سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز

پایگاه ویکی‌لیکس فاش کرد که عربستان با ارسال یک میلیارد دلار به سودان از آن خواست روابط خود با جمهوری اسلامی ایران را قطع کند.
 پایگاه ویکی‌لیکس فاش کرد که عربستان با ارسال یک میلیارد دلار به سودان از آن خواست روابط خود با جمهوری اسلامی ایران را قطع کند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری پانوراما الشرق الاوسط، پایگاه ویکی‌لیکس با انتشار یک سند در مورد تنش روابط تهران و خرطوم از نیمه دسامبر گذشته، فاش کرد که عربستان یک میلیارد دلار برای تنش روابط دو طرف خرج کرد.بنابر این سند عربستان در مقابل ارسال این مبلغ در قالب کمک به دولت سودان از آن خواست روابط خود با ایران را متوقف کند.
کارشناسان سیاسی در این باره گفتند که مشوق اقتصادی سیاست جدید رئیس جمهور سودان ناشی از مشوق های اقتصادی است، زیرا دولت وی با مشکلات مالی روزافزون روبه ور است که به نوبه خود ناآرامی‌های اجتماعی را به دنبال داشته است.

معاون وزیر خارجه روسیه اعلام کرد که روسیه بر این باور است که حزب الله دارای یک قدرت سیاسی سازنده و اساسی در لبنان است.
کد خبر: ۴۵۰۱۸۸
تاریخ انتشار:۲۶ آبان ۱۳۹۳ - ۲۲:۵۴-17 November 2014
معاون وزیر خارجه روسیه اعلام کرد که روسیه بر این باور است که حزب الله دارای یک قدرت سیاسی سازنده و اساسی در لبنان است.
به گزارش فارس، معاون وزیر خارجه روسیه اعلام کرد که روسیه بر این باور است که حزب الله دارای یک قدرت سیاسی سازنده و اساسی در لبنان است.
میخائیل بوگدانف ضمن تاکید بر حمایت سیاسی روسیه از لبنان در شرایط کنونی منطقه افزود: روسیه آماده همکاری با لبنان در زمینه نظامی است.
این دیپلمات ارشد روسیه با بیان اینکه حزب الله دارای قدرت سیاسی مهم در لبنان است، تاکید کرد: مسکو همچنین آماده است تا برای امنیت و ثبات لبنان و منطقه با حزب الله همکاری کند.
به گزارش المیادین، معاون وزیر خارجه روسیه همچنین به تحولات سوریه اشاره کرد و گفت: روسیه با دمشق و احزاب ملی مخالف سوریه روابط قوی دارد.
بوگدانف تصریح کرد: تغییر نظام سوریه نه تنها بحران این کشور را حل نخواهد کرد، بلکه منجر به ادامه درگیری‌ها و تنش در این کشور می شود.
وی در ادامه افزود: روسیه معتقد است که گفتگوی داخلی راه حل مناسب برای حل بحران سوریه است.معاون وزیر خارجه روسیه همچنین به رویدادهای فلسطین اشاره کرد و گفت: روسیه از حقوق ملت فلسطین حمایت مطلق می‌کند و بر ضرورت تحقق آشتی ملی تاکید دارد.

دانشکده جنگ نیروی زمینی آمریکا:
رویارویی بین‌المللی ادامه‌دار و رو به وخامت بر سر برنامه هسته‌ای ایران از اهمیت بالایی برخوردار است و می‌تواند پیامدهایی را برای وضعیت ژئوپلیتیکی منطقه خلیج‌فارس به همراه داشته باشد و هرچند که انواع تحریم‌ها علیه ایران به کار برده شد اما این بدان معنا نیست که ایران آنگونه که انتظار می‌رفت ضربات اقتصادی شدیدی را در نتیجه تحریم‌ها متحمل شده است.
گروه جنگ نرم مشرق- دانشکده جنگ نیروی زمینی ارتش آمریکا، به عنوان یک سازمان نظامی در مقاله‌ای بلند به بررسی اوضاع و احوال کنونی خلیج فارس پرداخته و ضمن بازبینی تاریخی این منطقه ژئوپلیتیک بسیار مهم دنیا اولویت‌های کنونی و آینده برای سیاست‌های آمریکا را مورد بررسی قرار داده و وضعیت سیاسی و نظامی و اقتصادی کشورهای حوزه خلیج فارس را مورد نظر قرار داده و پیشنهاداتی را نیز ارائه کرده است. آنچه که در ادامه می‌آید ترجمه این مقاله است:

«بن‌بست کنونی بر سر توسعه فناوری‌های هسته‌ای و موشکی ایران اهمیت همکاری‌های امنیتی میان آمریکا و کشورهای عرب حوزه خلیج‌فارس را برجسته‌تر کرده است. با این وجود، افزایش توان اقتصادی و قاطعیت سیاسی برخی از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج [فارس] با شکنندگی سیاسی بالقوه این کشورها همراه شده است و به همین خاطر آمریکا باید حساسیت بیشتری نشان داده و تداوم همکاری‌های امنیتی خود با این کشورها را تضمین کند.

تغییرات گسترده ژئوپلیتیکی خلیج‌فارس از اوایل دهه 2000 به بعد باعث شده‌اند تا چالش‌های فراوانی پیش روی سیاست خارجی و رویکرد نظامی آمریکا قرار بگیرد. با تداوم بی‌ثباتی داخلی در عراق و منزوی کردن ایران در طول 10 سال گذشته، بر اهمیت ژئوپلیتیکی شورای همکاری خلیج [فارس] به شدت افزوده شده است؛ قدرت عظیم اقتصادی کشورهای عضو شورا در کنار برخورداری این کشورها از باثبات‌ترین نظام‌های سیاسی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نیاز به همکاری‌های امنیتی نزدیک میان آمریکا و شورای همکاری خلیج [فارس] را ضروری می‌سازد.

تحریم‌ها موفقیتی برای تعلیق برنامه هسته‌ای ایران نداشته‌اند/// در حال ویرایش///

پس از پایان جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد، کشورهای حوزه خلیج‌فارس از اهمیت جغرافیایی نزد آمریکا و شوروی برخوردار شدند. نقش این کشورها در زمینه تولید نفت و ارزش جغرافیایی ـ راهبردی آنها به عنوان نقطه اتصال اروپا، آسیای جنوب شرقی، و آسیای مرکزی باعث شد تا رقابت میان آمریکا و جمهوری‌های سوسیالیستی شوروی تشدید شود. از همان مراحل ابتدایی، ایران و عراق به بخش مهمی از نظام امنیتی منطقه تبدیل شدند. هر دوی این کشورها پرجمعیت بودند، از لحاظ جغرافیایی کشورهای بزرگی محسوب می‌شدند، و از اقتصادهای توسعه‌یافته و نیمه‌صنعتی برخوردار بودند. اکثر شیخ‌نشین‌های کوچک‌تر و بیابانی اما از وسعت جغرافیایی و جمعیت کمی برخوردار بودند و در طول دهه 1950 همچنان جوامعی روستایی محسوب می‌شدند.

به همین دلیل، روابط آمریکا با کشورهایی که بعدها شورای همکاری خلیج [فارس] را تشکیل دادند بر مبنای منافع این کشور در ایران و عراق تعریف می‌شدند. در طول دهه 1950 یک نظام امنیتی پیچیده در منطقه خلیج‌فارس شکل گرفت که در قالب آن سه رقیب واقعی بر سر دستیابی به برتری سیاسی در منطقه با یکدیگر رقابت می‌کردند. این کشورها عبارت بودند از ایران، عراق و عربستان. ایران و عراق از پیشینه تثبیت یافته سیاسی ـ اجتماعی، اقتصادهای قوی و تحت سلطه صنایع نفت، و بیشترین درصد جمعیت منطقه برخوردار بودند. جمعیت این دو کشور تا سال 1960 به 5/35 میلیون نفر بالغ می‌شد. عربستان نیز دارای حکومت سلطنتی بوده و به بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت در منطقه تبدیل شده است.

