سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی،اقتصادی و تحلیل متنوع

 

 

 

هدف واقعی اقدامات تروریستی، آنهایی نیستند که در آن جان خود را از دست می‌دهند، بلکه هدف واقعی آنهایی هستند که زنده می‌مانند. یک تحلیلگر لبنانی، حمله تروریستی به سفارت ایران در بیروت در نوزدهم نوامبر را با توجه به این نظریه بررسی کرده است.
کد خبر: ۳۶۱۵۳۱
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۲ - ۱۸:۵۷ - 01 December 2013
پژوهشگران موضوعات جنایی بر این باورند که هدف واقعی اقدامات تروریستی، آنهایی نیستند که در آن جان خود را از دست می‌دهند، بلکه هدف واقعی آنهایی هستند که زنده می‌مانند و ‌گاه از آن حادثه نیز بسیار دور هستند. این مسأله توضیح می‌دهد که چرا به این کارها، اقدامات تروریستی گفته می‌شود. معنای تحت‌اللفظی تروریسم، الزاما کشتن نیست، بلکه ترساندن‌ و وحشت‌زده کردن است.

به گزارش «تابناک»، ژان عزیز، تحلیل‌گر روزنامه لبنانی الاخبار با مقدمه فوق به بررسی هدف اصلی حمله تروریستی دو هفته پیش به سفارت ایران در بیروت پرداخته است.

از نظر وی، نخستین نکته مهم این است که این عملیات تروریستی به دست دو عامل انتحاری انجام شده و این به بانیان این اقدام امکان می‌دهد که مدعی توانایی ایجاد وحشت بیشتر با استفاده از بالا بردن آمار قربانیان عملیات خود باشند. عملیات انتحاری، این پیام را به هدف اصلی می‌فرستد که راه فرار چندانی برای پیشگیری و جلوگیری از چنین کارهایی نیست. حمله انتحاری در قیاس با سایر حرکات تروریستی و از جمله بمب‌گذاری و یا تیراندازی، وحشت بیشتری ایجاد می‌کند.

نکته مهم دوم این ‌که حمله مستقیم‌ به سفارت ایران در بیروت انجام گرفته‌ و در چالش مخالفان با محور مقاومت در منطقه، این اقدام تروریستی به معنای هدف قرار دادن امنیت بر سر محور مقاومت است و می‌تواند مبنای این ادعا باشد که مهاجمین توانایی حمله به لایه‌های پایین‌تر را هم دارند.

موضوع مهم دیگر در این باره این است که عاملین انتحاری، لحظاتی پیش از ترک سفارت توسط سفیر و وابسته فرهنگی ایران در بیروت، این کار را انجام داده‌اند. تأخیر سفیر در ترک سفارت، جان وی را نجات داده، ولی وابسته فرهنگی که منتظر وی بوده است، در این حمله جان باخت. این مسائل نشان دهنده آگاهی مهاجمین از برنامه‌های اعضای ارشد سفارت ایران در بیروت است.


سومین نکته مهم این است که تروریست‌ها شب پیش از عملیات در یک هتل سطح بالای بیروت اقامت داشته‌اند. انتخاب هتل شرایتون، باعث ایجاد دلهره برای توریست‌ها و بازدیدکنندگان خارجی می‌شود و این نگرانی در برخی مقالات مطبوعات در روزهای بعدی بازتاب یافته است.

نکته چهارم این ‌که عاملین انتحاری، کارت‌های شناسایی خود را به همراه داشته‌اند و این به شناسایی سریع آن‌ها کمک کرده است. این مساله تصادفی نیست و برای رساندن یک پیام انجام شده است. یکی از تروریست‌ها لبنانی و اهل صیدون بوده که فرزند پدری سنی و مادری شیعه بوده است. انتحاری دوم نیز از فلسطینی‌ها مقیم جنوب لبنان بوده است. این امر تاکیدی بر استفاده از عاملین انتحاری مقیم لبنان است. از سوی دیگر، این انتخاب‌ها می‌تواند به افزایش تنش قومی و مذهبی در لبنان نیز منجر شود.

 

کد خبر: ۳۶۱۵۴۸
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۲ - ۲۰:۱۶ - 01 December 2013
بانکهای چینی با 22 میلیارد دلار از منابع ارزی مسدود شده ایران بیشترین سهم را از منابع ارزی دور از دسترس کشور، به خود اختصاص داده اند.

به گزارش خبرآنلاین طی سالهای اخیر و به دنبال تشدید تحریم های یک جانبه غبر بر علیه ایران حجم بالایی از منابع ارزی ایران که از محل صادرات نفت خام و دیگر محصولات کشور حاصل شده بود امکان انتقال به ایران را پیدا نکرده اند.

آمارهای مختلفی از این منابع مطرح شده است، براساس حسابهای رسمی دولت و مقایسه آن با منابع در آمدی رسمی کشور می توان گفت طی سالهای اخیر سرنوشت بیش از 100 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی کشور نامشخص است، سایت عربین بیزینس در گزارشی در مورد سرنوشت 38 میلیارد دلار از این منابع خبر داده است، گزارش فوق نشان می دهد که بانکهای چهار کشور آسیایی، شامل چین، هند، کره جنوبی و ژاپن این 38 میلیارد دلار را در اختیار گرفته اند.

پول ایران در کدام کشورها مسدود شده ؟
کشور: چین

بانک: Kunlun Bank که صاحبش شرکت ملی نفت چین (CNPC) است.

رقم برآورد شده: به گزارش خبرگزاری فارس، در دیداری با علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی، دولت چین قراردادی با ایران در اوایل ماه نوامبر برای آغاز ترخیص 22 میلیارد دلار درآمد مسدود حاصل از فروش نفت در حساب یک بانک ایرانی در بیجینگ امضا کرد. یک منبع آگاه به رویترز گفته که بانک مرکزی و شرکت ملی نفت ایران (NIOC) دو حساب در بانک Kunlun، یکی به یوان و دیگری به یورو دارند.

کشور: هند

بانک: UCO Bank

رقم برآورد شده: حدود 5.3 میلیارد دلار درآمد حاصل از فروش نفت در پی اعمال تحریم ها در حساب ها مسدود شده و از کل این رقم، حدود 1.8 میلیارد دلار مربوط به آن دسته از شرکت های نفتی است که نفت خام را از ایران خریده اند. مابقی این مبلغ در بانک دولتی UCO مسدود مانده است. در اواسط اکتبر، شرکت ملی نفت ایران از پالایشگاه های هند خواست تا از طریق بانک دولتی Halkbank در ترکیه این مبلغ را به یورو پرداخت کنند.

کشور: کره جنوبی

بانک: Woori Bank و بانک صنعتی کره

رقم برآورد شده: با استناد به یک منبع ارزی، ایران حدود 5.9 تریلیون وون (5.56 میلیارد دلار) نفت خام در قالب سپرده از ایران خریداری کرده است.

کشور: ژاپن

بانک: Tokyo-Mitsubishi UFJ

رقم برآورد شده: کل مبلغ ذخیره شده دقیقا مشخص نیست اما بنا به اطلاعات دریافتی از وزارت دارایی ژاپن، این کشور حدود 4.7 میلیارد دلار نفت خام را بین ماه های فوریه تا سپتامبر از ایران وارد کرده است.

 

متن مصاحبه هاشمی با فاینشنال تایمز
مردم ایران با همه دنیا روابط خوب می‌خواهند
 
کد مطلب : 23123
گروه سیاسی: آیت الله هاشمی رفسنجانی ضمن بیان اینکه بخشی از خط شکنی بوقوع پیوسته در توافق بزرگ ژنو ناظر بر تابوشکنی مذاکره ایران با آمریکا بود، به عقلانیت نشان داده توسط دولت اوباما در جریان شکل گیری این توافق اشاره کرد و افزود: اگر این مسیر جدید باز شده به خوبی ادامه پیدا کند، غرب رفتار دیگری از ایران خواهد دید. گزیده مصاحبه رییس مجمع تشخیص مصلحت با روزنامه فاینشنال تایمز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی هاشمی رفسنجانی بدین شرح است:
مردم ایران با همه دنیا روابط خوب می‌خواهند
می‌خواهم از شما بپرسم که چرا الان ایران به این موافقتنامه موقت با قدرت‌های جهانی رسیده است؟ آیا این نشان می‌دهد که الان علاقه برای ارتباط با غرب وجود دارد؟

 فکر می‌کنم مقدار زیادی تحت تأثیر خواست مردم است و مردم در انتخابات نشان دادند که چنین چیزی را می‌خواهند.

 آیا مردم ایران روابط بهتری با غرب می‌خواهند؟
 با همه دنیا روابط خوب می‌خواهند.

جالب است که شما این‌طور فکر می‌کنید که به دست آوردن موافقتنامه دائمی و جامع راحت از موافقتنامه موقت است. چون در غرب برعکس است و همه فکر می‌کنند بر سر موافقتنامه موقت راحت‌تر از موافقتنامه جامع به توافق رسیدند.
من گفتم که خط‌شکنی مشکل تر بوده است. شما دیدید که آقای اوباما مواجه با چه مشکلاتی در آنجا شد و ما هم بی‌مشکل نبودیم.

 این خط‌شکنی که می‌گویید در واقع شکستن ساختار تحریم‌ها بوده یا صحبت کردن با آمریکایی‌ها بود؟ منظور شما اینهاست؟

بله. یک قسمتش همین جا بود. چون مذاکره با آمریکا یک تابو بود و این تابو آسان نمی‌شکست و بدون آمریکا هم نمی‌شد این کار پیش برود.

فکر می‌کنید سرمایه‌گذارها می‌توانند الان مطمئن باشند که خطر جنگ از بین رفته و این قرارداد موقت، یک قرارداد دائم خواهد بود؟
 فکر می‌کنم با این محاسبات عقلانی و سیاسی که مخصوصاً دولت اوباما نشان دادند، چنین روزی دور از انتظار نیست.

ایران یک قدرت بزرگ منطقه‌ای است، چه نوع رفتاری در یک سال آینده یا در آینده نزدیک می‌توانیم از ایران ببینیم که متفاوت خواهد بود از آنچه رفتاری که ایران داشته است؟
 اگر این مسیری که جدید باز شده است، به خوبی ادامه پیدا کند، شماها رفتار دیگری از ایران خواهید دید.

ما زبان و تصویر ایران را دیدیم که الان خیلی تغییر کرده است. ولی چقدر رفتار تغییر خواهد کرد؟ آیا مثالی را می‌توانید بگویید در مورد اینکه چه تغییری خواهد کرد؟
گفتم که این تغییر ریشه‌ در تغییر مردم و افکار مردم یعنی افکار عمومی دارد.

 شما یکی از ستون‌های انقلاب اسلامی بودید، مسیر را چگونه می‌بینید؟ الان مسیر بعد از 35 سال از انقلاب در کجا قرار دارد؟
 من فکر می‌کنم اگر بر این مبنایی که افکار عمومی ما الان شکل گرفته، کار ادامه پیدا کند، انقلاب روزهای بسیار خوبی در پیش خواهد داشت.

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 

سه جبهه درگیری در سوریه؛
با توجه به انتقال تروریست‌ها به دیر الزور و الرقه به نظر می‌رسد پس از آزادسازی "القلمون" درگیری‌های بعدی در این منطقه صورت گیرد.
گروه بین‌الملل مشرق - همه چیز از شکست در القصیر آغاز شد؛ منطقه‌ای که به جعبه تقسیم هزاران تروریست معروف بود و هرگونه سلاح در آنجا رد و بدل می‌شد.

در منطقه القصیر حدود 10 هزار تروریست مستقر بودند که پس از حمله ارتش سوریه و باز پس گرفتن این منطقه حدود 1000 تروریست کشته و اسیر شدند. که در این بین حدود 9 هزار تروریست آواره شده و یا به لبنان رفته و یا به شهرهای اطراف کوچ کردند.

شهرهای صدد، نبک، یبرود، قلمون، هرستا و... مقصد بعدی تروریست‌ها پس از فرار از القصیر بود. از این پس نقشه تحولات سوریه و آرایش تروریست ها تغییر کرد و آنان در سه جبهه به مقابله با ارتش سوریه پرداختند.

* جبهه جنوب دمشق و مرز اردن

* جبهه حمص و مرز لبنان
* جبهه شمال حلب و مرز ترکیه


1- جبهه جنوب دمشق و مرز اردن

به گزارش مشرق، ارتش سوریه طی چند ماه اخیر به دنبال افزایش کمربند امنیتی در اطراف شهر دمشق بوده که البته در این حوزه پیشروی‌های چشمگیری نیز داشته است.

به گونه‌ای که معارضانی که در شهرهای اطراف دمشق حضور داشته مکان خود را امن ندیده و به دنبال مکان دیگر رفته؛ برای مثال تروریست‌هایی که در اردوگاه یرموک حضور داشته پس از فشار ارتش سوریه مجبور به عقب نشینی شده و به القنیطره رفتند. نکته قابل توجه اینجاست که این تروریست‌ها حتی به لبنان نیز نمی توانند بروند زیرا منطقه راشیا که در مرز لبنان و سوریه قرار دارد با وجود اینکه منطقه ای مسیحی نشین به حساب می‌آید اما مردم این منطقه رابطه بسیار خوبی با حزب الله داشته و از نفوذ این تروریست‌ها جلوگیری می‌کنند از طرفی "القنیطره" چسبیده به جولان و مرز اسرائیل است و اصلا برای آنان امن نیست بدین ترتیب بهتر است تروریست‌های این منطقه به ناچار به سمت درعا و مرز اردن بروند.


راه حل دیگری که برای تروریست‌های این منطقه وجود دارد این است که به سمت شمال شرق این کشور یعنی دیرالزور حرکت کنند و از طریق بیابان‌ها خود را به این منطقه برسانند تا در آنجا از امنیت بیشتر برخوردار باشند.

چه نیروهایی به سمت لبنان می‌روند؟

اگر به سیاست و همچنین منابع مالی هرکدام از این گروه‌های تروریستی توجه کنیم در خواهیم یافت که هیچ‌گاه نیروهای داعش به سمت لبنان نخواهند رفت و به سمت مرز اردن و جنوب دمشق و پس از آن به دیرالزور خواهند رفت در این بین نیروهای سلفی که بیشتر از نیروهای جبهه النصره به شمار می‌آیند تمایل به حضور در لبنان دارند.

به طور کلی اگر نیروهای ارتش آزاد به لبنان بروند به دلیل اینکه در آنجا هیچ حمایتی از آنان نمی‌شود خاصیت خود را از دست می دهند و اگر نیروهای داعش به این کشور نقل مکان کنند به دلیل سیاست‌های متفاوت این گروه با دیگر گروه‌های تروریستی لبنانی و همچنین دولت این کشور به تضاد بر می‌خورند و نه تنها وضعیت مطلوبی در این کشور پیدا نکرده بلکه مشکلاتش نیز بیشتر خواهد شد.

در عوض نیروهای جبهه النصره، لبنان را انتخاب می‌کنند و شرایط بسیار مناسبی در این کشور به دست خواهند آورد ولی این شرایط برای مردم و دولت لبنان بسیار خطرناک خواهد بود.


2- جبهه حمص و مرز لبنان

همانگونه که گفته شد بعد از عملیات "القصیر" بخشی از معارضان سوری به سمت لبنان رفته و در عرسال و پایین طرابلس مستقر شدند.

حال سوال اینجاست چرا حزب الله و ارتش لبنان با این تروریست‌ها مقابله نمی کنند؟ مردم این منطقه طائفه ای هستند و حزب الله اصلا به دنبال جنگ طائفه‌ای در لبنان نیست از این روست که تروریست‌ها این منطقه با امنیت بیشتری به انتقال سلاح و نیرو به درون سوریه می‌پردازند.

درگیری‌های قلمون نیز به دلیل چنین مشکلاتی به درازا کشیده شده است. بعد از القصیر منطقه قلمون به استراتژیک‌ترین منطقه تروریست ها تبدیل شده است تا جایی که "ابو وسیم" فرمانده تروریست‌ها در قلمون می‌گوید: «این جنگ بسیار سرنوشت ساز است. چون اگر حکومت بشار اسد بتواند این منطقه را بگیرد مانند دومینو پیش خواهد رفت و مناطق دیگر را نیز خواهد گرفت، بنابراین این جنگ مسئله بین مرگ و زندگی است. وی گفت «قلمون ریه انقلاب در حلب، حمص و حومه آن است.»


3- جبهه شمال حلب و مرز ترکیه

به گزارش مشرق، جاده حمص - حماه در نزدیکی حلب طی چند روز اخیر پاک سازی شده و راه انتقال نیرو و سلاح به حلب برای تروریست‌ها با مشکل روبرو کرده است. به طور کلی بیشتر حلب در سیطره ارتش سوریه است و فقط قسمت های شمالی و نزدیک مرز‌ها ترکیه در دست تروریست‌هاست.  همچنین دو روستای شیعه نشین نبل و الزهرا که ماه‌ها در محاصره بودند نیز به دست ارتش سوریه افتاده است.



از طرفی پیشروی‌های ارتش سوریه در حلب باعث تراکم نیرو در شمال حلب شده است؛ و اختلافات تروریست‌ها را بیشتر نمایان کرده است. به طور کلی هرچه گروه‌های تروریستی تراکم بیشتری داشته باشند دعواها و درگیری آنان نیز بیشتر بروز خواهد کرد. زیرا در شرایطی که هرکدام مناطق را تحت سیطره خود در آورده باشند کاری بهم ندارند ولی اگر در یک مکان باشند اختلافات آنان بر سر تصاحب آن منطقه بیشتر خواهد شد.

این اختلافات تاجایی پیش رفته است که نیروهای داعش و جبهه النصره به سمت دیرالزور حرکت کردند تا به قول معروف ریزش از درون برای تروریست‌ها رخ ندهد.

چه نیروهایی به سمت ترکیه می‌روند؟

با توجه به اینکه خواستگاه داعش در عراق است و با منابع مالی آل‌سعود تامین می‌شود ورود این نیروها به ترکیه برای دولت این کشور هزینه خواهد داشت بنابراین نیروهای داعش و همچنین جبهه النصره هیچ‌گاه شرایط مطلوبی در این کشور نخواهند داشت. و فقط نیروهای ارتش آزاد به سمت ترکیه روانه خواهند شد و داعش و جبهه النصره به سمت دیر الزور و رقه حرکت خواهند کرد.


از طرفی "عراق" برای نیروهای داعش و جبهه النصره مکان مطلوبی محسوب شده تا در آنجا نیز بتوانند به اقدامات تروریستی خود ادامه دهند که این موضوع با انتقاد شدید دولت عراق همراه بوده و اوضاع این کشور را بحرانی‌تر از گذشته خواهد کرد و به همین دلیل به دنبال تدابیر امنیتی شدیدی در مرزهای عراق و سوریه هستند.

با توجه به انتقال تروریست‌ها به دیر الزور و الرقه به نظر می‌رسد پس از آزادسازی "القلمون" درگیری‌های بعدی در این منطقه صورت گیرد.
 این درحالی است که بیش از 80 درصد جمعیت و همچنین صنعت در قسمت غربی سوریه قرار دارد بنابراین آزاد سازی قسمت غربی سوریه بسیار مهم‌تر و استراتژیک‌تر از قسمت شرقی این کشور است.


اغلب مناطق قسمت شرقی بیابان بوده و شهرهای کوچک و کم جمعیت در آنجا قرار دارند؛ البته باید توجه نمود که منابع گازی و نفتی سوریه در این منطقه قرار دارند.

 

 

ترکی:ایران بالاخره بمب‌اتم آزمایش می‌کند

 

شاهزاده سعودی و مشاور ملک عبدالله با ابراز نگرانی درباره نفوذ روزافزون قدرت منطقه ای ایران مدعی شد که کشورهای عرب عضو شورای همکاری خلیج فارس هم باید در مذاکرات هسته ای تهران با غرب حضور داشته باشند.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، شاهزاده "ترکی بن فیصل"، رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان سعودی که مدتی نیز سفیر عربستان در آمریکا بوده و اکنون عضو خانواده سلطنتی و مشاور ملک عبدالله و رئیس مرکز مطالعات و پژوهش های اسلامی "ملک فیصل" است، در گفتگو با هفته نامه "اشپیگل" به مسئله مناقشات اتمی ایران با غرب و توافق هسته ای ژنو پرداخته و در پاسخ به این پرسش که آیا شما به این مسئله که ایران هیچ سلاح اتمی را نمی خواهد اعتقاد دارید ادعا کرد که خیر، من بر این عقیده ام که ایران می خواهد به سلاح اتمی دست یابد. ایران از این نظر مانند کره شمالی است که بالاخره یک بمب اتمی را آزمایش کرد. به همین دلیل برنامه اتمی ایران دلیلی برای نگرانی های بزرگ است.

وی در ادامه درباره توافق هسته ای ژنو گفت: ما از این پیشرفت جدید استقبال می کنیم که در آن ایران وعده داده است که اورانیوم را به اندازه معینی غنی سازی کند که برای ساخت سلاح کاربرد ندارد. اما این قرارداد تنها برای شش ماه اعتبار داشته و تنها یک قدم اول است.

ترکی بن فیصل در ادامه این گفتگو تصریح کرد که این توافق یک قدم خوب است اما ما به نابودی کامل و نهایی تمام قابلیت های هسته ای در منطقه از جمله درباره رژیم صهیونیستی نیاز داریم. ما خواهان یک منطقه عاری از سلاح های کشتار جمعی هستیم.

وی در ادامه مدعی شد که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس هم باید در میز مذاکرات هسته ای ایران با غرب حضور داشته باشند. کشورهای 1+5 باید به 2+5 تغییر پیدا کند که در آن کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس هم حضور داشته باشند.

وی در بخش دیگری از این گفتگو درباره نفوذ و قدرت روز افزون ایران در منطقه شدیدا ابراز نگرانی کرده و مدعی شد که ایران باید از حمایت های خود از بشار اسد دست بردارد و درباره حمایت کشور خود از شورشیان سوری هم این گونه توجیه کرد که ما باید به مخالفان دولت بشار اسد کمک کنیم که از خود دفاع کنند. مذاکرات صلح جدی هرگز وجود نخواهد داشت و نتیجه مداوم و پایداری نخواهد داشت در صورتی که شریک مذاکرات (مخالفان سوری) در وضعیت مساوی با گروه مقابل قرار نگیرد.

وی در ادامه به لزوم ارسال سلاح برای شورشیان سوری تاکید کرده و گفت: من نه تنها از موضع آمریکا بلکه جامعه بین المللی در قبال سوریه دلسرد هستم. حدود سه سال از درگیری های سوریه گذشته و من هنوز نمی دانم موضع آمریکا چیست.

 
 
 
 
فرید زکریا خطاب به دشمنان ایران
فرید زکریا، تحلیلگر و روزنامه‌نگار آمریکایی، یادداشتی خطاب به دشمنان توافق ایران و ۱+۵ نوشته و به آنان خاطر‌نشان کرده‌ که‌‌ نباید از این توافق بترسند و در این باره، نمونه‌ای تاریخی ‌به دشمنان ایران یادآوری کرده است
کد خبر: ۳۶۱۶۶۷
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۹ - 02 December 2013
توافق با ایران، مانند توافق آمریکا با شوروی است!فرید زکریا، ستو‌ن‌نویس و تحلیلگر آمریکایی، خطاب به دشمنان منطقه‌ای ایران گفت: نگران نباشید. ‌با توافق هسته‌ای ایران و ۱+۵ اتفاق خاصی نیفتاده است و آنان می‌توانند همچنان با همراهی آمریکا علیه ایران دشمنی کنند.

به گزارش «تابناک»، وی می‌نویسد کشورهایی که با توافق ایران و غرب مخالفت می‌کردند، قابل پیش‌بینی بودند، ولی اینک وضعیت کمی گیج‌کننده است، حال آن که توافق خاصی نشده است. ایران برنامه هسته‌ای خود را ادامه می‌دهد، و فقط بازرسی‌ها بیشتر شده است.

زکریا ادامه می‌دهد: چنین وضعیتی بازگشت به سال ۲۰۰۳ است. در سال ۲۰۰۳ هم ایران چنین توافقی را پذیرفت؛ منتها با داشتن ۱۶۰ سانتریفیوژ و اکنون این توافق را پذیرفته‌ با داشتن حدود ۱۹۰۰۰ سانتریفیوژ!

این تحلیلگر آمریکایی می‌نویسد: هرچند تحریم‌های سنگینی در ‌این روزها بر ایران تحمیل شده، در خلال یک دهه توسعه فنی زیادی را در تأسیسات هسته‌ای داشته است. هزاران دانشمند و متخصص‌ دارد و برای کشور که دارای در‌آمد نفتی است، هزینه‌کرد در این حوزه چندان هم زیاد نیست.

او می‌افزاید: بر پایه برآورد‌ها، ایران حتی در دوران تحریم نیز حدود ۶۹ میلیارد دلار نفت فروخته است. هرچند توافق هسته‌ای ایران و غرب، توافقنامه مهمی است، ‌تنها یک توافقنامه موقت است و نه یک توافق نهایی؛ رسیدن به یک توافق نهایی بسیار دشوار است.

وی خطاب به دشمنان ایران در منطقه همچون سعودی‌ها و صهیونیست‌ها می‌نویسد: شما راحت باشید. ایران و آمریکا در‌‌ چند موضوع بسیار اساسی با هم اختلاف‌نظر عمده دارند. موضوعاتی چون‌ رژیم اسرائیل، حمایت ایران از حزب‌الله و گروه‌های شبه نظامی در عراق از جمله موضوعاتی است که دو کشور را دشمن نگه داشته است.

زکریا این گونه نتیجه می‌گیرد که ایران ـ در بخشی ـ تا مدت‌ها دشمن آمریکا‌ خواهد بود، زیرا برخی از چهارچوب‌های موجودیت جمهوری اسلامی ایران، تحرکات ضد آمریکایی آن است؛ بنابراین، دشمنان ایران نباید انتظار داشته باشند ‌اتفاقی که در زمان نیسکون و مائو در روابط چین و آمریکا اتفاق افتاد، رخ داده باشد، چنین حسی وجود ندارد. توافق ایران و آمریکا، چیزی ‌شبیه توافق شوروی و آمریکا درباره کنترل تسلیحات است؛ جایی که دو دشمن برای کنترل تسلیحات به زمینه‌های مشترکی با هم دست یافتند.
کد خبر: ۳۶۱۶۰۴
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۲ - ۰۸:۲۴ - 02 December 2013
نقش مسئولان سعودی در جنگ سوریه، به حملات تبلیغاتی محدود نشده و آنها به هدف براندازی نظام سوریه در حال حمایت لجستیکی، آموزشی و تسلیحاتی از گروه های مسلح هستند و در این راه از جریانهای افراطی و حتی زندانیان بهره گرفته اند.

به گزارش فارس، حسین مرتضی مدیر دفتر شبکه خبری العالم در سوریه با اعلام این مطلب افزود: دخالت عربستان در سوریه از طریق گروههای مرتبط با القاعده که ارتباط نزدیکی با بندر بن سلطان رئیس سازمان اطلاعات سعودی دارند، آغاز شد تا باردیگر از آنها برای عملیات انفجاری و ترور در سوریه استفاده شود. این گروهها با جریانهایی از لبنان و گروههایی همکاری کردند که در عراق فعال بودند؛ اکثر اعضای این گروه ها به اردن منتقل شدند تا نیروی اصلی در جنگ علیه سوریه به نام جبهه النصره تشکیل دهند.

در گزارش های معتبر به شمار جنگجویان عربستانی در سوریه اشاره شده است. در این گزارش ها همچنین اطلاعاتی درباره هماهنگ کننده های خارجی در سوریه اشاره شده و آمده است که شمار جنگجویان عربستانی عضو جبهه النصره و داعش و برخی از گردانها و گروههایی مانند گردان عبدالله عزام، هزاران نفر است تا جایی که ارتش سوریه توانسته است بیش از 300 نفر از آنها را دستگیر کند و شمار زیادی از آنها را به هلاکت برساند که مهم ترین آنها "مطلق المطلق" پسر یکی از مسئولان گارد سلطنتی عربستان در داعش بود که چند روز پیش در حومه شمالی حلب از پای در آمد.

حسین مرتضی تصریح کرد: با اقدام بندر بن سلطان در به دست گرفتن پرونده سوریه و کنار گذاشتن دستگاه اطلاعاتی قطر از سوی آمریکا، مرحله جدیدی از جنگ علیه سوریه آغاز شد.

در این مرحله بعد از همکاری نزدیک بین دستگاه اطلاعاتی اردن و بندر بن سلطان و باز کردن مرزها به روی جنگجویان آموزش دیده در خاک اردن و انتقال آنها به داخل سوریه، حمایتهای لجستیکی افزایش یافت به طوری که در درگیریهای اخیر منطقه غوطه شرقی تلاش های متعددی برای رساندن سلاح و جنگجویان از طریق گذرگاههای مرزی اردن به سوی این منطقه صورت گرفت. ارتش سوریه این منطقه را به شدت محاصره کرده بود که این امر باعث کاهش عرصه فعالیت آنها به ویژه گروه موسوم به «جیش الاسلام» مورد حمایت عربستان سعودی شد.

براساس گزارشها، دستگاه اطلاعاتی اردن به دستور بندر بن سلطان تلاش کرد شکاف هایی در کمربند امنیتی برای وارد کردن حدود چهار هزار فرد مسلح که اکثر آنها از عربستان بودند، ایجاد کند. علاوه بر این، هزاران جنگجو در خاک سوریه حضور دارند. این افراد با آغاز جنگ علیه سوریه از مرزهای لبنان، ترکیه و اردن وارد این کشور شده اند و در تعدادی از استان های سوریه حضور دارند.

بررسی دقیق اوضاع سوریه در این روزها نشان می دهد شمار جنگجویان عربستانی به میزان 10 تا 15 درصد شمار جنگجویان فعال در سوریه از آغاز جنگ افزایش یافته است و براساس گزارش های منتشر شده، بسیاری از جنگجویان عربستانی به طور اساسی با القاعده ارتباط دارند.

تاکنون نام شمار زیادی از عربستانی هایی که در جنگ علیه سوریه مشارکت دارند یا در این کشور کشته شده اند، منتشر شده است. این در حالی است که افراد مسلح جسد برخی از افراد کشته شده خود را می سوزانند تا هویت آنها قابل شناسایی نباشد.

علاوه بر این، افراد بسیار معروفی در زندان های رژیم سعودی ممنوع السفر بودند، اما با این حال آنها از فرودگاه ریاض خارج شدند بدون اینکه مقامات وزارت کشور عربستان جلوی آنها را بگیرند. عقاب ممدوح المرزوقی، عبدالحکیم الموحد، ترکی الاشعری، عثمان آل نازح و خالد الماص از جمله این افراد هستند.

عثمان آل نازح نیز در عربستان زندانی بود ولی بلافاصله بعد از اینکه مقامات عربستان او را آزاد کردند به سوریه رفت. وی در تشکیل دوره هایی برای گسترش وهابیت در سوریه نقش دارد. خالد الماص نیز اوایل مارس گذشته از طریق ترکیه وارد حومه لاذقیه شده است.

 

 

همزمان با ادعاهای واهی امارات علیه تمامیت ارضی ایران
افکار عمومی ایران در انتظار پاسخ شایسته و قاطع دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی به امارات، این شیخ‌نشین کوچک خلیج‌فارس است که یکی از بهترین راه‌های آن از طریق ادعای مالکیت ایران بر استان جلفاوه (امارات کنونی)، جزیره ایرانی «آریایی» یا «سیربو نعیر» و جزیره نفت خیز «زرکوه» است که در اشغال امارات متحده عربی قرار دارند.
کد خبر: ۳۶۱۴۵۳
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۲ - ۱۶:۱۳ - 01 December 2013
همزمان با نهم آذر، چهل‌و‌دومین سالگرد بازگشت جزایر سه‌گانه بوموسا، تنب بزرگ و تنب کوچک به مام میهن، تبلیغات اماراتی‌ها با انتشار کتابی با زبان انگلیسی و پافشاری در ادعاهای تجاوزگرانه نسبت به تمامیت ارضی ایران ابعاد تازه‌ای به خود گرفته است. در حالی که این روز یادآور آزادسازی جزایر سه‌گانه پس از ۶۸ سال اشغال توسط دولت انگلیس است، شیوخ امارات تحت تأثیر و حمایت انگلیسی ها تحریکات ضد ایرانی خود را ابعاد تازه‌ای بخشیده‌اند.

به گزارش «تابناک»، ادعاهای ارضی علیه تمامیت ارضی ایران در ‌سال‌های تولد یک به یک کشور‌های ذره‌بینی از دامن استعمار انگلیس همواره بوده که تغییر و جعل نام ساختگی برای خلیج فارس، ادعای مالکیت بر اروند‌رود و خوزستان از مهم‌ترین این ادعا‌ها بوده است. این ادعاهای نژادپرستانه حتی به جنگی ویرانگر و هشت ساله از سوی صدام علیه ایران و ایرانی انجامید که با حمایت فراموش ناشدنی و پشتیبانی، مالی، تسلیحاتی و لجستیکی قاطبه کشور‌های عربی همراه بوده است.

در این میان، در برخورد با ادعاهای ضد ایرانی کشور‌های عربی و به ویژه امارات، ‌سیاستی مشابه ادعای متقابل به دولت باکو، بسیار کارساز خواهد بود. در مورد ادعاهای دولت باکو به تمامیت ارضی ایران دیدیم، سیاست «مقابله به مثل» هر چند بسیار دیر ولی بجا مورد استفاده قرار گرفت و دشمنان قسم خورده ایران زمین و تجزیه‌طلبان باکو را سر جای خود نشاند و در موضع انفعال قرار داد.

بی‌گمان، افکار عمومی ایران در انتظار پاسخ شایسته و قاطع دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی به امارات، این شیخ نشین کوچک خلیج فارس است که یکی از بهترین راه‌های آن از طریق ادعای مالکیت ایران بر استان جلفاوه (امارات کنونی)، جزیره ایرانی «آریایی» یا «سیربو نعیر» و جزیره نفت خیز «زرکوه» است که در اشغال امارات متحده عربی قرار دارند.

در تارنمای ویکیپدیا که در زیر آمده، به تعلق تاریخی جزیره «سیر بو نعیر» به ایران اشاره ‌و نوشته شده که جزیره «سیر بو نعیر» در مالکیت تاریخی ایران بوده و در سال ۱۹۰۸ میلادی (در‌‌ همان سال‌های اشغال جزایر سه گانه) به اشغال استعمار انگلیس در‌آمده است؛ اشغالی که بر خلاف جزایر سه گانه، متأسفانه هیچ‌گاه به بازگشت این جزیره به سرزمین ایران منتهی نشد.
 ضرورت اطلاع‌رسانی درباره جزیره «آریایی»، جزیره اشغال شده توسط  امارات
تصویر شماره ۱: نقشه قرن ۱۹ Adolf Stieler آلمانی، که «سیر بو نعیر» یا «جزیره آریایی» که در کادر نمایان است، همانند جزایر سه گانه، به رنگ کشور ایران رنگ‌آمیزی شده است.

تصویر شماره ۲: موقعیت جزیره‌های‌ «سیر بو نعیر» یا «آریایی» و‌ «زرکوه» در خلیج فارس در کادر نمایان است.

ضرورت اطلاع‌رسانی درباره جزیره «آریایی»، جزیره اشغال شده توسط  امارات
تصویر شماره ۳: نام جزیره «آریایی» در گوگل ارث

ضرورت اطلاع‌رسانی درباره جزیره «آریایی»، جزیره اشغال شده توسط  امارات
تصویر شماره ۴: عکس ماهواره‌ای جزیره‌ «آریایی»

پیشینه حاکمیت ایران بر بنادر و جزایر شمال تا جنوب خلیج‌فارس

از هزاره دوم پیش از میلاد مسیح (از بیش از چهار هزار سال پیش) تاکنون جزایر سه‌گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک به همراه دیگر جزایر، بنادر و سواحل شمال و جنوب خلیج فارس قلمرو حکومت‌های گوناگون ایرانی بوده است. وجود نقشه‌های باستانی حکومت هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان، سنگ‌نبشته‌های متعدد، نام‌های نژاده پارسی این مناطق، بیش از ۲۳ نقشه رسمی و نیمه‌رسمی که توسط دولت‌های بریتانیا و دیگر دولت‌های غربی در قرون گذشته به چاپ رسیده، نامه‌های رسمی دولتی حکومت‌های گوناگون ایران‌زمین و اسناد و کتاب‌های تاریخی موجود در کتابخانه‌های سراسر دنیا و بسیاری اسناد دیگر، تعلق این جزایر را به ایران به خوبی به اثبات می‌رساند.

خلیج فارس و جزایر آن از جمله ابوموسى در روزگار عیلامیان به ویژه در زمان سلطنت «شیلهک این شوشیناک» در ۱۱۶۵ سال پیش از میلاد تحت تسلط این سلسله بوده است.

در دولت ماد نیز جزایر خلیج‌فارس جزو یکى از ایالت‌هاى جنوب غربى و سپس جزو ساتراپ (استان) چهاردهم دولت ماد به نام «درنگیانه» و بخشى از کرمان بود. در دوران هخامنشیان این جزایر از جمله جزایر ابوموسى و تنب کوچک و بزرگ به موجب بند ۶ ستون اول کتیبه بیستون جزو استان پارس بوده است.

برای نمونه، کتیبه داریوش بزرگ در بیستون نیز سندی دیگر بر مالکیت ایران بر خلیج فارس و کلیه جزایر آن است: داریوش شاه از اربابه ـ بخشی از عربستان ـ ماکا ـ بخش مجاور تنگه هرمز ـ و... نام می‌برد و اینکه جنوب تنگه هرمز و سواحل خلیج فارس نیز کاملا تحت اختیار ایران بوده است.

یکی از قدیمی‌ترین اسناد مالکیت ایران بر کرانه‌های جنوبی خلیج فارس، به محمد ابن جریر طبری باز‌می‌گردد. وی می‌نویسد: در زمان اشکانیان عرب‌ها همه در حجاز بودند و بادیه و مکه و یمن سکونتگاه آنان. آن گروهی که در حجاز و بادیه بودند، به قحطی و گرسنگی دچار شدند. پس به عراق و بحرین کوچ کردند که در اختیار اشکانیان ایران بود.

«دکتر وستفلد» نیز در جای دیگری می‌گوید: پیش از اسلام سواحل غربی دریای پارس توسط ایرانیان اداره می‌شده است. حتی شهری نیز از دوره ساسانی باقی است که به نام یکی از سرداران ایرانی نام‌گذاری شده است. این شهر امروزه اسپیدگان ـ اسفنج ـ نام دارد که در جزیره بحرین قرار داشته و از نام سردار اسپیدویه گرفته شده است.

همچنین در دوران اشکانیان در روزگار سلطنت مهرداد اول (۱۷۱ ـ ۱۳۸ پیش از میلاد) بنادر و جزیره‌هاى پارس تحت حکومت این سلسله قرار گرفت.

در عهد ساسانیان جزایر و بنادر خلیج فارس جزو قلمرو ایران و شهر اردشیر از استان پارس و جزو پادکیسان نیمروز بود. پس از ورود اسلام به ایران در دوره اقتدار آل بویه از ۳۲۲ هجرى قمرى بنادر و جزایر سراسر کرانه‌هاى خلیج فارس در قلمرو فرمانروایى آن‌ها قرار داشت.
این فرمانروایى به دست سلجوقیان کرمان ادامه داشت تا اینکه پس از انقراض ملوک کیش در سال ۶۲۶ هجرى قمرى در روزگار اتابکان فارس و ایلخانان مغول والى‌هاى دریاى فارس یا ملوک هرمز در جزیره کیش سکنى گزیدند و تا سال ۷۷۹ هجرى قمرى بر تمام جزایر خلیج فارس و دریاى مکران ـ عمان ـ حکومت کردند.

تیموریان نیز خراج جزیره کیش و سایر جزایر خلیج فارس را تا سال ۸۷۳ هجرى قمرى که در ایران حکومت داشتند، جزو فارس محسوب و وصول مى‌کردند. با ورود پرتغالى‌ها به خلیج فارس و آغاز فعالیت هاى استعمار نوین در منطقه، جزایر این خلیج از جمله ابوموسى به اشغال دریانوردان پرتغالى درآمد.

در روزگار سلطنت شاه عباس صفوى، پس از یک دوره طولانى نبرد، جزایر و بنادر ایرانى در خلیج فارس از جمله ابوموسى، قشم، هرمز و بحرین به وسیله نیروهاى ایرانى آزاد شد که به همین مناسبت بندر گمبرون به بندر عباس تغییر نام یافت. شاه عباس در سال ۱۶۰۲ میلادی بحرین را از اشغال پرتغالی‌ها خارج می‌کند و در سال ۱۶۱۲میلادی (۱۰۰۱ هجری خورشیدی و سالروز روز ملی خلیج فارس)، «جلفاوه» که امروزه امارات متحده است را اعاده حاکمیت می‌کند.

در سال ۱۱۴۷ هجرى قمرى (۱۷۳۵میلادى) نادرشاه افشار، لطیف خان دشتستانى را به سمت حاکم ایالت هاى جنوب ایران و کاپیتانى کل سواحل و بنادر و جزایر خلیج فارس منصوب کرد که این فرد در سال ۱۷۳۶ میلادى به بحرین لشکر کشید و شیخ جبار هوله، یاغى بحرین را شکست داد و کلید دژ بحرین را براى نادرشاه فرستاد.

کریم خان زند نیز در سال ۱۱۷۹ هجرى قمرى (۱۷۶۵ میلادى) بر سراسر منطقه فارس و جزایر خلیج فارس از جمله ابوموسى و بحرین و... اعمال حاکمیت کرد. در دوره قاجاریه آقامحمدخان پس از شکست دادن جانشینان کریم‌خان زند، موفق شد بر تمام ایران از جمله بنادر و جزایر خلیج فارس مسلط شود.

در روزگار فتحعلى شاه هم جزایر دریاى پارس از جمله کیش، بحرین، ابوموسى، هندرابى، تنب بزرگ و تنب کوچک، فارور و... جزو ایالت فارس محسوب مى‌شد و در سال ۱۲۶۳ ه‌ ق کرانه‌ها و جزیره‌هاى خلیج فارس از جمله جزیره ابوموسى بخشى از ایالت «بنادر خلیج فارس» شد.

در سال ۱۸۵۳میلادی استعمار بریتانیا که از سال ۱۸۱۹ به بهانه حفظ امنیت خلیج فارس از اعراب بادیه نشین جنوب خلیج فارس (اجداد حکام کنونی شیخ نشین‌های جنوب خلیج فارس) که علاوه بر چوپانی از راه دزدی دریایی امرار معاش می‌کردند، استقرار یافته بود در راه تثبیت سلطه خود، حکام منطقه را در کنفراسى جمع کرد و آن‌ها قراردادى را تحت عنوان صلح جاویدان امضا کردند که به موجب آن بریتانیایى‌ها اجازه یافتند نه تنها به بهانه مبارزه با دزدان دریایى بلکه به بهانه حفظ امنیت خلیج فارس بتوانند در هر حادثه اى که در کرانه هاى خلیج فارس اتفاق مى‌افتد مداخله کنند. در سال ۱۸۱۹ میلادى بریتانیا در پى این کوشش‌ها جزایر ابوموسى و تنب بزرگ و کوچک را که از روزگار کهن در تملک ایران و جزو لاینفک خاک آن بود به اشغال خود درآورد.

از میان نقشه‌های رسمی که حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه را به اثبات می‌رساندنقشه رنگی موجود است که وزارت جنگ انگلیس در سال ۱۸۶۸ میلادی تهیه کرده و «لرد سادیس بری» از طریق وزارت خارجه تقدیم ناصرالدین شاه می‌کند جزایر سه گانه به رنگ کشور ایران مشخص هستند.

نقشه بعدی نقشه «لرد کرسن» نایب سلطنه انگلیس در خلیج فارس است که در سال ۱۸۹۰ میلادی تهیه شده است. در نقشه‌های رنگی این کتاب نیز جزایر به رنگ ایران است. حتی فرا‌تر از این‌ها در نقشه دریاداری انگلیس که در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن بیست تهیه شده نیز باز هم جزایر سه گانه به رنگ ایران مشخص هستند.

از جمله مستندات حقانیت ایران در کتاب‌های تاریخی، می‌توان به کتاب «محمود سدید کبابی بندر عباسی» اشاره کرد که در آن اسناد جالب توجهی موجود است که از آن میان، می‌توان به سندی اشاره کرد که در آن اجداد شیوخ فعلی شارجه و رأس‌الخیمه که چوپانی می‌کردند برای تعلیف احشام خود در جزیره ابوموسی ـ که به دلیل مراتع سرسبز خود به «گپ سبزو» نیز معروف بود ـ از حاکمان ایران اجازه می‌گرفتند و پس از تعلیف هم مراتب خدمتگزاری و سپاس خود را به ایرانیان اعلام می‌داشتند.

دولت ایران در دهه نخست قرن ۱۳ بار‌ها حق حاکمیت خود را بر جزایر تنب و ابوموسى اعلام کرد و در ‌پنجم اسفند ۱۳۰۸ هم وزارت خارجه دولت رضاشاه پهلوی، نامه اعتراضى را مبنى بر برافراشتن پرچم بریتانیا بر فراز جزایر ابوموسى و تنب بزرگ به وزیر مختار بریتانیا در تهران نگاشت تا اینکه پس از سال‌ها تلاش پیگیر توسط همه دولت‌های ایرانی، سرانجام در نهم آذر ۱۳۵۰ سه جزیره به مام میهن بازگشتند.

فرجام سخن اینکه

* هزاران سند تاریخی فارسی، عربی، آلمانی، انگلیسی و...، در تعلق تاریخی جزایر سه‌گانه و همه کرانه‌های امارات متحده کنونی به ایران هیچ شبهه‌ای باقی نمی‌گذارند و با توجه به اینکه در هنگام اعمال حاکمیت دوباره ایران پس از چند دهه اشغالگری انگلیس در جزایر سه‌گانه، هنوز کشوری به نام امارات پدید ‌نیامده بوده که بخواهد ادعایی داشته باشد. جالب اینکه قواسم یا جواسم امارات از‌‌ همان نسل قاسمی‌های ایرانی حاکمان بندر لنگه و ایرانی تبار هستند که بر راس الخیمه و شارجه حکومت می‌کنند بنابراین ایران نیز متقابلا می‌تواند ادعای مالکیت بر شارجه و رأس الخیمه را داشته باشد.

* مقام‌های اماراتی و شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب باید بدانند با توجه به اسناد ‌انکارناپذیر تاریخی علاوه بر بحرین ـ که نه با لایحه دولت و نه با طرح مجلس، بلکه به طور غیر قانونی از پیکره ایران زمین جدا شده ـ تمامی کرانه‌های جنوبی خلیج فارس از جمله شیخ‌نشین دوبی و امارات عربی کنونی و جزایر «سیر بو نعیر» و‌ «زرکوه» اشغال شده توسط امارات هم، در طول تاریخ در مالکیت ایران بوده است و در صورت ادامه ادعاهای کشور‌های عربی و امارات علیه تمامیت ارضی ایران، اعمال حاکمیت مجدد ایران بر امارات و جزایر‌ «آریایی» ‌و‌ «زرکوه» و بحرین و... از سوی ایرانیان قابل پیگیری خواهد بود.

* در پایان باید تأکید کرد، زیبنده نیست که دستگاه دیپلماتیک بیش از این سیاست تساهل و تسامح یک سویه را در برابر امارات دنبال نماید و ضروری است با اتخاذ سیاست دیپلماتیک‌ «مقابله به مثل»، ضرورت بازگشت جزایر ایرانی جنوب خلیج فارس را دنبال نماید یا دست کم برای اذهان خواب زده ضد ایرانیان، پیشینه حاکمیت ملی و هژمونی تاریخی ایران بر هر دو کرانه شمالی و جنوبی خلیج تا ابد فارس را یاد‌آوری کند.

 

کد خبر: ۳۶۱۴۶۷
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۲ - ۱۹:۱۵ - 01 December 2013
ماموران سرویس مخفی روسیه اخیرا به مقام‌های دولتی و محلی در سراسر این کشور توصیه کرده‌اند به جای استفاده از سرویس‌های اینترنتی خارجی نظیر جی میل از حساب‌های کاربری داخلی استفاده کنند.

به گزارش پرس تی وی ۳ منبع آگاه مستقل که نام‌شان فاش نشد به روزنامه سیاسی و تجاری روسی «ایزوستیا» گفته‌اند سرویس امنیتی فدرال روسیه ۲ هفته پیش در یادداشتی برای مقام‌های مخابراتی مناطق مختلف این کشور قویا به آنان توصیه کرد از جی میل و سایر خدمات اینترنتی ارائه شده از خارج از این کشور استفاده نکنند.

برخی از ادارات محلی در منطقه «روستو» در جنوب روسیه بلافاصله از این دستور پیروی کردند.

این توصیه‌ها در پی افشاگری‌های ادوارد اسنودن، کارمند سابق آژانس امنیت ملی امریکا درباره فعالیت‌های جاسوسی و نظارتی واشنگتن در سراسر جهان مطرح شد.

اسنودن که توانست ماه آگوست از روسیه پناهندگی سیاسی دریافت کند ۲ برنامه‌جاسوسی فوق محرمانه دولت امریکا را فاش کرد که طبق آن مشخص شد آژانس امنیت ملی امریکا و اداره تحقیقات فدرال (اف بی آی) تماس‌های تلفنی و ارتباطات اینترنتی میلیون‌ها امریکایی و اروپایی را از طریق شرکت‌های مهم اینترنتی نظیر فیس بوک، یاهو، گوگل، اپل و مایکروسافت شنود و رهگیری می‌کنند.

رونامه واشنگتن پست در ماه اکتبر با انتشار اسناد جدیدی از ادوارد اسنودن فاش کرد آژانس امنیت ملی امریکا «میلیون‌ها فهرست تماس اینترنتی را از ایمیل‌های شخصی افراد و سرویس‌های پیام‌رسان فوری (چت) در سراسر جهان سرقت می‌کند که بسیاری از آنان متعلق به کاربران امریکایی است.»

بر اساس تحقیقی که نتیجه آن در آژانس امنیت ملی امریکا ارائه شده است بخش عملیات ویژه‌ی این سازمان «سال گذشته تنها طی یک روز ۴۴۴ هزار و ۷۴۳ فهرست تماس ایمیل از یاهو، ۱۰۵ هزار و ۶۸ فهرست تماس از هات‌میل، ۸۲ هزار و ۸۵۷ فهرست تماس از فیس‌بوک، ۳۳ هزار و ۶۹۷ فهرست تماس از جی‌میل و ۲۲ هزار و ۸۸۱ فهرست تماس از خدمات‌دهندگان نامشخص دیگر جمع آوری کرده است. این ارقام در اسناد افشا شده عددی معمولی توصیف شده است؛ این در حالی است که این ارقام بخشی از اطلاعات بیش از ۲۵۰ میلیون فهرست تماس اینترنتی را تشکیل می‌دهد که سالیانه به سرقت می‌رود.»
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد