سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی،اقتصادی و تحلیل متنوع

 

وکلای سلیمان ابوغیث، سخنگوی پیشین القاعده در درخواستشان برای مختومه شدن پرونده وی، مدعی شده‌اند که مقامات آمریکایی درخصوص بازداشت ابوغیث که بیش از یک دهه بعد از حوادث 11 سپتامبر رخ داد، با ایران تبانی کرده‌اند.
به گزارش مشرق به نقل از ایسنا، داماد اوسامه بن لادن و وکلایش ضمن درخواست از دادگاهی در نیویورک برای رفع اتهامات در زمینه تروریسم علیه وی به این دلیل که در هواپیمایی که وی را به آمریکا منتقل کرده، شکنجه شده است، مدعی شد که تبانی آمریکا با ایران برای دستگیری وی شد.
 
خبرگزاری فرانسه گزارش داد: وکلای سلیمان ابوغیث، سخنگوی پیشین القاعده در درخواستشان برای مختومه شدن پرونده وی، مدعی شده‌اند که مقامات آمریکایی درخصوص بازداشت ابوغیث که بیش از یک دهه بعد از حوادث 11 سپتامبر رخ داد، با ایران تبانی کرده‌اند.
 
وکلای ابوغیث قصد دارند رفتار دولت آمریکا در زمینه «جنگ علیه تروریسم» را به چالش بکشند. دادستان‌ها از اظهار نظر درباره درخواست برای مختومه کردن پرونده خودداری کرده‌اند. آنها سه هفته فرصت دارند تا به این درخواست پاسخ دهند و سپس قاضی دو هفته فرصت خواهد داشت تا تاریخی را برای تصمیم‌گیری با برگزاری جلسه استماع درباره مسایل مطرح شده اعلام کند.
 
بنا بر گزارش، "نیواستریت تایمز" ابوغیث 47 ساله در اواخر فوریه توسط ماموران آمریکایی در اردن دستگیر و به نیویورک منتقل شد. در تاریخ اول مارس علیه وی به اتهام توطئه برای کشتار مردم آمریکا اعلام جرم شد. این کار با تقبیح جمهوری‌خواهان برجسته‌ای روبرو شد که گفتند با ابوغیث باید به عنوان مبارز دشمن نگاه و به گوانتانامو منتقل می‌شد. با این حال گروه‌های حقوق بشری از تصمیم اوباما برای دنبال کردن محاکمه غیرنظامی استقبال کردند.
 
این تبعه کویتی به دلیل اظهاراتی که در کنار بن لادن و ایمان الظواهری پس از حملات 11 سپتامبر داشت، شناخته شده است. وی در یکی از سخنرانی‌هایش از حملات 11 سپتامبر دفاع کرد و به آمریکایی‌ها هشدار داد که « طوفان‌ها متوقف نمی‌شوند، به ویژه طوفان هواپیماها».
 
در درخواستی که روز جمعه در دادگاه منهتن ارایه شد، رفع اتهامات در رابطه با توطئه برای کشتار شهروندان آمریکایی درخواست شده است و می‌گوید که ابوغیث در پرواز ازدن به نیویورک تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفته است.
 
در این دادخواست با طرح ادعای حضور ابوغیث در ایران آمده است که این سخنگوی پیشین القاعده ممکن بود زودتر محاکمه شود اگر آمریکا می‌توانست در سال های بعد از حوادث 11 سپتامبر توافقی برای انتقال مظنونین القاعده از ایران به دست آورد.
 
این گزارش مدعی است که ابوغیث اواخر سال 2002 افغانستان را به قصد ایران ترک کرد و تا زمان سفرش به ترکیه در اوایل 2013 در آنجا به سر برد.
 
وکلای وی می گویند که آمریکا همیشه از محل نگهداری ابوغیث مطللع بوده است و به دنبال افشای تمامی اسناد رسمی در رابطه با آنچه تماس ها با ایران خوانده شده است برای توضیح تاخیر بیش از 11 سال در دستگیری وی هستند.
 
آنها می گویند که شانس ابوغیث برای محاکمه منصفانه به دلیل کشته شدن شاهدین احتمالی در حملات پهپادهای آمریکایی و نیز کشته شدن دیگر مقامات القاعده از جمله خود بن لادن با دشواری‌هایی روبرو شده است.
 
 
روحانی چه کسانی را نگران می کند؟
با توجه به این واقعیت که بهبود روابط ایران و غرب و مشخصاً آمریکا ، دشمنان جدی و متعددی دارد و قطعاً هر کدام از آنها و به ویژه اسرائیل، خواهند کوشید با لابی های فراوان، مانع از تنش زدایی شوند، از هم اکنون می توان پیش بینی کرد که روند دیپلماسی تنش زدا، با سختی های زیادی همراه خواهد بود...روابط ایران و غرب، اگر منطقی و بر پایه احترام متقابل باشد، قطعاً به سود هر دو خواهد بود، هر چند کشورهای "غیر"، از آن ناخرسند باشند.
عصرایران ؛ جعفر محمدی - روی کار آمدن "حسن روحانی" ، نگرانی هایی را در میان برخی کشورها ایجاد کرده است چه آن که بیم آن دارند ، با بهبود روابط بین المللی ایران و مشخصاً گشایش در رابطه با غرب و پرونده هسته ای ، منافع شان دچار چالش شود.
 در این نوشتار ، سیاهه ای از این کشورها را مرور می کنیم:

 رژیم صهیونیستی: برای دولتمردان اسرائیل ، هیچ چیز مانند حاکمیت یک دولت تندرو در ایران مغتنم نیست تا در سایه اظهارات رئیس و سایر دولتمردان آن ، بتوانند پروژه ایران هراسی را پیش ببرند و کشورمان را تهدیدی برای امنیت جهان معرفی کنند.

هم از این روست که از وقتی که روحانی به پیروزی رسیده، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، مدام علیه انتخاب مردم ایران سخن می گوید و جهان را از اصلاح روابط با ایران برحذر می دارد.

آرزوی صهیونیست ها این است که بتوانند روزی آمریکا را به "جنگ نیابتی" با ایران بکشانند و با دستان آمریکا ، چالش بزرگ منطقه ای شان را از میان بردارند. حضور یک رئیس جمهور و دولت میانه رو در ایران، این آرزو را دست نیافتنی می کند.

  کشورهای عربی حوزه خلیج فارس:
عربستان سعودی، خود را بزرگ ترین رقیب منطقه ای ایران می داند. رقابت منطقه ای این دو کشور در سرزمین هایی گسترده ای از عراق و سوریه گرفته تا لبنان و یمن و بحرین در جریان است و علاوه بر آن در حوزه هایی مانند اوپک ، سازمان همکاری اسلامی و ... نیز با یکدیگر رقابت اقتصادی و سیاسی دارند.

کشور دیگر ، امارات متحده عربی و مشخصاً امارت دوبی است که به واسطه تحریم های ایران ، بیشترین نفع اقتصادی را می کند به طوری که بخش مهمی از واردات ایران ، از امارات صورت می گیرد و این در حالی است که امارات ، تولید کننده آنچه صادر می کند نیست ، بلکه به عنوان واسطه میان ایران و کشورهای اصلی صادرکننده مانند چین عمل می کند و از این رهگذر سودهای میلیارد دلاری می برد به گونه ای که در سال های اخیر ، تراز تجاری ایران و امارات ، حدود 10 میلیارد دلار به نفع این کشور کوچک عربی بوده است.

بهبود روابط بین المللی ایران ، به معنای حذف تدریجی امارات از واسطه گری و عدم النفع شدید این کشور است.

قطر نیز از ادامه تحریم ها و تضییقات ایران ، سود سرشار می برد. ایران و قطر میدان گازی مشترکی به نام پارس جنوبی دارند که بزرگترین مخزن متراکم گازی دنیاست.
طبق مقررات بین المللی ، استفاده از میدان های گازی مشترک برای هر کدام از سهامداران آزاد است و هر کدام ، هر چقدر که توانست می تواند استخراج کند.
قطر، با بهره گیری از توانمندی های بین المللی و تکنولوژی های مدرن روز ، توانسته است حدود 20 برابر ایران ، برداشت گاز داشته باشد و درآمد سرانه اش را به صدر جهانی برساند ولی در ایران ، فازهای پارس جنوبی ، همچنان به کندی پیش می روند و به عنوان مثال ، فاز یازدهم ، از 14 سال پیش به دنبال پیمانکار است!

شکست تحریم ها ، می تواند ایران را در دستیابی به تجهیزات و پیمانکاران معتبر جهانی برای توسعه هر چه سریع تر پارس جنوبی کمک کند که این اتفاق ، به طور کاملاً مستقیمی با میزان نهایی برداشت قطری ها ارتباط دارد.

بحرین هم از ضعیف بودن ایران به این دلیل استقبال می کند که اکثریت شیعه این کشور، نتوانند پشتوانه قدرتمندی به نام ایران داشته باشند.
در مجموع ، چنانچه روابط ایران و غرب و نهایتاً ایران و آمریکا ، بهبود یابد ، بسیاری از کشورهای عربی ، موضوعیت خود را برای ایالات متحده از دست خواهند داد و نخواهند توانست با تمسک به پدر اجازه ای شان (آمریکا) ، علیه ایران موضع بگیرند.

نکته قابل توجه اینجاست که کشورهای عربی خلیج فارس ، از تحریم های "بسیار شدید" ایران نیز استقبال نمی کنند زیرا در چنین وضعی ، خود آنها نیز نمی توانند با ایران تجارت گسترده ،سودآور و اغلب انحصاری داشته باشند.
همچین آنها از جنگ بین ایران و آمریکا نیز استقبال نخواهند کرد زیرا می دانند در چنان وضعی امنیت منطقه برای دراز مدت مختل می شود و رشد این کشورها تحت الشعاع قرار می گیرد.
از این رو ، کشورهای عربی منطقه ، خواهان استمرار وضع موجود هستند.

  ترکیه: این کشور در سال های اخیر از دورن مرزهایش به در آمده و برای خود یک نقش منطقه ای نیز تعریف کرده است تا به دور رقیب منطقه ای ، یعنی ایران و عربستان بپیوندد. از این رو، هر چه رقبا ضعیف تر و منزوی تر باشند ، برای جایگاه منطقه ای ترکیه در دراز مدت بهتر است.
به علاوه با تشدید تحریم های ایران ، بخش مهمی از پتانسیل های تجاری ایران به سمت ترکیه معطوف شده است به گونه ای که در سال های اخیر ، هزاران شرکت ایرانی در ترکیه ثبت شده اند.
البته ترکیه ، در حد کشورهایی مانند امارات ، از این وضعیت منتفع نشده است اما با توجه به تحریم های دریایی جدید ایران ، ترکیه می تواند کرویدور مناسبی برای حمل و نقل زمینی به ایران باشد و از این منظر هم منتفع شود.
 
 روسیه:
روس ها را می توان جزو برندگان تنش ایران و غرب دانست. نیروگاه اتمی بوشهر که روزگاری قرار بود توسط زیمنس آلمان ساخته شود ولی به دلیل بحران در روابط ایران و غرب به دست روس ها افتاد ، یک نمونه نماد بارز در این زمینه است.

علاوه بر منافع گسترده اقتصادی روسیه در تعامل با ایران ، این کشور در پرونده هسته ای نیز به دلیل دوری ایران و غرب ، همواره نقش واسط را بازی کرده و توانسته از هر دو طرف و مشخصاً از تهران امتیاز ستانده است.

