سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز



پس از 8 سال در نظر سنجی گالوپ مشخص شد
در نظر سنجی سال 2006 موسسه گالوپ ایران با 31 درصد در صدر دشمنان آمریکا از نظر افکار عمومی این کشور قرار داشت، در حالی که این رقم تقریبا در نظر سنجی امسال به نصف کاهش پیدا کرده و به 16 درصد رسیده است.
نواندیش: نتایج یک نظر سنجی جدید در آمریکا نشان داد مردم این کشور بیش از ایران ، چین را تهدیدی جدی برای منافع و امنیت آمریکا در جهان می دانند.

به گزارش نواندیش ، روزنامه یو اس ای تودی آمریکا با انتشار گزارش جدید موسسه نظر سنجی " گالوپ" نوشت : بیش از 52 درصد آمریکایی ها معتقدند رشد اقتصادی چین در دهه آینده جدی ترین تهدید برای منافع حیاتی آمریکا است و 46 درصد آمریکایی ها نیز چنین باوری را درباره رشد نظامی چین دارند.

بر اساس نتایج این نظرسنجی 20 درصد از مردم آمریکا ، چین را نخستین کشور تهدید کننده منافع ایالات متحده می دانند و ایران و کره شمالی با کسب 16 درصد در جایگاه های بعدی قرار می گیرند.

در این نظر سنجی روسیه ، عراق، افغانستان و سوریه به ترتیب با 9، 7 ، 5 و 3 درصد در جایگاه های بعدی قرار دارند.

این نخستین بار در 8 سال گذشته است که در نظرسنجی های مشابه و سالانه موسسه گالوپ ، ایران از صدر دشمنان آمریکا به رتبه دوم نزول می کند.

در نظر سنجی سال 2006 موسسه گالوپ ایران با 31 درصد در صدر دشمنان آمریکا از نظر افکار عمومی این کشور قرار داشت، در حالی که این رقم تقریبا در نظر سنجی امسال به نصف کاهش پیدا کرده و به 16 درصد رسیده است.

در این نظر سنجی 12 درصد از آمریکایی ها گفته اند که دیدگاه مثبتی درباره ایران دارند. کانادا با 90درصد نظر مثبت در صدر کشورهایی است که از نظر آمریکایی ها دوست این کشور محسوب می شوند.

به بهانه صدور فتواهای عجیب وهابیون و نیز یک فتوای عجیب در امارات
خوشبختانه جوامع انسانی امروز به مدد افزایش و گسترش ارتباطات به اندازه ای از رشد و بلوغ دست یافته که تعارض این قبیل فتواها با خرد انسانی را می فهمد و کسی چشم و گوش بسته منتظر نیست تا کسانی که به نام آنها فکر و اندیشه می کنند ، برای زندگی و شیوه و روش آن تعیین تکلیف کنند،
نواندیش: هیات عمومی امور اسلامی و اوقاف دولت امارات هفته گذشته با صدور فتوایی عجیب سفر بدون بازگشت مسلمانان به کره مریخ را حرام اعلام کرد.  مبنای فقهی فقهای اماراتی این است که می گویند سفر به مریخ متضمن خطری واقعی برای زندگی انسان ها است و این امکان وجود دارد که مسافر مریخ آنجا جان سالم به در نبرد. 
بر مبنای این فتوا مسلمانانی که عامدانه با توجه به جنبه های خطر آمیز بودن این سفر به سفر مریخ بروند و جان خود را از دست بدهند روز قیامت با مجازاتی روبرو خواهد شد که در شرع اسلام برای خودکشی در نظر گرفته شده است. 

فارغ از جنبه های عملی بودن این گونه سفرها و احتمال اینکه در دهه آینده صدها شهروند اماراتی و دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس برای سفر به مریخ ثبت نام کرده باشند، صدور این فتوا و فتواهای مشابه  از قبیل " جهاد نکاح" از سوی علمای وهابی و سلفی و یا صدور فتواهایی برای امور غیر مهم از سوی مراکز دینی در برخی کشورهای عربی و ساکت ماندن در قبال  امور مهمی که این روزها ، ماه ها و سال ها به نام اسلام صورت می گیرد و در واقع چهره اسلام را مخدوش می کند، جای تاسف بسیار دارد.

چگونه است که سفر به مریخ به دلیل ریسک آن برای سلامتی انسان حرام است! اما حملات انتحاری تروریستی که در آن علاوه بر عامل انتحاری دهها و صدها انسان بی گناه دیگر نیز قربانی می شوند گناه نیست؟ چگونه است که برخی علما و مراکز صدور فتاوا که فتواهای عجیب  این چنین می دهند که با نص صریح آنچه که منسوب به پیامبر اسلام است (از جمله جستجوی علم حتی از کافر و حتی از سرزمین دوری چون چین ) در تعارض است، اما در برابر خشونتی که از سوی گروه های سلفی و با توجیه و فتاوای علمای وهابی و سلفی به نام اسلام و تحت لوای اندیشه های متعصبانه و تفسیرهای تندروانه و بی رحمانه از اسلام صورت می گیرد، سکوت می کنند و برای یک بار هم که شده دندان لق انتساب اعمال تروریستی به نام اسلام و مسلمانان را با صدور یک فتوای مورد اجماع ، محکوم نمی کَنند و بیرون نمی اندازند؟!

خوشبختانه جوامع انسانی امروز به مدد افزایش و گسترش ارتباطات به اندازه ای از رشد و بلوغ  دست یافته که تعارض این قبیل فتواها با خرد انسانی را می فهمد و کسی چشم و گوش بسته منتظر نیست تا کسانی که به نام آنها فکر و اندیشه می کنند ، برای زندگی و  شیوه و روش آن تعیین تکلیف کنند، 

اما باید به این قبیل علما و این قبیل مراکز صدور فتاوا وهابیون و سلفی ها که این چنین فتواهای عجیب و غریب و در تعارض با زندگی روزمره و عقل و خرد بشر صادر می کنند، یادآور شد که کلیسای کاتولیک که زمانی بخش بزرگی از شرق تا غرب عالم را زیر سلطه خود داشت، از ناحیه خرد ستیزی و علم گریزی و قرار گرفتن در برابر روند طبیعی رشد جوامع بشری رو به اضمحلال رفت و باید از این تجربه تاریخی درس های لازم را گرفت؛ در حالی که بر خلاف آموزه هایی که این روزها علمای سلفی و وهابی به نام اسلام راستین ارایه می کنند، یکی از افتخارات دین مبین اسلام این بوده و است که نه تنها در برابر علم موضع منفی نداشته است بلکه پیام آور این دین فرموده  ؛ علم را در هر زمانی و مکانی بیاموزید حتی نزد کافر و لو در چین...


خلیل قلخانباز
مقدمه
منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) که نقطه اتصال سه قاره آسیا، اروپا و آفریقاست، به کانون و محل پرورش تروریست‏هایی تبدیل شده که روز به روز بر دامنه فعالیت و اقدامات آنها در منطقه افزوده می‏شود. روز و یا هفته‏ای نیست که در کشوری از این منطقه نفت‏خیز جهان حادثه‏ای تروریستی روی ندهد. کشورهای عراق، سوریه، لبنان، یمن، افغانستان و حتی در برخی موارد جمهوری اسلامی ایران از اهم کشورهایی هستند که در کانون حمله گروههای تروریستی قرار دارند. این گروههای تروریستی بدون شک می‏بایست توسط کشوری با توان مالی قوی پشتیبانی شوند؛ همچنین مهم‏تر از پشتیبانی مالی، پذیرش و تأثیرگذاری نگاه ایدئولوژیک به اقدامات تروریستی آنها است که تقریباً از یک منبع تغذیه می‏شوند. مبارزه با کشورهای محور مقاومت، مبارزه با مذهب تشیع، تفرقهافکنی بین گروههای اصیل اسلامی و برخی هدف‏های خُرد دیگر از جمله اهم اهداف تروریست‏ها در منطقه محسوب میشود. نگاهی به اهداف گروههای تروریستی و اقدامات آنها نشان میدهد که بدون شک عربستان سعودی مهمترین حامی مالی، آمادی (لجستیکی)، ایدئولوژیکی و تبلیغاتی گروههای افراطی در منطقه است. این کشور بیش از هر کشور دیگری خود را بازنده تحولات منطقه میبیند. وهابیت حاکم بر عربستان در نقطه مقابل تشیع و حتی برخی فِرَق اهل سنت قرار دارد و به دنبال تأمین برخی از منافعش از طریق تفرقهافکنی بین مذاهب اسلامی است. این نوشتار پس از اشارهای گذرا به اهم اقدامات و فعالیتهای تروریستی عربستان در منطقه، به مهم‏ترین اهداف عربستان سعودی از حمایت از تروریسم در منطقه خواهد پرداخت.  

اهم اقدامات تروریستی عربستان در منطقه
سوریه یکی از کشورهایی است که پادشاهی سعودی برای سرنگونی دولت حاکم بر آن تلاش زیادی را انجام می‏دهد. بیشترین فعالیت‏های عربستان برای سرنگونی دولت اسد، در حوزه اعزام تروریست و گروههای تروریستی به این کشور بوده است. همچنین عربستان سعودی با حمایت‏های مادی و معنوی از تروریست‏ها، باعث کشیده شدن افراطیون دیگر کشورها به سوریه میشود به گونه‏ای که بر اساس آمارها بیش از 2000 نفر چچنی در سوریه مشغول مبارزه با دولت اسد هستند. (خبرگزاری ایسنا، 15/10/92: 92101507825) همچنین مفتیهای این کشور با دادن فتوا به صدور تروریسم به سوریه در سه سال گذشته کمکهای شایانی نمودهاند. بشار جعفری، نماینده دائمی سوریه در سازمان ملل در این باره اظهار داشت: «برخی تروریست‏های دستگیر شده، اعتراف کرده‏اند که تحت فتوای شیوخ کشورهای قطر و عربستان، دست به اقدامات تروریستی در سوریه می‏زنند.» وی در ادامه گفت: «عربستان سعودی و قطر به همراه برخی کشورهای غربی به تأمین مالی و دیگر مایحتاج گروههای مسلح می‏پردازند که باید از این امر خودداری شود.» (رجانیوز، 18/10/92: 125730) این گروه‏های تروریستی جنایات وحشتناکی را در سوریه در بیش از سه سال گذشته انجام داده‏اند. به عنوان مثال گروه تروریستی موسوم به دولت اسلامی عراق و شام (داعش) در نیمه دی‏ماه سال جاری در یک جنایت 50 خبرنگار و فعال رسانهای را در حلب تیرباران کرد. این گروه تروریستی همواره مخالف خبرنگاران و نویسندگان بوده و هر فرد مخالف خود در این عرصه را ربوده و تیرباران میکند. (سایت تابناک، 17/10/92: 369675)
 عراق از جمله دیگر کشورهایی است که مورد خشم عربستان و اعزام تروریسم واقع شده است. در این کشور که زمانی حاکمانی سنی بر آن حکومت می‏کردند، پس از حاکم شدن مردم سالاری، شیعیان قدرت اول را در دست گرفتند و این مسئله مورد رضایت عربستان سعودی نیست. لذا تروریسم به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف سیاسی در این کشور رشد و نمو کرده است. گروههای تکفیری فعال در عراق، اقدامات تروریستی بسیاری در این کشور انجام داده‏اند که میتوان به ترور یک سرلشگر ارتش و ده‏ها نظامی دیگر این کشور اشاره کرد؛ همچنین پرتاب چندین موشک به سمت استان کربلا در آستانه اربعین از دیگر اقدامات تروریست‏ها در هفتههای اخیر بوده است. البته طی سالیان گذشته تروریست‏های مورد حمایت سعودی‏ها اقدامات جبران ناپذیری را علیه دولت و ملت عراق انجام داده‏اند، اما در یکی دو ماه گذشته با تمرکز بیشتر بر استان الانبار، به دنبال تجزیه عراق میباشند. گروه تکفیری داعش علاوه بر سوریه وارد عراق و خصوصاً استان الانبار این کشور نیز شده و با هدف ضربه زدن به دولت نوری المالکی مردم بیگناه را هدف قرار میدهد. نوری المالکی در خصوص تلاش داعش برای تجزیه عراق و پشتیبانی کشورهای حامی آنها، گفت: «اگر ارتش سه هفته دیرتر اقدام می‏کرد و دست به پاک‏سازی الانبار نمی‏زد، یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس دولت خود گردانی را که قرار بود در الانبار تشکیل شود، به رسمیت می‏شناخت.» (روزنامه جمهوری اسلامی، 16/10/92: 16) از دیگر اهداف تروریست‏ها از انجام اقدامات تروریستی در استان الانبار، میتوان به نزدیکی این استان به سوریه اشاره کرد که تروریست‏ها تلاش دارند بین عراق و سوریه فاصله ایجاد نموده تا اهداف خود را در سوریه بهتر پیش ببرند.   

لبنان دیگر کشوری است که از خشم دولت سعودی در امان نمانده و ترورهای کوری در چندماه گذشته در این کشور انجام شده است که با دستگیری و سپس کشته شدن ماجد الماجد رهبر عربستانی گروه «گردانهای عبدا... عزام» و متهم به انجام عملیات تروریستی در مقابل سفارت ایران که منجر به کشته شدن رایزن فرهنگی ایران در لبنان شد، نقش عربستان بیش از پیش آشکار شد. البته سعودیها با ترور ماجد الماجد پس از دستگیری به دنبال آن بودند که راز حمایتهای این کشور از گروههای تروریستی پوشیده بماند. (خبرگزاری ایسنا، 15/10/92: 92101507531) همچنین در چند ماه گذشته چندین انفجار تروریستی در ضاحیه لبنان به وقوع پیوسته که در بسیاری از آنها رد پای عربستان به خوبی قابل مشاهده است. روسیه دیگر کشوری است که در سال جاری از سیاستهای تروریستی عربستان در امان نمانده است. در اواخر سال گذشته میلادی انفجارهایی در «ولگاگراد» روسیه صورت گرفت که انگشت اتهام را متوجه عربستان کرد. رئیس جمهور روسیه در پی انفجارهای تروریستی که در ولگاگراد اتفاق افتاد تأکید کرد که تروریستهای تحت فرمان عربستان که نظریهپردازان این حوادث بودهاند پاسخ دردناکی دریافت خواهند کرد. پوتین افزود: «این حوادث نیاز به بررسی و تحقیق ندارد، زیرا به انفجارهای لبنان، سوریه و عراق شبیه است و واضح است که چه کسی در پشت پرده آنها قرار دارد. وی در ادامه گفت: «به جانیان فرصت نخواهم داد و پاسخ ما به زودی نقشه خاورمیانه را تغییر خواهد داد و این وعده من به فرزندان روسیه است.» (سایت تابناک، 16/10/92: 369515) این در حالی است که قبلاً بندر بن‏سلطان رئیس دستگاه اطلاعاتی عربستان به پوتین در خصوص ادامه حمایت از سوریه هشدار داده بود که اگر روسیه به حمایت از سوریه ادامه دهد، ریاض از نفوذ خود در میان گروههای افراطی حاضر در قفقاز استفاده خواهد کرد.

چرایی حمایت عربستان سعودی از گروههای تروریستی
در خصوص چرایی حمایت عربستان از گروههای تکفیری و تروریستی، دلایل گوناگونی مطرح است که در چند دسته میتوان آنها را تقسیمبندی کرد. در ادامه به اهم این دلایل پرداخته خواهد شد. 
الف- نقش وهابیت در گسترش تروریسم توسط عربستان: عربستان سعودی که دارای ساختاری قبیله‏ای است، با کمک اندیشه وهابیت اقدامات سیاسی خود را رنگ و بوی دینی می‏دهد، تا بدترین نوع دیکتاتوری یعنی «دیکتاتوری دینی» را در جهان رقم بزند. این نوع نگاه علاوه بر داخل به خارج نیز سرایت داده میشود و دیگر مذاهب اسلامی تکفیر شده و اقدامات خشن علیه آنها جایز شمرده می‏شود. آل‏سعود جهت بهره‏برداری از نفوذ و تأیید علمای وهابی با گره زدن حرکت موسوم به اصلاح دین به توسعهطلبی سیاسی- ارضی خود، داعیه اجرای منویات محمد بن‏عبدالوهاب در پیمان معروف به «دو محمد» را در سر دارد. از زمان تأسیس دولت ‏سعودی، وهابیت، فرهنگ، آموزش و پرورش و نظام قضایی آن را شکل داده است. در نتیجه کم و بیش بر همه تمایلات و جهات اسلام‏گرایی سنی عربستان تأثیرگذار بوده است. (عباسی، 1391: 27) محمد ابن عبدالوهاب مؤسس فرقه وهابیت، معتقد بود مسلمانان با فاصله گرفتن از سلف صالح، کافر و مرتد شده و باید جهت اصلاح آنها همانطور که پیامبر با کفار جنگید، جهاد کرد. (عنایتی، راکی، 1391: 26) این اندیشه وهابیت باعث گردیده که عملیاتهای تروریستی و انتحاری با هدف کمک به اسلام واقعی رشد و نمو یابد و مبارزان با نیت قربه الی ا... اقدامات خویش را انجام دهند. 

ب- نقش رویکردهای سیاسی عربستان در حمایت از تروریسم: نگاه دینی به انجام عملیات‏های تروریستی شاید بیش از آنکه مورد نظر دولتمردان باشد، در اندیشه «مبارزان میدانی» جای دارد؛ اما دولتمردان سعودی در ورای حمایتهای مادی و معنوی از اقدامات تروریستی در منطقه، به دنبال رسیدن به اهداف سیاسی خویش هستند. این اهداف در سه حوزه داخلی، منطقهای و جهانی قابل بحث و تفسیر است که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد. 

ا- داخلی: فرآیند دولت- ملت سازی زنجیرهای از مفاهیم را با خود حمل میکند که هر یک میتواند معیارهای ارزیابی و شاخصهای این فرآیند تلقی گردند که این فرآیند در عربستان سعودی شکل نگرفته است. حکومت عربستان سعودی به علت مطلقه بودن و مردمی نبودن سعی دارد تا بحرانهای درونی کشورش را به بیرون سرایت داده و اذهان مردم را از توجه به مشکلات داخلی منحرف نماید. در ساختار سیاسی عربستان، مردم حق هیچ‏گونه دخالتی ندارند و تنها شاهد گردش نخبگان توسط عده قلیلی هستند که قدرت را در دست دارند و این عده قلیل برای منحرف کردن افکار عمومی از پیگیری حقوق اولیهشان، سعی دارند با به هم ریختن کشورهای دموکراتیک و ایجاد ناامنی در این کشورها، این قبیل کشورها را در نظر مردمشان کشورهایی بههمریخته جلوه دهند تا مردم به دنبال اعتراض و نارضایتیهای عمیق در عربستان نباشند، زیرا ممکن است ناامنی جایگزین رفاه و آسایش شود. 

2- منطقهای: در بُعد منطقه‏ای سیاست عربستان در هر کشوری با کشور دیگر کمی فرق می‏کند. در خصوص عراق، عربستان خود را بازنده سقوط صدام می‏داند و قدرت یافتن شیعیان در این کشور که دههها در انزوا بودند، را به ضرر قدرت منطقهای خویش ارزیابی میکند. همچنین با توجه به در پیش بودن انتخابات پارلمانی در عراق در ماه آوریل سال جاری میلادی، عربستان سعی دارد تا بر روند انتخابات آتی این کشور تأثیر گذاشته و نتایج مورد دلخواه خود را از صندوقهای رأی بیرون بیاورد. تلاشی که در انتخابات قبلی به نتیجه نهایی منتج نشد و «فهرست العراقیه» و مورد حمایت عربستان علیرغم کسب 91 کرسی موفق به تشکیل دولت نشد و «دولت قانون» با کسب 89 کرسی با ائتلاف با دیگر گروهها موفق به تشکیل دولت شد. بنابراین عربستان تلاش دارد تا با ناکارآمد نشان دادن دولت نوری المالکی زمینه را برای به قدرت رساندن جناح مورد نظر خویش فراهم نماید. از جمله دیگر اهداف عربستان در عراق تلاش برای «سوری سازی» این کشور است تا بدین گونه اگر حکومت مورد دلخواه ریاض در انتخابات آتی قدرت را در دست نگرفت، حکومت شیعی پیروز انتخابات، درگیر ترورها و مشکلات داخلی باشد و فرصت به چالش کشاندن ریاض را در سطح منطقهای نداشته باشد. 

در خصوص سوریه اوضاع به گونه دیگری است. عربستان، سوریه را حلقه واسط جریان مقاومت در منطقه میداند که با سرنگونی نظام حاکم بر آن ضربه مهلکی به جریان مقاومت در منطقه وارد میکند. بر اساس این اندیشه که توازن منطقهای در سالهای گذشته به زیان عربستان در حال شکلگیری بوده، این کشور تلاش دارد تا جریان رقیب در منطقه را تضعیف نماید. همچنین در این برهه عربستان تلاش دارد تا جهت تأثیرگذاری بر روند نشست ژنو 2 اقدامات تروریستی خود را در سوریه شدت بخشد و نتایج مورد دلخواه خود را که کنار رفتن اسد از قدرت است، دنبال نماید. 
لبنان کشور دیگری است که عربستان درصدد به هم ریختن اوضاع داخلی آن است. جریان 14 مارس لبنان که مورد حمایت عربستان است، این روزها تلاش دارد تا در جریان عدم تشکیل دولت جدید در این کشور، قدرت را در دست گیرد. بحران در این کشور کوچک مدیترانه‏ای کاملاً وارداتی است و جریانهای عمده سیاسی این کشور پذیرنده سیاستهای خصمانه رقبا در منطقه شدهاند. عربستان سعی دارد تا با ناامن نمودن بخشهایی از لبنان، جران 14 مارس را در مقابل جریان 8 مارس تقویت نموده و همچنین مانع کمک شیعیان لبنان به نظام حاکم بر سوریه شود. همچنین این کشور سعی دارد تا با تضعیف حزب‏ا...، تشکیلاتی سنی مذهب و شبیه حزب‏ا... در لبنان به وجود آورد. 

ایران دیگر کشوری است که در مقابل سیاستهای تروریستی عربستان در منطقه قرار دارد و ترور رایزن فرهنگی ایران در لبنان انگشت اتهام را به سمت عربستان نشانه رفته است. عربستان که روزی رقیب ایران در منطقه بود، پس از باخت‏های پی در پی، به دشمن ایران در منطقه تبدیل شده و تلاش دارد تا با ضربه به جریان مقاومت بیش از همه ایران را در موضع ضعف قرار دهد. لذا علاوه بر عواملی که برای عراق، سوریه و لبنان مطرح شد، مهمترین هدف مشترک در همه کشورهای پیش گفته، تضعیف جایگاه ایران در منطقه است. سوریه و عراق و برخی جریان‏های مورد حمایت ایران در لبنان به منزله بازوهای پرقدرت ایران در منطقه میباشند که سعودیها تلاش دارند این بازوها را از کار انداخته و مهرههای خود را بر آنها حاکم نمایند. 

3- جهانی: در رویکردهای تروریستی عربستان رنگ و بوی رویکردهای جهانی نیز مشاهده میشود. عربستان ناراضی از رویکرد جدید آمریکا در قبال ایران در خصوص موضوع هستهای، و همچنین عربستان ناراضی از رویکرد ایالات متحده در قبال سوریه که تا مرز حمله نظامی علیه سوریه پیش رفت، باعث گردیده که این کشور با انجام اقدامات تروریستی به دنبال به شکست کشاندن سیاستهای آمریکا در منطقه باشد. لذا عربستان سعی دارد با گسترش عملیات‏های تروریستی در سوریه، آمریکا را به حمله نظامی به این کشور ترغیب نماید و همچنین با انجام عملیات‏های تروریستی در عراق آمریکا را به حمایت از جناح مورد حمایت عربستان در این کشور مجبور نماید. در خصوص روسیه نیز عربستان بر این عقیده است که اگر حمایتهای این کشور از نظام اسد نبود، نظام حاکم بر سوریه تا کنون سقوط کرده بود. لذا عربستان سعی دارد تا به روسیه تفهیم نماید که اگر به حمایت خود از اسد ادامه دهد، میبایست منتظر انجام اقدامات تروریستی در داخل خاک خود باشد. 

نتیجه گیری
امروز عربستان بیش از هر زمان دیگری از اقدامات تروریستی در منطقه حمایت میکند و سعی دارد تا اهداف نامشروع سیاسی خود را از طریق بمب و مواد منفجره تأمین نماید، به گونه‏ای که نسل دوم تروریست‏ها پس از طالبان و القاعده در سال‏های ابتدایی هزاره جدید میلادی، در حال متولد شدن است. عربستان سعودی با دلارهای سرشار نفتی همچنان به صدور تروریسم به دیگر کشورهای منطقه ادامه میدهد و تلاش دارد تا کشورهای فرا منطقهای را با سیاستهای منطقه‏ای خود همراه نماید. اما ممکن است روزی گروه‏های تروریستی مثل داعش به عربستان سرازیر شوند و این کشور خود گرفتار گروههای تروریستی شود. 

نکته دیگر اینکه، مهمترین هدف عربستان در پیگیری سیاست‏های تروریستی در منطقه، به چالش کشاندن قدرت روز افزون جمهوری اسلامی ایران در منطقه است. عربستان بیش از هر زمان دیگری توازن کنونی قدرت در منطقه را به ضرر خود میبیند و مهمترین رقیب خود را برنده تحولات منطقهای میداند و به این دلیل سعی دارد با حمایت از تروریسم، این موازنه را به سود خود و به زیان ایران بر هم بزند.

در نهایت اینکه منافع ایران و برخی کشورهای فرا منطقهای از جمله ایالات متحده در قبال اقدامات تروریستی عربستان اگر «مشترک» نباشد، «موازی» است، و ایران و آمریکا هر دو از اقدامات خطرناک عربستان در منطقه احساس نارضایتی میکنند که این موضوع میتواند همانند زمان حمله آمریکا به افغانستان در سال 1380 دلیلی برای هماهنگی بیشتر سیاستهای دو کشور در قبال اقدامات تروریستی عربستان باشد. خصوصاً اینکه دولتمردان آمریکایی بیش از هر زمان دیگری از سردرگمی در قبال حمایت و یا عدم حمایت از حکومت دیکتاتوری سعودی رنج میبرند.

منبع: ماهنامه بصائر- سازمان عقیدتی سیاسی ارتش
منابع این مطلب در دفتر نشریه موجود است.




دیدن این قصر مجلل که نشانی از فساد دولتی آشکار در اوکراین است هر ناظر و خبرنگاری را در بهت و حیرت فرو می برد. بسیاری از شیر آلات و لوازم این قصر مجلل از طلا است و کلکسیونی از انواع و اقسام چیزها در آن وجود دارد.
نواندیش: بیشتر به یک موزه مجلل می ماند تا یک اقامتگاه رییس جمهور یک کشور درگیر بحران اقتصادی.

به گزارش نواندیش در سه روز گذشته و همزمان با فرار ویکتور یانوکویچ رییس جمهور اوکراین ویلا و در واقع قصر مجلل او در بیست کیلومتری شهر کی یف که از نظر ها پنهان مانده بود، تبدیل به محلی برای عکس گرفتن شهروندان اوکراینی شده است.

دیدن این قصر  مجلل که نشانی از فساد دولتی آشکار در اوکراین است هر ناظر و خبرنگاری را در بهت و حیرت فرو می برد. بسیاری از شیر آلات و لوازم این قصر مجلل از طلا است و کلکسیونی از انواع و اقسام چیزها در آن وجود دارد.

روز دوشنبه مردم اوکراین این فرصت را پیدا کردند که به همراه خبرنگاران از بخش هایی از این کاخ دیدار کنند و بسیاری از کسانی که در محل حضور داشتند با گرفتن عکس یادگاری ، شادمانی خود را از فرار رییس جمهور مخلوع نشان دادند.

تصاویر زیر گویای مجلل بودن قصری است که زمانی اقامتگاه سیاستمدار طرفدار روسیه در نزدیکی شهر کی یف بوده است.










از طرف دیگر دولت عربستان هم بدنبال مسلح کردن گروه دیگری تحت نام ارتش اسلام می باشد. اما اکنون مدتی است که جبهه اسلامی و ارتش آزاد سوریه برای مقابله با گروه حکومت اسلامی عراق و شام همکاری می کنند.
نواندیش: با کشته شدن نماینده شبه نظامیان القاعده در سوریه بدست گروههای افراطی دیگر، شکاف و تنش بین این جناحها برای کسب قدرت عمیق تر شده و ادامه مبارزه با دولت مرکزی را با مشکل مواجه کرده است. 

به گزارش نواندیش روز یکشنبه در یک عملیات انتحاری در شهر حلب ابوخالد السوری از  پایه گذاران گروه شبه نظامی احرار شام و از افراد نزدیک به ایمن الظواهری توسط گروه موسوم به دولت اسلامی عراق و شام کشته شد.

روزنامه وال استریت ژورنال آمریکا در ابن باره نوشت: گفته می شود که رهبر کشته شده احرارشام از چهره های نزدیک به اسامه بن لادن و القاعده بوده است که قصد داشته بین شبه نظامیان درگیر نقش میانجی را بازی کند.

این روزنامه به نقل از تحلیلگران منطقه ای می نویسد، با کشته شدن ابوخالد سوری درگیریهای خونین بین گروههای شبه نظامی مخالف بشار اسد تشدید خواهد شد.

این نشریه می افزاید درگیریهای خونین بین شبه نظامیان مستقر در سوریه نشان دهنده عمق اختلافات گروههای اسلامی با شبکه القاعده است . برخی از این گروهها می گویند از زمانیکه ظواهری رهبریت القاعده را در دست گرفت مواضع این شبکه نسبت به گذشته نرم شده و دیگر بدنبال تشکیل حکومت خلیفه گری در کشورهای اسلامی نیست.

الظواهری اخیرا به دلیل حملات گروه دولت اسلامی عراق و شام به مردم سوریه ارتباط خود با این گروه را قطع کرده و از آنها خواسته است که فعالیتهای خود را به عراق محدود کنند. ظواهری رهبر جبهه النصره را به عنوان نماینده خود در سوریه معرفی کرد.

آرون زلین از کارشناسان موسسه صلح در واشنگتن می گوید، جنگ قدرتی بین شبکه القاعده و گروه حکومت اسلامی عراق و شام در گیر است و این درگیریها بر فعالیت همه گروههای جهادی تاثیر گذار است. به گفته وی گروه النصره همکاری بیشتری با گروههای سکولار و غیر مذهبی از جمله گروه ارتش آزاد سوریه دارد که مورد حمایت غرب و امریکا می باشد.

از طرف دیگر دولت عربستان هم بدنبال مسلح کردن گروه دیگری تحت نام ارتش اسلام می باشد. اما اکنون مدتی است که جبهه اسلامی و ارتش آزاد سوریه برای مقابله با گروه حکومت اسلامی عراق و شام همکاری می کنند. برخی از اعضای القاعده رهبر جبهه النصر را به دلیل همکاری با ارتش آزاد سوریه مورد انتقاد قرار داده اند.

به نوشته این نشریه این درگیریها و انتقام کشی ها کل مبارزه گروههای شبه نظامی با رژیم بشار اسد را تحت تاثیر قرار داده است. نسل قدیم القاعده که در دوران جنگ در افغانستان رشد کرده اند با نسل جدیدی که در دوران جنگ عراق درگیر بوده اختلاف شدیدی دارند.


اخبار تایید نشده حکایت از گرایش بیش پانزده هزار آذری به این فرقه دارد. در سال های اخیر آذربایجان به محل فعالیت جریان انحرافی وهابیت تبدیل شده است، که ادامه این وضعیت می تواند خسارت ها و مصائبی سنگینی را برای کشورمان به بار بیاورد.
جمهوری آذربایجان با 86.600 کیلومتر مربع مساحت یکی از کشورهای ثلاثه قفقاز جنوبی است. براساس برآورد سازمان ملل در دهم تیرماه 1385 بالغ بر 8 میلیون و 483 هزار نفر جمعیت دارد. 96% مردم این کشور مسلمان هستند که از این تعداد حدود 80 درصد را شیعیان تشکیل می هند.

به گزارش شبکه خبری البرز اخبار تایید نشده حکایت از گرایش بیش پانزده هزارنفری مسلمانان جمهوری آذربایجان به این فرقه دارد. از زمان استقلال جمهوری آذربایجان تاکنون و مخصوصا در سال های اخیر این کشور به محل فعالیت جریان انحرافی وهابیت تبدیل شده است، که ادامه این وضعیت می تواند علاوه بر خسارت ها و مصائبی که برای مردم جمهوری آذربایجان به بار می آورد برای کشور ایران نیز خطرناک باشد. چه اینکه دو کشور ایران و آذربایجان به عنوان بزرگترین کشورهای شیعه جهان دارای اشتراکات فراوان تاریخی، مذهبی، فرهنگی و... بوده و دارای مرزهای طولانی مشترک می باشند و بطور طبیعی از شرایط همدیگر متاثر می شوند.

کدام عوامل باعث ایجاد فضا برای فعالیت روز افزون فرقه وهابیت در یک کشور شیعی شده است؟

چرا حاکمان دولت آذربایجان چشم خود را بر واقعیات بسته اند و از گسترش افراطی گری در کشور خود هراسی بخود راه نمیدهند؟

یک پایگاه محلی با طرح این سوال مینویسد: برای یافتن پاسخ این سئوالات و سئوالاتی از این دست میتوان عوامل زیادی را بر شمرد و میتوان دلایل بیشماری را ردیف کرد.دلایلی که بسیاری از آنها مشکلات ریشه ای جمهوری آذربایجان است و سیاستگذاران آن در ابتدای تشکیل این جمهوری خواسته و یا ناخواسته به بروزاین مشکلات کمک کرده اند.

برای تنویر افکار مخاطبان عزیز به مواردی فهرست وار اشاره میگردد.

1- مردم جمهوری آذربایجان که بواسطه قرارداد ننگین ترکمنچای و گلستان از ایران جدا شد، در دوران هفتاد ساله کمونیستها در اختناق کامل بسر برده بودند و از کمترین آزادی برای فعالیتهای دینی برخوردار نبودند و از سویی دیگر، سران اتحاد جماهیر شوروی کمرهمت به تغییر آداب و رسوم و باورهای دینی مردم آران(!) بسته بودند. در چنینی شرایطی و بعد از اعلام استقلال جمهوری آذربایجان، یک خلاء مذهبی در این کشور شکل گرفت و واضعان قانون اساسی این کشور بدون اعتنا به دین اکثریت مردم، قانون اساسی آن کشور را بر پایه دو اصل لائیسم و سکولاریسم بنا نهادند.

اصل اول قانون اساسی جمهوری آذربایجان یگانه منبع حاکمیت دولت جمهوری آذربایجان را ملت معرفی کرده است و در بند 1 اصل 7 چنین تصریح شده است که «دولت آذربایجان، دموکراتیک، حقوق، دنیوی و یونیتار است» و نیز در بند اول اصل 18 به جدایی دین و دولت اشاره گردیده و چنین آورده شده است که «در آذربایجان دین و دولت از هم جداست و تمام عقاید دینی در برابر قانون یکی است.» اصل 48 قانون اساسی جمهوری آذربایجان به موضوع دین (اعتقادات و مراسم دینی) می پردازد و در بند 2 و 3 و 4 اشاره می کند که:

بند 2- هر کس حق نگرش مستقل به دین، اعتقاد به هر دینی بصورت فردی و یا جمعی، عدم اعتقاد به هیچ دینی و همچنین بیان و انتشار اعتقاد دینی خود را دارد.


بند 3- «انجام مراسم دینی در صورتی که قواعد و انضباط اجتماعی را بر هم بزند و یا در ضدیت با اخلاق عمومی نباشد آزاد است.»

چنانچه ملاحظه می شود سیاستگذاران جمهوری آذربایجان بدون کمترین اعتنا به دین اکثریت مردم،میدان را برای جولان فرقه هایی بمانند وهابیت فراهم آورده است.

2- این امر روشن واضح است که مردم آن سامان بر اساس فطرت پاک خود به دنبال هویت دینی خود باشند اما اگر این امر در مجرای خود و توسط متخصصین امر انجام نگیرد همین مردم پاک فطرت گرفتار جریاناتی انحرافی و افراطی خواهند شد که زمام امور دینی آنها را در دست خواهند گرفت.

همین سردرگمی مردم در رسیدن به هویت تاریخی خود را با تطمیع مبلغین وهابیت با دلارهای سعودی اضافه کنید، آیا محلی برای گریز از گرایش به آن خواهد بود؟

3- یک امر قطعی را نمی توان از ذهن دور نگه داشت و آن اینکه نباید رشد فعالیت وهابیت در جمهوری آذربایجان را بدون حمایت امریکا و رژیم صهیونیستی تلقی کرد. ساده انگاری است که فقط سران سعودی و البته سیاست حاکمان دولت جمهوری آذربایجان را باعث افزایش فعالیت وهابیت در جمهوری آذربایجان تلقی کرد.

امریکا و رژیم صهیونیستی از اتخاذ این سیاست حمایت میکنند و برای آنها بازگشت به هویت تاریخی و مذهبی مردمان جمهوری آذربایجان بزرگترین خسران و زیان خواهد بود، لذا فعالیت وهابیت در این کشور بهترین مانع برای بازگشت به هویت شیعی آن سامان است. جبهه استکبار بخوبی دریافته است که بزرگترین مانع برای بسط سیستهای زیاده خواهانه و مداخله جویانه آنها موج اسلامخواهی در سراسر کشور های اسلامی است لذا با ایجاد فرقه های خود ساخته سعی در شبیه سازی اسلام ناب با اسلام امریکایی دارند.

4- با این شرایط کسانی هم که میتوانستند ندای اسلام حقیقی را در کشور آذربایجان بلند کنند به بهانه های واهی توسط حاکمان این کشور  به حبس محکوم شدند و اسلامگرایان جمهوری آذربایجان بجای مقابله با گسترش فرقه وهابیت الان در زندان عمر خود را به سر می برند.آیا نمیتوان گفت مهمترین عالم بروز این وضعیت حاکمان جمهوری آذربایجان هستند؟!

5- اخیراً مستنداتی به دست آمده که جمعی از وهابیون جمهوری آذربایجان برای آنچه جهاد خوانده شده به سوریه رفته و در آن کشور به قتل و کشتار به نیت ثواب می پردازند. انتشار فیلم های تبلیغی دعوت به جهاد!  از عمق فعالیت وهابیت در جمهوری آذربایجان پرده برداشت و برای دلسوزان پیامی روشن و صریح را در پی داشت و آن اینکه هم دولت جمهوری آذربایجان و هم مردم آن کشور باید برای علاج این درد چاره ای بیندیشند و الا این غده به مرور این کشور را دچار مشکلات بی درمانی خواهد کرد که میتواند دامن کشورهای همسایه را نیز بگیرد.

اگر وهابیون جمهوری آذربایجان حقیقتاً به دنبال جهاد فی سبیل الله(!) هستند ابتدا زمینهای اشغالی قره باغ را از دشمن پس بگیرند و بعد به دنبال جهاد در سوریه باشند! این تناقضات میتواند برای هر تحلیل گری خط فکری و نوع وابستگی این فرقه به استکبار و رژیم صهیونیستی را روشن کند.

با توجه به اینکه جمهوری آذربایجان از لحاظ مذهبی کشوری یک دست محسوب می گردد، ادامه فعالیت گروه های وهابی در این کشور می تواند به ثبات دینی این کشور آسیب جدی وارد نماید و اقلیت سنی را رو در روی اکثریت شیعه قرار دهد موضوعی که نتیجه آن برای کشوری که حدود 20% از خاک آن در اشغال ارمنستان است خوشایند نخواهد بود.

منبع:آناج



از طرف دیگر دولت عربستان هم بدنبال مسلح کردن گروه دیگری تحت نام ارتش اسلام می باشد. اما اکنون مدتی است که جبهه اسلامی و ارتش آزاد سوریه برای مقابله با گروه حکومت اسلامی عراق و شام همکاری می کنند.
نواندیش: با کشته شدن نماینده شبه نظامیان القاعده در سوریه بدست گروههای افراطی دیگر، شکاف و تنش بین این جناحها برای کسب قدرت عمیق تر شده و ادامه مبارزه با دولت مرکزی را با مشکل مواجه کرده است. 

به گزارش نواندیش روز یکشنبه در یک عملیات انتحاری در شهر حلب ابوخالد السوری از  پایه گذاران گروه شبه نظامی احرار شام و از افراد نزدیک به ایمن الظواهری توسط گروه موسوم به دولت اسلامی عراق و شام کشته شد.

روزنامه وال استریت ژورنال آمریکا در ابن باره نوشت: گفته می شود که رهبر کشته شده احرارشام از چهره های نزدیک به اسامه بن لادن و القاعده بوده است که قصد داشته بین شبه نظامیان درگیر نقش میانجی را بازی کند.

این روزنامه به نقل از تحلیلگران منطقه ای می نویسد، با کشته شدن ابوخالد سوری درگیریهای خونین بین گروههای شبه نظامی مخالف بشار اسد تشدید خواهد شد.

این نشریه می افزاید درگیریهای خونین بین شبه نظامیان مستقر در سوریه نشان دهنده عمق اختلافات گروههای اسلامی با شبکه القاعده است . برخی از این گروهها می گویند از زمانیکه ظواهری رهبریت القاعده را در دست گرفت مواضع این شبکه نسبت به گذشته نرم شده و دیگر بدنبال تشکیل حکومت خلیفه گری در کشورهای اسلامی نیست.

الظواهری اخیرا به دلیل حملات گروه دولت اسلامی عراق و شام به مردم سوریه ارتباط خود با این گروه را قطع کرده و از آنها خواسته است که فعالیتهای خود را به عراق محدود کنند. ظواهری رهبر جبهه النصره را به عنوان نماینده خود در سوریه معرفی کرد.

آرون زلین از کارشناسان موسسه صلح در واشنگتن می گوید، جنگ قدرتی بین شبکه القاعده و گروه حکومت اسلامی عراق و شام در گیر است و این درگیریها بر فعالیت همه گروههای جهادی تاثیر گذار است. به گفته وی گروه النصره همکاری بیشتری با گروههای سکولار و غیر مذهبی از جمله گروه ارتش آزاد سوریه دارد که مورد حمایت غرب و امریکا می باشد.

از طرف دیگر دولت عربستان هم بدنبال مسلح کردن گروه دیگری تحت نام ارتش اسلام می باشد. اما اکنون مدتی است که جبهه اسلامی و ارتش آزاد سوریه برای مقابله با گروه حکومت اسلامی عراق و شام همکاری می کنند. برخی از اعضای القاعده رهبر جبهه النصر را به دلیل همکاری با ارتش آزاد سوریه مورد انتقاد قرار داده اند.

به نوشته این نشریه این درگیریها و انتقام کشی ها کل مبارزه گروههای شبه نظامی با رژیم بشار اسد را تحت تاثیر قرار داده است. نسل قدیم القاعده که در دوران جنگ در افغانستان رشد کرده اند با نسل جدیدی که در دوران جنگ عراق درگیر بوده اختلاف شدیدی دارند.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد