارند، عراق را با دامن زدن به اختلافات طایفه ای و مذهبی و برافروختن آتش جنگ های داخلی در آن، تقسیم کنند. 

این موضوعی نیست که از دید تل آویو دور مانده باشد، به همین دلیل این رژیم تحرکات خود در عراق را سال ها پیش آغاز کرد و براین اساس می توان این تحرکات را در چندین محور اصلی و اساسی تقسیم کرد که عبارتند از: 

محور اول  

امضای توافقنامه های همکاری استراتژیک که بیش از 10 سال است، میان دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی وجود دارد و در چارچوب آن تل آویو حدود 560 مزدور اطلاعاتی و جاسوس خود را با گذرنامه های آمریکایی راهی عراق کرده است. 

اجرای این توافقنامه با ارسال 100 عنصر اطلاعاتی صهیونیستی به عراق آغاز شد که گزارش‌ های خود را فقط به دستگاه های اطلاعاتی این رژیم ارسال می کردند و موساد پس از تنظیم و کاستن از آنها و یا افزودن به آنها، آن را به سازمان «سیا» در آمریکا ابلاغ می کردند، به تدریج این تعداد مزدوران اطلاعاتی رو به افزایش گذاشت تا اینکه آمریکایی ها دریافتند، تعداد آنها در عراق به 560 مزدور اطلاعاتی و امنیتی صهیونیستی رسیده که با گذرنامه ها و نام های آمریکایی وارد عراق شده اند و سازمان سیا به این اقدام تل آویو اعتراضی نداشته است، تنها درباره افزایش این تعداد از وزارت خارجه اسرائیل سوال داشته که چرا این تعداد افزایش یافته اند، تا در پاسخ وزارت خارجه اسرائیل نیز دلیل این امر را مسائل و اوضاع امنیتی جاری در عراق عنوان کند. 

این توجیه برای دولت آمریکا امری پذیرفته بود و حتی پیش بینی کرد، اسرائیل 400 کارشناس خود را برای کار در مناطق مشخص در عراق ارسال کند، در حالی که مهمترین وظیفه این افراد ارائه گزارش و اطلاعات روزانه از اوضاع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی عراق بود. 

درون این گروه‌ های صهیونیستی گروه های کوچکی شکل گرفتند که به آنها «رئیس» گفته می شد و در واقع اشاره ای بود به اینکه آنها تابع و وابسته به نخست وزیر رژیم صهیونیستی هستند و مهمترین عرصه فعالیت آنها مناطق شمالی عراق است. 

اما خطرناک ترین اقدامی که گروه های موساد هم اکنون در عراق مشغول به آن هستند، جمع آوری اطلاعات درباره اراضی و املاک و صاحبان آنها و اوضاع خانوادگی و اقتصادی و اجتماعی خانواده های عراقی و مشکلات امنیتی است که در معرض آن قرار دارند. 

به این ترتیب این گروه ها فهرست ها و لیست‌ های مفصل و مشروحی از طیف های مختلف جامعه عراق از جمله تجار و بازرگانانی که تمایل به فروش زمین ها و املاک اشان و مهاجرت از عراق داشتند و همچنین خانواده هایی که به راحتی می شد، آنها را با وعده و وعید و فریب وادار به فروش اراضی و املاک خود کرد، تهیه کردند. 

محور دوم 

گروه های کاری اسرائیلی که داخل عراق فعالیت می کنند. در ابتدا تصور می شد، این گروه وابسته به دستگاه اطلاعات آمریکاست، اما آنچه در این اواخر آشکار شده این است کهاین گروه وابسته به دستگاه اطلاعاتی و جاسوسی رژیم صهیونیستی است و تجار و بازرگانان و نظامیان صهیونیست و همچنین یهودیان آمریکایی را در بر می گیرد و همکاری گسترده ای با دستگاه نظامی و ارتش و دولت عراق دارند و اینکه هدف این گروه کسب اطلاع و قیمت گذاری اراضی و املاکی در عراق است که می توان آنها را خریداری کرد، به ویژه اراضی و املاکی که در مناطق امن و به دور از مناطق نا امن قرار دارند و این که چگونه می توان آنها را خرید و فروش کرد. 

محور سوم  

همکاری محرمانه و مشترک میان دفتر نخست وزیری اسرائیل و دفتر رئیس دایره مدنی آمریکا در عراق و پنتاگون و کمیته صهیونیستی – اسرائیلی که در عراق با گدرنامه های آمریکایی فعالیت می کند و اعضای آن با پوشش افسران آمریکایی مشاهده می شوند. 
محور چهارم 

تمام افرادی که برای اجرای طرح مورد نظر آمریکا و رژیم صهیونیستی به خدمت گرفته شده اند، اقدام به فریب عراقی ها و دادن وعده و وعید جهت فروش اراضی و املاک‌‌شان و مهاجرت از این مناطق به خارج از عراق می کنند و خریداران این املاک و اراضی یهودیان عراقی یا یهودیان آمریکایی یا یهودیان عرب و فلسطینیانی هستند که به خدمت موساد درآمده اند. 

اطلاعات موجود نشان می دهد که موساد حدود یک صد فلسطینی ساکن اراضی 1948 را برای انجام این مهم به عراق ارسال کرده است. هم چنین گزارش های به دست آمده تاکید می کند که «آریل شارون»، نخست وزیر خونخوار وقت رژیم صهیونیستی پس از توسعه گستره عملیات های مقاومت مردم عراق، به مزدوران خود در این خصوص دستور تسریع فعالیت ها و اقدامات اشان را داده بود. 

در این بین کمیته صهیونیستی – آمریکایی تضمین‌ های لازم برای سیطره یهود بر این اراضی و املاک در صورت عقب نشینی نظامیان آمریکایی از عراق را ارائه داد، به گونه ‌ای که طرف آمریکایی تاکید کرد که در صورت عقب نشینی نظامی از عراق، با این حال واشنگتن از اداره سیاسی عراق و تسلط بر نهادهای سیاسی آن چشم پوشی نخواهد کرد، چون بر این باور است که این آمریکایی ‌ها بودند که عراق از یوغ استبداد و دیکتاتوری «صدام حسین» نجات داد. 

یکی از اعضای این کمیته تاکید می ‌کند، در نشست‌های این کمیته توافق شده، تاسیس دولت یهودی دیگر در منطقه، مورد تایید و حمایت تمام آمریکایی ‌هاست و این دولت یهودی از بحران حاکم بر منطقه خواهد کاست و تمام اراضی و املاک خریداری شده توسط یهود در عراق مورد حمایت مستقیم نیروهای آمریکایی حتی بعد از خروج آنها از عراق است. 

صرف نظر از تمام این گفته ‌ها، آن چه مهم می ‌نماید، این که رژیم صهیونیستی با سرعت سرسام‌ آور خرید اراضی و املاک در شمال عراق را آغاز کرده و گفته می ‌شود، صاحبان این املاک و اراضی فلسطینی ‌هایی هستند که با موساد و یهودیان آمریکا و اروپا و عراق و مغرب و سوریه در ارتباط هستند و همکاری دارند و در راس این افراد باید از شخصیت‌ هایی مانند منذر المتوکل حسنین، یعقوب المصیری، شاهین الدواکان حمیدان، سلومة هایدر المتجری و شایش المرکومی طیب نام برد. 
آیا رویای صهیونیست ‌ها و آمریکایی ‌ها محقق خواهد شد 

از اطلاعات به دست آمده، آشکار است، طرحی که رژیم صهیونیستی در شمال عراق در صدد پیاده کردن آن است، امری بسیار سخت و مشکل است، اما آن چه می ‌تواند، موانع پیش روی این طرح را تاحدودی بکاهد، ائتلاف با گروه‌های قدرتمند کُرد عراقی است و در این راه تردید نیست که آمریکا کمک بسیاری به اجرای این طرح خواهد کرد، به ویژه آنکه تل ‌آویو بارها به کُردهای عراق تاکید کرده که «اسرائیل» تنها طرف منطقه ‌ای است که می ‌تواند به آنها در تحقق رویای ‌اشان جهت تشکیل دولت کردستان کمک کند. 

اطلاعات موجود نشان می‌ دهد، در همان زمان که نخست وزیران رژیم صهیونیستی از دوره زمامداری آریل شارون خونخوار تا بنیامین نتانیاهو، همواره فرستادگان شخصی و خصوصی خود را برای دیدار با رهبران کُرد راهی کردستان عراق می‌ کردند تا به آنها تاکید کنند، این تنها اسرائیل است که رویای تشکیل دولت کردستان آنها را در شمال عراق محقق خواهد کرد، به موازات آن  تل آویو به صورت مستمر با آنکارا و مسئولان ترکیه در ارتباط بود تا به آنها در امر خرید اراضی و املاک عراقی‌ها کمک و همراهی کند. 

در این جا ممکن است، این سوال مطرح شود، با توجه به اختلافات موجود بین کُردها و دولت ترکیه، رژیم صهیونیستی چگونه می ‌تواند، بین آنها توافقاتی ایجاد کند که منتهی به اجرای نقشه مورد نظرش در عراق شود؟ 

در این جا اطلاعات به دست آمده تاکید می ‌کند که صهیونیست‌ ها به کُردها وعده تشکیل ارتشی قدرتمند و مجهز به سلاح‌ های مدرن و پیشرفته را داده ‌اند تا آنها را از حملات و دست اندازی‌ های طرف‌ های خارجی در امان نگه دارد و در مقابل کُردها باید منطقه‌ ای را به اقامت و اسکان یهود در کردستان اختصاص دهند. 

این اطلاعات می ‌افزاید: رژیم صهیونیستی در اولین مرحله 200 هزار یهودی را راهی کردستان عراق خواهد کرد تا منطقه اختصاص یافته به آنها از سوی کُردها را آباد سازند، بدون این که این یهودیان در این مرحله از سکونت خود در شمال عراق خواهان امتیاز یا حق و حقوقی باشند، هر آن چه آنها در این مرحله خواهان آن هستند، تامین امنیت و حمایت و پشتیبانی از آنها در برابر تجاوزها و تعدی‌ های داخلی علیه اراضی و املاک ‌اشان است، در حالی که در مقابل رژیم صهیونیستی متعهد می ‌شود، اراضی و املاک وابسته به دولت کردستان عراق را از هرگونه خطر خارجی محافظت و حمایت کند، به همین منظور عملیات خرید اراضی و املاک برای یهود در مناطقی نزدیک به دولت کردستان و در جوار آن صورت می ‌گیرد. 

بر این اساس نقشه تشکیل دولت یهودی در عراق به طور مشخص مناطق شمالی و نه مرکزی این کشور را در برمی ‌گیرد تا به دولت کردستان نزدیک باشد، اگرچه اطلاعات موجود تاکید می ‌کند که یهودیان اسرائیل اقدام به خرید اراضی و املاکی در منطقه مرکزی عراق نیز کرده ‌اند. 

این اطلاعات همچنین اظهار می ‌دارد، برای ترغیب مالکان به فروش املاک و اراضی خود، خریداران یهودی قیمتی 3 برابر قیمت واقعی این املاک ارائه می‌ دهند و در این میان اوضاع نامناسب اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و تمایل بسیاری از عراقی ‌ها به مهاجرت از کشور به خارج، کمک بسیاری یهودیان اسرائیل جهت دستیابی به خواسته ‌اشان کرده است. 

این امر موجب شده است، کمیته صهیونیستی فعال در عراق در این اواخر فعالیت ‌های خود را افزایش دهد، به ویژه آن که برخی از یهودیان آمریکا از این کمیته خواستار گردآوری اطلاعات و آمار و ارقامی جدید و اضافی درباره املاک عراقی‌ ها در مناطق اطراف رودخانه فرات و عراقی ‌هایی شده ‌اند که مایل به فروش املاک خود هستند. 

اطلاعات اولیه بدست آمده تاکید می‌ کند که یهودیان صهیونیست در همان گام اول 45 قطعه زمین و 183 ملک مسکونی را در منطقه مرکزی عراق خریداری کرده‌اند و وجه مشخصه این املاک نزدیک بودن آنها به رود فرات است و اغلب خریداران این املاک یهودیان آمریکایی تاجر و بازرگان بوده ‌اند. 

این اطلاعات می ‌افزاید: این یهودیان آمریکایی در واقع عضو گروه‌‌های فشار صهیونیستی و به طور مشخص «ایپاک» هستند که حدود 100 میلیون دلار را برای خرید اراضی و املاک در عراق اختصاص داده بودند، در حالی که مبلغ اختصاص یافته از سوی رژیم صهیونیستی حدود 300 میلیون دلار بوده و این نشان می ‌دهد که هم اکنون آنچه برای آمریکا اهمیت دارد و در اولویت اول قرار می گیرد، تحقق رویای صهیونیستی تشکیل دولت یهود از نیل تا فرات است.  

اما در مقابل این نفوذ صهیونیستی – آمریکایی برای خرید املاک و اراضی در عراق برای یهودیان، جریان مقاومت عراق دامنه و گستره فعالیت‌ های خود را برای آگاه سازی افکار عمومی و خطرهای نهفته در پس فروش این املاک برای ملت و دولت و کشور عراق به شدت افرایش داده است. 

در حال حضار در عراق 3 آژانس یهودی برای خرید اراضی و املاک و فراهم کردن زمینه مهاجرت عراقی ‌ها به خارج مشغول به فعالیت است که عبارتند از: «آژانس مهاجرتی بورد» که مدیریت آن برعهده فردی عراقی به نام «عبد الرشید المتناح» است که در آمریکا اقامت دارد و گفته می ‌شود، از مزدوران ایپاک است؛ دوم «آژانس جهان در دستان توست» به مدیریت فردی عراقی به نام «حمودی عبد الأمیر» است که در انگلیس اقامت دارد و گفته می ‌شود که وی نیز از عناصر موساد صهیونیستی است و سوم «آژانس بین المللی کسب تابعیت» است. 

این 3 آژانس برای فریب بیش از پیش شهروندان عراقی و تشویق آنها به مهاجرت از کشور و فراهم کردن اماکن اقامتی برای آنها در کشورهای مختلف جهان به نیم بهای واقعی و همچنین دریافت تابعیت کشورهایی که به آنها قصد مهاجرت دارند، از جمله دانمارک و کانادا و هلند، با یکدیگر به شکلی گسترده همکاری می ‌کنند. 

لازم به ذکر است که عملیات خرید و فروش این املاک و اراضی در خفای کامل انجام می ‌شود و مزدوران یهودی با فروشندگان عراقی از طریق وکلای خود رابطه دارند. 

اطلاعات موجود اظهار می ‌کند، آن چه تاکنون موجب شده این طرح به طور کامل به اجرا گذاشته نشود و با موانع و مشکلاتی مواجه شود، مخالفات ‌ها و عدم رضایت ترکیه از تشکیل دولت مستقل کردستان است و ترک‌ ها در این خصوص نگرانی خود را به واشنگتن و تل آویو اعلام کرده اند. 

آنکارا از این امر واهمه دارد، مبادا تشکیل دولت مستقل کردستان در شمال عراق که تحت نظر و اشراف مستقیم اسرائیل است، موجبات شکل گیری تهدیدات امنیتی برای ترکیه شود و زمینه را برای استقلال طلبی کُردهای این کشور فراهم کند.