جز بدبختی، گرانی، رکود و اقتصادی ورشکسته؟
مردم از این «هدفمندی» چه خیری دیدهاند؟
کد مطلب : 62783
واقعا و الحق و الانصاف مردم از این هدفمندی چه خیری دیدهاند؟ جز بدبختی، گرانی، تورم، رکود و یک اقتصاد نیمه ورشکسته با کوهی از فسادهای رنگارنگ و رکوردشکن و رانت؟
حمید نجف
گروه اقتصادی: با ابلاغ افزایش 30 الی 40 درصدی قیمت نان در هفته گذشته دولت در حقیقت چراغ فاز سوم هدفمندی یارانهها را روشن کرد، مرحله ای که به احتمال زیاد با افزایش قیمتهای حاملهای انرژی از ابتدای سال 94 بار دیگر مشکلات و دردسرهایی را برای مردم به ویژه طبقات کم در آمد و حقوق بگیر جامعه در پی خواهد داشت.
اینکه چرا تیم اقتصادی دولت تدبیر و امید به جای مهار گرانی و تورم، به عناوین مختلف به آن دامن میزنند، سئوال جدی است که پرسش آن را به کارشناسان وا می گذارم، اما در مورد اجرای فاز سوم یادآوری نکاتی خالی از فایده نیست. در جریان اجرای فاز نخست قانون هدفمندی یارانهها، این اجازه به دولت داده شد که از محل اصلاح قیمتهای حاملهای انرژی و همچنین برخی اقلام ضروری مانند نان مبالغی را به صورت یارانه مستقیم به حساب سرپرستان خانوادها واریز نماید.
آن روزها از قول و قرارها ی دولتمردان با مردم اینگونه برداشت میشد که با شروع مراحل بعدی اصلاح و افزایش سالانه قیمتها، مجددا مبالغی به نسبت درصد افزایش، به یارانههای مردم افزوده شود.
همچنان که در مصوبه سال بعد دولت دهم قصد داشت تا هم زمان با آغاز فاز دوم این قانون مبلغ یارانهها را به میزان 735000 ریال افزایش دهد. هرچند موضوع کشمکشهای سیاسی و اقتصادی مجلس و دولت در سال 91، انتخابات دور یازدهم ریاست جمهوری در سال 92 و سو مدیریتهای پیش آمده در جریان اجرای مرحله اول این قانون باعث شد که اجرای آن با رای منفی نمایندگان مجلس برای یکسال مسکوت و در حقیقت برنامههای اجرایی دولت دهم در خصوص آغاز مرحله دوم ابتر بماند.
با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید مجددا زمزمه آغاز فاز دوم این قانون از سوی تیم اقتصادی دولت مطرح شد وبا طرح موضوع انصراف از یارانهها توسط اقشار مرفع جامعه وارد فاز اجرایی گردید، طرحی که هر چند با استقبال اندک مردم ظاهرا به شکست انجامید، اما نهایتا با درگیر کردن ذهن رسانهها و مردم کمک شایانی به آغاز بی دردسر مرحله دوم یارانهها آن هم بدون اضافه شدن حتی یک ریال به مبلغ یارانههای مستقیم مردم شد. مردمی که با آغاز مرحله دوم هدفمندی طبیعتا میبایست پیگیر افزایش رقم یارانههای خود میبودند، در گیر حذف و اضافه یارنه دریافتی خود شده بودند.
این سناریو در حقیقت به دولت این امکان را داد که بدور از ایجاد هرگونه مطالبه جدیدی نیات اجرایی خود را در قالب فاز دوم هدفمندی یارانهها از ابتدای سال جاری عملیاتی نماید طرحی که متاسفانه اجرای آن مشکلات اقتصادی فراوانی را برای مردم به ویژه اقشار ضعیف جامعه در بر داشت. طرحی که این روزها هم با افزایش یکباره قیمت نان بوی آغاز مرحله سوم آن برای سال آینده، به مشام میرسد آن هم بدون در نظر گرفتن سهمی حمایتی برای مردم حداقل متناسب با نرخ تورم چند سال اخیر.
مردان اقتصادی دولت باید بدانند که ثابت نگه داشتن مبلغ یارانهها در برابر تورم حدود 30 الی 40 درصدی سه سال اخیر یعنی کاهش یارانهها اگر دولت با این میزان تورم افسارگسیخته چند سال اخیر یارانههای مردم را تا رقم صد هزار تومان هم افزایش میداد در حقیقت کار زیادی نکرده بود و تنها قدرت خرید مردم را ثابت نگه داشته بود. متاسفانه اجرایی نشدن کامل وعده توزیع سبد کالا به همه اقشار ضعیف جامعه به ویژه طبقه زحمتکش کارگری کشور هم خود مشکلات مضاعفی را به این طیف عظیم از جامعه در کنار مردم وارد کرده است، مردمی که دیگر توان و تحمل گرانیهایی بیش از این را ندارند.
آیا دولت برای برون رفت از مشکلات اقتصادی خود و خروج از رکود به جز تحمیل گرانی بیشتر به مردم به طور جدی به موضوع بسیار مهم قدرت خرید مردم هم فکری کرده است؟ ظاهر امر و آنچه در جامعه و از گفتههای رایج در بین مردم شاهد و ناظر هستیم، پاسخ منفی است. و در پایان یک سئوال اساسی: واقعا و الحق و الانصاف مردم از این هدفمندی چه خیری دیدهاند؟ جز بدبختی، گرانی، تورم، رکود و یک اقتصاد نیمه ورشکسته با کوهی از فسادهای رنگارنگ و رکوردشکن و رانت؟ ملت ایران بخواهند از خیر این پدیده شوم بگذرند، چه کسی را باید ببینند؟