سفیر اسراییل: از توافق قدرت های جهانی با ایران به شدت نگرانیم
تل آویو به شدت نگران توافقی است که اجازه دهد ایران راکتور آب سنگین را حفظ کند، هزاران سانتریفیوژ برای غنی سازی در اختیار داشته باشد، ذخائر اورانیوم غنی شده خود را نگه دارد و به توسعه همزمان برنامه موشک های بالستیک ادامه دهد.سفیر اسراییل در آمریکا از توافق احتمالی بین ایران و گروه 1+5 با حفظ قابلیت های هسته ای ایران ابراز نگرانی کرد.به گزارش عصر ایران به نقل از " تایمز اسراییل" ران درمر سفیر اسراییل در آمریکا در اجتماع یک گروه حامی اسراییل (ADL) در شهر واشنگتن با ادعای اینکه ایران هیچ نیازی به برنامه هسته ای ندارد، مدعی شد هدف ایران از توسعه همزمان قابلیت های غنی سازی و توسعه برنامه موشک های قاره پیما دست یابی به سلاح هسته ای است.این دیپلمات رژیم صهیونیستی با اشاره به اینکه دولت تل آویو به شدت نگران توافق گروه 1+5 با ایران بدون تغییری اساسی در قابلیت ها و توان هسته ای ایران است، افزود تل آویو به شدت نگران توافقی است که اجازه دهد ایران راکتور آب سنگین را حفظ کند، هزاران سانتریفیوژ برای غنی سازی در اختیار داشته باشد، ذخائر اورانیوم غنی شده خود را نگه دارد و به توسعه همزمان برنامه موشک های بالستیک ادامه دهد."ران درمر" در ادامه با تاکید بر اینکه از نظر دولت اسراییل موضوع هسته ای ایران و نه صلح با فلسطینی ها مهم ترین دغدغه امنیتی است، افزود:" تنها تهدید مهمی که اسراییل با آن روبرو است تلاش ایران برای دست یابی به سلاح هسته ای است."وی افزود: سیاست ما روشن است اجازه دهیم ایران تنها به کاربرد صلح آمیز انرژی هسته ای و نه چیزی بیش از آن دسترسی داشته باشد.وی در ادامه مدعی شد :اگر هدف ایران از برنامه هسته ای تولید انرژی است، این کشور با وجود ذخائر سرشاز نفت و گاز هیچ توجیه اقتصادی برای توسعه فناوری هسته ای ندارد.این مقام رزیم صهیونیستی بدون اشاره به زرادخانه حاوی صدها کلاهک هسته ای رژیم اسراییل، مدعی شد: هدف ایران از غنی سازی و راکتور آب سنگین و توسعه مراکز هسته ای زیرزمینی و انباشت ذخائر اورانیوم غنی شده ، چیزی جز ساخت سلاح نیست.وی افزود: نارضایتی اسراییل از توافق اخیر (ژنو) بین ایران و گروه 1+5 امری مخفی نیست و رژیم تل آویو به شدت از این توافق ناراضی و نگران است چون از نظر قدرت های جهانی در توافق ژنو همین که ایران با حفظ قابلیت های هسته ای به دنبال ساخت سلاح نباشد کافی است، اما از نظر اسراییل باید ایران توان دست یابی به سلاح هسته ای را نداشته باشد.این دیپلمات اسراییل در ادامه افزود: تنها توافق مورد تایید اسراییل بین ایران و گروه 1+5 توافقی است که به طور کامل قابلیت و توان دست یابی ایران به سلاح هسته ای را از بین ببرد.گزارش مرکز پژوهشهای کنگره آمریکا از موشکهای بالستیک ایرانبا نزدیک شدن به مذاکرات نهایی ایران و 1+5، آمریکا مانور تبلیغاتی و رسانهای درباره برنامه موشکی ایران را تشدید کرده است.گروه جنگ نرم مشرق- با نزدیک شدن به مذاکرات نهایی ایران و 1+5، آمریکا مانور تبلیغاتی و رسانهای درباره برنامه موشکی ایران را تشدید کرده است.
هدف از این جریانسازی جدید، تداوم تحریمهای مرتبط با برنامه موشکی ایران است تا در صورت کاهش برخی تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران در چارچوب توافق جامع، غربیها بهانه لازم برای تشدید تحریمها علیه ایران را همچنان در اختیار داشته باشند.
در راستای همین سیاست است که اخیرا مرکز پژوهشهای کنگره آمریکا گزارشی درباره همکاریهای ایران، کره شمالی و سوریه در زمینه موشکهای بالستیک منتشر کرده است.
نکته مهم آن است که در این گزارش، از اطلاعات طبقهبندیشده جامعه اطلاعاتی آمریکا طی دو دهه اخیر که اخیرا از حالت طبقهبندی خارج شده، استفاده شده است.
این گزارش دو نتیجه مهم ارائه میکند:
1- هیچ مدرکی درباره همکاری ایران و کره شمالی در زمینه تجارت هستهای وجود ندارد، اما در زمینه فناوری موشکهای بالستیک، همکاری دو کشور طولانیمدت بوده است.
2- سوریه موشکهای بالستیک و فناوری مرتبط آن را از کره شمالی و ایران دریافت کرده است و در زمینه هستهای نیز با کره شمالی همکاری داشته است.
در این گزارش مجددا ادعا شده که برنامه هستهای ایران مشکوک به هدفگذاری ساخت بمب هستهای است، هرچند برنامه ساخت بمب هستهای خود را طبق گزارش جامعه اطلاعاتی آمریکا، از چند سال پیش متوقف کرده است.
طبق این گزارش، ایران بیشترین تعداد موشک بالستیک را در خاورمیانه دارد. همچنین ادعا شده که موشکهای بالستیک ایران قابلیت حمل تسلیحات کشتار جمعی را دارد و افزایش توان فضایی نیز به ایران امکان ساخت موشکهای با برد بیشتر مثل موشکهای بالستیک قارهپیما را داده است.
در این گزارش با ذکر فهرستی از خریدهای موشکهای بالستیک کره شمالی توسط ایران طی دو دهه اخیر، گفته شده که هماکنون توانایی ایران در ساخت و آزمایش موشکهای بالستیک تقریبا از کره شمالی جلو زده است. در این باره به سخنان جیمز کلپر مدیر اطلاعات ملی آمریکا در جلسه 11 فوریه 2014 کمیته سرویسهای نظامی سنای آمریکا اشاره شده که گفته بود: ایران هماکنون در تولید موشکهای بالستیک قارهپیما نیازی به کمک خارجی ندارد.
اخراج غول نفتی چین از صنعت نفت ایران
شرکت ملی نفت ایران با ابلاغ رسمی حکمی به شرکت چینی (CNPCI)، این پیمانکار چینی را رسما از طرح توسعه میدان مشترک آزادگان جنوبی خلع ید کرد.
به گزارش مشرق، پس از اخراج پیمانکار چینی طرح توسعه فاز 11 پارس جنوبی در سال گذشته، شرکت ملی نفت ایران با ابلاغ رسمی حکمی به شرکت چینی (CNPCI)، این پیمانکار چینی را رسما از طرح توسعه میدان مشترک آزادگان جنوبی خلع ید کرد.در همین حال وزارت نفت با انتشار گزارشی، اعلام کرد: حکم خلع ید این شرکت چینی امروز (سه شنبه ٩ اردیبهشت) پس از طی مراحل قانونی از سوی مدیریت امور حقوقی شرکت ملی نفت ایران به طور رسمی ابلاغ شده است.خبرگزاری مهر هفته گذشته با انتشار گزارشی، اعلام کرده بود: پس از اولتیماتوم جدی وزارت نفت به شرکت CNPCI چین به دلیل تاخیر در طرح توسعه بزرگترین میدان مشترک نفتی ایران با عراق، حالا دامنه این اخطارها و اولتیماتوم ها به سایر پیمانکاران چینی شاغل در توسعه میادین مشترک نفتی توسعه یافته است.در شرایط فعلی عراق با برداشت روزانه 210 هزار بشکه نفت از میدان آزادگان جنوبی بیش از چهار برابر ایران از این میدان مشترک طلای سیاه برداشت می کند و با پیشی گرفتن از ایران حالا شتاب در طرح توسعه میادین سندباد (مشترک با یادآوران ایران)، بدری (مشترک با میدان آذر ایران) و سایر میادین مشترک نفتی را در دستور کار قرار داده است.با گذشت 6 سال از امضای قرارداد 2.5 میلیارد دلاری طرح توسعه میدان یادآوران با شرکت ساینوپک چین، شرکت ملی نفت ایران زمستان سال گذشته رسما به عملکرد چینیها در توسعه این میدان مشترک نفتی با عراق انتقاد کرد.عبدالرضا حسین نژاد مدیرعامل شرکت مهندسی و توسعه نفت با اشاره به تاخیرهای ساینوپک چین در توسعه میدان نفتی یادآوران، گفت: هم اکنون روزانه 25 هزار بشکه نفت از میدان مشترک یادآوران تولید می شود، با این وجود در فازهای بعدی به ترتیب تولید روزانه 180 هزار بشکه نفت و 300 هزار بشکه نفت از این میدان تولید خواهد شد.با گذشت چند هفته از این اولتیماتوم نفتی ایران به پیمانکار چینی، ساینوپک با انتشار گزارشی در تشریح آخرین وضعیت طرح توسعه میدان یادآوران با اشاره به پیشرفت ۸۶ درصدی توسعه بخش بالادستی و پائین دستی این پروژه نفتی، تاکید کرده بود: این پیشرفت از انطباق میزان پیشرفت واقعی کار با برنامه اجرای طرح حکایت دارد.ساینوپک با یادآوری اینکه هم اکنون به طور متوسط روزانه حدود 26 هزار بشکه نفت از میدان یادآوران برداشت می شود، تصریح کرد: به زودی سایر فازهای توسعه این میدان نفتی مرزی در مدار بهرهبرداری قرار میگیرد.با گذشت حدود سه ماه از این وعده نفتی چینی ها برای افزایش برداشت نفت از میدان یادآوران، تاکنون نه تنها اهداف افزایش تولید نفت محقق نشده است که حتی ادامه تاخیرها و وقت کشی انتقاد شدید مسئولان شرکت ملی نفت ایران را به همراه داشته است.عبدالرضا حسین نژاد مدیرعامل شرکت مهندسی و توسعه نفت هفته گذشته در بازدید از طرح توسعه میدان نفتی یادآوران برای چندمین بار متوالی با اعلام نارضایتی از کیفیت برخی از فعالیتهای پیمانکار چینی، به این شرکت آسیایی اخطار داد و پیمانکار چینی را ملزم به اصلاح الزامات اجرایی مورد نظر شرکت نفت کرد.به گزارش مهر، توسعه میدان مشترک آزادگان جنوبی و شمالی از سوی شرکت CNPCI چین در دست اجرا است. هم اکنون روزانه 50 هزار بشکه نفت در قالب تولید زودهنگام از میدان آزادگان جنوبی در حال انجام است.توسعه این میدان در دو فاز انجام خواهد شد که در فاز نخست توسعه، تولید روزانه 320 هزار بشکه نفت و 197 میلیون فوت مکعب گاز و در فاز دوم توسعه، افزایش تولید نفت تا سقف 600 هزار بشکه در روز در برنامه است.طرح توسعه میدان آزادگان جنوبی در قالب قرارداد بیع متقابل میان شرکت CNPCI چین و شرکت ملی نفت ایران با مسئولیت اجرایی شرکت چینی بسته شده است. عملیات اجرایی طرح توسعه این میدان از شهریور سال 1391 همزمان با تصویب طرح جامع تجدیدنظر شده توسعه میدان (RMDP) آغاز شد.ب
یانیه کاخ سفید درباره اعدام اخوانیها
کاخسفید در بیانیهای صدور حکم اعدام برای ۶۸۳ نفر از حامیان رئیسجمهور برکنار شده مصر را بسیار تأسفبار خواند.
به گزارش مشرق، روزنامه آمریکایی «واشنگتنتایمز» نوشت: کاخ سفید روز دوشنبه، صدور حکم اعدام برای 683 نفر از حامیان «محمد مرسی» رئیسجمهور برکنار شده مصر را بسیار تأسفبار خواند.
کاخسفید در بیانیهای اعلام کرد: در حالیکه استقلال قضایی بخش حیاتی از دموکراسی است، این حکم با تعهدات مصر طبق قانون حقوق بشر بینالملل سازگار نیست.
در ادامه این بیانیه آمده است: رهبران مصر باید یک گام علیه این اقدام غیرمنطقی و این سابقه خطرناک بردارند و این مسئله را به رسمیت بشناسند که سرکوب مخالف آرام، بر بیثباتی و افراطگرایی که مصر در صدد جلوگیری از آن است، دامن میزند.
دو روز پیش، دادگاه جنائی منیا به ریاست قاضی «سعید یوسف» حکم اعدام 37 نفر از حامیان اخوان و حبس ابد 492 تن دیگر را در پرونده قتل یک پلیس در جریان حمله به مرکز پلیس مطای را صادر کرد.
همین قاضی حکم اعدام 683 نفر دیگر از جمله «محمد بدیع» رهبر اخوان را در ارتباط با این پرونده صادر کرده که جنجال برانگیز شده و منجر به انتقاد از دولت مصر شده است.
دادستان مصر با صدور بیانیهای تأکید کرد که برای اجرای صحیح عدالت همه احکام تأیید شده اعم از احکام اعدام، حبس ابد و تبرئه متهمان را رد کرده است.
سعید یوسف قاضی این پرونده پیش از این 529 نفر از حامیان اخوان را به اعدام محکوم کرده بود و حکم را به مفتی مصر ارجاع داده بود که حکم اعدام 37 نفر از آنان روز گذشته تأیید شده بود.منبع: فارس
"عنصر نامطلوب"، مأمور احیای روابط ایران - انگلیس؛«سایمون گس»
کیست و هدف او از سفر به تهران چیست؟
حال که قطار احیای روابط ایران و انگلیس از سوی این کشور به راه افتاده است، با بازخوانی اقدامات ضدایرانی «گس»؛ این سئوال مطرح می شود که: آیا انگلیس در دوره جدید روابط، قرار است تغییر رویه دهد یا خیر؟آیا واگذاری این مأموریت به «سایمون گس» پیامی برای ایران بوده که رفتار مداخله جویانه در امور ایران، تغییر نخواهد کرد؟گروه سیاسی مشرق- «سایمون گس» - سفیر سابق پادشاهی بریتانیا در ایران- به تهران آمد[1]. وی که هم اکنون، «مدیرکل سیاسی وزارت خارجه انگلیس» و سرپرست تیم مذاکره کننده انگلیس در مذاکرات هسته ای ایران و 5+1 است، برای رایزانی درباره مذاکرات هسته ای و بحث درباره احیای روابط ایران و انگلیس و ارتقای آن؛ عازم تهران شده بود. با این وجود، هنوز خاطره تلخ حضور وی در تهران بعنوان سفیر ملکه و اهانت های بی سابقه وی به مردم و حکومت ایران؛ از یادها نرفته است تا جاییکه بسیاری او را "عنصر نامطلوب ایران" می نامند. علیرغم این سابقه بد، وی امروز بخشی از مأموریت احیای روابط بین دو کشور را به عهده گرفته[2]؛ روابطی که دقیقاً یکی از عوامل چالشی شدن و تیره شدن اش خود «گس» بود.
حال که قطار احیای روابط ایران و انگلیس از سوی این کشور به راه افتاده است، با بازخوانی اقدامات ضدایرانی «گس»؛ این سئوال مطرح می شود که: آیا انگلیس در دوره جدید روابط، قرار است تغییر رویه دهد یا خیر؟ آیا واگذاری بخشی از مأموریت احیای روابط توسط دولت انگلیس به «سایمون گس» پیامی برای ایران بوده، این پیام که رفتار مداخله جویانه در امور داخلی ایران، تغییر نخواهد کرد؟
سوابق سیاسی «سایمون گس»
«سایمون گس» از سال 1977 میلادی به استخدام «وزارت امور خارجه بریتانیا» - FCO: ادراه امور خارجه و مشترک المنافع- درآمد و ابتدائاً در اداره سازمان ملل به فعالیت پرداخت. اولین مأموریت های خارجی وی مربوط به «دبیر دومی در دفتر لاگوس» و بدنبال آن، «دبیر اولی در دفتر آتن» می شود. وی از ژانویه 2013، بعنوان «مدیرکل سیاسی وزارت خارجه» و «نماینده ویژه نخست وزیر در امور افغانستان و پاکستان» فعالیت کرده است. «مدیرکل سیاسی وزارت خارجه انگلیس» دارای اهداف ویژه ای در حوزه سیاست خارجی پادشاهی است و مسئولیت ها و مناطق ویژه تحت نظر وی عبارتند از: امور چندجانبه، شرق اروپا و آسیای مرکزی، خاورمیانه و شمال آفریقا، آفریقا و جنوب آسیا و افغانستان.
وی در پست های دیگری نیز در وزارت خارجه انگلیس به فعالیت پرداخته است: «اداره سیاست های امنیتی»، «دستیار خصوصی وزیر خارجه»، «دبیر اول در رم»، «معاون رئیس اداره اتحادیه اروپا» و سپس ریاست آن اداره، «معاون کمیساریای عالی در پرتوریا»، «مدیر امور مالی»، «سفیر علیاحضرت[3] (سفیر بریتانیا) در آتن» و « سفیر علیاحضرت در تهران»[4].
وی همچنین از فوریه 2011 میلادی، بعنوان «نماینده ارشد غیرنظامی ناتو در افغانستان» منصوب شد[5] که یکی از وظایف آن؛ کمک به سازماندهی دوره انتقال نظامیان «آیساف» از افغانستان بوده است.
سایمون گس دارای سوابق امنیتی در دولت انگلیس است
«سایمون»، بازمانده معاهده ننگین "گس - گلشائیان"
«خسرو معتضد»، تاریخ نگار ایرانی در گفتگو با یک خبرگزاری داخلی، از ارتباط فامیلی «سایمون» با «نویل گس» پرده برداشته بود. وی اعلان نمود: «در وزارت خارجه انگلستان، افراد معمولاً بصورت خانوادگی حضور پیدا می کنند. «سایمون گس»، برادر زاده یا نوه «نویل گس»، عنصر بدنام انگلیسی در ایران است که خاطره خوشی نزد مردم ایران ندارد»[6].
«معتضد» با اشاره به قرارداد نفتی 1312 ه. ش و قرارداد الحاقی 1328 ه.ش (1949 م.) که امتیازات بیشتری را به طرف انگلیسی؛ در مورد برداشت نفت ایران و فروش آن می داد، گفت: ««نویل گس»، با ارائه قرادادی که بعداً در تاریخ بنام "قرارداد گس – گلشائیان" (گلشائیان: وزیر دارایی ایران) معروف شد، تلاش داشت تا این قراردادها را تا سال 2010 م. تمدید کند که با مخالفت مردم، «مجلس شورای ملی» دوره پانزدهم و شانزدهم مواجه و منتفی شد. وقتی او به ایران آمد، نشریات فرانسوی از او بعنوان یک حیله گر یاد کردند که برای فریب ایرانیان؛ آمده است. «نویل گس» در زمان «مصدق» نیز در «هیئت جکسون» به ایران آمد و باز هدف حیله گری و اتلاف وقت داشت و چون دولت انگلستان؛ از این طریق به جایی نرسید به "طرح اجکس" و سرنگونی دولت مصدق اقدام کرد»[7].
سفارت انگلیس، مرکز فرماندهی آشوب
سابقه سفارت وی در ایران، سال های جنجالی و پرتنشی برای «سایمون» بودند البته خود وی؛ بی علاقه به حاشیه آفرینی سیاسی نبود. ورود «گس» به تهران که همراه روزهای پرالتهاب تبلیغات انتخاباتی «ریاست جمهوری دهم» و سپس مقارن با آشوب آفرینی های فتنه گران بود؛ به اقدامات ضدایرانی سفارت انگلیس در تهران ضمیمه شد و مقدمات خشم مردم و مسئولین ایران از سفیر جدید را فراهم کرد.
متعاقب اوج گیری (فتنه 88) در ایران و طرح ادعای تقلب توسط برخی از عناصر افراطی اپوزیسیون داخلی، علاوه بر اینکه وزارت خارجه انگلیس رسماً؛ شدیداللحن ترین مواضع سیاسی را علیه تهران و دولت جدید ابراز کرد، سفارت این کشور در تهران که تنها کانون تشنجات بود؛ به شکل میدانی به سازماندهی آشوب ها مبادرت ورزید.
«نماینده دادستان عمومی و انقلاب وقت تهران» طی کیفرخواست صادره علیه «رسام» (کارمند محلی سفارت انگلیس) در «دادگاه متهمین اغتشاشات انتخاباتی 88» مورخه 17 مردادماه که براساس گزارش های مستند، تهیه شده بود؛ تصویر روشنی از نقش آفرینی های میدانی سفارت انگلیس برای آشوب آفرینی در خیابان ها را ارائه داده است. در این کیفرخواست رسمی آمده است:
«متهم، «میرمحمدحسین رسام»، 43 ساله، تحلیلگر ارشد «بخش سیاسی سفارت انگلستان در تهران»، متهم به جاسوسی برای بیگانگان است. بدین شرح که متهم مزبور به اتفاق «آرش مؤمنیان»، وظیفه ملاقات با فعالین قومی و نمایندگان احزاب و تشکل های سیاسی، اقلیت های مذهبی، تشکل های غیردولتی، ارتباط گیری با برخی افراد در رده های مدیریتی و مهم کشور، حوزه های علمیه و دانشگاه ها را بر عهده داشته و با جمع آوری اخبار و گزارش از نشست های خود؛ اقدام به ارسال آن به لندن می کرده است. در ادامه متهم، با حضور درسطح خیابان های تهران (در تاریخ های 24، 25 و 28 خردادماه 1388)، اخبار مربوط به وقایع اغتشاشات را جمع آوری و به طریق فوق؛ ارسال می کرده است. وی به همراه «توماس برن»، «دبیر دوم سیاسی سفارت انگلیس» و «خانم شئون مورفی»، «دپیلمات سفارت استرالیا» در دفاتر تبلیغاتی آقای «موسوی» تردد کرده (است). به علاوه، در شهر مقدس قم به اتفاق «آلکس پینفیلید»، «دبیر اول سیاسی سفارت انگلیس» با «علی ماهر» - از اعضای ستاد مرکزی «میرحسین موسوی»- ارتباط برقرار کرده و اخبار مربوط به تجمع ها و ناآرامی ها و تصمیم های آقای «موسوی» در قبال تحولات را جمع آوری و به خارج از کشور؛ منتقل کرده اند. با عنایت به گزارش و تحقیقات «معاونت ضد جاسوسی وزارت اطلاعات» و اقاریر متهم، حسب تحقیقات قضایی انجام شده؛ مجرمیت متهم محرز و مسلم است. لذا مستنداً به مواد 501، 505 و 618 «قانون مجازات اسلامی» و با رعایت مواد 46 و 47 همان قانون، محاکمه و مجازات متهم؛ مورد تقاضا است»[8].
روزنامه رسالت: 18مرداد 88: تحلیلگر ارشد سفارت انگلیس در دادگاه:
دیپلمات های انگلیس تماس های مستمری با ستاد موسوی داشتند
خود «رسام» بعنوان متهم، حین دفاعیات اش گفته بود: «5 سال پیش در این سفارت، استخدام شدم و مدرکم فوق لیسانس است. وظیفه من، جمعآوری اخبار مورد نیاز انگلیس از طریق مرتبطین با سفارت و عناصر حزبی و گروهی خاص در شهرستان ها و تبادل نظر بود و بعد از آنکه؛ نظرهای مرتبطین را دریافت می کردم، گزارش های لازم را به لندن می فرستادم. سفارت در طول دوره های اخیر، بدلیل سیاست های خصمانه علیه نظام و محدودیت های شدیدی که دیپلمات ها داشتند و ترس از اینکه، عملیات جمع آوری اطلاعات آنها افشاء شود؛ اقدام به استفاده از "کارکنان محلی" و برای این کار، "شبکه مرتبطین" را ایجاد و "اداره عملیات" را از داخل کشور، آغاز کرد ... در طول 5 سال فعالیت در سفارت تا سال گذشته، 130 مرتبط داشتم که امسال با افزایش 50 نفری، تعداد مرتبطین بنده 180 نفر شد ... بیشتر ارتباط ما با اصلاح طلبان روشنفکر، از جمله «عطریانفر»، «شمس الواعظین» و «سعید لیلاز» بود. سفارت، تعیین کرد که شبکه های ارتباطی خود را گسترش دهد و برای این کار، در کنسولگری سفارت، بخشی را بنام VIP ایجاد کرد.
در این بخش، دیپلمات های سیاسی به همراه دیپلمات های بخش ویزا حضور داشتند و افرادی که تقاضای ویزا می کردند؛ آنها را به VIPدعوت می کردند و از این طریق؛ یک ارتباط اولیه برقرار می شد و ... ملاقات ها بعد از آن، در بیرون سفارت صورت می گرفت ... از حدود چهار ماه قبل انتخابات ریاست جمهوری در سفارت، جلسه ای با حضور دیپلمات ها و کارمندان محلی بخش سیاسی سفارت خانه؛ برگزار شد. در این جلسه، با توجه به دستورالعمل دریافتی از لندن، تحولات بعد از انتخابات، در دستورکار کارمندان محلی بخش سیاسی قرار گرفت. در این چارچوب، با دفاتر برخی فعالان سیاسی بویژه اصلاح طلبان، ارتباط برقرار و اطلاعات لازم درباره انتخابات؛ جمع آوری شد. در سفارت در این زمینه، جلسات روزانه داشتیم که اخبار و اطلاعات جمع آوری شده؛ بعد از دسته بندی شدن به لندن ارسال می شد ... این اطلاعات و اخبار، درباره میزان مشارکت مردم هر استان و نوع گرایش آنها به نامزدهای مختلف بود که در سفرهای استانی دیپلمات ها و کارمندهای محلی؛ جمع آوری می شد.
دستورالعمل لندن، حوزه های مختلفی را پوشش می داد. از دیگر فعالیت های دیپلمات های انگلیسی، تلاش برای یافتن مرتبطانی در ستاد نامزدها بود که در این زمینه، آقای «الکس پینفیلد» (دبیر اول سیاسی سفارت) با برخی اعضای ستاد انتخاباتی نامزدها؛ ملاقات هایی داشت و «دبیر دوم سفارت» هم، تحت پوشش توریست به ستاد انتخاباتی چند تن از نامزدها رفت. از دیگر برنامه ها، ملاقات «دبیراول سفارت» با برخی اعضای «حزب اعتماد ملی» و دفاتر تبلیغاتی یکی از نامزدها بود که در این چارچوب؛ با برخی مسئولان این ستاد درباره اغتشاش ها، تماس هایی داشتیم ... طبق دستور، سفارت از کارمندان محلی خواسته بود تا در تجمعات و اغتشاشات، به همراه آقای «تامبرن» از بخش سیاسی و آقای «کلبرونی» از بخش ویزا، دو دیپلمات اخراج شده از ایران؛ حضور داشته باشد.«تامبرن» (دبیر دوم سیاسی سفارت)، در درگیری 24 خردادماه 88 در «خیابان سنایی» و «مطهری» حاضر شد و «دبیر اول سفارت» نیز در این درگیری، حضور داشت.
«کاردار سفارت»، در راهپیمایی «خیابان انقلاب» تا «دانشگاه صنعتی شریف» حضور داشت. «ساموئل اورگان» - دبیر سوم سفارت- نیز در 25 خردادماه، حد فاصل خیابان های «مطهری» و «شریعتی» در بین تجمعان حضور داشت. «تامبرن» در 28 خردادماه، در راهپیمایی «خیابان انقلاب» حضور داشت و آقای «پل برونی» (معاون بخش ویزای سفارت) نیز از تجمع «خیابان فردوسی» مقابل «خیابان منوچهری»؛ عکس گرفت. در 27 خرداد، «دبیر اول سیاسی سفارت» از کارمندان محلی درخواست کرد، تا فردای تجمع «میدان بهارستان»، از آثار تخریب شده توسط اغتشاشگران عکس تهیه کنم. سفیر انگلیس به همراه «کاردار سفارت» در 28 خرداد، برای مشاهده راهپیمایی طرفداران «موسوی»، اقدام کرده بودند ... سفیر انگلیس، هر روز ساعت 9 صبح، با اعضای «بخش سیاسی سفارت» و دیپلمات ها و کارمندان محلی، جلسه داشت و آخرین اخبار را دریافت و به لندن؛ گزارش می کرد ... گزارش های سفارت انگلیس، به آمریکا هم ارسال می شد و از آنجا که دولت آمریکا، فاقد هرگونه امکاناتی برای دسترسی به اخبار داخل ایران است؛ این گزارش ها بعنوان یک منبع غنی، مورد استفاده می گرفت ... من به علت فعالیت هایم، به همراه هشت کارمند محلی دیگر، بازداشت شدم و دو دیپلمات سفارت؛ بنام «تام برلی» و «پل برونی»، از کشور اخراج شدند»[9].
«رئیس جمهور اسلامی ایران» و تحقیر «گس»
قاعدتاً، رفتارهای تحریک آمیز و خارج از عرف دیپلماتیک مجموعه تحت مدیریت «گس»، از نظر دولت ایران و نهادهای نظارتی حکومتی، پنهان نمانده بود و این مسئله؛ باعث افزایش خصومت ها بین دو دولت گردید. از آنجا که پیام های دولت انگلیس حاکی از عدم به رسمیت شناختن دولت جدید ایران بود، این موضوع، واکنش های بعدی «دولت دهم» را در پی داشت.
«سایمون» که از فروردین ماه 1388 ه.ش و بعنوان سفیر جدید انگلیس در تهران، جایگزین «جفری آدامز» شده بود، سرانجام توانست پس از 5 ماه؛ در 22 شهریورماه برای اولین بار به حضور «رئیس جمهوری اسلامی ایران» برسد و همراه سفرای جدید چهار کشور دیگر، استوارنامه خود را تقدیم «محمود احمدی نژاد» کند[10].گفته می شد که یکی از دلایل عدم پذیرش «گس» توسط رئیس جمهوری و تعلل در این رابطه، مربوط به اقدامات تنش زای میدانی سفارت انگلیس بوده است.
رئیس جمهور بدلیل اقدامات مداخله جویانه سفیر انگلیس در ایران، علیرغم پروتکل های دیپلماتیک به طرف گس قدم برنداشت
این واکنش بجا، برای اولین بار گزارش شده بود
بالاخره، «سایمون گس» توانست به حضور رئیس جمهور برود و استوارنامه خود را تسلیم وی کند اما این مراسم با حواشی تاریخی روبرو شد که تا آن زمان؛ بی نظیر بود. بر این اساس در جریان تقدیم استوارنامه، علیرغم عرف دیپلماتیک که هنگام تقدیم استوارنامه توسط سفراء خارجی، همزمان با حرکت سفیر به سمت رئیس جمهور، رئیس جمهور نیز به سمت سفراء قدم بر می دارد؛ «احمدی نژاد» سر جای خود ایستاد و استوارنامه «گس» را تحویل گرفت[11].
همچنین، «احمدی نژاد» حین گفتگوی کوتاه خود با «گس»، در واکنش به بخشی از اظهارات «گس» که گفته بود: "دولت بریتانیا قصد دخالت در امور ایران را ندارد"، تأکید کرد: «ملت ایران، اساساً اجازه دخالت به بیگانه را نمی دهد البته در مسیر توسعه روابط، نگاه ما به آینده است و امیدواریم؛ دولت انگلیس از گذشته خود تجربه خوبی گرفته باشد و در مسیر اصلاح رفتارهای گذشته، گام بردارد. از این رو، مهمترین مأموریت شما بعنوان یک سفیر، این است که این خاطرات منفی را به خاطره مثبت؛ تبدیل کنید»[12].
در مقابل، سفیر انگلیس که احیاناً انتظار چنین برخوردی را نداشت، مجبور شد که مواضعی برای نرم تر کردن رئیس دولت را در پیش گیرد. بنابراین، «گس» در جواب «احمدی نژاد» گفت: «انگلیس به آنچه در گذشته بین دو کشور اتفاق افتاده است، به هیچ عنوان؛ افتخار نمی کند ... با این اظهارات نیز کاملاً موافقم که در توسعه روابط؛ باید به آینده نگاه کنیم»[13].
تکذیبیه تنش آفرین!
«سایمون گس» در 28 آبانماه 88، سعی نمود در خلال یک مصاحبه اختصاصی با «Persian BBC»، اقدامات مداخله آمیز دولت انگلیس و سفارت این کشور در اغتشاشات تهران (فتنه) را توجیه کند و مثلاً باعث جلوگیری از چالش های بیشتر شود. وی که در «برنامه صفحه دو» شبکه سلطنتی سخن می گفت، تأکید کرد: «بعد از انتخابات، بعضی افراد اتهاماتی مطرح کردند مبنی بر اینکهّ بریتانیا به نحوی مقصر ناآرامی و اغتشاشی است که در خیابان های شهرهای ایران دیدیم. این اتهام ها هرگز حقیقت ندارد. ایران باید به تعهدات خود مبنی بر رعایت معیارهای بین المللی حقوق بشر عمل کند و به همین دلیل؛ عجیب نیست که بریتانیا در کنار سایر دولت های اروپایی، به سرکوب تظاهرات در ایران اعتراض کرد. بریتانیا در اینکه چه کسی بر ایران حکومت می کند، دخالت نمی کند، آنچه بعد از انتخابات گفتیم؛ این بود که ملت ایران تردیدهایی درباره نتیجه رأی گیری مطرح کردند و بر اساس داوری ما در مقام ناظری بیرونی درباره این پرسش ها؛ باید تحقیق و به آنها پاسخ داده شود».
سایمون گس همزمان با ابراز تمایل برای افزایش روابط با ایران، ادعاهای
توهینی ثابت نشده ای علیه ملت و حکومت ایران مطرح نمود!
«گس» در پاسخ به این پرسش مجری که گفت: "اگر بریتانیا منتظر بررسی تردیدها در مورد انتخابات بود، چرا به رغم انتقادهایی که در برخی روزنامه های بریتانیایی مطرح شد، در «مراسم تحلیف احمدی نژاد» حضور پیدا کردید؟"، می گوید: «ما باید با دولت ها همانگونه که هستند، تعامل داشته باشیم، «محمود احمدی نژاد»؛ رییس جمهوری ایران است ... احمقانه است که تظاهر کنیم، دولت ایران، به نحوی؛ دولت ایران نیست».
وی همچنین، با طرح این ادعا که بازداشت کارکنان محلی سفارت، "مسلما اقدامی سیاسی بود، نه اقدامی قضایی" گفت: «آنان ایرانیان وطن پرستی هستند که همانند خیلی های دیگر در جهان؛ برای یک سفارتخانه کار می کنند»[14]. این تکذیبیه وی قانع کننده نبود و همانطور که مشخص است، بیش از آنکه تنش زدا باشد؛ تنش زا بود. بنابر این، «سایمون گس» در دیماه 1388 ه.ش، برای اولین بار به وزارت خارجه ایران احضار شد و مراتب اعتراض «جمهوری اسلامی ایران» در خصوص دخالت های انگلیس در امور داخلی ایران؛ به وی ابلاغ شد[15].
«سایمون گس» و بایکوت راهپیمایی 22 بهمن 88 ایران
11 فوریه 2010 م. - 22 بهمن ماه 1388 ه.ش- «روزنامه تایمز» انگلیس، گزارشی درباره "بایکوت جشن سالگرد انقلاب اسلامی: 22 بهمن" توسط سفیر این کشور در تهران را مخابره نمود. «تایمز» این خبر را با تیتر: "سفیر بریتانیا سایمون گس، جشن انقلاب ایران را تحریم کرد"، منتشر کرده بود: «سفیر بریتانیا در تهران و چهار همتای اروپایی دیگرش، به تحریم "جشن 31 امین سالگرد انقلاب اسلامی" مبادرت ورزیدند که مخالفین به نوبه خود امیدوارند به یک تظاهرات گسترده دیگر علیه رژیم تبدیل شود. وزارت خارجه انگلیس اعلام کرد که «سایمون گس» در رویدادهای رسمی در «میدان آزادی»، بدلیل "طیف وسیعی از مشکلات" بین بریتانیا و ایران؛ حضور نیافت.
سایمون گس، جشن 22 بهمن را بایکوت کرد
مقامات ایران نیز متقابلاً، تمامی دیدارهای وی را بایکوت کردند
در مقابل، رژیم پذیرفتن معاون سفیر را رده کرده است و تهدید کرده که از ملاقات های آینده سفیر با مقامات و وزراء؛ جلوگیری کند ... از آن زمان (مراسم تحلیف احمدی نژاد)، روابط بدتر شده است و ایران مکرراً، بریتانیا را به دامن زدن به ناآرامی ها متهم کرده است و وزیر خارجه ایران؛ به تازگی اعلام کرده است که بریتانیا سزاوار "سیلی محکمی به دهان" است»[16].
چنانچه در ادامه این گزارش مشخص خواهد شد، تهدیدی که «تایمز» آن را مبنی بر بایکوت دیدارهای سفیر انگلیس در تهران، مطرح کرد؛ بزرودی توسط ایران و بعنوان مقابل به مثلی در برابر بایکوت جشن انقلاب، به اجراء در آمد.
ادعاهای «گس» درباره دولت نامشروع و تدابیر امنیتی شدید در ایران
در 18 تیرماه 1388 ه.ش – 9 جولای 2010 میلادی- «شورای محافظه کاران خاورمیانه» (Conservative Middle East Council)، اقدام به برگزاری یک نشست توجیهی و محرمانه با «سایمون گس» کرد.
این شورا (باختصار: CMEC) یک سازمان انگلیسی است که بوجود آمده تا اطمینان حاصل شود، نمایندگان محافظه کار مجلس عوام انگلیس و همتایان آنها در مجلس عیان نسبت به ماهیت خاورمیانه - آسیای غربی و شمال آفریقا- توجیه هستند[17]. شورا با دعوت از کارشناسان برجسته و نمایندگان محافظه کار، اقدام به بحث درباره سیاست های خارجی بریتانیا در خاورمیانه می کند و بدنبال آن است که درباره درک عمیق و منحصر بفرد از پیچیدگی های این منطقه؛ اطمینان حاصل شود[18].
تصویری از بیانیه مأموریت شورای محافظه کاران خاورمیانه
سایمون گس در نشست محرمانه شورای محافظه کاران خاورمیانه شرکت کرد
این شورا، وظیفه دارد که نسبت به درک عمیق نمایندگان محافظه کار از شرایط خاورمیانه اطمینان یابد
«پایگاه اطلاع رسانی شورای محافظه کاران خاورمیانه»، ضمن حفظ محرمانگی جلسه اقدام به انتشار محورهای سخنرانی «گس» نمود. این شورا در این مورد نوشت: «در هشتم جولای CMEC، «سایمون گس» - سفیر علیاحضرت در ایران- را برای توجیه اعضای شورا درباره وضعیت جاری دقیق در ایران؛ دعوت نمود. این رویداد، یک بینش کاربردی نسبت به جامعه ایران در 6 ماهه گذشته را ارئه و پشتیبانی کرد. نگرانی ویژه نمایندگان نسبت به حکم سنگسار «سکینه محمدی آشتیانی» (که هنوز سنگسار نشده)، دخالت های ایران در افغانستان و مبارزات انتخاباتی مجلس ایران بود.
سایمون گس در نشست محرمانه در شورای محافظه کاران خاورمیانه،
ادعاهایی درباره تدابیر شدید امنیتی و دولت نامشروع در ایران، مطرح کرد
«سفیر گس» همچنین، درباره شدت عمل امنیتی در حال اعمال در ایران و اقتصاد رو به وخامت گذاشته این کشور، صحبت کرد. بخشی از رویداد به توضیح درباره موارد گزارش شده از حملات در بازار تهران، واکنش شدید طبقه بازرگانان به مشمولیت در مالیات ]بر ارزش افزوده[ و بررسی دقیق در مورد آنچه آنها آن را دولت نامشروع می نامیدند؛ گذشت»[19].
مصاحبه دردسرساز
وی در یکی از اقدامات حاشیه ساز دیگرش که بحث های زیادی برانگیخت، طی تیرماه 1389 ه.ش و در گفتگو با «BBC» اظهاراتی را مطرح کرد که از سوی رسانه های ایران، گستاخی جدید سفیر انگلیس معرفی شد[20].
وی گفته بود: «مهمترین مسئله این است که هزینه سرپیچی ایران از خواسته های جامعه بین المللی را باید بالا برد. آن وقت امیدواریم، رهبران ایران به این نتیجه برسند که در ازای رسیدن به توافقی با جامعه جهانی، چه امتیازات و منافعی در انتظارشان است ... تحریم ها در وضعیت کنونی اقتصاد ایران، نقش بسزایی دارد اما همه گرفتاری های اقتصادی این کشور؛ ناشی از تحریم های «شورای امنیت سازمان ملل» نیست ... اگر بپذیریم که تحریم ها برای ایران مشکلاتی را ایجاد کرده و اگر برنامه هسته ای ایران، صرفأ اهدافی صلح آمیز و غیر نظامی دارد، پس چه نیازی است که این کشور این همه هزینه را تحمل کند و اورانیوم غنی کند؛ وقتیکه هیچ راکتور هسته ای غیرنظامی ندارد که بتواند در آن از سوخت هسته ای استفاده کند ]؟![ ... آینده ایران در گرو توانمندی اقتصادی، ارتباط با دنیای خارج و حل و فصل برنامه بحث انگیر هسته ای اش است»[21].
این اظهارات که به معنای زیرسئوال بردن حق هسته ای ایران بود، موجی از انتقادات را برانگیخت. سوم مردادماه 1389 ه.ش، «اداره کل اطلاعات و مطبوعات وزارت امور خارجه» اعلان کرد که در پی اظهارات اخیر «گس» در مصاحبه با «BBC»، «پاتریک دیویس» - کاردار انگلیس در تهران- در غیاب سفیر این کشور؛ توسط «رئیس اداره اول غرب اروپای وزارت خارجه ایران»، احضار[22] و مراتب اعتراض ایران در خصوص اظهارات سفیر انگلیس به وی ابلاغ شده است[23]. همچنین «علاءالدین بروجردی» (رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس)، اظهارات «سایمون گس» درباره ایران را مصداق"عنصر نامطلوب شدن در عرصه بین المللی" عنوان نمود[24].
سایمون گس در مصاحبه خود، صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران را زیر سئوال برد
مصاحبه ای که دردسرهای زیادی برای سفیر ایجاد کرد
این اظهارات چالش برانگیز در حالی بود که سفیر انگلیس برای مدت ها، با چالش بزرگ «طرح قطع روابط ایران- انگلیس» در «کمیسیون امنیت ملی مجلس»، دست و پنجه نرم می کرد و علی الصول؛ نباید به اقدامات حساسیت برانگیز مبادرت می ورزید. چند ماه قبل تر، پس از آنکه نمایندگان مجلس در اعتراض به مداخلات دولت انگلیس، طرح قطع کامل روابط را ارائه کرده بودند؛ «سایمون گس»، رایزنی های خود را با نمایندگان و اعضای «کمیسیون امنیت ملی» را برای توقف طرح، آغاز کرده بود. از آن جمله، می توان به ارسال نامه برای «بروجردی» و درخواست عدم کاهش روابط[25] و همچنین، تلاش برای دیدار با نمایندگان اشاره نمود که نهایتاً؛ به تبدیل طرح قطع روابط به "کاهش سطح روابط فرهنگی و آموزشی با بریتانیا" منجر گردید.
اقدامات متناقض «گس»، باعث شده بود که احساسات ضد انگلیسی در بین مردم و مسئولین ایران افزایش یابد و به نوعی؛ مانع فروکش کردن تنش ها شود، در واقع، «گس» به خودی خود یک عامل تنش زا به حساب می آمد. حتی «روزنامه شرق» - وابسته به کارگزاران سازندگی- که یک سایت نزدیک به اصلاحات و اپوزیسیون داخلی به شمار می آمد، درباره اقدامات تنش آفرین «گس» نوشت: «سفراء روابط خود را با مقامات میزبان به هم نمی زنند تا تاثیر مثبتی در روابط دو کشور بگذارند اما «سایمون گس»؛ به نظر می رسد که علاقه ای به پایبندی به عرف دیپلماتیک ندارد و در مصاحبه های خود با رسانه هایی چون «خبرگزاری دولتی ایرنا» و ... نشان داده برخلاف انگلیسی ها؛ محافظه کار نیست و علاقه ای به سنت ها و عرف بین الملل ندارد»[26].
با این وجود، مصاحبه حاشیه ساز «سایمون»، دردسرهای دیگری نیز برای وی بوجود آورد. در این راستا طی دو مرتبه در کمتر از یک هفته، درخواست های ملاقات سفیر بریتانیا با حجت الاسلام «احمد خاتمی» (عضو شورای خبرگان رهبری و امام جمعه موقت تهران) و «فراکسیون زنان مجلس»؛ رد شد و بدین ترتیب، «گس» با یک بایکوت مواجه گردید[27].
بعد از آن نیز، «دفتر رئیس جامعه مدرسین حوزه عملیه قم» - آیت الله محمد یزدی- گزارش داد که درخواست دیدار «سایمون گس»؛ توسط دفتر وی رد شده است. رد درخواست ملاقات سفیر انگلیس با اعضای «حزب مؤتلفه اسلامی» نیز در اول شهریورماه، خبر شد. «حمیدرضا ترقی» (معاون امور بین الملل این حزب) طی نامه ای به وزارت خارجه ایران نوشت: «با توجه به مواضع خصمانه کشور انگلیس علیه ملت ایران در حوادث پس از انتخابات و بویژه مواضع اخیر سفیر انگلیس علیه «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی»[28] و ارتباط آن سفارتخانه با عناصر فتنه گر؛ از پاسخ به این درخواست معذوریم»[29]. همچنین، «زریبافان» درخواست رسمی «گس» برای ملاقات را رد نمود[30].
اسناد "ویکی لیکس" از رصد اقدامات تخریبی «گس»
«سایت ویکی لیکس» که بخاطر انتشار برخی اسناد محرمانه در دنیا، معروف شده است، در 23 جولای 2010 م. - 1مردادماه 1389 ه.ش- به انتشار ایمیل محرمانه «واحد مانیتورینگ بین المللBBC» به «مرکز برآورد اطلاعاتی- راهبردی استراتفور»، درباره سرمقاله «روزنامه قدس» - چاپ مشهد- از حساسیت اقدامات تخریبی «سایمون گس» در ایران؛ اقدام نمود. «واحد مانیتورینگBBC» ترجمه مقاله این روزنامه را به «واحد ترجمه استراتفور» فرستاده بود و آن را بعنوان یک"هشدار"؛ معرفی می کرد.
سند ویکی لیکس از مرکز اطلاعاتی استراتفور: هشدار نسبت به تنش آفرینی های گس
«ویکی لیکس» در مقدمه این سند افشایی نوشته بود: ««ویکی لیکس» در تاریخ 27 فوریه 2012 م.، شروع به انتشار "اسناد اطلاعات جهانی" کرد، بیش از پنج میلیون ایمیل از کمپانی "اطلاعات جهانی" موسوم به "استراتفور" که در تگزاس مستقر است. این ایمیل ها از تاریخ ژوئیه 2004 م. تا اواخر دسامبر 2011 م. هستند و سازوکار داخلی کمپانی را نشان می دهند که بعنوان یک ناشر اطلاعاتی؛ مطرح میشود اما خدمات محرمانه اطلاعاتی به کمپانی های بزرگ مثل "دوو کمیکال"، شهر "بوپال" هند، کمپانی نظامی "لاکهید مارتین" (تولید کننده موتور جت و تجهیزات ارتباطاتی)، "نورثروپ گرومان" و "ریتون" (تولید کننده تجهیزات نظامی) و همچنین آژانس های دولتی؛ مثل «دپارتمان امنیت داخلی آمریکا»، «نیروهای تکاور دریایی آمریکا» و «آژانس اطلاعات دفاعی» این کشور ارائه می دهد. ایمیل ها همچنین شبکه مخبرها، ساختار پرداختی، تکنیک های پول شویی در پرداخت ها و روش های روانی «استراتفور» را افشاء می کنند:
شناسه ایمیل: 835527
هشدار مانیتورینگ BBC- ایران
تاریخ: 23/07/2010، ساعت 06:41:06
فرستنده: marketing@mon.bbc.co.uk
گیرنده: translations@stratfor.com
انتقاد روزنامه ایرانی از "دخالت" های انگلیس؛ سخنان سفیر انگلیس در «شبکه BBC Persian»
تیتر این مقاله سردبیری "دخالت لندن؛ عامل جنگ نرم"[31] بود که 22 ژوئیه در روزنامه ایرانی «قدس»، به چاپ رسید»[32].
«ویکی لیکس»، سپس کل محتوای ایمیل که شامل ترجمه انگلیسی متن سرمقاله بود را چاپ نمود که نشان دهنده؛ افزایش حساسیت های ایران نسبت به اقدامات «گس» بود.
دیدار با فتنهگران در حصر
اواخر مردادماه همان سال، پایگاه اطلاع رسانی یک روزنامه داخلی از دیدار یکی از فتنه گران در حصر با «سایمون گس» خبر داده و نوشت: «یکی از سران فتنه که اخیراً در تقسیم کار با دیگر سران فتنه، قصد نزدیکی به نظام را دارد؛ در هفته گذشته ملاقات با آقای «سایمون گس»، سفیر پرتحرک انگلیس در ایران داشته است. این دومین ملاقات اضطراری این فرد با سفیر انگلیس در طول یک ماه گذشته می باشد و این جدای از تماس های رابطین و نمایندگان آنها می باشد. گفته می شود این ملاقات، بی ارتباط با تحریم های اخیر و نقش آفرینی سران فتنه در بی ثبات نمودن جامعه (نیست)»[33].
دو روز بعد، سایت های حامی فتنه، به حمایت از این دیدار پرداخته و با اشاره به نام «محمد خاتمی»؛ این دیدار را توجیه نمودند. برای نمونه، «سایت مسیر سبز» ضمن حمایت از دیدار «خاتمی» و «گس»، از «موسوی» و «کروبی» هم خواست که دیپلماسی خارجی جنبش سبز را فعال نمایند و نوشت: «ما از دیدار با مقامات هر کشوری که بتواند جنبش سبز را یاری کند؛ حمایت می نماییم»[34].
پس از این بود که «شبکه ایران» - متعلق به روزنامه دولتی ایران- در خبری نوشت: «پس از منتشر شدن خبر دیدار «محمد خاتمی» با سفیر انگلیس، گفته میشود که آقای سفیر؛ از انتشار این خبر ناراحت شده است. به گفته یکی از منابع آگاه، سفیر انگلیس پس از آشکار شدن خبر این دیدار، برای آقای «خاتمی» پیغام فرستاده که انتشار خبر این دیدار؛ توسط نزدیکان وی انجام شده و کسی در سفارت، از دیدار مطلع نبوده است. این منبع افزوده است که تکذیب خبر این دیدار توسط «سایت کلمه»، با اصرار سفیر انگلیس انجام شده و این اقدام «سایت کلمه» در فرمانبری از سفیر انگلیس، بخاطر حمایت های مالی- فنی انگلیس از سایت مذکور؛ می باشد»[35].
اهانت آقای سفیر؛ زمینه ساز کاهش روابط
در حالیکه دولت و پلیس انگلیس در آذرماه همان سال، درگیر سرکوب اعتراضات مردمی این کشور موسوم به "اشغالش کن" بودند و تصاویر و گزارش های مربوط به نقض گسترده حقوق بشر شهروندان انگلیسی توسط سازمان های امنیتی و پلیس این کشور برای ماه ها؛ توسط رسانه های انگلیسی زبان و رسانه های محلی مستقل مخابره می شد، سفیر این کشور در ایران، به انتقاد از وضعیت حقوق بشر در ایران پرداخته و ادعاهایی علیه دولت و حکومت ایران را مطرح نمود!
«گس» در مطلبی که خود آن را نوشت و سایت سفارت انگلیس آن را تحت تیتر: "جرم نسرین ستوده دفاع شجاعانه است"، در 9 دسامبر منتشر نمود؛ می نویسد: «اخیراً یکی از کسانی که پیام هایم را در توئیتر دنبال می کند، از من پرسیده بود؛ چرا تا این اندازه، از وضعیت حقوق بشر در ایران - کشوری که بعنوان دیپلمات در آن فعالیت دارم- انتقاد می کنم. این شخص، اشاره کرده بود که جایگاه دیپلمات، اشاعه و ترویج درک و هماهنگی بین دو کشور است و نه برجسته کردن تفاوت ها و نکات افتراق. به نظرم، سؤال را این طور هم میشود پرسید: چرا مواردی [درباره مسائل حقوق بشر] را که مطرح می شوند، لایق و شایسته پاسخگویی می دانم؟ ... یکی دیگر از وظایف دیپلمات ها، توضیح و تشریح دیدگاه های دولتی است که برای آن کار می کنند؛ برای عموم. در مسئله حقوق بشر، تفکرات ایران و بریتانیا بسیار متفاوت از یکدیگر است. برای مثال، به عقیده ما اصولی را که در "اعلامیه جهانی حقوق بشر" و همچنین در «کنوانسیون بین المللی حقوق سیاسی و مدنی» ذکر شده و مورد تکریم قرار گرفته اند؛ نمیشود بنا به فرهنگ، تفسیر و تعبیر کرد ... دولت بریتانیا به فعالیت های خود برای جلب توجه عمومی، به موارد حاکی از عدم بهره مندی مردم از این آزادی ها، ادامه خواهد داد. دولت بریتانیا از ایران خواسته، از دستگیری های خودسرانه خودداری کند. امروز، "روز بین المللی حقوق بشر"، مناسبتی است برای یادآوری کسانی که در سراسر دنیا؛ برای احقاق حقوق دیگران برخاسته اند، وکلاء، روزنامه نگاران و اعضای سازمان های مردم نهاد که برای دفاع از هموطنانشان؛ خود را در معرض خطر قرار داده اند. اینگونه افراد در هیچ جای دنیا، به اندازه ایران در خطر نیستند. از سال گذشته تاکنون مدافعان حقوق بشر مورد آزار و اذیت قرار گرفته و زندانی شدند. یک نمونه از آنها، «نسرین ستوده» است ... امروز، او در بازداشت است و ... دادستان های ایران، اتهام مبهم "اقدام علیه امنیت ملی" را علیه او مطرح کردند، اما اتهام اصلی او در واقع؛ دفاع شجاعانه و آشکار کردن بی عدالتی هایی است که حکومت ایران، ترجیح می دهد که پنهان بمانند. دولت بریتانیا، [پیش از این] از ایران خواسته تا به وظایفی که آزادانه پذیرفته است، عمل کند؛ از دستگیری های خودسرانه خودداری و محاکمات عادلانه، برگزار کند. آزادی «ستوده»، نقطه شروع خوبی است»[36].براحتی می شد، حدس زد که این مطلب نگارش یافته سراسر توهین علیه حکومت ایران که میزبان «گس» بوده است؛ موج جدیدی از اعتراضات و احساسات ضد انگلیسی را به راه خواهد انداخت. همین هم شد و سفیر انگلیس و دولت این کشور، شاهد حجم انبوهی از اعتراضات رسانه ای، اقشار مردمی (مدنی) و رسمی شدند.مقاله توهینی سایمون گس باعث تیرگی بیتشر روابط دو کشور شدگس بجای تلاش برای بهبود روابط، خود عامل تنش زا بین دو کشور بودهمزمان با احضار «سایمون گس» به وزارت خارجه ایران[37] برای ادای توضیحات درباره این یادداشت توهینی، جمعی از دانشجویان کشور نیز با تجمع در مقابل سفارت این کشور در تهران؛ دست به اعتراض زدند. علاوه بر این، نمایندگان مجلس که بعنوان یک نهاد دموکراتیک در سراسر دنیا شناخته می شود؛ شدیداللحن ترین بیانیه ها را علیه اقدامات مداخله آمیز دولت بریتانیا در ایران، ایراد نمودند.
«علاءالدین بروجردی» (رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس) طی بیانیه ای، یادداشت «گس» را گستاخانه و مداخله جویانه توصیف کرد و گفت که به نظر میرسد؛ مأموریت وی در تهران، بجای تنظیم روابط دوجانبه، تخریب روابط است، چرا که اظهارات وی؛ نشاندهنده این واقعیت است که او، باید ادب سفیر بودن را بیاموزد. «کاظم جلالی» (سخنگوی کمیسیون مزبور) نیز اعلام کرد: «با توجه به گستاخی های مکرر سفیر انگلیس در ایران، دخالت ها و تهدیدهای «ساورز»، «رئیس سرویس اطلاعاتی انگلیس» که منجر به شهادت دکتر «شهریاری» شد و عملکرد مغرضانه «BBC» بعنوان بازوی رسانه ای فتنه؛ کاهش روابط، ضروری به نظر می رسد»[38].
دامنه اعتراضات ایران با گمانه زنیهایی نیز همراه گردید، برای نمونه، «روزنامه فایننشال تایمز» نوشت: ایران روابط خود با بریتانیا را با جایگزین نکردن سفیر قبلی، کمرنگ تر خواهد کرد[39]. حساسیت های ویژه ای که افکار عمومی به این مسئله نشان داد، باعث گردید که فشارها به مجلس شورای اسلامی برای تسریع در فرآیند تصویب "طرح کاهش روابط با انگلیس"؛ افزایش یابد و بحث درباره این طرح بار دیگر در کانون توجه ها قرار گرفت.
با وجود این اعتراضات، دولت بریتانیا اما قصد نداشت که چالش جاری را از بین ببرد، در همین راستا، «آلیستر برت» ـ معاون وزیر خارجه انگلیس در امور خاورمیانه- برغم درخواست ایران برای خارج کردن «گس» توسط خود انگلیس؛ در بیانیه ای رسمی گفت: «کارهای مهمی که توسط سفارت انگلیس در تهران، انجام میگیرد؛ از حمایت کامل دولت انگلیس برخوردار است. تنها از طریق گفتگوی مستقیم و صریح است که می توانیم، مشکلاتی که با آن روبرو هستیم را حل کنیم»[40].
"ملکه"، عنصر تنش زا
کمی بعد و در حالیکه مقامات تهران انتظار داشتند که وزارت خارجه انگلیس، حداقل به «گس» تذکر دهد، گزارش اعطای لقب "سر" به وی توسط ملکه انگلیس که یک نشان ملی باارزش در این کشور است؛ همه را وارد شوک کرد. در اینباره، «روزنامه فایننشال تایمز» نوشت: ««سایمون گس»، سفیر انگلیس در تهران، شب گذشته نشان "سنت مایکل" و "سنت جرج" را از ملکه انگلیس دریافت کرد و به این ترتیب؛ لقب "سر" به ابتدای نام و نام خانوادگی وی، اضافه شد. این لقبی است که «سلمان رشدی»، نویسنده کتاب «آیات شیطانی» نیز پیش از این، از ملکه دریافت کرده بود»[41].
این اقدام ملکه انگلیس، بعنوان بالاترین مقام رسمی این کشور، خود معماء را پیچیده تر کرد و موجبات افزایش تنش را اینبار؛ تندتر از گذشته، فراهم نمود.
طرح قطع روابط و فراخوانی محترمانه "عنصر نامطلوب"
اواخر بهمن ماه، رسانه ها از حکم جدید «ناتو» برای «سایمون گس» خبر دادند، حکمی که به معنای فراخوانی محترمانه وی از ایران بود. این اقدام، نشان می داد که دولت انگلیس، علاوه بر اینکه قصد عذرخواهی از تنش آفرینی های سفیرش در تهران را ندارد؛ سعی دارد که با فراخوانی محترمانه وی، از تیرگی بیشتر روابط خودداری نماید.
«خبرگزای دولتی ایرنا» به نقل از منابع دیپلماتیک در لندن، نوشت: «منابع دیپلماتیک در لندن، انتصاب «سایمون گس» - سفیر انگلیس در تهران- بعنوان «نماینده ارشد سیاسی ناتو در افغانستان» را "برکناری محترمانه" وی از مسئولیت سفارتخانه آن کشور در ایران؛ می دانند. مواضع «جمهوری اسلامی ایران» در برابر اظهارنظرهای خارج از عرف دیپلماتیک سفیر انگلیس که از مدت ها قبل جریان داشت، سرانجام باعث شد؛ دولت انگلیس به مأموریت وی در تهران پایان دهد که نشان می دهد، حتی لندن نیز عملکرد وی را قابل دفاع ارزیابی نکرده است. اظهارات مداخله جویانه چند ماه گذشته «گس»، افزون بر تنش آفرینی در روابط دو کشور، ناخرسندی افکار عمومی ایران را در پی داشت؛ بگونه ای که سفیر انگلیس، کاملاً منزوی شد. یک منبع موثق در اینباره گفت: تقاضای ملاقات «گس» با مقامات ایرانی در یک سال گذشته، عملی نشد»[42]. رسانه ها اعلام نمودند که طبق بیانیه «ناتو»، «گس» رسماً در 25 فرودین ماه، مأموریت خود در افغانستان را آغاز خواهد نمود[43].
دولت انگلیس بدون هیچ عذرخواهی از اقدامات تخریبی گس،
وی را بواسطه مسئولیت جدیدش در ناتو؛ محترمانه از ایران فراخواند
این خبر بعد از آن منتشر شده بود که چند روز پیش، 35 نفر از نمایندگان مجلس با امضای "طرح قطع کامل روابط ایران با انگلیس" و ارسال آن به هیئت رئیسه مجلس، آن را با یک فوریت به جریان انداختند. این طرح از دیماه 1388 ه.ش پیشنهاد شده بود و فراز و فردوهای بسیاری داشت اما بدلیل یادداشت توهینی سفیر انگلیس و مخصوصاً بعد از اعطای لقب "سر" به وی؛ دوباره در مرکز تصمیم گیری قرار گرفته بود[44].
استمرار تخاصم
جالب اینکه، «گس» حتی بعد از ترک ایران و وقتیکه در سمت «سرپرستی تیم مذاکراتی انگلیس در 5+1» قرار گرفت نیز بطور واضحی؛ سعی کرد که تخاصم خود با ایران را به هر نحو ممکن، نشان دهد.
سایمون گش، در حالیکه عضو تیم مذاکراتی انگلیس در 5+1 بود،
در جریان آلماتی؛ فقط با رسانه های ضدایرانی مصاحبه کرد
برای نمونه، در حالیکه مذاکرات «آلماتی 1» بین ایران و 5+1 پایان یافته بود و طرفین این مذاکرات را موفق نامیده بودند، انتشار خبر مصاحبه سِر «سایمون گس» با رسانه های اپوزیسیون خارجی ایران، از جمله سه سایت ضد ایرانی و غیر معتبرِ «جرس»، «روز» و «میهن» و همچنین پاسخ به پرسش های «رادیو فردا»؛ با توجه به پست جدید «گس» بعنوان مسئول تیم مذاکراتی انگلیس، اقدامی غیر معمول و خارج از عرف دیپلماتیک برداشت شد[45].
حمایت از تحریم ایران در اراضی اشغالی
طی آذرماه 1392 ه.ش و پس از امضای توافقنامه ژنو، «روزنامه صهیونیستی هاآرتص» گزارش داد[46] که«سایمون گس» - نماینده انگلیس در مذاکرات هسته ای- برای ارائه گزارش درباره این توافق به سرزمین های اشغالی رفت و به مقامات اسرائیل؛ اطمینان داد که "تحریم های اصلی علیه ایران"، همچنان پا برجا خواهند ماند. «گس» که بعد از دیدار با «یوال اشتاینیتز» - وزیر اطلاعات و امور راهبردی رژیم صهیونسیتی- در بیت المقدس با رسانه های صحبت می کرد، گفت: «تحریم ها، "تحت نظارت و کنترل" خواهد بود».
سایمون گس بعد از دیدار با مقامات رژیم صهیونیستی:
تحریم های اصلی، باید تحت کنترل و نظارت باقی بمانند
«اشتاینیتز» هم طی بیانیه ای درباره محتوای این دیدار، گفت: «طرفین در مورد اختلافات موجود، بحث کردند. در این دیدار همچنین، در مورد جزئیات و بندهای توافق ایران، گفتگو شد. توافق جامع با ایران نیز، از دیگر موارد بحث در جلسه بود»[47].
مدیریت نیاز؟
برخی خیال می کنند که امروز، این ایران است که مشتاق برقراری روابط با انگلیس است. شاید هر دو طرف مشتاق باشند اما حقیقت این است که اشتیاق لندن برای نزدیکی به تهران؛ بیش از اشتیاق برخی در تهران است. این اشتیاق زاید الوصف بریتانیا، البته شواهد رسمی و واضحی دارد:
«جک استراو» - وزیر خارجه سابق انگلیس- بعد از اعلان نتایج انتخابات ایران، در گفتگو با «شبکه سلطنتیBBC» از خوشبینی خود نسبت به انتخاب «روحانی» سخن گفت و اعلام کرد که قصد دارد؛ با هدف بهبود روابط ایران و بریتانیا، به تهران سفر کند[48]. سفری که از جانب ایران پذیرفته نشد. بعدها «ویلیام هیگ» - وزیر خارجه انگلیس- در در «کمیته روابط خارجی مجلس عوام» (در 25 تیرماه)، مواضع نرمی نسبت به مسئله هسته ای ایران گرفت و گفت که «بریتانیا» دیگر؛ سفر نکردن به ایران را توصیه نمی کند و کشورش به هرگونه اقدام «روحانی» برای بهبود روابط پاسخ خواهد داد[49]. «هیگ» گفت: «بازسازی روابط و همکاری قبل از بازگشایی سفارت ها ضروری است»[50]. خبری که بطور ویژه، مورد توجه «شبکه VOA» (صدای آمریکا) قرار گرفت.
از همه مهمتر اینکه، «مرضیه افخم» (سخنگوی وزارت خارجه ایران) در رابطه با دیدار «ظریف» و «هیگ» در «نیویورک» گفت: «پیرو مذاکرات دو وزیر خارجه در «نیویورک»، دوشنبه (15 مهرماه) آقای «هیگ» طی تماس تلفنی با آقای دکتر «ظریف»؛ پیشنهاد داد که دو کشور، نسبت به تعیین کاردار غیرمقیم اقدام کنند»[51]. اینها بوضوح، نمایشی از عطش لندن برای افزایش روابط با ایران هستند.
بنابر این، یک سئوال کانونی در حال حاضر مطرح می شود، اینکه: آیا وزارت خارجه بدرستی این نیاز طرف انگلیسی را مدیریت خواهد کرد و بعد از گرفتن امتیازهای باارزش است که اجازه افزایش سطح رابطه را می دهد؟ آیا ایران، اقدام به اخذ ضمانت های لازم و کافی از انگلیسی ها درباره اصلاح رویه سفرای شان؛ می کند؟ یا اینکه قرار است، انگلیس دوباره با وجهه طلبکارانه و تکرار رویه سفرای پیشین اش مانند "سایمون گس نامطلوب"، پا به تهران بگذارد؟
یک ضرب المثل قدیمی هست که می گوید: "گربه را شب حجله بکش"، موضوع دقیقاً همین است: "جنگ اول به از؛ صلح آخر است"؛ آیا ما امروز به این توصیه ها عمل خواهیم نمود؟
[1] «یک مقام مسئول در وزارت امور خارجه خبر داد: "سایمون گس" دوشنبه به تهران می آید»- «خبرگزاری فارس»- 7/2/1393
[2] ««سخنگوی وزارت خارجه انگلیس» طی بیانیه ای، سفر «سایمون گس» به تهران را گامی دیگر، در راستای بهبود روابط دو کشور خواند. این بیانیه، با اشاره به سفرهای موفقیت آمیز «آجی شارما» - کاردار غیرمقیم این کشور در ایران- سفر «گس» به ایران را گامی دیگر؛ در جهت بهبود تدریجی روابط دو کشور دانست»- «انگلیس: سفر "سایمون گس" گامی در جهت بهبود روابط تهران- لندن است»- «خبرگزاری فارس»- 8/2/1393/ «مرضیه افخم» (سخنگوی وزارت خارجه ایران) در پاسخ به سئوالی درباره سفر «سایمون گس»، تصریح کرد: ایران و لندن در روند بهبود تدریجی و گام به گام روابط قرار دارند، در ابتدا رایزنی هایی در سطوح مختلف صورت گرفت و کاردان غیرمقیم معرفی شدند ... این مسیر گام به گام بوده و بدنبال پیدا کردن راه هایی برای رفع موانع؛ هستیم»- «مرضیه افخم: روابط با انگلیس در مسیر بهبود تدریجی قرار دارد»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»- 9/2/1393/ همچنین رجوع شود به: «"سایمون گس" در تهران چه می کند؟»- «علی شاهدیان»- «پایگاه برآورد راهبردی ایران هسته ای»- 8/2/1393
[3] عنوان رسمی سفرای انگلیس در کشورهای دیگر: HMA: Her Majesty’s Ambassador: سفیر علیاحضرت او
[4] سوابق کاری «سایمون گس»- ترجمه از «پایگاه اطلاع رسانی وزارت خارجه بریتانیا»
[5] سوابق کاری «سایمون گس»- ترجمه از «پایگاه اطلاع رسانی پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)»
[6] «سفیر انگلیس در ایران نواده امضاءکننده قرارداد ننگین "گس- گلشائیان" است»- مصاحبه «خسرو معتضد» با «خبرگزاری فارس»- 12/10/1389
[7] همان
[8] «تحلیلگر ارشد سفارت انگلیس در دادگاه متهمان حوادث اخیر تشریح کرد/ نقش گسترده سفارت انگلیس در آشوب های تهران»- «سایت جهان» به نقل از «خبرگزاری ایرنا»- 17/5/1388
[9] همان
[10] «سفیر انگلیس با احمدی نژاد فردا دیدار می کند»- «پایگاه خبری- تحلیلی تابناک»- 21/6/1388
[11] «گزارش از رفتارهای غیردیپلماتیک مهمانان خارجی در دولت روحانی/ ۴ توهین دیپلماتیک به مقامات ایرانی در ۵ ماه»- «خبرگزاری فارس»- 20/11/1392
[12] «برخورد متفاوت و قاطع احمدی نژاد با سفیر دولت مداخله گر انگلیس»- «پایگاه خبری- تحلیلی رجاء»- 22/6/1388
[13] «سفیر جدید انگلیس در دیدار احمدی نژاد/ انگلیس به گذشته روابط خود با ایران، افتخار نمی کند»- «خبرگزاری فارس»- 22/6/1388
[14] «سفیر بریتانیا در تهران: بریتانیا مایل به همکاری با ایران است»- «BBC Persian»- 28/8/1388
[15] «سایمون نامطلوب»- «روزنامه شرق»- ص 6- 2/5/1389
[16] «British Ambassador Simon Gass to boycott Iran Revolution celebrations»- By Martin Fletcher- «Times Newspapers»- 11Feb, 2010
[17] ترجمه از: دانشنامه آزاد «ویکی پدیا» نسخه انگلیسی
[18] ترجمه از: «پایگاه اطلاع رسانی شورای محافظه کاران خاورمیانه»
[19] «Briefing with HMA Simon Gass»- «Conservative Middle East Council»- 9Jul, 2010
[20] برای نمونه: «اظهارات گستاخانه سفیر انگلیس در ایران»- «سایت بولتن» به نقل از «خبرگزاری برنا»- 30/4/1389
[21] «سفیر بریتانیا در ایران: همه مشکلات اقتصادی ایران ناشی از تحریم ها نیست»- مصاحبه اختصاصی «سایمون گس» (سفیر انگلیس در ایران) با «BBC Persian»- 29/4/1389
[22] پیش از این و در خردادماه همان سال، خود «سایمون گس» برای ادای توضیحات، درباره ارتباطات دو تن از اعضای گروهک منافقین که قصد بمبگذاری در ایران داشتند با دولت انگلیس؛ به وزارت خارجه ایران احضار شده بود- برگرفته از: «سایمون نامطلوب»- «روزنامه شرق»- ص 6- 2/5/1389
[23] «کاردار انگلیس به وزارت خارجه احضار شد»- «خبرگزاری فارس»- 3/5/1389
[24] «بروجردی: اظهارات سفیرانگلیس مصداق عنصر نامطلوب شدن است»- «خبرگزاری فارس»- 1/5/1389
[25] «سفیر انگلیس در تهران، با ارسال نامه ای برای «علاءالدین بروجردی» (رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس) از وی خواسته است تا تهران؛ سطح روابط دو کشور را کاهش ندهد. وزارت خارجه انگلیس، نامه سرگشاده ای از «سایمون گس» به یکی از اعضای پارلمان ایران را منتشر کرد. «خبرگزاری رویترز»، از لندن گزارش داد: «سایمون گس» در نامه ای به «بروجردی» اعلام کرد، هرگونه تصمیم پارلمان ایران برای کاهش سطح روابط با انگلیس؛ تأسف انگیز خواهد بود ... این مسئله که انگلیس یا سفارت این کشور، در امور داخلی ایران مداخله می کنند؛ به هیچ وجه صحیح نیست»- «خبرگزاری ایرنا»- 20/11/1388
[26] «سایمون نامطلوب»- «روزنامه شرق»- ص 6- 2/5/1389
[27] «بایکوت سفیر»- «مریم جمشیدی»- «روزنامه جام جم»- ص 2- 2/5/1389
[28] 28 تیرماه 1389 ه.ش، «انستیتو بین المللی مطالعات راهبردی لندن» (IISS)، نشستی خصوصی و محرمانه درباره اوضاع ایران برگزار کرد که سفیر وقت انگلیس در آن حضور یافت. «گس» در این نشست راهبردی به بررسی نقش «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» در منطقه و همچنین در انتخابات ریاست جمهوری 88، پرداخته بود و عنوان سخنرانی وی: "ایران: چشم اندازهای دیپلماتیک، یک سال پس از انتخابات"؛ انتخاب شده بود. پایگاه اطلاع رسانی این اندیشکده انگلیسی، تنها محورهای سخنرانی وی را منتشر نمود و به نقل از «سایمون گس» نوشت: یک سال پس از انتخابات بحث برانگیز ریاست جمهوری 2009 م. در ایران، [برقراری] رابطه با ایران؛ همچنان در اولویت توجه سیاست سازان سراسر دنیا قرار دارد. وی درباره اوضاع سیاسی، اقتصادی و هسته ای ایران بطور مشروح سخن گفت و ارتباط میان این حوزه ها را تبیین کرد. وی درباره مسائل دیگری از جمله روابط ایران با کشورهای مختلف منطقه، نقش «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» و تأثیرات تحریم ها نیز مطالبی را عنوان کرد- برگرفته از: «سخنرانی محرمانه سفیر انگلیس درباره سپاه»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»- 24/5/1389
[29] «ناکامی های یک سفیر»- «روزنامه سیاست روز»- 3/6/1389
[30] ««رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران» در نامه ای خطاب به «منوچهر متکی» - وزیر امور خارجه- نوشت: با توجه به اینکه، نتوانستم به نقطه مشترکی برای قبول درخواست ملاقات و گفتگوی چهره به چهره با آقای «سایمون گس»، دست پیدا کنم؛ لذا پذیرش درخواست ملاقات وی برای اینجانب مقدور نیست»- «زریبافان هم درخواست سفیر انگلیس را رد کرد»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»- 7/6/1389
[31] رجوع شود به: «مداخله جویی لندن؛ مؤلفه جنگ نرم»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق» به نقل از سرمقاله «روزنامه قدس»- 31/4/1389
[32] «The Global Intelligence Files»- «WikiLeaks»- 18Oct, 2012
[33] «دیدار یکی از سران فتنه با سفیر انگلیس»- «پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی» به نقل از «روزنامه جوان»- 25/5/1389
[34] «استقبال از دیدار خاتمی با سفیر انگلیس»- «سایت صراط»- 27/5/1389
[35] «خشم سفیر انگلیس از منتشر شدن خبر دیدارش با سران فتنه»- «شبکه ایران»- 31/5/1389
[36] «یادداشت گستاخانه و توهین آمیز سفیر انگلیس علیه ایران»- «خبرگزاری فارس»- 21/9/1389
[37] «پیشتر وزارت خارجه ایران گفته بود: «جمهوری اسلامی ایران»، تحولات انگلیس را با دقت تحت نظر دارد و همزمانی ضرب و شتم دانشجویانی را که در پی طرح خواسته های صنفی خود بودند با "روز جهانی حقوق بشر"؛ مایه تأسف می داند»- «سفیر بریتانیا در تهران به وزرات خارجه ایران احضار شد»- «BBC Persian»- 22/9/1389
[38] «عصر یخبندان در روابط ایران و انگلیس»- «ارسلان مرشدی»- «روزنامه جام جم»- 30/9/1389
[39] همان
[40] «حمایت دولت انگلیس از اظهارات مداخله جویانه "سایمون گس"»- «خبرگزاری ایسنا» به نقل از «خبرگزاری فرانسه»- 23/9/1389
[41] «به "سایمون گس" بخاطر تیره کردن روابط، لقب سر اعطاء شد/ هورای ملکه درآسمان ابری روابط ایران و انگلیس»- «روزنامه سیاست روز»- 11/10/1389
[42] «سفیرانگلیس در تهران؛ از برکناری محترمانه تا نماینده ناتو در افغانستان»- «روزنامه ابتکار» به نقل از «خبرگزاری ایرنا»- 24/11/1389
[43] «"سایمون گس"، نماینده ناتو در کابل شد»- «روزنامه کیهان» به نقل از «خبرگزاری فارس»- 23/11/1389
[44] «طرح الزام «دولت جمهوری اسلامی ایران» به قطع رابطه کامل سیاسی با دولت انگلستان: ماده واحده- دولت موظف است، از تاریخ تصویب این قانون، کلیه روابط سیاسی خود با دولت انگلستان را متوقف و به حالت تعلیق درآورد. تبصره 1- دولت موظف است، همزمان با توقف ارتباطات سیاسی، دعاوی خود مبنی بر ضرر و زیان های مادی و معنوی به ملت ایران در طول سالیان گذشته را در مجامع داخلی و بین المللی دنبال نموده و هر شش ماه؛ از نتیجه اقدامات خود، مجلس شورای اسلامی را مطلع کند. تبصره 2- چنانچه دولت انگلستان از اقدامات خود علیه دولت و ملت ایران عذرخواهی رسمی و علنی نماید، برقراری ارتباط مجدد؛ موکول به نظر مجلس شورای اسلامی است»- «متن کامل طرح قطع رابطه دولت جمهوری اسلامی ایران با انگلیس»- «خبرگزاری فارس»- 18/11/1389
[45] «چرا "سایمون گس"، به رسانه های ضد ایرانی جواب پس داد؟»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»- 24/12/1391
[46] «سایمون گس در اورشلیم: تحریم ها باید "تحت کنترل و تحت اقدامات پلیسی" باشد» - «British envoy to Iran talks tells Israelis bulk of sanctions will stay in place»- By Barak Ravid- «Haaretz Daily Newspaper»- 27Nov, 2013
[47] «"سایمون گس" در فلسطین اشغالی: تحریم های اصلی، به قوت خود باقی می ماند»- «خبرگزاری فارس» به نقل از «روزنامه هاآراتص»- 6/9/1392
[48] «واکنش های متفاوت به علاقه مندی جک استراو به سفر به ایران»- «خبرگزاری دویچه وله آلمان»- 28/4/1392
[49] «چراغ سفارتخانه ها در تهران و لندن دوباره روشن می شود»- «خبرگزاری فارس»- 17/7/1392
[50] «شبکه خبری Press Tv»- 16/7/1392
[51] «خبرگزاری فارس»- 16/7/1392
دریادار فدوی عنوان کرد:شلیک تیر علیه ایران در خلیج فارس همه جهان را میسوزاند/ نامه تاریخی سپاه به رفسنجانی
فرمانده نیروی دریایی سپاه با بیان اینکه امروز آمریکاییها در خلیج فارس در انفعال کامل هستند، گفت: آمریکاییها در سالهای گذشته به هیچ وجه در شرایطی نبودند که بخواهند موضوع تهدیداتی نظیر اقدام نظامی علیه ایران را حتی مطرح کنند.به گزارش مشرق، دریادار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یکی از باسابقهترین فرماندهان این نیروست که در 7 اردیبهشت 1389 با حکم فرمانده معظم کل قوا به فرماندهی ندسا منصوب شد.وی در گفتگویی تفصیلی به بررسی موضوعات مختلفی ازجمله وضعیت آمریکا در منطقه، میزان توانمندی سپاه پاسداران برای مقابله با تهدیدات، برخی دستاوردها و توانمندیهای نیروی دریایی سپاه، اوضاع خلیج فارس و تنگه هرمز، راهبرد ایران در حفظ امنیت انرژی در منطقه و ... پرداخت که بخش اول این گفتگو با موضوع «آمریکا و نقش آن در ایجاد ناامنی در حوزه خلیج فارس» را می توانید در زیر بخوانید.بخش دوم این گفتگوی خواندنی در روزهای آینده منتشر خواهد شد.**** آمریکا مواظبترین کشور دنیا در خلیج فارس استسردار فدوی در ابتدای این گفتگو با اشاره به اوضاع منطقه و تهدیدات نظامی آمریکایی های علیه ایران گفت: امریکاییها در سالهای گذشته به هیچ وجه در شرایطی نبودند که بخواهند موضوع تهدیداتی نظیر اقدام نظامی علیه ایران را حتی مطرح کنند؛ مسایل سیاسی را مطرح کردند اما در حوزه نظامی این توان را ندارند.وی با بیان اینکه آمریکا مواظبترین کشور جهان است که در خلیج فارس، تیری به اشتباه شلیک نشود، تصریح کرد: اگر کسی که اطلاعی هم از اوضاع خلیج فارس ندارد، همراه بچههای ما به این منطقه برود، میفهمد که آنها (آمریکاییها) کاملا در موضع انفعال هستند و مواظبند تا اتفاقی نیفتد چون در آن صورت، در ابعاد بسیار وسیعی ضرر خواهند کرد.* ژاپن و آلمان مستعمره آمریکا هستندفرمانده نیروی دریایی سپاه خاطرنشان کرد: وضع آمریکاییها پس از جنگ جهانی دوم، آنقدر خوب بود که حتی به دیگر کشورها کمک هم میکرد که این امر سلطه سیاسی و رسانهای را در پی داشت اما آنها میدانستند که در اواخر دهه 90 میلادی همین کشورها که آن روز تحت سلطه آمریکا بودند، دیگر زیر بار حرف او نخواهند رفت؛ کشورهایی نظیر ژاپن، آلمان، اتریش، فیلیپین، کره جنوبی و ... که البته همین الان هم به نوعی مستعمره آمریکاییها هستند.« شما نگاه کنید، هنوز در ژاپن قانون اساسی که آمریکاییها ابلاغ کردند، اجرا میشود و حالت کاپیتولاسیون در این کشورها هنوز برقرار است.»فدوی ادامه داد: آمریکاییها فهمیده بودند که ابزار قدیمی اعمال قدرتشان در آینده از کار خواهد افتاد و برای جایگزین آن پیشبینیهایی کردند چون میدانستند که حمله نظامی به کشورها دیگر کارساز نخواهد بود.* آمام(ره) ابهت آمریکا را فروریختوی با بیان اینکه امام خمینی(ره) این روال آمریکاییها و اعتبار آنها را بر هم زد و ابهتشان را شکست، اظهار داشت: امروز دیگر آنها به لحاظ اقتصادی نیز این امکان را ندارند و دیدیم که در سال 88 میلادی ژاپن در وضعیتی قرار گرفت که تراز اقتصادی آن از آمریکا بالا زد و این را بروز هم دادند.این فرمانده عالیرتبه نیروهای مسلح خاطرنشان کرد: اما ژاپنیها میدانستند که چون 80 درصد انرژی آنها از خلیج فارس میآید، آمریکا اگر چند ماه جلوی انتقال این انرژی را بگیرد، ژاپن به عصر حجر برمیگردد و برای بقیه کشورها هم همینطور بود.فدوی، سلطه آمریکا بر کشورهایی نظیر آلمان، کرهجنوبی، ژاپن، ایتالیا و... را بسیار تحقیرآمیز دانست و افزود: شما ببینید قانون کاپیتولاسیون در یک کشور آنقدر تحقیرآمیز است که وقتی میخواستند در ایران آن را اجرا کنند، حضرت امام(ره) آنقدر عصبانی شد که روالی را راه انداخت که به سقوط نظام شاهنشاهی انجامید اما ما میبینیم این کاپیتولاسیون امروز هنوز در کشورهایی مانند ژاپن ادامه دارد که البته هم ژاپنیها و هم آمریکاییها ترجیح می دهند آن را مطرح نکنند چراکه نمیخواهند احساسات مردم را برانگیزند.* برخورد تحقیرآمیز آمریکا با غربیها در جلسات 5+1وی با ذکر خاطرهای اظهار داشت: آقای جلیلی (دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی) میگفت در جلسات ما با 1+5، نماینده آمریکا در حضور ما آنقدر تحقیرآمیز با نمایندگان کشورهای غربی صحبت میکرد که گویی با نوکرش صحبت میکند و این خیلی برای ما تعجبانگیز بود البته در مقابل روسیه و چین اینطور رفتار نمیکردند اما با صراحت در مقابل کشورهای غربی چنین برخوردی را بروز میدادند.* ارتش آمریکا میخواست از چابهار تا امیدیه اهواز مستقر شوندفدوی تصریح کرد: آمریکاییها از پیش از انقلاب برنامهریزی کرده بودند که در آینده سربازان آمریکایی بر سر چاههای نفت حضور فیزیکی داشته باشند و مبنای اصلی آنها نیز شمال خلیج فارس بود و برای جنوب این منطقه اصلا فکری نکرده بودند. آنها در حقیقت میخواستند از چابهار و کُنارک تا امیدیه در خوزستان مستقر شوند که برای همین هم اقدام به ساخت شهرکها و مجتمعهای مسکونی کردند. مثلا در کُنارک مجموعه بزرگی است که در ظاهر برای یکی از تیپهای ارتش شاه ساخته میشد اما در حقیقت آنها میخواستند خودشان آنجا مستقر شوند.* بزرگترین حجم کار مهندسی آمریکا در منطقهوی ادامه داد: با پیروزی انقلاب در ایران، این روند تغییر کرد و با محوریت عربستان پیش رفت بطوریکه آمریکاییها بالاترین حجم کار مهندسیای را که ارتش کشورشان در دنیا انجام داده در عربستان کردند که به قدری هزینهبر بود که در مجلسین آمریکا نیز مورد انتقاد قرار گرفت و حتی مسئول مهندسی ارتش آمریکا را فرا خواندند.فرمانده نیروی دریایی سپاه ادامه داد: آمریکاییها برای اینکه وانمود کنند این شهرکها را برای عربستانیها میسازند، مجتمعها را به سبک زندگی مردم این کشور ساختند. مسئول مهندسی ارتش آمریکا در کنگره گفته بود که مثلا خانهها را به صورت حیاطدار که متناسب برای افرادی بود که 4 زن دارند می ساختند تا کسی شکی نکند.فدوی ادامه داد: ما همان اوایل انقلاب سند این سخن را از کتابخانه کنگره آمریکا پیدا کردیم یعنی زمانی که اینترنت هم وجود نداشت اما ما خیلی زود به این مدارک رسیدیم.* ادامه جنگ عراق علیه ایران به نفع غربیها بودوی در بخش دیگری از گفتگوی خود با فارس، با اشاره به ایام جنگ تحمیلی با بیان اینکه این جنگ نه بین ایران و عراق بلکه میان ایران و آمریکا صورت گرفت، اظهار داشت اکثر قریب به اتفاق تحلیلگران غربی و امریکایی میگفتند این جنگ غالب و مغلوب نخواهد داشت. البته طول کشیدن این جنگ نهتنها برای غربیها ضرری نداشت بلکه در 13 مورد فایده نیز برای آنها در پی داشت.این فرمانده ایام دفاع مقدس ادامه داد: یکی از این منافع این بود که انقلاب اسلامی را 8 سال با کشوری درگیر کردند که با توجه به درصد بالای شیعیان در آن، اولین کشوری بود که میتوانست تحت تاثیر انقلاب اسلامی ایران قرار بگیرد.* آمریکا وارد جنگ مستقیم با ایران میشودفدوی خاطرنشان کرد: اما با عملیات والفجر8 (که هنوز هم هیچ کشوری توان انجام چنین عملیاتی را ندارد)، همان تحلیلگران گفتند که این جنگ قطعا غالب و مغلوب خواهد داشت و یقینا عراق در این جنگ غالب نخواهد بود. از همینجا بود که آمریکاییها خودشان مستقیما وارد جنگ شدند.فرمانده نیروی دریایی سپاه اظهار داشت: در این مقطع، آمریکاییها به عراق 2 اجازه دادند؛ یکی اینکه جنگ شهرها را گسترش دهند و با موشک شهرهای ایران را بزنند و دوم، دست عراق را در خلیج فارس باز گذاشتند تا هرچه منافع در خلیج فارس متعلق به ایران است بزنند و گفتند که در مقابل حملات ایران از شما دفاع میکنیم.* تفاوت میزان صادرات نفت ایران در جنگ و ایام تحریمفدوی تصریح کرد: در همان ایام، آمریکاییها به دنبال این بودند که صادرات نفت ایران به صفر برسد و در برخی مواقع در زمستان 65 نیز صادرات نفت ایران زیر 100 هزار بشکه شد در حالی که در اوج تحریمها فروش نفت ایران به زیر یک میلیون بشکه نرسید، قیمت نفت در حالی که در دنیا 18 دلار بود در ایران به 6 دلار رسید که میتوانست تاثیرات وحشتناکی بر جنگ بگذارد.* ناوهای جنگی آمریکا در خلیج فارس طی 2 ماه به 86 فروند رسیدوی خاطرنشان کرد: آمریکاییها به سرعت وارد صحنه شدند و تعداد ناوهای جنگیشان در خلیج فارس ظرف 2 ماه، به 86 فروند رسید در حالی که امروز تعداد ناوهای آنها در خلیج فارس حدود 20 فروند است.فدوی افزود: بعدها با حمله عراق به کویت، آمریکاییها به عنوان منجی کویت وارد شدند و آمدند که در این منطقه مستقر شوند و علیرغم بیش از 10 سال کار مهندسیای که برای استقرار 450 هزار نیروی خود کرده بودند، دیدند که این میزان کار کم است و حتی مناطقی را در شرق عربستان اجاره کردند.* دعوای ایران و آمریکا بر سر حق و باطل استوی افزود: آنچه مهم است، دعوای آمریکا با ما بر سر دنیا، اقتصاد، نفوذ سیاسی و حتی فرهنگی نیست بلکه ماهیت این جنگ، جنگ حق و باطل است که هیچگاه کنار هم قرار نمیگیرند.این فرمانده عالیرتبه نیروهای مسلح خاطرنشان کرد: در سال 91 میلادی یک میلیون نفر نیروی آمریکایی در منطقه حضور داشتند در حالی که خودشان 550 هزار نفر اعلام کردند اما طبق رصد و شنودهای ما، این تعداد چیزی حدود یک میلیون نفر بود. امروز هم آنها قصد دارند نیروهای خود را در مناطق نزدیک به منطقه مثل کویت، عربستان، عمان و یا جزیره دیهگو گارسیا به عنوان نیروی احتیاط استقرار دهند.* آمریکا عامل ناامنی در منطقه استفدوی تصریح کرد: آمریکاییها امروز با ظاهر و شعار حفاظت از امنیت منطقه و انرژی در خلیج فارس حضور پیدا کردند اما تاریخ نشان داده است که آنها نه تنها توان این کار را ندارند، بلکه خودشان عاملی برای ناامنیاند.وی با اشاره به سالهای جنگ تحمیلی افزود: طبق آمار، در طول 8 سال دفاع مقدس، 550 شناور مورد هدف قرار گرفتند که 48 درصد آن در طول 6 و نیم سال و 52 درصد آن در یک سال و نیمی بود که آمریکاییها وارد جنگ شدند.* حماقت بزرگ آمریکا در مهر 1366این فرمانده عالیرتبه نیروهای مسلح اظهار داشت: آمریکاییها در آن سال دست به اقداماتی زدند که خلاف آن چیزی بود که حتی خودشان ادعا داشتند. مثلا سکوهای نفتی ما را زدند که حتی خلاف قراردادی بود که ایران سالها قبل از آن با آمریکا بسته و بعدها نیز لغو نشده بود. به همین دلیل ایران از آمریکا به دادگاه لاهه شکایت کرد.فدوی اضافه کرد: البته این کار آمریکاییها در 24 مهر 66 یک حماقت بزرگ بود چون منجر به بزرگترین بحران اقتصادی جهان بعد از فروپاشی سال 1929 شد.وی ادامه داد: یکی از ایرانیهای مقیم یک کشور اروپایی که جزو چند ثروتمند بزرگ این کشور بود، به من میگفت در همان ایام من در حال خوردن غذا و تماشای تلویزیون بودم و هر لحظه میدیدم که میلیونها دلار از ثروتم کم میشود.* نامه تاریخی سپاه به هاشمی: بگذارید با آمریکا درگیر شویماین فرمانده ایام دفاع مقدس گفت: ما همان زمان یک نامه تاریخی به آقای هاشمی نوشتیم و گفتیم که تصمیمی داریم که اجرای آن میتواند تاثیرات راهبردی در جنگ داشته باشد. در حقیقت نظر ما این بود که اگر اجازه دهند عصر آن روز ما با ارتش آمریکا درگیر شویم، بحران جهانی از بانکها به بورس منتقل میشود به گونهای که تا 10 سال کسی نمیتوانست جلوی این بحران را بگیرد البته ما آن موقع جوان بودیم و شاید طبیعی بود که اقتصاددانهای قدیمی، آن موقع نمیتوانستند نظرات ما را بپذیرند اما این یک عامل بازدارندگی بزرگ میشد که آمریکاییها میفهمیدند اگر در خلیج فارس تیری علیه ایران شلیک شود، تبدیل به یک بحران جهانی خواهد شد که همه را میسوزاند.فدوی تصریح کرد: ما آن زمان به سایتهای بانکهای بزرگ جهان مثل توکیو وصل بودیم و بنا بر اطلاعاتی که میگرفتیم، تحلیل میکردیم.فرمانده نیروی دریایی سپاه خاطرنشان کرد: یک نکته دیگر این است که آن موقع 9 میلیون بشکه نفت از خلیج فارس خارج میشد اما امروز بعد از گذشت 25 سال، این مقدار به 20 میلیون بشکه رسیده و پیشبینی میشود در 7 سال آینده، این میزان به 35 تا 40 میلیون بشکه نفت برسد.* از پاشنه آشیل آمریکاییها استفاده میکنیمفدوی در بخش دیگری از گفتگوی خود با فارس، به اهمیت خلیج فارس برای آمریکاییها اشاره کرد و گفت: این اهمیت را میتوان در عباراتی که آنها درخصوص این منطقه به کار میگیرند به خوبی مشاهده کرد. آمریکاییها از عبارت «منافع حیاتی امنیت ملی» نام میبرند که این عبارت تنها برای سرزمین آمریکا و خلیج فارس به کار گرفته میشود؛ در حقیقت آمریکاییها میگویند اگر ما از اروپا عقبنشینی کنیم خاکریزی برای دفاع خواهیم داشت اما اگر از خلیج فارس عقب برویم، هیچ خاکریزی جز سرزمین آمریکا نداریم. این پاشنه آشیل آمریکاییهاست که ما هم به خوبی از آن استفاده میکنیم.وی تاکید کرد: اگر آمریکاییها بدانند تا فردا میتوانند سر از تن ما جدا کنند، این کار را به پسفردا موکول نمیکنند اما خودشان به خوبی میدانند که نهتنها توان این کار را ندارند بلکه ضرر این کار در مقایسه با منفعت آن برای آنها قابل قیاس نیست و این توان بازدارندگی ما است و اصل هم بر این است که دشمن این توان را قبول داشته باشد.فرمانده نیروی دریایی سپاه با اشاره به «اصل اعتبار» گفت: مهم این است که حرف شما برای دشمن اعتبار داشته باشد تا بتواند بازدارندگی ایجاد کند.* آمریکا از عراق عقبنشینی نکرد، فرار کردفدوی همچنین با اشاره به اوضاع ارتش آمریکا و عملکرد آنها در سالهای اخیر گفت: هر اتفاقی که خواستند به تضعیف ایران منجر شود نتیجه معکوس داد به گونهای که ارتش آمریکا از عراق عقبنشینی نکرد بلکه از عراق فرار کرد و در افغانستان هم اوضاع برای آنها بدتر خواهد شد در حقیقت اوباما زرنگی کرد که ارتش خود را از آنجا نجات داد هرچند این اقدام به عنوان عقبنشینی صورت گرفت اما آنها در حقیقت از عراق فرار کردند.وی افزود: در جنگ 33 روزه نیز همینطور شد و همه معتقد بودند که این جنگ نه بین حزبالله و اسرائیل بلکه بین ایران و آمریکا است که حزبالله و اسرائیل به نمایندگی از این دو میجنگند و در نهایت آمریکا علیرغم تمام تلاشی که کرد، شکست خورد.منبع: فارس