منافع آمریکا و انگلیس در آن زمان بر مبنای نظام‌های سلطنتی موروثی عربستان و ایران استوار بودند. شاه ایران (که بعدها در سال 1979 سرنگون شد) در آن زمان از روابط باثباتی با آمریکا و انگلیس برخوردار بود و همانند عربستان تا حدودی به حمایت‌های نظامی متحدان غربی‌اش وابسته بود. در طول دهه 1960، آمریکا در راستای کسب اطمینان از ثبات نظام امنیتی منطقه یک سیاست دوگانه اتخاذ کرد. ایران و عربستان که هر دو جزء قدرت‌های بزرگ و نوظهور منطقه بوده و از روابط محکمی با آمریکا و دولت‌های غربی برخوردار بودند بر منطقه تسلط داشتند و عوامل بالقوه تهدیدآمیز را به حاشیه رانده بودند. رقابت میان ایران و عربستان همچنین متضمن این بود که هیچیک از این دو کشور در مقایسه با دیگری به قدرت بیشتری دست نمی‌یافت و این موضوع با تفاوت‌های مذهبی ـ فرقه‌ای میان عربستان سنی و سنت‌گرا و ایران شیعه همخوانی داشت (هرچند ایران در آن زمان به سمت سکولاریسم متمایل بود).

پس از آنکه عراق در دوران حکومت‌های نظامی گوناگون گرفتار ناآرامی‌های سیاسی در داخل شد ایران و عربستان از لحاظ سیاسی و اقتصادی به قوی‌ترین کشورهای منطقه تبدیل شدند. اما انقلاب ایران در سال 1979 به سرنگونی شاه و روی کار آمدن حکومت روحانیون شیعه منجر شد. این امر بهحذف ناگهانی یکی از متحدان کلیدی آمریکا انجامید و ایران از یک کشور دنباله‌رو آمریکا به یکی از سرسخت‌ترین دشمنان این کشور تبدیل شد (آیت‌الله خمینی از آن زمان به بعد آمریکا را «شیطان بزرگ» نامید.). «جیمی کارتر» رئیس‌جمهور وقت آمریکا با اشاره تلویحی به شوروی اظهار داشت که «هرگونه تلاش از طرف نیروهای بیرونی جهت کنترل منطقه خلیج‌فارس به‌مثابه حمله به منافع حیاتی آمریکا بوده و چنین حمله‌ای با اتخاذ تدابیر لازم، از جمله نیروی نظامی، دفع خواهد شد.» «کارتر» ظاهراً این واقعیت را نادیده گرفته بود که مهم‌ترین تهدیداتی که متوجه منطقه بودند از «نیروهای بیرونی» نشأت نمی‌گرفتند؛ چالش‌های امنیتی عمده در منطقه از دهه 1980 به بعد همگی از تکاپوی منطقه‌ای نشأت گرفته‌اند.

جنگ هشت‌ساله میان ایران و عراق در دهه 1980 به قیمت جان بیش از یک میلیون انسان تمام شد. در جریان این جنگ، کل شبه‌جزیره عرب متوجه قابلیت‌های مخرب نزاع‌های سیاسی در منطقه شدندو این موضوع را تشخیص دادند که عملاً حتی مهم‌ترین متحدان غرب در منطقه، یعنی عربستان و کویت، نیز در معرض تهدید نظامی قرار دارند. ایجاد شورای همکاری خلیج [فارس] اولین واکنش حکومت‌های سلطنتی منطقه به این تهدیدات بود، حتی با اینکه راهبرد بلندمدت این شورا بر مبنای همکاری‌های اقتصادی استوار بود و نه همکاری‌های نظامی. هدف از تشکیل این شورا آن بود که به جای رویارویی نظامی با دو همسایه خشمگین شمالی نسبت به ایجاد امنیت در قالب شکل‌گیری یک اتحادیه اقدام گردد و در عین حال از ایجاد یک اتحادیه تحت سلطه سیاسی و نظامی عربستان اجتناب شود.

تجاوز عراق به کویت و به دنبال آن وقوع جنگ اول خلیج‌فارس در سال‌های 1990 و 1991 باعث بالا گرفتن منازعه نظامی در منطقه شد و این واقعیت را اثبات کرد که نمی‌توان به ایران، یا عراق تحت حاکمیت سنی‌ها، به عنوان ضامن ثبات در منطقه ـ یا به عنوان متحدان سیاسی قدرت‌های غربی ـ تکیه کرد. قابلیت‌های نظامی بسیار محدود شورای همکاری خلیج [فارس] جهت دفاع از خود از جمله نگرانی‌های این شورا محسوب می‌شد. آمریکا جهت جبران این نقیصه نه تنها در راستای دفاع از کویت بلکه همچنین در راستای محافظت از حکومت‌های سلطنتی منطقه در برابر پیشروی عراق به اولین اقدام نظامی خود در منطقه دست زد. این اقدام آمریکا در عین حال که اوج روابط نظامی میان آمریکا و شورای همکاری خلیج [فارس] را به نمایش می‌گذاشت همچنین نشان‌دهنده شکست کامل پارادایم‌های امنیتی سابق بود که بر مبنای برتری ایران و عربستان شکل گرفته بودند.

سیاست آمریکا در دوران ریاست جمهوری «کلینتون» از سیاست دوگانه فاصله گرفته و به سمت سیاست مهار عراق و ایران متمایل شد. عراق و ایران هر یک به دنبال یک دهه جنگ چه از لحاظ نظامی و چه از لحاظ اقتصادی تضعیف شده بودند. عراق همچنین علی‌رغم بقای حکومت صدام اما در پی شکست از آمریکا و نیروهای آمریکایی ضربات سنگینی متحمل شد. از آنجا که هر دو همسایه شمالی به میزان زیادی تضعیف شده بودند کشورهای عضو شورای همکاری خلیج [فارس] به مهم‌ترین متحدان سیاسی آمریکا تبدیل شدند و آمریکا با همه این کشورها روابط دوجانبه نزدیکی برقرار کرد. روابط نظامی میان آمریکا و شورا در پی جنگ خلیج‌فارس بیش‌ازپیش تقویت شد. چند کشور عضو شورا با آمریکا قراردادهای نظامی دوجانبه امضا کردند. بحرین در سال 1991، قطر در سال 1992، و امارات در سال 1994 مبادرت به انعقاد چنین قراردادهایی کردند. به دنبال آن قراردادهایی در رابطه با استقرار دائم نیروهای نظامی آمریکا در پایگاه‌های نظامی در منطقه منعقد شدند و ارائه آموزش‌های نظامی به نیروهای نظامی عربستان، بحرین و امارات را امکان‌پذیر ساختند. از اوایل دهه 1990 به بعد کشورهای عضو شورای همکاری خلیج [فارس] به یکی از ارکان نظامی عمده سیاست خارجی آمریکا نه تنها در منطقه بلکه فراتر از منطقه تبدیل شده‌اند.

تحریم‌ها موفقیتی برای تعلیق برنامه هسته‌ای ایران نداشته‌اند/// در حال ویرایش///

برای نمونه، کشورهای عضو شورا زیرساخت‌ها و امکانات حمل‌ونقلی مورد نیاز را در سطح منطقه، از جمله در افغانستان، در اختیار آمریکا قرار می‌دهند. نیروهای نظامی آمریکا به پایگاه‌های کلیدی مانند پایگاه هوایی الظفره در امارات، کمپ عارف جان در کویت، پایگاه هوایی العدید در قطر، و پایگاه پشتیبانی دریایی در بحرین دسترسی دارند. کویت میزبان 15000 نیروی آمریکایی است؛ قطر 7300 نیروی آمریکایی را در خود جای داده است؛ و امارات از 3000 نیروی آمریکایی میزبانی می‌کند. همه کشورهای عضو شورا از نقش تدارکاتی برخوردارند و به برگزاری دوره‌های آموزشی و ارائه پشتیبانی تدارکاتی در راستای انجام عملیات‌های منطقه‌ای می‌پردازند. چند عضو شورا از جمله کویت و امارات نیز میزبان سامانه‌های موشکی پاتریوت آمریکا هستند. کشورهای شورا همچنین به بازار اصلی فروش تسلیحات نظامی آمریکا تبدیل شده‌اند. بین سال‌های 2007 و 2010، آمریکا مجموعاً 7/26 میلیارد دلار تسلیحات و خدمات دفاعی به کشورهای عضو شورای همکاری خلیج [فارس] صادر کرد که این میزان بیش از میزان صادرات اسلحه به دیگر نقاط دنیا بود. گزارش‌های مربوط به سال مالی 2011 نشان می‌دهند که آمریکا هواپیماهای جنگنده به ارزش 4/29 میلیون دلار به عربستان فروخته است که بزرگ‌ترین معامله فروش سلاح در تاریخ آمریکا بوده و شورای همکاری خلیج [فارس] را به یک مشتری بزرگ نظامی تبدیل کرده است.

ایران و سیاست تسلیحات هسته‌ای

رویارویی بین‌المللی ادامه‌دار و رو به وخامت بر سر برنامه هسته‌ای ایران نیز از اهمیت بالایی برخوردار است و می‌تواند پیامدهایی را برای وضعیت ژئوپلیتیکی منطقه خلیج‌فارس به همراه داشته باشد. ایران بیش از 40 سال به دنبال دستیابی به قدرت هسته‌ای بوده است و این امر به قبل از روی کار آمدن جمهوری اسلامی برمی‌گردد. آمریکا از اواسط دهه 1970 تاکنون بارها سوءظن خویش مبنی بر احتمال وجود یک برنامه مخفیانه تسلیحات هسته‌ای در ایران را مطرح کرده است. این ادعاها عمدتاً بر اساس گزارش‌های دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا مطرح شده‌اند. در طول جنگ میان ایران و عراق در دهه 1980 و همچنین در اواسط دهه 1990 دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا اعلام کردند که ایران «فعالانه به دنبال دستیابی به قابلیت تولید تسلیحات هسته‌ای است و اگر از کمک‌های خارجی شایانی برخوردار گردد تا اواخر دهه حاضر قادر خواهد بود سلاح هسته‌ای تولید کند.» ایران بارها گفته است که برنامه هسته‌ای‌اش از اهداف غیرنظامی برخوردار است. بحث کنونی بر سر برنامه هسته‌ای ایران در سال 2003 بالا گرفت. در آن زمان یک سازمان ایرانی در تبعید ادعا کرد که ایران اقدام به ساخت تأسیسات هسته‌ای کرده است و ساخت تأسیسات مذکور را به بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که یک سال قبل‌تر از ایران دیدن کرده بودند اعلام نکرده است. برخی از این ادعاها که بعداً معلوم شد بی‌پایه و اساس بوده‌اند توجه مجامع بین‌المللی را به خود جلب کردند و بازرسان آژانس بار دیگر از سایت‌های مربوطه دیدن کردند. در گزارش این بازرسان آمده بود که ایران «دست به فعالیت‌های مخفیانه هسته‌ای گوناگونی زده است و برخی از این اقدامات ناقض توافق ایران بر سر تدابیر حفاظتی هستند» که از جمله آنها می‌توان به جداسازی پلوتونیوم، غنی‌سازی اورانیوم، تبدیل مواد هسته‌ای، و وارد کردن ترکیبات اورانیومی گوناگون اشاره کرد. توافقات بعدی با آژانس و گروه 3 (انگلیس، فرانسه، و آلمان) منجر به تعلیق فعالیت‌های غنی‌سازی ایران شد، اما با انتخاب محمود احمدی‌نژاد به ریاست جمهوری در ماه اوت 2005 نظرات در ایران تغییر کرد و فعالیت‌های غنی‌سازی بار دیگر از سر گرفته شدند.

از آن زمان تاکنون روابط ایران با آمریکا و دیگر نهادهای بین‌المللی نظیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همواره رو به وخامت بوده است و علاوه بر تحریم‌های تسلیحاتی که آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی از اواسط دهه 1980 علیه ایران وضع کرده‌اند تحریم‌های جدیدی نیز به‌تدریج علیه این کشور وضع شدند. در ماه ژوئیه 2010، کنگره آمریکا قانون موسوم به «قانون جامع تحریم ایران، پاسخگویی، و کاهش سرمایه‌گذاری» را به تصویب رسانید. این قانون در واقع قانون تحریم‌های ایران که در سال 1996 به تصویب رسیده بود را اصلاح کرده و گسترش داده است. در همان ماه، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه 1929 را به تصویب رسانید که چهارمین قطعنامه تحریمی علیه ایران محسوب می‌شد. در پی آن تحریم‌های بیشتری در ماه نوامبر 2011 توسط آمریکا و در ماه جولای 2012 توسط اتحادیه اروپا وضع شدند. تحریم‌های جدید صادرات نفت ایران را هدف گرفته بودند تا بدین ترتیب از فعالیت‌های غنی‌سازی ایران ممانعت به عمل آید. ایران در نتیجه تحریم‌ها چه از لحاظ سیاسی و چه از لحاظ اقتصادی منزوی شده است، به ویژه از سال 2012 که تحریم‌های نفتی به اجرا درآمدند. البته این بدان معنا نیست که ایران آنگونه که انتظار می‌رفت ضربات اقتصادی شدیدی را در نتیجه تحریم‌ها متحمل شده است. با اینکه گزارش شده است که ایران به ویژه از زمان آغاز تحریم‌های بخش انرژی در اوایل سال 2013 منابع درآمدی مهمی را از دست داده است، اما گزارش‌های مختلفی نشان می‌دهند که اقتصاد این کشور به‌هیچ‌وجه در آستانه فروپاشی نیست. تداوم صدور نفت ایران به بازارهای مهم آسیایی از جمله چین، هند، و کره جنوبی شاهدی بر این ادعاست. این کشورها از میزان واردات نفت خود از ایران کاسته‌اند اما علی‌رغم تحریم‌ها روابط تجاری خود را با این کشور حفظ کرده‌اند. تحریم‌ها در راستای وادار ساختن ایران به تعلیق برنامه هسته‌ای‌اش موفقیت چندانی نداشته‌اند، اما تشدید نظام تحریم‌ها ظاهراً بر شدت انزوای سیاسی و اقتصادی ایران در داخل و خارج از منطقه خلیج‌فارس افزوده‌اند.

تحریم‌ها موفقیتی برای تعلیق برنامه هسته‌ای ایران نداشته‌اند/// در حال ویرایش///

از دیدگاه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج [فارس]، مسئله هسته‌ای ایران نه تنها یک چالش ژئوپلیتیکی بزرگ است بلکه تهدیدی جدی برای ثبات منطقه در بلندمدت محسوب می‌شود. یک ایران مسلح به تسلیحات هسته‌ای باعث نگرانی این کشورها می‌شود حتی با اینکه اکثر کشورهای حوزه خلیج‌فارس (علی‌رغم نظام تحریم‌های بین‌المللی) یک راهبرد تنش‌زدا اتخاذ کرده‌اند و علی‌رغم اینکه احتمال حمله هسته‌ای مستقیم ایران به کشورهای عضو شورا نسبتاً ناچیز است (حمله هسته‌ای ایران به این کشورها احتمالاً بر خود ایران نیز تأثیر می‌گذارد، زیرا ایران از لحاظ جغرافیایی به این کشورها نزدیک است). با این حال، وجود تسلیحات هسته‌ای در ایران ممکن است باعث شود کسانی در کشورهای عضو شورا خواهان دست زدن به اقدام متقابل در قالب توسعه یک برنامه تسلیحات هسته‌ای شوند و در نتیجه رقابت بر سر دستیابی به تسلیحات هسته‌ای در منطقه اتفاق خواهد افتاد. چنین چیزی از دید بسیاری از ناظران منطقه‌ای می‌تواند به طور بالقوه باعث ایجاد بی‌ثباتی در منطقه شود.

رقابت منطقه‌ای بر سر تسلیحات هسته‌ای باعث می‌شود آمریکا در راستای اتخاذ یک سیاست مناسب با هیچ گزینه‌ای مواجه نباشد. آمریکا اگر در این زمینه حمایت سیاسی و فناورانه از کشورهای منطقه به عمل آورد خود نیز عملاً در رقابت تسلیحاتی نقش خواهد داشت. چنین چیزی باعث ایجاد شکاف با ایران شده و در نتیجه ایران مجبور می‌شود به سمت طیف‌های سیاسی دیگر از روسیه گرفته تا چین و کره شمالی متمایل گردد. خودداری آمریکا از حمایت از دستیابی کشورهای عضو شورا به تسلیحات هسته‌ای باعث می‌شود واشنگتن با سناریوی فوق مواجه نگردد، اما این امر احتمالاً باعث ایجاد شکاف میان آمریکا و متحدانش در شورای همکاری خلیج [فارس] می‌شود. در نتیجه، این کشورها خودشان در راستای دستیابی به فناوری‌های مربوطه به سمت شرکای دیگر متمایل می‌شوند و آمریکا را به عنوان یک شریک کلیدی در حوزه امنیت به حاشیه می‌رانند. هر دوی این سناریوها به جای اینکه به تقویت ثبات منطقه‌ای کمک کنند در بلندمدت باعث تضعیف ثبات در منطقه می‌شوند. با این حال، مهم‌ترین نگرانی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج [فارس] شاید تبعات جغرافیایی ـ راهبردی ناشی از بالا گرفتن تنش میان قدرت‌های بیرونی و از جمله حمله نظامی آمریکا و اسرائیل به ایران باشد. ایران از لحاظ جغرافیایی در نزدیکی امارات، قطر، و بحرین قرار دارد و فاصله این کشور با کشورهای عضو شورا در نزدیک‌ترین قسمت به حدود 40 کیلومتر می‌رسد. خلیج‌فارس از نظر ایران و کشورهای عضو شورا یکی از مناطق مهم تولید نفت و گاز است و تنگه هرمز نیز مهم‌ترین مسیر کشتی‌رانی به شمار می‌رود. نزدیک به 90 درصد صادرات نفت خلیج‌فارس از طریق تنگه هرمز صورت می‌گیرد. آسیا، اروپا و آمریکا از جمله مشتریان مهم نفت خلیج‌فارس محسوب می‌شوند. حملات نظامی علیه ایران حتی اگر زیرساخت‌های زمینی را هدف قرار دهند احتمالاً باعث مسدود شدن تنگه هرمز به دلایل امنیتی خواهند شد و در نتیجه صدور بخش اعظم نفت و گاز تولیدشده در منطقه خلیج‌فارس متوقف خواهد شد.

ایران خود بارها تهدید کرده است که در صورت وضع تحریم‌های بیشتر یا مواجهه با حملات نظامی تنگه هرمز را مسدود خواهد کرد. این امر احتمالاً از طریق مین‌گذاری دریایی صورت گرفته و مانع عبور نفت‌کش‌ها از این تنگه خواهد شد. در نتیجه، بازارهای نفت در بیرون از منطقه و همچنین صادرات نفت و گاز کشورهای عضو شورای همکاری خلیج [فارس] تحت تأثیر قرار خواهند گرفت. حتی اگر یک حمله نظامی محدود علیه ایران صورت گرفته و تنگه هرمز تنها به مدت چند روز مسدود گردد باز هم تبعات آن در کوتاه‌مدت و بلندمدت ناگوار خواهد بود، زیرا کشورهای منطقه به خاطر توقف صادرات نفت و گاز خسارات مالی فراوانی را متحمل می‌شوند و ارزیابی مجدد مخاطرات سیاسی ضروری می‌گردد. در بدترین سناریویی که می‌تواند شکل گیرد، ایران به طور دائم به یک کشور ضعیف تبدیل شده و با هرج‌ومرج‌های سیاسی مشابه هرج‌ومرج‌های عراق مواجه خواهد شد. در نتیجه، حکومت‌های سلطنتی منطقه خلیج‌فارس با مشکل بی‌ثباتی در دو کشور همسایه مواجه خواهند شد.

اما کشورهای عضو شورای همکاری خلیج [فارس] در معرض دیگر شیوه‌های گسترش نفوذ ایران نیز قرار دارند که از جمله آنها می‌توان به نفوذ ایران بر شیعیان ساکن این کشورها اشاره کرد. بحرین دارای یک اکثریت بزرگ شیعه است و اقلیت‌های کوچکی از شیعیان نیز در عربستان و امارات زندگی می‌کنند.

ایران سرکش و نافرمان از طریق تحریک جوامع شیعه ساکن کشورهای شورای همکاری خلیج [فارس] اقدام به ایجاد ناآرامی‌های داخلی در این کشورها می‌کند. این امر مدت‌هاست مایه نگرانی بسیاری از کشورهای حوزه خلیج‌فارس شده است و ممکن است به منشأ اصلی بروز نارضایتی در دو سوی این پهنه آبی تبدیل شود. همه این سناریوها نشان می‌دهند که این منطقه جغرافیایی کوچک در صورت بالا گرفتن نزاع میان ایران و بازیگران بیرونی بسیار آسیب‌پذیر می‌گردد؛ برای کشورهای عضو شورا و همچنین آمریکا به عنوان متحد کلیدی شورا نیز انتخاب یک راهبرد مناسب در قبال ایران آسان نخواهد بود.

درس‌ها و گزینه‌های در ارتباط با راهبرد آمریکا در قبال شورای همکاری خلیج [فارس]

نظام امنیتی متغیر منطقه خلیج‌فارس در کنار تداوم بی‌ثباتی در عراق، خطر تبدیل ایران به یک قدرت هسته‌ای، و تقویت قدرت اقتصادی شورای همکاری خلیج [فارس] (از جمله تقویت قدرت اقتصادی کشورهایی فراتر از عربستان که سابقاً از سلطه اقتصادی بر شورا برخوردار بود) همگی نمایانگر این هستند که نقش آمریکا به عنوان یک شریک سیاسی و نظامی نیز در حال تغییر بوده و احتمالاً همچنان دستخوش تغییر خواهد شد. سیاست مبتنی بر دکترین «دوگانه» و همچنین سیاست «مهار دوسویه» به نظر نتوانسته‌اند ثبات منطقه را تضمین کنند و در عین حال حملات 11 سپتامبر نشان دادند که راهبرد سیاسی آمریکا جهت تأمین امنیت خویش نه تنها در منطقه خلیج‌فارس بلکه در کل خاورمیانه با محدودیت‌هایی مواجه هستند.

تداوم همکاری کشورهای آسیایی با ایرانِ تحت تحریم تلویحاً به معنای افزایش نفوذ آسیایی‌ها بر کشورهایی است که تحت تأثیر دیپلماسی آمریکا قرار ندارند. از این لحاظ، میانجی‌گری کشورهای آسیایی میان کشورهای دو سوی خلیج‌فارس و گسترش روابط با کشورهای مذکور احتمالاً در طول سال‌های آتی از اهمیت بیشتری برخوردار می‌گردد و در نتیجه سیاست خارجی آمریکا باید به گونه‌ای سازنده با این واقعیت کنار آید.

آیا زمان ایجاد سازوکارهای امنیتی در منطقه فرا رسیده است؟

یکی از استدلال‌های مطرح‌شده این است که بهترین راه تأمین امنیت منطقه خلیج‌فارس ایجاد یک ائتلاف امنیتی منطقه‌ای از طریق تقویت شورای همکاری خلیج [فارس] است تا بدین طریق بتوان همکاری‌های امنیتی دوجانبه را تقویت کرد و یا اینکه ائتلافی ایجاد شود که علاوه بر کشورهای عضو شورا کشورهای دیگر را نیز شامل شود. یک مکانیسم پیشنهادی عبارت است از ایجاد یک ائتلاف به شیوه ائتلاف هلسینکی که هدفش ایجاد مکانیسم‌های حل‌وفصل منازعات منطقه‌ای و کاهش تنش‌های منطقه‌ای باشد. چنین ائتلافی می‌تواند شامل کشورهای عضو شورای همکاری خلیج [فارس] و همچنین عراق، ایران، و یمن باشد و همه این کشورها را تحت یک پوشش سازمانی مشابه پوشش سازمانی ائتلاف منطقه‌ای انجمن ملل آسیای جنوب شرقی (آسه آن) قرار دهد و البته بیش از این انجمن بر همکاری‌های امنیتی و نظامی متمرکز گردد.

با این وجود، با توجه به خصومت‌های جاری میان ایران و برخی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج [فارس] شکل‌گیری چنین ائتلافی شاید واقع‌گرایانه نباشد و در آینده قابل پیش‌پینی امکان ایجاد آن وجود ندارد. از یک سو، مواضع قاطع دیپلماتیک و امنیتی ایران در منطقه خاورمیانه مایه نگرانی کشورهای عضو شوراست. از سوی دیگر، حضور نیروهای نظامی آمریکا در منطقه خلیج‌فارس تنها باعث می‌شود ایران بیش‌ازپیش احساس خطر کند. احتمال همکاری میان عربستان و ایران همچنان بسیار ناچیز است. تلاش‌های ایران و عربستان جهت نزدیک شدن به یکدیگر در گذشته نتوانسته‌اند از سطح تنش‌ها میان این دو کشور بکاهند. این دو کشور از ایدئولوژی‌های متفاوتی برخوردارند، بر سر گسترش نفوذ خود در منطقه با یکدیگر رقابت می‌کنند، و در بسیاری از جنگ‌های نیابتی شرکت کرده‌اند.»

کنترل ذهن برای بهره کشی‌جنسی؛
از مهم‌ترین اقداماتی که در این اماکن صورت می‌گرفت جشن‌های تجاوز به عنف و شکنجه جمعی و نوع خاصی از عملیات تحت عنوان صید انسان بود. اوبراین همچنین توضیح می‌دهد که از وی به عنوان برده جنسی در جشن‌های شیطان پرستی و بوهیمی که سران ایالات متحده و برخی دیگر از کشورهای جهان در آن حضور داشتند، استفاده شده است.
صید انسان؛ جشن تجاوز به عنف و شکنجه دسته‌جمعی/ از ارتباط جنسی با هیلاری تا مصرف کوکائین با بیل کلینتون/ در حال تکمیل شدنگروه بین‌الملل مشرق - برنامه "UK-ULTRA" یا مونارک برای کنترل ذهن و به بردگی کشاندن زنان و کودکان فعالیتی اساسی است که سازمان‌ جاسوسی مرکزی آمریکا (سی آی ای) در دهه‌های اخیر به صورت محرمانه آن‌ را دنبال می‌کند. برنامه یو کا اولترا طرحی برای از بین بردن شخصیت واقعی انسان است که با استفاده از شوک‌های الکتریکی و ایجاد برنامه‌های شخصیتی متنوع در ذهن فردی اجرا می شود که شخصیت واقعی وی به سرقت رفته است. 

این برنامه سیا را قادر می‌سازد تا فرد مذکور را بر اساس برنامه‌های کاری خود برای هر اقدام مشخصی آماده کند. این همان برنامه‌ای است که برای آماده‌سازی عناصر انتحاری جهت انجام ترورهای مختلف به کار گرفته می‌شود. 

پیشینه طرح کنترل ذهن در سازمان سیا

سازمان جاسوسی آمریکا در سال 1947 تحت عنوان قانون امنیت ملی این کشور تأسیس شد، یکی از زمینه‌هایی که این سازمان مطالعات خود را در مورد آن‌ آغاز کرد موضوع کنترل ذهن بود. 

آمریکایی‌ها مدعی هستند که این برنامه را در واکنش به موارد مشابه این طرح از سوی اتحادیه جماهیر شوروی و چین و کره شمالی برای کنترل ذهن به کار گرفته اند.
 سازمان سیا اولین برنامه در این راستا را در سال 1950 تحت عنوان "بِلو بِرد" دنبال کرد. برنامه یو کا اولترا رسماً در سال 1953 آغاز شد و در سال 1964 به ظاهر متوقف گشت. 

در سال 1973 و بعد از درز برخی اطلاعات از تحقیقات انجام شده، ریچارد هلمز رئیس وقت سازمان سیا دستور داد که هر نوع سابقه‌ای درباره این برنامه جاسوسی از بین برده شود.

صید انسان؛ جشن تجاوز به عنف و شکنجه دسته‌جمعی/ از ارتباط جنسی با هیلاری تا مصرف کوکائین با بیل کلینتون/ در حال تکمیل شدن

کتاب "تحول آمریکا" نوشته "کتی اوبراین" داستان کامل و واقعی یکی از قربانیان این آزمایش‌ها است و نویسنده کتاب و دخترش "کِلی" قربانی آن بوده اند. آن‌ها البته این بار قبل از اینکه عقل خود را به صورت کامل از دست دهند، یا بعد از پایان آزمایش‌های انجام شده به قتل برسند، به دست "مارک فیلیپس" یکی از عناصر سابق سازمان اطلاعات آمریکا نجات پیدا کردند. در این کتاب اوبراین و فیلیپس مجموعه‌ای از واقعیت ها و مستندات را به همراه عکس‌های مختلف منتشر کرده و حجم تجاوزها انجام شده بر ضد حقوق بشر در مؤسسات امنیتی آمریکا را فاش کردند. آن‌ها در همین راستا جنایت‌های دولت‌های مختلف آمریکا بر ضد شهروندان خود و غیرنظامیان دیگر کشورهای دنیا را نیز افشا کردند. 


نظم نوین جهانی و جنایت و فحشا

صید انسان؛ جشن تجاوز به عنف و شکنجه دسته‌جمعی/ از ارتباط جنسی با هیلاری تا مصرف کوکائین با بیل کلینتون/ در حال تکمیل شدناین کتاب از 37 فصل تشکیل شده و دو بخش دارد، بخش اول را مارک فیلیپس نوشته که 4 فصل دارد و بخش دوم نوشته کاترین اوبراین در مورد همین موضوع است. 

اهمیت این کتاب تنها از آنجا نیست که در مورد اقدامات غیر انسانی سازمان جاسوسی مرکزی آمریکا صحبت می‌کند، بلکه اهمیت آن در اینجاست که واقعیت‌ها و جزئیاتی از پناه بردن آمریکا و سران آن به تمامی ابزارهای مشروع و نامشروع برای تحمیل سیطره خود در جهان و تقویت ارکان نظم نوین جهانی را افشا می‌نماید.
 شاید بتوان گفت پروژه "یو کا اولترا" که اخیراً فاش شده یکی از مهم‌ترین ابزارهای این کشور برای مهار علم در راه رسیدن به تسلط بر عقل انسانی با استفاده از تسلط بر مجاری اطلاعاتی و نشر اکاذیب باشد که منجر به رواج هرج ‌و مرج و بی‌ثباتی در جوامع هدف می‌شود. 

در بخش اول از این کتاب مارک فیلیپس به تعریف اصطلاحی کنترل ذهن می‌پردازد و نحوه کار سازمان‌های جاسوسی برای تسلط بر ذهن و خدشه وارد کردن حقوق انسان را تشریح می کند. 

وی در این زمینه از تسلط بر مجاری ورودی اطلاعاتی انسان‌ها آغاز کرده و در ادامه به روند شست‌وشوی کامل مغز و تسلط بر تمامی روش‌های رفتاری و تفکر فرد می‌رسد و در نهایت تأکید می‌کند که این روش‌ها نتایج مورد نظر آمریکا در سطح کنونی جوامع هدف را تأمین می‌کند.

فیلیپس در صفحه 16 در این کتاب می‌نویسد: علم قدرت می‌آفریند و سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا همواره سعی دارد این قدرت را محرمانه نگه دارد و این از اولویت‌های کاری آنهاست. 

بنابراین از منظر کاری جاسوسان آمریکایی علم قدرت مخفی است، روزنامه نیویورک‌تایمز در گزارشی در سال 1971 به بررسی نتایج استراتژی محرمانه تاثیر فعالیت‌های مبهم شیطان پستی و سحر و جادو پرداخته و تأکید می‌کند که تا چه اندازه در ذهن کسانی که آن‌ها را دنبال می‌کنند، تأثیر دارد. این موضوع از حیث اهمیت در آن زمان جایگاه اول را در بررسی‌ها و مطالعات سازمان سیا داشته است.

فیلیپس در فصل دوم از بخش مربوط به خود به زندگی‌نامه خود و رسیدن از یک کارمند فروش به منصب کارشناسی در علوم کنترل ذهن و رفتار در سازمان جاسوسی مرکزی آمریکا پرداخته است. وی تأکید دارد که موضوع کنترل رفتارهای اصلی دشمنان یکی از مهم‌ترین مسائلی است که در محافل کاری سازمان سیا و دیگر مؤسسات امنیتی و نظامی آمریکا مورد بررسی قرار می‌گیرد. 


صید انسان؛ جشن تجاوز به عنف و شکنجه دسته‌جمعی/ از ارتباط جنسی با هیلاری تا مصرف کوکائین با بیل کلینتون/ در حال تکمیل شدنجنون، خشونت و فحشا ویژگی مطلوب سیا از جامعه آمریکا

وی می‌گوید که سه اتفاق مهم در زندگی اش افتاده که او را به درگیری با سازمان سیا کشانده است. یکی از این اتفاقات آشنایی او با آلکس هوستون یکی از مزدوران سازمان سیا در زمینه اقدامات زشت و غیر قانونی مانند قاچاق سلاح و پول‌شویی و قاچاق کودکان و صنعت ابتذال جنسی بوده است. موضوع دوم تخصص تقریباً نادری بود که فیلیپس در زمینه‌های تبلیغاتی و نحوه کنترل رفتار مخاطبان برای افزایش حجم فروش به دست آورد. 

سومین اتفاق مهم زندگی فلیکس ازدواجش با کتی فیلیپس یا همان کتی اوبراین بود. آن‌ها دختری به نام کِلی داشتند که هوستون وی و مادرش را به منطقه‌ای ناشناس در داخل آمریکا برد تا آزمایش‌های غیرانسانی خود را برای این دو و تعداد زیادی از شهروندان آمریکا و خارجی‌ها دنبال کند.


وی در تشریح جزئیات اقدامش برای فراری دادن کتی از مقر سازمان جاسوسی آمریکا و منطقه‌ای که آزمایش‌های مذکور در آنجا صورت می‌گرفت، مسائلی را ذکر می‌کند که نشانگر واقعیت اوضاع داخلی آمریکا و اقدامات دستگاه‌های اجرایی در دولت این کشور و مشکلات موجود در جامعه آمریکا از جمله فقدان بُعد انسانی در رفتار آن‌ها است . وی به عنوان مثال می‌نویسد : ما از جامعه‌ای فرار می‌کردیم که با مواد مخدر منتشر شده از سوی سازمان جاسوسی مرکزی آمریکا و تحت فشار فیلم‌های خشن و زشتی که محدودیتی برای آن‌ها وجود ندارد، دیوانه شده است.


انحرافات جنسی و زنا با محارم در آمریکا بیداد می‌کند

کتی اوبراین در بخش دوم از این کتاب به ذکر جزئیات تجربه وحشتناک خود در داخل ساختمان‌های سازمان جاسوسی مرکزی آمریکا اشاره کرده و در این راستا به برخی از حقائق مربوط به اقدامات غیر انسانی از فعالیت‌های این سازمان می‌پردازد. وی می‌نویسد: با اقدامات مربوط به کنترل ذهن تحت پروژه استبداد مشروع قدرت تسلط بر افکار ارادی و اختیاری خود را از دست داده بودم، دیگر نمی توانستم فکر کنم یا سوال بپرسم. 

تنها قادر بودم اقداماتی را انجام دهم که برای آن برنامه‌ریزی شده بودم . با وجود اینکه کسانی که به ذهن ما مسلط شده بودند در رفتارهای خود این‌گونه نشان می‌دادند که انسان‌های متفاوت یا شیاطین یا الهه ‌هایی هستند که بر من تسلط کامل دارند، اما تجربه من ثابت کرد که جانیان نظم نوین جهانی همچنان نمی‌توانند کنترل روح انسانی را در دست گیرند. 

وی توضیح می‌دهد که خشونت و مصیبت‌هایی که این تجربه برایش به دنبال داشته تا لحظه نوشتن این کتاب به پایان نرسیده و دخترش کلی نیز همچنان در حالت فقدان فکری و عقلی ناشی از آزمایش‌های سازمان سیا به سر می‌برد.

صید انسان؛ جشن تجاوز به عنف و شکنجه دسته‌جمعی/ از ارتباط جنسی با هیلاری تا مصرف کوکائین با بیل کلینتون/ در حال تکمیل شدن
اوبراین با نشان‌ دادن چهره بسیار زشت و منحرف آمریکا و جامعه این کشور می نویسد که انحرافات جنسی و زنا با محارم به اندازه‌ای در این کشور بالاست که حتی نویسنده این کتاب و برادرش نیز از سوی پدرشان با آن مواجه بودند. 

این اتفاقات آثار خشنی بر روی شخصیت آنها گذاشته و تا سنین بالا نیز با آنها همراه بوده است. وی می‌نویسد که دایی‌هایش به همان شکلی جان دادند که در جامعه آمریکا رواج دارد. "تِد" در حالی که آواره شده بود، در خیابان‌های میشیگان جان داد و "بومبار" دایی دیگرش نیز به علت اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی جان خود را از دست داد.

وی می‌نویسد که پدرش در صنعت ابتذال جنسی و قاچاق کودکان کار می‌کند و او نویسنده را به پروژه محرمانه مونارک که در محافل سازمان جاسوسی آمریکا با عنوان پروژه یو کا اولترا شناخته می‌شود، فرستاد. چرا که به این ترتیب می‌توانست به مصونیت قضایی دست پیدا کند و مقامات محلی و فدرالی از پیگرد جنایت‌هایی که او در زمینه انجام می‌داد، منع می‌شدند.

اوبراین می‌گوید که برخی از مهم‌ترین شخصیت‌هایی آمریکایی از جمله پاپ واندرگاگت و نمایندگان دولت‌های آمریکا از جمله جرالد فورد رئیس جمهور اسبق آمریکا در بالاترین سطوح ممکن چه در ابتدای شغل های خود یا در همان دوره مسئولیتشان در این اقدامات کثیف دست داشت.  


صید انسان؛ جشن تجاوز به عنف و شکنجه دسته‌جمعی/ از ارتباط جنسی با هیلاری تا مصرف کوکائین با بیل کلینتون/ در حال تکمیل شدنانحرافات جنسی روسای جمهور آمریکا و هیلاری کلینتون 

وی در ادامه به تشریح تجربه‌های خود در ضمن پروژه مونارک اشاره کرده و می‌نویسد که ماهیت آزمایش‌هایی که بر روی وی انجام می‌شد، برای کنترل ذهنی و رفتاری وی و واداشتن او به اقداماتی بود که در اختیار خودش نبود. این در حالی است که وی در هوشیاری کامل قرار داشت و فطرت انسانی‌اش با این اقدامات مخالف بود. 

از سوی دیگر عناصری که در این پروژه‌ها نظارت داشتند از حالت‌هایی که در اختیار آن‌ها قرار داشت، به نفع شخصیت‌های ارشد حاکم در ایالات متحده از جمله رؤسای جمهور سابق این کشور سوءاستفاده می‌کردند. جرارد فورد، رونالد ریگان و بیل کلینتون رؤسای جمهور سابق آمریکا و دیک چنی معاون رئیس جمهور در دوره جرج بوش از جمله این افراد بودند. کتی همچنین می گوید که اقدامات زشت جنسی خود را با هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا با وجود اطلاع همسرش بیل کلینتون انجام می داد. 


وی در این رابطه می نویسد: هیلاری کلینتون تنها زنی بود که با دیدن بدن من که از شدت اقدامات زشت جنسی کج و معوج شده بودم، تحریک می شد. 

وی می‌افزاید تجاوزهایی که در ساختمان‌های سازمان جاسوسی آمریکا بر ضد این عناصر انجام می‌شد قرار گرفتن در معرض شوک‌های الکتریکی و اقدامات جنسی و هم جنس بازی بود و غالباً این اقدامات با حذف اراده فرد و مجبور کردن به انجام خواسته‌ها صورت می‌گرفت و غالباً آزمایش‌های متعددی برای فراموش کردن تجربه‌های جنسی عناصر فعال در این پروژه‌ها با مسئولان ارشد دولت فدرالی آمریکا که از مقر این پروژه بازدید می‌کردند، انجام می‌شد.
صید انسان؛ جشن تجاوز به عنف و شکنجه دسته‌جمعی/ از ارتباط جنسی با هیلاری تا مصرف کوکائین با بیل کلینتون/ در حال تکمیل شدن

انحراف موسسات به ظاهر دینی مسیحیان در آمریکا

بزرگ‌ترین موضوع جنجالی موجود در این کتاب میزان انحراف مؤسسات سیاسی، دینی و اجتماعی است که خودشان باید اصلاح جامعه و بهبود رفتارهای آن را برعهده داشته باشند. این موضوع در مورد رفتارهای کلیساهای مختلف آمریکایی و برخی روحانیون مسیحی فعال در این کلیساها است که همراه با دولت آمریکا در بسیاری از این انحرافات و تجاوزها و جنایت‌ها دست داشتند و آن را خدمت به کشور و دین مسیحیت وانمود کردند.


کتاب خانم اوبراین کلیساهای آمریکا از جمله کلیسای کاتولیک و کلیسای مورمون و کلیسای قدیسین معاصر در این کشور را به همراه روحانیون دینی به همکاری با مقامات ارشد نظامی و اطلاعاتی برای اجرای مجموعه ای از توطئه ها در راستای سوءاستفاده از عناصری متهم کرده که ذهن و رفتار آن‌ها در زمینه‌های مختلف مورد کنترل و تجاوز قرار گرفته است. 

وی در ادامه به برخی از زمینه‌ها کاری گروه مونارک اشاره کرده و می‌گوید یکی از مهم‌ترین این اقدامات،مزدوری برای نیروهای مسلح و سیستم‌های اطلاعاتی آمریکا برای پوشش مجموعه ای از عملیات‌ها در خارج به ویژه در آمریکای لاتین است. آن ها بر اساس منافع سیاست خارجی آمریکا علاوه بر این‌ها قاچاق اسلحه و کوکائین برای ایجاد ناامنی در برخی کشورهای مخالف آمریکا مانند السالوادور و گواتمالا و نیکاراگوئه را نیز انجام داده و همزمان از گروه‌های مخالف دولت نیز حمایت می کردند.

صید انسان؛ جشن تجاوز به عنف و شکنجه دسته‌جمعی/ از ارتباط جنسی با هیلاری تا مصرف کوکائین با بیل کلینتون/ در حال تکمیل شدن

صید انسان؛ جشن تجاوز به عنف و شکنجه دسته‌جمعی/ از ارتباط جنسی با هیلاری تا مصرف کوکائین با بیل کلینتون/ در حال تکمیل شدن
این عناصر معمولاً برای پوشش مزدوران سازمان جاسوسی مرکزی آمریکا و پنتاگون که در این کشورها مشغول به فعالیت بودند، استفاده می‌شود. آن‌ها همچنین اموال به دست آمده از طریق تجارت مواد مخدر و قاچاق سلاح را برای تأمین مالی پروژه‌های محرمانه وزارت جنگ و آژانس اطلاعاتی آمریکا بدون نظارت کنگره این کشور هزینه می‌کردند.

اوبراین می‌نویسد که ضمن حضور در یکی از پایگاه‌های نظامی در نزدیکی ایالت آرکانزاس که پایگاه "تینکر" نامیده می‌شد، به همراه یکی از رفقای خود آموزش های عدیده‌ای را زیر نظر یک فرد نظامی به نام جانستون دریافت کرده و به اقدامات زشت متعددی از جمله قاچاق و انتقال مواد مخدر به داخل یا خارج ایالات متحده اقدام کرده است. 

وی می‌گوید که در یکی از این دفعات یک محموله کوکائین را به ایالت آرکانزاس آورد و در جریان این عملیات با یکی از مسئولان ارشد این ایالت رابطه جنسی برقرار کرده و بخشی از کوکائین ارسال‌ شده از سوی جانستون را به همراه این مسئول آمریکایی مصرف کرده است، این مقام آمریکایی که بعد‌ها چهل و دومین رئیس‌جمهور تاریخ آمریکا شد، کسی نبود جز بیل کلینتون.  

صید انسان؛ جشن تجاوز به عنف و شکنجه دسته‌جمعی/ از ارتباط جنسی با هیلاری تا مصرف کوکائین با بیل کلینتون/ در حال تکمیل شدن

ارتباط سازمان سیا با محافل شیطان پرستی 

نویسنده در ادامه برخی از تصاویری که بعد از مرحله بهبودی از تجربه تلخ خود در مورد ماهیت اوضاع داخل اردوگاه تینکر و تجاوزات صورت گرفته در داخل اردوگاه را توضیح داده و گفت: شکنجه‌های مختلف و برنامه‌های کنترل ذهنی که من در این اردوگاه با آن‌ها مواجه بودم، برای انجام این مأموریت‌های ساده بود. البته بسیاری مأموریت‌های دیگر نیز وجود داشت که شامل قتل های مبهم و خارج از کنترل می‌شد که کوکس انجام می‌داد.

اوبراین به همراه دخترش کلی بعد از انتقال از اردوگاه تینکر به ایالت تنسی رفت و در آنجا با آلکس هوستون مزدور سیا آشنا شد. هوستون مجموعه ای از روش‌های جدید برای کنترل ذهن و اراده آن‌ها را اجرا کرد و به صورت اختصاصی آن‌ها را برای برنامه‌های جنسی مهیا کرد. بعد از آن برنامه‌ریزی برای مجموعه ای از عملیات‌های دولتی سیا که در بودجه آمریکا تحت بودجه نمونه ریاست جمهوری قرار داشت انجام شد.

این اقدامات در اردوگاه‌های نظامی و غیرنظامی متعدد از جمله "ردستون" و "سوئیس ویلا" صورت می‌گرفت. در این مناطق نیز شوک‌های روانی و عقلی متعددی به حاضران وارد می‌شد تا آن‌ها را تحت عنوان" پادگان‌های بردگان " قرار دهد. 

صید انسان؛ جشن تجاوز به عنف و شکنجه دسته‌جمعی/ از ارتباط جنسی با هیلاری تا مصرف کوکائین با بیل کلینتون/ در حال تکمیل شدن
از مهم‌ترین اقداماتی که در این اماکن صورت می‌گرفت جشن‌های تجاوز به عنف و شکنجه جمعی و نوع خاصی از عملیات تحت عنوان صید انسان بود. اوبراین همچنین توضیح می‌دهد که از وی به عنوان برده جنسی در جشن‌های شیطان پرستی و بوهیمی که سران ایالات متحده و برخی دیگر از کشورهای جهان در آن حضور داشتند، استفاده شده است.

وی در مورد اردوگاه سوئیس ویلا می نویسد: خطرناک‌ترین بازی که در اردوگاه سوئیس ویلا انجام می شد، صید انسان بود که در این بازی از بردگان جنسی به عنوان طعمه مزدوران سازمان سیا و سیاست‌مداران و مقامات دیگر این کشور استفاده می‌شد. من و کلی به عنوان صید انسانی در اردوگاه سوئیس ویلا حضور داشتیم و در پشت دیوارهای حفاظت ‌شده این ویلا برای تضمین موفقیت عملیات برنامه‌ریزی روی ذهن ما شوک‌ها و شکنجه‌ها و تجاوزهای جنسی متعدد را تحمل می‌کردیم. 

من در این ویلا با " خطرناک‌ترین بازی" آشنا شدم که در جریان آن فرار برده جنسی مورد آزمایش قرار می‌گرفت. در این بازی حتی اگر "صیادها " موفق به بازگرداندن و متوقف کردن فرد نمی‌شدند، بالگردهای موجود در این منطقه حفاظت شده وی را دستگیر می‌کردند و اگر آن‌ها نیز ناموفق بودند، موقعیت فرد از روی ماهواره‌ها شناسایی می‌شد. 


صید انسان؛ جشن تجاوز به عنف و شکنجه دسته‌جمعی/ از ارتباط جنسی با هیلاری تا مصرف کوکائین با بیل کلینتون/ در حال تکمیل شدنابعاد مأموریت جهانی پروژه کنترل ذهن 

اوبراین بعد از آزمایش‌ها و تمرینات کافی در این اردوگاه‌ها به ‌صورت زیر برای انجام مجموعه ای از عملیات‌ها اعزام می شد:

-     مشارکت در عملیات جنسی در کشتی های تفریحی.

-    عملیات قاچاق مواد مخدر در مناطق دریایی کارائیب و آمریکای لاتین و مناطق دیگری از دنیا از طریق دستگاه‌های برقی که در شرکت وابسته به هوستون تولید می‌شد. 

-    قاچاق الماس از آمریکا به کوبا و دریای کارائیب.

نویسنده این کتاب در مرحله ای از زندگی کاری خود با رونالد ریگان رئیس‌جمهور اسبق آمریکا دیدار کرد. ریگان برای وی توضیح می‌داد که اقداماتی که سازمان جاسوسی آمریکا از قاچاق مواد مخدر گرفته تا کشتار انسان‌ها انجام می‌دهد، در راستای منافع ملی آمریکا است و تمام بلاهایی که بر سر وی می‌آید نیز از جمله همین منافع است. این در حالی بود که برخی دستگاه‌های امنیتی آمریکا فیلم‌هایی جنسی از کتی اوبراین تهیه کرده بودند. 

ریگان توضیح ‌داد که فعالیت‌های محرمانه و غیرقانونی سازمان سیا که وی نیز مجبور به مشارکت در آن‌ها است، توجیه‌پذیر است. وی گفت که آمریکا تأمین مالی اقدامات محرمانه عدیده‌ای در افغانستان و نیکاراگوئه و دیگر مناطق دنیا را دنبال می‌کند تا بتواند بنا به دیدگاه خود " قطار آزادی آمریکایی" را با تمام سرعت پیش ببرد.در همین راستا باید قاچاق سلاح و توزیع اقدامات جنسی در بخش عمده ای از دنیا رواج پیدا کند.
وی می‌گفت: وقتی با کار عجین شوی، عملکرد تو و قدرتت افزایش پیدا می‌کند و می‌توانی نقش بهتری برای کشور داشته باشی. از من نپرس که کشورت برای تو چه می‌کند، بلکه بپرس که تو چه کار می‌توانی برای کشور انجام دهی! 

صید انسان؛ جشن تجاوز به عنف و شکنجه دسته‌جمعی/ از ارتباط جنسی با هیلاری تا مصرف کوکائین با بیل کلینتون/ در حال تکمیل شدن
نویسنده این کتاب در بخش‌های باقی‌مانده به دو مجموعه اساسی اشاره کرده که در مجموع اول رسوایی‌های سران و سیاست‌مداران دولت‌های متعدد آمریکا را بررسی می‌کند و در بخش دوم نیز اقدامات محرمانه‌ای که دولت‌های آمریکا با شاخه‌های اطلاعاتی و نظامی خود انجام می‌دهند، توضیح داده است.

به نوشته وی این اقدامات شامل فعالیت‌های بسیار گسترده‌ای در تمامی بخش‌های کره خاکی و مناطق مختلف جهان از چین گرفته تا آمریکای جنوبی و خاورمیانه می شود. عربستان سعودی به صورت خاص یکی از زمینه‌های فعال در این اقدامات است.

فیلیپس در اوایل این کتاب که مربوط به خود است، می‌نویسد : مشخص است که قوانین امنیت ملی آمریکا به صورت ویژه برای حمایت از فعالیت‌های تروریستی برای طبقات بالا تهیه شده تا رازهای نظامی مخفی بماند. 

 کتاب مذکور با وجود اینکه بنا به مقتضای موجود سطح اخلاق را رعایت نکرده‌، اما از این منظر که چهره واقعی آمریکا و حاکمان و دولت‌های این کشور و نحوه تعامل مؤسسات سیاست‌گذاری آن شامل کاخ سفید و پنتاگون و سرویس‌های جاسوسی آن با تحولات جهانی را  فاش کرده، از اهمیت قابل ملاحظه‌ای برخوردار است. این کتاب پوشالی بودن ادعاهای آمریکا در مورد فعالیت برای آزادی و دموکراسی که سال‌ها آن را در ذهن جهانیان تکرار کرده، اثبات می‌کند.

بخش‌هایی از این کتاب ناهنجاری‌های جنسی و بیماری‌های خطرناک روانی در نزد رؤسای جمهور آمریکا اشاره می‌کند. کتاب مذکور نام بسیاری از رؤسای جمهور و اعضای کنگره و سناتورها و فرماندهان نظامی از جمله ریگان، چنی، جرج بوش پدر و پسر و ... را مطرح کرده و اقدامات زشت جنسی آن‌ها را تشریح می‌کند.


کتی اوبراین قبل از اینکه به دست مارک فیلیپس نجات پیدا کند، واقعیت اتفاقاتی که بر سر وی و دخترش کلی می افتاد را درک نمی‌کرد، وی تا لحظه نجات بدون عقل و اراده و در دنیایی توهمی ساخته دست سرویس‌های جاسوسی آمریکا و رهبران این کشور زندگی می‌کرد. کسانی که در جنایت‌های ضدانسانی بر ضد کودکان و دختران نوجوان دست دارند و آن‌ها را از طریق استفاده از تکنولوژی کنترل ذهن به اقداماتی بسیار زشت و به دور از ابعاد انسانی وا‌می‌دارند.  


مزدور سابق سیا: از آمریکایی بودنم شرمنده‌ام

کتاب مذکور واقعیت زشت و انحرافات جنسی بسیاری از سران آمریکای شمالی گرفته تا خاورمیانه و ماهیت معامله های مواد مخدر و تسلیحاتی که با نظارت دولت‌های آمریکا با عناوین مختلف نظیر تجارت آزاد انجام می‌شود را فاش کرده است.

این جزئیات برای اولین بار است که با جسارت مولف و اصرار وی برای رسوا کردن جنایت‌های مقامات آمریکا منتشر می‌شود. جنایت‌هایی که به بهانه حفظ امنیت ملی آمریکا انجام می‌شود، اما سؤالی که مطرح است این که واقعاً این جنایت‌ها امنیت چه کسانی را تأمین می‌کند؟

صید انسان؛ جشن تجاوز به عنف و شکنجه دسته‌جمعی/ از ارتباط جنسی با هیلاری تا مصرف کوکائین با بیل کلینتون/ در حال تکمیل شدن
مارک فیلیپس

مارک فیلیپس مزدور سابق سازمان سیا در بخشی از این کتاب می‌نویسد: روزگاری دوست داشتم به کشورم خدمت کنم، اما امروز از اینکه آمریکایی هستم احساس شرمندگی دارم، و بعد از اطلاع از اتفاقاتی که بر سر کَتی و کِلی آمده، از مرد بودنم خجالت می‌کشم.

کتی و کلی در فوریه سال 1988 از سوی مارک فلیپس که یکی از کارمندان سازمان سیا در بهداشت روانی و کارشناس تکنولوژی محرمانه این کشور در کنترل ذهن با استفاده از شوک‌های روانی بود نجات پیدا کردند. آن‌ها بعد از آزادی با کمک یکی دیگر از عناصر اطلاعاتی به آلاسکا فرستاده شدند.

با وجودی که اوبراین در نشست استماع کنگره آمریکا حاضر شد و شهادت خود را همراه با 70 هزار مدرک و سند متقن مطرح کرد، اما موفق به متهم کردن دولت آمریکا نشد. اندی شوکهوف قاضی این پرونده که با آرامش در رابطه با این موضوع حکم بی‌گناهی دولت آمریکا را در سال 1991 صادر کرد، گفت : قوانین ما بنا به عوامل مربوط به امنیت ملی به این حالت نپرداخته است.


سازمان های غیر دولتی آمریکا و ادامه پروژه کنترل ذهن 

مسئولیت اطلاعات و اسناد و تصاویری که این در این کتاب موجود است، برعهده کتی اوبراین و مارک فیلیپس است، اما موضوعی که به ما مربوط است فعالیت‌های سازمان‌های غیردولتی آمریکاست که مقامات این کشور در حجم وسیعی برای شست‌وشوی مغزی و سلب اراده شهروندان کشورهای دیگر جهت تخریب کشورها و ایجاد نفرت نسبت به ارتش آن‌ها و اعلام جنگ بر ضد مؤسسات دولتی عربی دنبال می‌کنند. 

این مزدوران از سازمان‌های  "فریدوم هاوس"  گرفته تا "موفمنتس" و "آکادمی تغییر" و موسسه "رند" و "کارنگی" و "می بیس" و گلوبال فویسس" و "گوگل" و "صندوق دموکراسی" به دنبال شست‌وشوی مغزی و کنترل ذهنی شهروندان دیگر کشورها هستند. آن‌ها در این راستا از جهت دهی اطلاعات و مخفی کردن برخی اطلاعات دیگر استفاده می‌کنند تا بتوانند به صورت کامل در قربانیان خود تسلط پیدا کرده و مأموریت‌های خواسته شده از آن‌ها را عملی نمایند.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد