سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز



پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 مسئولان اقلیم کردستان عراق اعلام کردند که این اقلیم با حفر خندقی طولانی از مرزهای سوریه تا مرز ایران، خود را از مناطق متشنج جدا می‌کند و هم‌اکنون عملیات حفر این خندق آغاز شده است. به گزارش ایسنا به نقل از شبکه سومریه نیوز عراق، وزارت پیشمرگ‌ اقلیم کردستان عراق اعلام کرد که این اقلیم حفاری خندق را در مرز‌های خود با مناطقی که ارتش عراق از آن‌ها عقب‌نشینی کرده است آغاز کرده و این خندق‌ از شهر مرزی ربیعه در مرز عراق با سوریه در استان نینوا آغاز و در مرزهای عراق و ایران در شهر جلولا، در استان دیالی پایان می‌یابد. جبار یاور، دبیر کل وزارت پیشمرگ‌ عنوان داشت: اقلیم کردستان حفاری خندق در مرزهای خود در اربیل، موصل و اطراف کرکوک و دهوک را آغاز کرده است که عمق این خندق‌ها حدود 2 تا 3 متر خواهد بود.





"امسال، سخت‌ترین رمضان بر مسلمانان می‌گذرد. نه فانوس‌های قاهره روشن هستند و نه بلندگوهای دمشق اذان می‌گویند. بازارهای بغداد بسته شده، قدس هنوز در اسارت بسر می‌برد و غزه یکسره بمباران می‌شود. با اینحال، امت محمد دیشب در غفلتی عمیق برای پیروزی برزیل دعا می‌کرد!"
به گزارش مشرق، روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشت امروز خود نوشت: هفته گذشته، همزمان با اوج گیری بمباران‌های غزه توسط ارتش رژیم صهیونیستی، پیامکی را روی تلفن همراه دریافت کردم با این متن که:
"امسال، سخت‌ترین رمضان بر مسلمانان می‌گذرد. نه فانوس‌های قاهره روشن هستند و نه بلندگوهای دمشق اذان می‌گویند. بازارهای بغداد بسته شده، قدس هنوز در اسارت بسر می‌برد و غزه یکسره بمباران می‌شود. با اینحال، امت محمد دیشب در غفلتی عمیق برای پیروزی برزیل دعا می‌کرد!"
همزمان با دریافت این پیامک، در یک مهمانی افطاری هنگامی که تلویزیون روشن شد تا حاضران، سیمای جمهوری اسلامی ایران را ببینند، یک کانال بدن‌های خون آلود کودکان و مردان و زنان فلسطینی را نشان می‌داد که بر روی دستان لرزان مادران و پدران و همسران و همسایگانشان از زیر آوارها خارج می‌شدند تا به بیمارستان‌هائی که معلوم نبود زیر بمباران‌ها سالم مانده‌اند یا نه، منتقل شوند و کانال‌های دیگر با شور و هیجان زیاد اخبار مسابقات فوتبال جام جهانی برزیل را پخش می‌کردند و عده‌ای نیز در استودیوی یکی از همین کانال‌ها جلسه‌ای را شروع کرده بودند که در آن تا ساعاتی بعد از نیمه شب در نهایت آرامش تحلیل‌های مفصلی درباره جام جهانی برزیل ارائه می‌دادند و لابد فکر می‌کردند درحال حل کردن بزرگترین معماهای زندگی مردم ایران هستند!
از انصاف نگذریم، بسیاری از مردم ایران هم خواهان همین برنامه‌ها هستند و از تلویزیون انتظار دارند به همین اندازه یا حتی بیش از این برای جام جهانی و فوتبال مایه بگذارد و خبر و گزارش و تحلیل و تفسیر پخش کند. از این مهم‌تر اینکه حتی هنگامی که در آن طرف کره زمین، دو کشور از قاره‌های اروپا و آمریکا با همدیگر مسابقه می‌دهند و یکی گل می‌زند و دیگری گل می‌خورد، اینجا در ایران عده‌ای خونشان به جوش می‌آید و فشارشان بالا می‌رود و اعصابشان خرد می‌شود و به قول فرستنده آن پیامک برای پیروزی برزیل دعا می‌کنند.
این، یک واقعیت است که متأسفانه نمی‌توان آن را انکار کرد، اما می‌توان پرسید باید با آن کنار آمد یا باید برای تغییر آن تلاش کرد؟
عده‌ای می‌گویند شیفتگی مردم نسبت به فوتبال یک فرصت است زیرا تماشای مسابقات ورزشی - که البته فعلاً در فوتبال خلاصه شده - سالم‌ترین تفریح است. بنابر این، چه لزومی دارد درصدد تغییر این واقعیت موجود بر‌آئیم؟ بهتر است به جای تلاش برای تغییر، از این فرصت برای پر کردن اوقات فراغت مردم و سرگرم کردن آنها استفاده کنیم.
در مقابل، عده‌ای می‌گویند میان علاقمندی و شیفتگی تفاوت چشمگیری وجود دارد. علاقمند، کسی است که در زمان مقتضی و درصورتی که موضوع مهم‌تری وجود نداشته باشد به آنچه علاقه دارد می‌پردازد. ولی همه چیز را فدای یک چیز کردن و توجهی به موضوعات مهم‌تر نکردن، تحت عنوان دیگری به نام شیفتگی قرار می‌گیرد، مقوله‌ای که از مرز ابراز علاقه و سرگرمی صرف عبور می‌کند و تا مرز به جوش آمدن خون و بالا رفتن فشار و خرد شدن اعصاب به پیش می‌رود و حتی بسا به سکته و جان باختن منجر می‌شود. به این نمی‌شود گفت فرصت. این، یک تهدید است که در مواردی مثل تهاجم وحشیانه صهیونیست‌ها به غزه، خود را نشان می‌دهد. این واقعیت تلخ را بپذیریم که این روزها در همین ایران مسلمان انقلابی، افراد زیادی وجود دارند که چون ششدانگ حواسشان به جام جهانی برزیل است اصولاً خبر نشده‌اند که صهیونیست‌ها چه بلائی بر سر مردم غزه آورده‌اند. درست به همین دلیل است که در اوج فاجعه‌های خونبار در جهان اسلام و حتی کشورهای همسایه ما و در شرایطی که "داعش" در شهرها و روستاهای عراق، مسلمانان و شیعیان را گروه گروه می‌کشد، به زنانشان تجاوز می‌کند، کودکانشان را سر می‌برد و مساجدشان را ویران می‌کند، در ایران مسلمان، عده‌ای برای پیروزی فوتبالیست‌های برزیل دعا می‌کنند و حتی در گوشه ذهنشان هم عنایتی به ظلمی که این روزها و شب‌ها بر ملت‌های مسلمان می‌رود ندارند. آیا نمی‌توان حدس زد که انتخاب زمان حمله صهیونیست‌ها به غزه با روزهای اوج‌گیری هیجان‌های ناشی از جام جهانی برزیل، حساب شده و دقیق بوده است؟
بدین ترتیب باید بپذیریم که جامعه ما دچار فقر فرهنگی و فکری است. باید بپذیریم که ورزش پرستی جای ورزش دوستی را گرفته، باید بپذیریم که سیاست ورزش قهرمانی به جای ورزش همگانی برای کشور مشکل ایجاد کرده، باید بپذیریم که تبلیغات ورزشی ما دارای سمت و سوی غلطی است، باید بپذیریم که وقتی بیشترین بها را به فوتبالیست‌ها می‌دهیم و هرچه آنها بخواهند در اختیارشان قرار می‌دهیم، جامعه به همین نقطه می‌رسد که اکنون رسیده است؛ بی‌تفاوتی نسبت به عمده‌ترین رنج‌های مسلمانان و بی‌اعتنائی به ظلمی که بر انسان‌ها می‌رود.
روشی که رسانه ملی به عنوان اثرگذارترین رسانه سالهاست در پیش گرفته، نتیجه‌ای غیر از این به بار نمی‌آورد. برای اینکه این ادعا مستند شود، می‌توان به خود رسانه ملی مراجعه کرد.
اگر مقدار زمانی که رسانه ملی در روزهای تهاجم نظامی رژیم صهیونیستی به غزه به این موضوع اختصاص داده با زمانی که در همان روزها به جام جهانی برزیل پرداخته شده کنار هم گذاشته شوند، مشخص خواهد شد که اصولاً سرمایه‌گذاری رسانه ملی در مورد غزه قابل مقایسه با آنچه برای جام جهانی انجام داده نیست. طبیعی است که عامه مردم تحت تأثیر تبلیغات پرحجم رسانه ملی قرار می‌گیرند و به همان موضوع که این رسانه سرمایه‌گذاری بیشتری روی آن انجام داده اهمیت می‌دهند و بقیه موضوعات به فراموشی سپرده می‌شوند.
از طرف مسئولین رسانه ملی هم لازم است این استدلال را یادآور شویم که می‌گویند ما باید به خواست و انتظار مردم از رسانه ملی توجه کنیم و اگر رادیو و تلویزیون به موضوع پرسروصدائی همچون جام جهانی کم توجهی کنند مردم به رسانه‌های ماهواره‌ای روی خواهند آورد.
پاسخ این استدلال اینست که رسانه ملی باید فرهنگ ساز باشد و کاری کند که خواسته‌ها و انتظارات مردم براساس نیازهای واقعی جامعه شکل بگیرد. روشن است که اگر رسانه ملی موفق شود ذائقه مردم را با چنین فرهنگی آشنا کند، آنها نیازی برای مراجعه به رسانه‌های ماهواره‌ای احساس نخواهند کرد.
آنچه به اصل موضوع حساسیت فوق‌العاده‌ای می‌بخشد اینست که جهان اسلام بطور عام و منطقه‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم بطور خاص اکنون در آستانه تحولات سیاسی مهمی قرار دارند. ما نمی‌توانیم آینده خود را از این تحولات جدا بدانیم و باید بپذیریم که ما هم از آنچه بر سر ملت‌های منطقه خواهد آمد سهمی داریم. در چنین شرایطی آیا قابل قبول است که ابزارهای فرهنگ ساز ما در خدمت اموری باشند که نه تنها ما را در برابر حوادث بیمه نمی‌کنند بلکه چنان به بی‌تفاوتی می‌کشانند که چه بسا برای موجودیت و هویت ما خطرآفرین باشد. تردید نکنیم که سرنوشت غزه و عراق و سوریه در سرنوشت ما هم اثر خواهد داشت. بنابر این ما نمی‌توانیم در این رمضان سخت، به سختی مسلمانان نیندیشیم و به غفلت عمیقی که در آن بسر می‌بریم ادامه دهیم. 

تهران می گوید که تولید، ذخیره و ساخت سلاح‌های هسته‌ای خلاف شرع اسلامی است و رهبر معظم انقلاب فتوایی را در این خصوص صادر کرده است. بسیاری در غرب اعتبار و کاربرد این حکم را زیر سوال می برند اما این حکم می تواند یک هدف کلیدی در مذاکرات باشد.
 روزنامه بوستون گلوب نوشت: همزمان که به ضرب الاجل 20 ژوئیه برای دستیابی به توافق نهایی میان ایران و 1+5 نزدیک می شویم مهم است که بتوانیم موضع هر دو طرف را درک کنیم در اینجا پنج داستان غلط در مورد برنامه هسته ای ایران وجود دارد

به گزارش ایسنا، آریانا طباطبائی یکی از اعضا مرکز بلفر دانشگاه هاروارد آمریکا در گزارشی که در روزنامه بوستون گلوب منتشر شده به تفصیل این داستان ها را شرح داده است:

یک: رهبر ایران مانع از یک توافق مطلوب خواهد شد.

تصور کلی در میان غربی‌ها این است که آیت الله خامنه‌ای رهبر ایران یک تندرو است که مانعی بر سر به نتیجه رسیدن مذاکرات محسوب می شود. این تصور از حقیقت نشأت نگرفته است. رهبر ایران همواره یک عامل میانه‌رو برای ایجاد توازن در مباحث مربوط به مسئله هسته‌ای در این کشور بوده است.
وی بارها تأکید کرده است که به طور کامل از تیم مذاکره کننده حمایت می کند اما در برابر این یادآور شده است انتظاراتتان را باید پایین بیاورید و این بدین دلیل است که یک بی‌اعتمادی عمیق میان ایران و آمریکا وجود دارد. همچنین رهبر ایران با دعوت از تندروها برای کاهش انتقاداتشان از حسن روحانی رئیس جمهور و محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه این کشور راه را برای تیم مذاکره کننده هموار کرده است تا توافقی را دنبال کنند که لغو تحریم‌ها را در بر داشته باشد.

دو: فتوا علیه سلاح‌های هسته‌ای ساختگی است.


تهران می گوید که تولید، ذخیره و ساخت سلاح‌های هسته‌ای خلاف شرع اسلامی است و رهبر معظم انقلاب فتوایی را در این خصوص صادر کرده است. بسیاری در غرب اعتبار و کاربرد این حکم را زیر سوال می برند اما این حکم می تواند یک هدف کلیدی در مذاکرات باشد.
سخن جای عمل را نمی گیرد و اعتماد بدون راستی‌آزمایی به وجود نخواهد آمد اما این فتوا می تواند یک معیار دیگر برای ایجاد اعتماد باشد. این حکم و تکرار آن توسط شخصیت های مذهبی مختلف ایران و قانونگذاران سبب شده تا برای ایران بسیار دشوار باشد که بخواهد موضع خود را تغییر دهد. چون پافشاری مکرر بر این موضوع برای بیش از یک دهه و سپس نقض آن می تواند هزینه سیاسی بزرگی برای ایران داشته باشد.

سه: ایران تنها می خواهد در برابر جامعه بین الملل ایستادگی کند.

نگرانی های ایران اغلب به دلیل نمودهای محض عدم پایبندی این کشور به تعهدات بین المللی اش رد می شود. علی اصغر سلطانیه نماینده سابق ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اخیراً به من گفته است که تهران می توانست پس از انقلاب اسلامی سال 1979 از معاهده ی منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای خارج شود. وی می گوید که به دلیل تغییر نظام در ایران این مسئله قابل درک و طبیعی است در حالیکه بسیاری کشورها هنوز به این معاهده نپیوسته اند.سلطانیه همچنین گفت: تهران بارها تمایل خود را برای همکاری با آژانس در زمینه برنامه همکاری فنی اعلام کرده است. ایران تلاش نمی کند که تنها در برابر جامعه بین الملل ایستادگی کند،‌ایران نگرانی‌هایی مشروع دارد که باید مورد بررسی قرار گیرد یا دست کم شناخته و فهمیده شود.

چهار: ایران به انرژی هسته‌ای نیاز ندارد.
غربی‌های تندرو حتی با انقلابیون ایران در دهه‌های 1970 و 80 میلادی چشم در چشم نشده‌اند اما هر دو گروه کارایی برنامه هسته‌ای در یک کشور دارای منابع انرژی را زیر سوال برده اند. انقلابیون ایران معتقدند که انرژی هسته‌ای نیاز کشور است در حالی که منتقدان غربی می گویند که چنین چیزی نیست. ایران چهارمین کشور بزرگ دارای ذخایر نفتی و دومین کشور دارای ذخایر گاز است به همین دلیل آنها می‌گویند تهران نیاز به برنامه برق هسته‌ای ندارد. بنابراین تنها دلیل ایران برای برخورداری از برنامه هسته‌ای استفاده های نظامی است
اما همانند هر کشور دیگر دارای منابع انرژی همچون همسایه‌های ایران برخورداری از منابع نفت و گاز نمی تواند دلیلی برای نداشتن دیگر منابع انرژی باشد. تنوع در این زمینه چیزی است که تمام کشورها به دنبال آن هستند. علاوه بر این تهران طرح‌های دیگری برای استفاده از برق هسته‌ای دارد. به عنوان مثال تولید ایزوتوپ های مناسب برای اهداف پزشکی که بارها اعلام شده است.

پنج: دیگر کشورهای منطقه از سوی ایران مورد تهدید قرار می گیرند.


اگرچه این مسئله حقیقت دارد اما لزوماً به دلیل بهانه هایی که مقامات آمریکایی می گویند نیست. بسیاری از کشورهای منطقه به ویژه آنهایی که به شدت از برنامه‌های هسته‌ای ایران انتقاد می کنند، از دورنمای یک ایران هسته‌ای نمی ترسند بلکه از بهبود روابط ایران وغرب هراس دارند.
انزوای سیاسی و اقتصادی به کشورهایی چون عربستان سعودی که نسبت به از دست دادن روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی اش با آمریکا هراس دارد کمک کرده است. با این حال تهران و واشنگتن پیش از وقوع انقلاب اسلامی در سال 1979 روابط نزدیکی داشته اند بنابراین با توجه به منافع مشترکی که این کشورها با یکدیگر دارند آنها می توانند روابط خود را دوباره بهبود بخشند. 




تغییر نام گروه تروریستی داعش از سوی رسانه‌های فارسی زبان خارجی، پدیده ای است که با مطالعه آن، بیشتر می‌توان با اهداف این رسانه‌ها در قبال این گروه تروریستی آشنا شد.
به گزارش مشرق، «پیکارجویان»، «رزمندگان مسلمان» یا «دولت اسلامی». این‌ها عبارات رسانه‌های فارسی زبان خارجی برای نام بردن از چند گروه خاص نیست. «داعش» در گزارش‌های این رسانه‌ها هرچند وقت یک‌بار، نامی جدید به خود می‌گیرد.تغییری که نشان از سیاست یک بام و دو هوای این رسانه‌ها در برابر بحران به وجود آمده در عراق دارد. آن‌ها از یک طرف سعی می کنند درمقابل جنایت‌های گروهک تروریستی داعش  روی خوش به این گروهک تروریستی نشان ندهند و از طرف دیگر نیز به دلیل آن که نتیجه انتخابات گذشته پارلمان عراق بر خلاف میل آن ها احتمالا به انتخاب نوری المالکی به عنوان نخست وزیر این کشور خواهد انجامید، در رویکردی متناقض سعی دارند با جعل هویت و نام برای تروریست های داعش، جنگ آن ها با ارتش و مردم عراق را مشروعیت ببخشند و یا از آب گل آلود ماهی بگیرند و قصه را اختلاف میان شیعه و سنی جلوه دهند. شاید مرور سیاست‌های این رسانه‌ها، نشانگر این واقعیت باشد که داعش در نگاه آنان، منفور است یا ... 
 
العربیه 
 
بخش فارسی سایت تلویزیون العربیه وابسته به عربستان سعودی شنبه 7 خرداد در خبری به با عنوان « نیروهای مالکی هجوم زمینی به شهر تکریت را آغاز کردند» چنین می نویسد: 
 
منابع نظامی در عراق روز شنبه 28-6-2014 از پیشروی نیروهای مالکی به سمت شهر تکریت، که تحت کنترل شبه نظامیان مسلح است خبر دادند.بر اساس این منابع، نیروهای مالکی با اسلحه سنگین و پوشش هوایی به طرف شهر تکریت در حال حرکت هستند.این در حالی است که نیروی هوایی ارتش عراق روز گذشته و امروز، مناطق تحت کنترل مخالفان مالکی را در فلوجه، تکریت و بیجی مورد هدف قرار داده است... 
نامگذاری جدید صدای آمریکا برای داعش 
همان‌گونه که مشخص است العربیه تلاش می کند چنین القا کند که مساله اصلی، نوری مالکی است. در یک طرف نیروهای مالکی قرار دارند و نه ارتش عراق و درسمت دیگر شبه نظامیان مسلح یا مخالفان مالکی قرار دارند نه داعش! 
 
بی بی سی فارسی 
 
 بخش فارسی سایتBBC در بخشی از مقاله ای با عنوان «نوری مالکی، گلوله برفی در جهنم؟» به قلم جیم میور چنین می نویسد: 
 درحالی‌که شبه نظامیان سنی و شورشیان کم‌کم به بغداد پایتخت عراق نزدیک می‌شوند تلاش کم‌جان برای خنثی کردن بحران سیاسی عراق از سوی کشورهای مختلف هم شدت گرفته است... 
 بی.بی.سی در جای دیگر این مقاله چنین موضع گیری می کند: 
 موضع سرسختانه نوری مالکی، تاکیدش روی گزینه نظامی و اصرارش بر گذراندن دوره سوم نخست وزیری می‌تواند تلاش‌های دیپلماتیک را کند و بحران را از این هم که هست بدتر کند.در حقیقت بی.بی.سی سعی در این دارد که با ذکر عنوان «شبه نظامیان سنی» به جای «داعش»، بحران عراق را جنگ اهل سنت با شیعیان القا کند و از سوی دیگر نارضایتی خویش از احتمال نخست وزیری مجدد نوری المالکی را با مقصر جلوه دادن او به نمایش بگذارد. 
نامگذاری جدید صدای آمریکا برای داعش 
البته بی.بی.سی هیچ‌گاه اشاره ای به کمک های مالی و تسلیحاتی که از سوی دولت بریتانیا به طور مستقیم یا غیر مستقیم و با عنوان فریبنده کمک به نیروهای میانه رو به دست تروریست ها رسید و سبب رشد و قدرت گیری گروه هایی همچون داعش در سوریه شد نمی کند. 
 
صدای آمریکا (VOA) 
 
ابوبکر بغدادی رهبر گروهک تروریستی داعش چندی قبل این گروه را به « دولت اسلامی» تغییر نام داد و خود را خلیفه مسلمین جهان معرفی کرد. او همچنین خواستار بیعت مسلمانان جهان با خودش شد. این حرکت موجب تمسخر بسیاری از مسلمانان و واکنش آنان به این موضوع شد. 
 صدای آمریکا که تاکنون از این گروهک تروریستی با نام‌های «پیکارجویان» و «نظامیان داعش» یاد می کرد.در اقدامی عجیب 13 تیرماه در خبر خود آن ها را با عنوان « رزمندگان اسلام» خواند تا پاسخ دعوت جهانی البغدادی را داده باشد. 
نامگذاری جدید صدای آمریکا برای داعش 
در این خبر آمده است: « رزمندگان اسلامی میدان نفتی سوریه را تصرف کردند. پیکارجویان اسلامی میدان نفتی عمده ای را در شرق سوریه، نزدیک عراق تصرف کردند و به مرز تکیه نزدیکتر شدند»  
نامگذاری جدید صدای آمریکا برای داعش
 
هفته گذشته صدای آمریکا در خبر حمله هوایی ارتش سوریه به نظامیان داعش که به نقل از نوری مالکی بود. همچنان از لفظ «پیکارجو» استفاده کرد. اما 9 روز بعد آنها را « رزمندگان اسلام» نامید. 
 باید منتظر ماند و دید آیا رویکرد این رسانه‌ها در قبال گروهک تروریستی داعش پایدار می‌ماند یا باز هم تغییر نامی دیگر در انتظار تروریست‌های داعش است؟
منبع: مهر




نگاهی به زندگینامه مسئولان داعش؛
علیرغم اینکه فرماندهان داعش تاکید فراوانی بر بکار گیری فرماندهان آموزش دیده از اهالی بومی مناطق استقرارشون در سوریه و عراق داشته و دارند اما کادر اصلی رهبری این گروه اکثرا از افسران ارشد گارد ریاست جمهوری ارتش بعثی عراق در زمان صدام هستند و دستورات اصلی برای فعالیتها و تعیین خط مشی این گروه تنها از شورای نظامی متشکل از این افسران صادر و برای اجرا به فرماندهان رده های پایین‌تر ابلاغ میشود.
گروه بین‌الملل مشرق - گروه موسوم به دولت اسلامی عراق و شام که به اختصار داعش نامیده می شود؛ با همکاری حزب بعث عراق اقدامات تروریستی خود را افزایش داده و به کادر سازی در منطقه پرداخته است در این گزارش به معرفی برخی از مسئولان این گروه تروریستی پرداخته‌ایم.

ابوبکر بغدادی
 

نام وی ابراهیم عواد ابراهیم عبد المؤمن علی البدری معروف به ” أبو دعاء" و شیخ نامرئی! هست.امیر و رییس گروه تروریستی دولت اسلامی عراق و شام! 

مسئولان داعش چه کسانی هستند؟ 
 
ابراهیم عواد یا همان ابوبکربغدادی متولد 1971 میلادی و از اهالی سامراء، وی در زمان رژیم صدام امام جماعت مسجد احمد ابن حنبل در شهر سامراء بود مدتی نیز امام جماعت و خطیب مسجد جامع کبیسی در منطقه الطویجی شهر بغداد و پس از آن نیز مدتی را امام جماعت و خطیب یکی از مساجد شهر فلوجه واقع در استان الانبار بود.

ابوبکر بغدادی دارای مدرک دکترای علوم اسلامی از دانشگاه بغداد و استاد تمام و مدرس دانشگاه شهر تکریت زادگاه صدام دیکتاتور سابق عراق بود. از سال 2004 تا 2006 در زندان نیروهای امریکایی همراه با برخی از خطرناکترین افسران گارد ریاست جمهوری ارتش عراق و عناصر تکفیری در حبس بود و از آنها بشدت تاثیر پذیرفت.

پس از مدتی نامبرده بدون اعلام هرگونه دلیل یا حکمی از زندانهای نیروهای امریکایی آزاد شد و بلافاصله به فلوجه پایتخت تروریسم در عراق بازگشت و گروه تروریستی "ارتش اهل سنت" را تشکیل داد و همزمان عضو شورای فرماندهی شورای دولت اسلامی عراق (متشکل از چندین گروه تروریستی تکفیری – بعثی ) گردید در تمام این مراحل سرهنگ ستاد گارد ریاست جمهوری صدام با نام مستعارحجی بکر مشاور و همراه وی بود و کلیه امور نظامی و امنیتی وی و گروهش را مدیریت و فرماندهی میکرد. 

درپی بروز برخی اختلافات میان ابوبکر بغدادی با یکی از طوایف منطقه تروریست پرور فلوجه عناصری از طایفه آلبوفراج همسر ابوبکر بغدادی را طی حمله ای در منزل وی کشتند.
 
معاونت ابوعمر بغدادی امیر گروه تروریستی دولت اسلامی عراق (معروف به دست راست امیر!) امیر شرعی استان الانبار، فلوجه، دیالی ، بغداد و سامرا در همین گروه از دیگر مناصب ابوبکر بغدادی بوده است. وی مدعی است که نسبش به امام حسن بن علی (ع) می رسد. چرا که یکی از شرایط خلافت برای تکفیری ها این است که فرد باید از قریش باشد. این ادعا در حالی مطرح شده که او از عشیره بوبدری است و سایر اعضای این عشیره چنین ادعایی ندارند!! 

بغدادی از سوی بسیاری از سازمانهای اطلاعاتی و قضایی جهانی تحت تعقیب قرار داشته و دارد تا جایی که حتی آمریکایی ها هم مجبور شده اند ولو به ظاهر نام او را در صدر لیست افراد تحت تعقیب به خاطر جرائم تروریستی سازمان یافته قرار بدهند و مبلغ 10 میلیون دلار برای هر اطلاعاتی که منجر به مرگ وی شود اختصاص داده اند.  

 
مسئولان داعش چه کسانی هستند؟ابوعبدالرحمن بیلاوی 

اسماعیل نجم معروف به ابوعبد الرحمن البیلاوی وابواسامه بیلاوی فرمانده شاخه نظامی (وزیر جنگ) و عضو شورای عالی فرماندهی گروه تروریستی داعش. باتوجه به نقش و قدرت وی در گروه داعش از وی به قائم مقام ابوبکر بغدادی نیز یاد میشود. 
  
متولد سال 1971 میلادی از عشیره بوبالی که در منطقه الخالدیه (بین فلوجه و رمادی) ، نفر دوم گروه داعش ، افسر سابق گارد ریاست جمهوری در دوره صدام با درجه سروانی ، بادیگارد شخصی ابومصعب زرقاوی فرمانده جنایتکار گروه دولت اسلامی عراق (اهل و ساکن اردن که منشا جنایات فراوانی از سربریدن مردم و سربازان ارتش در مقابل دوربین تا گروگانگیری و اعدامهای دسته جمعی مردم و عابران رهگذر در خیابانهای بغداد با دست وچشمان بسته!) 

در سال 2005 توسط نیروهای آمریکایی به اتهام تروریسم دستگیر و در زندان بوکا همان زندانی که ابوبکر بغدادی بمدت دوسال در آن زندانی بود محبوس شد. ماه گذشته مکان اختفایش در منطقه مزرعه در شهر موصل توسط یکی از مرتبطینش که توسط نیروی ویژه مبارزه با تروریسم دستگیر شده بود لو رفت و به همراه یکی از رهبران تونسی داعش بنام أبو البراء الشعانی محاصره و به هلاکت رسیدند.

هلاکت بیلاوی چنان بر داعش و ابوبکر بغدادی گران و سنگین آمد که بلافاصله نام عملیات حمله به شهر موصل را بنام وی نامگذاری نمود و در اولین اقدام انتقامجویانه اقدام به اعدام میدانی 1700 نفر از افسران و سربازان شیعه مذهب ارتش عراق که در دانشگاه نیروی هوایی ارتش عراق در پایگاه اسپایکر (تکریت) به اسارت عناصر این گروه در آمده بودند کرد و تصاویر این جنایت فجیع را در فضای مجازی منتشر کردند که موجب اعتراضان فراوان بین المللی و کاربران فضای مجازی به متولیان توییتر و فیسبوک گردید و دو شرکت یاد شده اقدام به مسدودسازی حساب کاربری که اقدام به انتشار این تصاویر کرده بودند نمودند. بیلاوی عامل و فرمانده و طراح اصلی کلیه عملیاتهای تروریستها داعش در سوریه وعراق بود.
 
مسئولان داعش چه کسانی هستند؟حجی بکر (ابوبکر عراقی!)
 
اسم حقیقی اش "سمیر عبد محمد نایل الخلیفاوی " بود که بغیر از "حاجی بکر" به "ابو بلال مشهدانی" هم شناخته می‌شد!   
دست راست ابوبکر بغدادی رهبر داعش ، نفر سوم گروه داعش ، افسر ارشد گارد ریاست جمهوری رژیم دیکتاتوری صدام با درجه سرهنگی! ، تا سال 2012 فرمانده کل نظامی داعش بود و سپس جایش را به ابوعبدالرحمن بیلاوی داد و مسئول ساخت جنگ افزار و تکنولوژی گروه داعش شد. او نیز دو سال به همراه ابوعبدالرحمن بیلاوی و ابوبکر بغدادی در زندان بوکا در بند امریکایی ها بود! وی یکی از موثرترین و بانفوذترین افراد نزد ابوبکر البغدادی بود.
 
حجی بکر سه ماه پیش در سوریه در درگیریهای داخلی میان گروههای تروریستی به هلاکت رسید. 
 
مسئولان داعش چه کسانی هستند؟ 
  
مسئولان داعش چه کسانی هستند؟ابوایمن عراقی
  
اسماعیل لطف حمید سویداوی معروف به "ابو عبد السلام وابومهند سویداوی و ابوایمن عراقی" متولد 1965 نفر چهارم داعش و از فرماندهان داعش در سوریه، افسر سابق گارد ریاست جمهوری در زمان دیکتاتوری صدام با درجه سرهنگی، در سال 2007 در زندان بوکا زندانی بود در سال 2010 آزاد شد و به داعش پیوست و مسئول امنیتی کل داعش شد سپس بغدادی وی را به سوریه شهر دیرالزور برای سرو سامان دادن به اوضاع داعش دراین منطقه فرستاد و وی نیز توانست در مدت یکسال 1000 نفر نیرو برای داعش جذب و استخدام و سازماندهی کند که همین افراد ستون فقرات فرماندهان و کادرهای اصلی داعش سوریه شدند، در شهرهای ادلب، حاشیه لاذقیه و حلب هم فرمانده اول گروه داعش بوده است. آخرین سمت وی " والی ولایت الانبار" و عضو شورای نظامی داعش بود. هفته گذشته محل استقرار وی شناسایی و در عملیات ارتش عراق به هلاکت رسید.  


ابوعلی الانباری 

مسئول شرعی گروه داعش، ساکن در شهر رقه سوریه، قبلا در مسجد جامع امام نووی محله رکن الدین دمشق امام جماعت و خطیب بوده و در بین دو نماز مغرب و عشاء برای نمازگزاران مسائل شرعی را تدریس میکرد. مدتی نیز مسئول تامین اماکن امن برای اقامت ابوبکر بغدادی و سایر فرماندهان ارشد داعش بود؛ از وی اطلاعات بیشتری منتشر نشده است. 

مسئولان داعش چه کسانی هستند؟  
نفر وسط ابوعلی الانباری

مسئولان داعش در سوریه 

مسئولان داعش چه کسانی هستند؟أبو لقمان 
اسم اصلی وی "علی موسى الشواخ معروف به ابوعبدالله" هست امیر داعش در شهر رقه سوریه و مسئول کل اعدامها و سربریدنهای افراد بی گناه و تروریستهای عضو گروههای رقیب علی الخصوص گروه تروریستی جبهه النصره هست. شاخص ترین فردی را که شخصا اعدام کرده ابو سعد حضرمی امیر جبهة النصرة در شهر رقة بوده است؛ این فرد در بیرحمی و شقاوت مانند ندارد.
 
عوف عبدالرحمن العفری معروف ابو سجی 
مسئول هماهنگ کننده امور بیوه زنان،خانواده کشته شدگان و اسیران گروه داعش 
 
فارس ریاض النعیمی معروف به ابو شیماء 
مسئول کل ارتباطات و امور پیکها و خزانه مالی داعش 
 
شوکت حازم کلاش الفرحات معروف به ابو عبدالقادر
مسئول روابط عمومی 
 
عبدالله احمد المشهدانی معروف به ابو قاسم مسئول مهاجران عربی و شناسایی و تعیین عوامل انتحاری برای داعش! 
 
بشار اسماعیل الحمدانی 
مسئول کل امور اسیران در زندان ها و معروف به ابو محمد 

نعمه عبد نایف الجبوری 
والی کرکوک و معروف به ابو فاطمه 
 
رضوان طالب حسین اسماعیل الحمدونی معروف به ابو جرناس 
والی استان های مرزی 
 
أبو مصعب الحلوس 
اسم واقعی وی خلف ذیاب حلوس می‌باشد که در میان نزدیکان و هم روستاییانش به ابوذیاب مشهور هست. از اولین افرادی بود که در آغاز تشکیل داعش به ابولقمان فرمانده کل داعش در رقه پیوست و با وی بیعت کرد و منزلش را به مقر فرماندهان داعش تبدیل کرده بود تا مدتها هیچ سمتی در داعش نداشت اما بعدها بعنوان جانشین ابولقمان درشهر رقه و مدتی هم فرمانده داعش در منطقه تل ابیض منصوب شد. وی مسئول واحدهای شناسایی و ترور و نابودی سران و فرماندهان گروههای تروریستی رقیب داعش هم هست، در مدتی که سمتی در داعش نداشت باگروه جبهه النصره بیعت کرد ولی پس از تهدید ابولقمان و پیغام وی مبنی بر قرار گرفتن نام ابومصعب در لیست ترور داعش نامبرده مجددا به داعش پیوست!
 
أبو عمر قرداش (ابوجاسم عراقی) 
55 ساله ، افسر سابق گارد ریاست جمهوری در ارتش دوره دیکتاتوری صدام ، اهل و ساکن در شهر عمدتا شیعه نشین تلعفر در شمال عراق و دارای اصلیت ترکمنی ، مدتی را درلبنان به همراه حجی بکر نفر شماره سه داعش مشغول جذب و سازماندهی نیرو و خرید سلاح و مواد منفجره برای داعش بود، برادرش عبدالناصر مسئول بخش شرقی امارت های داعش در عراق و سوریه هست،متخصص مواد منفجره و مسئول کل تدارک و نظارت واجرای عملیاتهای بمبگذاری و انتحاری در عراق و سوریه،مدتی هم مسئول داعش در حلب بود. 

ابوعمر ملاکم 
اهل عراق – مدتها به جرم جرائم تروریستی در زندان تسفیرات شهر تکریت عراق محبوس بود که در سال 2011 موفق به فرار از زندان و انتقال به سوریه شد،متخصص الکترونیک و مواد منفجره و بمبهای کنترل از راه دور، صدور حکم اعدام برای وی در تونس بجرم عملیات تروریستی ،فرمانده داعش در حلب و ادلب سوریه هم بود.  

مسئولان داعش چه کسانی هستند؟محمود خضر (معروف به ابوناصر الامنی!) 
30 ساله ، یکی از سه فرد بسیار خطرناک گروه داعش در شهر رقه بعد از ابولقمان و ابومحمد جزراوی ، مستقر در شهر رقه سوریه ، یکی از مسئولان بخش امنیتی و ترور داعش ، بشدت محتاط در روابط با اشخاص وحضور در هرگونه محافل عمومی واستفاده از تلفن و تجهیزات الکترونیکی ، از وی به عنوان نفر اول امنیتی داعش در سوریه هم نام برده اند. که کلیه اطلاعات مربوط به ترورها و کشتارها و عملیاتهای نفوذی و اطلاعاتی داعش در سوریه مستقیما توسط وی نظارت میشود. 

ابوعبدالرحمن الامنی! 
اطلاعات چندانی از نامبرده در دست نیست بغیر از اینکه تا قبل از آغاز شورشهای تروریستی بین المللی علیه سوریه دانشجوی رشته مهندسی کشاورزی در دانشگاه دیرالزور بوده و از اهالی روستای جایف در اطراف شهر دیرالزور هست. 
  
ابوعلی شرعی 
نام حقیقی وی فواز علی هست و اهل روستای کرامه در اطراف شهر دیرالزور.  

ابوانس عراقی  
فرمانده کل بخش نظامی داعش در سوریه و از افسران سابق گارد ریاست جمهوری در ارتش دوره دیکتاتوری صدام ، اطلاعات بیشتری از نامبرده در دسترس نیست.
 
چند نکته در مورد داعش:
 

1-    علیرغم اینکه فرماندهان داعش تاکید فراوانی بر بکار گیری فرماندهان اموزش دیده از اهالی بومی مناطق استقرارشون در سوریه و عراق داشته و دارند اما کادر اصلی رهبری این گروه اکثرا از افسران ارشد گارد ریاست جمهوری ارتش بعثی عراق در زمان صدام هستند و دستورات اصلی برای فعالیتها و تعیین خط مشی این گروه تنها از شورای نظامی متشکل از این افسران صادر و برای اجرا به فرماندهان رده های پایین‌تر ابلاغ میشود. 

2-    حجی بکر سرهنگ ستاد گارد ریاست جمهوری صدام ،فرمانده سابق نظامی و مسئول ساخت و تهیه تسلیحات داعش بشدت معتقد به تمرکز فعالیتهای فرماندهان عراقی این گروه در گستره جغرافیایی عراق بود و این موضوع را بارها در جلسات به ابوبکر بغدادی فرمانده داعش و سایر فرماندهان این گروه تذکر داده بود. وی معتقد بود کادر اصلی داعش به هیچ وجه نباید وارد فعالیتهای اجرایی در سوریه بشوند و می بایست در عراق مشغول فعالیتهای خود باشند و تنها عملکرد فرماندهان زیرمجموعه داعش در سوریه را مورد ارزیابی و نظارت قرار داشته باشند. 

اما با قدرت گرفتن دولت اسلامی عراق، آنها بر برخی منابع نفتی و ایستگاه های تولید برق و سوخت و کارخانه های دولتی در الانبار نیز مسلط شدند و حتی با برقراری ایست و بازرسی در راههای استانهای مرکزی عراق، از خودروها مالیات گرفته و کامیون ها را غارت می کردند. 

به این ترتیب بود که اموال این گروه به اندازه ای بالا رفت که توانست حقوق اغواکننده ای را به عناصر خود بدهد و هزینه های زیادی را نیز برای عملیات نظامی خود صرف کند. در طول این مدت، اعضای شورای فرماندهی را حجی البکر تعیین می کرد و همگی عراقی بودند.  

بعد از تشدید بحران سوریه، حجی بکر و ابوبکربغدادی ابتدا مخالف حضور در این کشور بودند، اما نمی توانستند مانع از رفتن نیروهای خود به سوریه شوند. خصوصا اینکه در سوریه دستمزدهای پرداختی به عناصر تروریست بسیار بالاتر از پرداختی های داعش درعراق بود. 
البغدادی در همین راستا فتوای!! حرمت رفتن به سوریه را صادر کرد و هر کسی که نظری مخالف این فتوا داشت، به دار آویخته یا تیر باران می شد. 

اما وهابی‌ها، سوریه را به عنوان سرزمین جهاد معرفی کردند و گروه بغدادی و سرهنگ حجی بکر ممکن بود در حاشیه قرار بگیرد. به همین علت، حاجی بکر ایده تشکیل شاخه گروه در سوریه را مطرح کرد و جبهه النصره با فرماندهی ابومحمد جولانی شکل گرفت. اما سیر حوادث و تحولات بعدی در شاخه سوری داعش موجب بوجود امدن اختلافات شدید میان داعش با جولانی و وقوع درگیریهای شدید و خونین میان دوطرف گردید که تا کنون نیز به شدیدترین وضعی ادامه دارد. و هزاران نفر از دوطرف در این زد و خوردها به هلاکت رسیده اند 
 
3-    از برخی از فرماندهان داعش هیچ عکس و مشخصات تکمیلی وجود ندارد و این بدلیل رعایت شدید مسایل امنیتی از سوی آنان برای گریز از افتادن در دام سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی هست. 

4-    اکثریت کادر و فرماندهان داعش از اعضای ارشد ارتش صدام ملعون و گارد ویژه ریاست جمهوری و فداییان صدام  و از متخصصین و عناصر آموزش دیده نظامی و امنیتی هستند.
 
5-    فرمانده اصلی داعش همگی سالها در زندانهای نیروهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در عراق محبوس بوده واحتمال اینکه توسط سرویسهای امنیتی امریکا مورد جذب و اموزش و هدایت اطلاعاتی و امنیتی و نظامی قرار داشته باشند بسیار زیاد هست. 

بویژه اینکه اخیرا اطلاعاتی بدست یکی از سرویسهای اطلاعاتی مشهوررسیده مبنی بر اینکه ابوبکر بغدادی شخصا مزدور سازمان سیا بوده و برای رشد و ارتقای نامبرده در تشکیلات داعش برنامه مدونی تهیه شد و در همین راستا برخی رهبران گروه دولت اسلامی عراق مانند ابوعر بغدادی و ابومصعب زرقاوی توسط نیروهای امریکایی حذف و کشته شده اند تا بغدادی به فرماندهی برسد. اسناد موجود نشان میدهد که ابوبکر بغدادی آخرین فردی بوده که با این دو فرمانده اصلی گروه دولت اسلامی عراق دیدار کرده و بلافاصله پس از خروج وی از مکان دیدار هواپیماهای امریکایی اقدام به بمباران سنگین محل استقرار دو فرمانده یاد شده کرده اند. 


موشه یعلون وزیر جنگ رژیم صهیونیستی از شروع عملیات محدود نظامی زمینی در غزه خبر داد. درپی آغاز عملیات زمینی، نیروهای مقاومت فلسطینی تلاش یک گروه از کماندوهای اسرائیلی را که در بندر غزه قصد نفوذ به این شهررا داشتند ناکام گذاشتند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
وزیر جنگ رژیم صهیونیستی دستور آغاز عملیات نظامی زمینی در غزه را صادر کرد.

به گزارش «انتخاب» به نقل از المیادین، موشه یعلون وزیر جنگ رژیم صهیونیستی از شروع عملیات محدود نظامی زمینی در غزه خبر داد. درپی آغاز عملیات زمینی، نیروهای مقاومت فلسطینی تلاش یک گروه از کماندوهای اسرائیلی را که در بندر غزه قصد نفوذ به این شهررا داشتند ناکام گذاشتند.

رئیس جمهور آمریکا در پیامی به نتانیاهو آمادگی خود را برای میانجیگری اعلام کرد 

 المیادین گزارش داد: اوباما، رئیس جمهور آمریکا در پیامی به نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی آمادگی خود را برای میانجیگری در بازگشت آرامش به غزه اعلام کرد.

مقاومت با ده هزار موشک به توانمندی خود اطمینان دارد 

المیادین گزارش داد: گروه های مقاومت فلسطینی با داشتن دستکم ده هزار موشک از توانمندی خود برای مقابله با حملات ارتش اسرائیل اطمینان دارند.

این شبکه درباره ادامه شلیک موشک ها از نوار غزه به سوی فلسطین اشغالی گفت: با ادامه حملات اشغالگران اسرائیلی به نوار غزه، مقاومت فلسطینی موشک هایی با برد بیشتر شلیک کرد. این موشک ها ایرانی، سوری و ساخت محلی هستند. برد موشک های مقاومت با رسیدن به منطقه الکرمل در شمال فلسطین اشغالی به صد و چهل کیلومتر رسید. مقاومت با پرتاب موشک «آر 160» تلاش برای هدف قرار دادن شهر حیفا در فاصله صد و شصت کیلومتری را از سر گرفت. شهر تل آویو و مناطق اطراف آن چند بار با موشک های فجر، ام 75 و براق 70 هدف قرار گرفت. موشک های سجیل 55 به رحفوت و بیت یام نزدیک تل آویو رسید. شهرک اوفکیم هم شاهد اصابت موشک های گراد بود.

در ادامه این گزارش آمده است: فرودگاه نظامی رامون و شهر دیمونا در فاصله هفتاد کیلومتری از نوار غزه با موشک های ام 75 هدف قرار گرفت. شهرک های نزدیک به نوار غزه هم به طور مستمر در برد موشک های مقاومت قرار دارد. مقاومت درباره توانایی خود برای ادامه جنگ مطمئن به نظر می رسد و آتش بس را فقط با شرایط مورد نظر خود می پذیرد.

بدون شک شرایط جنگ کنونی در نوار غزه با دو جنگ قبلی متفاوت است. ایهود باراک وزیر سابق جنگ اسرائیل هدف از حمله سال 2012 به نوار غزه را ضربه زدن به قدرت نظامی گروه های فلسطینی و تضمین آتش بس طولانی مدت و توقف پرتاب موشک ها اعلام کرده بود. با وجود آنکه اسرائیل در آن زمان فهرستی از محل انبار شدن موشک ها در غزه در اختیار داشت، نتوانست به اهداف خود برسد. اسرائیل امروز اطلاعات کافی از این موشک ها در اختیار ندارد. برد و نوع موشک های پرتاب شده از نوار غزه، اسرائیل را سردرگم و وحشت زده کرده است.

برد موشک ها اکنون از تل آویو فراتر رفته و به مناطق نزدیک حیفا رسیده است. اسرائیل همچنین به شلیک موشک های ضدهوایی در نوار غزه اذعان کرد. در حالی که در جنگ قبلی مقاومت اقدامات غافلگیر کننده ای انجام نداد، اما این بار مقاومت عملیات تهاجمی انجام داد که شامل حمله نیروهای کماندویی به پایگاه نظامی اسرائیل نزدیک عسقلان و نیز منفجر کردن تونلی نزدیک گذرگاه کرم ابوسالم بود. اسرائیل در جنگ کنونی ابتکار عمل و اطلاعات جاسوسی در اختیار ندارد. به طور متوسط روزانه حدود دویست موشک از نوار غزه شلیک می شود، در حالی که در جنگ قبلی این میزان فقط پنجاه فروند موشک بود. این مسئله نشان می دهد مقاومت دستکم ده هزار موشک در اختیار دارد که در صد محل نگهداری می شود. پاکسازی نوار غزه از موشک ها با حمله زمینی به مشارکت هزاران نظامی اسرائیل نیاز دارد. ناظران پیش بینی می کنند در چند روز آینده شاهد تحولات غیرمنتظره بیشتری در منطقه خواهیم بود. 



سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن؛
هافینگتون پست در یادداشتی، گروهک تروریستی داعش را محصول دشمنی عربستان با انقلاب اسلامی ایران معرفی کرده است.

گروه جنگ نرم مشرق- هافینگتون پست سعی دارد با یک تیر، دو نشان را بزند: نخست اینکه کشتار در عراق را دعوای شیعه و سنی جلوه دهد نه دعوای غرب با اسلام؛ دوم آنکه گناه به وجود آمدن موجودی چون داعش را از گردن آمریکا ساقط کرده و به گردن عربستان سعودی بیاندازد.

هافینگتون پست در یادداشتی به قلم پویا علی‌مقام، به بررسی مبنایی رشد گروهک تروریستی داعش پرداخته و مسئولیت آن را به گردن عربستان سعودی انداخته است. 

داعش را عربستان متولد کرده است // در حال ویرایش

این یادداشت هرچند که در یک جنگ روانی سعی کرده ماجرا را دعوای میان سنی و شیعه نشان دهد اما می‌نویسد: مشکلات میان ایران و عربستان به قرن هفتم میلادی بازنمی‌گردد بلکه از زمان انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 شروع شد. زمانی که رژیم عربستان شروع به مقابله مالی با انقلاب ایران کرد. عربستان از هم زمان شروع کرد به شیوع دادن تفکر ضدشیعی در جهان اسلام. این سیاست از همان زمان در کشورهایی چون عراق، سوریه، افغانستان و جاهای دیگر نیز رشد یافت تا در مقابل اسلام شیعی بایستد.

در این یادداشت آمده است: ایران دارای اکثریت شیعه است و با این حال اکنون هیچ مشکلی با مردم سنی کشورهای همسایه خود ندارد. درحالی که پیش از انقلاب ایران، محمدرضا شاه و عربستان هر دو با شیوع کمونیسم در منطقه مقابله می‌کردند و هر دو مقابل جمال عبدالناصر قرار داشتند. اکنون اما خصومتی که میان این دو کشور وجود دارد نتیجه مستقیم انقلاب اسلامی ایران است.

هافینگتون پست آورده است: آیت‌الله خمینی بعد از انقلاب ایران سعی کرد که همه مسلمانان جهان اعم از شیعه و سنی را علیه حکومت‌های مستبد و غرب‌زده‌شان بشوراند. همین امر باعث شد آیت‌الله محمدباقر صدر (خمینی عراق) در سال 1980 علیه صدام اقدام کند.

هافینگتون پست با ایجاد شبهه‌ای ادعا می‌کند: همچنین در کویت و بحرین و بوسنی و بالکان و فلسطین، ایران با حمایت از گروه‌های جهادی افراطی سعی کرد منافع خود را به پیش ببرد. در ادامه همین روند عربستان سعی کرد تا اقدامات زیاد علیه ایران و شیعه را در دستور کار سیاست خارجی خود قرار دهد و پیام انقلاب ایران را ناکارآمد کند. عربستان این کار را با تامین مالی صدام علیه ایران، غیراسلامی خواندن حکومت ایران، و راه انداختن طالبان در افغانستان انجام داد.

این یادداشت در سطور نهایی خود آورده است: رفتارهای کشنده و زهراگین داعش علیه مسلمانان، نتیجه مستقیم سیاست‌های عربستان سعودی از 1979 تا کنون است.

این در حالی است که گروهک تروریستی داعش در عراق و سوریه به هیچ مسلمانی اعم از سنی و شیعه رحم نکرده و اکنون تمامی اقوام مذهبی و قبیله‌ای در عراق برای مبارزه با این گروهک تروریستی متحد شده‌اند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد