رادیو صدای روسیه و نشریه دیلی بیست آمریکا به بررسی این تکنولوژی ایرانی و عملیاتهایی که انجام داده پرداخته و نوشتهاند پهپادهای ایرانی از آزمایشهایی که در سوریه برای آنها ترتیب داده شده سربلند بیرون آمدهاند
به گزارش مشرق، با رونمایی از مدل ایرانی پهپاد RQ170، توجه رسانههای غربی به ماموریتهایی که این پهپادها خواهند داشت، جلب شده است. با این حال این برای اولین بار نیست که قرار است هواپیمای بدون سرنشین ایرانی برای ماموریتهای شناسایی به کار برده شود.
رادیو صدای روسیه و نشریه دیلی بیست آمریکا به بررسی این تکنولوژی ایرانی و عملیاتهایی که انجام داده پرداخته و نوشتهاند پهپادهای ایرانی از آزمایشهایی که در سوریه برای آنها ترتیب داده شده سربلند بیرون آمدهاند و به احتمال زیاد این پرندههای ایرانی هستند که نتیجه جنگ را به نفع بشار اسد تغییر خواهند داد.
رادیو صدای روسیه در این زمینه اعلام کرد: «ایران به وسیله پهپادهای خود نقش مهمی در حفظ نظام بشار اسد در سوریه ایفا میکند، بسیاری از این پهپادها از تکنولوژیهای نوین آمریکایی بهره بردهاند. یکشنبه گذشته تهران اعلام کرده بود ممکن است پهپادهای پیشرفتهتری را برای کمک به سوریه به این کشور بفرستد. ایران از دهه 80 روی پهپادها کار تحقیقاتی انجام میداد؛
سیستمی که آمریکا بعدها به آن روی آورد، 30 سال پیش در ایران مورد تحقیق قرار میگرفت تا بتواند به عنوان سلاح جنگی و همچنین وسیله شناسایی در جنگ ایران و عراق مورد استفاده قرار گیرد».
این رسانه روسی همچنین در ادامه اضافه کرد: «زمانی که صحبت از تجهیزات نظامی میشود، خاورمیانه همیشه در راس قرار دارد. برای مثال اسرائیل طی سالهای دهه 80 میلادی از سیستمهای پهپادی برای شناسایی نیروهای سوری در دره بقاع و شناسایی سیستمهای هوشمند ضدهوایی این کشور استفاده میکرد.
در همان زمان نیز ایران شروع به استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین برای شناسایی موقعیت سربازان عراقی در جنگ با صدام کرد».
وارون ویرا، یکی از کارشناسان نظامی اندیشکده مطالعاتی C4ADS در واشنگتن بر این باور است که سیستمهای پهپادی و هواپیماهای بدون سرنشین ایرانی طی سالهای گذشته گسترش زیادی پیدا کرده است. وی در این باره گفت: «در سالهای اخیر برنامههای مربوط به گسترش هواپیماهای بدون سرنشین ایران به مرحله تکامل و بلوغ رسیده است. میتوان از تعداد این نوع هواپیماها که در ایران رونمایی شده این ادعا را به خوبی ثابت کرد؛ تنها در محدوده زمانی بین سال 2012 تا 2013 گونههای مختلفی از پهپادها نظیر شاهد، عظیم، مهاجر، حماسه، یاسر و سریر رونمایی و معرفی شدهاند. ما تنها نام آنها را نشنیدهایم و این پهپادها به مرحله تولید و همچنین استفاده نیز رسیدهاند. آنها از طریق تصاویر ماهوارهای به دست آمده در بسیاری از پایگاههای هوایی منطقه از جمله در پایگاه هوایی دمشق، حماه.. و همچنین پایگاه هوایی شایرات در سوریه دیده شدهاند.
اولین بار که موضوع پرواز پهپادهای ایرانی در سوریه مطرح شد به سال 2012 بازمیگردد. در آن زمان گروههای معارض در سوریه تصویری را منتشر کردند که نشان میداد پهپادی از نوع ab3 مشغول پرواز بر سر مناطق اشغالشده سوریه است. این نوع پهپادها آنقدر در آسمان سوریه دیده شد که عربها در اصطلاح و زبان عامیانه خود به آنها «ویزویز» میگفتند.
حضور آنها در منطقه به معنای نزدیک بودن حملات هوایی بود. در سال 2013 نیز جبههالنصره گروه وابسته به القاعده که در سوریه میجنگد، تصاویری از پهپادی منتشر کرد که نام آن «یاسر» بود. مقامات ایران اعلام کردهاند از تکنولوژی موجود در پهپادهای آمریکایی که به وسیله مهندسان ایرانی، مهندسی معکوس شده است در پهپاد یاسر استفاده کردهاند. این تکنولوژی از پهپادی که چندی پیش در ایران به دام نیروهای نظامی افتاد به نام «اسکن ایگل» به دست آمده بود.
به گفته ویرا، «اندازهگیری قابلیتهای شناسایی و پهپادی ایران بسیار مشکل است زیرا ایران هر روز به تکنولوژی تازهای در این باره دست پیدا میکند». ایران هماکنون زرادخانه پهپادی خود را دارد و به سوریه و لبنان نیز در این باره کمکهای زیادی کرده است.
کارشناس این اندیشکده آمریکایی بر این باور است که ارتش سوریه توان نظامی چندانی در بعد عملیاتهای نظامی هوایی نداشت و کمکهای استراتژیک ایران در حوزه شناسایی و همچنین قطعات یدکی هواپیماها و تکنیسینهایی که روسیه به بشار اسد داده است توانسته ارتش او را تا به امروز برنده میدان جنگ با مخالفان کند. به گفته ویرا، پهپادهای ایرانی که کار شناسایی را انجام میدهند، کار سیستم نیروی هوایی سوریه را کمتر کردهاند و هواپیماهای ارتش تنها برای زدن مقاصدی خاص از زمین بلند میشوند. تا چندی پیش کارشناسان نظامی آمریکا بر این باور بودند که هر چه سیستم پهپادی ایران قوی باشد باز از سیستم بسیار پیشرفته پهپادی آمریکا عقب است اما مهندسی معکوس انجام شده روی پهپاد RQ170 آمریکایی این فاصله را بشدت کم کرده است.
چرا فرشته ایرانی؟بعد از اینکه ایران از هواپیمای RQ170 ایرانی ساخته شده از روی مدل آمریکایی رونمایی کرد، تعدادی از رسانههای آمریکایی اعلام کردند این پهپاد جعلی است و نمیتواند کپیبرداری درستی از روی RQ170 باشد. آنها عنوان میکردند شاید ایران عملیات مهندسی معکوس را روی سختافزارهای این هواپیما پیاده کرده باشد اما هیچگاه نمیتواند نرمافزارهای موجود در این تکنولوژی پیشرفته را بازسازی کند.
با این حال با وجود تمام این جوسازیها، این ژنرال نیروی هوایی آمریکا «نورتون شواترز» بود که اعلام کرد احتمال انجام عملیات معکوس روی پهپاد RQ170 وجود دارد. به گزارش نشریه «دیلیبیست»، ایران بعد از آن اعلام کرد از تکنولوژی به کار رفته در پهپاد RQ170 برای ساخت جدیدترین پهپاد خود با نام «فطرس» استفاده کرده است. به نظر میرسد این مهندسی معکوس گام به گام در تمام پهپادهای ایرانی به کار رفته باشد.

پهپاد فطرس که یک مدل پایینتر از RQ170 ایرانی است بردی معادل ۲ هزار کیلومتر داشته و میتواند بین 16 تا 30 ساعت پرواز مداوم داشته باشد. نشریه دیلیبیست با این حال به مساله جالبتری در این زمینه نیز اشاره کرده و نوشته است: «فطرس، نامی استعاری برای بزرگترین پهپاد ایرانی است. براساس اسطورهشناسی شیعه، فطرس نام فرشتهای بوده که بر اثر نافرمانی از دستورات خدا به زمین تبعید شده است اما بعد خواهان بخشش خدا میشود و توسط حسین بن علی(ع) امام سوم شیعیان شفا داده شده و بالهای او به او بازگردانده میشود». این رسانه آمریکایی در ادامه افزوده است: «با این معناشناسی باید گفت که معارضان سوری بزودی شاهد پرواز این فرشته بر فراز سرشان خواهند بود!»
منبع: روزنامه وطن امروزطبق تفاهم نامه امضا شده بین ایران و آرژانتین دو کشور توافق کردند با تشکیل یک کمیته مشترک درباره حادثه انفجار ساختمان یهودیان در بوینوس آیرس (آمیا) تحقیق کنند.
دادگاه فدرال آرژانتین توافق میان مقامات ایران و آن کشور بر سر حادثه انفجار «آمیا» را غیرقانونی اعلام کرد.
به گزارش تسنیم، رسانههای آرژانتین، از جمله روزنامه «بوینوس آیرس هرالد» گزارش دادهاند دادگاه فدرال آرژانتین توافق بین ایران و این کشور بر سر مسئله «آمیا» را غیرقانونی اعلام کردهاند.
منظور از پرونده انفجار «آمیا» انفجار در «مرکز همکاریهای اسرائیل و آرژانتین» (به اختصار آمیا) در سال 1994 بود که در خلال آن 85 نفر کشته و 300 نفر زخمی شدند.
پس از این حادثه دولت آرژانتین تحت فشار سیاسی شدید آمریکا و رژیم اسرائیل، ایران را به ترتیب دادن حمله به آمیا متهم کرد. جمهوری اسلامی این اتهام را قاطعانه رد کرده و به طور مداوم هر گونه دخالت در این حمله تروریستی را تکذیب کرده است.
در بهمنماه سال 1391 علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه وقت ایران و «هکتور تیمرمن»، همتای آرژانتینی تفاهم نامهای را بین دو کشور جهت روشن کردن و رسیدگی به حادثه انفجار سال 1994 در ساختمان آمیا در بوینس آیرس امضا کردند. طبق تفاهم نامه امضا شده بین ایران و آرژانتین دو کشور توافق کردند با تشکیل یک کمیته مشترک درباره حادثه انفجار ساختمان یهودیان در بوینوس آیرس (آمیا) تحقیق کنند.
امضای این تفاهمنامه با واکنش سخت رژیم اسرائیل روبرو شد و تنها یک روز بعد ییگال پالمور، سخنگوی وقت وزارت خارجه رژیم اسرائیل گفت: «این خبر ما را حیرت زده کرده است و از دولت آرژانتین خواهیم خواست که توضیح کاملی در مورد آنچه مورد توافق قرار گرفت در اختیار ما بگذارد زیرا این موضوع مستقیما روی امور اسرائیل اثر میگذارد.»
روزنامه «بوینوس آینوس هرالد» روز جمعه (26 اردیبهشت) گزارش داده دادگاه عالی فدرال آرژانتین ضمن رسیدگی به شکوائیههای مطرح شده از طرف سازمانهای اجتماعات یهودی تفاهمنامه امضا شده بین ایران و آرژانتین در ژانویه سال 2013 را خلاف قوانین اساسی کشور دانسته است.
این دادگاه همچنین رأی به لغو لایحه تصویب شده کنگره آرژانتین در همین مورد داده و فرمان اجرایی صادر شده از طرف رئیس جمهور آرژانتین را ملغی اعلام کرده است. دادگاه فدرال آرژانتین همچنین خواستار صدور حکم استرداد مقامات ایرانی متهم به دخالت در این حادثه شده و از پلیس بینالملل خواسته قرار تعقیب مقامات ایرانی مظنون به همکاری در این پرونده را مجدداً مورد بررسی قرار دهد.
هرچند از مذاکرات وین ۴، اطلاعات و جزئیات قابل اتکای چندانی به بیرون درز نکرده، اظهارات برخی مقامهای غربی، نشاندهنده این است که آنان موضوع توان موشکی ایران را هم وارد مذاکرات کردهاند؛ موضوعی که به دلایلی که در این گزارش آمده است، نباید موضوع مذاکرات هستهای ایران و غرب باشد!
کد خبر: ۳۹۷۷۴۴
تاریخ انتشار:۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۹-
17 May 2014 
هرچند از مذاکرات وین ۴، اطلاعات و جزئیات قابل اتکای چندانی به بیرون درز نکرده، اظهارات برخی مقامهای غربی، نشاندهنده این است که آنان موضوع توان موشکی ایران را هم وارد مذاکرات کردهاند؛ موضوعی که به دلایلی که در این گزارش آمده است، نباید موضوع مذاکرات هستهای ایران و غرب باشد!
به گزارش «تابناک»، دکتر محمد حسن دریایی، پژوهشگر حوزه خلع سلاح و امنیت بینالمللی با بررسی مسائل گوناگون حقوقی، به بررسی دلایلی پرداخته که نشان میدهد، مبنای حقوقی برای محدود کردن توان دفاعی ایران در حوزه موشکی وجود ندارد.
به باور وی، یکی از موضوعات مهم و مباحث امروزی درباره مذاکرات هستهای ایران با ۱+ ۵ این است که برخی طرفهای خارجی که نتواستهاند همه اهداف خود را در توافق ژنو تأمین کنند و یا تحت فشار گروههای داخلی و لابیها هستند، به دنبال آنند که چهارچوب توافق ژنو را به هم زده و ضعفهای خود در توافق را از طریق افزودن موارد جدید به آن جبران کنند. موضوع موشک و افزودن آن به بحث مذاکرات هستهای، شاهماهی مطلوب اسرائیل و برخی غربیهاست که در توافق ژنو آن را از دست دادهاند و هماکنون برخی لابیهای اسرائیلی در آمریکا به دنبال آن هستند با راهاندازی یک عملیات روانی و تبلیغاتی شدید، به روشی غیر معمول و نامتعارف و با بدعهدی راهی پیدا کند تا ایدهآل خود را به مذاکرات بیفزایند.
مطمئنا طرفهای منصف مذاکراتی ما کاملا آگاهند که چنین کاری ناممکن است، چون از اساس از سوی کشورمان در مذاکرات پیشین رد شده و به همین دلیل هم در توافق ژنو چنین چیزی وجود ندارد. همچنین آنها به این موضوع اشراف دارند که پافشاری برخی غربیها برای ورود بحث موشک به مذاکرات، کاری بیپایه و تنها یک ژست تبلیغاتی برای مصارف داخلی است و به دلایل متعدد، هیچ مشروعیتی در حقوق بینالملل ندارد و طبعا در مذاکراتی که مبنای آن دیپلماسی حقوقی است، جایگاهی نخواهد داشت.
از این منظر، اولا برنامه موشکی ایران صرفا یک برنامه متعارف است و بر پایه قطعنامه ۱۵۴۰ این برنامه موشکی در رده وسایل حمل سلاحهای کشتار جمعی نمیگنجد. این قطعنامه میگوید: «... اشاعه تسلیحات هستهای، شیمیایی و بیولوژیک و همچنین ابزارهای پرتاب آنها، تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی هستند».
در پاورقی ذیل قطعنامه مذکور در تعریف و محدودسازی اهداف قطعنامه و منظور دقیق از ابزارهای پرتاب آمده است: «تعریف اهداف قطعنامه فقط شامل این موارد است: ابزارهای پرتاب: موشکها، راکتها و سیستمهای بدون سرنشین دیگری که قادر به حمل تسلیحات هستهای، شیمیایی و بیولوژیک هستند که برای چنین استفادهای به صورت خاص طراحی شدهاند». این قطعنامه به دو واژه «فقط» و «به صورت خاص طراحی شدهاند» توجه ویژه داشته است.
دوم آنکه در هیچ یک از پیشنهادهایی که تا کنون از سوی ۱+ ۵ برای مذاکره به ایران پیشنهاد و ضمیمه قطعنامههای ۱۳۷۳ و ۱۹۲۹ نیز منتشر شده و حتی در متن قطعنامههای شورا نیز این پیشنهاد مورد تأیید شورای امنیت قرار گرفته، بحث برنامه موشکی ایران به عنوان یک موضوع مذاکره مطرح نبوده است.
سوم آنکه موضوع موشک در همه موارد مطرح در قطعنامههای شورای امنیت، اقدام تحریمی علیه فعالیتهای هستهای کشورمان مطرح است و نه یک اقدام مستقل. مهم است توجه شود که بنا بر بند ۴ اجرایی قطعنامه ۱۹۶۹ و نیز بر پایه قطعنامه ۱۳۷۳، تحریم علیه برنامه موشکی ایران تا زمانی خواهد بود که اهداف قطعنامه تأمین شود.
بنا بر این دو قطعنامه، موضوع موشک، موضوعی مستقل نبوده، بلکه مشابه سایر تحریمهاست و تابعی از حل و فصل موضوع هستهای به شمار میرود. همچنین بر پایه بندهای ۱۸ و ۱۹ قطعنامه ۱۸۰۳، رفع تحریمها از جمله تحریمهای مربوط به موشک به گزارش آژانس و منطبق با منطق آن زمان، منوط به تعلیق غنیسازی است. قطعنامه ۱۹۲۹ نیز همه این بندها را یکجا جمع آوری کرده و در صورت حل مسأله هستهای، قابل لغو دانسته است.
چهارم آنکه در همه قطعنامهها بیان شده که در صورت رفع نگرانی از موضوع هستهای، این تحریمها پایان مییابد.
پنجم آنکه در توافق ژنو به عنوان برنامه اقدام مشترک، هیچ تعهدی در مورد مذاکره راجع به برنامه موشکی از سوی کشورمان داده نشده است.
این گزارش نخستین بار در سیزدهم اردیبهشت در سایت خبری ـ تحلیلی تابناک منتشر شده است. نظر به برخی ادعاها، مبنی بر مذاکره درباره توان موشکی ایران در مذاکرات وین چهار، این گزارش بازنشر شده است.
افراطیون به آرشیوهای قوی دسترسی دارند
هویت کارگردان «من روحانی هستم- ۲»
کد مطلب : 42088
گروه سیاسی: « من روحانی هستم ۲ » هم ساخته شده است. آن هم ۲ بار، یک بار توسط گروه بدون مجوز «سفیر فیلم» و یک بار هم توسط عدهای از فعالان رسانهای نزدیک به دولت. مستند اولی جدی است، فیلم دوم اما یک کمدی است که کارگردانی آن را فردی انجام داده، کسی که پیشتر با ابداع «دروغ های آوریل» در ایران شناخته شده است!
به گزارش پیام نو، همان اولین ساعاتی که تریلر «من روحانی هستم ۲» بر روی سایتهای اشتراک گذاری فیلم و ویدئو منتشر شد، گروه سازنده مستند «من روحانی هستم»، یعنی همان گروه بدون مجوز «سفیر فیلم» بیانیه داد که این تریلر کار ما نیست. سفیر فیلم که خود در این روزها متهم به تخریب رئیس جمهور است در بیانیه خود ساخت و انتشار این تریلر را «پروژه تخریب گران» ارزیابی کرد. در این تریلر صحنه هایی بی ربط چون جنگ ویتنام و مذاکرات هسته ای و … دیده میشود. پیشتر گفته شده بود که این مستند به سراغ «زندگی خصوصی رئیس جمهوری» رفته است. اما این زندگی خصوصی چیست؟ سازندگان این فیلم با یک رویکرد طنز سراغ رویه «توطئه انگاری» مخالفان دولت رفته و روحانی را به عنوان چهره پشت پرده وقایعی چون جنگ ویتنام معرفی و حتی از زندگی مخفی چند ساله او در آمریکا نیز پرده بر میدارند.
قرار است این فیلم طنز مستندگونه هفته آینده نمایش داده شود. سازندگان این فیلم از فعالان رسانهای هوادار دولت و از منتقدان ساخت مستند «من روحانی هستم» علیه رئیسجمهور هستند. این در حالی است که سازندگان اصلی این مستند پیشتر تائید کرده بودند که قسمتهای ۲ و ۳ «من روحانی هستم» نیز در راه است. علی رغم اینکه مسئولان وزارت ارشاد بارها اعلام کردند که نه موسسه «شفق» و نه « سفیر فیلم »، هیچکدام تا کنون مجوز فعالیت دریافت نکرده و قسمت اول این مستند نیز بدون مجوز ساخت و توزیع است، تاکنون هیچ برخوردی با سازندگان واقعی این مجموعه سه قسمتی صورت نگرفته است.
آنطور که خبرنگار ما کسب اطلاع کرده است، کارگردان فیلم طنز « ن روحانی هستم ۲» فردی است که بیشتر به خاطر ابداع شیوه داستاننویسی «بومرنگ» و همچنین انتشار شوخیهای خبری بزرگ شناخته میشود. شایعهٔ کجشدن برج میلاد که او اسفندماه ۱۳۸۳ خورشیدی آن را منتشر کرد، بهعنوان معروفترین دروغ اول آوریل در ایران مطرح است. این در حالی است که علی رغم گذشت چند هفته از انتشار و توزیع مستند «من روحانی هستم ۱»، همچنان هویت واقعی کارگردان آن در هاله ای از ابهام است.
پیشتر رسانههای نزدیک به جریان منتقد و مخالف دولت نام این کارگردان را «معصومه نبوی» عنوان کرده بودند. با این حال مسئولان موسسههای بدون مجوز «شفق» و «سفیر فیلم» در کنفرانس خبری خود در خبرگزاری نسیم تائید کردند که این یک نام مستعار است. در همان روز روزنامه اعتماد در مطلبی گمانه زنی کرد که احتمال دارد نام واقعی کارگردان این فیلم «منصوره اخوان» باشد. با این حال حتی رسانه ها و چهرههای اصولگرا نیز بر ارتباط پشت پرده سازندگان این فیلم با جبهه پایداری و ستاد انتخاباتی سعید جلیلی تاکید دارند. هر چند سازندگان «من روحانی هستم» زمانی را برای اکران و انتشار قسمتهای دوم و سوم این فیلم تعیین نکرده اند، اما بر اساس برخی اخبار کسب شده احتمالا مستند طنز «من روحانی هستم ۲» به کارگردانی فرورتیش هفته آینده در دانشگاه آزاد تهران رو نمایی خواهد شد.
در همین حال، رئیس مرکز پژوهش های مجلس ضمن آنکه معتقد است که سازندگان فیلم مستند « من روحانی هستم » روابط گسترده ای در برخی حلقه های قدرت دارند ابراز نگرانی میکند که باید بررسی شود «چطور یک مجموعه میتواند بدون داشتن مجوز اینگونه فعالیت کند و فضای سیاسی کشور را به این راحتی به هم بریزد».
حالا کاظم جلالی در گفت و گو با پیام نو با اشاره به اینکه «من به دلیل حساسیت هایی که ایجاد شد، فیلم را با دقت زیاد دیدم» میگوید: «در این شکی نیست که گروه سازندگان از یک آرشیو قوی برخوردار بودند و اینکه چطور آنها به این آرشیوها دسترسی داشتند را من اصلا در جریان نیستم و البته مهم است که این قضیه مشخص شود».
رئیس مرکز پژوهش های مجلس در ارزیابی اهداف این مستند ادامه میدهد: «این فیلم همزمان چند هدف را دنبال میکند. هدف اول این است که به مخاطب القا بکند در اصل پایان یافتن جنگ یک شکل توطئه آمزی داشت و کسانی مثل آقای روحانی و هاشمی در این توطئه نقش داشتند و اطلاعات غلطی را برای پیشبرد کار خود ارائه کرده بودند. این یک پیام این فیلم است». وی با بیان اینکه در این فیلم در خصوص مضوع پایان جنگ «سخنان آقای روحانی و آقای رضایی هم مقابل هم قرار میگیرد» ادامه میدهد: «این در حالی است که صحبت های این دو بریده بریده است و معلوم نیست که حرف های آنها چه قبل و بعدی داشته است. مثلا آقای روحانی میگوید ما جلسه عقلا داشتیم و یا برای خاتمه جنگ تلاش میکردیم، اما معلوم نیست که در ادامه چه میگوید و چه توضیحات تکمیلی ارائه میکند. بلافاصله یک سری تائیدات هم از اقای رضایی میگیرند که معلوم نیست آن تائیدات هم در چه فضایی گرفته شده اندو قبل و بعد از آن چه سخنانی در کار بوده است».
کاظم جلالی با اشاره به قسمت های دیگر فیلم میگوید: «نکته بعدی این است که قصه مک فارلین در زمان خودش در سال ۶۵ به عنوان پیروزی بزرگ برای جمهوری اسلامی مطرح شد و در همان سال ما دانشجو بودیم و یادم است که آقای هاشمی در مقابل لانه جاسوسی سخرانی کرد و از این موضوع به عنوان پیروزی بزرگ یاد کردند. به هر حال همان زمان ما مواضع حضرات امام و رویکردهای خیلی از یان دوستانی که اکنون طلبکار شده اند را هم به یاد داریم و اینکه چیزی نمی گوییم به آن معنی نیست که تاریخ را فراموش کرده ایم». نماینده شاهرود ادامه میدهد: «این قصه مک فارلین هم در فیلم طوری نشان داده میشود که گویا حضرت امام (ره) یک طرف بودند و دیگران هم در مقام امام قرار داشتند و میخواستند هر جور شده با آمریکا رابطه بگیرند. یعنی یک شکل مافیایی به ماجرای مک فارلین میدهند، در حالی که تا حالا هیچوقت این بحث ها نبوده و همه فکر میکردند ماجرای مک فارلین یک موضوع شفاف بوده است».
جلالی همچنین میگوید: «موضوع سومی که مطرح میشود مساله مذاکرات سعد آباد است که پیام فیلم اینگونه است در این مذاکرات یک عده ای به دنبال خفت و خاری جمهوری اسلامی ایران بودند و در مرکز این پیام هم شخص رئیس جمهور و وزیر امور خارجه را قرار داده اند». ارزیابی جلالی از هدف فیلمسازان از نوع روایت داستان زندگی سیاسی حسن روحانی این است که «این فیلم میخواهد مخاطب حزب اللهی و انقلابی را از آقای روحانی جدا بکند و با این سه محوری که گفتم در صدد رسیدن به این هدف است. اما از آن طرف در ماجرای ۲۳ تیر و موضوعاتی مثل تقویت بسیج و حجاب و عفاف و جریان نخست وزیری آقای مهندس موسوی میخواهد به هواداران اصلاح طلب آقای روحانی القا کند که انتخاب شما اشتباه بوده و ایشان از جنس دیگری است».
او درباره فصل پایانی و نتیجه گیری فیلم برای مخاطب توضیح میدهد: «مطلب مهم این است که فیلم با نشان دادن یک صحنه تاریک که به گمانم سیاه رنگ بود، به پایان میرسد وکه در ان به ریاست جمهوری آقای روحانی اشاره میشود. یعنی اینکه هر دو طیف مخاطب مواظب باشند که در چهار سال آینده با چه پدیده ای مواجهه خواهند شد و اقای روحانی در واقعیت سیاسی خود چه شخصی است».
کاظم جلالی در ادامه سخنانش با تاکید بر اینکه نباید از کنار مجموعه سازنده این فیلم و اهداف انها به سادگی گذشت میگوید: «ریشه ساخت این فیلم را باید در سند سازی ها و اتهام زنی هایی دید که در سال های گذشته رواج یافت و این گروه ها طوری رفتار میکنند که به قول خود اقای رئیس جمهور شناسنامه آنها هم مشخص نباشد. من از این جهت که دوست ندارم کسی بی دلیل خودم را متهم کند، کسی و یا گروهی را مشخصا متهم نمی کنم، اما شکل ارائه این فیلم و اینکه یک مجموعه بدون مجوز میتواند به این راحتی کار کند و شخص رئیس جمهور را تخریب کند جای نگرانی دارد. اینهاست که شائبه وصل بودن این گروه به برخی هسته های قدرت را شدیدا تقویت میکند».
جلالی با اشاره به این موضوع که احتمالا انتشار قسمت های دو و سوم این فیلم میتواند تبعات بسیار بدی به همراه داشته باشد میگوید: «بی شک دستگاه های مسئول باید این مساله را بررسی کنند که خارج از بحث محتوای این فیلم چطور یک مجموعه میتواند بدون داشتن مجوز اینگونه فعالیت کند و فضای سیاسی کشور را به این راحتی به هم بریزد. قطعا چنین وضعیتی به نفع نظام سیاسی ما نخواهد بود و باید سریعتر به این وضعیت خاتمه داده شود».