سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل

 

 

 
فرصت‌ها و تهدیدهای یک سفر؛

آیا باید از سفر اردوغان به تهران استقبال کرد؟ اگر چنین است، ایران چه منافعی در تنش‌زدایی با ترک‌ها...

گروه بین‌الملل مشرق – شواهد حاکی از آن است که سفر «رجب طیب اردوغان»، نخست‌وزیر ترکیه به تهران نزدیک است. سخنگوی وزارت خارجه ترکیه در گفتگو با خبرنگار مشرق با تأیید خبر سفر نخست‌وزیر این کشور به ایران، از انجام این سفر در آینده نزدیک و همچنین سفر متقابل حجت‌الاسلام حسن روحانی، رئیس‌جمهور کشورمان به آنکارا خبر داد. به گفته «کنک اولان»، روابط تجاری دو کشور تا سال 2015 به 30 میلیارد دلار خواهد رسید و دو کشور از شرکای مهم تجاری یکدیگر هستند.

از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم در ایران، وزرای خارجه ایران و ترکیه بارها دیدار کرده‌اند. به‌نظر می‌رسد این تحولات از روند بهبود روابط دو کشور حکایت دارد. اخیرا، «محمد فرازمند»، سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در بحرین نیز گفته بود که ایران و ترکیه موفق شده‌اند مواردی از اختلافات خود بر سر مساله بحران سوریه را حل و فصل کنند. از سوی دیگر اخباری که از سوریه می‌رسد حکایت از آن دارد که ترک‌ها مرزهای خود را بر روی تروریست‌های سلفی بسته‌اند. برخی رسانه‌های غربی هم گزارش می‌دهند که اردوغان دیگر به دنبال بلندپروازی‌های عثمانی‌گرایانه نیست.

این بدان معنا نیست که ترکیه با یک چرخش 180 درجه‌ای تمام مواضع پیشین خود در خصوص سوریه را کنار گذاشته و اکنون موافق ادامه ریاست‌جمهوری بشار اسد در این کشور است؛ اما بدان معناست که دریافته سیاست منطقه‌ایش طی 3 سال گذشته دچار اشکالات جدی است. اگر چنین نبود دلیلی نداشت که دست به تغییر در رویکردهای خود بزند.

این تغییر رویکرد از چه عللی نشات گرفته است؟ آیا باید از سفر اردوغان به تهران استقبال کرد؟ اگر چنین است، ایران چه منافعی در تنش‌زدایی با ترک‌ها خواهد داشت؟ این‌ها سوالاتی است که تلاش می‌شود در این نوشتار به‌طور مختصر به آنها پاسخ داده شود هرچند که بررسی دقیق‌تر شاید مجالی گسترده‌تر و پژوهش‌های کلان‌تر بطلبد.

* شکست سیاست‌های منطقه‌ای ترک‌ها و سعودی‌زدگی سیاست‌های سوریه‌ای غرب

دولت اردوغان در اوایل دهه 2000 میلادی با حمایت مردمی تصمیم گرفت که نگاه به خاورمیانه را جایگزین سیاست نگاه به غرب دولت‌های لائیک پیشین کند. جان‌مایه این سیاست طرح «تنش صفر با همسایگان» احمد داووداغلو، وزیر امور خارجه و مغز متفکر سیاست خارجی دولت حزب عدالت و توسعه بود.

بروز چنین رویکردی در سیاست خارجی ترکیه بدون پیش‌زمینه نبود. تغییر در ساختار قدرت بین‌المللی پس از سال 1991 زمینه‌ای را فراهم کرد که گروه‌های اسلام‌گرا بتوانند رشد کنند و در نتیجه سیاست خارجی ترکیه را از تمرکز به سوی غرب به ممالک اسلامی متوجه کنند.

با آغاز جنگ سرد پس از پایان جنگ جهانی دوم، آمریکایی‌ها سیاست کمربند آهنین به دور اتحاد جماهیر شوروی را در دستور کار خود قرار دادند. ترکیه یکی از حلقه‌های مهم این سیاست بود و عضویت این کشور در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) هم از این روست. آمریکایی‌ها برای حفظ این حلقه زنجیر به‌هر ترتیب ممکن از نظامیان در ترکیه حمایت می‌کردند تا آنها نیز به نوبه خود حافظ سنت آتاتورک در غرب‌گرایی باشند. در سیاست‌های واشنگتن حتی تعریف شده بود که ترکیه به هر قیمت ولو به قیمت استفاده از نیروی نظامی نباید از اردوگاه غرب خارج شود. یکی از علل قدرتی که همواره نظامیان در ترکیه داشتند همین بود.

با پایان دوران جنگ سرد، طبیعی بود که کم‌کم ستاره بخت نظامیان در ترکیه رو به افول گذارد. افول نظامیان به‌طور طبیعی با افول سیاست خارجی غرب‌گرایانه همراه بود. کاهش نگرانی‌ها در خصوص ترکیه و فروافتادن آن در ورطه کمونیسم به‌طور طبیعی از نقش نظامیان در ترکیه کاست و رقبای جدی دیگری برای آنها برساخت. به‌طور طبیعی شانس اسلام‌گرایان برای برساختن جدی‌ترین هویت سیاسی رقیب در ترکیه بیشتر بود چرا که ریشه‌های اسلام‌خواهانه در میان مردم ترکیه همچنان باقی بود و با سرکوب دهه‌های صدارت نظامیان لائیک و متحدین سیاسی آنها نه‌تنها تضعیف نشده بود، بلکه چون آتشی زیرخاکستر آماده شعله کشیدن بود.

دولت اردوغان سرانجام پس از سال‌ها مبارزه اسلام‌گرایان ترک توانست در دهه 2000 میلادی بر سر کار بیاید و یکی پس از دیگری رقبای نظامی خود را از میدان سیاست به‌در کند. نتیجه روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه تغییر در سیاست خارجی بود که نگاه منطقه‌گرا از نتایج آن بود.

اگر سیاست ترک‌ها تنها بر مبنای بهبود روابط با همسایگان شکل می‌گرفت مطلقا ایرادی نداشت منتها ترک‌ها «مدل‌سازی» را هدف خود قرار دادند؛ این بخشی از همان سیاست مشهور «نوعثمانی‌گری» بود. اگر چه روابط ترکیه با بسیاری از کشورهای خاورمیانه از جمله سوریه بهبود یافت اما اردوغان به دنبال یک بلندپروازی برای احیای نفوذ ترک‌ها در کشورهای جدا شده از امپراطوری عثمانی بود. اردوغان نمی‌خواست دوباره بر این کشورها حاکم شود چون در عمل هم چنین امکانی نداشت اما قصد داشت الگویی از دموکراسی مبتنی بر هویت اسلام‌گرایانه را به این کشورها صادر کند و اوج گرفتن انقلاب‌ها در خاورمیانه این فرصت را برای وی فراهم آورد.

ائتلاف با تفکر اخوانی و در کنار آن ادبیات نسبتا تند ضداسرائیلی به اردوغان این فرصت را داد که در اکثریت اهل سنت کشورهای انقلابی برای خود و دولتش جایی دست و پا کند. مهم‌ترین منشور این ائتلاف، حزب عدالت و آزادی در مصر و رئیس‌جمهور برآمده از آن یعنی «محمد مرسی» بود. دوران حکومت مرسی در مصر دوران ماه عسل تفکر اردوغانیستی بود. حزب عدالت و آزادی مصر حتی در نام خود نیز از حزب عدالت و توسعه ترکیه تقلید کرده بود.

اردوغان تا به اینجا مسیر توسعه نفوذ خود را خوب پیموده بود و با حمایت تمام‌عیار از شورشیان سوریه در بین غربی‌ها هم حمایت برانگیخته بود. او از یک‌سو خود را منادی اسلام سیاسی و دموکراتیک در خاورمیانه نشان می‌داد و از سوی دیگر با غربی‌هایی که قصد داشتند یک جزء مهم محور مقاومت را در سوریه فلج کنند نرد عشق می‌باخت. با این حال یک جای محاسبات سیاست منطقه‌ای اردوغان اشتباه از آب درآمد و از همان‌جا ضربه خورد.

محور ریاض – تل‌آویو نمی‌توانست توسعه نفوذ محور اخوانی را تحمل کند. تفکر اخوانی هم برای اسرائیل یک خطر محسوب می‌شد و هم برای ریاض. سابقه اختلافات سعودی‌ها با اخوان سابقه‌ای طولانی است. این دو با همکاری نظامیان مصری و با استفاده از فرصتی که عملکرد ضعیف اقتصادی دولت مرسی در اختیارشان قرار می‌داد، با یک کودتای برنامه‌ریزی شده دولت قانونی مصر را از کار برکنار کردند و طومار آرزوهای بلندپروازانه اردوغان را در هم پیچیدند. اردوغان به نظامیان حاکم بر مصر بد و بیراه زیاد گفته اما در عمل کاری از دستش برنیامده است. متحد اردوغان در مصر در حال محاکمه است و اخوان‌المسلمین غیرقانونی اعلام شده و قانون اساسی مشروعیت‌بخش کودتا نیز تصویب شده است.

باخت اردوغان زمانی واضح‌تر شد که هم در میدان سیاست و هم در میدان نبرد، سعودی‌ها کنترل شورشیان سوری را در دست گرفتند. از یک‌سو سلفی‌هایی در میدان نبرد تقویت شدند که در آینده دشمن امنیت ملی ترکیه عضو ناتو هم خواهند بود و از سوی دیگر شورای ملی وابسته به تروریست‌های سوری در دست نیروهای نزدیک به ریاض افتاد. شاید اینجا بود که نخست‌وزیر ترکیه دانست که غربی‌ها وی را هم به عربستان فروخته‌اند.




اکنون اردوغان در حالی برای آمدن به تهران آماده می‌شود که در سیاست منطقه‌ای خود سرخورده شده است. وی همچنان مواضع خود بر ضد دولت سوریه را تکرار می‌کند اما خود نیز می‌داند که کودک نوعثمانی‌گرایی‌اش چندی است مرده است. صداهای ضدسوری اردوغان این روزها شبیه به رفتار مادر بهت‌زده از مرگ کودکی است که به‌جای نوزاد خود گریه می‌کند تا باور نکند که جگرگوشه‌اش از دنیا رفته است. مدت‌زمانی طول می‌کشد که سیاست خاورمیانه‌ای دولت ترکیه بتواند خود را با واقعیات موجود هماهنگ کند اما رفتارهای اخیر ترکیه نشان می‌دهد که روند این هماهنگ‌سازی احتمالا شروع شده است.

* فتح‌الله گولن و مشکلات داخلی اردوغان

نخست‌وزیر ترکیه تنها در سیاست منطقه‌ای خود با سرخوردگی مواجه نیست، در سیاست داخلی نیز اکنون با مشکلات جدی مواجه است. پس از بحران پارک گزی، اکنون وی با بحران فساد مالی مواجه است و حتی پسرش هم به فساد متهم شده است.

کسانی که با مسائل ترکیه آشنا هستند می‌دانند که اردوغان در دورانی که شهردار استانبول بود با مبارزه با فساد کسب محبوبیت کرد و همواره یکی از موفقیت‌های دولت خود را در کنار رشد شگفت‌آور اقتصادی، مبارزه با فساد در ترکیه عنوان کرده است. رشوه‌خواری که در تمام ارکان حکومتی و اداری در ترکیه جریان داشت، با آمدن دولت اردوغان تاحدودی رو به کاهش گذاشت.

با این حال اکنون دولت و نزدیکان اردوغان به همان چیزی متهم شده‌اند که وی سال‌ها با ادعای مبارزه با آن کسب محبوبیت می‌کرد. با این وصف وی یک ضربه بزرگ داخلی دیگر را متحمل شده و قطعا می‌داند این امر در انتخابات آتی برایش بی‌هزینه نخواهد بود.

از سوی دیگر، کسی که پشت پرده تمام این اتفاقات قرار دارد، متحد دیروز اردوغان و کسی است که اکنون در آمریکا به یکی از اصلی‌ترین معترضان به دولت حزب عدالت و توسعه بدل شده است: «فتح‌الله گولن». گولن مدعی نوعی اسلام لیبرال است که به‌خوبی توان هم‌زیستی با صهیونیسم را دارد.

«اندیشکده رند» سال‌ها پیش گولنیست‌ها را یک متحد بالقوه قابل اعتماد برای ایالات متحده در ترکیه خوانده بود. وی را اکنون باید نه‌تنها رقیب سیاسی اردوغان بلکه باید متحد بالقوه آینده واشنگتن در منطقه دانست. از سوی دیگر اردوغان به خوبی می‌داند که اسلام مدنظر گولن یک رقیب جدی برای اسلام اخوانی مدنظر اوست. اسلام گولنی هیچ‌کاری به سیاست ندارد، به‌عکس اسلام اردوغانی که همه کارش با سیاست است.

اردوغان خوب می‌داند مدل گولنیستی از مدل او به مذاق متحدین غربی‌اش خوش‌تر می‌آید و بعید نمی‌داند که پس از آنکه در مصر و سوریه به سعودی‌ها فروخته شد، این بار نیز غرب وی را به گولنیست‌ها فروخته باشد.

* اردوغان دل‌خسته از غربی‌ها و سعودی‌ها به تهران می‌آید

اردوغانی که اکنون به تهران می‌آید دبدبه و کبکبه دوران سابق را ندارد. شورشیان سوریه در میدان نبرد باخته‌اند و در عرصه سیاسی هم دیگر قرابت سابق را به ترکیه ندارند. در همین حال وی می‌داند که غربی‌ها و سعودی‌ها تمام آمال و آرزوهایش را نقش بر آب کرده‌اند.

اردوغان اکنون با چنین شرایطی است که به ایران پای می‌گذارد و ایران برای اردوغان یک خصوصیت جالب دارد: «هم با غرب در تقابل است و هم با سعودی‌ها در کشاکش منطقه‌ای.»

نخست‌وزیر ترکیه بهبود روابط با تهران را فرصتی برای نشان دادن پنجه‌های تیز خود به کسانی می‌بیند که کودک تازه‌رسیده نوعثمانی‌گرایی را به قتل رساندند. کسانی که محیط روانی آقای اردوغان را می‌شناسند احتمالا اذعان می‌کنند که وی سخت ماجراجو و انتقام‌جو است. بعید نیست که انتقام‌جویی از دوستان خائن، یکی از اهداف وی از بهبود روابط با تهران باشد.

از سوی دیگر اردوغان حتما یک چیز را طی دوران بحران سوریه فهمیده و آن اینکه ایران در حمایت از دوستان منطقه‌ای خود بسیار صادق‌تر از سعودی‌ها و غربی‌هاست. ایران امتحان خود را در حمایت از دولت قانونی سوریه به‌خوبی پس داد اما سعودی‌ها به‌راحتی آب خوردن دولت مرسی، متحد خود و ترکیه را سرنگون کردند.

* سفر اردوغان به تهران، فرصتی که باید با احتیاط با آن برخورد کرد

در چنین شرایطی سفر اردوغان به تهران قطعا یک فرصت برای ایران است؛ البته فرصتی که باید با دیده احتیاز به آن نگریست. نباید فراموش کرد که دولت ترکیه همچنان خواستار سرنگونی حکومت سوریه است و اگرچه مواضع خود را تعدیل کرده اما از آنها عدول نکرده است.

از سوی دیگر اعتماد به اردوغان پس از قریب به سال رفتارهای او در سوریه تا حدودی سخت به‌نظر می‌رسد. با این حال دلایلی وجود دارند که همچنان ایران را به بهبود روابط با ترکیه تشویق می‌کنند:

1- ایران و ترکیه دو همسایه‌اند و برای هم واقعیت ژئوپلتیک محسوب می‌شوند. کشورها همسایگانشان را انتخاب نمی‌کنند و مجبور به زیست در کنار آنها هستند. رفتار مسالمت‌آمیز دو همسایه در درازمدت می‌تواند برای هر دو منافعی را در بر داشته و از درگیری‌های احتمالی و رخ‌دادن تنگناهای امنیتی بکاهد؛

2- بین ایران و ترکیه سال‌های سال است که روابط زیرکشوری هم برقرار است. مردم دو کشور به‌خصوص در بخش خصوصی اقتصادی با یکدیگر روابط دارند و نمی‌توان از این روابط به سادگی گذشت؛

3- ایران در شرایط تحریم به سر می‌برد و در این میان کشوری چون ترکیه با روابط اقتصادی گسترده‌ای که با اروپا دارد می‌تواند به ایران کمک کند. پیش از این نیز برخی اخبار از دور زدن تحریم‌ها توسط تجار ترک حکایت داشته که اگرچه برای آنها سود داشته است اما این منفعت یک‌جانبه نبوده است؛

4- ایران هیچ‌گاه خود را در تقابل با جریان اخوانی تعریف نکرده، اگرچه اخوانی‌ها طی سال‌های اخیر تقابل با ایران را در دستور کار خود داشته‌اند. جمهوری اسلامی اخوان را جریانی اصیل در بین اسلام‌گرایان سنی می‌بیند که نمی‌توان از کنار آن به‌راحتی گذشت. از سوی دیگر جدا کردن این جریان اصیل سنی‌مذهب از بحران سوریه و تروریست‌های سلفی فرصتی است که با بهبود روابط با ترکیه به ایران رخ نشان خواهد داد؛

5- بهبود روابط ترکیه با ایران به‌خودی خود به تضعیف موضع سعودی‌ها می‌انجامد. ریاض ایران را در انزوا می‌خواهد و بهبود روابط با ترکیه این فرصت را از آل‌سعود خواهد گرفت.

به هر حال، بهبود روابط با ترکیه فرصتی برای ایران است که باید با دیده احتیاط به آن نگریست. قطعا این بهبود روابط به معنای عدول از مواضع اساسی ایران در سوریه نیست اما جریان اخوانی – ترکی هم باید بداند که اگر روزی تمایل به دوستی با محور مقاومت را داشته باشد، می‌تواند امیدوار باشد.

 

 

 

روایتی خواندنی از پشت صحنه رفت و آمد‎های دیپلماتیک؛

در تشریفات نماد‎هایی وجود دارد، از جمله پرچم و عکس مقامات عالی کشور. پرچم نماد یک کشور است.

به گزارش گروه بین‌الملل مشرق، رعایت قواعد برخورد، در روابط بین انسان‎ها از اهمیت بالایی برخوردار است. هنگامی که این دو انسان به‎عنوان نمایندگان دو کشور با یکدیگر ملاقات داشته باشند، این موضوع اهمیت دو چندانی می‎یابد. اتفاقات سال‎‎های اخیر در آداب دیپلماتیک کشورمان ما را بر آن داشت تا گفت‌وگویی با استاد بیدارمغز داشته باشیم. سال‎ها تجربه در بحث تشریفات و آداب دیپلماتیک و تالیف چندین جلد کتاب ایشان را به‎عنوان فردی تراز اول در این موضوع، در جهان و نه تنها ایران قرار داده است. آنچه در ادامه می‎آید گفت‌وگوی ما با ایشان است. 
 
 برای شروع بحث بفرمائید آیا رعایت تشریفات و آداب دیپلماتیک امری پسندیده است یا تشریفات چیزی در حد تزئینات است؟  

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به‎دلیل اینکه این انقلاب، یک حرکت ضداستکباری بود، ما تحولاتی را در همه زمینه‎ها داشتیم. از جمله این تحولات، رفتار و روابط خارجی ما و قالب‎‎های حاکم بر این‎روابط بود. انسان یک موجود اجتماعی است و روابط ما با دیگران، بخش مهمی از زندگی روزمره ما به حساب می‎آید. موضوع مورد گفت‌وگوی ما، بحث روابط بین‎المللی با انسان‎‎های دیگر است. حال این ‎روابط ممکن است با نمایندگان مجالس، سایر سیاستمداران، خبرنگاران و حتی گردشگران خارجی شکل گرفته باشد. یعنی سر و کار ما با انسان‎هاست.  

آیا پوشش امیر قطر در سفر به تهران توهین آمیز بود؟ / چگونگی رفتار رهبر انقلاب در دیدارهای دیپلماتیک+تصاویر دیدارهای جنجالی دیپلماتیک

تا قبل از انقلاب، قالبی که بر روابط ما حاکم بود، قالب استکباری بود. به همین دلیل هم بعد از انقلاب گفتیم تشریفات نباشد. تصور بر این بود که تشریفات، تنها تشریفات درباری و مسائل مربوط به نوشیدن مشروبات الکلی در میهمانی‎هاست و لذا با توجه به اینکه در انقلاب، هر دوی این مسائل کنار گذاشته شده بودند، پس تشریفات هم لزومی نداشت. بر همین اساس، اولین واکنش ما این بود که تشریفات حذف شود. 

با کنار گذاشتن تشریفات، عملا رفتار ما بدون قالب شد. آنچه را که خودمان مطلوب می‎دانستیم، در رفتار داخلی و خارجی حاکم کردیم. این مسئله در داخل خیلی مشکل‎ساز نبود، اما در رفتار و تعاملات خارجی، تفاوت‎‎های زیادی وجود داشت که همین تفاوت‎‎ها مشکل‎ساز می‎شد.  به‎عنوان مثال، در مذاکرات بین‎المللی شما نمی‎توانید به طرف مقابل بگویید با اجازه شما. چون شما نماینده یک کشور حاکم هستید و نباید از نماینده یک کشور دیگر اجازه بگیرید. هم‎چنین شما اجازه ندارید از طرف مقابل عذرخواهی کنید، چون شما نماینده کشور و مردم خود هستید و به هیچ عنوان نمی‎توانید عذرخواهی کنید. تنها عبارتی که حق استفاده از آن را دارید، این است که «من متاسفم». بعد از گذشت مدتی، به این نتیجه رسیدیم که مسائلی غیر از آن مواردی که در تشریفات مدنظر ما بود، در روابط خارجی وجود دارد. اساس کار ما بر حسن خلق است که در اسلام و به‎ویژه در مکتب اهل بیت (علیهم السلام) مورد تاکید قرار گرفته. در اینجا استثنائاتی بر قاعده اصلی وجود دارد. یعنی فردی که به‎عنوان نماینده کشور خود در جایی حضور پیدا می‎کند،‎ شأن و جایگاه خاصی دارد که به‎دلیل این ‎شأن خاص، باید یک سری قواعد و ضوابط درباره او رعایت شود. از این استثنائات، تحت عنوان «عمل متقابل» یاد می‎شود. یعنی با نماینده کشور دیگر باید به‎گونه‎ای رفتار شود که ‎شأن او حفظ گردد و این ‎شأن هم ناشی از نمایندگی کشور است و نه ویژگی‎‎های شخصی فرد نماینده. مثلا اگر یک وزیر خارجه به کشور وارد می‎شود، باید با ماشین بنز تشریفات به استقبال او رفت و نوع برخورد و استقبال از وی، با استقبال از توریست‎ها بسیار متفاوت است. براساس اصل عمل متقابل هم، در روابط خارجی هرگونه که شما با دیگران رفتار کنید، با شما همان‎ گونه رفتار خواهد شد.

پرچم خیلی احترام دارد و درهمه دنیا، وقتی پرچم را پایین می‎آورند، می‎بوسند. پرچم یک سند مقدس است که جان‎ها و خون‎‎های زیادی در راه استقلال آن هدیه شده است.

 در زمان شاه، رسم بر این بود سُفرایی که می‎خواستند به دیدار شاه بروند، باید در سه جا به شاه تعظیم می‎کردند. به‎نظر شما این نوع تشریفات صحیح بود یا اینکه ما کار درستی انجام دادیم که این نوع آداب را کنار گذاشتیم؟ مثلا در دوره آقای خاتمی، ایشان اجازه دادند سفرای خارجی در کنارشان بنشینند.  

بخشی از این مسائل در اختیار ماست و بخشی دیگر در صحنه بین‎المللی وجود دارد و تحت کنترل ما نیست. موردی که شما اشاره کردید، بعد از انقلاب با توجه به اینکه تعظیم در برابر غیر خدا حرام بود، ما خودمان لزوم تعظیم سفرا در مقابل رئیس‎جمهورمان را حذف کردیم و هیچ الزامی هم در این زمینه نداشتیم. کما اینکه سفرای ما در برخی کشور‎ها ملزم به رعایت مقررات آن کشور هستند. از این مقررات، تحت عنوان «نزاکت» یاد می‎شود که کشور‎ها برای خودشان ایجاد کرده‎اند و نماینده‎ای که می‎خواهد در آن کشور به فعالیت بپردازد، باید به این نزاکت التزام داشته باشد. 

مثلا تا قبل از دوره ریاست‎جمهوری آقای خاتمی، که البته سال دقیق آن در خاطرم نیست، سفیر وقتی می‎خواست استوارنامه خود را تقدیم رئیس‎جمهوری کند، باید پنج دقیقه به‎صورت ایستاده با رئیس‎جمهور صحبت می‎کرد و اجازه نداشت بنشیند. اما از زمان ریاست‎جمهوری آقای خاتمی، این اجازه به سفرای خارجی، به‎عنوان یک انسان مستقل از ‎شأن نمایندگی داده شد تا بتوانند در کنار رئیس‎جمهور بنشینند. این در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست که سفیر در کنار رئیس‎جمهور کشور میزبان بنشیند.  

 نوع برگزاری جلسه برای تقدیم استوارنامه سفیران به چه شکلی است؟ آیا مانند ایران، سفرا یک به یک به حضور رئیس‎جمهور می‎رسند؟  

در برخی کشور‎ها به این شکل است که چند تن از سفرا با هم به حضور رئیس‎جمهور می‎رسند، اما قاعده صحیح این است که سفرای خارجی تک‎تک استوارنامه خود را تقدیم رئیس‎جمهور کشور میزبان کنند. زیرا در این صورت تقدم و تأخر سفرا رعایت می‎شود. البته تا‎کنون نشنیده‎ام که چند سفیر به اتفاق به حضور رئیس‎جمهور برسند. ممکن است در طول یک روز، چند سفیر استوارنامه خود را بدهند اما به‎صورت دسته جمعی اتفاق نمی‎افتد.  

 در بحث نزاکت که شما اشاره کردید، یکی از موارد مورد توجه، پرچم است. به‎نظر می‎رسد در کشور ما پرچم، که منقش به نام جلاله «الله» است، از جایگاهی که باید و شاید، برخوردار نیست و بعضا برخی از مقامات در کنار پرچمی ایستاده‎اند که ویژگی‎‎های یک پرچم کامل جمهوری اسلامی ایران را ندارد. در این‎باره توضیحاتی بفرمائید.  

در تشریفات نماد‎هایی وجود دارد، از جمله پرچم و عکس مقامات عالی کشور. پرچم نماد یک کشور است. ما کشور‎ها را با پرچم‎هایشان می‎شناسیم. حرمت پرچم به اندازه حرمت یک کشور است. شما دیده‎اید که در ماه‎‎های گذشته، در نقاط مختلف شهر تهران، پرچم‎‎های بزرگ برافراشته شده است. در برخی ایام، مانند ماه محرم و صفر، این پرچم‎ها جمع می‎شود و پرچم سیاه برافراشته می‎شود. این حرکت صحیح نیست. در هیچ شرایطی نباید پرچم کشور ما که منقش به «الله اکبر» است، نیمه افراشته شود بلکه پرچم سیاه باید در کنار پرچم کشور برافراشته شود. پرچم ایران را نباید به دیوار زد یا در زیر سکو‎ها نصب کرد.  

تاکید شما بر حفظ احترام پرچم به‎خاطر کلمه «الله» است یا اینکه خود پرچم فی نفسه محترم است؟  

خیر، خود پرچم احترام دارد. پرچم مقدس است چون نماد یک کشور، دولت و یک ملت است. پرچم ما احترام ویژه‎ای دارد و آن هم به‎خاطر کلمه جلاله «الله» در وسط پرچم و دو طرف آن است.  
 
 این را قبول دارید که ما با پرچم کشورمان صحیح برخورد نمی‎کنیم؟  

باید توجه داشته باشیم که این مردم نیستند که با پرچم به شکل ناصحیحی برخورد می‎کنند، بلکه اشتباه از برخی مقامات است. من عکس‎‎های زیادی دارم که در آن‎ها پرچم در دست یا سمت چپ مقامات کشور ما قرار دارد، درحالی‎که پرچم باید در دست یا سمت راست مقامات باشد. اگر یکی از مقامات کشور‎های دیگر، با رده پایین‎تر از رئیس‎جمهور به دیدار رئیس‎جمهور ما می‎آید، باید فقط پرچم کشور ما، آن هم در سمت راست، در محل ملاقات قرار داشته باشد. پرچم خیلی احترام دارد و درهمه دنیا، وقتی پرچم را پایین می‎آورند، می‎بوسند. پرچم یک سند مقدس است که جان‎ها و خون‎‎های زیادی در راه استقلال آن هدیه شده است.

اگر دیپلمات ایرانی با یک زن خارجی دست می‎داد، ماموریتش خاتمه پیدا می‎کرد. جایی شنیدم که حضرت آقا فرمودند تا من هستم اجازه نخواهم داد دیپلمات‎‎های ما با زن‎‎های خارجی دست بدهند. این یک حکم حکومتی است و همه باید از آن تبعیت کنند

 سرود ملی به‎عنوان یک نماد مهم چه جایگاهی در تشریفات دیپلماتیک دارد؟  

سرود ملی هر کشوری وقتی نواخته می‎شود، همه باید به احترام آن سرود و آن کشور بایستند. نکته دوم این است که سرود ملی را همه ملت‎ها می‎خوانند. سومین نکته در مورد سرود ملی، این است که در هنگام نواختن، به احترام این سرود، نظامیان احترام نظامی می‎گذارند و مقامات سیاسی هم دست خود را روی قلب‌شان می‎گذارند. 

 یکی از مسائلی که در کشور ما وجود دارد، توجه به نماد‎های اسلامی است. از جمله می‎توان به قرائت قرآن کریم، قبل از سرود ملی اشاره کرد. جایگاه نماد‎های اسلامی در تشریفات دیپلماتیک چگونه است؟  

شما به قرآن کریم اشاره کردید. قرآن هم برای خود آدابی دارد. «لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ». برای قرائت قرآن حتما باید وضو داشته باشیم. «فَاسْتَعِذْ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ» حتما باید قبل از شروع به قرائت، از شر شیطان به خدا پناه ببریم. نکته سوم در این‎باره این است که در هنگام قرائت قرآن باید سکوت کنیم و به آیات قرآن گوش کنیم. در این صورت حتی اگر معانی آن را هم متوجه نشویم، برکت قرآن به انسان خواهد رسید. اینکه قرآن اول خوانده شود یا سرود ملی، قطعا باید قرآن را اول قرائت کرد. اما اینکه چرا در مراسم‎های ما، ابتدا سرود ملی خوانده می‎شود. پاسخ این است که با نواخته شدن سرود ملی و ایستادن مردم به احترام آن و سپس نشستن آن‎ها، نظم و سکوتی در جمع حاکم می‎شود که زمینه را برای قرائت قرآن فراهم می‎کند. البته در برخی موارد ترجیح من این است که مراسم‎ها با قرائت قرآن آغاز شود. چون کار ما برای خداست و باید کلام الهی حاکم باشد. یکی از کار‎هایی که من در مراسم‎هایی که با قرائت قرآن آغاز می‎شود، انجام می‎دهم این است که در پایان صحبت هایم، ادعیه قرآنی را هم می‎خوانم.  

 در مورد آداب اسلامی و اختلافاتی که بعضا در این زمینه به‎وجود می‎آید هم توضیحاتی بفرمائید.  

وقتی نظام ما جمهوری اسلامی است و فقه آن فقه جعفری است، قطعا مسائل و ضوابط فقهی در روابط ما حاکم خواهد بود.  

 چرا این ضوابط تنها در کشور ما حاکم است و در مورد سایر کشور‎های اسلامی این‎گونه نیست؟ مثلا تصاویری هست که ملک عبدالله، پادشاه عربستان در حال نوشیدن مشروب است. این تناقضات چگونه قابل توجیه است؟  

البته من این تصاویر را ندیدم و براساس آیه شریفه «وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ» نمی‎توانم قضاوتی کنم. 

معتقدیم براساس فرمایش پیامبر اکرم (صل‎الله‎علیه‎وآله‎وسلم) لمس نامحرم حرمت دارد. بعد از فتح مکه تعدادی از زنان ابوسفیان آمدند و گفتند می‎خواهیم با رسول خدا (صل‎الله‎علیه‎وآله‎وسلم) بیعت کنیم. بر اساس دستور قرآن کریم، پیامبر فرمودند تشت آبی آوردند و دست خود را در آن گذاشتند و زن‎ها هم دست خود را در تشت گذاشتند و این‎گونه بیعت صورت گرفت. حضرت امیر (علیه‎السلام) هم به این شکل با زنان بیعت می‎کرد. البته من در نوع بیعت خلفای قبل از حضرت علی (علیه‎السلام)  اطلاعی ندارم. حضرت آقا هم که در دی‎ماه سال 1370 به بوشهر سفر کرده بودند، زنان بوشهری گفتند با ایشان می‎خواهند بیعت کنند. آقا دستور دادند ملافه‎ای روی دست ایشان گذاشتند و زنان بوشهری از روی ملافه با ایشان بیعت کردند. لذا وقتی دستور پیامبر اکرم (صل‎الله‎علیه‎و‎آله‎و‎سلم) در موردی وجود دارد، براساس آیه شریفه قرآن که می‎فرماید «مَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» ما موظف به اطاعت هستیم. هیچ‎یک از مراجع نمی‎توانند در این‎باره اظهار نظر مخالف کنند. به همین دلیل حرمت لمس نامحرم برای دیپلمات‎ها و مقامات سیاسی ما به‎عنوان نمایندگان یک کشور اسلامی، یک «اتیکت» و «نزاکت» به حساب می‎آید. این هم با حسن سلوک تفاوت دارد. در مورد نزاکت، ضمانت اجرا وجود دارد و اگر کسی از آن تخطی کند، با مجازات روبه‎رو می‎شود. مثلا اگر دیپلمات ایرانی با یک زن خارجی دست می‎داد، ماموریتش خاتمه پیدا می‎کرد. جایی شنیدم که حضرت آقا فرمودند تا من هستم اجازه نخواهم داد دیپلمات‎‎های ما با زن‎‎های خارجی دست بدهند. این یک حکم حکومتی است و همه باید از آن تبعیت کنند.  

آیا پوشش امیر قطر در سفر به تهران توهین آمیز بود؟ / چگونگی رفتار رهبر انقلاب در دیدارهای دیپلماتیک+تصاویر دیدارهای جنجالی دیپلماتیک

 یکی از مسائل مهم و مورد ابتلای دیپلمات‎‎های ما، دست دادن با خانم‎هاست. عقاید و اصول اسلامی ما در این مورد، که شما هم به آن اشاره کردید، چگونه در عرصه بین‎المللی قابل توجیه است؟  

در مسئله دست دادن، ابتدا دست دادن تقدم به حساب می‎آید. در وضعیت برابر، آن کسی که مقام بالاتری دارد یا میزبان است، باید ابتدا دستش را دراز کند و اول هم باید دست خود را بکشد. باور می‎کنید که این سنت رسول خدا (صل‎الله‎علیه‎وآله‎وسلم) است؟

در جریان سفر امیر قطر به تهران، برخی از رسانه‎ها نوع لباس پوشیدن امیر قطر سندلی را که ایشان پا کرده بودند نشانه رعایت نکردن تشریفات و آداب دیپلماتیک دانستند. این در حالی است که در لباس عربی، پوشش پا فقط سندل است و با این لباس کفش نمی‎پوشند.

 این سنت را ابتدا پیامبر اسلام ایجاد کرده و غربی‎ها آن را گرفتند و به‎عنوان یک عرف دیپلماتیک درآوردند. خب، در عرصه بین‎المللی، وقتی یک خانم ابتدا دست خود را دراز می‎کند و شما دست نمی‎دهید، برداشت بی‎احترامی از این رفتار شما می‎شود. قاعدتا با کسی که شما به او بی‎احترامی کرده اید، نمی‎توانید به نتیجه مطلوب برسید. بهترین کار این است که شما قبل از ملاقات، این مسائل را به طرف مقابل اطلاع بدهید. اوایل انقلاب، چون تجربه کافی نداشتیم، به طرف مقابل می‎گفتیم ما با هم نامحرم هستیم که البته برای آن‎ها قابل فهم نبود. الان ما این‎گونه به طرف مقابل تفهیم می‎کنیم که در ایران عرف روابط به این‎گونه است که مرد با مرد دست می‎دهد و روبوسی می‎کند و زن با زن هم به همین صورت است، اما مرد و زن با هم دست نمی‎دهند. همان‎طور که گفتم بهترین کار این است که قبل از ملاقات، به طرف مقابل اطلاع دهیم که دست خود را دراز نکند. بنده در برخی از سخنرانی‎‎های ریاست‎جمهوری و یا وزیر خارجه در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، وظیفه‎ام این بود که به خانم‎‎های خارجی اطلاع بدهم که دست خود را در مقابل رئیس‎جمهور یا وزیر خارجه ما دراز نکنند. معمولا در جلساتی مانند مجمع عمومی سازمان ملل، بعد از سخنرانی رئیس یک هیئت، مقامات و نمایندگان دولت‎‎های دوست برای ابراز تشکر در مسیر حرکت او قرار می‎گیرند و از او تشکر می‎کنند. خب، اگر اطلاع نمی‎دادیم، طرف مقابل این برداشت را می‎کرد که به او بی‎احترامی شده است. 

البته باید توجه داشت که دست دادن با نامحرم حرام است، صحبت کردن که مشکلی ندارد. ما گاهی اوقات به این نکته توجه نمی‎کنیم و با خانم‎ها حتی صحبت هم نمی‎کنیم که نادرست است. قاعده نگاه کردن هم وجود دارد و براساس دستور قرآن کریم مبنی بر «غضّ بصر»، نمی‎توان در چشم نامحرم به مدت طولانی نگاه کرد.  

 برخی از نوع رفتار خانم اشتون و آقای کری بعد از امضای توافق ژنو، این‎گونه برداشت کردند که این توافق و مفاد آن باعث خوشحالی بیش از حد مقامات غربی شده است. به‎نظر شما این برداشت صحیح است؟  

خیر، این‎گونه نیست. اساسا باید ببینیم که آیا غربی‎ها در توافق ژنو دستاورد خاصی داشته‌اند؟ این عرف دیپلماتیک است که مقامات، اگر زن و مرد باشند با یکدیگر روبوسی می‎کنند. 

آیا پوشش امیر قطر در سفر به تهران توهین آمیز بود؟ / چگونگی رفتار رهبر انقلاب در دیدارهای دیپلماتیک+تصاویر دیدارهای جنجالی دیپلماتیک

این برداشت‎ها و اظهار نظر‎های نادرست متاسفانه همواره وجود داشته و ناشی از ورود غیرمتخصصین به مباحث مربوط به تشریفات دیپلماتیک است. 

نمونه‎‎های زیادی از این مسئله وجود داشته است. مثلا در جریان سفر امیر قطر به تهران، برخی از رسانه‎ها نوع لباس پوشیدن امیر قطر سندلی را که ایشان پا کرده بودند نشانه رعایت نکردن تشریفات و آداب دیپلماتیک دانستند. این در حالی است که در لباس عربی، پوشش پا فقط سندل است و با این لباس کفش نمی‎پوشند.


البته اگر کسی به اخلاقیات حاکم بر کشور میزبان هم توجه کند، خیلی خوب است. مثلا سلطان‎قابوس در سفر اخیرش به تهران و در دیدار با آقای دکتر روحانی، سندل جلوبسته پوشیده بود و این هم به‎دلیل آشنایی ایشان با خلقیات ایرانی است. در واقع یکی از ابعاد مهم در رفتار دیپلماتیک توجه به اخلاقیات ملل است.  

 شما به لزوم توجه به اخلاقیات ملل اشاره کردید. نمونه‎‎هایی هم در این رابطه برای ما بیان می‎فرمائید؟ 
 
مثلا اگر شما با یک زن و شوهر افغانی روبه‎رو می‎شوید و می‎خواهید تاریخ و محل تولد خانم را بپرسید، نباید از خود او بپرسید بلکه باید از شوهرش سوال کنید. متاسفانه در کشور ما به اخلاقیات ملت‎ها توجه نمی‎شود. لذا بحث اخلاقیات ملل، بعد از حسن سلوک و نزاکت، سومین مسئله مهم در تشریفات است. وقتی کسی از مملکت خارج می‎شود، باید به اخلاقیات مردم کشور مقصد سفر، توجه جدی داشته باشد. مثلا اگر شما به اندونزی سفر می‎کنید و برای شما چای می‎آورند، تا میزبان به شما تعارف نکرده، نباید دست‌تان را به‎سمت فنجان چای دراز کنید. در وارد شدن به محل اجلاس و مهمانی و عبور از در هم، عرف‎‎هایی وجود دارد که باید به آن توجه شود.  

 قبول دارید که اگر مقامی از کشور ما بعد از مقامات کشور دیگر وارد شود، می‎گویند ‎شأن او حفظ نشده است؟  

مقام ما باید به‎گونه‎ای وارد شود که سمت راستش میهمان باشد. این سنت اسلامی ماست. ما از طریق رعایت این سنن حسنه اسلامی، می‎توانیم دین‎مان را تبلیغ کنیم. استواری اسلام در استواری اخلاق است و پیامبر ما، برای اتمام مکارم اخلاق مبعوث شده.  

 با توجه به گسترش اندیشه‎‎های افراطی فمینیسم در غرب، این‎گونه گفته می‎شود که زن‎ها نباید در مقابل مردان بلند شوند یا اینکه زن‎ها باید ابتدا از جلسه خارج شوند. وضعیت زن‎ها در تشریفات چگونه است و این اندیشه‎‎های افراطی چه جایگاهی در تشریفات دیپلماتیک دارد؟  

وقتی من در نمایندگی ایران در سازمان ملل، مسئول تشریفات بودم، قاعدتا مسئولیت همه مسائل مرتبط با امر تشریفات متوجه من بود. در آن زمان، نخست‎وزیر هند آقای دکتر خرازی را به ضیافت ناهار دعوت کردند. من قبل از آغاز میهمانی، به سالن رفتم و محل نشستن آقای دکتر خرازی را بررسی کردم. دیدم که یک طرف صندلی ایشان جای یک خانم است و در طرف دیگر صندلی ایشان جای وزیر خارجه کشوری که ما با آن‎ها در آن زمان رابطه نداشتیم. به مسئول تشریفات نمایندگی هند گفتم که محل نشستن دکتر خرازی را تغییر بدهید

در صحنه سیاست بین‎الملل، من فمینیسم ندیده‎ام. طرفداران این نظریه، افراط زیادی دارند و در میان زنان هم قائل به اعتدال نیستند. مثلا اصطلاحات رایجی مانند chairman را به chairperson تغییر می‎دهند. این تفکرات در میان دیپلمات‎ها جایگاهی ندارد و تنها موضوعی که مطرح است، مسئله تقدم است. در مراسم‎ها و اجلاس‎‎های بین‎المللی تقدم با پادشاهان و روسای جمهور است.  

 مسئله سرو مشروبات الکلی در اجلاس‎‎های بین‎المللی و عدم حضور مقامات ایرانی در این اجلاس‎ها هم یکی از ابعاد مهم تشریفات دیپلماتیک است.  

در مورد مشروبات الکلی، ما حدیث نبوی داریم مبنی بر اینکه مسلمان نباید در مجلسی که مشروبات الکلی وجود دارد، حضور داشته باشد. به همین دلیل روسای جمهور ما در میهمانی‎‎هایی که دبیرکل سازمان ملل هرساله در سپتامبر و در موسم برگزاری اجلاس مجمع عمومی، به افتخار روسای کشور‎ها می‎دهد، حاضر نمی‎شوند. ما در این‎باره نمی‎توانیم هیچ تخلفی کنیم زیرا دستور پیامبر اکرم (صل‎الله‎علیه‎وآله‎وسلم) است و طبق آیه‎ای که اشاره کردم، موظف به اطاعت هستیم. ما نمی‎توانیم به‎خاطر برخی از منافع، اصول دین‎مان را نادیده بگیریم.  

آیا پوشش امیر قطر در سفر به تهران توهین آمیز بود؟ / چگونگی رفتار رهبر انقلاب در دیدارهای دیپلماتیک+تصاویر دیدارهای جنجالی دیپلماتیک

 برگردیم به سوال اصلی خودمان. آیا زن در مقابل مرد بلند می‎شود یا نه؟  

این یک مسئله فرهنگی است. در دنیای غرب، یک اندیشه فردگرایی (Individualism) وجود دارد که مثلا افراد طبق این اندیشه دستاورد‎های خود را ناشی از شخص خودشان می‎دانند. مثلا اگر مستندی توسط شبکه بی‎بی‎سی ساخته شود، در پایان نام چند نفر آورده می‎شود. اما در ایران وقتی یک فیلم کوتاه ساخته می‎شود، در انتها از سازمان‎ها، انجمن‎ها و نهاد‎های مختلفی که در تولید آن نقش داشته‎اند، تشکر می‎شود. این دو فرهنگ متفاوت است. فرهنگ ما جامعه‎نگر است و فرهنگ غرب، فردنگر. یک قهرمان ورزشی ایرانی وقتی پیروز می‎شود، با پرچم ایران دور افتخار می‎زند اما یک قهرمان آمریکایی این کار را نمی‎کند. لذا وقتی این مزیت به افراد داده می‎شود، به‎سادگی قابل پس گرفتن نیست. غربی‎ها می‎گویند مرد وقتی وارد اتاق می‎شود، زن جلوی پای مرد بلند نمی‎شود. من عکسی را دیدم که اوباما وارد شده و با یک زن جوان دست داده، اما آن زن بلند نشده است. البته خود آمریکایی‎ها هم با این مسئله مشکل دارند اما خانم‎ها حاضر نیستند این مزیت را از دست بدهند. 

رئیس‎جمهور فرانسه، آقای اولاند اخیرا در جریان یک اجلاس بین‎المللی در فرانسه، با خانم کلینتون دست داد اما خانم کلینتون از جایش بلند نشد. رسانه‎‎های ما این‎گونه نوشتند که اولاند در کشور خودش تحقیر شده است اما واقعا این‎گونه نبود. در کشور فرانسه هم چنین برداشتی صورت نگرفت.  

 رئیس هیئت پارلمانی اروپا پس از بازگشت از ایران، گفته بود که در ایران مجبور شده روسری سر کند و به منظور مخالفت، پیش پای برخی از مقامات ما بلند نشده است.  

این حرف، حرف غیرمتعارفی است. حجاب داشتن زنان سنت ایرانی‎هاست. اما اینکه قبول کنیم این خانم به‎خاطر مخالفت با روسری، در دیدار با آقای هاشمی، این اقدام را انجام داده، به‎نظرم این‎گونه نبوده است. البته مسئولین تشریفات باید پیش از ورود آقای هاشمی، یا به این خانم می‎گفتند حتما باید بلند شود یا این‎ها را ایستاده نگه می‎داشتند تا ایشان وارد شود یا اینکه آقای هاشمی را با اعضای هیئت با هم وارد اتاق می‎کردند. این وظیفه اعضای تیم تشریفات است

تشریفات حافظ عزت و حمیت یک هیئت است. به‎طور قطع، سفارت کشورمان شرط رعایت حجاب اسلامی را برای نامبرده و همراهان، به‎صورت آشکار، علنی و بدون قید و شرط، برای ورود به ایران اعلام و نامبردگان آن را به ‎صورت یک تعهد داوطلبانه قبول کرده‎اند. رعایت پوشش اسلامی زنان محترم عضو هیئت اروپایی هنگام ورود به خاک جمهوری اسلامی ایران، خود مبین قبول علنی و آشکار این قرارداد است. با توجه به اینکه این بانوان محترم هیچ‎گونه اجباری برای سفر به ایران نداشته و داوطلبانه شرط حجاب را پذیرفته‎اند، بیان این مطلب ـ‌‌‌‌ بعد از بازگشت‌شان به وطن‌ـ که عدم احترام به یک مقام دینی عالی‎رتبه جمهوری اسلامی ایران به‌خاطر انتقام‌گیری از شرط حجاب بوده، یک نقض قراردادی است. نامبرده ممکن است ادعا کند که به کلیسا و مقامات دینی اعتقاد ندارد و تقدم آنان را نمی‎پذیرد؛ حتی در این صورت هم، باید در مقابل نقض این شرط قراردادی پاسخگو باشد. هیچ کشور حاکمی در دنیا موظف به قبول هیئتی که سوء ‎نیت و قصد انتقام دارد، نیست؛ به‌ویژه جمهوری اسلامی ایران که سیاست آشکار و اعلام‌شده ضد‎استکباری دارد. در این صورت هم عمل آنان در عدم نمایش احترام به یک مقام عالی‎رتبه جمهوری اسلامی ایران، به‌مثابه کینه و نمایش سوء نیت، محل اعتراض است زیرا با کتمان نیت واقعی خود، حسن نیت جمهوری اسلامی ایران و روح ژنو 2 را نقض نموده‎اند.  

آیا پوشش امیر قطر در سفر به تهران توهین آمیز بود؟ / چگونگی رفتار رهبر انقلاب در دیدارهای دیپلماتیک+تصاویر دیدارهای جنجالی دیپلماتیک

 رفتار آقای هاشی در مقابل این برخورد باید چگونه می‎بود؟  

رعایت حرمت آداب و ترتیبات خانه و کشور میزبان، یک اصل پایدار و غیرقابل انکار در مراودات میان دولت‎ها، خانواده‎‎ها و افراد است. براساس این قاعده، هر هیئتی که به هر عنوان و مناسبتی به کشور ایران سفر می‎کند، بدون اما و اگر باید ترتیبات مرسوم جمهوری اسلامی ایران را رعایت کند. در تشریفات مرسوم و معمول در اروپا، با وجود همه باور‎های رایج و از جمله نظریه جدایی دین از سیاست در فرضیه‎‎های سیاسی غرب، هنوز هم مقامات اداری و اجرایی ـ‌ حداقل در ظاهر ـ تقدم روحانیون را رعایت می‎کنند. مثلا هنگام ورود یک مقام عالی‎رتبه کلیسایی، حتی مقامات عالی‎رتبه دولتی احترامات لازمه را به‎جای می‎آورند و مراتب آنان را رعایت می‎کنند. آیت‎الله هاشمی می‎توانستند در مقام اعتراض به رفتار غیرمتعارف جلسه را ترک نمایند. اما واکنش خوب ایشان در مقابل عمل غیرمعمول وی، غمض عینی مبتنی بر رأفت اسلامی و حسن رفتار.

در دیدار‎های ایشان (رهبر معظم انقلاب) با مقامات خارجی، دو نکته خیلی به چشم می‎خورد: یکی عزت و اقتدار و دیگری تواضع است که هر دو را در حد اعلی دارند. ایشان ضمن اینکه مقامات را به‎خوبی تحویل می‎گیرند، اقتدار خاصی در کلام دارند.

مطابق با مکارم اخلاق رهبران جمهوری اسلامی ایران و مطابق با دستورات قرآنی است که مسلمانان را به نمایش عمل خوب در مقابل عمل بد و عمل بهتر در مقابل عمل خوب فرمان می‎دهد.  

بنابراین براساس موارد فوق و علی‎رغم نمایش رفتار بزرگوارانه حضرت آیت‎الله هاشمی، هنوز جای بیان رسمی چند اعتراض به رفتار برقرار است.  

 ما در رفتار حضرت امام خمینی (ره) نمونه‎‎های زیادی را می‎بینیم که ایشان با صلابت با این مسائل برخورد می‎کردند.  
در مورد آن خبرنگار زن معروف، باید اشاره کنم که او قبلا گفته بود با این قصد و هدف به ملاقات امام می‎رود و حضرت امام (ره) از این نیت باخبر بودند. شخصیت امام خمینی بسیار متفاوت بود. باید توجه داشته باشیم موردی که در دیدار با آقای هاشمی اتفاق افتاد، یک مسئله فرهنگی است و این فرهنگ هم متعلق به اروپای غربی و آمریکای شمالی است.  

 بعد از دیدار هیئت اروپایی با آقای هاشمی، رئیس این هیئت در دیدار با آقای دکتر ظریف هم همین رفتار را نشان داد. در دیدار با وزیر امور خارجه چرا مجددا شاهد این اتفاق بودیم؟ قصور از کدام بخش بود؟  

وقتی من در نمایندگی ایران در سازمان ملل، مسئول تشریفات بودم، قاعدتا مسئولیت همه مسائل مرتبط با امر تشریفات متوجه من بود. در آن زمان، نخست‎وزیر هند آقای دکتر خرازی را به ضیافت ناهار دعوت کردند. من قبل از آغاز میهمانی، به سالن رفتم و محل نشستن آقای دکتر خرازی را بررسی کردم. دیدم که یک طرف صندلی ایشان جای یک خانم است و در طرف دیگر صندلی ایشان جای وزیر خارجه کشوری که ما با آن‎ها در آن زمان رابطه نداشتیم. به مسئول تشریفات نمایندگی هند گفتم که محل نشستن دکتر خرازی را تغییر بدهید. چون نمی‎دانستم آن خانم با چه لباسی در میهمانی حضور پیدا خواهد کرد. این وظیفه من بود که این کار را انجام دهم. وقتی هم که سفیر ما را برای میهمانی دعوت می‎کردند، من قبل از میهمانی تماس می‎گرفتم و نوع غذا را سوال می‎کردم تا مطمئن شوم که چه نوع غذایی ( از لحاظ حلال بودن) قرار است سرو شود. حتی درباره جزئیات غذا هم قبل از میهمانی پرس و جو می‎کردم، چون در برخی موارد، جزئیات هم دردسر‎ساز می‎شود. در ملاقات‎ها هم من همیشه جلوتر از رئیس هیئت می‎رفتم تا مطمئن شوم آیا میزبان حضور دارد که از ما استقبال کند یا خیر.

آیا پوشش امیر قطر در سفر به تهران توهین آمیز بود؟ / چگونگی رفتار رهبر انقلاب در دیدارهای دیپلماتیک+تصاویر دیدارهای جنجالی دیپلماتیک

به‎نظر من این مشکلات ناشی از اشتباه و کم‎کاری مسئولین تشریفات مقامات است که وظیفه خود را به‎درستی انجام نمی‎دهند.  

 رهبر معظم انقلاب در دیدار‎های خارجی، تاکید زیادی بر رعایت آداب و تشریفات دارند. از این نمونه‎ها برای ما بفرمائید.  

بله، مقام معظم رهبری دقت نظر زیادی در این زمینه دارند. ایشان برای همه و از جمله خود من در زمینه رعایت اصول و آداب الگو هستند. مثلا ایشان در سخنرانی‌هایشان همیشه نکات مورد نظر خود را یادداشت می‎کنند و به‎همراه دارند به این دلیل که نکته‎ای از قلم نیفتد. در دیدار‎های ایشان با مقامات خارجی، دو نکته خیلی به چشم می‎خورد: یکی عزت و اقتدار و دیگری تواضع است که هر دو را در حد اعلی دارند. ایشان ضمن اینکه مقامات را به‎خوبی تحویل می‎گیرند، اقتدار خاصی در کلام دارند. در سفر حضرت آقا به زیمبابوه، مسئول تشریفات قبل از میهمانی که موگابه ترتیب داده بود، نرفته بود تا وضعیت را چک کند. وقتی حضرت آقا وارد میهمانی شدند، مشاهده کردند که لیوان‎‎های مشروب روی میز است و یک خواننده هم دارد یک آهنگ غربی می‎خواند. حضرت آقا از سالن خارج شدند. خب، اینجا این نکات دقیق را باید مسئول تشریفات هماهنگ کند.  

 در جریان دیدار سفیر سوئد با آقای احمدی‎نژاد هم حاشیه‎‎هایی درباره نوع نشستن سفیر در مقابل رئیس‎جمهور ما به‎وجود آمد. در مورد آن دیدار هم بفرمائید.  

باید توجه کنیم که اروپایی‎ها هنگامی که می‎نشینند، پا روی پا می‎گذارند. اما مشکلی که در مورد آن دیدار وجود دارد این بود که سفیر در آن دیدار خیلی راحت نشسته بود؛ به‎گونه‎ای که پایش از صندلی بیرون زده بود.

آیا پوشش امیر قطر در سفر به تهران توهین آمیز بود؟ / چگونگی رفتار رهبر انقلاب در دیدارهای دیپلماتیک+تصاویر دیدارهای جنجالی دیپلماتیک

 یکی از مقامات ما در دیدار با یک مقام اروپایی می‎خواست روبوسی کند که صحنه‎‎های جالبی اتفاق افتاد. در این‎باره هم بفرمائید.  
مسئله جدیدی که در تشریفات وجود دارد، مسئله حریم است. در این رابطه کشور‎های دنیا به دو دسته تقسیم می‎شوند: یک دسته حریم‎گریز و یک دسته حریم‎پذیر. کشور‎های اروپایی و غربی، حریم‎گریز هستند. یعنی شما نباید از نیم‎متری مقامات اروپایی جلوتر بروید یا مثلا دست روی شانه آن‎ها بگذارید، روبوسی کنید یا به آن‎ها بچسبید.

کشور‎های آسیایی، عربی و آمریکای لاتین حریم‎پذیر هستند. هدف ما این نیست که از کسی انتقاد کنیم، بلکه هدف این است که با بیان این نکات، عزت مقامات جمهوری اسلامی بیش از پیش حفظ شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد