سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز



اطلاعیه وزارت اطلاعات برای آزادی مرزبانان
کد مطلب : 37201
گروه ساسی: وزارت اطلاعات در اطلاعیه ای اعلام کرد: مرزبانان ربوده شده به میهن بازگشتند.

شکرگزاری خانواده مرزبان بجنوردی پس از انتشار خبر آزادی فرزندشان 


به گزارش روابط عمومی وزارت اطلاعات، متن این اطلاعیه به این شرح است: به آگاهی ملت شریف ایران می رساند به حول و قوه الهی و با عنایات حضرت ولیعصر (عج)، چهار نفر از مرزبانان ربوده شده کشورمان، در تاریخ 93،1،17 آزاد و به میهن اسلامی بازگشتند. وزارت اطلاعات، وظیفه خود می‌داند از همه مسئولان ، نهادها و دستگاههای اجرایی و بویژه ، مساعی مدیران‌، علماء و بزرگان استان مقاوم سیستان و بلوچستان که در ارتباط با آزادی این مرزبانان عزیز کمال همکاری را به عمل آوردند، صمیمانه تشکر و قدردانی نماید.


زادی 4 مرزبان ایرانی ترکیب خوشحالی و غم عمیق است؛
تبریک آلن ایر برای آزادی 4 مرزبان ایرانی
کد مطلب : 37200
گروه سیاسی:​ سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بازگشت 4 مرزبان ربوده شوده ایرانی به کشور را ترکیب خوشحالی و غم عمیق توصیف کرد.
تبریک آلن ایر برای آزادی 4 مرزبان ایرانی
 آلن ایر، سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه آمریکا پس از اعلام خبر رسمی بازگشت 4 مرزبان ربوده شده ایرانی به دست گروه تروریستی جیش العدل در صفحه توییتر خود نوشت: …ترکیب خوشحالی و غم عمیق….چهار مرزبانان بی گناه به خاک ایران باز گردانده شده اند، اما یکی،‌ گروهبان یکم جمشید دانایی فر،‌ بر نگشت. خدا رحمتش کند و به خانواده محترم ایشان تسلیت عرض می‌کنیم.








مذاکرات نفتی ایران-روسیه وارد مراحل جدید شد
توافق 20 میلیارد دلاری تهران - مسکو
کد مطلب : 37203
گروه سیاسی:​ مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران آخرین وضعیت مذاکرات نفتی ایران و روسیه برای امضای قرارداد 20 میلیارد دلاری بین دو کشور تشریح کرد و گفت: با وجود مذاکرات متعدد هنوز توافق نفتی بین دو طرف حاصل نشده است.
توافق 20 میلیارد دلاری تهران - مسکو
رکن‌الدین جوادی در گفتگو با مهر درباره جزئیات توافق 20 میلیارد دلاری نفتی ایران و روسیه گفت: مذاکرات دو طرف وارد مراحل جدید شده اما هنوز توافق نهایی انجام نگرفته است. مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران با اعلام اینکه هنوز زمان بندی این توافق بزرگ نفتی بین ایران و روسیه نهایی نشده است، تصریح کرد: هم اکنون دو کشور در حوزه‌های مختلف مشغول مذاکره هستند که در صورت توافق نهایی جزئیات آن اعلام خواهد شد.

معاون وزیر نفت در پاسخ به این که آیا قرار است تحویل نفت به روس‌ها از طریق پایانه نفتی نکا در دریای خزر و یا پایانه خارگ در خلیج فارس انجام شود، بیان کرد: در این باره مذاکرات فنی با روسیه در حال انجام است.

خبرگزاری‌های خارجی هفته گذشته اعلام کردند: ایران و روسیه بر سر قراردادی مبنی بر فروش نفت در مقابل کالا به ارزش 20 میلیارد دلار به توافق رسیده اند. در روزهای پایانی اسفند ماه سال گذشته وزیران نفت و انرژی جمهوری اسلامی ایران و روسیه به‌عنوان دو غول گازی جهان در مسکو برای دومین بار متوالی مذاکره کردند و دو طرف برای امضای یک تفاهم نامه جدید اقتصادی و نفتی به توافق‌های اولیه دست یافتند.

 ایران و روسیه در طول حدود یکسال گذشته تاکنون مذاکرات متعددی به منظور امضای یک تفاهم نامه و در نهایت قرارداد تهاتر نفت خام با کالا انجام داده اند به طوری‌که در طول 6 ماه گذشته وزرای نفت و انرژی ایران و روسیه دو بار در مسکو در این باره بحث و تبادل نظر کردند. با این وجود به نظر می‌رسد بر اساس اظهارات وزیر نفت ایران برخی اختلافات برای امضای این تفاهم نامه بزرگ اقتصادی و نفتی بین تهران – مسکو به طور کامل حل و فصل شده است.

بیژن زنگنه وزیر نفت با بیان اینکه یادداشت تفاهم توسعه همکاری‌ها میان تهران و مسکو اوایل سال آینده نهایی می شود، گفته بود: برخی نکات حل نشده در این ارتباط وجود داشت که در دیدارها و مذاکرات مسکو با مقام های روس حل شد. در صورت توافق ایران و روسیه بر مبنای تهار کالا با نفت، روسها روزانه 500 هزار بشکه نفت از ایران وارد می‌کند، ضمن آنکه روس‌ها چنین قراردادی را برخلاف تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران نمی‌دانند.

از این رو، در صورت توافق نهایی تهران – مسکو باید شاهد صف کشی نفتکش‌های روسی در پایانه نفتی نکا در حاشیه جنوبی دریای خزر از سال 1393 باشیم.



با وجود تکذیب اظهارات منتسب به احمدی‌نژاد
رحیم‌مشایی: این فضا استمرار نخواهد یافت
کد مطلب : 37126
گروه سیاسی: اسفندیار رحیم‌مشایی می‌گوید: «فضای کنونی» برای کسانی که می‌خواهند «ناکارآمدی خود را به پای دولت قبل تمام کنند» ادامه نخواهد یافت.
رحیم‌مشایی: این فضا استمرار نخواهد یافت
رحیم‌مشایی در گفتگو با یکی از سایت‌های حامی خود و احمدی‌نژاد به نام «میدان ۷۲» افزوده «هیچ برنامه‌ای جهت فعالیت در فضای سیاسی را ندارد.» رحیم‌مشایی در پاسخ به این پرسش که آیا به همراه احمدی‌نژاد قصد بازگشت به عرصه سیاست را دارد٬ گفته «بهتر است به خود آقای احمدی‌نژاد مراجعه کنید.» وی در واکنش به ادامه حملات علیه احمدی‌نژاد و دولت وی از سوی نیز گفته است: اجازه بدهید تمام تیر‌هایشان را پرتاب کنند. این حملات باعث خواهد شد تا «مظلومیت احمدی‌نژاد بیشتر هویدا» شود.

جالب اینکه، این موضع‌گیری، پس از انتشار اظهارات جنجال برانگیزی از احمدی‌نژاد در یکی از سایت‌های اصولگرا اتخاذ شده است. سایت «فردا نیوز» نزدیک به محمدباقر قالیباف دیروز گزارش کرده بود که احمدی‌نژاد در جریان بازدید از مناطق جنگی اظهاراتی «خاص» بیان کرده و گفته که ««بزودی برمی‌گردیم و من و دولتم تا آخر سرباز آقا بودیم و مقابل ایشان نبودیم و به شایعات دشمنان توجه نکنید.»

به نوشته این سایت احمدی‌نژاد درباره دولت حسن روحانی نیز گفته «این دولت دوام نخواهد آورد مگر ظلم بنی امیه ماندگار شد که این‌ها هم دوام بیاورند.» دفتر احمدی‌نژاد هم در واکنش به گزارش اعلام کرده «اظهارات منتسب به احمدی‌نژاد در برخی از پایگاه‌های خبری پیرامون دولت یازدهم و آینده سیاسی وی عاری از حقیقت می‌باشد و به شدت تکذیب می‌شود.»



چراغ سبز دولت یازدهم به آمریکا؛
آمریکا پس از ناکام‌ماندن در تصویب قطعنامه پیشنهادی خود علیه رفراندوم کریمه در شورای امنیت سازمان ملل، موضوع را به مجمع عمومی کشاند و در 27 مارس 2014 قطعنامه‌ای به تصویب رسید که دولت‌های مخالف غرب به آن رأی منفی یا ممتنع دادند اما دیپلماسی دولت یازدهم، غیبت در جلسه رأی‌گیری را انتخاب کرد و حاضر نشد به قطعنامه پیشنهادی آمریکا حتی رأی ممتنع بدهد!
گروه بین‌الملل مشرق - کریمه که محل سکونت مردمانی اصولاً روس است و در گذشته نیز بخشی از جمعیت متمرکز و ملت روسیه بوده است، با استفاده از فرصت ناشی از تقابل های سیاسی و نرم غرب در اوکراین و رقم خوردن تحولات ساختاری در این کشور، تلاش کرد تا هویت فرهنگی و ملیتی خود را بازیافته و به سرزمین و ملتی بازگردد که عملاً نیز خود را به آن متعلق دانسته اند. استقلال کریمه و برگزاری فراندوم الحاق به روسیه، چارچوبی قانونمند برای تحقق این همگرائی اعتقادی، فکری، فرهنگی و تمدنی بود تا از موانع سیاسی و جغرافیایی دهه های گذشته عبور نمایند اما این اقدامات نیز نتوانسته است که مردم این منطقه را به خواسته هایشان برساند. گوئی همچنان سیاست و روابط قدرتها، مانعی اساسی برای بازیابی هویتی است که مردم مذکور برای خود قائل هستند. 

البته شدت و حدت جنبه‌های سیاسی این اقدام آن چنان است که حدوث چنین شرایطی بغرنج را طبیعی جلوه داده است. با این حال، پرسش اساسی این است که مردم روس تبار این منطقه که اکثریت قاطع جمعیتی کریمه را تشکیل می دهند و تبعیت از زمامداری روسیه را برای خود الزامی می دانند بلکه از منظر فکری و فرهنگی نیز بخشی از ملت روسیه بوده اند، در مواجهه با موانع سیاسی و راهبردی جاری چه حقوقی دارند و حقوق مذکور فارغ از رقابت یا نزاع غرب و شرق، چه خواهد شد؟ آیا می توان به استناد به اصل کلی تمامیت ارضی و حاکمیت دولتها، استقلال کریمه را نامشروع شمرد؟



پیش از پرداختن به برخی مبانی حقوقی مرتبط با این موضوع، باید تاکید کرد که از گذشته یعنی زمانی که ملل جدید با استناد به حق تعیین سرنوشت تلاش کردند تا استعمار را بر زمین زده و آزادی را در آغوش گیرند، تقابل میان تمامیت ارضی و حق تعیین سرنوشت وجود داشته و در این خصوص نزاع به عرصه های فلسفی (نظیری) و عملی کشیده شده است. قطعنامه اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد که بعد از وتوی قطعنامه پیشنهادی غرب در شورای امنیت علیه رفراندوم کریمه مطرح و تصویب شد، مجالی برای تجدید حیات همین نزاع به نظر می رسد و از این رو، در کنار موضوع کریمه که در نوع خود قابل توجه و نیازمند پیگیری است، باید به این مساله کلان نیز نگریست.

بر اساس منابع و رویه حقوقی یبن المللی، تابعیت (به عنوان رابطه سیاسی و حقوقی انسانها با یک حکومت معین) اساساً جنبه تحمیلی و دستوری داشته و جز در موارد اکتساب (تابعیت اکتسابی و غیراصلی)، به رضایت افراد بستگی ندارد. اما قرن حاضر بر اساس تحلیل های غالب در جهان، قرن وجاهت شهروندان و اعتقادات آنها برای مدیریت امور داخلی و خارجی است به طوری که مفهوم «زمامداری خوب» فارغ از بنیادهای فلسفی آن، تبلور همین نکته است. غرب با استفاده از همین نگاه بود که انقلاب های نرم را در اروپای شرقی طراحی و اجرا کرد. اما نقش محوری سیاست و قدرت در جهان امروز به گونه ای است که سرنوشت و حقوق ملتها کمتر مورد اعتنا مانده و دارندگان قدرت غالب در روابط بین المللی، حقوق ملتها را دستخوش تغییرات ساختاری و بنیادین کرده اند. با مقایسه استقلال کوزوو و کریمه و نوع موضع گیریهای جهانی در قبال آنها که درست در نقطه مقابل هم قرار دارند، به وضوح می توان تقابل حقوق ملتها و حقوق قدرتهای جهانی را می توان ملاحظه کرد.

با ملاحظه قطعنامه 7 فروردین 1393 (27 مارس 2014) مجمع عمومی سازمان ملل متحد در خصوص اوکراین و به ویژه کریمه، تناقض و تقابل  مذکور نیز برجستگی مضاعف یافته است. 

مجمع عمومی که تا کنون به ویژه در سالهای اخیر قطعنامه های متعددی را به موضوعات حقوق ملتها و حتی حقوق شهروندی و بشری اختصاص داده و از وزن و اعتبار جهانی آنها در محتوای اصول و برنامه های مدیریت امور بین المللی یاد کرده است، در بررسی مساله کریمه حتی کوچکترین توجهی به حقوق مردم و سکنه کریمه مبذول نداشت. عدم اشاره به وضعیت انسانی و حقوق سکنه این منطقه، موید آن است که جنبه های سیاسی و غیرحقوقی مساله مذکور، غالب بوده است. عدم حمایت اکثریت اعضای مجمع از مواضع روسیه و مردم کریمه، متضمن این پیام بود که دولتها حساسیت نسبت به قلمرو سرزمینی را همچنان حفظ کرده اند. 


این حساسیت به گونه ای بود که حتی دولتهای نزدیک به مواضع راهبردی روسیه در امور منطقه ای و جهانی نیز در برابر انتخاب گزینه های رای گیری در خصوص قطعنامه مجمع علیه یا له روسیه، در ملاحظات جدی قرار گرفتند. برخی از دولتها نظیر چین، به رای ممتنع اکتفا کردند ولی برخی نیز همانند کشورمان، عدم حضور در رای گیری را برگزید. البته، علت این نوع مشارکت کشورمان در قبال موضوع فوق، قابل تامل است. آسیب ها و تهدیدهای احتمالی موضع روسیه برای کشورهائی چندملیتی نظیر کشورمان، ممکن است از دلایل عدم انتخاب رای منفی به قطعنامه ضدروسیه و ضدکریمه بوده است.

اما از منظر تطبیقی و رویه دولتها در خصوص سبک رای گیری در سازمان های بین المللی، عدم شرکت در رای گیری و غایب بودن، گزینه ای بدتر از حضور و اعلام رای ممتنع می باشد. به عقیده برخی کارشناسان، این سبک رفتاری کشورمان در قبال این موضوع بسیار حساس منطقه ای، بی تاثیر بر رویکرد روسیه نسبت به کشورمان نخواهد بود. به عقیده این کارشناسان، متوقف کردن انقلاب های نرم غرب در منطقه و حتی لزوم تبدیل این تحولات به جریانی علیه غرب، از منافعی بوده است که کشورمان می بایست از آن علیه جنگ نرم غرب علیه ما هم مورد استفاده راهبردی قرار می داد ضمن اینکه مبانی وحدت ملی در ایران به گونه ای است که هرگز شرایط تولید تهدید از قبل تفکرات ضدقطعنامه فوق الذکر مجمع عمومی سازمان ملل متحد محقق نخواهد شد. 

غیبت نمایندگان ایران و تصویب قطعنامه پیشنهادی آمریکا در مورد کریمه
البته اینکه راهکارهای حقوقی بین المللی حمایت از حقوق سکنه کریمه چه بوده و خواهد بود، مساله ای مجزا و نیازمند بحث است. اما واکنش چکشی و سیاسی با رفراندوم کریمه، اگر از منظر سیاسی و تلاش غرب برای جلوگیری از مصادره شدن انقلاب نرم غرب در اوکراین به نفع روسیه قابل توجیه باشد، از منظر حقوقی دارای نقاط تامل و حتی نقد و ارزیابی جدی است. 

درست است که اصل تمامیت ارضی و استقلال سیاسی از جمله اصول اساسی روابط بین المللی امروز است اما تمامیت ارضی، به خودی خود مانع از استقلال ملل نخواهد بود. به واقع، استقلال ملل در صورتی که مبتنی بر موازین حقوقی بین المللی و توجیه بلکه مشروعیت باشد، نه تنها مغایریتی با تمامیت ارضی ندارد بلکه منطبق بر معیارها و مستثنیات آن خواهد بود. 

در مورد اینکه چه ضوابط و معیارهائی موجب مشروعیت بخشی به استقلال ملتها می شود، طبیعی است که حساسیت های امنیتی و راهبردی وجود داشته و دارد. محدود ماندن این امکان، از جمله ملاحظات اساسی در رویکردهای اعتبار حقوقی استقلال ملل است به طوری که اصل حفظ تمامیت ارضی همچنان به عنوان یک اصل باقی بماند و مخدوش نگردد. اما در شرایطی که عدم پیوستگی فرهنگی میان سکنه کریمه و دیگر مناطق اوکراین وجود دارد و این امر عملاً مدیریت اوکراین بر این منطقه و جمعیت آن را ناممکن کرده است.


مردم، موضوع اصلی نظام مدیریت حکومتها هستند و امروزه، این امر به عنوان اصلی مشترک در سبک حکومت و زمامداری محسوب می شود. بر این اساس، مادامی که مردم روس تبار کریمه (اکثریت قاطع این منطقه) خود را ملتزم به روسیه می دانند و این کشور را مادر خود می شمارند، اساساً مبانی اعمال حکومت عادی وجود نخواهد داشت. همین زمینه های خاص، استقلال کریمه و ایجاد دولتی مستقل بر مبنای تصمیم آزادانه مردم این منطقه را موجه می کرده است، خواه اقدام بعد از استقلال، پیوستن به دولتی در نقطه مقابل غرب یعنی روسیه بوده باشد یا خیر.

در خصوص عناصر حقوقی موید مشروعیت حقوقی بین المللی استقلال کریمه می توان به موارد زیر اشاره کرد:

•    عمق پیوستگی فرهنگی و تمدنی سکنه کریمه با روسیه و اختلاف شدید فرهنگی با دیگر مناطق اوکراین؛
•    سلطه غرب بر دیگر مناطق اوکراین تا سر حد کودتا علیه دولت قانونی و ایجاد دولتی دست نشانده و غربی که متضمن پیام عدم حمایت از حقوق روس تبارهای کریمه خواهد بود؛
•    عدم اقتدار موثر دولت اوکراین در کریمه؛
•    تصمیم گیری ارکان قانونی کریمه نظیر پارلمان برای جدائی از اوکراین بر اساس رای مردم؛
•    برگزاری رفراندوم با رعایت اصول و استانداردهای بین المللی؛
•    حق تعیین سرنوشت ملتها به عنوان قاعده ای همتراز با تمامیت ارضی و حاکمیت دولتها
•    وجود رویه مشابه کریمه در کوزوو که با حمایت گسترده بین المللی همراه بوده و مورد تائید دیوان بین المللی دادگستری نیز قرار گرفته است.

نبود قدرت و حاکمیت موثر مدیریت کریمه توسط دولت اوکراین، از عناصر حقوقی است که به نفع مردم کریمه  استقلال آنها معنا می شود. ناتوانی دولت اوکراین در کنترل سرزمینی کریمه و مدیریت اموری که لوازم عادی حاکمیت محسوب می شوند (با وجود حمایت گسترده غرب از ایجاد و تقویت آن)، بر استحقاق  استقلال افزوده است. ضمن اینکه هیچ قاعده ای در نظام بین المللی وجود ندارد که نادیده گرفتن حق تعیین سرنوشت مردم کریمه را توجیه نماید.

البته باید تاکید کرد که استقلال مناطق یک کشور و مستقل شدن دولتی و حکومتی، امری استثنائی و محدود به شرایط نادر است. اینکه تمامیت ارضی یک اصل اساسی حقوق بین المللی است، برخاسته از همین موضوع می باشد. با این حال، این اصل، مطلق و فاقد استثنا نیست. 

در مورد کریمه که هم دارای بافت فرهنگی روسی است و هم در گذشته نیز از منظر فرهنگی و حتی سیاسی جزئی از ملت روسیه بوده است، این شرایط ماهوی وجود دارد و رفراندوم کریمه نیز عمدتاً با در پیش گرفتن رویه ای صورت گرفته است که در عملکرد بین المللی و در موارد مشابه (کوزوو) اعمال گردیده و امروزه جامعه بین المللی موارد مذکور را معتبر شمرده است. 

به همین دلیل، قطعنامه 27 مارس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مورد بی اعتباری رفراندوم کریمه، هرچند قطعنامه ای توصیه ای و فاقد الزام حقوقی مستقیم است، اما بی توجه به مطالبات و شرایط جمعیت کریمه بوده است و از همین منظر، نوعی تعارض را می توان در رویه این رکن قانونگذاری سازمان ملل متحد مشاهده کرد؛ رویه ای که تا کنون بر حمایت گسترده از حقوق شهروندان و انسانها در نظام قدرت بین المللی متمایل بوده است. البته برداشت دیگر اینست که تعارض مذکور، عمدتاً به روبنای مدیریت بین المللی مربوط می شود. زیرا، همچنان قدرت به عنوان عامل تعیین کننده این مدیریت به شمار می رود و از این رو، هرگاه قدرت اقتضا کند مساله حمایت از انسان‌ها پیش کشیده می شود و هرگاه نیز که این جریان علیه قدرت‌ها باشد، جریانی علیه آن علم می شود. 

این امر، چالشی بنیادین است که به ماهیت و ساختار نظام مدیریت بین المللی گذشته و حال باز می گردد و به نظر نمی رسد در آینده نزدیک نیز بتوان تحولی موثر در متوقف سازی این چالش را محقق کرد مگر آنکه هم صدائی و همگرائی میان ملل جدید، بتواند ریشه های این جریان منفعت گرا در نظام بین المللی را قطع کرده و نهالی جدید را به نام جامعه بین الملل ملتها برویاند.

در هر حال، سازمان ملل متحد حتی با تصویب قطعنامه توصیه ای فوق هم نتوانسته و نخواهد توانست وضعیت سرنوشت سکنه کریمه را بهبود بخشد. بلکه همچنان ابهامات و تعارض ها در خصوص کریمه و الحاق به روسیه باقی خواهد ماند. ضمن اینکه روسیه و دولت مستقل خودمختار کریمه نیز عملاً اصرار بر مواضع خود در حمایت از حقوق مردم روس تبار کریمه را غیرقابل تعدیل شمرده اند. انعقاد موافقتنامه انضمام کریمه به روسیه که به امضای رئیس جمهور روسیه و نخست وزیر دولت مستقل کریمه رسیده است، برجسته ترین پیام در این روند ثبات قدم طرفین بوده است و از این رو، قطعنامه مذکور هرچند موفقیتی برای غرب در مواجهه با روسیه و دولت کریمه به شمار می رود اما وضعیت پیش از تصویب آن، همچنان ادامه خواهد یافت.



روایتی متفاوت از نحوه اعدام هویدا/عکس
کد مطلب : 37190
گروه سیاسی: 34 سال پیش در فردای چنین روزی (۱۸ فروردین ۱۳۵۸) امیرعباس هویدا نخست‌وزیر دوران پهلوی اعدام شد.
هویدا در دادگاه انقلاب اسلامی، (روحانی سمت چپ هادی غفاری)
هویدا در دادگاه انقلاب اسلامی، (روحانی سمت چپ هادی غفاری)
روزنامه کیهان فردای آن روز در گزارشی ذیل تیتر «جزئیات تازه محاکمه و اعدام هویدا» نوشت: امیرعباس هویدا به دلیل ارتکاب جرایمی چون افساد فی‌الارض، خیانت به ملت، شرکت مستقیم در فعالیت‌های جاسوسی به نفع غرب و صهیونیسم، قیام علیه امنیت و استقلال کشور با تشکیل کابینه‌های دست‌نشانده آمریکا و انگلیس، پرداخت درآمدهای ملی حاصله از نفت به شاه سابق، فرح و ممالک وابسته به غرب و شرکت مستقیم در قاچاق هروئین در فرانسه ساعت ۷:۲۵ دقیقه دیروز اعدام شد.

کیهان در ادامه، متن کامل محاکمه هویدا را به چاپ رسانده است. در این گزارش آمده است: شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی تهران ساعت ۲:۳۰ بعدازظهر دیروز با تلاوت آیاتی از کلام‌الله مجید رسمیت یافت و امیرعباس هویدا که یک شلوار مخمل کرم‌رنگ و کت «جیر» به تن داشت با قیافه‌ای مغموم در برابر قضات دادگاه قرار گرفت. در سالن دادگاه، حدود ۵۰ تماشاچی، خبرنگار، عکاس و فیلمبردار حضور داشتند و سکوت محض، فضای دادگاه را فرا گرفته بود. هویدا پس از ورود به دادگاه، در حالی که سعی می‌کرد خونسردی خود را حفظ کند با رئیس و اعضای دادگاه، سلام و احوالپرسی کرد و سپس در جایی که برای او معین شده بود نشست.

در هنگام نخست وزیری در مجلس شورای ملی
ابتدا رئیس دادگاه با اشاره به اولین جلسه محاکمه هویدا که پیش از عید تشکیل شد و بنا به درخواست متهم به عنوان تنفس معوق ماند، گفت: آقای هویدا، شما در جلسه قبل از چگونگی اتهامتان مطلع شدید و در پاسخ به اتهامات وارده، سیستم حاکم بر جامعه را مقصر دانستید. جلسه امروز، ادامه‌ همان جلسه است. برای آنکه بار دیگر از اتهاماتی که به شما نسبت داده شده است آگاه شوید و از خود دفاع کنید نماینده دادسرای انقلاب اسلامی مجددا کیفرخواست صادره از سوی دادستان را جهت شما می‌خواند.

آنگاه، نماینده دادسرای انقلاب اسلامی به قرائت کیفرخواست پرداخت و طی آن هویدا را مفسد فی‌الارض و خائن به ملت دانست. دادستان همچنین گفت: آقای هویدا، در حکومت ۱۳ ساله خود نه تنها به ملت خیانت کردید، بلکه باعث شدید که اجنبی بر سرنوشت ملت ما حاکم شود. در زمان صدارت شما کشاورزی ایران به نابودی کشیده شد و صنعت که بایستی روز به روز رونق می‌گرفت، تبدیل به صنعت مونتاژ شد که از کشورهای سرمایه‌داری تغذیه می‌کرد.

نماینده دادستان ادامه داد: با برنامه‌های طول صدارت شما آزادی از ملت ایران سلب شد و فضای کشور ما را خفقان و سانسوری احاطه کرد که بر اثر آن هیچ‌کس قادر نبود حرف‌هایش را بزند و نویسندگان و روزنامه‌نگاران ناگزیر بودند حقایق را به نفع رژیم شاه سابق که شما عامل اجرای فرامین و دستور‌هایش بودید، تحریف کنند.

هویدا در پاسخ به اظهارات نماینده دادستان در دفاع از خود گفت: ما در سیستمی بودیم که همه‌کس در آن سیستم در خدمت رژیم بودند. هر برنامه‌ای که دولت مجری آن بود به‌وسیله گروهی که به عنوان کار‌شناس در وزارتخانه‌ها بودند طرح‌ریزی می‌شد و به‌وسیله وزیر آن وزارتخانه به دولت پیشنهاد می‌شد. دولت هم آن را یا تصویب می‌کرد و یا تصویب آن را به مجلسین واگذار می‌نمود. در آن سیستم به عقیده من، مجلس سنا و شورای ملی بودند که نمی‌بایست قوانین ضد مردمی را تصویب می‌کردند. اگر دولت، خلاف قانون عمل می‌کرد این وظیفه رئیس دیوان عالی کشور بود که به دولت بگوید فلان عمل، خلاف قانون است.

رئیس دادگاه در پاسخ به اظهارات هویدا گفت: شما به عنوان نخست‌وزیر یک کشور دارای مشاورانی بودید که فقط یکی از آنها بهترین حقوقدان این مملکت بود و ظرف ۲۴ ساعت با حکم شما به ریاست دیوان عالی کشور برگزیده شد. آیا این شخص که از دوستی صمیمانه شما هم برخوردار بود نگفت که کارتان برخلاف قانون است؟

هویدا: اولا آن شخصی را که می‌گویید بعد‌ها سناتور شد و ظرف ۲۴ ساعت رئیس دیوان عالی کشور نشد. علاوه بر آن، آنها چیزی نمی‌گفتند. وقتی که مثلا سالروز ششم بهمن بود همه می‌آمدند و در این جشن شرکت می‌کردند.

رئیس دادگاه: آنها را به این قبیل مراسم می‌بردند، نه آنکه آنها شرکت می‌کردند.

هویدا: بله، آنها را می‌بردند، ولی بالاخره حاضر می‌شدند و برای آن سیستم، تظاهرات می‌کردند و آن سیستم را تایید می‌نمودند. اگر می‌گویید من به عنوان نخست‌وزیر باید کنار می‌رفتم و ادامه نمی‌دادم حق با شماست. اگر من نمی‌کردم کس دیگری می‌کرد.

در این موقع نماینده دادستان با اجازه رئیس دادگاه به سخن پرداخت و خطاب به هویدا گفت: اینکه می‌گویید اگر من نمی‌کردم کسی دیگر می‌کرد، معنایش این است که اگر امام حسین (ع) را فلانی نمی‌کشت کسی دیگر می‌کشت. این پاسخ چیزی از اتهام شما نمی‌کاهد.

هویدا: سیستم آن طور بود. من آن سیستم را به وجود نیاورده بودم. قبل و بعد از من نخست‌وزیرانی بودند که با آن سیستم کار کردند. من هم ادامه‌دهنده بودم، نه به وجود آورنده.

نماینده دادستان گفت: آقای هویدا! شما در جلسه قبل هم این حرف‌ها را تکرار کردید و سیستم را مقصر دانستید. دادگاه شما را محاکمه نمی‌کند، سیستم را محاکمه می‌کند که شما نماینده و مجری آن بودید. در آن سیستم، ملت نادیده گرفته ‌شده بود و کشور تحت نفوذ اجنبی بود. ساواک، جوانان و مبارزان را به طرز فجیعی شکنجه می‌کرد و می‌کشت. خیلی خلاصه بگوییم، آیا آن سیستم به نظر شما درست بود که شما ادامه‌دهنده آن بودید؟

هویدا: من از کارهای ساواک هیچ اطلاعی نداشتم.

رئیس دادگاه: اما رئیس ساواک، معاون شما بود. چطور ممکن است رئیس از کارهای معاونش اطلاعی نداشته باشد؟

هویدا: من از طریق تشکیلات بین‌المللی از شکنجه‌های ساواک مطلع شدم. رئیس ساواک، معاون من بود ولی نه از من دستور می‌گرفت و نه کار‌ها را به من گزارش می‌کرد. ساواک، سیاست خارجی، سیاست‌های اقتصادی و کشاورزی و غیره به‌وسیله مسئولان مستقیمش با پادشاه در تماس بودند و پادشاه، نظرات خود را ابلاغ می‌کرد.

رئیس دادگاه: پس شما چه‌کاره بودید؟

هویدا: من فقط هماهنگ‌کننده بودم. من وقتی دانستم که در محکمه انقلابی اسلامی محاکمه می‌شوم خوشحال شدم و دانستم که در این محکمه عدالت هست. بنابراین سعی کرده‌ام با شهامت و صداقت سخنم را بگویم. به همین جهت هم با جسارت می‌گویم که اینگونه که شما صحبت می‌کنید انگار من پادشاه بوده‌ام و پادشاه، نخست‌وزیر. پادشاه طبق قانون اساسی، رئیس قوه مجریه بود و ما همه حتی شاید شما هم از او اطاعت می‌کردیم.

رئیس دادگاه در این موقع به هویدا گفت: دادگاه، هدفش از این جلسات، رسیدن به حقایق است اما شما حرف‌های گذشته را تکرار می‌کنید. اگر غیر از آن، حرف‌های دیگری دارید بزنید.

هویدا گفت: حرف دیگری غیر از آنچه زدم ندارم. شما هم که می‌گویید وارد جزئیات نشوید. در کلیات همین‌هاست که گفتم. فقط از جوانانی که به‌وسیله ساواک شکنجه شده‌اند می‌خواهم مرا عفو کنند. من هم به‌وسیله ساواک توقیف و زندانی شده بودم.

هویدا افزود: اگر عمری کفاف دهد، کتابی خواهم نوشت که در آن ماجراهای از شهریور ۱۳۲۰ تا آخرین روز صدارتم را تشریح خواهم کرد.

سپس رئیس دادگاه سوال کرد حرف دیگری داری؟ هویدا گفت: نه.

و بدین ترتیب دادگاه وارد شور شد و پس از یک ساعت شور، هویدا را به عنوان مفسد فی‌الارض و خائن به ملت به اعدام محکوم کرد. با وجود آنکه روزنامه‌های دوران انقلاب همگی از تیرباران هویدا در برابر «جوخه اعدام» سخن گفته بودند اما بعد از گذشت چند سال روایت‌های دیگری از چگونگی مرگ نخست‌وزیر دوران پهلوی مطرح شد. از آن جمله ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه دولت موقت بود که روایتی دیگر دارد. 

یزدی چند سال پیش در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در خلال بیان خاطراتش درباره اعدام هویدا گفت: وقتی هویدا را از پادگان جمشیدیه به مدرسه رفاه آوردند، به من گفت که فلانی من حرف‌های زیادی دارم که باید بزنم. این خیلی طبیعی بود فردی که ۱۴ سال نخست‌وزیری یک نظام را کرده است اطلاعات بسیار گسترده‌ای از درون نظام داشته باشد. پیش‌فرض من این است که می‌خواست راجع به نظام گذشته حرف بزند. من با توجه به اینکه اطرافیان شاه یک عداوت خاصی با هویدا پیدا کرده بودند و به همین دلیل او را به زندان انداخته بودند، نگران بودم که در آن اتاقی که همه فرماندهان نظام قبل در آن بودند او را در آن اتاق خفه‌اش کنند. بنابراین من در مدرسه رفاه یک اتاق دیگری را ترتیب دادم که هویدا را آنجا تنها نگهداری کنند. من به آقای خمینی گفتم که هویدا اسرار زیادی دارد. زمانی می‌شود که ما می‌گفتیم خاندان پهلوی فاسد بودند و روابط کثیفی داشتند، خب ما مخالف بودیم و می‌توانستیم هر حرفی را بزنیم اما نخست‌وزیری که ۱۴ سال مسئول بوده است می‌خواهد حرف بزند. باید بگذاریم حرفش را بزند. آقای خمینی پیشنهاد من را پذیرفت. به خلخالی گفت‌ همان جور که فلانی می‌گوید عمل کنید.

دکتر یزدی در جواب سوالی در مورد نحوه اعدام هویدا می‌گوید: هنگامی که هویدا شروع کرد که بگوید در دوران ۱۴ ساله زمامداری او به عنوان نخست‌وزیر شاه چه اتفاقاتی افتاده است و خاطراتش را کند، رئیس جلسه به دادگاه تنفسی کوتاه می‌دهد. موقعی که هویدا به راهروی دادگاه می‌آید یکی از آقایان روحانی که آنجا بوده و من مایل نیستم الان اسم او را ببرم در راهرو با هفت‌تیر کمری خودش او را می‌کشد. بدین ترتیب آقای هویدا را می‌برند روی صندلی‌اش می‌نشانند و عکس بر می‌دارند و حکم اعدامش را برایش قرائت می‌کنند و بعد می‌برند. اصلا چنین چیزی نبود که اعدامش کنند.
عباس میلانی مورخ مقیم آمریکا نیز در کتاب «معمای هویدا» روایتی مشابه روایت یزدی را مطرح کرده است.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد