سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز



گزارش تحلیلی/
خطر فروپاشی، رژیم اسرائیل را با شلیک هزاران موشک در سرتاسر محور مقاومت از ایران تا سواحل مدیترانه تهدید می‌کند. جزیرةالعرب تجزیه شده و رژیم آل‌سعود در عربستان و آل‌خلیفه در بحرین سقوط خواهند کرد وسواحل سوریه بهترین گذرگاه صادرات نفت و گاز به اروپا می‌شود.
10 اتفاقی که پس از سازش احتمالی در سوریه رخ می‌دهد/ در حال ویرایش
گروه بین‌الملل مشرق - در صفحه شطرنج کسانی که با قواعد این بازی آشنا باشند، می‌دانند چگونه در چه هنگامی از مهره‌های خود استفاده کنند و هر کدام از مهره‌ها با حرکات خاص خود چگونه رفتار کنند تا در نهایت بتوانند پیروزی را به شاه صفحه شطرنج هدیه کنند.

روزی بود که "بشار اسد" رئیس‌جمهور سوریه نسبت به خطرات ناشی از بازی با مراکز زلزله در سوریه هشدار داده و تأکید کرد که این اقدام می‌تواند زلزله‌های بزرگی را در منطقه ایجاد کند، زلزله‌ای که به تغییر نقشه‌های منطقه‌ای منجر می‌شود و توزیع ثروت و انتشار ساکنان منطقه را نیز تغییر می‌دهد. 

دشمنان سوریه همچنان ترجیح می‌دهند روی براندازی سوریه بدون اقدام نظامی مستقیم کار کنند، البته آنها گزینه مستقیم را آزمودند و از آن عقب‌نشینی کردند، چرا که می‌دانستند هزینه‌های تخریب سوریه برای آنها بسیار بیشتر از احتمال‌های آنهاست و نتایج آن هرگز برای آنها تضمین‌شده نیست. علاوه بر اینکه این اقدام می‌تواند کشتار زیادی را از میان نیروهای آمریکایی هم‌پیمانان آن بویژه رژیم صهیونیستی در منطقه ایجاد کند و قطعاً به بسته‌شدن خلیج فارس و دریای مدیترانه و کانال سوئز منجر خواهد شد. این به معنای محاصره نیروهای آمریکایی و هم‌پیمانان آن در منطقه تا زمان نامعلوم خواهد شد و قیمت نفت را نیز افزایش خواهد داد. 

در سایه این احتمال‌ها بود که این محور تصمیم به تجاوزی گرفت که کم هزینه‌تر از جنگ مستقیم و کلاسیک در سوریه باشد، جنگی که سخت و ویرانگر باشد و خون بسیاری از شهروندان و عناصر بی گناه در آن روی زمین ریخته شود. هدف اصلی از تحمیل این جنگ به سوریه دیکته کردن شراکت غرب در ترسیم آینده سوریه به مقامات این کشور خواهد بود. 

درست است که این نوع جنگ یک پیروزی سرنوشت ساز به شمار نمی‌رود و نمی تواند به صورت علنی حریف را به شکست وادارد، اما می تواند تمامیت ارضی رقیب را مورد تجاوز قرار داده و ضررهای زیادی به استقلال تصمیمات سیاسی آن وارد کند. سوریه در شکستن اراده جنگ کلاسیک از سوی دشمنانش موفق عمل کرد و الان نیز پیروزی‌های چشمگیری را در جنگ شبه نظامیان و عناصر تروریسم و مزدور به دست آورده است.

10 اتفاقی که پس از سازش احتمالی در سوریه رخ می‌دهد/ در حال ویرایش

سوریه پیروی نظامی و سیاسی کاملی در مقابل تجاوز نظامی مستقیم به این کشور از سوی غرب به دست آورده و الان نیز پیشروی‌های قابل توجهی را در جنگ علیه گروه‌های تروریستی برای خود محقق کرده است، به همین علت است که مذاکرات سازش به صورت خاص در این نقطه در جریان است و البته دامنه درگیری‌ها نیز ادامه دارد. 

دشمنان سوریه اکنون در حالتی از ضعف و رکود قرار دارند و این برای هر ناظری مشخص است، آنها در عین حال تا حد جنون از تسلیم‌کردن پیروزی به طرف سوری و هم‌پیمانان آن می‌ترسند، به همین علت است که به دنبال سازش هستند. آنها می‌دانند که در اوضاع کنونی انجام این معامله بزرگ به نفع‌شان نیست، بلکه به نفع سوریه و هم‌پیمانان آن است که پیروزی‌های میدانی را در اختیار دارند و پروژه‌های طرف مقابل را از بین برده‌اند. 

با آنکه بندهای سازش مورد بحث در محافل بین‌المللی به بیرون درز کرده و غیر از اطلاعات اندک آنچه در این میان وجود دارد، تحلیل‌های شخصی و برداشت‌های مطبوعاتی است، اما می‌توان گفت که اگر سوریه و حامیان آن پیروزی کامل را به دست آوردند، اصلاحات زیادی در بندهای این سازش ایجاد خواهد شد.

10 اتفاقی که پس از سازش احتمالی در سوریه رخ می‌دهد/ در حال ویرایش

این گزارش در ادامه به برخی شاخص‌های منطقه‌ای و داخلی سوریه در سایه سازش احتمالی کنونی اشاره کرده و 10 بند از آن را مورد توجه قرار داد. 

1- بشار اسد رئیس جمهور سوریه در انتخابات ریاست جمهوری سال 2014 حق شرکت خواهد داشت.

2- بیشتر شخصیت های موسوم به معارضان با تحقق پیروزی نیم‌بند دیگر در عرصه سیاسی نخواهند بود، این در حالی است که در صورت پیروزی کامل دیگر جایی برای تعامل با دشمنان سوریه وجود نخواهد داشت.

3- بازسازی مالی، عمرانی و خدماتی سوریه سه تا پنج سال طول خواهد کشید و هزینه‌های این بازسازی را باید کسانی بپردازند که برای ویرانی آن هزینه داده‌اند. 

4- سواحل سوریه بهترین گذرگاه برای صادرات نفت و گاز جزیرةالعرب و عراق به اروپاست. 

5- نشست سران عرب تنها با یک هدف برگزاری خواهد شد و آن آشتی و عذرخواهی از ملت عربی سوریه است که در دمشق برگزار می‌شود و به این کشور در بازسازی سوریه کمک خواهد کرد.

6- در دوره آینده احتمالاً "میشل عون" رئیس‌جمهور لبنان خواهد بود و گروه‌های افراط گرای اسلامی که از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی و آل‌سعود مورد حمایت هستند، عاملان ترور "رفیق الحریری" معرفی خواهند شد، این در حالی است که در صورت پیروزی کامل سوریه بر دشمنان، عاملان اصلی این اقدام یعنی آمریکا، فرانسه، آل سعود، رژیم صهیونیستی و برخی شخصیت‌های 14 مارس معرفی خواهند شد.  

7- تغییرات گسترده در حاکمیت عربستان سعودی ایجاد خواهد شد و "بندر بن سلطان" و "ترکی الفیصل" به انزوا خواهند رفت و به جای آنها احتمالا "عبدالعزیز بن عبدالله" به عنوان وزیر خارجه و "مقرن بن عبدالعزیز" به عنوان رئیس اطلاعات و "محمد بن نایف" به عنوان وزیر کشور معرفی خواهند شد. در این راستا سیاست‌های این کشور نیز به دنبال گشایش در منطقه البته همراه با مراعات منافع نفتی آمریکا خواهد بود البته در صورت پیروزی کامل، جزیرةالعرب دچار تجزیه شده و رژیم آل‌سعود سقوط خواهد کرد.

8- در معادله‌های ریاست جمهوری مصر تفاوت‌های اساسی نسبت به قبل ایجاد شده است. پنج سال قبل "مصطفی الفقی" مسؤول روابط خارجی حزب ملی حاکم اعلام کرد که رئیس جمهور مصر باید مورد رضایت آمریکا باشد و با رژیم اسرائیل دشمنی نکند. اما این معادله تغیییر کرده و الان گفته می‌شود رئیس جمهور مصر باید همپیمان محور بریکس به ریاست روسیه هم باشد و البته با آمریکا نیز دشمن نباشد. به همین علت است که "عبدالفتاح السیسی" قبل از اعلام رسمی کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری در دیدار با "ولادیمیر پوتین" به عنوان نامزد انتخابات آینده معرفی شد.

9-  رژیم صهیونیستی مجبور خواهد بود بر اساس قوانین بین‌المللی، مرزهای سال 67 را به رسمیت بشناسد، البته این در حالی است  سران فلسطینی حقوق ملت را تحت تأثیر فشارهای عربی و صهیونیستی و آمریکا به حراج نگذارند. در صورت پیروزی کامل سوریه نیز دیگر رژیم صهیونیستی از صحنه محو خواهد شد. 

10-    رژیم آل خلیفه در بحرین ساقط خواهد شد و پادشاه جای خود را به ولی‌عهد خواهد داد، نخست‌وزیر برآمده از انقلاب نیز باید از سوی آرمان‌های مردم حمایت شود و معارضان را مطمئن کند. 

برخی ممکن است فکر کنند این حوادث صرفاً "پیش‌گویی‌هایی خیالی" است، اما نگاهی به مؤلفه‌های منطقه‌ای صحت آن را نشان می‌دهد: 

ترکیه: این کشور بعد از فرسایش نیروهای داخلی خود و کاهش محبوبیت حزب اردوغان و بروز اختلاف میان آنها با هم‌پیمانان‌شان از محور تجاوز به سوریه عقب‌نشینی کرد. 

عراق: اوضاع این کشور بهبود یافته است و عناصر قدرت خود را بازیافته و به دنبال ایجاد روابط ویژه با سوریه است که تکامل اقتصادی، سیاسی و امنیتی و نظامی برای این کشور ایجاد کند. 

اردن: درست است که این کشور زیر فشارهای آمریکا شانه خالی کرد و باج‌خواهی‌های سعودی‌ها را پذیرفت و گاهی نیز از آرمان‌گرایی‌های نامشروع تاریخی سخن به میان آورد، اما نمی‌تواند این هویت جعلی و سیاست‌های ماجراجویانه را زیاد ادامه دهد، چرا که از لحاظ اقتصادی تحت فشار قرار می‌گیرد و اوضاع مردمی و اجتماعی این کشور در آستانه انفجار قرار می‌گیرد. 

آمریکا: دولت اوباما با کنگره این کشور به توافق رسیده‌اند که بدهی‌های این کشور بدون سقف مشخص، قابل افزایش باشد، این در حالی است که واشنگتن برای به تعویق انداختن ورشکستگی خود حجم بدهی‌هایش را افزایش می‌دهد. در این حال دوسوم تجهیزات دریایی آمریکا در پادگان‌های این کشور لنگر انداخته و قدرت پرداخت هزینه‌های راه‌اندازی و نگه‌داری خود را ندارند. این کشور حتی نمی‌تواند "حامد کرزی" رئیس جمهور افغانستان را به امضای توافقنامه‌ای برای ادامه حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان تشویق کند و مجبور است تا پایان سال جاری میلادی از طریق خاک روسیه از این کشور خارج شود.

رژیم صهیونیستی: سرکردگان این رژیم خودشان از خطر موجودیتی علیه خود خبر می‌دهند که آینده آنها را در معرض تهدید قرار داده است، این خطر در سایه ده‌ها هزار موشک آماده شلیک در سرتاسر محور مقاومت از ایران تا سواحل مدیترانه به وجود آمده که به سمت اسرائیل نشانه رفته است. در اینجا یادآوری پرتاب موشک‌های جولان یک و دو در مانور موشکی سوریه در سال 2012 لازم است که تلویزیون سوریه صدها بار آن را نشان داد، اما این رژیم صهیونیستی بود که خطرات راهبردی این موشک را برای خود به درستی ارزیابی کرد.

نکته مهم و خطرناک برای اسرائیل است که این موشک‌ها می‌تواند به صورت همزمان پرتاب شود، این بدان معنی است که صدها موشک سنگین در یک لحظه به سمت سرزمین‌های اشغالی پرتاب می‌شود و رهگیری این حجم از موشک‌ها غیرممکن است. حال تصور کنید که این موشک‌ها از سوی دو جبهه سوریه و لبنان پرتاب شود و سکوهای ضد موشکی و پایگاه‌های هوایی و فرودگاه‌ها و اتاق‌های کنترل و فرماندهی و مراکز حساس دولتی و کارخانجات شیمیایی و تأسیسات برقی رژیم صهیونیستی را هدف قرار دهد.



سه کشور عربستان سعودی، بحرین و امارات در چند سال اخیر به شدت بر سر موضوعات منطقه ای با قطر اختلاف نظر شدیدی پیدا کرده اند. ایران و مصر مهمترین حوزه های مورد اختلاف دو طرف است.
عربستان سعودی، امارات و بحرین به دلیل اختلاف امنیتی، سفرای خود را از قطر فراخواندند. 

به گزارش عصرایران به نقل از رویترز، سه کشور عربستان سعودی، امارات و بحرین روز چهارشنبه اعلام کردند در اعتراض به اقدامات دولت قطر، سفرای خود را از دوحه فراخوانده اند. 
عربستان، امارات و بحرین در بیانیه ای مشترک این اقدام را اعلام کردند. 

در این بیانیه آمده است که قطر به توافق میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس درباره عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر پایبند نیست.  
چنین اقدامی در تاریخ سه دهه شورای همکاری خلیج فارس تاکنون روی نداده است. 
6 کشور جنوب خلیج فارس یعنی کویت، عربستان سعودی، عمان، امارات، بحرین و قطر عضو شورای همکاری خلیج فارس هستند. 
 اختلافات
سه کشور عربستان سعودی، بحرین و امارات در چند سال اخیر به شدت بر سر موضوعات منطقه ای با قطر اختلاف نظر شدیدی پیدا کرده اند. ایران و مصر مهمترین حوزه های مورد اختلاف دو طرف است. 
در موضوع ایران، قطر از نزدیکی روابط با تهران حمایت می کند و خواستار همکاری با ایران در موضوع برنامه هسته ای این کشور است اما سه کشور عربستان سعودی، امارات و بحرین خواهان مطالبات حداکثری در مذاکرات هسته ای هستند.
در موضوع مصر نیز قطر ضمن حمایت از اخوان المسلمین و محمد مرسی رئیس جمهور برکنار شده مصر، از تعامل جدی با دولت فعلی این کشور خودداری می کند.



ارتش اسرائیل اعلام کرد یک فروند کشتی حامل موشک را روز چهارشنبه در دریای سرخ توقیف کرده است. 

به گزارش عصرایران به نقل از رویترز، به گفته ارتش اسرائیل، این کشتی حامل دهها فروند موشک پیشرفته ساخت سوریه بوده است. 

ارتش اسرائیل مدعی است: کشتی از مبداء ایران به سمت گروه های فلسطینی در منطقه غزه در حرکت بود. 

به گفته اسرائیل، این کشتی باری پرچم پاناما را برافراشته بود و نظامیان اسرائیلی وارد آن شدند. کارکنان کشتی متشکل از 17 نفر در برابر نظامیان اسرائیلی مقاومتی از خود نشان ندادند. کشتی در چند روز آینده به یکی از بنادر اسرائیل منتقل خواهد شد.  



مسئول امور رسانه ای سفارت کشورمان در باکو، هرگونه ارتباط ایران با دو تبعه دستگیر شده جمهوری آذربایجان را تکذیب کرد.

 به گزارش خبرگزاری فارس، سید محمد آیت اللهی مسئول امور رسانه ای سفارت ایران در باکو، هرگونه ارتباط ایران با دو تبعه دستگیر شده جمهوری آذربایجان را تکذیب کرد. وی گفت دو نفر افراد بازداشت شده در باکو،ایرانی نبوده و هیچ ارتباطی با نهادهای امنیتی ایرانی نداشته اند. آیت اللهی افزود روابط تهران – باکو در سایه احترام و اعتماد متقابل،رو به توسعه می باشد.

به گزارش خبرگزاری آذری ترند، امروز چهارشنبه،در جلسه علنی مجلس ملی جمهوری آذربایجان، گزارش سال 2013 ،که بر اساس آن دو تبعه جمهوری آذربایجان به دستور نهادهای امنیتی ایران اقدام به عکسبرداری و فیلم برداری و گرد آوری اطلاعات از اتباع اسرائیلی مقیم باکو و محل زندگی آن ها کرده اند.


مدیر اکتشاف شرکت ملی نفت با اشاره به برنامه ریزی برای افزایش تولید روزانه نفت به 5 میلیون بشکه و تولید گاز به 1.4 میلیارد بشکه عمر ذخایر نفت ایران بدون اکتشافات جدید را 70 سال عنوان کرد و گفت: تا 70 سال آینده به جز ایران و عربستان نفت بیشتر کشورهای جهان تمام شده است

هرمز قلاوند در گفتگو با مهر درباره آخرین وضعیت عمر ذخایر متعارف نفت و گاز طبیعی ایران، گفت: بر اساس اهداف توسعه صنعت نفت باید ظرفیت تولید روزانه گاز طبیعی ایران به یک میلیارد و 400 میلیون متر مکعب و ظرفیت تولید نفت به حدود 5 میلیون بشکه در روز افزایش یابد.

مدیر اکتشاف شرکت ملی نفت ایران با اعلام اینکه با توجه به حجم ذخایر فعلی نفت و گاز حتی در صورت افزایش تولید ایران تا چندین دهه که نفت و گاز سایر کشورها به پایان برسد، ذخایر هیدروکبوری در اختیار دارد، تصریح کرد: بر اساس برآوردهای انجام گرفته ایران تا 70 سال آینده نفت برای تولید در اختیار دارد.

این مقام مسئول با اعلام اینکه تا 70 سال آینده به جز ایران و عربستان سعودی نفت اکثر کشورهای جهان تمام شده است، بیان کرد: علاوه بر این ایران تا بیش از 70 و 80 سال آینده گاز طبیعی برای تولید در اختیار خواهد داشت.

قلاوند با اشاره به استفاده از روش‌های جدید برای اکتشاف ذخایر جدید هیدروکربوری در کشور، بیان کرد: عمر ذخایر متعارف نفت و گاز در حالی که موفق به اکتشافات جدید شویم قطعا افزایش می یابد.

مدیر اکتشاف شرکت ملی نفت ایران همچنین در پاسخ به مهر در خصوص برنامه های جدید برای توسعه ذخایر نامتعارف نفت و گاز و به اصطلاح شیل ها، توضیح داد: اخیرا قراردادهایی به منظور دستیابی به فنآوری تولید نفت و گاز از ذخایر نامتعارف امضا شده است.

وی در پایان خاطرنشان کرد: قطعا با دستیابی به فنآوری و تکنولوژی تولید نفت و گاز از ذخایر نا متعارف عمر ذخایر هیدروکربوری کشور افزایش می یابد.

به گزارش مهر، معاون امور بین‌الملل وزارت نفت هفته گذشته با انتشار گزارشی، اعلام کرد: در حال حاضر ایران با در اختیار داشتن 33.6 ترلیون متر مکعب ذخایر گاز طبیعی که معادل 234 میلیارد بشکه ذخایر نفت خام بوده بزرگترین دارنده ذخایر گاز جهان است.

در کل، مجموع حجم ذخایر نفت و گاز طبیعی ایران معادل 400 میلیارد بشکه برآورد می‌شود و ایران را به بزرگترین دارنده مجموع ذخایر گاز جهان تبدیل می‌کند.

بر اساس آخرین گزارش رسمی شرکت ملی نفت ایران در آخرین گزارش رسمی خود حجم ذخایر گاز طبیعی و متعارف ایران را بیش از 33.7 تیریلون متر مکعب و حجم ذخایر نفت خام متعارف و قابل برداشت کشور را حدود 157 میلیارد بشکه اعلام کرد.

شرکت ملی نفت هم اواسط سال جاری، اعلام کرده بود: ایران از حیث اکتشافات جدید نفت و گاز به ویژه در سال گذشته میلادی به رتبه اول جهان دست یافته است، بر اساس گزارش رسمی اوپک، جایگاه نفتی ایران از چهارم به سوم جهان پس از کشورهای ونزوئلا و عربستان ارتقا یافته است.

برای سال 1392 کشف حدود 450 میلیون بشکه ذخایر جدید نفت خام و حدود 125 میلیارد مترمکعب ذخایر گاز طبیعی در دستور کار شرکت ملی نفت قرار گرفته است.

بازخوانی غائله 14 اسفند/1
اسم رمز ابوالحسن بنی‌صدر در رابطه با ماموران سفارت آمریکا «اس. دی. لور» S.D.LOUR-1) ) بود... در یک‌ سندشماره‌ی‌ تلفن‌ او و این‌ نکته‌ که‌ برای‌ اولین‌بار با وی‌ در پاریس‌ تماس‌ گرفته‌ شده‌،ذکر شده‌ بود. با کنترل‌ این‌ شماره‌ تلفن‌، متوجه‌ شدیم‌ متعلق‌ به‌ منزل‌ جناب‌بنی‌صدر است‌ که‌ به‌ زودی‌ به‌ ریاست‌ جمهوری‌ ایران‌ برگزیده‌ ‌شد.
گروه تاریخ مشرق- ابوالحسن بنی‌صدر در پیش از انقلاب، برای عموم مردم آشنا نبود. او در این دوران، عمدتا به عنوان فعال دانشجویی در فرانسه و تشکل‌های دانشجویی آن‌جا فعالیت می‌کرد. از جمله خصایصی که برای فعالیت‌های او در این برهه برمی‌شمارند بی‌تفاوتی او نسبت به تعامل با نیروهای غیرمذهبی است؛ برخلاف افرادی مانند شهید مصطفی چمران که از همان آغاز، مبارزه‌ی خود را بیرون از همکاری و همفکری با التقاطی‌ها و کمونیست‌ها تعریف کرده بود. روزی که امام خمینی –رحمة الله علیه- در دوازده بهمن 57 وارد ایران شد، او نیز از همان هواپیما خارج شد. پس از انتقال برخی از اعضای شورای انقلاب به مسوولیت‌های لشگری و کشوری، عده‌ای دیگر به این شورا اضافه شدند که بنی‌صدر یکی از این افراد است. 
بنی صدر

بنی‌صدر در فرانسه- 1938- پایان تحصیلات دانشگاهی

* بنی‌صدر و کسب محبوبیت
با اینکه بنی‌صدر در میان عموم ملت آن‌چنان شناخته شده نبود، اما اتفاقاتی رخ داد که این شخصیت ناشناخته و مرموز به ریاست جمهوری دولت انقلاب برگزیده شد. 
بنی صدر

مناظره بنی‌صدر با چریک‌های فدایی
1. مناظرات: بنی‌صدر در مناظرات گوناگون حضور می‌یافت. مناظره با بابک زهرایی، از رهبران گروه مائوئیستی موسوم به کارگران انقلابی- که از رادیو پخش شد از این جمله است. بنی‌صدر در این قسم مناظرات، از شیوه‌ی بیان خاصی استفاده می‌کرد که متکبرانه و جذاب بود. 

بنی صدر

بنی‌صدر سعی می‌کرد از خود چهره‌ای متفکر وصاحب‌نظر
در حوزه ایدئولوژی اسلامی نشان دهد
2. سخنرانی‌های انقلابی: بنی‌صدر که کتابی هم به نام «اقتصاد توحیدی» نوشته بود، پیوسته به سخنرانی درباره اصول انقلاب و مباحث سیاسی و اقتصادی اسلامی می‌پرداخت و می‌کوشید خود را به عنوان یک نظریه‌پرداز اسلامی و انقلابی مطرح کند. 
بنی صدر

با رد صلاحیت جلال‌الدین فارسی، بخت بنی‌صدر برای
پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری افزایش یافت
3. رد صلاحیت جلال‌الدین فارسی: جلال‌الدین فارسی، به عنوان نامزد منتخب حزب محبوب جمهوری اسلامی، برای انتخابات نخست ریاست جمهوری اسلامی برگزیده و معرفی شد. با این همه، نسب خانوادگی افغانی او، سبب شد که از سوی نهادهای ناظر، رد صلاحیت شود. با حذف فارسی، عملا حزب جمهوری هم از صحنه انتخابات کنار رفت. به این ترتیب رقابت اصلی میان بنی‌صدر و مدنی، دیگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری در گرفت.

4. حمایت‌های سیاسی: مدنی، از سوی گروه‌های نه چندان موجه حمایت می‌شد. جبهه ملی چهارم، لیبرالیسم، لیبرالیسم مذهبی و ضدانقلاب، همه از او حمایت می‌کردند. این را مقایسه کنید با حمایتی که از سوی علما و برخی مراجع تقلید و اقشار از این به اصطلاح مبارز انقلابی و یار امام می‌شد. جامعه روحانیت بیانیه‌‌ای در حمایت از بنی‌صدر داد و مردم تصاویر او را بر سردر مساجد و بازار و امکنه می‌زدند.
* شخصیت و منش
بنی‌صدر کاملا مغرور و خودبین بود. در تبلیغات انتخابات می‌گفت: «در انتخابات علیه من توطئه شده است.»شب رای گیری و در حالی‌که هنوز نتایج اعلام نشده بود در گفتگو با کیهان گفت: «از مقدمات برگزاری انتخابات راضی نیستم»...«مطبوعات را بیشتر از هر جای دیگر باید پاکسازی کرد». با این همه، مهم ترین حادثه‌ای که شخصیت او را افشا کرد، تسخیر لانه جاسوسی آمریکا بود. با اینکه بنی‌صدر پیش از این هم شخصیت‌  واقعی خود را برای آگاهان رو کرده بود و در خبرگان، نشان داد که پایبندی به ولایت‌فقیه ندارد اما پس از روی کار آمدن، درباره تسخیر لانه جاسوسی، روشن‌تر اظهارنظر کرد و در مقابل نظرات امام و امت ایستاد. روزنامه‌ها نوشتند که «اعلام کرده آماده آن نیست با دانشجویان مسلمان پیرو خط امام حکومت موازی را قبول کند... در ایران ما دو حکومت داریم، یکی حکومت دانشجویان و دیگر شورای انقلاب و این وضع قابل قبول نیست.»

* اسناد لانه جاسوسی و بنی‌صدر
اگرچه چهره‌ی مصدقی بنی‌صدر تا حدودی روشن شده بود و لعاب مسلمانی و انقلابی او را زدوده بود، اما با افشای اسناد لانه، چهره سومی هم به او اضافه شد: «جاسوسی برای آمریکا». اسم رمز ابوالحسن بنی‌صدر در رابطه با ماموران سفارت آمریکا «اس. دی. لور» S.D.LOUR-1) ) بود. معصومه ابتکار در کتاب«تسخیر» در این باره می‌نویسد:

«یکی‌ از اسناد (لانه‌ی‌ جاسوسی‌) درباره‌ی‌ فردی‌ بود که‌ سازمان‌ سیا از او باعنوان‌ SD LURE نام‌ می‌برد. در دی‌ماه‌ 1358، در گاوصندوق اتاق رئیس‌ پایگاه‌ سیا در تهران‌، هفت‌ سند درباره‌ی‌ این‌ فرد پیدا کردیم‌، در یک‌ سندشماره‌ی‌ تلفن‌ او و این‌ نکته‌ که‌ برای‌ اولین‌بار با وی‌ در پاریس‌ تماس‌ گرفته‌ شده‌،ذکر شده‌ بود. با کنترل‌ این‌ شماره‌ تلفن‌، متوجه‌ شدیم‌ متعلق‌ به‌ منزل‌ جناب‌بنی‌صدر است‌ که‌ به‌ زودی‌ به‌ ریاست‌ جمهوری‌ ایران‌ برگزیده‌ ‌شد. سند دیگر از او به‌ عنوان‌ یک‌ منبع‌ اطلاعاتی‌ و تماس‌ بالقوه‌ نام‌ می‌برد. یکی‌ از مأموران‌سازمان‌ سیا با اسم‌ واقعی‌ ورنون‌ کاسین‌، در پاریس‌ و تحت‌ پوشش‌ یک‌ تاجر به‌او نزدیک‌ شده‌ بود. SD LURE موافقت‌ کرد که‌ دوباره‌ در تهران‌ با او ملاقات‌کند. به‌ موجب‌ دومین‌ سند، نخستین‌ دیدار یک‌ ماه‌ قبل‌ از انقلاب‌ در دی‌ ماه‌1357، انجام‌ گرفته‌ بود و نشان‌ می‌داد که‌ بنی‌صدر می‌دانست‌ با شخصیت‌ذی‌نفوذی‌ ملاقات‌ می‌کند. با توجه‌ به‌ تجربه‌ی‌ سیاسی‌ وی‌ ممکن‌ نبود از اهداف‌این‌ ملاقات‌ بی‌اطلاع‌ باشد. سند پنجم‌ خلاصه‌ای‌ از نقاط‌ ضعف‌ و قوت‌ بنی‌صدر بود، او که‌ توطئه‌گری‌ کهنه‌کار است‌، می‌تواند در آینده‌ علیه‌ انقلاب‌ توطئه‌ کند.»

* تنفیذ
حکم ریاست جمهوری بنی‌صدر در پانزدهم بهمن 1358 از سوی رهبر بزرگ انقلاب اسلامی، تنفیذ شد. در متن تنفیذ به خوبی اشاره شده بود که «تنفیذ و نصب اینجانب و رأی ملت مسلمان ایران محدود است به عدم تخلف ایشان از احکام مقدسه اسلام و تبعیت از قانون اساسی اسلامی ایران» و امام –رحمة‌الله‌علیه-همان‌جا صحبتی تاریخی کرد که از اندرزهای به یادماندنی و ماندگار آن حضرت شد: «حب‌الدنیا راس کل خطیئه...توجه داشته باشند... کسانی که دارای مقامی هستند، دارای پستی هستند، که مقام، آن‌ها را مغرور نکند... من از آقای بنی صدر می‌خواهم که ما بین قبل از ریاست جمهور و بعد از ریاست جمهور در اخلاق روحی‌شان تفاوتی نباشد؛ تفاوت بودن دلیل بر ضعف نفس است.»
بنی صدر

امام تلاش کرد که با نصایح خود از فتنه انگیزی بنی‌صدر جلوگیری کند

* دفتر بنی‌صدر
دفتر بنی‌صدر مهم‌ترین پایگاه اقدامات گروه و یاران او بود. بنی‌صدر پس از انتخاب به ریاست جمهوری، این پایگاه را ایجاد کرد و یاران نزدیک خود را که منشا همه‌ خرابکاری‌ها شدند در این دفتر گرد هم آورد.


1. تقوی: رئیس دفتر، شخصی به نام تقوی بود. او نقش عمده در گردآوری عناصر ضدانقلاب و نفوذی در دفتر ریاست جمهوری داشت. رضا تقوی از دیپلمات‌های زمان شاه مخلوع بود و در دوران پس از انقلاب به‌ویژه در زمینه فساد مالی و ویژه‌خواری سعی بلیغی می‌کرد. تقوی در سال 1348، نشان درجه چهار همایونی را از محمدرضا دریافت کرده بود. یکی از همکاران او، او را این‌چنین توصیف کرده: «من او را یک فرد فرصت‌طلبی دانستم... یگانه فردی است که در دفتر، علنا به روحانیت توهین نمی‌کند.»

2. انتظاریون: وی، در ابتدا مشاور عالی روابط عمومی بنی‌صدر بود ولی بعدا اداره گارد ریاست جمهوری را بر عهده گرفت. انتظاریون در کاخ غلامرضا پهلوی ساکن شده بود و همسرش هم بدون اشتغال به شغل، از بنی‌صدر حقوق می‌گرفت. او در پاریس، در یکی از کافه‌ها گارسونی می‌کرد و در آنجا بود که با بنی‌صدر آشنا شد. در 14 اسفند، او فرماندهی عملیات را بر عهده داشت و با بی‌سیم، ضاربان و آشوبگران را هدایت می‌کرد. 3. مسعودی: مسعودی، از افراد متنفذ دفتر و مشاورعالی حقوقی بنی‌صدر بود. کارگردان گروه‌های مخالف در جلسات گردهم‌آیی 14 اسفند به عهده او بود. یکی از همکاران او می‌گوید: «من مدت 8 ماه با وی همکاری کردم و ندیدم در عرض این مدت، یک بار او از موضوعی حق و مشروع دفاع کند.» مسعودی، در ابتدا عضو حزب ملت داریوش فروهر بود، سپس با نهضت آزادی و حسن نزیه نزدیک شد. او از رابطان جبهه ملی با بختیار بود. درباره او یکی از اعضای دفتر گفته‌ است: «محرم و نامحرم سرش نمی‌شود. با زنان دست می‌دهد، مشروب میی‌خورد... یک روز خواست حکمی برای من بنویسد که من رابط دادستانی با دفتر باشم. نوشت «طبق موازین»، گفتم «بنویس شرعی»؛ یک فحش آب‌دار داد. گفتم: «بنویس اسلامی». یک فحش دیگر داد. و سپس نوشت «قانونی!» از پول حرام خوردن باکی ندارد...»
بنی صدر

بنی‌صدر و یارانش

* فعالیت‌های اطلاعاتی دفتر
گروهی به سرپرستی انتظاریون، بهبهانی و صدرالحفاظی، کادر اطلاعاتی دفتر را اداره می‌کردند که چند وظیفه را بر عهده داشت:
1. شناسایی نهادها و عوامل انقلابی؛

2. مبارزه و کارشکنی در مقابل انقلاب و اختراع ئ پراکندن شایعات؛

3. ایجاد، تشکیل و همکاری و هم‍آهنگی در بین عوامل ضد انقلاب؛
4. ارتباط با عوامل خارجی و فراریان. 

دفتر برای انجام وظایفش از جدیدترین وسایل ردگیری و استراق سمع استفاده می‌کرد. آن‌ها در ادارات و بر اشخاص گوناگون نفوذ یافته بودند. مثلا بهبهانی چند روز قبل از سخنرانی رجوی در امجدیه فردی را برای شناسایی به لانه جاسوسی می‌فرستد تا از وضع و اوضاع آن‌جا کسب اطلاع کند. 
معمولا بخش دریافت خبر، اطلاعات وسیعی از دخترها و پسرهای جوان که اغلب عاشق و طالب قهرمان‌بازی و خبرچینی و جاسوسی بودند دریافت می‌کرد. در یکی از موارد، یک زن بی‌حیا را مامور می‌کنند که در یکی از سخنرانی‌های آیت‌الله موسوی اردبیلی شلوغ‌کاری کند. کسی که این موضوع را تعریف کرده است می‌گوید: روز دیگر وارد دفتر آقای مسعودی شدم دیدم [آن زن] روی صندلی کنار مسعودی نشسته است....گفت: امروز قرار است برویم بازار به نفع بنی‌صدر تظاهرات کنیم.» شخصی دیگر می‌گوید که «یک روز آقای بهبهانی از من خواست چند پرونده از دادسزای انقلاب بدزدم. » بارزترین سرقت اسناد از وزارت خارجه در رابطه با برادر بزرگ مسعود رجوی بود که از طرف سپاه پاسداران شناسایی و تحت رسیدگی قرار گرفت. 
آن اخباری مورد پسند قسمت اطلاعات بود که علیه روحانینت و نهادهای انقلابی و آقایان بهشتی، رفسنجانی، خامنه‌ای، رجایی، دادگاه‌ها، سپاه و حکام شرع باشد. 


* شایعه سازی
تیم بنی‌صدر افزون بر فعالیت‌های اطلاعاتی و خرابکارانه، ابزار دیگری هم برای تخریب مخالفان و ایجاد محبوبیت بریا خود داشت که آن «شایعه‌سازی» بود. مثلا درباره آقای خلخالی شایعه می‌ساختند که او در کردستان، شاکی و شاهد را به جای متهم اعدام کرده یا در راه تبریز پیرمرد بیچاره‌ای را به تصور اینکه معتاد است تیرباران کرده. درباره شهید بهشتی می‌گفتند چرا با برژینسکی ملاقات کرده، یا اینکه او مامور سیا است و فرش‌های دربار را به آلمان منتقل کرده. 
بنی صدر

بنی‌صدر و یارانش نسبت به شهید مظلوم -آیت‌الله بهشتی- کینه و هراس داشتند
 و هیچ فرصتی را برای تخریب او از دست نمی‌دادند

* همکاری با گروه‌های ضدانقلاب
دفتر بنی‌صدر محل خط و ربط گروه‌های مختلف ضدانقلاب شده بود. مائویست‌ها مانند رنجبر، پیکار، راه کارگر، فدائیان و ساواکی‌های بازنشسته و افسران رکن دو و ضداطلاعات شاه و جبهه ملی و مجاهدین، همگی حضور داشتند. دفتر با آن‌ها مشورت و رای‌زنی می‌کرد.


* روزنامه انقلاب اسلامی
این روزنامه که نام انقلاب مقدس ملت مسلمان را یدک می‌کشید، ارگان پشتیبانی از ابوالحسن بنی‌صدر بود. روزنامه، برای حمایت از او هر کاری که امکان داشت انجام می‌داد و از تهدید و تخریب هیچ‌کس باکی نداشت. جاسوسی آمریکایی در یکی از اسناد می‌گوید: «او (بنی‌صدر) جاه‌طلبی سیاسی دارد، او احتمالا روزنامه‌اش را به این منظور ایجاد کرده که به‌عنوان پایگاه قدرتی جهت مقاصد آینده‌اش استفاده نماید.»
بنی صدر

نمونه‌ای از تشنج‌آفرینی‌های بنی‌صدر که بستر نشر و انتقال آن
روزنامه انقلاب اسلامی بود


* سخنرانی‌های آشوب افکن

تا پیش از غائله 14 اسفند، بنی‌صدر در چند نوبت به سخن‌رانی پرداخت که هر یک از این سخن‌رانی‌ها یک آشوب تازه در جامعه پدید می‌آورد.


در هفدهم شهریور 1359 می گوید: «...به کسانی که علیه من تبلیغات می‌کنند می‌گویم خیلی زحمت کشیدید اما به خواست خدا شکست خوردید...هیچ سازمانی نمی‌تواند با شیوه لنین و استالین و حزب معاویه در صدر اسلام، بیاید و بخواهد حکومت کند...به این گروه که خوش کرده است به قبضه حکومت، هشدار می‌دهم که من نظریه تو را افشا کردم، ضابطه‌های خود را گفتم، دفعه‌ی دیگر در صورتی که اصلاح نشدید و اصلاح نشوید، نوبت به افشای با اسم و رسم می‍رسد.» بلافاصله شخصیت‌های انقلاب، مانند رجایی و بهشتی واکنش دادند. آیت‌الله بهشتی گفت: «در موقعیت حساس فعلی، هر گونه پیامی و مطلبی که موجب نگرانی افکار عمومی شود به زیان انقلاب است.»


سخنرانی بعدی او، در عاشورای 59 ایراد شد. او گفت: «... آیا ما در این رژیم هم می‌خواهیم همان سنت دستگاه پهلوی را تجدید کنیم؟... چرا در رژیم اسلامی، انسان و جان او این همه بی‌منزلت شده است که بتوان مثل آب خوردن محکوم کرد و بدون اینکه کسی بفهمد کار او را تمام کرد؟... بس کنید این کارها را...» این سیاه‌نمایی‌ها به اندازه‌ای بود که هر کس می‌شنید گویی که ایران کشوری مانند زمان شاه یا دیکتاتوری‌های جهان شده است.
روز بعد در حسینه ارشاد سخنرانی کرد. گفت: «...من راجع به محدود شدن آزادی‌ها هشدار می‌دهم... در اسلام قدرت بی‌معنا است و فقط خدا اصیل است. با تخطئه افکار و ناسزاگویی و نظایر این اعمال نمی‌توان انقلابی بود و انقلابی شد.»
بنی‌صدر آن‌چنان از نبود آزادی صحبت می‌کرد که انگار مردم در سیاه‌چال‌ها و گوشه زندان‌ها به اسیری گرفته شده‌اند. 

سخنرانی دیگر او در 22 بهمن 59 بود که از شرایط آن روز و حس و حال انقلابی مردم برای مقاصد خود اسنفاده کرد. در آنجا گفت: «... بدترین چیزها آن است که مردم از واقعیات امور کشور خویش اطلاع نداشته باشند... امروز کسری بودجه ما 80 هیلیارد تومان است... به شما مردم نسبت به نبود امنیت اعلام خطر می‌کنم... کوشیدم در این محیط تفاهم آنچه مشکلات کشور است بگویم... آن شعارهایی که شما برای آن قیام کردید حق شما است، نباید اجازه بدهید هیچ گروه چماقدار و بی‌چماق، این حقوق را از شما سلب کند.»


بنی‌صدر با این سخنرانی‌ها به دنبال ایجاد تشنج در جامعه، کسب مظلومیت و محبوبیت، تخریب یاران امام، ایجاد فکر یأس و هراس در مردم و اینکه او ناجی آن‌ها است و بدگویی نسبت به انقلاب و نظام بود. 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد