سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز



شکستی که رسانه‌ای نمی‌شود؛
دکستور فیلکینز نویسنده نشریه نیویورکر با بیان این مطلب، می‌گوید: سردار سلیمانی با مذاکرات پشت پرده، دو چالش اصلی عراق در سال 2010 را حل کرد؛ همچنین وی معتقد است آمریکایی‌ها قبول دارند که سردار سلیمانی آنها را از عراق بیرون کرد، اما شرم دارند که این حقیقت را به طور عمومی بیان کنند.

گروه جنگ نرم مشرق- یک افسر سابق سازمان جاسوسی آمریکا سیا، سردار سلیمانی را قدرتمندترین نیروی فعال در منطقه خاورمیانه معرفی کرده است.

دکستور فیلکینز نویسنده نشریه نیویورکر با بیان این مطلب، می‌گوید: سردار سلیمانی با مذاکرات پشت پرده، دو چالش اصلی عراق در سال 2010 را حل کرد: اختلاف ده ماهه احزاب و گروه‌ها بر سر انتخاب دولت و تصمیم‌گیری درباره خروج نظامیان آمریکایی از عراق. در نتیجه این تصمیمات، نوری المالکی نخست وزیر عراق باقی ماند، جلال طالبانی رئیس‌جمهور شد و دولت عراق به خروج نظامیان عراق رای داد؛ که تمامی این تحولات موجب افزایش نفوذ ایران در عراق شد.وی معتقد است آمریکایی‌ها قبول دارند که سردار سلیمانی آنها را از عراق بیرون کرد، اما شرم دارند که این حقیقت را به طور عمومی بیان کنند. 

آمریکایی‌ها سردار سلیمانی را مسئول شکست خود در عراق می‌دانند

فیلکینز می‌گوید: یک مقام سابق عراق به من گفت: ما به آمریکایی‌ها می‌خندیم. سردار سلیمانی کاملا آنها را غافلگیر کرد.در اثر برنامه‌ریزی‌های سردار سلیمانی، ایاد علاوی از سیاسیون حامی آمریکا که بیشتر کرسی‌های پارلمان عراق را به دست آورده بود، مجبور شد نخست‌وزیری را به مالکی واگذار کند.

آمریکایی‌ها سردار سلیمانی را مسئول شکست خود در عراق می‌دانند // در حال ویرایش

فیلکینز می‌گوید: آمریکایی‌ها علاوی را مجبور کردند به نفع مالکی کنار برود. علاوی به من گفت که جو بایدن معاون رئیس‌جمهور آمریکا به او زنگ زد و از او خواست که از نامزدی نخست‌وزیری کنار بکشد.




احسان اوغلو به زبان های انگلیسی ، عربی ، فرانسوی و فارسی مسلط است و برنده جوایز و نشان های مختلف بین المللی از جمله عالی ترین نشان های دولتی از کشورهایی چون پاکستان و مالزی و نیز ترکیه است.

اکمل الدین احسان اوغلو دبیر کل سابق سازمان همکاری های اسلامی به عنوان نامزد مورد حمایت دو حزب اپوزیسیون جمهوریخواه خلق و حرکت ملی برای رقابت در انتخابات آتی ریاست جمهور ی ترکیه که در مرداد ماه سال جاری برگزار خواهد شد، انتخاب شد.

به گزارش عصر ایران به نقل از رسانه های ترکیه انتخاب احسان اوغلوی 70 ساله که سابقه 10 سال ریاست سازمان همکاری های اسلامی را دارد، موفقیت بزرگی برای دو حزب اپوزیسیون ترکیه به شمار می رود و این دیپلمات شناخته شده و سرشناس بین المللی ترکیه می تواند رقیبی جدی برای رجب طیب اردوغان نامزد احتمالی حزب حاکم ترکیه در انتخابات تابستان سال جاری باشد.

 دبیران کل دو حزب جمهوریخواه خلق و  حرکت ملی درباره اعلام حمایت از نامزدی احسان اوغلو در انتخابات آتی ریاست جمهوری در جلسه امروز خود به توافق رسیدند.

رقیب انتخاباتی اردوغان معلوم شد؛ مردی که فارسی هم بلد است

احسان اوغلو علاوه بر زبان مادری، به 4 زبان زنده دنیا از جمله فارسی مسلط است و در سال 1944 در شهر قاهره به دنیا آمده است . او در سال 1984 درجه پروفسوری خود را در مطالعات تاریخ علم، تاریخ اسلامی و عثمانی دریافت کرده است.او دانش آموخته دانشگاه الازهر در مصر و دانشگاه آنکارا است و مدتی را نیز برای تحصیل در بریتانیا گذرانده است.
احسان اوغلو که در بهمن ماه 1392 و پس از دوره 10 ساله ریاست خود بر سازمان همکاری های اسلامی از ریاست این نهاد کنار رفت، نخستین رییس انتخابی این نهاد بین المللی است.
او هیچ وابستگی حزبی ندارد و شخصیتی آکادمیک و مستقل است ، اما در دوران حزب حاکم عدالت و توسعه رابطه خوبی با این حزب داشت، تا زمانی که پس از کودتای ارتش مصر علیه دولت محمد مرسی یکی از معاونان اردوغان به شدت نسبت به موضع سازمان همکاری های اسلامی درباره وقایع مصر انتقاد کرد و احسان اوغلو را به بی تفاوتی نسبت به کودتای ارتش بر ضد دولت قانونی مرسی متهم کرد.
احسان اوغلو به زبان های انگلیسی ، عربی ، فرانسوی و فارسی مسلط است و برنده جوایز و نشان های مختلف بین المللی از جمله عالی ترین نشان های دولتی از کشورهایی چون پاکستان و مالزی و نیز ترکیه است.
در صورت حضور احسان اوغلو در انتخابات ریاست جمهوری و قطعی شدن نامزدی اردوغان از حزب حاکم ترکیه، نخست وزیر ترکیه رقیبی سرسخت و جدی در انتخابات پیش رو خواهد داشت.

استراتژی‌های داعش در عراق؛
یکی از گزارش‌های اطلاعاتی انگلیس که در نشریه تایمز این کشور به چاپ رسیده نشان می دهد که البغدادی اساساً ساخته دست آمریکا است. این گزارش نشان می دهد که آمریکایی ها در واقع با اختصاص 10 میلیون دلار به کسی که اطلاعات قطعی از ابوبکر البغدادی به دست بیاورد، اعتبار و شهرتی برای وی دست و پا کردند.
نشریه انگلیسی گروه بین‌الملل مشرق - سازمان القاعده در عراق در سال 2010 میلادی با کشته شدن ابو ایوب مصری و ابو عمر البغدادی از رهبران جماعت موسوم به "دولت اسلامی در عراق" از این کشور خارج شد و تنها گروه‌های داخلی عراقی که رویکردهای وابسته به القاعده داشتند، در عراق باقی ماندند. اما با این حال در سال 2013 این گروه با تغییر رویکرد،  خود را دولت اسلامی عراق و شام (داعش) نامید و به سمت سوریه یورش برد.
 
"دولت اسلامی" بر پایه های اطلاعاتی و نظامی استوار است وتوان جاسوسی بالایی دارد که حتی از اعتقادات ایدئولوژیک این گروه نیز قوی تر است. 
ابراهیم عوض البدری یا ابوبکر البغدادی رهبر این گروه حلقه ارتباطات خود را از داخل تقویت کرده و بر اساس رویکردهای جاسوسی آن را سازماندهی کرده است، این در حالی است که زندگینامه وی نشان می دهد که معلم مذهبی بوده و از فضای اقدامات اطلاعاتی و نظامی دور بوده است. وی صحرای استان الانبار را به عنوان مرکز استقرار خود انتخاب کرده است. 

ابوبکر البغدادی مزدور آمریکا

القاعده همواره از عنصر جغرافی استفاده می کند. به نظر می رسد البغدادی صحرای الانبار و گذرگاه های ورودی آن به سوریه را بهترین منطقه برای اقامت خود می داند، علاوه بر اینکه ماهیت مردم شناختی منطقه الانبار و شهر فلوجه نیز همخوانی بیشتری با رویکردهای القاعده دارند. 
البغدادی از اشتباهات گذشتگان خود و تجربه های ابو مصعب الزرقاوی استفاده کرد. از رفتارهای وی مشخص است که تحت تاثیر رویکردهای الزرقاوی موسس جنبش التوحید و الجهاد در عراق قرار گرفته است، البته البغدادی خونریزتر از زرقاوی است و در استفاده از گفتمان تحریک آمیز فرقه ای نیز بهتر از وی عمل می‌کند، اما نقطه اشتراک آنها در این است که هر دو بیش از تکیه به اقدامات نظامی بر فعالیت‌های جاسوسی تمرکز دارند. به این ترتیب بیش از اینکه داعش به یک گروه جهادی تبدیل شود، یک موسسه نظامی شده است. 

شاید بتوان گفت البغدادی از تجربه های جاسوسی خود در نزد نیروهای آمریکای استفاده کرده است، گزارش‌های موجود نشان می دهد که وی در ابتدا مزدور نیروهای آمریکایی بوده و از وی خواسته شده بود که در یک بازداشتگاه عراقی نفوذ کند تا به مبارزان القاعده نزدیک شود و در آینده در میان آنها نفوذ کند. 

یکی از گزارش‌های اطلاعاتی انگلیس که در نشریه تایمز این کشور به چاپ رسیده نشان می دهد که البغدادی اساساً ساخته دست آمریکاست.این گزارش نشان می دهد که آمریکایی ها در واقع با اختصاص 10 میلیون دلار به کسی که اطلاعات قطعی از ابوبکر البغدادی به دست بیاورد، اعتبار و شهرتی برای وی دست و پا کردند.

شاخه القاعده در عراق در سال 2011 به شدت تضعیف شده و به یک شبکه محدود تبدیل شد که در شهر موصل و دیاله و برخی شهرهای استان الانبار حضور داشتند. اما بعد از آغاز ناآرامی‌های سوریه، البغدادی نامه های زیادی را به مبارزان عرب و خارجی ها در سوریه ارسال کرد و تحت عنوان "ویران کردن دیوارها" از آنها خواست تا پشتیبان نیروهای این سازمان در ورود به مبارزه در سوریه باشند . در این زمان عراق شاهد عملیات قاچاق و فرار زندانیان بود که در بخش های گسترده ای از شمال تا جنوب این کشور امتداد پیدا کرد. 
البغدادی به دنبال جذب نیروهای عرب خارجی به داخل عراق بود و در همین راستا از گفتمان فرقه‌ای استفاده کرده و با برجسته کردن اقدامات آمریکا بر علیه عراقی‌ها بویژه در منطقه غربی این کشور و بدگویی از دولت عراق و بازداشت های غیر قانونی یا یورش های ناگهانی آنها به منازل مردم، سعی کرد مبارزان خارجی را به داخل عراق بکشاند. 

نشریه انگلیسی
راهبرد دولت اسلامی عراق هدف قرار دادن مراکز امنیتی و دولتی و بمب گذاری وانفجار در بخش های مختلف بود، اما این موضوع تا جایی پیش نرفت که این سازمان بتواند یک امارت را برای خود به دست آورد. 

جغرافیای منطقه‌ای که البغدادی و گروهش در آن حضور داشتند و ماهیت مردم شناختی این منطقه در تداخل فرهنگی و اجتماعی با سوریه بویژه در مناطق مرزی باعث شد تا وی به سمت جبهه سوریه کشیده شود، به همین علت جبهه النصره را به رهبری ابو محمد الجولانی تشکیل داد تا استراتژی جدید را برای خود ترسیم کند، استراتژی که اقدامات داعش را از درگیری با دولت عراق به توسعه توان این کشورها در داخل سوریه می‌کشاند تا نقشه‌ و سازمانی جدید تشکیل شود که وی نام آن را دولت اسلامی عراق و شام گذاشت. 
این راهبرد البته نیاز به سرزمینی داشت که حاکمیت آن در اختیار داعش باشد. راهکاری که البغدادی برای رفع این مشکل در نظر گرفت، هوشمندانه بود. وی با ایجاد فامیلی‌های نسبی با اهالی شهرها و عشایر در سوریه بیش از عراق خود را به آنها نزدیک‌تر کرد و گروهی را در بخش های مختلف شمال شرق سوریه مستقر کرد تا بتواند در ادامه این نقاط را به هم ارتباط داده و بعد از آن گردان‌هایی را در داخل سوریه تشکیل دهد. 

داعش در ادامه قوی‌تر شد و حتی از خود سازمان القاعده نیز پیشی گرفت. این سازمان بقیه گروه‌های وابسته به القاعده را نیز در خود هضم می‌کرد و در راستای راهبرد جدید خود یعنی تسلط بر اراضی سوریه وارد عمل می‌شد. این راهبرد تا جایی پیش رفت که امارت الرقه در سوریه اعلام موجودیت کرد. امارتی که در اختیار داعش قرار داشت و از طریق منطقه دیر الزور به صحرای الانبار ارتباط پیدا می کرد. این امارت از شرق با استان دیاله و سلسله کوه‌های حمرین هم مرز بود. 

چارلز لیستر از مرکز مطالعات تروریسم و جنبش‌های شورشی " ای اچ اس جینز" انگلیس  در این زمینه می گوید: دولت اسلامی عراق و شام خود را در مناطق شمال و شرق سوریه به دیگران تحمیل کرد. منطقه ای که شاهد درگیری‌های مسلحانه زیادی بود و این موضوع اجازه می‌داد این گروه بتواند نیروهای جدیدی را جذب کرده و منابع مالی و لوجستیک برای خود فراهم کند و در نهایت دولتی را از شمال سوریه تا عراق برای خود ایجاد کند. 

تمرد البغدادی از القاعده 

فرماندهی کل سازمان القاعده در روز سوم فوریه سال 2013 اعلام کرد که سازمان دولت اسلامی عراق و شام موسوم به داعش ارتباطی با سازمان القاعده ندارد. این بیانیه را موسسه سایت متخصص در زمینه رصد پایگاه های اسلامی منتشر کرد.

نشریه انگلیسی
خلع البغدادی از سوی ایمن الظواهری و اعلام جبهه اسلامی در سوریه از سوی وی در سپتامبر سال 2013 باعث شد تا نفوذ و "مشروعیت" جهادی داعش در بین گروه های تروریستی کم شود. اما با وجود کاسته شدن از نیروهای داعش که علاوه بر بیانیه القاعده درگیری با ارتش آزاد و دیگر گروه های اسلامی گرای تروریستی نیز عامل دیگر آن بود، بسیاری از مبارزان خارجی به این گروه اضافه می شدند. 
شاید علت آن این بود که جبهه اسلامی و تشکیلات القاعده در سوریه از حضور مبارزان خارجی در داخل خود استقبال نمی‌کردند و به این صورت آن را به عنوان یک خدمت مجانی در اختیار داعش قرار دادند. در آغاز سال 2014 میلادی داعش مجبور به عقب نشینی های زیاد در سوریه شد و توافق آتش‌بسی را با گروه‌های جبهه اسلامی و ارتش آزاد در حلب و اعزاز و دیگر مناطق سوریه امضا کرد.
داعش در این مرحله سعی کرد شکست‌ها و عقب‌نشینی های نظامی خود را با انجام ترورها و بمب گذاری های مختلف جبران کند. البغدادی با وجود شکست‌هایی که خورده بود، همچنان به دنبال ایجاد ارتباط بین مناطق مختلفی بود که در اختیار داشت، البته او به دور از درگیری با دولت بشار اسد این رویه را دنبال می‌کرد. 

در می سال 2014 الظواهری نامه‌ای به البغدادی نوشت و از وی خواست تا به اوضاع عراق مشغول شود. این نامه به گونه ای تقسیم کار برای القاعده بود که گروه های القاعده در سوریه را به کشتار در این کشور و داعش را به قتل مردم عراق امر می کرد! این نامه در واقع عزل البغدادی و  سازمان آن از سوریه بود و وی را قادر می کرد تا بتواند امارت خود را در فلوجه ایجاد کند الظواهری در پایان نامه خود به جبهه النصره نیز دستور داد تا فورا هر نوع کشتار و تجاوز علیه برادران مجاهد! و سایر مسلمانان را متوقف کرده و به مبارزه با دشمنان اسلام! بپردازند.

بعد از حمله موفق ارتش عراق به صحرای الانبار که از شمال تا شهر موصل و دیاله نیز کشیده می شد، البغدادی در داخل استان الانبار مخفی شد.  وی این شهر را به عنوان پناهگاه خود انتخاب کرد، چرا که اهالی این شهر با دولت مرکزی عراق اختلاف داشتند و شورای جنگی برای مبارزه با دولت ترتیب داده بودند. این موضوع دولت مرکزی عراق را به درد سر انداخت و اقدامات ارتش در داخل شهر فلوجه را متوقف کرد. 


استراتژی جدید داعش بر ضد ارتش عراق 

با وجود اینکه داعش در تمام مراحل گذشته راهبرد تسلط بر سرزمین را در دستور کار قرار داده بود، بعد از انتخابات پارلمانی در عراق راهبرد خود را تغییر داده و به دنبال فرسایش نیروهای عراقی با عملیات حمله و گریز و اجرای عملیات‌های مانور گونه در بخش‌های مختلف به صورت همزمان است. تسلط آرام بر سرزمین‌ها و ایجاد روزنه های امنیتی در بخش‌های مختلف و نفوذ به دیواره امنیتی بغداد از دیگر راهبردهای داعش در مرحله جدید است. 
البغدادی با آزمایش نیروهای نظامی عراق به این نتیجه رسید که دولت عراق بر پایه نیروهای ویژه استوار است و به همین علت منطقه وسیعی را برای اجرای عملیات های خود انتخاب کرده تا به این ترتیب یگان های ویژه را فرسوده و تضعیف کرده و خسارت های زیادی را به آنها وارد کند. 

نشریه انگلیسی
تصویری که وزارت کشور عراق از "ابوبکر البغدادی" منتشر کرد

البغدادی همچنین پناهگاه‌های امنی در کمر بند امنیتی بغداد برای خود ایجاد کرده است، پناهگاه‌هایی که بعضا تنها دهها کیلومتر از شهر دور هستند. مهم ترین آن‌ها شهر ابو غریب در غرب و الطارمیه و الضلوعیه در شمال و الصقلاوی در جنوب بغداد است. 
داعش طرح های جدید خود را زمانی به اجرا گذاشته که اوضاع نابسامان امنیتی در کشور وجود دارد و نیروهای امنیتی عراق در درگیری با داعش قدرت مقابله ندارند و نیازمند نیروهای ویژه‌ای می شوند که تعداد آنها هم بیشتر از 4 هزار نفر نیست. 
داعش به دنبال نفوذ در کمربند امنیتی بغداد و فشار آوردن بر این شهر و در پی آن ایجاد روزنه‌هایی است تا بتواند حملات شدیدی را علیه اهداف دولتی در این شهر انجام داده و روند فرسایشی دولت را بیشتر کند. داعش در مرحله بعد از استان الانبار به دنبال تسلط کامل بر شهرهایی از حمله دیاله و موصل و صلاح الدین است و سازماندهی آن که مبتنی بر استفاده از گروه‌های کوچک است، نقش مهمی در پیشرفت های اخیر ایفا کرده است. 

نرمی در حرکت و آسانی حمل و نقل ازویژگی های مهم گروهک البغدادی است، این گروه ها می توانند درگیری‌ها با نیروهای عراق را چندین بار تغییر داده و در بخش های مختلف جغرافیایی و سطح وسیعی از خاک این کشور درگیری‌ها را دنبال کنند. این گروه همچنین موفق شده اند خودروهای چهار سیلندر و سنگین را از سوریه از طریق گذرگاه های مرزی در داخل صحرا وارد عراق کنند. بخشی از این تجهیزات نیز از طریق شهر الانبار به سمت سلسله جبال حمرین منتقل شده‌اند. گزارش ها نشان می‌دهد که کوه های حمرین می تواند امن ترین مرکز برای نیروهای داعش باشد که در مدت زمان طولانی از آن استفاده کنند. 

راهبرد گروه های افراط گرای القاعده در عراق مبتنی بر تضعیف دولت و بی ثباتی در کشور و طولانی کردن درگیری‌ها و به فر
سایش کشاندن دولت عراق است. 

چالش بزرگ عراق در تقابل با تروریست ها 

به این ترتیب عراق الان با چالش بزرگی مواجه است که شامل مقابله با نیروهای داعش و سایر گروه های القاعده در داخل این کشور است. این در حالی است که احتمال دارد داعش ائتلاف هایی را نیز با برخی گروه‌های فعال و شبه نظامیان مسلح در داخل عراق انجام دهد. ارتش طریقه نقشبندیه و انصار الاسلام می توانند با وجود اختلافاتی که با داعش دارند، گزینه خوبی برای ائتلاف با آن باشند. البته شوراهای انقلابی که اهالی استان الانبار در پی اعتراضات الحویجه در سال 2013 ترتیب داده اند، گسترده ترین این نیروهاست.
عراق برای مقابله با این روند نیازمند حمایت های بین المللی و منطقه ای است. ارزیابی ها نشان می دهد عراق به تنهایی نمی‌تواند با این موج تروریستی مقابله کند. اگر پیامدهای ناامنی‌ها در عراق ادامه پیدا کند، چه بسا این روند به دور از عرصه سوریه نباشد. 

بعد از قطع سوآپ و نقض قرارداد با شرکت های سواپ کننده که به دستور میرکاظمی وزیر نفت وقت صورت گرفت، شرکت های سوآپ کننده به دلیل نقض قرارداد از دادگاه درخواست غرامت کردند.
یک منبع آگاه اعلام کرد: دادگاه بین المللی داوری لاهه به علت قطع سوآپ نفت، شرکت نیکو ایران را ملزم به پرداخت خسارت کرد. 
 
به گزارش عصر ایران، این منبع روز دوشنبه در گفت و گو با خبرگزاری دولت (ایرنا) درباره چگونگی روند این تصمیم، گفت: در آن زمان وزیر نفت وقت به بهانه با صرفه نبودن سوآپ، آن را قطع و اظهار کرده بود که سوآپ، کشور را به واردکننده نفت تبدیل کرده است؛ اما بعد از قطع سوآپ و نقض قرارداد با شرکت های سواپ کننده که به دستور میرکاظمی وزیر نفت وقت صورت گرفته بود، شرکت های سوآپ کننده به دلیل نقض قرارداد از دادگاه درخواست غرامت کردند. 
 
این مقام آگاه اضافه کرد: با وجودی که چند شرکت وظیفه سوآپ را برعهده داشتند اما یکی از آنها بنام کاسپین اویل درخواست 97 میلیون دلار خسارت کرده بود و با وجودی که حدود 2 تا 3 سال دادگاه در حال رسیدگی به این شکایت بود اما شرکت نیکو و وزارت نفت با گرفتن وکلای زبردست و درگیری مدیران و کارشناسان، تلاش کردند که طرف شاکی را راضی کرده تا خسارت پرداختی را به کمترین میزان کاهش دهند. 
 
وی گفت: به هر حال رای دادگاه داوری لاهه روز (شنبه) گذشته صادر شد که براساس آن شرکت نیکو ملزم به پرداخت 5.5 میلیون دلار خسارت شد که البته این رقم جدا از 3 تا 4 میلیون دلار هزینه های جانبی شامل هزینه های وکلای دو طرف، دادگاه و دادرسی و اتاق بازرگانی بین المللی(ICC) است. 
 
وی افزود: هرچند بخاطر تلاش های شرکت نیکو شرکت ویتول و تعدادی از شرکت ها از شکایت خود صرفنظر کردند اما سوءمدیریت و تصمیم مدیریتی غلط و نادرست وزیر نفت وقت 8 تا 8.5 میلیون دلار خسارت به کشور وارد کرده است. 
 
وی گفت: با تلاش هایی که شرکت های نیکو کرده سواپر کننده های دیگر از شکایت خود صرف نظر کردند. 
 
گفتنی است، وزیر نفت وقت درباره دلایل قطع سواپ گفته بود: سود حاصل از سوآپ نفت حدود 20 سنت در هر بشکه بوده، در حالی که حدود 6 تا 7 دلار به ازای هر بشکه برای کشور هزینه داشته است. 
 
وی با توجه به همین نکته بود که قراردادی که به ازای هر بشکه سوآپ نفت 1.1 دلار از کشورهای حوزه خزر دریافت می کردیم را قطع کرده و به جای آن پیشنهاد 5.5 تا 6 دلار را مطرح کرد که این ارقام باعث فسخ قرارداد سوآپ نفت شد. 
 
گفتنی است، با وجودی که منافع اقتصادی سوآپ نفت خام کاملاً اثبات شده و خدشه ناپذیر است و در هر سه سند بالادستی کشور یعنی سیاست های کلی ابلاغی مقام معظم رهبری، سند چشم انداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران و برنامه پنجم توسعه کشور مورد توجه قرار گرفته و بر اجرای آن تأکید شده، اما وزیرنفت دولت دهم در دوره تصدی خود در وزارت نفت با اقدامی نسنجیده و مبتنی بر اطلاعات و اخبار نادرست به طور ناگهانی جریان سوآپ نفت را از طریق دریای خزر قطع کرد. 
 
هرچند در همان زمان هشدارهای زیادی از طریق مدیران و کارشناسان حقوقی و فنی، ناظر بر عوارض منفی چنین اقدامی به او و دیگر مسئولان کشور داده شد و پیش بینی طرح دعاوی حقوقی در مجامع حقوقی بین المللی از سوی طرف های قرارداد خارجی «قراردادهای سوآپ» صورت گرفته، اما وزیر نفت دولت دهم بدون توجه بر نظرات کارشناسی بر نظر خود پافشاری کرد. 
 
 تبدیل ایران به مسیر امن انرژی از طریق سوآپ 
 
به گزارش ایرنا، توقف سوآپ فرآورده های نفتی از اقدامات تعجب آور و نسنجیده دولت دهم بود که ضربات جبران ناپذیری را به موقعیت استراتژیک ایران به عنوان مسیر امن ترانزیت انرژی وارد کرد. 
 
موقعیت جغرافیایی استراتژیک ایران این امکان را فراهم کرده که بتواند با هزینه ای اندک و از طریق سوآپ، جایگاه خود به عنوان مسیر امن ترانزیت انرژی را تثبیت کند. 
 
از طریق سوآپ، همسایگان شمالی ایران، بخشی از فرآورده های نفتی خود را از طریق کشورمان به بازارهای هدف ارسال می کردند که این اقدام، موقعیت بی نظیر ایران به عنوان شاهراهی امن برای انتقال انرژی را خاطر نشان می کرد.
 
بهره گیری ایران از این موقعیت استراتژیک، نقش مهمی را در همگرایی سیاسی و اقتصادی همسایگان با کشورمان ایفا می کرد. 
 
از جمله مزایای دیگر سوآپ، صرفه جویی در هزینه های حمل و نقل فرآورده های نفتی از مبادی تولید در جنوب کشور به مناطق شمالی و آزاد شدن بخشی از ناوگان حمل و نقل سوخت بود. 
 
از طریق سوآپ، از یک طرف نفت خام تولیدی همسایگان شمالی، توسط ایران از طریق بنادر جنوبی ایران صادر می شود و از طرف دیگر، نیازهای نفتی و گازی مناطق شمالی کشورمان به شکل ساده تری تامین می شد. 
 
به عنوان نمونه از طریق سوآپ، نفت کوره و بنزین از کشورهای آسیای میانه برای مصرف نیروگاه نکا منطقه ساری و فرآورده های نفتی از مرزهای غربی و کشور عراق جهت مصرف نیروگاه های سهند تبریز، بیستون کرمانشاه و مفتح همدان وارد می شد و مشابه این محصولات از طریق بنادر جنوبی کشور صادر می شد. 
 
از جمله مزیت های دیگر سوآپ نفتی برای کشورمان دسترسی به درآمد ترانزیتی حاصل از این انتقال بود. 
  
توقف سوآپ در دوره وزارت میرکاظمی 
 
با وجود مزایای فراوانی که سوآپ نفت و فرآورده های نفتی برای کشورمان داشت به یکباره وزارت نفت دولت دهم در اقدامی نسنجیده اعلام کرد که سوآپ نفت متوقف می شود. 
 
بدین ترتیب با تصمیم مسعود میرکاظمی وزیر نفت دولت دهم، سوآپ نفت و فرآورده های نفتی از خرداد سال 1389 متوقف شد. 
 
وی در توجیه این اقدام تعجب آور خود گفت: وقتی ما سهمیه اوپک را داریم نباید به اسم سوآپ، نفت خام بخریم و به همین دلیل من جلو آنچه را که به اسم سوآپ در رابطه با خرید نفت انجام می شد، گرفتم. 
 
وی سوآپ را صراحتا خیانت به کشور دانسته و خاطرنشان کرده بود، آنچه به عنوان معاوضه نفت خام انجام می شد شواپ بود نه سواپ. 
 
به گفته میرکاظمی دلیل دیگر توقف سوآپ، نرخ پایین سوآپ و سوءاستفاده های رخ داده در معاوضه نفت بوده است. 
 
این اقدام عجولانه میرکاظمی با انتقاداتی در دولت قبل مواجه شد به طوری که غلامحسین نوذری وزیر اسبق نفت در واکنش به این اقدام، اظهار داشت: سوآپ نفت امری استراتژیک و فرصتی است که باید جدی گرفته شود. 
 
وی تصریح کرد: سوآپ گذشته از جنبه های اقتصادی امری استراتژیک محسوب می شود و از این طریق ایران می تواند به هابی برای کشور های منطقه تبدیل شود. 
 
نوذری ادامه داد: توان و ظرفیت انتقال نفت ما به گونه ای است که می توانیم روزانه یک میلیون بشکه نفت دریای خزر را به دریای عمان انتقال دهیم و به همین دلیل باید از این توان و ظرفیت به طور مناسب بهره گیری شود. 
 
ترکیه بزرگترین برنده توقف سوآپ نفتی ایران 
 
توقف عجولانه سوآپ، مشکلاتی را ایجاد کرد که از جمله مهم ترین آنها، تضعیف جایگاه استراتژیک ایران به عنوان شاهراه انتقال انرژی است. 
 
به گفته معاون برنامه ریزی و نظارت بر منابع هیدروکربوری وزیر نفت، پس از توقف سوآپ توسط ایران، بازارهای ما از دست رفت و کشورهای حاشیه دریای خزر با دور زدن ایران، محصولات نفتی خود را از سایر مسیرها به بازارهای بین المللی عرضه کردند. 
 
بزرگترین برنده توقف سوآپ توسط ایران، ترکیه بود به طوری که پس از لغو سوآپ، همه نگاه ها به سوی ترکیه معطوف شد و این کشور توانست از طریق جلب اعتماد کشورهای تولیدکننده و مصرف کننده نفت و گاز، موقعیت خود به عنوان مسیر ترانزیتی امن و باثبات را تحکیم کند. 
 
اگرچه دولت جدید، احیای سوآپ را در دستور کار خود قرار داده و مذاکراتی را با مشتریان قدیمی سوآپ آغاز کرده اما برای حصول نتیجه مسیر سخت و ناهمواری را پیش رو دارد، زیرا مشتریان قدیمی سوآپ ایران، توانسته اند از طریق ترکیه یا سایر کشورها، مسیرهای امن و مطمئنی را برای انتقال فرآورده های نفتی خود بیابند و حاضر نیستند که به راحتی به بازار ایران بازگردند. 
 
 حمایت دولتمردان نفتی دولت یازدهم از احیای سوآپ 
 
پس از پایان کار دولت دهم و آشکار شدن فرصت سوزی های ناشی از توقف سوآپ، احیای این شیوه مبادله فرآورده های نفتی مورد توجه قرار گرفت. 
 زنگنه که در دوران پیشین وزارت خود به موضوع تقویت سوآپ توجهی ویژه داشت، پس از روی کار آمدن دولت یازدهم نیز تقویت سوآپ را در دستور کار خود قرار داد. 
 
وی در خصوص سوآپ نفت با ترکمنستان گفت: در مورد سوآپ بحثی صورت نگرفته است، اما در این زمینه دستورالعملی را تنظیم خواهم کرد تا سوآپ فعال شود. 
 زنگنه در مورد ایجاد دیپلماسی نفتی و گشایش فروش صادرات نفت، گفت: ما به عنوان دومین دارنده ذخایر گاز و نفتی دنیا برای هر کاری که در کشورمان بتوانیم، در حوزه روابط خارجی انجام می دهیم. 
 وی با اشاره به تلاش وزارت نفت برای نقش آفرینی در عرصه دیپلماسی، خاطرنشان کرد: بخش نفت نیز وظیفه خود می داند که کمک کند به مجموع قدرت ملی و دیپلماسی کشور برای اینکه از وضعیت فعلی که در آن قرار داریم، خارج شویم. 
 
منصور معظمی معاون برنامه ریزی و امور هیدروکربوری وزیر نفت نیز گفت: سیاست وزارت نفت در دولت جدید راه اندازی و توسعه سوآپ است، زیرا سوآپ محلی برای افزایش درآمد و همچنین توسعه تجارت است. 
 معظمی خاطرنشان کرد: سعی کردیم که بتوانیم مشتریان قبلی را بازگردانیم و همچنین مشتریان، شرکت ها و دولت های جدیدی را برای خود تعریف کنیم. 
 عباس کاظمی مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی کشور نیز از افزایش سوآپ به کشورهای همسایه به منظور کاهش قاچاق سوخت خبر می دهد و می گوید: نظام نامه نظارت کامل بر سوآپ سوخت به زودی تدوین می شود که با اجرای این نظام نامه، قاچاق سوخت به میزان زیادی کاهش خواهد یافت.  
وی با بیان اینکه شرکت ملی پالایش و پخش بر افزایش سوآپ به کشورهای افغانستان و پاکستان تاکید دارد، خاطرنشان کرد: تفاوت قیمت سوخت در ایران از دلایل اصلی قاچاق سوخت است.  
سیدمحسن قمصری مدیر امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران از مذاکراه با کشورهای حاشیه دریای خزر برای افزایش حجم سوآپ نفت خام خبر داد و گفت: ایران هم اکنون آمادگی فنی و زیرساختی کاملی برای افزایش سوآپ نفت خام دارد.  
به گفته وی زیرساخت های موجود در کشورهای حاشیه دریای خزر و آسیای میانه توانایی لازم برای انتقال نفت به قاره اروپا را دارد؛ اما ایران می تواند نفت خام این کشورها را از طریق خاک خود به بازار های آسیایی که قیمت نفت در این مقطع حداقل ٢ دلار بالاتر از قیمت نفت در اروپا است، برساند. 
 
سیدپیروز موسوی مدیرعامل شرکت پایانه های نفتی ایران با اشاره به اقدامات زیربنایی انجام شده در پایانه های نفتی برای ازسرگیری سوآپ، اظهار داشت: با احداث حوضچه فراگیر، ساخت اسکله های مختلف و چند منظوره شامل اسکله های تخلیه و بارگیری فرآورده های نفتی، اسکله های خدماتی و پشتیبانی و اسکله های تعمیراتی برای پهلوگیری نفتکش هایی با ظرفیت ١٤ هزار تن در پایانه شمالی خزر ظرفیت سوآپ نفت خام افزایش می یابد. 
 
مدیرعامل شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران با بیان اینکه در حال حاضر خط لوله 32 اینچی انتقال نفت از پایانه نکا از ظرفیت سوآپ 500 هزار بشکه نفت در روز برخوردار است، تصریح کرد: سوآپ نفت کشور مدتی بوده که متوقف شده اما مذاکراتی به منظور از سرگیری این تجارت نفتی آغاز شده است. 
 
 افزایش قاچاق با توقف سواپ 

 
گسترش قاچاق فرآورده های مختلف نفتی و افزایش هزینه تامین فرآورده های نفتی مناطق شمالی و غربی کشورمان، پیامد دیگر توقف سوآپ توسط مدیران نفتی اسبق بوده است که باید در جای خود مورد بررسی دقیق تر قرار بگیرد.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد