در مورد ملیت محسن فضلی، برخی منابع او را یک ایرانی یا بلوچ معرفی کرده اند، اما گزارش های دقیق شفاف حاکی از آن است که این فرد، یک کویتی سلفی مشهور می باشد که در سال 2000، در حالی که تنها 19 سال سن داشت یک عملیات تروریستی را در دوحه، پایتخت قطر کلید زد.
سرویس بین الملل شفاف: در پی حمله هوایی نیروهای آمریکایی به مواضع داعش و دیگر گروه های تروریستی نزدیک به وی در سوریه، رهبر گروه تروریستی «خراسان» به قتل رسید.
به گزارش سرویس بین الملل شفاف به نقل از خبرگزاری آناتولی ترکیه، «محسن فضلی» رهبری و فرماندهی این گروهک تروریستی وهابی را بر عهده داشت و طی بمباران حاشیه شهر ادلب، همراه همسر و دخترش به قتل رسید. در این عملیات که روز سه شنبه انجام شد، مقر مرکزی فرماندهی این گروهک تروریستی نیز تخریب شده و علاوه بر محسن فضلی، تعداد دیگری از فرماندهان عالی رتبه "خراسان" نیز کشته شدند.
محسن فضلی، فرمانده گروه تروریستی "خراسان"
او یک تبعه کویتی است که برخی منابع او را به اشتباه ایرانی یا بلوچ خوانده اند.
گروهک تروریستی «خراسان» در سوریه ذیل جبهه النصره اعلام موجودیت کرد و مدتی بعد توانست تعدادی از اصلی ترین و خطرناک ترین فرماندهان وهابی را به خود جذب کند. این گروه مدتی بعد تلاش کرد بدون واسطه با سازمان بین المللی القاعده ارتباط بگیرد و حتی - آن گونه که از نامش پیداست - می خواست مرکز عملیاتی خود را مدتی بعد به خراسان (افغانستان و ایران) منتقل کند. به گزارش منابع امنیتی و جاسوسی آمریکا، این گروه زیرزمینی توانسته بود همزمان تعدادی از فرماندهان مبرّز جبهه النصره (شعبه سازمان القاعده در سوریه) و داعش را به خود جذب کند؛ اما از اعلام موجودیت خودداری می کرد تا در زمان مناسب، سلسله عملیات های تروریستی خود را راه اندازی کند و با یک پروپاگاندای رسانه ای بتواند فضای عمومی وهابیت را به سمت خود متمایل کند.
به همین مناسبت، طی هفته گذشته گزارش های سازمان جاسوسی آمریکا، از این گروه پرده برداشت و حتی در یک سند رسمی اعلام شد: «گروه تروریستی نوظهور "خراسان" خطرناک تر از داعش است و شعاع عملیاتی گروه های تروریستی وهابی را گسترش خواهد داد.» در این سند هشدار داده شد در صورتی که به سرعت این گروهک سرکوب نگردد، منطقه خراسان بار دیگر شعله ور شده و حتی ایران و ترکمنستان نیز با خطرات امنیتی جدی تر مواجه خواهند شد.
در مورد ملیت محسن فضلی، برخی منابع او را یک ایرانی یا بلوچ معرفی کرده اند، اما گزارش های دقیق شفاف حاکی از آن است که این فرد، یک کویتی سلفی مشهور می باشد که در سال 2000، در حالی که تنها 19 سال سن داشت یک عملیات تروریستی را در دوحه، پایتخت قطر کلید زد. در این عملیات، برج سازمان تجاری دوحه قرار بود به صورت کامل منفجر شود، که البته پیش از انفجار کشف و خنثی شد.
فضلی در سال 2003 بار دیگر از سوی نیروهای امنیتی کویتی بازداشت شد. این بازداشت با توجه به خطری بود که کویت برای امنیت خود در آن مقطع حس می کرد. کویت در سال 2003 با گردن نهادن در برابر تمامی درخواست های آمریکا، خاک کشور خود را به صورت دربست در اختیار نیروهای آمریکایی و انگلیسی برای حمله به صدام قرار داد. این موضع دولت مرکزی کویت، موجی از مخالفت ها را در میان نیروهای سلفی پدید آورد که نگران قدرت گرفتن شیعیان (اکثریت) در عراق بودند. البته این بازداشت، کوتاه بود و او به شرط خروج از کویت و حفظ امنیت این کشور، از محاکمه و زندان رهایی یافت.
در سال 2003 و با خروج وی از کویت، این تروریست بین المللی به یمن رفت و در یک عملیات تروریستی، قدرت نظامی و تخریبی خود را به رخ کشید. او به یک ناو آمریکایی در ساحل یمن حمله کرد و بدون دادن تلفات، ضربه ای به این ناو وارد شد که ارسال وی به خلیج فارس (برای عملیات علیه صدام) را یک هفته به تعویق انداخت!
یکی از معدود تصاویر منتشر شده از گروه تروریستی "خراسان"
سازمان جاسوسی آمریکا هشدار داد که این گروه تروریستی از داعش هم خطرناک تر است و باید پیش از اعلام موجودیت و کلید زدن سلسله عملیات های طراحی شده، از سوی آمریکا سرکوب شود.
این تروریست خطرناک از سال 2005 به صورت رسمی در لیست تروریست های تحت تعقیب سازمان امنیتی آمریکا، عربستان و کویت قرار دارد و حتی در جریان ترور آیت الله محمد باقر حکیم، از سوی بغداد نیز تحت تعقیب قرار گرفت. رسانه های آمریکایی در گزارش های یکطرفه خود مدعی شدند محسن فضلی در این دوره با لباس و هویت مبدل، از طریق دریا به ایران آمد و در سواحل ایران، تسلط خود به زبان فارسی را کامل کرد. سپس در پوشش یک شهروند افغانی در ایران پنهان شده بود تا این که در سال 2008 از طریق ایران به افغانستان رفته و بار دیگر عملیات های تروریستی خود را از سر گرفت.روزنامه نیویورک تایمز در گزارش خود در مورد محسن فضلی، ضمن تصریح به هویت کویتی وی و برشمردن سوابق خطرناک وی، مدعی شد محسن فضلی از عناصر بسیار نزدیک به اسامه بن لادن بوده و از معدود کسانی است که از حمله القاعده به برج های دوقلو در سال 2001 آگاهی داشته است.
تحولات یمن همچنان شتابان به پیش می رود!
گروه انصارالشریعه وابسته به القاعده اعلام کرد که یکی از اعضای این گروه یک خودروی بمبگذاری شده را در تجمع حوثیها در منطقه صعده واقع در مرز با عربستان منفجر کرد که موجب کشته شدن دهها حوثی شد.
سرویس بین الملل شفاف: تحولات یمن همچنان پر شتاب به پیش می رود و انصار الله پر قدرت در یمن تحولات را به نفع خود اداره می کند.
در حالی که توافقنامهای سیاسی میان دولت یمن و حوثیها برای پایان دادن به بحران کشور امضا شد، حوثیها کنترل صنعاء را در دست گرفته و به منازل برخی مخالفان خود یورش بردند. این در حالی است که بر اثر انفجار خودروی بمبگذاری شده در شمال یمن دهها حوثی کشته شدند.
گروه انصارالشریعه وابسته به القاعده اعلام کرد که یکی از اعضای این گروه یک خودروی بمبگذاری شده را در تجمع حوثیها در منطقه صعده واقع در مرز با عربستان منفجر کرد که موجب کشته شدن دهها حوثی شد.
انصار الله در ماه های اخیر به خوبی توانسته است تحولات را به نفع خود به پیش ببرد.منابع روز دوشنبه اعلام کرده بودند که طی انفجاری که در گذرگاه مرزی در منطقه البقع در نزدیکی مرز عربستان رخ داد دست کم 50 تن کشته شدند. این انفجار زمانی رخ داد که حوثیها کنترل صنعاء را در دست گرفته بودند.
درگیریها میان گروه انصار الشریعه و حوثیها پس از آن رخ داد که افراد مسلح انصار الشریعه یکی از اعضای حوثیها را کشتند.
حوثیها ایستهای بازرسی را در بیشتر خیابانهای صنعاء ایجاد کردهاند. حوثیها بعد از امضای توافقنامه صلح از صبح دوشنبه به طور گسترده در خیابانهای صنعاء مستقر شده و مراکز ایست بازرسی ایجاد کردند. حوثیها عصر دوشنبه با شلیک تیر هوایی و آتش بازی تسلط خود بر صنعاء را جشن گرفتند.
روز یکشنبه دولت یمن و حوثیها توافقنامهای را امضا کردند که بر اساس آن حوثیها باید از صنعاء خارج شده و به تحصن خود پایان دهند. حوثیها همچنین پیروزی خود را در صنعاء جشن گرفتند. از سوی دیگر حوثیها به منزل محمد قحطان یکی از رهبران حزب اصلاح در صنعاء یورش برده و منزل وی را غارت کردند.
حوثیها همچنین پیش از این به منازل رهبران سیاسی در یمن از جمله علی محسن الاحمر، مشاور رئیسجمهور یمن در امور دفاعی و امنیتی و همچنین حمید الاحمر عضو پارلمان یمن و یکی از رهبران حزب التجمع در صنعاء یورش برده بودند. حوثیها همچنین به مقر دبیرکلی حزب التجمع و دفتر اجرایی این حزب در صنعاء نیز یورش بردند. این در حالی است که علی العماد عضو شورای سیاسی گروه حوثی تاکید کرد که این گروه پایگاههایی را که به کنترل خود درآورده به پلیس یمن تحویل خواهد داد. وی گفت: یورش به منازل سیاستمداران یمنی یک عملیات بازرسی عادی بوده است.
حوثیها همچنین به چند تن از موسسات اطلاعاتی نیز یورش بردند. در همین راستا جمال بن عمر، فرستاده ویژه سازمان ملل به یمن از فروپاشی دستگاههای نظامی و امنیتی این کشور در مناطق مختلف خبر داد. همچنین خبرنگار الجزیره در صنعاء اعلام کرده است که صنعاء تقریباً خالی است و نیروهای امنیتی در خیابانها دیده نمیشوند و مردم در رعب و وحشت بهسر میبرند و هیچکس نمیتواند در خصوص توافق سیاسی میان دولت و حوثیها صحبت کند.
وزارت بهداشت یمن نیز اعلام کرد که از 16 سپتامبر تاکنون کارکنان این وزارت جسد حدود 200 تن را تحویل گرفته اند که در پی درگیری های مسلحانه اخیر کشته شده اند. یمن با توجه به دو انقلابی که در کمتر از 3 سال اخیر پشت سر گذاشته است روزهای حساسی را پیش رو دارد و باید انتظار داشت تا این کشور بتواند به روزهای با ثبات تر و پایدار تری را در آینده تجربه کند.امید می رود با توجه به محبوبیت انصار الله در یمن و قدرت مردمی که از آن برخوردار است بتواند در روزهای آینده ثبات را در یمن برقرار نماید.
واکنش رهبر مذهبی القاعده سوریه نسبت به عمق استراتژی ایران
او در پایان پیش بینی خود در مورد گسترش موج انقلاب اسلامی را بیان می کند: «ابتدا دمشق و بغداد و حالا صنعا! فردا کجا قرار است تابع ایران شود؟ آیا نوبت "ریاض" رسیده است؟»
سرویس بین الملل شفاف: رهبر شرعی جبهه النصره (شاخه سازمان القاعده در سوریه) با اشاره به فتح پایتخت یمن به دست جنبش انصار الله نوشت: «سریال مستمری راه افتاده است. کشورها و پایتخت های عربی و سنی به ترتیب و سنگر به سنگر توسط ایران و شیعیان در حال فتح است!»
به گزارش سرویس بین الملل شفاف، «ابی ماریه قحطانی» که او را رهبر شرعی و نفر دوم پشت پرده گروه تروریستی جبهه النصره می دانند، در صفحه شخصی خود در شبکه توئیتر نوشت: «مشکل از آن جا آغاز شد که اهل سنت به جای "قیام" یاد گرفتند از حکام خویش "تبعیت" کنند. برای ما "اولی الامر" را اشتباه ترجمه کردند و مدعی شدند هر حاکم مسلمانی مصداق اولی الامر است!»
انی شخصیت تندروی وهابی که شیعیان را "رافضی" و "مشرک نامسلمان" می خواند، در ادامه نوشت: «این ایده غیرشرعی را به نام دین به خورد مسلمین دادند؛ اما همان ها هم تبعاتش را نمی دانستند. آن ها با این ایده، فرهنگ جهاد را از میان اهل سنت و جماعت محو کردند و کار به جایی رسید که مسلمانان حاضرند در برابر "رافضی ها" و "کفار" نیز سر تعظیم فرو آورند!»او در پایان ناخواسته به عدم محبوبیت گروه های تروریستی وهابی در میان اهل سنت اعتراف می کند: «این حوادث باعث می شود به صورت جدی از خودمان بپرسیم "چه زمانی، ملت ما بیدار خواهد شد؟" واقعاً تجربه تشکیل سقوط یمن به دست شیعیان، برای بیداری ملت ما کافی نیست؟»
او در پایان پیش بینی خود در مورد گسترش موج انقلاب اسلامی را بیان می کند: «ابتدا دمشق و بغداد و حالا صنعا! فردا کجا قرار است تابع ایران شود؟ آیا نوبت "ریاض" رسیده است؟»
پایان عصر کرزای ، آغاز عصر احمد زی
اکنون باید منتظر تشکیل لویه جرگه و بزرگان قوم باشیم که با اصلاح قانون اساسی، تلاش سیاستمداران افغانستان را تکمیل کنند؛ سیاستمدارانی که دریافته اند تنها با توافق میتوان در دنیای پرآشوب به تعالی کشورشان اندیشید.
سرویس بین الملل شفاف: افغانستان این روزها شرایط جدیدی را تجربه می کند و پس از یک کشمکش چند ماهه بر سر تعیین رئیس جمهور این کشور، اما این روزها بالاخره رئیس جمهور دوم خود را می شناسد.
پس از ماهها کشمکش سیاسی و بن بست بر سرتعیین رئیس جمهوری جدید افغانستان، سرانجام روز یکشنبه با توافق دو نامزد راه یافته به دور دوم انتخابات، کمیسیون مستقل انتخابات، اشرف غنی احمدزی را به عنوان رئیس جمهوری و عبدا... عبدا... نامزد معترض را به عنوان رئیس اجرایی اعلام کرد.
اشرف غنی احمد زی دومین رئیس جمهور افغانستان است که پس از یک انتخابات جنجالی به این سمت دست یافته است!
این توافق که به زعم برخی معامله برای تقسیم قدرت بود، پس از ماهها کشمکش در پی دور اول و دوم انتخابات در ماههای فروردین و خرداد سال جاری به دست آمد.در روزهای گذشته هر دو نامزد و ستادهای انتخاباتی آنها بر سر تشکیل دولت مشترک به عنوان دولت وحدت ملی توافق کردند که براساس آن قدرت بین هر دو نامزد به صورت مساوی تقسیم میشود، اما چگونگی نتایج انتخابات به عنوان یک مورد اختلافی باقی بود و ماهها شرایط نامطمئن باعث لطمه دیدن اقتصاد و امنیت در افغانستان شد.
بازبینی آرا پیشتر در ماه جاری کامل شد اما نتیجه شمارش نهایی به دلیل ادعای تقلب نامزد معترض، ماهها عقب افتاد و اعلام نشد زیرا بیم بروز ناآرامیمیرفت اما سرانجام روز یکشنبه نتایج نهایی با توجه به توافق صورت گرفته اعلام شد.
بر اساس این توافق نامزدی که بیشترین رای را به دست آورد رئیس جمهوری معرفی شد و پست رئیس اجرایی در اختیار نامزد دیگر قرار گرفت.
امضای این توافقنامه با استقبال گسترده داخلی و همچنین محافل سیاسی و کشورهای خارجی رو به روشد.دفتر هیات نمایندگی سازمان ملل متحد در افغانستان اعلام کرد که امضای توافقنامه تشکیل دولت وحدت ملی از سوی دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، گامیدر راستای حرکت این کشور به دوره ای از ثبات سیاسی است.
یان کوبیش نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در افغانستان گفت که نبود ثبات سیاسی در ماههای گذشته تاثیرات سنگین بر اقتصاد، امنیت و حکومت داری در این کشور داشته است.پس از امضای توافقنامه دو نامزد، وزارت امور خارجه کشورمان با صدور بیانیه، از آن استقبال کرد و رئیس جمهوری اسلامیایران نیز انتخاب احمد زی به عنوان رئیس جمهوری افغانستان را به وی تبریک گفت.
در بخشی از پیام روحانی آمده است:جمهوری اسلامیایران به عنوان کشور دوست و همسایه جمهوری اسلامیافغانستان از تشکیل دولت وحدت ملی که بیانگر ژرف اندیشی رهبران و اساس تحکیم هر چه بیشتر ثبات و امنیت در آن کشور است، استقبال میکند.چین، پاکستان، اسپانیا، آمریکا، انگلیس و شمار دیگری از کشورهای آسیا، اروپا و سایر نقاط جهان نیز در اعلامیههای جداگانه ای از امضای این توافقنامه استقبال کردند.
پس از فرو کش کردن همه تحسینها و تقدیرها نوبت به اجرایی شدن این توافقنامه خواهد رسید. توافقی که اما و اگرهای زیادی در مسیر اجرایی شدن آن وجود دارد و ابهاماتی که در مفاد آن هست کار را تا حدودی دشوار مینماید. نخستین ابهام برسر تعیین وظایف رئیس اجرایی است که قرار است بعدها به پست نخستوزیری تغییر یابد. بیم آن میرود که شفاف نبودن وظایف و دقیق نبودن تعاریف اجرایی در آینده سبب بروز اختلاف و درگیری بین مجریان شود.این توافقنامه دارای یک مقدمه و شش بخش است که بدون نام بردن از دو نامزد، بر تعیین مقامهای بلندپایه براساس تساوی و اصل شایسته سالاری تاکید شده است.
این بخشها شامل برگزاری لویه جرگه (مجلس بزرگان و ریش سفیدان) برای اصلاح قانون اساسی، بررسی طرح ایجاد پست نخست وزیری، ایجاد پست رئیس اجرایی و تعیین مقامهای بلند پایه دولتی، ایجاد پست رهبری تیم دوم و همچنین اصلاحات در نظام انتخاباتی افغانستان است.بخش اول توافقنامه به برگزاری لویه جرگه برای اصلاح قانون اساسی اختصاص یافته است. در توافقنامه تصریح شده که رئیسجمهوری پس از تحلیف یک کمیسیون ویژه را برای تهیه طرح اصلاح قانون اساسی تشکیل دهد.اصلاح نظام انتخاباتی و توزیع شناسنامههای الکترونیک و تهیه جدول زمانی برای اجرایی شدن این توافقنامه، از بخشهای مهم است تا در انتخابات آتی از بروز مشکل جلوگیری شود. از بخشهای اساسی این توافقنامه ایجاد پست رئیس اجرایی است .ازجمله ابهاماتی که در این توافقنامه به چشم میخورد تقسیم وظایف و حدود اختیارات رئیس جمهوری و رئیس اجرایی یا نخست وزیر آینده است که به وضوح در متن توافقنامه به آن اشاره نشده است و میتواند در عمل مشکل آفرین باشد.براساس تعریف کنونی، رئیس اجرایی در مجالس تصمیم گیری دولت شرکت میکند و مدیریت امور اداری و اجرایی حکومت بر عهده اوست. برای دفتر رئیس اجرایی ساختار اداری و مالی ویژهای ایجاد میشود.این در حالی است که رئیس جمهوری ریاست کابینه را بر عهده خواهد داشت.
براساس تعریف این توافقنامه، کابینه از رئیس جمهوری، معاونان او، صدر اعظم اجرایی، معاونان صدر اعظم اجرایی، مشاور ارشد رئیس جمهوری و وزیران تشکیل میشود.این بخش از توافقنامه ریاست شورای وزیران را برعهده رئیس اجرایی گذاشته است. رئیس اجرایی حکومت، با وظایف صدراعظم اجرایی بر اساس پیشنهاد کاندیدای دوم و موافقت رئیس جمهور تعیین شده و به رئیسجمهوری پاسخگوست.
اکنون باید منتظر تشکیل لویه جرگه و بزرگان قوم باشیم که با اصلاح قانون اساسی، تلاش سیاستمداران افغانستان را تکمیل کنند؛ سیاستمدارانی که دریافته اند تنها با توافق میتوان در دنیای پرآشوب به تعالی کشورشان اندیشید.افغانستان کشوری است که تحولات سیاسی دشواری را پشت سر گذاشته و پشت سر می گذارد.حال باید دید آیا می توان با توجه به تعیین رئیس جمهور این کشور، به آینده آن نیز خوش بین بود و برای افغانستان آینده ای روشن را تصور کرد؟
یمن به چه سمتی خواهد رفت؟
این در حالی است که هیات حوثیها بند مربوط به تحویل سلاحهایی که از اردوگاههای ارتش به دست آوردهاند، نپذیرفت. در همین حال محمد عبدالسلام، سخنگوی حوثیها در مصاحبه با الجزیره اعلام کرد که توافقی در خصوص بند امنیتی در کنفرانس مذاکرات ملی که در سال گذشته برگزار شد صورت نگرفته است.
سرویس بین الملل شفاف: این روزها یمن تحولات پر سرعتی را پشت سر می گذارد.تحولاتی که این کشور را در آستانه شرایط سیاسی جدیدی قرار داده است.
هیات حوثیها در صنعا توافقنامه سیاسی را با ریاست جمهوری یمن با حضور فرستاده سازمان ملل به این کشور و همچنین رئیس جمهور امضا کردند.حوثیها در پی این توافق ساختمانهای دولتی را که در صنعا تحت کنترل خود درآورده بودند به پلیس نظامی تحویل دادند.
براساس این توافق شش بندی، آتش بس فوری در صنعا برقرار و دولت شراکت ملی با مشارکت حوثیها یا نمایندگان آنها تشکیل و اسامی افراد با کفایت برای تصدی پست نخستوزیری پیشنهاد میشود و قیمت سوخت کاهش یافته و تحصنهای حوثیها در اطراف صنعا نیز متوقف میشود.
این در حالی است که هیات حوثیها بند مربوط به تحویل سلاحهایی که از اردوگاههای ارتش به دست آوردهاند، نپذیرفت. در همین حال محمد عبدالسلام، سخنگوی حوثیها در مصاحبه با الجزیره اعلام کرد که توافقی در خصوص بند امنیتی در کنفرانس مذاکرات ملی که در سال گذشته برگزار شد صورت نگرفته است.وی خاطرنشان کرد که طرفهای دیگری به جز حوثیها نیز سلاح در اختیار دارند و خواستههای حوثیها نیز قانونی است و این گروه در تلاش است تا در اداره کشور مشارکت داشته باشد.
علی بخیتی، عضو شورای سیاسی گروه انصار الله نیز اعلام کرد که حوثیها یک قدرت فرصت طلب نیستند که بخواهند از اوضاع کنونی برای رسیدن به قدرت در یمن استفاده کنند. بخیتی خواهان تسریع در تشکیل دولت وحدت ملی به نمایندگی تمامی طرفها شد تا از این طریق نهادهای دولتی در یمن فرونپاشند. امضای این توافقنامه پس از پیشرویهای گسترده حوثیها در یمن و تصرف مقر دولت و فرماندهی کل نیروهای مسلح و دیگر نهادها صورت گرفت.
پیشتر نیز محمد سالم باسندوه، نخستوزیر یمن استعفای خود را به عبدربه منصور هادی، رئیس جمهور این کشور داد تا راه را در مقابل امضای این توافق هموار سازد. از سوی دیگر، عبدالقادر علی هلال، استاندار صنعا نیز از منصب خود استعفا کرد. این اقدام چند ساعت پس از استعفای نخستوزیر صورت گرفت. وی در نامهای اعلام کرد: من استعفای خود را از منصبم به عنوان استاندار صنعا ارائه میدهم و رسما استعفای خود را تقدیم رئیسجمهوری کردم، چرا که وجدان و ارزشهایی که با آنها تربیت شدهام، به من اجازه نمیدهد تا در پستی به فعالیت خود ادامه دهم که در آن هیچ اختیاراتی ندارم.
در همین حال عبدربه منصور هادی در پی امضای این توافق در کاخ ریاست جمهوری در صنعا خواهان آغاز اجرای هرچه سریعتر این توافق و بستن صفحه دردناک گذشته شد. در همین حال جمال بن عمر، فرستاده سازمان ملل در یمن نیز اعلام کرد که این توافق با استناد به نتایج کنفرانس مذاکرات ملی است که از مارس 2013 تا ژانویه 2014 برگزار شده است و همگان باید به اجرای بندهای آن پایبند باشند.
وی خاطرنشان کرد که براساس این توافق باید دو مشاور سیاسی برای رئیس جمهور کشور ظرف سه روز از امضای این توافق تعیین شوند که برخی از آنها شخصیتهایی از حوثیها و جدایی طلبان جنوب یمن باشند که این افراد وظیفه انتخاب نامزدهایی برای تصدی پستهای وزارتی را برعهده دارند و سفارشهای را به نخستوزیر و دولت برای تضمین تقسیم پستها در میان تمامی گروههای سیاسی در کشور ارائه میدهند. در درگیریهایی که چهار روز میان حوثیها با نیروهای ارتش یمن ادامه داشت بیش از 100 تن کشته شدند. با توجه به رویدادهایی که این روزها در یمن رخ می دهد و با توجه به توافق ضمنی که میان برخی از گروه ها شکل گرفته است شاید بتوان پایان ماه میلادی کنونی را پایان درگیری ها در این کشور و شکل گیری روندی تفاهم آمیز دانست.حال باید منتظر ماند و دید یمن در روزهای آینده شاهد چه تحولاتی خواهد بود.
آیا ترکیه علیه داعش اقدامی را انجام خواهد داد؟
آوارگان سوری از مرکز شهر عین العرب یا کوبانی که تا مرز ترکیه کمتر از دو کیلومتر فاصله دارد، وارد ترکیه میشوند. کردهای سوریه از روز پنجشنبه هفته گذشته پشت مرزهای ترکیه تجمع کرده بودند تا اینکه روز جمعه ترکیه چند کیلومتر مرز با سوریه را باز کرد...
سرویس بین الملل شفاف: داعش و بحران داعش هر روز ابعاد جدیدتری به خود می گیرد و شکل این بحران در مناطق بیشتری گسترش پیدا می کند.
بحران داعش به مرزهای ترکیه رسیده است. اگر «کوبانی» به تصرف کامل گروه داعش درآید میتوان گفت این گروه به مرزهای ترکیه رسیده است. از کوبانی بدون وسیله نقلیه با پای پیاده میتوان در مدت چند دقیقه به خاک ترکیه رسید و به همین دلیل کردهای سوری در این شهر چارهیی جز پناه بردن به مرزهای ترکیه ندارند.
ترکیه در مدت زمانی که داعش علیه دولت بشار اسد فعالیت می کرد از آن حمایت می نمود.
در دو روز گذشته هم هزاران کرد سوری که از شهر کوبانی در شمال سوریه میگریختند از مرزهای جنوب شرقی وارد خاک ترکیه شدند. اما اکنون خبر میرسد علاوه بر اینکه ترکیه مرزهای خود را به روی آوارگان سوری بسته است، درگیریهای مسلحانه ای نیز بین نیروهای مرزی ترکیه و کردهایی که قصد حمایت از پناهجویان سوری را داشتند، درگرفته است. پلیس برای متفرق کردن کردها از گاز اشکآور و ماشین آبپاش نیز استفاده کرده است.
دلیل اصلی بسته شدن مرزهای ترکیه به روی آوارگان سوری مشخص نیست. پیشتر احمد داوود اوغلو، نخستوزیر ترکیه گفته بود بدون هیچ تبعیض قومی و فرقه ای برادرانمان را که در حال فرار از سوریه و نقاط دیگر هستند میپذیریم. معاون داوود اوغلو هم اعلام کرده بود کشورش آماده بدترین سناریو و پذیرش شمار بیشتری از آوارگان است. بیشتر آوارگان کرد سوری زنان و کودکان و کهنسالان هستند. حتی به گزارش سازمان ملل چیزی حدود 145 هزار خانواده آواره سوری را زنان هدایت میکنند. برخی منابع گزارش میدهند زمانی که آوارگان سوری از سوی نیروهای امنیتی ترکیه اجازه نیافتند در میان پناهجویان به دنبال بستگانشان بگردند، خشمگین شده و به سوی سربازان سنگ پرتاب کردند.
اما برخی گمانهزنیها هم از افزایش حجم آوارگان و فقدان امکانات و مدیریت آنها در این منطقه به دلیل محدود شدن مرزهای ترکیه به روی سیل آوارگان سوری خبر میدهند. برخی هم بر این باورند پس از اینکه حدود 100 هزار کرد عراقی در عرض دو روز به ترکیه پناه آوردند، دولت ترکیه مرزهای خود را با سوریه بست. دولت ترکیه میگوید به تنهایی قادر به میزبانی از سیل پناهجویان عراقی و سوریه ای نیست.
جز کردهای سوریه، بیش از یک میلیون پناهجوی سوری در خاک ترکیه هستند که از حملات داعش گریختهاند.سازمان ملل گزارش میدهد تعداد آوارگان سوری که در روزهای اخیر به ترکیه پناه بردهاند بیشترین رقم گروه آوارگان سوری است که در یک دوره کوتاه از سوریه فرار کردهاند. اما درحال حاضر از چند نقطه مرزی فقط دو منطقه عبور برای کردهای سوریه باز مانده است و هزاران پناهجوی سوریهیی که برای رسیدن به ساحل امن راه ترکیه را در پیش گرفته بودند، اکنون با درهای بسته مواجه شدهاند.
آوارگان سوری از مرکز شهر عین العرب یا کوبانی که تا مرز ترکیه کمتر از دو کیلومتر فاصله دارد، وارد ترکیه میشوند. کردهای سوریه از روز پنجشنبه هفته گذشته پشت مرزهای ترکیه تجمع کرده بودند تا اینکه روز جمعه ترکیه چند کیلومتر مرز با سوریه را باز کرد. اما ظاهرا مواجه شدن با حجم انبوه آوارگان و درگیری مرزی باعث شد ترکیه درها را به روی آوارگان سوری ببندد. با این حال مقامهای سیاسی کرد در ترکیه از جوانان بهویژه کردهای جنوب شرقی این کشور خواستهاند که برای کمک به همکیشان خود به کوبانی بروند.
حزب کارگران کردستان ترکیه، پ.ک.ک، هم که دههها برای استقلال از ترکیه جنگ مسلحانه کرده بود، از همه کردها خواسته است که برای دفاع از شهر کوبانی که بسیاری از ساکنانش کرد و ترکمن هستند به این شهر بروند. گفته میشود یکی از نگرانیهای دولت ترکیه عبور شبه نظامیان کرد از خاک ترکیه برای حضور در جنگ علیه داعش است. همه اینها در حالی است که هنوز بسیاری از بازیگران منطقه ای و بینالمللی نسبت به سیاستهای آنکارا درباره داعش به دیده تردید مینگرند.
حال باید دید ترکیه چه راه حلی برای بحران داعش اندیشیده است و داعشی که روزی مورد حمایت ترکیه بود آیا این روزها توسط خود ترکیه مورد حمله قرار خواهد گرفت یا خیر؟