  چین: بازار بزرگ 75 میلیونی ایران ، به طور ویژه ای در اختیار چینی هاست. هر چند سایه اقتصاد چین بر همه جهان سنگینی می کند ولی در ایران ، شرایط خاص تر است، چه آن که چین ، با بهره گیری از شرایط تحریم ایران ، پول های نفت ایران را نزد خود نگه داشته و به جای آن ، کالای چینی به ایران می دهد تا اصطلاح "بنجل های چینی" وارد ادبیات محاوره ای ایرانیان شود! این در حالی است که اگر شرایط تحریم ها نبود، می شد دلار گرفت و با آن، کالاهای بهتر از سایر نقاط جهان خرید.

از نظر سیاسی نیز ، وجود پرونده هسته ای ایران در شورای امنیت و عضویت دائم چین در این شورا ، باعث شده ، چینی ها از موضع قدرت با ایران برخورد کنند و سوء استفاده ای اقتصادی را تابعی از این وضعیت سیاسی نمایند.

  هند: این کشور هنوز از معدود خریداران نفت ایران است ولی در شرایط تحریم ، به جای آن که پول نفت وارداتی را به ارز رایج جهانی (دلار) پرداخت کند ، "روپیه" می دهد و لذا ایران ناگزیر است ،با روپیه هندی ، از همان هند ، خرید کند. بدین ترتیب ، پولی که هند بابت نفت ایران می دهد ، در اقتصاد ملی اش باقی ماند که امتیازی تاریخی برای هند محسوب می شود.
اگر تحریم ها برداشته شود ، هند از این فرصت بی نظیر اقتصادی که احتمالاً تکرارناپذیر نیز خواهد بود ، محروم می ماند.

البته این فهرست ، می تواند مفصل تر از این باشد ولی کشورهای 9 گانه فوق ، بیشترین نگرانی را از بهبود جایگاه بین المللی ایران دارند.با توجه به این واقعیت که بهبود روابط ایران و غرب و مشخصاً آمریکا ، دشمنان جدی و متعددی دارد و قطعاً هر کدام از آنها و به ویژه اسرائیل، خواهند کوشید با لابی های فراوان، مانع از تنش زدایی شوند ، از هم اکنون می توان پیش بینی کرد که روند دیپلماسی تنش زدا ، با سختی های زیادی همراه خواهد بود و اینجاست که درایت دو طرف اصلی ماجرا ، می تواند نقش آفرین باشد. روابط ایران و غرب ، اگر منطقی و بر پایه احترام متقابل باشد ، قطعاً به سود هر دو خواهد بود ، هر چند کشورهای "غیر" ، از آن ناخرسند باشند.
 

گفتاری به بهانه ابقای دبیر پرسابقه شورای نگهبان
شاید خود شیخ ریز نقش متولد لادان اصفهان نیز تصور نمی کرد در جمهوری اسلامی واجد چنان نقشی شود که با کمتر منصب دیگری قابل مقایسه است و در 87 سالگی نیز همان اشتیاق دورانی را نشان دهد که پنجاه و چند ساله بود و تنها از تعداد حضور خود در نماز جمعه تهران بکاهد.
عصر ایران ؛ سروش بامداد - با ابقای احمد جنتی در سمت دبیر شورای نگهبان می توان عنوان قدیمی ترین و کهن سال ترین مقام در جمهوری اسلامی ایران را به او اختصاص داد.

درباره  عنوان «قدیمی ترین» باید توضیح داد که با توجه به استمرار عضویت در فقهای شورای نگهبان از بدو استقرار و تاسیس در سال 1358 تا کنون و در تمام ادوار 5 گانه آن به او اطلاق می شود و تفاوت و تمایز آقای جنتی در این است که به رغم تصدی مناصب دیگر، عضویت فقها و بعدتر دبیری شورای نگهبان را همواره بر عهده داشته به گونه ای که به نماد نهاد شورای نگهبان در جمهوری اسلامی بدل شده است.

هر چند در دهه اول جمهوری اسلامی به سبب حضور چهره هایی چون آیت الله صافی گلپایگانی یا آیت الله یوسف صانعی که بعدتر به مقام مرجعیت رسیدند احمد جنتی تحت الشعاع آنان قرار داشت اما از همان ابتدا در جمع فقیهان شورا حاضر بوده و پس از رحلت امام خمینی و تفسیر نظارت مصرح در قانون اساسی به «استصوابی» توسط این شورا و دبیر آن دامنه نفوذ و تاثیر گذاری بیشتری یافت.  چندان که پورتال رسمی شورای نگهبان دایره بسیارگسترده ای از وظایف و احتیارات و امکانات حقوقی شورای نگهبان ترسیم کرده که عرصه های متعدد و متنوعی را شامل می شود.

اگر معیار استمرار مسوولیت یک عنوان و منصب مشخص نباشد البته چهره هایی چون آیت الله خامنه ای، اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد رضا مهدوی کنی که از ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی با عضویت در شورای انقلاب و قبول مسوولیت های متعدد و متنوع در سال های بعد پیوسته در صحنه بوده اند قطعا نسبت به آقای جنتی ارجح هستند.

درباره آیت الله خامنه ای می توان به پیشینه عضویت در شورای انقلاب، فرماندهی کل سپاه پاسداران، معاونت وزارت دفاع، نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، امامت جمعه تهران، ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس خبرگان رهبری و عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی و پس از آن رهبری نظام اشاره کرد که اگر چه پیوسته است اما در مناصب مختلف بوده و اهمیت انتخاب خبرگان در سال 68 بقیه را تحت الشعاع جایگاه رهبری قرار داده است.

از جمله امامت جمعه تهران  که هر چند در سال 58 و با حکم رهبر فقید انقلاب عهده دار شدند و تا کنون نیز ادامه دارد و پیش از انتصاب آقای جنتی به عضویت شورای نگهبان صورت پذیرفته اما اکنون ذیل رهبری تعریف می شود. ضمن این که امامت جمعه شغل به حساب نمی آید و به همین خاطر هم زمان می توان سمت های دیگر را پذیرفت.

درباره هاشمی رفسنجانی نیز هرچند از روز پیروزی انقلاب تا حال حتی یک روز هم بی منصب نبوده اما او هم در مصادر متعدد- و نه 34 سال مداوم در یک مقام بوده است. ضمن این که احمد جنتی به لحاظ سنی (متولد 1305) از رهبری (1318) و هاشمی(1312 در شناسنامه و 1313 در اظهار خود ایشان) بزرگ تر است.

او اما از اسفند 58 تا کنون عضو شورای نگهبان است و تقریبا دو سوم آن را با عنوان دبیری گذرانده است.


بدین ترتیب  از حیث سابقه مسوولیت مستمر در یک سمت  او از سید محمود دعایی نیز که از سال 1359 مدیر روزنامه اطلاعات است فراتر می رود. یا اگر پیشتر از  عبدالله جاسبی رییس پیشین دانشگاه آزاد به عنوان پرسابقه ترین مدیر یاد می شد با تغییر او این نام نیز دیگر در صدر طولانی ترین مسوولیت ها قرار ندارد. مثال دیگر علی نقی خاموشی بود اما سمت او دولتی نبود و او هم جای خود را به محمد نهاوندیان داد.

در این میان می توان به عباس واعظ طبسی که تولیت آستان قدس رضوی را از ابتدای انقلاب اسلامی در سال 1357 تاکنون برعهده دارد اشاره کرد اما باید در نظر داشت که اولا او متولد 1314 است و ثانیا آستان قدس رضوی یک بنیاد غیردولتی است و نه مانند شورای نگهبان یک نهاد حکومتی.

گرچه دوره فعالیت فقهای شورای نگهبان براساس قانون، 6 ساله و قابل تمدید است اما انتصاب آنان برای یک دوره خاص و بازه زمانی در نظر گرفته نمی شود. رهبری حتی در انتصاباتی که قانون اساسی دوره زمانی تعیین نکرده بازه های 3 یا 5 سال تعیین می کنند اما فقهای شورای نگهبان گاه تاواپسین دم حیات واجد این سمت باقی می مانند کما این که آیت الله شیخ غلامحسین رضوانی تا لحظه آخر چنین بود.

شورای نگهبان یک نهاد اختصاصی در جمهوری اسلامی است و قیاس آن با مجالس سنا درست نیست اما  اگر بنا بر تشبیه باشد می توان یادآور شد در مجالس سنا یا دیگر نهادهای پایه ای در نظام های سیاسی دیگر دنیا نیز گاه افراد در مدت های طولانی واجد آن کرسی ها هستند و اتفاقا مورد اجماع و فراتر از دسته بندی های رایج تعریف می شوند.

شاید خود شیخ ریز نقش متولد لادان اصفهان نیز تصور نمی کرد در جمهوری اسلامی واجد چنان نقشی شود که با کمتر منصب دیگری قابل مقایسه است و در 87 سالگی نیز همان اشتیاق دورانی را نشان دهد که پنجاه و چند ساله بود و تنها از تعداد حضور خود در نماز جمعه تهران بکاهد و به جای هر ماه یک نوبت، به دو ماه یک بار کاهش دهد.

نیاز به توضیح نیست که شمار منتقدان احمد جنتی کم نیست و پس از ماجرای عدم احراز صلاحیت هاشمی رفسنجانی برای انتخابات ریاست جمهوری به عرصه های مختلف درون نظام نیز تسری یافت.


از سال 71 که روزنامه سلام در اعتراض به رد صلاحیت نیروهای چپ سنتی مذهبی در صفحه اول به طعنه تیتر زد:« خسته نباشید، آقای جنتی» تا همین پارسال که مدیر آن روزنامه- سید محمدموسوی خویینی- باز به طعنه گفت کاندیداهای ما زیر تیغ تیز آقای جنتی هستند( اشاره به نظارت استصوابی) در هر انتخابات و گاه بر سر مصوبات تایید نشده در شورای نگهبان یا به خاطر سخنی در نماز جمعه تهران نام او همواره مطرح بوده است اما در مقابل به منتقدان و مخالفان خود انگیزه داده است که هم چنان که او در کهن سالی آنی سیاست را واننهاده و اعلام خستگی و بازنشستگی نمی کند دیگران که در سن فرزندان و نوادگان اویند نیز ناامید نشوند و آیت الله را نه به خاطر گرایش فکری و سیاسی که در استمرار الگو قرار دهند. چند چهره سیاسی منتقد او گفته اند از او  -والبته تنها در این زمینه -الهام گرفته اند.
هم اکنون تنها کشور موجود در لیست بدحسابان بانک جهانی کشور فقیر و تحت تحریم زیمبابوه است که بنا به اعلام بانک جهانی 13 سال است که اقساط بدهی های خود به بانک جهانی را پرداخت نکرده است.
بانک جهانی اعلام کرد که ایران شش ماه است که اقساط بدهی خود به این بانک را پرداخت نمی کند.

به گزارش عصر ایران به نقل از رویترز،این بانک اعلام کرده است که ایران در شش ماه گذشته، 79 میلیون دلار از اقساط بدهی خود را که قرار بوده به این بانک بدهد، پرداخت نکرده است.بر اساس اعلام بانک جهانی ایران تا پایان ژوئن سال جاری میلادی در مجموع 697 میلیون دلار به این بانک بدهی دارد.قسط عقب افتاده ایران بابت وام هایی بوده است که از بانک بازسازی و توسعه بین المللی دریافت کرده است.بانک جهانی همچنین اعلام کرد با توجه به دیر کرد پرداخت اقساط، این بانک ایران را در لیست کشورهای بدحساب قرار داده است.
گفتنی است هم اکنون تنها کشور موجود در لیست بدحسابان بانک جهانی کشور فقیر و تحت تحریم زیمبابوه است که بنا به اعلام بانک جهانی 13 سال است که اقساط بدهی های خود به بانک جهانی را پرداخت نکرده است.
 
دبیر حزب اتحادیه دموکراتیک در کردستان سوریه گفت: بحران در سوریه پایان نزدیکی ندارد. در کردستان سوریه نیاز جدی برای ایجاد دولت محلی و کابینه ای دموکراتیک برای اداره امور وجود دارد.
احزاب کردستان سوریه برای تشکیل کابینه موقت این منطقه تلاش می کنند.
 
به گزارش عصر ایران به نقل از سایت شبکه الجزیره، هدف از این اقدام، اداره امور کردستان سوریه و زمینه سازی برای برگزاری انتخابات و تشکیل کابینه منتخب این منطقه اعلام شده است.

این اقدام با هشدارها و نارضایتی های ترکیه و مخالفان حکومت بشار اسد رئیس جمهور سوریه روبه رو شده است.

"صالح مسلم" دبیر حزب اتحادیه دموکراتیک در کردستان سوریه گفت: بحران در سوریه پایان نزدیکی ندارد. در کردستان سوریه نیاز جدی برای ایجاد دولت محلی و کابینه ای دموکراتیک برای اداره امور وجود دارد.

این مقام ارشد در کردستان سوریه  گفت: این طرح ماست که از سال 2007 پیگیر اجرای آن بودیم تا نیازهای مردم را تامین کنیم. این کابینه جدید در کردستان سوریه، موقت خواهد بود. هنگامی که توافق گسترده و همه جانبه ای برای آینده سوریه به وجود بیاید در این صورت می توانیم برای فعالیت این کابینه را پایان یافته بدانیم.

"شیرزاد ایزدی" سخنگوی حزب "شورای ملت" در کردستان سوریه نیز تایید کرد نیروهای سیاسی در کردستان سوریه به سمت تشکیل کابینه موقت در این منطقه حرکت می کنند.  این کابینه اقدامات لازم برای برگزاری انتخابات در مناطق کردنشین سوریه را آغاز خواهد کرد. وضعیت این کابینه شبیه کابینه کردستان عراق خواهد بود.

کردستان عراق در حال حاضر در قالب منطقه فدرالی دارای کابینه و پارلمان ویژه خود است گرچه در کابینه و پارلمان ملی عراق نیز مشارکت دارند.

وی همچنین گفت ایده نگارش قانون اساسی برای منطقه کردستان سوریه نیز مطرح شده است.


وضعیت کردستان سوریه در بحران این کشور

با آغاز بحران در سوریه در سال 2011، نیروهای نظامی حکومت بشار اسد شامل پلیس، ارتش و نیروهای امنیتی در نیمه سال 2012 بدون درگیری از مناطق کردنشین سوریه عقب نشینی کردند و از آن زمان تاکنون این مناطق توسط "شورای های محلی"  اداره می شود.حکومت اسد با فراخواندن نیروهای نظامی خود از مناطق کردنشین سوریه از یک سو به نیاز به نیروهای نظامی بیشتر در جنگ با مخالفان مسلح در دیگر مناطق، پاسخ گفت و از سوی دیگر، کردهای سوریه را از رویارویی با نیروهای دولتی و حمایت از مخالفان مسلح اسد بازداشت.کردهای سوریه نیز تلاش می کنند مناطق کردنشین را از درگیری های نظامیان دولتی و مخالفان مسلح دور کنند. کردها 15 درصد از کل جمعیت 23 میلیون نفری سوریه را تشکیل می دهند که در شمال این کشور زندگی می کنند.
کردستان سوریه شامل در شمال این کشور شامل شهرهای مهمی چون قامشلی، حسکه و الرقه و بخشی از استان حلب است.


کردهای سوریه هیچ گاه خواستار استقلال و تشکیل حکومت مستقل نشده بلکه مطالبه اصلی آنها اداره فدرال مناطق کردنشین سوریه در قالب حکومت یکپارچه این کشور است.در روزهای اخیر برخی از مناطق کردستان سوریه شاهد درگیری هایی میان کردهای مسلح با مخالفان مسلح اسد و افراط گرایان اسلامی بوده است. کردهای مسلح همچنین توانستند با اخراج افراط گرایان اسلامی از شهر مرزی راس العین در مرز با ترکیه، کنترل آن را به دست بگیرند.
روزنامه گاردین روز پنج شنبه در گزارشی از افزایش سه برابری ورود پناهجویان ایرانی به سواحل استرالیا در سال 2013 خبر داده است . بنابر این گزارش از بیش از 15 هزار پناهجویی که از ابتدای سال جاری میلادی به طور غیر قانونی وارد سواحل استرالیا شده اند بیش از یک سوم آنها ایرانی است.
خبرگزاری فرانسه از سرکوب شورش شب گذشته (جمعه شب) صدها پناهجوی مستقر در جزیره " نائورو " به دست مردم محلی خبر داد.

به گزارش عصر ایران بر اساس گزارش این خبرگزاری پناهجویان مستقر در اردوگاه پناهندگی جزیره نائورو که بخش بزرگی از آنها ایرانی هستند، جمعه شب در واکنش به تصمیم جدید دولت استرالیا در عدم اعطای پناهندگی به پناهجویان دست به شورش زده و ساختمان‌های اداری مرکز پناهندگی را به آتش کشیدند.

در واکنش به این شورش  مردم محلی جزیره نائورو با استفاده از وسایلی چون ساطور و میله های فولادی به نیروهای پلیس برای سرکوب شورش پناهجویان کمک کردند.بنا به اعلام رسانه های استرالیا در این شورش ساختمان‌های اداری اردوگاه به آتش کشیده شده و حدود 60 میلیون دلار خسارت بر جای گذاشته است .
هنوز به طور مشخص تعداد پناهجویان ایرانی آسیب دیده یا دستگیر شده در عملیات پلیس برای سرکوب شورش گزارش نشده است اما منابع محلی از زخمی شدن دست کم 6 تن و دستگیری دهها نفر از سوی پلیس نائورو خبر داده اند.بنا به اعلام بی بی سی بیش از نیمی از 545 پناهجوی مستقر در اردوگاه جزیره نائورو ایرانی هستند.
پناهجویان مستقر در جزیره دورافتاده نائورو که توسط دولت استرالیا به آنجا فرستاده شده‌اند به کندی روند رسیدگی به درخواست پناهندگی شان اعتراض دارند و شورش روز جمعه نیز پس از آن صورت گرفت که کوین راد نخست‌وزیر استرالیا، از وضع مقررات سخت‌گیرانه‌تر تازه برای پناهجویان خبر داد.
دولت استرالیا برای جلوگیری از ورود پناهجو به خاک این کشور گروه‌هایی از پناهجویان را به جزایر دورافتاده اقیانوس آرام ازجمله نائورو می‌فرستد و در قبال آن پولی به حکومت‌های این جزایر پرداخت می‌کند.
نائورو کوچکترین جمهوری جهان محسوب می شود و این کشور جزیره ای با 21 کیلومتر مربع مساحت تنها 9400 نفر جمعیت دارد.
روزنامه گاردین روز پنج شنبه در گزارشی از افزایش سه برابری ورود پناهجویان ایرانی به سواحل استرالیا در سال 2013 خبر داده است . بنابر این گزارش از بیش از 15 هزار پناهجویی که از ابتدای سال جاری میلادی به طور غیر قانونی وارد سواحل استرالیا شده اند بیش از یک سوم آنها ایرانی است.
 دولت استرالیا این هفته اعلام کرد که این کشور از این پس دیگر هیچ پناهجویی را نمی‌پذیرد و پناهجویانی که خود را به خاک استرالیا برسانند، به پاپوآ گینه نو و سایر جزایر اقیانوس آرام منتقل می‌شوند.تا کنون صدها پناهجوی استرالیا که بخش قابل توجهی از آنها ایرانی هستند در سواحل این کشور غرق شده اند.
 
کد خبر: ۳۳۲۸۱۰
تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۳۹۲ - ۱۵:۲۵
انگلیس و فرانسه از تصمیم برای مسلح کردن مخالفان سوری صرف نظر کرده‌اند تا شرایط هر روز برای مخالفان دشوارتر شود.
 
 به گزارش فارس، موضع لندن و پاریس در قبال بحران سوریه دچار تغییری اساسی شده است و این کشورها از تصمیم خود برای مسلح کردن مخالفان صرف نظر کرده‌اند.

 براین اساس منابع نزدیک به دولت انگلیس به خبرگزاری رویترز گفته‌اند که لندن طرح تسلیح مخالفان مسلح را کنار گذاشته است و بشار اسد رئیس جمهور سوریه طی سال‌های آینده در سمت خودش باقی خواهد ماند.

 همزمان با این موضع گیری تلویحی که توسط خبرگزاری انگلیسی رویترز منتشر شده، لوران فابیوس وزیر امور خارجه فرانسه نیز گفته که پاریس موضع خود درباره مسلح نکردن مخالفان سوری را تغییر نمی‌دهد و در این شرایط سلاح تهاجمی به مخالفان نمی‌دهد.

 این درحالی است که فرانسه و انگلیس تا چندی قبل در درون اتحادیه اروپا تلاش زیادی می‌کردند تا تمام اعضای این اتحادیه را برای تسلیح معارضان متقاعد کنند ولی در آن زمان با مخالفت جدی برخی کشورهای اروپایی از جمله آلمان مواجه بودند.

 انتشار گزارش‌های متعدد از نقض حقوق بشر توسط مخالفان مسلح در سوریه، تقویت نیروهای القاعده و موفقیت‌های ارتش سوریه در نبرد با مخالفان؛ پاریس و لندن را به سوی بازبینی در طرح مسلح کردن مخالفان سوق داده است.

 این موضع گیری فرانسه و انگلیس موجب نگرانی شدید ائتلاف معارضان سوری شده به طوری که سلیم ادریس فرمانده شورای نظامی مخالفان دو روز قبل به شدت از وعده‌های عملی نشده لندن در زمینه کمک نظامی به مخالفان انتقاد کرده بود و گفته بود: آنها (غربی‌ها) فقط وعده می‌دهند.
کابینه روحانی در روزهای اخیر و احتمالا آِینده، کلید واژه‌ای است که بارهاه آن را خواهیم شنید؛ کابینه‌ای که در آغاز کار، همه می‌گفتند از آن سهمی نمی‌خواهند، ولی هر چه پیشتر رفتیم، پرده تعارفات کنار‌تر رفت و سهم‌خواهی‌ها از کابینه روحانی روشن‌تر شد.
کد خبر: ۳۳۲۷۲۱
تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۳۹۲ - ۱۲:۱۴
اصلاح‌طلبان چه وزارتخانه‌هایی را از روحانی می‌خواهند؟در روزهای اخیر و احتمالا آِینده، کابینه روحانی، ‌کلید واژه‌ای است که بارها آن را خواهیم شنید؛ کابینه‌ای که در آغاز همه می‌گفتند از آن سهمی نمی‌خواهند، ولی هر چه پیشتر رفتیم، پرده تعارفات کنار‌تر رفت و سهم‌خواهی‌ها از کابینه روحانی روشن‌تر شد، تا جایی که در ‌مراسمی، سید محمد خاتمی به شوخی و جدی، نام وزیر فرهنگ مورد نظرش برای کابینه روحانی را نیز بر زبان آورد و احمد مسجد جامعی را برای این پست به روحانی معرفی کرد؟ اما به راستی اصلاح طلبان از کابینه روحانی چه می‌خواهند؛ چه پست‌هایی و چه وزارتخانه‌هایی؟

به گزارش «تابناک»، اصلاح‌طلبان با تیزهوشی به صرافت افتاده‌اند. چندی پیش،‌ حسین مرعشی در مصاحبه‌ای اعلام کرد، اصلاح طلبان پیروز این انتخابات بودند؛ پس چه دلیلی دارد که آن‌ها در دولت نباشند؟ آن‌ها به خوبی ارزش هر وزارتخانه را می‌دانند و در روزهای اخیر، سه وزارتخانه را نشانه رفته‌اند؛ وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ سه وزارتخانه استراتژیکی که هدایت و سازماندهی جامعه مدنی ایران را بر عهده دارد و هر تغییر و تحول‌ بنیادینی که در کشور انجام می‌گیرد، نخست در این سه وزارتخانه یا توسط و با حمایت و همراهی این سه وزارتخانه صورت می‌گیرد.

اصلاح‌طلبان هیچ دغدغه‌ای برای وزارتخانه‌های دیگر ندارند که وزارتخانه‌های اقتصادی طبیعتا اگر همه نزدیکان روحانی هم در آن‌ها مستقر شوند، تفاوتی با دولت خاتمی نخواهد کرد که خود او هم اقتصادش را به تکنوکرات‌هایی داده بود که در زمان هاشمی رفسنجانی پرورش یافته بودند. در وزارتخانه‌های سیاسی هم اصلاح‌طلبان به بدنه‌ای دل بسته‌اند که به صورت نسبی سمپات آنان هستند، ولی آنان می‌خواهند در سه وزارتخانه نامبرده، نقش راهبری داشته باشند.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارتخانه‌ای گسترده است که تقریبا همه امور لازم برای تولید اندیشه‌‌ و گسترش آن، هنر، رسانه و... را در اختیار دارد. اصولا جهت‌گیری سیاسی یک رئیس جمهور را هم وزیر فرهنگ معرفی شده توسط وی تعیین می‌کند. شبکه گسترده و دامنه نفوذ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در چهارچوب‌بندی و ترویج گفتمان مورد نظر اصلاح طلبان بر کسی پوشیده نیست. اصلاح طلبان عموما صبور هستند و می‌دانند ‌با تسلط بر وزارت ارشاد، باید بذرهایی ‌بکارند تا فردا آن را درو کنند.

وزارت علوم هم از دیگر وزارتخانه‌هایی است که اصلاح‌طلبان و رسانه‌های نزدیک به آنان به صورت ویژه برای آن کاندیدای وزارت معرفی می‌کنند. وزارتخانه‌ای که فضای دانشگاهی ایران را مدیریت می‌کند. فضایی که با حرکت خودش جامعه را به حرکت وا‌‌می‌دارد. شبکه گسترده و دامنه نفوذ این وزارتخانه هم بر کسی پوشیده نیست. بی‌دلیل هم نیست که اصلاح‌طلبان این وزارتخانه را هم کلیدی می‌دانند و برای تصاحب آن در دولت روحانی کم نمی‌گذارند.

و سرانجام ‌این وزارتخانه آموزش و پرورش است که هرچند برای بسیاری از نزدیکان روحانی وزارتخانه‌ای نچسب با دردسرهای فراوان است، ‌برای اصلاح‌طلبان به دردسر‌های این وزارتخانه با برداشت‌هایی که بعدا می‌توانند بکنند، خواهد ارزید. قدرت سازماندهی آموزش و پرورش چه در سطح مردمی و چه در سطح تشکل‌ها در ایران فوق‌العاده عالی و گسترده است؛ بنابراین، چرا اصلاح‌طلبان از چنین وزارتخانه‌ای دل بکنند؟

شاید دغدغه‌های این سه وزارتخانه برای اصلاح‌طلبان است که برخی از رسانه‌های نزدیک به هاشمی رفسنجانی ـ که دغدغه دینی بیشتری دارند ـ در این باره هشدار می‌دهند. چنانچه روزنامه جمهوری اسلامی به صراحت در این باره می‌نویسد:

‌«اظهارات، اشارات و تحلیل‌های سران جناح اصلاح‌طلب، این روز‌ها نشان می‌دهد آن‌ها دولت دکتر حسن روحانی را به منزله پلی برای عبور از شرایط کنونی جهت رسیدن به قدرت می‌دانند. یکی از سران جناح اصلاحات در تشریح وضعیت دولت روحانی می‌گوید: «شاید بهتر باشد اصلاح طلبان، درون حاکمیت نباشند تا بتوانند خود را احیا کنند».
به نظر می‌رسد با توجه به شرایط دشوار اقتصادی کشور، اصلاح طلبان ترجیح می‌دهند خود را با مشکلات این مرحله درگیر نکنند و با این تحلیل که دولت دکتر روحانی نمی‌تواند توفیق چندانی به دست آورد، خود را برای در دست گرفتن قدرت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ آماده کنند‌».

این سه وزارتخانه می‌توانند به خوبی اصلاح‌طلبان را در راستای اجرای چنین برنامه‌ای آماده کنند. تعارف‌ها را کنار‌ بگذارید؛ اصلاح‌طلبان برای این سه وزارتخانه سهم می‌خواهند!
 

کد خبر: ۳۳۲۹۲۲
تاریخ انتشار: ۲۹ تیر ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۰
 وزیر دفاع فرانسه، روز دوشنبه، برای نهایی کردن قرارداد فروش دو ماهواره نظامی به امارات به ارزش ۵۰۰ میلیون یورو، عازم این کشور عربی می شود.

به گزارش تسنیم به نقل از خبرگزاری فرانسه، روزنامه فرانسوی «لاتریبون» که از ماه ها پیش مذاکرات مربوط به فروش ماهواره های نظامی فرانسه به امارات را دنبال می کند، روز جمعه در پایگاه اینترنتی خود نوشت، قرارداد فروش دو ماهواره از نوع «هیلیوس» که توسط دو شرکت «آستریوم و تالس آلنیا اسپیس» ساخته شده است، قرار است توسط این شرکت ها در حضور وزیر دفاع فرانسه در ابوظبی امضا شود.

وزارت دفاع فرانسه از اظهار نظر درباره این خبر خود داری اما تأیید کرد «ژان ایو لودریان» عصر دوشنبه به ابوظبی خواهد رفت.

طبق نوشته روزنامه لاتربیون، لودریان هفته گذشته در متقاعد کردن طرف های اماراتی ناکام مانده بود و پس از سه روز مذاکره در ابوظبی، دست خالی بازگشته بود. همانطور که وزارت دفاع روز جمعه هفته گذشته در همایشی پیرامون دفاع که پارلمان آن را ترتیب داده بود، علنا به شکست در این قرارداد اعتراف کرد.
 
تنها چند روز پس از آن که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم اسرائیل در اظهاراتی خواستار بی‌اعتمادی اوباما به دولت جدید ایران و تشدید فشار‌ها علیه کشور شد، شماری از اعضای مجلس نمایندگان آمریکایی، با تهیه نامه‌ای خواستار تعامل دولت آمریکا با دولت جدید در ایران شده‌اند. هم‌اکنون بیش از یک چهارم اعضای مجلس نمایندگان این نامه را امضا کرده‌اند.
کد خبر: ۳۳۲۸۲۵
تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۳۹۲ - ۱۳:۴۱
حمایت یک‌چهارم اعضای مجلس نمایندگان آمریکا از رابطه با ایران
تنها چند روز پس از آن که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم اسرائیل در اظهاراتی خواستار بی‌اعتمادی اوباما به دولت جدید ایران و تشدید فشار‌ها علیه کشور شد، شماری از اعضای مجلس نمایندگان آمریکایی، با تهیه نامه‌ای خواستار تعامل دولت آمریکا با دولت جدید در ایران شده‌اند. هم‌اکنون بیش از یک چهارم اعضای مجلس نمایندگان این نامه را امضا کرده‌اند.

به گزارش «تابناک»، در این نامه از اوباما خواسته شده به ابراز تمایل حسن روحانی برای تعامل با غرب و آمریکا توجه نشان دهد. «تایمز اسرائیل» می‌نویسد، این نامه که توسط چارلی دنت جمهوری خواه و دیوید پرایس دمکرات تهیه شده، تاکنون به امضای ۱۱۸ نماینده رسیده است و بیشتر امضاکنندگان این نامه دمکرات هستند، ولی نام پانزده جمهوری خواه نیز در میان آن‌ها دیده می‌شود.

به نوشته این روزنامه، هرچند در این نامه ‌مستقیم‌ به نتانیاهو اشاره‌ای نشده، ‌محتوای آن مستقیم‌ در تقابل با اظهارات اخیر وی مبنی بر ضرورت افزایش فشار بر ایران و غیرقابل اعتماد خواندن رئیس‌جمهور جدید ایران است.

در این نامه که قرار است امروز برای اوباما فرستاده شود، آمده است: «‌امتحان نکردن این موضوع که آیا انتخاب روحانی، ارائه کننده فرصتی برای حرکت به سمت توافقی معتبر و قابل اتکا درباره برنامه هسته‌ای ایران هست یا خیر، کاری اشتباه است».

این نامه می‌افزاید: «افزون بر این، ما باید مراقب باشیم با انجام کارهایی که مشروعیت رئیس جمهور جدید را در مقابل تندروهایی که با سیاست آشتی و صلح وی مخالفند از میان می‌برد، سبب از دست رفتن این پتانسیل نشویم».

در گزارش تایمز اسرائیل اشاره شده که در پی پیروزی حسن روحانی در انتخابات، اوباما در جریان مصاحبه‌ای اظهار داشت که به نظر می‌رسد این انتخابات، گشایشی ‌در راه تعامل جدی و سازنده با ایران ایجاد کرده است. در عین حال، هرچند کنگره آمریکا همواره در مقابل چنین ابتکاراتی برای تعامل با ایران قرار می‌گرفت، این نامه جدید، شمار امضاکنندگان آن و جایگاه مهم برخی از این امضاکنندگان، بیانگر آن است که این بار چنین مقاومتی نیست.

با این حال، در این نامه به این موضوع نیز اشاره شده که رئیس جمهوری در ایران، دارای محدودیت‌هایی است و افراد دیگری نیز که پیش از این با برنامه‌ای مبتنی بر میانه روی و اعتدال به ریاست جمهوری ایران رسیده‌اند، ‌چنین محدودیت‌هایی داشته‌اند. نویسندگان نامه همچنین بر این باورند‌ که دیدگاه‌های روحانی درباره برنامه هسته‌ای، تاکنون ‌دقیقا روشن نبوده است.

اما نکته جالب‌تر در مورد این نامه آن است که برخی از امضاکنندگان این نامه، پیش از این موضعی دقیقاً برعکس داشتند. شماری از این افراد، اعضای کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان هستند؛ کمیته‌ای که کمتر از بیست روز پیش، اعضای آن ‌دسته جمعی با فرستادن نامه‌ای برای اوباما، اظهار داشتند انتخاب رئیس جمهور جدید، موجب تغییر در سیاست‌های ایران نخواهد شد و خواستار افزایش تحریم‌ها علیه ایران شدند.

در همین راستا، یکی از لابی‌گران مجلس نمایندگان که برای این نامه امضا جمع می‌کند، اشاره کرده که طراحان این نامه، بسیار در کاربرد ادبیات خود محتاط بوده‌اند تا موجبات واکنش منفی برخی از نمایندگان را فراهم نکنند. گزارش‌ها حاکی از آن است که افزون بر نمایندگان، شماری از سازمان‌های غیردولتی آمریکایی نیز حمایت خود را از این نامه اعلام کرده‌اند.

به هر حال، تدوین این نامه را می‌توان جدید‌ترین نمونه از تلاش رو به افزایش برخی شخصیت‌های سیاسی آمریکایی برای فراهم کردن مسیر تعامل میان ایران و آمریکا دانست؛ هرچند‌ این تلاش‌ها تاکنون در حد بیانیه و نامه متوقف مانده و در عرصه عملی سیاست خارجی آمریکا نمود خاصی نداشته است.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد