"هارون مونس" با نام اصلی "محمدحسن منطقی" متهم به قتل همسرش بود و به همین دلیل دادگاهی شد. او علاوه بر این به دلیل 40 مورد آزار جنسی زنان در دادگاه پرونده دارد.
گروگانگیری در مرکز سیدنی استرالیا با حمله پلیس و کشته شدن 3 نفر شامل گروگانگیر و 2 گروگان به پایان رسید. منابع خبری به نقل از پلیس استرالیا اعلام کردند: گروگانگیر، یک پناهنده ایرانی دارای سوابق جنایی است. او که یک روحانی شیعه بود که به تازگی تغییر مذهب داده بود.
به گزارش
عصرایران به نقل از منابع خبری، این گروگانگیر ایرانی به نام "هارون مونس" و نام اصلی "محمد حسن منطقی بروجردی" پیش از این نامههای توهین آمیز برای خانوادههای سربازان استرالیایی که در خارج کشته شده بودند، ارسال می کرد.
وی همچنین به اتهام آزار و اذیت جنسی زنان در استرالیا محکوم شده بود.
او یک روحانی شیعه بود اما گفته می شود وی در آخرین نوشته در سایت اینترنتی اش اعلام کرد دیگر رافضی (شیعه) نیست و تغییر مذهب داده است.
"هارون مونس" با نام اصلی " محمدحسن منطقی بروجردی" گروگانگیر ایرانی در استرالیا
گروگانگیر ایرانی کیست؟رسانه های خارجی می گویند نام اصلی این گروگانگیر ایرانی 49 ساله "محمدتقی منطقی بروجردی" است که در سال 1996 با اعلام وجود مشکلات سیاسی در ایران، از استرالیا پناهندگی سیاسی گرفته بود. او یک روحانی شیعه بود که به تازگی تغییر مذهب داده بود.
وی همچنین متهم به قتل همسرش است. "هارون" هم اکنون در دادگاه استرالیا پرونده دارد و با کفالت، آزاد است.
وی علاوه بر این بر این دلیل ارسال پیام های توهین آمیز به خانواده نظامیان استرالیایی کشته شده در خارج از این کشور به دادگاه فراخوانده شده بود. او به همین دلیل به 300 ساعت کار اجباری و عمومی محکوم شده بود.
او یک روحانی شیعه بود اما گفته می شود وی در آخرین نوشته در سایت اینترنتی اش اعلام کرد دیگر رافضی (شیعه) نیست و تغییر مذهب داده است.
هارون همچنین متهم به 40 مورد آزار جنسی زنان است. وی گفته بود که کارشناس روانشناسی، شفابخشی و باطل کننده سحر است و در قالب درمان بیمارانش دست به رفتارهایی زده که زنان بیمار از او شکایت کرده اند.
هارون مونس در استرالیا یک شخصیت معروف و شناخته شده است. او بارها در خیابان های سیدنی اعتراضات تک نفره برگزار کرده بود.
در دهه 70 مجموعه شعری به نام "درون و برون" از منطقی بروجردی در ایران منتشر شده بود.
"هارون مونس" با نام اصلی " محمدحسن منطقی بروجردی" گروگانگیر ایرانی در استرالیا
گروگانگیری در قلب سیدنیاین گروگانگیری در سیدنی بعد از 16 ساعت با حمله پلیس به کافه محل گروگانگیری پایان یافت و بعضی از منابع خبری از کشته شدن عامل گروگانگیر و برخی دیگر از دستگیری وی خبر میدهند.
صبح امروز دوشنبه یک فرد مسلح که گمان می رود عضو گروه های افراط گرای اسلامی باشد ؛ شماری از افراد را در کافه ای در مرکز شهر سیدنی استرالیا به گروگان گرفت.
گروگان گیر افراد در اختیار خود را مجبور کرده بود پرچم های سیاه رنگی را در دست بگیرند. این پرچم سیاه رنگ که برای آن شهادتین به رنگ سفید نوشته شده شبیه پرچم سیاه رنگ گروه "جبهه النصره" شاخه القاعده در سوریه و گروه داعش است.
استرالیا یکی از کشورهای حاضر در ائتلاف ضدداعش در عراق و سوریه است. هم اکنون جنگنده های ارتش استرالیا در حملات هوایی علیه داعش مشارکت می کنند.
گروگانگیر به هنگام گروگانگیری سربند مشکی رنگ با حروف سفید رنگ بسته بود که شبیه سربندهای سیاه رنگ القاعده و گروه های افراط گرای اسلامی در خاورمیانه بود.
5 نفر از گروگان ها نیز قبلا توانستند از در پشتی کافه فرار کنند.
مفتی (رهبر) مسلمانان در استرالیا هم با صدور بیانیه ای گروگانگیری در مرکز سیدنی را محکوم و آن را اقدامی جنایتکارانه توصیف کرد.
برخی رسانه ها قبلا گفته بودند گروگانگیر دو درخواست مطرح کردند: دریافت پرچم داعش و دیدار با نخست وزیر استرالیا
یک منبع آگاه به روزنامه "سیدنی مورنینگ هرالد" گفت: گروگانگیر درخواست کرده است پرچم داعش دریافت کند و در مقابل، بخشی از گروگان ها را آزاد کند.
گفته می شود گروگانگیر قبلا نام خود به هارون مونس تغییر داده بود.
اگر شما در سیدنی یا استرالیا هستید لطفا از شرایط این شهر و کشور در پی حادثه گروگانگیری بنویسید و برای عصرایران بفرستید.
نظرات شهروندان ساکن استرالیا:

من سیدنی دانشجو هستم و این خبر وحشتناک کل کشور را منقلب کرده. واقعا جای تاسف هست که با پرچم اسلام اینجور جنایت می کنند. در ضمن باید بگم که هنوز هیچ فردی حتی اعلام نکرده این کار می تواند کار چه گروهی باشد.

Arash : من در سیدنی زندگی می کنم. جالب است که همه رسانه های اینجا هم سعی دارند این مساله رو به اسلام بی ربط نشان بدهند با وجود اینکه پرچم داعش به وضوح مشخص بود. حتی رسانه ها مرتب اعلام می کنند که مفتی مسلمانان استرالیا این اقدام رو محکوم کرده.

اینها با سو استفاده از آزادی های مدنی پرچم داعش رو علنا در برخی محلات مسلمان نشین سیدنی نمایش میدادن ! در روز عاشورای امسال هم دقیقا با همین پرچمشون به هیهت عزاداری شیعه های سیدنی که درحال تظاهرات ضد تکفیری ها بود حمله کردن و اون رییس هیهت مجروح شد و عمل جراحی شد! الانم با همین پرچم بیست تا آدم مظلوم و بی پناه رو گروگان گرفتن که باعث وحشت همه شده..! من با هیچ دینی مشکل ندارم اما از این پرچم متنفرم.. کسی که صلح زمین رو نابود میکنه چطور به صلح ابدی میرسه ؟ ؟
ادم ار خوندن نظرات بعضی از هموطنان عزیز منزجر میشه خود اینا از صبح تو تلویزیون با مسلمانهایی که این گروگانگیری رو محکوم میکنن مصاحبه میکنن که جو عمومی بر علیه مسلمونا نباشه اونوقت یه سری از هموطنای عزیز اینجا تو پوست خودشون نمیگنجن که این اتفاق افتاده واقعا چه فرقی بین تروریست های داعش و این دوستان هست ، آیا غربی نه چندان با سواد که نمیتونه در مورد اسلام اطلاعات درست و موثق کسب کنه حق داره با این اقدامات داعش و مسلمونایی مثل این دوستای عزیز که کامنت انتقام جویانه گذاشتن از اسلام متنفر باشه؟ فکر میکنم بله ، دین ما دین رافت و مهربانی است که کینه از دیگران توش نیست چطور میتونید از این اقدامات وحشیانه خریند باشید ولو اینکه دولت های غربی بد باشند؟

من کوینزلند زندگی میکنم ، این خبر در حال حاضر رو تمام کشور اثر گذاشته ...

امیر: من هم در سیدنی زندگی میکنم و از صبح امروز این خبر همه رو در شوک فرو برده ولی در تمام تلویزیون ها دارن تبلیغات میکنن که مسلمانها رو با داعش قاطی نکنین و باهاشون خوب باشید. همین الان هم مساجد تمام استرالیا بعد از نماز مغرب مراسم دعا برای آزادی گروگان ها دارن و مستقیما از تلویزیون داره پخش میشه.

امید از ملبورن: من در ملبورن دانشجو هستم. امروز همه جا و همه کارمندان و دانشجوییان چه خارجی و چه استرالیایی در حال صحبت در مورد این قضیه بودن. ولی هیچ وقت قضیه رو به کل مسلمونا تعمیم نمیدن

من ملبورن دانشجو هستم، متاسفانه در ابتدای گروگانگیری بعضی از شبکه ها جو خیلی سنگینی درست کرده بودن و مردم دچار وحشت زیادی شدند شبکه ها در پی القای این حرف بودن که این ذاتِ اسلام که مشکل داره و هر مسلمون دیگه هم پتانسیل ایجاد مشکل مشابه را داره. ولی خوشبختانه موضع گیری قاطع گروه های مسلمون و بعضی از فعالان مسیحی اوضاع را خیلی آروم کرد. با این حال این حرکات شدیدا جامعه در حال رشد مسلمونهای استرالیا و به خصوص بانوان محجبه را تحت فشار قرار میده

من دانشجویی در استرالیا هستم. با خوندن کامنت های بالا واقعاَ متاسف شدم به حال خودمون. اینجا در استرالیا در حالی که شخصاَ انتظار موج تنفر نسبت به مسلمون ها رو داشتم، چیزی که دیدم به جز حمایت از سمت استرالیایی ها نبود. هشتگی به اسم Illridewithyou# در شبکه های اجتماعی راه افتاده به این معنا که استرالیایی ها به خانم های مسلمان باحجاب پیشنهاد میدن که امروز صبح شما رو تا محل کار همراهی میکنیم تا مبادا احیاناَ احساس خطری ناشی از انتقام به شما دست بده، و واقعاَ هم این کار رو دارن انجام میدن.
اون وقت اینجا مردم خودمون کامنت هایی میذارن که توش احساس خوشحالی میکنن از مرگ دو انسان بیگناه و ایجاد ترس و وحشت.

واقعا شرم آوره که برخی از هموطن های ما تو ایران دارن کامنتهای منزجر کننده میذارن ولی اینجا تو استرالیا مردم illridewithyou# راه انداختن برای حمایت از مردم مسلمان که حجاب دارن و میترسن بیان بیرون.
محل گروگانگیری در محاصره پلیس ویژه


کافه محل گروگانگیری در مرکز سیدنی
یکی از گروگان گیران که سربندی شبیه پرچم داعش بر سر بسته است
پاسخهای شایسته به بازی حریف؛
در حقیقت امریکا و دوستان وی احساس می کنند، در این هفت ماه جدید از مذاکره، در شرایطی کاملاً متفاوت و برتر نسبت به قبل، قرار خواهند گرفت و فشار ناشی از اهرم های اقتصادی، ایران را برای امتیازدهی بیشتر آماده می کند.

گروه بینالملل مشرق - تمدید دوره چهار ماهه در مذاکرات هسته ای اگرچه در موازنه قدرت مذاکره و انواع دیپلماسی به نفع ایران به پیش رفت ولی در روزهای پایانی با رفتار غیرعادی «جرزنی» آمریکا و از طریق طرح مسائل غیرعادی و به هم زدن وعده های قبلی مواجه شد، تا مرحله جدید را به نحوی پایه گذاری کند که توافق و عدم توافق برای آمریکا، «امتیاز ویژه» محسوب شود.
اساساً تحریم و فلسفه آن برای این است که قدرت مالی و بنیه اقتصادی و درآمد ایران را تحت تأثیر قرار داده و به این شکل از میزان هزینه های ایران در مؤلفه های مختلف قدرت ملی بکاهد. و در کنار آن در برنامه هسته ای نیز اثر گذار باشد. لذا در طیف تحریم های دشمن فقط به موضوع هسته ای متمرکز نشده اند و مؤلفه های پزشکی، درمانی، صنعتی، علمی، تکنولوژیک، مالی، بانکی، آکادمیک و... را نیز در لیست خود قرار داده اند.
از سوی دیگر حتی اگر مداخله بازیگران داخلی و خارجی در روند مذاکره را بازی پلیس خوب و بد ندانیم و در نظر نگیریم، رویکرد کاخ سفید باید به نحوی مدیریت و هدایت شود که بتواند تعداد بیشتری از این بازیگران را همسو با سیاست های خود قرار دهد. از نظر کاخ سفید و خصوصاً برخی همپیمانان منطقه ای آن مانند؛ رژیم صهیونیستی، عربستان و امارات،
روندهای طی شده تا مذاکرات وین باید تغییر کنند و با
تکیه بر روش های جدید که هزینه مذاکراتی نیز برای آمریکا در بر نداشته باشد، معادله قدرت حاکم بر مذاکره به نفع آمریکا تغییر نماید. به همین دلیل هم در عراق و هم در سوریه و هم در یمن و هم در بحث چگونگی ارزیابی و مدیریت رفتاری از داعش در سیاست های منطقه ای آمریکا و همپیمانان آنها تغییراتی به چشم می خورد، که
ماهیت آن کاستن از امتیازات ایرانی و افزودن بر امتیازات امریکا و همپیمانان آن در منطقه است. مضافاً اینکه از طریق یک خط خطرناک و عمدی که پیشنهاد آن را عربستان داده و مجری اصلی آن است، کاهش شدید قیمت انرژی را دنبال می کنند که تا به حال توانسته اند، بدون تکیه بر روش های تحریم، نیمی از قدرت درآمد نفتی ایران را حذف کنند. محاسبه دقیق اینکه این اقدام تا چه حد به کشورهای غربی و مصرف کننده نفت و انرژی سود خواهد رساند و فروش انرژی ارزان تا چه حد می تواند خسارت به اقتصادهای ایران و روسیه وارد نماید، تأمل برانگیز است.
در حقیقت امریکا و دوستان وی احساس می کنند، در این هفت ماه جدید از مذاکره، در شرایطی کاملاً متفاوت و برتر نسبت به قبل، قرار خواهند گرفت و فشار ناشی از اهرم های اقتصادی، ایران را برای امتیازدهی بیشتر آماده می کند!!اگر تا به حال به ارتجاع عرب برای فشار به رژیم صهیونیستی توصیه می شد تا از سلاح نفت و انرژی استفاده شود، آنها، در یک سمفونی مفتضح و رسوا، استفاده سیاسی از انرژی را نادرست عنوان می کردند ولی اکنون نه تنها این خدمت به استکبار و صهیونیسم را مباح و بلکه واجب می دانند.
مقامات عربستان اعلام کرده اند که حتی اگر نفت به زیر چهل دلار برسد، حاضر نیستند سقف تولید نفت اوپک را کاهش دهند!!اینکه محاسبات ارتجاع عرب و استکبار جهانی درست باشد و بتواند ایران را در شرایط اضطرار قرار دهند، سوالی جدی است؟
آیا دولت روحانی از این شرایط تحمیلی و عداوت گونه عربستان و امریکا، استفاده صحیح خواهد کرد تا اقتصاد مقاومتی، مسیر خود را در شرایط دشوار پیدا کند یا خیر، مسئله مهمی است. به قول دکتر رزّاقی، اقتصاد ایران نیز همانند دیپلماسی منطقه ای، نیازمند قاسم سلیمانی هاست و اراده و تفکر آنها را می طلبد.
انچه بدیهی است اینکه عربستان و امریکا، دست به اقدام خطرناکی زده اند و خسارت جدی به درآمدهای نفتی و ملی ایران وارد کرده اند و می کنند.
ممکن است که دولت روحانی به خوبی بتواند این تهدید را به فرصت تبدیل کند ولی از میزان عداوت و دشمنی امریکا و عربستان در وارد کردن خسارت درآمد نفتی به ایران نخواهد کاست.
حال این سوال مطرح می شود که آیا در مقابل این بازی راهبردی حریف، باید پاسخ شایسته ای داشته باشیم یا خیر؟
بدیهی است که در قبال سیاست های منطقه ای امریکا و ارتجاع عرب و صهیونیسم پاسخ های لازم در قالب دیپلماسی نهضتی دنبال خواهد شد و به دلیل وجود «دست برتر» و «ابتکار عمل مؤثر»، روند پیروزی مردم منطقه با استحکام به پیش خواهد رفت ولی در قبال سیاست «مفت کردن انرژی» و به یک سوم رساندن قیمت انرژی، باید پاسخ های ویژه ای در نظر گرفت.
این پاسخ ها می تواند، 5 لایه و سطح را در برگیرند:1-
ممنوعیت سیاسی کردن مقوله نفت و «امنیت درآمد انرژی و مصرف انرژی»، یا برای همه و یا برای هیچکس.دشمنان و مخالفین امریکا و عربستان و امارات، آنقدر فراوان هستند که می توانند به خوبی، همه مسیرهای «انتقال انرژی به غرب» (تأکید می کنیم، انتقال انرژی به غرب) را ناامن نمایند. اگر اقتصاد و صنعت ویران غرب نیازمند نفت ارزان و مُفت است نباید انتظار داشته باشد که همه چیز به خوبی به پیش رود و فقط یکطرفه به تأمین امتیازها فکر کنند.
2-
ثبات سیاسی و امنیتی، مهمترین پاشنه آشیل دوستان امریکاست و این هم پیمانان مستبد، آنچنان آسیب پذیر هستند، که با افزایش سطح تنش ها، قابلیت تطابق دادن خود با وضعیت جدید را از دست خواهند داد. این پاسخ را نیز، طرف های باانگیزه فراوانی در عرصه منطقه و جهانی می توانند تولید کنند وما هم تماشاچی شاد، در این مناظر خواهیم بود.
3-
افزایش چالش های امریکا در عرصه جهانی، امریست که هر روز شاهد رشد فزاینده آن هستیم و امریکا به دلیل کاهش ابزارهای گذشته برای مداخله گری، با سطح جدیدی از تنش و چالش با بازیگران جهانی روبروست. این چالش ها صرفاً به مجموعه ای از کشورهای غیردوست امریکا محدود نمی شود و برملا شدن بسیاری از سیاست های امریکا در قبال دوستانش نیز، این فرصت را برای نحیف تر کردن بنیه امریکا تولید می کند . نمونه ان بحران اوکراین است که ظرفیت بالایی برای تولید ناهنجاریهای جدید برای امریکا در بر دارد.
4-
سیاست خاورمیانه ای امریکا، همان «اسب تروای» امریکا برای کسب جایگاهی جهانی است.اگر این اسب تروا، آنچنان که باید به پیش نرود و یا اساساً به پیش نرود، همه رویاهای امریکایی به کابوس مبدل می شود.
اگر امریکا در مدیریت سطح تنش با ایران، مرزهای قرمز را پشت سر گذاشته، باید شاهد «مُردن اسب تروای» خودباشد.5-
بسیاری از سیاست های امریکا زمانی قابل اجراست که محیط داخلی آن از ثبات و نگاه مشروعیت در «شریان های جامعه امریکایی» جاری باشد و «امریکا از درون» با «بحران هویت و مشروعیت» روبرو نباشد. این امواج درونی امریکا، اگر با امواج جدید و پرانرژی رزونانس تولید کنند، بنیان امریکا را متلاشی خواهند کرد. بحران مشروعیت، بحران هویت، بحران حاکمیت و حکومت، بحران بی اعتمادی به حاکمان و بحران های جدید و پیاپی، پیکره آمریکا را بسرعت خواهند فرسود.
اگر ادبیات لطیف دکتر روحانی و اصرار بر شرایط برد-برد وی (که اساساً معلوم نیست بر چه بنیانهایی استوار است و توافق با شیطان را میسر می داند!) برای کاخ سفید جذاب نیست، این 5 لایه را می توان نمونه ای از «راهبردهای پاسخ» تلقی کرد و بکارگرفت. کافی است امریکایی ها به خوبی درک کنند که، امنیت انتقال انرژی را تضمین نمی کنیم و سپس بازیگران زیادی وارد صحنه شوند و منطق «یا برای همه و یا هیچکس» را در سقفی «بدون مرز» اجرا کنند. آنگاه امریکا از اصرار خود و خادمان مجانی در دیکتاتوری های منطقه سودی نخواهد برد و منطق «هزینه-فایده»، شرایط جدیدی برای انها تولید خواهد کرد.
*هادی محمدی