بررسی رخدادهای موازی با این عملیات، روشن میکند که چرا نتانیاهو حالا تصمیم به آغاز تهاجمی همهجانبه به نوار غزه گرفته است. وقایعی که دامنه آن از قتل «محمد ابوخضیر» تا مذاکرات هستهای ایران را در بر میگیرد.
بامداد سهشنبه بود که سخنگوی ارتش اسرائیل از آغاز عملیات تازهای علیه باریکه غزه خبر داد. عملیاتی که این بار هم مثل دو عملیات قبلی (2009 و 2012) هدف اعلام شده آن «ریشهکن کردن حماس» بود.
اسرائیلیها این عملیات را به عبری «صخره سخت» (تصوک ایتان) نام گذاشتند و مثل عملیات سال 2012 آن را با نامی دفاعی به جهان معرفی کردند: «عملیات لبه محافظ».*
اما چرا تلآویو باید در این برهه که با مشکلات عدیده مالی مواجه است، چنین عملیاتی را آغاز کند که به اذعان رسانههای اسرائیلی میلیاردها دلار هزینه مستقیم و جانبی برای اقتصاد اسرائیل دارد. تبادل آتش در شهرکهای نزدیک به غزه و حملات شبانه جنگندههای اسرائیلی به غزه که امری متداول و هر روزه است و ارتباط حماس با مرگ سه اسرائیلی در الخلیل هم هنوز اثبات نشده است.
شاید بررسی رخدادهای موازی با این عملیات، روشن کند که چرا «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر و «موشه یعلون» وزیر جنگ صهیونیستها حالا تصمیم به آغاز تهاجمی همهجانبه به نوار غزه گرفتهاند. وقایعی که دامنه آن از قتل «محمد ابوخضیر» فلسطینی تا مذاکرات هستهای ایران را در بر میگیرد.
آشتی ملی فلسطینیها
سوم اردیبهشت سال جاری کمتر از یک هفته مانده به پایان ضربالاجل مذاکرات 9 ماهه سازش باقی مانده بود که سران فتح و حماس از توافقی بزرگ خبر دادند. فلسطینیها برای پایان دادن به اختلافات پس از هفت سال و تشکیل دولتی فراگیر در کرانه باختری و نوار غزه به توافق رسیدند. توافقی که میتوانست دست فلسطینیها در رویارویی با اسرائیل را تقویت کرده و در کنار بازوی دیپلماتیک تشکیلات خودگردان، به بازوی نظامی حماس در دولت فلسطینی نیز رسمیت بخشد.
هیچکس به اندازه نتانیاهو با این توافق مخالفت نکرد. بیبی صهیونیستها به همین بهانه مذاکرات از پیش تعلیقشده سازش را رسما متوقف کرده و ادامه آن را به لغو توافق موسوم به آشتی ملی منوط کرد. اسرائیل همزمان تبلیغات گستردهای را برای برجسته کردن ابعاد نظامی فعالیتهای حماس آغاز کرد؛ از نسبت دادن حملات راکتی از غزه تا نهایتا سناریوی گم شدن سه جوان اسرائیلی در الخلیل.
آغاز عملیات در غزه شاید بیش از هر چیز اختلافافکنی در میان دو جناح فلسطینی و به هم زدن توافقات صورت گرفته برای تشکیل دولت وحدت ملی را دنبال میکند.
کاهش فشارهای داخلی
حمله گسترده به غزه را از نگاهی دیگر میتوان تلاش نتانیاهو برای کاهش فشارهای داخلی دانست. کشته شدن سه اسرائیلی در کرانه باختری و شکست اطلاعاتی کمسابقه صهیونیستها در فاصله سه هفتهای گم شدن تا شناسایی اجساد آنها، موجی از انتقادات را علیه نتانیاهو و تیم امنیتی وی به راه انداخته بود.
انتشار فایل صوتی تماس این سه نفر با پلیس اسرائیل و مشخص شدن اینکه تلآویو از ابتدا از مرگ آنها مطلع بوده و با این حال وانمود میکرده که این افراد زنده هستند، فشارها بر نتانیاهو را بیشتر هم کرده بود.
نخستوزیر رژیم صهیونیستی که از ابتدا حماس را به دست داشتن در این حادثه متهم کرده بود، حالا به شدت از سوی جامعه افراطگرای اسرائیل تحت فشار بود و آغاز عملیاتی همهجانبه علیه غزه تنها راه برای قدرتنمایی بود. صهیونیستها از همان ابتدای گم شدن این سه نفر، در شبکههای اجتماعی کمپینهای ضدفلسطینی متعددی راه انداخته و خواستار «انتقام» و «کشتن همه اعراب» شده بودند.
قدرتنمایی کابینه تحت هدایت حزب «لیکود» و راستگرایان با عملیات گسترده جستوجوی خانه به خانه در کرانه باختری آغاز شد، که به شهادت قریب به 10 نفر و بازداشت بیش از 500 تن که بسیاری از آنها آزادشدگان در جریان مبادله «گیلعاد شالیت» بودند، منجر شد. با قتل جوانان فلسطینی از جمله «محمد ابوخضیر» ادامه یافت و حالا به کشتار بیرحمانه در غزه رسیده است.
منحرف کردن افکار از قتل «محمد ابوخضیر»
چهارشنبه دو هفته قبل بود که رسانههای فلسطینی از پیدا شدن جسد سوخته یک نوجوان 16 ساله فلسطینی در جنگلهای اطراف قدس اشغالی خبر دادند. «محمد ابوخضیر» تازهترین قربانی شهرکنشینهایی بود که این روزها برای تماشای حملات هوایی ارتش اسرائیل، روی بلندیها میروند و با انفجار هر خانه در غزه، هورا میکشند.
شهادت ابوخضیر که زنده زنده به آتش کشیده شده بود، چنان خشمی در میان فلسطینیهای کرانه باختری و قدس شرقی برانگیخت که بسیاری از مقامات اسرائیلی و همینطور رسانههای غربی از جمله روزنامه «نیویورکتایمز» نسبت به آغاز انتفاضه سوم فلسطینیها هشدار دادند. موج اعتراضات که پیشتر تنها به داخل فلسطین محدود بود، با انتشار فیلم ضرب و شتم وحشیانه «طارق خضیر» که دست بر قضا پسرعموی «ابوخضیر» بود و ضمنا تابعیت آمریکایی هم داشت، به افکار عمومی خارجی هم کشیده شد.
کار آنقدر بالا گرفت که وزارت خارجه آمریکا هم مجبور شد به دلیل تابعیت آمریکایی طارق نسبت به برخورد نامناسب نظامیان اسرائیلی با او، ابراز نگرانی کند. حتی «باراک اوباما» رئیسجمهور آمریکا هم اعلام کرد که این مسئله را با نتانیاهو در میان گذاشته است.
این روزها اما کمتر کسی در مورد شهادت «ابوخضیر» و چندین فلسطینی دیگر و ضرب و شتم طارق به دست اسرائیلیها صحبت میکند. عملیات در غزه تمام حواسها را به خود جلب کرده است. هرچند این عملیات هم فشارهایی را برای صهیونیستها به همراه دارد، اما صهیونیستها قطعا از انتفاضه در کرانه باختری و قدس هراس بیشتری دارند.
جذب بودجه نظامی
کاهش بودجه نظامی رژیمصهیونیستی در یک سال اخیر تنشهای لفظی متعددی را بین «موشه بوگی یعلون» وزیر جنگ و «یعیر لاپید» وزیر اقتصاد موجب شده است. هرچند شخص نتانیاهو هم در این تنش همواره طرف نظامیان را گرفته، اما جذب بودجه نظامی، بیش از آنکه به نتانیاهو مربوط باشد، به سران ارتش صهیونیستی مرتبط است.
مقامات وزارت جنگ رژیمصهیونیستی از ماهها قبل تلاش برای فشار آوردن به لاپید و جذب بودجه بیشتر را آغاز کرده بودند. از سخنرانیهای مداوم در مورد خطر رویارویی نظامی با ایران گرفته تا لغو رزمایشهای هوایی به بهانه نبود بودجه کافی.
یعلون حتی دو ماه قبل هشدار داد که اگر بودجه وزارت جنگ افزایش نیابد، تمامی ناوگان هوایی اسرائیل زمینگیر میشود. این اظهارات هم لاپید را تحت فشار قرار داد و هم کنگره آمریکا را متقاعد کرد که بودجه کمکهای نظامی به اسرائیل را دست نخورده نگه دارند.
مقامات وزارت اقتصاد عنوان میکردند که با بروز بحران در سوریه و عراق، بخش بزرگی از تهدیدات علیه اسرائیل از میان رفته و به همین جهت میتوان بودجه وزارت جنگ را کاهش داد.
اما این روزها یعلون از لزوم تقویت «گنبد آهنین» و افزایش بودجه نظامی صحبت میکند، بدون آنکه از سوی افکار عمومی داخلی مورد انتقاد قرار گیرد. لاپید هم حالا سکوت اختیار کرده و احتمالا راهی جز پذیرش اظهارات نظامیان ندارد.
در واقع نظامیان اسرائیلی همان رویکردی را در پیش گرفتهاند که زمانی مقامات سازمان سیا و پنتاگون بعد از فروپاشی شوروی برای مقاومت در برابر کاهش بودجه پیش گرفتند؛ ایجاد تهدیدهای تازه.
مانعتراشی در مسیر مذاکرات هستهای با ایران
حمله به غزه آن هم درست همزمان با آخرین دور از مذاکرات هستهای ایران و گروه 1+5 شاید بیارتباط با این مذاکرات هم نباشد. «بنیامین نتانیاهو» که به هر روی (چه به واسطه بازی پلیس خوب، پلیس بد و چه به دلایل واقعی) از منتقدان اصلی توافق با ایران بود، از هیچ اقدامی برای مانعتراشی در برابر پیشرفت مذاکرات، دریغ نکرده است.
نتانیاهو که پیشتر با سناریوی مضحک کشتی «کلوس سی» (انتقال تسلیحات از سوریه به ایران و سپس به غزه) تلاش کرده بود بحث حمایت ایران از نیروهای مقاومت را در معادله مذاکرات هستهای وارد کند، این بار هم همزمان با عملیات در غزه، همین رویکرد را پیش گرفته است.
«یوال اشتاینیتز» وزیر اطلاعات و «اوفیر گندلمان» سخنگوی نتانیاهو هر دو عنوان کردهاند که مقاومت فلسطینی با «موشکهای عمدتا ساخت ایران» اسرائیل را هدف قرار میدهد و از همین رو باید این مسئله در مذاکرات هستهای مطرح شود.
مقامات آمریکایی که پیشتر عنوان کرده بودند که مسئله حقوق بشر و «حمایت از گروههای تروریستی» را بعد از به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای مطرح میکنند، این بار زودتر وارد عمل شده و تائید کردند که این مسئله را در مذاکرات جاری در وین، پیش خواهند کشید.
تنها یک روز پس از آنکه «اد رویس» رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا خواستار مطرح شدن مسئله حمایت ایران از نیروهای مقاومت شد، یک مقام ارشد آمریکایی نیز در اظهارات روز شنبه خود عنوان کرد که «جان کری» وزیر خارجه در سفر به وین، این مسئله را با مقامات ایرانی در میان میگذارد.
روز یکشنبه هم زمزمههایی مطرح شد مبنی بر اینکه آمریکاییها بحث توقف حمایت از حماس و خلع سلاح این گروه را مطرح کردهاند. به نظر میرسد نتانیاهو تلاش میکند اگر نتوانست سانتریفیوژهای ایران را برچیند، دستکم امتیازات منطقهای بهدست آورد؛ مسیری که صهیونیستها سالهاست که بینتیجه دنبال میکنند.
----
* اسرائیل عملیات سال 2012 را نیز به عبری «ستون ابر» (عمود عنان) نام نهاد و آن را به انگلیسی «ستون دفاعی» معرفی کرد. ستون ابر در ادبیات یهودی، ستون ابری است که بنی اسرائیل را در هجرت از مصر به سمت «ارض موعود» رهنمون کرد.
یادداشت از صادق قربانی
انتهای پیام/ق
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930422001695#sthash.akfujErF.dpufمنابع عراقی در این باره اعلام کرد: "ابوبکر البغدادی" سرکرده داعش روز گذشته (شنبه) در اظهاراتی بر لزوم ویران نمودن کعبه تاکید کرد و افزود: اصول و عقاید اسلامی به ما اجازه پرستش سنگ را نمی دهد.
یک سایت اینترنتی نزدیک به سرکرده داعش هم در تایید این خبر، اعلام کرد: البغدادی به ویران نمودن کعبه تعهد کرده است.
به گزارش پایگاه "عین العراق نیوز" این منبع نزدیک به داعش در ادامه مدعی شده است: حجاج برای لمس کردن دیوار کعبه و پرستش سنگ به مکه می روند و آنها برای عبادت خدا به آنجا نمی روند پس باید کعبه را ویران کنیم!
خاطرنشان می شود گروه تروریستی داعش طی ماههای اخیر بسیاری از مراقد امامان، امامزداگان و صحابه پیامبر گرامی اسلام(ص) و امام علی (ع) را ویران نموده اند.
البته نکته بسیار مهم در نگرش بسته و متحجرانه گروه تروریستی داعش همین مسئله است که آنها به جای تمرکز بر روی تغییر نگرش مردم نسبت به موضوع عبادت خدا در تلاش هستند که صورت مسئله را پاک کنند و این خود بیانگر سطح بسیار پایین تفکرات این گروه تکفیری تروریستی است.
پاسخ النصره به داعش با تشکیل امارت شام
منابع نزدیک به گروههای افراطی در سوریه از انتشار فایل صوتی جدیدی از اظهارات "ابومحمد الجولانی" سرکرده جبهه النصره خبر می دهند که در آن تاسیس "امارت شام" را اعلام کرده است.
این منابع اعلام کردند که این اقدام سرکرده النصره در پاسخ به تشکیل خلافت اسلامی توسط "ابوبکر البغدادی" سردکرده داعش و اعلام لزوم بیعت با وی به عنوان خلیفه مسلمانان، اتخاذ شده است.
الجولانی در این بیانیه صوتی اعلام کرداست: "زمان آن فرا رسیده که امارت اسلامی را در سرزمین شام تشکیل دهیم که در آنها حدود و شرع الهی بدون هرگونه کم کاستی به اجرا گذاشته خواهد شد".
وی در ادامه افزود: "ای عزیزان! زمان آن فرا رسیده که امارت اسلامی را در سرزمین شام برای حفظ حقوق مسلمانان و حفاظت از حریم و مقدسات آنها تشکیل دهیم و به امر الله عز وجل به کوچکترین تا بزرگترین فرمان و دستور وی جامه عمل بپوشانیم".
سرکرده النصره تاکید کرد: " ما اجازه نمی دهیم که هیچ موجودی روی زمین ثمره جهاد شما را از بین ببرد حتی اگر یک قطره خون در رگهایمان باقی مانده باشد، ما اجازه برقراری نظامهای لائیک و پروژه های خارجی را نمی دهیم".
الجولانی در ادامه اظهاراتش در حالی که به نظر می رسد در جمع برخی اعضای النصره بوده، افزود: "ای دوستان عزیز! کلید این امارت هم اکنون در دستان شماست و می توانید از همین حالا تا 10 روز دیگر برای برقراری کامل آن تلاش کنید! کسی با شما در سرزمین شام بر سر این مسئله رقابت نمی کند و شما در این ایستگاه تاریخی که مسلمانان از 1400 سال پیش تاکنون انتظار آن را کشیده اند، از سوی خدا انتخاب شده اید".
وی درباره مرزهای امارت به اصطلاح اسلامی خود نیز مدعی شد: "این امارت با تمامی کسانی که بخواهند به مسلمانان آسیبی برسانند خط تماس دارد، مرزهای ما به طور گسترده با نظام (سوریه) و دشمنان ما نقاط اشتراک دارد و هر سرباز النصره باید برای وقایع احتمالی کاملا آماده باشد".
مشرق: محورهای اصلی اخبار روز گذشته رسانههای انگلیسیزبان صهیونیستها درباره ایران شامل درخواست ایران از حامیان رژیم صهیونیستی برای پایان حملات به نوار غزه و جلوگیری از یک فاجعه انسانی، و تحلیل جروزالمپست از ارتباط ایران با داعش و راه تهران به سوی ساخت بمب هستهای میشود.
یدیعوت آحارانوت/ ایران خواستار پایان "فاجعه انسانی" در غزه شد
وزارت خارجه ایران روز چهارشنبه حملات هوایی اسرائیل به نوار غزه را محکوم و به غرب اصرار کرد از اسرائیل بخواهد تا مانع وقوع یک "فاجعه انسانی" شود.
وی با زیر سؤال بردن "بهانه غیرواقعی ربودن سه شهرکنشین صهیونیستی" افزود: ایران از "کشورها و حامیان غربی رژیم صهیونیستی میخواهد موضع محکمی اتخاذ کنند و از وقوع یک فاجعه انسانی جلوگیری نمایند و این حملات را متوقف کنند."
جروزالم پست/ راه ایران به سوی بمب
با ادامه مذاکرات هستهای میان ایران و قدرتهای جهانی، روز به روز روشنتر میشود که هر معاملهای که امضا شود از دید اسرائیل معامله بدی است. طبق اکثر گزارشها، تمرکز مذاکرات به جای از بین بردن زیرساختهای هستهای ایران، یعنی خواسته اسرائیل، روی ایجاد یک شبکه راستیآزمایی قرار گرفته که در شرایط ایدهآل، منجر به اعطای دسترسی نامحدود بازرسان به سایتهای ایران برای اطمینان از ماهیت صلحآمیز فعالیتهای هستهای ایران خواهد شد.
اشکالات این معامله باید تا کنون آشکار شده باشد، به ویژه با توجه به عدم اعطای دسترسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تأسیسات پارچین، که دیدهبان هستهای سازمان ملل متحد معتقد است تهران در آن درباره ساخت سلاح اتمی پژوهش انجام داده است. اینکه نیروگاه زیرزمینی هستهای فردو تا سالها برای غرب ناشناخته باقی مانده بود نیز بیشتر قابل اعتماد بودن جمهوری اسلامی و توانایی نظارتها در کنترل فعالیتهای هستهای ایران را زیر سؤال میبرد. به علاوه، جان کری وزیر خارجه آمریکا به تازگی نشان داد که بازه غافلگیری ایران تنها دو ماه است. همین موضوع تنها کافی است تا هر گونه معاملهای با ایران بیمعنی باشد، چرا که این مدت بیش از حد کوتاه است.
با این حال، به نظر میرسد راهحل عقب بردن پیشرفتهای هستهای جمهوری اسلامی با کاهش قابل توجه در تعداد سانتریفیوژهای این کشور دیگر از روی میز برداشته شده است.
از طرف دیگر به گفته محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران "مذاکرات در مورد ظرفیت هستهای نیست... بلکه در مورد صداقت و شرافت و عزت ایران است." اما بزرگترین حامی دولتی تروریسم در جهان شایسته احترام نیست. این نظریه رایج که ایران حامی گروه تروریستی دولت اسلامی عراق و شام "داعش" است در بدترین شرایط فقط قابل تردید است. گزارشهای اخیر نشان میدهد این سازمان به احتمال قوی توسط تهران ایجاد شده است. "پینهاس اینباری" عضو مرکز امور عمومی اورشلیم اخیراً در اینباره اشاره کرد: "هر چه زمان بیشتری میگذرد، بیشتر ارتباط بین داعش، سوریه و نهادهای اطلاعاتی ایران در ذهن تحلیلگران برجسته عرب ثابت میشود."
طرح دقیق ایران دارای دو سطح است: دامن زدن به ناآرامیهای گسترده منطقهای و در نتیجه از بین بردن تمرکز روی فعالیتهای غیرقانونی اتمیاش، و در عین حال متقاعد کردن غرب، که به جای هرج و مرج به دنبال ثبات است، به اینکه تنها راهحل تعامل، و نه شکست، ایران است. و اتفاقاً این سیاست موفق هم بوده است.
اگرچه رئیسجمهور آمریکا هفته گذشته به همتای اسرائیلی خود شیمون پرز تصریح کرد که هنوز هم به ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هستهای متعهد است، اما گفتههای اوباما، دیگر قابل اعتماد نیست، به ویژه با توجه به تمایل وی برای برخورد با یک حکومت سرکش و متعهد به نابودی غرب، به عنوان دوست.