سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی،اقتصادی و تحلیل متنوع

 

 

روندی که دولت یازدهم برای مدیریت اختلافات با آمریکا در پیش گرفته است در معرض فراز و نشیب‌های زیادی قرار خواهد گرفت. جدای از موانعی که در خارج از کشور در ایالات متحده و از سوی رقبا و دشمنان ایران ایجاد خواهد شد، بعضی عوامل داخلی هم سیاست‌های دولت را با چالش مواجه خواهد کرد.
کد خبر: ۳۴۸۳۷۹
تاریخ انتشار: ۰۹ مهر ۱۳۹۲ - ۱۸:۴۹ - 01 October 2013
چه کسانی داستان رابطه با آمریکا را خراب خواهند کرد؟

دیوار بلند بی‌اعتمادی بین ایران و آمریکا واقعیتی غیر قابل انکار است که حتی در نرم‌ترین اظهارات مقامات دو کشور نیز به آن اعتراف می‌شود. صرف نظر از این که چرایی ایجاد این بی اعتمادی چیست و به خصوص آمریکایی‌ها برای رفع نگرانی طرف ایرانی چه اقداماتی باید انجام دهند، این مساله برای همگان روشن شده است که دولت یازدهم بنا دارد از سطح تنش بین ایران و آمریکا بکاهد.

به گزارش «تابناک»، واکنش‌ها به روند روزهای اخیر و البته پرسابقه در کاهش تنش بین ایران و آمریکا را می‌توان به چهار سطح کلی تقسیم نمود.

دسته‌ای از فعالان سیاسی بدون هیچ تردیدی بی‌نتیجه بودن این روند را قطعی می‌دانند. رسانه‌ها و فعالانی سیاسی هستند که حتی مدعی هستند دادن فرصت برای این که دولت و مسئولان سیاست خارجی آن تلاش خود را برای کاهش تنش بین دو کشور انجام دهند برای این است که این روند به شکست بینجامد تا یک بار برای همیشه ثابت شود که تنش بین ایران و آمریکا قابل حل نیست و دو طرف باید برای همیشه در حالت تخاصم به سر ببرند.

دسته دوم و سوم، مقامات و رسانه‌هایی هستند که در مورد آینده روابط از الفاظ «بدبینی» و «خوشبینی» استفاده می‌کنند. رفتار سابق دولت آمریکا در برابر مردم و دولت ایران و بی‌اعتمادی حاصل از آن در کنار مواردی از گفتگوی دو طرف برای کاهش بعضی مشکلات مردم منطقه در کنار یکدیگر باعث می‌شود که نتوان چندان به گفتگوهای دو طرف خوشبین بود. طرفداران این اندیشه که از جمله مقام معظم رهبری در سخنرانی نوروز امسال خود به آن اشاره کردند، به گفتگو خوشبین نیستند ولی با امتحان مجدد آمریکایی‌ها مخالفتی ندارند.

افراد خوشبین به افزایش قدرت منطقه‌ای ایران و کاهش تاثیر ایالات متحده در خاورمیانه اشاره کرده و با در نظر گرفتن توانایی‌ها و تخصص تیم سیاست خارجی در دولت جدید، خوشبین هستند که با روندی منطقی و بدون قربانی کردن منافع ملی و اصول انقلاب می‌توان از میزان تنش در روابط کاست. بعضی از این افراد صریحا ابراز می‌دارند که رابطه ایران و آمریکا دیگر نمی‌تواند رابطه گرگ و میش باشد. پس نباید از روند مذاکره ترسید.

دسته چهارم آن‌هایی هستند که آمریکا را کشوری مانند دیگر کشورهای جهان دانسته و معتقدند که ایران و آمریکا می‌توانند مانند ایران و عراق که روزی دشمن بوده‌اند و اکنون روابط دوستانه‌ای دارند، به سرعت با یکدیگر دوست شوند! طرفداران این فکر نمی‌خواهند بپذیرند که ایران و آمریکا در کنار اختلافات قابل حل، اختلافاتی مبنایی دارند که به نظر قابل حل نمی‌آید.

نگرانی آن است که به جای عقلایی که در مورد آینده روند پیش آمده به صبر و تامل و سنجش و محاسبه معتقدند آنهایی فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور را دست بگیرند که یا در بین آنهایی هستند که مساله را از اساس بی‌نتیجه می‌دانند و یا آنهایی که از کوچکترین اتفاق و نشانه‌ای در تائید کاهش تنش ذوق زده و بی‌قرار می‌شوند. آن چه که می‌تواند خطرناک باشد این است که این دو گروه برای به نتیجه رساندن پیش‌بینی خود، مقدمات آن را نیز فراهم کنند.

