روزنامه الحیات نوشت:
رهبر ایران در سوریه خطبه پیروزی می خواند
تاریخ انتشار : یکشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۲ ساعت ۲۲:۴۹
یک روزنامه سعودی سیاست خارجی عربستان طی 3 دهه گذشته در مقابل ایران را شکست خورده توصیف کرد.
به گزارش جهان به نقل از کیهان، الحیات چاپ لندن نوشت: چرا سیاست خارجی عربستان از بیش از سه دهه گذشته تاکنون ناکام بوده است؟ این شکستها را در عراق و سرزمین شام، حتی در بحرین و یمن شاهدیم که در هیچ کدام ریاض هیچ موفقیتی به دست نیاورده است. چند دلیل مهم برای این ناکامی وجود دارد. اول از همه ضعف نظامی، این بدان معنا نیست که تواناییهای نظامی عربستان به معنای کلمهای و حرفی آن ضعیف است، بلکه برعکس، تواناییهای نظامی عربستان قویتر از هر زمانی است، عربستان از سلاحهای هوایی و دفاعیای بهره میبرد که در منطقه بهترین هستند. اما با این حال توانایی نظامی کلیاش نسبت به حجم جغرافیایی و دموگرافیک و اقتصادی آن کوچک است. همچنین نقش منطقهای که این تواناییهای نظامی میبایست ایفا کنند و مسئولیتهایی که بر عهده دارند نیز ناچیز است. به عبارت دیگر فاصله بسیار بزرگ دولت با تواناییهای نظامیاش سبب شده تا سیاست خارجی عربستان توانایی مانور نداشته باشد، برای همین است که عربستان برای حل مشکلات منطقهای نمیتواند به فکر استفاده از گزینه نظامی باشد.
الحیات با اشاره به نفوذ گسترده و پایدار ایران مینویسد: عربستان تاکنون در برابر این نفوذ ایران چه کاری از پیش برده است؟ چه بخواهیم چه نخواهیم باید بگوییم هیچ. ریاض نه برای کوتاهمدت، نه برای میانمدت و نه برای طولانیمدت هیچ سیاستی برای مهار تواناییها و نفوذ ایران در منطقه نداشته است. عربستان فقط مشغول افزایش تواناییهای نظامی خود با خرید اسلحه بوده بدون این که توجه کند چه نیازی به این سلاحها دارد و قرار است از آنها در کجا و چگونه استفاده کند.
این روزنامه سعودی در تحلیل دیگری با اشاره به شکست سناریوی عبری-عربی-غربی نوشت: (آیتالله) خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی ایران با ایراد خطابه از بالای منبر مسجد بنیامیه در دمشق به آرزوی دیرین خود خواهد رسید. او اعلام خواهد کرد که به اتحاد اسلامی که از مدتها پیش قولش را داده بود، جامه عمل پوشانده است. او با کبکبه از منبر پائین آمده و در کنار علمای سنی سوری خواهد ایستاد. با آنها دست داده و در مقابل دوربینهای تلویزیونها که این صحنه تاریخی را ضبط میکنند، دستهایشان را با همدیگر به هوا بلند خواهند کرد.
نشریه لوموند دیپلماتیک با اشاره به این تحلیل الحیات نوشت: در حالی که مقدمات برگزاری کنفرانس ژنو2 درباره سوریه فراهم میشود، پیروزی نیروهای دولتی به کمک حزبالله، اوضاع را تحت تاثیر قرار داده است. سرمقالهنویس سعودی اکنون از آینده فاجعهبار زیر ضربه پارسیها و شیعیان میگوید. سوریه از زمان انقلاب 1979 ایران تنها متحد مطمئن عربی این کشور بود و در لحظات دشوار از جمله تهاجم عراق در سال 1980 از ایران حمایت کرد در حالی که برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس به طرفداری از صدام بسیج شده بودند. بنابراین دخالت جمهوری اسلامی در ماجرای سوریه، گزینش استراتژیکی و عقلانی است. اکنون آمریکا هم پس از شکستهای عراق و افغانستان، مایل به ورود در ماجراجویی جدید در خاورمیانه نیست و به قول ریچارد هاس همکار سابق جرج بوش، «باید در آمریکا نظم برقرار کرد و سیاست خارجی را از داخل کشور آغاز نمود. مشکلات داخلی از خرابی سیستم حمل و نقل تا کمبود کارگر ماهر مانع از اعمال رهبری آمریکا در سطح جهانی است».
'لبخند روحانی مهم نیست امتیازهایی که میدهد مهم است'
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۲ ساعت ۰۹:۴۸
یک کارشناس موسسه سیاست خاورنزدیک واشینگتن تاکید کرد که تنها روی خوش و لبخند های روحانی قادر به حل مشکلات میان ایران و امریکا نخواهد بود بلکه مهم این است که وی آماده واگذاری امتیازهای واقعی باشد.
به گزارش جهان به نقل از ایران هسته ای، یک کارشناس موسسه سیاست خاورنزدیک واشینگتن تاکید کرد که تنها روی خوش و لبخند های روحانی قادر به حل مشکلات میان ایران و امریکا نخواهد بود بلکه مهم این است که وی آماده واگذاری امتیازهای واقعی باشد.
پاتریک کلاوسون، کارشناس ارشد موسسه سیاست خاورنزدیک روز ۱۴ تیر ۱۳۹۲ در گفت وگو با بی بی سی گفت: «صرفاً با انتخاب یک رئیسجمهور جدید بنبست به پایان نمیرسد. آنهایی که در حکومت ایران فکر میکنند با داشتن یک رئیسجمهور خوشرو و خندان مثل آقای روحانی سیاستهای غرب تغییر میکند در اشتباه هستند».
کلاوسون اضافه کرد: «کاهش بخشی از فشار امکانپذیر است، اما آنچه ممکنتر است همان است که روحانی در تبلیغاتش میگفت، یعنی افزایش احترام جهانی به ایران، اعتبار یافتن مجدد گذرنامه ایرانی، این آسانتر از لغو تحریمها است».
در همین حال فیلیپ لالیو سخنگوی وزارت خارجه فرانسه هم تاکید کرده است که غرب بر اساس عملکرد روحانی درباره او قضاوت خواهد کرد نه چیز دیگر.
وی گفته است: «سخنگوی وزارت خارجه فرانسه افزود: «این علاوه بر سئوالات بدون پاسخی است که همچنان درباره فعالیت های هسته ای ایران مطرح است. و همه این مسائل باید در رابطه با انتخاب حسن روحانی رئیس جمهوری جدید ایران در نظر گرفته شود. باید منتظر بمانیم ببینیم آیا وی رویکرد ایران را در این دو مسئله و همچنین رعایت حقوق بشر تغییر خواهد داد یا خیر، و آن وقت ما براساس عملکرد وی قضاوت خواهیم کرد».
کارشناسان می گویند استراتژی انداختن توپ به زمین ایران و متوقع کردن مردم و جامعه جهانی از دولت جدید از روز نخست انتخاب حسن روحانی با جدیت در دستور کار غرب قرار گرفته و دولت منتخب نیز راهبردی برای جلوگیری از آن نداشته است.
نقش عربستان در براندازی «محمد مرسی»
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۲۵
از زمان به قدرت رسیدن اخوانیها در مصر، ریاض تلاش زیادی کرد پایههای آنها را متزلزل و در این راه از معارضان آنها حمایت و وجهه آنها را در قطر تخریب کند، بازتاب این تلاش سرنگونی اخوانیها و رویگردانی امیر جدید قطر از مصر بود.
به گزارش جهان به نقل از فارس، پایگاه خبری مرآة الجزیره در مقالهای به قلم «ناصر شرارة» به این نکته اشاره میکند که از زمان به قدرت رسیدن «محمد مرسی» و جماعت اخوان المسلمین در مصر عربستان سعودی همواره تلاش داشته تا پایههای حکومت آنها را متزلزل و تضعیف و در مقابل با حمایت از معارضان مرسی، جایگاه «سلفیها» را در میان غربیها تقویت و تحکیم کند. اما این پایان اقدامات ریاض نبود، بلکه سعودیها تلاش کردند، وجهه اخوانیها را در قطر تخریب کنند که شاهد روی کار آمدن امیر جدید خود «شیخ تمیم بن حمد آل ثانی» بودند و بازتاب تمام این تلاشها سرنگونی اخوانیها و روی گردانی امیر جدید قطر از اخوان المسلمین بود تا در مقابل «شاهزاده بندر بن سلطان»، رئیس دستگاه اطلاعات و امنیت سعودی به شیخ تمیم تضمین دهد، در صورت موافقت دوحه با پایان دادن به قدرت و حکومت «اخوانیها» در مصر، ریاض مانع از توسعه و گسترش بیش از پیش «سلفیگری وهابی» در منطقه خواهد شد.
ناصر شراره در این باره چنین مینویسد: گزارشهای دیپلماتیکی که از بیروت طی روزهای اخیر به دست رسیده و مهمترین و بارزترین آنها منسوب به منابع روسی است، به نقش بسیار مهم و حساس عربستان سعودی در تضعیف و تزلزل موقعیت و جایگاه «محمد مرسی»، رئیس جمهوری برکنار شده مصر نزد دولت آمریکا و همچنین در داخل مصر اشاره میکند.
در این گزارشها آمده است که سعودیها به «جان کری»، وزیر خارجه آمریکا طی اولین دیدارش از منطقه اطلاع دادند که ریاض از به قدرت رسیدن اخوان المسلمین در مصر خرسند نیست، چون این امر موجب افزایش تلاشهای شاخههای وابسته به این جماعت در کشورهای دیگر جهان عرب جهت رسیدن به قدرت خواهد شد، موضوعی که تعارض و تناقضی آشکار با امنیت ملی عربستان سعودی دارد.
ریاض همچنین در ادامه پیام خود به کری تاکید کرده بود که عربستان سعودی اقدام به حمایت از معارضان محمد مرسی در مصر و حتی ارسال کمکهای مالی برای آنها خواهد کرد و تمام تلاشهای خود را بر این امر متمرکز خواهد کرد که به جای اخوانیها، سلفیها جایگزین آنها در مصر شده و هدایت و رهبری جریان اسلامگرا چه در این کشور و چه در کشورهای دیگر عربی را به دست بگیرند.
این درحالی است که سعودیها به کری تاکید کردند، سلفیهای مصر تحت تسلط و نفوذ آنها هستند و هیچگاه گامی برخلاف خواست و اراده غرب به ویژه در مصر برنخواهد داشت و بزرگترین و مهمترین حامی نیروهای معارض سوری از جمله «ارتش آزاد سوریه» خواهند بود.
منابع آگاهی که از این گزارشها اطلاع یافتند، به این نکته اشاره میکنند که بازتاب عملی این سیاست عربستان سعودی را به شکلی ویژه میتوان در موضع گیریهای اخیر حزب سلفی «النور» مصر ملاحظه کرد که حمایت خود از اخوان المسلمین را لغو کرد تا در مقابل به جنبشهای «۳۰ ژوئن» و حامی ارتش مصر ملحق شود. این درحالی است که «عبد الله بن عبد العزیز»، پادشاه عربستان سعودی اولین رهبر عربی بود که سرنگونی محمد مرسی و اخوانیها در مصر را به ارتش و رئیس جمهوری موقت این کشور تبریک گفت.
این گزارشها در ادامه پرده از دیداری برمیدارند که سه ماه پیش «شاهزاده بندر بن سلطان»، رئیس دستگاه اطلاعات و امنیت حکومت سعودی در کشورهای اروپایی با مسئولان سرویسهای اطلاعاتی آمریکا انجام داد و طی آن به صورت مفصل و مشروح درباره خواستهها و مطالبات سعودی مبنی بر سرنگونی اخوانیها در مصر به بحث و تبادل نظر پرداخت.
همچنین این گزارشها تاکید میکند که بندر بن سلطان در این دیدارها تضمین داده که در قبال پایان دادن به حکومت اخوانیها در مصر و قدرت یافتن بیش از پیش آنها در این کشور، عربستان در مقابل مانع توسعه و گسترش بیش از پیش سلفیگری وهابی در منطقه خواهد شد.
این گزارشها در ادامه میافزایند: «وتو»ی اخوان المسلمین توسط عربستان سعودی تنها اخوانیهای مصر را شامل نمیشود، بلکه تمام شاخههای اخوان المسلمین در منطقه از جمله «اخوان المسلمین سوریه» را در برمیگیرد که در این اواخر ریاض برای مقابله با افزایش نفوذ آنها در سوریه ضمن قطع حمایتها و کمکهای خود از آنها در مقابل به حمایت از گروههای مسلح سنی مختلط غیر اخوانی برخاست که متشکل از افسران جدا شده از نظام و ارتش سوریه و ملحق شده به «ارتش آزاد سوریه» بودند، همچنین دیگر گروههای مسلح فعال در سوریه از جمله گروه تروریستی «لوا التوحید» که مسئول نبرد حلب به شمار میآید و در این میان «سلیم ادریس»، مسئول گروههای مسلح وابسته به ارتش آزاد سوریه نقطه التقاء و توافق ریاض و واشنگتن در حمایت از گروههای مسلح در سوریه به شمار میآید.
پاریس: عدم حمایت از اخوانیها
این گزارشها همچنین به این موضوع اشاره دارند که اقدامات امارات عربی متحده در تضعیف محمد مرسی در عرصه بین المللی بیتاثیر نبوده، به ویژه آنکه این اقدامات از آغاز سال جاری میلادی هم بعد تازهای به خود گرفته و هم بر میزان آن افزوده شده و آشکار است که دستهای پنهان عربستان سعودی در پس این اقدامات وجود داشتهاند.
این درحالی است که در بعد دیگر ریاض از اختلاف نظرها و مواضعی که در میان کشورهای اروپایی و به خصوص پاریس بر سر حمایت از حکومت اخوانیها در مصر به وجود آمده بود، نهایت استفاده و بهره را برد، به ویژه وقتی اطمینان حاصل کرد که سفر محمد مرسی به فرانسه اواخر ژوئن و اوایل فوریه گذشته با موفقیت همراه نبوده و اختلاف نظر رئیس جمهوری مصر با همتای فرانسویاش «فرانسوا اولاند» در خصوص بحران مالی اوج اختلاف دیدگاهها و مواضع قاهره – پاریس بود و قاهره در اظهارات رسمی خود در خصوص سفر مرسی به فرانسه از حضور فرانسویها در مالی با عنوان اشغال یاد کرد که اعتراض رسمی پاریس به سفارت مصر را به دنبال داشت.
سفر مرسی به پاریس در آستانه پایان اولین سال انقلاب ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ و پس از صدور حکم حادثه ورزشکاه «پورت سعید» در ۲۶ ژانویه گذشته صورت گرفت که با وقوع ناآرامیها و اعتراضهایی در این کشور نسبت به این حکم همراه بود و همین موجب شد تا اولاند در ملاقات خود با مرسی در کاخ الیزه به اینکه نکته اشاره کند که پاریس همچنان نگران بیثباتی و عدم استقراری است که در مصر به چشم میخورد!
ریاض و دوحه: توافق برسر اخوانیها و سلفیگری وهابی
این گزارشها همچنین به این نکته نیز اشاره میکنند که حکومت سعودی در این اواخر تلاشهای بسیاری انجام داده تا قطر را راضی به قطع رابطه خود با اخوان المسلمین کند یا دستکم این جماعت را وادار به امضای توافق سازش و آشتی با ریاض براساس شروط مورد نظر سعودیها کند. این درخواستهای سعودی با تغییر حکومت در قطر و برکناری «شیخ حمد بن خلیفه» از قدرت و جانشینی «شیخ تمیم بن حمد» و همچنین ایجاد تغییراتی در سیاست خارجی دوحه همراه شد تا بادها به سود سعودیها وزیدن بگیرد و دوحه به خواستههای ریاض تن دهد.
در واقع تغییر و تحول جاری در حکومت قطر بر این اصل استناد میجست که باید تغییر در اهداف خارجی دوحه به وجود آید و سیاستتمداران و شیوخ قطر برای تحقق اهداف جدیدی تلاش کنند که یکی از مهمترین آنها تغییر نقش قطر در عرصه منطقهای و بین المللی بود که همخوانی و هماهنگی بیشتری با سیاست خارجی عربستان سعودی داشته باشد.
یکی از این گزارشها به این نکته اشاره میکند که مهمترین دلیل این چرخش سیاست خارجی قطر برکناری شیخ حمد از قدرت بود که مهمترین نقش را در سیاست خارجی گذشته این کشور بازی و تلاش بسیاری میکرد، قطر نقشی فراتر از حد و اندازه واقعی خود در عرصه منطقهای و بین المللی بازی کند و سیاست خارجیاش تعارضی آشکار با عربستان سعودی داشت و در این میان شیخ حمد تلاش بسیاری داشت تا از اخوانیها و حضور آنها در کشورهای مختلف منطقه به سود خود و جهت مقابله با سیاستهای ریاض بهره برداری کند. به همین دلیل بود که در این دوره شاهد سرازیر شدن ثروتهای نفتی و گازی قطر به سمت اخوانیها و ایجاد نقش خارجی استراتژیک برای قطر هستیم تا این ریز دولت بر معادلات سیاسی و اقتصادی و نفتی منطقه حاکم شود.
گزارش فوق الذکر در ادامه توضیح میدهد که شیخ تمیم که هم اکنون قدرت را در قطر به دست گرفته، در حکومت خود بر حمایتهای خانواده مادریش یعنی «شیخه موزه آل مسند» تکیه میکند که بر موسسات امنیتی و اطلاعاتی قطر تسلط و حاکمیت دارند و او اگرچه از لحاظ عقیدتی حامی جماعت اخوان المسلمین به شمار میآید و ارتباطاتی با طرفهای اخوانی در میان معارضان سوری داشته و عملا هم از آنها حمایت کرده است، اما شیخ تمیم هم اکنون که قدرت را در قطر به دست گرفته تحقق دو امر را مد نظر دارد. یک: تثبیت پایههای قدرت نوپای خود در داخل و دو: تعمیق و تحکیم روابط خود با عربستان سعودی، به ویژه شاهزادههای جوان و نسل دوم آل سعود که بیش از سه ماه پیش ملک عبد الله درباره آنها گفته بود که در اندیشه ایجاد تغییر و تحولاتی در عربستان سعودی و انتقال قدرت به آنهاست و از جمله این شاهزادهها میتوان به افرادی همچون «محمد بن نایف»، «متعب بن عبد الله»، «بندر بن سلطان» و یا «مقرن بن عبد العزیز» اشاره کرد. به خصوص آنکه شیخ تمیم به خوبی میداند، همچون قطر باید شاهد تغییر و تحولاتی در کشور عربستان سعودی نیز بود و این تغییرات بازتابهایی در عرصههای سیاسی چه داخلی و چه خارجی و اقتصادی این کشور میگذارد.
دمشق: اجرای طرح سابق روسیه در سوریه
بسیاری از کارشناسان بر این نکته تاکید میکنند، تغییر و تحولی که در قدرت حاکمه مصر روی داد و این گزارشها تاکید میکند که دخالتهای آمریکایی – سعودی در این تغییر و تحولات بیتاثیر نبوده، بازتابهای مهمی را در عرصه منطقهای از خود برجای خواهد گذاشت که مهمترین آنها را میتوان در موارد زیر ملاحظه کرد:
- پر رنگتر شدن نقش ارتش در عرصههای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی کشورهای منطقه
- کاهش نفوذ و افول قدرت گروههای وابسته به جماعت اخوان المسلمین در منطقه
- تعمیم نتایج به دست آمده در مصر به دیگر کشورهای منطقه از جمله سوریه و مطرح شدن روی آوردن مجدد به طرح سابق روسیه درباره حل بحران سوریه که نظام و معارضان در آن دوره، آن را رد کردند و در تشکیل شورای نظامی نمود پیدا میکند که بر دوره انتقالی نظارت دارد و «بشار اسد» را همچنان تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در این کشور در قدرت حفظ میکند.
این شورا متشکل از ۷ افسر علوی و ۴ افسر سنی و یک افسر مسیحی است. البته در طرح سابق روسیه تغییراتی هم داده شده کهمهمترین آن کاهش افسران علوی به ۴ افسر و افسران اهل سنت به ۳ افسر است که هریک نماینده یک شهر سوریه یعنی حمص و حلب و دمشق هستند و برای اقلیتهای سوری نیز سهمیه ۲ افسر در نظر گرفته شده است.