در این میزگرد، الیوت آبرامز (عضو برجسته بخش مطالعات خاورمیانه شورای روابط خارجی)، سوزان مالونی (عضو ارشد مرکز سیاستگذاری خاورمیانهای سابان در موسسه بروکینگز)، جرج پرکوویچ (عضو گروه ویژه سیاست هستهای شورای روابط خارجی و عضو موسسه کارنگی) و گیدون رز (عضو شورای روابط خارجی به عنوان مجری میزگرد) حضور داشتند.
این افراد همگی دارای سابقه کار در نهادهای دولتی آمریکا خصوصا وزارت خارجه هستند و نکته مهم آن است که از سه اتاق فکر اصلی سیاست خارجی آمریکا یعنی شورای روابط خارجی، موسسه بروکینگز و موسسه کارنگی، در این میزگرد نماینده وجود داشت و اهمیت آن را دوچندان میکرد.
آبرامز (نماینده شورای روابط خارجی آمریکا) در این میزگرد از احتمال یک معامله بد میان ایران با کشورهای 1+5 ابراز نگرانی کرده است. او اظهار داشته که بزرگترین نگرانیاش این است که دولت اوباما با هدف کسب یک موفقیت بزرگ در سیاست خارجی، به یک معامله بد با ایران رضایت بدهد که طبق آن برنامه هستهای ایران کاملا محدود نشود، اما آن را معاملهای بزرگ و موفقیتآمیز جلوه دهد.
او ادعا کرده که برنامه هستهای ایران به هیچ وجه صلحآمیز نیست و کاملا با هدف دستیابی به توان ساخت بمب هستهای پیگیری میشود. او حداقل پیشنیاز یک توافق خوب با ایران را نابودی تاسیسات زیرزمینی سایت فردو و محدود ساختن تعداد سانتریفیوژها و سایتهای هستهای میداند. او معتقد است اگر ایران واقعا به دنبال انرژی صلحآمیز هستهای است، باید به نیروگاه بوشهر، اکتفا کند.
پرکوویچ (نماینده موسسه کارنگی) نیز با حمایت از اظهارات آبرامز درباره شرایط یک توافق خوب با ایران، با این حال اذعان کرده که شاید آمریکا و متحدانش نتوانند تمامی این اهداف را در توافق جامعه هستهای بگنجانند.
او معتقد است غربیها میتوانند به جای اصرار بر نابودی سایت فردو، به تبدیل آن به یک سایت صرفا تحقیقاتی، اکتفا کنند و این اقدام را یک امتیاز به ایران در نزد ایرانیان جلوه دهند.
پرکوویچ با تاکید بر این که ایرانیان باید به نیروگاه بوشهر بسنده کنند، میافزاید: برای تامین سوخت این نیروگاه، به 100 هزار سانتریفیوژ نیاز است، اما به جای این که خود ایران این سوخت را تامین کند، روسیه میتواند تمامی سوخت را فراهم کند.
او با بیان این که مسائل مورد مذاکره بسیار عمیق و پیچیده هستند، تاکید دارد که نمیتوان طی 6 ماه به توافق جامع دست یافت.
مالونی (نماینده بروکینگز) در این میزگرد مدعی شده که فشار تحریمها سبب شده که ایران پای میز مذاکره بیاید. او با اشاره به این که طی یک دهه گذشته، مسئله هستهای ایران همواره یکی از چالشهای اصلی دولت آمریکا بوده، بیان کرده که با مذاکرات اخیر، آمریکا به یک موفقیت نادر دست پیدا کرده و آن تعلیق بخشی از فعالیتهای هستهای ایران است.
او معتقد است که شرایط فعلی که به تعلیق بخشی از برنامه هستهای ایران منتهی شده، بسیار مطلوبتر از شرایطی است که ایران به توسعه برنامه هستهای خود ادامه میداد و غربیها فقط شدت تحریمها را بیشتر میکردند.
مالونی با انتقاد از دولت بوش اظهار داشته که اگر در سال 2003 بوش میپذیرفت که با کشورهای اروپایی در مذاکرات هستهای با ایران همراهی کند و در آن زمان دو طرف به توافق هستهای میرسیدند، هیچ گاه ایران نمیتوانست به توانمندی غنیسازی دست یابد. او تاکید دارد که هر چه توافق هستهای با ایران به تاخیر بیفتد، دست طرف غربی، خالیتر خواهد شد.
مالونی امتیاز بزرگ توافق اخیر را دسترسی غربیها به تاسیسات هستهای ایران از طریق بازرسی روزانه بازرسان آژانس میداند، که در گذشته ایران از غربیها مخفی نگاه میداشت.
مالونی همچنین اظهار داشته که ایران در حالی توافق هستهای ژنو را امضا کرد که از لحاظ اقتصادی، بهره ناچیزی از آن میبرد. او سفرهای اخیر هیئتهای تجاری اروپایی به ایران را صرفا سفرهای تفریحی توریستیمیداند، چرا که به نظر نمیرسد در طول 6 ماهه اجرای توافق ژنو، هیچ سرمایهگذاری بزرگ خارجی در ایران صورت پذیرد، زیرا این توافق، عملا محدودیتهای اندکی را از اقتصاد ایران، برداشته است.
او معتقد است ایرانیها توافق ژنو را امضا کردند چون به توافق جامع و نهایی، نیاز دارند. به اعتقاد این کارشناس آمریکایی، ایرانیها بسیار بیشتر از 1+5 به ادامه مذاکرات و حصول توافق جامع، اشتیاق دارند.
وزیر امور خارجه آمریکا سپس اضافه کرد : فقط از طریق به کار گیری دیپلماسی است که استفاده از گزینه های شدیدتر را منطقی می کند. (در صورت شکست دیپلماسی استفاده از گزینه های شدید منطقی) خواهد بود.
کری در ادامه گفت : رویکرد آمریکا در نزدیک شدن به ایران بر پایه اعتماد نیست من فقط 10 کلمه برای حاضرین دارم و آن اینکه ما به ایران اجازه نمی دهیم به سلاح اتمی دست پیدا کند.
وی روند دیپلماسی درباره ایران را آزمایشی برای تهران خواند و گفت : روند دیپلماسی همیشگی نیست و تمام گزینه ها همچنان بر روی میز قرار دارد.
کری بر حمایت رئیس جمهوری آمریکا از رژیم اسرائیل تاکید کرد و افزود: باراک اوباما بر حل و فصل دو مسئله بزرگ که برای امنیت اسرائیل اهمیت زیادی دارد تاکید دارد، جلوگیری از اتمی شدن ایران و پایان دادن به مناقشه اسرائیل و فلسطینیان.
وزیر امور خارجه آمریکا گفت :سه معیار برای رسیدن به توافقی جامع با ایران وجود دارد. اول، اطمینان یافتن از اینکه ایران نمی تواند به سلاح اتمی دست پیدا کند. دوم، اینکه ایران همانطور که ادعا می کند بتواند به صورت مداوم به جهان اطمینان دهد که برنامه هسته ایش کاملاً صلح آمیز است. سوم، این توافق، نظارت ما را بر برنامه هسته ای جمهوری اسلامی افزایش دهد و در صورت حرکت ایران به سوی ساختن بمب، زمان کافی برای اقدام داشته باشیم.
رئیسجمهور آمریکا در پاسخ به این سؤال که چگونه از این امر مطمئن هستید گفت: "ما کاملا مطمئن هستیم زمانی که آنها به 35 هزار پرسنل ارتش آمریکا در منطقه مینگرند که به دستور رئیسجمهوری که قبلا نشان داده اراده اقدام نظامی را دارد، در تمارین آموزشی مداوم شرکت دارند، میدانند که باید اظهارات مرا جدی قلمداد کنند. مردم آمریکا، اسرائیلیها و سعودیها نیز باید این را بدانند."
وی در بخش دیگری از اظهارات خود گفت: "اگر به رفتار ایرانیها بنگرید متوجه میشوید که آنها استراتژیک بوده و اقداماتشان از تصمیمات ناگهانی و بدون اندیشه نشأت نمیگیرد. آنها دارای جهانبینی هستند، متوجه منافعشان هستند، و به هزینهها و سودها واکنش نشان میدهند. این بدین معنا نیست که آنها یک حکومت روحانی نیستند که تمام ایدههایی که من منزجر کننده میدانم را ندارند، اما کره شمالی نیز نیستند. آنها یک کشور بزرگ قدرتمند هستند که خود را بازیگر مهمی در عرصه جهان میدانند. فکر نمیکنم که دارای آرزوهای انتحاری باشند و میتوانند به انگیزشها واکنش دهند."
در ادامه متن مصاحبه کامل باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، با نشریه بلومبرگ ارئه میشود.
جفری گلدبرگ: در ماههای اخیر درباره فرآیند صلح خاورمیانه سکوت کرده بودید. و این سکوت منجر به گمانهزنیهایی شده است: اینکه علاقهمند به این موضوع نیستید، بدبین هستید، دفعه پیش ناراحت شدید. دلیل این سکوت چیست و به نظرتان به چه سمتی پیش میرود؟
باراک اوباما: دلیل سکوت من فعالیتهای جان کری، وزیر خارجه است، که در فعالترین و پویاترین دیپلماسیای که در طی سالیان دراز شاهد بودیم، درگیر است. جان این کار را از روی تصادف انجام نمیدهد. وی این کار را انجام میدهد زیرا ما به عنوان دولت اعتقاد داریم که نه تنها نفع اسرائیلیها و فلسطینیها، بلکه منافع آمریکا و جهان در دستیابی به چارچوبی برای مذاکرات است که منجر به راهحل دو دولتی بشود. راهحلی که در آن اسرائیلی امنیتی که میخواهد را داشته باشد – صلح با همسایگانی که کشورهایشان دچار بحران شدهاند – و فلسطینیهای نیز از عزت برخورداری از یک کشور بهرهمند باشند.
اعتقاد دارم که جان کاری فوقالعاده انجام داده است اما این مذاکرات واقعا سخت هستند. از اینکه نتانیاهو و عباس این امر را بسیار جدی گرفتهاند، قدردانی میکنم. هر دو طرف در گفتگوهایی فشرده، مشروح و سخت حضور خواهند داشت.
گلدبرگ: و شما درباره تمام این فرآیند اطلاعات میگیرید؟
اوباما: قطعا. جان تقریبا هر هفته درباره پیشرفتهای بدست آمده گزارش میدهد و گاه نیز کسب تکلیف میکند. اینکه در باره این روند در رسانهها خودنمایی کنم به سود هیچ طرفی نیست. در حقیقت یکی از چیزهایی که در ابتدای این مذاکرات با فلسطینیها و اسرائیلیها درباره آن توافق کردیم این بود که جزئیات آنها را علنی نسازیم مگر اینکه بتوایم درباره موفقیت گزارش بدهیم یا اینکه مذاکرات واقعا به شکست انجامند.
در چند ماه آینده به نقطهای خواهیم رسید که در آن طرفین باید درباره چگونگی حرکت رو به جلو تصمیم بگیرند. امیدوارم و انتظار دارم که علیرغم تمام چالشهای سیاسی غیرقابل اجتناب، هم تنانیاهو و هم عباس قادر باشند که از اختلافنظرها عبور کرده و به چارچوبی دست یابند که بتواند ما را به سمت صلح رهنمون شود.
گلدبرگ: جان کری پیشتر گفته است که ممکن است انتفاضه سوم رخ دهد و اگر فرآیند صلح با شکست مواجه شود، اسرائیل با انزوای بینالمللی و بایکوت مواجه خواهد شد. آیا با این ارزیابی موافق هستید؟ آیا این مذاکرات آخرین فرصت هستند؟
اوباما: خوب، ببینید، من یک آدم خوشبین مادرزاد هستم. و، این یقینا، مناقشهای است که به مدت چندین دهه ادامه داشته است. و بشریت حتی در شرایط سخت، راهی برای پیش رفتن مییابد.
اما جان کری، یکی از کسانی که به مدت چندین دهه از حامیان و مدافعین سرسخت اسرائیل بوده است، صرفا چیزی را بیان میکند که ناظرین در داخل و خارج از اسرائیل به آن اذعان دارند، اینکه با گذر هر سال، پنجره برای معاهده صلحی که هم اسرائیلیها و هم فلسطینیها آن را پذیرا باشند در حال بسته شدن است – زیرا تغییراتی در ترکیب جمعیتی، در شهرکسازیها، پدید آمده و عباس نیز پیرتر میشود. من اعتقاد دارم هیچ کس تردیدی ندارد که علیرغم هر نوع اختلاف نظر با عباس، وی ثابت کرده فردی است که به عدم خشونت و تلاشهای دیپلماتیک برای حل این مسأله متعهد است. نمیدانیم که جانشین عباس چگونه فردی خواهد بود.
گلدبرگ: آیا اعتقاد دارید وی میانهروترین فردی است که میتوانید بیابید؟
اوباما: من معتقدم که عباس در تمایل خود برای به رسمیت شناختن اسرائیل و حق موجودیت آن، به رسمیت شناختن نیازهای امنیتی مشروع اسرائیل، جلوگیری از خشونت و حل این مسأله به شکل دیپلماتیک به گونهای که نگرانیهای مردم اسرائیل را مورد خطاب قرار دهد، صادق است. و من فکر میکنم که این صفت نه تنها در سرزمینهای فلسطینی بلکه کلا در خاورمیانه به ندرت یافت میشود. عدم استفاده از این فرصت اشتباه خواهد بود. و فکر میکنم که جان به این واقعیت اشاره میکند.
دقیقا نمیدانیم که چه اتفاقی روی خواهد داد. آنچه که میدانیم این است که با گذشت زمان وضعیت سختتر میشود. در ضمن این را نیز میدانیم که اسرائیل از نظر بین المللی منزویتر شده است. ما هماکنون باید در شرایطی در شورای امنیت حاضر شویم که 20 سال پیش هر گاه مسأله اسرائیل مطرح میشد، حمایت بسیار بیشتری از جانب اروپا و نیز سایر نقاط جهان وجود داشت.
در چنین محیطی، زمانی که در آن سو شریکی یافتهاید که آماده مذاکرات جدی است، که در ادبیات خشونتآمیزی که اغلب در جهان عرب علیه اسرائیل وجود دارد، وارد نمیشود، که خود را متعهد به برقراری نظم در کرانه باختری و حکومت خودگران فلسطین و نیز همکاری با اسرائیلیها درباره مسائل امنیتی کرده است – استفاده نکردن از این لحظه اشتباهی بزرگ خواهد بود. مستقیما به نتانیاهو گفتهام که فرصت دارد تا یک دولت یهودی دموکراتیک که در صلح با همسایگانش است را تحکیم کرده و مستقر سازد و ...
گلدبرگ: با مرزهایی دائمی؟
اوباما: با مرزهای دائمی. و اکنون فرصتی برای بهره بردن از همگرایی احتمالی منافع در منطقه پدید آمده است زیرا بسیاری از کشورهای عربی ایران را تهدیدی مشترک میدانند. مسأله فلسطین تنها دلیلی است که باعث شده این همگرایی بالقوه، و همکاری بالقوه، شفافتر نباشد.
گلدبرگ: همه آنچه درباره ابو مازن میگویید درست است اما وی همچنین رهبر حکومت فلسطینی ضعیف، فاسد و متفرق است که از نظر ساختاری تقریبا قدرتی ندارد. آیا فکر میکنید وی بتواند چیزی بیش از یک توافقنام درباره چارچوب ارائه کند؟ آیا این مردی است که می تواند مردم فلسطین را هدایت کند تا بگویند: "بسیار خوب، دیگر ادعایی علیه اسرائیل ، صلح دائمی، به رسمیت شناختن دائمی نداریم؟
اوباما: ببینید، باید این مسأله را به آزمایش بگذاریم. سؤال این است: امتحان کردن چه ضرری دارد؟ اگر چارچوبی برای مذاکرات تهیه شود، اصول اصلی جیزهایی که مذاکرات باید درباره آنها انجام گیرد به دست آمده است، من مطمئن هستم در داخل جامعه فلسطینی جناحهایی وجود دارند که اعتراضات شدیدی مطرح خواهند کرد همانگونه که در داخل جامعه اسرائیلی اعتراضات شدیدی روی خواهد داد.
اما در ملاقاتهایی که از منطقه داشتهام به نتایجی دست یافتهام: علیرغم تمام آنچه در چندین دهه گذشته دیدهایم، علیرغم تمام بیاعتمادیهایی که پدیدار شده، فلسطینیها هنوز هم صلح را ترجیح میدهند. آنها هنوز هم کشوری متعلق به خود را میخواهند که به آنها اجازه دهد تا شغلی بیابند، کودکان خود را به مدرسه بفرستند، به خارج سفر کنند، و بدون اینکه احساس محدودیت بکنند بر سر کار رفته و بازگردند. آنها میدانند که اسرائیل جایی نخواهد رفت. بنابراین فکر میکنم که با دستیابی به یک توافقنامه چارچوب صدای طرفداران صلح در فلسطین قویتر خواهد بود و اینکه با برخورداری از یک توافقنامه چارچوب موضع ابو مازن قویتر خواهد بود.
با این حال، هنوز سؤالات زیادی درباره آنچه در غزه رخ میدهد وجود خواهد داشت، اما فکر میکنم چشمانداز دستیابی به یک صلح واقعی حماس را به شدت تضعیف خواهد کرد. و سؤال کلیدی، سؤال مشروع اسرائیل، اطمینان از این خواهد بود که نیازهای امنیتی اصلی آنها به عنوان چارچوب مذاکراتی که منجر به توافقنامه صلح واقعی میشود، بر طرف میشود.
گلدبرگ: برداشت شخصی من این است که شما نتانیاهو را به عنوان فردی باهوش و دارای تواناییهای سیاسی تمجید میکنید اما ناتوانی و یا بیتمایلی وی برای صرف سرمایه سیاسی – به معنای به خطر انداختن شراکتهای حزبی – به منظور دستیابی به آنچه که میگوید پذیرفته است، یعنی راهحل دو دولتی، منجر به ناامیدی شما میشود. آیا این برداشت درست است؟ زمانی که به واشنگتن میآید قصد دارید چقدر به او فشار آورید تا از این موضع خارج شود؟
اوباما: آنچه قطعا درست است این است که نتانیاهو باهوش است. وی سرسخت و یقینا یک سیاستمدار ماهر است. زمانی که میگوید لزوم حل و فصل مناقشه اسرائیل و فلسطین را درک می کند، وی را باور میکنم. فکر میکنم وی واقعا معتقد به این امر است.
همچنین معتقد هستم که سیاستها در اسرائیل درباره این موضوع بسیار سخت هستند. ما با هرج و مرجی رویارو هستیم که خاورمیانه را در برگرفته است. مردم به آنچه در سوریه رخ میدهد نگاه میکنند. آنها به آنچه در لبنان روی میدهد نگاه میکنند. یقینا، به آنچه در غزه روی میدهد نگاه میکنند. و قابل فهم است که این سؤال پیش میآید: "آیا میتوانیم از عهده آشوب بالقوه در مرزهایمان، نزدیک شهرهایمان، برآییم؟" وی با تمام این مسائل رویارو است و من این را درک میکنم.
در دیدارهای خصوصی به مانند اظهارات عمومی به وی اعلام کردهام که این وضعیت به خودی خود حل نخواهد شد. این وضعیتی نیست که در آن منتظر بمانیم تا مسأله حل شود. با گذر زمان تعداد فلسطینیها بیشتر خواهد شد نه کمتر. با گذشت زمان بر تعداد اعراب اسرائیلی افزوده خواهد شد نه کاهش.
استفاده از این فرصت بهترین هدیهای است که نتانیاهو میتواند به نسلهای بعدی اسرائیلیها بدهد. اما انجام این کار سخت است. و به عنوان کسی که شغل نسبتا سختی دارد همیشه با فعالیتهای سیاسی افراد دیگر همدردی دارم.
با این حال، تاکنون چشمانداز متقاعد کنندهای ندیدهام که چگونه اسرائیل میتواند بدون دستیابی به یک پیمان صلح با فلسطینیها و دستیابی به راهحل دو دولتی، به عنوان یک دموکراسی و دولت یهودی که با صلح در همسایگانش است به بقاء ادامه دهد.... در هیچ نقطهای شاهد ارائه راهحلی واقعی برای حل مسأله نیستیم.
گلدبرگ: پس وضعیت مزمنی پدید آمده است؟
اوباما: وضعیتی مزمن پدید آمده است. و ارزیابی من که برخی ناظرین اسرائیلی هم با آن موافق هستند این است که زمانی پیش میآید که دیگر نمیتوانید این وضعیت را مدیریت کنید، و سپس تصمیمات سختی باید اتخاذ کنید. آیا راضی میشوید که کرانه باختری را به صورت دائمی تحت اشغال بگیرید؟ آیا این یکی از صفات اسرائیل به عنوان یک دولت برای مدتی طولانی خواهد بود؟ آیا در مدت یک دهه یا دو دهه سیاستهای محدودکننده بیشتری را در حوزه آمد و شد فلسطینیها اعمال خواهید کرد؟ آیا محدودیتهایی بر اعراب اسرائیلی وارد خواهید کرد که با سنتهای اسرائیل ناسازگار هستند؟
گلدبرگ: باید نگران باشید.
اوباما: خوب، من صادقانه میگویم که هیچ کس تصویر واضحی از اینکه کارها را چگونه در غیاب یک توافق صلح میتوان پیش برد، ارائه نکرده است. اگر قرار است کاری انجام دهیم باید آن را انجام دهیم زیرا انتظار کمکی نخواهد کرد. زمانی که با بیبیصحبت میکنم اساس حرفهای من چنین است: اگر اکنون نه، پس کی؟ اگر تو نه، پس چه کسی؟ چگونه این قضیه حل و فصل میشود؟تعهد آمریکا به امنیت اسرائیل متأثر از تغییرات دورهای در خطمشیها نیست. این یک تعهد سفت و سخت بوده و من در تمام دوران کاریام با افتخار به آن پایبند بودهام. من معتقدم که حس نزدیکی آمریکاییها برای اسرائیل، پیوندی که مردم ما احساس میکنند و حمایت دو حزبی که از اسرائیل انجام میگیرد تغییری نخواهد کرد.
اما من اعتقاد دارم که اگر هیچ صلحی رخ ندهد و شهرکسازیهای فزاینده ادامه یابد، اگر فلسطینیها به این نتیجه برسند که احتمال تأسیس یک دولت فلسطینی مستقل دیگر در دسترس نباشدف توانایی ما برای کنترل عواقب بینالمللی آن محدود خواهد بود.
گلدبرگ: دو سال پیش گفتید: "معتقدم دولتهای ایران و اسرائیل میدادند زمانی که آمریکا میگوید ایران مسلح به بمب هستهای قابل پذیرش نیست، کاملا در آنچه میگوییم جدی هستیم." اما میدانید که بسیاری از دوستان عرب و اسرائیلی ما نگران هستند، بالاخص پس از ماجرای سوریه که طی آن خط قرمزی را ترسیم کردید اما بدان عمل نکردید. آنها نگران اراده شما برای استفاده از زور تحت هر شرایطی هستند. جدای از اینها، فکر میکنید رژیم ایران بیمیلی شما برای استفاده از زور علیه اسد را چگونه ارزیابی میکند؟ آیا این امر میتواند بر روی چگونگی رفتار آنها در مذاکرات هستهای تأثیرگذار باشد؟
اوباما: بیایید درباره آنچه که روی داده کاملا شفاف باشیم. من سوریه را تهدید به حمله نظامی کردم مگر اینکه تسلیحات هستهایشان را نابود کنند. زمانی که من این تهدید را بیان میکردم، سوریه حتی برخورداری از تسلیحات شیمیایی را نیز انکار میکرد. در عرض 10 روز تا دو هفته، ایران و روسیه، رؤسای آنها، اید را مجبود کردند که تسلیحات شیمیای خود را اعلام کنند، لیست ذخایر خود را در اختیار جامعه بینالمللی قرار دهند و متعهد به جدول زمانی نابودی آنها شوند.
این فرآیند از آنچه انتظارش را داشتیم کندتر اجراء میشود اما پیشرفت داشته است و هماکنون 15 تا 20 درصد از این تسلیحات به بیرون از روسیه منتقل میشوند و یک جدول زمانی منسجم نیز برای رهایی از شر مابقی این تسلیحات وجود دارد. اگر ایرانیها و روسها احساسی میکردند که ما بلوف میزنیم چنین چیزی رخ نمیداد. آنها این تهدید را جدی انگاشتند و به هیمن دلیل است که در این خطمشی دخیل شدند.
اما، واقعیت این است که برخی از مفسرین یا دوستان ما در منطقه، از اینکه نسبت به استفاده از نیروی نظامی در منطقه بیمیلی نشان دادیم، ناراضی نیستند، بلکه آنها از این امر شکایت دارند که چرا، در حالتی که میتوانستیم به توافقی درباره تسلیحات شیمیایی برسیم، حمله را به عنوان ابزاری برای سرنگونی بشار اسد، در جنگی که به صورت فزایندهای تبدیل به جنگی نیابتی شده است، انجام ندادیم.
گلدبرگ: شما اعتقاد ندارید که رهبران ایران اکنون چنین میاندیشند که تهدید شما – تمام گزینهها روی میز است – درباره برنامه هستهای ایران جدید نیست؟
اوباما: میدانم که آنها این تهدید را کاملا جدی میدانند.
گلدبرگ: از کجا میدانید که آن را جدی میدانند؟
ما کاملا مطمئن هستیم زمانی که آنها به 35 هزار پرسنل ارتش آمریکا در منطقه مینگرند که به دستور رئیسجمهوری که قبلا نشان داده اراده اقدام نظامی را دارد، در تمارین آموزشی مداوم شرکت دارند، میدانند که باید اظهارات مرا جدی قلمداد کنند. مردم آمریکا، اسرائیلیها و سعودیها نیز باید این را بدانند.
طی چند سال، قادر بودهایم رژیم تحریمهای بیسابقهای را اعمال کنیم که اقتصاد ایران را چنان فلج کرد که راضی شدند بر سر میز مذاکره آیند و در حقیقت در شکلدهی به انتخابات ایران کمک کرد، آنها هماکنون در برنامه اقدام مشترک هستند که برای اولین بار طی دهه گذشته برنامه هستهای ایران را متوقف کرده است – هیچ سانتریفیوژی نصب نمیشود؛ اورانیوم 20 درصد به صفر میرسد؛ فعالیت در اراک به حالت تعلیق در میآید؛ بازرسان بینالمللی فعالیت خود را به گونهای انجام میدهند که یک سال پیش حتی نمیشد تصورش را نیز کرد. اینها نشان میدهند که فرصتی برای ما پدید آمده تا این مسأله را بدون توسل به نیروی نظامی حل کنیم.
اگر فرصت داشته باشیم تا از عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای اطمینان حاصل کنیم، اگر فرصت داشته باشیم که ظرفیت اشاعه آنها را از بین برده و یا دستکم قابل مدیریت گردانیم، باید از این مسیر تبعیت کنیم. بحث من با نتانیاهو و نیز نمایندگان کنگره که قصد داشتند تحریمهای جدید اعمال کنند همین است. نکته مورد نظر من بسیار ساده است، ما با امتحان این امر چیزی را از دست نمیدهیم.
گلدبرگ: چرا کشوری به مانند عربستان سعودی از رویکرد شما درباره ایران ناراحت هستند؟ آیا آنها درباره این گشایش جدید درباره ایران دچار مبالغه شدهاند؟
اوباما: برداشت من از موضوع این است. برای چند سال گذشته، ایران به عنوان یک بازیگر بینالملل غیرمسؤول رفتار کرده است. آنها از تروریسم حمایت کردهاند. آنها همسایگان خود را تهدید کردهاند. آنها اقداماتی را که منجر به مرگ افراد در کشورهای همسایه شدهاند، تأمین مالی کردهاند.
ایران همچنین از تفرقههای قرقهای در کشورهای دیگر بهرهبرداری کرده یا به آنها دامن زده است. با توجه به این سابقه، کاملا قابل درک است که چرا کشورهای دیگر نه تنها نسبت به ایران احساس خصومت دارند بلکه کاملا درباره احتمال تغییر ایران تردید دارند. این را درک میکنم. اما جوامع تغییر میکنند – من فکر میکنم بین خصومت فعالانه و حمایت از تروریسم و شرارات، تفاوت وجود دارد. ممکن است با کشوری رقابت داشته و از آن خوشتان نیاید اما این کشور خانههای شما را منفجر نکرده و یا سعی در سرنگون کردن دولتتان ندارد.
گلدبرگ: آیا تصور میکنید واقعا راهی برای دستیابی به یک نتیجه واقعی وجود دارد؟
اوباما: انگیزههای ایران را کنار بگذارید. بیایید اینطور تصور کنیم که ایران قصد تغییر ندارد. اینطور به موضوع بنگریم که ایران دارای حکومتی استبدادی و ضد سنی است و مقامات جدید این کشور تنها برای نمایش هستند. اگر این اطمینان را بدهیم که آنها به سلاح هستهای دست پیدا نمیکنند، آنگاه دستکم مانع زورگویی آنها به کشورهای همسایه و خدای نکرده استفاده از آن سلاحها علیه آنها خواهیم شد.
اما اگر از سوی دیگر تغییرپذیر باشند، در نتیجه توافق هستهای اقتصاد آنها با جامعه جهانی تعامل بیشتری خواهد داشت و سفرهای بیشتری به این کشور انجام خواهد شد. حتی اگر این موضوع 10، 15 یا 20 سال نیز به طول بیانجامد نتیجهای بسیاری خوبی خواهد بود.
تنها دلیلی که میتوانید از ما بخواهید این موضوع را به صورت دیپلماتیک حل نکنیم این است که با یک اقدام نظامی سریع این تهدید به صورت کامل از بین برود و از آنجایی که ریاست قویترین ارتش دنیا را در اختیار دارم بنابراین من بهتر میتوانم در مورد این موضوع قضاوت کنم که امکان حل این موضوع از راه نظامی وجود دارد یا خیر. بنابراین حرف من این است که بسیار بهتر است که این موضوع به صورت دیپلماتیک حل شود.
گلدبرگ: پس چرا سنیها از دست شما عصبی هستند.
فکر نمیکنم این موضوع شخصی باشد. به نظرم این موضوع تا اندازهای به انتقال قدرت در منطقه مربوط میشود که بسیاری از آنها انتظارش را نداشتند. به نظرم تغییر همیشه ترسناک است. شاید برای بسیاری حفظ نظم موجود که همان دشمنی با ایران است قابلیت پذیرش بیشتری داشته باشد، هرچند تا اندازه زیادی لفظی بوده و درواقع به معنی متوقف ساختن برنامه هستهای ایران نبوده باشد. اما این استفاده از این ادبیات خوب بود.
چیزی که به شرکای خود در منطقه میگویم این است چه کاری برای تغییر انجام دادهایم. باید بع تغییر واکنش نشان داده و آن را بپذیریم.
گلدبرگ: افراطی گری شیعه خطرناکتر است یا افراطیگری سنی؟
اوباما: من در مورد افراطیگری تخصص زیادی ندارم و قصد ندارم از یکی از این دو حمایت کنم. اما به نظرم اگر به رفتار ایرانیها دقت کنید متوجه میشوید که آنها رفتاری استراتژیک دارند و از روی احساس دست به کاری نمیزنند. آنها دیدگاهی جهانی دارند. منافع خود را میشناسند و به هزینهها واکنش نشان میدهند. آنها همانند کره شمالی نیستند. ایران کشوری بزرگ و قدرتمند است که خود را یک بازیگر مهم در عرصه جهانی میداند که به نظر من قصد خودکشی ندارد و میتواند به محرک ها پاسخ دهد. به همین دلیل است که پای میز مذاکره حاضر شدهاند.
بنابراین مهمترین چیزی که به بنیامین نتانیاهو و دیگر اعضای کنگره گفتم این بود که به شدت به سود ماست که اجازه دهیم این فرآیند به مسیر خود ادامه دهد. اجازه دهید ببینیم آیا ایران قادر است اطمینان لازم درباره صلحآمیز بودن برنامه هستهای خود ارائه کند یا خیر.
اگر آنها قادر به جلب اطمینان ما نباشند تنها اتفاقی که خواهد افتاد این است که برنامه ما 6 ماه به حالت تعلیق خواهد افتاد. ما دیدگاه عمیقتری به برنامه آنها داریم. ساختار تمام تحریمها ما همچنان به حال خود باقی خواهد ماند. شاید اقتصاد آنها طی این دوره شش ماهه تا اندازهای بهبود یابد اما به شما قول میدهم تمام کاری که باید بکنیم یک تماس و ناگهان ....
گلدبرگ: آیا شما فکر میکنید که این کار آسان خواهد بود؟
اوباما: خوب، تا حدودی. به این خاطر که 95 درصد از تحریمها هرگز برداشته نشده است و ما در موقعیتی قوی تر خواهیم بود تا به شرکای خودمان از جمله روس ها ، چینی ها و دیگران که تا کنون مخالف تحریمها علیه ایران بودهاند بگوییم که این ایران است که از توافق دور شد و آمریکا و کنگره و تحریمهای جدید ما نبود که این توافق را بهم زدیم.
و در این صورت در موضع دیپلماتیک بالاتری خواهیم بود تا فشارها را افزایش دهیم.
گلدبرگ: یک سؤال دیگر در مورد ایران و آن اینکه اگر تحریم آنها را به میز مذاکره کشانده است چرا اعمال تحریمهای بیشتر آنها را در پای این میز نگه ندارد؟
اوباما: منطق تحریمها این بود که آنها را به مذاکره وادار کند. منطق طرح اقدام مشترک این است که این وضعیت را برای یک دوره معینی از زمان به همین شکل نگه دارد تا مذاکره کنندگان به کار خود ادامه دهند. این تصور که افزایش فشار بر ایران میتواند موقعیت ما را بهبود بخشد و در میانه مذاکرات هستهای بگوییم: قصد داریم به شما بیشتر فشار وارد کنیم غلط است چرا که این واقعیت که رئیس جمهور ایران و مذاکره کنندگان در ایران سیاست خود را دارند، نادیده گرفته میشود. آنها باید به تندروها در کشور خود پاسخ دهند. گروهی از مردم داخل ایران همانقدر به انگیزهها و تمایل ما به لغو تحریمها تردید دارند که ما به برنامه هستهای آنها مشکوک هستیم.
هرگز مذاکرهای وجود نبوده است که در برههای از آن مکث و توقف وجود نداشته باشد، مکانیسمی که حسن نیت را نشان میدهد.
بنابراین منطق تحریمهای جدید علیه ایران تنها در صورتی معنی خواهد داشت که ما یک برنامه برای رفع تحریمهای موجود داشته باشیم. ما 95 درصد از آنها را به قوت خود باقی نگه داشتهایم. ایران در حال حاضر میزان پولی که با ادامه تحریم نفت در طول دوره طرح اقدام مشترک از دست میدهد بیشتر از میزان درآمد متوسطی است که ما اجازه آن را به آنها دادهایم.
اما ما یک پیام بسیار روشنی که برای ایرانیها و همچنین شرکای خود و کشورهای عضو گروه 1+5 فرستادهایم این بود که بهتر است آنها به شرکتهای خود بگویند تحریمها علیه ایران از جمله تحریمهای یک جانبه آمریکا هنوز به قوت خود باقی است و ما قصد داریم آنها را اجرا کرده و تا کنون در طول این مذاکرات نیز اجرا شده است.
گلدبرگ: من دیشب متن سخنرانی شما هنگام دریافت جایزه صلح نوبل را میخواندم و اکنون می خواهم یک نقل از شما بگویم، شما گفتید: من باور دارم که استفاده از زور را می توان در زمینههای بشردوستانه توجیه کرد، همانطور که در بالکان و یا در دیگر مناطق جنگ زده، اتفاق افتاد. انفعال وجدان ما را نابود میکند و بعدهها می تواند به مداخله با هزینههای بیشتری منجر شود. من واقعاً با آخرین جمله شما شگفت زده شدم.
این سوال برای من مطرح شد که در چه صورتی شرایط در سوریه برای ما بیش از حد تحمل خواهد شد؟ در واقع بشار اسد چه اقدامی باید انجام دهد تا پاسخ نظامی آمریکا را به دنبال داشته باشد؟ یا اینطور بپرسم که اگر شما میتوانستید زمان را 3 سال به عقب ببرید، آیا می توانستید اقدامات بیشتری انجام دهید تا گروههای مخالف معتدلتری در سوریه شکل بگیرد؟
اوباما: به نظر من کسانی که معتقدند دو سال پیش و یا سه سال پیش، یک راه حل فوری برای این مسئله وجود داشت و میگویند ما میبایست با اعمال قدرت و زور بیشتر در این باره اقدام میکردیم، اساسا دچار سوء تفاهم هستند و از ماهیت درگیریها در سوریه و شرایط واقعی این کشور اطلاعی ندارند.
هنگامی که شما یک ارتش حرفهای در اختیار دارید که به خوبی مسلح است و با حمایت مالی دو کشور بزرگ اداره میشود و در برابر یک کشاورز، یک نجار، یک مهندس که به عنوان یک معترض شروع کردند و ناگهان اکنون خود را در میان یک جنگ داخلی میبینند، میجنگد، این حرف که ما میتوانستیم به شکل بیدردسری نیروهای نظامی آمریکا را اعزام کنیم و معادله را تغییر دهیم هرگز درست نیست.
ما از مخالفان معتدلگرا در سوریه حمایت کردهایم و کمکهای نظامی به آنها دادهایم. اما واقعیت امر این است که اگر شما به دنبال تغییر واقعیتهای نظامی در این کشور هستید، نوع مداخله نظامی آمریکا به شکلی که در این کشور مورد نیاز است به قدری مهم و برجسته خواهد بود که سوالات و انتقادات شدیدی را درباره اختیارات بینالمللی ما برای انجام چنین کاری به وجود میآورد.
آمریکا یک ماموریت تایید شده از سوی سازمان ملل در این منطقه ندارد. اختیارات کنگره آمریکا را هم دیدیم که چگونه حتی در مورد مسئله محدود سلاحهای شیمیایی عمل کرد و این احتمال وجود داشت که ما با مداخله نظامی آمریکا اوضاع را به جای بهتر کردن از این بدتر کنیم و میتوانست سومین و یا اگر لیبی را هم به حساب بیاوریم جنگ چهارم ما در یک کشور مسلمان در طول یک دهه باشد. با همه این مسائل که گفته شد، وضعیت در سوریه تنها مایه دل شکستگی نیست، بلکه خطرناک هم هست.
در طول دو سال گذشته من تیمهای مشاورهای را برای پیدا کردن بهترین گزینه برای یک وضعیت بد تحت فشار قرار دادم و ما به تلاش خود ادامه می دهیم و هر کاری که بتوانیم انجام خواهیم داد تا به یک راه حل سیاسی برسیم و روسها و ایرانیها را تحت فشار قرار خواهیم داد و به آنها نشان خوایم داد که نقش داشتن در یک جنگ همیشگی به نفع آنان نخواهد بود.
من همیشه این تصور را که ایران در سوریه به نحوی پیروز شده است، متوجه نمیشوم. منظور من این است که برخی میگویند: "آنها (ایرانیها) در سوریه در حال برنده شدن هستند." باید گفت: "این کشور (سوریه) تنها دوست ایران در جهان عرب و یکی از اعضای اتحادیه عرب است که در حال حاضر به مخروبهای تبدیل شده است."ایرانیها در حال ضربه خوردن از این مسئله هستند چراکه مجبورند میلیاردها دلار هزینه کنند. نماینده کلیدی آنها یعنی حزب الله که تا به حال موقعیت بسیار قدرتمند و راحتی در لبنان داشته است، در حال حاضر خود را در شرایطی میبیند که افراط گرایان سنی به مواضع آن حمله میکنند.
این قضیه برای ایران خوب نیست. آنها در حال از دست دادن تمام متحدان خود هستند. روسها نیز میبینند که تنها کشور دوستشان در منطقه به مخروبه تبدیل شده و از دولت آن سلب مشروعیت شده است.
بنا براین هنوز برای ما این فرصت وجود دارد که این مسئله را از طریق سیاسی حل و فصل کنیم.
ما هر کاری که بتوانیم میکنیم تا این کار را انجام دهیم. من در کل، طرحها، سناریوها و برنامههای زیادی از قبیل برنامه جنگ را بررسی کردم اما هیچ کس نتوانست مرا متقاعد کند که اقدام نظامی گسترده در سوریه حتی بدون اعزام نیروهای زمینی میتواند در واقع این مشکل را حل کند.
و کسانی که این ادعا را می کنند و میگویند اقدام نظامی گسترده بحران سوریه را حل خواهد کرد، از بسیاری از مسائل و اطلاعات خاص بی خبر هستند. متوجه قصد و انگیزه آنها هستم چون من نیز همین انگیزه را دارم. ما نمیخواهیم که فقط کنار بایستیم بلکه میخواهیم کاری بکنیم. ما در حال انجام کارهای بسیاری هستیم. البته باید خیلی بیشتر کار کنیم.
اما باید مطمئن شویم که کاری که میکنیم وضعیت را بدتر نکرده و زمانی که ما درگیر خواستههای بزرگ مردم خود و همچنین بسیاری از تعهدات بین المللی در خارج از کشور هستیم، ما را درگیر یک مسئله دیگر نکند.منبع: تسنیم
گروه سیاسی مشرق- از ابتدای روی کار آمدن دولت جدید برخی جریانهای خاص در داخل و خارج از کشور با طرح مجدد مسئله فتنه گران در حصر، به دنبال عمومی سازی مطالبات خود در زمینه رفع حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی هستند. این جریان تلاش دارد رفع حصر را یک درخواست ملی و اجتماعی جلوه داده و از این طریق زمینه ناآرامی مجددی را فراهم آورد.
این در حالی است که میرحسین موسوی و مهدی کروبی بعد از نرسیدن به نتیجه دلخواه در انتخابات ریاست جمهوری و با عدم تمکین به قانون و روش های قانونیِ اعتراض، بستری برای سوء استفاده گروههای معاند و برانداز را ایجاد کردند؛ هشتماه ناآرامی در کشور، کشته شدن چند تن از هموطنان در ناآرامیها، ضربه وارد شدن به سرمایه اجتماعی، هزینههای مادی ناشی از آسیب به اموال عمومی، اخلال در روند مذاکرات و چانهزنیهای دیپلماتیک و بواسطهی آن تشدید تحریمهای بینالمللی حداقل آسیبهایی است که به واسطه این بی قانونی به مردم ایران وارد آمد.
به نظر میرسد حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی بعد از گذشت یک سال و نیم از انتخابات و اصرار این دو به ادامه روشهای غیرقانونی و اردوکشی خیابانی در جریان ناآرامیهای بهمن ماه 89، حداقل اقدامی باشد که مردم برای بازگشت آرامش و ثبات در کشور انتظار داشته باشند.
این جریان خاص با نزدیک شدن به سومین سالگرد حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی مانور تبلیغاتی و رسانهای جدیدی را با صدور بیانیهها و تشکیل انواع کمپینها شروع کرند تا با تبدیل این درخواست به یک مطالبه عمومی، زمینه رفع حصر را فراهم آورند. با این حال این پروژه در همان فاز اول متوقف شد و با عدم اقبال عمومی در سطح حلقه خارج از کشور باقی ماند.
حال برای مشخص شدن نقطه اشتراک و اهداف مطرح کنندگان رفع حصر، به بررسی مختصر مطالب و اقدامات این افراد و رسانهها می پردازیم:
1. رسانههای رژیم صهیونیستی
از ابتدای شروع ناآرامی های سال 88، آخرین اخبار تحولات توسط رسانههای رژیم صهیونیستی پوشش داده میشد.انتشار گسترده اخبار مرتبط با فتنهگران از سوی رسانههای صهیونیست، از اهمیت آزادی این دو برای این رژیم حکایت دارد.[1]
جورالم پست رسانه متعلق به رژیم صهیونیستی از مهدی کروبی و میرحسین موسوی با عنوان «رهبران اپوزیسیون ایرانی» یاد میکند.
میزان انتشار اخبار مرتبط با میرحسین موسوی و مهدی کروبی در رسانههای اسرائیلی به حدی بود که گاهی اخبار مربوط به فرزندان این دو نیز منعکس میشد.
2. رسانههای دولتی انگلیس
دولت انگلیس نیز از سال 88 مستمراً پیگیری آزادی عناصر فتنهگر در حصر بوده است. چنانکه الستر برت، معاون وزیر خارجه انگلیس نیز ضمن درخواست برای آزادی فوری میر حسین موسوی و مهدی کروبی، نظام اسلامی را به آزار و ارعاب فرزندان آنها و تلاش برای سرکوب چهرههای مخالف و خانوادههایشان متهم کرد.
نکته جالب توجه ابراز نگرانی وزارت امور خارجه انگلیس از سو رفتار با خانواده میرحسین موسوی و حمایت شفاف از فتنهگران در حصر است.[2]
این سیاست از سوی رسانههای دولتی انگلیس نیز دنبال میشود. شبکه سلطنتی بیبیسی وابسته به وزارت امورخارجه انگلیس در گزارشهای خبری، تحلیلها و میزگردهای مختلف رفع حصر را برجسته نموده و آن را به تیتر یک خود مبدل کرده است.
بیبیسی فارسی تلاش میکند تا دولت یازدهم را در قبال حصر فتنه گران در موضع انفعال قرار دهد و دولت را مجبور به عقب نشینی و رفع حصر کند. [3]
شبکه سلطنتی بیبیسی این خواسته دولت لندن را از دهان گروههای دیگر نیز مطرح میکند.[4]
در سایه بیتوجهی مردم به کروبی و موسوی، رسانههای دولت لندن در تلاشند تا رفع حصر را خواستی عمومی مردم ایران جلوه دهند. چنانکه شبکه انگلیسی صهیونیستی "من و تو" در گزارشی مینویسد: «در حالی که فعالان حقوق بشر و سیاسی، بارها در این هزار روز خواستار آزادی این افراد شدهاند. یکی از درخواستهای مردم و طرفداران حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری اخیر آزادی این افراد بود».[5]
شبکه «من و تو» سعی در القای این نکته دارد که دولت روحانی باید کروبی و موسوی را رفع حصر کند.
3. رسانههای دولت آمریکا
وزارت خارجه آمریکا نیز بیانیهای به مناسبت فرا رسیدن سالروز آنچه که خود بازداشت خانگی مهدی کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد میخواند منتشر کرد. در این بیانیه دولت آمریکا خواستار آزادی هر چه سریعتر این سه تن شده است. رسانههای آمریکایی نیز همین خط را دنبال کرده و آخرین اخبار فتنهگران را برای تجدید حیات آن منتشر میکنند. چنانکه «صدای آمریکا» در اعتراض به حصر خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی، برای روز دهم اسفندماه، فتنهگران را دعوت به آشوب کرد تا از این طریق دولت ایران را مجبور به پایان حصر خانگی کند.[6]
صدای آمریکا، برای احیای آتش فتنه، فتنهگران را دعوت به آشوب میکند.
یکی دیگر از رسانههای آمریکایی، از تلاش جریانات وابسته به بهائیت برای آزادی کروبی و میرحسین موسوی خبر میدهد. رادیو فردا نوشت: شیرین عبادی و شش گروه حقوق بشری ٢٥ بهمن با صدور بیانیهای مشترک از مقامهای ایرانی خواستهاند که فورا به بازداشت خانگی میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد پایان دهند.[7]
گروههای وابسته به بهائیت در قالب سازمانهای حقوق بشری خواستار رفع حصر شدهاند.
پیگیری آزادی موسوی و کروبی توسط ارگان ناتو
4. مقامات و رسانههای فرانسوی
لوران فابیوس وزیر امور خارجه فرانسه نیز با انتشار اطلاعیه ای به مناسبت سالروز حصر خانگی، خواستار آزادی فوری میر حسین موسوی، مهدی کروبی شد. وزیر خارجه فرانسه مدعی شد که کروبی و موسوی از حقوق و آزادیهای اساسی خود محروماند.[8]
در این بین سیاست رادیوی دولت فرانسه ((RFI نیز به این شیوه تنظیم شده است. ار اف ای یک رادیوی دولتی است که برای ملل و جوامع پراکنده در سراسر دنیا برنامه پخش میکند و اولین رادیوی فرانسه زبان در جهان است که اخبار بین المللی را به طور دائم ارائه می دهد. سایت فارسی زبان این رادیو منعکس کننده نظرات اپوزوسیون و مخالفان نظام جمهوری اسلامی است که اخبار مربوط به حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی را پوشش میدهد.
رادیوی دولتی فرانسه منعکس کننده اخبار مربوط به حصر میرحسین موسوی و کروبی
5. مسئولین دولت آلمان
مارکوس لونینگ، بالاترین مقام امور حقوق بشر در دولت آلمان با این ادعا که مهدی کروبی و میرحسین موسوی «بدون هرگونه پایه و اساس قانونی، در مکان نامعلومی» نگهداری میشوند و هیچ ارتباطی با دنیای بیرون ندارند، تأکید کرد که این دو نفر باید آزاد شوند. [9]دویچه وله فارسی آلمان در گزارشی ضمن معرفی گروه توئیتری «کلید کو» با یادآوری کلید رئیس جمهور روحانی در انتخابات، آزادی فتنهگران در حصر را طلب میکند.
دویچه وله آلمان سعی در مطرح نمودن کمپینی ناشناخته، برای ایجاد موج جهت رفع حصر دارد
این سایت با استناد به گزارش احمد شهید خواستار رفع حصر فتنه گران شد و از میرحسین موسوی و کروبی با عنوان «رهبران منتقد» یاد کرد.[10]
6. رسانه عربستان سعودی
العربیه رسانه دولتی عربستان نیز همگام با دوستان غربی خود، در اخبار و مطالبش مکرراً از واژه «رفع حصر» استفاده مینماید.[11] العربیه مینویسد:کشور قبرس که ریاست دورهای اتحادیه اروپا را بر عهده دارد، خواستار آزادی میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو تن از رهبران معترضان در ایران شده است. [12]
7. جریان ملی مذهبیها
ملی-مذهبیها نیز تلاش میکنند تا برای آزادی فتنهگران بر دولت روحانی و شورای عالی امنیت ملی فشار وارد کنند. این جریان اپوزیسیون از مقامات متولی امر میخواهد تا در رفع حصر دو عنصر فتنهگر جدیت بیشتری به خرج دهند.[13]
حمایت جریان ملی مذهبی از مهدی کروبی و میرحسین موسوی از نکات قابل تامل درباره فتنهگران در حصر است
8. حلقه رسانهای هلند
قسمتی از هجمههای رسانهای علیه جمهوری اسلامی با هدایت مالی دولت هلند و مدیریت "فرحناز کریمی" سیاستمدار ایرانی هلندی عضو حزب سبزهای چپ و نماینده پارلمان این کشور طی سالهای 1998 تا 2006 صورت میپذیرد. موسسه هلندی هیفوس ((Hivos پشتیبانی مالی این سایت ها را بر عهده گرفته است که از آن تحت عنوان «پروژه هلندی» براندازی یاد میشود.[14] سایت های "روز آنلاین" و "رادیو زمانه"در این طیف از رسانهها قرار میگیرند.
روز آنلاین از رسانههای اپوزوسیون حلقه هلند
این دو رسانه که محتوای آن توسط اپوزوسیون خارج از کشور تغذیه میشود تلاش دارند تا با تولید و نشر اخبار مرتبط با فتنه گران در حصر، زمینه ساز آشوب دیگری به بهانه آزادی و رفع حصر این دو نفر باشند.
به عنوان نمونه سایت روز آنلاین در تاریخ 30 بهمن در یادداشتی با عنوان "چرا قیامت نشد؟" راهکار خود را برای آزادی موسوی و کروبی ارئه می دهد: «چاره ای نیز جز این نیست که هواداران جنبش سبز، اعتراض به حصر را علنی و در خیابان و هر چند به سکوت، نشان دهند.»[15]
9.فریاد رفع حصر از خارج از کشور
بعد از عدم اقبال عمومی نسبت به مطالبه رفع حصر در داخل کشور شاهد آن هستیم که بیشترین جلسات و نشستها پیرامون موضوع حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی در خارج از کشور و توسط عناصر فراری از ایران برگزار می شود.
امسال و در سومین سالگرد حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی جلساتی در کشورهای آمریکا، فرانسه، آلمان، انگستان، اتریش و سوئد برگزار شد.
در جلسه 25 بهمن ماه دانشگاه کلمبیا در نیویورک حمید دباشی، عبدالکریم سروش، حسین کمالی، اکبر گنجی و علی میرسپاسی به عنوان سخنران دعوت شده بودند. همچنین در روز 26 بهمن نیز دو مراسم در شهرهای پاریس و لندن به همین مناسبت برگزار شد که افرادی همچون یوسفی اشکوری، امیرخسروی، مزروعی ، امیرارجمند، شیرین عبادی و تقی کروبی سخنرانان این دو مراسم بودند.
مراسم شهرهای وین، گوتنبرگ و کلن نیز در روزهای دوم، سوم و چهارم اسفند ماه برگزار شد.
سایت جرس یکی از رسانههای جنبش سبز که توسط محسن کدیور، عبدالعلی بازرگان، عطالله مهاجرانی، اکبر گنجی و عبدالکریم سروش تاسیس و قرار بود که نقش «اطاق فکر جنبش سبز!» را ایفا نمایند، با ادبیاتی طلبکارانه مینویسد: «فراموش نمیکنیم که حسن روحانی باید به وعدههاش وفا کند و به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی بکوشد کلیه عزیزان دربند را با جبران جمیع خسارات مادی ومعنوی با احترام تمام آزاد کند».[16]
مراسم اعتراض به سه سال حصر فتنهگران در نیویورک برگزار شد
وبسایت کلمه دیگر سایت وابسته به فتنهگران خارج نشین نیز از تشکیل چندین کمپین برای آزادی کروبی و میرحسین خبر می دهد.کمپین برای آزادی رهبران جنبش سبز،کمپین چهارشنبهی چرا، پویش رفع حصر «سلام» توسط راه سبز ایرانیان مالزی (رسام)، و .. از جمله کمپین هایی هستند که در این قالب فعالیت دارند.[17]
وبسایت کلمه از موج تازه فعالیتها برای رفع حصر آنچه که خود رهبران جنبش سبز مینامد خبر میدهد
جمع بندی
بررسی و مرور رسانهها و افرادی که مسئله رفع حصر را مطرح کردهاند و توجه به نقطه اشتراک آنها نتیجهای به جز این را در اذهان مردم متبارد نخواهد کرد که منشاء درخواست و مطالبه رفع حصر در خارج از کشور قرار دارد.
[1] http://www.jpost.com/LandedPages/PrintArticle.aspx?id=210082
[2] http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2013/10/131025_nm_britain_mossavi.shtml
[3] http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2013/11/131113_nm_rouhani_mossavi_karoubi.shtml
[4]http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2013/02/130213_l45_statement_mousavi_rahnavard_karoubi.shtml
[5] http://www.manoto1.com/news/news11806/news11815?sortBy=latest
[6] http://ir.voanews.com/content/green-movement-tehran-26-02-2011-116991808/134980.html
[7] http://www.radiofarda.com/content/f10-rights-groups-ask-release-oppositions-house-arrest/24901842.html
[8] http://www.radiofarda.com/archive/news/20130214/143/143.html?id=24901514
[9] http://www.if-id.de/New/index.php?option=com_content&task=view&id=8532&Itemid=52
[10] - پایگه دویچه وله فارسی، 24 بهمن 1391
[11] - پایگاه خبری العربیه، - 17ژوئن 2013م
[12] - پایگاه خبری العربیه، 28سپتامبر 2012م
[13] http://melimazhabi.com/?p=54205
[14] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8801200810
[15] - روز آنلاین، محمد رهبر، چرا قیامت نشد؟، چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۲
[16] http://www.rahesabz.net/story/80088
[17] http://www.kaleme.com/1391/11/27/klm-133635
تایمز اسرائیل - روحانی: سازمان ملل هیچ مدرکی دال بر تلاش ایران برای استفاده نظامی از برنامه هسته ای خود ندارد
"رئیس جمهور ایران اعلام کرده است که بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی هستهای، هیچ مدرکی دال بر تمایل ایران برای استفاده غیرصلح آمیز از برنامه هستهایاش نشان نمیدهد."
"ایران و کشورهای موسوم به 5+1 به دنبال رسیدن به توافق نهایی هستند که از شدت سوء ظن غربیها در خصوص نظامی بودن برنامه هستهای ایران میکاهد."
براساس بخشی از این معامله جامع، شش کشور به دنبال فشار به ایران بر برنامه موشکهای بالستیکش هستند؛ برنامهای که میتواند به طور تئوریک ابزاری را در اختیار ایران قرار دهد که در صورتی که اقدام به ساخت کلاهک هستهای کند بتواند از این موشکها برای شلیک آن استفاده کند.
روحانی در بخشی دیگر از صحبتهای خود، با اشاره به لفاظیهای تحریککننده تندروها در ایران، آنها را دعوت به آرامش کرد.
"بعضی وقت ها برخی به دنبال جنگ نیستند ولی طوری صحبت می کنند که انگار به دنبال جنگ هستند و این اقدام نوعی تهدید برای گروه های دیگر محسوب می شود. این یک اقدام تنش زای غیر ضروری است." وی این سخنان را در جمع کارکنان و مقامات وزارت دفاع ایران مطرح کرد."
پایگاه خبری تایمز اسرائیل با انتشار خبری با منبع خبرگزاری فرانسه به سخنان رئیس جمهور کشورمان در جمع کارکنان و مقامات وزارت دفاع اشاره کرده و در سابقه خبر آورده است که در توافق جامع کشورهای غربی به دنبال تحت فشار قرار دادن ایران بر سر برنامه موشکهای بالستیکش هستند. در قسمت پایانی این گزارش نیز به سخنان آقای روحانی خطاب به گروهی که این رسانه اسرائیلی آنها را "تندروهای ایرانی" خوانده است میپردازد و اینگونه میگوید که روحانی معتقد است که سیاست خارجی ایران بر پایه تنشزدایی قرار دارد و لفاظی برخی به این سیاست لطمه میزند، گروهی که حرف از جنگ میزنند ولی قصد جنگ ندارند.
تایمز اسرائیل - وزیر امنیت داخلی اسرائیل خطاب به آیپک: جنگ سوریه میتواند منجر به صلح شود
لیبرمن در اینباره گفت: "بهترین کاری که دولت میتواند بکند این است که در سوریه از میانهروهایی حمایت کند که واقعاً میخواهند با ما متحد شوند." وی در ادامه درباره مذاکرات هستهای با ایران به مقاومت اوباما برابر تصویب تحریمهای جدید در کنگره در صورت عدم دستیابی به توافق جامع اشاره کرد و گفت: "برخی میگویند دخالت کنگره میتواند به رویکرد دیپلماتیک آسیب بزند. اما اگر کنگره برخی از اقداماتی را انجام ندهد که آیپک این هفته درخواست کرده است، مجبور خواهیم شد تا بین پذیرش ایران هستهای" و حمله نظامی علیه زیرساختهای هستهای ایران "یکی را انتخاب کنیم."
پایگاه تایمز اسرائیل در گزارشی با پرداختن به سخنرانی وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در خصوص ورود این رژیم با ژست انسان دوستانه به مساله سوریه اشاره کوتاهی کرد و سپس به همراه جو لیبرمن در ادامه به محکوم کردن اقدام آمریکا در عدم حمله نظامی به سوریه پرداختند. لیبرمن از آمریکا خواست از گروهی در سوریه حمایت کند که از آمریکا متقابلا حمایت بکند. وی در ادامه در خصوص مساله ایران نیز اینگونه عنوان کرد که اگر کنگره به خواسته های ما در خصوص ایران تن ندهد بر سر دوراهی پذیرفتن ایران هسته ای و یا حمله به ایران قرار خواهیم گرفت.
تایمز اسرائیل - جنتی اعتراف کرد ایران نمی تواند فیس بوک را برای همیشه فیلتر کند
"علی جنتی وزیر فرهنگ میگوید ایران نمیتواند ممنوعیت قانونی دسترسی به شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک را تا ابد ادامه دهد، به ویژه که فیسبوک اکنون چهار میلیون کاربر ایرانی دارد. تا پیش از انتخاب حسن روحانی که به میانهروی و تلاش برای آزادی بیشتر شناخته میشود، چنین بیاناتی از سوی یک مقام ایرانی حتی قابل تصور هم نبود."
"روحانی در تبلیغات خود از پذیرش بیشتر مسائل اجتماعی، فرهنگی و رسانهای صحبت کرد که موجب پیروزی وی در انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته مقابل رقیب اصولگرایش شد. این در حالی است که دولت روحانی هنوز هم با مقاومت محافظهکاران درون این کشور مقابل تغییر سیاستها در زمینههای مذکور مواجه است."
"جنتی در اظهارات خود گفت: «شش وزیری که عضو کمیته فیلترینگ اینترنت هستند، به وضوح گفتهاند که نمیتوانیم به انزوای خود از دنیا ادامه دهیم.» وی اشاره کرد که با این حال، این کار زمان خواهد برد. علیرغم ممنوعیتهای موجود، چندین مقام ایرانی در شبکههای اجتماعی فعال هستند. از جمله محمدجواد ظریف وزیر خارجه که حدود 850 هزار نفر در فیسبوک حساب کاربری وی را دنبال میکنند. وی همچنین تنها مقام ایرانی است که حساب رسمی در توئیتر دارد."
سخنان وزیر ارشاد کشورمان در خصوص خارج کردن شبکه های اجتماعی از فیلتر بازتاب گسترده ای در رسانه های غربی و صهیونیستی داشته است به و این رسانه ها استقبال زیادی از این رویکرد آقای جنتی کرده اند. . در این گزارش آمده است: دولت روحانی هنوز هم با مقاومت محافظهکاران درون این کشور در مقابل تغییر سیاستها در زمینههای مذکور مواجه است.
جروزالم پست - معاون خزانهداری آمریکا از توافق موقت هستهای حمایت کرد
"جک لو" وزیر خزانهداری آمریکا از دیپلماسی دولت اوباما و مذاکرات هستهای با ایران حمایت کرد و در عین حال قول داد تا تحریمهای شدید علیه ایران را ادامه دهد تا زمانی که قدرتهای جهانی به راهحلی جامع برای پایان بحران هستهای برسند. وی طی سخنرانی خود در نشست سالانه کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل (آیپک) گفت که هیئت مذاکرهکننده آمریکایی حاضر است تا یک برنامه هستهای محدود توسط ایران را که"صرفاً صلحآمیز باشد و در آینده هم صلحآمیز بماند"بپذیرد.
وزیر خزانهداری آمریکا ادامه داد: «بحث اعتماد نیست، بلکه راستیآزمایی است. بحث راستیآزمایی همه چیز است.» وی تصریح کرد در عین حال، خزانهداری آمریکا که مسئول پیادهسازی قانون تحریمها است همچنان به اعمال"همهجانبهترین، قویترین، و خلاقانهترین"جریمههای مالی در تاریخ و علیه ایران ادامه خواهد داد."لو"تأکید کرد که"امروز برای اولین بار در ده سال اخیر، پیشرفتهای برنامه هستهای ایران متوقف شده است."اما "اکثریت قریب به اتفاق تحریمها همچنان به قوت خود باقی است."
درباره تأثیر کاهش تحریمها نیز تصریح کرد: «ما به خوبی میدانیم که برخی افراد با ایرانیها در زمینه تجارت مذاکره کردهاند» و آمریکا «با سرعت و قدرت» جریمههای شدیدی علیه اینگونه افراد و نهادها اعمال خواهد کرد. لو با اشاره به سابقه خود در دو دولت اخیر آمریکا تأکید کرد که واشینگتن به ایران «اشاره بسیار واضح» کرده است که در صورت شکست دیپلماسی، تحریمهای جدید اعمال خواهد شد و اقدام نظامی نیز بررسی میشود تا از رسیدن ایران به سلاح هستهای جلوگیری شود. "اگر لازم شود و از نیروی نظامی استفاده کنیم، دنیا خواهد فهمید که قبلاً همه راههای دیپلماتیک را آزمایش کردهایم."
در اجلاس آیپک هر مقام آمریکایی تلاش خواهد کرد تا تند ترین سخنرانی های سال گذشته خود را ایراد کند. البته همه چی به تلاش این مقام ها برای خودنمایی در مقابل بیش از 14 هزار نفری که در اجلاس آیپک حضور دارند ختم نمی شود و برخی از این اظهار نظر ها می تواند قابل استناد باشد اظهاراتی مانند متوقف شدن برنامه هسته ای ایران که در مقابل کاهش ناچیز تحریم ها. نکته قابل توجه دیگر تهدید شرکت های خارجی در همکاری با ایران است که به نظر می رسد آمریکایی ها خیلی از عقب ماندن از شرکت های اروپایی در این قضیه خوشحال نباشند.
تایمز اسرائیل - نتانیاهو در خصوص ایران به اوباما چه خواهد گفت
"در دو ماه اخیر اوباما تأکید کرده که واشینگتن ممکن است درباره برنامه هستهای صلحآمیز و"غنیسازی کم"با ایران به توافق برسد. رئیسجمهور آمریکا بارها نیز اشاره کرده که رویکرد "یا همه چیز یا هیچ چیز" نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل درباره برنامه هستهای ایران واقعگرایانه نیست."
"نخستوزیر اسرائیل امروز دوشنبه نیز در کاخ سفید با اوباما گفتگو و به وی توصیه خواهد کرد تا با ایران به توافق دائم نرسد. وی احتمالاً با استناد به گزارش سالانه حقوق بشر که توسط وزارت خارجه آمریکا منتشر شده، خواهد گفت که با روی کار آمدن روحانی به جای احمدینژاد در ایران هیچ تغییر واقعی رخ نداده است."
"نتانیاهو به اوباما هشدار میدهد که مذاکرهکنندههای ایرانی تلاش دارند زمان برای خود بخرند و با توجه به دیدارهای مقامات بینالمللی در تهران امیدوارند بتوانند رژیم تحریمها را از بین ببرند که آنها را به پای میز مذاکره آورده است. وی همچنین به رئیسجمهور آمریکا یادآور خواهد شد که همه مقامات ایران تأکید دارند که برچیده شدن برنامه هستهای در دستور کارشان نیست. و این نشان میدهد که یقین دارند جامعه بینالمللی است مجبور خواهد شد در مقابل ایران کوتاه بیاید."
این مقام اسرائیلی تصریح میکند که بخش بزرگی از برنامه غنیسازی ایران در تأسیسات مخفی آغاز شده و این یعنی از اعتماد جامعه بینالملل سوء استفاده کرده است و هیچ دلیلی هم ندارد که در آینده این کار را تکرار نکند. وی اظهار نگرانی خواهد کرد که توافق موقت ژنو شامل نظامیسازی، توسعه برنامه موشکی، و یا حتی جنبههای مهم تحقیق و توسعه هستهای نبوده و در نتیجه ایران فرصت پیدا میکند تا حتی در چارچوب توافقنامه هم به بمب هستهای بسیار نزدیک شود.
نتانیاهو باز هم تأکید خواهد کرد که همه توان"نظامی هستهای"باید در قالب توافق دائم از بین برود، هر چه باشد ایران هدف خود را فعالسازی 54 هزار سانتریفیوژ اعلام کرده بود که به کمک آنها اگر تصمیم بگیرد، میتواند به سرعت نه یک بمب یا دو بمب بلکه زرادخانهای از بمبهای هستهای بسازد.
نکته دیگری که نخستوزیر اسرائیل مسلماً به آن اشاره خواهد کرد این است که اگر "حق" غنیسازی به ایران داده شود، عربستان، مصر، ترکیه و سایر کشورهای منطقه متشنج خاورمیانه هم "حق" خود در داشتن برنامه هستهای را طلب خواهند کرد و از تحریم هم نمیترسند، چون میتوانند علناً و با نظارت آژانس غنیسازی کنند.
پیشرفتهای برنامه موشکی ایران هم موضوع دیگری خواهد بود که نتانیاهو به آن میپردازد. اکنون نه تنها اسرائیل بلکه بخش بزرگی از اروپا نیز در تیررس موشکهای ایران هستند. تا چهار سال دیگر هم بخشهایی از آمریکا به مناطق تحت تهدید کلاهکهای موشکی ایران اضافه خواهند شد.
نتانیاهو به اوباما هشدار خواهد داد که ایران اگر مسلح به انرژی هستهای شود، چقدر خطرناکتر خواهد شد و میتواند با خیال راحت از تروریسم حمایت کند و مقابل اسرائیل و آمریکا بایستد، چرا که میداند با داشتن سلاح هستهای هیچکس نمیتواند علیه او اقدامی کند.
نخستوزیر اسرائیل خواهد گفت که رویکرد"همه یا هیچ"رژیم صهیونیستی به معنای آنکه ایران نباید به ظرفیت ساخت سلاح هستهای برسد، کاملاً"واقعگرایانه" است. آنچه غیر واقعگرایانه است اعتماد به ایران و اجازه به این کشور برای داشتن برنامه هستهای احتمالاً نظامی است.
اوباما هم آرام و مؤدب به همه این صحبتها گوش خواهد داد و با اعتماد کامل به اینکه راهی که انتخاب کرده راه درست است، مهمان اسرائیلی خود را بدرقه خواهد کرد، در حالی که اندکی از موضع خود کوتاه نیامده است و قصد تغییر رویکرد خود را ندارد.
یکی از ابزارهایی غرب تا کنون از آن استفاده زیادی علیه ایران کرده است اتهام های حقوق بشری است که در گزارش فوق هم می توان به وضوح دید که در جایی که دست غربی ها خالی می شود به سرعت به سمت ابزارهای حقوق بشری می روند. یکی از مسائل مهم دیگری که در بحث مذاکرات هسته ای میان ایران و کشورهای غربی 5+1 وجود دارد مساله موشک های بالستیک ایران است که صهیونیست ها خیلی علاقه دارند که این بحث در مذاکرات گنجانده شود که مقامات ایرانی اعلام کرده اند این مساله ارتباطی با مذاکرات هسته ای ندارد.
تایمز اسرائیل - اوباما از اسرائیل خواست ترور دانشمندان ایرانی را متوقف کند
تایمز اسرائیل به نقل از خبرگزاری سیبیاس مینویسد: "دولت اوباما به اسرائیل فشار آورده تا ترور دانشمندان رده بالای هستهای ایران را متوقف کند. دن راویو خبرنگار سیبیاس نوشت سازمان جاسوسی اسرائیل، موساد، چندین سال است که دست به ترور دانشمندان ایرانی میزند."عجیب آنکه مأموران اسرائیلی تا کنون هرگز دستگیر نشدهاند که نشان میدهد نقاط امنی درون ایران برای آنها در نظر گرفته شده است. این در حالی است که چندین فرد ایرانی که به موساد کمک کرده بودند تا کنون دستگیر و محاکمه شدهاند."
راویو مینویسد: «اخیراً طی نوشتن کتابی درباره تاریخ آژانسهای اطلاعاتی اسرائیل، منابعی نزدیک به آنها به من اطلاع دادند که از طرف دولت اوباما تحت فشار (نه تنها اشاره) هستند تا به ترور دانشمندان ایرانی در خاک این کشور پایان دهند.» ظاهراً مقامات موساد به این نتیجه رسیدهاند که کمپین ترور دانشمندان هستهای «بیش از حد خطرناک» شده و تصمیم گرفتهاند پیش از آنکه یکی از جاسوسانشان دستگیر و کشته شود، این کمپین را متوقف کنند. بنا به گفته راویو، نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل به موساد دستور داده تا تمام تلاش خود را روی یافتن شواهدی از تخطی ایران از توافق هستهای ژنو متمرکز کنند.
منبع منتشر کننده این خبر و بازنشر دهندگان آن در رسانههای اسرائیلی بیش از اینکه به انتشار خبری موثق بپردازند، به تبلیغ و بزرگنمایی نیروهای امنیتی صهیونیست و کتابی که در این خصوص چاپ شده است می پردازند؛ خبری که هیچ سندی برای آن وجود ندارد. در این گزارش از عدم دستگیری تروریستهای صهیونیست صحبت به میان آمده است که باید دید واکنش مقامات امنتی ایران به این ادعای گزاف صهیونیستها چیست.
هاآرتص - آیا لهستان میتواند علیرغم تحریمهای اتحادیه اروپا پلی به طرف ایران باشد؟
هاآرتص در گزارشی اختصاصی نوشت با گذشت تنها سه ماه از امضای توافق هستهای بین ایران و 1+5 در ژنو، یکی از مقامات بلندپایه لهستان سفری تجاری به تهران کرده است. طی این سفر که در ده سال اخیر بی نظیر بوده، تهران و ورشو متعهد شدند همکاریهای دوجانبه اقتصادی با یکدیگر را افزایش دهند.