پیش‌گویی خودسازنده یا Self-fulfilling prophecy مفهومی تبیین شده در علوم اجتماعی است که مثالهایی از آن حتی در یونان یا هند باستان نیز مورد توجه قرار گرفته است. می‌توان دانشجویی را فرض کرد که توانایی کسب موفقیت در یک امتحان را دارد ولی به خاطر این که پیش‌بینی کرده و یا خیال می‌کند که در آن امتحان مردود می‌شود، از تلاش برای کسب موفقیت دست کشیده و در نتیجه پیش‌بینی مردودی خود را به واقعیت تبدیل کرده است.

واقعیت این است که بازیگران هر چه که قدرت بیشتری داشته باشند توانایی بیشتری برای محقق کردن پیش‌بینی خود خواهند داشت. برای مثال اگر یک گروه پرقدرت سیاسی بهبود روابط ایران و عربستان را نپسندد و در بیانیه خود بگوید ایران و عربستان هرگز روابط خوبی نخواهند داشت، بعید نیست روزی که روابط به سمت بهبود می‌رود به گونه‌ای رفتار کند که این مسیر خراب شود و بهبود روابط اتفاق نیفتد! به عبارت دیگر بازیگران قدرتمند گاهی در پوشش پیش‌بینی در حال اعلام برنامه هستند.

اکنون و در موضوع روابط ایران و آمریکا نیز، از بین چهار گروهی که در بالا به آنها اشاره شد، دو گروه اول و آخر توانایی این را دارند که مسیر در پیش گرفته شده را از مدار عقل و منطق خارج کنند. آنهایی که به طور قاطع ابراز می‌کنند روند در پیش گرفته شده، ثمری نخواهد داشت ممکن است دست به تحرکاتی بزنند و یا شروطی را مطرح کنند که این روند به شکست بینجامد.

از سوی دیگر طرفداران افراطی رابطه با آمریکا هم ممکن است چنان واداده شوند و برای رسیدن به رابطه با آمریکا تن به هر شرط و شرایطی بدهند که جامعه آنها را پس بزند.

شاید نکته مهم در این میان آن باشد که عقلایی که با حساب و منطق از خوش‌بینی یا بدبینی به مذاکرات سخن می‌گویند، فضا را از دست آنهایی خارج کنند که پیشاپیش وعده شکست یا حل همه مسائل بین ایران و آمریکا را می‌دهند. هر دوی این گروه‌ها توانایی خارج کردن روند موجود از مدار علانیت را دارند.

 

من نگرانم که آمریکایی ها با رفتارهای کنونی ایران کنار بیایند و ایران را با همین سیاست های منطقه ای بپذیرند و در آن صورت حکومت ایران با قوت قلب بیشتر به رفتار و سیاست تهاجمی و توسعه طلبانه خود در منطقه ادامه خواهد داد.
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز از نگرانی متحدان منطقه ای آمریکا از نزدیکی احتمالی تهران – واشنگتن و امکان عادی شدن روابط ایران و آمریکا خبر داد.

به گزارش عصر ایران این روزنامه آمریکایی با انتشار گزارشی نگرانی برخی تحلیلگران، مقامات و روزنامه نگاران اسراییلی و عربستانی را در این باره بازتاب داده است.

این روزنامه می نویسد برای اسراییل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان گفت و گوی تلفنی روز جمعه اوباما و روحانی در حکم معاشقه بهترین دوست شان با رقیب اصلی شان است.

نیویورک تایمز می نویسد این کشورها می ترسند وجه المصالحه یک توافق احتمالی بین ایران و آمریکا قرار بگیرند و نگرانی هایشان درباره رفتارها و سیاست های منطقه ای ایران رفع نشود.
بر اساس این گزارش حتی یک ایران غیر هسته ای یک تهدید برای منافع برخی از این کشورها است چرا که در صورت رفع تحریم ها و بازیابی اقتصادی ایران، این کشور می تواند نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد.

یک چهره دانشگاهی در کشورهای عربی خلیج فارس در صفحه توییتر خود گفت و گوی تلفنی اوباما و روحانی را  به لحاظ اهمیت با فرو ریختن " دیوار برلین" مقایسه می کند و یک قانونگذار اسراییلی در گفت و گویی با رادیو اسراییل به اوباما هشدار می دهد که رفتار نویل چمبرلن نخست وزیر اسبق بریتانیا در مسامحه با آلمان نازی در سال 1938 را تکرار نکند.

"جمال خشوقی" روزنامه نگار عربستانی نزدیک به خاندان حاکم آل سعود در این زمینه می گوید:" درباره یک توافق محرمانه بین ایران و آمریکا یک سوء ظن جدی و حتی پارانویا وجود دارد. من نگرانم که آمریکایی ها با رفتارهای کنونی ایران کنار بیایند و ایران را با همین سیاست های منطقه ای بپذیرند و در آن صورت حکومت ایران با قوت قلب بیشتر به رفتار و سیاست تهاجمی و توسعه طلبانه خود در منطقه ادامه خواهد داد.

"یوزی رابی " مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه دردانشگاه تل آویو نیز می گوید:" آنها (آمریکایی ها) می توانند رژیم ایران را تغییر دهند اما چیزی را که نخواهند توانست عوض کنند رویکرد خصمانه و دشمنی ایران نسبت به اسراییل است. این رویکرد و سیاست ایران است که بین شکاف مواضع آمریکا، اروپا و اسراییل مانور دهند و شوربختانه باید اعتراف کنم آنها در این سیاست خود تا حدودی موفق هم بوده و کل بازی را عوض کرده اند.

مصطفی علانی یک تحلیلگر امور امنیتی در دوبی نیز می گوید: از نظر عربستان، اوباما متحد قابل اتکایی نیست چرا که در برابر حکومت های ایران و سوریه قوی عمل نمی کند.

مشعل الجرجاوی یک تحلیلگر سیاسی در امارات نیز با اشاره به سوء ظن موجود کشورهای عربی به اوباما ، رفتار رییس جمهور آمریکا در قبال اخوان المسلمین، سوریه و ایران را ساده لوحانه می خواند.

امیلی لاندو متخصص مسایل ایران در مرکز مطالعات امنیتی در تل آویو نیز درباره  گفت و گوی تلفنی اخیر روحانی و اوباما می گوید: " اوباما دستاورد چندانی در سیاست خارجی خود نداشته و به توافق با ایران نیاز دارد، از این منظر من نگران این موضوع هستم که اوباما بدون رفع نگرانی های امنیتی اسراییل در مورد برنامه هسته ای ایران با این کشور به یک توافق برسد.
 
العربیه در این باره با انتشار یکی از عکس های این اقدام در خبری با عنوان "استفاده از تانک ها در جنوب ایران برای نابودی دیش های ماهواره ای" نوشت: در برنامه ای برای ترویج مشاهده برنامه های شبکه های تلویزیونی دولتی، از تانک ها برای نابودی دیش های ماهواره ای استفاده شد.
 عصر ایران - استفاده از تانک برای تخریب دیش های ماهواره ای در شیراز با بازتاب های زیادی در رسانه های خارجی روبه رو شده است.

سایت العربیه در این باره با انتشار یکی از عکس های این اقدام در خبری با عنوان "استفاده از تانک ها در جنوب ایران برای نابودی دیش های ماهواره ای" نوشت: در برنامه ای برای ترویج مشاهده برنامه های شبکه های تلویزیونی دولتی، از  تانک ها برای نابودی دیش های ماهواره ای استفاده شد.

رسانه های ایرانی گزارش داده اند که 800 دیش و دستگاه گیرنده برنامه های ماهواره ای (رسیور) که به صورت داوطلبانه توسط مردم تحویل بسیج داده شده است در برنامه ای ویژه توسط غلطک ، تانک و خودروهای زرهی نابود شدند.
 
سایت محلی شیرازه با انتشار این خبر نوشت:

طرح جمع آوری داوطلبانه ماهواره و تحویل دستگاه های گیرنده دیجیتال برای اولین بار در شیراز از حدود 4 ماه قبل شروع شد. مراکز و پایگاه های مختلف بسیج در سومین حرم اهلبیت علیهم السلام که محل رجوع مردم بودند، خاطرات و حرف های عجیبی را از تحویل دهندگان ماهواره دریافت کردند. در اجرای این طرح پدران و مادرانی که در حین تحویل ماهواره با چشمانی اشکبار از لطمات و آسیب هایی که گریبان خود و فرزندانشان را گرفته بود سخن می گویند. بسیاری از زنان و مردان از شکسته شدن قبح منکرات در بین همسرانشان به دلیل استفاده از ماهواره سخن به میان می آورند.

به نوشته این سایت محلی ، "متولیان اجرای این طرح در نواحی چهارگانه شیراز و همچنین حرم حضرت سیدعلاالدین حسین علیه السلام در گفتگو با خبرنگار شیرازه متفق القول می گویند: بسیاری از خانواده ها از سایر شهرهای کشور و استان مثل مشهد و تهران برای تحویل ماهواره تماس می گیرند. اما کمبود اعتبارات برای جایگزینی این بلای خانمان سوز ما را با محدودیت مواجه کرده است. 
















 

سازمان القاعده و شاخه "داعش" به خوبی می دانند که تداوم وجود آنها در گرو تشدید خشونت ها و هرج و مرج در سوریه است و این برنامه بازندگان جنگ در سوریه یعنی قطر، عربستان سعودی و ترکیه است که با حمایت های تسلیحاتی، نظامی، مالی و لجستیکی خود هرگونه حل و فصل بحران سوریه را حول محور خود می دانند.
گروه بین‌الملل مشرق - در چهره سرکردگان گروه های تروریستی مسلحی که در سوریه فعالیت دارند، به راحتی می توان نوعی ابهام و سر درگمی در مورد گروه "جبهه النصره"، سازمان "القاعده" و گروه "داعش" را به خوبی مشاهده کرد، چرا که با تشدید درگیری های میان "جبهه النصره" با "امارت اسلامی در عراق و شام" از یک سو و این دو گروه وابسته به سازمان القاعده با گروه های معتدل تر و کم نفوذ تر که اغلب وابسته به "ارتش آزاد سوریه" هستند، می توان گفت که آتش زیر خاکستر شروع به زبانه کشیدن کرده است.

مرکز اطلاعاتی "الشتات" در این ارتباط می گوید: باید در مورد گروه های وابسته به سازمان القاعده در سوریه توضیحات لازم داده شود. در حالی که همه گمان می کنند، شاخه های القاعده در سوریه در دو گروه جهادی سلفی  "جبهه النصره" و "امارت اسلامی عراق و شام" نمود پیدا می کند، باید گفت که دو گروه دیگر نیز در سوریه فعالیت دارند که وابسته به این سازمان هستند، یکی "جبهه اسلامی سوریه" که هم پیمان و مورد حمایت کشور عربستان سعودی است و دیگری "جبهه اسلامی آزادی بخش سوریه" که متحد و هم پیمان جماعت اخوان المسلمین سوریه تلقی شده و مورد حمایت کشور قطر است و در مورد آنها یک خبط و آمیزش عمدی صورت گرفته است.

عناصر وابسته به سازمان القاعده با سرعت فوق العاده ای عملیات های نظامی خود را به اجرا می گذارند و به پیشروی خود ادامه می دهند تا حاکم بر عرصه میدانی و عملیاتی سوریه هم در میان گروه های مسلح و هم در قبال ارتش سوریه باشند؛ چرا که با شروع مذاکرات میان نظام سوریه و اپوزیسیون، آنها از تحقق هرگونه دستاورد محروم خواهند شد.

یکی از پایه گذاران القاعده در سوریه کشور بازنده قطر است که عناصر این گروه را به سلاح های لیبیایی مسلح و ترکیه نیز مرزهای خود را برای انتقال سلاح به روی آنها باز کرد، اما هم اکنون این دروازه اصلی میان سوریه و ترکیه بسته شده است.

هم اکنون پرده از فعالیت ها و اقدامات "امارت اسلامی شام و عراق" از طریق شاخه "داعش" بر افتاده است که ماموریت آن ارتکاب اعمال فجیع جنایی و خون بار است.

"داعش" از حیث خط مشی تابع سازمان تروریستی القاعده به شمار می آید و در این مدت سعی کرد، دیگر گروه های مسلح در اپوزیسیون مورد حمله قرار دهد.

در این بین هم زمان با افول خورشید "جبهه النصره" بعد از بروز اختلاف میان "ابو بکر البغدادی"، امیر "امارت عراق" و "ابو محمد الجولانی" امیر "جبهه النصره" ، ستاره گروه تروریستی امارت شام و عراق درخشیدن گرفت.


اختلاف میان این دو گروه باعث شکل گیری گروه های سلفی جهادی مستقل دیگری شد. در پرتو ترجیح برخی از عناصر مسلح برای باقی ماندن در جبهه النصره و پیوستن برخی دیگر به امارت عراق و شام شاهد شکل گیری جریان سومی در میان گروه های سلفی جهادی تحت عنوان "داعش" هستیم که اقدام به تشکیل گردان های ویژه برای خود کرده و ادعا کرده اند که این گروه وابسته به هیچ یک از طرف های درگیر در سوریه نیست. برای گروهک داعش هیچ مسئله ای حتی پیروزی آنچه "انقلاب" سوریه نامیده شده و یا سقوط نظام سوریه به اندازه سلطه بر منطقه جغرافیایی مشخص اهمیت ندارد.


بنابراین منفعت این گروه در این نهفته است که از جنایت هایی که "امارت عراق و شام" در الرقه و ریف حلب و دمشق مرتکب می شود، حمایت کند.

اقداماتی که داعش علیه ارتش سوریه دست به آن زد، دقیقا مشابه همان اقداماتی است که علیه دیگر گروه های مسلح فعال در سوریه مرتکب آن شد، از حوادث شهرک ها و روستاهای ریف ادلب و قتل "کمال حمامی" معروف به "ابو بصیر"، عضو فرماندهی عالی ستاد مشترک "ارتش آزاد سوریه" گرفته تا انفجار پایگاه ها و مقرهای گروه تروریستی موسوم به "گردان های نوادگان رسول" در الرقه که داعش اکثر عناصر آن را سرکوب کرده و به قتل رسانده است.

خطرناک ترین اقدام داعش در جریان درگیری با گروه های مسلح در یکی از شهرک ها اتفاق افتاد؛ به گونه ای که سرکردگان "امارت" که در برخی مناطق این شهرک مستقر بودند، به سرکردگان گروه تروریستی "لواء الاسلام"، یکی از شاخص ترین و برجسته ترین گروه های مسلح در سوریه است، حمله کردند که ریف دمشق را به عنوان پایگاه عملیاتی خود قرار داده بودند. عناصر امارت شام و عراق به همتایان خود در گروه "لواء الاسلام" خبر داده بودند که زمان درگیری ها نزدیک شده و این درگیری در مناطق غوطه یا پناهگاه لواء الاسلام روی خواهد داد.

سازمان القاعده و شاخه "داعش" به خوبی می دانند که تداوم وجود آنها در گرو تشدید خشونت ها و هرج و مرج در سوریه است و داعش با تمام سوری ها بدون توجه به گرایش های آنان سر جنگ دارد؛ چه آنهایی که طرفدار اپوزیسیون و چه آنهایی که طرفدار نظام هستند و همه اینها، برنامه های بازندگان جنگ در سوریه یعنی قطر، عربستان سعودی و ترکیه است که با حمایت های تسلیحاتی، نظامی، مالی و لجستیکی خود هرگونه حل و فصل بحران سوریه را حول محور خود می دانند.

یکی از گزارش های اطلاعاتی مرکز "الشتات" درباره آتش بس اخیر در شهر "اعزاز"، در شمال از مسائل پوشیده بسیاری پرده بر می دارد.
این گزارش تاکید می کند که با میانجی گری رهبران وهابی کویت و عربستان سعودی توافقنامه آتش بسی در شهر "اعزاز" سوریه میان گروه های مسلح مورد حمایت کشورهای عربستان سعودی، قطر، ترکیه و اردن، به ویژه میان "امارت اسلامی عراق و شام" که به طور اختصار خود را "داعش" می نامند و وابسته به القاعده است با گروه "گردان طوفان شمال" وابسته به ارتش آزاد سوریه منعقد شد. نباید از نظر دور داشت که این اقدام تنها دو روز پس از سلطه داعش بر اعزاز صورت گرفت.

"عبد الرحمن الکویتی"، یکی از چهره های وهابی خلیجی که در عملیات های تروریستی سوریه دست دارد، به نمایندگی از "داعش" و سرهنگ فراری "احمد غزاله ابو راشد" از طرف گروه " گردان طوفان شمال" توافقنامه را امضا کرده اند.

منابع خلیجی در این خصوص تاکید می کنند: افسرانی از سرویس های اطلاعاتی و امنیتی انگلیس موسوم به "ام آی 6" و سرویس های اطلاعات و جاسوسی آمریکا موسوم به سیا که در کویت فعالیت می کنند، فشارهای زیادی را به سران وهابی در کویت برای واداشتن داعش به امضای توافقنامه آتش بس وارد کردند.

این اقدام بعد از عملیات کشتار متقابل میان طرفین که منجر به کشته شدن ده ها نفر از عناصر دو طرف شد، صورت گرفت که در پی آن افسران سرویس های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس هشدار دادند که ادامه این عملیات کشتار باعث خواهد شد آمریکایی ها و انگلیسی ها کمک های نظامی خود را به خاطر به وجود آمدن شرایط امنیتی که آنها آن را نامناسب می دانند، متوقف کنند.
این درحالی است که عناصری از سرویس های اطلاعاتی عربستان سعودی، قطر، ترکیه و اردن نیز تاکید کرده بودند که عملیات کشتار میان این گروه های مسلح به نفع نظام سوریه است؛ به ویژه اینکه برخی از عملیات کشتارها و درگیری ها میان داعش و ارتش آزاد در ریف دمشق واقع شده بود و این فرصتی مناسب برای نیروهای ارتش سوریه به وجود می آورد تا به سمت پایگاه ها و مقرهای آنها پیشروی کرده و از این طریق با تماس با سرگردگان گروه های مسلح وابسته به خود در داخل سوریه فشار بیشتری را برای توقف عملیات کشتار به طرفین وارد کنند.

مرکز اطلاعات الشتات در ادامه گزارش خود می افزاید: به خاطر شرایط میدانی و وجود عناصری که درصدد گرفتن انتقام از دوستان خود بوده اند، در مورد تداوم توافقنامه آتش بس شک و تردیدهایی وجود داشت و این مسئله ممکن بود، هر لحظه باعث انفجار اوضاع و بازگشت عملیات کشتار شود.

به همین دلیل در متن توافقنامه تحمیلی میان دو گروه یعنی گروه "امارت اسلامی عراق و شام" و "گردان طوفان شمال"، هر دو طرف بر سر آتش بس فوری توافق کردند؛‌ همچنین طرفین به توافق رسیدند که گروه مسلح "گردان التوحید" تا پایان بحران سوریه در شهر "اعزاز" به عنوان مرجع ذی صلاح در تمام اختلافات آنها باشد. این موضوع در نسخه امضا شده توسط ابو عبد الرحمن الکویتی از طرف داعش و امضای احمد غزاله ابو راشد از طرف گردان طوفان شام هم دیده می شود.

درگیری های آینده میان آنچه که آمریکا و غرب آنها را "اپوزیسیون سکولار ائتلاف ملی" و ارتش آزاد سوریه نامیده با گروه های وابسته به سازمان القاعده در بلاد شام و عراق و گروه جبهه النصره و داعش تشدید می شود؛‌ گروه هایی که با اهداف و برنامه های  رژیم های عربی حوزه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی و قطر  گره خورده اند و تمام این رژیم ها نیز با سرکردگان این گروه های تروریستی در ارتباط هستند، با این حال این رژیم ها به ویژه عربستان سعودی و قطر در از حیث منافع و اهداف با یکدیگر در تعارض و تناقض قرار دارند و همین موجب می شود تا این گروه ها نیز با یکدیگر در تعارض و تضاد قرار گیرند.
ولی تنها طرف های استفاده کننده از وضعیت فعلی رژیم صهیونیستی و ترکیه هستند. ماه های آینده آبستن حوادث جدیدی است، یک هیئت نظامی بلند پایه تقریبا از یک ماه پیش عازم سوریه شد که در این سفر خود با بالاترین مقامات نظامی سوریه دیدار داشته اند.

ارتش مصر در صدد بود تا از "تجربه ارتش سوریه در زمینه مبارزه با ترورسیم" استفاده کند و این برنامه ارتش مصر در چارچوب برآورد و محاسبه خطراتی بود که از قدرت یافتن بیش از پیش سازمان تروریستی القاعده در شرق جهان عرب نشات می‌ گرفت و از سوریه شروع شده و تا صحرای سینا در مرزهای سرزمین های اشغالی – رژیم صهیونیستی – ادامه می یافت.

و درحالی که پیش از این مدیر سرویس های اطلاعات و امنیت آلمان به همراه مسئول مبارزه با تروریسم این کشور به صورت محرمانه جهت اطلاع از نقشه تروریست ها به ویژه اروپائیان به دمشق سفر کرده بودند. به دنبال آنها بسیاری از کشورهای غربی برای هماهنگی با نظام سوریه در چارچوب بسترسازی برای توافق جهت مبارزه با تروریسم تلاش می کنند و دمشق نیز برای استفاده از حداکثر ظرفیت ممکن برای نشان دادن تهدیدات موجود از جانب گروه های مسلحی همچون داعش و جبهه النصره بر منطقه و سراسر جهان تلاش می کند.

این امر موجب شده تا پنتاگون نیز آشکارا و عیان بیان کند که کسانی که نام "انقلابیون سوری" را بر خود نهاده اند، گروه های تروریستی مسلحی هستند که شایستگی و لیاقت جانشینی "بشار اسد" را ندارند، در نتیجه سقوط نظام سوریه منجر به هرج و مرج و ناآرامی خواهد شد و تنها رهاورد آن بدون تردید تسلط یافتن گروه‌های وابسته به القاعده در مناطق مختلف سوریه است که در نهایت این امر دخالت پرهزینه آمریکا در این کشور را به دنبال خواهد داشت.

و سرانجام اینکه بعد از توافق روسیه و آمریکایی به نظر می‌رسد که هماهنگی محرمانه ای میان ارتش لبنان، اردن، ‌سوریه و عراق برای ریشه کردن تروریسم صورت خواهد گرفت و در مورد آینده مبارزه با تروریسم در منطقه و سوریه بشار اسد تصمیم گیری خواهد کرد، حال تفاوت نمی کند که فرماندهان جنگ در سوریه با این امر موافق و یا مخالف باشند!!!

 

گفتگوی یک رئیس‌جمهور خائن با تلویزیون رژیم اسرائیل

 

شبکه دوم تلویزیون رژیم اسرائیل در اقدامی قابل توجه، همزمان با آشکار شدن تماس تلفنی باراک اوباما با دکتر روحانی، مصاحبه ضبط شده‌ای با بنی‌صدر مخلوع پخش کرد.

گروه بین‌الملل مشرق – هفته گذشته و پیش از رسیدن رئیس‌جمهور روحانی به فرودگاه برای ترک نیویورک، دومین بمب خبری مجمع عمومی امسال پس از دیدار دکتر ظریف و جان کری، منتشر شد. تماس اوباما با روحانی و گفتگوی 15 دقیقه‌ای رؤسای جمهور دو کشور پس از قریب به 35 سال، به تیتر اول تمام رسانه‌های جهان تبدیل شد.

در این میان رسانه‌های اسرائیلی بیشترین واکنش را به این تماس داشتند؛ واکنش‌هایی که ظاهراً با عصبانیت همراه بود و مقامات این رژیم نیز ناراحتی خود را از این تماس و احتمال تعامل آمریکا با ایران، پنهان نکردند. اما روز پس از آن، اوباما اعلام کرد که پیش از تماس با روحانی، موضوع را با اسرائیل هماهنگ کرده و به اطلاع سران این رژیم رسانده است؛ اظهار نظری که خود مؤید این واقعیت است که طرف آمریکایی خواهان برقراری این تماس بوده است و براساس اخبار رسیده از نیویورک، این درخواست به صورت کتبی نیز به هیئت ایرانی ارائه شده است.

اما همزمان با این تماس تلفنی کوتاه، تلویزیون اسرائیل نیز مصاحبه را پخش کرد که نشان می‌دهد مقامات اسرائیلی از مدت‌ها قبل از تماس، از احتمال برقراری آن با خبر بودند و به همین منظور گفتگویی معنادار با بنی‌صدر، رئیس‌جمهور مخلوع و سابق ایران انجام داده‌اند؛ بنی‌صدر اولین رئیس‌جمهور ایران، بدلیل خیانت‌های آشکار و پی‌درپی در دوره مسئولیتش، از مقام خود عزل شد و مدتی بعد با لباس مبدل زنانه از کشور گریخت.

این گفتگو که نخستین گفتگوی یکی از رؤسای جمهور ایران با یک تلویزیون اسرائیلی است، روز یکم شهریور انجام شد، اما بعداز 35 روز، پنجم مهر (دقیقا روزی که مکالمه تلفنی بی سابقه اوباما با روحانی انجام شد) پخش شد.

مقامات این رژیم، با محکومیت کشتار فلسطینیان هم از سوی رئیس جمهور در سخنرانی مجمع عمومی و هم از طرف وزیر امور خارجه در مصاحبه با رسانه‌های آمریکایی، بار دیگر نتوانستند خشم و نفرت خود از مواضع جمهوری اسلامی را پنهان کنند.

سوالات مطرح شده در این مصاحبه همگی مواردی است که طی سال‌های گذشته، طرح آن‌ها از سوی مقامات ایران، عصبانیت صهیونیست‌ها را به همراه داشته است.

این سوالات به ترتیب عبارتنداز:

1-شما متولد همدان هستید، آیا تا به حال از مقبره استر و مردخای رفته اید؟

2-امروز عده ای در ایران می گویند: «یهودی ها عامل یک کشتار دسته جمعی(هولوکاست) در زمان استر و مردخای بوده اند»، نظر شما چیست؟

3-این همه نفرت کورکورانه دولت و حکومت ایران نسبت به اسرائیل و یهودیت از کجا ریشه می گیرد؟
4-نظرتان درباره اینکه احمدی نژاد و دیگران می گویند: «اسرائیل باید از روی نقشه پاک شود»، چیست؟
5-نظرتان درباره سخنانی که پیرامون انکار هولوکاست می گویند، چیست؟
6-نظرتان درباره جنگی که ممکن است بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، چیست؟
7-بنظر شما ایران به دنبال سلاح هسته ای است یا به دنبال نیروی مسالمت آمیز هسته ای است یا می خواهد نشان بدهد که به دنبال نیروی مسالمت آمیز هسته ای است؟
8-چه شانسی وجود دارد که آقای روحانی بتواند با 1+5 به توافق برسد؟
9-آیا تغییری که آرزویش را دارید، در افقی نزدیک می بینید یا نه؟
10-آیا این آرزوی من حقیقت می یابد که شاید روزی بتوانم قبر استر و مردخای را در همدان ببینم؟
 
 
 
 
 
 

خرید پیمانکار پنتاگون از ایران آنهم از بندرعباس!

وال استریت ژورنال در خبری مدعی شد احتمال می‌رود شرکتی که مواد غذایی مورد نیاز نیروهای آمریکایی در افغانستان را تأمین می‌کند، و قرارداد چند میلیارد دلاری با پنتاگون دارد، تحریم‌ها علیه ایران را نقض کرده باشد.
  

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، این روزنامه آمریکایی در این خبر ادعا کرده که ایمیلی بدستش رسیده که در آن گفته شده که شرکت تأمین کننده مواد غذایی پنتاگون پیش از تحویل آن‌ها به نیروهای آمریکایی در افغانستان در سال گذشته، آن‌ها را در انباری در بندر عباس در ایران نگهداری می‌کرده و سپس آن‌ها را از مسیر ایران به آن‌ها تحویل می‌داده است.

وال استریت ژورنال می‌افزاید: این گزارش نشان می‌دهد دولت آمریکا از فروشنده مواد غذایی خود نخواسته است مسیر انتقال و انبار نگهداری مواد غذایی خود را اعلام کنند.
 
 پیش از این نیز در سال گذشته، بازرس ویژه آمریکا در امور بازسازی افغانستان با اشاره به خرید 1. 1 میلیارد دلار سوخت توسط پنتاگون برای ارتش افغانستان طی 2007 تا 2012 از احتمال نقض تحریم ایران و خرید سوخت از این کشور خبر داده بود.
 
بازرس ویژه آمریکا در امور بازسازی افغانستان با انتشار گزارشی اعلام کرده بود که دولت آمریکا در فاصله سال‌های 2007 تا 2012 حدود 1. 1 میلیارد دلار سوخت برای ارتش ملی افغانستان خریداری کرده است. این گزارش از احتمال صرف بخشی از این مبلغ برای خرید سوخت از ایران به رغم تحریم‌های آمریکا علیه این کشور خبر داده بود.
 
 

همین طور سایت الف نیز در خبری نوشت:

فاکس نیوز گزارش داد که یک پیمانکار پنتاگون که برای نیروهای آمریکایی در افغانستان غذا و آب می‌فرستاد تجهیزات لازم برای ساخت یک انبار نظامی در افغانستان را از ایران به این کشور ارسال کرد، اقدامی که می‌تواند نقض تحریم‌های آمریکا علیه ایران محسوب شود. شبکه خبری فاکس نیوز گزارش داد که شرکت آنهام که دارنده قرارداد پیمانکاری چند میلیارد دلاری پنتاگون است، از بندر عباس ایران برای فرستادن مواد و تجهیزات ساختمانی که بعدها از داخل ایران به افغانستان فرستاده شد، استفاده کرد.
 
به گزارش آرمان؛این شبکه خبری نوشت که روزنامه وال استریت ژورنال که اولین‌بار این گزارش را روز چهارشنبه منتشر کرد نوشت که آنهام ساخت این انبار در فرودگاه بگرام در نزدیکی کابل را در ماه ژوئن سال ۲۰۱۲ به پایان برد. این روزنامه آمریکایی گزارش داد که این پروژه شرکت آنهام را در موقعیتی قرار داد که بتواند قرارداد ۱/۸ میلیارد دلاری پنتاگون را از آن خود کند.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد