به گزارش مشرق، یکی از مهمترین رویداهای قضایی سال 1392دستگیری جاسوس ویژه سازمان سیا در ایران بود.
سحرگاه روز یکشنبه(29 اردیبهشت ماه92) خبر اعدام دو جاسوس سرویسهای اطلاعاتی بیگانه در ایران از سوی دادستانی تهران اعلام شد و این در حالی بود که یکی از این دو اعدامی به عنوان جاسوس ویژه سازمان سیا در کشورمان فعالیت میکرد.
پس از دستگیری جاسوس سیا در ایران، بازجوییها از وی آغاز و احمدی به تمامی فعالیتهای خود اعتراف کرد، شبکه گسترده جاسوسیوی شناسایی و ارتباط این جاسوس با سرویسهای اطلاعاتی بیگانه رو شد.
کوروش احمدی پس از طی مراحل قانونی به اعدام محکوم و با تایید دیوان عالی کشور سحرگاه روز یکشنبه(29 اردیبهشت ماه92) به دار مجازات آویخته شد.
او که بیست و نهمین سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید است، دومین سخنگو در زمان ریاست جمهوری"اوباما" محسوب میشود. وی در فوریه سال 2011 جایگزین"رابرت گیبز" شد. قبل از اینکه او به این سمت برسد، در مجله"تایم" رئیس دفتر بخش واشنگتن بود.
کارنی در سال 1987 به عنوان گزارشگر به استخدام"میامی هیرالد" درآمد. از آن سال او در مجلات و روزنامههای گوناگونی مشغول بوده است. او یکی از نویسندگان و گزارشگران درباره "جورج بوش" بوده و با او در سفرهای خارجی همراه بود.
کارنی در سال 2009 برنده جایزه "گزارش برجسته درباره رئیس جمهوری" از جشنواره مطبوعاتی"جرالد فورد" شد.
کارنی مدرک تحصیلی خود را درباره پژوهشهای روسیه و اروپای شرقی در مقطع لیسانس از دانشگاه"ییل" گرفته است.
"جن ساکی"(jen psaki) سخنگوی وزارت امور خارجه
"جنیفر رن" که خود را"جن ساکی" مینامد، متولد سال 1978 در شهر"استمفورد" از ایالت"کنتیکت" است. او یکی از سخنگویان وزارت امور خارجه آمریکا است، عمده فعالیتهای او در خصوص تحولات خاورمیانه، مذاکرات ایران و 1+5 و بیان نظرات و بیانیههای جدید در این خصوص است.
"ساکی" 36 ساله که در مذاکرت هستهای ایران و گروه 1+5 حضور دارد فارغ التحصیل دانشگاه "ویلیام و مری" است.
قبل از اینکه به سمت سخنگوی وزارت امور خارجه درآید، دستیار مدیر ارتباطات کاخ سفید (مسئول مطبوعاتی و منشی مطبوعاتی کمپین تبلیغاتی اوباما) و قبلتر از آن در کاخ سفید قائم مقام سخنگوی کاخ سفید بود.
"ساکی" از فوریه 2013 به سمت سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا به جای"ویکتوریا نولاند" منصوب شد.
"ساکی" که از"جان کری" به صورت مستقیم دستور میگیرد، مسائل مربوط به پرونده هستهای ایران را بیان و بازگو میکند. وی مدعی است تحریمها و مذاکرات با ایران در دو کفه ترازو قرار دارند، اگر مذاکرات بیشتر شود و نتیجه بخش باشد، تحریمها کمتر و اگر مذاکرات نتیجه بخش نباشد تحریمها بیشتر میشود.
"ماری هارف"(marie harf) سخنگوی وزارت امور خارجه
"ماری هارف" دستیار و معاون "جن ساکی" خود بارها به عنوان سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در برابر لنز دوربینهای خبرنگاران و دوربینهای تلویزیونی حاضر شده است.
"هارف" و"ساکی" هردو درباره مسائل ایران و انرژی هستهای فعالیت دارند، اما هارف نسبت به"جن ساکی" فعالیت بیشتر و مستقیم درباره تحولات منطقه و مسائل هستهای ایران دارد. او در مذاکرات هستهای بین ایران و کشورهای 1+5 حضور دارد.
"ماری هارف" 31 ساله متولد"گرناویل" ایالت"اوهایو" است، فوق لیسانس خود را در رشته روابط بین الملل از دانشگاه"ویرجینیا" گرفته، ماری هارف که اخیرا در مذاکرات وین در تیم آمریکا بود، با عینکهای جذابش عنوان جوانترین سخنگوی تاریخ آمریکا را یدک میکشد.
"آلن ایر" (alan eyre)سخنگوی فارسی زبان وزارت امور خارجه
او که مدعی است یک ایران دوست است، همواره انگشتر عقیقی به دست میکند، ایر همواره سعی بر این دارد که حس ایران دوستانه خود را نمایش دهد.
گروه جنگ نرم مشرق- نشریه آتلانتیک در مقالهای به قلم کریم سجادپور و نیکلاس رایت به جنبهای نوین از مذاکرات هستهای ایران و گروه 1+5 نگریسته است. نویسندگان در پی آن هستند تا با کمک علوم اعصاب و روان و تحلیل فعالیتهای ذهن، رفتار طرفین مذاکره را بررسی کرده و بدین ترتیب دستیابی به توافق را سادهتر سازند.
آنچه که در ادامه میآید ترجمه خلاصهای از این مقاله است:
در حالی که تنها 14 کشور همچون ایران به غنیسازی اورانیوم میپردازند، سخنان و پیامهای وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی سوالات متعددی را نسبت به توافق هستهای نهایی با تهران ایجاد کرده است. چرا دولت ایران تحریمهای متعدد علیه مردمش را تحمل کرده تا این فعالیت را ادامه دهد؟
برای برخی پاسخ این سوال واضح است؛ ایران به دنبال توانایی سلاح اتمی است (که به نظر آنان تاکنون بدان دست یافته است). برخی دلایل نیز انگیزه های مختلفی برای آن برشمرده اند که شامل ژئوپلتیک، ایدئولوژی، ملی گرایی، سیاست داخلی و پیش گیری از تهدیدات می شود. آیا ایران به دنبال سلاح هسته ای است تا بر خاورمیانه مسلط شود و یا اینکه گزینه ای برای دفاع از خود در زمینه حملات دور و نزدیک داشته باشد؟ اگر چه هنوز هیچ توضیح مشخصی برای اقدامات تهران وجود ندارد، اما اگر رشته مشترکی میان همه پاسخ ها برای اقدامات تهران وجود داشته باشد، همان ذهن و رفتارهای مغزی است.
اگرچه روانشناسی و علوم اعصاب را نمی توان از فرهنگ، تاریخ و جغرافیا جدا کرد اما بیولوژی انگیزه های اجتماعی در همه جای دنیا یکی است، چه در توکیو، چه در تهران و یا در تنسی. این چهار درس و نکته از علوم اعصاب می تواند موانع موجود بر سر توافق هسته ای با ایران را بررسی کند.
درس نخست: انسان ها هزینه زیادی برای نپذیرفتن بی عدالتی پرداخت می کنند
بیش از سه دهه تجارب آزمایشاهی نشان می دهد که انسان بی عدالتی را نمی پذیرد و این براساس بیولوژی ماست. مطالعات انجام شده حالی از این است که فعالیت های عصبی انسان نشان دهنده میزان بی عدالتی های موجود در تعاملات اجتماعی است.
این امر را حتی می توان در آزمایش هایی که برحیوانات شبیه انسان صورت گرفته نیز مشاهده کرد. برای مثال در مطالعه ای، از دو میمون وظیفه ای یکسان خواسته شد در حالی که برای یکی انگور قرمز شیرین پاداش در نظر گرفته شده بود و برای دیگری خیار. اما میمونی که خیار دریافت می کرد در اعتراض به این بی عدالتی از انجام وظیفه خود سرباز زد.
نپذیرفتن بی عدالتی در رفتارهای ملی و تصمیم گیری های کلان نیز قابل مشاهده است. در سال 1951 محمد مصدق نخست وزیر وقت ایران، پیمان ناعادلانه شرکت نفتی بریتانیایی با صنعت نفت ایران را نپذیرفت. تاجایی که این عدم پذیرش موجب پرداخت غرامت از سوی ایران به طرف مقابل شد. بریتانیا نیز تحریم بر خرید نفت ایران را اعمال کرد و در نهایت با همکاری ایالات متحده موجب کودتای نظامی علیه دولت مصدق شد.
و حالا پس از گذشت شش دهه از این ماجرا، عدم پذیرش بی عدالتی از سوی ایران در زمینه برنامه هسته ای عامل مهمی در دست یابی این کشور به انرژی اتمی محسوب می شود. در سال های گذشته، ایران بیش از 100 میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی و درآمد نفتی را از دست داده تا از برنامه هسته ای خود که تنها 2 درصد از نیاز انرژی این کشور را پاسخ می دهد، دفاع کند. حتی برخی دانشمندان معتقدند اگر ایران تصمیم به واردات اورانیوم غنی شده می کرد 10 برابر بیشتر برایش مقرون به صرفه بود.
تهران به دنبال پاسخ این پرسش است که چرا شش قدرت دنیا که 5 تای آنها خود دارای هزاران سلاح هسته ای هستند باید به ایران شرایط را دیکته کنند؟ چرا کشورهایی همچون هند و پاکستان که امضا کننده پیمان ان پی تی نیستند به سلاح اتمی دسترسی دارند و به عنوان عضو پذیرفته شده جامعه بین الملل محسوب می شوند در حالی که ایران که امضا کننده ان پی تی است به عنوان عضو نامطلوب بین الملل دیده می شود؟ چرا اسرائیل که خود بیش از یکصد سلاح هسته ای دارد، باید در برنامه هسته ای ایران محدودیت ایجاد کند؟
اگرچه شاید برخی با این نظرات ایران موافق نباشند اما علم روانشناسی و اعصاب به ما می گویند که نپذیرفتن بی عدالتی انگیزه مهمی برای این کشور به حساب می آید.
درس دوم: تئوری انصاف هگل
متخصصین بر این نظرند که برداشت از انصاف بسیار ذهنی است. برداشت های هر فرد نسبت به مفهوم عدالت و انصاف به فعالیت های ذهنی آن ها بستگی دارد و همین امر موجب شده تا تصاویر مختلفی از این امر در میان افراد مختلف وجود داشته باشد. اما چرا ذهنیت ذاتی انصاف اهمیت دارد؟ براساس نظر فیلسوف آلمانی ویلهلم فریدریش هگل، این خاصیت انصاف موجب می شود تا هر یک از طرفین دعوا خود را صاحب حق بدانند.
امروزه نیز درگیری های میان ایران- امریکا و ایران و اسرائیل را نیز می توان با تئوری هگل دریافت. از دید مقامات تهران، فهرست ظلم های آمریکا طولانی است: کمک به صدام حسین در جریان جنگ ایران و عراق (در صورتی که ایالات متحده در جریان حمله سلاح های شیمیایی عراق قرار داشت)، شلیک به هواپیمای مسافربری ایرانی که حدود سیصد کشته برجا گذاشت و توطئه و تلاش های متعدد برای براندازی جمهوری اسلامی از جمله این موارد است.
از دید برخی مقامات واشنگتن نیز ایرانی ها دروغگویانی هستند که در سال 1979 آمریکایی ها را به گروگان گرفته و اقدامات تروریستی علیه نیروهای آمریکایی در لبنان و عراق انجام داده اند.
اگرچه به نظر می رسد مقامات تهران و واشنگتن هر یک به دنبال کنار گذشتن برخی از این رنجش ها باشند، اما دشمنی میان تهران و تل آویو بسیار سخت تر و شدیدتر است. از زمان انقلاب 1979 تاکنون عدم پذیرش موجودیت اسرائیل، یکی از ایدئولوژی های اصلی جمهوری اسلامی بوده است. تهران میلیاردها دلار برای حمایت از گروه هایی همچون حزب الله و جهاد اسلامی هزینه کرده است. محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق جمهوری اسلامی نیز بارها هولوکاست را زیر سوال برد. رهبر عالی ایران نیز اسرائیل را رژیم غیرقانونی می داند که توسط سگ هار نجس هدایت می شود.
از دید اسرائیل نیز ایران یک حکومت مذهبی متعصب است که هدف خود را نابودی دولت یهود اعلام کرده است. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل نیز بارها حکومت ایران را با نازی های آلمان مقایسه کرده است.
در شرایطی که طرفین هر یک خود را صاحب حق می دانند، توافق و مصالحه سخت تر خواهد شد.
درس سوم: حرکات آشتی جویانه طبیعی هستند
مکانیسم های عصبی ناشی از مطالعات مغز نشان از فرایند های احساسی، قواعد اجتماعی و تمایل به همکاری در انسان دارد.
انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران در سال 2013 نشان دهنده تمایل مردم ایران برای پایان خصومت هشت ساله کشورشان با غرب بود. اگرچه مقامات ایرانی در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد این ایده را ترویج داده بودند که مردم در پس سیاست مقاومتی آن ها هستند، اما عملگرایی روحانی موجب پیروزی وی بر سایر رقبا در جریان انتخابات شد. وی در یکی از نطق های انتخاباتی خود گفت ادامه کار و چرخیدن سانتریفیوژ ها خوب است اما باید زندگی مردم نیز همانند آن بچرخد.
البته نکته مهم اینجاست که علاوه بر آمادگی مردم و رئیس جمهوری برای توافق، نظر رهبر عالی و سپاه پاسداران نیز برای توافق سیاسی با ایالات متحده مهم است. ایدئولوژی انقلابی از سال 1979 تاکنون بر مقاومت علیه آمریکا تاکید دارد.
اگرچه علم اعصاب به ما می گوید که توافق طبیعی است اما در زمینه رابطه آمریکا- ایران امری نادر محسوب می شود.
درس چهارم: حرکات آشتی جویانه غیرمنتظره موثرتر است
مکانیسم های عصبی نشان می دهد که اگر حرکات آشتی جویانه غیر منتظره باشد، موثرتر خواهند بود. چرا که هر چقدر تشویق و یا تنبیه پیش بینی نشده تر باشد اثر آن بر تصمیم گیری نیز بیشتر خواهد بود.
این امر در روابط بین الملل بیشتر در مورد تنبیه ها مورد توجه قرار می گیرد. (تاثیر روانی حمله پیش بینی نشده، از مان سون تسی استراتژی اصلی چین شده است). در زمینه رفتارهای دیپلماتیک نیز قابل بررسی است. اگر آمریکا و ایران در مسیر تشنج زدایی باقی بمانند، مورخین به رفتارهای آشتی جویانه پیش بینی نشده در طی سال های آتی اشاره خواهد کرد.
در سال 2009، باراک اوباما که به تازگی رئیس جمهور آمریکا شده بود، یک پیام غیر منتظره برای مردم و رهبر ایران ارسال کرد. وی دو نامه خصوصی نیز برای آیت الله خامنه ای فرستاد و نشان داد که آمریکا علاقمند به برقرار رابطه جدید با ایران است. درحالیکه رهبران ایران آماده دریافت این پیام ها نبودند، رئیس جمهور امریکا مردم ایران را با تمایلش برای آغاز فصل جدید روابط تحت تاثیر قرار داد.
چهار سال بعد دیپلماسی توئیتری غیرمنتظره حسن روحانی و جواد ظریف وزیر امور خارجه او تغییراتی در مباحث سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران ایجاد کرد. تماس تلفنی پیش بینی نشده میان اوباما و روحانی در ماه سپتامبر نیز این تغییرات را بیش تر و در دو کشور درباره وعده دیپلماسی اعتماد سازی کرد.
اما همراه با اثرات بزرگ، خطرات بیشتر نیز رخ می دهد؛ ایرانیانی که از این توافق ها حمایت می کنند اغلب به عنوان خائن شناخته می شوند، آمریکایی های هوادار مصالحه نیز با نویل چمبرلین بریتانیایی مقایسه می شوند. علم اعصاب به ما می آموزد که این وقایع پیش بینی نشده به عنوان ابزار دیپلماتیک به کار بسته شوند.
باید در نظر گرفت که علم روانشناسی و اعصاب، علاج درد را فراهم نمی کند و یک راه حل جامع برای مساله هسته ای ندارد و این فقط به دلیل دشمنی اسرائیل، ایدئولوژی ایران و سیاست داخلی آمریکا نیست. اما مساله اصلی پرونده هسته ای، اعتماد است. آمریکا نمی خواهد باور کند که مقاصد ایران صلح آمیز است ایران نیز بر این نظر است که مساله هسته ای تنها بهانه ای برای تغییر رژیم در این کشور است. در حالی که طرفین به دنبال مذاکره برای توافق نهایی هستند نکات مطرح شده و مرتبط با علوم اعصاب و روان می تواند در درک مشکلات اعتماد میان طرفین تهران و واشنگتن کمک کند.
گروه گزارش ویژه مشرق - هم اکنون ایالت متحده آمریکا به عنوان دارنده قویترین سیستم رسانهای با تولید سالانه هزاران قطعه موسیقی، انیمیشن، سریال و آثار سینمایی، در تئوریزه کردن اندیشه خود یکهتاز است.
این آثار رسانهای به عنوان یکی از اثرگذارترین ابزار آلات فرهنگی در گستراندن اهداف ایالت متحده نقش پر رنگی را ایفا میکند، در این راستا انیمیشن به عنوان ابزاری سرگرمکننده و پرطرفدار که مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است از بالاترین ظرفیت برای شکل دادن به فرهنگ عمومی یک جامعه برخوردار است.
از این حیث، سالانه کمپانیهای نامی و مشهور آمریکایی با ساخت تعداد قابلتوجهی انیمیشن در راستای اجرای رسالت جهانیسازی گام مهمی را بر میدارند.
استودیوهای انیمیشن پیکسار (Pixar Animation Studios) را میتوان یکی از پیشقراولان انیمیشنسازی دانست که در سال ۱۹۸۶ میلادی توسط استیو جابز و ادوین کتمول تأسیس شد.
این کمپانی در ابتدا با مشارکت در ساخت انیمیشن داستان اسباببازی (Toy Story) خود را به شهرت رساند؛ در سال 2006 میلادی نیز والت دیزنی (The Walt Disney Company) یکی از بزرگترین کمپانیهای رسانهای و سرگرمی جهان به قیمت 7.4 میلیارد دلار پیکسار را از آن خود کرد و آن را به زیرمجموعه شرکت خود تبدیل کرد.
این کمپانی در سال 2009 میلادی با ساخت و پخش انیمیشن آپ (UP)، یکی از موفقت ترین انیمیشنهای تاریخ سینما را رقم زده و موفق به دریافت جایزه اسکار شد.
انیمیشن آپ به عنوان یکی از بهترین و خوشساختترین آثار سینمایی به کارگردانی و نویسندگی پیت داکتر و کمک کارگردانی باب پیترسون ساخته شده است.
از آثار گذشته پیت داکتر میتوان به کارگردانی و همکاری در ساخت انیمیشنهای داستان اسباببازی (Toy Story)، شرکت هیولاها (Monsters,Inc) و وال- ای (WALL·E) اشاره کرد.
انیمیشن آپ در حوزه تکنیک و سبک طراحی، شخصیتپردازی و روند داستان از ماهرانهترین انیمیشنهای پیکسار محسوب میشود؛ آپ را میتوان در ژانر ماجرا جویی تلقی کرد و آن را انیمیشنی طنز که به تقابل و رابطه دو نسل متفاوت میپردازد مورد بررسی قرار داد.
طراحی چهره مربع گونه کارل فردریکسن (Carl Fredricksen) با صدای ادوارد آسنر (Edward Asner)و چهره دایرهای و شرقی راسل (Russell) با صدای بازیگر خردسال، جوردن ناگای (Jordan Nagai)فضایی نشاط آوری را برای مخاطب مهیا کرده است.
داستان آپ در ارتباط با پیرمردی به نام کارل فردریکسن میباشد که دارای طبعی خشک و چهرهای عبوس گونه میباشد اما گذشته وی که داستان فیلم را رقم میزد مربوط به دوران کودکی او میباشد.
در آغاز داستان، کارل کودکی ماجراجو و مجذوب خلبانی کاوشگر به نام چارلز مانتز (Charles Muntz)میباشد که مدعی کشف پرندهای ماقبل تاریخ در سرزمینی گمشده واقع در آمریکای لاتین است، کارل پس از دیدن فیلم قهرمان محبوب خود در مسیر بازگشت به خانه با دختر بچهای به نام اِلی آشنا میشود که او نیز همانند کارل، طرفدار چارلز میباشد و هر دو هم قسم میشوند تا روزی به آبشار بهشت (Paradise Falls) در سرزمین گمشده سفر کنند.
به مرور زمان و حرکت آرام و موزیکال انیمیشن، زندگی مشترک آنها تا هنگام مرگ اِلی به پیش می رود و هیچگاه کارل و اِلی به آرزوی خود نمیرسند.
کارل که یک فروشنده بادکنک است به تنهایی در خانهای که تمامی خاطراتش با اِلی در آن است زندگی میکند، خانهای که در تمامی اطراف آن ساختوساز در حال صورت گرفتن است اما کارل تصمیم به تخلیه خانه خود ندارد.
در روزی پسربچهای به نام راسل با آمدن به خانه فردریکسن خود را کاشف سرزمینهای دور مینامد و تصمیم دارد برای به دست آوردن مدال به فردی سالخورده کمک کند تا بتواند به آخرین مدال دست یابد اماکارل او را نادیده گرفته و راسل را به بهانهای از درب منزل خود رد میکند.
در این بین کارل نیز به دلیل کهولت سن از طرف خانه سالمندان موظف به ترک خانه خود است به این جهت او تصمیم میگیرد با تعداد زیادی از بادکنکهای باد شده خانه خود را به سمت آرزوهای دوران کودکی خود و الی ببرد.
اما وی بعد از موفق شدن در به پرواز آوردن خانه خود متوجه حضور راسل میشود و از اینجا به بعد ماجراجویی آن دو آغاز میشود.
کارل بعد از رسیدن به جزیره گم شده،در عین ناباوری با قهرمان دوران کودیکیش مواجه میشود که برای به دست آوردن پرندهای که در گذشته وعدهاش را داده بود دست به هر عملی میزند.
چارلز توسط سگهای سخن گو خود که خدم و حشم وی محسوب میشوند تصمیم به گرفتن پرنده دارد اما او با مقاومت راسل که به طور اتفاقی با پرنده دوست شده مواجه میشود و کارل نیز که صرفاً تصمیم دارد به آبشار بهشت برود اهمیتی به نظر راسل نمیدهد و پرنده به دست چارلز میافتد.
کارل بعد از رسیدن به مکان آرزوهای خود پی به بیارزش بودن این محل برده و تصمیم میگیرد تابه کمکراسل برود و در نهایت آنکه چارلز را شکست داده و موفق به نجات پرنده میشوند.
روند ذکرشده داستان در لایههای رویین آن نشاندهنده داستانی خوش تعلیق و سرگرمکننده میباشد اما این روند جذاب علیرغم شکل ظاهری دارای بار عمیق فلسفی و استراتژیک میباشد.
مطرحشدن سرزمین گمشده و یا سرزمین رویاها تحت عنوان آبشار بهشت که سفر به آنجا آرزوی دیرینهکارل و اِلی میباشد، در حوزه فلسفه تحت عنوان ناکجا آباد و یا آرمانشهر از چند هزار سال پیش تاکنون مطرح بوده و در میان اهل فلسفه نامی آشنا محسوب میشود.
در بررسی تطبیقی موضوع سرزمین گمشده و یا همان آرمان شهر با انیمیشن آپ به نتایج قابلتوجه و بعضاً متضاد با واقعیت اندیشه غربی مواجه میشویم.
در انیمیشن آپ، رسیدن به آبشار بهشت برای اِلی و کارل رویای دوران کودکی تا پیری آن دو محسوب میشود که در تمامی عمر برای رسیدن به آن تلاش میکردند؛ اِلی از دوران کودکی با داشتن کتابی که به ماجراجویی های خود اختصاص داشت به نوشتن داستانهای رویداده زندگی خود میپرداخت و تصمیم بر این داشت تا بخشی از کتاب را به اتفاقات پس از رسیدن به آبشار بهشت اختصاص دهد.
اما کارل نیز که هنوز بر هدف خود مصمم است و تصمیم به برآورده کردن ارزوی اِلی دارد در نهایت تصمیم خود را گرفته و با به پرواز درآوردن خانه خود به سوی سرزمین رویایی به آرزوی خود دست مییابد و خانه خود را در کنار آبشار بهشت قرار داده و به آرامی بر صندلی راحتی خود تکیه میِزد و سپس کتاب خاطرات ماجراجویی اِلی را بر میدارد تا ادامه آن را کامل کند اما در کمال ناباوری ادامه کتاب را از قبل پر شده میبیند و متوجه میشود که اِلی ادامه زندگی مشترک خود با کارل را در صفحات مخصوص به ماجراجویی در آبشار بهشت پر کرده است؛ کارل بعد از دیدن این صفحات شوکه شده و با عوض کردن نظر خود تصمیم میگیرد تا به کمک راسل بشتابد.
اگر نگاهی هوشمندانه به سکانس ذکرشده داشته باشیم نباید از فروریزی یکباره رویای رسیدن به سرزمین گمشده غفلت کرد، بدون شک اوج القای استراتژیک فیلم و پیام غیر مستقیم در نفی آرمانگرایی در این سکانس از انیمیشن ارائه شده است.
سازندگان فیلم به یک باره تمامی آمال و آرزوهای حضور در آبشار بهشت و زندگی در آنجا را نفی کرده و با تقبیح اتوپیاگرایی و ایدئالیسم این پیام را به مخاطب میرساند که زندگی در اتوپیا رویایی بیش نبوده و واقعیت زندگی همان رویدادهای روزمره و حوادث روزگار زندگی میباشد که خوشیها و ناخوشیها در آن رقم خورده است.
اصلیترین القای استراتژیک فیلم به مخاطبان جهانی این انیمشن و بلاخص تمدن شرق که به نمایندگی از راسل در انیمیشن آپ حضور دارند موضوع عدم توجه به اتوپیاگرایی است، اما با کمی تعمق و بررسی در روند تاریخ فلسفه غرب با رویکردی معکوس مواجه خواهیم شد.
بزرگترین فیلسوف تاریخ تمدن غرب، ملقب به افلاطون یا پلاتون (Πλάτων) در قرن چهارم پیش از میلاد به عنوان معمار ایدهآلیست، آرمانشهر با نوشتن کتاب جمهور به شرح جامعهای رویایی پرداخت و با معرفی کردن انسان به عنوان منشأ همهی چیزها پایه تمدن غرب امروزی را بنا کرد.
در توصیف جمهور نوشتهاند:
با همهی اهمیت خود، نه تحقیقی علمی است و نه گزارشی تاریخی، بلکه شرح جامعهای رویایی است؛ درعینحال کسانی به دیده موافقت به جمهور نگاه کرده و گفتهاند: جمهور محصول کوششی است برای تبیین طبع انسانی از راه روانشناسی میباشد و سراسر جمهور بر این استوار است که همهی نهادهای جامعه مانند سازمان طبقهای، قانون، دین، هنر و جز اینها از نفس انسانها نشأت گرفتهاند.
به واقع جمهور با به تصویر کشیدن جامعه رویایی و مشخص کردن آرمان خود توانست در طی زمان بخشی از خاستگاه های فعلی جهان امروز را رقم بزند.
اما ارائه جامعهای آرمانی محدود به جمهور افلاطون نمیشود بلکه پس از دوره میانی افرادی نظیر سر توماس مور یا قدیس توماس مور، با ارائه کتاب ناکجا آباد بین سالهای 1515-1516 میلادی و ظاهرا تحت تاثیر جمهور افلاطون به شرح کشوری فرضی به نام آبراکسا پرداخته و جامعه مورد نظر خود را در آنجا ارائه کرده است.
و یا فرد دیگری به نام جیووانی دومینیکو توماسو کامپانلا، در سال 1602 میلادی نیز با ارایه شهر خورشید و با اعتقاد به ستارهشناسی به عنوان بنیاد علم، جامعه آرمانی خود را ارائه کرد.
در سال 1627 میلادی نیز فرانسیس بیکن، سیاستمدار و فیلسوف انگلیسی و بانی انقلاب علمی با ارائه آتلانتیس نو به شرح جامعه آرمانی خود پرداخته است.
این جامعه بر خلاف ناکجا آباد توماس مور که سیاسی بود، جامعهای علمی است، چرا که بیکن معتقد بود راز بهروزی انسان در شناخت و تغییر طبیعت است. در این کتاب، اجتماعی تصویر شده است که در آن علم مقام حقیقی خود را یافته و بر همهی چیزها حاکم شده است.
نکته قابلتوجه در حوزه آرمانگرایی محل جغرافیای این جامعه است؛ افلاطون در تیمائوس، داستان کهنی از سرزمین آتلانتیس نقل کرده بود که در اعماق دریاهای غربی فرو رفته بود و بیکن آمریکای کشف شده را با این آتلانتیس یکسان گرفت و آتلانتیس نویی در نظر آورد، او آتلانتیس نو را در اقیانوس آرام تعیین کرد و آن را جزیرهای سبز و خرم با مردمانی که لباسهای تمیز و عالی پوشیدهاند توصیف کرد.
در انیمیشن آپ نیز جزیره گمشده در آمریکای جنوبی به عنوان مکانی رویایی در نظر گرفته شده است حال آنکه سازندگان فیلم بر خلاف مشی اندیشه غرب این بار به نفی آرمانگرایی پرداخته و زندگی عادی و روزانه را به عنوان واقعیتی غیرقابل انکار که جایگزین ایدئالیسم شده است معرفی میکند.
حال سؤال مطرح آن است که چرا سازندگان این انیمیشن به عنوان بخشی از سیستم هالیوود در پی نفی آرمانگرایی به مخاطبان جهانی خود میباشند.
تمدن غرب و در رأس آن ایالت متحده آمریکا، به عنوان قطب اصلی فعلی جهان و داعیهدار لیبرالیسم به عنوان یکته تاز در میان تمامی ایدئولوژیهای مطرح جهان آن آخرین مکتب فکری دانسته و تمامی قرائتهایی که در تضاد با اصول فلسفه لیبرالیسم باشد نفی میکند.
به گفته یوشیهیرو فرانسیس فوکویاما، متفکر آمریکایی ژاپنیالاصل، از آرمان دموکراسی لیبرال نمیتوان به چیز بهتری دست یافت و غیر از مدل سرمایهداری دموکرات لیبرال کمتر نسخهای از تجدد وجود دارد که ظاهر موفقی داشته باشد.
جاری بودن تفکر فوکویاما در تمامی لایههای سیستم ایالت متحده موجب شده چنین تمدنی خود را همان جامعه آرمانی بداند و هیچگاه جز خود را نپذیرد و از دشمنی و جنگ با دیگر تفکرات کوتاهی نکند.
حال دستگاه رسانهای این تمدن با نفی اتوپیاگرایی، علیرغم آنکه خود این مسیر را در طول سه هزار سال قبل طی کرده است سعی دارد با رساندن پیام نفی آرمانگرایی به جهانیان و پذیراندن واقعیت فعلی در قالب آن، همچنان با ایدئولوژی لیبرالیسم بتازد.
از این حیث انیمیشن 170 میلیارد دلاری آپ را، نه صرفاً یک سرگرمی کوتاه مدت بلکه یک داستان فلسفی در جهت آرمان لیبرالیسم میتوان توصیف کرد.