سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز





هم اکنون نیز به جز روسیه و اوکراین ،تنها چند کشور انگشت شمار از جمله ایران،جمهوری آذربایجان و لیبی از این هواپیما در خطوط هوایی خود استفاده می کنند.
عصرایران - بار دیگر سقوط هواپیما مردم ایران را داغدار کرد و این بار ، دهها نفر در سانحه سقوط یک فروند هواپیمای ایران 140 در نزدیکی تهران جان خود را از دست دادند. 
با شدت گرفتن تحریم ها علیه ایران که نماد بارز آن ، نفروختن هواپیماهای مسافربری به کشورمان بود ، تصمیم به ساخت هواپیما در داخل کشور گرفته شد. 
 در فضای تحریم ها ، تنها می شد با روس ها اوکراینی ها وارد مذاکره شد. بدین ترتیب مدیران روسی - اوکراینی در سال 1996 کارخانه آنتونوف درخارکف اوکراین پذیرفتند که هواپیمای آنتونوف 140 خود را در ایران نیز تولید کنند. نام این محصول ایران 140 نامیده شد و چند سال بعد در شرکت "هسا"ی اصفهان تولید آن آغاز شد. 
سایت هسا در این باره چنین می نویسد:بعد از آموزش پرسنل، فروند اول با مشارکت کارشناسان اوکراینی مونتاژ گردید و از فروند دوم کارشناسان هسا (تحت نظارت دفتر طراحی آنتونوف) به تنهایی موفق به ساخت و مونتاژ شدند.
 قرارداد تولید این هواپیما در اصفهان در شرایطی منعقد شد که تنها سه سال از تولید آن در اوکراین می گذشت و آنتونوف 140 هنوز امتحان خود را پس نداده بود. هم اکنون نیز به جز روسیه و اوکراین ،تنها چند کشور انگشت شمار از جمله ایران،جمهوری آذربایجان و لیبی از این هواپیما در خطوط هوایی خود استفاده می کنند و در سطح جهان اقبالی به آن نشده است.   
هواپیمای ایران 140 در حالی امروز در حوالی تهران سقوط کرد که به گفته یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ، کمیسیون عمران مجلس ، پیشتر در خصوص به کارگیری این هواپیما در خطوط هوایی کشور هشدار داده بود. 
 جالب و البته غم انگیز اینجاست که اولین سقوط هواپیمای آنتونوف 140 در ایران هنگامی رخ داد که گروهی از کارشناسان روسی و اوکراینی در سال 2002 برای افتتاح خط مونتاژ این هواپیما در مسیر ایران بودند که آنتونوف آنها در لارستان سقوط کرد و همه شان کشته شدند.  
سقوط بعدی این هواپیما در ایران نیز هنگامی بود که با ایرانی سازی،‌نامش را ایران 140 گذاشتند و چند خلبان و کمک خلبان که در حال پرواز آموزشی با آن بودند و جان دادند. 
در سال 84 هم در فرودگاه اراک سانحه ای برای ایران 140 به وجود آمد که خوشبختانه تلفات جانی نداشت.
 در سال 2005 هم یک فروند آنتونوف 140 که متعلق به خطوط هوایی کشور آذربایجان بود، در دریای خزر سقوط کرد و تمام 23 مسافر آن کشته شدند.  سرانجام این پرنده روسی - اوکراینی مرگبار ، این بار لحظاتی بعد از بلند شدن از فرودگاه مهرآباد تهران ،‌سقوط کرد و مسافرانش را به کشتن داد تا ادامه تولید این هواپیما در ایران در هاله ای از ابهام فرو رود. 
 




راشاتودی:
مایکل روبین مشاور سابق پناگون در امور ایران و عراق گفت که تهران پیشرفت های بزرگی در حوزه تکنولوژی موشکی کرده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : 

راشاتودی نوشت: یک مقام ارشد نظامی ایران اعلام کرده است که تهران بزودی از سیستم های موشکی دوربرد خود که شبیه گنبد آهنین اسرائیل یا پاتریوت آمریکا است و می تواند موشک ها را در هوا رهگیری کند رونمایی می کند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، سردار فرزاد اسماعیلی  فرمانده پایگاه خاتم الانبا گفت که ایران در حال تدارک رونمایی از تعدادی سیستم دفاعی موشکی پیشرفته در 22 سپتامبر است. اسماعیلی جزئیات فنی این موشک ها را روشن نکرد.
مایکل روبین  مشاور سابق پناگون در امور ایران و عراق گفت که تهران پیشرفت های بزرگی در حوزه تکنولوژی موشکی کرده است.
وی با طرح این سئوال که ایا ایران می تواند گنبد اهنین بسازد گفت: چراکه نه؟ ما نباید فراموش کنیم که دشمنان آمریکا می توانند از تجارب شکست خود برای دستیابی به موفقیت استفاده کنند.
روبین گفت که اعلام رونمایی سیستم های موشکی متفاوت نشان دهنده ی آن است که ایران به دنبال نمایش میزان قدرت خود در منطقه است.
وی افزود: زمانیکه بحث تسلیحات هسته ای پیش می آید، باید بگوییم که تهران در استانه تبدیل به کره شمالی بعدی است.




تایم:
تایم با انتشار گزارشی تحت عنوان «ایران بهترین فرصت ممکن برای تلافی تحریم های غرب را در اختیار روسیه قرار داد» نوشت: قرارداد نفتی ایران و روسیه بخشی از تلاش های پوتین برای تلافی کردن تحریم های آمریکا و متحدانش است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :


نشریه تایم با انتشار گزارشی تحت عنوان «ایران بهترین فرصت ممکن برای تلافی تحریم های غرب را در اختیار روسیه قرار داد» نوشت: قرارداد نفتی ایران و روسیه بخشی از تلاش های پوتین برای تلافی کردن تحریم های آمریکا و متحدانش است.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در پایان ماه اوریل، زمانی که نخستین دور تحریم های غرب علیه روسیه به مرحله ی اجرا در آمد، ولادیمیر پوتین به امریکا و اروپا هشدار داد که این اقدام را بی پاسخ نخواهد گذاشت.

او گفت: دولت روسیه در حال حاضر طرح های تلافی جویانه ای در اختیار دارد اما باید در مورد آن درصورت تداوم تحریم ها فکر کند. 

پوتین بلوف نمی زد. شاید تکان دهنده ترین اقدام تلافی جویانه او دستورش مبنی بر عدم واردات مواد غذایی از کشورهایی بود که روسیه را تحریم کرده اند.

پوتین در ادامه و همزمان با تحریم مواد غدایی اروپا و امریکا سه سال مجوز اقامت برای ادوارد اسنودن افشاگر آمریکایی صادر کرد. اما مهمترین بخش انتقام پوتین و البته مشکل زاترین برای غرب در قالب قرارداد نفتی روسیه با ایران مطرح شد.

تهران و مسکو در روز پنجم اگوست قراردادی منعقد کردند که طی آن ایران نفت خام خود را در مقابل  تجهیزات پالایشگاهی و دیگر فناوری ها می فروشد.

صفروف رئیس مرکز روسی مطالعات ایران معاصر که به دولت روسیه مشاوره می دهد گفت: قرارداد نفت - کالا ماه ها بود که روی میز بود. 

وی افزود: این پرپوزال بخشی از تلاش های روسیه در جهت اتحاد با رقبای غرب بویژه چین، ونزوئلا، کره شمالی کوبا و البته ایران بود.

وی اضافه کرد: طرح ما داشت خاک می خورد اما با نزدیک شدن به 20 جولای موعد ضرب الاجل مذاکرات هسته ای، فضا تغییر کرد و فرصت های بی نظیری در اختیار روسیه قرار داده شد.

واکنش منفی امریکا به قراداد ایران و روسیه همواره با هشدار تحریم همراه بوده است، اما این تاکتیک چندان جواب نمی دهد. با منزوی کردن کشوری بزرگ چون روسیه غرب راه را برای اتحاد کشورهای مخالف آمریکا هموار می کند. این باشگاه می تواند به این کشورها طریقه ی دور زدن تحریم ها از طریق تجارت دوجانبه و تاثیر آن ها بر اقتصاد جهانی را آموزش دهد.

روسیه همانطور که در منع وادرات غذا از اروپا نشان داد، آماده ی اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از انزوای خود و البته تضعیف تاثیر تحریم های غرب است.

با این حال، توانایی پوتین برای انجام اقدامات تلافی جویانه تمامی ندارد. او همچنین می تواند قرارداد فروش سیستم موشکی اس 300 به ایران را نیز احیا کند و موضع تهران را در مذاکرات هسته ای تقویت کند.

باتوجه به روند تحریم های غرب علیه روسیه، مسکو ممکن است جای ایران را به عنوان کشور تحریم شده در بازار انرژی دنیا بگیرد. این دورنمایی است که پوتین سعی در اجتناب از آن دارد. با این حال مذاکرات هسته ای ایران میدان اصلی پوتین برای اقدام تلافی جویانه علی غرب است و ایران نیز از او پشتیبانی می کند.




در گفتگو با نیویورک تایمز،
باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در مصاحبه با نیویورک تایمز گفت که امریکا برای آموزش و تسلیح کادر شورشیان سوری با دشواری مواجه است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در مصاحبه با نیویورک تایمز گفت که امریکا برای آموزش و تسلیح کادر شورشیان سوری با دشواری مواجه است.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، وی گفت: مسئله ی مهمی که اکنون باید روی آن تمرکز کنیم اقلیت سنی در مسئله عراق و اکثریت سنی در مسئله سوریه است، در واقع تا زمانیکه فرمولی جهت حل مشکلات این گروه ها نداریم با مشکلاتی مواجه خواهیم شد.

اوباما اضافه کرد: ما با گروهی به نام داعش در عراق و سوریه مواجه هستیم که جذابیت اندکی برای اهل تسنن دارند. 
وی افزود: آنها در حال پر کردن یک خلا در عراق هستند اما مسئله اصلی برای ما، مقابله نظامی با این گروه نیست بلکه چگونگی گفتگو با اکثریت سنی در آن منطقه است.
رئیس جمهور امریکا سپس با در پاسخ به این سئوال که آیا ایران در این زمینه مفید ظاهر شده است؟ گفت: فکر می کنم ایرانی ها سرانجام متوجه شده اند که قائل شدن جایگاه حداکثری برای شیعیان در عراق در طولانی مدت به شکست منجر می شود و این به هر حال درسی بزرگ برای هر کشوری است. همه صددرصد همه چیز را می خواهند و برنده و فاتح همه غنایم را می خواهد، اما یک چنین دولتی محکوم به شکست است و در هم شکسته خواهد شد.
وی افزود: تنها کشوری که در این زمینه خوب عمل کرده ،تونس است چراکه احزابش اصل نه غلبه نه پیروزی را اتخاذ کرده اند. در واقع به همین است که این کشور به کمک خارجی نیاز ندارد.




فیگارو:
اگر باراک اوباما فکر میکرد در صورتی که سربازانش را از عراق به کشور باز گرداند دیگر دست هایش در عراق کثیف نخواهند شد، باید بداند که اشتباه کرده بود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
نشریه لوموند نوشت: اگر باراک اوباما فکر میکرد در صورتی که سربازانش را از عراق به کشور باز گرداند دیگر دست هایش در عراق کثیف نخواهند شد، باید بداند که اشتباه کرده بود.

به گزارش «انتخاب»، گسترش نفوذ گروه تروریستی داعش در کردستان عراق و خطر اشغال بغداد توسط شورشیان اسلامگرای داعش اوباما را باید بیاد حرف هائی بیاندازد که یازده سال پیش کولین پاول قبل از اشغال عراق بر زبان آورد. او گفت " اگر چیزی را تخریب کردی دیگر به خودت تعلق دارد و مسئولیتش به گردن توست."

اینک رئیس جمهوری آمریکا که بدلیل تعهداتش بقصد پایان دادن به ماجراجوئی های جورج بوش در عراق و افغانستان ،توسط رای دهندگان آمریکائی انتخاب شد، درست در آخرین مرحله دوران حکومتش باید میان دو گزینه یکی را انتخاب کند. یا با ورود به چهارمین جنگ آمریکا در 25 سال گذشته در منطقه خاور میانه به حل مشکلات بپردازد، یا آنکه برای جانشین آینده اش مخروبه ای به ارث بگذارد که البته از رهگذر آن ،ابرقدرتی آمریکا دیگر ادعای قابل دفاعی نخواهد بود.

اگر شورشیان داعش بتوانند به داخل بغداد نفوذ کنند ، آمریکا خود را در موقعیت مشابهی خواهد یافت که فرانسه در سال 2012 در مقابل کشور "مالی" داشت. یعنی موقعیتی که فرانسه چاره ای نمی دید جز انکه بقصد جلوگیری از سقوط پایتخت مالی یعنی باماکو ، توسط یک گروه تروریستی بنام " اکمی" ( وابسته به القاعده) مداخله نظامی کند.

تا کنون توازن قوا به اوباما اجازه می داد که در عملیات محدودی شرکت کند. مثلاً عملیات کماندوئی دستگیری بن لادن را سامان دهد و یا در لیبی با پشتیبانی عقبه حملات فرانسه و انگلستان ، به یاری آنها بشتابد. یا مثلاً در عملیات تحریم علیه روسیه ، نقش رهبر ارکستر را بعهده گیرد و بار اصلی عواقب این تحریم ها را به دوش اروپا بیاندازد.

حملات هوائی با هدف های مشخص در شمال عراق هنوز شواهد کافی بدست نمی دهند که نشان دهد اوباما دست از استراژی غیر جنگجویانه خود بر داشته باشد. 

در ادامه این گزارش به نقل از اوباما آمده است که " سربازان ما به عراق باز نخواهند گشت تا در آنجا بجنگند. چرا که در این درگیری ها هیچ راه حل نظامی آمریکائی وجود ندارد."

با این حال، اوباما فراموش کرده است که آمریکا نمی تواند اجازه دهد که بغداد پایتخت افراطیون ایدئولوژیک قرون وسطائی گردد. همانطور که نمی تواند افغانستان را در مقابل تعرض طالبان رها سازد. چرا که صلح را نیز هم چون جنگ باید ابتدا به چنگ آورد.




گزارش مشرق/
مقامات رژیم صهیونیستی ضمن درک اهمیت حفظ کنترل اسرائیل بر کرانه باختری، از عملیات "صخره سخت" در نوار غزه این درس را گرفته‌اند که قدرت گرفتن گروه های مبارز در کرانه باختری تونل‌های مقاومت تا قلب اسرائیل کشیده خواهد شد.

گروه بین‌الملل مشرق- رهبر معظم انقلاب مردادماه امسال در دیدار با دانشجویان به مسئله مسلح کردن کرانه باختری اشاره کردند. ایشان با اشاره به حمله اخیر اسرائیل به نوار غزه فرمودند: "این جنایات خارج از تصور، واقعیت ذاتی رژیم گرگ‌صفت و کودک‌کشی است که تنها علاجش نابودی و از بین رفتن است البته تا آن هنگام، مقاومت قاطع و مسلحانه فلسطینی‌ها و گسترش آن به کرانه باختری، تنها راه مقابله با این رژیم وحشی است."
اهمیت کرانه باختری را علاوه بر بیانات رهبری، می‌توان در اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی و تحلیلگران داخلی و خارجی نیز مشاهده کرد. با توجه به همین اهمیت حیاتی است که "نفتالی بنت" وزیر اقتصاد رژیم صهیونیستی چند روز قبل هشدار داد که رهاکردن کرانه باختری، اسرائیل را در معرض خطر تونل‌هایی قرار خواهد داد که تا مرکز اسرائیل کشیده شده است. "بنت" خاطرنشان کرد: "پس از رهاکردن غزه و در عملیات "صخره سخت" بود که فهمیدیم یک دولت فلسطینی نه تنها برای امنیت اسرائیل مضر خواهد بود، بلکه به‌لحاظ دیپلماتیک اسرائیل را منزوی خواهد کرد."

گزارش تسلیح کرانه باختری
نفتالی بنت وزیر اقتصاد رژیم صهیونیستی

وزیر اقتصاد اسرائیل افزود: "شلیک یک موشک از طرف "ساماریا" که شش کیلومتر از فرودگاه بن‌گوریون فاصله دارد یا شاید حتی پرتاب یک راکت می‌تواند موفقیت راکت‌های شلیک‌شده از غزه به "یهودیه" را تکرار کند. همچنین خطر تونل‌های حماس که در خلال عملیات صخره سخت آشکار شد، از جانب کرانه باختری هم متوجه اسرائیل خواهد بود."

"بنت" سال گذشته نیز گفته بود که بخشی از کرانه باختری به نام "منطقه ج" باید به اراضی اشغالی فلسطین بپیوندد که تحت سیطره نظامی اسرائیل قرار دارند. رئیس حزب راست‌گرای افراطی "خانه یهودی"متذکر شده بود: "بهتر است اسرائیل کنترل منطقه‌ای را در اختیار بگیرد که 400 هزار شهرک‌نشین اسرائیلی در آن حضور دارند و فقط 70 هزار عرب در آن ساکن هستند. این در حالی است که "منطقه ج" 60 درصد از مساحت کرانه باختری را شامل می‌شود.

برابر توافق صورت گرفته در قاهره که به "اسلو 2" معروف است، کرانه باختری و نوار غزه به سه بخش "الف"، "ب" و "ج" تقسیم شد. منطقه "الف" تحت حاکمیت کامل حکومت خودگردان قرار گرفت و منطقه "ب" از نظر امنیتی زیر نظر رژیم صهیونیستی باقی ماند اما امور غیرنظامی و غیرامنیتی آن در اختیار حکومت خودگردان گذاشته شد. منطقه "ج" شامل آن دسته از شهرهای کرانه باختری می‌شود که به لحاظ اداری و امنیتی زیر نظر رژیم صهیونیستی باقی می‌مانند. حدود 60 درصد وسعت کرانه باختری به‌عنوان "منطقه ج" و در اختیار صهیونیست‌ها می‌باشد.

گزارش تسلیح کرانه باختری

بنیامین نتانیاهو پس از افزایش حملات هوایی اسرائیل طی هجوم اخیر رژیم صهیونیستی به نوار غزه و متقابلاً شدت گرفتن حملات موشکی حماس به اسرائیل، در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت که دور جدید خشونت‌ها نشان می‌دهد چرا اسرائیل نمی‌تواند به طور یک‌جانبه کنترل کرانه باختری را رها کند. این درگیری‌ها نتیجه رها کردن کنترل نوار غزه در سال 2005 است. نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی افزود: "من فکر می‌کنم مردم اسرائیل آن‌چه را من همیشه می‌گویم اکنون درک می‌کنند: تحت هیچ توافقی، قابل قبول نیست که ما از کنترل امنیتی منطقه غرب رود اردن چشم‌پوشی کنیم."

حتی مقامات آمریکایی نیز در راستای حمایت‌های همه‌جانبه خود از رژیم صهیونیستی و برای کمک به اسرائیل جهت حفظ منطقه حیاتی کرانه باختری، اواخر سال گذشته پیشنهادات به دقت طرح‌ریزی شده‌ای را برای تأمین امنیت در کرانه باختری تحویل نخست‌وزیر اسرائیل دادند. این طرح‌ها که تحت عنوان قرارداد به اصطلاح صلح با فلسطین تنظیم شده بود توسط ژنرال "جان آلن"فرمانده سابق آمریکا در افغانستان و مشاور وزیر جان کری در مذاکرات صلح خاورمیانه تسلیم نتانیاهو شد. این در حالی است که جان کری طی چندین دیدار قبلی خود با نخست‌وزیر اسرائیل در همین رابطه، کلیات این طرح‌ها را با وی در میان گذاشته بود و ژنرال "آلن" صرفاً درباره جزئیات این نقشه‌ها با نتانیاهو دیدار کرد.

تلاش‌های اسرائیل و حامیانش برای حفظ کنترل کرانه باختری به هر قیمتی، باز هم نشان می‌دهد که این منطقه تا چه اندازه برای تأمین امنیت رژیم صهیونیستی حیاتی است و نه تنها مقامات صهیونیست، بلکه مقامات آمریکایی نیز چه‌قدر از تسلط نیروهای مسلح شده مقاومت بر این منطقه هراس دارند. کرانه باختری هم از نظر وسعت و هم از نظر موقعیت جغرافیایی و هم از نظر شرایط استراتژیک اهمیت بسیار زیادی دارد. از نظر وسعت، این منطقه بیش از 5،600 کیلومتر مربع مساحت و بیش از دو میلیون و ششصدهزار نفر جمعیت دارد، در حالی که نوار غزه تنها 360 کیلومتر مربع مساحت و یک میلیون و هشتصد هزار نفر جمعیت دارد. از نظر موقعیت جغرافیایی، کرانه باختری مرز مشترک زیادی با سرزمین‌های اشغالی دارد که باعث می‌شود نیروهای مقاومت بتوانند با استفاده از موشک‌های کوتاه‌برد در این منطقه به راحتی تقریباً تمام شهرهای مهم اسرائیلی را در تیررس خود قرار دهند. و از نظر استراتژیک نیز، این منطقه عملاً یک منطقه اسرائیلی است، نه یک منطقه فلسطینی، چرا که کرانه باختری نقشی در مقاومت فلسطین علیه نیروهای اشغالگر ایفا نمی‌کند و گروه‌های فلسطینی مستقر در این منطقه خلع‌سلاح شده و در واقع با اسرائیل مصالحه کرده‌اند.

گزارش تسلیح کرانه باختری

"سید امیر موسوی" رئیس "مرکز مطالعات استراتژیک و روابط بین‌الملل" در بیان اهمیت منطقه کرانه باختری برای هر دو طرف درگیری می‌گوید: "تعداد بسیار زیادی شهرک‌نشین صهیونیست در این منطقه هستند و شهر بیت‌المقدس هم در کرانه باختری قرار دارد، بنابراین این منطقه هم برای اسرائیل و هم برای فلسطین بسیار مهم است. به علاوه، چون این منطقه بزرگ است و در مرکز فلسطین قرار گرفته، با بسیاری از شهرهای مهم مرز مشترک دارد و به مناطق اشغالی هم بسیار نزدیک است. بنابراین اگر قرار باشد موشکی از کرانه باختری به تل‌آویو، حیفا، اشدود و یا حتی دیمونا مرکز هسته‌ای رژیم صهیونیستی، شلیک شود، دیگر نیازی به موشک‌های با برد 80 و 100 کیلومتر نیست، بلکه برد 15 تا 20 کیلومتر کافی است."

وی در ادامه پیرو تأکید مقام معظم رهبری بر مسلح کردن کرانه باختری خاطر نشان می‌کند: "رساندن سلاح به این منطقه به معنای به خطر افتادن بسیار جدی منافع و امنیت اسرائیل است، ضمن این‌که در خود این منطقه هم اهدافی وجود دارد، مثل شهرک‌نشین‌هایی که برای اسرائیل خیلی مهم هستند. به این شکلمردم فلسطین با امکانات حداقلی می‌توانند هم مناطق خود را پس بگیرند و هم ناامنی دائم برای اسرائیل ایجاد کنند. شهرک‌نشین‌های صهیونیست هم در صورت احساس کوچک‌ترین خطری، مهاجرت معکوس را آغاز خواهند کرد، چرا که این‌ها به وعده اسرائیل و با فراهم شدن همه امکانات رفاهی برای زندگی به این منطقه آمده‌اند، نیامده‌اند که بجنگند."

از آن‌جا که کرانه باختری تا کنون هم‌دست اسرائیل بوده است، اظهارات اخیر رهبر معظم انقلاب بدون شک موجب ترس و وحشت مقامات رژیم صهیونیستی شده است، حتی اگر این هراس را به ظاهر در واکنش‌ها یا صحبت‌های خود نشان ندهند. مسلح شدن کرانه باختری می‌تواند به معنای پایان کار رژیم اشغالگر قدس باشد و این در حالی است که "مهدی طائب" کارشناس مسائل سیاسی معتقد است مسلح شدن کرانه باختری منطقی‌ترین راه‌حل برای مسئله فلسطین است. وی می‌گوید: پس از صدور فرمان رهبر انقلاب، رژیم صهیونیستی، مرگ خود را نزدیک‌تر از هر زمان دیگری می‌بیند چرا که وقتی غزه در محاصره بود و آن‌ها فکر می‌کردند با جایی ارتباط ندارد، غزه مسلح شد. از این رو تسلیح کرانه باختری به مراتب راحت‌تر از دسترسی به غزه و تسلیح آن است.

گزارش تسلیح کرانه باختری

به علاوه، کرانه باختری امکانات بسیار بیش‌تری از نوار غزه دارد و بنابراین کوچک‌ترین کمکی به این منطقه می‌تواند نقطه آغازی باشد برای آن‌که نیروهای مقاومت در منطقه با امکانات خود ادامه این مسیر را طی کنند. در این میان، نامه اخیر قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس سپاه پاسداران خطاب به نیروهای مقاومت در فلسطین و تأکید روحیه‌بخش وی بر تبدیل زمین و آسمان به جهنمی برای اسرائیل نشان از همت مضاعف ایران به افزایش حجم کمک‌های آموزشی و نظامی و تسلیحاتی به فلسطین برای آزادی هرچه سریع‌تر مردم مظلوم این کشور از اشغالگری رژیم کودک‌کش اسرائیل دارد.




تشکیلاتی عقب‌مانده، بی‌رحم و پر رمز و راز؛
راز پیشروی سریع داعش در عراق چیست؟
کد مطلب : 50776
گروه بین‌الملل: عناصر گروه داعش اخیرا برای تصرف پایگاه‌های نظامی عراق، سوریه و حتی مخالفان مسلح سوری، به شیوه‌هایی ابداعی دست زده است!
تبلیغات گسترده داعش درباره بی‌رحمی خود!
تبلیغات گسترده داعش درباره بی‌رحمی خود!

برای مثل طی روزهای اخیر، برای تصرف ساختمان گردان 93 ارتش سوریه در استان الرقه، ابتدا به وسیله سه حمله انتحاری در ورودی پایگاه را منفجر کرده، سپس حمله گسترده‌ای براى تصرف همه پایگاه آغاز و پس از تسلط بر پادگان، 36 سرباز که همچنان در حال مقاومت بودند توسط داعشیان بی رحم سربریده شدند.
از سوی دیگر تشکیلات داعش، بسیار رمزآلود است. رهبران و فرماندهان این گروه خشن و بی رحم، ناشناخته‌اند و کمتر عکس و خبری از آنان پخش می شود به همین دلیل حتی خبرهای مرگ و کشته شدن آنها نیز به دلیل اینکه توسط خود داعش تایید یا تکذیب نمی شوند، در ابهام قرار دارند. (همچون خبر چند روز پیش مبنی بر کشته شدن عمر الشیشانی، یکی از فرماندهان عالی رتبه نظامی این گروه) و همین موضوع نیز از نظر روانی به سود داعش ارزیابی می‌شود.
 
بسیاری از عناصر این گروه از جوانان مسلمان مقیم کشورهای اروپایی، آسیایی و ...تشکیل شده اند که با فلسفه حاکمیت اسلام بر جهان، به عراق و برخی مناطق سوریه کشیده شده اند. داعش ابتدا در عراق تشکیل شد و سپس با بحرانی شدن اوضاع سوریه، در مناطقی از این کشور به جنگ با ارتش سوریه و حتی مخالفان مسلح (ارتش آزاد و جبهه النصره) روی آورد! بسیاری از کارشناسان، این تشکیلات پررمز و راز را دست ساز برخی کشورها می دانند. برخی آن را دست ساخته دولت‌های عربی منطقه، برخی دست ساخته غربی‌ها و حتی برخی آن را دست ساز ایران و سوریه می دانند!
در هرحال، مدعیان خلافت اسلامی دست ساخته هر که باشند، ناظران در چند نکته در باره آنها متحد النظر هستند: عقب‌مانده (ارتجاعی)، بی رحم و قساوت پیشه و از همه مهمتر پر مز و راز!

در همین زمینه، خبرگزاری فرانسه با انتشار گزارشی مفصل به تحلیل عوامل پیشروی گسترده نیروهای داعش در جنگ با نیروهای ارتش عراق و پیشمرگه های اقلیم کردستان پرداخته است. با وجود محدود بودن شمار شبه نظامیان داعش در مقایسه با نیروهای ارتش عراق و پیشمرگه ها، این گروه اما موفق شده نیروهای خود را به دقت سازماندهی کند و بر مناطق وسیعی در شمال عراق مسلط شود. کارشناسان می گویند علیرغم اینکه شمار داعشی‌ها از چندهزار تن تجاوز نمی کند، اما تاکنون همه نیروهای عراقی از ارتش دولتی گرفته تا پیشمرگه های کرد نتوانسته اند آنها را متوقف کنند. بنا براین شمار نیروها در این جنگ سرنوشت ساز نبوده و باید عوامل دیگری را در پیشروی سریع و پیروزی چشمگیر داعش، موثر دانست. بر اساس این گزارش، تحلیگران و کارشناسان نظامی معتقدند که پنج عامل کلیدی برای پیشروى سریع و گسترده این گروه افراطی وجود دارد. 

ا- اسلحه ای که اخیرا از ارتش عراق به غنیمت گرفته شد 
دولت اسلامی عراق و شام موسوم به "داعش" در پی حمله به شهر موصل موفق شد اسلحه پیشرفته ای از قبیل نفربرهای زرهی، وسایل نقلیه نظامی ساخت آمریکا از نوع همووی"Humvee" و انواع راکت و سلاح های سنگین دیگر را از ارتش دولتی عراق به غنیمت بگیرد. آنتونی کوردزمن کارشناس نظامی آمریکایی از "مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی در واشنگتن" در این زمینه می گوید: "داعش به تجهیزات بسیاری که به آن ها نیاز شدیدی داشت دست پیدا کرده است." 

2- کسب تجربه در جنگ سه ساله سوریه 
داعش در سال 2004 فعالیت خود را با نام های دیگری در عراق آغاز کرد، اما در سال 2013 با کشیدن شدن پای این گروه به جنگ داخلی سوریه، نیروهایش تجربه جنگی فوق العاده ای کسب کردند به طوری که این تجربه، اعضای این گروه را نسبت به دشمنانش بسیار ورزیده تر کرد. یک کارشناس نظامی از موسسه تحقیقاتی"سووان" وابسته به اطلاعات جنگی وزارت دفاع آمریکا می گوید: "جنگ داخلی سوریه، فرصت های آموزشی بسیار خوبی برای نیروهای داعش فراهم آورد".  وی افزود: "افراد این گروه که هیچ واهمه ای از مرگ ندارند، در راستای جنگ داخلی سوریه نبردهای بسیار سختی را تجربه کردند و به دلیل اینکه در خشونت از دیگر گروهها بسیار فراتر رفتند در این زمینه از شهرت فراوانی برخوردار شدند. این شهرت باعث شد که به مرور زمان داوطلبان زیادی جذب آنها شوند." 

3- انتخاب صحیح مناطق جنگی 
دولت اسلامی عراق و شام در انتخاب مناطق جنگی از دیگر گروه ها بهتر عمل کرده است. داعش برای نبرد با دشمنانش مناطق سنی را به عنوان پایگاه اصلی خود انتخاب می کرد انتخاب مناطق سنی نشین که دریافت کمک و پشتیبانی را میسر ساخته، گزینه راهبردی موفقی برای زیرساخت های اقتصادی این تشکیلات به شمار می رود. این استراتژی نفوذ دشمنان به آن مناطق را دشوار می کند و در عین حال به تشکیلات (داعش) وحدت داخلی، انسجام و قدرت می دهد. 
"جان دریک" از گروه پژوهشی "AKA" می گوید، شبه نظامیان داعش طی چند ماه گذشته در مناطق بسیار وسیعی پیشروی کردند، اما این مناطق یا کم جمعیت بوده یا اینکه دارای جمعتی بود که به دلایلی در برابر آنها مقاومت نمی کرد". مایکل نیتس، یکی از کارشناسان نظامی موسسه واشنگتن، می گوید:" یکی از موفقیت های عمده داعش در جنگ ایجاد ترس در دل دشمنانی است که اساسا دچار ضعف هستند". 

4- تبلیغات موثر و گسترده داعش درباره بی‌رحمی خود!
یکی از سیاست های داعش این است که پیش از هر حمله به مناطق مورد نظر خود، ابتدا به تبلیغات بسیار گسترده درباره بی رحمی نیروهایش در برخورد با کسانی که در برابر آنها مقاومت می کند دست می زند و با این روش موجب رعب و وحشت در میان نیروهای طرف مقابل می شود. به طوری که نیروهای دشمن نتوانند ریسک زنده بودن در صورت به اسارت در آمدن را به جان بخرند و فرار را ترجیح دهند. این تجربه نشان داده که این روش در تصرف بسیاری از مناطق در هفته های گذشته بسیار موثر بوده و باعث عدم مقاومت جدی دشمنانش شده است. 

این سیاست با تبلیغات بسیار گسترده با سود جستن از شبکه های اینترنتی از قبیل سایت های فیسبوک و توئیتر با انتشار تصاویر و صحنه های بسیار وحشتناک از جمله اجساد سر بریده دشمنان، صورت می گیرد. این سیاست باعث شده وقتی که داعش روز یکشنبه گذشته اعلام کرد در حال پیشروی به سوی سنجار است همه ساکنان این شهر فرار کردند. 
"دریک" یکی از کارشناسان نظامی آمریکا معتقد است که استفاده از حربه رعب و وحشت یکی از ابزارهای مهم نیروهای "دولت اسلامی عراق و شام" است آنها با پخش تصاویری از سلاح های سنگین به غنیمت گرفته شده از دشمن، بهره برداری تبلیغاتی می کنند. برای داعش مهم نیست که در جنگ آینده از این اسلحه استفاده شود یا نه، مهم بهره داری تبلیغاتی موثر از این اقدام است. 

5-ضعف حریفان داعش 
طبق این گزارش از دیگر رازهای مهم موفقیت داعش طی ماه های گذشته ضعف دشمنان این گروه است. برای مثال نیروهای ارتش عراق در موصل، تکریت و ... با وجود هزینه های هنگفتی که برای آموزش آنها هزینه شده بود، اما از تجربه جنگی مناسبی در مقایسه با داعش برخوردار نیستند. این نیروها مانند ارتش عراق در زمان صدام حسین از تجربه جنگی، ورزیدگی و تجربه کافی نبرد برخوردار نیستند، به همین دلیل در اولین یورش داعش به موصل متلاشی شدند. در واقع جنگ موصل نخستین چالش حقیقی ارتش دولتی عراق پس از خروج نیروهای آمریکایی از این کشور بود. 

از سوی دیگر پیشمرگه های کردستان نیز به دلیل کمبود تجهیزات جنگی، محدود بودن شمار پیاده نظام آموزش دیده و مشکلات مالی ناشی از قطع حقوق آنها توسط دولت مرکزی عراق در نتیجه اختلاف سیاسی کردها با نوری مالکی، از آمادگی لازم برای مقابله داعش برخوردار نیستند. شکست نیروهای دولتی عراق به همان اندازه که به روحیه سربازان و افسرانش لطمه زد در مقابل باعث بالا رفتن روحیه جنگ طلبی و اعتماد به نفس در میان نیروهای داعش شد. به همین دلیل از زمان اشغال موصل تاکنون، نیروهای تحت فرماندهی ارتش عراق نه تنها قادر به بازپس گیری مناطق از دست رفته نشده اند بلکه مناطق دیگری را نیز از دست دادند. موسسه تحقیقاتی "سووان" معتقد است، به نظر می رسد که داعش نقاط ضعف نیروهای دولتی را بسیار دقیق شناسایی کرده است".
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد