سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز



  
هدف اصلی سفر ناگهانی یوسف بن علوی وزیر خارجه عمان به ریاض میانجی گری میان ایران و عربستان سعودی است.  
میدل ایست مانیتور به نقل از روزنامه رای الیوم نوشت: هدف اصلی سفر ناگهانی یوسف بن علوی وزیر خارجه عمان به ریاض میانجی گری میان ایران و عربستان سعودی است. 
 
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، روابط دوجانبه ایران و عربستان به دلیل مواضع طرفین در قبال بحران سوریه و برنامه هسته ای ایران، رو به وخامت رفته است. 
 
این سفر چندین روز پس از حضور حسن روحانی رئیس جمهور ایران در مسقط رخ داد که نشان دهنده ی تمایل ایران برای کاهش تنش ها بین دو کشور است. 
 
عربستان نیز در اقدامی مثبت، شمار صدور ویزای عمراه برای ایرانیان را در عید نوروز دوبرابر کرد. 
 
به نوشته ی رای الیوم، روابط ایران و عربستان مهمترین مسئله ی سفر وزیر خارجه عمان بود و بن علاوی حامل پیامی مهم از سوی ایران در این رابطه بود.

کد خبر: ۳۸۸۵۷۸
تاریخ انتشار:۰۴ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۵:۵۷-24 March 2014
نخست وزیر رژیم صهیونیستی در یک برنامه طنز در ارتباط با شایعه کشتی ایرانی حامل سلاح که عازم غزه بود مدعی شد که ایران یک موضوع شوخی بردار نیست و در ادامه تأکید کرد که به رسمیت نشناختن دولت یهودی ریشه مشکل اسرائیل و فلسطینیان است.

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از روزنامه صهیونیستی جروزالم پست،«بنیامین نتانیاهو» یکشنبه غروب در یک برنامه کمدی حاضر شد و در خصوص برنامه هسته ای ایران و شهرک سازی صحبت کرد.

علیرغم آنکه نتانیاهو در یک برنامه طنز حضور پیدا کرده بود در پاسخ به سوال مجری که به چه دلیل نتانیاهو عکس خود با کشتی سلاح را در صفحه فیس بوک «حسن روحانی» رئیس جمهور ایران قرار نمی دهد، پاسخ داد: این یک موضوع طنز و شوخی بردار نیست، مردم یهود بار دیگر شگفت زده شدند و اجازه نمی دهم یک فاجعه دیگر بر سر مردم یهود نازل آید.

سایت اسرائیلی روترنت چندی پیش مدعی شد که نیروی دریایی رژیم صهیونیستی یک کشتی ایرانی را در راه غزه توقیف کرده است و گزارش کرد که این کشتی در دریای سرخ توقیف شده است و حامل سلاح های پیشرفته و موشک بوده است که ایران این ادعاها را رد کرد.

نتانیاهو درباره مذاکرات سازش اسرائیل و فلسطینیان گفت که منتظر «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین است.

وی ادامه داد: آنها از ما می خواهند که دولت فلسطینی را به رسمیت بشناسیم اما آنها دولت یهودی را به رسمیت نمی شناسند. این امتناع از به رسمیت شناختن اسرائیل، ریشه مشکل است.


نشست سران شورای همکاری خلیج فارس، در حالی در شرف برگزاری است که اختلافات شدید و بی‌سابقه میان اعضای این شورا، چشم انداز تثبیت روابط میان آن‌ها را در آینده نزدیک به کلی از میان برده است. در این میان، اخبار و تحلیل‌ها حاکی از آن است که مواضع اعضا نسبت به ایران، یکی از عواملی است که به شکاف موجود میان آن‌ها دامن زده است.
کد خبر: ۳۸۸۵۰۵
تاریخ انتشار:۰۴ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۹-24 March 2014
چگونه اختلاف بر سر ایران، کشورهای عرب منطقه را به چالش می‌کشد؟
نشست سران شورای همکاری خلیج فارس، در حالی در شرف برگزاری است که اختلافات شدید و بی‌سابقه میان اعضای این شورا، چشم انداز تثبیت روابط میان آن‌ها را در آینده نزدیک به کلی از میان برده است. در این میان، اخبار و تحلیل‌ها حاکی از آن است که مواضع اعضا نسبت به ایران، یکی از عواملی است که به شکاف موجود میان آن‌ها دامن زده است.

به گزارش «تابناک»، خبرگزاری «رویترز» در مطلبی به بررسی وضعیت روابط کشورهای عرب منطقه در آستانه برگزاری نشست جدید سران شورای همکاری خلیج فارس پرداخته و از افزایش شکاف میان آن‌ها بر سر طیفی از موضوعات گوناگون خبر داده است. 

این خبرگزاری می‌نویسد، شکاف‌های موجود بر سر سیاست خارجی میان کشورهای عضو شورای همکاری، احتمالاً یک موضع مشترک از سوی آن‌ها در قبال چالش‌های منطقه، از جمله آنچه برخی از آن‌ها «تهدید بهبود روابط ایران و آمریکا» می‌دانند را دشوار می‌کند. 

از سوی دیگر، هرچند شاید اعضای این شورا درباره افزایش کمک‌های «بشردوستانه» به سوریه به توافق برسند، انتشار قطعنامه‌ای از سوی آن‌ها که خواستار برکناری بشار اسد از قدرت باشد، با توجه به دیدگاه‌های گوناگون آن‌ها نسبت به بحران سوریه، دشوار به نظر می‌رسد. 

اما ایران و سوریه، تنها چالش‌های موجود در نشست پیش روی شورای همکاری ـ که فردا و پس فردا در کویت برگزار می‌شود ـ نخواهد بود. در حقیقت، این نشست پس از وقوع تقابلی آشکار میان اعضا بر سر حمایت از اخوان المسلمین در مصر و همچنین تنش لفظی میان عراق و عربستان سعودی بر سر خشونت‌های استان «انبار» عراق برگزار می‌شود. 

ابتسام القطبی، استاد علوم سیاسی در دانشگاه امارات می‌گوید: «هیچ نشستی خالی از اختلاف نیست؛ اما این نشست، سرشار از اختلافات است. نقطه ممیزه این نشست، شدت این درگیری هاست که باری اضافی را بر کشور میزبان تحمیل می‌کند»؛ بنابراین، وی بر این باور است که این بار حتی صدور قطعنامه‌ای مشترک نیز دشوار خواهد بود؛ چه رسد به یک توافقنامه یا چیزی مشابه آن. 

افزون بر این، تصمیم عربستان سعودی، امارات و بحرین برای فراخواندن سفرای خود از قطر ـ که در اوایل ماه جاری میلادی انجام گرفت ـ بر شدت اختلافات میان اعضا افزوده است؛ هرچند، گفته شده در نشست پیش روی، درباره این موضوع سخنی مطرح نخواهد شد. 

رویترز اشاره می‌کند در گذشته، نشست‌های شورای همکاری عموماً بر موضع مشترکی در قبال منازعه رژیم اسرائیل با فلسطین متمرکز بود؛ اما در پی وقوع انقلاب‌های عربی در سال ۲۰۱۱، روند «قطبی شدن» منطقه آغاز شد که با شدت گرفتن اختلافات میان اعضای شورا همراه بود. 

اما در موضوع ایران، شماری از کشورهای عضو شورای همکاری که از نفوذ ایران در میان شیعیان بحرین، شرق عربستان سعودی، کویت و عراق نگران هستند، خواستار آنند که نتیجه نشست پیش روی، فرستادن پیامی قوی برای ایران باشد که این کشور را از آنچه آن‌ها «مداخله» در کشورهای منطقه می‌خوانند، بازدارد. 

از سوی دیگر، آن‌ها از این نگرانند که مهم‌ترین متحدشان، یعنی آمریکا، که در روند مذاکرات هسته‌ای با ایران وارد شده، ممکن است روزی روابط کامل دیپلماتیک با ایران را از سر بگیرد و این به ضرر کشورهای عرب منطقه پایان یابد.

به هر حال، مجموعه این موارد، چالش‌هایی است که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در نشست پیش روی خود با آن‌ها روبه رو هستند و با توجه به عمق اختلافات موجود میان آن‌ها، حل و فصل این موارد و رسیدن به موضعی مشترک از سوی این کشور‌ها محتمل به نظر نمی‌رسد.



جیش العدل در بیانیه ای مدعی شد؛
اخبار منتشره در وبلاگ رسمی گروهک تروریستی موسوم به جیش العدل ، حاکی است، یکی از پنج سرباز گروگان گرفته شده، کشته شده است. / حسینعلی امیری شامگاه یکشنبه گفت: با وجود انتشار برخی اخبار مبنی بر اینکه جیش‌العدل اعلام کرده که یکی از سربازان ایرانی را به شهادت رسانده است، این خبر تائید نمی‌شود.
کد خبر: ۳۸۸۴۹۲
تاریخ انتشار:۰۴ فروردین ۱۳۹۳ - ۰۰:۲۵-24 March 2014
یکی از مرزبانان گروگان به شهادت رسید+تکذیب وزارت کشوراخبار منتشره در وبلاگ رسمی گروهک تروریستی که پنج سرباز ایرانی را ربوده اند، حاکی است یکی از پنج سرباز گروگان گرفته شده، کشته شده است.

به گزارش «تابناک»، این گروهک تروریستی اعلام کرد، یکی از سربازان گروگان گرفته شده به نام جمشید دانایی فر را شهید کرده است.


یکی از مرزبانان ایرانی را کشته ایم
هنوز هیچ مقام رسمی از کشورمان این خبر را تأیید و یا تکذیب نکرده است.

این در حالی است که مقامات کشورمان در روزهای گذشته از رایزنی‌های گسترده برای آزادی این سربازان خبر داده بودند. 

گفتنی است، در روزهای گذشته، تحرک‌های بسیاری به ویژه در شبکه‌های اجتماعی برای آزادی این سربازان وجود داشت.

قائم مقام وزیر کشور و سخنگوی وزارت کشور، برخی اخبار منتشر شده درباره کشته شدن یکی از پنج مرزبان ایرانی - که توسط گروهک موسوم به جیش‌العدل به گروگان گرفته شده‌اند - را تائید نکرد.

 حسینعلی امیری شامگاه یکشنبه در گفت و گو با خبرگزاری ها گفت: با وجود انتشار برخی اخبار مبنی بر اینکه جیش‌العدل اعلام کرده که یکی از سربازان ایرانی را به شهادت رسانده است، این خبر تائید نمی‌شود.

وی ادامه داد: در صورتیکه چنین اتفاقی افتاده بود، ما مطلع می‌شدیم ولی چنین اتفاقی نیفتاده است و تا این لحظه هر پنج مرزبان ایرانی در سلامت هستند و در خاک پاکستان نگهداری می‌شوند.

همچنین علی عبداللهی - معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور تاکید کرد که صحت خبرهای منتشره شده از کشته شدن یکی از مرزبانان کشورمان توسط جیش‌العدل، قابل تائید نیست.وی با رد این اخبار اظهار کرد: اگر چنین خبری صحت داشت ما از آن اطلاع می‌یافتیم.

گروهک موسوم به جیش‌العدل در بیانیه‌ای در وبلاگ خود مدعی شده که یکی از مرزبانان ایرانی گروگان گرفته شده را به شهادت رسانده است. 


کوروش احمدی جاسوس سرسپرده سازمان سیا پس از سال‌ها فعالیت معاندانه علیه نظام توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) دستگیر و به دار مجازات آویخته شد.

به گزارش مشرق، یکی از مهمترین رویداهای قضایی سال 1392دستگیری جاسوس ویژه سازمان سیا در ایران بود.

سحرگاه روز یکشنبه(29 اردیبهشت ماه92) خبر اعدام دو جاسوس سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه در ایران از سوی دادستانی تهران اعلام شد و این در حالی بود که یکی از این دو اعدامی به عنوان جاسوس ویژه سازمان سیا در کشورمان فعالیت می‌کرد.

مروری بر فعالیت‌های معاندانه جاسوس سازمان سیا
"کوروش احمدی" یا همان جاسوس ویژه سازمان سیا که صبح امروز به دار مجازات آویخته شد، از ابتدای دهه 90 میلادی همکاری خود را با این سازمان اطلاعاتی و تروریستی آغاز کرد.

تلاش وی برای افشای اطلاعات مهم نظامی و ارائه آنها به همپیمانان آمریکایی اش با هدف تثبیت موقعیت خود در این سازمان جاسوسی بود از همین جهت او به عنوان یکی از جاسوسان مهم سیا شناخته شد.

احمدی پس از تثبیت موقعیت خود در سازمان سیا طی سفرهای متعدد به ایران تلاش های گسترده ای جهت کسب اطلاعات محرمانه کشورمان برای آمریکا‌یی‌ها کرد و در همین شرایط نیز از جذب و به کارگیری نیروهای مختلف برای خود نیز غافل نبود.

این جاسوس سیا با تشکیل تیم جاسوسی و نفوذ در بخش‌های مختلف کشور فعالیت های معاندانه خود را ادامه می‌داد و اقداماتی برای راه‌اندازی شبکه جاسوسی در کشور در خدمت به سیا داشت که البته دوام چندانی نداشت.

جاسوس سیا در دام
با اوج گیری فعالیت‌های جاسوسی احمدی در کشورمان مسیر تبادل اطلاعات و ارتباطی وی با اعضای تیم جاسوسی اش شناسایی و اقدامات براندازانه وی ره گیری شد که بالاخره با تلاش سربازان گمنام امام زمان(عج) در وزارت اطلاعات، این جاسوس خودفروخته شناسایی و تیم معاند و سرسپرده به اربابان آمریکایی وی متلاشی شد.



پس از دستگیری جاسوس سیا در ایران، بازجویی‌ها از وی آغاز و احمدی به تمامی فعالیت‌های خود اعتراف کرد، شبکه گسترده جاسوسیوی شناسایی و ارتباط این جاسوس با سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه رو شد.

کوروش احمدی پس از طی مراحل قانونی به اعدام محکوم و با تایید دیوان عالی کشور سحرگاه روز یکشنبه(29 اردیبهشت ماه92) به دار مجازات آویخته شد.



بیان مواضع، رویکردها و دیدگاه‌ها درباره مسائل مختلف و رویدادهای مهم در دستگاه‌ها و نهادهای داخل و خارج از کشور برعهده سخنگو این نهاد یا دستگاه است.
به گزارش مشرق، بیان مواضع، رویکردها و دیدگاه‌ها درباره مسائل مختلف و رویدادهای مهم در دستگاه‌ها، و نهادهای داخل و خارج از کشور  برعهده سخنگوی نهادها یا دستگاه‌های دولتی است.
 
کشورهای دنیا برای تعامل با یکدیگر و بیان مواضع و دیدگاه‌های خود درباره مسائل مختلف از افرادی به عنوان سخنگو استفاده می‌کنند. سازمان‌ها، دستگاه‌ها، وزارتخانه‌ها و هیئت دولت معمولا برای بیان نظرات خود از یک یا چند سخنگو استفاده می‌کنند. برخی کشور‌ها برای بخش‌ها و مراکز خاص سخنگوی ویژه دارند.
 
در این میان چند سخنگو به طور همزمان رویکرد آمریکا را در رابطه با مسایل مختلف بیان می‌کنند و وظیفه سخنگویی این کشور را برعهده دارند. بیشترین تعداد سخنگویان دولت به آمریکا تعلق دارد که در صورت لزوم تغییر می‌کنند یا از سمتی به سمت دیگر جا به جا می‌شوند. در حال حاضر چهار سخنگو در دولت اوباما مشغول خدمت هستند.

"جی کارنی" سخنگوی کاخ سفید، "جن ساکی" سخنگوی وزارت امور خارجه، "ماری هارف" معاون سخنگوی وزارت امور خارجه و "آلن ایر" سخنگوی فارسی زبان وزارت امور خارجه آمریکا جمعی از سخنگویان دولت کنونی محسوب می‌شوند که بیشترین اظهار نظر را درباره ایران دارند.

جی کارنی سخنگوی کاخ سفید

مسئولیت اعلام مواضع و بیانیه‌ها و گزارشات رسمی کاخ سفید برعهده "جی کارنی" متولد 22 می ‌1965 در شهر واشنگتن است.
بیشترین مواضع ضدایرانی را چه کسانی در دولت آمریکا بیان می‌کنند؟ + تصاویر

 

او که بیست و نهمین سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید است، دومین سخنگو در زمان ریاست جمهوری"اوباما" محسوب می‌شود. وی در فوریه سال 2011 جایگزین"رابرت گیبز" شد. قبل از اینکه او به این سمت برسد، در مجله"تایم" رئیس دفتر بخش واشنگتن بود.

 

کارنی در سال 1987 به عنوان گزارشگر به استخدام"میامی هیرالد" درآمد. از آن سال او در مجلات و روزنامه‌های گوناگونی مشغول بوده است. او یکی از نویسندگان و گزارشگران درباره "جورج بوش" بوده و با او در سفرهای خارجی همراه بود.

کارنی در سال 2009 برنده جایزه "گزارش برجسته درباره رئیس جمهوری" از جشنواره مطبوعاتی"جرالد فورد" شد.

بیشترین مواضع ضدایرانی را چه کسانی در دولت آمریکا بیان می‌کنند؟ + تصاویر

 

کارنی مدرک تحصیلی خود را درباره پژوهش‌های روسیه و اروپای شرقی در مقطع لیسانس از دانشگاه"ییل" گرفته است.

بیشترین مواضع ضدایرانی را چه کسانی در دولت آمریکا بیان می‌کنند؟ + تصاویر

 

کارنی مواضع  اصلی آمریکا و کاخ سفید را در مورد ایران، به خصوص درباره مسائل هسته‌ای روز بیان می‌کند. او به همراه همسرش که تحلیلگر شبکه خبری (ای‌بی‌سی) است و دختر و پسرش در واشنگتن زندگی می‌کند.

 

بیشترین مواضع ضدایرانی را چه کسانی در دولت آمریکا بیان می‌کنند؟ + تصاویر

 

"جن ساکی"(jen psaki) سخنگوی وزارت امور خارجه

 

"جنیفر رن" که خود را"جن ساکی" می‌نامد، متولد سال 1978 در شهر"استمفورد" از ایالت"کنتیکت" است. او یکی از سخنگویان وزارت امور خارجه آمریکا است، عمده فعالیت‌های او در خصوص تحولات خاورمیانه، مذاکرات ایران و 1+5 و بیان نظرات و بیانیه‌های جدید در این خصوص است.

بیشترین مواضع ضدایرانی را چه کسانی در دولت آمریکا بیان می‌کنند؟ + تصاویر

 

"ساکی" 36 ساله که در مذاکرت هسته‌ای ایران و گروه 1+5 حضور دارد فارغ التحصیل دانشگاه "ویلیام و مری" است.

قبل از اینکه به سمت سخنگوی وزارت امور خارجه درآید، دستیار مدیر ارتباطات کاخ سفید (مسئول مطبوعاتی و منشی مطبوعاتی کمپین تبلیغاتی اوباما) و قبل‌تر از آن در کاخ سفید قائم مقام سخنگوی کاخ سفید بود.

بیشترین مواضع ضدایرانی را چه کسانی در دولت آمریکا بیان می‌کنند؟ + تصاویر

 

"ساکی" از فوریه 2013 به سمت سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا به جای"ویکتوریا نولاند" منصوب شد. 

"ساکی" که از"جان کری" به صورت مستقیم دستور می‌گیرد، مسائل مربوط به پرونده هسته‌ای ایران را بیان و بازگو می‌کند. وی مدعی است تحریم‌ها و مذاکرات با ایران در دو کفه ترازو قرار دارند، اگر مذاکرات بیشتر شود و نتیجه بخش باشد، تحریم‌ها کمتر و اگر مذاکرات نتیجه بخش نباشد تحریم‌ها بیشتر می‌شود.

بیشترین مواضع ضدایرانی را چه کسانی در دولت آمریکا بیان می‌کنند؟ + تصاویر

 

"ماری هارف"(marie harf) سخنگوی وزارت امور خارجه

 

"ماری هارف" دستیار و معاون "جن ساکی" خود بار‌ها به عنوان سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در برابر لنز دوربین‌های خبرنگاران و دوربین‌های تلویزیونی  حاضر شده است.

بیشترین مواضع ضدایرانی را چه کسانی در دولت آمریکا بیان می‌کنند؟ + تصاویر

 

"هارف" و"ساکی" هردو درباره مسائل ایران و انرژی هسته‌ای فعالیت دارند، اما هارف نسبت به"جن ساکی" فعالیت بیشتر و مستقیم درباره تحولات منطقه و مسائل هسته‌ای ایران دارد. او در مذاکرات هسته‌ای بین ایران و کشورهای 1+5 حضور دارد.

بیشترین مواضع ضدایرانی را چه کسانی در دولت آمریکا بیان می‌کنند؟ + تصاویر

 

"ماری هارف" 31 ساله متولد"گرناویل" ایالت"اوهایو" است، فوق لیسانس خود را در رشته روابط بین الملل از دانشگاه"ویرجینیا" گرفته، ماری هارف که اخیرا در مذاکرات وین در تیم آمریکا بود، با عینک‌های جذابش عنوان جوان‌ترین سخنگوی تاریخ آمریکا را یدک می‌کشد.

بیشترین مواضع ضدایرانی را چه کسانی در دولت آمریکا بیان می‌کنند؟ + تصاویر

 

"آلن ایر" (alan eyre)سخنگوی فارسی زبان وزارت امور خارجه

 

نخستین سخنگوی فارسی زبان وزارت امور خارجه آمریکا "آلن ایر" است. او سابقه ریاست دفتر ایران در کنسولگری آمریکا در"دبی" را دارد."ایر" تاکنون ایران را ندیده، اما با فرهنگ ایرانی آشنایی کامل دارد و به خوبی فارسی صحبت می‌کند.
 
بیشترین مواضع ضدایرانی را چه کسانی در دولت آمریکا بیان می‌کنند؟ + تصاویر

او که مدعی است یک ایران دوست است، همواره انگشتر عقیقی به دست می‌کند، ایر همواره سعی بر این دارد که حس ایران دوستانه خود را نمایش دهد.

بیشترین مواضع ضدایرانی را چه کسانی در دولت آمریکا بیان می‌کنند؟ + تصاویر

حرکات و حرف‌های او نشانگر این است که او به دنبال برقراری ارتباطی دوستانه با ایران است و از موانع آمریکا درباره حمله نظامی و گزینه‌های نظامی صحبت نمی‌کند، اما  گزارشات و اخبار بسیاری درباره وی منتشر شده که حکایت از جاسوس بودن وی می‌کنند.

 

بیشترین مواضع ضدایرانی را چه کسانی در دولت آمریکا بیان می‌کنند؟ + تصاویر

 

براساس گزارش‌ها، آلن ایر با هزینه و بورسیه "سازمان جاسوسی آمریکا" (CIA) زبان فارسی را یاد گرفته و در تمام طول مدت فعالیت خود تا قبل از انتخابش به عنوان سخنگوی فارسی زبان وزارت امور خارجه در کشورهای سوریه امارات، دبی و جمهوری آذربایجان به عنوان مسئول میز ایران برای سازمان جاسوسی آمریکا فعالیت و از ایرانی‌ها جاسوسی می‌کرد.

  بیشترین مواضع ضدایرانی را چه کسانی در دولت آمریکا بیان می‌کنند؟ + تصاویر


بیشترین مواضع ضدایرانی را چه کسانی در دولت آمریکا بیان می‌کنند؟ + تصاویر
 آلن ایر در فیسبوک شخصی خود درباره مسائل روز ایران اظهارنظر می‌کند و خود را در غم و شادی ایرانیان سهیم می‌داند!


نشریه آتلانتیک منتشر کرد:
نشریه آتلانتیک در مقاله‌ای به جنبه‌ای نوین از مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 1+5 نگریسته است. نویسندگان در پی آن هستند تا با کمک علوم اعصاب و روان و تحلیل فعالیت‌های ذهن، رفتار طرفین مذاکره را بررسی کرده و بدین ترتیب دست‌یابی به توافق را ساده‌تر سازند.

گروه جنگ نرم مشرق- نشریه آتلانتیک در مقاله‌ای به قلم کریم سجادپور و نیکلاس رایت به جنبه‌ای نوین از مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 1+5 نگریسته است. نویسندگان در پی آن هستند تا با کمک علوم اعصاب و روان و تحلیل فعالیت‌های ذهن، رفتار طرفین مذاکره را بررسی کرده و بدین ترتیب دست‌یابی به توافق را ساده‌تر سازند.

آنچه که در ادامه می‌آید ترجمه خلاصه‌ای از این مقاله است:

راهنمای روانشناسی مذاکراه با ایران // درحال ویرایش

در حالی که تنها 14 کشور همچون ایران به غنی‌سازی اورانیوم می‌پردازند، سخنان و پیام‌های وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی سوالات متعددی را نسبت به توافق هسته‌ای نهایی با تهران ایجاد کرده است. چرا دولت ایران تحریم‌های متعدد علیه مردمش را تحمل کرده تا این فعالیت را ادامه دهد؟

برای برخی پاسخ این سوال واضح است؛ ایران به دنبال توانایی سلاح اتمی است (که به نظر آنان تاکنون بدان دست یافته است). برخی دلایل نیز انگیزه های مختلفی برای آن برشمرده اند که شامل ژئوپلتیک، ایدئولوژی، ملی گرایی، سیاست داخلی و پیش گیری از تهدیدات می شود. آیا ایران به دنبال سلاح هسته ای است تا بر خاورمیانه مسلط شود و یا اینکه گزینه ای برای دفاع از خود در زمینه حملات دور و نزدیک داشته باشد؟ اگر چه هنوز هیچ توضیح مشخصی برای اقدامات تهران وجود ندارد، اما اگر رشته مشترکی میان همه پاسخ ها برای اقدامات تهران وجود داشته باشد، همان ذهن و رفتارهای مغزی است.

اگرچه روانشناسی و علوم اعصاب را نمی توان از فرهنگ، تاریخ و جغرافیا جدا کرد اما بیولوژی انگیزه های اجتماعی در همه جای دنیا یکی است، چه در توکیو، چه در تهران و یا در تنسی. این چهار درس و نکته از علوم اعصاب می تواند موانع موجود بر سر توافق هسته ای با ایران را بررسی کند.

درس نخست: انسان ها هزینه زیادی برای نپذیرفتن بی عدالتی پرداخت می کنند

راهنمای روانشناسی مذاکراه با ایران // درحال ویرایش

بیش از سه دهه تجارب آزمایشاهی نشان می دهد که انسان بی عدالتی را نمی پذیرد و این براساس بیولوژی ماست. مطالعات انجام شده حالی از این است که فعالیت های عصبی انسان نشان دهنده میزان بی عدالتی های موجود در تعاملات اجتماعی است.

این امر را حتی می توان در آزمایش هایی که برحیوانات شبیه انسان صورت گرفته نیز مشاهده کرد. برای مثال در مطالعه ای، از دو میمون وظیفه ای یکسان خواسته شد در حالی که برای یکی انگور قرمز شیرین پاداش در نظر گرفته شده بود و برای دیگری خیار. اما میمونی که خیار دریافت می کرد در اعتراض به این بی عدالتی از انجام وظیفه خود سرباز زد.

نپذیرفتن بی عدالتی در رفتارهای ملی و تصمیم گیری های کلان نیز قابل مشاهده است. در سال 1951 محمد مصدق نخست وزیر وقت ایران، پیمان ناعادلانه شرکت نفتی بریتانیایی با صنعت نفت ایران را نپذیرفت. تاجایی که این عدم پذیرش موجب پرداخت غرامت از سوی ایران به طرف مقابل شد. بریتانیا نیز تحریم بر خرید نفت ایران را اعمال کرد و در نهایت با همکاری ایالات متحده موجب کودتای نظامی علیه دولت مصدق شد.

و حالا پس از گذشت شش دهه از این ماجرا، عدم پذیرش بی عدالتی از سوی ایران در زمینه برنامه هسته ای عامل مهمی در دست یابی این کشور به انرژی اتمی محسوب می شود. در سال های گذشته، ایران بیش از 100 میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی و درآمد نفتی را از دست داده تا از برنامه هسته ای خود که تنها 2 درصد از نیاز انرژی این کشور را پاسخ می دهد، دفاع کند. حتی برخی دانشمندان معتقدند اگر ایران تصمیم به واردات اورانیوم غنی شده می کرد 10 برابر بیشتر برایش مقرون به صرفه بود.

تهران به دنبال پاسخ این پرسش است که چرا شش قدرت دنیا که 5 تای آنها خود دارای هزاران سلاح هسته ای هستند باید به ایران شرایط را دیکته کنند؟ چرا کشورهایی همچون هند و پاکستان که امضا کننده پیمان ان پی تی نیستند به سلاح اتمی دسترسی دارند و به عنوان عضو پذیرفته شده جامعه بین الملل محسوب می شوند در حالی که ایران که امضا کننده ان پی تی است به عنوان عضو نامطلوب بین الملل دیده می شود؟ چرا اسرائیل که خود بیش از یکصد سلاح هسته ای دارد، باید در برنامه هسته ای ایران محدودیت ایجاد کند؟

اگرچه شاید برخی با این نظرات ایران موافق نباشند اما علم روانشناسی و اعصاب به ما می گویند که نپذیرفتن بی عدالتی انگیزه مهمی برای این کشور به حساب می آید.

درس دوم: تئوری انصاف هگل

متخصصین بر این نظرند که برداشت از انصاف بسیار ذهنی است. برداشت های هر فرد نسبت به مفهوم عدالت و انصاف به فعالیت های ذهنی آن ها بستگی دارد و همین امر موجب شده تا تصاویر مختلفی از این امر در میان افراد مختلف وجود داشته باشد. اما چرا ذهنیت ذاتی انصاف اهمیت دارد؟ براساس نظر فیلسوف آلمانی ویلهلم فریدریش هگل، این خاصیت انصاف موجب می شود تا هر یک از طرفین دعوا خود را صاحب حق بدانند.

امروزه نیز درگیری های میان ایران- امریکا و ایران و اسرائیل را نیز می توان با تئوری هگل دریافت. از دید مقامات تهران، فهرست ظلم های آمریکا طولانی است: کمک به صدام حسین در جریان جنگ ایران و عراق (در صورتی که ایالات متحده در جریان حمله سلاح های شیمیایی عراق قرار داشت)، شلیک به هواپیمای مسافربری ایرانی که حدود سیصد کشته برجا گذاشت و توطئه و تلاش های متعدد برای براندازی جمهوری اسلامی از جمله این موارد است.

از دید برخی مقامات واشنگتن نیز ایرانی ها دروغگویانی هستند که در سال 1979 آمریکایی ها را به گروگان گرفته و اقدامات تروریستی علیه نیروهای آمریکایی در لبنان و عراق انجام داده اند.

اگرچه به نظر می رسد مقامات تهران و واشنگتن هر یک به دنبال کنار گذشتن برخی از این رنجش ها باشند، اما دشمنی میان تهران و تل آویو بسیار سخت تر و شدیدتر است. از زمان انقلاب 1979 تاکنون عدم پذیرش موجودیت اسرائیل، یکی از ایدئولوژی های اصلی جمهوری اسلامی بوده است. تهران میلیاردها دلار برای حمایت از گروه هایی همچون حزب الله و جهاد اسلامی هزینه کرده است. محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق جمهوری اسلامی نیز بارها هولوکاست را زیر سوال برد. رهبر عالی ایران نیز اسرائیل را رژیم غیرقانونی می داند که توسط سگ هار نجس هدایت می شود.

از دید اسرائیل نیز ایران یک حکومت مذهبی متعصب است که هدف خود را نابودی دولت یهود اعلام کرده است. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل نیز بارها حکومت ایران را با نازی های آلمان مقایسه کرده است.

در شرایطی که طرفین هر یک خود را صاحب حق می دانند، توافق و مصالحه سخت تر خواهد شد.

درس سوم: حرکات آشتی جویانه طبیعی هستند

مکانیسم های عصبی ناشی از مطالعات مغز نشان از فرایند های احساسی، قواعد اجتماعی و تمایل به همکاری در انسان دارد.

انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران در سال 2013 نشان دهنده تمایل مردم ایران برای پایان خصومت هشت ساله کشورشان با غرب بود. اگرچه مقامات ایرانی در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد این ایده را ترویج داده بودند که مردم در پس سیاست مقاومتی آن ها هستند، اما عملگرایی روحانی موجب پیروزی وی بر سایر رقبا در جریان انتخابات شد. وی در یکی از نطق های انتخاباتی خود گفت ادامه کار و چرخیدن سانتریفیوژ ها خوب است اما باید زندگی مردم نیز همانند آن بچرخد.

البته نکته مهم اینجاست که علاوه بر آمادگی مردم و رئیس جمهوری برای توافق، نظر رهبر عالی و سپاه پاسداران نیز برای توافق سیاسی با ایالات متحده مهم است. ایدئولوژی انقلابی از سال 1979 تاکنون بر مقاومت علیه آمریکا تاکید دارد.

اگرچه علم اعصاب به ما می گوید که توافق طبیعی است اما در زمینه رابطه آمریکا- ایران امری نادر محسوب می شود.

درس چهارم: حرکات آشتی جویانه غیرمنتظره موثرتر است

مکانیسم های عصبی نشان می دهد که اگر حرکات آشتی جویانه غیر منتظره باشد، موثرتر خواهند بود. چرا که هر چقدر تشویق و یا تنبیه پیش بینی نشده تر باشد اثر آن بر تصمیم گیری نیز بیشتر خواهد بود.

این امر در روابط بین الملل بیشتر در مورد تنبیه ها مورد توجه قرار می گیرد. (تاثیر روانی حمله پیش بینی نشده، از مان سون تسی استراتژی اصلی چین شده است). در زمینه رفتارهای دیپلماتیک نیز قابل بررسی است. اگر آمریکا و ایران در مسیر تشنج زدایی باقی بمانند، مورخین به رفتارهای آشتی جویانه پیش بینی نشده در طی سال های آتی اشاره خواهد کرد.

در سال 2009، باراک اوباما که به تازگی رئیس جمهور آمریکا شده بود، یک پیام غیر منتظره برای مردم و رهبر ایران ارسال کرد. وی دو نامه خصوصی نیز برای آیت الله خامنه ای فرستاد و نشان داد که آمریکا علاقمند به برقرار رابطه جدید با ایران است. درحالیکه رهبران ایران آماده دریافت این پیام ها نبودند، رئیس جمهور امریکا مردم ایران را با تمایلش برای آغاز فصل جدید روابط تحت تاثیر قرار داد.

چهار سال بعد دیپلماسی توئیتری غیرمنتظره حسن روحانی و جواد ظریف وزیر امور خارجه او تغییراتی در مباحث سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران ایجاد کرد. تماس تلفنی پیش بینی نشده میان اوباما و روحانی در ماه سپتامبر نیز این تغییرات را بیش تر و در دو کشور درباره وعده دیپلماسی اعتماد سازی کرد.

اما همراه با اثرات بزرگ، خطرات بیشتر نیز رخ می دهد؛ ایرانیانی که از این توافق ها حمایت می کنند اغلب به عنوان خائن شناخته می شوند، آمریکایی های هوادار مصالحه نیز با نویل چمبرلین بریتانیایی مقایسه می شوند. علم اعصاب به ما می آموزد که این وقایع پیش بینی نشده به عنوان ابزار دیپلماتیک به کار بسته شوند.

باید در نظر گرفت که علم روانشناسی و اعصاب، علاج درد را فراهم نمی کند و یک راه حل جامع برای مساله هسته ای ندارد و این فقط به دلیل دشمنی اسرائیل، ایدئولوژی ایران و سیاست داخلی آمریکا نیست. اما مساله اصلی پرونده هسته ای، اعتماد است. آمریکا نمی خواهد باور کند که مقاصد ایران صلح آمیز است ایران نیز بر این نظر است که مساله هسته ای تنها بهانه ای برای تغییر رژیم در این کشور است. در حالی که طرفین به دنبال مذاکره برای توافق نهایی هستند نکات مطرح شده و مرتبط با علوم اعصاب و روان می تواند در درک مشکلات اعتماد میان طرفین تهران و واشنگتن کمک کند.

گزارش ویژه؛
فرصت‌ها و تهدیدهای فرهنگی موجود در هر تمدن و کشوری پتانسیل شگرفی در تعالی و سقوط یک جامعه دارد از این جهت آسیب‌شناسی فرهنگی، یکی از اصول قطعی و خدشه‌ناپذیر در هر جامعه ای محسوب می‌شود.

گروه گزارش ویژه مشرق - هم اکنون ایالت متحده آمریکا به عنوان دارنده قوی‌ترین سیستم رسانه‌ای با تولید سالانه هزاران قطعه موسیقی، انیمیشن، سریال و آثار سینمایی، در تئوریزه کردن اندیشه خود یکه‌تاز است.

این آثار رسانه‌ای به عنوان یکی از اثرگذارترین ابزار آلات فرهنگی در گستراندن اهداف ایالت متحده نقش پر رنگی را ایفا می‌کند، در این راستا انیمیشن به عنوان ابزاری سرگرم‌کننده و پرطرفدار که مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است از بالاترین ظرفیت برای شکل دادن به فرهنگ عمومی یک جامعه برخوردار است.

از این حیث، سالانه کمپانی‌های نامی و مشهور آمریکایی با ساخت تعداد قابل‌توجهی انیمیشن در راستای اجرای رسالت جهانی‌سازی گام مهمی را بر می‌دارند.

استودیوهای انیمیشن پیکسار (Pixar Animation Studios) را می‌توان یکی از پیش‌قراولان انیمیشن‌سازی دانست که در سال ۱۹۸۶ میلادی توسط استیو جابز و ادوین کتمول تأسیس شد.

این کمپانی در ابتدا با مشارکت در ساخت انیمیشن داستان اسباب‌بازی (Toy Story) خود را به شهرت رساند؛ در سال 2006 میلادی نیز والت دیزنی (The Walt Disney Company) یکی از بزرگ‌ترین کمپانی‌های رسانه‌ای و سرگرمی جهان به قیمت 7.4 میلیارد دلار پیکسار را از آن خود کرد و آن را به زیرمجموعه شرکت خود تبدیل کرد.

این کمپانی در سال 2009 میلادی با ساخت و پخش انیمیشن آپ (UP)، یکی از موفقت ترین انیمیشن‌های تاریخ سینما را رقم زده و موفق به دریافت جایزه اسکار شد.

انیمیشن آپ به عنوان یکی از بهترین و خوش‌ساخت‌ترین آثار سینمایی به کارگردانی و نویسندگی پیت داکتر و کمک کارگردانی باب پیترسون ساخته شده است.

از آثار گذشته پیت داکتر می‌توان به کارگردانی و همکاری در ساخت انیمیشن‌های داستان اسباب‌بازی (Toy Story)، شرکت هیولاها (Monsters,Incو وال- ای (WALL·E) اشاره کرد.

انیمیشن آپ در حوزه تکنیک و سبک طراحی، شخصیت‌پردازی و روند داستان از ماهرانه‌ترین انیمیشن‌های پیکسار محسوب می‌شود؛ آپ را می‌توان در ژانر ماجرا جویی تلقی کرد و آن را انیمیشنی طنز که به تقابل و رابطه دو نسل متفاوت می‌پردازد مورد بررسی قرار داد.

طراحی چهره مربع گونه کارل فردریکسن (Carl Fredricksen) با صدای ادوارد آسنر (Edward Asner)و چهره دایره‌ای و شرقی راسل (Russell) با صدای بازیگر خردسال، جوردن ناگای (Jordan Nagai)فضایی نشاط آوری را برای مخاطب مهیا کرده است.

داستان آپ در ارتباط با پیرمردی به نام کارل فردریکسن می‌باشد که دارای طبعی خشک و چهره‌ای عبوس گونه می‌باشد اما گذشته وی که داستان فیلم را رقم می‌زد مربوط به دوران کودکی او می‌باشد.

در آغاز داستان، کارل کودکی ماجراجو و مجذوب خلبانی کاوشگر به نام چارلز مانتز (Charles Muntz)می‌باشد که مدعی کشف پرنده‌ای ماقبل تاریخ در سرزمینی گمشده واقع در آمریکای لاتین است، کارل پس از دیدن فیلم قهرمان محبوب خود در مسیر بازگشت به خانه با دختر بچه‌ای به نام اِلی آشنا می‌شود که او نیز همانند کارل، طرفدار چارلز می‌باشد و هر دو هم قسم می‌شوند تا روزی به آبشار بهشت (Paradise Fallsدر سرزمین گمشده سفر کنند.

به مرور زمان و حرکت آرام و موزیکال انیمیشن، زندگی مشترک آن‌ها تا هنگام مرگ اِلی به پیش می رود و هیچ‌گاه کارل و اِلی به آرزوی خود نمی‌رسند.

کارل که یک فروشنده بادکنک است به تنهایی در خانه‌ای که تمامی خاطراتش با اِلی در آن است زندگی می‌کند، خانه‌ای که در تمامی اطراف آن ساخت‌وساز در حال صورت گرفتن است اما کارل تصمیم به تخلیه خانه خود ندارد.

در روزی پسربچه‌ای به نام راسل با آمدن به خانه فردریکسن خود را کاشف سرزمین‌های دور می‌نامد و تصمیم دارد برای به دست آوردن مدال به فردی سالخورده کمک کند تا بتواند به آخرین مدال دست یابد اماکارل او را نادیده گرفته و راسل را به بهانه‌ای از درب منزل خود رد می‌کند.

در این بین کارل نیز به دلیل کهولت سن از طرف خانه سالمندان موظف به ترک خانه خود است به این جهت او تصمیم می‌گیرد با تعداد زیادی از بادکنک‌های باد شده خانه خود را به سمت آرزوهای دوران کودکی خود و الی ببرد.

اما وی بعد از موفق شدن در به پرواز آوردن خانه خود متوجه حضور راسل می‌شود و از اینجا به بعد ماجراجویی آن دو آغاز می‌شود.

کارل بعد از رسیدن به جزیره گم شده،در عین ناباوری با قهرمان دوران کودیکیش مواجه می‌شود که برای به دست آوردن پرنده‌ای که در گذشته وعده‌اش را داده بود دست به هر عملی می‌زند.

چارلز توسط سگ‌های سخن گو خود که خدم و حشم وی محسوب می‌شوند تصمیم به گرفتن پرنده دارد اما او با مقاومت راسل که به طور اتفاقی با پرنده دوست شده مواجه می‌شود و کارل نیز که صرفاً تصمیم دارد به آبشار بهشت برود اهمیتی به نظر راسل نمی‌دهد و پرنده به دست چارلز می‌افتد.

کارل بعد از رسیدن به مکان آرزوهای خود پی به بی‌ارزش بودن این محل برده و تصمیم می‌گیرد تابه کمکراسل برود و در نهایت آنکه چارلز را شکست داده و موفق به نجات پرنده می‌شوند.

روند ذکرشده داستان در لایه‌های رویین آن نشان‌دهنده داستانی خوش تعلیق و سرگرم‌کننده می‌باشد اما این روند جذاب علیرغم شکل ظاهری دارای بار عمیق فلسفی و استراتژیک می‌باشد.

مطرح‌شدن سرزمین گمشده و یا سرزمین رویاها تحت عنوان آبشار بهشت که سفر به آنجا آرزوی دیرینهکارل و اِلی می‌باشد، در حوزه فلسفه تحت عنوان ناکجا آباد و یا آرمان‌شهر از چند هزار سال پیش تاکنون مطرح بوده و در میان اهل فلسفه نامی آشنا محسوب می‌شود.

در بررسی تطبیقی موضوع سرزمین گمشده و یا همان آرمان ‌شهر با انیمیشن آپ به نتایج قابل‌توجه و بعضاً متضاد با واقعیت اندیشه غربی مواجه می‌شویم.

در انیمیشن آپ، رسیدن به آبشار بهشت برای اِلی و کارل رویای دوران کودکی تا پیری آن دو محسوب می‌شود که در تمامی عمر برای رسیدن به آن تلاش می‌کردند؛ اِلی از دوران کودکی با داشتن کتابی که به ماجراجویی های خود اختصاص داشت به نوشتن داستان‌های روی‌داده زندگی خود می‌پرداخت و تصمیم بر این داشت تا بخشی از کتاب را به اتفاقات پس از رسیدن به آبشار بهشت اختصاص دهد.


اما کارل نیز که هنوز بر هدف خود مصمم است و تصمیم به برآورده کردن ارزوی اِلی دارد در نهایت تصمیم خود را گرفته و با به پرواز درآوردن خانه خود به سوی سرزمین رویایی به آرزوی خود دست می‌یابد و خانه خود را در کنار آبشار بهشت قرار داده و به آرامی بر صندلی راحتی خود تکیه می‌ِزد و سپس کتاب خاطرات ماجراجویی اِلی را بر می‌دارد تا ادامه آن را کامل کند اما در کمال ناباوری ادامه کتاب را از قبل پر شده می‌بیند و متوجه می‌شود که اِلی ادامه زندگی مشترک خود با کارل را در صفحات مخصوص به ماجراجویی در آبشار بهشت پر کرده است؛ کارل بعد از دیدن این صفحات شوکه شده و با عوض کردن نظر خود تصمیم می‌گیرد تا به کمک راسل بشتابد.

اگر نگاهی هوشمندانه به سکانس ذکرشده داشته باشیم نباید از فروریزی یک‌باره رویای رسیدن به سرزمین گمشده غفلت کرد، بدون شک اوج القای استراتژیک فیلم و پیام غیر مستقیم در نفی آرمان‌گرایی در این سکانس از انیمیشن ارائه شده است.

سازندگان فیلم به یک باره تمامی آمال و آرزوهای حضور در آبشار بهشت و زندگی در آنجا را نفی کرده و با تقبیح اتوپیاگرایی و ایدئالیسم این پیام را به مخاطب می‌رساند که زندگی در اتوپیا رویایی بیش نبوده و واقعیت زندگی همان رویدادهای روزمره و حوادث روزگار زندگی می‌باشد که خوشی‌ها و ناخوشی‌ها در آن رقم خورده است.

اصلی‌ترین القای استراتژیک فیلم به مخاطبان جهانی این انیمشن و بلاخص تمدن شرق که به نمایندگی از راسل در انیمیشن آپ حضور دارند موضوع عدم توجه به اتوپیاگرایی است، اما با کمی تعمق و بررسی در روند تاریخ فلسفه غرب با رویکردی معکوس مواجه خواهیم شد.

بزرگترین فیلسوف تاریخ تمدن غرب، ملقب به افلاطون یا پلاتون (Πλάτων)‏ در قرن چهارم پیش از میلاد به عنوان معمار ایده‌آلیست، آرمان‌شهر با نوشتن کتاب جمهور به شرح جامعه‌ای رویایی پرداخت و با معرفی کردن انسان به عنوان منشأ همه‌ی چیزها پایه تمدن غرب امروزی را بنا کرد.

در توصیف جمهور نوشته‌اند:

با همه‌ی اهمیت خود، نه تحقیقی علمی است و نه گزارشی تاریخی، بلکه شرح جامعه‌ای رویایی است؛ درعین‌حال کسانی به دیده موافقت به جمهور نگاه کرده و گفته‌اند: جمهور محصول کوششی است برای تبیین طبع انسانی از راه روانشناسی می‌باشد و سراسر جمهور بر این استوار است که همه‌ی نهادهای جامعه مانند سازمان طبقه‌ای، قانون، دین، هنر و جز این‌ها از نفس انسان‌ها نشأت گرفته‌اند.

به واقع جمهور با به تصویر کشیدن جامعه رویایی و مشخص کردن آرمان خود توانست در طی زمان بخشی از خاستگاه های فعلی جهان امروز را رقم بزند.

اما ارائه جامعه‌ای آرمانی محدود به جمهور افلاطون نمی‌شود بلکه پس از دوره میانی افرادی نظیر سر توماس مور یا قدیس توماس مور، با ارائه کتاب ناکجا آباد بین سال‌های 1515-1516 میلادی و ظاهرا تحت تاثیر جمهور افلاطون به شرح کشوری فرضی به نام آبراکسا پرداخته و جامعه مورد نظر خود را در آنجا ارائه کرده است.

و یا فرد دیگری به نام جیووانی دومینیکو توماسو کامپانلا، در سال 1602 میلادی نیز با ارایه شهر خورشید و با اعتقاد به ستاره‌شناسی به عنوان بنیاد علم، جامعه آرمانی خود را ارائه کرد.

در سال 1627 میلادی نیز فرانسیس بیکن، سیاست‌مدار و فیلسوف انگلیسی و بانی انقلاب علمی با ارائه آتلانتیس نو به شرح جامعه آرمانی خود پرداخته است.

این جامعه بر خلاف ناکجا آباد توماس مور که سیاسی بود، جامعه‌ای علمی است، چرا که بیکن معتقد بود راز بهروزی انسان در شناخت و تغییر طبیعت است. در این کتاب، اجتماعی تصویر شده است که در آن علم مقام حقیقی خود را یافته و بر همه‌ی چیزها حاکم شده است.

نکته قابل‌توجه در حوزه آرمان‌گرایی محل جغرافیای این جامعه است؛ افلاطون در تیمائوس، داستان کهنی از سرزمین آتلانتیس نقل کرده بود که در اعماق دریاهای غربی فرو رفته بود و بیکن آمریکای کشف‌ شده را با این آتلانتیس یکسان گرفت و آتلانتیس نویی در نظر آورد، او آتلانتیس نو را در اقیانوس آرام تعیین کرد و آن را جزیره‌ای سبز و خرم با مردمانی که لباس‌های تمیز و عالی پوشیده‌اند توصیف کرد.

در انیمیشن آپ نیز جزیره گمشده در آمریکای جنوبی به عنوان مکانی رویایی در نظر گرفته شده است حال آنکه سازندگان فیلم بر خلاف مشی اندیشه غرب این بار به نفی آرمان‌گرایی پرداخته و زندگی عادی و روزانه را به عنوان واقعیتی غیرقابل انکار که جایگزین ایدئالیسم شده است معرفی می‌کند.

حال سؤال مطرح آن است که چرا سازندگان این انیمیشن به عنوان بخشی از سیستم هالیوود در پی نفی آرمان‌گرایی به مخاطبان جهانی خود می‌باشند.

تمدن غرب و در رأس آن ایالت متحده آمریکا، به عنوان قطب اصلی فعلی جهان و داعیه‌دار لیبرالیسم به عنوان یکته تاز در میان تمامی ایدئولوژی‌های مطرح جهان آن آخرین مکتب فکری دانسته و تمامی قرائت‌هایی که در تضاد با اصول فلسفه لیبرالیسم باشد نفی می‌کند.

به گفته یوشی‌هیرو فرانسیس فوکویاما، متفکر آمریکایی ژاپنی‌الاصل، از آرمان دموکراسی لیبرال نمی‌توان به چیز بهتری دست یافت و غیر از مدل سرمایه‌داری دموکرات لیبرال کمتر نسخه‌ای از تجدد وجود دارد که ظاهر موفقی داشته باشد.

جاری بودن تفکر فوکویاما در تمامی لایه‌های سیستم ایالت متحده موجب شده چنین تمدنی خود را همان جامعه آرمانی بداند و هیچ‌گاه جز خود را نپذیرد و از دشمنی و جنگ با دیگر تفکرات کوتاهی نکند.

حال دستگاه رسانه‌ای این تمدن با نفی اتوپیاگرایی، علیرغم آنکه خود این مسیر را در طول سه هزار سال قبل طی کرده است سعی دارد با رساندن پیام نفی آرمانگرایی به جهانیان و پذیراندن واقعیت فعلی در قالب آن، همچنان با ایدئولوژی لیبرالیسم بتازد.

از این حیث انیمیشن 170 میلیارد دلاری آپ را، نه صرفاً یک سرگرمی کوتاه مدت بلکه یک داستان فلسفی در جهت آرمان لیبرالیسم می‌توان توصیف کرد.


به نظر می‌رسد با وجود تلاش‌های رژیم صهیونسیتی و رسانه‌های وابسته به این رژیم برای بحرانی جلوه دادان شرایط کرانه غربی و همچنین مرز سرزمین‌های اشغالی و لبنان، سران رژیم صهیونیستی هیچ‌گاه حاضر به تکرار تجربه‌ای تلخ، که منجر به فرو ریختن توهم ایجاد شده از توانایی‌های ارتش این رژیم شد، نباشند.
به گزارش مشرق، اخیرا و در پی تجاوز هوایی "رژیم صهیونیستی" به خاک "لبنان"، "حزب‌الله" با انتشار بیانیه‌ای از طریق شبکه "المنار" اعلام کرد "این تجاوز نه تنها تجاوز به مقاومت، بلکه به خاک لبنان بوده و بدون پاسخ نخواهد ماند". 
 
از آنجا که رژیم صهیونیستی، خاطره‌ تلخ رویارویی نظامی مستقیم با حزب‌الله را به همراه دارد به نظر می‌رسد بازخوانی آنچه که توسط رسانه‌های عربی به "جنگ تموز" و از سوی رسانه‌‌های صهیونستی به "جنگ دوم لبنان و اسرائیل" معروف شده، خالی از لطف نباشد. 
 
این جنگ 34 روزه که از 12 ژوئن سال 2006 میان نیروهای حزب‌الله لبنان و ارتش اسرائیل آغاز شد، مناطق مختلف لبنان، مخصوصا جنوب و شرق پایتخت این کشور (بیروت) و از سوی دیگر مناطق "الجلیل‌"، "کرمئیل"، "مرج‌بن‌عامر" و "هضبة‌الجولان" در سرزمین‌های اشغالی را در برگرفت.
آیا
تصویری مشهور از حملات هوایی رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان

در پی اسارت چند تن از شهروندان لبنان در زندان‌های رژیم صهیونیستی، آن هم به مدت‌های بسیار طولانی و به دلایل نامشخص، ("سمیر قنطار" شهروند لبنانی به مدت 30 سال در زندان‌های رژیم صهیونیستی به اسارت بود)، حزب‌الله لبنان بارها خواستار آزادی آنان شده بود، اما سرانجام زمانی که مشخص شد مذاکرات غیر مستقیم حزب‌الله و رژیم صهیونیستی بر سر آزادی شهروندان لبنانی بی‌نتیجه است، نیروهای مقاومت طی یک عملیات نظامی موسوم به "وعده صادق" در تاریخ 12 ژوئن 2012 به نیروهای اسرائیلی حمله کرده و دو سرباز ارتش این رژیم را به اسارت گرفتند تا مقدمات تبادل اسرا را فراهم کنند.
آیا
جشن آزادی "سمیر قنطار" توسط حزب‌الله لبنان

اما این اقدام حزب‌الله واکنش فوری ارتش اسرائیل را در پی داشت، به طوری که بلافاصله مرزهای قانونی لبنان را زیر پا گذاشته و با ورود به خاک این کشور، تجاوزی نظامی را آغاز کرد.

در مقابل، نیروهای حزب‌الله نیز که آمادگی کامل برای پاسخ احتمالی ارتش رژیم صهیونیستی را داشتند، با هدف قرار دادن نیروهای این رژیم، 2 تانک ارتش اسرائیل را منهدم کرده و 8 تن از سربازان آن را نیز به هلاکت رساندند. 
آیا

این فضاحت برای نیروی زمینی ارتش اسرائیل به حدی بود که تا پایان جنگ 33 روزه تمرکز هجومی خود را بر نیروهای دریایی و هوایی‌ خود قرار داده و از رویارویی مستقیم سربازان خود با رزمندگان حزب‌الله، تا حد امکان خودداری کرد. 
 
به این ترتیب؛ در روز دوم جنگ، نیروهای هوایی اسرائیل طی هجوم گسترد‌ه‌ای به جنوب لبنان پایگاه‌های برق، فرودگاه بیروت و همچنین پل‌ها و راه‌های ارتباطی مهم در این مناطق را هدف قرار دادند که در نتیجه آن ده‌ها نفر از شهروندان لبنانی به شهادت رسیدند. 
آیا

آیا  

از سویی دیگر نیروی دریایی رژیم صهیونیستی نیز حملات خود را به لبنان آغاز کرده و همچنین ارتش این رژیم 6 هزار سرباز اسرائیلی را به صورت آماده‌ّ باش کامل در مرزهای شمالی سرزمین‌های اشغالی، برای مقابله با حمله احتمالی نیروهای حزب‌الله قرار داد. 
آیا

گفتنی است؛ با وجود حملات شدید رژیم صهیونیستی به خاک لبنان، "فواد سنیوره"، نخست‌وزیر وقت این کشور، به دلیل ناتوانی کابینه خود و ارتش رسمی لبنان در مقابله با تجاوز رژیم صهیونیستی، با تشکیل جلسه فوق‌العاده کابینه، به جای پاسخ قاطعانه به تجاوز آشکار اسرائیل، مسئولیت تمام درگیری‌ها را به عهده حزب‌الله گذاشته و عملا از صحنه درگیری‌ها خارج شد! 
آیا
 
در پی این اقدام، "سید حسن نصرالله"، دبیرکل حزب‌الله، در همان روز دوم جنگ، با برگزاری کنفرانس خبری اعلام کرد "عملیات وعده صادق صرفا مرتبط با حزب‌الله لبنان بوده و هیچ ارتباطی با دولت این کشور ندارد".

به این ترتیب؛ وی مسئولیت مقابله با تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی را به طور رسمی پذیرفت. 
 
نصرالله همچنین با بیان اینکه دو سرباز اسرائیلی به مکانی بسیار دور منتقل شدند، باری دیگر دولت رژیم صهیونیستی را به مذاکره غیر مستقیم در جهت تبادل اسرا دعوت کرده و هشدار داد "نیروهای حزب‌الله در آمادگی کامل برای پاسخ به اقدامات اسرائیل به سر می‌برند".

در پی سخنرانی دبیرکل حزب‌الله، ارتش اسرائیل، لبنان را به طور کامل در محاصره هوایی و دریایی قرار داده و از تمام توان نظامی خود برای سرکوب حزب‌الله استفاده کرد. 
 
گفتنی است؛ مقامات اسرائیلی تقریبا در هر روز از جنگ، به بیان هدف جدیدی از تجاوز نظامی خود به لبنان می‌پرداختند، از جمله "بازگرداندن سربازان خود"، "در هم شکستن مقاومت و حامیان آن"، و همچنین "رسیدن به بخشی از خاک لبنان در راستای جلوگیری از پرتاب موشک‌های حزب‌الله به داخل مرزهای خود"!

جالب اینجاست که با وجود اعلام اهداف متعدد از سوی مقامات رژیم صهیونیستی، تا آخرین روز جنگ، سرانجام این جنگ 33 روزه بدون تحقق حتی یکی از این اهداف به پایان رسید.

تمام این‌ها در حالی بود که با گذشت هر روز از زمان آغاز جنگ، نشانه‌های پشیمانی مقامات اسرائیل بیشتر نمایان می‌شد.

عدم توفیق ارتش اسرائیل و شکست آن در حوزه‌های نظامی و اطلاعاتی، به حدی رسیده بود که تنها چند روز پس از گذشت جنگ "کوفی‌عنان"، دبیرکل وقت سازمان ملل، هشدار داده بود "اگر اسرائیلی‌ها بخواهند آنچه که آنان منطقه امن می‌خوانند را اجرایی کنند منطقه خاورمیانه به منطقه‌ای امنیتی تبدیل خواهد شد، اما نه برای دیگران، بلکه برای خود رژیم صهیونیستی و این امر در نهایت منجر به تقویت جریان مقاومت خواهد شد". 
آیا  
برخلاف انتظار افکار عمومی، مبنی بر یکپارچه بودن جهان اسلام و عرب در حمایت از حزب‌الله لبنان علیه رژیم صهیونیستی، آنچه که همگان را در تحیر و تامل فرو برد، موضع "عربستان سعودی" و "مصر" بود که نشان از آغاز علنی ظهور جریان حامی منافع اسرائیل در جهان عرب داشت. 
 
وزرای خارجه این دو کشور، ضمن آنکه گروگان‌گیری دو سرباز اسرائیلی را "ماجراجویی‌های غیر مسئولانه" خواندند، با صدور بیانیه‌هایی به طور جداگانه، "برخی عناصر لبنانی" را محکوم کردند!

این در حالی بود که به موازات اقدامات سازشکارانه دولت‌های این دو کشور، مردم مصر در حمایت از حزب‌الله لبنان به خیابان‌ها آمدند و با بالا بردن پرچم‌ها و عکس‌های مرتبط با مقاومت، خواستار حمایت نظامی ارتش کشورشان از حزب‌الله لبنان شدند. 
 
در همین راستا، "محمد مهدی عاکف"، رهبر وقت اخوان‌المسلمین مصر، گفته بود "اخوان‌المسلمین آماده است هزاران نفر از نیروهایش را به لبنان فرستاده تا در کنار رزمندگان حزب‌الله علیه اسرائیل بجنگند". 
آیا
مهدی عاکف، رهبر اخوان‌المسلمین در مصر

در پی حملات مکرر هوایی رژیم صهیونیستی به مناطق مسکونی اطراف بیروت،‌ دبیرکل حزب‌الله با صدور بیانیه‌ای هشدار داد "اگر حملات ظالمانه به این مناطق ادامه یابد، حزب‌الله حیفا را موشک‌باران خواهد کرد". 
 
گفتنی است؛ "حیفا" تنها شهرکی نبود که آماج موشک‌های حزب‌الله قرار گرفت بلکه شهرهای "کریات شمونه"، "شلومی"، "نهاریا"، "عکا"، "صفد"، "کرمئیل"، "سخنین"، "المغار"، "طبریه"، "الناصره"، "العفوله"، "رامات"، "دیفد"،‌ "بیسان" و "الحظیره" نیز از حملات موشکی حزب‌الله در امان نبود.
آیا
اصابت موشک‌ حزب‌الله به مرکز شهر حیفا

حزب‌الله پس از به رخ کشیدن توان موشکی خود تا عمق خاک رژیم صهیونیستی، تاکید کرد "این حملات، نتیجه انتخاب حاکمان اسرائیل است". 
آیا
دود حاصل از برخورد راکت حزب‌الله در منطقه بنی‌صهیون حیفا

شبکه خبری "بی‌بی‌سی"، در واپسین روزهای جنگ، با انتشار گزارشی تحت عنوان "اسرائیل به اهداف نظامی خود نرسیده است" خبر داد "طی حدود 30 روز، بیش از 4 هزار موشک از سوی حزب‌الله به اسرائیل پرتاب شده است".
آیا
ساختمانی در "کریات شمونه" که مورد اصابت موشک‌های حزب‌الله قرار گرفته است

همچنین در این گزارش آمده بود "اخبار رسیده حاکی است بیش از 120 سرباز اسرائیلی در این جنگ بکشته شده‌اند". 
 
سرانجام در روز 14 آگوست 2006 و با اجرای قطعنامه 1701 شورای امنیت مبنی بر توقف اعمال متجاوزانه و با ارسال 15 هزار نیروی حافظ صلح از سوی سازمان ملل به این منطقه، نیروهای ارتش اسرائیل به منطقه "الخط‌الازرق" عقب‌نشینی کرده و جنگ 33 روزه پایان یافت. 
آیا
نیروهای یونیفل در مرز لبنان و رژیم صهیونیستی

گفتنی است؛ بلافاصله پس از پایان رسمی جنگ، "بشار اسد"، رئیس‌جمهور سوریه، پیروزی حزب‌الله در "نبرد باشکوه" علیه اسرائیل را به مردم لبنان تبریک گفت.

همچنین "محمود احمدی‌نژاد"، رئیس‌جمهور وقت ایران اعلام کرد "حزب‌الله لبنان برنامه‌های آمریکا برای سیطره بر خاورمیانه را در هم شکست".

از سوی دیگر، سید حسن نصرالله تاکید کرد "رزمندگان حزب‌الله پیروزی تاریخی را نه فقط برای لبنانی‌ها بلکه برای کل امت اسلامی به ارمغان آوردند".
آیا

اما در طرف دیگر این جنگ، "ایهود اولمرت"، نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی، پس از پایان رسمی درگیری‌ها به پارلمان اسرائیل رفته و به بیان آنچه که وی "دستاوردهای ارتش اسرائیل در لبنان"(!) می‌خوانده پرداخته است.

اما ناگهان سخنان وی توسط برخی از نمایندگان مجلس اسرائیل قطع شد، به طوری‌که یکی از آنان خطاب به اولمرت گفت "آیا دارید به بیان پیروزی می‌پردازید؟ آیا شما پیروز شدید؟! شما شکست خورده‌اید آقای اولمرت"!

امری که منجر به اخراج وی از پارلمان رژیم صهیونیستی شد، در حالی که اولمرت فریاد می‌زد "تو نماینده حزب‌الله هستی، تو مزدور حسن نصرلله هستی".
آیا
لحظه اخراج نماینده پارلمان اسرائیل به دلیل اعتراض وی علیه اولمرت

به نظر می‌رسد علی‌رغم تلاش‌های رژیم صهیونسیتی و رسانه‌های وابسته به این رژیم برای بحرانی جلوه دادان شرایط کرانه غربی و همچنین مرز اسرائیل و لبنان، حاکمان رژیم صهیونیستی هیچ‌گاه حاضر به تکرار تجربه‌ای تلخ، که منجر به فرو ریختن توهم ایجاد شده از توانایی‌های ارتش این رژیم شد، نباشند.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد