گروه جنگ نرم مشرق- تحلیلها و نظرات پیرامون ایران بطور مستمر در اندیشکدههای خارجی - اعم از غربی و منطقهای - منعکس میشود. نگاهی به موضوعات پرداخته شده درباره ایران میتواند تصویری کلی از نقاط تمرکز این اتاقها فکر در داخل و نحوه انعکاس و جهتدهی آن به فضای افکار عمومی و متخصصان در کشورهای خود و جهان ارائه دهد. واضح اینکه، رصد خط فکری خارج از کشور و خنثی کردن و پدآفند رسانهای به جریانسازیهای احتمالی بر روی موضوعات خاص، از جمله ضرورتها در فضای رسانهای کشور است؛ گرچه مروری بر این افکار برای عموم مخاطبان نیز خالی از لطف و فایده نیست.
مرکز صهیونیستی گلوریا: ایران و شبه نظامیان شیعی در عراق درحال پیشروی هستند
به ادعای مرکز صهیونیستی گلوریا، نیروهای داوطلب شیعی که تحت فرماندهی ایران هستند اکثریت ارتش عراق در جنگ علیه تروریستهای داعش را بخود اختصاص داده اند. بقولی دیگر، تنها تاثیری که حملات هوایی امریکا و همپیمانان این کشور علیه مواضع داعش می تواند داشته باشد گسترش نفوذ و سلطه ایران در عراق است.
بدنبال سقوط موصل و آشکار شدن عدم کارایی نیروهای نظامی عراق و پس از فتوای مرجع عراق مبنی بر مبارزه شیعیان با این گروه تروریستی، نیروهای شیعی جای خالی نیروهای نظامی عراق را پر کرده و حتی خود را نیروهای مقاومت اسلامی نامیدند. بدلیل خیل عظیم نیروهای شیعی و ضعف مقامات امنیتی، جایی در عراق را پیدا نمیکنید که نیروهای شیعی در آنجا حضور نداشته باشند. پیروزیهای کسب شده اخیر توسط این نیروها تنها به سبب مهارت بالای این نیروها نمیباشد بلکه محصول نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که نقش آنها همیشه در درگیریهای منطقهای پررنگ بوده است. در خصوص حضور سپاه در دیگر کشورها میتوان بعنوان نمونه به لبنان و سوریه اشاره کرد.
پس از اعلام موجودیت گروه تروریستی داعش در عراق، ایران یکی از فرماندهان خود را با نام قاسم سلیمانی به این کشور اعزام کرد. نقش ایشان در سازماندهی نیروهای عراقی بسیار چشمگیر بوده است.
این گزارش در ادامه ادعا میکند که: نه تنها نیروهای سپاه قدس بلکه تعدادی از فرماندهان حزب الله لبنان نیز در صحنه عملیات در عراق حضور دارند و نیروهای شیعی مستقیما به آنها گزارش میدهند. اینگونه تحولات معانی ضمنی دارد که باید به آنها پرداخت.
نخست، ایران حکومت عراق را رژیم دست نشانده خود خواهد دانست و به همین منظور اجازه نخواهد داد مراکز نظامی قدرتمندی در این کشور ایجاد شود. بعلاوه، نقش ایران در عراق ریشه در پیشینه این کشور در زمان اوایل انقلاب دارد، زمانیکه تهران قصد داشت ایدئولوژی خود را در بین شیعیان خاورمیانه گسترش دهد. این کشور مدتهاست که بدنبال ایجاد نواری از کشورهای طرفدار خود بین مرز ایران-عراق و دریای مدیترانه است. نابودی حکومتهای عراق و سوریه می توانست به از درست رفتن این آرزو بینجامد، اما تهران نشان داده است که در حفظ منافع خود با استفاده از ابزارهای سیاسی و نظامی خود بسیار کارآمد است.
نشنال اینترست: پهپادهای ایرانی بزودی برفراز آسمان مکزیک پرواز خواهند کرد؟
پایگاه خبری نشنال اینترست در گزارشی از سفر علاء الدین بروجردی به مکزیک و مذاکرات هیات ایرانی با رئیس جمهور و مقامات این کشور ادعا کرد که صحبتهای رئیس کمیسیون سیاستهای خارجی مجلس ایران در خصوص علاقمندی طرف مکزیکی برای استفاده از پهپادهای ایرانی در مبارزه با قاچاق مواد مخدر را باید به دیده تردید نگریست.
به نوشته این پایگاه خبری، این ادعا که مقامات مکزیکی علاقمند به بخدمت گیری پهپادهای ایرانی هستند در نگاه اول چندان عجیب بنظر نمی رسد چراکه این کشور سالهاست که درگیر مبارزه با کارتل های مواد مخدر است. هرچند علاقه مکزیک به استفاده از پهپاد به سال 2013 برمی گردد، اما مدتها پیش از آن مقامات مکزیکی بصورت مخفیانه به پهپادهای امریکایی اجازه داده بودند تا عملیات شناسایی را در مرزهای این کشور انجام داده و اطلاعات را در اختیار این کشور قرار دهند. همچنین چند سالی است که این کشور اقدام به ساخت پهپادهایی بصورت بومی کرده است. بعلاوه پهپادهای اسرائیلی نیز در این کشور یافت می شوند.
پایگاه خبری نشنال اینترست: جایگاه ایران در بازار کنونی نفت
به گزارش پایگاه خبری نشنال اینترست، سقوط شدید قیمت نفت در چند ماه اخیر نه بخاطر حمله امریکا یا رژیم صهیونیستی بلکه به سبب تولید بالای امریکای شمالی و عربستان سعودی به اقتصاد ایران صدمه زده است. هرچند این کاهش قیمت روی اقتصاد کشورهای حاشیه خلیج فارس تاثیر خواهد گذاشت، اما این تاثیر در ایران بیشتر احساس خواهد شد چرا که کشورهای حاشیه خلیج فارس از ذخائر ارزی کافی برای حفظ اقتصاد خود برخوردارند.
این پایگاه خبری همچنین ادعا می کند که جنگ تحمیلی از جانب عراق، تحریمها، عدم سرمایه گذاری مناسب و همچنین سوء مدیریت سبب شده است که ایران جایگاه خود را در بین کشورهای تولیدکننده نفت خام از دست بدهد. تحریمهای چند سال اخیر نیز خرید نفت این کشور را توسط دیگر کشورها از قبیل آلمان و ایتالیا متوقف کرده است. این توقف خرید طی مدت شش ماه انجام شد و طی این مدت این کشورها کمبود نفت خود را از عربستان تامین کردند. علت اینکه این راهبرد کارآمد بود این است که یکدفعه انجام نشد و بدین طریق بازار شوک قیمتی را تجربه نکرد و مصرف کنندگان دچار مشکل نشدند.
عدهای پیشنهاد می کنند که ایران باید فروش نفت خود را متوقف کند تا با وارد نمودن شوک به بازار قیمتها را افزایش دهد، اما این پیشنهاد برای کشوری که اتکایش به پول حاصل از فروش نفت است بی معنا بنظر می رسد. در طول این مدت تنها کاری که ایران می تواند انجام دهد این است که برای خروج از انزوای بین المللی تلاش نموده و منتظر بماند تا قیمت نفت به ثبات برسد.
پایگاه خبری نشنال اینترست: آیا ایران در مذاکرات هسته ای بدنبال وقت کشی است؟
به گزارش پایگاه خبری نشنال اینترست، برغم دیپلماسی گسترده، ایران و گروه 5+1 نتوانستند در مدت زمان تعیین شده به توافق جامع هسته ای دست پیدا کنند. منتقدان مذاکرات معتقدند که توافقات کوتاه مدت با عنوان برنامه اقدام مشترک نمی تواند وقفه ای در برنامه هستهای این کشور ایجاد نماید. آنها در عوض ادعا می کنند که این توافق به تهران اجازه می دهد تا برنامه هسته ای خود را به پیش برده و آنرا تکمیل نماید.
برغم موارد مطرح شده، توافق جامع و دائمی با یاران برای آنکه جامعه جهانی از عدم دستیابی ایران به تسلیحات اتمی ضروری بنظر می رسد. همچنین این سخنان که ایران با حربه مذاکرات بدنبال خریدن وقت است نادرست بنظر می رسد چرا که برای اولین بار در تاریخ، نقشه اقدام محدودیتهایی را بر برنامه هستهای ایران اعمال کرده است.
پایگاه خبری لابلاگ: توصیههای اصلی گزارش گروه بینالمللی بحران در خصوص مذاکرات هستهای ایران
به گزارش پایگاه خبری لابلاگ، پس از اتمام مهلت مذاکرات هسته بین ایران و گروه 5+1 در وین اتریش، بسیاری از منتقدان این گفتگوها را شکست خورده قلمداد کردند. اما نادیده گرفتن موفقیتهای حاصله دور از انصاف است. ایران و گروه 5+1 نتوانستند ظرف مدت تعیین شده به توافق جامع هسته ای دست یابند، اما پیشرفتهای بدست آمده چشمگیر بوده است.
در گزارش ارائه شده گروه بین المللی بحران از تحولات پرونده هسته ای ایران توصیه ها و یافته های زیر مطرح شده است:
- خطوط قرمز ایران دوجنبه دارد: به رسمیت شناختن حق این کشور در غنی سازی در مقیاس صنعتی و تعلیق تحریمها و محدودیتها با امضاء توافقات. گروه 5+1 بدنبال ممانعت از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای در مدت زمان انجام مذاکرات و حصول توافق جامع هسته ای است.
- بمنظور سرعت بخشیدن به روند مذاکرات، ایران و امریکا باید باید کانالی دیپلماتیک برای حل و فصل محدودیتهای و حفظ منافع خود بیابند. در همین راستا، فرانسه، آلمان و انگلیس باید تمام تلاش خود را بکار بندند تا بوضوح مزایای دستیابی به یک توافق جامع را شرح داده و بدینوسیله دغدغه های کنگره امریکا، رژیم صهیونیستیو اعراب را کاهش دهند.
- هردو طرف در خصوص تعداد سانتریفوژها نگرانی هایی دارند. ایران نیازی به ظرفیت غنی سازی موجود در آینده نخواهد داشت و غرب نیز نباید هیچگونه هراسی از انحراف برنامه هسته ایران با وجود تعداد محدود سانتریفیوژ و نظارت دقیق بر تاسیسات این کشور داشته باشد.
- مسیر قابل دسترسی برای دستیابی به توافقی بلند مدت هموار شده است. ایران باید برنامه های غنی سازی صنعتی خود را به تاخیر انداخته و گروه 5+1 نیز باید طبق زمانبندی تحریم ها را لغو نماید. کنگره امریکا نیز باید از تصویب تحریمهای جدید که می تواند به فرآیند دیپلماتیک لطمه بزند خودداری کند.
منابع لبنانی خبر دادند رئیس جمهوری سوریه برای بررسی طرح مشترک روسیه و ایران برای حل بحران کشورش، به زودی و پس از تعطیلات سال نو میلادی به مسکو سفر میکند. بشار اسد در سفر به مسکو، طرحی را برای حل بحران کشورش بررسی خواهد کرد که به نوشته روزنامه السفیر، کار مشترک مسکو و تهران است.در صورتی که این سفر انجام شود، اولین سفر اسد به خارج از سوریه از زمان آغاز بحران در این کشور از سال ۲۰۱۱ است.
به گزارش «تابناک»؛ در این طرح رئیس جمهوری سوریه اعلام خواهد کرد که از برخی اختیارات خود چشمپوشی میکند و سپس موافقت خود را با برگزاری گفتگو در مسکو و سپس دمشق اعلام خواهد کرد. بر اساس این طرح، افراد معارضی که مقبول دمشق هستند و در گفتگوها شرکت خواهند کرد «معاذ الخطیب» رئیس پیشین ائتلاف مخالفان خارجنشین سوریه، «حسن عبدالعظیم» معارض داخلی، «قدری جمیل» معارض داخلی و دبیر حزب اراده مردمی که پیشتر معاون نخستوزیر بود و همچنین ۱۲ حزب کُرد و چند حزب و جریان دیگر که ارتباطی با داعش ندارند.
این منابع همچنین گفتند که گفتگوها شامل گفتگو با گروهک «جبهة النصره» نمیشود و طرح شامل تشکیل دولت جدید در آوریل آینده (فروردین) به ریاست معاذ الخطیب است که بیشتر وزرای آن از معارضان خواهند بود اما این امر منوط به اصلاح قانون اساسی و فراهم کردن مقدمات برای انتخابات پارلمان جدید است بدین شرط که وزارت دفاع برای بشار اسد محفوظ باشد و این همان نکتهای است که روسها بر آن تأکید میکنند.
همچنین بر اساس این طرح سه نهاد نظامی شامل نیروی هوایی، امنیت نظامی و نهاد امنیت داخلی سوریه برای بشار اسد محفوظ است اما وزیر جدید کشور از معارضان خواهد بود. این منابع همچنین گفتند که طرح مذکور شامل بازگرداندن برخی افسران جدا شده از ارتش و پیوسته به گروهک موسوم به ارتش آزاد خواهد شد که در این میان نام «مناف طلاس» برای وزارت دفاع مطرح شده است.
در این حال «میخائیل بوگدانوف» معاون وزیر امور خارجه و نماینده ویژه رییس جمهوری روسیه در امورخاورمیانه با اسد در دمشق دیدار و گفتگو کرد. بوگدانوف دیروز از طریق بیروت وارد دمشق شد. گفته می شود از جمله اهداف سفر بوگدانوف به دمشق گفتگو با مقامات سوری در باره توافقاتی است که در جریان سفر ماه گذشته هیات ارشد سیاسی دیپلماتیک سوریه به ریاست ولید المعلم وزیر خارجه این کشور به مسکو صورت گرفت. بررسی راهکارهای برون رفت از بحران سوریه از طریق راه حل های سیاسی، دیگر دستورکار سفر نماینده ویژه پوتین به دمشق اعلام شده است.
در همین زمینه محمد ایرانی سفیر سابق ایران در لبنان و اردن و کارشناس مسائل سوریه در گفت و گو با تابناک آخرین وضعیت میدانی و همچنین طرح جدید ایرانی و روسی را مورد سوریه مورد بررسی قرار داده است.
چه عواملی باعث شد که در ماه های گذشته داعش از سوریه به عراق تغییر مکان دهد؟
وقتی صحبت از داعش می کنیم باید بین مقاطع مختلف حضور این گروه در منطقه تفاوت قائل شویم. می توان برای حضور داعش در منطقه سه مقطع نام برد.
1- بعد از حضور امریکایی ها در عراق و سقوط نظام صدام حسین ، مجموعه ای از جنگجویان مربوط به القاعده از افغانستان وارد عراق شدند و یک تشکیلاتی را به وجود آوردند که آقای زرقاوی در راس این گروه بود. تا زمانی که در سال 2006 زرقاوی کشته شد، جانشینان وی یک تفکری را را در عراق پیش بردند که در تعارض با دیدگاه القاعده بود و عملاً جریان جدیدی تحت عنوان پایه های اولیه داعش توسط جانشینان زرقاوی که آخرین آنها ابوبکر بغدادی بود، ایجاد شد. بنابراین تا سال 2011 پایه های اولیه داعش شکل می گیرد.
2- مقطع دوم زمانی است که تحولات سوریه شکل می گیرد. از سال 2011 به این طرف با به هم ریختن ثبات در سوریه و امکانات جریان تروریستی در این کشور داعش هم وضعیت خودش را طوری تنظیم کرد که از عراق به تدریج و ارام وارد حوزه سوریه و در اطراف حلب و اطراف دیر الزور اقامت پیدا کرد. در این مقطع داعش عملاً با جبهه النصره که نماینده القاعده و ایمن ظواهری بود درگیر می شود. ایمن ظواهری از ابوبکر البغدادی می خواهد که به عراق برگردد و در سوریه دخالت نکند. این قضایا باعث شد که جبهه النصره قدرت را در دست بگیرد و عملا جریان داعش در سوریه ضعیف می شود و به طرف مرزهای عراق عقب نشینی می کند . در این زمان داعش احساس می کند که فضای عراق برای تحرکات آنها در عراق بیشتر است. در واقع پاسخگویی به خواسته های داعش در سوریه امکان پذیر نبود. در این دو مقطع داعش ضعیف ظاهر می شود.
3- در مقطع سوم داعش وارد فلوجه، الرمادی و.. شد و در یک حرکت خزنده در عراق اقدام به عضوگیری می کند و افراد خود را در مکان های مختلف مستقر و همکاری جدی را با باقی مانده حزب بعث در عراق آغاز می کند. همچنین داعش از تحرکات بعضی از کشورهای منطقه از جمله ترکیه و عربستان استفاده و شرایط جدیدی را تعریف می کند که باعث سقوط موصول در بیست خرداد امسال می شود.
داعش بعد از متصرفات سرزمینی که در مقطع سوم به دست اوردند به مرز سوریه سرازیر می شوند و به تصرف شمال سوریه دست می زنند که تا الان هم این سیاست ادامه دارد. در مقاطع اولیه داعش در شرایط ضعیفی بود و از طرف دیگر قدرت یابی دوباره ارتش اسد باعث شد که داعش بتوانند از سوریه به سمت عراق حرکت کند.
ایا امروز تقویت داعش در عراق باعث تقویت در داعش در سوریه شده است ؟
عملا داعش بعد از اینکه پیروزی هایی در موصل و برخی از شهرک های عراق به دست اورد، از دو جهت فضای روانی جدیدی در منطقه حاکم کرد.
به دلیل فضای روانی خوف و هراس و با اعمال وحشیانه ای که داعش در راس کارهای خودش قرار داد مقاومت ها در برابر داعش کم شد. از طرف دیگر پیوستن گروه های تروریستی پراکنده در مکان های مختلف عشایری و برخی از شهرک های داخل سوریه و عراق کمک کرد که یک فضای جدیدی شکل بگیرد. برخی از جوانان عرب نیز که از انقلاب های اخیر مردمی سرخورده شده بودند و نتوانسته بودند در محورهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی چیزی را به دست بیاورند ؛ احساس کردند که در شرایط جدید می توانند نقشی را ایفا کنند. بنابراین به این گروه پیوستند. البته فضای تبلیغاتی که در آن اوایل ایجاد شد؛ کمک بسیار زیادی کرد که این ها با تجهیزات و با اموالی که از داخل عراق به دست اوردند و سلاح هایی که از کشورهای عرب گرفته بودند بتوانند خودشان را به سرعت به حلب و دیرالزور برسانند.
حتی جبه النصره که در قبل بر داعش پیروز شده بود در این مقطع یا فرار کردند یا با داعش بیعت کردند. داعش حتی توانست نفوذ خود را در بخش مرکزی سوریه گسترش دهد. در واقع داعش علاوه بر تجهیزات و تعریف جدیدی که از امکانات خودش کرده بود؛ توانستند سرزمین های زیادی را در اختیار بگیرد.
وضعیت ارایش میدانی نیروهای داخلی و معارضان و گروه های تروریستی در سوریه را چگونه ارزیابی می کنید؟
شرایط نسبت به گذشته تغییر محسوسی در صحنه میدانی داشته است. ارتش سوریه با تمهیداتی که در دو و سه سال تجربه بهخ دست آورده است به تدریج توانست فضای احتمال شکست را به احتمال بقا تبدیل کند. در واقع احتمال سقوط که خیلی ها پیش بینی می کردند از بین رفت و به جای آن ماندن دولت بشار اسد جانشین آن تفکر اولیه شد. خیلی از دولت های اطراف سوریه که روی رفتن بشار اسد شرط بندی کرده بودند، مواضع خودشان را تعدیل کردند. شرایط فعلی صحنه میدانی سوریه به طور محسوسی البته نه تعیین کننده، به سود دولت تغییر پیدا کرده است. چرا که سوری ها توانستند با تشکیل ارتش مردمی در بخش های مختلف سوریه در شهرک ها مختلف از مردم همان محل عضوگیری و آموزش دادند و از مشورت از دوستان خودشان هم استفاده کردند و پیروزی های خوبی را در مقاطع مختلف به دست آوردند. به طوری که الان هرگونه امکان رسیدن سلاح و نیرو از داخل لبنان به طرف دمشق تقریباً غیرممکن شده است و این منطقه بسته شده است. در حال حاضر فروریختن پایتخت که مد نظر مخالفان بود تقریبا غیرممکن به نظر می رسد. یعنی شرایط کاملا به نفع دولت تغییر کرده است ولی این به این معنا نیست که کلیه مناطق یا کانون های بحران در سوریه الان شرایط مساعدی داشته باشد یا به نفع دولت تغییر کرده باشد. به نظر می رسد به گونه ای در برخی از نقاط بن بست همچنان حاکم است و امکانی که دولت بتواند بر مخالفان مسلط شود و مخالفان قدرت اینکه مناطق از جمله حلب و مناطقی در درعا و بخش های در حوزه مرکزی مثل و کنار مرز سوریه شهر ادله را کاملا در اختیار بگیرند ندارند. این ها همچنان کانون های بحرانی است که وجود دارد. اما اگر بخواهیم با سال گذشته مقایسه کنیم، دولت پیشروی های محسوسی در صحنه میدانی پیدا کرده است علاوه بر اینکه در صحنه سیاسی چه در منطقه و چه در صحنه بین الملل وضعیت دولت سوریه به مراتب نسبت به گذشته بهتر شده و حتی برخی دولت های عربی که روابط خودشان را با سوریه قطع کرده بودند امروز مجددا سفرای خودشان را می خواهند به سوریه اعزام کنند یا بحث هایی در مورد اینکه احتمالا سوریه به اتحادیه عرب برگردد؛ حکایت از این دارد که سایه ای از ناامیدی و یاس در دیدگاه دولت های مثل عربستان و قطر که کمر به سرنگونی دولت بشار بسته بودند مشاهده می شود.
چند وقتی است که از طرح روسی- ایرانی برای حل بحران سوریه صحبت می شود و همچنین یک سری از جزئیات آز آن فاش شده است. نظر شما در مورد این طرح چیست؟
البته در رابطه با جزئیات زیاد نمی توان صحبت کرد. اما در مورد احتمالات می شود بحث کرد. دیدگاه روسیه و ایران از ابتدا مبتنی بر این بوده است که باید بحران سوریه سیاسی حل شود و از طرف دیگر گفت و گو ها باید سوری- سوری و بدون دخالت خارجی شکل بگیرد. روس ها توانسته اند با تعداد زیادی از مخالفان اقای بشار اسد مذاکره کنند و آنها را به مسکو دعوت نمایند. روس ها از جمله معاون وزیرخارجه روسیه اقای بوگانادف فعالیت های خیلی زیادی را طی هفته های اخیر داشته است. البته با طولانی شدن بحران سوریه و ناامیدی در صفوف مخالفان ، موجب شد که بخش هایی از آنها مایوس شدند و الان دنبال یک راه حل مسالمت آمیز سیاسی هستند و به این نتیجه رسیده اند که با در اختیار گرفتن سلاح و جنگ مسلحانه با دولت سوریه کار به جایی نخواهند رسید. بنابراین افرادی مثل اقای معاذ الخطیب و برخی از روشنفکرانی که در جبهه مخالفان وجود داشتند این ها اعلام امادگی کردند با دولت سوریه سوریه مذاکره کنند. اما بحث خواسته های طرف مقابل و دولت هنوز با هم فاصله دارد.
پیش بینی شما از اینده تحولات سوریه چیست؟
تحقق هر گونه توافقی در سوریه می بایست پشتوانه بین المللی هم داشته باشد. در واقع علاوه بر کسانی که امروز بحث نزدیک شدن دولت سوریه را بحث می کنند باید حتما نگاه منطقه ی و بین المللی از جمله توافقاتی که بین روسیه و امریکا که در این زمینه شکل می گیرد را نیز مورد توجه قرار بدهند. بحران سوریه چون فراتر از مسئله داخلی سوریه است همه کشورهای منطقه و بین المللی در آن حضور دارند. بنابراین پیدا کردن یک راه حل جدی و طولانی مدت برای از بین رفتن بحران در سوریه نیاز به یک توافق جمعی در سه سطح داخلی-منطقه ای و بین المللی دارد.
پیچیدگی مسائل منطقه و درآمیختگی این حوزه های به همه ریخته ای که امروز شاهد آن هستیم چه در عراق و چه در سوریه و در بقیه حوزه های منطقه این ها به شکلی به همدیگر مرتبط هستند. داعش می تواند محور توافق هم نیروهای دولت های منطقه ای و فرامنطقه ای قرار بگیرد. برای اینکه فعلا به نظر می رسد که تهدید اولیه برای همه دولت های منطقه و فرا منطقه ای همین موضوع باشد.
مهمترین تحول این است که سوریه و عراق از بحران خارج شوند و یک نوع توافق جمعی میان قدرت های منطقه ای و بین المللی ایجاد شود. البته زمینه های این توافق کم دیده می شود؛ اما همچنان به سمت پررنگ ترشدن حرکت می کند.
پیوستن خوانندگان موسیقی رپ بریتانیایی، بوکسورها و فوتبالیستهای نسبتا شناخته شده، دختران نوجوانان اروپایی و آمریکایی به گروههای تروریستی درگیر در عراق و سوریه شگفتیسازیهای اتباع کشور غربی در تحولات اخیر منطقه بود ولی برای مردم استرالیا، نکته جالب تبدیل شدن نگهبان یک کاباره مشهور در استرالیا به یکی از فرماندهان داعش عجیبتر بود
به گزارش «تابناک»، ظاهرا محمد علی باریالی که خانواده افغانستانی وی بیش از سی سال پیش راهی هند و سپس استرالیا شده بودند، در ماههای اخیر در سوریه کشته شده است ولی نکته نگرانکننده برای استرالیاییها، ادامهدهندگان راه وی هستند. افرادی که سوابق زندگی آنها با رفتار افراطی این روزهای آنها تناسب چندانی ندارد.
علی معموری کارشناس مسائل دینی که سابقه تحصیل و تدریس در حوزههای علمیه ایران و عراق را دارد معتقد است که هارون مونس عامل تنهای گروگانگیری روز دوشنبه در سیدنی استرالیا، نمونه خوبی از یک تحول جدید در روند افراطگرایی است.
در سالهای اخیر افراطگرایی بین جمعیت مسلمانان استرالیا رشد سریعی داشته است. در واقع این افراطگرایی روش متداولی در بین ناراضیان از شرایط اجتماعی بوده است. این مساله حتی در بین کسانی که چندان مذهبی هم نبوده و یا حتی غیرمسلمان نیز بودهاند، اتفاق افتاده است. این واقعیت را میتوان با توجه به جمعیت این تازه مسلمانان در بین افراطیهای این کشور نیز قابل مشاهده است.
مروری سریع بر وب سایت شیخ هارون که اکنون از دسترس خارج شده است، نشان میدهد که وی حتی از برخی مسائل پایهای الهیات اسلامی نیز اگاه نبوده است و به همین سبب است که محتوای وب سایت وی ملغمهای از تفکرات سنی، شیعی، صوفی و سلفی و دیگر تفکرات است.
بعد از یک دهه فعالیت به عنوان شیخی خودخوانده، شیخ هارون نتوانسته بود حمایتی در بین جامعه مسلمانان استرالیا کسب کند و چهره قابل توجهی نبود و حتی به عنوان یک شیخ نیز پذیرفته نشده بود. علیرغم این مساله، جامعه مسلمانان استرالیا به سرعت از وی اعلام برائت کرد و با مردم این کشور اعلام همبستگی کرد.
مونس که در اواسط دهه 1990 از ایران گریخته بود، چند سال پس از ورود به استرالیا وارد فعالیتهای مذهبی و سیاسی شد ولی نتوانست حمایت خاصی جذب کند. متمرکز نبودن سیستم انتصاب روحانیت در اسلام بر خلاف مذهب کاتولیک باعث شده است که هارون مونس بتواند خود را شیخ بنامد و افکار مذهبی خاصی را تبلیغ کند.
وی از مشکلات خانوادگی مختلفی رنج میبرد و در چندین دادگاه حاضر شده بود و اخیرا نیز با وثیقه آزاد بود و منتظر دادگاه بود تا به اتهامات وی در باره کمک به قتل همسر سابقش و نیز چندین مورد اخلاقی رسیدگی شود. ضمن این که مدتها درگیر پروندهای در باره ارسال نامههایی برای خانواده سربازان کشته شده استرالیایی در افغانستان بود.
هارون مونس در ابتدا شیعه بود که دشمنان اصلی داعش محسوب میشوند ولی در ابتدای همین ماه اعلام کرده بود که تغییر مذهب داده است و با رهبر داعش بیعت کرده و قول داده بود به این گروه خواهد پیوست.
نکته مهم دیگر در مورد شیخ هارون، پرچمی بود که وی درخواست کرد و از گروگانها خواست ان را در دست خود نگاه دارند. اگر چه در نگاه اول ممکن است معنای عبارات مندرج بر این پرچم که همان عبارات شهادتین است، چندان مورد توجه قرار نگیرد ولی این پرچم به نقطه عطفی در بنیادگرایی معاصر اشاره دارد.
عدهای که تحت تاثیر افکار سید قطب در مصر و یا ابوالعلا مودودی در پاکستان امروز هستند، با استفاده از این پرچم به باورهای تکفیری خود اشاره میکنند که بر اساس آن حتی بسیاری از مسلمانان نیز خارج از اسلام دانسته شده و فرقی بین آنها و غیرمسلمین در نظر گرفته نمیشود. به این وسیله آنها تنها خود را مسلمان میدانند.