سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز




یک بچه 29 ساله از ایران آمده اینجا ، 4 وزیر ما را خریده است. با رشوه آنها را در دست خود بازی می داد. فرزندان این وزرا را در استخدام خود گرفته و آنها را به ماموریت می فرستاد.
دولت باغچه لی رهبر حزب مخالف " حرکت ملی" (MHP) روز گذشته در اجتماع انتخاباتی حزب متبوع خود در استان بالیکسیر ترکیه با حمله به اردوغان بابت پرونده اخیر فساد مالی ، رضا ضراب تاجر ایرانی را هم که روز جمعه پس از بیش از دو ماه از زندان استانبول آزاد شد ، از حملات خود بی نصیب نگذاشت.

به گزارش عصر ایران به نقل از خبرگزاری آناتولی ترکیه، باغچه لی با اشاره به پرونده فساد مالی بزرگ در ترکیه گفت:" یک بچه 29 ساله از ایران آمده اینجا ، 4 وزیر ما را خریده است. با رشوه آنها را در دست خود بازی می داد. فرزندان این وزرا را در استخدام خود گرفته و آنها را به ماموریت می فرستاد."

باغچه لی افزود:" پس از دستگیری هم مدام تهدید می کرد که اگر من را آزاد نکنید شما را به آتش می کشم."


این رهبر مخالفان ترکیه سپس با حمله به اردوغان گفت:" کسانی که در جا کفشی خانه هایشان میلیون ها دلار پول کشف می شود لیاقت و شایستگی حضور در کاخ چانکایا (مقر ریاست جمهوری ترکیه) را ندارند. اردوغان برای رییس جمهور شدن هیچ شانسی ندارد."

اظهارات این رهبر مخالفان ترکیه اشاره به گمانه زنی ها درباره قصد اردوغان برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری سال 2014 است.

پس از افشای پرونده فساد مالی بزرگ در ترکیه احزاب مخالف حکومت اردوغان خواستار استعفای او به دلیل این رسوایی شده اند. اردوغان این پرونده را به توطئه چینی مخالفان حکومت او به ویژه " فتح الله گولن" رهبر متنفذ مذهبی ترکیه نسبت می دهد.

ضراب روز جمعه به همراه چهار تن دیگر از متهمان  پرونده فساد مالی بزرگ، از سوی دادستان استانبول آزاد شد.
ضراب تا هنگام برگزاری دادگاه حق خروج از استانبول را ندارد و هر جمعه باید خود را به دادگاه معرفی کند.

همچنین " کمال قلچیدار اوغلو" رهبر حزب مخالف " جمهوریخواه خلق" (CHP) نیز پس از آزادی ضراب و دیگر متهمان پرونده فساد مالی بزرگ در ترکیه، این کار را دهن کجی به افکار عمومی ترکیه دانست و از آن انتقاد کرد.

اردوغان پس از آزادی ضراب از زندان با استقبال از این تصمیم  گفت : حق جایگاه خود را یافت.

در آستانه برگزاری انتخابات شوراها و شهرداری ها در ترکیه حملات رقبای سیاسی اردوغان علیه حزب حاکم "عدالت و توسعه" به بهانه پرونده فساد مالی بزرگ و نوارهای صوتی تازه منتشر شده از اردوغان افزایش یافته است.

اردوغان در یکی از این نوارها که گفته می شود در روز 17 دسامبر 2013 (روز دستگیری ضراب و دهها تن دیگر به اتهام پولشویی و فساد مالی) است، در مکالمه تلفنی  به پسر خود "بلال" می گوید 30 میلیون یورو را از خانه اش خارج کند.

نخست وزیرترکیه انتساب این صدا به خود را تکذیب کرده است و آن را توطئه چینی طرفداران "فتح الله گولن" رهبر متنفذ مذهبی ترکیه – ساکن آمریکا- برای بی اعتبار ساختن او در آستانه انتخابات دانسته است.



گام به گام تا حمله نظامی
دولت اوکراین فراخوان حضور و آماده باش را برای تمامی نیروهای ذخیره ارتش اعلام کرد. ارتش اوکراین همچنین اقدامات برای آمادگی ورود به ماموریت جنگی را آغاز کرد.
تحولات جدید در روسیه نشان از حرکت این کشور به سمت آماده سازی و تدارک حمله نظامی به منطقه کریمه اوکراین دارد.

به گزارش عصر ایران، مهمترین تحولات مربوط به موضوع تنش اوکراین و روسیه به این شرح به روز می شود: 

- خبرگزاری اینترفکس روسیه روز یکشنبه نوشت: نظامیان ارتش روسیه با حمله به دو پادگان ارتش اوکراین در منطقه کریمه، نظامیان اوکراین را خلع سلاح کردند. شبه جزیره کریمه واقع در شمال دریای سیاه به عنوان منطقه ای خودمختار بخشی از خاک اوکراین است اما ناوگان دریای سیاه روسیه در این شبه جزیره مستقر است.

یک منبع در وزارت دفاع اوکراین هم گفت نظامیان روسیه سلاح کمری، سبک و مهمات پایگاه راداری در نزدیکی شهرک سوداک و پایگاه آموزشی نیروی دریایی واقع در شهر سیمفروپول متعلق به ارتش اوکراین را مصادره و به وسیله خودرو از آنجا خارج کردند.


- مجلس سنای روسیه (پارلمان) دخالت نظامی این کشور در منطقه کریمه اوکراین را تصویب کرد. این رای گیری به درخواست ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه انجام شد.

- شهر سیمفروپل مرکز منطقه خودمختار کریمه اوکراین روز شنبه شاهد تظاهرات و تحصن هایی در حمایت از موافقت پارلمان روسیه با دخالت نظامی در اوکراین بود.

- ارتش روسیه در دو منطقه مرکزی و غربی (در مرز اوکراین) همچنان در وضعیت آماده باش قرار دارد.

- باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در تماس تلفنی 90 دقیقه ای با همتای روس خود پوتین نسبت به دخالت نظامی مسکو در اوکراین هشدار داد و گفت که این اقدام هزینه خواهد داشت. این دومین تماس تلفنی سران آمریکا و روسیه در 8 روز اخیر است.

- آمریکا تهدید کرد در صورت دخالت نظامی روسیه در اوکراین، اوباما در نشست جی هشت در سوچی روسیه حاضر نخواهد شد. همچنین روابط واشنگتن - مسکو نیز آسیب خواهد دید.

-  پوتین گفت: روسیه حق دارد از منافع خود در اوکراین حمایت کند. روسیه در اقدام برای حفاظت از منافع و شهروندان روس در اوکراین درنگ نخواهد کرد.


آماده باش نظامیان ارتش روسیه در مرز اوکراین


- کانادا در اعتراض به موضع گیری های روسیه در برابر اوکراین، سفیر خود را از مسکو فراخواند. کانادا همچنین نشست گروه 8 (جی هشت) در شهر سوچی روسیه را تحریم کرد. کانادا اعلام کرد نخست وزیر این کشور در نشست جی هشت (هشت کشور صنعتی جهان) حضور نخواهد داشت.

- ویلیام هیگ وزیر خارجه انگلیس برای اعلام حمایت از اوکراین به پایتخت این کشور کی یف سفر کرد.

- شورای امنیت سازمان ملل متحد  نشستی را درباره تحولات اوکراین برگزار کرد. اوکراین در این نشست خواستار اعزام نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل به این کشور شد. آمریکا، فرانسه و انگلیس نیز در شورای امنیت از این تصمیم حمایت کرده اند.

- سفیر روسیه در سازمان ملل متحد گفت: هنوز تصمیمی برای دخالت نظامی روسیه در خاک اوکراین اتخاذ نشده است. او خواستار تشکیل دولت وحدت ملی و بازگشت به روند سیاسی در اوکراین شد.

تجمع حامیان روسیه در منطقه کریمه اوکراین



- ناوگان دریای سیاه نیروی دریایی روسیه در منطقه کریمه اوکراین مستقر است اما تاکنون خبرهای رسمی و تاییده شده ای از تجاوز نظامیان روسیه به اوکراین منتشر نشده است.

- ناتو در واکنش به تحولات اوکراین، امروز یکشنبه نشستی در سطح نمایندگان کشورهای عضو، در بروکسل برگزار می کند.

- سرگی دیشچریتسا وزیر خارجه اوکراین از ناتو خواست همه راه های ممکن برای کمک به حفظ یکپارچگی سرزمینی اوکراین و حاکمیت این کشور 
را بررسی کند.

- دولت اوکراین در تماس با قدرت های غربی از آنها خواسته است به صورت فوری برای جلوگیری از حمله نظامی روسیه به این کشور تلاش کنند.



آماده باش نظامیان ارتش روسیه در مرز اوکراین



- خبرگزاری روسی ایتارتاس به نقل از مرزبانی روسیه اعلام کرد در ماه های ژانویه و فوریه گذشته حدود 675 هزار اوکراینی به سمت روسیه فرار کرده اند. امکان بروز فاجعه انسانی وجود دارد.

مرزبانی روسیه اضافه کرد: در صورت ادامه هرج و مرج انقلابی در اوکراین، صدها هزار من از پناهندگان از اوکراین به سمت مناطق مرزی روسیه خواهند آمد.

- فرانسه خواستار تعویق زمان برگزاری نشست سران گروه جی هشت در سوچی روسیه به دلیل تحولات شبه جزیره کریمه اوکراین شد.
تاکنون کانادا و آمریکا در اعتراض به رویکرد روسیه در برابر اوکراین، از حضور در نشست های مقدماتی اجلاس سران جی هشت خودداری کرده اند.

- دولت اوکراین فراخوان حضور و آماده باش را برای تمامی نیروهای ذخیره ارتش اعلام کرد. ارتش اوکراین همچنین اقدامات برای آمادگی ورود به ماموریت جنگی را آغاز کرد. 


تجمع روسی زبانان حامی روسیه در منطقه کریمه اوکراین



- رسانه های روسی از پیوستن یکی از رزم ناوهای ارتش اوکراین به حرکت حمایت از روسیه خبر داد. بنابر این گزارش، این رزم ناو، پرچم روسیه را بر فراز خود به اهتزاز درآورد و اعلام کرد از دولت جدید اوکراین پیروی نخواهد کرد.





علاوه بر فشارهای دولت اوباما به نتانیاهو ، مقامات موساد نیز به این نتیجه رسیدند که ادامه این عملیات های تروریستی می تواند خطرناک باشد چون بیم دستگیری و اعدام نیروهای عملیاتی و ورزیده آنها پس از این ترورها وجود دارد.
یکی از تحلیلگران اطلاعاتی در آمریکا که در زمینه سازمان جاسوسی اسراییل کتابی نوشته است، به نقل از منابع اطلاعاتی آمریکایی از افزایش فشار دولت اوباما به دولت بنیامین نتانیاهو برای توقف طرح ترور دانشمندان هسته ای ایران خبر داده است.

به گزارش عصر ایران به نقل از شبکه خبری " CBS" آمریکا ، " دان راویو" که کتابی به نام" جاسوسی علیه قیامت ، جنگ های محرمانه اسراییل"  درباره فعالیت های موساد نوشته است، اعلام کرد برای به روز رسانی و انتشار مجدد این کتاب با منابعی اطلاعاتی در تماس بوده است، که آنها به او گفته اند دولت اوباما پس از توافق اخیر با ایران در موضوع هسته ای(توافق ژنو)  دولت نتانیاهو را تحت فشار گذاشته تا طرح ترور دانشمندان هسته ای ایران را کنار بگذارد.

تا کنون 5 دانشمند هسته ای ایران به شیوه ای مشابه و صبح هنگام و به هنگام خروج از خانه و حرکت به سمت محل کار با روش انفجار اتومبیل ها یشان و یا انفجار موتورهای پارک شده در کنار خودروی شان به شهادت رسیده اند.

دان راویو می نویسد: تا کنون هیچ یک از عوامل اصلی موساد که در این عملیات ها دست داشته اند دستگیر نشده اند و تنها مجریان ایرانی این عملیات های تروریستی دستگیر و محاکمه شده اند. 

دان راویو می نویسد منابع اطلاعاتی در تماس با او به وی گفته اند نتانیاهو پس از توافق اخیر ژنو به موساد دستور داده است تاعملیات های ترور دانشمندان هسته ای در داخل یا خارج ایران تشدید شود تا به این وسیله ضربه ای به توافق ژنو وارد شود.

او می افزاید:" علاوه بر فشارهای دولت اوباما به نتانیاهو ، مقامات موساد نیز به این نتیجه رسیدند که ادامه این عملیات های تروریستی می تواند خطرناک باشد چون بیم دستگیری و اعدام نیروهای عملیاتی و ورزیده آنها پس از این ترورها وجود دارد.

این تحلیلگر اطلاعاتی می نویسد یکی از دستور کارهای گفت و گوی اوباما با نتانیاهو در روز دوشنبه (فردا) در کاخ سفید مساله اختلاف نظرهای دو طرف درباره برنامه هسته ای ایران است.
نتانیاهو امروز (یکشنبه) به منظور شرکت در اجلاس سالانه سازمان های یهودی آمریکا (آیپک) راهی واشنگتن می شود.

روزنامه آمریکایی مدعی شد: اوج حمایت مالی ایران به حماس در سال 2011 بود که خبرهای غیررسمی و تایید نشده از ارائه مبلغ سالانه 400 میلیون دلار به حماس حکایت داشت.
یک رسانه آمریکایی از کاهش کمک های مالی ایران و قطر به حماس خبر داد.

به گزارش عصر ایران، حماس پس از کاهش حمایت های مالی ایران و قطر و تخریب تونل های زیرزمینی میان غزه و مصر توسط ارتش این کشور، هم اکنون با کمبود شدید منابع مالی روبه رو است.

در این گزارش آمده است: حماس  در حال از دست دادن حمایت های مالی است که تا پیش از این از سوی دو کشور خاورمیانه دریافت می کرد.

منابع نظامی اسرائیل گفته اند رهبران حماس در منطقه غزه دیگر نمی توانند از میلیون ها دلار پولی که از ایران و قطر دریافت می کردند استفاده کنند.

این منابع اضافه کردند: ایران و قطر حمایت های مالی از حماس را کاهش داده اند.

یک منبع آگاه نیز به روزنامه آمریکایی ورلد تریبیون گفته است: روزهای طلایی حمایت از حماس به پایان رسیده است. روزهایی که حماس از این حمایت ها بهره مند می شد. به رغم وعده ها ، پول های ارسالی به حماس از سوی ایران و قطر نسبت به قبل کاهش یافته است.

 این منبع مدعی شد: اوج حمایت مالی ایران به حماس در سال 2011 بود که خبرهای غیررسمی و تایید نشده از ارائه مبلغ سالانه 400 میلیون دلار به حماس حکایت داشت.

قطر نیز از آن تاریخ وعده داده بود در حمایت مالی از حماس، جایگزین ایران شود اما نتوانست و شکست خورد.

ایران با کاهش حمایت های مالی اش از حماس، رقم کمک های مالی را به سالانه 100 میلیون دلار کاهش داده است.

این منبع ادامه داد: ایران به حماس اطلاع داده است که پولی در اختیار ندارد. اما پیام اساسی این است که ضرورت دارد برای بازگشت رقم های قبلی کمک مالی، حماس سیاست های تهران را عملی کند.

منابع اسرائیلی اضافه می کنند: حماس تلاش کرد به اقدام آشتی جویانه ای با ایران دست بزند. این اقدام باعث شد کمک های مالی ایران اندکی افزایش یابد اما رقم ها هرگز به مانند قبل بازنگشت.

ایران و حماس هم  اکنون بر سر تحولات سوریه اختلاف نظر دارند. در حالی که ایران از حکومت بشار اسد رئیس جمهور سوریه حمایت می کند حماس نیز به حمایت از مخالفان مسلح و سیاسی اسد می پردازد و آنها را تایید می کند.

حماس و رهبران در تبعید آن تا قبل از بحران سوریه در دمشق مستقر و از حمایت از اسد برخورد بودند اما بحران در سوریه، باعث خروج آنها از این کشور و تعطیلی دفاتر حماس در دمشق شد.

قبل از این هم برخی منابع از مخالفت مقامات ایرانی با سفر خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس به تهران خبر داده بودند.آخرین سفر مشعل به تهران به حدود سه سال پیش یعنی قبل از آغاز بحران سوریه باز می گردد.در این مدت ، روابط حماس با ترکیه و قطر نزدیک شد.



پژوهشگر ایراس در گفت‌وگو با مشرق:
"کریمه" قبلاً متعلق به روسیه بوده ولی "خروشچف" که اوکراینی‌تبار بود آن را اهدا کرد به اوکراین. این منطقه یکی از تفریگاه‌های مهم روس‌ها به حساب می‌آید و گورباچف هم در کریمه بود که متوجه شد که در مسکو کودتا شده است.

گروه بین‌الملل مشرق- "احسان تقوایی" پژوهشگر مؤسسه ایراس در گفت‌وگو با خبرنگار بین‌الملل مشرق در خصوص دلیل شکل‌گیری بحران اوکراین و نقش کشورهای غربی در این بحران گفت: ریشه‌های بحران اوکراین را می‌توان در دو بعد بررسی کرد. یکی بعد داخلی و سیاست داخلی اوکراین است و دیگری تحولات خارجی اعم از منطقه‌ای و بین المللی.

نقطه عطفی که باعث ایجاد اعتراضات خیابانی و اغتشاشات در اوکراین شد اجلاس "ویلنیوس" در لیتوانی بود که اوکراین و رئیس‌جمهور آن "ویکتور یانوکوویچ" قرار بود قرارد تجاری با اتحادیه اروپا را امضا کند و به واسطه پیشرفت این قرارداد اوکراین می‌توانست به عضویت اتحادیه اروپا دربیاید. البته اتحادیه اروپا برای پذیرش اوکراین شرط و شروطی را از قبل داشت اما اهمیت این کشور برای اتحادیه اروپا باعث شده بود که این اتحادیه از بخشی از خواسته های خود که یکی از آنها آزادی "یکیشینکو" رهبر معارضان بود کوتاه بیاید. دست آخر هم اتحادیه اروپا اعلام کرد که کیف می‌تواند هر زمان که خواست بدون هیچ پیش شرطی همکاری تجاری خود را با اتحادیه اروپا آغاز کند که در این صورت می‌توان گفت مهم‌ترین گام ها در همگرایی اوکراین و اتحادیه اروپا برداشته می شد.

غرب تلاش می کند در اوکراین مقابل تلاش پوتین را بگیرد/ روسیه به دنبال اتحادیه ای در مقابل اتحادیه اروپا

جزئیات ماجرای این قرارداد تجاری میان اوکراین و اتحادیه اروپا چه بود و چرا این قرارداد امضا نشد؟

در اتحادیه اروپا اصطلاحی وجود دارد تحت عنوان "مشارکت شرقی" که طی آن این اتحادیه تلاش می کند کشورهای استقلال‌یافته از جماهیر شوروی را در قالب متحدان اتحادیه قرار دهد. البته این کار ابتدا با همکاری‌های اقتصادی شروع می‌شود و به مرور به همکاری های سیاسی و در نهایت عضویت این کشورها در اتحادیه اروپا یا هم‌پیمانی آنها با این اتحادیه ختم می شود که یکی از این کشورها گرجستان و دیگری اوکراین بود.


یعنی همین سیاست اتحادیه اروپا عملا سیاستی تنش‌زاست و عملاً با نیت تضعیف موضع روسیه انجام می‌شود؟

دقیقاً. در روسیه چند رویکرد وجود دارد. گروهی در روسیه معتقدند که روسیه باید به سمت شرق متمایل شود و در قالب پیمان همکاری‌های شانگهای، کشورهای آسیایی و جهان اسلام سیاست خارجی خود را توسعه دهد. عده دیگری وجود دارند که غرب‌گرا هستند و گروه دیگری به رهبری "ولادیمیر پوتین" اوراسیاگرا هستند. این گروه اعتقاد دارند روسیه نه شرقی است و نه غربی و روسیه، روس است. آنها معتقد هستند که ما نه اروپایی هستیم و نه آسیایی و ما روس هستیم و کلیسای ارتدوکس را مظهر هویت خود قرار داده‌اند.

عدم امضای قرارداد "ویلنیوس" آغازی برای تحولات اوکراین بود. علت بروز اعتراض‌ها در اوکراین یکی مشکلات اقتصادی بود که بعد از بحران اقتصادی در اروپا گریبان اوکراین را هم گرفت و مسأله دیگر فساد در ساختار سیاسی و اقتصادی این کشور باعث مشکلات زیادی شده بود. از طرف دیگر مشکلات سیاسی نیز در اوکراین یکی از دلایل بستر سازی برای رشد اعتراضات شده بود که در رسانه‌ها خیلی به آن پرداخته نشد. "ویکتور یانوکوویچ" از حزب "مناطق" است این حزب با حزب "کمونیست" اوکراین هم‌پیمان یانکوویچ بودند و احزاب دیگر مانند حزب افراطی "آزادی" که نئونازی‌ها و فاشیست‌هایی که در اوکراین هستند و حزب "میهن" و یا "سرزمین پدری" به ریاست "تیموشینکو" و حزبی دیگر به رهبری "ویتاری کلیچکو" قهرمان سابق بوکس که حزب "ضربه" است که این سه حزب غرب‌گرا بودند اما اینکه نقش غرب در این بحران چگونه بوده است بسیار حائز اهمیت است و شاید بتوان گفت که غرب آغازگر اعتراضات در اوکراین نبود.

غرب تلاش می کند در اوکراین مقابل تلاش پوتین را بگیرد/ روسیه به دنبال اتحادیه ای در مقابل اتحادیه اروپا

البته بازهم می‌توان با وجود مواردی که مطرح کردید گفت که غرب آغازگر و مسبب اعتراض‌ها و تحولات در اوکراین بوده است زیرا خواسته اتحادیه اروپا و مفاد قرارداد تجاری این اتحادیه با اوکراین به خودی خود تنش‌زا هست. بحران اقتصادی همه دنیا را فرا گرفته و مختص به اوکراین نیست و پیشنهاد وسوسه‌کننده اتحادیه اروپا به کشوری که تلاش می‌کند خود را از این بحران نجات دهد هرچند ممکن است با این قرارداد نه‌تنها شرایط را برای این مردم بهتر نکند بلکه اوضاع را بدتر کند ولی مردم را با برای پذیرش این توافق با دولت دچار تنش می‌کند. البته همانطور که بسیاری از کارشناسان اقتصادی هم معتقدند پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا بیشتر این کشور را به بازار مصرف و ایجاد جامعه کارگری جدید برای این اتحادیه تبدیل می‌کند. آیا شما با این نظر موافقید؟

اتحادیه اروپا احساس می‌کند که دشمن اولش روسیه است. اتحادیه اروپا و به طور کل غرب یک نگرانی عمده دارد و آن ترس از احیای شوروی است. این ترس از طرح ولادیمیر پوتین در خصوص "اتحادیه گمرکی" که با سه کشور روسیه، قزاقستان و بلاروس آغاز شد که کشورهای ارمنستان و قرقیزستان هم در آستانه پیوستن هستند و اوکراین هم در حال پیوستن به عنوان عضو ناظر بود که این اتفاقات صورت گرفت.


پس می توان نتیجه گرفت پیشرفت‌های صورت‌گرفته در اتحادیه گمرکی یکی از دلایل ایجاد و دامن‌زدن به این اعتراض‌ها توسط غرب در اوکراین بوده؟

اتحادیه اروپا تلاش می کرد با جذب اوکراین علاوه بر توسعه خود جلوی پیشروی روسیه را بگیرد.


اهمیت اتحادیه گمرکی برای اتحادیه اروپا و آمریکا چه بود؟

هدف ولادیمیر پوتین در دور سوم ریاست جمهوری‌اش در روسیه این بود که یک سری همگرایی را میان کشورهای اوراسیا ایجاد کند و اتحادیه‌ای را در برابر اتحادیه ایجاد کند.


اتحادیه‌ای اوراسیایی در مقابل اتحادیه اروپا؟ آیا این اتحادیه قدرت تقابل با اتحادیه اروپا را خواهد داشت؟

شاید این اتحادیه در ابتدای راه باشد اما با پیوستن کشورهای آسیای میانی و قفقاز این اتحادیه روز به روز گسترده‌تر می شود ولی باید گفت که این اتحادیه به جای اینکه همگرا با غرب باشند در واقع اتحاد جماهیر شوروی را با نامی دیگر با محوریت روسیه شکل دهند و این چیزی است که غرب به شدت از آن می ترسد. برژینسکی بارها اعلام کرده است که پوتین به دنبال احیای جماهیر شوروی است.

روسیه در سیاست خارجی توانست در سال 2013 میلادی، موفقیت‌های زیادی در خصوص پرونده سوریه، توافقات اقتصادی با چین و پرونده هسته‌ای ایران کسب کند. از طرف دیگر روسیه به دنبال توسعه حضور نظامی خود در منطقه و جهان است و اخیرا وزیر دفاع روسیه اعلام کرده که کشورش به دنبال ایجاد پایگاه‌های نظامی در کشورهای شرق آسیاست و همین سیاست را با فروش تسلیحات به مصر و عراق دنبال می‌کند و با فروش سلاح در حال افزایش برد استراتژیک خود در منطقه است.

سیاست فعال خارجی روسیه باعث شد که ائتلاف اتحادیه اروپا و آمریکا به این نتیجه رسیدند که در اوکراین باید جلوی پیشرفت روسیه را بگیرند و مسأله‌ای که باعث شد که غربی‌ها بتوانند در اوکراین جولان بدهند برگزاری المپیک زمستانی سوچی بود که برای برگزاری آن پوتین اعتباری زیادی خرج کرده بود.


وقوع این اعتراض ها درست در زمان برگزاری بازی های زمستانی سوچی بود که برای روسیه هم بسیار اهمیت داشت و هرگونه مداخله روسیه در مسأله اوکراین می توانست با حملات انتحاری در بازی های زمستانی پاسخ داده شود و اعتبار این کشور را برای میزبانی‌های آتی مراسم بین المللی خدشه‌دار کند را دلیلی برای دست داشتن غربی ها در راه اندازی این اعتراض ها قلمداد کرد و گفت که شروع آن برنامه‌ریزی شده بود؟

این هم می‌تواند درست باشد و باید گفت که هر زمانی غیر از همزمانی این اغتشاشات با بازی‌های زمستانی سوچی بود روسیه اجازه گسترش اعتراضات را نمی‌داد.

نخستین اولویت سیاست خارجی روسیه "خارج نزدیک" است و ورود غرب به کشورهایی مانند اوکراین خط قرمز روسیه است. روسیه در واقع برادر بزرگتر اوکراین محسوب می‌شود. روابط کشورهای اوکراین و روسیه طوری به هم تنیده شده است که هیچ گاه بدون هم امکان حیات ندارند و نمی توان گفت که روسیه با این کار در حال سلطه یا زورگویی به اوکراین است. در اوکراین جمعیت زیادی از روس‌تبارها هستند که این جمعیت هشت میلیون نفر هستند و 35 درصد از جمعیت اوکراین نیز زبان مادری‌شان روسی است.

"کریمه" شبه جزیره‌ای است که قبلاً متعلق به روسیه بوده است ولی در زمان "خروشچف" دبیر اول حزب کمونیست شوروی بود و به دلیل اینکه اوکراینی‌تبار بود کریمه را اهدا کرد به اوکراین. این منطقه یکی از تفریگاه‌های مهم روس‌ها به حساب می‌آید و گورباچف در کریمه بود که متوجه شد که در مسکو کودتا شده است.


پیش‌بینی شما از تحولات نظامی و پیشروی ارتش روسیه در اوکراین چیست؟

به نظر میرسد که با توجه به حضور نظامی روسیه در اوکراین غربی‌ها بیش از این در اوکراین پشروی نکنند و اوضاع به دلخواه روسیه تغییر کند چون غربی‌ها در پرونده‌های مختلفی مانند ایران و سوریه با روسیه درگیر هستند و مسأله اوکراین می‌تواند روی این همکاری‌ها تأثیر بگذارد.


محمدفرهاد کلینی:
یک کارشناس مسائل استراتژیک از تغییر رویکرد نظامی آمریکا در کانون‌های بحران خبر داده است.
به گزارش مشرق، چاک هیگل، وزیر دفاع ایالات متحده، هفتۀ پیش طرحی را ارائه کرد که بر اساس آن حجم ارتش آمریکا با کاهش شدید روبه‌ رو می‌شود و به سطح قبل از جنگ جهانی دوم خواهد رسید. آنگونه که رسانه های آمریکایی خبر دادند، بر اساس بودجه دفاعی که برای سال ۲۰۱۵ پیشنهاد شده، طرح ساخت نوع جدیدی از هواپیماهای تهاجمی نیروی هوایی آمریکا نیز کنار گذاشته خواهد شد. 

ظاهراً این طرح قرار است در چارچوب برنامه ریاضت اقتصادی آمریکا و در پی وعده‌های رییس‌جمهوری برای پایان بخشیدن به حضور نظامی آمریکا در عراق و افغانستان به اجرا گذاشته شود و اتفاقاً ریاست ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا نیز از پشتیبانان طرح کاهش بودجه نظامی است. با تغییرات اساسی در رویکرد نظامی آمریکا، پرسش اینجاست که آیا این به معنای کاهش حضور این کشور در کانون های بحران خواهد بود؟ 

محمدفرهاد کلینی، کارشناس ارشد مسائل استراتژیک به این پرسش، پاسخ داده است که در ادامه می خوانید:


به تازگی وزیر دفاع آمریکا از کوچک شدن ارتش این کشور خبر داده است. این تصمیم واشنگتن از چه زاویه ای قابل ارزیابی است؟این تصمیم تابعی از دکترین جدید نظامی آمریکاست. در واقع مدلی که آمریکا برای ساختار نظامی و ارتش خود در نظر دارد، بیشتر ناظر بر جنگهای آینده و غیر قابل پیش بینی شدن است. از همین رو درک آمریکا امروزه از جنگهای سریع، جنگهای از راه دور با توجه به نوع نیازمندی و سرعت تکنولوژی و همچنین اصل کم هزینگی در پیشبرد اهداف نظامی سامان داده می شود.

از این منظر می توان گفت که رویکرد آمریکا در چهارچوب کاهش نیروهای کمی و انسانی خود متمرکز بر کم هزینگی در حوزه های انسانی است. البته این بدان معنا نیست که کوچکتر کردن ارتش به معنای حضور کمرنگتر درعرصۀ بین المللی باشد. عواملی دیگر وجود دارد که با توجه به تغییر نیاز امریکا به انرژی فسیلی، راهبرد نظامی این کشور را متأثر می سازد. امروزه اصل "رهبری در مدیریت" و "مدیریت در رهبری" در انتخاب های نرم افزاری آمریکا خصوصا در ابعاد دفاعی بیشتر نمود پیدا می کند. به نظر می رسد تکنولوژی نظامی برتر با پرسنل کمتر رهیافت این تصمیم است.


آیا تصمیم جدید آمریکا تأثیری بر سیاست خاورمیانه ای آن دارد؟حتماً، آمریکا در چهارچوب استراتژی نظامی خود در حال دنبال کردن یک تغییر آرایش است. وجه این تغییر به چگونگی استفاده بهینه از اصل جابجایی نیروهای نظامی نیز باز می گردد. اما اهمیت یارگیری و بهره گیری از گسل های امنیتی و تغییر شیب امنیتی به نفع اهداف نظامی آمریکا هم اکنون در جریان است. 

وقتی به سیاستهای آمریکا و تغییر رویکرد آن از آتلانتیک به سمت پاسیفیک و تعهداتی را که برای خود و همچنین مهار چین مد نظر دارد، نگاه کنیم، درک اسباب کشی نظامی آسانتر خواهد بود. مثلاً در گزارش آقای جان کلاپر، رئیس جامعه اطلاعاتی آمریکا که به مجلس سنا رائه شد، چین را با قدرت دریایی و رقابت منطقه ای در یک ترکیب تحلیل می کنند. لذا در این چارچوب معنی محدودسازی سرزمینی چین درائتلاف منطقه ای و دریا و نسبت آن با راهبرد نظامی امریکا در حوزه دیپلماسی دفاعی و مدیریت ژئوپلتیک وکنترل رقیب جهانی از اهمیت بیشتری برخوردار می شود.

از سوی دیگر باید به این مسئله اشاره کنم که آمریکا در مقطعی، حضور خود را در خط مقدم درگیریها تعریف کرده بود، اما امروز در حال صرفنظر کردن از این سیاست است و بیشتر سعی می کند ورود خود را با توجه به بهره گیری از نزاع ها تنظیم کند. از این منظر شاید آمریکا خود را همانند زمان حکومتداری جمهوریخواهان، به عنوان ناظم مستقیم در حوزۀ نظامی تعریف نکند؛ این به معنای تغییر نوع سبک رهبری آمریکا در محیط بین المللی است. در واقع ادراک آنها در چهارچوب سبک مدیریتی در رهبری و مدیریت نظامی در حال دگرگونی است.


ریشۀ این تغییر چیست؟

باید توجه داشت که ریشه های " باز تفکر" این تغییر به 4، 5 سال اخیر بازمی گردد که پیروزی آقای اوباما، محصول این تجدید نظر در جامعه آمریکا بود .البته ضرورت بازخوانی و تشکیل اطاق وضعیت سیاست دفاعی امریکا طی چند سال اخیر در مراکز نظامی و مطالعاتی مطرح بود و نخبگان آمریکایی تاکید می کردند که آمریکا باید در مدل نظامی و حضورش در محیط بین الملل چاره اندیشی کند. فرودهای امنیتی و نظامی آمریکا وعدم موفقیت در اهداف نظامی آمریکا طی دهه گذشته مزید بر علت است. 

به هر حال به نظر نمی رسد که این تغییر ناشی از صرف نگاه دمکراتها در حوزۀ نظامی باشد. در واقع نگاهی حرفه ای و نظامی پشت این تغییر رویکرد قرار دارد. اینکه منطق تغییر در سیاست خارجی و همچنین راهبرد نظامی آمریکا چگونه شکل می گیرد و چقدر تا الان به جلو رفته است ؟... سوالی است که کماکان موجود است. 

باید به این نکته توجه داشت که آمریکا هنوز نیازمند کنش گیری های جدید در حوزۀ همکاران بین المللی در عرصۀ نظامی و هم کنش گری با کشورهایی است که در حوزۀ رقابت با آمریکا قرار دارند. این استدلال هنوز به انتها نرسیده است. از همین رو شاهدیم که اسنادی در حوزۀ نبرد سایبری، سیستم های جدید موشکی، نوع نگاه به موضوع هسته ای، چگونگی تعریف از مدیریت جنگ های کوچک، مدیریت جنگهای نیابتی، نوآوری در سلاح های جدید و ... در مقاطعی ارائه می شود و مقدمات و ابعاد این تغییر رویکرد را آرام آرام به تصویر می کشد.


آمریکا با این تغییر رویکرد چه اهدافی را دنبال می کند؟ و اصولاً چه اتفاقاتی احتمال دارد در آینده در سایۀ این تغییر رخ دهد؟

دو اصل واقع گرایی و عمل گرایی باعث گردیده تا آقای چاک هیگل وزیر دفاع آمریکا رویکرد ارتش 440 هزار نفری را در دستور کار قرار دهد . دولت آمریکا نمی خواهد خود را در خیابان بن بست قرار دهد و نیازمند " ریسک های محاسبه شده " مدیریتی جدید به همراه یک ابر نرم افزاراست. استیل دفاعی وغیر تهاجمی آمریکا به معنای ترک اهداف اصلی نظامی امریکا نیست.
آمریکا در حال حاضر در جهت روباتیزه کردن نبردهای بعدی و "رو در رو" و مستقیم است. از سویی آمریکا می خواهد معنای آتلانتیسم را تغییر دهد و نوع نگرش به تعامل در این حوزه را تا حدودی تغییر دهد. 

از سویی تلاش می کند چین را در حوزۀ نظامی جسورتر تحلیل کند. چین امروز با 100 ( بصورت رسمی) و شاید تا 150 میلیارد دلار بودجه ارتش خود را مدیریت می کند، اما آمریکا نیازمند رقمی بیش از 600 تا 700 میلیارد دلار برای هزینه های خود است. از این رو در حال حاضر تلاش می کند که این هزینه ها را تا اندازه ای کاهش دهد و هزینه های رقبای بین المللی خود را بالا ببرد تا بتواند فرسایش راهبردی را به نوعی مدیریت کند. 

موضوع بعدی انتخاب در حوزۀ یارگیری است. آمریکایی ها وارد حوزۀ جدیدی می شوند که مولفۀ آن مدیریت انگیزه ها در بخش نظامی است که این مسئله بحث مستقلی را می طلبد.

در سپتامبر 2014 یعنی احتمالاً شهریور ماه 1393 دبیر کل جدید ناتو بایستی انتخاب شود و آمریکا با توجه به کاهش نیروهایش در افغانستان و هشدارهای وزیر دفاع قبلی آمریکا (آقای رابرت گیتس) در معرض انتخاب‌های جدیدی برای سیاست مشارکت کلیدی با متحدین اروپایی خود قرار می گیرد. اروپا بعد از داستان اسنودن تصمیم به ایجاد سازمان امنیتی مستقل اتحادیه اروپا گرفته است و بایستی تا 2020 میلادی این ایده را به ثمر برساند. این احتمال وجود دارد که بتدریج اتحادیه اروپا ایده کهنه ایجاد سیاست دفاعی اروپایی را نیز دنبال کند.


با روسیه چطور؟امروزه روسیه نیز بعد از تحولات جدید در اوکراین رفتار نظامی جدیدی را در حاشیه نزدیک خود نشان می دهد و آمریکا هنوز نیازمند درک و همراهی بیشتری با اروپاست. آمریکا به زبان دیپلماتیک از عدم ورود به جنگ سرد جدید سخن می گوید ولی باور آن برای روسیه و چین سخت است. رفتار دفاعی آمریکا، سرعت تولید جنگ افزارهای جدید، اصرار بر رهبری جهان، درک آمریکا از بازتولید جنگهای نیابتی و باز گذاشتن دست همکاران منطقه ای آمریکا در اینگونه معادلات، سیاست چند منظوره در ژئوپلتیک همه گویای نقد رقبای جهانی آمریکا در بستر نظامی است.


در ابعادی دیگر، آمریکا به عمق شکاف های منطقه ای و اهمیت نوسازی مهار امنیتی و میزان مداخله آگاهی دارد و از عدم توازن سیاست، امنیت و اقتصاد در سیستم های منطقه ای بهم پیوسته آگاهی دارد و در این راستا اصل سود و زیان و کلاس سوپر سرمایه داری آمریکا ایجاب می کند تا کنش گری هوشمندی را در عرصه مدیرت نظامی گری بکار گیرد.منبع: خبرآنلاین


مدیرعامل شرکت بهینه سازی مصرف سوخت با بیان اینکه در سالجاری مبلغ ۲۱۰ هزار میلیارد تومان سوخت در کشور سوزانده شد، گفت: در صورت اجرای کامل قانون هدفمندی یارانه ها قیمت بنزین در سال ۹۳ باید ۱۷۶۰ تومان می شد که البته این امر عملی نخواهد شد.
به گزارش مشرق، نصرالله سیفی روز یکشنبه در همایش بین المللی رویکردهای نوین در نگهداشت انرژی، اظهار داشت: پس از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها و افزایش قیمت حامل های انرژی به دلیل بالارفتن نرخ ارز، اثرات این طرح خنثی شد.

وی افزود: براساس قانون هدفمندی یارانه ها قرار بود قیمت نفت و فرآورده های نفتی براساس ۹۰ درصد قیمت فوب خلیج فارس و قیمت گاز براساس ۷۵ درصد قیمت گاز صادراتی تعیین شود که چنین اتفاقی نیفتاد.

مدیرعامل شرکت بهینه سازی مصرف سوخت با بیان اینکه براساس قانون، قیمت گذاری حامل های انرژی، باید تابع قیمت ارز و قیمت فوب خلیج فارس باشد، گفت: اگر این فرمول قیمت گذاری اعمال شود، قیمت بنزین در سال ۱۳۹۳ باید ۱۷۶۰ تومان و قیمت گازوییل ۱۸۵۰ تومان شود.

سیفی اضافه کرد: براساس قانون هدفمندی یارانه ها، قیمت نفت کوره ۱۴۶۰ تومان و قیمت نفت سفید نیز به ۱۸۵۰ تومان افزایش یابد.

وی خاطرنشان کرد: براساس آمار شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی، ۷۵ درصد بنزین مصرفی در کشور مربوط به بنزین یارانه ای ۴۰۰ تومانی و ۲۵ درصد نیز مربوط به بنزین آزاد است.

مدیرعامل شرکت بهینه سازی مصرف سوخت با بیان اینکه نرخ گاز در کشور ما بسیار پایین است، اظهار داشت: مصرف گاز در ایران به اندازه مصرف گاز در اتحادیه اروپا است که البته بخش عمده ای از آن در بخش خانگی سوزانده می شود.

سیفی گفت: اگر قرار باشد که قیمت گاز براساس قانون هدفمندی یارانه ها افزایش یابد، نرخ هر مترمکعب گاز باید از ۷۰ به یکهزار و ۸۷۰ تومان افزایش یابد.

وی با اشاره به رعایت نکردن الگوی مصرف گاز در کشور، گفت: اگر دو فاز جدید پارس جنوبی نیز به بهره برداری برسد به دلیل رشد مصرف گاز همچنان مشکلات کمبود گاز باقی خواهد ماند.

مدیرعامل شرکت بهینه سازی مصرف سوخت با بیان اینکه در حال حاضر برای گاز طبیعی ۸۴ درصد یارانه پرداخت می شود، افزود: همچنین برای بنزین ۷۷ درصد و برای گازوییل ۸۱ درصد یارانه توسط دولت پرداخت می شود.

سیفی گفت: در سال ۱۳۹۲ مبلغ ۲۱۰ هزار میلیارد تومان سوخت در کشور سوزانده شد که پیش بینی می شود در سال آینده این رقم به ۲۵۴ هزار میلیارد تومان افزایش یابد.

وی خاطرنشان کرد: قرار بود منابع حاصل از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها به بخش بهداشت، تولید، مسکن و بهینه سازی مصرف سوخت اختصاص یابد که با اجرای نادرست این طرح، هیچ کدام از این اهداف تحقق نیافت. 
منبع: ایرنا




رئیس‌جمهور:
رئیس‌جمهور با طرح این سؤال از غرب که چرا با وجود اطلاع از صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران، دانشمندان هسته‌ای ما را ترور کرده و متخصصان موشکی ما را از بین بردید تاکید کرد: ایران از موشک برای دفاع از کشور استفاده کرده و خواهد کرد.
ایران از موشک برای دفاع از کشور استفاده خواهد کرد
به گزارش مشرق، رئیس جمهور در بیست و هفتمین جشنواره خوارزمی اظهار داشت: جشنواره رازی، فارابی و خوارزمی هر کدام نمادی از پیوند میان زنجیره دانش، پژوهش و فناوری هستند که در نهایت هدفش توسعه علمی کشور است.

وی تصریح کرد: ایران ما از دیرباز در مقاطعی که فرهنگ ایرانی و تمدن ایرانی با اشتیاق فرهنگ و تمدن اسلامی را در آغوش کشید در کنار هم افتخارات بزرگی آفریدند مخصوصاً‌ در قرون چهارم، پنجم و ششم هجری که شاهد تحولات بسیار شگرفی بودیم.

متاسفم از اینکه علم و فناوری ایدئولوژیک شد

رئیس‌جمهور ادامه داد: خوارزمی‌ها،‌فارابی‌ها،‌ابن سینا‌ها و بیرونی‌ها و بسیاری از اندیشمندان بزرگ دروازه علم و دانش را از این کشور به روی جهانیان باز کردند؛ متأسفم از اینکه از یک زمانی علم و فناوری، ایدئولوژیک شد به این معنا که قدرت‌های بزرگ از شرق یا غرب، علم و فناوری را ابزاری برای قدرت یا سلطه تلقی کردند.

وی اضافه کرد: این قدرت‌ها به دنبال توسعه انحصاری افتادند، چه از زمانی که اردوگاه شرق و غرب درست شد و چه قبل از آن و چه امروز؛ از دیدگاه اسلام زکات علم تعلیم و تعلم است. زکات علم آن است که علم را در اختیار دیگران قرار دهیم.

روحانی یادآور شد: آن دورانی که ایران اسلامی و اندیشمندان مسلمان این سرزمین پرچم‌دار علم و دانش بودند بدون منت این دانش را در اختیار دیگران قرار دادند. دنیای غرب در آن دورانی که دوران سیاسی قبل از رنسانس بود نور علم را از این سرزمین می‌دید و در دوران رنسانس از این سرزمین بهره جست.

کشورهای غربی علم و صنعت را حق انحصاری خود می‌دانند

رئیس‌جمهور ادامه داد: اما در آن دورانی که شرایط دگرگون شد می‌بینیم کشورهای صنعتی همواره برای حفظ سلطه و قدرت به دلیل اینکه قدرت‌آفرین و توسعه آفرین هستند به طور نانوشته آن را حق انحصاری خود می‌دانند تا جایی که دستگاه‌های جاسوسی و اطلاعاتی آنها به خود اجازه می‌دهند که اندیشمندان و دانشمندان ما را ترور کنند تا توسعه و پیشرفت در این کشور تحقق نیابد.

روحانی با بیان اینکه همه می‌دانستند چه علم و فناوری هسته‌ای در این کشور در مسیر صلح‌آمیز است، اظهار داشت: آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای هزاران ساعت بازرسی انجام داد و اعلام کرد هیچ علامتی از مسیر انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای ایران به سمت نظامی وجود ندارد و فعالیت ایران کاملا صلح‌آمیز است.

چرا با وجود اطلاع از صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران دانشمندان ما را ترور کردید؟

وی در ادامه با طرح این سؤال از غرب که چرا با وجود با اطلاع از صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای دانشمندان هسته‌ای ما را ترور کرده و متخصصین موشکی ما را از بین بردید، درحالیکه ما از موشک برای دفاع از کشور استفاده کرده و خواهیم کرد، اظهار داشت: بنا بود زکات علم ترویج آن باشد و شما در NPT تعهد کردید که فناوری هسته‌ای را در اختیار دیگر کشورها قرار دهید.

رئیس‌جمهور با اشاره به نگاه اسلام به علم و فناوری و بدون مرز دانستن علم در تعالیم اسلامی ادامه داد: در دورانی که ایران شکوفایی علمی و فناوری داشت، آن را در اختیار دیگران قرار داد اما درست زمانی که سلطه‌گران و دیکتاتورها بر این کشور مسلط شدند این کشور افول علمی پیدا کرد.

روحانی با تاکید بر اینکه در دوران سلطه خارجی و حکومت استبدادی علم و فناوری اظهار داشت: ما دست نیاز به سمت دیگران دراز می‌کردیم و آنها مقداری که به مصلحت خود می‌دیدند در اختیار ما می‌گذاشتند.

وی افزود: این دوران چند قرن به طول انجامید ولی مردم ما با انقلاب اسلامی دوران احیا و بالندگی در زمینه علم و پژوهش را به وجود آوردند.

علم زمانی رشد می‌کند که استقلال و آزادی وجود داشته باشد

رئیس‌جمهور با بیان اینکه علم زمانی رشد می‌کند که استقلال و آزادی باشد و استکبار و اختناق در جامعه علمی رخت ببندد، ادامه داد:‌در این شرایط است که کشور شاهد حرکت به سمت جلو خواهد بود.

روحانی با اشاره به نیاز امروز کشور به تحرک ویژه در زمینه علم و برقراری ارتباط علمی با جهان تصریح کرد: یکی از پیام‌های جشنواره خوارزمی ارتباط علمی میان ایران و دیگر کشورهاست و به معنای آن است که در یک فضای مثبت جهانی مسیر علم هموارتر خواهد بود.

وی تصریح کرد: ایران که در فشار و تحریم توانست به انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای برسد و رادیو دارو تولید کند و در همان شرایط و فشار جهانی در زمینه نانو، فناوری وعلم فضایی تحرک خوبی داشته باشد، بدون شک در شرایط بازتر می‌تواند تحرک خود را سرعت بیشتری دهد.

رئیس‌جمهور با تاکید بر اینکه همه جشنواره‌های علمی باید عدالت علمی را مدنظر قرار دهند، افزود: باید عدالت میان تهران و استان و شهرستان و همچنین میان زن و مرد و اقوام مختلف وجود داشته باشد.

باید عدالت علمی برای همه اقوام و اقلیت ها وجود داشته باشد

روحانی اضافه کرد: ما امروز نیاز به عدالت علمی داریم و من بر این مسئله تاکید می‌کنم که بگذارید همه اقوام و اقلیت‌ها و زنان جامعه و دختران دانش‌ پژوه زمینه را برای رشد علمی،‌مدیریتی و حضور در جامعه باز یابند.

وی با بیان اینکه دنیای علم و دانش دنیای وسیعی است، تصریح کرد: ‌البته باید حلقه‌ها را به یکدیگر متصل کنیم؛‌ حلقه علم و دانشگاه، پژوهش و فناوری باید به یکدیگر متصل باشد و اگر این اتفاق رخ ندهد مقاله تبدیل به ثروت نخواهد شد.

رئیس‌جمهور در ادامه سخنان خود با تأکید بر اینکه مقاله باید به محصول تجاری تبدیل شود، گفت‌: ما باید حلقه‌های مفقوده را ترمیم کنیم تا فضای لازم برای فعالیت‌ها ایجاد شود.

دولت به شرکت های دانش بنیان کمک خواهد کرد

وی همچنین یادآور شد: در این 6ماه عمر دولت جدید مسئولان علمی و فناوری می‌دانند که چقدر من بر علم و فناوری تأکید دارم، در این مدت بیشترین سخنرانی‌هایم در فضاهای علمی و دانشگاهی بود که دلیلش عشق من به چنین فضاهایی است.

روحانی با تأکید بر اینکه رشد بدون علم امکان‌پذیر نیست، گفت: ما باید حلقه‌ها را به هم متصل کنیم.

رئیس‌جمهور در ادامه سخنان خود تصریح کرد: بیاییم در فضای گمنامی به فکر نام‌آوری ایران و ایرانی باشیم، البته نام‌آوری فرد هم ایرادی ندارد اما از خود گذشته و به فکر ایرانمان و ملتمان باشیم.

وی اضافه کرد: اگر ایران سرافراز شود همه ما سرافراز خواهیم شد اما اگر یک نفر سرافراز شود فقط یک نفر سرافراز شده است؛ بگذاریم 77میلیون احساس سربلندی و سرافرازی کنند.

روحانی با بیان اینکه برای توسعه و سربلندی ایران نیاز به پژوهش،‌ فناوری، ابتکار و اختراع داریم خاطرنشان کرد: در این زمینه شرکت‌های دانش‌بنیان باید به کشور یاری رسانند، البته دولت هم همه امکان و توانش را در این زمینه صرف خواهد کرد.

رئیس‌جمهور ابراز امیدواری کرد که پس از گذشت یک سال آمار خوشحال‌کننده‌ای در این زمینه به مردم ارائه شود.

روحانی با اشاره به اینکه علم و فناوری دنیای وسیعی دارد، گفت: اولویت‌بندی در این راستا برای کشور ضرورت است؛ باید به این سؤال پاسخ داد، کدام علم؟ کدام دانش؟ کدام فناوری؟ برای چه هدفی؟

وی با بیان اینکه نباید علم و فناوری را فضیلت ببینیم خاطرنشان کرد: نه اینکه علم فضیلت نیست، هست اما آن را نباید به عنوان فضیلت‌ بنگریم زیرا علم و فناوری ضرورتی برای نیازهای فوری جامعه است.

عالمان و فرهیختگان باید اداره کنندگان کشور باشند

وی ایران را یک کشور خاص اقلیمی دانست و افزود: نیاز ما به کمبود آب یک ضرورت است و پژوهشگران باید به این موضوع بپردازند؛ آلودگی محیط زیست هم یک معضل به خصوص برای کلان‌شهرها محسوب می‌شود که در چنین شرایطی پژوهش‌گران باید در خصوص آن اقدامات علمی انجام دهند.

روحانی با بیان اینکه دانشمندان باید راه پیش پای دولت بگذارند تصریح کرد: این دولت معتقد است عالمان و فرهیختگان باید اداره‌کنندگان واقعی کشور باشند.

رئیس‌جمهور با تأکید بر اینکه اقتصاد و سیاست باید در مسیری قرار گیرند که صاحب‌نظران به آن توصیه می‌کنند، اظهار داشت:‌ دولت فقط بسترسازی برای نخبگان و اندیشمندان است تا مسیر توسعه فراهم شود. اگر بنا باشد علم و پژوهش در خدمت سیاست و سیاست‌مداران قرار گیرد آن وقت نتیجه شومی در پی خواهد داشت، به همین دلیل سیاست و سیاست‌مداران باید در خدمت توسعه علم باشند.

بخش خصوصی باید وارد عرصه علم و فناوری شود

روحانی با بیان اینکه بخش خصوصی و بخش‌های مردم نهاد باید به صحنه بیایند اظهار داشت: آنها می‌توانند علم، دانش و فناوری را شکوفا کنند؛ علم،‌تحقیق و پژوهش باید در اختیار انجمن‌های علمی، اساتید و بزرگان علم و فناوری باشد نه در اختیار کارمند دولت. چراکه کارمند دولت نمی‌تواند هدایتگر مسیر فرهنگ و علم و دانش در این کشور باشد.

رئیس‌جمهور ادامه داد: آنها باید هدایتگر در جامعه باشد و دولت باید در خدمت اصحاب علم، فرهنگ و دانش و پژوهش قرار گیرد و این دولت همه توان خود را در این راستا به کار می‌گیرد.

وی تصریح کرد:‌بدون عقلانیت، علم و اندیشه نمی‌توانیم کشور را در مسیر تعالی کشور قرار دهیم. دولت باید زمینه را برای این کار فراهم کند؛ دولت باید بستر لازم را برای این کار آماده کند. ایرانیان، غیرایرانیان و همه آنهایی که علاقمندند با سرمایه، تخصص و فناوری‌شان در این کشور حضور یابند، دولت باید این زمینه را آماده کند تا بتوانیم نیازهای ضروری جامعه را حل کنیم. همان چیزی که به آن اقتصاد دانش‌بنیان میگوییم.

روحانی ادامه داد: ‌امروز صنعت و کشاورزی ما نیاز به بهره‌وری دارد؛ برای بهره‌وری بیشتر باید اندیشمندان، نخبگان و پژوهشگران تلاش کنند. بخش سلامت جامعه ما نیاز به علم، تحقیق و پژوهش دارد. چه در زمینه بهداشت و چه در زمینه درمان باید صاحب‌نظران به صحنه بیایند.

ارتباط میان تولید و دانشگاه باید برقرار شود

رئیس‌جمهور اظهار داشت: امرور ضرورت‌های فراوان در این کشور داریم؛ شدت انرژی در این کشور قابل قبول نیست. نیاز به کاهش شدت انرژی داریم و علم باید به کمک ما بیاید.

وی با اشاره به سفر خود به استان هرمزگان تصریح کرد: اساس سفر این بود که توسعه دریامحور را در منطقه احیا کنیم، دنیایی از ظرفیت و امکانات در ساحل جنوب کشور است، به ویژه از خلیج فارس که خارج می‌شوی تا مرز همسایه‌مان پاکستان،‌سواحل دریای عمان و سواحل مکران که امکانات بسیاری دارد.

وی افزود: این دانش و پژوهش و فناوری است که باید به کشور ما کمک کند. جامعه ما باید جامعه علم‌پرور و محقق‌پرور باشد وتنها دانشکده‌ها و دانشگاه‌ها کافی نیست. ما باید خود را برای یک حرکت جدید در این کشور آماده کنیم.

روحانی ادامه داد: البته در بخش تحقیقات کمبود منابع داریم و باید آن راجبران کرد.

روحانی ادامه داد: البته در بخش تحقیقات کمبود منابع داریم و باید آن را جبران کرد. من می‌دانم درصد اختصاصی از GPD برای تحقیقات هم کم است. باید این‌ها تغییر کند. ما باید خود را نه با سال‌های گذشته خود بلکه با دنیای پیشرفته مقایسه کنیم.

رئیس‌جمهور یادآور شد: قدم‌های بسیار خوبی برداشتیم اما در این مقایسه کمبودهای فراوانی احساس می‌کنیم؛ دانشگاه،؛ مراکز پژوهشی صنعتی و تولیدی ما همه باید در کنار هم باشند. باید فضایی به وجود آید که صنعتگر، کشاورز و تولیدگر احساس کند بدون اینکه با مراکز تحقیقی در ارتباط باشد، عقب خواهد ماند و باید تقاضا کننده تحقیقات جدید باشد. همچنین شما نیز باید از آنها بخواهید این ارتباط بین تولید و دانشگاه و مراکز تحقیقاتی به وجود آید.

وی تصریح کرد: امید فراوان به آینده دارم. تدبیر، علم، عقلانیت و مهارت کشور ما را به سمت تعالی و شکوفایی خواهد برد. بیش از آنکه در گذشته بوده است. به امید حرکت جدید همه پژوهشگران و شکوفایی و سربلندی بیشتر ایران عزیز ما.
منبع: فارس
ساندی تلگراف گزارش داد؛
ساندی تلگراف در ادامه می نویسد : گذشته از تهدیدهای انجام شده از سوی کشورهای اروپایی و آمریکا، غرب می داند که گزینه چندانی برای مقابله با مداخله احتمالی روسیه در اوکراین ندارد. بر خلاف سوریه که اوباما می توانست بدون ایجاد مشکلی به تنهایی اقدام به حمله نظامی به این کشور کند، در اوکراین، اوباما این امکان را ندارد و باید به واکنش همراه با جامعه جهانی اکتفا کند.

به گزارش مشرق، ساندی تلگراف در گزارش خود می نویسد : یک بار دیگر "باراک اوباما" یک موضوع بین المللی را مطرح کرد تا اعتبار چندانی نداشته باشد. اوباما پیشتر و در تابستان گذشته زمانی که باید به تهدید خود در مورد حمله به سوریه به واسطه استفاده از تسلیحات شیمیایی در این کشور عمل می کرد از انجام آن شانه خالی کرد.

اکنون یک بار دیگر اوباما کشور دیگری را تهدید کرده و این بار روی سخن او "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه است. اوباما تهدید کرده که مداخله نظامی روسیه در اوکراین برای مسکو هزینه هایی را در پی خواهد داشت و این بار پوتین درپی آن است تا با این تهدید، اوباما را مورد آزمایش قرار دهد. 

به نوشته ساندی تایمز، تا پیش از رای سنای روسیه درباره موافقت با درخواست پوتین برای مداخله نظامی در اوکراین، درباره برنامه های مسکو برای کی یف تردیدهایی وجود داشت، اما اکنون هیچ موضوع پنهانی در این رابطه وجود ندارد.

با توجه به مجوز سنای روسیه و همچنین اعزام دو هزار نیروی ناشناس روس به کریمه، به نظر می رسد که پوتین خطرات و بهای از دست دادن نفوذ مسکو بر اوکراین و کریمه را محاسبه کرده و به این نتیجه رسیده که نگه داشتن اوکراین و کریمه به رویارویی با واکنش های دیپلماتیک و اقتصادی آمریکا و اتحادیه اروپا می ارزد.

ساندی تلگراف در ادامه می نویسد : گذشته از تهدیدهای انجام شده از سوی کشورهای اروپایی و آمریکا، غرب می داند که گزینه چندانی برای مقابله با مداخله احتمالی روسیه در اوکراین ندارد. بر خلاف سوریه که اوباما می توانست بدون ایجاد مشکلی به تنهایی اقدام به حمله نظامی به این کشور کند، در اوکراین، اوباما این امکان را ندارد و باید به واکنش همراه با جامعه جهانی اکتفا کند.

گزینه های روی میز اوباما و کشورهای اروپایی برای مقابله با مداخله روسیه در اوکراین شامل تعلیق حضور روسیه در جی هشت، بایکوت کردن نشست جی هشت در ماه ژوئن که در سوچی برگزار می شود، و یا اعمال تحریم های اقتصادی علیه برخی از شرکت ها و مقامات روسی است. پوتین از همه این گزینه ها مطلع است و با دانستن این موارد قصد مداخله در اوکراین را دارد.

این گزینه ها در حالی روی میز است که مبادلات تجاری روسیه با آمریکا فقط دو درصد بوده و اروپا نیز به طور گسترده ای به گاز روسیه وابسته است. علاوه بر این موارد روسیه در سال 2008 میلادی و در هنگام حمله به گرجستان نیز با این خطرات روبرو بود، اما یک سال پس از سوگند خوردن اوباما در کاخ سفید، آمریکا در سال 2009 میلادی به دنبال احیای مجدد روابط خود با روسیه رفت و سعی کرد تا به مسکو نزدیک شود.

اکنون باید این سوال را مطرح کرد که چرا اوباما با وجود اطلاع داشتن از گزینه های اندک خود اشتباه سوریه را مجددا تکرار کند؟ به عبارت دیگر چرا اوباما تهدیدهایی را کرده که توخالی هستند. در این میان برخی از سناتورهای جمهوریخواه از جمله "جان مک کین" خواستار اقدام تندتر آمریکا علیه روسیه شده اند.

بر اساس این گزارش، اتخاذ چنین سیاستی از سوی اوباما باعث شده تا آمریکا ابهت خود در دنیا را از دست بدهد و دیگر کسی به تهدیدهای کاخ سفید اعتنا نکند. در این میان آمریکا و اتحادیه اروپا باید صراحتا حمایت مالی و سیاسی خود را از دولت جدید اوکراین اعلام کرده و به روسیه گوشزد کنند که اقدام نظامی در اوکراین می تواند تبعات بسیار سنگینی از انزوای سیاسی گرفته تا تحریم های گسترده به دنبال داشته باشد. اما با وجود همه این موارد بازهم پوتین محاسبه لازم در این رابطه را انجام داده و به این نتیجه رسیده که سودی که روسیه از نگه داشتن اوکراین و کریمه در اردوگاه خود می برد بسیار بیشتر از تنبیهاتی است که آمریکا و اروپا در حق مسکو اعمال می کنند.منبع: مهر




گزارش ویژه مشرق؛
جامعه یهودی و صهیونیست‌ها دوست ندارند پرده از همکاری آنها با نازی‌ها برداشته شود چرا که این با هولوکاستی که مردم را وادار به پذیرش آن کرده‌اند، تعارضی جدی دارد. مقامات نازی بالاترین نشان‌های نظامی (نشان شوالیه) را حتی به نظامیان یهودی خالص که از پدر و مادری یهودی متولد شده‌اند نیز داده‌اند، در حالی که از یهودی بودن این افراد کاملا آگاه بوده‌اند.
گروه گزارش ویژه مشرق- جامعه یهودی و صهیونیست‌ها دوست ندارند که پرده از همکاری آنها با نازی‌ها برداشته شود چرا که این با هولوکاستی که مردم را وادار به پذیرش آن کرده‌اند، تعارضی جدی دارد.

از جمله نیرنگ های اساسی موجود در گفتمان تحلیلی غرب این است که پدیده‌ای را از شکل و شمایل انسانی و فرهنگی آن تهی و در مقابل آن را صرفا به نوعی حادثه یا امری بدیهی تبدیل می‌کنند در نتیجه جهان غرب قادر است هر گونه معنایی را که خود بخواهد بر این پدیده مترتب ساخته آن را آنطور که خود می‌خواهد تفسیر نماید.

امروزه با پدیده‌ای نظیر فساد در حکومت‌های جهان سوم بویژه در آفریقا و جهان عرب، این چنین برخورد می شود. لذا در روبه رو شدن با این پدیده و بررسی آن، نقش عناصر دیگر نظیر حمایت جهان غرب از اکثر این حکومت‌ها و همچنین رشوه‌هایی که جهان غرب و شرکت های بزرگ وابسته به غرب به سران برجسته حاکم در کشورهای جهان سوم پرداخت می‌کند، به کلی از جانب غربی ها نادیده گرفته می شود. فساد که در اصل پدیده ای اجتماعی ،سیاسی است و تا حد زیادی محصول تمدن غرب است، به دروغ از جانب غربی‌ها، تلقین می‌شود که 

این پدیده از طرف جهان سومی‌ها برخاسته و ارتباطی ناگسستنی با آن دارد؛ چرا که از منظر غربی‌ها، جهان سومی‌ها به ارزش های دموکراسی غربی چندان پایبند نبوده و این باعث بوجود آمدن فساد در میان آنان شده است!!

از دیگر پدیده‌هایی که می توان از نیرنگ‌های غرب دانست چیزی به نام "تروریسم اسلامی" است. غربی‌ها تروریسم را به دین اسلام نسبت می‌دهند در حالی که پدیده تروریسم نیز محصول خود غربی‌هاست. فتنه و آشوب نیروهای آمریکایی در عراق و افغانستان؛ حمایت روز افزون از برخی حکومت‌های فاسد عربی؛ حمایت بی‌دریغ از رژیم اشغالگر صهیونیستی و ظلم و ستم مداوم بر مردم مظلوم فلسطین؛ تنها اندکی از دخالت‌های غرب در خاورمیانه است.

 سپس تعریف خود از تروریسم را گسترش داده و مقاومت قانونی مردم - فرق نمی‌کند در کجا باشد فلسطین، عراق، افغانستان یا هر جای دیگر- در برابر نفوذ استعماری امریکا درمسائل مربوط به جهان عرب را بر نمی‌تابد و با همکاری حکومت‌های فاسد عربی و دیگر هم پیمانان خود، به بهانه مقابله با تروریسم -ببینید مقاومت مردم را تروریسم می دانند- به سرکوب مقاومت مردم می‌پردازند.

 جهان غرب پدیده "کشتار یهودیان " اروپا بدست نازی‌ها را که از آن به "هولوکاست" تعبیر می‌کند، دست مایه چنین رفتاری قرار می‌دهد. به جای اینکه به بررسی صحت این پدیده در چارچوب تمدنی غرب بپردازند، مردم را به اعتقاد قلبی داشتن به این پدیده وادار کرده و آن را به باور غیر قابل تغییری تبدیل کرده‌اند که کسی جرأت بررسی موشکافانه و دقیق آن را نداشته باشد.       
 
افسران یهودی ارتش هیتلر، هولوکاست را به یک افسانه مبدل می‌سازد تا واقعیت

 اگر هم جهان غرب بخواهد به بررسی صحت کشتار یهودیان به دست نازی‌ها بپردازد نباید کشتار میلیون‌ها انسان به دست تمدن غربی را فراموش کند.

 (از جمله می توان به کشتار ساکنان اصلی امریکای شمالی، استرالیا و نیوزلند، کشتار میلیون‌ها آفریقایی طی روند به بردگی کشیدن میلون‌ها نفر از آنها، کشتار ساکنان اصلی کونگو به دست استعمارگران بلژیکی، کشتار میلیون ها جزائری بدست استعمار فرانسی که تنها اندکی از جنایات تمدن غرب علیه بشریت است، اشاره کرد)

ادعای کشتار آلمان نازی علیه یهود دورنگ متضاد به خود گرفته است: سیاه و سفید. نازی‌های آدم کش و یهودیان قربانی!! برای این کشتار ادعایی، قداستی بزرگ جعل کرده‌اند؛ گویی که حق مطلقی است که هیچ باطلی به آن راه ندارد و قابل مقایسه با هیچ پدیده‌ی دیگری نیست. گویی که هیچ کشتار دیگری – اگر واقعیت داشته باشد که ندارد- مثل این از ابتدای تاریخ به وقوع نپیوسته است و تنها همین یک کشتار وجود دارد و آن هم علیه یهود است. اینجا است که قوانین سختی علیه کسانی که در کشتار یهودیان تردید ایجاد می‌کنند، وضع شده است.– این در حالی است که هیچ قانون مشابهی برای مجازات کسانی که در وجود خدا یا حتی ارزش‌های ثابت و مطلق اخلاقی شک می‌کنند و همجنس‌بازی و سقط جنین را مشروع جلوه می‌دهند، وجود ندارد-

به نظر می‌رسد باید این رویکرد تنگ‌نظرانه به قضیه کشتار یهودیان که به کسی اجازه تحقیق وبررسی در این موضوع را نمی‌دهد، کنار زد و آن را در چارچوب سیاسی و تمدنی غرب مطرح نمود؛ قداست را از آن برداشته و این مساله‌ی انسانی – تاریخی را آشکارا تبیین نمود. لذا نباید تفاوتی بین این پدیده با پدیده‌های مشابه دیگر قائل شد و نباید تک بعدی - یکی قاتل و دیگری مقتول - به این مساله نگاه کرد.

ارتش یهودی هیتلر؛ واقعیتی که هولوکاست را زیر سؤال می‌برد
از مهمترین کارها در این زمینه تبیین میزان همکاری صهیونیست‌ها و یهودیان با نازی‌هاست. جالب اینجاست که این همکاری‌ها در عین ناباوری در تمامی سطوح چه فردی وجمعی و چه  علنی و پنهانی وجود داشته است.

روزنامه‌ انگلیسی "دیلی تلگراف" در دسامبر 1996 مقاله‌ای تحت عنوان "کشف ابعاد پنهانی ویژه ارتش یهودی هیتلر!!" منتشر کرد. عبارت «ارتش یهودی هیتلر» گفتمان حاکم بر غرب، درباره کشتار یهودیان بوسیله نازی‌ها را از ریشه ویران می‌کند؛ چراکه میزان و چگونگی ارتباط بین نازی‌ها از یک طرف و صهیونیست ها و یهودیان از طرفی دیگر را برملا می‌سازد.

لذا مساله روشنایی و تاریکی محض، داستان قاتل و مقتول (نازی های قاتل و یهودیان مقتول) را از اساس زیر سوال می برد. 

 
سربازان در حال اعلام وفاداری به هیتلر (پنج نفر از آنان یهودی هستند)

اطلاعات تکان دهنده‌ی این مقاله، از قبیل جار و جنجال‌های روزنامه‌ای نیست بلکه این مقاله حاصل پژوهشی است که یک محقق و استاد تاریخ در دانشگاه اکسفورد به نام برایان ریگ  به آن مبادرت ورزیده است.

 این مقاله – که بعدها ریگ آن را در قالب یک کتاب ارزشمند منتشر نمود- بیان می‌دارد با آغاز حکومت نازی‌ها درسال 1935، اعطای تابعیت به یهودیان نژادهای دیگر - غیر از آریایی‌ها – ممنوع بود. این هم ازهمان نقاط تاریک و روشنی است که گفتمان تحلیلی صهیونیستی- غربی در ترویج آن می‌کوشد اما واقعیت، این رویکرد محدودنگر را به چالش می‌کشد.

این مقاله چنین می‌گوید: به یهودیانی که به خدمت ارتش در آمده بودند، اجازه داده شد تا در ارتش بمانند و به درجات ماقبل افسری ارتقا یابند اما به این قانون پایبندی چندانی نشان داده نشده است. دفتر امور کارگران ارتش آلمان، از وجود 77 افسر عالی رتبه نظامی که یا دارای نژاد مختلط یهودی بوده‌اند و یا با زنان یهودی ازداوج کرده‌اند، خبر می‌دهد که همگی در ارتش نازی‌ها موسوم به فیرماخت خدمت می‌کرده‌اند.

 همچنین این گزارش از وجود هزاران "نیمه یهودی" - کسانی که نسب آنها با غیر یهودیان پیوند خورده است- که در ارتش نازی خدمت کرده‌اند، پرده برمی‌دارد. نتایجی که ریگ به آنها دست یافته دارای حالت‌های گوناگونی است. بعضی از این یهودیان -که در ارتش نازی ها - خدمت کرده‌اند از یهودیان متدین هستند. برخی دیگر خود را یهودی به شمار نمی‌آوردند اما از منظر قانون یهودی محسوب می‌شدند. عده‌ای نیز نسب اصلی خود را مخفی نگه می‌داشتند برخی دیگر نیز قادر به پنهان کردن نسب اصلی خود نبودند. 
 
کتاب سربازان یهودی هیتلر نوشته برایان ریگ

ریگ توانست نزدیک به 30 هزار مدرک درباره افسرانی که دارای نژاد یهودی بودند جمع‌آوری کند. وی با بررسی ارتش هیتلر دست‌کم به یهودی بودن ۱۲۰۰ نفر از درجه‌داران عالی‌رتبه‌اش هیتلر پی برده است.

 این اسناد نشان می‌داد که از افسران یهودی نازی، 2 نفر از آنها  ارتشبد، 10نفر ژنرال، 14 نفر سرهنگ و 30 نفر سرگرد بوده‌اند. مطابق تقسیمات نظامی این افراد فرماندهی بیش از صدهزار نفر از سربازان ارتش را برعهده داشته‌اند.

 این اسناد از حوادثی تاریخی پرده بر می‌دارد که برخی از آنها در نهایت شگفتی است. به عنوان مثال می‌توان به قضیه ملاقات یکی از افسران ارشد نازی یهودی با پدرش که در یکی از اردوگاه‌های یهودیان در آلمان نازی به سر می‌برده، اشاره کرد. این افبسر یهودی با لباس رسمی نظامی و نشان جنگی که بیانگر حضور او در میدانهای جنگ بود و همچنین صلیب آهنی که به علت درخشش او در انجام وظیفه در جنگ به او داده شده بود، به دیدار پدرش آمده بود. ممکن است این برای ما کمی عجیب باشد اما به نظر می‌رسد مسائلی از این دست در آلمان نازی کاملا مرسوم بوده است. این قضیه در حالی به وقوع می پیوندد که فرماندهان نظامی آلمان شناخت کاملی از افسران یهودی خود داشته‌اند.

علاوه بر این تحقیقات نشان می‌دهد که از میان نظامیان آلمانی که عالی‌ترین نشان ارتش آلمان یعنی صلیب شوالیه‌ها را دریافت داشته‌اند حداقل بیست‌نفر آنها به طور قطع یهودی بوده‌اند.

 بریان ریگ خاطر نشان می‌کند که در زمان تحقیق او یک نفر از یهودیان دریافت‌کننده نشان، در ۸۲ سالگی هنوز ساکن شمال آلمان بوده است و خود اعتراف نموده است که حتی در زمان جنگ و در ارتش آلمان مناسک دینی یهودی خود را به جا می‌آورده است.
 
کتاب دیگر ریگ درباره زندگی سربازان ارتش هیتلر

تحقیقات ریگ نشان می‌دهد که ورنر گولدبرگ ، سرباز مشهور آلمانی که در دوره جنگ تصویر او به عنوان سرباز ایده‌آل ارتش آلمان منتشر و تکثیر می‌شد، یک یهودی اصیل بوده است.

 علاوه بر او آرتور پیسک از رهبران نظامی مشهور آلمان، فرمانده نظامی پال‌آشر که چندین نشان نظامی از شخص هیتلر دریافت کرده بود و نیز دکتر الکه شرویتز از رهبران اس‌اس که اردوگاه مجتمع‌سازی یهودیان در لنتاکایسروالد تحت نظارت او بود، همگی یهودی بوده‌اند. 
 
ورنر گولدبرگ، سرباز ایده‌آل ارتش آلمان یک یهودی بود

ویلیام مونتالبانو نیز در مقاله‌ای با عنوان یهودیان در ارتش هیتلر، نشان می‌دهد که وجود یهودیان بی‌شمار در ارتش آلمان حاکی از نادرستی ادعای تلاش هیتلر برای کشتار یهودیان است. 

از میان فیلدمارشال‌های یهودی ارتش آلمان می‌توان به ارهارد میخ جانشین فرمانده نیروی هوایی و هرمن گورینگ اشاره کرد. حتی در دهه ۱۹۳۰ نیز یهودی بودن میخ به طور گسترده در ارتش آلمان مطرح بود.  از جمله موارد دیگر میتوان به ارتشبد ارهارد میخ اشاره نمود. وی در سال 1892 از پدری یهودی متولد شد. او دوست صمیمی هرمن گورینگ -فرمانده نیروهای نظامی آلمان و یکی از کاندیداهای احتمالی جانشینی هیتلر- به شمار می رفت.

میخ، رئیس شرکت لافتهانزا است که در پیشرفت آن نقش بسزایی داشت. همچنین وی رئیس سازمان هواپیمایی بود و بنابر تعریف نازی‌ها وی "نیمه یهودی "به شمار می رفت. اما هیتلر و گورینگ تصمیم می‌گیرند تا مانعی را که سبب می‌شد تا ارهارد میخ یهودی محسوب شود، کنار بزنند. تصمیم آنها از این قرار بود که "باید دایی مادر این ارتشبد پدر واقعی او محسوب شود و درنتیجه وی از نژاد پاک آلمانی به شمار آید."

این ارتشبد نازی نیمه یهودی، در منصب خود باقی ماند و برطرفداری از رژیم نازی پافشاری کرد تا اینکه در محاکمه‌های بعد از جنگ دادگاه نورنبرگ، جنایتکار جنگی محسوب شد. مدت 10 سال (1945-1955) را در زندان سپری کرد و سرانجام در سال 1972 از دنیا رفت.
 
گاترد هنریخ از فرماندهان یهودی نازی در کنار هیتلر

نمونه‌های فراوان دیگری از این قبیل را می توان در این پژوهش یافت که می توان به برخی از آنها اشاره مختصری کرد.

ادگار جاکوبس، او کسی است که همواره سعی داشت نام واقعی خود را پنهان نگه دارد. بنابر تعریف نازی‌ها وی فردی کاملا یهودی است. هر چند که وی به عبادت های یهودیان پایبند نبود و با دختری غیر یهودی ازدواج کرد؛ بنابر تعریف نازی ها وی یک یهودی خالص است. ادگار، ابتدا کارگردان فیلم بود، سپس در سال1941 در دفتر رسانه ای نازی ها در پاریس مشغول به کار شد و سپس موفق به اخذ "صلیب آهنی" شد.

در سال 1941 زمانی که خواهرش با لباس یهودی سعی داشت در کنفرانس نازی ها شرکت کند، نازی ها مانع از ورود او شدند. وی نیز به نازی ها اعتراض کرد که چرا مانع ورودم می شوید در حالی که برادرم سرگرد ارتش نازی هاست. 

هلموت ویلبرگ ، مهندس "حملات رعد آسا " در ارتش نازی. او کسی است که در جنگ جهانی اول برای حمایت بیشتر از توپخانه ارتش آلمان، از هواپیماها استفاده کرد. مادرش یهودی است. اسناد موجود در پرونده اش حاکی از اینست که وی در تاریخ 30 آوریل 1940، اقدام به بررسی نسب اصلی خود کرد تا اینکه در کمال ناباوری فهمید که یهودی نیست!! وی در سال 1941 با سقوط هواپیمایش در جنگ مرد.
 
هلموت ویبلرگ مهندس حملات رعد آسای ارتش نازی یک یهودی بود

کلنل والتر هولایندر فرد دیگری بود که در سال 1933 به ارتش جمهوری ویمار  پیوست. مادرش یهودی است. پرونده وی در"دفتر امور افسران ارتش "به این مطلب اشاره دارد که مرکز فرماندهی افسران در برلین، در سال 1934 نامه‌ای  فرستاده است که در این نامه چنین آمده است: «او آریایی نیست.» وی فرد خوش شانسی است چرا که در سال‌های 1923 و 1924  علیه کمونیست ها جنگیده بود. بنابراین دفتر امور افسران نازی دستور می‌دهد که او می بایست در ارتش باقی بماند و حتی هیتلر در سال1936 و سپس در 1939 به او مدال افتخاری اعطا کرد.

 هالیندر در خدمت نظامی در کشور لهستان در بخش " بمب گذارها " انجام وظیفه می‌کرد. وی صلیب برجسته" پرتاب نارنجک " را بدست آورد . همچنین در ماه مه 1943 با فرماندهی گروه «قهرمان» توانست در درگیری «کیوسک»، 21 تانک روسی را از پا در آورد به همین جهت به پاس خدمات فراوان به ارتش نازی‌ها به  وی"صلیب آهنی" اعطا گردید. سرانجام در اکتبر 1944 به دست نیروهای روسی، اسیر شد و 12 سال را در زندان های روسیه سپری نمود.
 
والتر هولایندر

هیلموت ویلبرگ، وی از دیگر یهودیانی بود که در جنگ جهانی اول برای پشتیبانی نیروهای زمینی آلمان، از هواپیما استفاده کرد. وی دسته‌ای از هواپیماهای آلمانی را که در سال 1936 برای حمایت از «فرانکو» به اسپانیا حمله برد، رهبری می کرد.

 به پاس خدماتش نشان "قهرمان" به وی داده شد. وی همچنین مدیریت دانشکده هواپیمایی را نیز به عهده داشت. وی مراحل پیشرفت را پله پله طی کرد و حتی به درجه ژنرالی نیز نائل آمد. مادر وی یهودی بود.
 
برخی از افسران یهودی ارتش نازی

مقامات نازی بالاترین نشان‌های نظامی (نشان شوالیه) را حتی به نظامیان یهودی خالص که از پدر و مادری یهودی متولد شده‌اند نیز داده‌اند در حالی که از یهودی بودن این افراد کاملا آگاه بوده‌اند. به عنوان مثال سرگرد بورخارت در سال 1934 از مقام نظامی‌اش برکنار شد زیرا او نیمه یهودی بود اما در همان سال سند نژادی او مبنی بر اینکه وی فردی آلمانی - نه یهودی- است از جانب هیتلر صادر شد!!

 لذا وی به چین فرستاده شد تا به ارتش کمک کند ودر سال 1941 فرماندهی «دسته تانک ها» را بر عهده گرفت. در اگوست همان سال به پاس قدردانی از حسن انجام وظیفه درجنگ با روسیه، به نشان کیان کای چک  نائل آمد. سپس به یگان "ارومیل" منتقل و در درگیری "العلمین" به اسارت گرفته شد و در پایان 1944 آزاد شد. درسال 1946 به آلمان بازگشت تا بنا به گفته همسرش، در ساخت دوباره کشورش سهیم باشد.

در سال 1983 قبل از وفاتش در زادگاه خود آلمان، به دانشجویان خود چنین گفت: بسیاری از یهودیان آلمان و یهودیان مختلطی که در جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم شرکت کردند، بر این باور بودند که باید به سرزمین پدری خود – آلمان- احترام بگذارند و این میسر نبود جز شرکت وهمکاری با نازی‌ها در جنگ. به عبارت دیگر وی همچنان بصورت کامل بر همبستگی با سرزمین خود یعنی آلمان تکیه می‌کرد.
 
هدیه جوزف والد سرباز یهودی به هیتلر که بر روی آن
 به عبری نوشته است: «تقدیم به هیتلر»، 1944

بر اساس تحقیقات گسترده‌تر ریگ که در کتابی با عنوان سربازان یهودی هیتلر  منتشر شد، در ارتش چندین میلیونی هیتلر در مجموع بیش از ۱۵۰ هزار یهودی شرکت داشته‌اند که در زمان جنگ نیز برای ارتش آلمان جنگیده‌اند. از میان رهبران ارتش آلمان افراد زیر یهودی بوده‌اند:

▪ ژنرال ژوهانس زوکرتورت : 
دریافت کننده نشان نظامی از شخص هیتلر.
 
ژنرال ژوهانس زوکرتورت


▪ ژنرال هلموت ویلبرگ: 
دریافت کننده بالاترین نشان نظامی و دو نشان دیگر

▪ کلنل والتر هالیندر: 
دریافت کننده نشان از شخص هیتلر و پنج نشان نظامی دیگر.

▪ هورست گیتنر:
دریافت کننده نشان شجاعت 

▪ آدمیرال برنهارد روگ :
دریافت کننده نشان از شخص هیتلر و پنج نشان نظامی دیگر.
 
برنهارد روگ

همکاری اسحاق شامیر با ارتش هیتلر
مطلب تکان‌دهنده دیگر همکاری اسحاق شامیر نخست وزیر اسرائیل با ارتش نازی است. اسحاق شامیر نخست وزیر اسرائیل را باید یکی از مهم‌ترین رهبران یهودی دانست زیرا به یکی از بزرگ‌ترین مناصب حکومتی یهودیان و صهیونیستها دست یافت.

 اما سابقه زندگی او نشان می‌دهد که این یهودی سرشناس نه تنها حامی هیتلر بوده، در زمان حکومت هیتلر بر آلمان از او حمایت کامل می‌کرده است، بلکه در زمان جنگ و در همان دوره‌ای که حامیان هولوکاست مدعی کشتار برنامه‌ریزی شده یهودیان توسط رایش سوم بودند، او دوشادوش ارتش آلمان علیه متفقین می‌جنگید.
 
اسحاق شامیر نخست وزیر رژیم صهیونیستی: رهبران صهیونیستی با ارتش نازی همکاری داشته‌اند

حضور شامیر در ارتش هیتلر نشانه‌ای آشکار بر حمایت و همکاری سطح بالای جامعه یهودیان و صهیونیستها با نازیهاست. اما همین فرد سالها بعد وقتی که در اسرائیل به نخست‌وزیری رسید از دولت آلمان پس از جنگ برای کشتار یهودیان به دست ارتش آلمان غرامت می‌گرفت؛ درحالی که خود در زمان جنگ در ارتش آلمان خدمت می‌کرد. یهودی شناخته شده دیگر آوراهام اشترن معروف به اشترن گانگستر (رهبر جنبش آزادی اسرائیل) است که در زمان جنگ دوم جهانی پیشنهاد رسمی حمایت از ارتش آلمان در برابر متفقین را مطرح ساخته بود. او نقش و جایگاه والایی نزد یهودیان داشت و اسحاق شامیر سالها جانشین او در جنبش مذکور بوده است. 

حضور این دو رهبر یهودی در ارتش آلمان و حمایت آنها از نازیها در اوج جریانات فرضیه کشتار جمعی یهودیان توسط هیتلر و نظام هیتلری را دستخوش تردید جدی می‌کند. چرا که در صورت پذیرش این فرض باید این رهبران مورد احترام صهیونیستها و یهودیان را خائنانی به یهود دانست که رسماً از کشنده یهودیان اعلام حمایت کرده‌اند.

رهبران یهودی حامی هیتلر به این دو نفر منحصر نمی‌شود.امیل موریس، از دوستان نزدیک هیتلر، نیز از یهودیان سرشناس بود. موریس که در دوره‌ای به همراه هیتلر در زندان به سر برده بود، بعدها در هنگام رهبری هیتلر در حزب نازی، نفر دوم اس‌اس (SS) شد. او در میان اس‌اس‌ها پس از هیتلر قدرت‌مندترین شخص شناخته می‌شد.

  علاوه بر همه اینها، برخی از رهبران یهودی آلمان همچون هلموت اشمیت که از ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۲ صدراعظمی آلمان را برعهده داشتند در زمان جنگ جهانی دوم در ارتش آلمان به فعالیت مشغول بوده‌اند.

تردید جدی در هولوکاست
تظاهر به نادانی یهودیان و صهیونیست‌ها درقبال مساله ی حضور افسران یهودی در ارتش نازی را می‌توان چنین تفسیر کرد: جامعه یهودی دوست ندارد که پرده از همکاری آنها با نازی‌ها برداشته شود چرا که این با هولوکاستی که مردم را وادار به پذیرش آن کرده‌اند، تعارضی جدی دارد.        
بعضا پذیرش این ادعای حامیان هولوکاست که آلمان هیتلری در طول سالهای جنگ، میلیونها یهودی را کشته و این کشتارهای برنامه‌ریزی شده با هدف از میان بردن کلیه یهودیان صورت گرفته است، در این صورت باید ارتش آلمان نازی را عامل اجرایی اصلی این جنایت معرفی کرد. حامیان هولوکاست نیز معتقدند که افسران اس‌اس و نظامیان ارتش آلمان مجریان سیاست نابودی یهودیان بوده‌‌اند.

 با این فرض باید توقع داشت که سیاست پاکسازی نژادی از خود ارتش آغاز شده باشد. به عبارت دیگر اگر قرار بود ارتش آلمان شش میلیون یهودی را بکشد، اولین گام آن بود که در ارتش آلمان هیچ یهودی‌ای وجود نداشته باشد.

اگر به تحقیق دریابیم که ارتش آلمان هیچ‌گاه از یهودیان پاکسازی نشده، حتی در دوران جنگ جهانی دوم نیز یهودیان در مناصب مختلف این ارتش و با درجات متفاوت درحال کار بوده‌اند، در این صورت فرض وجود هولوکاست کاملا غیرمنطقی است.

نمونه‌هایی که ذکر آنها گذشت، ادعای غربی‌ها و صهیونیست‌ها درباره هولوکاست را زیر سؤال می‌برد چرا که خود صهیونیست‌ها و افسران یهودی از همکاران نازی‌ها بوده‌اند پس چگونه می‌توان مظلوم نمایی یهودیان را باور کرد که مدعی‌اند هیتلر شش میلیون نفر از آنان را کشته است.

 اگر قرار به کشتن بود چرا این افسران را نه تنها نکشت، بلکه درجه‌های نظامی آنان را ارتقا بخشید؟ و اساساً چه توجیهی دارد وقتی افسران یهودی می‌دیدند هیتلر پدر و مادر یهودی آنان را می‌کشد و به هم‌کیشان یهودی‌شان رحم نمی‌کند، با هیتلر همکاری کنند؟ حال آنکه می‌توانستند از ارتش نازی جدا شده و به صف مخالفان هیلتر پیوسته و علیه وی اعلام جنگ نمایند.


منابع:

http://www. Adolfthegreat. Com/ Trivia/trivia- JewsFor Hitler. Html.

http://www.revisionisthistory. org/jewishnazi.html

http://mtq.ir/pdf/oj213180174.pdf

http://www.elmessiri.com/articles_view.php?id=32

http://www.kansaspress.ku.edu/righitpix.html

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد