یک مرکز مطالعاتی مهم آمریکا در جدیدترین ارزیابی به نقاط ضعف آمریکا در برابر حملات سایبری ایران و کشورهایی چون روسیه، چین و کره شمالی پرداخت.
به گزارش خبرگزاری فارس ، «مرکز مطالعات ریاست جمهوری و کنگره آمریکا » طی گزارشی تحلیلی به بررسی تهدیدهای سایری علیه مراکز مهم و زیر ساختی این کشور چون شبکه برق رسانی و بانک های آمریکایی برآمده و ایران، روسیه،کره شمالی، چین و برخی گروههای جهادی منطقه چون «حزب الله» لبنان و گردان «عزالدین قسام» فلسطین را تهدیدهای سایبری علیه خود میداند.بر اساس این گزارش، شبکه برق رسانی آمریکا هدف اول حملات سایبری، حملات فیزیکی، حملات الکترو مغناطیسی کشورها و گروه های یاد شده هستند. در بخش ذیل به نوع تهدید هر کشور به طور جداگانه پرداخته می شود.
*تهدید سایبری ایران
ایران تهدید جدی علیه امنیت ملی آمریکا به ویژه در 16 بخش محسوب می شود. با وجودی که ایران همانند چین و روسیه در بخش فنآوری قدرت ندارد, اما با این وجود حریفی نیرومند محسوب می شود.براساس این گزارش، ایران توانایی انجام انواع تهدیدهای سایبری از جمله حمله به شبکه نگهداری اطلاعات حساس رایانهای آمریکا را دارد.
*توانایی سایبری حزبالله لبنان و گردان عزالدین قسام
از سوی دیگر حزبالله لبنان نیز با حمایت ایران توانایی اجرای حملات سایبری را دارد و در واقع بخش سایبری کوچکی را در دل خود ایجاد کرده است.حزب الله لبنان در ابتدا مهارتهای سایبری خود را طی نبرد سال 2006 علیه اسرائیل نشان داد.در این گزارش به حملات طراحی شده ایران علیه بانکهای آمریکا به نام حملات«DDoS» در اواخر سال 2012 و اوائل سال 2013 اشاره شده است. این حملات موجب کندی یا توقف عملیات بانکهای آمریکایی شد.همچنین گردان عزالدین قسام فلسطین نیز دارای توانمندی حملات سایبری است که ایران به این گروه کمک کرده است.در این گزارش تاکید شده است که ایران و دیگر سازمان های گسترده در این کشور در حال افزایش قابلیتهای خود جهت یک حمله سایبری گسترده هستند.
*تهدید سایبری کره شمالی علیه مراکز خبری، نظامی آمریکا
جمهوری دموکراتیک خلق کره تهدید غیر قابل پیش بینی سایبری علیه آمریکا به ویژه در بخش زیر ساختی این کشور است.گفته میشود دولت کره شمالی دانشجویانی را برای ارتقاء مهارت سایبری به خارج اعزام کرده است. چین نیز در ارتقاء دانش سایبری کره شمالی نقش مهی دارد و خط پر سرعت اینترنت پیونگ یانگ را به رایانههای بسیار پیشرفته از لحاظ هارد دیسک تجهیز کرده است.
این کشور در 4 سال گذشته حملات سنگینی را علیه تاسیسات کره جنوبی و آمریکا انجام داد. این حملات علیه خبرگزاریها, رسانهها, شرکتهای ارتباطی و اندیشکدههای نظامی صورت گرفتند.
*تهدید سایبری روسیه
روسیه یکی از جدیترین تهدیدهای فراروی آمریکا در زمینه سایبری است. این کشور از مجربترین هکرها بهره می برد.روسیه پیشتر حملات سنگین سایبری را علیه اوکراین انجام داد. در سال 2009 جاسوسان سایبری روسیه بر بخش شبکه برق رسانی آمریکا رخنه کردند.کارشناسان هشدار داده اند که روسیه در تلاش برای حمله به زیر ساخت های آمریکا است و طی یک جنگ یا بحران قادر است به شبکه برق آمریکا خسارت سنگینی وارد کند.
*تهدید سایبری چین علیه رسانههای مطرح آمریکایی
چین نیز در کنار کشورهای یاد شده متهم به هک سامانههای دولتی و شرکتهای آمریکایی است.بر اساس برآوردهای صورت گرفته چین بزرگترین کشور در سرقت اطلاعاتی از شرکتهای آمریکایی است.چین پیشتر به سامانههای رسانههای معتبری چون «واشنگتن پست», «بلومبرگ»,«وال استریت ژورنال» و دیگر رسانه های مهم این کشور رخنه کرده بود.
*ارتش سایبری با ابهت چین
بر اساس گزارش سال 2012 پنتاگون به کنگره, ارتش چین در زمینه جاسوسی سایبری برای تقویت ارتش خود برآمده است.هکرهای چینی نیز در سال 2013 متهم به رخنه به سامانه های موشکی بالستیک و نیز مراکز طراحی هواپیما و کشتی آمریکا بودند.چین دارای ارتش سایبری معروف به «P.L.A. Unit 61398,» است که از سوی دولت این کشور حمایت میشود.
*سایه چنگال اطلاعاتی چین بر آمریکا
گفته می شود ارتش سایبری چین معادل صدها ترابایت از حداقل141 شرکت و موسسه آمریکایی اطلاعات به چنگ آورده است.دولت کانادا نیز از قربانیان حملات سایبری چین بوده است. چندین نهاد دولتی و غیر دولتی کانادا در سال 2011, مورد حملههای «فیشینگی» یا ارسال رایانامههای جعلی قرار گرفتند.در انتهای این گزارش آمده است: چین توانایی رخنه به سامانههای اقتصادی و غیره هر حکومتی را دارا است. این کشور دارای ارتش سایبری خاص است و لازم است که ارتش آمریکا خود را در برابر حملات سایبری چین مجهز کند.
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930511000878#sthash.MAZrnbs8.dpuf
جنگی که در غزه جریان دارد سومین جنگ به این شکل در شش سال اخیر است. با توجه به عدم تقارن قدرت میان اسرائیل و حماس، "جنگ" برای توصیف مقابله میان این دو، واژه مناسبی نیست. اصطلاح "جنگ نابرابر" نیز نابرابری میان دو طرف را آن گونه که باید توصیف نمیکند.
وقتی به این نبرد مینگریم، توصیف انجیل از داوود و جالوت به ذهن میآید، با این تفاوت که داوود نحیف و آسیبپذیر فلسطینی با جالوت تا بن دندان مسلح و سلطهجوی اسرائیلی مواجه شده است. همین عدم تقارن، موضوع "توازن" را که در رسانههای غربی و به ویژه بیبیسی به تصویر کشیده میشود، با مشکل مواجه میکند.
پوشش خبری بیبیسی هم از طرف حامیان اسرائیل و هم ازطرف حامیان فلسطینیها همواره به جهتگیریهای ناعادلانه متهم شده است. شنوندگان و بینندگان بیشماری شکایت میکنند که پوشش خبری این شبکه بهنفع اسرائیل سوگیری داشته است.
رؤسای بیبیسی میگویند حال که شکایتها از هر دو طرف مطرح میشود، پس لزوماً جانب توازن رعایت شده است، اما نبود توازن فقط یکی از اتهامات متعددی است که به این شبکه خبری وارد شده است. عدم شرح پیشینه تاریخی درگیریهای اخیر و در نتیجه توجیه غیر مستقیم اقدامات اسرائیل یکی دیگر از اتهامات مطرح شده علیه بیبیسی است.
دو هفته پیش حدود پنج هزار نفر مقابل دفتر مرکزی بیبیسی تجمعی اعتراضآمیز برگزار کردند و خواستار پایان سوگیری گزارشهای این شبکه بهنفع اسرائیل شدند. این تظاهرات را گروههای مختلفی نظیر "کمپین همبستگی با فلسطین"، "جنگ را متوقف کنید"، "کمپین خلع سلاح هستهای" و برخی دیگر ترتیب داده بودند. 45 هزار نفر دیگر هم طوماری اینترنتی را امضا و تصریح کردند که گزارش بیبیسی از بمباران هوایی غزه توسط اسرائیل "کاملاً پیشینه تاریخی این درگیری را نادیده گرفته" است.
اهمیت پیشینه تاریخی در گزارشی در سال 2006 درباره عملکرد بیبیسی نیز مورد توجه قرار گرفت، گزارشی که بهنمایندگی از مدیران بیبیسی از سوی هیئتی مستقل بهریاست "سر کوئنتین توماس" برای ارزیابی پوشش خبری این شبکه تهیه شد. با وجود آنکه بیبیسی از اتهام سوگیری نظاممند تبرئه شد، اما گزارش توماس "معایبی بزرگ و واضح خصوصاً از لحاظ سانسور در پوشش خبری، تحلیل، پسزمینه و دیدگاه" در این شبکه پیدا کرد.
گزارش یادشده متذکر شد که بیبیسی "اختلافی میان سطح زندگی اسرائیلیها و فلسطینیها قائل نیست و سلطه یکی از طرفین و زندگی طرف دیگر تحت اشغال را نادیده میگیرد." گزارش همچنین میگفت: "با توجه به این نبود تقارن، دغدغه بیبیسی برای نشان دادن توازن بین دو طرف، تصور برابری دو طرف درگیری را القا میکند که حتی اگر غیرتعمدی هم باشد، به هر حال بسیار غلط انداز است.
گزارش برای مقابله با این روند توصیه میکرد که بیبیسی "تلاشهای هدفمند و نه فقط واکنشی به این گزارش انجام دهد تا پیچیدگیهای هر دور درگیری، ازجمله اختلاف میان موضع اشغالگری و تحت اشغال بودن هر یک از طرفین را تبیین کند.
خبرنگاران بیبیسی اغلب به کلیشه "واکنش موجه اما بیش از حد شدید" اسرائیل به حملات فلسطینیان متوسل میشوند که دولت انگلستان به رسانهها دیکته میکند. فشار مدافعان انگلیسی اسرائیل بر مدیران بیبیسی همچنان موجب خودسانسوری و جلوگیری از انتقاد علیه اسرائیل در این شبکه خبری میشود.
این مسئله آخر مسئلهای است که تقریباً همه رسانههای غربی با آن مواجهند. اسرائیل نهتنها با معیارهای نظامی بلکه در قابلیت بهراهانداختن جنگ تبلیغاتی نیز از حماس بسیار قویتر است. گاهی گفته میشود تاریخ، همان تبلیغات سیاسی فاتحان است. چون اسرائیل طرف قویتر درگیری است، بهتر هم میتواند روایت خود را نه تنها درباره گذشته بلکه درباره زمان حال به رسانههای دنیا تحمیل کند. و من بهعنوان یک تاریخدان اسرائیلی معتقدم که این روایت نقصهای اساسی دارد.
اسرائیل مثل همیشه ادعا میکند که در حال دفاع از خود است و درباره قربانیان هجوم نظامی به غزه نیز تقصیر را بهگردن بخت بد خودشان میاندازد. ولی علت اساسی این جنگ، اشغال 47 ساله سرزمین فلسطینیان توسط اسرائیل است.
درست است که اسرائیل در سال 2005 فکر اشغال غزه را رها کرد. ولی تحت قانون بینالملل همچنان قدرت اشغالگر محسوب میشود، زیرا هنوز هم دسترسی به این باریکه را ازطریق زمین، دریا و هوا کنترل میکند. قدرت اشغالگر بهلحاظ قانونی متعهد است که از شهروندان در نواحی تحت اشغال حمایت کند؛ اما اسرائیل این مردم را گلولهباران میکند و میکشد.
اسرائیل مدعی است آخرین حمله به غزه واکنشی به حملات موشکی حماس بوده است. ولی برخی واقعیات بهآسانی دروغ بودن این روایت را اثبات میکند، روایتی که اسرائیل را ملتی دوستدار صلح و حماس را یک سازمان تروریستی بیرحم متعصب معرفی میکند. در سال 2006 حماس پیروز انتخاباتی منصفانه و آزاد شد و دولتی تشکیل داد و در پی آتشبسی بلندمدت با اسرائیل بود. اما اسرائیل از مذاکره امتناع کرد.
در سال 2007 حماس و فتح دولت وحدت ملی تشکیل دادند که دستور کار آن همان آتشبس بلندمدت با اسرائیل بود. اما اسرائیل این بار هم به جنگ اقتصادی متوسل شد تا این دولت را تضعیف کند و فتح را به کودتایی برای بیرونراندن حماس از قدرت تشویق کرد. با این حال، حماس با تصاحب قدرت در غزه با نیروی نظامی در کودتا پیشدستی کرد.
پس از آن اسرائیل با نقض آشکار قانون بینالملل، محاصره را بر یک میلیون و هشتصدهزار ساکن غزه تحمیل کرد که تا امروز هم برقرار است. چند ماه پیش حماس به توافقی مجدد با فتح دست پیدا کرد و یک دولت وحدت ملی دیگر تشکیل شد. این بار بدون حضور حتی یک عضو وابسته به حماس، اما با همان دستور کار قدیمی مذاکره با اسرائیل برای پایاندادن نزاع با بین دو طرف. بنیامین نتانیاهو دیوانهوار از این دولت انتقاد کرد و نتیجه رأیگیری را رأی به تروریسم توصیف کرد. نخستوزیر اسرائیل از ربودن سه نوجوان یهودی شهرکنشین در کرانه باختری برای تنبیه هواداران حماس در این منطقه استفاده کرد، گرچه حماس هیچ دخالتی در این کار نداشت. حملات موشکی حماس هم پاسخی به این عمل تحریکآمیز بود.
تنها چیزی که نتانیاهو و همکاران دستراستی او به هیچ وجه نمیتوانند تحمل کنند، تشکیل یک نهاد رهبری ملی متحد و میانهرو در فلسطین است. تضعیف دولت وحدت یکی از اهداف بیاننشده تهاجم فعلی به غزه است. متخصصین طراحی توطئه در اسرائیل، پذیرش طرح آتشبس مصر توسط تلآویو و رد این طرح توسط حماس را در بوق و کرنا کردند، اما حماس تحت هیچ شرایطی نمیتوانست این طرح را بپذیرد، چرا که در این صورت محاصره وحشیانه نوار غزه سرجای خود باقی میماند.
از همه آنچه گفته شد نتیجهای جز این حاصل نمیشود که هدف واقعی اسرائیل در حمله وحشیانه به نوار غزه، وادارکردن حماس به تسلیم خفتبار بوده است. بهنظر میرسد که هدف نهایی اسرائیل ابداً صلح عادلانه با حماس نیست، بلکه تحمیل دوباره وضع موجود و قطعهقطعه کردن فلسطین و تبدیل شدن به یک ارباب امپریالیست برای فلسطینیان است. بنابراین چه انتظاری از بیبیسی میتوان داشت؟ پوشش مناسب این درگیری ناعادلانه کار بسیار دشواری است که بیبیسی نه از میخواهد و نه میتواند از پس آن بربیاید.
"تزیپی لیونی" tzipi livni""، در مصاحبهای با "مجله تایم"، سال گذشته اذعان کرد که در زمان همکاری وی با موساد برای کسب اطلاعات از شخصیتهای برجسته با آنها روابط جنسی برقرار کرده است. بنا بر این گزارش، او از روابط نامشروع و ارتکاب قتل برای نیل اطلاعات به خاطر اسراییل ابایی نداشته است.
لیونی همچنین در این مصاحبه اعتراف کرده است که قربانیان وی در کشورهای اروپایی بسیاری از رهبران کشورهای عربی بودهاند.تزیپی لیونی، "وزیر خارجه سابق رژیم صهیونیستی" اعتراف کرد از روابط نامشروع و غیراخلاقی با مقامات برخی کشورهای عربی فیلمبرداری کرده است. اما لیونی در این ارتباط میگوید اتاقی که با برخی شخصیتهای سیاسی عرب در آنجا روابط نامشروع داشته مجهز به دوربینهایی بوده که از این روابط فیلمبرداری کردهاند. لیونی شماری از شخصیتهای عربی را تهدید کرد که اگر نخواهند دستورات وی را به اجرا بگذارند، اقدام به انتشار فیلمهای غیر اخلاقی آنها در یوتیوب میکند.
وی داشتن روابط با این دو مقام قطری را نمونهای از بهترین موفقیتهایش در دوران تصدی مسئولیت "وزارت خارجه رژیم صهیونیستی" عنوان کرد.
"عاری شوات" خاخام صهیونیستی نیز، طی ادعایی اعلام کرد که زنان اجازه دارند برای جمعآوری اطلاعات حیاتی برای امنیت اسرائیل، با دشمنان رابطه جنسی داشته باشند. بر اساس این گزارش، شوات اعلام کرده است که برقراری رابطه جنسی با تروریستها در راستای بدست آوردن اطلاعاتی که به دستگیری آنها منجر شود، قابل قبول است. تحقیق این خاخام یهودی تحت عنوان "ارتباط غیرقانونی در راستای امنیت ملی" توسط موسسه تحقیقات دینی در شهرک "گوش استزیون" در نزدیکی بیتالمقدس منتشر شده است .عاری شوات پیشنهاد داده در جاهایی که زنان یهودی باید با مبارزان دشمن ازدواج کنند، ابتدا باید از شوهر واقعی خود طلاق گرفته و بعد اقدام به ازدواج با دشمنان کنند.
یک خاخام اسراییلی استفاده جنسی از زنان جاسوس در ماموریت علیه دشمنان را مجاز دانسته است. یکی از عملیاتهای مهم موساد که در آن از زنان استفاده شد عملیات سال 1987 بود؛ "مردخای وانونو " murdechai vanun " مهندس هستهای "نیروگاه دیمونا" رژیم صهیونیستی اسرار زرادخانههای هستهای اسراییل را به "ساندی تایمز" فروخت. سیندی، یکی از جاسوسان موساد، با وانونو رابطه برقرار کرده و او را به تله میاندازد. وانونو در آن موقع دستگیر و به سرزمینهای اشغالی بازگردانده میشود.
پس از آنکه موساد متوجه شد که وانونو، اطلاعات محرمانه مربوط به کلاهکهای اتمی اسرائیل را به هفتهنامه "ساندیتایمز" تحویل داده است، تصمیم به دستگیری وی گرفت، اما از آنجا که "مردخای وانونو" از اسرائیل خارج و در خاک انگلیس اقامت گزیده بود و موساد بنا بر قراردادهای امنیتی که با سازمان اطلاعات و امنیت خارجی انگلیس داشت، نمیخواست در خاک انگلیس دست به آدمربایی بزند. از این روی، مقامات موساد تصمیم گرفتند تا با کمک عوامل انسانی وی را ترغیب کنند تا انگلیس را به خواسته خود ترک و به کشور ایتالیا سفر کند. از این روی، یک مامور اطلاعاتی زن عضو موساد با نام عملیاتی "سیندی"، ماموریت یافت تا به عنوان یک "توریست آمریکایی" و به صورت ظاهراً اتفاقی با وی آشنا شود و پس از طرح دوستی، وانونو را متقاعد کرد تا با یکدیگر، برای تعطیلات آخر هفته به شهر "رم" در کشور ایتالیا سفر کنند. ساعاتی پس از ورود به رم، ماموران موساد وی را دستگیر و طی عملیاتی به سرزمینهای اشغالی منتقل کردند .وی در دادگاهی به اتهام جاسوسی و خیانت به اسراییل و به علت "افشای اسرار هستهای کشور" به مدت ۱۸ سال زندانی شد.