این اتفاق دقیقا در همان زمانی افتاد که مدیران اصفهانی از دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا نامه ای مشترک برای انتقال آب کارون نوشتند. که نشان دهنده تعامل و همیاری نخبگان و مدیران اصفهانی بر سر مسایل استانی است. اما در کمیسیون کشاورزی به دلیل عدم همیاری و همگرایی نمایندگان خوزستانی عضو این کمیسیون شاهد انتخاب رییس کمیسیون کشاورزی از استان مرکزی با رای نمایندگان خوزستانی بودیم.
عبدالرحمن نیکسرشت
...............................................................
از قیاسش خنده آمد خلق را کو چو خود پنداشت صاحب دلق را {مولانا}
مولوی در مثنوی معنوی از دفتر اول اندر "حکایت بقال و طوطی" داستان روغن ریختن طوطی در دکان را بسیار زیبا سروده است که درس های حکمت آموز ی تا ابد الابدین برای ملت ما به میراث گذاشته است.
اینک که به یمن رسانه های مجازی عده ای در تاریکی می نشیندند وچون شبکوران با نام هایی مستعار به سنگ پراکنی می پردازند . که بیشتر آن سنگ ها کمانه کرده و به خودشان اصابت می کنند. من قصد دارم فرازی از این داستان را به بهانه ی این نقد وارد متن کنم تا به بهانه ی دفاع از فرزندان خدوم خود کمی هم ادبیات ملی را اشاعه دهیم.
متاسفانه مقاله ای به عنوان علت شکست خوزستانی ها در کمیسون کشاورزی تک روی موسوی بود به قلم سیروس محمدپور با استدلال های آبکی دست به ترور شخصیتی وکیل مردم شریف اهواز در مجلس شورای اسلامی جناب آقای سید شکر خدا موسوی زد که بنده به عنوان یک دانش پژوه علوم سیاسی ضمن رد این گونه نقد نویسی های غیر اخلاقی ، اساس بی منطقی آن نوشتار را نمایان می کنم.
1- عبارت اول
خوزستان،خوزستان،خوزستان..... و این بار با تک روی، تندروی،خودسری و حوادث کمیسیون کشاورزی و اظهاراتی عجیب و قابل مداقه که پس از انتخابات کمیسیون کشاورزی به وقوع پیوست. به عنوان یک مخاطب چند سوال و نکته را خطاب به آقای شکرخدا موسوی عرض می نمایم امیدوارم در مقام پاسخ جهت تنویر افکار عمومی پاسخگو باشند.
2-نقد عبارت اول
وقتی آقای سید شریف حسینی با شعار "من از خوزستانم"آرای مردمی را به نفع خود به صندوق های رای واریز کرد . همه ی عالم وآدم متوجه شدند که قدرت ابر گفتمان بوم زاد گرایی از هر گفتمان جناحی دیگر بالاتر است. هر نماینده به مثابه ی تمام ملت است . وهر منطقه برابر باهمه ی ایران است .شعار همه ی ایران سرای من است از همین اندیشه سرچشمه می گیرد .وقتی ما با لفظ اهانت آمیزی به وکیل مردم با اشاره مستقیم القاب اهانت باری از قبیل تندرو وخودسر را نسبت می دهیم. که معلوم است که نقد سرانجامش به کجا می انجامد!؟
مولوی » مثنوی معنوی » دفتر اول
بود بقالی و وی را طوطیی خوشنوایی سبز و گویا طوطیی
بر دکان بودی نگهبان دکان نکته گفتی با همه سوداگران
در خطاب آدمی ناطق بدی در نوای طوطیان حاذق بدی
خواجه روزی سوی خانه رفته بود بر دکان طوطی نگهبانی نمود
گربهای برجست ناگه بر دکان بهر موشی طوطیک از بیم جان
جست از سوی دکان سویی گریخت شیشههای روغن گل را بریخت
از سوی خانه بیامد خواجهاش بر دکان بنشست فارغ خواجهوش
دید پر روغن دکان و جامه چرب بر سرش زد گشت طوطی کل ز ضرب
روزکی چندی سخن کوتاه کرد مرد بقال از ندامت آه کرد
ریش بر میکند و میگفت ای دریغ کافتاب نعمتم شد زیر میغ
دست من بشکسته بودی آن زمان که زدم من بر سر آن خوش زبان
هدیهها میداد هر درویش را تا بیابد نطق مرغ خویش را
بعد سه روز و سه شب حیران و زار بر دکان بنشسته بد نومیدوار
مینمود آن مرغ را هر گون نهفت تا که باشد اندر آید او بگفت
جولقیی سر برهنه میگذشت با سر بی مو چو پشت طاس و طشت
آمد اندر گفت طوطی آن زمان بانگ بر درویش زد چون عاقلان
کز چه ای کل با کلان آمیختی تو مگر از شیشه روغن ریختی
از قیاسش خنده آمد خلق را کو چو خود پنداشت صاحب دلق را
کار پاکان را قیاس از خود مگیر گر چه ماند در نبشتن شیر و شیر
عبارت دوم
2-سیدشکرخدا موسوی نماینده مردم شریف و محروم اهواز از جبهه پایداری کاندیدای ریاست کمیسیون کشاورزی شد و در رقابتی از آقای عباس رجایی با اختلاف 10 رای شکست خورد. این تمام خبر است!
نقد عبارت دوم
نگارنده آنقدر نگاه حزبی و جناحی خود را در نقد دخیل کرده است که نتوانست کینه ی خود را از رقیب سیاسی اش پنهان کند!
جمله عالم زین سبب گمراه شد کم کسی ز ابدال حق آگاه شد
همسری با انبیا برداشتند اولیا را همچو خود پنداشتند
گفته اینک ما بشر ایشان بشر ما و ایشان بستهٔ خوابیم و خور
این ندانستند ایشان از عمی هست فرقی درمیان بیمنتهی
هر دو گون زنبور خوردند از محل لیک شد زان نیش و زین دیگر عسل
عبارت سوم
3-سید شکرخدا موسوی در اظهار نظری عجیب بدون توجه به گفته های خود اعداد و ارقامی را بیان کرد که جمع و تفریق آن خلاف مدعای ایشان را ثابت می کند. ابتدا جلسه 9-8 نفری با غیر خوزستانی ها و سپس اتهام به 4 نماینده خوزستان به رای ندادن به ایشان، شکرخدا با 5رای در مقابل 15رای آقای رجایی شکست خورد. با احتساب این حرف اگر هر 4نماینده نامبرده نیز به شکرخدا رای می دادند باز هم 11رای رجایی و 9رای شکرخدا!! چگونه ایشان عنوان می کند «شاید دیگر هیچ وقت فرصتی پیش نیاید»؟؟ و خود را پیروز این رقابت می دانست؟ آیا فرق 9 و 11 معلوم نیست؟؟
نقد عبارت سوم
وقتی خوزستانی ها برای هم تره خرد نکنند معلوم است بقیه استان ها ی دیگر که مثل خوزستان در کشاورزی صاحب رتبه هستند هم برای استان ما ارج و قربی قایل نیستند و می روند به نماینده شهری رای می دهند که در کشاورزی ایران جایگاهی ندارد وصرف نزدیکی به دولت به او رای می دهند من به این استدلال می خندم .که آیا ما براستی جغرافیا فروشی نکرده ایم؟! یا که وکیل الدوله نشده ایم؟! و یا که خوشمان بیاید که دولت در قوه ی مقننه دخالت کند؟! این چه وکالتی است؟! این چه افتخاری است که نمایندگان ما که خود قطب کشاورزی و صنعتی هستند و برای خوشامدگویی دولتی ها رای بدهند به کسی که استانش حتی کمتر از ما صنعتی است و در کشاورزی محل از اعراب ندارد.
هر دو گون آهو گیا خوردند و آب زین یکی سرگین شد و زان مشک ناب
هر دو نی خوردند از یک آبخور این یکی خالی و آن پر از شکر
صد هزاران این چنین اشباه بین فرقشان هفتاد ساله راه بین
این خورد گردد پلیدی زو جدا آن خورد گردد همه نور خدا
این خورد زاید همه بخل و حسد وآن خورد زاید همه نور احد
این زمین پاک و آن شورهست و بد این فرشتهٔ پاک و آن دیوست و دد
عبارت 4
4-آسیبی که از افراد در 8 سال گذشته به کشور وارد شد شاید تا سالیان سال قابل جبران نباشد اما متاسفانه علیرغم پاسخ مثبت مردم به ندای «اعتدال» هنوز عده ای با افراطی گری و نفی مخالفت سعی در جلوگیری از روند رو به رشد اقدامات دولت را دارند. آقای رجایی اصولگراست اما میانه رو، این یک امر طبیعی و بدیهی است که نمایندگان دلسوز در مواجهه با تندروی و افراط، گزینه ای معتدل را برای ریاست کمیسیون انتخاب کنند چرا که نتیجه افراط را لمس کرده اند.
نقد عبارت 4
این رقیب ستیزی و این جناح هراسی از کجا نشات گرفته است. اشخاص که هر روز چون بت عیار هر لحظه به رنگی درآید؟! چرا فضای سیاسی را دیو و فرشته گی می کنید؟!و همه چیز ما در این فضا از بین می برید؟ً!
هر دو صورت گر به هم ماند رواست آب تلخ و آب شیرین را صفاست
جز که صاحب ذوق کی شناسد بیاب او شناسد آب خوش از شوره آب
سحر را با معجزه کرده قیاس هر دو را بر مکر پندارد اساس
ساحران موسی از استیزه را برگرفته چون عصای او عصا
زین عصا تا آن عصا فرقیست ژرف زین عمل تا آن عمل راهی شگرف
لعنة الله این عمل را در قفا رحمة الله آن عمل را در وفا
کافران اندر مری بوزینه طبع آفتی آمد درون سینه طبع
عبارت 5
5-آیا آقای شکرخدا موسوی جهت تصدی ریاست کمیسیون از تمامی نمایندگان خوزستان عضو کمیسیون در جلسه 9-8 نفره دعوت بعمل آورد؟ یا آن جلسه اختصاصاً مربوط به نمایندگان جبهه پایداری بود و نمایندگان خوزستانی عضو کمیسیون را نامحرم این جریان می دانند؟ آیا نمایندگان خوزستانی به جنابعالی وعده ای مبنی بر حمایت داده بودند و در روز رای گیری خلاف آن عمل کردند یا به تشخیص جنابعالی این نمایندگان اعتدالی و منصوب به اصلاح طلبان موضوعیت نداشته و در جریان تصمیم جنابعالی قرار نگرفته اند؟
نقد عبارت 5
این افرادی که امروز بد بیراه به جبهه ی پایداری می گویند آیا عندالله عندالرسول در روزی که این جبهه در قدرت سیاسی بود آروزی عضویت در آن را نداشتند !؟
آیا همین افراد حامی احمدی نژاد نبودند!؟ پس ای آرشیوها به فریاد درآیید .
آیا مگر برای حمایت از هم در مجلس شورا نمایندگان الزاما باید هم جبهه سیاسی باشند!؟
ما در یک منطقه به وسعت خوزستان اول باید مساله منطقه ای را مدنظربگیریم .نه جناح بازی های سیاسی!
بارها من از دهن نمایندگان خوزستان می شنیدم که چپ و راست هر استانی با هم هستند دیدید که در مورد عدم انتقال آب کارون آن موضع گیری قاطع همگی چقدر موثر واقع افتاده بود ومانع کار شد.چه فرقی دارد هرنماینده چه چپ وجه راست چه پایداری وجه اعتدالی وچه اصلاحاتی همه جزیی از جغرافیای خوزستان و ایران هستند.ما نباید زیر پای آنان را خالی کنیم.
آنروز که نمایندگان برعلیه ی احمدی نزاد خواستند طرح سوالکنند نظر شکرخدا آبستراکسیون بود !؟ اشکال قانونی اش کجاست.من چون خوشم نیامد پس سید شکرخدا باید هجو شود!؟ این چه منطق نازیستی است!
هرچه مردم میکند بوزینه هم آن کند کز مرد بیند دم بدم
او گمان برده که من کردم چو او فرق را کی داند آن استیزهرو
این کند از امر و او بهر ستیز بر سر استیزهرویان خاک ریز
آن منافق با موافق در نماز از پی استیزه آید نه نیاز
در نماز و روزه و حج و زکات با منافق مؤمنان در برد و مات
مؤمنان را برد باشد عاقبت بر منافق مات اندر آخرت
گرچه هر دو بر سر یک بازیاند هر دو با هم مروزی و رازیاند
هر یکی سوی مقام خود رود هر یکی بر وفق نام خود رود
مؤمنش خوانند جانش خوش شود ور منافق تیز و پر آتش شود
نام او محبوب از ذات وی است نام این مبغوض از آفات وی است
میم و واو و میم و نون تشریف نیست لطف مؤمن جز پی تعریف نیست
گر منافق خوانیش این نام دون همچو کزدم میخلد در اندرون
گرنه این نام اشتقاق دوزخست پس چرا در وی مذاق دوزخست
عبارت 6
6- فشارهای سید شکرخدا موسوی در دولت یازدهم بر وزیر جهاد کشاورزی مبنی بر انتصاب [...] خود به عنوان معاون وزیر جهاد یا رئیس سازمان جهاد کشاورزی بر کسی پوشیده نیست. قبل از رای اعتماد حمایت خود را از وزیر بشرط انتصاب [...] خود به عنوان معاون وزیر عنوان نمودید اما آقای حجتی پاسخ روشنی به جنابعالی نداد و پس از آن واقعه به عنوان نماینده جبهه پایداری علیه ایشان نطق داشتید حتی پس از رای اعتماد فشارهای خود را برای این انتصاب بر وزیر دوچندان نموده تا آنجا که وزیر محترم گفت: اگر استیضاح شوم زیر با خواسته شکرخدا موسوی نمی روم.
جناب آقای شکرخدا موسوی آیا شما در صدد جامع عمل پوشاندن وعده های خود به [...] هستید تا از طریق اهرم های فشار کمیسیون شرمنده روی [...] و اطرافیان خود نباشید و یا اینکه واقعاً دغدغه نام بلند خوزستان و مردم شریف آن را دارید؟؟
نقد عبارت 6
در کشوری که رییس جمهور برادر خودش را همه کاره ی امورات خود می کند و فامیل بازی در سطوح عالی بیداد می کند و همان سید محمد خاتمی که از همه نسبت به این مسایل کم اهمیت تر بوده است دیدیم که برادرش چهل حکم داشت . در همین دولت تدبیر دولت امید همه بسیج شدند تا رقیب دولت را از شهرداری تهران بکنند بیرون و آقا زاده ی هاشمی را بیاورند شهردار تهران کنند واقعا زشت است که غربال به قلیان بگوید دو سوراخ داری .برادر آقای سیدشکرخدا قبل از به نمایندگی رسیدن او پست داشته وهمین طور پسر عمویش !!
زشتی آن نام بد از حرف نیست تلخی آن آب بحر از ظرف نیست
حرف ظرف آمد درو معنی چون آب بحر معنی عنده ام الکتاب
بحر تلخ و بحر شیرین در جهان در میانشان برزخ لا یبغیان
وانگه این هر دو ز یک اصلی روان بر گذر زین هر دو رو تا اصل آن
زر قلب و زر نیکو در عیار بی محک هرگز ندانی ز اعتبار
هر که را در جان خدا بنهد محک هر یقین را باز داند او ز شک
در دهان زنده خاشاکی جهد آنگه آرامد که بیرونش نهد
در هزاران لقمه یک خاشاک خرد چون در آمد حس زنده پی ببرد
حس دنیا نردبان این جهان حس دینی نردبان آسمان
صحت این حس بجویید از طبیب صحت آن حس بجویید از حبیب
صحت این حس ز معموری تن صحت آن حس ز تخریب بدن
راه جان مر جسم را ویران کند بعد از آن ویرانی آبادان کند
عبارت 7
7- کمیسیون های تخصصی مجلس شورای اسلامی محلی است که قوانین و مقررات و تصمیمات اصلی آن حوزه در آن بررسی می شود و سپس به صحن علنی مجلس می رود. آیا تجربه اندک و 2ساله جنابعالی در این کمیسیون می تواند راهگشای مشکلات و معضلات فعلی حوزه کشاورزی و محیط زیست باشد؟ که اینگونه عدم ریاست خود را یک فرصت تاریخی از دست رفته و غیرقابل تکرار می دانید؟
اینکه عده ای شکست سید شکرخدا موسوی را منتسب به مردم خوزستان می دانند اقدامی تبلیغاتی و غرض ورزانه است چرا که همین تعصب ها بی جا و نگاه های صرفاً سیاسی به مسائل توسعه ای و کلان خوزستان را به وضعیت فعلی رسانده، کثرت نمایندگان خوزستان دلیلی بر این نیست که شما به عنوان نماینده جبهه پایداری باید الزاماً ریاست کمیسیون را عهده دار شوید.
نقد عبارت 7
من خوب به خاطر دارم که کاندیدای جبهه ی پایداری در ریاست جمهوری آقای جلیلی بودند اما آقای سید شکرخدای موسوی برخلاف مواضع سیاسی اش در یک تصمیم کلان ملی جانب جغرافیای خودش را گرفته و تک وتنها در اقدامی شایسته واقعا نشان داد که از او خوزستان است و آمد از جناب دکتر رضایی حمایت کرد فردی چون سید شکرخدای موسوی امتحان خودرا خوب پس داده استو کم فروشی نکرد .در حالی که هنوز بزرگان جبهه ی پایداری هنوز زیست سیاسی دارند وما مثل مردگان ازآنها نام ببریم. حالا جالب است کسانی روحانی روحانی می کنند که صدای احمدی نژاد احمدی نژادشان گوش فلک را کر می کرد وایضا در انتخابات ریاست جمهوری با همه بودند الا رضایی و روحانی !!
کاری نکنید که آرشیوها را یکی بعد از دیگری منتشر کنند!!
و کرد ویران خانه بهر گنج زر ز همان گنجش کند معمورتر
آب را ببرید و جو را پاک کرد بعد از آن در جو روان کرد آب خورد
پوست را بشکافت و پیکان را کشید پوست تازه بعد از آنش بر دمید
قلعه ویران کرد و از کافر ستد بعد از آن بر ساختش صد برج و سد
کار بیچون را که کیفیت نهد اینک گفتم این ضرورت میدهد
گه چنین بنماید و گه ضد این جز که حیرانی نباشد کار دین
نه چنان حیران که پشتش سوی اوست بل چنان حیران و غرق و مست دوست
آن یکی را روی او شد سوی دوست وان یکی را روی او خود روی اوست
روی هر یک مینگر میدار پاس بوک گردی تو ز خدمت روشناس
عبارت 8
7- آقای سید شکرخدا نیک می داند نمایندگان مجلس شورای اسلامی مطابق قانون اساسی در اظهار نظر و تصمیم گیری های مربوط به پارلمان مصونیت دارند و کسی نمی تواند نسبت به اظهارات نمایندگان را مورد مأخذه قرار دهد حال ایشان که داعیه ریاست کمیسیون در مجلس را دارند چگونه از بدیهی ترین قوانین بی اطلاع هستند و گویی به عنوان مرجعی فراتر از قانون عملکرد نمایندگان را مورد سوال قرار می دهد و در مانیفستی انان را محکوم به تک روی می نماید و شدید اللحن به آنان می تازد.
آقای شکرخدا موسوی رای ندادن 4نماینده خوزستانی به جنابعالی یعنی مصداق بارز دموکراسی و مردم .
نقد عبارت 8
اگر همه ی نمایندگان طبق قانون اساسی در اظهار نظر و تصمیم گیری ها به پارلمان مصونیت دارند چرا شما کینه ی آن تصمیم گیری سید شکرخدا در مورد آبستراکسیون را به دل گرفته اید. حرکت آنروز سید شکرخدا عین دموکراسی نبود ولی حرکت امروز که مصداق بارز زیر پای روبی است عین دموکراسی است!!!!
این اتفاق دقیقا در همان زمانی افتاد که مدیران اصفهانی از دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا نامه ای مشترک برای انتقال آب کارون نوشتند. که نشان دهنده تعامل و همیاری نخبگان و مدیران اصفهانی بر سر مسایل استانی است. اما در کمیسیون کشاورزی به دلیل عدم همیاری و همگرایی نمایندگان خوزستانی عضو این کمیسیون شاهد انتخاب رییس کمیسیون کشاورزی از استان مرکزی با رای نمایندگان خوزستانی بودیم.
ون بسی ابلیس آدمروی هست پس بهر دستی نشاید داد دست
زانک صیاد آورد بانگ صفیر تا فریبد مرغ را آن مرغگیر
بشنود آن مرغ بانگ جنس خویش از هوا آید بیاید دام و نیش
حرف درویشان بدزدد مرد دون تا بخواند بر سلیمی زان فسون
کار مردان روشنی و گرمیست کار دونان حیله و بیشرمیست
شیر پشمین از برای کد کنند بومسیلم را لقب احمد کنند
بومسیلم را لقب کذاب ماند مر محمد را اولوا الالباب ماند
آن شراب حق ختامش مشک ناب باده را ختمش بود گند و عذاب
والسلام..............................................
نویسنده : عبدالرحمن نیکسرشت