
خوزنیوز: ظاهرا استعفای نمایندگان خوزستان که با دلایل کاملا مشخص به هیات رییسه مجلس تقدیم شده است فشار زیادی را به برخی جریانات وارد کرده است.
18 نماینده خوزستان که در بین آنها نمایندگانی از کلیه جریانات سیاسی مشاهده می شود در اقدامی هماهنگ به دلیل بی توجهی هیات دولت و شخص رییس جمهور به درخواست نمایندگان خورستان مبنی بر توقف انتقال آب کارون به استانهای مرکزی و مشخص شدن اعتبار قابل توجه برای تکمیل طرح بهشت آباد ( طرح انتقال آب از سرشاخه های کارون برای مناطق مرکزی کشور) در لایحه بودجه سال 1393 از سوی دولت و همچنین کاهش اعتبارات خوزستان در بودجه سال 93 استعفای خود را تقدیم هیات رییسه مجلس کردند.
فارغ از صحیح بودن یا نبودن، موقع سنجی و موثر بودن یا نبودن این تصمیم، برخی از جریانات که گویا این اقدام نمایندگان خوزستان و چند استان دیگر بر آنها سنگین افتاده است پس از اعلام این تصمیم، قصد به بیراهه کشاندن و تخریب این حرکت دارند.
گروهی از آنها با مقایسه کردن این جریان با استعفای نمایندگان مجلس ششم، قصد به بیراهه کشاندن این حرکت و به نوعی تهدید و تحدید نمایندگان مستعفی دارند و این در حالی است که این اقدام با آن استعفا و تحصن از همه جهات ماهیتا تفاوت اساسی دارد.
گروهی دیگر به نمایندگی از مردم خوزستان مخالفت خود را با این حرکت اعلام می کنند. در همین راستا یکی از روزنامه های نزدیک به دولت این استعفا را نمادین خوانده و اعلام می کند «از لحظه دریافت خبر توسط مردم در شهرهای خوزستان این موضوع انعکاس مثبتی نداشت.» (در همین زمینه : 87.5 درصد، موافق استعفای نمایندگان خوزستان )
آنچه مسلم است این تصمیم از روی خیرخواهی منتخبان مردم، برای خوزستان انجام شده است. گرچه به عملکرد نمایندگان در این سالها انتقاداتی وارد است، اما باید بدانیم که تنها گذاشتن نمایندگان در این خصوص، حال هر تصمیمی که اتخاذ نمایند، گزینه های مناسبی را پیش روی استان قرار نخواهد داد.
بازخوانی مواضع رنگارنگ مقامات آمریکا پس از توافق ژنو
مقامات ارشد دولت آمریکا در جلسه توجیهی با خبرنگاران پیرامون مفاد توافقنامه اخیر ایران و 1+5 تأکید کردند که آمریکا نه حق ایران در غنیسازی را به رسمیت شناخته و نه قصد دارد به رسمیت بشناسد. آنچه که در این توافق به ایران داده شده است تنها تنفسی ناچیز در برابر توقف پیشرفت هستهای این کشور است.
گروه بینالملل مشرق – توافق هستهای بین ایران و 1+5 در بین اعضای کنگره آمریکا واکنشهای متضادی را برانگیخته که حتی ممکن است اوباما را مجبور به وتوی قانون آینده کنگره کند. با گذشت یکماه از توافق ایران و 1+5 در ژنو، از رئیسجمهور تا سناتورهای کنگره آمریکا هریک مواضع و نظرات متفاوتی را نسبت به این توافق و آینده آن و یا مفاد و تعهدات طرفین ابراز داشتهاند.
گروه بینالملل مشرق طی گزارشهایی به بازخوانی مواضع متفاوت و متناقض مقامات آمریکایی پس از توافق ژنو خواهد پرداخت.
«نبود صدای واحد» و شنیده شدن مواضع متناقض در داخل آمریکا باعث شده است تا بدبینی ایران نسبت به مقامات این کشور دوچندان شود و توافق ایران و 1+5 را به خطر بیاندازد.
به گزارش مشرق، وزارت خارجه آمریکا متن جلسهای را منتشر کرده است که مقامات ارشد دولت اوباما، جلسه توجیهی درباره توافقنامه ایران و شش کشور برگزار کرده و خبرنگاران حاضر را در جریان جزئیات این توافق و مذاکرات میگذارند. گفتنی است هویت و سمت این مقامات در متن منتشر شده از سوی وزارت خارجه آمریکا ذکر نشده است و تنها به ذکر "مقام بلندپایه دولت آمریکا" بسنده شده است.
* در قدم اول پس از 10 سال موفق به توقف پیشرفت برنامه هستهای ایران شدیم
* نه در این توافقنامه و نه در آینده "حق" غنیسازی ایران را به رسمیت نمیشناسیم
* در هیچجای این توافقنامه بندی وجود ندارد که تعبیر به داشتن "حق غنیسازی" برای ایران شود
* با از بین بردن ذخایر 20 درصد، توقف نصب سانتریفیوژهای پیشرفته و توقف راهاندازی آب سنگین اراک جلوی دستیابی ایران به سلاح هستهای را گرفتیم
* برای اولین بار ایران اطلاعات مربوط به راکتور اراک را به آژانس تحویل خواهد داد
* محورهای توافق: توقف فعالیتهای برنامه هستهای، به عقب برگشتن آن، و نظارت گسترده و دقیق بر این برنامه
* تعدیل تحریمها در نهایت 6 تا 7 میلیارد دلار درآمد برای ایران خواهد داشت
* در مقایسه با 100 دلار سرمایه بلوکه شده ایران، 6 تا 7 میلیارد دلار مبلغ ناچیزی است که عاید ایران میشود
* تحریم ایران به دلیل حمایت از تروریسم، دخالت در سوریه و نقض حقوق بشر ادامه خواهد داشت
* تعدیل تحریمها به معنای بازگشت ایران به تجارت جهانی نیست
* در صورتی که از این فرصت برای توافق با ایران استفاده نمیکردیم، به ائتلاف بینالمللی بر ضد ایران ضربه وارد میشد
* عدم توافق با ایران در این مرحله، نظام تحریمهای یکجانبه علیه این کشور را با شکست مواجه میکرد
* متقاعد کردن شرکایمان به ادامه تحریم سخت میشد
* تعدیل تحریمها در این دوره شش ماهه تأثیر چشمگیری بر اقتصاد ایران نخواهد داشت
* تلاش میکنیم کنگره با تحریم جدید توافق با ایران را خراب نکند.
* براساس چارچوبهای نظام سیاسی آمریکا برای جلوگیری از تحریم جدید ایران تلاش خواهیم کرد
گروه بینالملل مشرق در ادامه متن کامل این جلسه را که یک روز پس از توافق ژنو برگزار شد، برای اطلاع از تحلیل مقامات کاخ سفید از این توافق و چشمانداز مورد نظر آمریکا در توافق جامع، منتشر کرده است.
یک مقام ارشد کاخ سفید: میدانم که متن مفاد توافقنامه منتشر شده است؛ اما باز هم ارزش دارد که نکات مهم آن را برای شما توضیح بدهم. سپس همکار دیگرم درباره سیاست ما در تحریمها و تنفس محدود مذکور در توافقنامه صحبت خواهد کرد.
اول از همه مهم است که توجه کنیم این توافق نتیجه سالها تلاش، و اولویت اصلی آقای اوباما بوده که جلوگیری از دسترسی ایران به سلاح هستهای است. 1+5 در حقیقت ائتلافی است که ما توسط آن با ایرانیها مذاکره میکنیم و همانطور که رئیسجمهور اشاره کرد، مورد اخیر معنادارترین توافقی است که از زمان تشکیل دولت تا کنون به آن دست یافتهایم.
گفتهایم که این صرفاً قدم اول در رسیدن به یک توافق جامع است؛ اما قدم اولی است که پیشرفت برنامه هستهای ایران را متوقف میکند، بخشهای مهمی از آن را به عقب برمیگرداند، و فرصتی شش ماهه را به ما میدهد تا ببینیم آیا میتوانیم به یک توافق جامع برسیم یا نه.
**جلوگیری از پیشرفت برنامه هستهای ایران در قدم اول
چرا توافق در قدم اول مهم بود؟ به نظر ما اهمیت دارد که ایران نتواند در طول مذاکرات برنامه هستهای خود را پیش ببرد. یکی از نگرانیها در گذشته این بود که ایران از مذاکرات به عنوان پوششی برای پیشبرد برنامهاش استفاده کند و واقعاً هم اگر به توافق کنونی نمیرسیدیم میتوانست تا شش ماه دیگر پیشرفتهای مهمی در افزایش ذخیره اورانیم غنیشده و فروش سانتریفیوژهای پیشرفته داشته باشد و به سمت راهاندازی تأسیسات اراک قدم بردارد. با توافق به دست آمده و توقف پیشرفت و به عقب بازگرداندن برنامه هستهای، از این موارد پیشگیری کردهایم.
ابتدا من درباره مفاد اساسی قدم اول صحبت میکنم. سپس همکارم درباره تعدیل تحریمها توضیح میدهد. من درباره راهحل جامع مورد نظر ما سخن خواهم گفت و سپس سؤالات شما را جواب میدهیم.
اولاً، ایران متعهد شده تا غنیسازی بیشتر از 5 درصد را متوقف و تجهیزات قادر به این نوع غنیسازی را از بین ببرد. متعد شده تا ذخیره اورانیوم نزدیک به 20 درصد خود را از بین ببرد که این در واقع بزرگترین نگرانی ما درباره ذخیره اورانیوم غنیشده ایران بود. ایران در طول این شش ماه، همه ذخیره 20 درصد خود را یا تا کمتر از 5 درصد رقیق میکند و یا آن را به شکلی تبدیل میکند که برای غنیسازی بیشتر قابل استفاده نباشد.
علاوه بر موارد بالا، ایران هیچ نوع سانتریفیوژ جدیدی را نصب نخواهد کرد؛ از سانتریفیوژهای نسل بعد برای غنیسازی استفاده نمیکند؛ تقریباً نیمی از سانتریفیوژهای نظنز و سهچهارم از سانتریفیوژهای فوردو را غیرفعال میکند؛ تنها آن تعداد سانتریفیوژ تولید میکند که برای جایگزین کردن سانتریفیوژهای خراب نیاز دارد و به این ترتیب در این شش ماه نمیتواند به ذخیره سانتریفیوژهای خود اضافه کند؛ تأسیسات غنیسازی جدید نمیسازد؛ همچنین متعهد شده تا به ذخیره اورانیوم 3.5 درصد خود اضافه نکند. این خود نکته مهمی است؛ زیرا نه تنها ذخیره 20 درصدی خود را از بین میبرند، بلکه در انتهای این شش ماه ذخیره 3.5 درصدی خود را هم نباید افزایش داده باشند؛ بنابراین هم در غنیسازی 20 درصد به عقب برمیگردند و هم ذخیره 3.5 درصدی آنها متوقف میشود.
به علاوه، ایران متعهد شده تا فعالیتهای تأسیسات اراک را متوقف کند و به سمت تولید پلوتونیوم حرکت نکند. به عبارت دقیقتر، رآکتور اراک را نه راهاندازی کند و نه حتی سوخترسانی؛ تولید سوخت برای رآکتور اراک را متوقف کند؛ آزمایش سوخت برای این رآکتور را پایان دهد؛ بخشهای مختلف رآکتور را نصب نکند؛ سوخت و آب سنگین به رآکتور انتقال ندهد؛ تأسیساتی با قابلیت بازفرآوری هم ایجاد نکند. بدون بازفرآوری هم نمیتواند پلوتونیوم را از سوخت مصرف شده تفکیک کند.
**سه راه ایران برای دستیابی به سلاح هستهای را مسدود کردیم
این مقام ارشد آمریکایی در ادامه تشریح مفاد توافقنامه ژنو تاکید میکند که این توافق، راههای دستیابی ایران به سلاح هستهای را مسدود کرده است.
«پس بگذارید یک بار دیگر هم توضیح بدهم. سه راه برای رسیدن به بمب وجود دارد که نگرانی ما هم از این سه راه بوده است: یکی ذخیره اورانیوم 20 درصدی است که با این توافق در انتهای شش ماه از بین میرود. دوم ترکیب اورانیوم 3.5 درصد با سانتریفیوژهای پیشرفتهای است که ایران به آنها دست پیدا کرده و در صورت نصب آنها میتواند ما را غافلگیر کند، این راه هم بسته میشود، چون نه میتوانند ذخیره 3.5 درصدی خود را افزایش دهند و نه سانتریفیوژهای پیشرفته را نصب کنند. راه سوم هم رآکتور اراک است که از آب سنگین استفاده میکند و راهی به سمت تولید پلوتونیوم با قابلیت استفاده در بمب جلوی پای ایران میگذارد، که این راه هم با توافق انجام شده بسته شد.»
بنابراین آنچه به دست آوردهایم امتیازهای مهمی بوده و بیشترین پیشرفت را در توقف برنامه غنیسازی اورانیوم ایران در ده سال اخیر داشتهایم.
علاوه بر توافقاتی که گفتم، شفافیت بیسابقه و نظارت بسیار دقیقی هم بر برنامه هستهای ایران خواهیم داشت. ایران متعهد شده تا به ناظران آژانس انرژی اتمی اجازه دسترسی روزانه به تأسیسات نطنز و فوردو بدهد؛ ناظران میتوانند فیلم دوربینهای مدار بسته را بررسی کنند تا مطمئن شوند نظارت همهجانبه بر برنامه هستهای دارند؛ همچنین شفافیت درباره غنیسازی در این تأسیسات هم افزایش مییابد و البته زمان مورد نیاز برای تشخیص هرگونه تخلف از قوانین هم کاهش مییابد، زیرا چشمهایی که ما در تأسیسات ایران داریم بلافاصله هر تلاشی در جهت تولید سلاح و یا تخلف از توافق ایجاد شده را تشخیص میدهند.
آژانس انرژی اتمی به تأسیسات ساخت سانتریفیوژهای ایران هم دسترسی خواهد داشت؛ همچنین به تأسیسات تولید و ذخیره قطعات گرداننده سانتریفیوژ، و همچنین به معادن و نوردهای اورانیوم. آنچه مهم است اینکه نه تنها نظارت بلکه دسترسی به تأسیسات هستهای داریم. به علاوه به تأسیسات تولید سانتریفیوژ و حتی مواد خام معادن و نوردهای اورانیوم هم دسترسی داریم. یعنی بخش مهمی از این توافق به ما اجازه نظارتی خواهیم داد که بسیار گستردهتر از الآن است.
به علاوه، ایران پذیرفته تا اطلاعات طراحی رآکتور اراک را که مدتها تقاضا کرده بودیم، در اختیار ما بگذارد. به این ترتیب اطلاعاتی درباره این رآکتور به دست میآوریم که تا کنون نداشتهایم. همچنین امکان دسترسی مرتب بازرسین به رآکتور اراک را فراهم خواهند کرد که اطلاعات و دادههای مهمی را به ما میدهد که به موجب پروتکل الحاقی به توافقنامه پادمان آژانس انرژی اتمی و کد اصلاحشده 3.1 از ایران تقاضا شده بود.
بنابراین قدمهای شفافسازی که ایران برمیدارد به ما اجازه میدهد تا هر گونه تخلف این کشور از توافقنامه را تشخیص دهیم، دسترسی بیسابقه به تأسیسات این کشور داشته باشیم، و به بیان سادهتر بتوانیم درباره برنامه هستهای ایران و ابعاد متخلف آن اطلاعات بسیار بیشتری کسب کنیم.
بسیاری از این اقدامات را آژانس انرژی اتمی در ایران انجام خواهد داد؛ اما 1+5 هم متعهد شده تا کمیسیونی مشترک را تشکیل دهد که در نظارت با آژانس انرژی اتمی همکاری داشته باشد و مسائل احتمالی در این رابطه را حل کند. این کمیسیون با همکاری آژانس به رفع نگرانیهای گذشته و کنونی درباره برنامه هستهای ایران می پردازد؛ از جمله ابعاد نظامی احتمالی در این برنامه و فعالیتهای تأسیسات پارچین. بنابراین در این چند ماه میتوانیم پاسخ سؤالات خود درباره بعد نظامی احتمالی در برنامه هستهای ایران را پیدا کنیم.
پس جمع آنچه گفتم این بود: توقف فعالیتهای برنامه هستهای، به عقب برگشتن بخشهای مهمی از آن، و نظارت گسترده و دقیق بر این برنامه.
در ادامه این جلسه یکی دیگر از مقامات کاخ سفید درباره لغو تحریمها در توافق ژنو توضیحاتی را به خبرنگاران حاضر ارائه کرد:
**مقام ارشد دولت آمریکا: تعدیل تحریمها نهایت 6 تا 7 میلیارد دلار برای ایران درآمد خواهد داشت.
مقام ارشد کاخ سفید: من میخواهم درباره چارچوب تعدیل محدود تحریمها صحبت کنم که در توافقنامه آمده و به تخمین ما حداکثر 6 تا 7 میلیارد دلار درآمد برای ایران در پی خواهد داشت.
مفاد این بخش از این قرار است: ما تلاش برای کاهش فروش نفت خام ایران را متوقف میکنیم. یعنی صادرات نفت ایران در مرحله کنونی یعنی یک میلیون بشکه در روز ثابت میماند؛ این مقدار 60 درصد کمتر از سال اواخر 2011 است که ما تحریمهای نفتی را اعمال کردیم. صرفنظر از یک استثنا، درآمد این فروشها در طول شش ماه همچنان تحت تحریم ما قرار دارد؛ یعنی ایران نمیتواند این مبالغ را به کشور خود برگرداند و یا آنها را به کشوری دیگر انتقال دهد. آن استثنا هم این است که در طول شش ماه 4.2 میلیارد دلار از این درآمدها را در چند مرحله به ایران تحویل میدهیم.
تحریمهای آمریکا علیه صادرات محصولات پتروشیمی ایران را متوقف میکنیم؛ که تخمین میزنیم در طول شش ماه حداکثر یک میلیارد دلار برای ایران درآمد داشته باشد. تحریمهای آمریکا علیه خرید و فروش طلا و فلزهای گرانبها را متوقف میکنیم؛ البته این مورد ارزش اقتصادی برای ایران ندارد، چون این کشور مجبور است از ارز خارجی محدود و تحریمنشده خود برای خرید طلا استفاده کند و نمیتواند با درآمدهای تحریمشده نفتی خود طلا بخرد.
تحریمهای آمریکا علیه صادرات صنعت خودروسازی ایران را هم متوقف میکنیم. این کار درآمدی جزئی در حدود 500 میلیون دلار را نصیب ایران خواهد کرد؛ البته اگر بتواند به میزان تولید قبل از تحریمها برسد و صادرات خود را احیا کند. خودروسازی ایران با جدای از تحریمها با مشکلات بسیاری مواجه است و برای بهره بردن از این فرصت بسیاری از این مشکلات باید مرتفع شوند. به علاوه، این کشور مجبور است بخشی از ارز خارجی محدود خود را برای وارد کردن قطعات خودرو هزینه کند.
اجازه خواهیم داد تا 400 میلیون دلار کمک هزینه دولتی از حسابهای مسدود شده ایران مستقیماً به مؤسسات آموزشی شناخته شده در کشورهای جهان سوم منتقل شود تا هزینه تحصیلی دانشجویان ایرانی در این کشورها کاهش یابد. برای انجام تعمیرات مربوط به امنیت و نظارت بر برخی هواپیماهای ایران اجازه صادر میکنیم. راهی انساندوستانه برای خرید و فروش غذا، کالاهای کشاورزی، دارو و تجهیزات پزشکی برای نیازهای داخلی ایران باز خواهیم کرد. کنگره به وضوح کمکهای انساندوستانه را از تحریمها استثنا کرده؛ بنابراین این مورد منبع درآمد جدیدی برای ایران ایجاد نمیکند.
مورد آخر هم اینکه متعهد شدهایم تا آنجا که نظام سیاسی کشور اجازه دهد، از اعمال تحریمهای جدید مربوط به برنامه هستهای خودداری کنیم. این باعث نمیشود که تحریمهای کنونی مربوط به برنامه هستهای را اعمال نکنیم، و البته اینها را اعمال خواهیم کرد؛ به علاوه، میتوانیم به دلیل حمایت ایران از تروریسم و سابقه این کشور در نقض حقوق بشر تحریمهای جدید علیه ایران اعمال کنیم.
این مقام ارشد کاخ سفید درباره ساختار تحریمها و دستنخورده ماندن آن گفت: "اولاً، این تنفس محدود، موقت، هدفمند و قابل بازگشت است. به گونهای طراحی شده تا بخش اصلی تحریمها (نفتی، بانکی، و اقتصادی) سر جای خود بماند. پس این بعد توافقنامه محدود است."
تنفس مورد توافق موقت است به این معنا که پس از شش ماه به شکل خودکار باطل میشود. هدفمند است یعنی تنها اجازه دسترسی ایران را به درآمدی محدود، کنترل شده و قابل کنترل میدهد و تنها چند فعالیت اقتصادی جدید را مجاز میکند که برای ایرانیها سود بسیار محدودی دارد. اجازه هیچ فعالیت نامحدود مالی یا اقتصادی را نمیدهد.
عبارت "قابل برگشت است" به این مفهوم است که اگر ایران به تعهدات خود پایبند نباشد، میتوانیم درآمدی را که مرحله به مرحله به این کشور پرداخت میکنیم قطع کنیم و تحریمهای متوقف شده را هم دوباره اعمال کنیم.
نکته دوم اینکه تنفس تحریمی که به ایران میدهیم از نظر اقتصادی بسیار ناچیز است؛ مجموع درآمدی که به ایران میرسد حدود 6 تا 7 میلیارد دلار است. این مبلغ را با بحران اقتصادی کنونی در این کشور مقایسه کنید. در طول سال گذشته، اقتصاد ایران حدود 5 درصد سقوط کرد. از سال 2011 تا کنون، ارز این کشور تقریباً 60 درصد نسبت به دلار پایین آمده است. نرخ تورم این کشور حدود 40 درصد است. ایران در یک رکود اقتصادی شدید است. به دلیل تحریمهای بانکی ما، بانکهای بزرگ این کشور، از جمله بانک مرکزی، نمیتوانند با کشورهای دیگر مراوده داشته باشند. در اثر تحریمهای اقتصادی ما، بخش اعظم داراییهای خارجی 100 میلیارد دلاری ایران یا محدود شدهاند یا در اختیار این کشور نیستند.
متوسط صادرات نفت ایران حدود یک میلیون بشکه است که از 2.5 میلیون بشکه سال 2011 حدود 60 درصد کاهش یافته است و هر ماه 5 میلیارد دلار به این کشور ضرر میزند. این کشور در دو سال اخیر حدود 100 میلیارد دلار به دلیل ناتوانی در فروش نفت از دست داده است. این مبلغ را ایران هرگز نمیتواند جبران کند.
هیچکدام از این آمارها با توافقنامه اخیر تغییری نمیکند. در طول شش ماه آینده ایران حدود 30 میلیارد دلار از درآمد نفتی خود را از دست میدهد؛ یعنی حدوداً 5 میلیارد دلار در هر ماه. حتی درآمدهایی هم که از فروش نفت کسب میکند بر اثر تحریمهای کنونی همچنان در حسابهای خارج از این کشور محدود میشود.
بنابراین اگر تنها درآمدهای نفتی را هم در نظر بگیرید، ایران در انتهای این شش ماه از مرحله کنونی هم عقبتر خواهد بود. ذخایر خارجی و محدود این کشور همچنان بزرگتر میشود و کسری بودجه این کشور هم که حدود 36 میلیارد دلار تخمین زده شده، جبران نخواهد شد. به علاوه، آنچه من توصیف کردم، همه تنفسی است که در قرارداد آمده. بقیه تحریمها همچان به قوت خود باقی است.
بنابراین علاوه بر تحریمهایی که فروش نفت ایران را هدف قرار میدهد، تحریمها علیه بانک مرکزی و حدود 20 بانک ایرانی و بخشهای اقتصادی دیگر همچنان برقرار است. این بانکها هنوز هم نمیتوانند از خدمات پیامرسانی اقتصادی بینالمللی SWIFT استفاده کنند.
تحریمهای ثانوی همچنان سر جای خود هستند؛ هر بانکی را که با بانکها، افراد یا نهادهای مشخص شده درون ایران تجارت کنند از ارتباط با بانکهای آمریکا محروم خواهیم کرد. تحریمها علیه بیش از 600 فرد و نهاد که از برنامه هستهای یا موشکهای بالستیک ایران حمایت میکنند هنوز برقرار است. تحریمها علیه چندین بخش اقتصاد ایران از جمله حمل و نقل و تولید کشتی متوقف نشده است. تحریمها علیه سرمایهگذاری بلندمدت در بخش انرژی یا به سود خدمات فنی به این بخش ادامه دارد.
محدودیتهای بلندمدت و گسترده آمریکا علیه تجارت با ایران همچنان وجود دارد و این کشور را عملاً از تجارت با بزرگترین اقتصاد دنیا محروم میکند. همه تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه اروپا هنوز پابرجاست. همه تحریمهایی که به خاطر حمایت دولت ایران از تروریسم، نقش آن در بیثباتی سوریه، سابقه نقض حقوق بشر و سایر نگرانیهای ما اعمال شدهاند، هنوز هم به قوت خود باقی است.
نکته پایانی من اینکه ما نهایت تلاش خود را میکنیم تا صادقانه به تعهدات خود در این توافقنامه عمل کنیم. اگر ایران به وظایف و تعهدات خود پایبند باشد، از این معامله بهره خواهد برد. اما در عین حال، ما از هر گونه فرار، دور زدن یا تلاشهای دیگر توسط هر فرد یا نهادی برای بهرهبرداری از فرصت به وجود آمده چشمپوشی نخواهیم کرد.
این مقام کاخ سفید بار دیگر تأکید کرد: "همانطور که گفتم، اکثر تحریمها سر جای خود باقی خواهد ماند و رئیسجمهور هم امروز عصر تأکید کرد که مطمئن باشید ما تحریمهای کنونی را با شدت تمام اعمال خواهیم کرد."
مقام ارشد کاخ سفید: من فقط چند نکته را به سرعت درباره توافق نهایی و جامع توضیح بدهم و بعد به سراغ سؤالات شما برویم.
اولاً، اتفاق که الآن افتاده این است: ما فرصتی شش ماهه داریم تا ببینیم آیا میتوانیم از طریق مذاکره به یک راهحل همهجانبه برسیم یا نه. نکته مهم این است که قرارداد کنونی مدتی شش ماهه دارد و تنها در صورتی ادامه پیدا خواهد کرد که هر دو طرف در اینباره به توافق برسند. بنابراین توافق قدم اول بعد از شش ماه منقضی میشود مگر آنکه به راهحلی جامع برسیم و یا توافق دو جانبه جدیدی درباره ادامه این مدت شکل بگیرد.
بنابراین ما در انتهای این شش ماه حق ایران در غنیسازی را به رسمیت نمیشناسیم. این موضوع خود باید در مذاکرات جداگانهای مطرح شود. آنچه در شش ماه آینده با ایران و کشورهای 1+5 درباره آن گفتگو میکنیم این است که آیا میتوانیم به راهحلی همهجانبه برسیم و مطمئن شویم که برنامه هستهای ایران صلحآمیز است یا نه.
با توجه به این هدف، مسائل بسیاری باید مورد بررسی قرار بگیرد. در این توافقنامه به صراحت آمده که ایران باید در این مدت تکلیف قطعنامههای مهم شورای امنیت سازمان ملل را، که تا کنون غیر قانونی میدانسته، مشخص کند. بنابراین نمیتوانیم به هدف نهایی این شش ماه برسیم مگر آنکه ایران درباره قطعنامههای سازمان ملل تصمیمگیری کند.
به علاوه، درباره هیچکدام از مفاد توافقنامه نهایی توافقی صورت نمیگیرد مگر آنکه درباره همه آنها توافق شود. بنابراین بخشهای مختلفی که هدف این شش ماه هستند و در مفاد منتشر شده هم وجود دارند، مورد توافق قرار نمیگیرند تا زمانی که دو طرف به راهحلی همهجانبه دست پیدا کنند که همانطور که گفتم، به ما اطمینان بدهد که برنامه هستهای ایران صلحآمیز است.
همانطور که رئیسجمهور گفت، هدف ما همواره حل این مسئله به روش صلحآمیز و دیپلماتیک بوده است، به دو دلیل: اولاً، اعتقاد ما این است که راهحل دیپلماتیک پایدارتر است، زیرا این امکان را میدهد که به توافقی قابل اعتماد برسیم و محدودیتهایی را در برنامه هستهای ایران ایجاد کنیم که هرچند وقت یک بار قابل بررسی باشند. دوماً، به دلیل هزینههای بسیار سنگینی که در صورت اجبار باید برای اقدام نظامی متحمل میشدیم.
توافق پیش آمده کمک بزرگی در این رابطه میکند و ما مصمم هستیم ازاین فرصت استفاده کنیم؛ البته اصلاً هم این توهم را نداریم که راه پیش رویمان آسان است. بنابراین مذاکرات پیش رو بسیار دشوار خواهد بود؛ اما ما آمادهایم تا نهایت تلاش خود را بکنیم.
در ادامه این جلسه خبرنگاران حاضر سؤالاتی را از مقامات کاخ سفید که در این جلسه حضور داشتند میپرسند.
**در صورت عدم توافق و مذاکره، نظام تحریمها علیه ایران با شکست مواجه میشد
سؤال: به نظر شما اگر این توافق حاصل نمیشد، چهقدر احتمال داشت که نظام تحریمها علیه ایران شکست بخورد؟
مقام ارشد کاخ سفید: بگذارید من یک نکته را بگویم و بعد همکارم ممکن است بخواهد نکته دیگری هم اضافه کند. هدف تحریمها صرفاً این نبود که ایران را تحریم کرده باشیم. هدف آن بود که محاسبات دولت ایران را تغییر بدهیم. این تغییر را زمانی دیدیم که رئیسجمهور جدید این کشور سر کار آمد و برنامهای برای لغو تحریمها از طریق سیاست خارجی متعادلتر نسبت به غرب تدوین کرد. اکنون هم ما بهترین فرصت پنج سال اخیر را داریم تا امتحان کنیم که آیا میتوانیم از طریق دیپلماسی به توافق برسیم یا نه.
در دور سوم مذاکرات در ژنو توانستیم به این توافق برسیم. نکته مهم اینکه تنها تحریمهای یکجانبه نبود که اقتصاد ایران را با مشکل مواجه کرد، بلکه عامل مؤثر کشورهای مختلف سراسر جهان بودند که با نظام تحریمها همکاری کردند و مثلاً خریدن نفت خود از ایران را کاهش دادند. و این به اراده مصمم سیاسی از جانب این کشورها بستگی داشت. دلیل همکاری این کشورها هم آن بود که میخواستند از راهحل دیپلماتیک حمایت کنند و همه دنیا میدانست که در مذاکرات قبلی هم ایران از همکاری خودداری میکرد.
نکته اینجا است که اگر ما با میز مذاکره قهر میکردیم و قبل از امتحان دیپلماسی به تحریمهای یکجانبه بیشتر روی میآوردیم و در حقیقت اراده سیاسی شرکایمان را در معرض این امتحان سخت قرار نمیدادیم، میدیدیم که نظام تحریمها شکست میخورد، زیرا کشورهای دیگر به این نتیجه میرسیدند که ما صادقانه پا به مذاکرات نمیگذاریم.
بنابراین اگر دیپلماسی را، که اتفاقاً هدف اصلی تحریمها بود، امتحان نمیکردیم، این خطر وجود داشت که آمریکا نه تنها توسط کشورهای 1+5 بلکه از کشورهای دیگر جهان هم طرد شود. و به این ترتیب توانایی ما در تشکیل ائتلافهایی نظیر ائتلاف تحریم ایران هم زیر سؤال میرفت.
مقام ارشد کاخ سفید: موفقیت نظام تحریمها تنها به تحریمهای ما و تأثیر آنها بستگی نداشته است. اگرچه تحریمهای ما بخش بزرگی از این نظام بوده؛ اما بخش دیگر این بوده که توانستهایم جامعه جهانی را با خود همراه کنیم و همکاری و همیاری داوطلبانه کشورهای زیادی در سراسر جهان را در کنار خود داشتهایم. بخش عمده آن هم به دلیل رویکرد منطقی ما بوده و اینکه تحریمها را صرفاً به خاطر ماهیت تحریمها اعمال نکردیم.
به نظر من مطمئناً خطر وجود داشت؛ نمیتوان دقیقاً گفت چهقدر بزرگ؛ اما واضح است که اگر این فرصت را غنیمت نمیشمردیم و به تحریمهای یکجانبه خود اضافه میکردیم این خطر وجود داشت که این ائتلاف مهم بینالمللی از بین برود.
**در توافق با ایران نگرانیهای اسرائیل را برطرف کردیم / لغو برخی تحریمها به معنای بازگشت ایران به فضای تجارت جهانی نیست
سؤال: چگونه به این واکنش اسرائیلیها پاسخ میدهید که "اینکه توافق اخیر اهرم ما در مقابل ایران را تضعیف میکند"، چون تحریمها داشت جواب میداد و ایران را به جدیت وادار میکرد؛ اما اکنون هم ایران و هم سایر کشورها میدانند که این کشور دوباره به فضای تجارت برگشته و میتواند راههایی برای دور زدن تحریمهای بسیار موفق کنونی پیدا کند. و به زودی هم نتیجه این را خواهید دید؛ هم تغییر در ارزش ریال، و هم پیدا شدن فرصتهای بیشتر برای ایران.
مقام ارشد کاخ سفید: اولاً، بگذارید تأکید کنم که توافقنامه برخی از نگرانیهایی را برطرف میکند که اسرائیل در سالهای اخیر مطرح کرده است. گفته است که ایران ممکن است از پوشش مذاکرات برای پیشبرد برنامه خود استفاده کند. ما هم داریم برنامه آنها را متوقف میکنیم یا حتی به عقب برمیگردانیم تا امتحان کنیم که آیا میتوانیم به توافق برسیم یا خیر.
نخستوزیر اسرائیل نگرانی خود را درباره ذخیره رو به افزایش اورانیوم 20 درصد ایران اعلام کرده است. توافقنامه این ذخیره را از بین میبرد و یکی از راههای مهمی را میبندد که ایران میتوانست از آن به بمب برسد.
ما و اسرائیلیها به دلایل مختلف درباره عملیاتی شدن رآکتور اراک نگران بودیم؛ از جمله اینکه ایران میتوانست به کمک این رآکتور و تولید پلوتونیوم به سلاح دست پیدا کند. این توافقنامه برای اولین بار فعالیتهای رآکتور اراک را متوقف میکند و زمانی به ما میدهد تا با هم مذاکره کنیم.
تفاوت تاکتیکی بین ما در اینباره بود که آیا توافق کنونی باید قدم اول باشد یا قراردادی جامع. به نظر ما نمیتوانستیم از همان ابتدا به یک توافق جامع برسیم؛ بنابراین باید برنامه هستهای ایران را متوقف می کردیم تا در این مدت برای رسیدن به آن هدف نهایی مذاکره کنیم. ما با اسرائیلیها هم مشورت خواهیم کرد. بعد از هر کدام از این مذاکرات گزارش کاری به اسرائیل میدهیم و آمریکا درباره همین مذاکرات هم گزارش کاری به اسرائیل تحویل داده است.
من باید به یک نکته دیگر هم اشاره کنم. به نظر من این توافق محدود و قابل بازگشت ایران را یکباره به یک شریک ایدهآل برای داد و ستد تبدیل نمیکند. تحریمها هنوز سر جای خود هستند و به قوت خود اعمال خواهند شد. حتی در بخشهایی هم که تحریمها به شکل محدود و برای شش ماه لغو شدهاند، سرمایهگذاری به کسی سودی نمیرساند.
مقام ارشد کاخ سفید: من به دو نکته اشاره میکنم: اول همان نکتهای که همکارم درباره آن توضیح داد. ایران به فضای تجارت برنگشته و هرکس این تصور اشتباه را داشته باشد، پیامدهای سنگینی را متحمل خواهد شد.
قراردادی که بسته شده درباره فعالیتهای اقتصادی مجاز برای ایران بسیار محدود است. ایران میتواند محصولات پتروشیمی بفروشد و محصولات خودروسازی خود را صادر کند یا بفروشد. همین. هیچ فعالیت تجاری دیگر تحت این توافق اولیه مجاز نیست. هرکس هم که فکر میکند اکنون میتواند به توسعه میادین نفتی ایران کمک کند، به کشتیسازی این کشور بپیوندد، با این کشور تبادل کالا داشته باشد، یا در هر کدام از بخشهای دیگری فعالیت کند که تحت تحریم هستند، به سرعت به این نتیجه خواهد رسید که ما درباره اعمال تحریمهای کنونی با تمام قدرت کاملاً جدی هستیم.
نکته دوم، درباره تأثیر این توافق بر اقتصاد ایران. همانطور که قبلاً هم گفتم، توافقنامه تأثیر چشمگیری بر اقتصاد این کشور نمیگذارد. ارزش نهایی 6 تا 7 میلیارد دلاری این توافقنامه که شاید حتی صرفاً رقم بزرگی باشد، در طول شش ماه به دست ایران میرسد و در مقایسه با بحران اقتصادی ایران، نیازهایش به تبادلات خارجی که بیش از ده برابر ارزش توافقنامه هستند، و کسری بودجه تقریباً 35 میلیارد دلاری، هیچ تأثیری بر اقتصاد این کشور نخواهد داشت.
**سند توافق درباره به رسمیت شناختن حق غنیسازی ایران چیزی نمیگوید
سؤال: لطفاً درباره بخش «حق غنیسازی» در توافقنامه توضیح دهید. وزیر خارجه آمریکا اعلام کرده که در سند این توافقنامه هیچ حرفی از حق غنیسازی زده نشده است. با این حال مقامات ایرانی ادعا میکنند که حتی اگر علناً ذکر نشده باشد، این حق به طور ضمنی به ایران تعلق گرفته است. میتوانید بگویی که سند دقیقاً چه چیزی را میگوید و چه چیزی را نمیگوید؟ و از آنجا که 1+5 ادعا میکنند چنین حقی وجود ندارد، و ایرانیها میگویند وجود دارد، آیا این میتواند موضوع دور بعدی مذاکرات باشد؟
مقام ارشد کاخ سفید: سؤال بسیاری خوبی است. همانطور که میدانید ایرانیها مدت زیادی است که این را میگویند. واقعیت این است که از نظر سیاسی، آمریکا نه حق غنیسازی توسط دولت ایران را به رسمیت شناخته و نه قصد دارد این کار را بکند. سند توافق هم درباره به رسمیت شناختن حق غنیسازی هیچ چیزی نمیگوید.
اما اینکه در آینده چه خواهد شد، شش ماه آینده صرفاً تعیین خواهد کرد که آیا میتوانیم درباره برنامه هستهای ایران به توافقی برسیم یا نه، و این اطمینان را به ما میدهد که برنامه هستهای این کشور صلحآمیز است. این توافق محدویتهایی را برای برنامه هستهای ایران ایجاد میکند و روشهای سختگیرانهای دارد که به ما اطمینان میدهد ایران نمیتواند از برنامه هستهای خود برای ساخت سلاح هستهای استفاده کند.
در این شش ماه باید مذاکره کنیم تا ببینیم آیا هدف ما با کاهش درصد غنیسازی ایران محقق میشود یا نه. اما نکته اینجا است که هیچ چیز مورد توافق واقع نمیشود مگر آنکه درباره همه چیز به توافق برسیم. در این قرارداد هیچ حقی به ایران داده نشده مگر آنکه همه نگرانیهای ما درباره اراک، فوردو و نطنز برطرف شود و محدودیتهایی درباره نوع برنامه هستهای ایران و روشهایی برای اعتمادسازی اعمال شود.
بنابراین شش ماه آینده درباره این خواهد بود: آیا میتوانیم هدف نهایی و مورد توافق دو طرف 1+5 و ایران را تعیین کنیم؟ این هدف شامل به رسمیت شناختن حق غنیسازی از طرف ما برای دولت ایران نیست؛ زیرا ما اعتقادی نداریم که آن ایران تحت انپیتی حق غنیسازی دارد.
در شش ماه آینده به موضوعاتی پرداخته خواهد شد که اشاره کردم و همانطور که به صراحت گفتیم، ایران باید در این شش ماه به وضعیت قطعنامههای شورای امنیت رسیدگی کند؛ به علاوه، ایران باید به تعهدات خود تحت انپیتی و در مقابل آژانس انرژی اتمی پایبند باشد. بنابراین این تعهدات ایران به جامعه جهانی پابرجاست و باید این مسائل را حل کرد.
البته خواهیم دید که آیا میتوانیم به نتیجهای نهایی برسیم که به ایران اجازه داشتن انرژی صلحآمیز هستهای، دسترسی به انرژی صلحآمیز هستهای و مسلماً داشتن برخی امکانات داخلی برای تولید این انرژی را بدهد یا نه؛ البته به شرط محدودیتها و اقدامات اعتمادسازی که برای ما قابل قبول باشد و به ما اطمینان بدهد که برنامه هستهای این کشور صلحآمیز است.
باز هم میگویم این دقیقاً موضوع مذاکرات شش ماه آینده خواهد بود؛ اما به هیچ وجه حقی مبنی بر غنیسازی برای دولت ایران قائل نمیشود.
نکته دیگری که باید دوباره به آن اشاره کنم اینکه قدم اول مذاکرات دائمی نیست. تاریخ انقضایی شش ماهه دارد؛ مگر آنکه به یک توافق همهجانبه برسیم و یا هر دو طرف توافق کنند که مذاکرات را با تمدید این شرایط همچنان ادامه دهند.
بنابراین ایران نمیتواند به هیچ نکتهای در این توافق اولیه به عنوان به رسمیت شناخته شدن ظرفیتهای هستهای کنونی خود به شکل دائمی اشاره کند. وضعیت کنونی وضعیت جدیدی نیست. صرفاً قدم اول است برای تأمین زمان و فضای مورد نیاز برای رسیدن به وضعیتی جدید.
سؤال: آستوشیتدپرس در مقالهای اخیراً نوشته که در ماههای قبل از دور جدید مذاکرات ژنو، بین مقامات بلندپایه دو طرف دیدارهایی برگذار شده است. میخواستم ببینم میتوانید درباره این دیدارها برای ما هم توضیح بدهید؟
مقام ارشد کاخ سفید: من به چند نکته در این رابطه باید اشاره کنم: اولاً، زمانی که آقای روحانی به ریاستجمهوری ایران انتخاب شد و از جهتی جدید در سیاست خارجی صحبت کرد، ما این سخنان را جدی گرفتیم و تصمیم گرفتیم آنها را امتحان کنیم. اولین بار آقای اوباما به آقای روحانی نامهای نوشت و آن را علنی کردیم. فکر میکنم این نامه در اوایل ماه آگوست بود.
نکته دوم اینکه آمریکا همواره شفاف گفته است که 1+5 کانال گفتگو با ایران برای رسیدن به توافق هستهای است. اما به وضوح هم گفتهایم که آمادهایم با ایرانیان وارد گفتگوی دو طرفه شویم تا مذاکرات 1+5 را پیش ببریم و تکمیل کنیم. بنابراین همه مذاکرات دو جانبه ما هم در نهایت در خدمت مذاکرات 1+5 و بخشی از این مذاکرات بوده است.
**دوستان اسرائیلی خود را در جریان جزئیات تمام مذاکرات خود با ایران میگذاریم
برخی از این مذاکرات هم علنی شده است. آقای اوباما با آقای روحانی صحبت کرده است؛ آقای کری با آقای ظریف دیدار دو جانبه داشته است؛ وندی شرمن معاون وزیر خارجه دیدارهایی را در حاشیه گفتگوهای 1+5 انجام داده است. به علاوه، خود ما هم از زمان انتخاب آقای روحانی، مذاکرات دو جانبه ای را با مقامات ایرانی داشتهایم تا درباره موضوعاتی بحث کنیم که میتوان در مذاکرات 1+5 آنها را مطرح کرد.
بنابراین در طول ماههای اخیر سپتامبر، اکتبر و نوامبر که دیپلماسی را به شدت پیگیری میکردیم، گفتگوهای محدود و دو جانبهای با مقامات ایران و از طرف دیگر با 1+5 داشتهایم و درباره موضوعاتی بحث کردیم که میتوانند در مذاکرات 1+5 بررسی شوند. مهمتر اینکه سند توافقنامه در خود گفتگوهای ژنو مورد بررسی قرار گرفت.
همچنین باید اضافه کنم ما گزارش کاری را از مذاکرات دو جانبه با ایرانیها درباره موضوعات مرتبط با برنامه هستهای به شرکای خود در 1+5 ارائه میدهیم؛ همانطور که اگر آنها هم میتوانند گزارشی از مذاکرات دو جانبه احتمالی با ایران به ما بدهند. همچنین محتوای مذاکرات دو جانبه با ایران را در اختیار دوستان اسرائیلی خود هم میگذاریم؛ همانطور که به شرکای 1+5 گزارش میدهیم.
سؤال: میخواستم درباره تنفس تحریمها توضیح بیشتری بدهید. به نظر شنا چرا به اجازه کنگره نیازی نیست. به نظر شما کنگره با این توافق چه برخوردی خواهد کرد و آقای رئیسجمهور چه سیاستی را باید پیش بگیرد تا از اعمال تحریمهای جدید علیه ایران جلوگیری کند؟
مقام ارشد کاخ سفید: چند نکته: اولاً، تحریمهایی که کنگره تصویب کرده، همچنان پابرجاست؛ بنابراین نمیخواهیم ساختار قانونی تحریمها را به هم بزنیم. باز هم باید بگوییم، این تنفس بسیار محدود و قابل بازگشت است و به هیچ وجه ساختار اصلی تحریمهای کنونی را جابهجا نمیکند.
درباره تحریمهای جدید هم؛ به اعتقاد ما تصویب تحریمهای بیشتر توافق را از مسیر خود خارج میکند و مطمئن هستیم اعضای کنگره هم میدانند که چهقدر مهم است امتحان کنیم که آیا میتوانیم در شش ماه آینده به توافقی جامع برسیم یا نه. چند هفته است که داریم با اعضای کنگره در اینباره صحبت میکنیم و گزارش کاملی از مفاد صحبتهایمان با مقامات ایران به کنگره تحویل دادهایم. هم امشب با کنگره تماس گرفتهایم و هم در روزهای آینده این کار را خواهیم کرد.
چند نکته را متذکر شوم: اولاً، گفتهایم که اگر ایرانیها از توافقنامه تخطی کنند، یا اگر به راهحلی جامع دست پیدا نکنیم، تحریمهای بیشتری را علیه این کشور اعمال خواهیم کرد. بنابراین آمادهایم تا در اینباره با کنگره همکاری کنیم؛ به شرط آنکه ایران از توافقنامه تخطی کند و یا پس از شش ماه به توافقی جامع نرسیم و همچنین به این نتیجه برسیم که نباید به مذاکرات ادامه دهیم. پس به مذاکره با کنگره در این رابطه ادامه خواهیم داد.
من از طرف اعضای کنگره اظهارنظری نمیکنم؛ اما فکر میکنم آنها هم شفاف گفتهاند که معتقدند مسئله باید صلحآمیز و از راه دیپلماسی حل شود. و کنگره در تشکیل نظام تحریمها هم همراه اصلی ما بوده است؛ تحریمهایی که ما را به نقطه امروز رسانده است. همانطور که رئیسجمهور گفته، بدون تحریمها به نقطه امروز نمیرسیدیم. تحریمها به آوردن ایران پای میز مذاکره کمک کرد. اما به نظر من کنگره هم اعتقاد دارد که راهحل صلحآمیز از گزینه دیگر بسیار مطلوبتر است؛ به همین خاطر هم هست که در طول شش ماه آینده هم این راه را امتحان خواهیم کرد.
ما باید هنوز هم نظر خود را به کنگره انتقال دهیم؛ اما من معتقدم اکثر اعضای کنگره بر این عقیدهاند که راهحل صلحآمیز برای برنامه هستهای ایران به نفع آمریکا است؛ و به نفع آمریکا است که از تحریمها به عنوان یک اهرم استفاده کنیم، نه اینکه کاری کنیم تا مذاکرات از مسیر خود خارج شود.
سؤال: لطفاً در اینباره بیشتر توضیح دهید که آیا آقای رئیسجمهور شخصاً با نتانیاهو درباره مذاکرات ژنو3 صحبت کرده یا نه. و آیا تضمین قطعی دارید که اسرائیل در این شش ماه کاری نخواهد کرد؟
یک سؤال فنی هم اینکه آیا میتوانید توضیح دهید که اتحادیه اروپا تحریمهای بیمه و حملونقل را درباره نفتکشها لغو کرده است؟ این نکته در ترجمه فارسی توافقنامه آمده؛ اما در متن خلاصهای که شما منتشر کردهاید وجود ندارد.
مقام ارشد کاخ سفید: درباره اسرائیل؛ مطمئن باشید که آقای اوباما با نتانیاهو صحبت خواهد کرد؛ همه اطلاعات ما هم حاکی از این است که فردا (یک روز پس از توافق ژنو) این اتفاق خواهد افتاد. ما پس از هر کدام از دورهای این مذاکرات اسرائیلیها را در جریان گزارش کار خود قرار میدهیم. رئیسجمهور تقریباً پنج سال است که در اینباره با نتانیاهو گفتگو میکند.
بگذارید این را هم توضیح بدهم. میدانیم که اختلافاتی بین ما و اسرائیل وجود دارد؛ اما هر دو یک هدف مشترک داریم: نگذاریم ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند. این به نفع آمریکا است؛ به نفع اسرائیل است؛ به نفع جهان است. مذاکرات هم به همین دلیل است. ما در اینباره صادقانه تلاش خواهیم کرد و در همه سطوح از رئیسجمهور گرفته تا وزیر خارجه، تا مذاکرهکنندههای ما و حتی نهادهای امنیتی، نظامی و اطلاعاتی، به طور مداوم با کابینه اسرائیل در گفتگو میکنیم. در آینده هم همین کار را خواهیم کرد.
باز هم میگوییم، ما درک میکنیم که چرا اسرائیل به ایران بسیار مشکوک است؛ با توجه به تهدیدهایی که از جانب تهران علیه اسرائیل صورت گرفته است. درک میکنیم که چرا اسرائیل میخواهد مطمئن شود که این بهترین قرارداد ممکن است و ایران نمیتواند به سلاح هستهای دست پیدا کند. نکتهای که باید به آن اشاره کنیم اینکه توافقنامه ارتباطی به اعتماد به دولت ایران ندارد. اقدامات سختگیرانهای برای شفافسازی و نظارت دقیق اعمال کردهایم تا مطمئن شویم ایران به تعهدات خود در توافقنامه پایبند است.
از این مدت شش ماهه استفاده خواهیم کرد تا امتحان کنیم آیا دولت جدید ایران همچنان به تعهدات خود در تغییر رویکرد ایران پایبند خواهد بود یا نه. رئیسجمهور ایران گفته که این کشور سلاح هستهای تولید نخواهد کرد. رهبر ایران گفته که اسلام اجازه این کار را نمیدهد. آنچه بعد از شش ماه درباره آن به نتیجه خواهیم رسید این است که آیا توافقی و راهی وجود دارد که به ما اطمینان دهد برنامه هستهای ایران صلحآمیز است یا نه. این به نفع آمریکا است؛ به نفع دنیا است؛ به عقیده ما به نفع امنیت اسرائیل است؛ به نفع شرکای ما در خلیج فارس و منطقه است.
مقام ارشد کاخ سفید: درباره بخش دوم سؤال هم، تنفس تحریمی که در توافقنامه آمده، علاوه بر فعالیتهای تجاری شامل خدمات مرتبط هم میشود. من متن فارسی توافقنامه را نخواندهام؛ اما احتمالاً به همین بخش خدمات مرتبط اشاره داشته است.
گفتوگو با عکاس و مستندساز پشتپرده شام از فاحشهگری وهابی تا لشگر سفیانی/ در رسانه از دشمن باختهایم/ 'شام' مرز استراتژیک نظام اسلامی است
تروریستها را آوردند سوریه تا آرماگدون راه بیندازند. در مقابل، از جاهای مختلف آمدهاند در دفاع از حق بجنگند. به آقایی از افغانستان گفتم اینجا چه میکنی؟ گفت آمدم برای دفاع از انقلاب اسلامی! انقلاب اسلامی؛ جهانی است و انشاءالله زمینهساز ظهور حضرت حجت(عج). مشرق - "روحالله رفیعی" عکاس و مستندساز جوان کشورمان است که مدتی در کشور سوریه، مشغول ساخت فیلم مستند از تحولات نظامی و امنیتی و اجتماعی این کشور بوده است.
آنچه میخوانید گفتوگوی اخیر اوست که حاوی اطلاعات و مطالب جالب توجهی است.
*****
آنچه ما در مورد سوریه می شنویم این است که یک طرف محور مقاومت است. شما در آنجا چه دیدید؟ آیا این محور آنجا نمود عینی دارد؛ کسانی هستند که عینیت یافته یک تفکری مثل مقاومت باشند در مقابل نظام سلطه؟
بعد از فروپاشی شوروی یک قطب ماند آن هم آمریکا بود و هیچ رقیبی هم نداشتند تا اینکه دیدند یکه نگاه جدیدی در مستضعفین جهان به وجود آمده که آنها به آن میگویند خمینیسم. این قضیه کمکم قوت گرفت تا اینکه برای آمریکایی ها معضلی شد. آنها از سایه خودشان غولی ساخته بودند که کسی جرأت نمیکرد به این غول نزدیک شود. وقتی امام گفت "آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند" این غول شکسته شد و ماهیت پوشالیاش دیده شد. حالا باید برای کسی که آمده تا بازی منطقه و دنیا را تغییر دهد چارهای میکردند. اینها آمدند یک اسلامی را کنار این اسلام ناب که امروز علمدارش زعمای شیعه هستند، قدرتمند کردند که آن هم اسلام وهابی بود.
بعد از جریانات سال دو هزار و به هم خوردن این معادلات دیدیم در صحنه بین الملل روش آمریکایی زمین خورد. در نظریههای اقتصادی هم خورد زمین و چیزی برای ارائه نداشتند. وهابیت هم هیچ مدل زندگی نمیتواند ارائه دهد. تنها مدلی که میماند برای آینده جهان، اسلام ناب است که باید این را مهارش کنند چرا که اگر بیاید اجازه سلطه و استعمار نمیدهد. یک تبلیغی از خمینیسم در جهان رفته بود و این باعث شده بود هر جا صحبت از اسلام میشود وهابیت سوار این موج شود و بهره ببرد. در آمریکا و اروپا اسلامگراهای افراطی به وجود بیایند که عشق جهاد داشته باشند، آنهم از نوع نظامی. خب باید چاره کنند این ها هم که دارند زیاد میشوند به قول خودشان 50 سال دیگر اروپا بدون جنگ و خونریزی میشود اروپای اسلامی و تا آمریکا ادامه پیدا خواهد کرد. باید تدبیر کنند و برای بستن راه اسلام ناب بعد رفتند سراغ سوریه.
سوریه پیشانی مقاومت بود آنها میخواستند دولت سوریه را بیندازند هر چقدر از شیعیان و طیف اسلام ناب کشته بشوند به نفع اسرائیل و غرب است. سلفیها بعد از افغانستان رفتن در سومالی جمع شدند. سعودی ها آمدند در سوریه مساجد خانگی زدند مدلشان شبیه به اوانجلیستهاست که کلیسای خانگی میزنند. اینها آمدند مساجد خانگی زدند در هر دو یا سه کوچه خانه خریدند و تبدیل به مسجد کردند، مردم محله را جمع کردند و با مفتیها و مبلغهاشان را فرستادند روی مردم کار کردند. این ماجرا برای پنج سال پیش است، ظرف دو سال هم به نتیجه رسیدند، چرا؟ به خاطر اینکه رسانههای عربی داشتند شبانه روز کار میکردند. در کار میدانی هم قوی بودند و بین مردم کار میکردند. سوریهای که بین مذاهب و ادیان مختلف چنان تنیدگی وجود داشت که هر کسی به دین خودش بود، کار به جایی رسید که سلفیگری و وهابیگری تنش ایجاد کرد. حتی بین سنیها و وهابیها. وهابیت یک چیز است و اسلام یک چیز دیگر. اینها هر کس وهابی نباشد دشمن خودشان میدانند. ایمن الظواهری اعلام کرد ما باید برای دفاع از اسلام برویم سوریه. دعوای سوریه، دعوای اپوزیسیون و نظام نیست. دعوا بین اسلام با وهابیت است که آمریکا این را تدارک دیده. امروز، مرز استراتژیک نظام اسلامی، شام است و ما باید برای دفاع از حدود انقلاب و اسلام و منافع کشورمان برویم آنجا کار انجام دهیم. آنطرفیها هم فهمیدند سوریه مرز اسلام است. اما در داخل بعضی ها هنوز حواسشان نیست.
مسلمانان کشورهای دیگری که جزء محور مقاومت به حساب میآیند موضعشان نسبت به سوریه چطور است. خارج از فضای مرزبندیهای جغرافیایی در لبنان، عراق، سوریه یا کشورهای دیگر که با دید مقاومت به این قضیه نگاه میکنند؟
کشورهای اسلامی را خرد کردند، تکه تکه کردند الان از هر طرف تروریستها را آوردند سوریه تا یک آرماگدون و قتلگاه راه بیندازند و مسلمانان را ذبح کنند. اما اتفاقی که در سوریه افتاده این است که شیعیان و اهل سنت از جاهای مختلف آمدند در سوریه و دارند در دفاع از حق میجنگند. مثال اینکه یک آقایی بود که از افغانستان آمده بود. گفتم تو اینجا چه می کنی؟ گفت آمدم اینجا برای دفاع از انقلاب اسلامی این انقلاب اسلامی منحصر به ایران نیست. جهانی است و انشاءالله بتواند زمینهساز ظهور حضرت حجت باشد.
آن افغانی چه تصوری نسبت به انقلاب اسلامی دارد. تصور ما این است که برای ماست. خارج از مرزهای ما چه سودی برای کسی که مثلا در افغانستان زندگی می کند دارد؟
یک دوستی می گفت شما زیر یک درختی ایستادهاید و نمیدانید قد و قامت این درخت چقدر است. نمیدانید چه عظمتی دارد. باید فاصله بگیریم تا بدانیم چه عظمتی دارد. در عربستان یک کتابفروش به من گفت اگر آمریکا حمله کند به ایران ما هم برای دفاع از انقلاب واقعی میآییم به جنگ با آمریکا. جای دیگر یک مصری تا فهمید ایرانی هستم مرا در آغوش گرفت و گفت شما اسلام را زنده کردید، خمینی اسلام را زنده کرد. حالا این افغانی که هم زبان ماست هم مذهب ماست به لحاظ قومیت و آداب و رسوم و فرهنگ بهتر آنچه را که بر زبان انقلاب جاری و ساری میشود، میفهمد. اردیبهشت 57 کمونیستها افغانستان را اشغال میکنند. بهمن همان سال انقلاب اسلامی در ایران پیروز می شود. همانوقت طی چند ماه چند هزار نفر در افغانستان مفقود میشوند. اسناد اینها تازه درآمده اینها را اعدام کردند و در گورهای دسته جمعی دفن کردند . در اسناد اینها روبه روی برخی از این اسم ها نوشته «خمینی» به خاطر محبت خمینی اعدام شدند. بعضیها فقط جرمشان این بوده که عکس امام همراهشان بوده است. حالا من ایرانی انقلاب را مصادره کردهام در مرزهای این گربه. ما میگوییم رهبر انقلاب زعیم شیعه است، شیعه هم یک آرمان جهانی دارد که انشاءالله به ظهور حضرت حجت خواهد انجامید. پس زعیم من زعیم عالم است. ما انقلاب اسلامی را با نظام اسلامی اشتباه گرفتهایم .نظام اسلامی در مرزهای ماست و سیاستها و قوانین این نظام برای ما ارزشمند است. اما انقلاب اسلامی فراتر از این مرزهاست. شصت زعیم کار را به اینجا رساندند و زعیم شصت و یکم هم الان پرچمدار است . وقتی یک جوان افغانی میگوید من برای دفاع از انقلاب آمدهام اینجا من ایرانی باید خجالت بکشم که هم انقلاب را به درستی نشناختهام و هم برای آن کاری نکردهام.
ما می گوییم انقلاب شد در ایران و بعد از انقلاب ما به استقلال رسیدیم، به حکومت دینی رسیدیم. نسبت به قبل یک سری نیازهای ما یک سری خواستههای دنیایی ما و معنوی ما را برآورده کرده انقلاب که ما خودمان را نسبت بهش مقید میدانیم که پاسداری کنیم. حالا آن افغانی و لبنانی چه چیزی از انقلاب گیرش آمده که حاضر است از جانش برای حفظ آن مایه بگذارد؟
متد علوم سیاسی این است که اگر انقلاب در ایران پیروز شده پس باید منفعتش به ایران برگردد و منافع ملت را تثبیت کند .اما این انقلاب به جهت ماهیت نرم افزاری و نظریه ای که داشته نمی توانسته در چارچوب مرزهای ملی بماند. یعنی اساسا ماهیتش ماهیت مکتبی بوده و این اصلا در مرز ملی قابل تعریف نیست .مرز ملی قد و قواره این را ندارد که تمام آن آموزه های مکتبی را در خودش پرورش بدهد و به حداکثرش برساند. لذا دست و پای انقلاب از مرز میزند بیرون. یعنی هر جا که یک جمع شیعه و یک ملت مسلمان و یک ملت مستضعف وجود داشته باشد از آموزههای مکتبی انقلاب اسلامی میتواند استفاده کند. این جریانی که با انقلاب اسلامی در ایران اتفاق افتاد، باعث شد هویت شیعی شکل بگیرد و صورت عینی پیدا کند. انقلاب اسلامی به تمام گروههای شیعی در تمام دنیا هویت داد. درست است که بعضی کشورها مثل عربستان، افغانستان، عراق حرکتهای انقلابی را شروع کرده بودند اما خیلیهاشان به جهت عدم تمرکز رهبری در فرماندهی انقلاب زمین میخوردند. اما مدلی که امام پیاده کرد یعنی ولی فقیه جلو افتاد و به واسطه دین، مردم را متشکل کرد و یک حرکت انقلابی به راه افتاد نتیجه بخش بود . ما از نظر آموزههای مکتبی به شیعیان گرا دادیم و از جهت متدولوژی به اهل سنت، گرا دادیم. آنها فهمیدند باید مکتب وآموزههای سوسیالیستی را کنار بگذارند، آموزههای ملی گرایی و ناسیونالیزم عربی را بگذارند کنار و این بار با ایدئولوژی اسلامی یک حرکتی بکنند. لذا میبینید هرجا که بحث اسلام ناب بوده و نه اسلام سلفی و تکفیری که چنگ می اندازد به روی همه، اسلامی که مبتنی بر قرآن بوده حتی در اهل سنت هم، هرجا شکل گرفته توانسته یک حرکتی انجام دهد.
نمونهاش در فلسطین خیلی بارز است. یکی از دوستانمان در هند میگفت به یک شیعه مستضعفی گفتیم که ایران به شما کمک میکند. گفت نه. ما نمیخواهیم چیزی به ما برسد فقط میخواهیم این انقلاب سرپا بماند. یعنی انگار که یک امنیت و آرامش روانی وجود دارد. حتی اگر ریال ایرانی هم بهشان نرسد. لذا هویت شیعی که انقلاب اسلامی توانست در چهارچوب بیاردش و گرا بدهد به بقیه گروههای شیعی که چطور می توانید دیانتتان را حفظ کنید این سبب شد که شیعیان سایر نقاط جهان که در ایران زندگی نمی کنند ، انقلاب را محدود به مرزهای ایران ندانند بلکه خودشان را دامنه انقلاب اسلامی تلقی کنند. لذا هر اتفاقی که در برابر انقلاب اسلامی بیفتد آنها بی تفاوت نیستند. حالا آنچه مربوط به جمهوری اسلامی است که جاده ساختهایم، گاز کشی کردهایم شاید آنها نسبت به اینها واکنشی نداشته باشند. جمهوری اسلامی هسته محرک انقلاب اسلامی است. لذا گرایش آنها به انقلاب اسلامی از این جهت است که خودشان را دامنه انقلاب اسلامی می دانند.
خب! برویم سوریه و در مورد همین آدمها و گروههایی که حالا تشکلی دارند یا انفرادی هستند آمدند آنجا و علی الظاهر دارند از مرزهای و امنیت سوریه دفاع میکنند. درباره اینها حرف بزنیم کی هستند و چطور میآیند؟
عرض کردم در سوریه آمدند مسلمانها را بیندازند به جان هم که از بین بروند ولی در سوریه یک اتفاقی در حال رخ دادن است و آن اینکه برخورد دو جریان فکری اسلام ناب و وهابیت است و خبط بزرگی است که بگوییم اسلام وهابیت جنگ سوریه برای دفاع از همان اسلام ناب است و علمدارش انقلاب اسلامی است .امروز دامنه آن سوریه است شاید فردا جای دیگری باشد اینها هم آمدهاند برای دفاع. کسانی که به این گفتمان و ایدئولوژی رسیدند همه بلند شدند آمدند. جدا از ملیت، مذهب، زبان از افغانستان از آذربایجان از لبنان، عراق، شیعیان پاکستان، هند، مصر، یمن، شیعیان اروپا از همه اینها آمدند. دیگر کسی امروز خودش را در این مرزها محدود نکرده. آمدند آنجا برای دفاع از اسلام ناب میجنگند شیعیان و اهل سنت که با این گفتمان انقلاب اسلامی همسو بودند دارند میجنگند در روبه رو هم همین طور است. آنهایی که وهابیسم آنها را متوهم کرده هم آمده اند و در مقابل می جنگند.
شیعیان چطور میآیند آنجا؟ در کشور خودشان سازماندهی می شوند یا ...
خیلی با سختی میآیند، کسی که میآید آنجا سازماندهی شده نیست. خودشان را می رسانند به عراق یا لبنان از آنجا میآیند سوریه. مرزهایی که باز است این دو تاست. اینکه به قول خودشان یکی اینها را تسجیل کند، ثبت نام کند، سازماندهی کند، هدایت کند، اینطور نیست. مجاهدینی که میآیند در واقع خودشان را میرسانند. این فرق دارد با سازماندهی که عربستان انجام میدهد، نیرو جمع میکند، دسته میکند و با هواپیما میرساند آنجا. بچههای اینطرف خودشان را با زحمت میرسانند آنجا و با هزار سختی وصل میشوند به نیرهای جهادی. یک بحرینی آمده بود سوریه یک ماهی آنجا بود و بررسی میکرد که کدام گروهها و لواهایی که در سوریه هستند گرایش شیعی اصیلتری دارند یعنی هر گروه جهادی که به هسته انقلاب اسلامی که ولایت فقیه است نزدیکتر باشد آن گروه شیعه محورتر و انقلابی تر است. بررسی می کرد کدام یک به تفکر ولایت فقیه نزدیکتر هستند تا به آنها ملحق شود و دغدغهشان این بود که کدامشان شرعیتر میجنگند. بحرینیها که در کشور خودشان درگیرند!
در کشور خودش جنگ است. اما وقتی سبک - سنگین میکند میبیند وضعیت سوریه مهمتر است و اگر سوریه زمین بخورد انقلاب بحرین خیلی راحتتر زمین گیر میشود. میآید برای اینکه از انقلاب خودش در بحرین دفاع کند. می آید یک خط جلوتر در سوریه این انقلاب را انجام دهد. این شخص سه تا کتاب درباره امام خمینی و انقلاب اسلامی داشت. یک آدم عادی نبود که مثلا بگوید ما آمدیم صرفاً بجنگیم یک مجاهد دست به قلم و اهل فکر بود.
گفتی که از چند کشور نیرو میآید، این آدها در فضای شیعهگری و انقلابیگری یک تفکر ثابت دارند و یا اینکه با هم فاصله دارند؟
آنهایی که اول میآیند اصلی ترین هدفشان این بوده که از حرم دفاع کنند..
یعنی حرم نخ تسبیح و حلقه مشترک بین مجاهدین است؟
بله اما عدهای از اینها که فنیتر فکر میکنند آن خط را صرفا دفاع از حرم نمیدانند. خط دفاع از هویت میبینند، خط دفاع از محور مقاومت میبینند. لذا وقتی میآیند آنجا هدف کوتاه مدت و کوتاه بردشان این است که حرم را بگیرند و هویتشان را حفظ کنند.
هویتشان چیست؟
هویت شیعی و این عزتی که انقلاب اسلامی به واسطه تشیع به آنها داده میخواهند حفظ کنند. آن هویتی که هم در برابر اسلامی آمریکایی و هم در برابر وهابیها می ایستد یعنی هویت شیعه و سنی نیست. اینکه میروند تا با سنیها بجنگند این آدرس غلط است. می روند آنجا تا همراه با سنی ها در مقابل وهابی بجنگند.
اول گفتی هویت شیعی ...
بله هویتشان شیعه است. آنها که میآیند هویتشان شیعی است، اهل سنت کمتر میآیند، آنها میخواهند به واسطه حرمی که آنجا هست...
یعنی این حفظ هویت در مقابل سنیها نیست در مقابل وهابیت است؟!
بله. دقیقا می خواهند در کنار سنیها با وهابیت بجنگند و هویت شیعیان را حفظ کنند.
خب آن موضوع سوم را هم بگو که حرفت را قطع کردم.
بله شیوه تاکتیکی این بود که از حرم دفاع کنند و شکل استراتژیک این بود که از مقاومت دفاع کنند که آنجا دیگر بحث شیعه و سنی ندارد. پادشاه اردن تلاش کرد محور مقاومت را تبدیل به هلال شیعی کند که بگوید این محور مقاومت یک هویت شیعی دارد و این را در مقابل اهل سنت قرار دهد. در صورتی که محور مقاومت ماهیت شیعی ندارد. درست است چند کشور شیعی هستند اما جمع شدن آنها کنار هم به واسطه شیعه بودنشان نیست. به خاطر این است که جلوی آمریکا بایستند جلوی ارتجاع عربی بایستند. یعنی آنهایی که دروازه ورود آمریکاییها به منطقه هستند و عامل تثبیت اسرائیل داخل منطقه هستند .لذا این ها که در حوزه مقاومت آرایش میگیرند به واسطه جوهره شیعی نیست که کنار هم قرار میگیرند به واسطه این است که میخواهند در برابر وهابیت یعنی سلفیهای تکفیری و غربی سازی منطقه موضع بگیرند. لذا میبینید بین آنها اهل تسنن هم هست. همان طوری که بعضی از گرایشهای اهل سنت عراق که به عنوان یکی از زنجیرهای اهل سنت عراق شناخته میشود با این محور مقاومت کار می کنند. اهل سنت افغانستان و پاکستان هم همین طور. در سوریه یک قشر وسیعی از اهل سنت دارند در محور مقاومت فعالیت میکنند. در لبنان گروه میشل عون که متحد هشت مارس یا همان حزبالله است یک جریان مسیحی است اما یکی از کلیدهای محور مقاومت به حساب میآید. این آدرسی که ملک عبدالله دوم داد غلط بود . تلاش کرد که بگوید در محور مقاومت، فقط شیعیان هستند.
سنیها هم برای جنگ و جهاد میآیند سوریه؟
از سایر کشورها نمیآیند .اما سنیهایی که آنجا هستند میجنگند. میگویند ما با این حرم بزرگ شدهایم. از حرم حاجت گرفتیم. شیوخ اهل سنت آنجا نذری میدهند. میگویند کاروانهای بزرگ عزاداری اهل سنت داریم. نذری میدهند برای عزاداریهای اهل بیت (ع).اینها خودشان را موظف میدانند که از حرم دفاع کنند و اصلا مختص شیعیان نیست. بسیاری از اینها پای دفاع از حرم شهید هم شدهاند.
بعد این ها مثلا بحرینی ها یک گروه بودند افغانی ها یک گروه...
نه آنجا مجموعه دفاع وطنی و ارتش هستند و اینها در دفاع وطنی سازماندهی میشوند که اتفاقا بدون توجه به ملیت یا دین و مذهب و نژادشان دسته بندی می شوند. یعنی در یک گروه رزمی ممکن است چند افغانی باشند یا عراقی یا لبنانی. یکی سنی باشد یکی مسیحی باشد یکی دروزی باشد. فقط استعلام های خاص خودشان را دارند که این نیرو نفوذی نباشد .
شما چطور رفتید؟
ما مستقل رفتیم. طرف رفته بود مکه گفتند بیا برو اعمال را انجام بده. گفت نه، از طهران که راه افتادیم گفتند همه چیز با کاروان است. حالا یک وقتهایی ما میگوییم همه چیز با نظام است. ما هم الان در ایران که نشستیم هر کار خدا و دین و پیغمبر و انقلاب باشد میگوییم با نظام است و به ما ربطی ندارد و این باعث شده یک رخوتی به جان ما بیفتد. که اگر یک جایی برآورد بود، بودجه بود، رقمش چرب بود و اتفاقی از قبلش افتاد بگوییم بزنیم به دل کار و برویم جلو. تقریبا تمام کشورهایی که الان رفتیم و آمدیم هیچ کدامش با حمایت هیچ نهاد دولتی نبوده است. کلا در «خانه فرهنگ و رسانه ثائر» که مجموعا 16 سال است این کارها را شروع کرده ایم تا امروز یک ریال از نهاد دولتی و غیر دولتی نگرفتهایم. کارهای مختلف هم کردیم. سوریه هم مثل بقیه جاها. هرجا که بحث انقلاب اسلامی مطرح باشد ما هستیم. در سوریه خیلی از دوستان گلایه می کردند از ما که سر شهادت یکی از بچههای مستندساز که تصاویری که گرفته بود علیه نظام استفاده شد. اما خب به هر حال جنگ است دیگر، ممکن است کسی اسیر شود و از او اطلاعات بگیرند. خب تصویر بواسطه رسانهای بودنش شاید اطلاعات بیشتری بدهد. مثل اینکه یک فرمانده اسیر شود و اطلاعات بدهد . ما در صحنه جنگ باید احتیاطمان و تدابیرمان بیشتر باشد نه اینکه صورت مسئله را پاک کنیم. متاسفانه اتفاقی که در مسئله پوشش رسانهای سوریه میافتد این است که مسئولین فکر حل کردن مسئله را نمیکنند بلکه اصل مسئله پاک میکنند. در سوریه میآمدند چشم در چشم ما میگفتند این آدمهای خودسر که آمدند اینجا کار ما را زیاد میکنند. چون ما در تیم این دوستان نبودیم.
برای اعزام با مجموعه های مرتبط هماهنگی نکردید؟
ما چندین مرتبه از مجموعههای مختلف اقدام کردیم که برویم سه یا چهار ماه ما را معطل نگه داشتند و من میدیدم دوستان دیگر را دارند میفرستند. دوستانی که تازه آموزش مستند سازی دیده بودند. در حالی که خیلی از دوستان دیگر بودند که بنا به سابقهای که در فیلمسازی جنگ داشتند باید میرفتند، اما کسی تحویلشان نمیگرفت. ما هم مثل بقیه تیمهای مستقلی که رفتند سوریه یا هر جای دیگر دنیا تا در حوزه انقلاب اسلامی فیلم بسازند راه افتادیم و رفتیم. مجموعه دیپلماسی ما و مسئولین هیچ کدام همکاری نکردند. برای ما هم همان اتفاق افتاد و حرف آخرشان این بود که ما با نیروهای خودسر کار نمیکنیم. ولی ما نیروهای خودسر نیستیم ما انقلابی هستیم. سرباز انقلاب اسلامی هستیم. اگر من نروم و دیگران نروند تا گردش کار آقایان چه و چه بشود که دیگر هیچ. اگر در اتفاقات اصلی این انقلاب مثل حلبچه سعید جان بزرگی نمیرفت و عکس نمیگرفت با وجود اینکه شیمیایی هم شد آیا الان برای جنایت صدام سندی مانده بود؟ اگر رضا برجی میرود در 16 - 15 کشور برای انقلاب اسلامی کار میکند یک چنین کسی را اگر آن طرفیها داشتند تا حالا 100 تا مجسمه ساخته بودند ازش، ولی چون رضا برجی است باید در خانه بنشیند. الان هم اگر طاقت آورده و سوریه نرفته حتما به خاطر وضعیت جسمیاش است. رضا برجی بزرگ همهی ما خودسرهاست که نمیتوانیم برای کار انقلاب دست روی دست بگذاریم و منتظر آقایان شویم. او به چندین کشور رفته و کار کرده و الان اسناد اوست که می تواند انقلاب اسلامی را بیرون مرزهای ایران بازگو کند. اما در حوزه رسانه چه می کنیم ؟ فقط می گوییم نیست، نشد، نبود. در حالی که امروز سلاح انقلاب اسلامی دست بچه های رسانهای و دست مستندسازان است. اگر اینها نروند ثبت و ضبط نکنند ما باختهایم. در طیف تروریستهای سوریه 25 تیم رسانهای خارجی همیشه در حال ساخت و سازند. این طرف چند تا هستیم؟ چند نفر با نگاه انقلاب اسلامی هستیم؟
سیاست های جمهوری اسلامی ارزشمند است اما سیاست انقلاب اسلامی را زعیم شیعه تعیین میکند. وقتی امام میگوید هرجا مظلومی وجود داشته باشد که نیاز به دفاع داشته باشد ما آنجا حضور داریم، این تکلیف مرا معلوم میکند. یا حضرت آقا میفرماید هرکس که با اسرائیل بجنگد ما از آن حمایت میکنیم ،این تکلیف ما را معلوم می کند حالا من باید سیاست زده شوم ؟بچههایی که دارند میروند از کانال شخصی میروند. آنجا که حلوا خیرات نمیکنند. آنجا پاتایا و آنتالیا نیست. آنجا هر لحظه امکان گلولهخوردن داری، معرکه جنگ است نقل و نبات نیست، به دو تاعکس یادگاری هم نمیارزد. جنگ است .آنچه مرا میکشاند آنجا تفکرات انقلاب اسلامی است نه رفتار خودسرانه. خبرنگار و مستندساز جنگی یک سری شاخصه دارد علاوه بر مستند سازی باید بتواند جان خودش را هم نجات دهد، در عین حال باید موقعیت را بشناسد بداند درچه فضایی می خواهد کار کند و این وضعیت به چه کارهایی نیاز دارد.
موضوع زیاد است، کار زیاد است، جنگ سوریه جنگ رسانه است و متاسفانه ما کاری نکردیم. موفق نبودیم شما شبکه های آن طرف را ببینید. اورینت غیر از تصاویر استودیویی اخبارش همه تصاویر، تصاویر موبایلی و دوربینی از اوضاع است. در هر تیم یک نفر با دوربین ایستاده و تصویر میگیرد و برای اینها ارسال میکند ، یک کسی بود به نام محمد مادرش شیعه بود، پدرش سنی و خودش هم سنی بود. این آدم آمده بود علیه وهابیت میجنگید. گفتم تو چرا آمدی اینطرف؟ گفت اسلام واقعی اینطرف است نه آنطرف.
یک "خالد" نامی بود. خاله اش را سر بریده بودند سنی بود، گفته بودند که به حضرت زینب(س) جسارت کن جسارت نکرده بود. به جرم اینکه محبت اهل بیت(ع) را در دل داشته. اینها میآمدند در زینبیه روی در خانه شیعیان مینوشتند تا فردا فرصت دارید خانه را ترک کنید. اگر میرفت که هیچ، اگر نمیرفت شب میآمدند سرش را میبریدند. این همسایهها تا چندی قبل از آن، خانه یکی بودند ولی وهابیت آمد به این ملت توهم داد که هر کس با ما نیست کافر است.
در سوریه آن قدر تنیدگی مذاهب است که یک برادر سنی و برادر دیگر شیعه است با هم زندگی میکنند، عادی رفت و آمد دارند سوریه یکی از امنترین کشورهای دنیا بوده که امروز به اینجا رسیده. یک بخشی هم قصور ماست بچه های رسانهای انقلاب اسلامی نتوانستیم معارف تشیع و اسلام ناب را درست بیرون بدهیم. درگیر مسائل مالی بودیم گفتیم اینها کار حکومت است و اگر ما بخواهیم کار کنیم باید پولش را بدهند. سوریه برای ما یک پایلوت است، نمونه است اگر باز کم کاری کنیم مطمئن باشید در افغانستان و پاکستان و ترکیه هم بدتر از این خواهد شد. رسالت رسانه انقلاب اسلامی این است که شاخص بدهد دست مردم، ما ندادیم و آنها دادند و مردم را منحرف کردند.
در سوریه کسی بود به نام "ابو عباس"؛ شیعه بود ولی خلفا را خیلی با ادب اسم میبرد میگفت ما یاد گرفتیم از صحابه پیامبر با احترام یاد کنیم. حضرت آقا این همه بر وحدت اصرار میکنند. ابوعباس در آن طرف دنیا مفهوم این وحدت را فهمیده اما بعضی از تندروهای داخلی ما نفهمیدند. میگفت شما آنجا بعضی جشنها را میگیرید آنوقت خانواده ما را در نبل و الزهرا سر میبرند. حضرت آقا مدام میگوید وحدت، وحدت، وحدت، آن وقت بعضی جلوتر از مولا حرکت میکنند. به خاطر یک رفتار اشتباه من در اینجا سر یک شیعه آنجا بالا میرود.
موضوعی مطرح شد در رسانه با عنوان "جهاد نکاح"؛ این واقعیت دارد؟
یک توطئه ای بود از طرف غربی ها برای اینکه دو نقطه قوت ما را بزنند. هم جهاد و هم نکاح. یک مفتی ابله یک حرفی زد بعد هم تکذیب کرد. آنطرف فساد دارد غارت دارد جهاد نکاح هم هست. باید بگوییم فاحشهگری وهابی. یک سری از زنهای وهابی به هر شکل اعتقادی رفتند آنجا. بر اساس فتوا هم رفتند. غربی ها این را با عنوان جهاد نکاح پررنگ کردند برای اینکه هم جهاد را بزنند هم نکاح را. اگر ما هم مدام این را تکرار بکنیم رفتیم روی موج آنهایی که دارند با این لفظ اسلام را میزنند. کار آنها فاحشه گری وهابی است.
این درگیریها که میشنویم این چند وقت بین خود تروریستها اتقاق افتاده، ناشی از چیست؟
آن چیزی که باعث اختلاف اینها میشود این است که آرایش پشتیبانی تروریستها در سوریه به هم خورده. ترکیه و قطر پا پس کشیدند اما عربستان اصرار دارد راهکار نظامی را ادامه دهد. لذا جریانات اخوانی یک موضعی گرفتند و یک جدایی بین صفوفشان حاصل شده. حالا هر جریانی که قطر و ترکیه و عربستان حمایت کند با هم یک منازعه دارند. در همین جریانات اتاق های فکر و اتاق های هدایت عملیاتشان در سطح سیاسی با هم درگیرند. لذا نیروهاشان در میدان با هم میجنگند. از یک جهت خود القاعده را در نظر بگیرید یک مجموعهای مثل جبهه النصره امضای ایمن الظواهری را دارد. این جبهه اصلی القاعده در سوریه است .حالا داعش زیر مجموعه عمر بغدادی بودند بعد از آن رفتند زیر نظر ابوبکر بغدادی اینها به عربستان وصل هستند .این جبهه الاسلامیه شکل گرفته زیر نظر احمد جربا رئیس دولت ملی ائتلافی سوریه در خارج ازکشور. الان القاعده دارد مسلط می شود. سلفی ها دارند جیش حر را کنار میگذارند و گروههای سلفی تکفیری در میدان باقی خواهند بود.
جیش حر [ارتش آزاد] چه خواهد شد؟
ضعیف می شود و ادغام می شود و دیگر مدیریت میدان نخواهد داشت.
تحرکات بندر بن سلطان در منطقه هم با همین تغییرات در ارتباط است؟
بله. بندر الان دارد جبهه را آماده میکند تا جیش محمد تشکیل دهد. خاک جبهه را هم از ترکیه میبرند به اردن با ظرفیت 50 هزار نفر شروع میکنند و تا 250 هزار نفر هم پیش بینی شده...
ترکیه خودش عقب نشینی کرده یا عربستان میخواهد او را کنار بزند؟
ترکیه به واسطه اینکه مشکلات داخلی پیدا کرد، نتوانست ادامه دهد. آمریکا هم که ظاهرا عقبنشینی کرده و ترکیه هم ترجیح میدهد بیش از این درگیر نشود و هزینه ندهد. قرار بود در ماه رمضان اول، اردوغان نماز را در مسجد اموی بخواند اما سه چهار ماه رمضان گذشت و این اتفاق نیفتاد.
جیش محمد با چه هدفی راهاندازی میشود؟
جیش محمد از لحاظ اخباری که داریم خیلی شباهت به سفیانی دارد. سلفیها را جمع میکنند؛ بدنه اصلی هم همین داعش (دولت اسلامی عراق و شام) است. عربستان به آمریکایی ها تضمین داده که نمیگذاریم سلفیهای تندرو در سوریه حاکم شوند و اینها را کنترل میکنیم. از شهر مرزی درعا تا دمشق 103 کیلومتر راه است یعنی راحتتر می توانند دمشق را تصرف کنند اگر از شمال هم حلب را تصرف کنند دیگر نظام سوریه عملاً سقوط کرده.
نیروهای سلفی را از کجا جمع میکنند؟
همان گروههای القاعده که توسط آمریکاییها درست شدند تا جلو شوروی بایستند. برخی سلفیها کارشان جنگ است از افغانستان شروع کردند بعد بوسنی، چچن، عراق ... نزدیک 30 سال است فقط دارند میجنگند. متخصص درگیریهای این طوری هستند. یعنی جنگ تازه شروع میشود. استعداد اینکه نیرو جمع کند کم ندارند. عربستانی ها قطعاً پای کار هستند.
اینطرف چه میکنند؟
نمی دانم. آنها دارند 50 هزار نیرو جمع میکنند. بندر هر کاری بخواهد در دنیا میکند. من بحث نظامی اینطرف را نمیدانم اما در رسانه کاری نشده است. کلیپ، فیلم، سریال، برنامههای آموزشی، حتی در حوزه نظامی و شناخت دشمن هیچ کاری نشده. ما الان نیاز داریم که در جهان، منطقه و خصوصاً داخل مرزهای خودمان روشنگری و بصیرتافزایی کنیم. حداقل آنان که 50 هزار تاست زیاد است در این شرایط باید فقط با تفکر بسیجی جنگید. عربستان اصرار دارد که حتی اگر لازم باشد تنها به جنگ ادامه دهد.
چرا این قدر موضوع سوریه برای عربستان مهم است؟
سوریه به نفع هر کس تمام شود جبهه مقابل بهشدت ضربه میخورد. آنها اگر سوریه را بزنند زمین، ایران خیلی راحت مهار میشود. عراق را هم پس میگیرند. الان صرفاً مسئله سوریه نیست. اینکه مثلاً اسد برود یا بماند و نیروها چطور تقسیم و تنظیم شوند. نقشهای که عربستان دارد این است که اگر سوریه را بزند و آدمهای خودش را بالا بیاورد ثمرهاش این میشود که لبنان کاملاً محاصره شده و زمین میخورد. الان در لبنان تصفیه قومی میکنند. شیعیان را از شمال لبنان می ریزند جنوب. اگر آنجا هستههای سلفی را شکل دهد آن وقت حزبالله از جنوب با سوریه درگیر است از شمال با سلفیها و این یکی از هدفهای کلیدی آنهاست که لبنان را پس بگیرند. سلفیها یک تعامل استراتژیک با اسرائیلی ها دارند. بعد از سوریه و لبنان به راحتی شمال بغداد یعنی مناطق سنینشین عراق را پس میگیرند.
حرف آخر...
در حال حاضر مقاومت در زمین جنگ برنده است، اما در رسانه، آنها برنده هستند. باید روی قدرت رسانهای کار کنیم و تمام ظرفیتها استفاده شود. سوریه تبدیل به یک کارگاه آموزشی شده برای کسانی که میتوانند بروند آنجا و کار رسانه کنند. اما کسانی که بحث مافیا را مطرح میکنند درست می گویند نباید طیفی و قبیلهای ببینیم، باندی ببینیم. باید نیروهای جدی انقلابی را بفرستیم بروند دو ماه آنجا بچرخند و تصویر و خبر بگیرند و مخابره کنند. سازماندهی غیر از باندبازی است.
همزمان با قوت گرفتن امیدها برای به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای ایران، یک شبکه خبری روسی مدعی حضور دیپلمات هایی از ایران، کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و رژیم صهیونیستی در یک نشست هسته ای در سوئیس شد.
راشاتودی با نقل این خبر به نقل از رویترز می نویسد : در نشستی که در تاریخ 21 و 22 اکتبر در روستایی به نام "گلیون" در سوئیس و در راستای طرح خاورمیانه عاری از سلاح های هسته ای برگزار شد دیپلمات هایی از ایران، کشورهای عربی و اسرائیل حضور داشتند.
بر اساس ادعای راشا تودی، دیپلمات هایی از 13 تا 14 کشور در این نشست حضور داشتند و هر چند نمایندگانی از ایران و رژیم صهیونیستی در آن شرکت کرده بودند، اما هیچ تماسی بین آنها برقرار نشد.
در همین رابطه یک دیپلمات عرب گفت : دیپلمات هایی از ایران و اسرائیل در این نشست حضور داشتند، اما با این وجود تماس و یا ارتباطی بین آنها انجام نشد.
یک دیپلمات صهیونیستی نیز در این رابطه اظهار داشت : هیچ ارتباطی بین نمایندگان ما و نمایندگان کشورهای عربی و یا ایرانی در این نشست چه به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم انجام نشد. این یک نشست صرفا فنی بود.
این نشست برای پیگیری طرح خاورمیانه عاری از سلاح های هسته ای برگزار شده بود و به نوشته راشاتودی، نتایج بدست آمده از آن بسیار سازنده بوده است.
در می سال 2010 میلادی در نشست 189 عضو پیمان منع گسترش تسلیحات هسته ای (ان پی تی) توافق شد که نشستی برای تعیین چارچوب طرح خاورمیانه عاری از تسلیحات هسته ای برگزار شود. در همین رابطه در روزهای گذشته مجمع عمومی سازمان ملل متحد طرح ایران در این رابطه را تصویب کرد.
رژیم صهیونیسی تنها دارنده تسلیحات هسته ای در خاورمیانه محسوب می شود از همین رو ایران و چند کشور دیگر در سال های اخیر تلاش زیادی را برای اجرایی شدن طرح خاورمیانه عاری از سلاح های هسته ای انجام داده اند اما کارشکنی صهیونیست ها و چند کشور غربی سبب شده تا این خواسته در حد طرح باقی بماند
روسایجمهور ایران چه عاداتی داشتهاند؟
نامه نیوز , 23 آذر 1392 ساعت 19:45
گروه سیاسی: بسیاری از سیاستمدارن ایرانی به ویژه روسای جمهور دارای عادتهای فراوانی هستند.
در این صد و چند روزی که از دولت روحانی سپری میشود، در کنار تمام فعالیتهای خوب و بد دولت یازدهم، چیزی که مورد توجه بسیاری قرار گرفته است، خندههای رئیسجمهور ایران است. حسن روحانی طی این چهارماه در تمام کنفرانسهای خبری، سخنرانی در جمع نمایندگان مجلس و مردم، در دیدار با دانشجویان و در گفتوگوهای تلویزیونی همیشه با چهره خندان روبروی مخاطبان خود ایستاده است. خندههای رئیسجمهور طرفداران فراوانی بین مردم ایران دارد. بسیاری روحانی را رئیسجمهور خندان ایران میدانند. یکی دیگر از کارهایی که روحانی زیاد انجام میدهد و تقریبا برای او عادت شده است، تنظیم عبا توسط دو دست بر دوش خود است. با نگاه کردن با دقت به سخنرانی و رفتار روحانی میتوانید این دو ویژگی روحانی و عادت او را به خوبی مشاهده کنید. روحانی تنها رئیسجمهور از ایران نیست که عادتهای رفتاری خاص خود را دارد بلکه هاشمی، خاتمی و احمدینژاد نیز ویژگیهای رفتاری مخصوص به خود را دارند که برخی از آنها در جامعه ایران نهادینه شده است.
هاشمی رفسنجانی که چهارمین رئیسجمهور ایران بود و بعد از ریاست سه دوره مجلس شورای اسلامی راهی قوه مجریه شد، همیشه از همان روزهای اول انقلاب یک تسبیح و یک انگشتر را با خود همراه داشت. او در تمام سخنرانیهای خود همیشه یک تسبیح شاهمقصود را دست به دست میکند و دست راست و انگشت کوچک او نیز میزبان انگشتر حرز است. دیگر عادت رفتاری این رئیسجمهور پیشین ایران، نشستنهای ویژه او بر صندلی است. هاشمی رفسنجانی بهویژه در زمان ریاست جمهوری و دیدارهای دیپلماتیک، در هنگان نشستن یک پای خود را کمی از روی زمین بلند میکرد و در همین حالت کف کفشهای هاشمی مشخص میشد. بسیاری از مشاوران آیتالله به او بارها و بارها در این مورد تذکر داده بودند که موجب شد دیگر در عکسهای رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام کمتر شاهد چنین رفتاری باشیم.
خاتمی رئیس دولت اصلاحات نیز عادتهای رفتاری خاص خود را دارد. او که به سید خندان معروف است از جمله سیاستمداران ایرانی است که خنده جز در مواقعی از لبان او پاک نمیشود و در این زمینه شباهت فراوانی به رئیسجمهور روحانی دارد. پنجمین رئیسجمهور ایران، عادت خاص دیگری نیز دارد و آن هم استفاده بیشمار از دستان است. در بسیاری از عکسها خاتمی را با دستی بر صورت و یا دستهای گرهکرده مشاهده میکنید. یکی دیگر از کارهایی که خاتمی بهویژه در سخنرانیهای خود انجام میداد، حرکت دادن عمامه بود. این حرکت بیشتر در حالتی اتفاق میافتاد که خاتمی با هیجان و عصبانیت سخنرانی میکرد.
احمدینژاد، دیگر رئیسجمهور ایران نیز ویژگیهای منحصر به فرد خود را داشت؛ عادتهایی که او را به انسانی منحصر به فرد تبدیل کرد. اولین ویژگی، نوع ادبیات و سخن گفتن رئیسجمهور پیشین ایران است. تاخیر در کلام و ادبیات سوالی بارزترین این ادبیاتها بود. دست بلند کردن و نشان دادن عدد پیروزی، دیگر حرکت محبوب احمدینژاد بود که در میان مردم بهویژه مخاطبان غیر ایرانی احمدینژاد از محبوبیت فراوانی برخوردار بود. حرکت عضلات صورت در هنگام گفتوگوهای رسانهای و یا در جلسات دولت نیز از تیکهای معروف رئیسجمهور پیشین ایران است. خندههای عصبی شهردار سابق تهران و حرکت مداوم دستها و به هم مالیدن آنها در مناظرههای انتخاباتی و کنفرانسهای خبری که بیانگر نارضایتی رئیسجمهور پیشین از شرایط بود، دیگر عادتهای احمدینژاد بود که در میان اهالی رسانه ماندگار شد. بسیاری دیگر از سیاستمدارن ایرانی نیز دارای تیکهای بسیاری هستند و با کمی دقت در تصاویر و سخنرانیهای آنان میتوانید به این ویژگیها پی ببرید.
کد مطلب: 24658
![]() |
گروه بینالملل مشرق - ایرانیان با هویت ملی خود شناخته میشوند، هویتی که به باور اکثر تحلیلگران عرصه سیاست، برآمده از دو عنصر ایرانیت و اسلامیت است. به باور اندیشمندانی چون «الکساندر ونت»، از مشهورترین چهرههای سازهانگار، این هویتهای بازیگران است که در عرصه بینالمللی با یکدیگر به تعامل میپردازد و هیچ بازیگری در این عرصه بدون هویت وارد عرصه تعامل نمیشود.
اگر فرض را بر صحت انگاره ونت بگذاریم، دستکم باید بپذیریم که بخشی از تعارض بین ایران و ایالات متحده که از سال 1332 تاکنون ادامه دارد، ناشی از تعارض هویتی است. با انقلاب اسلامی ایران تعارض ارزشی بین دو هویت کاملا هویدا بوده و هست تا آنجا که باراک اوباما، رئیس دولت آمریکا در سخنان اخیر خود در مرکز صهیونیستی سابان به آن اذعان کرد: «این رژیمی است که وقتی به قدرت رسید، سوگند یاد کرد با آمریکا، اسرائیل و با بسیاری از ارزشهای خوب ما مخالفت کند.»
اوباما در جملات فوق اذعان کرده که هویت انقلابی ایران با هویت آمریکایی در تعارض است. اما نکته جالب در سخنان اوباما آن است که «پس از توافق ژنو ایراد میشود.» توافقی که علاوه بر ابهامات متعدد در متن حتی بر سر نام آن نیز بعضا اختلاف وجود دارد که توافق است، برنامه اقدام مشترک است یا بیانیه مشترک است یا ...؟
به هر حال آنچه در ژنو حاصل شد متنی است که بر سر آن توافق شده و ما مسامحتا از آن به عنوان توافق یاد میکنیم. این توافق هرچه بود در بخشی از افکار عمومی نوعی خوشبینی را نسبت به تعامل با واشنگتن ایجاد کرد و البته از سوی بخش دیگری از افکار عمومی طرد شد. شاید آن خوشبینی بیارتباط با نگاه خاص برخی از رسانهها نباشد که در میان سخنان بعضا آشکارا خصمانه مقامات آمریکایی به دنبال جملات مثبتی میگردند تا بهعنوان تیتر مورد استفاده قرار دهند!
به هر حال سیاست آمریکا پس از توافق ژنو را باید سیاست «تحقیر و تهدید ایرانیان» نامید. این سیاست در بخشهایی از سخنان مقامات آمریکایی مشاهده میشود که در میان آنها همین سخنان اوباما در مرکز سابان شاخصترین است.
* نگاه تحقیرآمیز واشنگتن پس از توافق ژنو
مفاصل گفتمان تحقیرآمیز آمریکاییها علیه ایرانیان پس از توافق ژنو را چنین میتوان دستهبندی کرد:
الف – ابراز پیروزی بر اساس توقف پیشرفت برنامه هستهای ایران در توافق ژنو: باراک اوباما به صراحت در مرکز سابان گفته است که «برای اولین بار در یک دهه گذشته، ما پیشرویهای برنامه هستهای ایران را متوقف کردیم. ما نه تنها اطمینان حاصل کردهایم که در فوردو و نطنز سانتریفیوژهای جدید نصب نمیشود بلکه از آنها خواستهایم غنیسازی بیست درصدی خود را به عقب برانند.»
جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده هم در همین مرکز صهیونیستی گفته است «این توافق پیشرفت برنامه هستهای ایران را متوقف کرده و آن را به عقب بر خواهد گرداند.»
تقریبا واضح است که واشنگتن از توافق ژنو برداشت یک پیروزی بزرگ را دارد و لحن مقاماتش نیز بیانگر سرمستی از این پیروزی است.
ب – تاکید بر به رسمیت شناخته نشدن حق غنیسازی ایران: در شرایطی که توافق ژنو تصریحی بر بهرسمیت شناخته شدن حق غنیسازی ایران ندارد و مقامات وزارت خارجه نیز اصلا لزومی برای بهرسمیت شناختن این حق متصور نیستند اما اشاره به آن در دو بخش از توافق را موفقیتی بزرگ برای خود میدانند، اوباما و کری تاکید میکنند که چنین حقی بهرسمیت شناخته نشده است.
در شرایطی که در بحبوحه مذاکرات ژنو3، وزارت خارجه ایالات متحده به صراحت گفت که حق غنیسازی را برای هیچ کشوری به رسمیت نمیشناسد، باراک اوباما نیز در اخیرا در مرکز سابان گفته است: «هیچ چیز در این توافقنامه یا سند وجود ندارد که حق غنی سازی به ایران بدهد. ما تاکید کردهایم که به علت رفتارهای گذشته و وجود قطعنامههای سازمان ملل و عمل نکردن ایران به تعهدات بینالمللیاش در گذشته، ما چنین حقی را به رسمیت نمیشناسیم.» این همه چیزی است که بخشی از افکار عمومی در ایران تصور میکند رهآورد توافق ژنو بوده است اما رئیسجمهور ایالات متحده اصل آن را باور ندارد.
از سوی دیگر جان کری میگوید؛ نه فقط در ماده 4 معاهده NPT بلکه در هیچیک از چهار گوشه معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای، هیچ اشارهای نشده است که حاکی از حق غنیسازی برای کشورهای عضو این پیمان باشد! البته این تفسیر کری قطعا اشتباه است اما مهم این است که ایالات متحده تردیدی باقی نگذاشته که چنین حقی را برای ایران قائل نیست.
ج – ادعای تسلیم ایرانیان با تحریم: این روزها نقل زبان آمریکاییها این است که تحریمهای سخت بینالمللی ایران را وادار به عقبنشینی از مواضع هستهای خود کرده است.
رئیسجمهور آمریکا حتی پا را فراتر نهاده و مدعی است که نتیجه انتخابات ریاستجمهوری اخیر ایران نیز در اثر تحریمهای غرب رقم خورده است. «اقتصاد ایران سال گذشته بیش از پنج درصد کاهش رشد داشت. علت این دقیقاً تحریمهای بینالمللی و ائتلافی است که ما در سطح جهانی ایجاد کردیم و پاسخ مردم ایران این بود که باید مسیر جدیدی در تعامل با جامعه جهانی و رسیدگی به این تحریمها در پیش بگیرند و این شد که پرزیدنت روحانی به قدرت رسید.»
باراک اوباما و وزیر خارجهاش همچنین تاکید میکنند که ساختار تحریمها بر ضد ایران فرو نمیریزد. کری حتی اخیرا گفته که اگر ایران به حمایت از سوریه و حزبالله لبنان ادامه دهد، تحریمهایش لغو نخواهد شد! این بدان معناست که لغو تحریمها که بر اساس توافق ژنو کاملا مرتبط با تغییر در برنامه هستهای ایران است، الزاما از نظر آمریکاییها تنها به مساله هستهای مربوط نیست!
گفتمان دیپلماسی تحقیر آمریکاییها این روزها چنین قابل جمعبندی است: «ایران را تحریم کردیم، مجبور به عقبنشینی شد، توسعه برنامه هستهای را متوقف کرد بدون آنکه حق غنیسازیش به رسمیت شناخته شود یا ساختار تحریمها فرو بریزد!»
* دیپلماسی تهدید پس از ژنو 3
گفتمان تحقیرآمیز فوق تنها یکی از ابعاد سیاستهای ایالات متحده پس از توافق ژنو است. بعد دیگر تهدید ایران در خصوص رویکرد آینده است.
جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده در سخنانی گفته است که اگر ایران هر بخشی از این توافقنامه را نقض کند، همه پیشرفت ها متوقف میشود و آمریکا میتواند به صورت نظامی پاسخ دهد.این سخنان در مجلس نمایندگان آمریکا ایراد شده است!
باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا نیز در مرکز سابان اظهار داشت که هیچ گزینهای از روی میز حذف نشده است. این بدان معناست که واشنگتن همچنان نیمنگاهی به گزینه نظامی دارد.
دو موضعگیری فوق که از سوی شخص اول آمریکا و شخص اول سیاست خارجی این کشور اتخاذ شده به معنای تهدید نظامی ایران پس از توافق ژنو است.
تهدیدات تنها به حوزه نظامی محدود نمیشود. باراک اوباما، رئیسجمهور ایالات متحده در همان سخنرانی سراسر لجنپراکنیش در مرکز سابان، صراحتا به تهدید اقتصادی ایران نیز پرداخته و گفته است که کشورش تنها اندکی شیر آب را باز کرده و تسهیلهای درنظر گرفته شده در تحریمهای ضدایرانی بر اساس توافق ژنو به آسانی قابل بازگشت خواهند بود.
از سوی دیگر، دیوید کوهن، معاون وزیر خزانهداری آمریکا هم گفته که ایران پس از گذشت 6 ماه که توافق موقت فعلی بین این کشور و اعضای 1+5 به پایان میرسد، گرفتار مخمصه عمیقتری میشود.
معاون وزیر خزانه داری آمریکا افزود: «من به عنوان مقام اصلی مسئول طراحی و اجرای برنامه تحریمهایمان، مطمئن هستم که فشار تحریمها بر ایران افزایش خواهد یافت.»
سخنان کوهن را باید تحقیر همراه با تهدید اقتصادی ملت ایران خطاب کرد. توجه به این نکته ضروری است که اگرچه واشنگتن تاکنون جدیت خود را در تهدید نظامی ایران ثابت نکرده، اما جدیت آمریکا در تهدید اقتصادی ملت ایران طی 2 سال اخیر ثابت شده است.
شب قبل از اظهارات کوهن، علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و وزیر سابق خارجه از شیطنتهای طرف غربی در مذاکرات کارشناسی خبر داد و روز جمعه گذشته نیز تیم کارشناسی ایران به تهران بازگشت. با این وصف احتمال میرود که سخنان تند اخیر مقامات آمریکایی با عمل همراه شده باشد.
* هویت ایرانی و تحقیر و تهدید
این نوشتار را با بحث هویت ایرانی شروع کردیم و اکنون قطعا در ذهن مخاطب این سوال شکل گرفته که چنین تحقیرها و تهدیدهایی با هویت ایرانی چه نسبتی میتواند داشته باشد؟
بنابر شیوه تحلیل سازهانگارانه، هویت آمریکایی اکنون پس از توافق ژنو در حال ارسال پیامهایی به هویت ایرانی در عرصه بینالمللی است و هویت ایرانی نیز این تحریمها را بر اساس تجارب و انتظارات خود تفسیر میکند.
تجارب تلخ گذشته بین ایران و ایالات متحده و همچنین انتظارات ایرانیان از نقش خود در فضای بینالمللی باعث میشود که شیوه تحقیر و تهدید در مدت زمانی کوتاه با نوعی خشم ملی در ایران همراه شود. اگرچه ممکن است هنوز در ایران بخشی از جامعه در فضای تصورات شیرین از نتیجه توافق ژنو باشد اما هنوز یکماه از این توافق نگذشته روشن است که بخش دیگری از جامعه ایران به سرعت از این فضا خارج شده؛ بگذریم از آنکه بخش دیگری از همان ابتدا نظر مثبتی به این توافق نداشتند.
سیاست تحقیر و توهین میتواند خیلی سریع خوشبینیهای باقیمانده به ژنو را نیز قلع و قمع کرده و ایران را یکسره به خشم و خروش درآورد. طبعا در چنین شرایطی حتی اگر دستهای از نخبگان سیاسی ایران همچنان بهدنبال توافق و تعامل با واشنگتن باشند، کار بسیار سختی را در پیش خواهند داشت.
در چنین شرایطی، آمریکاییها اگر تیزبین باشند قطعا میدانند که در حال سوزاندن آخرین فرصتها برای کاهش خصومتها با ایران هستند، رویکردی که میتوانست منافع ملی آمریکا را به پیش برده و برای دولت اوباما یک موفقیت بزرگ محسوب شود. از سوی دیگر با ادامه این وضع گفتمان آشتیجویانه با غرب در ایران چنان در انزوا فروخواهد رفت که سربرآوردن مجدد آن شاید به دههها زمان نیاز داشته باشد.
این گزارش اخطار میدهد که در صورت حمله به این کشور، ایران میتواند از ظرفیت جنگافزارهای نامتقارن خود در خلیج فارس علیه همسایگانش استفاده کند. در سطحی دیگر، افزایش بیوقفه در تعداد، محدوده و ظرفیت نیروی موشکی این کشور، سطح گسترش در خلیج فارس را افزایش داده است. ایران نشان داده است که راکتهای دوربرد خود را به دلایل دوستانه یا به صورت نیروی نیابتی در اختیار حزبالله و حماس خواهد گذاشت.
در تهدیدی قویتر، این گزارش نشان میدهد که ایران پیش از رسیدن به توافق ژنو تقریبا همه قطعات لازم برای ظرفیت اتمی را حاصل کرده است. البته به جز مواد شکافتپذیر مورد نیاز برای سلاح هستهای. این تهدید افزایش تحریمها توسط اسرائیل و امریکا را سبب شده است. باید گفت که تهدید هستهای ایران از رشد ظرفیت توان موشکی در خلیج فارس و مرزهای این کشور جدا شدنی نیست.
این گزارش خاطر نشان می کند : به سختی میتوان گفت که تحریمها و مذاکرات، برنامه هستهای و موشکی این کشور را متوقف میکند. با این حال این گزارش نشان میدهد که انتخابهای نظامی گزینههای غیرقطعی را پیشنهاد میدهند. هم اسرائیل و هم امریکا کرارا گفتهاند که در حال طراحی انتخابهای نظامیای هستند که حداقل بتواند شامل حملات پیشگیرانه به تاسیسات هستهای ایران بشود.
یک حمله پیشگیرانه رویارویی مستقیم نظامی یا برخورد در خلیج فارس را شعلهور خواهد کرد و یا ممکن است که باعث حملات موشکی ایران به پایگاههای آمریکا، شورای همکاری خلیج فارس یا اسرائیل شود. افزون بر این باید به جنگ نیابتی در لبنان عراق، افغانستان، خلیج فارس و دیگر مناطق هم اشاره کرد.
این گزارش می افزاید: نتیجه اینکه اسرائیل، ایالات متحده و کشورهای عربی نمیتوانند بین جنگ پیشگیرانه و سیاست بازدارنده انتخاب کنند. مگر اینکه ایران اساسا مسیر کنونیاش را تغییر دهد. حملات پیشگیرانه شاید قادر باشد که برای مدتی تلاشهای ایران را به تاخیر اندازند اما حرکت ایران به سمت بازسازی تواناییهای هستهای شروع خواهد شد و بعد از آن اسرائیل و امریکا و اعراب مجبور خواهند بود توان موشکی و دفاعی و ظرفیتهای مرتبط با آن را افزایش داده و به سمت هر تلاش جدید ایران برای ساخت سلاح هستهای حمله کنند.
این گزارش نتیجه می گیرد : ابعاد موشکی و هستهای ایران نشان میهد که وضعیت فعلی که بین ایران و اسرائیل واقع شده، اسرائیل را مجبور میکند که از انتخاب حمله اول پیروی کند تا بتواند امنیت نیروهای نظامی هستهای خودش را حفظ کند.
به گزارش خبرگزاری مهر، با توجه به فرا رسیدن ماه صفر، آیت الله مظاهری در این جلسه درس اخلاق خود قدری راجع به نحوست و مبارکی ایّام صحبت کرده است که در پی می آید.
سعد و نحس ایّام
قضیّه نحوست برخی ایّام و ساعات، از نظر شرعی، قضیّه مشهوری است و انکار اصل قضیّه مشکل است. از نظر عقلی هم برهان قاطع برای انکار آن نداریم، چنانکه اثبات آن نیز دلیل عقلی قوی ندارد.
آن دسته که قائل به وجود ایّام نحس بودهاند، برای اثبات این مطلب به قرآن کریم تمسّک کردهاند که میفرماید:
«فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ ریحاً صَرْصَراً فی أَیَّامٍ نَحِساتٍ»[1]
«إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ ریحاً صَرْصَراً فی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ»[2]
و همچنین به آیاتی برای سعد ایّام تمسّک کردهاند: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ»[3]
همچنین روایاتی در این زمینه در خصوص سعد و نحس برخی ماهها و روزها و ساعات وجود دارد.[4] برخی نیز معتقدند که روز و ساعت نحس وجود ندارد و نحوستی که در قرآن کریم به آن اشاره شده است را به اعتبار مظروف دانستهاند، نه به اعتبار ظرف. بر اساس این نظریّه، آن بلای سنگین و نابود کننده که در آیات شریفه ذکر شده، نحس است و به این اعتبار، آن روزها، روزهای نحس نامیده شدهاند، ولی انکار سعد و نحس ماهها و بعضی ایّام و ساعات، با وجود روایات، کار مشکلی است.
راهکار رفع نحوست ایام
امّا، به فرض که روزها و زمانهای نحسی وجود داشته باشد، باید بدانیم که به واسطۀ توسّل به قرآن کریم و خواندن قرآن، توسّل به اهل بیت«ع» و به واسطه صدقات، خیرات و انفاقات و استغفار و استعاذه، نحوست از بین خواهد رفت.
بنابراین، اگر کسی بخواهد در زمان مشهور به نحوست، به کاری بپردازد، با صدقه و توسّل و نظایر آن، میتواند آن نحسی را رفع کند و به کار خود برسد. مثلاً اگر مشهور است که مسافرت در روز دوشنبه خوب نیست، چنانچه کسی قصد مسافرت در روز دوشنبه را دارد، میتواند صدقه بدهد و با امید و توکّل به خداوند متعال، حرکت کند و نحوست آن روز را از بین ببرد. همچنین انسان هنگام خروج از منزل، میتواند با قرائت قرآن مثلاً سه مرتبه «آیة الکرسی»، در حفظ قرآن کریم قرار گیرد و به کارهای خود برسد.
با این راهکار، اصل قضیّه حل میشود؛ چون به فرض صحت ایام و ساعات نحس، نحوست آن قابل رفع است. پس، از آنجا که صورت مسأله را میتوان با راهکاری که بیان شد، حذف کرد، اساساً نزاعی باقی نمیماند و تفاوت ندارد که بگوییم اصل قضیه وجود دارد یا ندارد.
همچنین، اعتماد و توکّل به خداوند متعال، تفأل به خیر و نیکی و گمان خوب به خداوند و امید به رحمت الهی، به طور طبیعی مانع گرفتاری انسان میشود. چنانکه تفأل بد و ظنّ و گمان شر و منفی بافی، منجر به ناامیدی از رحمت خداوند میشود و علاوه بر آنکه گناه آن بسیار بزرگ است، به طور طبیعی باعث گرفتاری میشود.
سعد و نحس اعمال
صرف نظر از اینکه روز و ساعت نحس وجود داشته باشد یا نه، آنچه قرآن کریم در آیات فراوانی بر آن تأکید میورزد و نسبت به آن صراحت و دلالت دارد، این است که اعمال خوب انسان، مبارک است و اعمال بد او نحوست دارد. به عبارت دیگر، رفتار و گفتار پسندیده یا ناپسند آدمی، در سرنوشت او تأثیرگذار است. این تأثیر در تعالیم دینی، تجسّم عمل و در عرف مردم، مکافات عمل نامیده میشود. قرآنکریم میفرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ»[5]
یعنی اگر مردم جداً مؤمن و متقی باشند، صد در صد در رفاه و آسایش قرار میگیرند و برکات، از آسمان و زمین برای آنها نازل میشود و یک زندگی مبارک، عاری از غم، غصّه، فقر، تبعیض، ظلم و اختلاف برای آنان پدید میآید. در مقابل، اگر مردم ایمان و تقوا نداشته باشند، از آسمان و زمین بلا و مصیبت بر آنها میبارد و زندگی نحسی، توأم با دلهره، ناامنی، نگرانی و سختی، خواهند داشت.
طبق تصریح قرآن کریم، هر کسى- مرد یا زن- مؤمن باشد و عمل صالح و کار شایسته انجام دهد، خداوند متعال زندگی او را طیّب و پاکیزه میگرداند و به او حیات حقیقى میبخشد و پاداشی بهتر و برتر از عمل او، به او عطا میفرماید: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ او انْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیوةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ اجْرَهُمْ بِاحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ».[6]
به عبارت دیگر، سعادت و شقاوت هر اجتماعی، وابسته به اعمال افراد آن است. اگر اعمال افراد بد باشد، مخصوصاً اینکه در رعایت حقّالنّاس کوتاهی کنند، آن جامعه شقی و بدبخت است و اگر اعمال آنها خوب باشد، مخصوصاً در احترام به حقوق یکدیگر و در خدمت به خلق خدا، آن جامعه در همین دنیا روی سعادت و خوشبختی را میبیند. این قاعده، ربطی به مسلمانی و غیر مسلمانی اجتماع ندارد و اتفاقاً خداوند متعال در این زمینه از مسلمانان انتظار بیشتری دارد.
اساساً بازتاب گناه و معصیت، شومی و نحسی و بازتاب ثواب و نیکی، سعادت است. قرآن کریم میفرماید: یا رسول الله! ملّتی را مثال بزن که بسیار در رفاه و آسایش بودند و از نظر امنیّت دل، زندگی آنها منهای غم و غصه بود؛ اما گناه کردند و آن گناهان زندگی خوب و مبارکشان را به زندگی نحسی مبدّل کرد: «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ»[7]
بنابراین مشکلات اجتماعی و حتی اقتصادی مردم، با ظهور و بروز گناه در جامعه، رابطۀ مستقیم دارد. مثلاً افراد گناهکار، در اثر گناه و نافرمانی، معمولاً زندگی پریشان و ناآرامی دارند و این مصیبت را خود به وجود آوردهاند. اشخاص ناباب و تابع هوی و هوس و کسانی که خانه آنان پر از شهوت و هوسرانی است، طبق سنّت خداوند سبحان، بدبخت و پریشان احوال خواهند بود و زندگی آنان نحس است.
عبارت «بِما کانُوا یَصْنَعُونَ» و الفاظ مشابه آن، بهطور مکرّر در قرآن کریم بیان شده است و این معنا را میرساند که بسیاری از مصائب و بلاهای اجتماعی، بازتاب اعمال خود انسانها است. قرآن کریم در آیه دیگری میفرماید: کسانى که کافر شدند، پیوسته تجسّم عمل و بروز و ظهور زشتی کردار خود را میبینند و مصیبت کوبندهاى به آنان و به اطرافیان آنان میرسد: «لا یَزالُ الَّذینَ کَفَروُا تُصیبُهُمْ بِما صَنَعُوا قارِعةٌ او تَحُلُّ قَریباً مِنْ دارِهِمْ».[8]
کفر در این آیه، کفر عملی به معنای گناه و معصیت را هم شامل میشود. بنابراین خداوند برای هیچ کس شومی و نحوست و بدبختی نخواسته است، امّا انسانها با اعمال و رفتار خود، چنین مشکلاتی را فراهم کرده و زندگی توأم با نحوست برای خود پدید میآورند. چنانکه اعمال نیکوی آدمیان، سعادت و رستگاری دنیا و آخرت را برای آنان در پی خواهد داشت. قرآن کریم میفرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى»[9]
منظور از «ذکر» در این آیه را نماز دانستهاند؛ امّا نماز در این آیه مصداقی برای انجام واجبات و ترک محرّمات است و در حقیقت، میفرماید: انسان گناهکار و کسی که به انجام واجبات شرعی اهمیّت نمیدهد، در دنیا زندگی تنگ و سختی دارد و در آخرت هم کور است.
پاسخ به یک اشکال
در اینجا یک اشکال مطرح میشود و آن اینکه گاهی انسان به مصیبتی گرفتار میشود که نقشی در پدید آمدن آن نداشته است. آیا این بلا یا مصیبت هم ناشی از اعمال خود او و به عبارت دیگر تقصیر خود اوست؟
در پاسخ باید گفت: به جز مصائب اکتسابی که خود انسان در وقوع آن نقش مستقیم دارد، دو نوع بلا یا مصیبت دیگر نیز ممکن است در زندگی انسان پدید آید؛ یک قسم، مصائب خدادادی هستند که بدون تقصیر انسان، از جانب خداوند سبحان نازل میشود. قسم دیگر، مصائب تحمیلی از سوی جامعه میباشند که رخداد آنها، نه از جانب خداوند و نه تقصیر خود انسان است، بلکه اجتماع و محیط پیرامون، عامل پدید آورنده آن حوادث و بلایا هستند.
به بیان دیگر، کسی نباید فعل انسان را با فعلی که از جانب خداست، اشتباه بگیرد؛ نحوست ناشی از اعمال، مربوط به وقتی است که انسان با اختیار خود، عملی مرتکب شود که نتیجه آن نحس است. اگر انسان بنده حقیقی خدا باشد، اعمال او و زندگی او همراه با سعادت است و چنانچه بنده شیطان باشد، اعمال او و حیات او نحس و شوم است.
باید توجه داشت که مصائب خدادادی نه تنها نحس نیست، بلکه چون از طرف خداست، سعد است. مثلاً کسی که بدون تقصیر، دچار ورشکستگی و فقر شده است، آبروریزی، زندان و شماتت برای او خیلی سخت است، اما پاداش فراوانی دارد. این، لطف خداست و باید بگوییم همه آن سعادت است و نحوست در آن نیست.
مصائب خدادادی، الطاف خفیّه خداوند
مصائب خدادادی، تقدیر انسان و از الطاف خفیّه خداوند متعال هستند. گاهی الطاف پروردگار متعال، آشکارا به انسان میرسد که به آن الطاف جلیّه گفته میشود؛ نعمتهای ظاهری نظیر زندگی خوب، خانواده صالح و بدن سالم، از الطاف جلیّه محسوب میشوند. در مقابل، الطاف خفیّه، از آن نظر که نعمتهای باطنی هستند و ظاهری دشوار و بلاگونه دارند، صبر و استقامت میطلبند.
صبر در برابر اینگونه مصائب، در قیامت، ثواب و پاداش فراوانی دارد. قرآن کریم، اجر چنین صبری را بدون اندازه و بیحساب میداند: «إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ»[10]
مصائب خدادادی، مصلحت تامّه ملزمه
آنچه راجع به تأثیر اعمال، بر سعادت یا نحوست زندگی انسان بیان شد، به مصائب خدادای مربوط نمیشود؛ چون معلوم است که هرچه از طرف خدا بیاید، صد در صد مصلحت تامه ملزمه است که نام آن را قضا و قدر میگذاریم. اساساً شر و بدی از طرف خداوند نیست؛ زیرا اگر خداوند برای بنده خود بد و شر بخواهد، با صفات او نظیر اینکه عالم، رحمان، رحیم، قادر، حکیم، رئوف، کریم و جواد است، سازگار نخواهد بود. این موضوع با ذکر یک مثال و بیان چند پرسش و پاسخ، قدری روشنتر میشود:
هنگام نزول مصیبت خدادادی، مانند وقتی که فرزند انسان از دنیا میرود، این سؤالات مطرح میشود که: آیا خداوند به احوال آن پدر و مادر عالم بود یا نه؟ آیا خداوند قادر بود از مرگ آن بچه جلوگیری کند یا نه؟ آیا خداوند جواد، رحیم و رحمان بود که به آن پدر و مادر رحم کند و فرزند آنها را نگیرد یا نه؟ آیا خدا در کارهایش حکمت دارد یا نه؟ آیا خدا نسبت به آن خانواده رئوف و مهربان بود یا نه؟
در پاسخ به این سؤالات، اگر گفته شود خداوند، آن صفات را ندارد، آنگاه به این نتیجه میرسیم که چنین خدایی، خدا نیست و ما چنین معبودی را نمیپرستیم. امّا اگر خداوند متعال را مستجمع جمیع صفات کمالات بدانیم و از جمله بدانیم که او عالم، رحمان، رحیم، قادر، حکیم، رئوف، کریم و جواد است، پس باید بپذیریم که مصیبتی که از جانب او نازل میشود، صد در صد مصلحت تامّه ملزمه و بر وفق حکمت است.
مثلاً در مثال فوق، ممکن است فرزند آن پدر و مادر، در ادمه زندگی، فاسد یا بیعفّت شود و علاوه بر عاقبت شرّی که برای خود رقم میزند، آبروی خانواده را ببرد و زندگی آنان را تباه کند. خداوند متعال، از سر لطف و مرحمت خود، آن فرزند را از پدر و مادر میگیرد و حتماً با نعمتی مشابه آن یا نعمتی برتر، جبران آن را مینماید.
با این برهان، مسأله قضا و قدر که هیچ کس نمیتواند به معنای واقعی آن را حل کند و پاسخ قانع کننده برای آن بیابد، به خوبی حل میشود.
لطف خداوند، در مصائب ناشی از اجتماع
گاهی مصائب زندگی انسان، نه تقصیر خودش است، نه خداوند برای او چنین خواسته است. این دسته از بلایا، حوادث ناخوشایند و دشواری هستند که از سوی جامعه به انسان تحمیل میشود. مثلاً اعمال خوب و بد انسانها، در سرنوشت فرزندان آنان مؤثّر است. قرآن کریم میفرماید:
«وَ لْیَخْشَ الَّذینَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَیْهِمْ فَلْیَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْیَقُولُوا قَوْلاً سَدیداً»[11]
به تجربه نیز اثبات شده است که ظلم و گناه انسان، نه تنها گریبان خودش را میگیرد، بلکه در آینده فرزندان او نیز اثر منفی دارد و آنان در اثر گناه پدر و مادر به سرنوشت شوم و نحسی گرفتار میشوند. مثلاً گاهی یک ظلم، یک زخم زبان، یک غیبت یا یک تهمت، علاوه بر خود انسان، فرزند او را یک عمر دچار مصیبت میکند. باید توجه داشت که شومی و سختی زندگی آن فرزندان، از سوی خداوند متعال نیست؛ بلکه مصائب زندگی آنان در اثر آتشی است که پدر و مادر یا اطرافیان افروختهاند؛ امّا خداوند متعال از سر لطف و مهربانی، فرصتهایی در زندگی این افراد ایجاد میکند و ظلم دیگران را برای آنها جبران میکند.
مثال دیگر این دسته از مصائب، مشکلات، معضلات و موانعی است که جبر جامعه برای ازدواج و اشتغال جوانان پدید آورده است. اکنون بسیاری از جوانان آمادگی ازدواج دارند، امّا فقر و نارسایی، گرانی و فقدان امکانات اولیّه، نظیر مسکن مناسب، و همچنین رواج تجمّلات و گسترش تشریفات ازدواج، مانع ازدواج آنان شده است. پس، سختی زندگی برای کسانی که از تجرّد یا بیکاری رنج میبرند و خود تقصیری در این زمینه ندارند، مربوط به خداوند نیست، بلکه تقصیر اجتماع است، امّا خداوند لطف میکند و برای افراد بدون تقصیر جبران میکند و زمینه رشد و سعادت آنها را فراهم مینماید.
..................................................................
[1]. فصلت / 16
[2]. قمر / 19
[3] . دخان / 3
[4]. بحار الانوار، ج 56، صص 31-18، باب 15 (باب ما روى فى سعادة ایام الاسبوع و نحوستها)
[5]. الأعراف / 96
[6]. نحل / 97
[7]. النحل، 112
[8]. رعد/ 31
[9]. طه / 124
[10]. زمر / 10
[11]. النساء /
هشدار مرکز بهداشت خوزستان: 929-12614-5 کد خبر |
معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز با شرح نکات ایمنی در مورد استفاده از بخاریهای گازسوز، گفت: رعایت نکات ایمنی وسایل نفت سوز و گاز سوز الزامی است. دکتر سیدمحمد علوی در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) –منطقه خوزستان- با هشدار درباره رعایت نکات ایمنی با توجه به استانداردهای موجود در بهداشت محیط زیست، اظهار کرد: یکی از نکات اساسی این است که همیشه اجازه بدهید هوای کافی برای تنفس شما و جهت سوختن بخاری گازسوز به اتاق برسد. وجود روزنههای زیر دربها برای این منظور مفید میباشند. بنابراین روزنههای زیر دربها را با اشیائی همچون پارچه ، پتو و ... مسدود نکنید. وی افزود: از صحیح سوختن گاز و سلامت بخاری بوسیله افراد ذیصلاح مطمئن شوید و از سلامت دودکش مربوط به بخاری اطمینان حاصل نمایید. علوی هشدار داد: از تبدیل بخاری و سایر وسایلی که با سوختهای دیگر مورد استفاده قرار میگیرند به وسایل گازسوز جدا خودداری نمایید. همچنین باید توجه داشت که قرار گرفتن پرده، لباس، رختخواب، ظروف پلاستیکی و سایر اشیای قابل اشتعال در مجاورت بخاری میتواند سبب وقوع آتش سوزی در منزل گردد. وی گفت: درصورتی که احساس کردید سوخت بخاری ناقص بوده و یا باشعله آبی نمیسوزد به آن بیتفاوت نمانید، ممکن است این نقص ناشی از نرسیدن هوای کافی به بخاری باشد. رییس مرکز بهداشت خوزستان ضمن بیان عایت نکات ایمنی دودکشها گفت: نصب هرگونه وسیله گازسوز در حمام مغایر اصول ایمنی و ممنوع است. مسدود شدن دودکش، سبب سوخت ناقص وسایل گازسوز و ایجاد گازهای خطرناک و مسموم_کننده می_شود که این امر موجب خفگی در اثر گازگرفتگی خواهد شد. بنابراین قبل از نصب بخاری یا آبگرمکن باید مسیر دودکش بررسی شود و از باز بودن آن اطمینان حاصل شود. باید همواره محل اتصال دودکش به وسایل گازسوز بازرسی و از محکم بودن آن اطمینان حاصل شود. علوی توضیح داد: هر چند وقت یک بار کلاهک دودکشهای وسایل گازسوز بازرسی و چنانچه کلاهک آن افتاده باشد، در محل خود نصب شود. کلاهک علاوه بر اینکه از نفوذ باران و برف و افتادن سایر اشیا و ورود پرندگان به داخل دودکش جلوگیری می کند، در منظم سوختن وسیله گازسوز نیز موثر است. وی توصیه کرد: به منظور افزایش ضریب ایمنی در محل نصب وسایل گازسوز از سنسورهای هشداردهنده گاز CO استفاده شود. استفاده از هرگونه بخاری با سوخت فسیلی اعم از دودکشدار و بدون نیاز به دودکش در حمام غیر مجاز است. استفاده از بخاریهای بدون نیاز به دودکش در اتاق خواب بر اساس استاندارد ملی ایران به شماره ۱ ISIRI۷۲۶۸ مجاز نیست. معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در زمینه نکات ایمنی بخاریهای نفتی گفت: بخاری نفتی باید مجهز به سیستم تنظیم سوخت (کاربراتور) باشد، بخاریهایی که فاقد این سیستم هستند بسیار خطرناک هستند. مخزن سوخت بخاری نیز باید از قسمت کوره فاصله داشته و یا به نحوی عایقکاری شده باشد. وی ادامه داد: بخاریها حتما باید مجهز به دودکش با قطر مناسب با ظرفیت بخاری باشند و اتصالات این دودکشها باید محکم باشد تا امکان نشت گازهای سمی و خطرناک به داخل اتاق منتفی گردد. دودکش باید در انتها به فضای باز و آزاد مانند پشتبام ارتباط داشته باشد. علوی افزود: آن قسمت از دودکش که در پشتبام قرار گرفته باید به ارتفاع ۸۰ سانتیمتر از بلندترین نقطه ساختمان بالاتر بوده و حتما مجهز به کلاهک مخصوص باشد. وی تصریح کرد: بخاری را در محل مناسب و بیخطر منزل و دور از پردهها و دیگر وسایل قابل اشتعال و در نقطهای خارج از محدوده رفت و آمد بچهها و در سطح بدون شیب و در حال ثبات کامل قرار دهید. هر گونه نقص فنی و نشت از اتصالات را سریعا برطرف نمایید و حتما از افراد مطلع استفاده کنید. رییس مرکز بهداشت خوزستان گفت: همه ساله قبل از بهرهبرداری از بخاری، داخل دودکشها را از دوده تمیز نموده و بخاری را نیز سرویس و رفع نقص نمایید. وی در مورد علایم مسمومیت با گاز مونوکسید کربن اظهار کرد: علایم مسمومیت با منواکسید کربن میتواند طیف وسیعی از علایم را شامل شود که در بیماریهای مختلف دیده میشود. متاسفانه بسیاری از این علایم شبیه به علایم سرماخوردگی است و بیشتر افراد فکر میکنند به دلیل سردی هوا دچار سرماخوردگی شدهاند و تمایل به استراحت و خوابیدن پیدا میکنند. ابتلای تمام افراد خانواده به علایمی شبیه به آنفلوآنزا، بروز مسمومیت در افراد را نشان میدهد. سردرد، ضعف جسمانی، سرگیجه و بی قراری، تهوع و استفراغ، خمیازه کشیدن بیش از حد و کاهش دید از علایم عمومی مسمومیتها است. وی ادامه داد: حالت خوابآلودگی شدید، کسلی، خستگی و کاهش قدرت عضلانی از جمله علایم اولیه مسمومیت در افراد به شمار میرود. چنانچه افراد در این مرحله متوجه چنین علایمی شدند، با خارج شدن از فضای آلوده میتوانند از پیشرفت مسمومیت پیشگیری کنند. علوی بیان کرد: اگر کسی دچار گاز گرفتگی شد مجموعه اقداماتی باید فورا انجام شود؛ فرد مسموم را از محیط آلوده به هوای آزاد منتقل کنید. یقه پیراهن و کمربند و لباسهای تنگ افراد مسموم را باز کنید ودرصورت امکان عملیات اکسیژندهی به فرد مسموم را با نهایت دقت شروع کنید. باز نگه داشتن راههای تنفسی و تماس با اورژانس در مراحل بعدی درمانی باید مورد توجه قرار گیرد. وی تصریح کرد: به یاد داشته باشید که خارج کردن افراد آسیبدیده از محیط آلوده و قرار دادن آنها در محیط باز از مهمترین اقدامات پیشگیرانه محسوب میشود.
|
شنبه 23 آذر 1392 - 9:30:00 AM |
عبدالله سامری با اشاره به استعفای امام جمعه این شهر اظهار کرد: من به عنوان نماینده مردم خرمشهر در مجلس اجازه نمیدهم حجتالاسلام موسوی با توجه به حمایتها و دلسوزیهایی که از شهروندان و این شهر داشته است از این شهر برود زیرا این امر به صلاح خرمشهر نیست.
وی افزود: دغدغه امام جمعه خرمشهر، محرومیتها و مشکلات این شهر است اما برخی مسئولان قصد سنگاندازی در راستای توسعه عمران این منطقه را دارند.
نماینده مردم خرمشهر در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: حجتالاسلام موسوی خود را در قبال مردم این شهر مسئول میداند و تذکراتی که به مسئولان میدهد از روی نگرانی و نارضایتی از عملکرد اجرایی برخی از آنهاست که واقعا به حق و انصاف است.
وی ادامه داد: برخی افراد در این شهرستان با تشکیل نهادهای مردمی و انباشته کردن ثروت به مردم خرمشهر ظلم میکنند و حتی حاضر نیستند زن و بچه خود را برای اقامت و زندگی به این منطقه بیاورند.
سامری خاطرنشان کرد: اینها دغدغههای خرمشهر است که با وجود گذشت این همه سال از پایان جنگ تحمیلی هنوز اجازه نمیدهد این شهرستان پیشرفت کند.
وی ادامه داد: از امام جمعه خرمشهر تقاضا دارم با ماندن در این شهر به رفع مشکلات مردم بپردازد، رسالت بزرگ خود را همچنان انجام دهد و با رفتن از خرمشهر، فضا را برای فرصت طلبان و سودجویان باز نکند.
دوشنبه 11 آذر 1392 - 10:20:23 AM |
رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) در خردادماه سال 59 فرمان تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی را صادر کرد و این ستاد نیز در 16 مردادماه همان سال نهاد انقلابی جهاد دانشگاهی را با هدف انقلاب فرهنگی تاسیس کرد.
در سال های ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ستاد انقلاب فرهنگی به شورای عالی انقلاب فرهنگی تبدیل شد و در پی آن، اساسنامه جهاد دانشگاهی نیز در سال 65 مورد تجدید نظر قرار گرفت و با حذف وظیفه مشارکت در مدیریت دانشگاه ها و تاکید بر انجام فعالیت های فرهنگی و تحقیقاتی به منظور اسلامی شدن دانشگاه ها به تصویب رسید.
در سال 69 نیز مصوبه ای از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید که بر اساس آن، جهاد دانشگاهی به عنوان پلی میان دانشگاه و بخش صنعتی و خدماتی کشور معرفی شد. بر اساس این مصوبه دو وظیفه عمده انجام تحقیقات علمی و فعالیت های فرهنگی نیز بر عهده جهاد دانشگاهی است.
بر اساس تعریف شورای عالی انقلاب فرهنگی، جهاد دانشگاهی نهادی است عمومی و غیردولتی، زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی، دارای شخصیت مستقل و از لحاظ اداری، استخدامی و مالی تابع مقرراتی است که در چارچوب اختیارات قانونی به تصویب هیات امنای جهاد دانشگاهی میسد.
همچنین مواردی مانند گسترش تحقیقات و شکوفایی روحیه تتبع و استعدادها در سطح جامعه برای نیل به خوداتکایی، توسعه امور فرهنگی در سطح جامعه از طریق همکاری با حوزه، دانشگاه و سایر مراجع و نهادهای فرهنگی به خصوص برای نسل جوان و گسترش طرح های کاربردی و نیمه صنعتی از طریق پیوند با مراکز علمی و تحقیقاتی به منظور به کارگیری نتایج پژوهش به عنوان وظایف این نهاد انقلابی تعریف شده است.
تبلیغ و ترویج فرهنگ و هنر اسلامی و برنامه ریزی فرهنگی و تربیتی و ایجاد آمادگی فکری و مکتبی در قشر جوان، به خصوص دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان به منظور مقابله با غرب زدگی و انحرافات در چارچوب سیاست های فرهنگی کشور، ایجاد تشکیلات مناسب به منظور تألیف، ترجمه و انتشار کتب، نشریات نتایج تحقیقات و مقالات علمی، فرهنگی و تولید مواد کمک آموزشی و انجام تحقیقات توسعه ای و کاربردی نیز ازجمله وظایف کلی مجموعه جهاد دانشگاهی است.
همچنین بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، پی گیری طرح های تحقیقاتی جهاد تا پایان مرحله نیمه صنعتی و صنعتی، ارائه خدمات علمی و فنی در زمینه های مختلف مورد نیاز جامعه، حمایت، تشویق و جذب دانشجویان و پژوهشگران جوان و مستعد و برنامه ریزی و ایجاد شرایط و امکانات لازم به منظور فراهم آوردن زمینه فعالیت های علمی و پژوهشی آنان بر مبنای شناخت مشکلات واقعی و نیازهای تخصصی جامعه، اجرای دوره های رسمی آموزش های علمی کاربردی مطابق ضوابط و مقررات آموزش عالی کشور، ایجاد تشکیلات آموزشی و تحقیقاتی بر اساس قوانین و مقررات آموزش عالی و مشارکت در ایجاد زمینه های مناسب برای اشتغال بیشتر فارغ التحصیلان دانشگاهی نیز از دیگر وظایف این مجموعه است.
در حال حاضر هیات امنای جهاد دانشگاهی، عالی ترین مرجع سیاستگذاری در این مجموعه است. مجموعه جهاد دانشگاهی دارای 43 واحد در استان های مختلف کشور است که 13 واحد آن در شهر تهران و 30 واحد در مراکز استان ها استقرار دارند. همچنین تعداد 3 پژوهشگاه و 24 پژوهشکده، 27 سازمان، مرکز، مؤسسه و شرکت به ثبت رسیده، یک مجتمع تحقیقاتی و دو پارک علم و فناوری نیز تحت پوشش این نهاد فعالیت دارند.
مجموعه جهاد دانشگاهی در استان خوزستان در همان سال های ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و همزمان با تشکیل این نهاد انقلابی در کشور، فعالیت خود را در استان و با عنوان جهاد دانشگاهی استان های خوزستان و لرستان آغاز کرد و در طول سال ها فعالیت توانسته موجب تحولات فرهنگی و علمی بسیاری در استان شود.
جهاد دانشگاهی در استان خوزستان در سال های ابتدایی فعالیت به صورت شورایی اداره می شد و افرادی مانند "عبدالرحیم چینی پرداز" و "علی شکرالله زاده" به عنوان دبیر در این شورا حضور داشتند. اواسط دهه 60 و در حالی که تنها چند سال از عمر این مجموعه جوان در استان می گذشت، "علی شکرالله زاده" که دبیر شورای جهاد در استان بود، ریاست این مجموعه انقلابی را بر عهده گرفت و دوره مدیریت وی تا سال 74 ادامه پیدا کرد. پس از وی، "محمدرضا پورعابد" به سمت ریاست جهاد دانشگاهی در استان خوزستان منصوب شد و دوره ریاست وی تا سال 85 ادامه یافت. "قدرت الله شاکری نژاد" رئیس بعدی جهاد در خوزستان بود که از دی ماه سال 85 مسئولیت را بر عهده گرفت و خرداد سال 90 نیز مسئولیت خطیر ریاست جهاد دانشگاهی را به "مجتبی مقبل الحسین" واگذار کرد. دوره ریاست مقبل الحسین نیز روز گذشته به پایان رسید و با حکم حمیدرضا طیبی، رئیس جهاد دانشگاهی، شاکری نژاد بار دیگر در راس جهاد دانشگاهی خوزستان قرار گرفت و سرپرست این مجموعه شد.
جهاد دانشگاهی در استان خوزستان دارای معاونت های فرهنگی، آموزشی، پشتیبانی و پژوهشی است و در ذیل این معاونت ها، مجموعه های فعال و جوانی در حال فعالیت هستند.
با توجه به اینکه مجموعه جهاد دانشگاهی از ابتدا با هدف انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها ایجاد شد، معاونت فرهنگی این مجموعه هنوز هم از اهمیت ویژه ای برخوردار است و واحدهای تحت نظارت این معاونت از نیروهای جوان و فعال تشکیل شده است. خبرگزاری بین المللی قرآنی ایران (ایکنا)، خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مرکز افکارسنجی دانشجویان (ایسپا)، سازمان فعالیت های قرآنی و سازمان فرهنگی دانشجویی امام (ره) و انقلاب اسلامی، مرکز گردشگری علمی فرهنگی دانشجویان ایران، اداره فعالیت های اجرایی و سازمان دانشجویان ایران (شعبه خوزستان) از جمله واحدهایی هستند که در طول سال های اخیر در ذیل معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی خوزستان فعالیت داشته اند.
معاونت آموزشی جهاد دانشگاهی خوزستان نیز در سال های اخیر از مجموعه های فعال این نهاد بوده است؛ موسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی خوزستان و دانشگاه علمی و کاربردی با دارا بودن تعداد زیادی دانشجو در رشته ها و مقاطع مختلف از مهمترین فعالیت های جهاد در حوزه آموزش عالی است. مرکز آموزش های تخصصی کوتاه مدت جهاد دانشگاهی خوزستان نیز با برگزاری کلاس های آموزشی مختلف و ارائه گواهی معتبر، توانسته در سال های گذشته نقش مهمی در ارتقاء سطح علمی کارکنان سازمان ها و ادارات دولتی استان خوزستان ایفا کند.
معاونت پژوهشی جهاد دانشگاهی خوزستان نیز فعالیت های پژوهشی گسترده ای را به انجام رسانده و با دارا بودن گروه های تحقیقاتی ازجمله گروه پژوهشی اصلاح خاک و توسعه پایدار، گروه پژوهشی روانشناسی، گروه پژوهشی آموزش سلامت، مرکز خدمات تخصصی پزشکی، شعبه اشتغال و کارآفرینی و مرکز خدمات تخصصی و پژوهشی ژئوماتیک، خدمات پژوهشی ارزشمندی را ارائه کرده است. مرکز درمان ناباروری جهاد دانشگاهی خوزستان نیز از جمله مراکزی است که در سال های اخیر رشد کرده و با خدماتی که ارائه می دهد، می تواند موجب توسعه توریسم درمانی در منطقه جنوب غرب کشور شود.
پژوهشکده تکنولوژی تولید جهاد دانشگاهی شامل گروه پژوهشی مهندسی شیمی، گروه پژوهشی مهندسی برق، گروه پژوهشی مهندسی مکانیک، مرکز خدمات تخصصی برق و کامپیوتر، مرکز خدمات مهندسی و بازرسی و مرکز خدمات تخصصی شیمی است. شرکت مهندسی بهنیان جنوب نیز از شرکت های فعال تحت مدیریت جهاد دانشگاهی خوزستان است.
مجموعه جهاد دانشگاهی در استان خوزستان، مانند دیگر واحدهای این نهاد انقلابی در کشور در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی با روحیه ای جهادی به فعالیت در عرصه های علمی و فرهنگی پرداخته اند و در مقاطع حساس، با همین روحیه به کار خود ادامه داده اند و منشاء تحولات مثبت بسیاری در استان بوده اند. بر اساس حکم رییس جهاد دانشگاهی، دکتر قدرت الله شاکری نژاد از امروز به عنوان سرپرست جهاد دانشگاهی خوزستان کار خود را آغاز کرده و قطعا مسیر پرفراز و نشیب و دشواری را پیش رو خواهد داشت که امیدواریم به موفقیت روزافزون این نهاد انقلابی در استان منجر شود.
دل نوشتههای یک تهرانی برای خرمشهر
براستیچراخرمشهر،سرپا و ایستاده نیست؟
24 آذر 1392 ساعت 16:50
گروه جامعه: سازمان نظام مهندسی ساختمان خوزستان هفته گذشته، میزبان شورای هماهنگی روابط عمومی نظام مهندسی ساختمان کشور بود. اعضای این شورا پس از برگزاری جلسات از شهرهای آبادان و خرمشهر و منطقه عملیاتی شلمچه بازدید نمود. آنچه در ادامه میآید دل نوشتههای داریوش کاووسی مشاور رسانهای سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران در مورد وضعیت امروز این دو شهر حماسه ساز و خاطره انگیز است.
جلسه شورای هماهنگی روابط عمومیهای سازمان نظام مهندسی کشور به میزبانی اهواز و با هدایت مدیر روابط عمومی، آقای کیوانی آغاز شد و به پیگیری مصوبات قبلی پرداخت. جلسه شورا با چندین مصوبه مانند تمامی جلسات اداری مشابه پایان پذیرفت و ماجرای اصلی سفر از زمانی آغاز شد که میزبان اعلام کرد برای بازدید راهی خرمشهر و شلمچه خواهیم شد.
در مسیر حرکت فرصت مناسبی بود که خاطرات خود را در خصوص سالهای جنگ تحمیلی در خوزستان مرور کنیم، روزهای تفاهم و همدلی یک ملت، رشادتها و از خودگذشتگیهای جوانانی که با شهادت خود شرف و آبرو را به ملت ایران هدیه کردند تا بتواند در جهان امروز حرفی برای جهانیان داشته باشند و از پایمردی شهیدان خود با افتخار یاد کنند. ساعت 14 به خرمشهر وارد شدیم و مورد استقبال رییس و اعضای دفتر نمایندگی نظام مهندسی ساختمان خرمشهر قرار گرفتیم. با رویی گشاده همه میهمانان را به نهار دعوت کردند بر طبق رسم همه ایرانیها خصوصا مردمان خونگرم جنوب به رستورانی در کناراروندرود که در روزگاری رونق بسیاری داشته است و فضایی برای شادی و لذت بردن از صرف غذای لذیذ بوده است. آنها میخواستند خاطرات قبل از جنگ و میهمان نوازیهای مثال زدنی مردم این شهر را زنده کنند و نگذارند به میهمانان سخت بگذرد آنها بر لبانشان لبخند بود و چشمانشان چیز دیگری میگفت، حرفهای بسیاری که ناگفته مانده است.
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ نازنین حالا که من افتاده ام از پا چرا ؟
چهره مشتریان رستوران حاکی از آن است که صرفا برای خوردن غذا آمده اند وظیفه ای که انسان برای زنده ماندن انجام میدهد نه برای زندگی کردن. در مسیر رفتن به دفتر نمایندگی فرصتی بود برای بهتر دیدن شهر. هرچه نگاه کردیم چیزی ازبازسازی و توسعه شهر نیافتیم.
چشمها را باید شست/ جور دیگر باید دید
در دفتر نمایندگی خرمشهر مهندس جودکی وظیفه ارائه گزارش را بر عهده داشت و اعضای دیگر با همه وجود از میهمانان پذیرایی میکردند. چهرهها خندان بود اما چشمانشان چیز دیگری میگفت و غمی که نمی شود پنهان کرد. ایکاش ما را غریبه ندانند و برایمان بگویند اینجا چه خبر است.
مهندس جودکی دوستانی هم خانواده و مورد اعتماد را یافته است تا دردل کند. او با عشق و علاقه و خاطراتی از دوران جنگ تحمیلی درباره وضع موجود شهر میگوید کارهای زمین مانده بسیار و انتظارات مردم خرمشهر که ادا نشده است و تاسف از اینکه سازمان توان زیادی ندارد اما تلاش فراوانی دارد تا خدمت کند. او مانند یک رزمنده دوران دفاع مقدس و با حرارت بسیار از پتانسیلهای بالقوه ای میگفت که در بطن این سرزمین وجود دارد و برای شکوفا شدن نیاز به همدلی، همراهی و مساعدت همه ی آن هایی دارد که وقتی خونین شهر آزاد شد خود را در این آزادی سهیم دانستند چرا که از سراسر کشور نقش پشتیبانی داشتند و به آن افتخار میکنند. کتاب فارسی دوران دبستان یادتان هست.
دست در دست هم دهیم/ به مهر میهن خویش را کنیم آباد
با سووالات فراوان درذهن اما بدون پاسخ از دفتر نمایندگی خارج شدیم. حالا دیگر شهر را با نگاه کنجکاوانه مینگریستیم. به موزه خاطرات جنگ تحمیلی رفتیم. شخصی در موزه مسوولیت راهنمایی بازدید کنندگان را بر عهده دارد که خود از رزمندگان و حاضران روزهای مقاومت خرمشهر بوده است. با علاقه و احساس فراوان از خاطراتی میگوید که با جزئیات در ذهنش نقش بسته است و بخشی از آن را تجربه کرده است. از جانفشانی جوانان و مردم شهر که با دست خالی از خونین شهر دفاع کردند میگوید. اینبار دیگر سووالی نداریم و فقط شرمنده شدیم که چرا اینقدر دیر به دیدن خرمشهر آمده ایم شهری که وقتی از قهرمانی هایش میشنویم احساس غرور و افتخار میکنیم.
با دیدن تصاویری از سقوط خونین شهر تا آزادی خرم شهر به همت جوانان این سرزمین اشک در چشمانمان حلقه زد راهنما چنان از آن دوران میگوید که گویی میبیند و برای کسانی نقل میکند که فقط میشنوند.
در محوطه موزه نمازخانه ای هست که با قبور سه شهید گمنام، فضای عطر آگینی دارد نماز ظهر را خواندیم در رکعت پایانی ناخودآگاه به پهنای صورتم اشک میریزم حال عجیبی است نمیدانم شاید همنشینی با شهدای گمنام است یا برای خاطرات جوانانی رزمنده شهیدی است که روحشانرا در فضای شهر حس میکنی و یا از شرم و خجالت اینکه چرا اینقدر دیر آمده ایم تا تن زخمی و خونین شهر را درمان کنیم تا خرم شهر شود. مگر ما مدیون خون شهدا نیستیم؟ تا بحال چه کرده ایم چرا شهر هنوز چهره جنگ زده دارد. آیا در پیشگاه ارواح پاک شهدا که هنوز در شهر حضور دارند و نگران بزرگی و سرافرازی شهری هستند که آنها برایش جان داده اند. آیا براستی نباید برای این سستی و کوتاهی خود مان شرمنده باشیم؟
در کنار گمرگ خرمشهر رود کارون به اروند میپیوندند و در این مکان قایق هایی هستند که صاحبانش ساعتها در انتظار مینشینند تا گردشگری را روی آب بگردانند و از این راه نانی برای خانواده خود ببرند. در فاصله نه چندان دور جزیره ای متعلق به عراق دیده میشود که به نظر سبز و خرم مینماید. بعنوان یک ایرانی از نگاه مردمی که از آن جزیره به خرمشهر مینگرند شرمنده شدم. چرا نباید آنها خرمشهری ایستاده و آباد را ببینند و به زندگی مردم خرمشهر رشک بورزند و شرمنده روزگاری باشند که حکومت بعثی عراق حمله ناجوانمردانهای به این سرزمین انجام داد تا خرمشهر را از وطن جدا کند. زهی خیال باطن!
براستی چرا خرمشهر، سر پا و ایستاده نیست، حتی نشسته هم نیست و نیاز دارد دستش را بگیری و با احترام بنشانی اش و از بزرگی هایش بگویی و اور ا تیمار کنی و انگیزه ای مضاعف برای سر پا ایستادن به شهر بدهی. چرا که خرمشهر سرزمین افتخارات ملت ایران است.
ای ایران ای مرز پر گهر ای خاکت، سرچشمه هنر
دور از تو اندیشه بدان پاینده مانی، تو جاودان
چیزی به غروب آفتاب نمانده بود که بطرف شلمچه حرکت کردیم با بانگ اذان مغرب به دشت شلمچه وارد میشویم چه تقارن معنوی تأثیر گذاری که روح را تلطیف میکند. جودکی قدم به قدم خاطره ای را بازگو میکند و از موانع ایذایی دشمن گرفته تا بمباران شیمیایی در جنگی نابرابر و ناجوانمردانه میگوید که جوانان بسیاری مظلومانه به شهادت رسیدند اما مردانه مبارزه کردند. شلمچه دشتی وسیع که واقعه کربلا را تداعی میکند در آن روزها جوانان این سرزمین با اراده و ایمانی قوی و درسی که از حق طلبی امام حسین (ع) و جانفشانی حضرت ابوالفضل(ع) آموخته بودند با دستی خالی وقلبی پر از عشق به مردم سرزمین شان و با غرور و شرف خود چه حماسهها آفریدند.
آنان که رفتند کاری حسینی کردند و آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند والا یزیدیاند.
آیا براستی ما چه وظیفه ای داریم چگونه پیام رشادتها و از خود گذشتگیهای مردمان این سرزمین را به گوش جهانیان برسانیم و آیا رساندن پیام کافی است. ما در این راه مسؤلیت و جدانی داریم تا دین خود را به شهدایمان ادا کنیم و آن وظیفه جز باز زنده سازی خرمشهر عزیز نیست تا ایستاده و سرافراز یکبار دیگر باعث غرور و افتخارمان شود.
کد مطلب: 24769
آدرس مطلب: http://baharnews.ir/vdchwqni.23nk-dftt2.html
10کشور صاحب بزرگترین ذخایر طلا کدامند؟
ایسنا , 24 آذر 1392 ساعت 17:46
گروه اقتصادی: به نظر میرسد طلا پس از 12 سال پیاپی صعود قیمت، امسال نخستین کاهش سالانه را تجربه خواهد کرد.
مسلما این خبر بدی برای کشورهایی است که در سال 2012 اقدام به متنوع کردن ذخایر ارزی خارجی و بالا بردن سهم طلا در این ذخایر کردند. تازهترین گزارش شورای جهانی طلا نشان داد که ذخایر طلای بانکهای مرکزی از ابتدای سال 2013 تاکنون حدود 300 تن افزایش یافته است. طبق گزارش اخیر این سازمان، ذخایر طلای رسمی جهانی تا دسامبر سال 2013 به 31 هزار و 913.5 تن بالغ شد.
1- آمریکا
ذخایر رسمی طلا: 8133.5 تن
سهم طلا در ذخایر خارجی: 71.7 درصد
آمریکا در سال 1952 با داشتن 20663 تن طلا، صاحب بزرگترین ذخایر جهان بود. ذخایر طلای این کشور در سال 1968 به پایین 10 هزار تن رسید.
2- آلمان
ذخایر رسمی طلا: 3387.1 تن
سهم طلا در ذخایر خارجی: 68.7 درصد
آلمان ذخایر طلایش را در اکتبر کاهش داد. بانک مرکزی آلمان (بوندس بانک) هر سال شش تا هفت تن طلا به وزارت دارایی این کشور میفروشد. آلمان تحت اولین و دومین "توافقنامه طلای بانک مرکزی" طلا فروخت. این کشور در نخستین سال سومین "توافقنامه طلای بانک مرکزی" (2009-2008) حدود شش تن طلا فروخت و 4.7 تن نیز از هفت سپتامبر سال 2011 فروخته است.
3- ایتالیا
ذخایر رسمی طلا: 2451.8 تن
سهم طلا در ذخایر خارجی: 67.2 درصد
ایتالیا تحت اولین یا دومین "توافقنامه طلای بانک مرکزی" طلا نفروخت و اعلام کرده که تحت سومین "توافقنامه طلای بانک مرکزی" نیز فروش نخواهد داشت. اما بانکهای ایتالیایی در سال 2011 برای تقویت ترازنامه خود خواستار خرید طلا از سوی بانک مرکزی این کشور شدند.
4- فرانسه
ذخایر رسمی طلا: 2435.4 تن
سهم طلا در ذخایر خارجی: 66.1 درصد
فرانسه 572 تن طلا تحت دومین "توافقنامه طلای بانک مرکزی" فروخت و خارج از این توافق نیز به منظور خرید سهم در بانک تسویه بینالمللی، در اواخر سال 2004 حدود 17 تن طلا به این بانک منتقل کرد. فرانسه اعلام کرده که تحت سومین "توافقنامه طلای بانک مرکزی" قصد فروش ذخایر طلایش را ندارد. بانک مرکزی فرانسه اعلام کرده که ذخایر طلایش را نمیفروشد زیرا اعتماد و تنوع فراهم میکند و ذخیره مطمئنی به شمار میرود.
5-چین
ذخایر رسمی طلا: 1054.1 تن
سهم طلا در ذخایر خارجی: 1.2 درصد
طلا همچنان سهم اندکی در 3.7 تریلیون دلار ذخایر ارزی خارجی چین در مقایسه با متوسط بین المللی 10 درصد دارد. ایجاد ذخایر طلا برای چین که به دنبال بین المللی کردن ارز خود است، از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود.
6- سوییس
ذخایر رسمی طلا: 1040.1 تن
سهم طلا در ذخایر خارجی: 8.3 درصد
در سال 1997 پیشنهادهایی مطرح شد تا بخشی از ذخایر طلای این کشور فروخته شود زیرا دیگری نیازی به نگهداری آنها برای اهداف سیاست پولی نبود. این کشور در مه سال 2000 فروش 1300 تن طلا را آغاز کرد و تحت نخستین "توافقنامه طلای بانک مرکزی" 1170 تن و 130 تن دیگر را تحت دومین "توافقنامه طلای بانک مرکزی" فروخت اما اکنون اعلام کرده که تحت سومین "توافقنامه طلای بانک مرکزی"، قصد فروش ندارد.
7- روسیه
ذخایر رسمی طلا: 1015.1 تن
سهم طلا در ذخایر خارجی: 8.3 درصد
ذخایر طلای بانک مرکزی روسیه برای نخستین بار در سه ماهه سوم سال میلادی جاری از مرز هزار تن گذشت.
8- ژاپن
ذخایر رسمی طلا: 765.2 تن
سهم طلا در ذخایر خارجی: 2.6 درصد
ذخایر طلای ژاپن در سال 1950 تنها شش تن بود و بانک مرکزی این کشور برای نخستین بار در سال 1959 با خرید 169 تن طلا، اقدام به افزایش قابل توجه این ذخایر کرد. بانک مرکزی ژاپن در سال 2011 برای تزریق 20 تریلیون ین به اقتصاد این کشور پس از سونامی و فاجعه هستهای، اقدام به فروش طلا کرد.
9- هلند
ذخایر رسمی طلا: 612.5 تن
سهم طلا در ذخایر خارجی: 54 درصد
بخش بزرگی از ذخایر طلای هلند در آمریکا و بخش دیگری در کانادا و انگلیس نگهداری میشود. انتظار میرود حدود 10 درصد از این ذخایر در آمستردام نگهداری شود. این کشور اوایل سال جاری میلادی درصدد بازگرداندن طلاهایش به کشور برآمد.
10- هند
ذخایر رسمی طلا: 557.7 تن
سهم طلا در ذخایر خارجی: 8.4 درصد
دولت هند در تلاش برای ممانعت مردم از خرید طلا است. واردات طلا یکی از عوامل اصلی کسری حساب جاری عظیم این کشور شناخته شده است. راگورام راجان، رییس بانک مرکزی هند اظهار کرده که این کشور میتواند بدهیاش را به طلا پرداخت کند.
کد مطلب: 24777
آدرس مطلب: http://baharnews.ir/vdcguu9x.ak9tu4prra.html
مدیرعامل شرکت آبفای خوزستان از کلنگزنی احداث فاز اول تصفیه خانه بزرگ فاضلاب خرمشهر از محل اعتبار فاینانس بینالمللی (EPCF) خبر داد.
محمدعلی صنیعینژاد امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در اهواز با اشاره به اینکه طرح جامع فاضلاب شهری خرمشهر مشتمل بر 258 کیلومتر خطوط شبکه اصلی و فرعی است، اظهار کرد: تاکنون حدود 65 درصد از شبکه فاضلاب این شهر ساماندهی شده است.وی با تاکید بر اینکه با اقدامات صورت گرفته تاکنون 85 درصد از شبکه ساماندهی شده در مدار بهرهبرداری قرار دارد، افزود: به منظور بهرهبرداری از سرمایهگذاریهای انجام شده در ساخت شبکههای فاضلاب، خطوط انتقال و تاسیسات وابسته
تصفیهخانه فاضلاب خرمشهر با ظرفیت 57 هزار متر مکعب در شبانه روز با مشارکت کنسرسیومی از پیمانکار ایرانی و یک شرکت چینی احداث میشود.
مدیرعامل شرکت آبفای خوزستان با بیان اینکه 85 درصد هزینه این پروژه از منابع ارزی و 15 درصد دیگر بصورت ریالی تامین میشود خاطرنشان کرد: فردا (دوشنبه) فاز این تصفیهخانه به ظرفیت 48 هزار مترمکعب در روز و با اعتبار ارزی معادل 8 میلیون و 100 هزار یورو و 6 میلیارد ریال اعتبار ریالی در مدت زمان سه سال طراحی و ساخته میشود و توانایی تصفیه فاضلاب جمعیتی بالغ بر بیش از 211 هزار نفر در افق طرح را داراست.
وی با بیان اینکه ورود فاضلاب شهرهای ساحلی بیشترین آلودگی را برای آبهای سطحی به همراه میآورند، عنوان کرد: با بهرهبرداری از این تصفیهخانه ضمن حذف ورود فاضلاب خام به رودخانه کارون و کانالهای دفع آبهای سطحی علاوه بر حفظ محیط زیست زمینه استفاده بهینه از پسابهای فاضلاب به عنوان کود برای مصارف کشاورزی نیز فراهم میشود.
مدیر کل پزشکی قانونی خوزستان گفت: مراجعه خوزستانی برای نزاع به پزشک قانونی در 6 ماه نخست امسال نسبت به مدت مشابه پارسال 11 صدم درصد افزایش یافته است.
وی با اشاره به اینکه تعداد مراجعین در مدت مشابه پارسال 12 هزار و 220 نفر بوده است ادامه داد: تعداد مراجعین امسال در مقایسه با سال قبل 11 صدم درصد افزایش داشته است.
مدیر کل پزشکی قانونی خوزستان خاطر نشان کرد: از کل مراجعین نزاع در 6 ماه نخست امسال 3 هزار و 257 نفر مرد و 8 هزار و 977 نفر زن بودند
وی اضافه کرد: در مدت مشابه سال قبل 9 هزار و 16 نفر از مراجعین نزاع به مراکز پزشکی قانونی استان مرد و 3 هزار و 204 نفر زن بودند.
حسینی عنوان کرد: در شهریور ماه سال جاری نیز آمار مراجعین نزاع با 25 درصد افزایش نسبت به مدت مشابه سال قبل به دو هزار و 116 مورد رسیده است.
ساعتی پیش رودخانه کارون در شوشتر طغیان کرد و بخشی از پارک مرکزی این شهرستان در منطقه جزیره را زیر آب برد.
رودخانه کارون در شوشتر در حال حاضر بخشی از پارک جزیره این شهرستان را به زیر آب برده است و ارتفاع آب لحظه به لحظه در حال افزایش است.
تاکنون از خسارتهای احتمالی به دستگاههای خدماترسان و زیرساخت در اثر این طغیان رودخانه خبری در دست نیست ولی این طغیان تلفات جانی در بر نداشته است.
بارشهای دو روز پیش در شهرستان شوشتر که در کمتر از پنج ساعت 47.7 میلیمتر بارندگی در این شهرستان به ثبت رساند باعث شد تا شوشتر در جایگاه دوم بارشهای باران در خوزستان قرار گیرد.
شهرستان شوشتر محل تردد رودخانه کارون است و در مدخل ورودی این رودخانه به شوشتر به دو بخش شطیط و گرگر تقسیم میشود و این دو شاخه رودخانه شهر شوشتر را احاطه کردهاند.
ساعتی پیش رودخانه کارون در شوشتر طغیان کرد و بخشی از پارک مرکزی این شهرستان در منطقه جزیره را زیر آب برد.
رودخانه کارون در شوشتر در حال حاضر بخشی از پارک جزیره این شهرستان را به زیر آب برده است و ارتفاع آب لحظه به لحظه در حال افزایش است.
تاکنون از خسارتهای احتمالی به دستگاههای خدماترسان و زیرساخت در اثر این طغیان رودخانه خبری در دست نیست ولی این طغیان تلفات جانی در بر نداشته است.
بارشهای دو روز پیش در شهرستان شوشتر که در کمتر از پنج ساعت 47.7 میلیمتر بارندگی در این شهرستان به ثبت رساند باعث شد تا شوشتر در جایگاه دوم بارشهای باران در خوزستان قرار گیرد.
شهرستان شوشتر محل تردد رودخانه کارون است و در مدخل ورودی این رودخانه به شوشتر به دو بخش شطیط و گرگر تقسیم میشود و این دو شاخه رودخانه شهر شوشتر را احاطه کردهاند.
معاون وزیر آموزش و پرورش با اشاره به اینکه دوران ارائه آمارهای کاذب به سر آمده است گفت: دوران آمارهای کاذب تمام شد.
وی جابجایی در آموزش و پرورش را عرضی دانست و تصریح کرد: همه ما در هر سمتی که قرار داشته باشیم افتخارمان معلمی است و مسئولیت در ردههای مختلف مدیریت وزارت آموزش و پرورش سردوش و ستارههای موقتی هستند که برای مدت زمان کوتاهی بر دوش ما نهاده شده است.
معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه در آموزش و پرورش مدیریت و نظارت از پایین به بالا است اذعان کرد: معلمان و مدیران مدارس هم مانند وزیر آموزش و پرورش تاثیرگذار هستند.
وی با اشاره به اینکه فرآیند تغییر و تحولات در دولت تدبیر و امید عقلانی و مدبرانه است اظهار کرد: تغییر و تحولات به معنی ناکارآمدی گذشتگان نبوده بلکه به هر حال اتفاقی روی داده و دولت تغییر پیدا کرده و مردم نیز انتظار تغییر و تحول را دارند.
کفاش درخواست خود را از تشکلهای سیاسی و افراد ستاد انتخاباتی روحانی اینگونه بیان کرد: تا آخرین لحظه، با عزت نفس، بزرگواری و به دور از انتظارات نابه جا مدیر کل جدید آموزش و پرورش خوزستان را یاری کنید تا فصل جدیدی در این حوزه رقم بخورد.
وی با بیان اینکه معلمی شغل انبیا است بر تکریم مقام معلم تاکید کرد و گفت: همواره باید شایستگی و توانمندی معلمان را مورد توجه قرار داد و با متانت و ادب با آنها برخورد کرد.
معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه معلمان بازنشسته دریایی از تجربه و توانمندی هستند عنوان کرد: ما از معدود کشورهایی هستیم که فرهیختگان را بازنشسته مینامیم در صورتیکه افراد بازنشسته، چهرههای مجربی هستند که تجارب آنها باید همواره مورد توجه قرار گیرد.
وی ادامه داد: معلمان بازنشسته انتظار ورود به سیستم اجرایی را ندارند اما میخواهند که حرف آنها در اتاقهای فکر و اندیشه شنیده شود و تجارب طول خدمت آنها مورد استفاده قرار بگیرد.
کفاش با اشاره به اینکه تکریم معلمان بازنشسته احترام به ارزشها است اظهار کرد: آنها رازهای ناگفتهای دارند که در اتاقهای فکر میتوانند در اختیار نیروهای جوان قرار دهند.
وی اضافه کرد: بهتر است به جای برخوردهای چکشی و حذفی با افراد بازنشسته و با تجربه، اجازه ورود به میدان را به آنها بدهیم.
معاون پرورش و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش خطاب به مدیر کل آموزش و پرورش خوزستان گفت: همکاران خود در اداره کل را از بین کسانی انتخاب کنید که به نوکری معلم افتخار کنند.
وی در این خصوص اضافه کرد: اداره کل آموزش و پرورش محل رفت و آمد معلم و گوش کردن به حرفهای وی است، کسانی که این اعتقاد را ندارند باید جای خود را به کسی بدهند که معلم را تکریم میکند.
کفاش با تاکید بر اینکه در دولت تدبیر و امید روش دولت گذشته را پیش نگیریم عنوان کرد: از شایستگان همه جناحهای سیاسی کشور باید استفاده کرد، چرا باید در هر زمانی تنها 50 درصد نیروهای شایسته و کارآمد مورد استفاده قرار بگیرند؟
وی با بیان اینکه دولت تدبیر و امید، دولت انسانهای متعهد، شایسته، بزرگ و متعهد به نظام است تصریح کرد: اداره کل آموزش و پرورش محل انسانهای کوچک و کوتهبین نیست بلکه افراد بزرگ باید به کار گرفته شوند و رفت و آمد داشته باشند.
معاون پرورش و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش افزود: عدم استفاده از افراد شایسته جناحهای دیگر، ظلم و عامل عدم توسعه استان است، اینکه افراد شایستهای به خاطر کاسبی برخی افراد قدرت طلب خانهنشین شوند حرکت درستی نیست.
وی با اشاره به اینکه بالا بردن کیفیت آموزش و پرورش نکتهای بسیار مهم است خاطر نشان کرد: از این به بعد ما از شما آمار نمیخواهیم تا به خاطر رقابت کاذب دو تا صفر جلوی اعداد و ارقام بگذارید بلکه کیفیت کار مهم است و دوران ارائه آمارهای کاذب به سر آمده است.
کفاش با بیان اینکه سیاست دولت تدبیر و امید کیفیت بخشی است ادامه داد: داشتن یک مدرسه قرآنی که یک قاری معتقد به نظام را تربیت کند بهتر از 500 تابلوی دارالقرآن است.
وی با اشاره به اینکه استفاده از مشارکت در آموزش و پرورش بسیار مهم است تصریح کرد: بحث استفاده از مشارکتهای خارج از آموزش و پرورش که مشارکت فکری در راس آن قرار دارد بسیار جدی است.
معاون پرورش و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش ادامه داد: اولیا و مربیان مدارس که تنها به دنبال پول جمع کردن باشد مشارکت نیست، ما سطح مشارکت را پایین گرفتهایم و ضعیف تعریف کردهایم.
درواقع آرپانت، نخستین قدم جهت ایجاد شبکه جهانی اینترنت به شمار می رود که توسط وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) بنیان گذاشته شد. اولین پیام اینترنتی نیز از طریق کامپیوترهای پنتاگون، واقع در کالیفرنیا، به سال 1969 ارسال گردید.
یکی از مهمترین ساختارهای اقتصادی آمریکا، صنعت نظامی ـ دفاعی این کشور می باشد. همان طور که «جیکوب گانسلر»1 نیز در سال 1980 متذکر گردید، این اعتقاد که صنعت نظامی ایالات متحده بر اساس اصول بازار آزاد عمل می کند، افسانه ای بیش نیست. نقش ساختار صنعت دفاعی ـ نظامی آمریکا در اقتصاد این کشور با دیگر ساختارهای اقتصادی کاملا متفاوت است.
زیرا تعاملات اقتصادی در حوزه های دیگر میان تعداد زیادی از خریداران و فروشندگان و بر اساس مکانیسم عرضه و تقاضا شکل می گیرد، لکن در صنعت نظامی تنها خریدار موجود، دولت آمریکاست و فروشندگان نیز تنها تعداد معدودی از شرکت های غول آسا هستند که انحصار برنامه های تولید ابزارآلات نظامی را در دست خویش نگه داشته اند. لذا رقابتی مطرح نیست.
ساختار اقتصادی که نظامیان در آن محوریت را دارند، انحصاری یا حداقل تا مدتی انحصاری خواهد ماند. نظامیان به صورت محرمانه و پشتیبانی کامل دولت در جهت دستیابی به تکنولوژی های نو عمل می کنند و در صورت موفقیت آن را تا مدت زیادی در انحصار خود قرار می دهند. بر این مبنا، در ادامه به این پرداخته می شود که ساختار اقتصادی - نظامی محور چگونه به توسعه اقتصادی کشور صنعتی ای همچون ایالات متحده آمریکا کمک می کند.
از سال 1812 تا جنگ جهانی دوم، دولت ایالات متحده، به تنهایی مبادرت به تولید و ذخیره سازی مهمات نظامی می کرد و آنها را در اختیار ارتش آمریکا قرار می داد. با وجود این، تسلیحات، و کشتی های جنگی ای که دولت فدرال در زمان صلح تولید می نمود، پاسخگوی همه نیازهای ارتش در دوران جنگ نبود.
اما با ورود ایالت متحده به جنگ جهانی دوم در سال 1941، قسمت اعظمی از تولیدات نظامی آمریکا به سمت شرکت های خصوصی گرایش پیدا کرد و بدین تریب «بخش خصوصی نظامی» شکل گرفت. پرزیدنت روزولت نقش مهمی در این چرخش تاریخی داشت.
در این وضعیت یک رابطه متقابل و مبتنی بر همکاری میان ارتش ایالات متحده و بخش خصوصی این کشور، که طبق الزامات نظام سرمایه داری می بایست پیش برنده توسعه ایالات متحده می بودند، شکل گرفت. ارتش امکانات خود را در اختیار بخش خصوصی قرار می داد و بخش خصوصی نیز با بهره گیری از امکانات ارتش و نیز توانمندی های خود، فعالیت های اقتصادی- نظامی خود را پیش می برد.
این وضعیت سبب شد علیرغم در جریان بودن جنگ جهانی دوم، اقتصاد آمریکا دچار رکود و رشد منفی نشود. به گونه ای که بعد از پایان جنگ جهانی دوم، ایالات متحده دارای بزرگترین اقتصاد دنیا بود. در نتیجه این سیاست ها، کارخانه های خودروسازی نظیر «فورد»، «جنرال موتورز» و «فیشر بودی» رکود ناشی از وقوع جنگ جهانی دوم را با تولید هواپیماها و جنگنده های نظامی جبران کردند.
وزن اساسی پژوهش ملی و توسعه زیرساختارها در کشورهای توسعه یافته نیز مانند کشورهای درحال توسعه بر دوش ارتش و نظامیان است. زیرا بسیاری از شرکت های خصوصی اساسأ از توانایی و ظرفیت لازم جهت اجرا و اتمام پروژه های عمرانی و زیرساختی برخوردار نمی باشند. |
---|
این کارخانه ها در اثر این همکاری، صاحب صنایع وابسته به تولید آهن و فولادی شدند که برای ساخت وسایل نظامی محکم مانند تانک مورد استفاده قرار می گرفتند. استفاده از این صنایع باعث شد که خودروهای ایالات متحده به محکمی و مقاومت معروف شوند.
بدین ترتیب در کنار صنایعی مانند صنعت فولاد، صنعت آهن، صنعت سیمان، صنعت ماشین سازی و... صنعت نظامی در این کشور نیز شکل گرفت و به یکی از ستون های اقتصادی این کشور تبدیل شد. این صنعت مانند دیگر صنایع آمریکا تولید می کرد با این تفاوت که مصرف کننده تولیدات آن، بخش های خاص بودند و صرفا بخشی از تولیدات خود را در گذر زمان به دنیای خارج صادر می کرد.
علاوه بر عامل جنگ جهانی دوم، پیشرفت های تکنولوژیک نیز که ریشه در دانشگاه های آمریکا داشت، در این تحول سهم به سزایی داشتند. تحولاتی نظیر رادار، فیوزهای مجاورتی، رایانه های الکترونیکی و بمب هسته ای، همگی فراتر از ظرفیت رسمی دولت بودند.
وقوع جنگ سرد و تشدید خصومت ها میان ایالات متحده آمریکا با اتحاد جماهیر شوروی و تصمیم قاطعانه رهبران ایالات متحده در دوران جنگ سرد مبنی بر ایجاد یک سیستم بین المللی با محوریت آمریکا سبب شد، روندی که با جنگ جهانی دوم شروع شده بود، ادامه یابد.
ایالات متحده برای پیروزی در مقابل شوروی به یک اقتصاد پویا و نیروی نظامی قوی نیاز داشت. به این خاطر رابطه مکملی اقتصاد و ارتش ادامه پیدا کرد. ارتش دستاوردهای تکنولوژیکی خود را در اختیار اقتصاد آمریکا قرار داد.
برای مثال، تکنولوژی ای که ایالات متحده از آن برای ایجاد تونل های بزرگ زیر کوه ها به منظور نگهداری و مراقبت از موشک ها و تجهیزات نظامی راهبردی استفاده می کرد، در اختیار نهادهای راهداری و جاده کشی نیز قرار گرفت تا از طریق آن، توسعه راه ها در ایالات متحده با سر عت بیشتری صورت گیرد.
ارتش از دهه 1980 با دستابی به تکنولوژی های جدید ایجاد تونل، تکنولوژی های سابق را از انحصار خود خارج ساخت و حتی مبادرت به صادرات آنها کرد. امروزه تکنولوژی آمریکایی حفر تونل، جزء دقیق ترین صنایع این حوزه در جهان هستند که درصد خطای آن صفر است.
در نتیجه این تحولات، ایالت های نظیر کالیفرنیا، تگزاس و واشنگتن به عنوان ایالت های با صنعت نظامی پیشرفته مطرح شدند. وجود این صنایع یکی از دلایل توسعه اقتصادی کالیفرنیا و تگزاس است. امروزه تگزاس هفتمین اقتصاد دنیا را حتی بالاتر از روسیه و هند از آن خود کرده است.
علاوه بر فعالیت های ناسا که بخش زیادی از آن تحت کنترل مستقیم خود ارتش است، از صنایع و تکنولوژی های ارتش در جهت اکتشاف و استخراج نفت در این ایالت نفت خیز استفاده می شود. ارتش با کنترل مرز تگزاس با مکزیک اجازه نداده است که قاچاق به اقتصاد تگزاس ضربه بزند.
ابزارهای الکترونیکی ای که وزارت دفاع ایالات متحده ساخته بود، علاوه بر بخش نظامی در بخش های غیر نظامی نیز به کارگرفته شد. از این ابزارها برای شناسایی منابع زیرزمین، لرزه نگاری، شناسایی جنس خاک برای سدسازی و غیره استفاده شد.
تاریخ ملت ها گواه این واقعیت است که بدون زیرساخت های دریایی، کشتی ها و دریانوردها، هیچ کشور توسعه یافته ای نمی تواند امیداور به تشکیل ناوگان دریایی قدرتمند جهت حفاظت از منافع و پایگاه های جهانی خویش باشد. از این رو، ایالات متحده که پا جای پای سلف و متروپل سابق خویش، بریتانیای کبیر گذاشته است، اهتمام ویژه ای به صنعت دفاعی دریانوردی می ورزد. |
---|
کشف ابزارهای الکترونیکی در دوران جنگ سرد نه تنها سبب جذابیت تسلیحات نظامی ایالات متحده برای خریداران شد، بلکه به تعالی اقتصاد این کشور نیز کمک کرد. برای مثال وزرات دفاع از ابزاری که برای آزمایش بمب های اتمی زیر زمین استفاده می کرد، در صنایع نفتی و گازی جهت تزریق گاز و یا بخار به چاه های نفت نیز استفاده می کرد.
هرچندکه هدف اصلی نیروهای نظامی در هر کشور حفظ و ارتقای امنیت ملی می باشد، لکن با توجه به تحولات شگرف در عرصه های داخلی و بین المللی، استفاده های غیرسنتی از نیروی نظامی بیشتر شده است. مأموریت های غیرسنتی یا استفاده از نیروی نظامی در عملیات های غیررزمی از موضوعات بسیار مهم برای رهبری ارتش است.
تفکر غالب در محافل نظامی و سیاسی بر این منوال بوده، که نیروی نظامی صرفأ برای نبرد و پیروزی در جنگ ایجاد شده است. اما روابط میان ارتش و جامعه مدنی در کشورهای توسعه یافته متحول گردیده است. نیروهای مسلح در کشورهای توسعه یافته مخصوصأ در زمان صلح، در حوزه های اجتماعی و عمرانی فعال می باشند، تا از این طریق صرفا مصرف کننده و هزینه بر نباشند.
گرچه وظیفه تشکیلات نظامی در درجه اول برای درگیر شدن در جنگ، پیروزی یا جلوگیری از جنگ است، اما هیچ بحثی درباره استفاده از نیروی نظامی در آینده بدون بررسی موضوع عملیات غیرجنگی وجود نخواهد داشت. ارتش یکی از معدود مراکزی است که در کشورهای مختلف از توانمندی فنی برای توسعه زیرساخت های اساسی مانند راه سازی، استخراج منابع معدنی و . . برخوردار است.
تکنولوژی کار گذاشتن مواد منفجره در داخل کوه ها به منظورهای مختلف، در آمریکا ابتدا توسط ارتش ساخته شد و هنوز هم با نظارت ارتش، توسط بخش های غیر نظامی مورد استفاده قرار می گیرد. واحدهای ارتش آمریکا به طور سنتی در طرح هایی هم چون ساختمان سازی، احداث پل، کانال و غیره در داخل آمریکا و خارج مشارکت دارد. در جریان طوفان کاترینا، ماشین ها و نفربرهای مخصوص ارتش به امدادرسانی مشغول شدند.
در موقعیت های دیگر ممکن است فجایع زیست محیطی بر اثر حوادثی مثل نشت نفت در دریا روی دهد که برای مهار و تمیز کردن محیط لازم است واحدهای نظامی، به ویژه نیروی دریایی که در این کار تخصص دارند، وارد عمل شوند.در آلودگی نفتی خلیج مکزیک که اقتصاد ایالت تگزاس و ایالت های شرقی آمریکا را در معرض تهدید قرار داده بود، نیروی دریایی آمریکا به صورت مستقیم و در همکاری با شرکت های نفتی مداخله کرد.
در این راستا، می توان از کشور کره جنوبی نام برد که نظامیان آن در توسعه اقتصادی این کشور نقش برجسته ای داشته اند. کره ای ها کمک های نظامی و اقتصادی زیادی از آمریکا دریافت کرده و بدین ترتیب ارتش کره به آموزش دیده ترین و کارآمد ترین سازمان کشور مبدل گردید. افسران نظامی کره سکاندار امر توسعه در جامعه فقیر کره شدند و با احراز پست های دولتی، زیرساخت های لازم جهت رشد اقتصادی کره جنوبی در دهه های بعدی را فراهم نمودند.
امروز، مهمترین کمک نظامیان و نهاد ارتش در امر توسعه، به بحث فناوری اطلاعات و ارتباطات مربوط می شود، از دیرباز، پیشرفته ترین فناوری های الکترونیکی و دیجیتالی محصول پروژ ه های نظامی در کشورهای صنعتی بوده اند. به عنوان مثال، فناوری بلوتوث که امروزه در ساخت انواع گوشی های تلفن کاربرد دارد، نتیجه تحقیقات پنتاگون در دهه 1970 میلادی است. پروژه مذکور جهت شلیک گلوله توسط جنگنده مجاور صورت گرفته بود، که در آن دستور شلیک با استفاده از بلوتوث عملی می گردد.
هزینه هایی که پنتاگون بر روی پروژه های تحقیقاتی خویش صرف می کند از عهده شرکت های خصوصی تجاری خارج است. عواید این تحقیقات فناورانه کم و بیش سایر سازمان ها و بخش های اقتصادی آمریکا را منتفع می سازد. پیشرفت های ارتش آمریکا در فضای سایبر، سبب ایجاد یک محیط امن برای فعالان اقتصادی و جلوگیری یا دشوار شدن جاسوسی صنعتی شده است.
صنعت دریانوردی ایالات متحده به لحاظ دامنه فعالیت، قدرت و تنوع، رتبه نخست را در جهان دارد. این صنعت حاوی بیش از 40000 شناور می باشد که به همراه کامیون ها و خطوط راه آهن این کشور، یکی از قدرتمندترین سیستم های حمل و نقل داخلی را تشکیل می دهد و جایگاه ویژه ای برای ایالات متحده در تجارت جهانی اعطاء می نماید. |
---|
جایگاه فناوری در ساختار دفاعی و امنیتی کشورهای توسعه یافته همچون ایالات متحده همچنان در حال فزونی است. پیش بینی می شود در نبردهای آینده جهت کاهش تلفات نیروی انسانی، از سیستم های الکترونیکی بسیار دقیق و امکانات ارتباطی پیشرفته در هدایت عملیات بهره گرفته شود.
اگر کلید پیروزی نظامی در جنگ داشتن فناوری پیشرفته اطلاعاتی است، بدیهی است که تحقیقات گسترده ای در این زمینه انجام گیرد. بدین ترتیب در عصر تسلیحات بافناوری بالا، شرکت های غیرنظامی و تجاری نیز به فکر کپی برداری از این فناوری های نظامی خواهند افتاد. مزیت این فناوری های نظامی ـ اطلاعاتی در این است که قابلیت تغییر کاربرد آنها جهت استفاده در سیستم های دیجیتالی غیرنظامی زیاد است.
در اثر تحولات جدیدی که در فناوری نظامی رخ داده و آنچه که در حال حاضر به آن انقلاب نظامی ـ فنی گفته می شود، وضعیت ما در آستانه قرن جدید به مثابه وضعیتی است که با دوره میان دو جنگ جهانی کاملأ متقاوت است.
در حالی که فناوری های اولیه بیشتر بر روی پیشرفت تسلیحات تمرکز داشت، اما در عصر کنونی بسیاری از فناوری های اصلی در تسلیحات کاربردی ندارد، بلکه از این فناوری ها در جمع آوری و گسترش اطلاعات و ارتباطات و نیز افزایش سرعت نقل و انتقال نیروها استفاده می شود. بنابراین، تسری فناوری های نظامی به حیات روزمره مردم عادی تسهیل گردیده است.
مبحث فناوری، شامل موضوع تبدیل فناوری های غیرنظامی به کاربردهای نظامی یا فناوری های دو منظوره نیز می شود. درواقع، فناوری های غیرنظامی و نظامی می توانند تغییر کاربرد داده و قابلیت دیگری پیدا نمایند. همانطور که فناوری های غیرنظامی همچون صنعت الکترونیک در توسعه تسلیحاتی و میدان های نبرد کاربرد دارند، فناوری های نظامی نیز در مواردی همچون استحکام سازی ساختمان ها در برابر زلزله نیز به کار می روند.
یکی از مهمترین اختراعات پنتاگون در حوزه تکنولوژی های ارتباطی که امروزه دنیا را تکان داده است، اینترنت است. تاریخ اینترنت با توسعه کامپیوترهای الکترونیکی در دهه 1950 میلادی شروع گردید. مردم آمریکا قبل از اینکه با اصطلاح اینترنت آشنا شوند، با واژه « آرپانت »2 مواجه گردیدند. آرپانت خود یک کلمه اختصاری بود که از حروف اول عبارت « شبکه کارگزاری پروژه های تحقیقات پیشرفته » 3 تشکیل می شد.
درواقع آرپانت، نخستین قدم جهت ایجاد شبکه جهانی اینترنت به شمار می رود که توسط وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) بنیان گذاشته شد. اولین پیام اینترنتی نیز از طریق کامپیوترهای پنتاگون، واقع در کالیفرنیا، به سال 1969 ارسال گردید.
هرچند که باور عمومی بر این منوال می باشد که شبکه آرپانت جهت زنده ماندن در برابر تهاجم هسته ای شوروی پا به عرصه وجود گذاشت، اما طبق گفته های « باب تیلور »، مدیر پروژه آرپانت، انگیزه اصلی در ساخت آرپانت، نظامی نبوده است، بلکه علایق علمی، محرک اصلی پنتاگون بوده است.
به عبارت دیگر، در ذهن سازندگان آرپانت نه تصوری از اینترنت امروزی بوده و نه انگیزه ای برای مقابله با حمله اتمی. حتی هدف از تاسیس آرپانت، مرتبط ساختن مردم و افزایش ارتباطات نبوده است. آرپانت بیش از هر چیز به اشتراک-گذاری زمان مربوط می شد. اشتراک گذاری زمان سعی می کرد تا با اتصال کامپیوترهای مراکز علمی و دانشگاه های مختلف به یکدیگر، قدرت بیشتری را جهت پردازش اطلاعات و انجام هر چه بهتر وظایف سازمانی تجمیع نماید.
فناوری های غیرنظامی و نظامی می توانند تغییر کاربرد داده و قابلیت دیگری پیدا نمایند. همانطور که فناوری های غیرنظامی همچون صنعت الکترونیک در توسعه تسلیحاتی و میدان های نبرد کاربرد دارند، فناوری های نظامی نیز در مواردی همچون استحکام سازی ساختمان ها در برابر زلزله نیز به کار می روند. |
---|
آنچه که آرپانت در سال 1969 انجام داد، توسعه انواع تکنیک هایی بود که « تعویض بسته » 4خوانده می-شوند. این ایده برای اولین بار توسط « دونالد دیویس » انگلیسی مطرح گردید، اما در بریتانیا سرمایه گذاری و یا حمایت مالی ای از ایده وی صورت نگرفت. در همین مقطع زمانی افرادی همچون « لئونارد کلینراک » و « پل باران» نیز در آمریکا حول محور فناوری تعویض بسته فعالیت می کردند. در اینجاست که نقش پنتاگون در خلق اینترنت بارز و آشکار می گردد. چراکه این وزارت دفاع آمریکا بود که هزینه های مالی پروژه مذکور را متقبل شد.
هدف اولیه آرپانت، ارسال پیام بین کاربران نبود، بلکه ایجاد شرایطی بود که در آن کاربران بتوانند از زمان و کامپیوترهای دیگران استفاده کنند. علی رغم اینکه آرپانت در هدف اولیه خویش ناکام ماند؛ لکن طی این فرآیند به اکتشافی نایل گردید که نهایتأ به اختراع اینترنت منتهی شدند.
این اکتشافات شامل ابداع ایمیل، اجرایی نمودن تعویض بسته و ایجاد پروتکل اینترنت (آی.پی) می شد. پروتکل اینترنت، ستون فقرات اینترنت امروزی محسوب می گردد که در سال 1972 توسط « وینتون کرف »، « باب کان »، « باب برادن »، « جان پوستل » و سایر اعضای گروه شبکه به مدیریت « استیو کراکر » به منصه ظهور رسید. درواقع، پرتکل اینترنت جهت برطرف سازی مشکلات اولیه آرپانت در راستای اتصال کامپیوترها به یکدیگر اختراع شد.
در سال 1974، « وینتون کرف » اولین استفاده از اینترنت را به ثبت رسانید و در سال 1978 اولین آی.پی سراسری به بازار آمد. با این حال، تا سال 1983 طول کشید تا اینترنت در دسترس عموم مردم قرار گیرد. بنابراین می توان گفت که اختراع اینترنت نتیجه پیش بینی نشده یک تلاش علمی - نظامی توسط پنتاگون بود. درواقع، اینترنت محصول فعالیت های پس از جنگ پنتاگون از یک سو، و تلاش های دانشمندان ساحل غربی آمریکا از سوی دیگر، به شمار می رود.
علاوه بر این، در میان نیروهای چهارگانه ارتش آمریکا، نقش نیروی دریایی این کشور در اقتصاد داخلی و تعاملات بین المللی این کشور بارز می باشد، لذا در ادامه نگاه عمیق تری به این بخش از صنعت نظامی ایالات متحده می اندازیم. در کنار نقش تاریخی ناوگان دریایی ایالات متحده در شکل گیری این کشور، صنعت نیروی دریایی آمریکا بسیار قدرتمند و منحصربه فرد است.
درواقع، ناوگان دریایی ایالات متحده به صورت مستقیم و غیرمستقیم به خلق و حمایت از صدها و هزاران مورد شغل در گوشه و کنار آمریکا کمک نموده است. افزون بر این، بهبود امنیت میهنی، تأمین لجستیکی ارتش آمریکا و نهایتأ تنظیم بخش اعظمی از تجارت خارجی این کشور، از مزایای نیروی دریایی آمریکا هستند.
از این رو، ناوگان دریایی در مقایسه با سایر نیروهای نظامی آمریکا، نقش برجسته تری در توسعه اقتصادی آمریکا برعهده داشته است. هزینه های حمل و نقل دریایی بسیار کمتر از سایر طرق می باشد. به لحاظ محیط زیستی هم آلودگی کمتری تولید می کند. از این رو، حمل و نقل دریایی موتور محرکه تجارت بین المللی در بزرگترین اقتصاد دنیا به شمار می رود.
به دنبال استقلال ایالات متحده از امپراتوری بریتانیا، در میان اولین لوایح کنگره در سال 1789، لایحه ای جهت ترغیب بکارگیری کشتی های آمریکایی در جهت تجارت بین ایالت های آمریکا قرار داشت. متعاقبأ در سال 1807 قانون دریانوردی آمریکا به تصویب کنگره رسید و در سال های بعدی ایالات متحده اصولی را اتخاذ نمود که راهنمای ناوگان دریایی این کشور تا به امروز بوده اند. از این ها می توان به موارد زیر اشاره نمود:
الف- اختصاص بخش اعظمی از بازرگانی داخلی به صاحبان و تولیدکنندگان کشتی ها به عنوان بخش حیاتی از سیستم حمل و نقل داخلی و سیاست اقتصادی و امنیتی ملی.
ب- حفظ روند تولید کشتی ها و تعمیر و نوسازی آنها جهت استفاده در زمان صلح و جنگ.
ج- تضمین جریان تجاری مدرن در راستای تأمین نیازهای اقتصادی و دفاعی ملی در سطح نظام بین-المللی.
طی حیات ایالات متحده قوانین متعددی جهت تشویق سرمایه گذاری در بخش صنعت نظامی دریانوردی به تصویب رسیده است تا این بخش از اقتصاد آمریکا را با نیازهای جدید هماهنگ سازد و به توسعه اقتصادی و امنیت میهنی امریکا یاری نماید. از قوانین مذکور می توان به موارد زیر اشاره کرد:
مهمترین کمک نظامیان و نهاد ارتش در امر توسعه، به بحث فناوری اطلاعات و ارتباطات مربوط می شود، از دیرباز، پیشرفته ترین فناوری های الکترونیکی و دیجیتالی محصول پروژ ه های نظامی در کشورهای صنعتی بوده اند. به عنوان مثال، فناوری بلوتوث که امروزه در ساخت انواع گوشی های تلفن کاربرد دارد، نتیجه تحقیقات پنتاگون در دهه 1970 میلادی است. |
---|
الف- لایحه جونز: لایحه جونز ایالت های آمریکا را موظف می سازد تا تجارت میان خود را با کشتی ها و شرکت های ساخت آمریکا تنظیم نمایند. لایحه مذکور به منظور حمایت از شرکت های کشتی سازی آمریکایی و هزاران پرسنل نیروی دریایی تصویب شده است.
ب- برنامه امنیت دریانوردی: این برنامه با بودجه 186 میلیون دلاری، در راستای کمک به 60 شناور بزرگ ایالات متحده اتخاذ گردیده است. شناورهایی که محموله و تجهیزات نظامی را از سرزمین آمریکا به اقصی نقاط جهان حمل می نمایند. شناورهای مذکور تا سال 2005، حدود 70 درصد از نیازهای لجستیکی نیروهای آمریکایی حاضر در افغانستان و عراق را حمل کرده بودند.
ج- مالیات توناژ: مالیات توناژ نوعی از رژیم مالیاتی است که در سال 2004 توسط کنگره تصویب شده است تا از کشتی هایی که با پرچم ایالات متحده تردد می کنند، حمایت لازم را به عمل آورد.
صنعت دریانوردی ایالات متحده به لحاظ دامنه فعالیت، قدرت و تنوع، رتبه نخست را در جهان دارد. این صنعت حاوی بیش از 40000 شناور می باشد که به همراه کامیون ها و خطوط راه آهن این کشور، یکی از قدرتمندترین سیستم های حمل و نقل داخلی را تشکیل می دهد و جایگاه ویژه ای برای ایالات متحده در تجارت جهانی اعطاء می نماید.
تقریبأ 28 درصد از اقتصاد آمریکا به واردات و صادرات این کشور وابسته است و حفاظت از میلیون ها شغل داخلی در گرو تأمین و پیشبرد تجارت بین المللی است. درواقع تجارت بین المللی، از اجزای حیاتی اقتصاد آمریکا محسوب می شود و روز به روز نقش آن پررنگ تر می شود.
نسبت تجارت به تولید ناخالص داخلی آمریکا از 5/20 درصد در سال 1990 به 28 درصد در سال 2006 ارتقاء یافته است و پیش بینی می شود این رقم به 35 درصد در سال 2020 برسد. این داده ها حاکی از این واقعیت هستند که نه تنها بر حجم تجارت خارجی آمریکا افزوده می شود، بلکه تجارت خارجی به رشد سایر بخش های اقتصادی و درنتیجه ایجاد شغل و ثروت کمک می کند.
در واقع رشد تجارت خارجی حدود دوبرابر بیشتر از رشد کل اقتصاد آمریکاست. از آنجا که 95 درصد از تجارت خارجی آمریکا از طریق کشتی ها صورت می گیرد، نقش و اهمیت نیروی دریایی آمریکا در توسعه اقتصادی این کشور نمایان می گردد. به عنوان مثال در سال 2009، 6996 شناور اقیانوس پیما، 55560 بار در بنادر آمریکا بارگیری کرده اند و حدود یک تریلیون دلار برای این کشور عواید رسانده اند.
صنعت دریانوردی آمریکا، تنها در خدمت تجارت بین المللی این کشور نیست، بلکه کمک شایانی به اقتصاد داخلی این کشور می کند. به طور سالانه، حدود 100 میلیون مسافر آمریکایی توسط این ناوگان جابه جا می شوند و حدود 100000 صنعتگر در صنعت کشتی سازی مشغول هستند.
علاوه براین، 5/2 میلیون شغل داخلی به صورت غیرمستقیم وابسته به ناوگان دریانوردی آمریکا می باشند. سالانه 29 میلیارد دلار دستمزد از این مشاغل نصیب شهروندان آمریکایی می گردد، 11 میلیارد دلار نیز به صورت مالیات به جیب دولت می رود. این صنعت، سالیانه حدود، 100 میلیارد دلار برای ایالات متحده درآمدزایی می کند.
تنها در « منطقه دریاچه های بزرگ » داده آماری نشان می دهند که بیش از 5/1 میلیون شغل در هشت ایالت مجاور، مستقیمأ به تجارت آبی وابسته هستند که این مشاغل به ایجاد 62 میلیارد دستمزد در آن منطقه منتهی می شوند.
نیروی دریایی ایالات متحده، همچنین در خدمت دفاع و امنیت ملی این کشور است. این امر با حفظ میزان کشتی سازی و تعمیر و به روزرسانی مراکز صنعتی دریایی صورت می گیرد. تاریخ ملت ها گواه این واقعیت است که بدون زیرساخت های دریایی، کشتی ها و دریانوردها، هیچ کشور توسعه یافته ای نمی تواند امیداور به تشکیل ناوگان دریایی قدرتمند جهت حفاظت از منافع و پایگاه های جهانی خویش باشد. از این رو، ایالات متحده که پا جای پای سلف و متروپل سابق خویش، بریتانیای کبیر گذاشته است، اهتمام ویژه ای به صنعت دفاعی دریانوردی می ورزد.
بازرگانان و ماهیگیران آمریکایی به میزان زیادی متکی به نیروی دریایی این کشور هستند. نیروی دریایی با ساخت کشتی ها و سایر ابزارآلات دریانوردی از یک سو، و تأمین امنیت فیزیکی افرادی که در صنعت دریایی مشغول هستند از سوی دیگر، به حمایت از این بخش اقتصادی آمریکا می پردازد.
شایان ذکر است که صنعت کشتی سازی و دریانوردی آمریکا نقش زیادی در اقتصاد ملی این کشور دارد و سالیانه میلیاردها دلار بازده اقتصادی نصیب ایالات متحده می کند. در سال 2004، 89 کارخانه کشتی سازی در ایالات متحده وجود داشت، که تا سال 2008، مبادرت به تولید 13 شناور غول پیکر، 58 شناور دور از ساحل، 142 عدد یدک کش، 51 کشتی مسافربری، 9 مورد کشتی ماهیگیری، 240 عدد کشتی خودرو دیگر، 23 عدد کرجی بزرگ بادی و 224 شناور تفریحی کرده بودند.
از دهه 1990 میلادی، صنعت دریانوردی آمریکا وارد دوره نوسازی و تجدید شده، که عمدتأ با مشارکت نیروهای بازار بوده است. طی دوره 6 ساله 2005-2000، حدود 2/336 میلیارد دلار در این صنعت سرمایه گذاری شده است.
این رقم برای سال 2006 نیز بالغ بر 270 میلیون دلار بوده که رقم قابل توجهی می باشد. علاوه بر کمک به نقل و انتقال داخلی، نیروی دریانوردی ایالات متحده اولین خط دفاعی از آبهای سرزمینی این کشور به شمار می رود و همچنین در مواقع مواجهه با فجایع طبیعی، به سرعت جهت حفاظت از جان و اموال مردم آمریکا بسیج می گردد. به عنوان مثال می توان به کمک رسانی نیروی دریایی، طی حوادث حمله به برج های تجارت جهانی (2001) و نشت عظیم نفت در خلیج مکزیک (2010) اشاره کرد.
نتیجه گیری:
به طور کلی، ارتش و پرسنل نظامی در کشورهای توسعه یافته در سه سطح نظامی، سیاسی و اقتصادی مورد استفاده قرار می گیرند. در سطح نظامی که همان وظیفه وجودی ارتش است، حفاظت از امنیت ملی، جنگیدن در مواقع ضروری، بازدارندگی و توسل به زور جهت تهدید و ارعاب مد نظر قرار دارند.
از نظر سیاسی، حفظ یکپارچگی ملت و ایجاد غرور و افتخار ملی و استورا ساختن جایگاه یک کشور در عرصه بین-المللی، از کارویژه های نیروهای نظامی محسوب می گردند. اما سطح سوم از کارویژه های نیروی نظامی در کشورهای توسعه یافته، سطح اقتصادی است که غالبأ مورد غفلت قرار می گیرد.
از آنجا که اکثر این کشورها فارغ از درگیری ها و بی ثباتی های داخلی و منطقه ای هستند، بعد اقتصادی فعالیت های نظامیان در زمان صلح، برجسته تر می گردد. از جمله دلایل اقتصادی استفاده از نیروی های نظامی، انسجام سازمانی و قدرت مالی نهاد ارتش برای اجرای پروژه های سنگین و پرهزینه می باشد.
درواقع، وزن اساسی پژوهش ملی و توسعه زیرساختارها در کشورهای توسعه یافته نیز مانند کشورهای درحال توسعه بر دوش ارتش و نظامیان است. زیرا بسیاری از شرکت های خصوصی و خرده پا اولأ انگیزه چندانی برای ورود به چنین طرح های کلان و دشوار را ندارند و ثانیأ در صورت قبول چنین مسئولیت هایی، اساسأ از توانایی و ظرفیت لازم جهت اجرا و اتمام پروژه های عمرانی و زیرساختی برخوردار نمی باشند.
بعد دیگر کمک نیروهای نظامی به توسعه کشورهای صنعتی، نقش قابل توجه مجتمع های نظامی در کشف و انتشار فناوری های پیشرفته است. با عنایت به حساسیت و اهمیت مقوله امنیت برای دولت ـ ملت ها، رهبران نظامی و غیرنظامی، معمولأ برای پروژه های عظیم نظامی حاضر به تخصیص بودجه و هزینه های هنگفت میباشند.
نتیجه این هزینه های مالی در قالب تسلیحات پیشرفته نمود می یابد که نه تنها موجب افزایش ضریب امنیتی ملی می شود، بلکه با تسری به سایر عرصه های داخلی، رونق و شکوفایی خاصی به صنایع دیگر می بخشد. درواقع بخشی از هزینه ها و بودجه های نظامی، دوباره و در قالب فناوری های نوین به چرخه اقتصادی کشورهای صنعتی برگشته و به توسعه متوازن ملی در این نوع از کشورها کمک می نماید.
منابع:
-Butts, Kent (ed) (1994) Environmental Security: DOD Partnership for Peace, Carlisle ,Pa: Strategic Studies Institute, U.S Army War College.
-Gansler, Jacques.(1980) The Defense Industry ,Cambridge, MA, & London: MIT Press.
-Gropman, Alan. (1996) Mobilizing U.S. Industry in World War II ,Washington, DC: National Defense University, August ,McNair Paper 50.
-IHS Global Insight, (2009) “An Evaluation of Maritime Policy in Meeting the Commercial and Security Needs of the United States”.
-IHS Global Insight.(2011)“U.S. Water Transportation Statistical Snapshot”, Maritime Administration, Washington.
-Kagan, Robert.(2011) “The Price of Power,” The Weekly Standard, January 24, available at http://www.weeklystandard.com.
-Krepinevich, Andrew.(1994) “ Keeping Pace With the Military Technological Revolution Issues” in Science and Technology, Summer.
-Lovell, John.(1965) “The Military and Politics in Post-War Korea” In Edward Reynolds Wright ,(Ed.) Korean Politics in Transition, University of Washington Press.
-Maritime Administration, (2007) “A Vision for the 21st Century,” Washington, DC .
-Maritime Administration, (2011) “U.S. Water Transportation Statistical Snapshot”, Washington, DC.
-Mastrogiovanni, Melissa.(2009) The Business of War: Understanding the Military Industrial Complex and How It's Still Used Today, College of DuPage, ESSAI: Vol. 7, Article 33.
-Nunn, Sam.(1993) Domestic Missions for The Armed Forces, Carlisle ,Pa: Strategic Studies Institute, U.S Army War College.
-Peck and Scherer,(1962) The Weapons Acquisition Process, Harvard’s Graduate School of Business Administration.
-Price Waterhouse Coopers, (2009). “Contribution of the American Domestic Maritime Industry to the U.S. Economy,”
-Sea Grant Michigan, (2011)“Great Lakes Jobs: Vital to Our Economy”.
-Sulivan, Gordon and Dubik, James (1994) War in the Information Age, Carlisle Pa: Strategic Studies Institute, U.S Army War College.
-Stewart, Irvin.(1948) Organizing Scientific Research for War: The Administrative History, Boston: MA: Little, Brown.
http://www.archives.gov/research/pentagon-papers/
http://en.wikipedia.org/wiki/ARPANET
http://en.wikipedia.org/wiki/History_of_the_Internet
پی نوشت:
1 - Jacques Gansler
2 - ARPANET
3 - Advanced Research Projects Agency Network (ARPANET)
4 - Packet Switching
محمد یزدان پناه
دانشجوی دکترای روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبائی
شوشان: طی حکمی از سوی شهردار اهواز ، فرامند هاشمی زاده بعنوان مشاور ارشد و رییس گروه مشاورین شهرداری اهواز منصوب شد.
در حکم سید خلف موسوی خطاب به فرامند هاشمی زاده آمده است: نظر به تعهد، شایستگی و تجارب ارزنده جناب عالی در مسولیت های مختلف به موجب این حکم حضرتعالی را به عنوان " مشاور ارشد و رییس گروه مشاورین شهرداری اهواز " منصوب می نمایم.
به گزارش شوشان ، در کارنامه مدیریتی فرامند هاشمی زاده سکانداری شهرداری اهواز ، معاونت استانداری خوزستان ، مدیریت اجرایی پتروشیمی و ... دیده می شود.
بلوغ اجتماعی و سیاسی اصفهانی ها بالاتر از خوزستانی هاست!
استاندار اصفهان گفت: با تجمع در کنار زاینده رود موافق نیستم چون معتقدم بلوغ اجتماعی و سیاسی مردم اصفهان بالاتر از مردم خوزستان و چهارمحال است.
شوشان: استاندار اصفهان در مصاحبه ای ضمن توهین به خوزستانی ها و انتقاد از تجمع مردم خوزستان در حمایت از انتقال آب کارون گفت: با تجمع در کنار زاینده رود موافق نیستم چون معتقدم بلوغ اجتماعی و سیاسی مردم اصفهان بالاتر از مردم خوزستان و چهارمحال است.
در هفته ای که گذشت همایش استکبارستیزی به همت بسیج دانشجویی دانشگاه شهید چمران اهواز و با حضور گسترده دانشجویان برگزار شد و حاشیه ها مختلفی داشت: در این همایش کامران غضنفری، پژوهشگر مطالعات تاریخی و نویسنده کتابهای راز قطعنامه به سخنرانی پرداخت. در پاسخ به سوال دانشجویان یک دانشجو سئوال خود را اینگونه مطرح کرد که حرفهای شما شیطنت است زیر از دوران هاشمی و خاتمی حرف زدید، چرا از دوران دولت احمدینژاد چیزی نگفتید؟
در هفته ای که گذشت مهدی چمران عضو شورای شهر تهران به اهواز آمد و در همایش سبک زندگی دانشجویی شرکت کرد و به سوالات دانشجویان در خصوص سبک زندگی دانشجویی در شرایط فعلی پاسخ داده شد. این همایش در موسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی خوزستان برگزار شد.
در هفته ای که گذشت نماینده مردم دشتآزادگان در مجلس شورای اسلامی دست به افشاگری زد و گفت: طبق قول وزیر نیرو به نمایندگان خوزستان، مقرر شده بود که پروژه انتقال آب از سر شاخههای کارون به فلات مرکزی لغو شود اما متأسفانه برخلاف آن عمل شد و علاوه بر این بودجهای برای انتقال آب تخصیص داده شد. وی افزود: درآمد حاصل از فروش شرکت صنایع فولاد خوزستان، نه در امور زیربنایی و عمرانی استان، که در پروژههای آزاد راه تهران - شمال و متروی تهران - پرند هزینه می شود.
در هفته ای که گذشت مطالب متعدد و مختلفی در رسانه های استان درخصوص سهم خواهی برخی از اعضای شورای شهر مطرح شد. یکی از رسانه های استان در این زمینه نوشت: از جمله شنیده شده یکی از اعضا به شدت تلاش می کند تا مدیر یک منطقه شهرداری را که بیشترین ساخت و سازها در آنجا صورت می گیرد تغییر دهد در حالی که این مدیر منطقه از مخلص ترین و سالم ترین نیروهای شهرداری است، منتهی بنده خدا حامی در شورا ندارد. قضیه آنجا زشت تر می شود که آن عضو شورا اصرار دارد فرد مورد نظر خود را جایگزین شهردار منطقه کند، ضمن اینکه وی تهدید کرده اگر با این اقدام موافقت نشود، به گروه 2+5 خواهد پیوست! عضو دیگر هم اصرار داد که همسرش شهردار یکی از مناطق بشود. این افراد مدعی هستند شرط آنها برای رای دادن به شهردار، اجرای منویات آنها بوده است.
در هفته ای که گذشت دو هنرمند دزفولی برای ساخت مجسمههای شهری به کشور پرتغال دعوت شدند. عبدالرضا رابطی و حمید نورآبادی از هنرمندان فعال و چهرههای آشنای هنری توسط شهردار شهر فارو و یکی از مسؤولان و داوران کمیته صلح جامعه هنر بینالملل (آقای پائلو) برای ساخت مجسمههای شهری به شهر فارو در کشور پرتغال دعوت شدهاند.
در هفته ای که گذشت وقایع عجیبی در فوتبال استان رخ داد و نفت مسجدسلیمان با نتیجه عجیب ۵ بر ۳ در مقابل مس رفسنجان شکست خورد. این شکست بی سابقه باعث اعتراض تماشاگران پرشور مسجدسلیمانی شد و اعتراض شدید خود را نسبت به مسئولین و کادر فنی اعلام کردند.
در هفته ای که گذشت رئیس پلیس اینترپل ایران خبرهایی از کلاهبردار معروف خوزستانی داد و گفت: وی همچنان در یونان بسر میبرد. سرهنگ مسعود رضوانی با بیان اینکه پلیس یونان به دنبال دستگیری عیاشی است گفت: این فرد از ایران به ترکیه و سپس یونان گریخته و همچنان در یونان بسر میبرد.
در هفته ای که گذشت توطئه زنانه در اهواز موجب قتل یک مرد شد. این زن با طرح نقشه ای پلید قاتل را به خانه دعوت و با کمک وی اقدام به قتل شوهرش با تیشه کرد.
در هفته ای که گذشت حمید گرشاسبی به عنوان مدیرکل امور استانهای وزارت ورزش انتخاب شد. گرشاسبی پیش از این مدیرکل اداره ورزش و جوانان خوزستان بود که با رفتن وی به وزارتخانه کیانی زاده جایگزین وی شد.
در هفته ای که گذشت محسن رضایی به خوزستان آمد و در جمع اضای شورای شهر و شهردار اهواز سخنرانی کرد. وی به اعضای شورای شهر گفت: نباید اجاز داد که اتفاقات تلخ شورای سوم در شورای چهارم روی دهد. وی گفت: ما باید بسیج شویم تا استان خوزستان در مسیر توسعه قرار گیرد چرا که مشکلات موجود تنها با اتحاد و همدلی رفع خواهد شد.
در هفته ای که گذشت دو انتصاب در شهرداری اهواز صورت گرفت و طی آن سرپرستی معاونت فرهنگی علی رغم وجود گزینه های قویتر ، به امیر آهنجان سپرده شد. همین طی یک انتصاب دیگر ، عبدالامیر کعبی مدیر اداره حقوقی شهرداری اهواز شد. پس انتصاب سرپرست معاونت فرهنگی موجی از مخالفت ها شکل گرفت و برخی از اعضای شورای شهر جلسات غیرعلنی و محرمانه ای تشکیل دادند.
در هفته ای که گذشت جنجال بر سر وجود اورانیوم در هوای اهواز بین نمایندگان خوزستان و محیط زیست شکل گرفت. در این بین معصومه ابتکار رییس سازمان حفاظت محیط زیست به اظهار نظر نماینده اهواز مبنی بر وجود اورانیوم در ریزگردها واکنش نشان داد و گفت : نمایندگان مجلس مرجع تشخیص علت آلودگی هوای اهواز نیستند.
در هفته ای که گذشت قویترین مرد بوشهر، قهرمان خوزستان شد. نادی عامری در رده منفی ۱۰۵ کیلوگرم و با وزن ۹۵ کیلوگرم در مسابقه قوی ترین مردان در اهواز شرکت کرد و توانست عنوان قوی ترین مرد را از آن خود نماید.
در هفته ای که گذشت یک خیّر پارک ساز کلنگ اولین پارک خیر ساز را در اهواز به زمین زد. طی این مراسم کلنگ احداث پارک ارکیده 3 از سوی اولین خیر پارک ساز با حضور جمعی از مسئولان شهرداری به زمین زده شد. سیاوش محمودی اولین خیر پارک ساز، هدف از انجام این پروژه را ترویج فرهنگ پارک سازی و ارزش نهادن به آن، توسعه و گسترش فضای سبز و حفظ و نگهداری فضای سبز بیان کرد.
در هفته ای که گذشت 14 مدیرکل و معاون استانداری خوزستان منصوب شدند اما چند ساعت بعد لیست انتصابات به 13 نفر تقلیل یافت. در فهرست اولیه اعلام شده از سوی استانداری خوزستان نام عبدالرضا نوری به عنوان معاون مدیرکل انتظامی و مرزی ذکر شده بود که به دلایلی نامعلوم از فهرست مدیران منصوب حذف شد.
در هفته ای که گذشت دختران بهبهانی در هنگ کنگ درخشیدند. آنیتا سروری 4 ساله و دنیا نصیرخانی 6 ساله از بهبهان در نخستین دوره مسابقه بین المللی نقاشی هنگ کنگ جزو نفرات برتر شدند.
در هفته ای که گذشت اخباری پیرامون فرمانداری الهه موالی زاده به عنوان اولین فرماندار زن مطرح شد. این اخبار به دنبال مصاحبه اخیر استاندار شکل گرفت که گفته بود : گمانه زنی ها برای انتخاب یک خانم به عنوان فرماندار یکی از شهرهای استان آغاز شده است. البته موالی زاده چندی پیش نیز به عنوان یکی از گزینه های میراث فرهنگی خوزستان مطرح شده بود.
در هفته ای که گذشت خوزستانی ها در ولادت و وفات رکورددار شدند. در 8 ماهه نخست امسال 972 هزار و 302 نفر در کشور متولد شدند که 51.9 درصد آنها در 7 استان تهران، خراسان رضوی، خوزستان، سیستان و بلوچستان، فارس، اصفهان و آذربایجان شرقی بوده است. همچنین در 8 ماهه نخست سال 51.2 معادل با نیمی از فوت شدگان کشور در 6 استان کشور بوده است. در این مدت 242 هزار و 684 نفر در کشور فوت شده اند که استان های تهران، خراسان، اصفهان، آذربایجان شرقی، فارس و خوزستان جزو بیشترین استان های آمار فوتی بودند.
در هفته ای که گذشت دمای هوار در خوزستان به شدت کاهش یافت و زمستان به خوزستان سلام کرد. سرمای شدید هوا که اکثر مناطق استان و به ویژه مناطق جنوبی را در برگرفت موجب شد تا لباسهای گرم پس از چندین ماه بار دیگر پوشیده شود و صدای زمستان سرد کمکم به گوش برسد.
در هفته ای که گذشت با تلاش ماموران پلیس مبارزه با مواد مخدر شهرستان مسجدسلیمان خوزستان، فردی که در پوشش چوپانی اقدام به توزیع گسترده مواد مخدر در سیاه چادر می کرد، شناسایی و دستگیر شد.
در هفته ای که گذشت طی حکمی از سوی نماینده رئیس قوه قضائیه، اعضای هیئت منصفه مطبوعات خوزستان معرفی شدند. طی این احکام حجتالاسلام سید محمد قاضی مرعشی نماینده روحانیون، عباس هلاکویی نماینده مهندسین، سیدحسن موسوی کربلایی نماینده پزشکان، وحید ترابی زاده نماینده بسیجیان و حجت الاسلام براتی نماینده اساتید دانشگاه، محمود بازرگان نماینده اصناف، لفته منصوری نماینده کارمندان، سید محمدجواد رضوی نماینده آموزگاران، محمدرضا ایزدی نماینده رسانه ها، حبیب حلفی نماینده کارگران، عبدالرضا دارم نماینده کشاورزان، غلامرضا فروغی نیا نماینده نویسندگان، عبدالامیر هواشمی نماینده وکلا و حمید آل حمودی نماینده هنرمندان به عنوان اعضای هیئت منصفه دادگاه مطبوعات خوزستان انتخاب شدند.
در هفته ای که گذشت یک مرد با گروگانگیری در شوش خبرساز شد. یک فرد مسلح با مراجعه به بانک انصار شعبه شوش کارمندان این بانک را به گروگان گرفت که در نهایت با اقدام به موقع پلیس دستگیر شد.
در هفته ای که گذشت کودک نابغه شوشی در صدر اخبار خواندنی ایران قرار گرفت. این کودک هفت ساله اهل روستای عین از توابع بخش مرکزی شوش است . وی که به زبان عربی به عنوان زبان مادری خود و فارسی زبان رسمی کشورش تسلط دارد به راحتی می تواند یک متن انگلیسی را به فارسی و عربی ترجمه کند. این کودک هفت ساله که در یک خانواده ساده روستایی زندگی می کند اخیرا فراگیری زبان فرانسه را نیز آغاز کرده است.
در هفته ای که گذشت پیکر 38 شهید گلگون کفن کشورمان با حضور مقامات دو کشور ایران و عراق وارد شلمچه شد. در این مراسم جمعی از مسئولان ملی، استانی و شهری حضور دارند. پیکر پاک و مطهر شهدا بر دستان بیش از یکهزار راهیان نور دانشآموزی و با سیلی از اشک و صلوات دست به دست و روانه جمعیت شد.
در هفته ای که گذشت حاشیه های جلسه علنی شورا بازتاب های مختلفی در رسانه ها داشت. در این جلسه مریم ابریشمکار عضو شورای شهر اهواز گفت: متاسفانه در زمینه آب و فاضلاب هیچ متخصصی نداریم و از دیگر استان ها برای مشاوره به خوزستان می آیند و همانند استاد پروازی هستند. یکی از همین متخصصین گفته بود وقتی به خوزستان می آیم با آب معدنی مسواک می زنم چون حتی آب تصفیه نیز آلوده است !
در هفته ای که گذشت عزت الله نعمتی فوتبالیست دهه ۴۰ و ۵۰ مسجدسلیمان درگذشت. وی که سرمربی باشگاه پیام بود ، نقش مهمی در تربیت جوانان ورزشکار منطقه تمبی و کلگه مسجدسلیمان داشت.
در هفته ای که گذشت یک استاد دانشگاه طی ادعایی عجیب اهواز را همسر آزارترین شهر ایران قلمداد کرد. رئیس دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان در ادعایی عجیب اهواز را خش ترین شهر ایران برشمرد و این شهر را همسرآزارترین شهر ایران خواند!
در هفته ای که گذشت معاون وزیر راه در خوزستان به خوزستان آمد و به همراه برخی ازمسئولین از آزادراه خلیج فارس بازدید کرد.
در هفته ای که گذشت فرماندار سابق بهبهان در ادامه افشاگری های خود پس از برکناری از سمت فرمانداری گفت: برخی فقط دروغ تحویل مردم می دهند و نمی گذارند حقایق به گوش مردم و کارگران شهرداری برسد و مرتب درحال جو سازی هستند . همچنین امام جمعه بهبهان ضمن انتقاد از طولانی شدن معرفی فرماندار بهبهان گفت: باید فرماندار جدید مراحل معرفی خود را طی می کرد و در یک مراسم تودیع و معارفه فرمان امور را بدست می گرفت و نباید شهر اینگونه رها می شد. اگر استاندار مدعی اعتدال گرایی است باید بگوید اینگونه عملکرد اعتدالگرایی است ؟ آیا فرماندار بعدی اعتدالگرای به معنای واقعی هست؟
در هفته ای که گذشت مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران خوزستان همزمان رییس و سرپرست جدید بنیاد شهید شهرستان های ماهشهر و شادگان را منصوب کرد. وی در حکمی ناجی مزرعه را به عنوان سرپرست جدید بنیاد شهید شادگان و خلیل عابدی را به عنوان رییس جدید بنیاد شهید ماهشهر منصوب کرد.
در هفته ای که گذشت پس از دو سال فعالیت، جوانان دانشگاه صنعتی جندی شاپور دزفول از پهپهاد طراحی شده خود رونمایی کردند. این پهپهاد دارای قابلت های متفاوتی است. عکس برداری و فیلـم برداری به صورت زنده، طراحـی چندمنظـوره، آمادگی برای انجـام ماموریت های مختلـف از جمله فعالیت های مهم این پرنده است.
در هفته ای که گذشت داود مهابادی سرمربی استقلال اهواز استعفا کرد. پس از استعفای مهابادی سیدحسین صالحی مربی استقلال اهواز شد. وی برادر سید مهدی سیدصالحی بازیکن پرسپولیس است و سابقه مربی گری در اتکا گرگان و سرمربی گری استقلال کیش که توسط برادران شفیع زاده حمایت می شد را دارد.
در هفته ای که گذشت بهروز مکوندی سرمربی نفت مسجدسلیمان شد. محمد نظری مدیرعامل باشگاه فرهنگی ورزشی مناطق نفتخیزجنوب در این باره گفت: پس از استعفای داریوش یزدی از سمت خود ، بهروز مکوندی سرمربیگری تیم نفت مسجدسلیمان را بر عهده خواهد داشت.
در هفته ای که گذشت رییس دیوان عدالت اداری کشور به خوزستان آمد و به همراه استاندار دفتر نمایندگی دیوان عدالت اداری خوزستان را افتتاح کرد. در این مراسم مقتدایی گفت: نه خودم خلاف میکنم نه اجازه میدهم کسی خلاف کند.
در هفته ای که گذشت یک خوزستانی رئیس سازمان راگبی شد. سیروس داودی رئیس کمیته راگبی استان خوزستان که سابقه مدیریت خود در رشته راگبی را از زمان فدراسیون راگبی آغاز کرده ، به عنوان رییس سازمان لیگ راگبی کشور انتخاب شد. وی متولد ایذه است.
در هفته ای که گذشت موج تغییرات در صدا و سیمای خوزستان شد گرفت و طی احکامی مهران نصرت پناه بعنوان معاون سیمای صدا و سیمای خوزستان و حسین نوری بعنوان مدیر پژوهش صدا و سیمای خوزستان منصوب شدند.
در هفته ای که گذشت طاهر سالمزاده با کسب اکثریت آرای شورای شهر به عنوان شهردار جدید ملاثانی انتخاب شد. همه اعضای شورای شهر برای انتخاب سالمزاده به عنوان شهردار جدید اتفاق نظر داشتند. همچنین علی محمد مرعشی در مراسمی به عنوان مدیرعامل جدید شرکت توسعه مسکن خوزستان معرفی شد. در مراسم تودیع و معارفه از خدمات مجیدسعید دریس زاده مدیرعامل پیشین شرکت توسعه مسکن خوزستان که هفت سال این مسوولیت را برعهده داشت تقدیر شد.
در هفته ای که گذشت یک خوزستانی برنده جایزه ویژه برنامه 90 سفر به برزیل و شرکت در جام جهانی شد. این برنده خوش شانس یک اهوازی بود که در حال حاضر در نجف آباد زندگی می کند.
در هفته ای که گذشت خوزستان در آمار بیکاری زنان و مردان رکورد شکست. طبق آخرین گزارش ها از آمار بیکاران ، تعداد مردان بیکار در خوزستان 118630 نفر و زنان بیکار خوزستان 46716 نفر است.
در هفته ای که گذشت نبود پزشک متخصص زنان و زایمان در بیمارستان بقایی اهواز باعث شد یک بانوی باردار که برخلاف پیش بینی قبلی وقت زایمانش فرا رسیده بود به دلیل خون ریزی، جان خود را از دست بدهد. این زائو 32 ساله البته فرزندش را سالم به دنیا آورد، اما خود اسیر مرگ شد.
در هفته ای که گذشت سفیر ژاپن به خوزستان سفر کرد و از جاذبه های میراث فرهنگی این استاد دیدن کرد.
در هفته ای که گذشت عکس نماینده اهواز در صفحه فیسبوک باهنر جنجال آفرین شد. پایگاه خبری بولتن نیوز تصاویری را از حضور محمد رضا باهنر در مراسم جشن نیمه شعبان و تقدیر از مدال آوران تیم ملی پرورش اندام و بدنسازی به نقل از صفحه فیسبوک! این نماینده درج کرد که نکته قابل توجه برای خوزستانی ها حضور یکی از نمایندگان اهواز در این مراسم است.
در هفته ای که گذشت پیرترین زن هفتکل با بیش از 110 سال سن درگذشت.
در هفته ای که گذشت مقتدایی استاندار خوزستان از فلافل فروش های اهوازی تقدیر ویژه ای کرد. استاندار خوزستان در کارگروه اشتغال استان از کارآفرینی فلافل فروش هایی که خیابان لشگر اهواز را به راسته اغذیه فروشی تبدیل کرده اند تقدیر کرد. وی گفت: این افراد از توانایی خود در این راه استفاده کردند و حال برای توسعه بهداشت و آسایش بیشتر به عنوان تشویقی برای آنها مقرر میشود که این خیابان مانند خیابان امام خمینی سرپوشیده شود.
در هفته ای که گذشت دو گزینه برای ریاست آموزش و پرورش خوزستان نهایی شد. تقی زاده و علوی دو گزینه نهایی هستند که یکی مورد نظر استاندار است و دیگری مورد توجه وزیر آموزش و پرورش.
در هفته ای که گذشت پس از استعفای نمایندگان خوزستان در مجلس شورای اسلامی ، یکی از اعضای شورای شهر در اقدامی عجیب در گفتگو با رسانه ها عنوان کرد که اعضای شورای شهر هم استعفا می دهند. البته این اقدام عضو شورا با انتقاد دیگر اعضای شورای شهر مواجه شد. برخی اعضا در این زمینه گفتند نباید با طرح این مسئله شورا را به حاشیه کشاند.
در هفته ای که گذشت انتصابات به مناطق نفتخیز جنوب کشیده شد و طی حکمی از سوی مدیرعامل شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب، مهندس موسوی به عنوان مدیرعامل شرکت بهره برداری نفت و گاز مارون منصوب شد. همچنین در حکمی دیگر از سوی مدیرعامل شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب مهندس حمید راکی به عنوان سرپرست مدیریت مهندسی و ساختمان این شرکت منصوب شد.
پنجاه شاعر خوزستانی برای کارون شعر خواندند+ عکس
در مراسمی که روز جمعه بیست و دوم آذرماه به کوشش انجمن شعر خرمشهر و در تالار فانوس این شهر برگزارشد پنجاه شاعر خوزستانی برای کارون شعر خواندند
شوشان: در مراسمی که روز جمعه بیست و دوم آذرماه به کوشش انجمن شعر خرمشهر و در تالار فانوس این شهر برگزارشد پنجاه شاعر خوزستانی برای کارون شعر خواندند. این شب شعر کارون در حالی برگزار شد که چند روز پیش نمایندگان این استان به صورت دسته جمعی استعفای خود را به مجلس تقدیم نموده بودند. یکی از خواسته های این نمایندگان توقف طرح انتقال آب کارون به فلات مرکزی ایران بوده است.
پنجاه شاعر خوزستانی برای کارون شعر خواندند+ عکس
در مراسمی که روز جمعه بیست و دوم آذرماه به کوشش انجمن شعر خرمشهر و در تالار فانوس این شهر برگزارشد پنجاه شاعر خوزستانی برای کارون شعر خواندند
شوشان: در مراسمی که روز جمعه بیست و دوم آذرماه به کوشش انجمن شعر خرمشهر و در تالار فانوس این شهر برگزارشد پنجاه شاعر خوزستانی برای کارون شعر خواندند. این شب شعر کارون در حالی برگزار شد که چند روز پیش نمایندگان این استان به صورت دسته جمعی استعفای خود را به مجلس تقدیم نموده بودند. یکی از خواسته های این نمایندگان توقف طرح انتقال آب کارون به فلات مرکزی ایران بوده است.
آب کارون به بهانه آب آشامیدنی منتقل می شود
نباید به اسم آب شرب آب کارون را منتقل کنند و در عمل برای کشاورزی استفاده شود.اجازه ندهیم دشمنان از استعفای دستهجمعی نمایندگان خوزستان سوءاستفاده کنند.
شوشان: نماینده شوش در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو باشوشان با اشاره به اینکه اعتراض و استعفای نمایندگان مجلس خوزستان به دلیل بودجه عمرانی سال 93 دولت برای خوزستان بود، گفت: اعتقاد نمایندگان خوزستان بر این است که انقباضیترین بودجه برای خوزستان با این همه ثروت و قابلیت منظور شده است.
سیدراضی نوری با اشاره به اینکه توزیع عادلانه بودجه باید بر اساس آورده و درآمد مناطق کشور باشد، اضافه کرد: این آورده نزدیک به 56 درصد است در حالی که با سیستم انقباضی دولت در بودجه عمرنی 51 درصد در نظر گرفته شده است، این درحالی است که امام راحل به توجه مسئولان به خوزستان به عنوان استانی جنگ زده تاکید داشتند، استانی که 23 هزار شهید تقدیم این نظام و انقلاب کرده است و مردم این استان همواره در خط مقدم دفاع از نظام بودهاند.
وی ادامه داد: اعضای هیات دولت در دیداری که اخیرا با رهبر معظم انقلاب داشتند، تاکیدات ایشان بر توجه ویژه به استانهای محروم از جمله خوزستان را شنیدهاند، اما با این حال شاهد بودجه انقباضی برای استانها بودهایم.
نماینده شوش در مجلس با بیان اینکه این بودجهها از نظر ردیف و اعتبار انقباضی است، گفت: خوزستان در مسائل زیستمحیطی، رودخانه کارون و آب آشامیدنی سالم مستلزم توجه جدی است، همچنین بازنگری مجدد در سدهای بالادستی که از علل کمآبی استان است ضروری است.
آب کارون به بهانه آب آشامیدنی منتقل میشود
نوری با اشاره به اینکه آب کارون را به بهانه آب آشامیدنی منتقل میکنند، اما در عمل قرار است برای کشاورزی و مصارف دیگر استفاده شود، اضافه کرد: اعتراضی به انتقال آب آشامیدنی نداریم اما اینکه آب را برای مصارف کشاورزی منتقل میکنند در حالیکه خوزستان تشنه است واقعا صحیح نیست.
وی تصریح کرد: به طور قطع نتیجه انتقال بیبرنامه آب از استان، افزایش شوری و بیکیفیتی آب خواهد بود ضمن اینکه هماکنون نیز شاهد خشک شدن تالابها و تشدید معضل ریزگردها هستیم.
نماینده شوش در مجلس تاکید کرد: در درجه نخست باید آب آشامیدنی سالم خوزستانیها تامین و حق آبه اصلی برای آنها در نظر گرفته شود و سپس آب را منتقل کنند.
نوری ادامه داد: اکنون شاهد هزینههای بالا و گزاف انتقال آب به مناطق دیگر هستیم که این کار از نظر اخلاقی و وجدانی قابل قبول نیست و نباید به اسم آب شرب آب کارون را منتقل کنند و در عمل برای کشاورزی استفاده شود.
اجازه ندهیم دشمنان از استعفای دستهجمعی نمایندگان خوزستان سوءاستفاده کنند.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه بعد از استعفای نمایندگان خوزستان شاهد استعفای دسته جمعی اعضای شورای شهر به حمایت از نمایندگان مجلس نیز بودیم، اضافه کرد: مسئله استعفای نمایندگان مجلس ارتباطی با موضوعهای دیگر ندارد و نباید اجازه دهیم که دشمنان از استعفای دسته جمعی نمایندگان خوزستان سوءاستفاده کنند.
نماینده شوش در مجلس گفت: اکنون به صورت مسقیم در مجلس پیگیر این موضوع هستیم و با رئیس مجلس جلسه و گفتوگو داشتیم و در حال پیگیری و بررسی هستیم. در حال حاضر نیازمند حفظ آرامش در جامعه هستیم و نباید نسنجیده رفتار کنیم و انتظار ما از دولت این است که برای پروژههای نیمهکاره اعتبارات مناسبی در نظر بگیرند تا شاهد رشد و آبادانی خوزستان باشیم.
در خطبه های نماز جمعه های خوزستان چه گذشت؟
امام جمعه اهواز گفت: وحدت حوزه و دانشگاه بسیار مقدس است و نماد بارز این وحدت وجود نهادهای نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها است.
آیتالله جزایری: وحدت حوزه و دانشگاه بسیار مقدس است
امام جمعه اهواز گفت: وحدت حوزه و دانشگاه بسیار مقدس است و نماد بارز این وحدت وجود نهادهای نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها است. آیتالله سید محمدعلی موسوی جزایری در آئین معنوی سیاسی نماز جمعه امروز اظهار کرد: نهادهای نمایندگی فقیه در دانشگاهها پل ارتباطی بین حوزه و دانشگاهها هستند.
وی به شهادت دکتر مفتح اشاره کرد و گفت: شهید مفتح از نهادهای حوزه و دانشگاه بود و زمانی که پا به عرصه دانشگاه گذاشت که خطر مادیگرایی و فساد وی را تهدید میکرد. نماینده ولی فقیه در خوزستان با بیان اینکه فرقههای کمونیسم و سوسیالیسم در اوایل انقلاب به ایجاد انحراف در بین جوانان میپرداختند، افزود: شهیدان مفتح، مطهری و بهشتی با حضور خود در دانشگاههای کشور به روشنگری دانشجویان میپرداختند.
وی در ادامه به درگذشت نلسون ماندلا اشاره کرد و گفت: نلسون ماندلا رهبر مقابله با تبعیض نژادی بود و عمر خود را در این راه سپری کرد. آیتالله جزایری به دیدار رهبر با نلسون ماندلا اشاره کرد و افزود: ماندلا در دیداری که با رهبر معظم انقلاب اسلامی داشت، خود را مدیون انقلاب اسلامی ایران دانسته است.
وی به نزدیکی ایام اربعین حسینی اشاره کرد و عنوان کرد: زیارت امام حسین(ع) در ایام اربعین از نشانههای مؤمن است که در روایات بسیاری به این موضوع اشاره شده است. امام جمعه اهواز ادامه داد: شور و اشتیاق مردم برای شرکت در اربعین حسینی هر سال بیش از سال گذشته میباشد.
نماینده ولی فقیه در خوزستان عنوان کرد: با توجه به مشکلات موجود در مرزها لازم است که هیئتهایی از استان در مرزهای شملچه و چزابه مستقر شوند تا از ورود مشکلات جلوگیری کنند. وی در فرازی دیگر از سخنان خود نمازگزاران را به تقوای الهی اشاره کرد و گفت: تقوا به معنای خداترسی است و انسان با تقوا خدا را از تمام اعمال خود ناظر میداند و هر عملی را در زندگی خود انجام نمیدهد. وی در خطبه اول به تفسیر زیارت عاشورا پرداخت و گفت: خواندن این زیارت بخصوص در ایام محرم و صفر ثواب بسیاری خواهد داشت.
شوشان/ روزنامه نور خوزستان در ستون ویژه های خود نوشت: معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور، در واکنش به استعفای نمایندگان مجلس در ارتباط با بودجه سال 93 ضمن عجیب خواندن آن گفته است: اینطور نیست که هر نماینده برای حوزه انتخابیه خود، کیسه ای بیاورد و پر کند!
محمد باقر نوبخت از این بابت استعفای نمایندگان را عجیب دانسته که معتقد است خود نمایندگان در جریان امور قرار دارند و اگر نظر خاصی دارند، می توانند اعمال کنند.
وی از اختصاص بخشی از منابع عمرانی بودجه 93 به دو طرح خوزستان خبر داد و خطاب به نمایندگان این استان در مجلس گفته است: دولت 2 طرح بزرگ آبرسانی و طرح حاصلخیزی مزارع را از سهم 35 هزار میلیارد تومان اجرا خواهد کرد که سهم قابل توجهی است. به گفته وی، خارجی ها برای اجرای چنین پروژه هایی در کشور بازدید به عمل آورده اند و تامین پیش پرداخت منابع مالی آنها انجام شده ا ست.
و اما در حالی که نمایندگان استان خوزستان به کاهش اعتبارات استانی در بودجه 93 واکنش نشان داده اند، استاندار فارس از رشد 27 درصدی بودجه سال 93 این استان خبر داده است. به گفته وی یک هزار و 278 میلیارد تومان برای استان فارس در لایحه بودجه سال 93 پیش بینی درآمد شده است که این میزان در مقایسه با بودجه سال جاری، 27 درصد رشد را نشان می دهد. البته وی از کاهش هایی هم که در برخی بخش ها در بودجه برای استان فارس اعمال شده خبر داده است. ضمنا 165 میلیارد تومان اعتبارات استان فارس، از اعتبارات پیش بینی شده برای این استان از محل 2 درصد نفت و گاز است.
ضمنا از نمایندگان انتظار داریم سهم اعتبارات استان در بودجه از محل دو درصد نفت را مشخص کنند تا معلوم شود فرق مردم خوزستان که با مشکلات زیست محیطی ناشی از مسایل نفتی