سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز





معجون تلخ داعش، النصره و بعث؛
بعثی‌ها از ایفای نقش در گروه‌های افراطی ناتوان هستند، چرا این گروه‌ها از برخی سران رژیم صدام حسین استفاده ابزاری می‌کنند، به‌عنوان مثال عزت ابراهیم (عزت الدوری) به‌عنوان رهبر کنونی حزب بعث هیچ گروه نظامی را غیر از جریان تروریستی نقشبندیه پیدا نکرد که بتواند به آن‌ها اعتماد کند.
گروه بین‌الملل مشرق - اطلاعات جدید بیش از پیش از ارتباط مستحکم بین گروه‌های تروریستی در عراق با رژیم بعث سابق این کشور خبر می‌دهند، چرا که رژیم صدام حسین قبل از سقوط، هزاران تن از تکفیری‌ها را از کشورهای مختلف به عراق آورده بود تا از وی دفاع کنند. 

بسیاری از عناصر بعثی و نیروهای امنیتی و اطلاعاتی رژیم صدام حسین این روزها به گروه‌های تروریستی و تکفیری پیوسته اند تا بتوانند قتل و کشتار و ترور را بر ضد ملت عراق ادامه دهند.
این گروه‌ها جنایت‌های خود را با ایجاد گورهای دسته جمعی دهه 90 قرن گذشته میلادی تکرار می‌کنند. 

منابع نزدیک به گروهک های تروریستی النصره و دولت اسلامی داعش فاش کردند که ابو ماریة القحطانی مسئول شرقی سابق جبهه النصره و نفر دوم این جبهه قبل از پیوستن به گروهک تروریستی القاعده در عراق وابسته به یگان فدائیان صدام بود. این یگان متشکل از نیروهای ویژه از عناصر مبارز و نیروهای امنیتی بود که رژیم سابق عراق آن را تأسیس کرده بود و قبل از سقوط صدام حسین جنایت‌های وحشتناکی را بر ضد ملت عراق انجام داده بودند.  

ابو ماریه القحطانی در ماه‌های اخیر حمله شدیدی را بر ضد همکاران سابق خود در فرماندهی داعش انجام داده و آن‌ها را بعثی و صدامی خوانده است.
 این حمله به ویژه بعد از درگیری‌های خونین بین النصره و داعش شدت گرفت. 
 
البته اطلاعات دیگری که یکی از منابع نزدیک به خانواده القحطانی در موصل ارائه می‌دهد، فاش می‌کند با وجود درگیری‌های خونینی که بین این دو جریان وجود دارد، اما برادر ناتنی قحطانی به نام سالم یکی از عناصر دولت اسلامی (داعش) است و تاکنون نیز مسئولیت بخش امنیت اقتصادی داعش در موصل را به عهده داشته است.  


گفته می‌شود قحطانی قبل از اشغال عراق دانشجوی آکادمی کشاورزی بود و بعد از سقوط بغداد به نیروهای پلیس ملحق می‌شود. البته موضوع حضور وی در جمع فدائیان صدام یا عضویت یکی از برادرانش در گروهک تروریستی داعش همواره از سوی او نادیده گرفته می‌شود. 

میسر علی موسى عبد الله الجبوری نام کامل ابوماریه القحطانی است، وی عضو بخش امنیتی فدائیان صدام حسین در موصل بوده که در ساختار این نیروها بخشی حساس به شمار می‌رفته است. وی تا سقوط بغداد در سال 2003 در این سمت حضور داشته است.
 
قحطانی در سال 1999 قبل از پیوستن به فداییان صدام سعی کرد وارد دانشکده دوم نظامی در موصل شود، اما موفق به این کار نشد و به همین علت به سمت یگان فدائیان رفت. 

دوستان قحطانی می‌گویند که وی از همان دهه 90 به شیرین زبانی معروف بود و همین موضوع باعث احترام او در نزد دیگران می‌شد. البته وی قبل از سقوط بغداد متدین نبود و بعد از اینکه در سال 2004 به زندان بوکا افتاد، سلفیت جهادی را انتخاب کرد. 

پیش‌تر گفته می‌شد که قحطانی عضو پلیس عراق در موصل بود و در شارع بغداد در این شهر کار می‌کرده است . زیردستان وی می گویند او اطلاعات تحرکات ارتش آمریکا در موصل را در زمان فعالیت نیروهای پلیس این شهر به گروه التوحید و الجهاد ( القاعده) داده بود و به همین علت ارتش آمریکا وی را بازداشت و به 9 ماه زندان در بوکا محکوم کرد. وی در زندان با شیخ المیاحی آشنا شد و دیدگاه‌های سلفی را از او آموخت. قحطانی در حالی در سال 2005 از زندان آزاد شد که یکی از اعضای گروه‌های سلفی جهادی بود. 

القدس العربی در گزارشی درباره وی می‌نویسد: قحطانی به علت این که محل تولدش شهر هراره در موصل بود، هراری خوانده می شد. وی مسئول شرعی تروریست‌های القاعده در عراق و شهر موصل بود. اما چیزی نگذشت که در سال 2007 بازداشت باشد. وقتی که در سال 2011  از زندان آزاد شد، فرتوت و مبتلا به بیماری پروستات شده بود. وی با درخواست یک مرخصی به سوریه رفت تا در آنجا مداوا شود. اما در بازگشت به نزد القاعده در موصل تاخیر کرد و مدتی بعد اعلام کرد که از دولت اسلامی عراق در نوامبر سال 2011 خارج شده است. 
القحطانی با وجود اختلافاتی که با دولت اسلامی عراق داشت، در زمان تأسیس جبهه النصره به این گروه بازگشت. وقتی ابو محمد الجولانی از ابوبکر البغدادی دستور گرفت تا در جنگ سوریه حاضر شود، الجولانی خواستار پیوستن قحطانی به وی شد و دولت اسلامی عراق نیز با این خواسته موافقت کرد. به نظر می‌رسد قحطانی از گذشته خود در وابستگی به فدائیان صدام و حضور برادر ناتنی اش در جمع تروریست‌های داعش به همراهان خود در جبهه النصره سخنی نگفته است. 

شاید القحطانی با مخفی کردن این اطلاعات سعی کرده موقعیت خود در النصره تضعیف نکند و همواره به ارتباط با رژیم بعث عراق یا داعشی های بعثی ( بنابر نامگذاری خود وی) متهم نشود.    

آنها که سران و فرماندهان رژیم بعث سابق یا نظامیان رژیم صدام حسین بودند، بعد‌ها به گروه‌های سلفی و بعد از آن به القاعده وارد شدند و بعد هم به دولت اسلامی ملحق شدند که در دوره صدام ‌حسین رویکردهای سلفی داشتند. 

البته به نظر می‌رسد بعثی‌ها از ایفای نقش در گروه‌های افراطی ناتوان هستند، چرا این گروه‌ها از برخی سران رژیم صدام حسین استفاده ابزاری می‌کنند، به‌عنوان مثال عزت ابراهیم (عزت الدوری) به‌عنوان رهبر کنونی حزب بعث هیچ گروه نظامی را غیر از جریان تروریستی  نقشبندیه پیدا نکرد که بتواند به آن‌ها اعتماد کند. 
نتیجه دوم که در موضوع الجولانی ملموس‌تر است، اینکه اختلافات شخصیتی و رقابت بر سر قدرت محور اساسی درگیری بین گروه‌های تکفیری است که مهم‌ترین آن‌ها داعش و النصره هستند، البته هر کدام از آن‌ها رفتار خود را مشروع و برگرفته از فقه اسلامی سلفی می‌دانند و همین موضوع باعث تقویت موضع و مشروعیت آن ها در برابر دشمنانش می‌شود. 
این شاید بزرگ‌ترین چالشی باشد که القحطانی و جبهه النصره در درگیری خود با داعش در مراکز وابسته به خود در دیر الزور و بلدة الشحیل با آن مواجه هستند. هر کدام از سران داعش که به النصره و ارتش آزاد حمله می کنند، در واقع عناصری از این گروه ها بودند که بعدها به گروهک تروریستی داعش پیوسته اند.  
عامل اصلی که باعث تقویت نفوذ داعش در مراکز تحت نفوذ النصره در دیر الزور شده، تکیه بر عشایر رقیب ایت که همچنان در ابعاد رقابت های عشایری و قبیله ای قرار دارند و این می تواند زبانه‌های درگیری با عناوین مختلف را بین آنها شعله‌ور نماید که روزی با ارتش آزاد و روزی دیگر با النصره و یک روز هم با داعش است.  



مردم قندهار پس از ۱۰ سال درگیری‌های نفس‌گیر، نفس آرامی می‌کشند. ترس از انفجار انتحاری که جاده‌های شهر را تکه پاره کرده، به شدت کاهش یافته‌ است.
به گزارش مشرق, قندهار زادگاه «ملا عمر» رهبر گروه تروریستی طالبان است و خاستگاه گروه طالبان. پس از هلمند بیشترین سربازان ناتو در قندهار کشته شده‌اند؛ دست‌کم ۵۵۵ نفر از میان ۳۳۰۰ سرباز.

سفر به قندهار بی‌ترس و نگرانی، شدنی نیست. حتی شهروندان عادی افغان برای گذر از مسیر ۵۰۰ کیلومتری کابل ـ قندهار باید چند دعا و ثنا بخوانند به این فکر که به سلامت به مقصد برسند. این شاهراه نا‌امن‌ترین راه در کشور قلمداد می‌شود.

کوه فیل که در نزدیک آن خانه ملا عمر قرار دارد

بمب‌های کنار جاده‌ای، یورش‌های غیرمترقبه عناصر طالبان به کاروان‌های نیروهای دولتی و زد و خورد مسلحانه در جاده قندهار سفر را پرمخاطره کرده‌است. بازرسی غیرمنتظره مسافران به‌دست طالبان موتورسیکلت‌سوار که از روستاهای پیرامون به جاده می‌زنند، هم پیوسته ضربان قلب مسافران را تند‌تر می‌کند. چه بسا مسافرانی که به مقصد نرسیده جان دادند.

اما مدتی‌ است وضعیت امنیتی قندهار تغییر کرده و شهر دوباره جان گرفته ‌است.

در شهر استراتژیک قندهار در هر چند صد متر یک پاسگاه‌ بازرسی پلیس ماشین‌ها را به دقت زیر نظر دارد و به دنبال افراد مشکوک است. ۲۶۰ پاسگاه، از قندهار شهری به‌ شدت امنیتی ساخته‌ است. 
در قندهار گشت‌وگذار ماشین‌های زرهی ناتو خیلی کمتر دیده می‌شود؛ زره‌پوش‌های خاکی که هر کدام هدفی برای طالبان بود.

ژنرال عبدالرازق فرمانده ۳۷ ساله پلیس قندهار که سه سال پیش مسئولیت تامین امنیت این ولایت نا‌امن را به دوش گرفته و معروف است که وی از طالبان نمی‌ترسد.

دست‌کم ۴ حمله انتحاری به جان او شده اما زنده مانده‌ است. یک بار قسمتی از بازو و نیم صورتش سوخت و مجبور شد برای درمان به آلمان برود. در عوض او به دنبال طالبان می‌رود، هرجا که آنها حمله کنند، ژنرال رازق همان‌ جا است. افراد زیر فرمان او نیروهای پلیس ملی و همچنین پلیس مرزی‌اند؛ سرسخت وفادار.

راننده‌هایی که از هلمند به قندهار آمده‌اند می‌گویند چندی پیش اجساد ۳۰ نفر را در مسیر راه در منطقه ژیری دیدند که گفته می‌شود افراد گروه طالبان بودند. رازق به سیستم قضایی که آنرا ضعیف می‌خواند باور چندانی ندارد.

شاید این است که در ۴۵ روزی که از روی کار آمدن دولت وحدت ملی در افغانستان می‌گذرد، هیچ حمله‎ای در شهر قندهار صورت نگرفته، برعکس در کابل، بیش از ۱۰ مورد انفجار انتحاری و بمب‌گذاری انجام شده‌ است.

مردم قندهار پس از ۱۰ سال درگیری‌های نفس‌گیر، نفس آرامی می‌کشند. ترس از انفجار انتحاری که جاده‌های شهر را تکه پاره کرده، به شدت کاهش یافته‌ است.

کودکان شادمان به مدرسه می‌روند، حتی در نزدیک خانه ملا محمد عمر، نزدیک کوه فیل. زنان حالا جرائت می‌کنند از خانه بدون محرم مرد بیرون شوند. عده‌ای بدون برقع با چادرنماز. امنیت که بهتر شده، کسب و کار مردم هم جان گرفته‌ است.



یک روزنامه آمریکایی در زمینه موفقیت اخیر ایران در ساختن نمونه پهپاد رادار گریز آمریکایی تاکید کرد که تهران هم‌اینک توانایی بالای خود در این زمینه را نشان می‌دهد.
به گزارش مشرق، روزنامه آمریکایی «کریسشن ساینس مانیتور» طی تحلیلی در زمینه ساخت نمونه پهپاد "آرکیو 170" آمریکا به دست متخصصان ایرانی نوشت: اقدام ایران در فرونشاندن پهپاد آمریکایی پیشتر نگرانی واشنگتن را به همراه داشت . اینک ایران با نمایش این پهپاد قابلیت خود در فن‌آوری ساخت این نوع هواپیما‌ها را نشان می‌دهد.
بنوشته این روزنامه آمریکایی، توانایی ایران در فرو نشاندن سالم این پهپاد و بهره برداری از فن‌آوری تجسسی آمریکا همچنین مورد توجه روسیه و چین نیز قرار گرفت.
یک مهندس ایرانی که وظیفه استخراج اطلاعات این پهپاد آمریکایی را برعهده داشت به این روزنامه گفت ؛ ایران به تدریج وارد سامانه موقعیت یاب جهانی این هواپیما شد و توانست این پهپاد را به جای برگشتن به پایگاه خود در غرب ایران و در مجاورت با مرزهای افغانستان فرو نشاند.
به نوشته این روزنامه آمریکایی، واشنگتن تا از دست دادن این پهپاد 2 قرارداد 47 میلیون دلاری برای بهبود سامانه نظامی  موقعیت یاب آر کیو 170 هزینه کرده بود.
کریستین ساینس مانیتور در خاتمه نوشت:«دیوید سنسیوتی» کارشناس امور هوایی نیز در واکنش با این مسئله گفت که تصاویر نمایش داده شده واقعی بوده البته نحوه نشست و برخاست این هواپیما چیزی فراتر از یک پهپاد بود.
منبع: فارس

توافق ، هر چند ناظر بر رفع تحریم ها باشد، واقعیت این است که برچیده شدن کامل تحریم ها ، مدت ها طول خواهد کشید و این گونه نیست که بلافاصله بعد از امضا، تحریم ها خود به خود لغو شوند. حذف کامل و واقعی تحریم ها، مراحلی و موانعی بعد از توافق خواهد داشت که از آن جمله می توان به لزوم رأی مثبت حداقل 9 کشور عضو شورای امنیت ، موانع کنگره آمریکا ، همکاری اتحادیه اروپا و ... نام برد.
عصرایران - سوم آذر ، موعد نهایی مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 است. قاعدتاً از این سه حال خارج نیست: در این روز ، یا شکست مذاکرات اعلام می شود ، یا مذاکرات برای مدت دیگری تمدید می شود و یا مذاکره کنندگان، خبر از توافق می دهند.

اگر مذاکرات شکست بخورد

 1 - اگر مذاکرات هسته ای به بن بست برسد، ته مانده اعتماد ایرانیان به غرب ، روسیه و چین نیز از بین خواهد رفت چرا که مردم ایران در طول مذاکراتی که به ریاست محمدجواد ظریف انجام شد، دیدند که ایران به معنای واقعی کلمه، هم به دنبال حل مشکل بود، هم حسن نیت داشت و هم اقدامات عملی لازم را برای رفع سوء تفاهم ها انجام داد. 

در چنین وضعیتی، عدم انعطاف 1+5 و زیاده خواهی آن، یک قضاوت تاریخی در جامعه ایران نسبت به غرب، روسیه و چین شکل خواهد داد که تا دهه ها در روابط فیمابین اثرگذار خواهد ماند و ای بسا همانند کودتای 28 مرداد نقطه عطفی در بدبینی باشد.
در این میان، البته سهم عمده ای از این بدبینی متوجه آمریکا خواهد بود زیرا مردم ایران اعتماد چندانی به روسیه ندارند و می دانند که بقیه اعضای 1+5 نیز متأثر از آمریکا هستند.

به علاوه تمام فرکانس های منفی که در ماه های اخیر از خارج به داخل رسیده، از سوی آمریکا بوده است و همین امروز هم از جمهوریخواهان آمریکا که به تازگی کنگره را در دست گرفتند خبر رسید که می خواهند تحریم های ایران را تشدید کنند.

مردم ایران دوست دارند با آمریکا هم مانند بقیه کشورها، روابط دیپلماتیک استاندارد داشته باشند ولی وقتی ببینند که هر چه طرف ایرانی کوتاه می آید و امتیاز می دهد، باز هم آمریکایی ها از تحریم و جنگ سخن می گویند چه می توانند بکنند جز بدبینی؟ به ویژه آن که با شکست مذاکرات، تحریم های ایران به شدت تقویت می شوند و آسیب زیادی متوجه مردم ایران خواهد شد.

2 - شکست مذاکرات، تندروهای ایران را به شدت تقویت می کند، سود بی حساب و کتاب کاسبان تحریم را برای سالیان متمادی تمدید می کند و دولت روحانی و میانه روها را در مضیقه جدی قرار می دهد. این مسأله می تواند در نتیجه انتخابات بعدی مجلس و ریاست جمهوری هم اثرگذار باشد.

3 - اسرائیل و تندروهای آمریکایی نیز همزمان با افراطیون ایرانی شکست مذاکرات را جشن خواهند گرفت زیرا زمینه لازم برای استمرار و تشدید فشارها بر ایران همچنان فراهم می شود.

اگر مذاکرات تمدید شود

تمدید مذاکرات می تواند به 2 صورت باشد: 

1 - تمدید شرایط کنونی ، بدین گونه که مذاکرات برای مدت چند ماه دیگر بدون تغییر در شرایط کنونی ادامه می یابد. در این فرض، وضعیت معلق کنونی استمرار خواهد داشت و بازار تحلیل ها و گمانه زنی ها همچنان داغ خواهد بود.

2 - ممکن است توافقی مانند توافق ژنو صورت بگیرد و طرفین امتیازات محدودی به هم بدهند ولی برای وصول به نتیجه نهایی مذاکرات را ادامه دهند.

اگر توافق حاصل شود

1 - حصول توافق، تقویت میانه روها و مشخصاً دولت روحانی در ایران را سبب می شود و دموکرات ها نیز در آمریکا در برابر تندروهای جمهوری خواه موضع بهتری خواهند داشت. بنابراین نتیجه انتخابات آتی ریاست جمهوری در دو کشور، می تواند از این اتفاق، اثر پذیر باشد(در ایران بیش از آمریکا).

2 - توافق ، هر چند ناظر بر رفع تحریم ها باشد، واقعیت این است که برچیده شدن کامل تحریم ها ، مدت ها طول خواهد کشید و این گونه نیست که بلافاصله بعد از امضا، تحریم ها خود به خود لغو شوند. حذف کامل و واقعی تحریم ها، مراحلی و موانعی بعد از توافق خواهد داشت که از آن جمله می توان به لزوم رأی مثبت حداقل 9 کشور عضو شورای امنیت ، موانع کنگره آمریکا ، همکاری اتحادیه اروپا و ... نام برد.

3 - توافق ایران و 1+5 ، فعالان اقتصادی ایران و جهان را بسیار خرسند خواهد کرد زیرا از یک سو، ایرانی ها می توانند به آنچه سال ها از آن محروم بودند برسند و خارجی ها هم به بازار بکر و ثروتمند ایران خواهند رسید و بدین ترتیب، موجی از تبادلات اقتصادی بین ایران و جهان شکل می گیرد.
در اوائل این موج، امارات متحده عربی هم نفع بسیاری خواهد برد زیرا بخش مهمی از داد و ستدهای ایران از کانال امارات خواهد بود ولی رفته رفته - در صورت استمرار ثبات - تجار ایرانی و خارجی ، به تعامل مستقیم خواهند پرداخت.

بورس در ایران رشد کم سابقه ای خواهد داشت و سهامداران سود کلانی خواهند برد ولی بعد از مدتی که هیجان فروکش کرد، روند بورس عادی خواهد شد.

4 - از منظر روانی هم جامعه آرامش و امید بیشتر خواهد داشت. در اوایل کار ، این توهم ایجاد خواهد شد که همه مشکلات کشور به زودی حل می شود، کما این که بعد از پایان جنگ، عده ای فکر می کردند همه مشکلات کشور ناشی از جنگ است و ارزانی و ثبات اقتصادی، خود به خود بعد از جنگ حاصل خواهد شد. به همین دلیل در ماه های اول، شاهد سقوط قیمت ها بودیم ولی بعداً رشد تورم و قیمت ها از راه رسید.
بدیهی است که با کاهش تحریم ها، بسیاری از قفل ها باز می شود ولی مهم این است که بعد از آن، کشور چگونه اداره شود و مردم تا چه حد برای ساختن کشور خود، همکاری و همدلی داشته باشند.
نکته مهم این است که بعد از سال ها بی اعتمادی، اکثر مردم به ظریف و تیم تحت مدیریت او در مذاکرات اعتماد دارند و لذا هر کدام از این گزینه ها اتفاق بیفتد، لااقل می دانند که طرف ایرانی همه تلاش های خود را بر اساس قواعد دیپلماتیک انجام داده است، هر چند که امیدواریم گزینه سوم محقق شود و با توافق ایران و 1+5، زمینه عادی سازی روابط ایران و جهان و بهبود زندگی مردم ایران بعد از سال ها محدودیت فراهم شود.

برخی دیپلمات ها هم گفته اند که صرف تمدید مذاکرات، امکان پذیر است. یک مقام ارشد ایرانی هم اظهار داشت مذاکرات میان ایران و 1+5 تا ماه مارس آینده تمدید می شود.
منابع آگاه به رویترز گفته اند که احتمالا مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 تا مارس آینده (اسفند - فروردین) تمدید می شود.

به گزارش عصرایران، رویترز نوشت: منابع آگاه دست یابی به توافق هسته ای میان ایران و گروه 1+5 در مهلت تعیین شده را بعید دانستند و گفته اند به احتمال زیاد مذاکرات هسته ای تمدید می شود.

ایران و گروه 1+5 هم اکنون در حال مذاکره برای دست یابی به توافق جامع و نهایی بر سر مسئله هسته ای تهران هستند. دو طرف قبل از این مهلت 4 ماهه ای را برای دست یابی به وافق تعیین کرده اند که این مهلت در روز 3 آذر ماه آینده به پایان می رسد.

مقامات غربی و ایرانی به رویترز گفته اند که دو طرف به توافق موقت دیگری اکتفا خواهند کرد که بر کاهش محدود تحریم ها علیه ایران تاکید دارد تا بتوانند در چند ماه آینده برای حل اختلافات خود گام بردارند.

یک مقام غربی هم اظهار داشت: ممکن است چارچوب توافق نهایی را در روز 24 نوامبر (3 آذر) ببینیم اما احتمالا خود توافق را نمی بینیم.

یک مقام ارشد ایرانی هم گفت: به احتمال زیاد به توافقی شبیه توافق ژنو دست می یابیم که نسبت به آن، مفصل تر است. 

برخی دیپلمات ها هم گفته اند که صرف تمدید مذاکرات، امکان پذیر است. یک مقام ارشد ایرانی هم اظهار داشت مذاکرات میان ایران و 1+5 تا ماه مارس آینده تمدید می شود.

مسؤولان غربی و ایرانی همچنین گفتند که شکست مذاکرات بعید است زیرا دو طرف خواهان پایان یافتن این نزاع 12 ساله است.

رویترز ادامه داد: نقاط اختلافی باقیمانده در مذاکرات شامل تعداد سانتریفیوژهایی است که ایران می تواند بعد از توافق جامع داشته باشد و دوره زمانی برداشتن تحریم ها علیه صادرات نفت، بانک و بیمه ایران است.

آمریکا، فرانسه، بریتانیا و آلمان می گویند که تعداد سانتریفیوژهای فعال ایران نباید بیش از چند هزار دستگاه باشد اما ایران خواهان تعداد بیشتری از سانتریفیوژهای فعال در توافق جامع و نهایی است.

ایران هم اکنون حدود 19 هزار دستگاه سانتریفیوژ است که حدود 10 هزار دستگاه آن فعال هستند.

همچنین از دیگر ایده های مطرح در مذاکرات، انتقال بخشی از اورانیوم غنی شده ایران به روسیه برای ذخیره سازی است. 

یک مقام ارشد آمریکایی هم گفت: بخش اعظم پیوست های فنی توافقنامه، تکمیل شده اند و دیپلمات های ایران و گروه 1+5 هم اکنون در حال کار بر روی سند سیاسی توافق هستند.

یک مقام اروپایی هم گفت ایران از تاثیرپذیری دولت آمریکا از انتخابات میان دوره ای کنگره آمریکا در زمینه دست یابی به توافق هسته ای نگران است.
هم اکنون جمهوری خواهان کنترل کامل کنگره را در دست گرفته اند. پیش بینی می شود آنها شیوه جدی تری را در برابر ایران در پیش می گیرند.

سی ان ان اضافه کرد: اوباما از مشاورانش درخواست کرده است این موضوع را بررسی کنند که چگونه میان حل مشکل چند ساله سوریه و نابودی گروه داعش هماهنگی و انسجام ایجاد شود.
یک رسانه آمریکایی نوشت اوباما احتمالا در فکر این است که بدون حذف بشار اسد از ریاست جمهوری سوریه، نابودی داعش غیرممکن است.

به گزارش عصرایران، شبکه آمریکایی سی ان ان اعلام کرد: باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا از مشاورانش خواسته است سیاست دولت این کشور را درباره سوریه مورد بازنگری قرار بدهند.

این دستور به این دلیل است که او به این نتیجه رسیده که بدون از میان برداشتن اسد، شکست داعش غیرممکن است.

سی ان ان به نقل از شماری از مقامات برجسته آمریکایی ادامه داد: گروه امنیت ملی ریاست جمهوری آمریکا در چند روز اخیر 4 جلسه برگزار کرد تا استراتژی کاخ سفید در برابر داعش را بررسی کنند.

سی ان ان اضافه کرد: اوباما از مشاورانش درخواست کرده است این موضوع را بررسی کنند که چگونه میان حل مشکل چند ساله سوریه و نابودی گروه داعش هماهنگی و انسجام ایجاد شود. نابودی داعش نه فقط نیازمند نابودی آن در عراق بلکه نیازمند نابودی اش در سوریه نیز هست.

یک مقام مسؤول در شورای امنیت ملی در کاخ سفید نیز گفت: استراتژی آمریکا در سوریه تغییر نمی کند.

وی افزود: گروه امنیت ملی اوباما جلسات متوالی را برای بررسی راه های اجرای استراتژی تعیین شده از سوی اوباما برای مقابله با گروه داعش از طریق برخی ابزارهای نظامی و غیرنظامی بررسی می کند.
این مقام آمریکایی ادامه داد: در حالی که آمریکا و هم پیمانانش بر اخراج این گروه از عراق متمرکز است حملات به داعش در سوریه نیز ادامه می یابد تا این گروه از داعش پناهگاه امن محروم شود و قدرت هجومی اش متوقف شود.
وی همچنان تاکید کرد که آمریکا بر تقویت مخالفان معتدل بشار اسد تاکید دارد.


سرکرده داعش با بیان اینکه «ائتلاف صلیبی با همکاری یهود، و بردگان عرب آنان (حکام کشورهای عربی)» از داعش ترسیده‌اند و «جرأت نکرده‌اند که نیروی زمینی اعزام کنند»، دستور رئیس جمهوری آمریکا برای اعزام ۱۵۰۰ نیروی دیگر به عراق را دلیل شکست ائلاف آمریکا علیه داعش دانست.
«ابوبکر البغدادی» سرکرده گروهک داعش، امروز پنجشنبه بیانیه‌ای صوتی صادر کرد.

خلیفه خودخوانده گروهک داعش، امروز پنجشنبه با انتشار بیانیه‌ای صوتی توسعه دامنه فعالیت این گروهک را تا عربستان، یمن، مصر و الجزائر اعلام کرد و با شکست‌خورده خواندن ائتلاف آمریکایی، مردم عربستان را به شورش و حمل سلاح علیه آل سعود فراخواند.

به گزارش فارس، صفحات وابسته به اعضای گروهک تکفیری داعش در شبکه اجتماعی «توئیتر» عصر پنجشنبه اطلاع دادند که «ابوبکر البغدادی» سرکرده گروهک داعش، بیانیه‌ای صوتی صادر کرده است.

ابوبکر البغدادی در این فایل ۱۶ دقیقه‌ای متحدان و هواداران خود را به صبر و جنگجویی بیشتر دعوت کرد و با بیان اینکه ترس از گروهک داعش به آمریکا، اروپا، کانادا و استرالیا رسیده است، سران عربستان را «سر افعی» دانست و با تهدید آنان و جنبش انصارالله یمن، بیعت گروهک‌های تروریستی در مصر، لیبی و یمن را قبول کرد.

سرکرده داعش با بیان اینکه «ائتلاف صلیبی با همکاری یهود، و بردگان عرب آنان (حکام کشورهای عربی)» از داعش ترسیده‌اند و «جرأت نکرده‌اند که نیروی زمینی اعزام کنند»، دستور رئیس جمهوری آمریکا برای اعزام ۱۵۰۰ نیروی دیگر به عراق را دلیل شکست ائلاف آمریکا علیه داعش دانست.

وی در این پیام صوتی با بیان اینکه حملات «ائتلاف صلیبی» نتوانسته است مانع پیشروی داعش و حتی تضعیف اراده اعضای این گروهک شود، وعده کرد که پیشروی داعش تا «رم» ادامه خواهد یافت.

خلیفه خودخوانده، انتشار اخبار کشته شدن ده‌ها نفر از اعضای داعش در عراق و سوریه را «بزرگ‌ترین جنگ تبلیغاتی دروغین» دانست و از هواداران خود خواست تا آنچه درباره کشتار روزانه اعضای داعش منتشر می‌شود باور نکنند و بدانند که «دولت اسلامی حالش خوب است».

سرکرده ترورست‌های داعش در این پیام، توسعه دامنه فعالیت اعضای این گروهک را تا «بلاد الحرمین (عربستان)، یمن، مصر، لیبی، الجزائر» اعلام و بیان کرد که بیعت همه کسانی را که در این کشورها و غیر آنان با داعش بیعت کرده‌اند قبول و این کشورها را امارت جدید خود اعلام می‌کند.

البغدادی در ادامه خواستار شورش مردم عربستان علیه سران سعودی شد و آنان را «سرهای افعی و منبع مرض» توصیف کرد و هشدار داد که از این پس سران سعودی دیگر آرامش نخواهند داشت.

البغدادی در این دعوت به جنگ، مردم عربستان را ابتدا به مبارزه با شیعیان که آنان را «رافضی» خواند دعوت کرد و از آنان خواست که به شدیدترین وجه با آنان مبارزه کنند.

سرکرده داعش سپس گروهک‌های تروریستی از جمله القاعده در یمن را که با داعش اعلام بیعت کرد، به مبارزه با جنبش مردمی «انصارالله» دعوت کرد و به آنان وعده داد که زمان غلبه آنان بر انصارالله نیز فرا خواهد رسید.
البغدادی تروریست‌های حاضر در صحرای سیناء در شمال مصر را نیز به جنگ با دولت مصر فراخواند و از تروریست‌های حاضر در لیبی، الجزائر، تونس و مغرب خواست که آرام نگیرند و به آنچه او آن را «آتشفشان جهاد» آنان خواند، ادامه بدهند.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد