با تایید جزییات خبر بزرگترین رسوایی امارات در غزه مبنی بر دایر کردن بیمارستان صحرایی به بهانه کمک به فلسطینی ها با ماموریت جاسوسی به نفع صهیونیستها، ابوظبی برای سرپوش گذاشتن بر این رسوایی دست به دامن حماس شده است.
به گزارش مشرق، منابع آگاه در جنبش حماس، اطلاعاتی ارائه کرده اند که خبر اخیر بزرگ ترین رسوایی امارات در غزه مبنی بر جاسوسی برای اسراییلی ها را تایید می کند.
این منابع از داخل غزه، در گفت و گو با "الجمهور" تاکید کرده اند: تیم 50 نفره پزشکان اماراتی که به بهانه دایر کردن بیمارستان میدانی بدون هیچ گونه مخالفتی از سوی مصری ها وارد نوار غزه شده بودند، صبح روز یک شنبه بدون هر گونه هماهنگی و در اقدامی ناگهانی از طریق گذرگاه رفح نوار غزه را ترک و تمام تجهیزات خود را رها کردند.
به گفته این منابع، کادر به ظاهر "پزشکی" امارات، زمانی تصمیم غیر منتظره ای برای ترک نوار غزه گرفت که، دستگاه امنیتی جنبش حماس با قاطعیت ثابت کرد همه اعضای این تیم اماراتی برای رژیم صهیونیستی کار می کرده اند و ماموریت اصلی آنها در نوار غزه جمع آوری اطلاعات درباره گردان های عزالدین قسام و سکوهای پرتاب موشک و در نهایت انتقال این اطلاعات به اسراییلی ها بوده است.
به گفته این منابع، در نتیجه تحقیقات مفصل دستگاه امنیتی حماس مشخص شده است که تعدادی از اعضای تیم پزشکی امارات، از افسران عالی رتبه دستگاه امنیتی ابوظبی هستند.
این منابع خاطرنشان کردند که انتشار جزییات این رسوایی، ابوظبی را وادار کرد که برای مهار این رسوایی، از طریق "محمد دحلان"، مشاور امنیتی "محمد بن زاید" ولیعهد ابوظبی، تماس های فشرده ای را با رهبران حماس برقرار کنند.
"دحلان و شماری از رهبران جنش فتح نزدک به دحلان، برای مهار این رسوایی با رهبران حماس تماس گرفته اند."بنابراین یک منبع نزدیک به جنبش حماس به پایگاه خبری "الجمهور" گفت: دحلان و شماری از رهبران جنش فتح نزدک به دحلان، برای مهار این رسوایی با رهبران حماس تماس گرفته اند.
منبع دیگری افزود: "سفیان ابو زایده" یکی از اعضای ارشد جنبش فتح و نزدیک به دحلان در تماس با رهبران جنبش حماس از آنها خواسته است که جزییات ماجرای کادر هلال احمر امارات در غزه را فاش نکنند.
"براء الرنتیسی" فرزند عبدالعزیز الرنتیسی از رهبران فقید جنبس حماس، صحت اطلاعاتی را که پایگاه الجمهور در خصوص رسوایی امارات به دست آورده است، تایید کرد و گفت: مقاومت فلسطین یک شبکه جاسوسی اماراتی را شناسایی کرده است و کادر به ظاهر پزشکی امارات پس از دریافت هشدار امنیتی از سوی طرف های ذی ربط در غزه فورا این منطقه را ترک کرد.
وی افزود: ما مطمئن شدیم که تیم اماراتی یک تیم اطلاعاتی جاسوسی بوده است که عبدالفتاح السیسی به آنها اجازه ورود به نوار غزه داده بود تا برای رژیم صهیونیستی، اطلاعاتی درباره مقاومت و سکوهای پرتاب موشک، جمع آوری کنند.
"ابراهیم حمامی"نویسنده و تحلیگر سیاسی فلسطینی نزدیک به جنبس حماس گفت: حماس و مقاومت تصمیم گرفته اند علیه اشغالگران و همه پشتیبان های عربی و غیر عربی آنها وارد میدان شوند.
وی خاطرنشان کرد: این بار برخورد حماس با گذشته کاملا متفاوت است زیرا، دعوت سفر به قاهره را نپذیرفته، نقش جاسوسی امارات در غزه را فاش کرده است و همواره بر شرایط مقاومت برای قبول آتش بس پافشاری می کند.
یک منبع مشابه دیگر در نوار غزه به "الجمهور" گفت: هدف از راه اندازی بیمارستان میدانی تیم اماراتی در کنار بیمارستان الاقصی در دیر البلح، این بود که بزرگ ترین لانه جاسوسی را در نوار غزه به نفع رژیم اشغالگر دایر کند.
"هدف از راه اندازی بیمارستان میدانی تیم اماراتی در کنار بیمارستان الاقصی این بود که بزرگ ترین لانه جاسوسی را در نوار غزه به نفع رژیم اشغالگر دایر کند."
پیشتر رسانه های فلسطینی فاش کردند که گردان های قدس شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی فلسطین، به گردان های قسام اطلاع دادند که یک شهروند فلسطینی به آنها گفته است، یکی از اعضای تیم هلال احمر امارات در صدد به دست آوردن اطلاعات درباره سکوهای پرتاب موشک مقاوت بوده و تلاش کرده است که از شهروندان فلسطینی اطلاعات دقیق در این خصوص به دست آورد و به این ترتیب طرف های فلسطینی وارد عمل شده اند.
خاطرنشان می شود که جمع آوری اطلاعات درباره مکان های پرتاب موشک مقاومت فلسطین برای رژیم صهیونیستی بویژه از زمان بازداشت و قتل شمار زیادی از جاسوسان به دست نیروهای امنیتی حماس، بسیار حایز اهمیت است و به نوشته روزنامه صهیونیستی هاآرتص، رژیم اشغالگر اینک از کمبود شدید اطلاعات درباره غزه رنج می برد.
"روزنامه صهیونیستی هاآرتص: رژیم اشغالگر اینک از کمبود شدید اطلاعات درباره غزه رنج می برد."
سایت "الجمهور" خاطرنشان کرد: اندک بودن اطلاعات، عنصر غافلگیر کننده اقدامات قسام و توسعه توانمندی های فنی آن، دستگاه های امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی را دچار آشفتگی شدید کرده و به همین علت صهیونیست ها دست به دامن دستگاه های امنیتی کشورهای عربی دوست، شده اند تا آنها را در این زمینه یاری کنند.
گولانی؛ تیپ شماره یک ارتش اسرائیل
بیشترین و سخت ترین آموزشها در ارتش رژیم صهیونیستی و جنگجویانی سرسخت تر از بقیه نظامیان مشغول به خدمت در ارتش رژیم صهیونیستی؛ مرگ مجازات نظامیان و فرماندهانی است که در این تیپ خدمت می کنند؛ این خلاصه و چکیده «تیپ گولانی» یا «تیپ شماره یک ارتش اسرائیل» است.

گروه بینالملل مشرق - بیشترین و سخت ترین آموزشها در ارتش رژیم صهیونیستی و جنگجویانی سرسخت تر از بقیه نظامیان مشغول به خدمت در ارتش رژیم صهیونیستی؛ مرگ مجازات نظامیان و فرماندهانی است که در این تیپ خدمت می کنند؛ این خلاصه و چکیده «تیپ گولانی» یا «تیپ شماره یک ارتش اسرائیل» است.
1973، بلندی های جولان. یکی از روزهای جنگ اکتبر سال 1973 میلادی؛ ساعت 14 تمام. ارتش سوریه شروع به گلوله باران اردوگاه های ارتش رژیم صهیونیستی در بلندی های جولان می کند. در ساعت 17 فرماندهی منطقه شمالی رژیم صهیونیستی در می یابد که سه گردان مستقر در طول نوار شمالی جولان یعنی گردان 13 وابسته به تیپ گولانی، گردان 50 موسوم به «ناحال» و گردان رزه پوش تیپ 188 ارتش این رژیم توان متوقف کردن عملیات های ارتش سوریه که در صدد نفوذ به داخل مناطق اشغالی جولان هستند، را ندارد، به همین دلیل به گردان های فوق الذکر دستور تخلیه مراکز و عقب نشینی از آنها صادر می شود. دو گردان ناحال و زره پوش از دستورات تبعیت و عقب نشینی می کند، اما فرمانده گردان 13 تصمیم می گیرد که از منطقه خود عقب نشینی نکند و با نیروهای سوری با وجود نیروهای اندکی که در اختیار داشت، مقابله کند.
دو ماه بعد فرمانده گردان 13 تیپ گولانی از سوی کمیته «اگرانات» تشویق می شود و در این میان سه نظامی این گردان تشویق ویژه می شوند.
تصویر بسیار مبهم و پیچیده ای از تیپ گولانی نه تنها در خارج از ارتش رژیم صهیونیستی بلکه در داخل آن وجود دارد. در میان نظامیان ارتش رژیم صهیونیستی معروف است که این تیپ با مشکلاتی همچون بی انضباطی و توبیخ افراد خود مواجه نیست. کسانی که به این تیپ ملحق می شوند، آموزش های خود را با تیراندازی و هدف گیری دقیق آغاز می کنند و کار خود را با آموزش انواع شکنجه ها و آزار و خشونت ها علیه فلسطینیان به پایان می رسانند.
هر بار که ارتش رژیم صهیونیستی در برابر ماموریت نظامی سخت و حساسی قرار می گیرد که نیازمند سماجت، سرسختی و جنگندگی یا به عبارت بهتر سنگ دلی است، به سراغ تیپ گولانی می روند. فرماندهان سابق تیپ گولانی، این تیپ را به سگ روت ویلر تشبیه می کنند که در روزهای عادی باید آن را به زنجیر بست، اما در شکار بهترین سگ در کنار تو خواهد بود.
به همین دلیل باید گفت که تیپ گولانی از جمله تیپ های ارتش رژیم صهیونیستی است که در تمام جنگ های این رژیم و اغلب حملات و تجاوزهای گسترده آن در تمام مناطق سرزمین های اشغالی و بیرون آن حضور و مشارکت داشته و یکی ازشعارهای آن، این است که باید ماموریت محوله را به انجام رساند.
تشکیل تیپ گولانیتیپ گولانی چند ماه پیش از اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی در فوریه 1948 تشکیل شد و همان طور که گفته شد، در جنگ های بسیاری مشارکت داشته است، از جمله جنگ 1948 ، جنگ علیه ارتش های اردن، سوریه، لبنان و حتی عراق. هم چنین جنگ 1967، جنگ اکتبر 1973، جنگ اول و دوم لبنان و حتی دو انتفاضه فلسطین در سرزمین های اشغالی.
معروف ترین عملیات هایی که تیپ گولانی آن را به اجرا گذاشته است، عملیات موسوم به «عملیات نوکییو» در سال 1962 است که طی آن این تیپ حملاتی را علیه پایگاه های سوری در کرانه شرقی دریاچه طبریه انجام داد، هم چنین اشغال کوه «الشیخ» در سال 1967 و واداشتن ارتش سوریه به عقب نشینی از آن، تسلط بر رام الله و سرکوب عملیات های شهادت طلبانه فلسطینیان در شهرهای اصلی سرزمین های اشغالی طی سال های دهه نود قرن بیست.
گولانی یعنی اسرائیلیدو سال پیش ژنرال «بینی گانتس»، رئیس وقت ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی از یکی از پایگاه های نظامی وابسته به تیپ گولانی بازدید و با نظامیانی که به تازگی به این تیپ ملحق شدند، دیدار می کند. وی از آنها می پرسد: چرا این تیپ را انتخاب کرده اید؟
یکی از آنها می گوید: انتخاب دیگری نداشته است، دیگری می گوید: یکی از اعضای خانواده اش پیوستن به این تیپ را به وی توصیه کرد و سومی نیز می گوید که به خواست پدرش وارد این تیپ شده است.
گانتس در جواب آنها می گوید: اگر به شما اجازه ملحق شدن به تیپ های دیگر را بدهم، کدام یک خواهان انتقال است.
«هیچ کس دست خود را بالا نبرد» .. گانتس می گوید: شما تصمیم مهمی را در زندگی خود گرفته اید .. جنگی در اسرائیل نبوده که گولانی در آن شرکت نکرده باشد. همیشه در جنگ های سخت و درگیری های شدید شرکت داشته و همواره ماموریت هایش را هر قدر هم سخت بوده به انجام رسانده است.
به همین دلیل باید انتخابتان بسیار با دقت صورت گیرد. چون با دوره های آموزشی روحی و بدنی بسیار سختی مواجه خواهید شد. ممکن است در این راه توبیخ یا تنبیه شوید و این امور موجب ناامیدی و سر خوردگی شما شود، اما شما را برای هر مقابله و رویارویی آماده می کند.
تیپ شماره یک ارتش رژیم صهیونیستی در سال 2011 میلادی رکوردار جذب نیرو بود (بدون تردید این امر بیانگر روحیه خشن و کینه توزانه حاکم بر جامعه صهیونیستی و به ویژه جوانان این رژیم است). براساس آمارهای موجود از میان جوانان صهیونیستی که برای خدمت در ارتش رژیم صهیونیستی در آن سال نام نویسی کرده بودند، 42.9 درصد خواهان خدمت در تیپ گولانی بودند. فرماندهی گردان های این تیپ از جمله رویاهای تمام فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی است، اگرچه بیم و هراس بسیاری از این تیپ به خاطر سخت گیری هایی که در آن می شود، وجود دارد.
بخش های تشکیل دهنده تیپ گولانیتیپ گولانی متشکل از 5 گردان است:- گردان باراک (12): گردانی که به اشغال منطقه «تل فاخر» در جنگ 1967 مباهات می کند. این تیپ هم چنین در شدیدترین و سرسخت ترین نبردهای جنگ اکتبر 1973 مشارکت داشت و بسیاری از نظامیان خود را از دست داد.
- گردان جدعون (13)
- گردان المتسللین (51)
- گردان الجوز
- گردان شناسایی و جمع آوری اطلاعات
روحیه خصمانه و جنگنده حاکم بر تیپ گولانیبر کسی پوشیده نیست که از جمله مهمترین ویژگی های تیپ گولانی روحیه وحشیانه ای است که بر این تیپ حاکم است، به گونه ای که حتی در مواردی انتقاد و اعتراض بسیاری از رسانه های صهیونیستی را نسبت به عملکرد این تیپ و رفتار عناصر آن و بازتاب های اجتماعی این برخوردها را به دنبال داشته است.
اما در خصوص آموزش ها و تمرین های ویژه تیپ گولانی باید گفت که آنها مسافت های طولانی را راهپیمایی می کنند و این یکی از مهمترین تمرین های افراد این تیپ است، به گونه ای که راهپیمایی آنها به 70 کیلومتر هم می رسد. هنگامی که از فرماندهان این تیپ درباره دلیل این راهپیمایی های طولانی در آموزش ها سوال شد، فرمانده یکی از گردان های تیپ گولانی گفت:
برای اینکه هر سرباز بداند که پس از طی مسیر 70 کیلومتر باز هم می تواند، پیاده روی کند و به پیش برود. این یک اصل در تیپ گولانی است که هر کس نتواند مسیر طولانی و سختی را طی کند، به یک جنگجوی زبده و نیرومند تبدیل نخواهد شد و هر کس باید اینقدر این کار را انجام دهد تا موفق به این امر شود.
از حیث تجهیزات نظامی باید گفت که تیپ گولانی از جمله مجهزترین تیپ های ارتش رژیم صهیونیستی است که یکی از مهمترین دلایل آن، به دلیل ماموریت های خاص آن است و به همین دلیل تنها تیپی در ارتش رژیم صهیونیستی است که تاکنون مدرن ترین زره پوش های جنگی دنیا را در اختیار دارد.
یدالله جوانی در گفتگو با «فردا»
در واقع همین عدم مقابله با رژیم صهیونیستی آنهم در مقطعی که رژیم صهیونیستی غزه را مورد هجوم قرار داده است، نشان می دهد که آنها از اسلام به عنوان یک ابزار و پوشش استفاده می کنند و به جای استفاده از ظرفیت های جهان اسلام برای مقابله با رژیم صهیونیستی و توطئه های بیگانگان در جهان اسلام قصد دارند ظرفیت های جهان اسلام را از درون خراب کنند.
سرویس سیاسی «فردا»- یک تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: بررسی ها نشان داده دلیل اینکه داعش با رژیم صهیونیستی مقابله نمی کند این است که این جریان که امروزه در عراق بحران آفرینی کرده و عنوان داعش یا دولت اسلامی شام و عراق به خود گرفته است و اخیرا هم عنوان خلافت را مطرح کرده ها ساخته و پرداخته ذهن امریکایی ها است.

یدالله جوانی تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با خبرنگار «فردا»، با تاکید بر حمایت بی چون و چرای آمریکا از داعشی ها اظهار داشت: جریان داعش تحت نظر آمریکایی ها اداره می شود. ممکن است بدنه این جریان از کسانی باشند که فریب خورده و از کشورهای مختلف جذب شده باشند و تحت عنوان جهاد وارد این معرکه شده باشند اما عناصر اصلی دست پرورده های غرب هستند.
وی افزود: در عراق با جریانی مواجه هستیم که عمدتا عناصر اصلی و کلیدی آن بعثی هایی هستند که در گذشته در عراق در حاکمیت قرار داشتند. آنها در ارتباط تنگاتنگ با غرب وکشورهای اروپایی و آمریکا و رژیم صهیونیستی بودند.
جوانی در ادامه با بیان اینکه، ماهیت داعشی ها همان بعثی ها می باشد تصریح کرد: درواقع می توان گفت که ماهیت واقعی داعشی ها در عراق، همان بعثی های سابق می باشد که امروز ریش دار شدند و دم از اسلام می زنند. آنها به تنها مسئله ای که اهمیت نمی دهند اسلام و اجرای احکام آن به درستی می باشد.
وی ادامه داد: در واقع همین عدم مقابله با رژیم صهیونیستی آنهم در مقطعی که رژیم صهیونیستی غزه را مورد هجوم قرار داده است، نشان می دهد که آنها از اسلام به عنوان یک ابزار و پوشش استفاده می کنند و به جای استفاده از ظرفیت های جهان اسلام برای مقابله با رژیم صهیونیستی و توطئه های بیگانگان در جهان اسلام قصد دارند ظرفیت های جهان اسلام را از درون خراب کنند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: آنها قصد دارند یک نوع جنگ در درون جهان اسلام را ساماندهی کنند و برادر کشی و جنگ های طائفهای و قومی و مذهبی به راه بیاندازند که این خود یک طرح آمریکایی و صهیونیستی می باشد.
جوانی با بیان دلائل وابستگی داعشی ها به غرب نیز یادآور شد: یکی از دلایل وابستگی آنها به غرب و خصوصا امریکا و صهیونیستها این است که جریان داعش اساسا محور مقاومت را مورد هجوم قرار داده یعنی مجموعا به جریان ها و نیروهایی هجوم آورده که در طی سال های گذشته جریان مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی شکل داده بودند و رژیم صهیونیستی را در تنگنای استراتژیک قرار داده بودند.
این کارشناس سیاسی تاکید کرد: اقدامات داعش یک نوع حرکت در راستای تامین امنیت برای رژیم صهیونیستی می باشد که خود دلیلی محکمی برای وابستگی سردمداران این جریان به غرب و خصوصا امریکا و رژیم صهیونیستی است.
وی با تاکید بر استفاده ابزاری از اسلام توسط نیروهای داعش عنوان کرد: آنچه که امروز با صراحت می توان مطرح کرد این است، جریانی که در عراق عنوان داعش به خود گرفته از اسلام استفاده ابزاری و سیاسی می کند به دنبال اسلام و شریعت اسلامی حتی به سبک خلفای عباسی و گذشته هم نیست. سخنان آنها عمدتا پوشش و محمل برای هدف واقعی آنها که ضربه زدن به صورت ریشهای به اسلامی میباشد، است.
یدالله جوانی با اشاره به اینکه که دشمن اصلی مسلمانان امریکایی ها هستند اظهار داشت: آمریکایی ها در دهه های گذشته اسلام ستیزی را در راس برنامه هایشان قرار داده اند. حمله به مسلمانان و آسیب رساندن به آنها و مخدوش کردن استقلال ملت های اسلامی از برنامه های آنها بوده است. این امریکایی ها بودند که کشورهای اسلامی را خصوصا عراق و افغانستان را در طی سالهای گذشته مورد حمله قرار دادند.
وی خاطر نشان کرد: یک جریان این چنینی وقتی مورد حمایت غرب قرار می گیرد می تواند بر این نکته تاکید کند که اسلام آنها نمی تواند یک اسلام واقعی باشد و عمدتا بحث پوشش و ابزار مطرح است. امروزه در عراق جریان بعثی میدان دار این تحولات است هرچند این جریان عنوان داعش را به خود گرفته اند. جوانی در پایان گفت: سابقه حزب بعث در عراق نشان می دهد آنها در مقابل اسلام قرار گرفته اند و با اسلام مقابله می کردند و یک رویکرد لائیک و ضد دینی در مقابله با اسلام داشته اند. اگر امروز آنها بحث اسلام را مطرح می کنند عمدتا به دلیل فریب افکار عمومی و استفاده از ظرفیت های اجتماعی در کشور عراق است و هدف دیگر جز این موضع در سر ندارند.
درحالیکه قرار است اولین ناو میسترال فرانسه در اکتبر سال جاری به روسیه تحویل داده شود، قانونگذاران آمریکایی در نامه ای به اوباما، از وی خواستند تا شخصا مانع اجرای این قرارداد بین پاریس و مسکو شود.
تسنیم: درحالیکه قرار است اولین ناو میسترال فرانسه در اکتبر سال جاری به روسیه تحویل داده شود، قانونگذاران آمریکایی در نامه ای به اوباما، از وی خواستند تا شخصا مانع اجرای این قرارداد بین پاریس و مسکو شود.
به گزارش نشریه آمریکایی «هیل» چاپ کنگره آمریکا، به دنبال سقوط یک هواپیمای مسافربری مالزیایی در اوکراین، گروهی از قانونگذاران جمهوریخواه و دموکرات آمریکایی در نامه روز گذشته (سه شنبه) خود به «باراک اوباما» رئیس جمهور این کشور، به وی تاکید کردند تا اقدامات بیشتری را در راستای جلوگیری از فروش کشتی های جنگی توسط دولت فرانسه به روسیه اتخاذ کند.این قانونگذاران آمریکایی در نامه خود از اوباما خواستند تا شخصا از «فرانسوا اولاند» رئیس جمهور فرانسه بخواهد تا فروش دو ناو جنگی آبی خاکی به روسیه را به حالت تعلیق در بیاورد و از این طریق توقف تمام فروش های تسلیحات نظامی توسط ناتو به مسکو را تحت رهبری بگیرد.
در این نامه آمده است: در زمانی که روسیه به طور غیرقانونی و به زور کریمه را تصاحب می کند و از شورشیان مسلح برای جنگ علیه دولت منتخب و دموکراتیک اوکرایت حمایت و تامین گاز طبیعی به اوکراین را قطع می کند و این عامل تهدیدی برای کمبود گاز طبیعی در باقی اروپا محسوب می شود، غیر قابل تصور است که هر یک از کشورهای متحد ما در ناتو روسیه را به قابلیت های تهاجمی نظامی تجهیز کند.
بر اساس این خبر، قرارداد 1.6 میلیارد دلاری فروش دو ناو بالگرد بر «میسترال» فرانسه به روسیه منجر به خشم مقامات واشنگتن شده است و قانونگذاران آمریکایی خواستار مجازات مسکو به دلیل تحرکاتش در اوکراین هستند.
قانونگذاران آمریکایی در ادامه نامه خود به اوباما اعلام کرده اند که مخالفت آنها با فروش ناو به مسکو با توجه به سقوط هواپیمای مسافربری مالزیایی توسط یک موشک زمین به هوا از اراضی تحت کنترل جدایی طلبان حامی روسیه در اوکراین، ضرورت جدیدی پیدا کرده است.
این نمایندگان کنگره آمریکا مدعی شده اند که فرانسه در حالی قرار است تسلیحاتی کارآمد، مرگبار و تهاجمی را در اختیار روسیه قرار دهد که مسکو متجاوزی است که می تواند از این تسلیحات نه تنها برای کشتن نظامیان ناتو بلکه برای حمله به اراضی متحدان ناتو نیز استفاده کند.
این خبر در شرایطی منتشر می شود که رئیس جمهور فرانسه دوشنبه گذشته اعلام کرد که با وجود مخالفت آمریکا و انگلیس، یک ناو میسترال را طبق برنامه ریزی های انجام شده در ماه اکتبر به روسیه تحویل می دهد؛ اولاند در عین حال تاکید کرد که با توجه به برخورد روسیه، آمادگی توقف تحویل ناو دوم به مسکو را دارد.دولت اوباما از حادثه اخیر سقوط هواپیما در اوکراین برای تقویت حمایت بین المللی جهت اعمال تحریم های شدیدتر علیه روسیه استفاده کرده است.
افشاگری سلیمی نمین از فعالیت های سفارت انگلیس در ایران در گفتگو با «فردا»؛
در یک دوره ای فردی به نام آقای صامت بود که مسئول دخانیات در ایران بود و گرایش های انجمن حجتیه ای نیز داشت، از سوی سفارت انگلیس امکانات بسیاری گرفته بود تا به عنوان یک فرد مذهبی با روحانیون ارتباط برقرار کند و آنها را برای معالجه در لندن دعوت کند.
سرویس سیاسی «فردا»- طی روزهای اخیر مجلس عوام انگلیس انتقادهای تند و تیزی را علیه وزارت خارجه این کشور مبنی بر عدم تلاش برای بازگشایی سفارت در ایران داشته است و به نظر می رسد انگلیسی ها از عدم حضور در ایران به شدت نگران و ناراحت هستند. البته این فشارهای مطرح شده از یک سو و استعفای وزیر امور خارجه انگلیس از سوی دیگر سبب شده تا این شایعه مطرح شود که این استعفا ارتباط زیادی به ماجرای عدم بازگشایی سفارت انگلیس در ایران داشته باشد. حال این سوال مطرح می شود که چه فوائدی در ایران برای انگلیس ها وجود دارد که سبب شده تا این حد سیاستمداران انگلیسی به فکر بازگشایی سفارتخانه این کشور در ایران باشند. عباس سلیمی نمین کارشناس مسائل سیاسی و بین المللی کشورمان در گفتگو با
«فردا» پاسخ این سوال را می دهد.
- به عنوان بخش ابتدایی گفتگو بفرمایید که با توجه به اتفاقات اخیری که در جریان سیاست خارجی انگلیس رخ داده، به نظر شما ایران چه فوائدی می تواند برای انگلیس داشته باشد که سیاستمداران این کشور تا این حد به بازگشایی سفارت انگلیس در ایران تاکید می ورزند؟ انگلیس همواره با حضور دیپلماتیک خود در ایران شبکه نیروهای متمایل به غرب را فعال کرده و قادر بوده که از این طریق اشراف اطلاعاتی خود را به روز کرده و حفظ کند. همین امر هم به انگلیس جایگاهی نزد آمریکایی ها داده است. یعنی عدم حضور آمریکا در صحنه سیاسی ایران سبب شده که ایالات متحده نیازمند اشراف اطلاعاتی انگلیس در ایران باشد. خوشبختانه انگلیسی ها نیز مدتی است که از این صحنه بسیار تعیین کننده به دور مانده اند. ایرانی که در معادلات سیاسی منطقه روز به روز نقشی فزون تر پیدا می کند، غیبت انگلیس در این صحنه برای این کشور پرهزینه و خسارت بار است و اگر این عدم حضور طولانی مدت شود، موقعیت خود را قطعا از دست می دهند. این طبیعی است که انگلیسی ها تمایل جدی برای بازگشایی سفارتخانه خود در ایران دارند تا مجددا بتوانند نقصان اطلاعاتی خود را جبران کنند و از این طریق آمریکایی ها به خود متکی کند.
- یعنی با این تفاسیر می توان گفت حضور انگلیس در ایران می تواند جبرانی برای عدم حضور آمریکایی ها باشد؟ همواره طی سال های بعد از انقلاب اینگونه بوده و این انگلیسی ها بودند که در واقع کمبود آمریکایی ها را سعی کردند جبران کنند. این مسئله سبب شده نیاز آمریکایی ها به انگلیس کاملا پررنگ باشد.
- شما به تضعیف حضور انگلیس در ایران نیز اشاره کردید. حضور انگلیسی ها در ایران آیا به سود کشور ما هم بود یا تضعیف این حضور به ضرر ایران هم تمام شد؟ نمی خواهم بگویم که در ارتباط با برخی مراودات این مسئله تاثیر منفی نداشته چراکه اصل ارتباطات بسیار مهم است و ما نیز منافعی را در ارتباطات خود با انگلیس داشته ایم اما متاسفانه به دلیل فقر دیپلمات های کارکشته و نداشتن برنامه قوی برای حضور در انگلیس، حتی ما نتوانستیم از امکانات خود در لندن بهره لازم را ببریم و بتوانیم اطلاعات خود را نسبت به این کشور قوت ببخشیم، خوب از این حضور خیلی بی بهره ماندیم و این در حالی بود که انگلیسی ها از حضور در ایران بهره های در سال های بعد از انقلاب بردند. اولا عمدتا فرد اول آنها یک عنصر اطلاعاتی بوده و کاملا مشخص است که آنها یک برنامه قوی در این زمینه برای بهره گیری از حضور در ایران داشته اند و در معادلات سیاسی و تنش آفرینی ها و بهره گیری همه جانبه بهترین استفاده را برده اند. فراموش نکرده ایم که انگلیسی ها در دادن ویزا به شخصیت های سیاسی ایران کاملا در جهت بهره گیری های اطلاعاتی خود استفاده می کردند.
- نمونه ای هم در این زمینه برای اشاره مثال می زنید. در یک دوره ای فردی به نام آقای صامت بود که مسئول دخانیات در ایران بود و گرایش های انجمن حجتیه ای نیز داشت، از سوی سفارت انگلیس امکانات بسیاری گرفته بود تا به عنوان یک فرد مذهبی با روحانیون ارتباط برقرار کند و آنها را برای معالجه در لندن دعوت کند. در این خصوص به این فرد این قول را هم می دادند که مسئله ویزا کاملا حل است. این فرد نیز با توجه به اینکه هیبت یک مسلمان سنتی را داشت می توانست با ورود به بسیاری از بیوت، برای علاج هر بیماری شرایط اعزام علما به لندن را فراهم کند.
- یعنی به نوعی این فرد مورد سوء استفاده انگلیسی ها قرار می گرفت؟ ببینید انگلیسی ها از هر برگه ای استفاده ای بسیار حسابگرانه به عمل می آورند و نتیجه را عائد خود می ساختند.
- این عضو انجمن حجتیه کمکی هم به این جریان انگلیس کرد؟ قطعا آقای صامت در جهت منافع انگلیسی ها تحرکات خوبی داشت. طبیعی است که خود انگلیسی ها نمی توانند به یک شخصیت مذهبی پیشنهاد درمان در لندن بدهند. بنابراین فردی را انتخاب کردند تا چهره ای موجه داشته باشد و از این طریق بتوانند به منافع خود برسند. انگلیسی ها وقتی در تهران فعال باشند تمام تلاش خود را انجام می دهند تا از طریق هر فردی به آنچه به آن علاقه دارند دست یابند.
- به عنوان مثال حضور علما و روحانیون برای درمان در لندن چه فایده ای می تواند برای انگلیسی ها داشته باشد؟ این امر فایده های بسیاری برای آنها دارد. چون وقتی یک شخصیت مذهبی به این کشور برود آنها اشراف بسیاری زیادی نسبت به آن فرد پیدا می کنند. یعنی خصوصیات این شخصیت مذهبی و اطرافیانش را می فهمند و با حلقه های ضعیف اطراف وی وارد معامله هایی می شوند. یک فرد برای معامله به آنجا برود نقاط قوت و ضعف آن فرد را بدست می آورند و اشراف کامل اطلاعاتی ایجاد می شود. یا فرزند این فرد یا مسئول دفتر وی را ضعیف النفس می باید و از این طریق به اطلاعات مورد نظر خود دست پیدا می کند.
- تلاش فعلی انگلیسی ها برای بازگشت به ایران را چگونه ارزیابی می کنید. آیا آنها بازهم برای بدست آوردن اطلاعات خود تلاش می کنند تا به ایران بازگردند؟ قطعا انگلیس به دنبال اقدامات گذشته است. به خصوص یکی از مهمترین اقدامات آنها این است که با ارائه ویزا به فرزندان و خانواده شخصیت های سیاسی و مذهبی، آنها را به کشور خود بکشانند تا بتوانند یک کار منسجم اطلاعاتی در مورد ایرانی که در معادلات سیاسی امروز جهان خیلی تعیین کننده است، ایجاد کنند. حضور انگلیس در کشوری که دارای چنین موقعیتی است در منطقه برای آنها بسیار ضروری است و فقدان حضور آنها نیز زیان بار.
- در این زمینه چه توصیه ای به مسئولان کشور دارید؟ ارتباطات اصل هست اما مسئولان باید مراقب باشند عواملی که انگلیسی ها می فرستند را کنترل کنند. در گذشته این عدم توجه موجب شده بود که یک فرد اطلاعاتی کارکشته را به عنوان سفیر به ایران بفرستند و این در حالی بود که ما می توانستیم با یک اشراف اطلاعاتی از پذیرفتن این فرد جلوگیری کنیم. چراکه تا ایران نپذیرد آنها نمی توانند نفر اول خود را به ایران گسیل بدارند. انگلیسی ها صرفا بدنبال مسائل فرهنگی و اقتصادی نیستند بلکه یک کار گسترده و همه جانبه را در ایران دنبال می کنند که در مقایسه با فعالیت سفارت ایران در لندن بسیار فعال تر هستند.
- وضعیت سفارت ایران و سفرای اعزام شده ایرانی به انگلیس را در طول سال های اخیر چگونه ارزیابی کرده اید؟ ما به انگلیس دیپلمات هایی را تا بحال فرستاده ایم که کاردان نبوده اند و بعضا حتی انگلیسی هم مسلط نیستند. یا اینکه به معادلات سیاسی اشراف نداشته اند و مسائل اجتماعی این کشور را نمی شناسند. این در حالی است که ما می توانیم برای تاثیر گذاری متقابل در انگلیس بهترین بهره را ببریم. ما می توانیم از حقوق حقه ملت های تحت سلطه انگلیس مانند ایرلند که یکی از کشورهای مبارز علیه انگلیس هستند، دفاع خوبی داشته باشیم اما از این فرصت استفاده نکرده ایم. این کشورهایی که تحت سلطه انگلیس هستند از نظر دیپلماسی می توانند برای ما بهترین استفاده را داشته باشند. اما بهره برداری ما بسیار ناچیز است و در مقابل حضور آنها در ایران می تواند برگه های برنده در اختیار آنها قرار دهد و حضور ما در لندن صرفا یک سرویس دهی برای گردش و علاج بیماری ها برای مسئولان و خانواده های آنهاست. در گذشته داشته ایم که مثلا خانواده فلان رئیس جمهور به صورت فصلی برای گشت و گذار به لندن می رفتند و سفارت ایران در این کشور فقط وظیفه سرویس دهی به خانواده آقای رئیس جمهور را داشته است و یا آنها را به مراکز خرید شهر لندن ببرد. این نهایت سرویس دهی سفارت ایران در لندن به کشور است. من اصل را بر ارتباطات می گیرم اما وقتی ارتباطات یک کشور با ما در جهت رخنه به جامعه است، ما نیز باید در مقابل از چنین اقداماتی بهره گیریم.
- به عنوان بخش پایانی گفتگو بفرمایید که این رخنه ها در چه زمینه هایی از سوی انگلیس تاکنون صورت گرفته است؟ ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی و تجزیه طلبی از جمله اقداماتی است که انگلیسی ها در آن بسیار فعال هستند. حضور انگلیس در ایران این قضیه را قطعا تقویت خواهد کرد. بیشترین اختلاف بین شیعه و اهل تسنن را انگلیسی ها به وجود آوردند. در واقع آنها با بخشی کانون های مذهبی ارتباط ایجاد کردند و میان آنها اختلاف ایجاد کردند. از یک طرف رسانه های فارسی زبان آنها خلیج فارس را مطرح می کنند و از طرفی رسانه های عرب زبان آنان خلیج ع ر ب ی را ترویج می کنند. یعنی هم خلیج فارس را مطرح می کنند و هم خلیج جعلی را. از یک سو نقشه ها و اسنادی را به ما نشان می دهد که نشان از حقانیت خلیج فارس دارد و از سوی دیگر اسنادی در اختیار اعراب قرار می دهند که بتوانند خلیج جعلی را ترویج کنند. یعنی اساس کار آنها بر فتنه گری و تشدید اختلافات در منطقه است. امروز شبکه های فحاش علیه اهل سنت در لندن قرار دارند و از سوی دیگر نیز شبکه های فحاش علیه شیعه نیز در لندن قرار دارند. این در حالی است که آنها مدعی هستند که کشور انگلیس همه باید به ادیان احترام بگذارند. نقش آفرینی آنها در این زمینه بسیار مهم است و این در حالی است که شبکه دیپلماتیک ما در این زمینه کاملا ساکت است و حتی یک بیانیه نیز علیه انگلیس صادر نکرده است. بنابراین انگلیس از تفرقه افکنی بهترین بهره را می برد.