ماجرای ضیافت افطار جنجالی در آبادان چه بود؟ |
کارون پرس: ضرورت دارد مسئولان آبادان برای جلوگیری از افزایش شایعات در خصوص مراسم افطار جنجالی، اخبار شفافی از مباحث صورت گرفته منتشر کنند. |
به گزارش کارون پرس؛ ضیافت های افطار ماه رمضان معمولا برای ایجاد الفت و همدلی برگزار می شوند بویژه آن دسته ضیافت هایی که با حضور مسئولان برپا می شود. بر اساس این گزارش، یک ضیافت افطاری در مدرسه صالحین آبادان، در فضایی متفاوت و چالشی برگزار شد بگونه ای که گفته می شود در این مراسم، بحث و جدلی میان رئی آموزش و پرورش آبادان و امام جمعه این شهر روی داد که نهایتا آنگونه که در برخی سایت های خبری و شبکه های اجتماعی منتشر شده وی (ابراهیمی) با مشت بر میز افطار کوبیدند و ظرف غذای خود را شکست. بر اساس این مطالب، در این مراسم که جمعی از مسولین شهری همچون فرماندار ویژه، معاونین و ... حضور داشتند «ابراهیمیپور» از رییس آموزش و پرورش آبادان «جواد علویان» درخواست کرد که هنرستان سه طبقه رودکی را در اختیار نهاد امامت جمعه قرار دهد. وی هدف از این درخواست را تاسیس مدرسه صالحین واحد دختران عنوان کرده بود. علویان نیز با اشاره به کمبود فضای آموزشی در آبادان از ایشان خواست که از این اقدام منصرف شوند و از این واگذاری سر باز زد. مخالفت علویان موجب ناراحتی امام جمعه را فراهم آورد. اما امام جمعه آبادان پس از حاشیه هایی که در خصوص این ضیافت افطار ایجاد شده است بیانیه ای را در رسانه ها منتشر نمود و در آن از بی احترامی به حوزه های علمیه و خود سخن گفته و از طلاب و فرهنگیان شهر خواسته از هرگونه اجتماع، تحصن، حرکت یا اعتراض اجتناب شود. او روایتی دیگر از این مراسم بازگو می کند. وی در این بیانیه اعلام کرده است که دغدغه او دانش آموزان بازمانده از تحصیل و افرادی است که ترک تحصیل کرده اند، است. در متن توضیحات امام جمعه آبادان امده است: آنچه از امت حزب الله، علما و شهروندان انتظار دارم لبیک گفتن به فرامین مولایمان امام خامنه ای و در عمل تبعیت خود را نشان دادن است. حجت الاسلام ابراهیمی پور در این بیانیه گفته است:حضرت آقا امسال را سال همدلی و همزبانی ملت و دولت نامگذاری کردند، لذا عاجزانه تمنا دارم در پیاده کردن شعار سال حضرت آقا همه متحد و پیشگام باشیم و عاجزانه درخواست دارم از هرگونه اجتماع، تحصن، حرکت یا اعتراض اجتناب شود. در بخش پایانی این بیانیه آمده است:مسئولان ارشد استان خوزستان، معاون استاندار و فرماندار محترم آبادان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی دغدغه شما را داشته و برای مدیریت ضعیف آموزش و پرورش فکر جدی خواهند کرد. این بیانیه در پایان می افزاید:آموزش و پرورش آبادان با بیش از 45 هزار دانش آموز نیاز به تحول جدی در همه عرصه های آموزشی و تربیتی دارد و این مهم جز با همراهی و همدلی و حضور همه نخبگان و مسئولان و معلمان بزرگوار این شهر مقاوم، امکانپذیر نیست. فرماندار آبادان هم در سخنانی درباره حواشی ایجاد شده به ایرنا گفته است: از همه گروه های سیاسی، دلسوزان و افراد صاحب نفوذ در شهرستان خواست که با همدلی و همزبانی، فضای عمومی جامعه را به سمت آرامش پیش برده و در راستای توسعه پایدار و عمران شهرستان اقدام کنند. شهبازی افزود:حجت الاسلام علی ابراهیمی پور در این نشست از سر دلسوزی و اهتمام به حل مشکلات آموزش و پرورش و شهرستان، دغدغه های خود را مطرح کرده و بهبود وضعیت آموزشی شهرستان را خواستار شد و با توجه به مسئولیت حقوقی ایشان در شورای آموزش و پرورش، جایگاه امامت جمعه و اهتمام به حوزه تعلیم و تربیت از این آمار ناراحت شد. معاون استاندار خوزستان با بیان جایگاه و مسئولیت حقوقی امام جمعه در شورای آموزش و پرورش، ادامه داد:نگرانی ها و دغدغه های مسئولان شهرستان و دلسوزان مردم در خصوص مشکلات آموزش وپرورش قابل تمجید است. وی خاطر نشان کرد:به هرحال برخی بحث و جدل ها در این محافل به واسطه وجود مسئولان شهری و اهتمام دست اندرکاران برای حل مسائل شهرستان به وقوع می پیوندد. وی با درخواست از اصحاب قلم، سیاسیون و افراد صاحب نفوذ برای آرام کردن فضا، افزود:نباید با بزرگنمایی موضوعات، راهبرد حل مشکلات از مسیر قانونی آن خارج شود. در عین حال سایت خبری عصرما با انتشار سخنان فرماندار، پرسش هایی را از وی و امام جمعه آبادان پرسیده است. نویسنده این مطلب نوشته است: اگر بحث بر سر شاخص ها و آمار وضعیت آموزشی چه لزومی به عصبانیت و برهم زدن سفره افطار است؟ آیا شاخص ها و آمار و بهبود رتبه ها در آموزش و پرورش با عصبانیت امام جمعه ،فرماندار و حتی وزیر و رییس جمهور تعدیل و اصلاح می شود؟ آیا امام جمعه محترم از تجمعات چند ماه گذشته فرهنگیان که در چند نوبت انجام شد مطلع بودند ؟ اگر اطلاع داشتند چرا در جمع فرهنگیان حضور نیافته و با خطابه آتشین از حق و حقوق و مطالبات فرهنگیان و معلمان دفاع نفرمودند؟ آیا امام جمعه محترم در سال گذشته یادشان هست که چگونه یکی از مسئولان سیلی برگونه معلم آبادانی و خرمشهری نواخت و به حرمت معلم و مدرسه جسارت کرد؟ پس چرا آن موقع بشقاب نشکست و چهره بر نیافروخت ؟ آیا ایشان می دانند که تاکنون بسیاری از مطالبات معلمان از جمله حق التدریس ها ،حق امتحانات و حق بازنشستگی بسیاری از پیشکسوتان پرداخت نشده است؟ پس چرا در خطبه ها ذکری از این معضل به میان نمی آورد؟ به هر حال ضرورت دارد مسئولان آبادان برای جلوگیری از افزایش شایعات در خصوص مراسم افطار جنجالی، اخبار شفافی از مباحث صورت گرفته منتشر کنند. همچنین به نظر می رسد دغدغه های مطرح شده در خصوص وضعیت آموزشی در آبادان و دیگر شهرهای استان، معلول عملکرد مدیران استانی و شهرستانی در سال های گذشته است که ضرورت دارد برای رفع این مشکلات، برنامه ریزی مناسبی صورت بگیرد اگر چه نمی توان امیدوار بود در مدت زمان اندکی، همه مشکلات انباشته شده سال های قبل رفع شود. |
مجروح در واژگونی مینیبوس حامل کارگران پتروشیمی مسجدسلیمان |
کارون پرس: فرماندار مسجدسلیمان از مصدوم شدن شش نفر بر اثر واژگونی مینیبوس کارگران ساختمانی پتروشیمی این شهر خبر داد. |
به گزارش کارون پرس؛ رضا گوروئی، اظهار کرد: ظهر روز دوشنبه مینیبوس حامل کارگران ساختمانی که در حال فعالیت برای ساخت تأسیسات پتروشیمی بودند در راه بازگشت به شهر واژگون شد. وی افزود: این مینیبوس حامل ۱۹ کارگر ساختمانی بود که همگی مجروح شدند ولی شدت جراحات چندان بالا نیست. البته وضعیت شش نفر از این کارگران نسبت به سایر مجروحان بدتر است که برای مداوا به اهواز اعزام شدند. فرماندار مسجدسلیمان تصریح کرد: شدت جراحات وارده در حد شکستگی دست و پا بوده و تاکنون هم هیچ گزارشی مبنی بر ضربهمغزی یا وخیم بودن حال ۶ کارگر اعزامی ارائه نشده است. |
جوان آبادانی در بهمنشیر غرق شد
رییس سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی آبادان شامگاه جمعه با تایید این خبر به ایرنا گفت:این جوان، عصر جمعه به همراه برادرش در رودخانه بهمنشیر این شهر شنا می کرد که به دلیل آشنا نبودن با فنون شنا در این رودخانه غرق شد.
ˈمجید فرهانی پور ادامه داد:گروه غواصی سازمان آتش نشانی به جست و جوی جسد فرد غرق شده پرداخت، ولی تاکنون موفق به یافتن جسد نشده اند.وی ادامه داد:تلاش ها برای جست و جوی این جوان فردا شنبه نیز با همکاری گروه های غواصی این سازمان ادامه می یابد.فرهانی پور از جوانان آبادانی خواست تا از شنا در رودخانه بهمنشیر اجتناب کنند.
این نخستین مورد غرق شدگی در رودخانه بهمنشیر طی سال جاری است.
کارگر ساختمانی بر اثر سقوط از طبقه پنجم جان باخت
مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی دزفول روز جمعه به ایرنا گفت: این حادثه ساعت 12 و 40 دقیقه روز جمعه در منطقه فرهنگ شهر دزفول رخ داد.
فریدون جعفریانفر افزود:کارگر مذکور که بسم الله احمدی نام داشته به دلیل نامعلومی حین کار در طبقه پنجم یک ساختمان نیمه کاره تعادل خود را از دست داده و به پایین سقوط کرده است.
وی اظهار کرد:نامبرده که 25 سال سن داشته و ظاهرا از کارگران افغان می باشد بر اثر شدت جراحات وارده ناشی از سقوط از ارتفاع در دم جان باخت.
در حادثه سقوط دو کارگر افغان از ارتفاع یک ساختمان نیمه کاره در دزفول در 21 خرداد ماه امسال نیز یک تن کشته و نفر دیگر مصدوم شد.
هفتم فروردین ماه امسال نیز ریزش دیواره چاه فاضلاب در یکی از مناطق شهر دزفول موجب مرگ یک کارگر افغان شد.
بخشی از فعالیت های ساختمانی در دزفول توسط کارگران افغان انجام می شود.
یک کشته و یک زخمی، حاصل واژگونی خودرو در جاده خرمشهر به شلمچه
رییس مرکز فوریت های پزشکی شهرستان خرمشهر پنجشنبه در گفت و گو با ایرنا با تایید این خبر، گفت:این حادثه ساعت 12:30 دقیقه به وقوع پیوست و سرعت غیرمجاز و برخورد خودرو با تیربرق، باعث کشته و زخمی شدن دو شهروند شد.
سعید نصیری گفت:در این حادثه راننده خودرو به نام رسول صافی شاخوره 28 ساله جان خود را زا دست داد و عظیم صافی 29 ساله زخمی شد که پس از عملیات امداد فوریت های پزشکی به بیمارستان این شهر اعزام شده و حال عمومی وی رضایتبخش اعلام شده است.نصیری ، نبستن کمربند را علت اصلی درگذشت راننده خودرو دانست.
شلمچه در فاصله 15 کیلومتری خرمشهر قرار داد.
گرمای حدود 50 درجه آبادان و قطعی مکرر برق
به گزارش ایرنا، درحالی که هوای گرم تابستانی، آبادان را فرا گرفته است، شهروندان آبادانی این روزها با قطعی مکرر برق روبرو هستند.
این روزها قطعی برق در آبادان، نه روز و شب و نه منطقه جغرافیایی می شناسد و آسیب به لوازم برقی نیز با توجه به قطعی مکرر برق دور از انتظار نیست.
هلال بریم، ذوالفقاری، بهار، کوی قدس، احمد آباد، مناطق شرکت نفت، امیرآباد و منطقه امیری از مناطق شهری آبادان است که تابستان امسال با قطعی مکرر برق مواجه بوده و این وضعیت را از گرمای 50درجه ای تا روزهای شرجی پشت سر گذاشته است.
تحمل هوا در روزهای گرم تابستان برای شهروندان آبادانی طاقت فرساست و علاوه بر این قطعی مکرر برق، خسارات زیادی به وسایل برقی شهروندان این شهرستان نیز وارد می کند.
با وجود اینکه قطعی های برق نسبت به سال های گذشته در این شهرستان روند رو به بهبودی پیدا کرده اما هنوز درصد این خاموشی ها بالاست.
با توجه به اینکه ساعتی از روز گرمای هوا در آبادان به بالای 50 درجه نیز می رسد قطعی چند دقیقه ای برق، مردم شهر آبادان را کلافه و سردرگم می کند.
برخی از شهروندان آبادانی نیز از نحوه پاسخگویی کاربران اپراتورهای قطعی برق ابراز گلایه کرده و برخورد قانونی شرکت برق با اپراتورهای بد اخلاق را خواستارند.
یکی از شهروندان آبادانی در خصوص قطعی مکرر برق در این شهرستان به خبرنگار ایرنا گفت: برق مرتبا در ساعاتی از روز و گاهی اوقات، شب قطع می شود و دلیل آن نیز مشخص نیست و این مساله در گرمای بیش از حد قابل تحمل نیست.
محمد جمالیان اظهار داشت: هر چند زمان قطعی کوتاه است اما تکرار قطعی برق موجب شده در روزهای اخیر دل نگرانی ایجاد شده و اطمینان نداریم برق یک یا دو ساعت یا بیشتر قطع می باشد.
این شهروند آبادانی با انتقاد از نحوه پاسخگویی اپراتورهای اداره برق این شهرستان گفت:زمانی که با قطعی برق روبرو می شویم، بیشتر مواقع پس از تماس با بخش اتفاقات اداره برق، جز بوق اشغال صدای دیگری شنیده نمی شود، یا در صورت پاسخگویی، نیروهای اتفاقات برق با تاخیر زیاد به محل اعزام می شوند.
مریم صالح زاده دیگر شهروند آبادانی نیز گفت:به دلیل اینکه اغلب وسایل و لوازم حتی در منزل برقی است قطعی برق روند عادی زندگی را مختل می کند.
وی افزود:قطعی برق صدمات جبران ناپذیری به وسایل و تجهیزات برقی وارد می کند و به عنوان مثال برای یخچال، تلویزیون و رایانه دچار آسیب هایی می شود.
محسن تجلی شهروند کوی ذولفقاری آبادان نیز گفت:اگر وسایل برقی و منازل آبادان محافظ نداشت مطمئنا تا به امروز همه این وسایل سوخته بود.
وی اظهار داشت:مشکل قطعی برق مدت هاست کوی ذوالفقاری را با خود درگیر کرده است اما هنوز فکری برای این مشکل نشده است.
این شهروند آبادانی افزود: از مسوولان اداره برق انتظار داریم با انجام تعمیرات لازم یا نوسازی ترانس ها، خاموشی را به حداقل برسانند.
رئیس اداره برق آبادان در خصوص قطعی مکرر برق این شهرستان در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت:قطعی برق در آبادان نسبت به سال های گذشته بسیار کمتر شده و با نوسازی کابل ها و ترانس ها، قطعی نیز کاهش چشمگیری می یابد.
اکبر ناصری افزود: از سال گذشته اداره برق آبادان برای تابستان امسال برنامه ریزی کرده بود که قطعی برق کمتر شود ولی بروز ریزگردها شبکه برق این شهرستان را با مختل مواجه کرد.
وی اظهار داشت: مناطقی که در آبادان میزان مصرف برقشان بیشتر بود سیم های انتقال برق به کابل و ترانس های فشار ضعیف به قوی تبدیل شد.
رییس اداره برق آبادان با اعلام مناقصه اجرای تامین برق برخی روستاهای این شهرستان، گفت:به دنبال این هستیم تا برق روستاهای شرق و غرب رودخانه بهمنشر با اجرای مناقصه به پیمانکار واگذار شود تا مشکل قطعی برق در این روستاها نیز برطرف شود.
تیم فوتبال استقلال خوزستان در دومین بازی تدارکاتی خود در اردوی کرج به پیروزی پرگل دست پیدا کرد.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) -منطقه خوزستان- شاگردان عبدالله ویسی عصر امروز(جمعه) با حساب 7 بر یک مقابل بهمن کرج به برتری رسیدند.
در این دیدار هیثم هاشمی زاده یک گل و فرشاد جانفزا، حسن بیت سعید و کمیل حیدری هر کدام دو گل برای آبی پوشان خوزستانی وارد دروازه بهمن کرج کردند.استقلالی ها در اولین بازی تدارکاتی خود نیز برابر منتخب شهرری با حساب 3 بر 2 به پیروزی رسیده بودند.اردوی استقلالی ها از روز دوشنبه این هفته در کرج آغاز شد و روز یکشنبه (21 تیرماه) به پایان خواهد رسید. آبی پوشان خوزستانی پس از پایان این اردو به اهواز بر می گردند و دومین اردوی خود را از 25 تیرماه در دهکده ورزشی چهار باغ کرج برپا خواهند کرد.
مدیرعامل باشگاه استقلال اهواز با اشاره به عدم توافق با شهرام شفیع زاده در زمینه مسایل مالی و مدیریتی، تاکید کرد که این موضوع ارتباطی به خرید امتیاز فولاد نوین ندارد و استقلال اهواز در لیگ برتر حضور خواهد یافت.
ارسطو جهانداری در گفت و گو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - منطقه خوزستان - درباره عدم توافق در شراکت با شهرام شفیع زاده، اظهار کرد: عدم توافق من و شفیع زاده مربوط به وضعیت خودمان است و ربطی به خرید امتیاز فولادنوین ندارد. من قرار است امتیاز فولانوین را بخرم و این عدم توافق ما کاری به این خرید ندارد. قرار بود من تیم را بخرم و بعد هم آقای شفیع زاده در این امر شریک شود.
وی با اشاره به این که ما با یکدیگر در زمینه شراکت به توافق نرسیدیم، افزود: کارهای مربوط به خرید امتیاز فولادنوین در حال انجام است و قرار بود شفیع زاده در این موضوع به ما کمک کند ولی متاسفانه نتوانستیم در امر شراکت با هم به نتیجه برسیم.مدیرعامل باشگاه استقلال اهواز با بیان این که ما طی جلسه روز گذشته، هم در زمینه مسایل مالی و هم مسایل مدیریتی نتوانستیم با یکدیگر به توافق برسیم، گفت: وکالت سهام باشگاه پیش از این به من داده شده بود و در اصل من مالک این باشگاه هستم و آقای شفیع زاده می خواست مجددا وارد این مساله شود ولی همان طور که گفتم در زمینه مسایل مالی و مدیریتی با یکدیگر به نتیجه نرسیدیم.
وی در پاسخ به این سوال که شهرام شفیع زاده طی مصاحبه ای گفته بود که در هیات مدیره باشگاه مصوب شده که وینگو بگوویچ به عنوان سرمربی استقلال اهواز انتخاب شود ولی گویا از سوی شما پذیرفته نشده است؟ عنوان کرد: بله؛ آن ها حتی وینگو را هم به عنوان سرمربی انتخاب کرده بودند و بدون این که با من هماهنگ کنند، همه کارهای مربوط به این موضوع را انجام داده بودند و من هم دیدم نمی شود که من مدیرعامل و شریک باشم ولی تصمیمات را آن ها بگیرند. به هر حال درخصوص خیلی از مسایل با یکدیگر اختلاف نظر داشتیم و اختلاف نظرها نیز به صورتی بود که فکر نمی کنم می توانستیم کار را با هم انجام دهیم و به همین دلیل هم نتوانستیم با یکدیگر توافق نامه بنویسیم.
جهانداری با بیان این که من به دنبال اسپانسر دیگری هستم، افزود: تا یکی دو روز آینده اسپانسر اصلی ما مشخص می شود. ما باید در زمان تعیین شده، پیش پرداخت یک میلیارد و 500 میلیون تومانی خرید امتیاز فولادنوین را به این باشگاه پرداخت کنیم و مابقی آن را هم من باید به صورت چک، به این باشگاه پرداخت کنم.
وی تاکید کرد: هیچ ابهامی در بازگشت استقلال اهواز به لیگ برتر نیست و هواداران نگران نباشند، چرا که در این زمینه مشکلی وجود ندارد. مدیرعامل باشگاه استقلال اهواز در پاسخ به این سوال که سرمربی تیم چه زمانی مشخص خواهد شد؟ گفت: به احتمال بسیار سرمربی تیم تا عصر امروز مشخص می شود و ترجیحا نیز گزینه ما ایرانی است.
تیم فوتبال فولاد خوزستان با محمدرضا خانزاده برای فصل پانزدهم به توافق رسید.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)منطقه خوزستان، خانزاده، مدافع راست سابق پرسپولیس پس از توافق با مسوولان باشگاه فولادخوزستان، ظهر امروز برای یک فصل با این تیم قرارداد بست. فولادی ها پیش از این نیز با لئوناردو مساریچ، ماتیاس چاگو، مهدی بدرلو، بهمن کامل، حسین مالکی، مهدی دغاغله، اسماعیل شریفات، حسین ابراهیمی، علیرضا سلیمی، مهرداد جماعتی و اکبر ایمانی به توافق رسیده بودند.
هافبک فصل گذشته تیم فوتبال ذوب آهن اصفهان به فولاد خوزستان پیوست.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان، اکبر ایمانی پس از توافق با مسوولان باشگاه فولادخوزستان برای یک فصل با این تیم قرارداد بست.فولادی ها پیش از این نیز با لئوناردو مساریچ، ماتیاس چاگو، مهدی بدرلو، بهمن کامل، حسین مالکی، مهدی دغاغله، اسماعیل شریفات، حسین ابراهیمی، علیرضا سلیمی و مهرداد جماعتی به توافق رسیده بودند. این باشگاه در حال مذاکره با دو بازیکن دیگر نیز هست.
راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - میلاد اسماعیلی
راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - میلاد اسماعیلی
راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - میلاد اسماعیلی
راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - میلاد اسماعیلی
راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - میلاد اسماعیلی
راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - میلاد اسماعیلی
راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - میلاد اسماعیلی
راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - میلاد اسماعیلی
راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - میلاد اسماعیلی
راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - میلاد اسماعیلی
راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - میلاد اسماعیلی
راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - میلاد اسماعیلی
راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - میلاد اسماعیلی
راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - میلاد اسماعیلی
راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - میلاد اسماعیلی
راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - میلاد اسماعیلی
راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - میلاد اسماعیلی
راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - میلاد اسماعیلی
![]() راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - دامون نظرپور ![]() راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - دامون نظرپور ![]() راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - دامون نظرپور ![]() راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - دامون نظرپور ![]() راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - دامون نظرپور ![]() راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - دامون نظرپور ![]() راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - دامون نظرپور ![]() راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - دامون نظرپور ![]() راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - دامون نظرپور ![]() راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - دامون نظرپور ![]() راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - دامون نظرپور ![]() راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - دامون نظرپور ![]() راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - دامون نظرپور ![]() راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - دامون نظرپور ![]() راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - دامون نظرپور ![]() راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - دامون نظرپور ![]() راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - دامون نظرپور ![]() راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - دامون نظرپور ![]() راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - دامون نظرپور ![]() راهپیمایی روز جهانی قدس در اهواز / عکس: ایسنا - دامون نظرپور |
«شهرام محمدی» جوان فداکار حادثه پتروشیمی مارون درگذشت.
به گزارش خبرگزاری فارس از خوزستان، «شهرام محمدی» کارگر جوان ایذهای پتروشیمی مارون ماهشهر چند روز پیش بر اثر انفجار در این پتروشیمی با فداکاری و به خطر انداختن جان خود، جان تعداد زیادی از همکاران خود و کارگران محیط اطراف این ناحیه را نجات داده بود و بر اثر این حادثه دچار سوختگی شدید گشت، و به تهران انتقال یافت.
متأسفانه با خبر شدیم که این جوان فداکار پس از چند روز بستری بودن، دقایقی پیش بر اثر شدت جراحات وارده جان خود را از دست داد.
کانال
دو تلویزیون اسراییل جمعه شب در مصاحبه ای با " ایهود یاری" تحلیلگر مسایل
خاورمیانه نظرات این ناظر اسراییلی را درباره مذاکرات در حال انجام هسته ای در وین
جویا شد.
به گزارش عصر
ایران به نقل از "تایمز اسراییل" یاری در این برنامه گفت که توافق نهایی هسته
ای تقریبا حاصل شده است و متن توافق در دو روز آینده به امضای ظرفین خواهد رسید. او
دوبار در پاسخ به مجری برنامه گرفت:" توافق حاصل شده است. حاصل شده است و امضا
خواهد شد."
این تحلیلگر اسراییلی گفت در جریان مذاکرات در دو – سه هفته گذشته
طرف آمریکایی تقریبا در همه موضوعات مورد توافق عقب نشسته است و نظر ایران را
پذیرفته است.او برای مثال درباره بازرسی ها گفت آمریکا بر خلاف تاکیدات
قبلی اش درباره بازرسی های گسترده و سرزده ،با بازرسی های "مدیریت شده" مورد نظر
ایران موافقت کرده است.
به گفته این تحلیلگر اسراییلی که مشخص نشاخته
اطلاعات خود درباره فرایند مذاکرات را از چه منابعی حاصل کرده است، موافقت آمریکا
با بازرسی های مدیریت شده بر خلاف رویکرد سابق این کشور پس از بیانیه لوزان است که
تاکید داشتند بازرسی های گسترده و کم سابقه از ایران در راه خواهد
بود.ایهود یاری تاکید کرد تقریبا در بیشتر موارد مورد اختلاف ، توافق با
عقب نشینی های تیم مذاکره کنندگان آمریکایی حاصل شده است. او سپس افزود اکنون نوبت
کنگره و دموکرات های حاضر در آن است که در مهلت 60 روزه خود اعتبار این توافق را
مورد ارزیابی قرار دهند.این تحلیلگر اسراییلی مدعی شد: حتی از نظر بسیاری
از آمریکایی هایی که حامی توافق بودند ، توافق نهایی حاصل شده بدتر از آن چیزی است
که فکر می کردند و از این رو حالا توپ در زمین دموکرات های کنگره آمریکا است که به
گفته یاری باید تصمیم بگیرند در مخالفت با توافق نهایی به جمهوریخواهان بپیوندندیا
آن که در کنار رییس جمهور اوباما بایستند و از این توافق حمایت کنند.
رئیس ستاد تبلیغات دفاعی کشور با تاکید مجدد بر مواضع قبلی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران گفت: تحت هیچ شرایطی اجازه دسترسی به اماکن نظامی را نمیدهیم.
به گزارش ایسنا سردار سرتیپ پاسدار سید مسعود جزایری با اشاره به زیاده خواهی قدرتهای استکباری در روند مذاکرات هسته ای اظهار داشت: به دو طرف مذاکرات هستهای میگوییم که وارد این حیطه نشوند زیرا تحت هیچ شرایطی اجازه دسترسی به اماکن نظامی داده نخواهد شد.
رئیس ستاد تبلیغات دفاعی کشور افزود: تدبیر رهبری معظم در مورد ممنوعیت بازرسی و هر گونه دسترسی به اماکن نظامی درچارچوب مذاکرات هسته ای برای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران قطعی است و خارجیها هرگز به این خواسته نخواهند رسید. سردار جزایری تصریح کرد: توان بازدارندگی دفاعی نیروهای مسلح در حالت فعال و پشیمانکنندگی قرار دارد. منبع: ایسنا
حدیث روز/ غبطه هر روز مردگان به حال روزهگیران
شاید بیان تاریخ نزدیک به عصر حاضر در موضوعاتی که برخورد میان ایران و آمریکا صورت پذیرفته و مسئلهی اعتماد یا عدم اعتماد ایران به آمریکا، بههمراه بررسی نتایج آن، در اطمینانبخشی به صحت تصمیمی که برای تکرار یک رفتار تجربهشده گرفته خواهد شد، یاریگر جامعهی ایران اسلامی باشد.
در تاریخ معاصر ایران اسلامی، سه موضوع تاریخی وجود دارد که هر سه موضوع را یک امر مشترک، همچون نخ تسبیح، به هم پیوند میدهد. این چهار موضوع تاریخی، در سالهای 1330 -1332، 1369 و 1382-1384 واقع میشوند و نخ تسبیح آنها مسئلهی اعتماد به کشوری به نام آمریکاست. مسئلهای که هرازچندگاهی و در مواقع ضرورت برخورد میان ایران و آمریکا، مطرح میشود و چنان دربارهی آن سخنپراکنی و تبلیغات صورت میگیرد که گویی ایران ملزم به اعتماد به همراه اعتمادسازی است. شاید بیان تاریخ نزدیک به عصر حاضر در موضوعاتی که برخورد میان ایران و آمریکا صورت پذیرفته و مسئلهی اعتماد یا عدم اعتماد ایران به آمریکا، از سخن فراتر رفته و جامهی عمل به خود پوشانده است، به همراه بررسی نتایج آن، در اطمینانبخشی به صحت تصمیمی که برای تکرار یک رفتار تجربهشده گرفته خواهد شد، یاریگر جامعهی ایران اسلامی باشد.
الف) صنعت ملی، یاری آمریکایی؟
ملی شدن صنعت نفت را میتوان اولین حرکت مهم مردمی در ایران اسلامی پس از مشروطه دانست که به ثمر نشست. اما آنچه از این حرکت مدنظر این متن است، بررسی نگرش مصدق نسبت به دولت آمریکا و عکسالعمل آمریکا در قبال این نگرش است. مصدق خود از مطرحکنندگان نظریهی موازنه منفی در سیاست خارجی ایران بود. این نظریه اشعار میداشت که دو کشور روسیه و انگلستان، قدرتهای برتر خارجی هستند که نسبت به ایران دارای موضعگیریها و رقابتهای مضرند و ایران نباید به یکی از این دو کشور متمایل شود و یا امتیازی به یکی از این دو دهد.
طیفی از طرفداران نظریهی موازنهی منفی، خط دیگری نیز به این نظریه افزودند و آن اینکه میتوان با بهرهگیری از قدرت خارجی ثالثی که سابقهی استعمارگری در ایران ندارد، قدرت دو کشور انگلستان و روسیه را تعدیل کرد. دکتر مصدق جزء این طیف بود و آن قدرت خارجی ثالث را آمریکا میدانست.[1]
ایران دوران مصدق از دید آمریکا
خاورمیانه برای آمریکا ابتدا اهمیتی اقتصادی و سپس سیاسی داشت. اما برای دستیابی به آن، آمریکا از حربهای سیاسی بهره برد: ترس از نفوذ کمونیسم در منطقه. آمریکا انگلستان را تحت فشار قرار داد تا سهم کشورهای خاورمیانه (بهخصوص دو کشور عراق و ایران که نفت آنها در انحصار انگلستان بود) را از سود نفت تولیدی افزایش دهد و عنوان مینمود که باید این کار صورت پذیرد تا شوروی نتواند از نارضایتی مردم کشورهای منطقه بهرهبرداری کند. این در حالی بود که اقتصاد انگلستان در جنگ جهانی دوم بهشدت آسیب دیده بود و این کشور نمیخواست با کاهش سهم خود از نفت خاورمیانه، سرعت رشد اقتصاد خود را کاهش دهد.
بنیان همراهی کجدار و مریز آمریکا در اوایل ملی شدن صنعت نفت با دولت مصدق، براساس این هدف صورت میپذیرفت که از حضور و نفوذ شرکت نفت ایران و انگلیس کاسته شود و نفوذ شرکت نفتی آمریکایی جایگزینی آن گردد. به تبع آن، کاستن از نفوذ انگلستان و جایگزینی آن با نفوذ خود مدنظر بود. مصدق تصور کرد مخالفت آمریکا با نفوذ شرکت نفت ایران و انگلیس، یعنی حمایت از ملی شدن صنعت نفت. در حالی که اصلاً اینگونه نبود.
فرازونشیبهای کوتاهمدت
آمریکا به هنگام رخداد ملی شدن صنعت نفت، گاهی از دولت مصدق حمایت مینمود و گاهی از انگلستان. این کشور رفتهرفته جهتگیریاش بهسوی انگلستان تشدید شد تا در نهایت علیه دولت مصدق موضعگیری کرد و از طریق کودتا آن را ساقط نمود. حتی درصدد بود در صورت شکست کودتا، نیروهای چریکی علیه دولت مصدق را از جنوب ایران سازماندهی و وارد عمل کند.
در این میان، دو پرسش عمده مطرح میشود. اول اینکه چرا آمریکا در قبال دولت مصدق چنین رفتاری را از خود نشان داد؟ و دوم آنکه چرا مصدق با وجود نشانههای اقدام آمریکا علیه وی، به این کشور اعتماد نمود؟
پاسخ پرسش اول ساده است. آمریکا به دنبال منافع خود بود و نفت در اولویت این منافع قرار داشت. اقدام ایران علیه منافع نفتی انگلستان از سوی آمریکا، امری مطلوب بود، زیرا موجب مهیا شدن شرایط حضورش در نفت ایران میشد، اما این اقدام ایران نباید به ملی شدن نفت میانجامید. ترومن، رئیسجمهور دموکرات آمریکا، که ملی شدن صنعت نفت در دوره وی رخ داد، در خاطراتش مینویسد: اگر ایرانیها موفق شوند نقشهی خود را عملی سازند، در آن صورت، ونزوئلا و دیگر کشورها که ما برای تأمین نفت خود به آنها متکی هستیم، همین کار را خواهند کرد و این خطر بزرگی است که در مناقشهی ایران و انگلستان وجود دارد.[2]
مسئلهی دیگری که احتمالاً موجب اقدام آمریکا علیه مصدق شد، سیاست موازنهی منفی مصدق بود. با اینکه مصدق در این سیاست به آمریکا متمایل شده بود، اما آمریکا خواستار حضور کامل ایران در اردوگاه غرب بود؛ درخواستی که به سبب ترس از اقدامات شوروی علیه ایران، از سوی دولت ایران مورد پذیرش قرار نگرفت، زیرا دولت ایران حضور کامل را به معنای شرکت در پیمانهای نظامی علیه شوروی نیز قلمداد میکرد.[3]
حال باید به پرسش دوم بپردازیم. چرا مصدق به آمریکا اعتماد نمود؟ مصدق درک صحیحی نیز از جایگاه ایران در سیاست خارجی آمریکا نداشت. وی تصور میکرد آمریکا حاضر است بهخاطر شراکت در نفت ملیشدهی ایران، اتحاد خود با انگلستان را بگسلد. در حالی که آمریکا، هم حضور در نفت ایران را (البته نه نفتی که دولت ملی ایران آن را اداره کند) میخواست و هم اتحاد با انگلستان در برابر شوروی را. در این میان، آمریکا مصدق را عامل عدم دستیابی به هر دو هدف بهطور همزمان دانست. چنانکه آیزنهاور، رئیسجمهور جمهوریخواه آمریکا، که کودتای 28 مرداد توسط دولت وی سازماندهی شد، در خاطرات خود میگوید: هدف ایالات متحده در ایران آن بود که کمپانیها و مؤسسات آمریکایی را در یک کنسرسیوم نفتی بینالمللی وارد سازد و این همان نتیجهای بود که با سقوط مصدق به دست آمد.[4]
ب) آزادی گروگانها در لبنان
پس از فوت امام خمینی (ره)، دولت آمریکا به ریاستجمهوری جرج بوش پدر، پیرو دیدگاه قبلی که داشت، یعنی به قدرت رسیدن میانهروها در ایران پس از فوت امام، در پی اقدامی جهت برقراری رابطه با ایران بود. بر این اساس، جرج بوش که جهت آزادسازی گروگانهای خود در لبنان تحت فشار بود، بیانیهای را در رابطه با گروگانهای آمریکایی در لبنان صادر کرد و در آن جملهی معروف «حسننیت، حسننیت میآورد» را ذکر نمود.
آمریکا به عراق حمله کرده و وارد کویت شده بود. رژیم صهیونیستی صدها لبنانی و 19 ایرانی را اسیر کرده بود. به همراه آن 4 دیپلمات ایرانی نیز توسط فالانژهای لبنانی، که زیر نظر نیروهای رژیم صهیونیستی بودند، به اسارت درآمده بودند و حزبالله لبنان و دیگر گروههای لبنانی هم تعدادی آمریکایی را به اسارت گرفته بود. در کنار اینها، باید به پایان یافتن جنگ تحمیلی و تلاشهای ایران برای شناخته شدن عراق بهعنوان متجاوز نیز اشاره کرد. مجموعهی این عوامل سبب میشود تا برخی مقامات ایرانی به یک احتمال فکر کنند: معاملهی غیرمستقیم با آمریکا. در راستای این کار، ایران پاسخی غیرمستقیم به بیانیهی جرج بوش میدهد مبنی بر آمادگی ایران برای همکاری با کشورهایی که سیاست پایاپای را دنبال خواهند نمود.
فضا بهگونهای ترسیم شده که امکان هیچ تماس مستقیمی میان دو کشور وجود ندارد. طرف آمریکایی نیز از فرستادن پالس تماس مستقیم خودداری میورزد. پس از انتشار تصاویر به دار آویخته شدن یکی از گروگانها، جرج بوش با خاویر پرز، دبیرکل سازمان ملل، تماس میگیرد.
سازمان ملل واسطهی این معامله خواهد بود. جیان پیکو، مشاور خاویر پرز، به ایران میآید و با مقامات ایرانی مذاکره میکند. هر دو طرف بر موضوع مشخص این مذاکره برخلاف جریان مک فارلین تأکید دارند. پیکو، به نمایندگی از آمریکاییها، خواستار آزادی گروگانهای آمریکایی است و طرف ایرانی خواستار شناخته شدن عراق بهعنوان متجاوز و در نتیجه، مشخص شدن میزان خساراتی که به ایران وارد کرده، آزادی گروگانهای لبنانی و ایرانی در بند رژیم صهیونیستی و فالانژها و نیز آزادسازی داراییهای توقیفشدهی ایران در آمریکا.
ایران بنا به آنچه جرج بوش پدر گفته، در پی نشان دادن حسننیت برمیآید. یکی از فرماندهان سپاه به لبنان فرستاده میشود. اما حزبالله و سایر گروههای لبنانی با آزادسازی گروگانها مخالفاند. ایران لبنانیها را تحت فشار قرار میدهد و آنها مجبور به آزادی تدریجی گروگانها میشوند.
با آزاد شدن سه تن از گروگانها، مقامات ایرانی متوجه کلاهی میشوند که بر سرشان رفته است. نمایندهی ویژهی سازمان ملل در تهران اطلاع میدهد که دولت آمریکا درصدد دادن امتیازاتی که برعهده گرفته نیست. اما آزادسازی گروگانها، احتمالاً جهت مسائل انسانی و اعتمادسازی بیشتر، ادامه مییابد.
پس از آزادی گروگانها، آمریکا ایران را حامی تروریسم معرفی میکند و از فتوای امام (ره) علیه سلمان رشدی نیز بهعنوان یک نمونه از رفتارهای تروریستی ایران نام میبرد. در کنار آن، به ناخدای کشتی وینسنس هم که هواپیمای مسافربری ایران را مورد هدف قرار داد، مدال میدهد.
معاملهای یکجانبه
در این معامله، ایران به آمریکا اعتماد میکند و هیچچیزی از این اعتماد عایدش نمیشود. در حالی که آمریکا به آنچه میخواست، یعنی آزادی گروگانها، میرسد و امتیازی هم در قبال آن نمیدهد. آمریکا بهقدری به ایران در این موضوع بیاعتنایی میکند که حتی این واقعه را در تاریخنویسی رسمی خود از روابط ایران و آمریکا ذکر نمیکند.
متأسفانه در جریان این معامله، ایران تنها برگ برندهی خود (گروگانهای آمریکایی) را رو میکند، بدون آنکه آمریکا حتی یکی از برگهای برندهی خود را (معرفی عراق بهعنوان متجاوز در این مقطع و ذیل این معامله، آزادی داراییهای ایران و آزادی اسرای ایرانی در بند رژیم صهیونیستی و فالانژها) رو کند.
ج) مذاکرات هستهای
پس از افشای اقدامات ایران در زمینهی انرژی هستهای، موضوع انرژی هستهای به بحث اول سیاست خارجی کشور مبدل میشود و موضوع هستهای ایران، پروندهی شورای حکام سازمان انرژی اتمی میگردد.
به نظر میرسد از نظر قوهی مجریه و تیم مذاکرهکنندهی نخست ایران، اقدامات ایران در توسعهی پنهانی دانش انرژی هستهای، سبب بیاعتمادی غرب شده و حال نوبت اعتمادسازی است. به همین جهت، رئیسجمهور وقت ایران نیز پیش از آغاز دور اول گفتوگوهای ایران با سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان (در حقیقت پروندهی انرژی هستهای ایران توسط آمریکا اداره میشد و این سه کشور حالت واسطه داشتند. با اینکه رسماً این سخن بیان نمیشد.) اعلام میدارد که حاضر به پذیرش پروتکل الحاقی است.[5] دور اول مذاکرات در تهران است. هدف ایران از این مذاکرات، جلوگیری از صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام، عادی شدن پروندهی انرژی هستهای در این شورا و نیز جلوگیری از ارجاع پروندهی هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل بود و هدف طرف غربی تعلیق فعالیتهای ایران.
حاصل این مذاکرات، که به بیانیهی تهران (یا بیانیهی سعدآباد) معروف شد، تعلیق داوطلبانهی برخی از فعالیتهای مرتبط با انرژی هستهای از سوی ایران و امضای پروتکل الحاقی بود. از سوی دیگر، طرف غربی نیز قبول کرد که در صورت ارجاع پروندهی ایران به شورای امنیت، از حق وتوی خود بهره ببرد. همچنین طرف غربی در متن بیانیه، حق استفادهی صلحآمیز ایران از انرژی هستهای را به رسمیت شناخت.[6] چند ماه بعد در مذاکرات بروکسل، دامنهی تعلیق داوطلبانه به بقیهی فعالیتهای انرژی هستهای ایران گسترش مییابد. در مقابل، قرار گذاشته میشود تا پروندهی ایران در شورای حکام عادی شود.
غرب قبول نمیکند
با وجود تعلیق انرژی هستهای در ایران، شورای حکام در شهریور سال 83 علیه ایران قطعنامهای شدیداللحن صادر میکند. در دو نشست بعدی شورای حکام نیز علیه ایران قطعنامه صادر میشود. طرف غربی به ابتدائیات توافق تهران پایبند نیست. ایران تهدید به شکستن بخشی از تعلیقها میکند و در مقابل، شورای حکام تهدید به ارجاع پرونده به شورای امنیت سازمان ملل.
تیم مذاکرهکنندهی ایرانی به اروپا میرود. نتیجهی این دور از مذاکرات، که در بیانیهی پاریس متجلی میشود، تعلیق دوبارهی همهی فعالیتهای ایران در زمینهی انرژی هستهای و سعی طرف غربی در پذیرش ایران در سازمان تجارت جهانی است. بار دیگر شورای حکام علیه ایران قطعنامه صادر میکند و پذیرش ایران در سازمان تجارت جهانی نیز وعدهای سر خرمن است. وعدهای که واژهی «سعی»، همهی بار حقوقی آن را بر دوش میکشید.[7]
توقف عقبنشینی
پس از آنکه ایران دو برگ بزرگ بازی خود را رو کرد و طرف غربی که در واقع به نمایندگی از آمریکا سخن میگفت، به تعهدات خود در رابطه با عادیسازی پروندهی ایران در شورای حکام عمل نکرد، به دستور مقام معظم رهبری، تعلیق داوطلبانه متوقف شد. طرف غربی به بهانهی شکسته شدن تعلیق داوطلبانه، پرونده را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داد. در واقع تیم مذاکرهکنندهی ایرانی به دست خود و با پذیرش تعلیق و گسترش دامنهی آن، برگ برندهای را به طرف غربی اهدا کرده بود. پذیرش حق استفادهی صلحآمیز ایران از انرژی هستهای نیز تنها یک بازی زبانی بود و طرف غربی با وجود قرار داده شدن آن در بیانیه تهران، از قبول آن پس از تعلیق داوطلبانه سر باز زد. اعتمادسازی و اعتماد به غرب در این موضوع نیز نتیجهبخش نبود.
در این سه مقطع، آمریکا و متحدانش پاسخ اعتماد ایران را با بیصداقتی خود دادند. شاید بهتر باشد اکنون جملهی معروف بیانیهی جرج بوش پدر را بار دیگر و بهصورت صحیح آن بخوانیم: «حسننیت، همیشه حسننیت نمیآورد.»
نتیجه
در مواجهه با آمریکا، ایران با اشخاص و احزاب و گروههای مختلف روبهرو نیست، با ساختار مشخصی به نام دولت آمریکا روبهروست که چارچوبهای اندیشهای و رفتاری مستحکمی دارد. نباید تصور نمود که حضور فلان گروه و حزب در کاخ سفید، یعنی تغییر اساسی رفتار. چنانکه به تجربه ثابت شده است جناحهای مختلف دولت آمریکا، با هر مرام و مسلک و شیوهی رفتاری، در بیصداقتی و عدم وفای به عهد در برابر ایران، اشتراکنظر دارند. در این سه مورد، آمریکا و متحدانش پاسخ اعتماد ایران را با بیصداقتی خود دادند. شاید بهتر باشد اکنون جملهی معروف بیانیهی جرج بوش پدر را بار دیگر و بهصورت صحیح آن بخوانیم: «حسننیت، همیشه حسننیت نمیآورد.»(*)
پی نوشت
[1]. نجفی، موسی و فقیه حقانی، موسی (1384)، تاریخ تحولات سیاسی ایران، مؤسسهی مطالعات تاریخ معاصر ایران، تهران، ص 154 تا 156.
[2]. بیل جیمز و ویلیام راجر لویس (1368)، مصدق، نفت و ناسیونالیسم ایرانی، ترجمهی عبدالرضا هوشنگ مهدوی، نشر نو، تهران، ص 439 و 440.
[3]. رجایی، احمدعلی و سروری، مهین (1383)، اسناد سخن میگویند، انتشارات قلم، تهران، ص 164 و 165.
[4]. تفضلی، محمود (1359)، کودتا، نفت، مصدق، انتشارات امیرکبیر، تهران، ص 477.
[5]. ر.ک.به: 290749http://www.tasnimnews.com/Home/Single/
[6]. روزنامهی همشهری، 30 مهر 1382، سال یازدهم، شمارهی 3202.
[7]. ر.ک.به:14112004 http://www.iaea.org/newscenter/focus/iaeairan/eu_iran
* رامین مددلو، کارشناس ارشد جامعهشناسی سیاسی ایران
منبع: برهان
احتمال ورود نیروهای نظامی ترکیه به خاک سوریه، یکی از مهمترین و داغترین موضوعات خبری روزهای اخیر منطقه بود. این مساله که دارای ابعاد سیاسی، امنیتی و نظامی پیچیدهای است، با واکنش اغلب بازیگران منطقه روبرو شد.
موضوع احتمال ورود نیروهای نظامی ترکیه به خاک سوریه، یکی از مهمترین و داغترین موضوعات خبری روزهای اخیر منطقه بود. این مساله که دارای ابعاد سیاسی، امنیتی و نظامی پیچیدهای است، با واکنش اغلب بازیگران منطقه روبرو شد و نکتهی مشترک و مشابه در همهی این واکنشها، این بود که آنکارا به خوبی متوجه شد که هیچ کدام از دوستان، دشمنان، رقبا و حامیان ترکیه، از ورود نیروهای نظامی این کشور به خاک سوریه خرسند نخواهد بود و کسی نیست که از چنین عملیاتی حمایت کند. اما به راستی چه شد که این موضوع تا این اندازه در رسانهها با بزرگ نمایی و آب و تاب خبری و تحلیلی بازتاب یافت؟ برای آن که پاسخ روشنی برای این سوال پیدا کنیم، ابتدا باید سه موضوع مهم را مرور کنیم:
1- درک واقعیتها، مکانیسم و شیوهی کار و فعالیت ماشین رسانهای عظیم ترکیه، یکی از نکاتی است که میتواند ما را در فهم و تحلیل مسائل سیاسی ترکیه و تصمیمات کوچک و بزرگ آنکارا یاری دهد. ترکیه به عنوان یک کشور در حال توسعه، طی دهههای اخیر، همواره مهد پرورش روزنامه نگاران و تحلیلگران بزرگ و تیزبین بوده و اساسا، مردم ترکیه، یک ملت روزنامه خوان هستند. در ترکیه بیش از ششصد شبکهی تلویزیونی مشغول به فعالیت هستند که دست کم 96 درصد این شبکهها، به بخش خصوصی تعلق دارند. علاوه بر این، در ترکیه بیش از سی روزنامهی مهم سراسری منتشر میشوند که برخی از آنها تیراژ میلیونی دارند.
وقتی که اجزای این پازل بزرگ، با اسپانسرها، هدایت کنندگان و لابیهای سیاسی و اقتصادی شان، در کنار هم قرار میگیرند، حاصل کار آن، به راه انداخته شدن موجهای تبلیغاتی – رسانهای بزرگی است که به فراخور شرایط نبرد و رقابت بزرگی که بین رسانههای موافق و مخالف دولت ترکیه وجود دارد، تلاش میکنند مانع، اهرم یا کاتالیزور به وجود بیاورند. این بار نیز در شرایطی که حزب عدالت و توسعه با کاهش 9 درصدی آرای خود، شکست سنگینی را در انتخابات هفتم ژوئن تجربه کرده و عملا دولت در حالت تعلیق قرار گرفته است، رسانههای مخالف حزب عدالت و توسعه در یک عملیات بزرگ رسانهای، بر آتش خبر احتمال ورود نظامیان ترکیه به خاک سوریه، بنزین ریختند تا دولت و مقامات نظامی این کشور، مجبور شوند واکنش نشان دهند. به عبارتی روشن، خیلی وقتها رسانههای ترکیه «از کاه کوه ساختن» و آگراندیسمان و بزرگ نمایی خبری و تبلیغاتی را به سیاست یگانهی خود تبدیل میکنند و افردی که به عنوان تحلیلگر و کارشناس مسائل ترکیه فعالیت میکنند، نباید مرعوب چنین فضایی شوند و باید توان آن را داشته باشند که با درک پس زمینههای این اخبار، تا حد امکان، واقعیتها را به درستی ببینند. عقل و منطق حکم میکند، در شرایطی که در ترکیه دولت ائتلافی به وجود نیامده و یاران اردوغان و داوداوغلو در به در به دنبال متفق و موتلف میگردند، ریسک و اقدام مخاطره آمیز بزرگی به نام ورود به خاک سوریه در دستور کار قرار نگیرد.
2- یکی از مهمترین دلایل و انگیزههای ترکیه برای به راه انداختن بحث احتمال مداخلهی نظامی در خاک سوریه، مسالهی قدرت گرفتن حزب و نهادهای اقماری سیاسی و نظامی پ.ک.ک در مناطق شمال سوریه بود. واقعیت این است که ما هنوز هم تحلیل جامع و روشنی از مساله ی مهم فتح شهر استراتژیک تل ابیض یا گردیسپی توسط کردها و بورکان الفرات ارائه ندادهایم. این رویداد سیاسی – نظامی جدید، به یک باره تمام معادلات و موازنات پیچیدهی شمال سوریه را تغییر داد و ترکیه زمانی به خود آمد که شاخهی نظامی حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه (PYD) موسوم به «واحدهای مدافع خلق» (YPG)، با کمک بخشی از ارتش آزاد سوریه موسوم به بورکان الفرات و با حمایت هوایی اثرگذار و تعیین کنندهی آمریکاییها، تلابیض را از گروه تروریستی – تکفیری داعش پس گرفتند و به یک باره، دو منطقهی کردنشین از هم گسستهی جزیره (به مرکزیت قامیشلو) و کوبانی (به مرکزیت کوبانی)، به همدیگر متصل شدند.
این اتصال ناگهانی، هم به این معنی بود که مثلث کردها، ارتش آزاد و آمریکا، توانستهاند یکی از نقاط حیاتی و استراتژیک شمال سوریه را از داعش پس گرفته و رگ حیاتی اعزام نفرات و ارسال مهمات به رقه را به کنترل خود درآورند و هم این که، کردهای هوادار پ.ک.ک، قلمرو قدرت خود را در شمال سوریه و در جوار مرز نهصد کیلومتری مرز ترکیه و سوریه، توسعه دادند. به عبارتی دیگر، پ.ک.ک که با یکی از نهادهای اقماری خود یعنی «حزب دموکراتیک خلق ها» (HDP) در جریان انتخابات مجال را بر اردوغان و داود اوغلو تنگ کرده و کرسیهای خود را از حدود 35 کرسی به 80 کرسی ارتقا داد، در شمال سوریه نیز با کمک یکی دیگر از نهادهای اقماری خود یعنی حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه (PYD)، ترکیه را در برابر بازی جدیدی قرار داد و روزنامههای ترکیه نیز با به کاربر دن تیتر تحریک کنندهی، پ.ک.ک؛ همسایهی جنوبی جدید ترکیه، مدعی شدند که دولت کُردی در شمال سوریه، در حال ظهور است.
اما تبلیغات اخیر، برای آنکارا، این امکان را فراهم آورد که واکنشهای مختلف را به مثابهی فشارسنج و کاغذ تورنسل ارزیابی کند و به این واقعیت بیاندیشد که ورود نظامی به سوریه، علاوه بر واکنشهای بین المللی و منطقهای، موجب تحریک کردهای مخالف دولت و شاخهی نظامی پ.ک.ک نیز میشود
در واقع آن چه که از سوی مقامات دولت ترکیه مبنی بر احساس ناامنی و تهدید امنیت ملی کشورشان در مرز سوریه، مورد تاکید قرار گرفت، دقیقا به معنی ترس از افزایش قدرت کردهای هوادار پ.ک.ک بود و نه ترس از داعش. در این میان، رسانههای ترکیه با طرح یک سوال حیاتی و نفس گیر، تیم اردوغان و داوداوغلو را چنین به چالش کشیدند: «چرا در دو سالی که تل ابیض در دست داعشیها بود و به راحتی مرز ترکیه را به کار میگرفتند، تهدیدی احساس نمیکردید اما حالا که آن شهر به دست کردها افتاده به یک باره حساس شده اید؟» البته حزب عدالت و توسعه نیز بیکار ننشست و با به راه انداختن موج تبلیغاتی «خطر پاکسازی قومی علیه اعراب و ترکمنها»، حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه را متهم به آن کرد که همهی ترکمنها و اعراب مقیم تل ابیض را از آن جا بیرون رانده است و هیچ گاه این ادعا اثبات نشد.
صالح مسلم رهبر حزب اتحاد دموکراتیک، صلاح الدین دمیرتاش رهبر حزب دموکراتیک خلقها و چند سیاست مدار دیگر وابسته به پ.ک.ک، در مصاحبههای خود بر این موضوع تاکید کردند که ترس ترکیه بیدلیل است و چیزی به نام تاسیس دولت کُردی در شمال سوریه واقعیت ندارد و اقدامی علیه ترکمنها و اعراب نیز صورت نگرفته است. در این میان، بسیاری از تحلیل گران ترک و کُرد نیز بر این موضوع تاکید کردند که آنکارا، دیر یا زود در مقابل کردها کوتاه میآید و همچنان که بالاخره اقلیم کردستان عراق را به عنوان یک پدیده سیاسی و اقتصادی – امنیتی مشروع و قانونی پذیرفته و با اربیل ارتباط رسمی و دیپلماتیک برقرار کرده است، به زودی با کردهای شمال سوریه نیز به چنین توافقی دست پیدا می کند. البته این نظریه تا حد زیادی جای تردید دارد چرا که طی چند سال اخیر، حزب عدالت و توسعه نشان داده که از دید نظریه پردازان اتاق فکر این حزب، کردها به سه دستهی کردهای اوجالانی، اردوغانی و بارزانی تقسیم میشوند و آنکارا ترجیح میدهد با دو دستهی دوم و سوم، تعامل و توافق کند و در برابر دستهی نخست، راه تعلل، وقت کشی، رفتار کج دار و مریض و مخالف را دنبال کند.
3- یکی از موضوعات مهم مرتبط با سیاستهای ترکیه در قبال سوریه، مسالهی میزان توافق و اختلاف این کشور با آمریکا، در مورد آیندهی سوریه است. آنکارا ترجیح میدهد در این مسیر دو هدف اصلی را دنبال کند که یکی از آنها تداوم حمایت سیاسی و نظامی از مخالفین سوری و دیگری نیز پافشاری بر مواضع سیاسی خود در برابر واشنگتن و تلاش برای ایجاد منطقهی نوار امن و منطقهی پرواز ممنوع در شمال سوریه است. البته بین آنکارا و واشنگتن، بر سر این مساله، اختلاف نظر جدی وجود دارد و آمریکاییها هنوز هم حاضر نشدهاند به این درخواست رجب طیب اردوغان روی خوش نشان دهند اما در حوزهی چند و چون حمایت از مخالفین سوری و آموزش نظامی آنان، بین آمریکا و ترکیه توافق کامل وجود دارد و دوستان پیرامونی این دو کشور، یعنی قطر و عربستان و تا حدودی اردن نیز، از این پروژه حمایت میکنند.
لذا زمانی که بحث احتمال ورود نیروهای نظامی ترکیه به خاک سوریه مطرح شد، دو نکته، توجه همه را به سوی خود جلب کرد: نخست؛ مخالفت مودبانهی آمریکا با این اقدام احتمالی ترکیه. دوم؛ اصرار رسانههای مخالف دولت بر سر این موضوع که ژنرال نجدت اُزل فرمانده ستاد مشترک نیروهای مسلح ترکیه، از داوداوغلو خواسته برای آماده سازی مقدمات ورود به سوریه، رضایت آمریکا، ایران و روسیه را جلب کند. از دیگر سو، شبکههای تلویزیونی ترکیه، مداوما تصاویر ضبط شده توسط شهروندان مرزنشین ترکیه را پخش کردند که نشان میدادند، افراد داعش در بیست متری سیم خاردارهای مرز ترکیه، در روز روشن و در برابر دوربین موبایل شهروندان، اقدام به حفر خندق و مین گذاری در خط مرزی نمودند تا مواضع خود را استحکام ببخشند.
جمع بندی
مرور کلی مواردی که در بالا مطرح شد، امکان درک این واقعیت را فراهم می سازد که در شرایط کنونی، هیچ گونه زمینه و احتمال جدی برای مداخلهی نظامی ترکیه در سوریه وجود ندارد. بیانیهی نشست شورای عالی امنیت ملی ترکیه که به ریاست رئیس جمهور و با حضور مقامات سیاسی، نظامی و امنیتی برگزار شد، مجموعا نشان میدهد که ترکیه برای ورود به سوریه عزم جدی ندارد اما تبلیغات اخیر، برای آنکارا، این امکان را فراهم آورد که واکنشهای مختلف را به مثابهی فشارسنج و کاغذ تورنسل ارزیابی کند و به این واقعیت بیاندیشد که ورود نظامی به سوریه، علاوه بر واکنشهای بین المللی و منطقهای، موجب تحریک کردهای مخالف دولت و شاخه ی نظامی پ.ک.ک نیز می شود و شاید به همین خاطر بود که پ.ک.ک در روزهایی که آتش این بحث بالا گرفته بود، سه بار به پایگاههای نظامی مرز ترکیه و اقلیم کردستان حمله کرد تا نشان دهد که گسترش قلمرو نفوذ خود در شمال سوریه را به عنوان یک امر حیاتی تلقی می کند و بعید نیست که در این حوزه با بازیگران منطقهای و بین المللی نیز، به توافق برسد.
محمدعلی دستمالی/ کارشناس مسائل منطقه
منبع: تبیین
بر اثر فتوای جهادی آیت الله سیستانی بسیاری از مردم عراق تحت عنوان «حشد الشعب» یا نیروهای مردمی به کمک ارتش برای مقابله با جاهلیت مدرن آمدند و توانستند اوضاع تحولات میدانی را به نفع حاکمیت تغییر دهند.
مقدمه
پس از اشغال موصل، مرکز استان نینوا، آیت ا... سیستانی فتوای جهادی خود را برای مقابله با افراطیون صادر فرمودند که بر اثر آن بسیاری از مردم عراق تحت عنوان «حشد الشعب» یا نیروهای مردمی به کمک ارتش برای مقابله با جاهلیت مدرن آمدند و توانستند اوضاع تحولات میدانی را به نفع حاکمیت تغییر دهند. توجه به فتوای تاریخی در کنار لبیک مردم باعث شد تا این مؤلفههای تأثیرگذار در تحولات عراق مورد بررسی قرار گیرند.
اشغال موصل و فتوای حضرت آیت ا... سیستانی
موصل در 10 ژوئن 2014 توسط داعش اشغال شد که بر اثر آن نیم میلیون نفر از جمعیت 1 میلیون و هشتصد هزار نفری آن مجبور به ترک شهر شده و نیروهای اشغالگر نیز با به دست آوردن ثروتی قریب به 560 میلیارد دلار، به ثروتمندترین گروه تروریستی تبدیل شدند. (www.cnn.com. 2014/4/13)
تصرف موصل که به دلیل اختلافهای سیاسی، خیانت برخی از نیروهای امنیتی، مواضع مخالف برخی از سران عشایر، دسیسههای طارق الهاشمی و حمایت گروههایی همچون جیش المجاهدین، جیش الاسلامی فی العراق، ثوره العشرین و جیش الانصار السنه صورت گرفت، (www.Reuters.com, 2014/10/14) زمینه آغاز دولتسازی توسط داعش را ایجاد کرد. از اینرو این گروه در 29 ژوئن 2014 نام خود را به «دولت اسلامی» تغییر داد. (www.cbsnews.com,2014/4/30) این تغییر نام از این مسئله حکایت دارد که داعش تنها به اشغال مناطقی از سوریه و عراق بسنده نکرده، بلکه به دنبال گسترش مرزهای خود است.
درحالیکه داعش با اندیشه گسترش فتوحات، شعار «بزرگ و پیش رونده» را به عنوان نمادی برای سرود ملی خود انتخاب کرده بود، حضرت آیتا... سیستانی فتوای تاریخی خود را صادر فرمودند. ایشان در این فتوا از تمام کسانی که توانایی حمل سلاح دارند درخواست کرد تا برای مبارزه با داعش به ارتش عراق ملحق شوند. (سایت حوزه، 23/3/93)
تقویت نقش ملی مرجعیت شیعه در عراق به واسطه ایفای نقش رهبری گونه
در دهه گذشته نقش مرجعیت در وحدت عراق به اثبات رسیده بود؛ اما در شرایط جاری با اعلام آمادگی حدود 3 میلیون عراقی و حضور حدود 220000 نفر از آنها تحت عنوان «حشد الشعبی»، نقش مرجعیت به عنوان عاملی وحدتساز بیش از گذشته نمایان شد. (www.cbsnews.com, 2014/10/1)
فتوای آیتا... سیستانی در شرایطی صادر شد که داعش با طرح شعار حمایت از اهل تسنن، موصل و تکریت را اشغال کرده بود و از طرفی با توجه به داعیه استقلالطلبی بارزانی در اقلیم کردستان، سقوط بغداد به معنی تجزیه عراق به سه ناحیه بود. اما فتوای آیتا... که اختصاص به طایفهای خاص نداشت، باعث مشارکت گسترده شیعیان و همچنین گروههایی از کردها و اهل تسنن شد. این حضور فراگیر عاملی در وحدت عراق به حساب میآید. (http://america.aljazeera.com,2015/2/26)
عملکرد میدانی نیروهای مردمی در نبرد با داعش
نیروهای بسیج مردمی در حالی به ارتش عراق ملحق شدند که داعش به سمت بغداد در حال پیشروی بود. بنابراین اولین اقدام آنها، تلاش برای متوقف کردن داعش بود که این نقش به خوبی و در اطراف سامرا اجرا شد. پس از آن حدود 2 هزار نفر از نیروهای مردمی به بابل اعزام شدند و منطقه راهبردی جرف الصخر را از وجود تروریستها پاکسازی کردند.
تلاش برای تأمین امنیت بغداد در قالب ایستهای بازرسی و کمک به ارتش به منظور بازپسگیری نقاطی در استان دیالی از جمله جلولا، السعدیه، العظیم، المقدادیه و بعقوبیه و تأمین اطراف شهرها برای جلوگیری از ورود داعش از جمله اقداماتی است که حشد الشعبی در انجام آن موفق بوده است.
با وجود این موفقیتها اما آزادسازی تکریت که با حضور 20 هزار داوطلب مردمی صورت گرفت، باعث شد تا موجی از انتقادها به نیروهای مردمی وارد شود. مخالفان، نیروهای مردمی را به داشتن تعصبات دینی و بدرفتاری با مردم تکریت محکوم کردند. (Raineri, 2015/4/2) این انتقادها باعث شد تا شورای اداره شهر الرمادی، پایتخت استان الانبار از دولت حیدر العبادی درخواست کند تا نیروهای مردمی را در آزادسازی این شهر مشارکت ندهد. این مسئله ممکن بود زمینه افزایش شکافها را در جامعه فراهم سازد، اما انجام چندین دور مذاکره میان نمایندگانی از دولت با سران عشایر الرمادی زمینه مشارکت مردم در آزادسازی الرمادی را فراهم ساخت.
بنابراین نیروهای تحت رهبری «جمال جعفر محمدعلی آل ابراهیم» ملقب به ابو مهدی مهندس به رغم عدم آموزشهای لازم و تجربه ناکافی در جنگ، توانستهاند در طول یک سال فعالیت پیشرفتهای خوبی داشته باشند که این پیشرفتها باعث شده نه تنها از نفوذ گسترده نیروهای داعش جلوگیری به عمل آید، بلکه آنها همچون بازویی توانمند به ارتش در بازپسگیری نقاط اشغال شده و تأمین امنیت شهرها کمک کردهاند. (Bazzi, 2014/8/12)
راهبرد آمریکا در مقابل قدرت گیری نیروهای مردمی
ایالات متحده در ابتدا به دلیل عدم اطمینان از عملکرد نیروهای مردمی، راهبرد سکوت را در خصوص این نیروی جدید در پیش گرفت. این مواضع محافظهکارانه به آنها کمک میکرد تا در صورت شکست نیروهای مردمی، بر دولت برای همراهی بیشتر با آمریکا فشار آورده و در صورت موفقیت حشد الشعبی، چهره آمریکا بیش از گذشته تخریب نشود. البته این سیاست از سوی دولتمردان عراقی مورد انتقاد قرار گرفت به نحوی که «سید عمار حکیم»، رئیس مجلس اعلای عراق، خواستار اتخاذ مواضع شفاف آمریکا کشور در خصوص نیروهای مردمی شد. (خبرگزاری رسا، 12/5/93)
پس از موفقیت نیروهای مردمی، آمریکا راهبرد تخریب و تضعیف را در قبال نیروهای مردمی اتخاذ کرد. اول اینکه آمریکا تلاش کرد تا حشد الشعبی را به داشتن تعصبات دینی محکوم کرده و از تشکیل نیروهای مسلح کرد و اهل تسنن حمایت کند. در همین خصوص «مک تورن بری»، رئیس کمیته خدمات مسلح آمریکا از تعهد کشورش برای مسلح کردن کردها و سنیها خبر داد و از طرح کنگره در خصوص اختصاص 60 درصد از کمکهای مالی آمریکا به عراق برای مسلح کردن پیشمرگهها و اهل تسنن حمایت کرد. (The New York Times, 2015/5/1 )
راهبرد دیگر فشار بر دولت برای عدم استفاده از نیروهای مردمی و تحریک سران قبائل اهل تسنن است. در همین خصوص «استوارت ای جونز»، سفیر آمریکا در عراق در دیدار با حیدر العبادی از وی درخواست کرد تا نیروهای مردمی را در آزادسازی الرمادی مشارکت ندهد. وی همچنین در دیدار با سران قبائل الرمادی، به تحریک آنها در خصوص عواقب حضور نیروهای مردمی در آزادسازی این شهر پرداخت. (www.matthewaid.com, 2015/5/13) آمریکا همچنین در ادامه سیاستهای خود برای تضعیف نیروهای مردمی، مقر لشگر یکم در فلوجه و لشگر هفده در الکرمه را که از نیروهای مردمی بهره میبرد و در خط مقدم نبرد با نیروهای داعش بود را بمباران کرد. (Ibid)
راهبرد دولتهای عرب در مقابل قدرتگیری نیروهای مردمی
کشورهای عرب مخالف حکومت عراق، از همان ابتدای تشکیل حشد الشعبی به مخالفت با آن پرداختند. این راهبرد در دو زمینه سیاسی و تبلیغاتی پیگیری شد. در زمینه سیاسی میتوان گفت مخالفان در ابتدا سعی کردند از راه فشار بر دولت حیدر العبادی، زمینه کاستن از نقش نیروهای مردمی را فراهم کنند. بر همین اساس بود که اردن در پیامی به دولت عراق خواستار عدم استفاده از نیروهای مردمی در آزادسازی تکریت شد. (موسوی خلخالی، 94) دیگر اینکه مخالفان عرب ضمن حمایت از طرح آمریکا در خصوص مسلح کردن اهل تسنن خواستار اجرایی شدن طرح مذکور شدند.
راهبرد دیگر تحریک افسران سنی ارتش و سران برخی از قبائل در خصوص خطر افزایش نفوذ و قدرت شیعه است. این اقدام که از راه برخی واسطهها صورت پذیرفت، زمینه نارضایتی را در میان برخی از نیروهای ارتش و قبائل اهل سنت ایجاد کرده است. (www.matthewaid.com, 2015/5/13)
در زمینه تبلیغاتی نیز شبکههای العربیه و الجزیره در ابتدا سعی کردند تا نقش نیروهای مردمی را در تحولات میدانی کمرنگ جلوه دهند. البته پس از اقدامات برخی از نیروهای مردمی در تکریت که با انتقادهایی نیز همراه بود، شبکههای عرب ضمن تحریف عملکرد نیروهای مردمی، سعی میکنند آنها را میلیشیای طائفی و خطرناک معرفی کرده و به اختلافهای مذهبی در عراق دامن بزنند.
نگاه کردها و طیف سنی عراق به نیروهای مردمی
احزاب کرد در قبال نیروهای مردمی راهبرد واحدی را اتخاذ نکردهاند. حزب دموکراتیک کردستان به رهبری مسعود بارزانی، با دیده شک و تردید به نیروهای مردمی در عراق مینگرد، زیرا تقویت این نیروها را معادل با تضعیف نیروهای پیشمرگه، تقویت دولت مرکزی و در نتیجه تضعیف استقلال اقلیم کردستان قلمداد میکند. در همین خصوص مسعود بارزانی با انتقاد از تشکیل نیروهای مردمی گفت: «اجازه نخواهد داد حتی یک نفر از نیروهای مردمی به اقلیم کردستان وارد شود.» (www.al-monitor.com, 2014/7/18) با وجود اینکه پس از حمله داعش به مناطق کردنشین، بارزانی در خصوص نیروهای مردمی مواضعی ملایمتر اتخاذ کرده است، ولی به هر حال این حزب با دیده ابهام به نیروهای مردمی مینگرد. در مقابل حزب اتحاد میهنی کردها به رهبری جلال طالبانی، رئیسجمهور پیشین عراق، تقویت نیروهای مردمی را تهدید نمیداند و از تقویت آنها حمایت میکند. (Ibid)
همانند کردها، اهل تسنن عراق نیز مواضع هماهنگی در قبال نیروهای مردمی ندارند. برخی از اهل تسنن در قالب نیروهای مردمی حضور دارند، اما برخی از سران قبائل سنی به خصوص در مناطق شمالی و همچنین در استان الانبار، ضمن انتقاد از تشکیل و تقویت نیروهای مردمی، خواستار مسلح شدن اهل سنت هستند. (http://www.reuters.com, 2014/11/03/) وجود اختلاف در میان جمعیت اهل سنت عراق را میتوان ناشی از عواملی همچون فشار کشورهای خارجی، ترس از افزایش قدرت شیعیان، نارضایتی از دولت مرکزی و اجبار ناشی از تهدید داعش دانست.
آینده نیروهای مردمی عراق
در بودجه سال جاری عراق برای نیروهای مردمی رقمی حدود 60 میلیون دلار اختصاص داده شده و آنها را زیر نظر نخستوزیر و در قالب نیروهای نظامی مردمی تعریف کرده است. (www.mei.edu, 2015/3/19) این مسئله گویای این است که دولت مرکزی حساب ویژهای بر روی این داوطلبان دارد. در همین خصوص حیدرالعبادی در دیدار با مقام معظم رهبری و در تأیید فرمایشات ایشان که فرموده بودند: «ظرفیت بزرگ نیروهای داوطلب مردمی، برای آینده و پیشرفت عراق در عرصههای مختلف بسیار کارآمد و تأثیرگذار خواهد بود.» (سایت رهبری، 27/3/94) استفاده از ظرفیت حشد الشعب را مورد تأکید قرار داده و بهرهمندی از ظرفیت آنها را از جمله اقدامات دولت دانست. برهمین اساس دولت به تازگی از پیشنویش الحاق نیروهای مردمی به ارتش حمایت کرد. (خبرگزاری ایسنا، 31/3/94) اما در خصوص نحوه استفاده از آنها در آینده چند احتمال وجود دارد؛ احتمال اول ورود به ارتش است. البته این راهبرد ممکن است با مخالفت عشایر و برخی از افسران همراه باشد، زیرا نیروهای جدید که به آموزشهای پیشرفته نیاز دارند، ضمن افزایش هزینههای نظامی، این ابهام را در جامعه عشایری ایجاد میکنند که نوعی پاکسازی در ارتش صورت گرفته است.
راهکار دیگر این است که نیروهای مردمی پس از دفع خطر داعش، به صورت نیروهای احتیاطی باشند که در فواصل مختلف به آنها آموزشهای نظامی لازم را ارائه کرد. راهبرد دیگر این است که نیروهای مردمی در آینده تحت عنوان نیرویی مستقل همچون سپاه بدر سازماندهی شوند تا از توان آنها استفاده شود. از اینرو با توجه به حساسیتهایی که در جامعه قومی-مذهبی عراق و ساختار حاکم بر این کشور وجود دارد، به نظر میرسد دولت به دنبال استفاده از توان این نیروها بدون ایجاد حساسیت در جامعه است.
نتیجهگیری
درحالیکه عراق با خطر فروپاشی سیاسی و انشقاق سرزمینی در اثر هجوم داعش مواجه بود، تشکیل نیروهای بسیج مردمی بر اساس فتوای آیتا... سیستانی تأثیر زیادی را بر جلوگیری از پیشروی داعش داشت. در شرایط کنونی نیز با وجود اینکه دولت در خصوص مشارکت دادن نیروهای مردمی تحت فشار است، اما شرایط کنونی حاکم بر عراق و تحولات آتی باعث گردیده تا این نیروها نقش مهمی را ایفا کنند. به همین دلیل مهمترین مسئله پیش روی دولت نه استفاده از ظرفیت حشد الشعب بلکه چگونگی استفاده از این ظرفیت است. در همین خصوص به نظر میرسد راهکارهای مختلفی پیش روی حیدرالعبادی باشد که مهمترین آنها تقویت نیروهای مردمی بدون دامن زدن به اختلافهای مذهبی باشد.
اگر مسیر مذاکرات در همین جهت ادامه یابد، هیچ تضمینی وجود ندارد که در ازای محدود شدن برنامه هستهای، تحریمها و بالاخص اصلیترین آنها یعنی تحریمهای آمریکا علیه کشورمان لغو شود.
بر اساس آخرین اظهارنظرها و اخباری که از سوی طرفین مذاکرات هستهای منتشر شده است، میتوان به صراحت گفت اگر مسیر مذاکرات در همین جهت ادامه یابد، هیچ تضمینی وجود ندارد که در ازای محدود شدن برنامه هستهای، تحریمها و بالاخص اصلیترین آنها یعنی تحریمهای آمریکا علیه کشورمان لغو شوند.
بلاتردید هر مذاکره کنندهای که برای تدوین پیش نویس یک توافق پشت میز نشسته است، هنگام نگارش هر ماده و تبصرهای می باید یک مدل انتزاعی برای اجرای آن مفاد نیز طراحی کرده و آثار و پیامدهای عینی متن را بررسی نماید؛ گریزگاههای طرفین تعهد باید شناسایی شده و راه هرگونه سوء تفسیر و سوء استفادهای مسدود شود. مخصوصا هنگامی که با دشمن در حال نگارش توافق هستیم، بدترین احتمالات ممکن باید روی کاغذ آمده و برای وقوعشان تدبیر شود. لذا هرچقدر متن دقیقتر به نگارش درآید، هر چقدر مابهازای بیرونی کلمات مندرج در متن را بتوان با قطعیت بیشتر در عالم واقع مشخص کرد، و هر اندازه احتمالات گریز محدودتر شوند، اهداف مذاکرهکنندگان دقیقتر تامین خواهد شد.
1- مراجعه به ادبیات طرف مقابل هم در توافق ژنو، هم در لوزان و هم در جریان مذاکرات جاری برجام، نشان میدهد آمریکاییها همواره در مورد تعهدات ایران دقت و وسواس به خرج داده و درباره تعهدات خود سعی کردهاند مبهم نویسی کنند و راههای گریز فراوانی برای خود در متن توافق بگنجانند. برای نمونه، در توافق ژنو دقیقا مشخص کردند که نیمی از اورانیوم 20 درصد ایران اکسید شود و نیمی دیگر به کمتر از 5 درصد رقیق شود؛ یا حتی در جریان تمدید، تکلیف پسماند غنی سازی 20 درصد را هم روشن کردند. اما در مقابل، عبارات مبهمی درباره «عدم اعمال تحریمهای جدید هستهای» در توافق گنجاندند و در عمل تحریم کردند به گونه ای که بر سر «روح توافق» جنجال به راه افتاد.
در حال حاضر و در جریان مذاکرات برای نگارش متن توافق جامع نیز مسائل مورد بحث نهایی از نظر آمریکایی ها، مواردی از این جنس است که: قلب رآکتور اراک که تخریب شد، بازطراحی آن را چه کسی انجام خواهد داد؟ چه کسی تائید خواهد کرد؟ چه کسی اجرا خواهد کرد؟ و مانند اینها. در مقابل، تیم مذاکراتی ما به صورت کلی بر لغو تحریمها اشاره می کند اما دقیقا مشخص نیست که فیالمثل کدام قانون تحریم کنگره قرار است لغو شود. دقیقا مشخص نیست بیش از 9 تن اورانیوم ذخیره شده ما که گفته میشود ایران میتواند در بازارهای بین المللی بفروشد، به چه کسی و با چه قیمتی فروخته خواهد شد(درباره این مورد از همین الان میگویند بازار اشباع است و کسی خریدار نخواهد بود و ایران نهایتا مجبور خواهد شد ذخایر خود را به خارج از کشور منتقل کند).
2- یکی دیگر از حقههای آمریکایی که در قالب بازی «اوبامای خوب-کنگره بد» دنبال می شود، تعلیق تحریمها به جای لغو تحریمهاست. توجیه این ماجرا آن است که اوباما خوب است و طرفدار توافق و کنگره بد است و مخالف توافق، لذا بیائید ماجرا را به کنگره نکشانیم و در چارچوب اختیارات رئیس جمهور -یعنی تعلیق- با مسئله تحریمها برخورد کنیم. واقعیت ماجرا اما این است که تعلیق تحریم ها اولا «ساختار تحریمها» یعنی قوانین را حفظ خواهد کرد و ثانیا سرعت بالایی برای بازگشت پذیری آنها تضمین خواهد نمود. چه، در صورتی که قوانین «لغو» شود، هم ساختار کلی تحریم و ساز و کارهای چیده شده برای اجرای آن باید برچیده شود و هم تصویب مجدد و شکل دهی دوباره به این ساختار زمانبر می شود. ما از ناحیه حفظ ساختار تحریم و تعلیق برخی مفاد قوانین، یک بار در توافق ژنو ضربات جدی خورده ایم و بار دیگر نباید زیر بار تعلیق رویم. در یک نمونه کاملا ملموس و اخیر، در توافق ژنو تحریم واردات طلا به ایران تعلیق شد. اما آقای دیوید کوهن صریحا اعلام کرد که «ایران به خاطر ساختار تحریمها که همچنان برقرار خواهد ماند، نه حق دارد برای خرید طلا از ذخایر ارزی محدود شده خود در خارج و نه حق دارد از پول رایج خود که ریال است استفاده کند. از این رو، نفع اقتصادی ایران از خرید طلا قابل اغماض است چون باید برای این کار از منابع ارزی خود استفاده کند.» در عمل نیز این اتفاق افتاد و 13 تن طلای ایران بعد از 19 ماه آنهم نه به واسطه توافق ژنو که به لطف «رایزنی در حاشیه مذاکرات وین» وارد کشور شد. آمریکاییها قصد دارند در توافق جامع نیز برخی مفاد از برخی قوانین موجود تحریم را در چارچوب اختیارات رئیس جمهور «تعلیق» کنند و با حفظ ساختار تحریمها، عملا دستیابی ایران به منافع ناشی از برداشته شدن تحریمها را به حداقل برسانند. لذا چیزی که قطعا نباید زیر بار آن برویم، تعلیق تحریم هاست و آنچه باید در مقابل مطالبه کنیم، لغو آنهاست. اینکه کنگره و اوباما و دیگران مشکل دارند، به قول آقای دکتر ظریف به ما ارتباطی ندارد و خودشان باید حل کنند. اما اگر ما متن را مبهم و کلی نوشتیم و اشاره مستقیم به لغو قوانین مشخص کنگره با ذکر عنوان دقیق آنها نکردیم، نباید انتظار داشته باشیم اهدافمان محقق شود.
3- دام دیگر آمریکاییها، بازی با الفاظی چون «جمع بندی»، «مقدمه» و «اجرا»ست. راه معقول و منطقی درباره اجرای چنین توافقی این است که در توافق، تعهدات اطراف توافق تصریح شود و سپس، تعهدات گام به گام و متناظر اجرایی شوند. به عبارت دقیق تر، در ازای محدودیت هایی که ایران در توافق می پذیرد، طرف مقابل باید تحریم ها را لغو نماید. اما طبیعی است که فی المثل در ازای کاهش تعداد سانتریفیوژها، بخشی از تحریمها لغو شود، در ازای تخریب قلب رآکتور اراک بخشی دیگر، در ازای کاهش ذخایر اورانیوم بخشی دیگر و گام های اجرایی به همین شکل ادامه یابند. اما اتفاقی که ظاهرا در حال افتادن است اینکه آمریکایی ها میخواهند اجرای بخش مهمی از تعهدات ایران را به عنوان «مقدمات» اجرا جا بزنند. یعنی پس از اعلام توافق، ایران اقدام به کاهش ذخایر، کاهش تعداد سانتریفیوژها، بازطراحی اراک، خارج کردن فردو از مدار غنی سازی و... نماید، مسئله PMD را با آژانس حل و فصل نماید و پس از تائید آژانس، آنها اجرای تعهدات خود را شروع نمایند. بر اساس این فرمول، این مرحله اگر در هر سطحی و به هر دلیلی به اتمام نرسد، روز لغو تحریم ها فرا نخواهد رسید. این معادله، با هیچ عقل و منطقی سازگاری ندارد و مطالبه اکید ما می بایست اجرا در برابر اجرا آنهم به صورت متناظر و هم وزن باشد.
4- دام مهم بعدی، تبدیل توافق به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد و قراردادن آژانس به عنوان ناظر اجرای تعهدات ایران است. نخستین سوالی که در این باره باید پرسید این است که اگر قرار است آژانس اجرای تعهدات ایران را تائید کند، کدام نهاد بناست اجرای تعهدات طرف مقابل یعنی لغو تحریم ها را تائید کند؟ در دوران پساتوافق ژنو، همین ماجرا رخ داد و در حالی که آژانس ناظر بر تعهدات ایران بود و پی در پی گزارش می داد و نظارت می کرد، کسی بر اجرای تعهدات غربی ها ناظر نبود و گزارشی هم در این باره منتشر نمیشد. مراجعه به اظهارات ضد و نقیضی که مرتب در داخل کشور از آزاد شدن یا نشدن داراییها خبر می دادند، یا تصویب تحریم هایی جدید که حتی روسیه آنها را ناقض توافق خواند، یا آزاد نشدن طلاهای ایران، یا بیخاصیت بودن تعلیق تحریمهای مرتبط به صنعت هواپیما و موارد متعدد دیگر، نشان می دهد اگر نظارت بر توافق یکجانبه باشد، اجرای آن هم یک طرفه خواهد بود. نکته دیگری که درباره نظارت آژانس و تائیدات آن برای لغو تحریم ها وجود دارد، ضرورت تفکیک گزارشهای کمی آژانس از گزارش های کیفی آن است. برخی دوستان استدلال می کنند که علی رغم سابقه بد آژانس، رفتار این نهاد در دوران بعد از ژنو مناسب بود. اما توجه به این نکته ضروری است که گزارش های مربوط به توافق ژنو همه از نوع کمی بودند و کار آژانس چیزی جز اندازه گیری کمی نبود (مثلا گزارش می داد نیمی از ذخایر اورانیوم 20 درصد ایران اکسید شد). درباره گزارش کمی آژانس نمی توانست اساسا طور دیگری عمل کند. اما مشکلات ما با آژانس درباره گزارش های کیفی آن بوده است. همانگونه که تاکنون علی رغم دسترسی های متعددی که به آژانس داده شده، مسائلی چون PMD حل و فصل نشده است، هیچ تضمینی وجود ندارد که تا آخر سال میلادی این مسئله حل و فصل شود یا آژانس در گزارش نهایی خود، برنامه هسته ای ایران را «واجد ابعاد نظامی احتمالی» نخواند. یا با توجه به حفظ ساختار تحریم ها و ایجاد مکانیسم بازگشت پذیری،هیچ تضمینی وجود ندارد که آژانس با ارائه گزارشی درباره عدم همکاری ایران در ارائه دسترسیهای پروتکلی و فراپروتکلی، زمینه بازگشت آنی تحریم ها را فراهم آورد. معقول این است که یک کمیته اجرایی مورد تائید ایران و 5+1 ناظر بر اجرای تعهدات اطراف معاهده باشند.
نکته مهم دیگری که به همین بند مربوط می شود، تبعات تبدیل توافق به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل است. تبدیل توافق به قطعنامه شورای امنیت، در کنار عدم نظارت نهادی بر اجرای تعهدات غرب، عملا باعث خواهد شد توافق تبدیل به یک تعهد یکجانبه و فراقانونی از سوی ایران شود. دقت داشته باشیم که هم محدودیت هایی که ما می پذیریم فراتر از NPT هستند و ربطی به حقوق بین الملل ندارند،و هم تحریم هایی که علیه ما وضع شده اند-به ویژه تحریم های یک و چند جانبه- ارتباطی به آژانس و حقوق بین الملل و... ندارند. قرار است طی یک توافق سیاسی، ما داوطلبانه یک سری محدودیت های فراقانونی را بپذیریم و آنها نیز در مقابل، تحریم های ناشی از حقوق داخلی خود را بردارند. تبدیل توافقنامه به قطعنامه فصل هفتمی شورای امنیت سازمان ملل، محدودیت های برنامه هسته ای ایران را حقوقی می کند و از سوی دیگر دست طرف مقابل را باز می گذارد. اگر طرف مقابل نقض عهد کند، هیچ نهاد و ساز و کاری در کار نیست که گزارش دهد فی المثل آمریکا تحریم ها را لغو نکرده است یا دبه درآورده و ناقص لغو کرده است یا لغو تحریم ها را با تاخیر 19 ماهه انجام داده است. نهایتا ایران می تواند به شورای امنیت شکایت کند و در آنجا نیز با توجه به ترکیب شورا و حق وتو، سرنوشت شکایت ایران کاملا روشن است. اما اگر ایران در برابر این نقض عهد، از اجرای تعهدات سرباز زند یا به گذشته برگردد، آژانس بلافاصله گزارش خواهد کرد که ایران توافق را اجرا نمیکند و به همین استناد، طرف مقابل علاوه بر بازگرداندن تحریمها طبق توافق، ایران را به نقض صلح و امنیت بینالمللی نیز متهم خواهد کرد. لذا علاوه بر نپذیرفتن آژانس به عنوان داور یک طرفه توافق و تشکیل کمیتهای برای نظارت بر حسن اجرا، از تبدیل توافق سیاسی ایران و 5+1 به تعهد حقوقی از طریق قطعنامه فصل هفتمی شورای امنیت نیز باید احتراز کرد.
5- تله دیگری که آمریکا می خواهد در این توافق بگنجاند، محدودیت در تحقیق و توسعه است. به شکلی که در ظاهر مجوز تست سانتریفیوژ IR-6 و IR-8 به ایران داده می شود، اما با گنجاندن عبارت «تست مکانیکی» عملا تحقیق و توسعه سانتریفیوژها محال می شود. منظور از تست مکانیکی، عدم تزریق گاز و مواد به سانتریفیوژهاست. صاحب نظران مرتبط با فناوری هسته ای میگویند تست مکانیکی یعنی اینکه تست شود سانتریفیوژ n دور در ثانیه می چرخد یا خیر. اگر گاز و مواد تزریق نشود، چگونه می توان مطمئن شد این سانتریفیوژ توان غنی سازی با درجه معیار را دارد یا خیر! ضمنا تست انجام غنی سازی نیازمند آبشار (cascade) است و اگر گاز و مواد در کار نباشد، اتصال سانتریفیوژها به یکدیگر کاری بیهوده است.
6- توطئه دیگری که در کمال تعجب از آن به عنوان امتیاز برای ایران نیز یاد میشود، تدوین یک ضمیمه در رابطه با همکاری سایر کشورها با ایران در زمینه برنامه هستهای است. در تبلیغات اینگونه القا میشود که با تدوین این ضمیمه، ما برنامه هستهای ایران را به رسمیت شناختهایم و سایر کشورها را «تشویق» به همکاری با ایران می کنیم. اما سوال این است که با وجود بند 2 ماده 4 ان پی که تصریح می کند «همه اعضاء این معاهده متعهد می گردند که تبادل هر چه وسیع تر تجهیزات، مواد دانش و اطلاعات فنی را جهت مصارف صلح جویانه انرژی هسته ای تسهیل نموده و حق شرکت در این مبادلات را دارند. اعضای این معاهده در صورت توانایی باید انفرادی یا به اتفاق سایر اعضاء یا سازمان های بین المللی در توسعه بیشتر استفاده از انرژی هسته ای برای اهداف صلح جویانه مخصوصا در قلمرو اعضایی که فاقد سلاح هسته ای می باشند و با توجه به نیازهای مناطق در حال توسعه جهان، مشارکت نمایند»، این «ضمیمه تشویقی» برای چیست؟ پاسخ روشن سوال فوق این است که هدف ضمیمه یاد شده، ذکر مصادیق همکاری و در واقع محدود کردن دایره همکاری کشورهای دیگر با ایران در برنامه هسته ای است. هدف این «ضمیمه تشویقی» آن است که در کنار ایجاد محدودیت بر سر تحقیق و توسعه در داخل ایران و توسط دانشمندان ایرانی، مانع از انتقال فناوری از خارج از کشور به ایران شوند تا در طول زمان، صنعت هسته ای ایران در نتیجه رکود فناوری فلج شود. ممکن است گفته شود این محدودیت ها مربوط به همکاری های مرتبط با تولید سلاح است که این سخن پذیرفتنی نیست چرا که این موضوع در مفاد 1 و 2 ان پی تی صراحتا نفی شده است. این است که زیر بار این «ضمیمه تشویقی» رفتن و محدود شدن در همکاری های بین المللی در صنعتی که در روند توسعه آن مشارکت های بین المللی دخیل بوده، یک خطای راهبردی است. تیم مذاکره کننده عزیز ما باید این هشدار معروف آقای علی لاریجانی را مد نظر داشته باشند که خدای ناکرده غرب در برابر در غلتانی که از ما می گیرد، آب نبات چوبی تحویلمان ندهد.
اگر تحریم هایی که غربی ها علیه ایران وضع کرده اند، ناشی از یک نگرانی واقعی درباره تولید بمب هسته ای توسط ایران بود، تهران با کاهش ظرفیت غنی سازی خود و قبول محدودیت هایی فراتر از ان پی تی در توافق ژنو و بعد از آن اثبات کرد به دنبال بمب نبوده است. در زمان امضای ژنو سخن بسیاری از منتقدان این بود که با این محدودیت های گسترده ای که پذیرفته شده، ایران قرار است در توافق جامع چه چیزی را روی میز بگذارد و باز محدودیت بپذیرد؟ اما مشاهده می شود که ایران فراتر از توافق ژنو، باز حاضر به پذیرش محدودیت در برنامه هستهای خود است. اکنون نوبت غرب است که وفای به عهد کرده و بدون بهانه گیری، تحریم ها را لغو کند. یک مقام دولتی آمریکا در جلسه توجیهی با خبرنگاران گفته است ما ماموریت داریم در این توافق راه های مخفی دستیابی ایران به سلاح را نیز ببندیم. به راستی آمریکاییها دنبال کدام مکانیسم کنترل و نظارت هستند که در داخل کشور خود نداشتند و نتوانستند جلو حادثه 11 سپتامبر را بگیرند، اما می خواهند هرگونه راه «مخفی» احتمالی پیش روی ایران را محاسبه کرده و مسدودش کنند. این سخن، شاهد بزرگی است بر این مدعا که آمریکاییها قصد حل و فصل موضوع هسته ای را ندارند. این سخن آقای عراقچی را باید مدام در گوش آمریکایی ها تکرار کرد که «تیم ایرانی حاضر است دست خالی به ایران بازگردد، اما حاضر به پذیرش توافق بد نیست».
ناامنی شمال افغانستان را میتوان در گستره وسیع راهبردهای غرب و آمریکا در برابر روسیه و آسیای مرکزی و تضعیف و ناامن کردن روسیه و کشورهای همسو و نزدیک به این کشور به عنوان یکی از اولویتهای کشورهای غربی و عربی با توسل به داعش و گروه های تندرو دیگر در شرایط کنونی تلقی کرد.
در یک ماه اخیر تحرکات سیاسی و سلفی یا دو رخداد تحولات سیاسی نوین در ارمنستان و تهدید داعش برای آسیای مرکزی موجب واکنش هایی از سوی مقامات روسیه شده است.
هراس سلفی و داعشی
در ماه های گذشته استان های شمال و شمال شرق افغانستان شاهد حضور جنگجویان خارجی بسیاری نسبت به سال های گذشته است و هزاران جنگجوی چچنی، ازبک، تاجیکی و طالبان محلی مخصوصا در فاریاب، سرپل، قندوز، جوزجان، سمنگان و مناطق هم مرز با منطقه آسیای مرکزی (عمدتا شامل شش استان بدخشان، تخار، قندوز، بلخ، جوزجان، فاریاب و بادغیس) حضور فعالی یافته و شورشیان خارجی مانند «تحریک طالبان پاکستان»، «لشکر طییبه» و «حرکت اسلامی ازبکستان» جنگجویان چچنی و گروه های تروریستی تاجیک در منطقه حضور یافته اند. آن ها در برخی از مناطق مرزی با کشورهای آسیای مرکزی شاهد فعالیت شبه نظامیان و از جمله پرچم های سیاه داعش بوده اند. در همین راستا از نگاه روسیه امروزه خطر داعش و جریان های هوادار داعش برای کشورهای آسیای مرکزی زیاد است. چنانچه در مرزهای ترکمنستان-افغانستان و افغانستان – تاجیکستان، شاهد فعالیت شبه نظامیان و از جمله پرچم های سیاه داعش هستیم.
روس ها براین نظرند که حضور اتباع آسیای مرکزی در ترکیب داعش و فعالیت در مناطق شمالی افغانستان می تواند به منظور تحقق اهداف ژئوپلتیکی آمریکا در آسیای مرکزی و مجاورت مرزهای جنوبی روسیه از طریق دهلیز افغانستان را فراهم کند
در یک سال گذشته رسانه های منطقه ای و بین الملی خبرهایی چند از حضور شهروندان آسیای مرکزی و قفقاز در بین نیروهای داعش در عراق و سوریه داده اند. به عنوان نمونه «نصرت نظراف» شاخه تاجیکی داعش را در سوریه هدایت می کرده و پیوستن «گلمراد حلیم اف» فرمانده سابق پلیس ویژه وزارت کشور تاجیکستان به آن ها، دولت و جامعه تاجیکستان را در شوک فروبرد. در این بین اکنون هر چند شمار دقیقی از شهروندان آسیای مرکزی و قفقاز در گروهک تروریستی داعش وجود ندارد اما حضور افزون شهروندان کشورهای همسو در سوریه و عراق و همچنین حضور اخیر در نزدیک مرزهای آسیای مرکزی روسیه را نگران تر از هر زمانی کرده است. چنانچه مقامات و رهبران روسیه بارها به این امر توجه کرده اند.
از این دیدگاه تروریست هایی که در کشورهای حوزه آسیای مرکزی جذب می شوند، ممکن است برای انجام عملیات در همین منطقه مورد استفاده قرار گیرند و دیگر به سوریه یا عراق اعزام نشوند و یا پس از آموزش به منطقه برگردند. در بعد دیگر با توجه به اینکه اکنون در سطح فضای مجازی، داعش علیه کشورهای آسیای مرکزی پیام های تهدیدآمیزی منتشر می کند مسکو معتقد است می تواند امکان و احتمال انجام اقدامات تروریستی از سوی اسلامگرایان افراطی در این کشورها افزایش یابد.
در حقیقت خطر داعش در آسیای مرکزی عامل جدیدی است که بر مبنای تهدید گسترش افراط گرایی از افغانستان توسعه می یابد و در مرزهای افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی ادامه دارد. در این روند هدف داعش انتشار و انتقال به مناطق پیرامونی افغانستان یا آسیای مرکزی (روسیه) و سینکیانگ است. در این تحلیل روس ها براین نظرند که از منظر راهبردهای سیاست بین الملل حضور اتباع آسیای مرکزی در ترکیب داعش و فعالیت در مناطق شمالی افغانستان می تواند به منظور تحقق اهداف ژئوپلتیکی آمریکا در آسیای مرکزی و مجاورت مرزهای جنوبی روسیه از طریق دهلیز افغانستان را فراهم کند. به عبارت دیگر با توجه به نزدیکی شمال افغانستان به کشورهای آسیای میانه، ناامنی شمال افغانستان را میتوان در گستره وسیع راهبردهای غرب و آمریکا در برابر روسیه و آسیای مرکزی و تضعیف و ناامن کردن روسیه و کشورهای همسو و نزدیک به این کشور به عنوان یکی از اولویتهای کشورهای غربی و عربی با توسل به داعش و گروه های تندرو دیگر در شرایط کنونی تلقی کرد.
هراس انقلاب رنگی
چندی پیش نشریه «دنیا» در تاجیکستان به طرح انقلابهای رنگی با راهاندازی هرج و مرج در کشورهای جهان سوم، از جمله آسیای مرکزی را مد نظر قرار داد. علاوه براین نیز در تحولات اخیر ارمنستان روسیه و رسانه های روسی بارها به خطر بروز این امر اشاره کردند. از این دیدگاه روسیه رقیب اصلی ژئوپلتیک برای غرب است و موقعیت آسیای مرکزی و قفقاز به عنوان حیاط خلوت روسیه با اهرمی به نام انقلاب رنگی مد نظر است. در واقع حکومت های اقتدارگرا و گاه شخصی رهبرانی چند در این کشورها با توجه به ضعف های گوناگون آن ها می تواند از انقلاب های رنگی غرب گرا صدمات گسترده ای ببیند.
در همین راستا در رخدادهای اعتراضی ارمنستان علیه افزایش قیمت برق در هفته نخست این تحول، رسانه های روسی از خطر انقلاب رنگی در ارمنستان سخن گفتند. چنانچه رئیس کمیته بین المللی شورای فدراسیون روسیه، ناآرامی در ارمنستان به عنوان نشانه ای از “انقلاب رنگی” دانست و برخی قانونگذاران روسیه تظاهرات در خیابان های پایتخت ایروان را مرحله اول انقلاب رنگی شبیه اوکراین، گرجستان و قرقیزستان دانستند. از نگاه کرملین همه انقلاب های رنگی با توجه به همین سناریو توسعه یافته است و ارمنستان در برابر آن بیمه نیست. دراین بین هر چند برخی ریشه اصلی اعتراض های مردمی در پایتخت ارمنستان را فقر گسترده، آشفتگی و اوضاع نابسامان اقتصادی مردم، ناامنی شغلی و بیکاری گسترده می دانند اما مسکو و رهبران آن بر این نظرند که نوع رویکرد آمریکا و نگاه واشنگتن به تحولات اخیر در ارمنستان (استفاده بیش از حد از خشونت نیروی و ضرورت تحقیق دولت انجام تحقیق کامل و شفاف استفاده مفرط از زور توسط پلیس) و رویکرد سفارت آمریکا در ارمنستان (از مقامات دولت و معترضان خواست تا از خود خویشتنداری نشان دهند) در کنار سازمان های هدایت کننده اعتراض ها نمودهایی از آغاز انقلاب رنگی دیگری در ارمنستان است. این رویکرد در حالی است که ارمنستان و روسیه از متحدان استراتژیک عضو سازمان پیمان امنیت جمعی، کشورهای مستقل مشترک المنافع (CIS) و اوراسیا گمرک اعضای (اقتصادی) اتحادیه هستند و روسیه بزرگترین شریک تجاری ارمنستان و بیش از دو میلیون ارمنی مهاجر در روسیه زندگی می کنند. از این دیدگاه در واقع واشنگتن می خواهد روسیه در کشورهای متحد در منطقه به حاشیه رانده شده، تضعیف و منزوی گردد.
نتیجه گیری
در واقع روسیه کوشیده است تا با اتخاذ سیاست هایی داخلی، منطقه ای و بین المللی در مقابل حضور داعش و نیروهای هوادار آن و همچنین رویکردهایی نظیر بروز خطر انقلاب رنگی در کشورهای همسود بایستد. در این راستا رویکردهایی همانند حمایت از اسلام سنتی، تجهیز متحدان در منطقه، جلوگیری از تامین بودجه و کمک اجتماعهای اسلامی عربی و غربی و سازمان های اطلاعاتی عربی و غربی، هماهنگی امنیتی بیشتر با کشورهای چون افغانستان، نگاه جدیدتر سازمان هایی چون امنیت جمعی و شانگهای بر روند تحرکات تندروهای افراطی، برگزاری رزمایش ها در مناطق مرزی با افغانستان از یک سو کشورهای آسیا مرکزی را در مقابل داعش در حاشیه امن قرار می دهد و از سوی دیگر نیز خطر بروز انقلاب رنگی در کشورهای آسیای مرکزی و متحدان قفقازی خود را کاهش می دهد.
با توجه به کاهش ارزش دراماتیک DRAM ارمنستان در سال گذشته و اعتراض های مشکوک اخیر، رویکرد اخیر روسیه در مورد تصمیم به اعطای 200 میلیون دلار وام به ارمنستان برای توسعه و بروزرسانی تسلیحات و اعطای امتیازهایی دیگر نشان می دهد مسکو نمی خواهد معترضان از مطالبات اجتماعی عبور کرده و به سمت اهداف نامعلوم و مبهم سیاسی و استعفای دولت و انقلاب رنگی در مهم ترین پایگاه مسکو در قفقاز جنوبی حرکت کنند.
فرزاد رمضانی بونش
منبع: رصد
عربستان به دلیل رقابت با قدرت روز افزون ایران به دنبال سلاح هسته ای است. اما ضعف علمی این کشور در کنار سیاست های منطقه ای امریکا مبنی بر حفظ برتری نظامی رژیم صهیونیستی امکان دستیابی سعودی ها به سلاح هسته ای را بسیار ضعیف کرده است.
در دهههای گذشته گزارشهای متعددی در خصوص تلاشهای ریاض برای دستیابی به سلاح هستهای منتشر شد. اولین بار یکی از مقامات عربستان با نام «محمد خیلوی» در سال 1994 از تلاشهای ریاض برای دستیابی به سلاح هستهای پرده برداشت. این در حالی است که عربستان در اوایل دهه 1980 با خرید موشکهایی با قابلیت حمل کلاهک هستهای از چین خود را در معرض انتقادهای شدید آمریکا قرار داد و در نهایت با فشارهای غرب مجبور شد NPT را بپذیرد. همچنین در پی رقابتهای تسلیحاتی در شبه قاره، و آزمایشهای هستهای توسط اسلامآباد در اواخر دهه نود میلادی، دلارهای نفتی بار دیگر این فرصت را در اختیار ریاض قرار داد تا با کمک مالی به پاکستان، بتواند از تواناییهای هستهای این کشور استفاده نماید؛ امری که ظاهراً تا به امروز جامعه عمل نپوشیده است.
اما در سالهای اخیر و خصوصاً با اوجگیری مباحث پیرامون برنامه هستهای تهران، ریاض بار دیگر به فکر موازنه هستهای افتاده است. در همین راستا سفیر عربستان در لندن در گفتوگویی با روزنامه تلگراف اظهار داشته که اگر مذاکرات هستهای با ایران به توافقی منجر نشود که از نظر ریاض مانع دستیابی ایران به سلاح هستهای شود، عربستان همه گزینهها از جمله گزینه «دستیابی به سلاح هستهای» را برای خود محفوظ میداند. این مقام سعودی با بیان این مطلب که ریاض سالها سیاست ساخت سلاح هستهای را دنبال نمیکرده، اما پرونده هستهای ایران این سیاست را تغییر داده، میگوید: «بعدها مشخص شد که ایران سیاستی را دنبال میکند که میتواند به برنامه ساخت سلاح هستهای منجر شود و این کل چشمانداز منطقه را تغییر داده است.» (جوان آنلاین، 18/3/94: 722063) در مجموع میتوان گفت اشتهای سیری ناپذیر ریاض برای دستیابی به سلاح هستهای همچنان پابرجاست. در این نوشتار پس از اشارهای به محدودیتهای عربستان در مسیر ساخت سلاح هستهای، به امکانسنجی خرید سلاح از پاکستان و اهداف عربستان از هستهای شدن اشاره خواهد شد.
محدودیتها و تواناییهای ریاض در مسیر ساخت سلاح هستهای
ممانعت غرب از دستیابی هر کشوری از جمله عربستان به توانمندی ساخت سلاح هستهای و یا خرید آن با وجود پابرجا بودن سیاست «حفظ برتری نظامی اسرائیل در منطقه» برای ایالات متحده همچنان پابرجاست. عربستان با فشارهای غرب در سال 1988 به عضویتNPT درآمد و سپس الحاقیه موسوم به 2+93 را نیز امضاء کرد. مقامات سعودی خوشباور خواهند بود اگر اعتقاد داشته باشند با وجود تلاش برای برقراری روابط پنهانی با اسرائیل، غرب به داشتن سلاح هستهای این کشور رضایت خواهد داد. بنابراین اهمیت حفظ برتری اسرائیل باعث جلوگیری آمریکا از تلاش عربستان به سلاح هستهای خواهد شد و شاید بتوان گفت این محدودیت یعنی ممانعت غرب، مهمترین محدودیت عربستان در مسیر دستیابی به سلاح هستهای است. زیرا علاوه بر حفظ برتری اسرائیل، ساختار سیاسی عربستان و سیستم متحجر این کشور چندان مورد پذیرش مدعیان دموکراسی نیست و بعد از گذشت دههها بسیاری از مقامات آمریکایی نگاهی خوشبینانه به آن ندارند و این دیدگاه با اقبال روز افزون در آمریکا مواجه شده و بسیاری از سیاستمداران آن کشور اعم از دموکرات و جمهوریخواه به این نتیجه رسیدهاند که نزدیکی دولت آمریکا به رژیمهای خودکامه مانند عربستان به منظور حفظ ثبات و تضمین جریان نفت اشتباهی بوده است که باید جبران کرد. (Norton, 2003: 3-6)
دیگر محدودیت عربستان را میبایست در پایین بودن رتبه تولید علم و دانش در این کشور جستجو کرد. این کشور با دلارهای نفتی نیازهای مردمش را تأمین میکند و رتبه تولید علم در این کشور بسیار پایین است. زکریا در تحلیلی در این خصوص مینویسد: «عربستان سعودی نمیتواند سلاح هستهای بسازد. عربستان تاکنون حتی یک خودرو هم نساخته است. عربستان میتواند زمین را حفر کرده و نفت استخراج کند؛ اما کار زیاد دیگری از دستش بر نمیآید. عربستان دانشمندان خود را برای چنین پروژه سری (ساخت سلاح هستهای) کجا آموزش داده است؟ نظام آموزشی این کشور عقب مانده و ناکارآمد است و بخش عمده آن در اختیار دستگاه مذهبی افراطی عربستان قرار دارد. در حقیقت، موضعگیریهای عربستان را باید امری استراتژیک ارزیابی کرد. این امر، واکنشی احساسی به ایران است که تا حد زیادی از رویکرد ضد شیعی عربستان ناشی میشود.» (افکارنیوز، 23/3/94: 422702)
بنابراین پایین بودن سطح دانش و فنآوری در عربستان دیگر محدودیت مهم این کشور در دستیابی به سلاح هستهای خواهد بود. گرچه برخی تحلیلگران این نظر زکریا را با دلایلی رد کردهاند. «جفری لویس» کارشناس آمریکایی مرکز جیمز مارتین در پاسخ به ادعاهای زکریا در مطلبی مینویسد: «قبول دارم که احتمال تلاش عربستان برای ساخت سلاح هستهای پایین است، اما اشتباه است که نتیجه بگیریم عربستان یا هر کشور دیگری نمیتواند سلاح هستهای بسازد. واقعیت آن است که اکثر کشورها سلاح هستهای نمیسازند، نه به خاطر آنکه نمیتوانند، بلکه به خاطر آنکه نمیخواهند. (Jeffery Lewis, 12/06/2015) علیرغم سخنان لویس، این نکته را میبایست مد نظر قرار داد که دانش هستهای جزء علوم و فنون با پیچیدگی بالاست و فقط کشورهای محدودی در جهان صاحب این تکنولوژی هستند. محدودیتهای فوق از جمله مهمترین محدودیتهای ریاض در خصوص دستیابی به سلاح هستهای است. البته محدودیتهای دیگری از قبیل مشکلات داخلی و رقابتهای پیدا و پنهان شاهزادهها و عدم توجه آنها به مسائل راهبردی، مشکلات حقوقی موجود بر سر راه ریاض به واسطه عضویت در معاهداتی از قبیل NPT و یا پروتکل الحاقی و مانع تراشی اعضای باشگاه هستهای جهان بر سر راه ریاض در مسیر هستهای شدن قرار دارد.
امکان سنجی خرید سلاح از پاکستان
این باور وجود دارد که عربستان نزدیک به ٦٠ درصد بودجه برنامه هستهای پاکستان را تأمین مالی کرده، به این شرط که بتواند کلاهکهای هستهای از پاکستان خریداری کند. دولت عربستان کمکهای مالی را در اختیار صنایع دفاعی پاکستان قرار داده و به گفته کارشناسان غربی به آزمایشگاههای ساخت تجهیزات موشکی و هستهای این کشور کمک کرده است. بازدید سلطان بنعبدالعزیز، وزیر دفاع وقت عربستان در سالهای ١٩٩٩ و ٢٠٠٢ از مرکز تحقیقات هستهای پاکستان مهر تأییدی بر نزدیکی روابط نظامی دو کشور بوده است. (سایت الوقت، 23/3/94: 11762) همچنین برخی منابع از گسترش شدید روابط عربستان با پاکستان و سرمایه گذاری آلسعود در برنامه هستهای این کشور خبر میدهند. گزارشها حاکی است که همکاریهای عربستان با پاکستان و توسعه سریع آن مورد توجه سازمانهای امنیتی آمریکا قرار گرفته است. (پایگاه خبری العالم، 16/8/92: 1532134)
علیرغم موارد مطروحه فوق، به نظر میرسد ساختار سیاسی عربستان و برخی دیگر از الزامات از قبیل فشارهای غرب، مانع از فروش هرگونه سلاح هستهای به عربستان خواهد شد. زکریا در این خصوص بر این عقیده است که این امر بسیار غیر محتمل است. هرگونه تلاشی در این راستا، از ترس تحریم، اقدام متقابل غرب و پیگیری، باید به صورت سری انجام گیرد. عربستان در صنعت انرژی، زیرساختها، فروش نفت و خرید کالا تا حد زیادی به خارجیها وابسته است. در صورتی که تحریمهایی از نوع ایران و کره شمالی بر این کشور وارد شود، نظام اقتصادیاش فرو خواهد پاشید. این صحیح است که سعودیها در موارد زیادی به کمک پاکستان شتافتهاند، اما اسلامآباد به خوبی آگاه است که چنین اقدامی میتواند سبب واکنشهای منفی و وضع تحریمها شود. بنابراین، حتی برای خرسند کردن حامی خود در ریاض نیز بعید است که پاکستان دست به چنین کاری بزند. (افکارنیوز، 23/3/94: 422702) لذا به نظر میرسد امکان فروش تسلیحات هستهای به عربستان بیشتر به بلوف سیاسی شباهت دارد تا به واقعیت؛ و به نظر میرسد مهمترین هدف اینگونه بلوفها تأثیرگذاری بر مذاکرات هستهای بین تهران و گروه 1+5 باشد.
اهداف عربستان از تلاش برای هستهای شدن
مهمترین هدف عربستان از تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای، موازنه جمهوری اسلامی ایران در منطقه ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک خاورمیانه است. ریاض پس از سقوط رژیم بعث این احساس را دارد که اولاً، ایران به سمت قدرت هژمون منطقهای حرکت میکند؛ و ثانیاً، ریاض خود میبایست به عنوان بازیگر اصلی ایفای نقش نماید. همچنین برنامه صلحآمیز هستهای ایران و امکان دستیابی به توافق بین تهران و کشورهای 1+5 ریاض را بیش از پیش نگران کرده است. دیوید آلبرایت رئیس مؤسسه دانش و امنیت بینالمللی، در مورد تلاشهای اخیر عربستان مدعی شده: «آنها از تحولات مسئله ایران نگران هستند، آنها پول دارند، میتوانند استعدادهای مورد نیاز را بخرند، آنها میتوانند با پول آموزش هم ببینند، سعودیها به دنبال راهی برای تأمین قدرت بازدارندگی در برابر ایران هستند.»
همچنین شاهزاده ترکی فیصل رئیس پیشین سازمان اطلاعاتی عربستان در پاسخ به این پرسش «لیندسی گراهام» سناتور آمریکایی که اگر ایران برنامه غنیسازی خود را در توافق نهایی احتمالی با غرب حفظ کند، آیا کشورهای عربی نیز به چنین حقی متوسل خواهند شد، میگوید: «فکر میکنم باید بر حقوق برابر برای همگان تأکید کنیم؛ این بخشی از معاهده ان.پی.تی است.» (دیپلماسی ایرانی، 26/11/92: 1928723) و یا اینکه عبدالله العسکر یکی از اعضای کمیته امور خارجی شورای مشورتی عربستان در اینباره میگوید: «ما ترجیح میدهیم خاورمیانه عاری از تسلیحات اتمی باشد، اما اگر ایران این اقدام را انجام دهد هیچ چیزی حتی جامعه بینالملل نیز نمیتواند جلوی ما را بگیرد.» همچنین ابراهیم الماریه سرهنگ بازنشسته سعودی و تحلیلگر مسائل امنیتی میگوید: «سران ما هرگز اجازه نخواهند داد ایران سلاح اتمی داشته باشد و ما نداشته باشیم. اگر ایران اعلام کند سلاح اتمی دارد، ما نمیتوانیم 30 سال برای دستیابی به آن صبر کنیم و باید قادر باشیم که طی یک هفته بدان دست یابیم.» (خبرگزاری تسنیم، 17/2/94: 733499)
هدف دیگر عربستان از تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای به تحولات چند سال اخیر کشورهای عربی مربوط میشود. زیرا این تحولات بر نگرانی ریاض بیش از پیش افزوده است. خصوصاً ریاض نگران از دست دادن حیات خلوت خود یعنی یمن و یا عربستان دوم یعنی بحرین است. لذا میتوان گفت با توجه به انقلابهای عربی زمینههای جدیدی از رقابت برای عربستان سعودی و ایران باز شده که گاهی اوقات از آن به عنوان یک جنگ سرد منطقهای جدید یاد میشود. (Aarts & M. Al Tamamy, 2013) همچنین شاید عربستان بیش از هر زمان دیگری نگران کشیده شدن موجهای مردمی به ریاض باشد و یا اینکه احساس نماید همچون ابتدای هزاره جدید میلادی و مطرح شدن طرح «خاورمیانه بزرگ» در نوک پیکان حملات مدعیان دموکراسی به منظور تغییرات بنیادین قرار دارد و یا اینکه احساس کند از تنشهای موجود بین تهران و غرب به علت حل و فصل احتمالی پرونده هستهای این کشور کاسته خواهد شد. بنابراین تلاش عربستان برای امنیت به عنوان رویایی اولیه با قدرت رو به افزایش ایران و متحدان منطقهای آن در لبنان، سوریه و تلاش برای مهار قدرت هژمونیک ایران در خلیج فارس دیده شده است. (Mottale, 2014) زیرا دولت عربستان مظنون است که ممکن است ایران از بیثباتی در کشورهای عربی برای گسترش نفوذ خود در منطقه بهرهبرداری کند؛ امری که از دیدگاه ریاض تا حد زیادی در سالهای اخیر افزایش یافته است. (Steinberg, 2014, p.13) بنابراین به نظر ریاض داشتن سلاح هستهای شاید بتواند مانع از بهرهبرداری دیگر کشورها از تحولات چند سال اخیر جهان عرب شود؛ و همچنین مانع فشارهای گاه و بیگاه غرب برای تغییرات بنیادین در عربستان شود.
نتیجه گیری
به نظر میرسد تلاشهای عربستان برای دستیابی به توانایی ساخت سلاح هستهای و یا به دست آوردن آن با استفاده از دلارهای نفتی همچون گذشته ادامه داشته باشد. اما با توجه به جایگاه حساس خاورمیانه از یکسو، و ساختار سیاسی عربستان از سوی دیگر، این تلاشها چندان مثمر ثمر نیست. زیرا غرب متعهد به حفظ برتری تلآویو در منطقه است و سیستم متحجر عربستان خطر استفاده از سلاح هستهای را در صورت دستیابی به آن افزایش میدهد. بنابراین به نظر نمیرسد دستهای عربستان برای این کار یعنی توانایی ساخت سلاح هستهای و یا خرید آن، چندان باز باشد. مضافاً اینکه، امکان فروش سلاح هستهای از سوی پاکستان به عربستان با توجه به رویکرد غرب به این موضوع، پایین بودن توانمندیهای ریاض در نگهداری سلاحهای هستهای و داشتن مخاطراتی برای اسلامآباد پایین است. همچنین اگر غرب از تلاشهای ریاض برای هستهای شدن چشم پوشی کند، این امر به منزله پذیرش رقابتهای هستهای در منطقه خواهد بود، که چندان مورد پذیرش غرب نیست.
تیم ملی فوتبال ایران در تازهترین رنکینگ فیفا با سه رده صعود در مکان سیو هشتم فوتبال جهان قرار گرفت.
به گزارش خبرگزاری فارس، در تازهترین ردهبندی برترین تیمهای ملی فوتبال جهان در ماه اخیر فیفا (ژوئن) تیم ملی ایران با کسب 716 امتیاز سه رده صعود کرد و در مکان سیوهشتم جهان ایستاد.
شاگردان کیروش همچنان در رده اول آسیا قرار دارند و پس از آنها تیمهای ژاپن 621 امتیاز (رده پنجاهم)، کرهجنوبی 608 (رده پنجاه و دوم)، استرالیا 559 (رده پنجاه و نهم) و امارات 487 امتیاز (رده شصت و نهم) در مکانهای دوم تا پنجم قرار دارند.
آرژانتین هم پس از نایب قهرمانی در رقابتهای کوپا آمریکا با صعود دو پلهای و 1473 امتیاز جای آلمان را در صدر رنکینگ فیفا گرفت و در مکان اول فوتبال جهان قرار گرفت.
*ردهبندی 10 تیم برتر جهان به شرح زیر است:
1- آرژانتین 1473 امتیاز
2- آلمان 1411 امتیاز
3- بلژیک 1244 امتیاز
4- کلمبیا 1217 امتیاز
5- هلند 1204 امتیاز
6- برزیل 1186 امتیاز
7-پرتغال 1177 امتیاز
8- رومانی 1166 امتیاز
9- انگلیس 1157 امتیاز
10- ولز 1155 امتیاز
مدآنلاین: فسیتوال سرعت گوود وود 2015 انگلستان شاهد رونمایی سریعترین و گرانترین اتومبیل شرکت لوتوس با نام 3-یازده یا 311 بوده است. در این نسخه، طراحی ریشه در گذشته لوتوس دارد بهطوری که اگر شما این ماشین را از دور نگاه کنید به احتمال زیاد به لوتوس بودن پی خواهید برد!
اتومبیلی با بدنهٔ کامپوزیتی و طراحی مهیج که موتور v6 سوپرشارژر آن با تولید 450 اسببخار این هیجان را مضاعف میکند.
پدال نوشت: از این نسخه دو مدل در دسترس است: برای جاده و برای مسابقه و در هر دوی این مدلها ترکیب کارایی بالا و چابکی و دقت مشاهده میشود.
نسخهٔ مخصوص جاده با وزن زیر 900 کیلوگرم و شتاب 0-96 کیلومتر بر ساعت کمتر از 3 ثانیه و حداکثر سرعت 280 کیلومتر بر ساعت در دسترس است.
و همچنین نسخهٔ مسابقهای علاوه بر ویژگیهای مدل مخصوص جاده شامل ویژگیهای زیر است:
کیت آئرودینامیک تهاجمیتر
گیربکس متوالی
صندلیهای مسابقهای
کمربند ایمنی با مهار 6 نقطهای
حداکثر سرعت (محدود شده) 290 کیلومتر بر ساعت
تولید این اسب سرکش در فوریهٔ 2016 آغاز و تحویل آن به مشتریان در آوریل 2016 شروع میشود و قیمت آن برای نسخهٔ مسابقه 115 هزار یورو و برای نسخهٔ جاده 82 هزار یورو خواهد بود.
برخی از ویژگیهای لوتوس 3-Eleven
طی کردن پیست Hethel track در 1 دقیقه و 22 ثانیه
ایجاد نیروی داون فورس یا چسبندگی به زمین 215 کیلوگرم در سرعت 240 کیلومتر بر ساعت
بهرهگیری از یک شاسی لولهای سبکوزن
موتور 3/5 لیتری v6 سوپرشارژر
دیفرانسیل ضد لغزش
سیستم کنترل کشش لوتوس
پدال شیفترهای پشت فرمان
رینگهای آلومینیومی سبکوزن
سیستم ABS
لاستیکهای 19 اینچی برای عقب و 18 اینچی برای جلو
ترمزهای AP مسابقهای چهار پیستونه
مدآنلاین: چاقوهای جنگی (که آنها را چاقوی سربازی یا چاقوی تاکتیکی هم مینامند) بصورت تخصصی برای نیروهای نظامی طراحی میشوند. از زمان پایان جنگهای تن به تن، چاقوهای جنگی نیز برای اهداف چندگانهای مانند چیدن شاخه درختان یا باز کردن قوطیهای آلومینیومی طراحی شدهاند. چاقوهای جنگی معمولا بصورت تاشو و با دو لبه تیز طراحی میشوند خلاصه اینکه میتوان گفت چاقوهای جنگی در واقع شمشیرهای کوچکی هستند که دستههایی به اندازه تیغههای خود هم دارند و معمولا برای مبارزات تن به تن یا شبیخون زدن بویژه توسط نیروهای ویژه و کماندو استفاده میشود.
البته این چاقوها بسته به شکل طراحی، تیزی و ماده سازنده، با یکدیگر متفاوتند. در ادامه 10 طراحی برتر که به عنوان مرگبارترین چاقوهای جنگی شناخته میشوند را میبینیم.
BC-41
مدل BC-41 ترکیبی از پنجه بوکس و چاقو بود که در طی جنگ جهانی دوم توسط کماندوهای بریتانیایی برای مبارزات تن به تن و شبیخون استفاده میشد. این چاقوی نظامی بسیار نایاب است. طراحی اولیه این سلاح توسط چارلز کلمنت انجام شده و در شفیلد انگلستان تولید شد. تیغه نوک تیز این چاقو با استقامت بالایی به دسته پنجه بوکسی آن متصل شده و نوعی پلاستیک قوی به نام بکلیت نیز به عنوان روکش تیغه 4/25 اینچی آن در زمان عدم استفاده، بکار رفته است. اندازه کلی این چاقو 9 اینچ بوده و دسته آن در عریضترین نقطه 4 اینچ عرض دارد. این چاقو براحتی در دست قرار گرفته و تا حد مناسب کوچک است و یکی از بهترین طراحیهای چاقوهای نظامی تا به امروز شناخته میشود.
- چاقوی پوش
چاقوی پوش (که عموما به نام چاقوی فشاری یا مشتی یا دسته تی شناخته میشود) یک چاقوی کوتاه با دستهای شبیه به حرف T است. این چاقو به گونهای طراحی شده است که در مشت سرباز قرار گرفته و تیغه آن به سمت جلو باشد و معمولا از بین انگشتهای دوم و سوم بیرون میآید. این چاقو طراحی ویژهای داشته و بهجای مبارزات تن به تن، صرفا برای حمله از پشت و لذا برای شبیخون طراحی شده است. دسته آن از جنس آلومینیوم و برای گرفتن در دست برهنه طراحی شده است و تیغه آن باید بصورت افقی با زمین قرار گیرد. این چاقو بصورت دولبه طراحی شده و محل تلاقی این لبهها به شکل الماس تراش خورده است. طول کلی این چاقو حدود 7/25 اینچ است.
- چاقوی SOG Seal 2000
چاقوی SOG Seal بصورت اختصاصی برای تفنگداران دریایی طراحی شده و لذا یکی از سلاحهای نیروی دریایی آمریکا محسوب میشود. از آنجا که تفنگداران دریایی آمریکا یکی از زبدهترین نیروهای نظامی جهان محسوب میشوند که پس از آموزشی طولانی و دشوار میتوانند سه شاخه تفنگداران دریایی را روی یونیفورم خود نصب کنند، این چاقو که از سلاحهای ویژه آنها محسوب میشود نیز طراحی بسیار خاصی دارد. طول کلی این چاقو 12 اینچ است و دارای تیغهای با روکش پودری است. دسته این چاقو نیز بخاطر ارگانومیک بودن امکان چسبندگی بالاتر با انگشتها را فراهم میکند. شکل تیغه این چاقو کاملا جدید بوده و لبه برنده آن هم از چاقوهای دیگر کمی طولانیتر است. در ته این چاقو نیز تکهای برای شکستن شیشه و کوبیدن در نظر گرفته شده است. این چاقو یک روکش نایلونی خاص نیز دارد.
- چاقوی نظامی فیربرین سایکس
چاقوی نظامی فیربرین سایکس موسوم به چاقوی F-S در سال 1941 و بصورت خاص برای کماندوها و نیروهای دریایی انگلستان در طی جنگ جهانی دوم طراحی شد. چاقوی F-S برای هردو روش پرتاب کردن و ضربه زدن طراحی شده و بصورت ویژه برای حملات و درگیریهای غافلگیرانه طراحی شده است. طراحان اصلی این سلاح مرگبار اوارت فیربرین و اریک آنتونی سایکس بودهاند. چاقوی نظامی F-S دولبه است و طولی برابر 7/5 اینچ دارد. در حال حاضر چاقوی نظامی فیربرین-سایکس بیشتر مورد توجه مجموعه داران است و همین مسئله موجب ادامه تولید آن شده است.
- چاقوی فیکسیشن بووی
این چاقوی نظامی که توسط شرکت SOG طراحی و ساخته شده است اکنون برای استفاده عمومی در فروشگاهها نیز فروخته میشود. این محصول مانند بسیاری دیگر از محصولات این شرکت از بهترین مواد و طراحی ممکن بهره برده است. تیغه زیبای آن بخوبی و با ظرافت بسیاری به دسته این چاقو متصل شده و محل اتصال آن استحکام بسیار زیادی دارد. طراحی دسته نیز به گونهایست که امکان گرفتن محکم آن در مشت را فراهم میکند. تناسب عالی میان تیغه و دسته این چاقو آن را به گزینهای مناسب برای سلاح تبدیل میکند. تیغه این چاقو 7 اینچ طول داشته و طول کلی آن 12/25 اینچ است. دسته آن از جنس کراتون و روکش آن از جنس نایلون است.
- چاقوی مبارزه LHR
چاقوی مبارزه LHR یک چاقوی نظامی امروزی است. این چاقو بر اساس نیاز سربازان به سلاحی برای مبارزه در فاصله کم ساخته شد. طراحان مدل LHR دو طراح چاقو هستند که پیش از آن هم توانسته بودند جوایزی را برای طراحی خود دریافت کنند. کریس ریو و ویلیام هارسی این چاقوی فوقالعاده را برای ارتش آمریکا طراحی کردند. چاقوهای LHR اکنون توسط سربازان نیروی زمینی آمریکا در مبارزات تن به تن استفاده میشود. این چاقو 12/5 اینچ طول داشته و تیغه آن 6/86 اینچ است و در داخل خود آمریکا تولید میشود. روکش آن برای خارج کردن سریع سلاح طراحی شده است و دارای یک ضامن ایمنی است که تضمین میکند چاقو فقط توسط کسی که آن را به خود آویزان کرده است بیرون آورده شود. دسته طرحدار آن با نام TacHide نیز امکان محکم گرفته شدن آن در تمامی شرایط آب و هوایی را فراهم میکند.
- چاقوی پیشرفته باندسویر
این چاقوی نظامی از پیشرفتهترین نمونههای موجود محسوب شده و دارای چندین کاربرد است. طراحی و ساخت این چاقو در آلمان انجام شده و ارتش آلمان نیز از آن استفاده میکند. این چاقو بدلیل چند کاربردی بودن و وزن کم در میان نیروهای نظامی بسیار محبوب است. عملکردهای دیگر این چاقو غیر از فوقالعاده برنده بودن تیغه آن، کاربرد به عنوان اره، سیم بر و نیز پیچ گوشتی و البته در بازکن قوطی است. این چاقو در دسته خود مجهز به یک سوراخ است که میتوان از آن بندی را آویزان کرد. همین بند امکان بیرون کشیدن سریع آن از روکش را فراهم میکند. این چاقو در دمای بین منفی40 تا مثبت80 درجه سلسیون مقاوم بوده و در گل، یا در برابر اثرات مواد شیمیایی و بیولوژیکی نیز قدرت خود را از دست نمیدهد. طول کلی این چاقو حدود 305 میلی متر بوده و طول تیغه آن 175 میلی متر است. وزن کامل آن به همراه روکش تقریبا 430 گرم است.
- بایونت M-9
چاقوی نظامی بایونت ام-9 یک چاقوی چند کاره است. این چاقو توسط چارلز فین در سال 1984 طراحی و ساخته شد. مدل اونتاریو بایونت ام-9 با آن دسته زیتونی بر اساس مشخصات تفنگهای ام 16 آمریکا و برای اتصال به آنها طراحی شده است. این مدل دارای یک تیغه با روکش مشکی است. کمربند LBE آن هم امکان اتصال و البته آزادسازی سریع آن را فراهم میکند. روکش محکم این چاقو به همراه حلقههایی در کنار یک پین محوری است که در ترکیب با خود چاقو یک سیم چین را برای موارد اضطراری تشکیل میدهند. تیغه پشتی آن به شکل اره بوده و دارای روکش مقاوم اکسید سیاه است. طول تیغه آن 7 اینچ و ضخامت آن 0/235 اینچ است. طول کلی این چاقو 12/125 اینچ است و دارای دستهای طرحدار از جنس نایلون ترموپلاستیک است. این چاقو در آمریکا تولید میشود.
- چاقوی نظامی اریک هورن
این مدل بر اساس استانداردهای پیشرفته میل و ناتو طراحی شده و قرار است نیازهای مبارزاتی و غیرمبارزاتی نیروهای مسلح آلمان را برآورده کند. این چاقو در آلمان و به عنوان یک سلاح نظامی طراحی شد. این چاقو به همراه یک در بازکن، سیم چین، و اره ارائه میشود. روکش آن دارای تیغه سیم چین قابل تنظیم، چاقو تیزکن از جنس یاقوت، تسمه و سوراخی برای بیرون رفتن آب است. این روکش امکان چرخیدن داشته و گیرههایی برای اتصال به کمربند هم روی آن تعبیه شده است. تیغه این مدل 3/6 میلی متر ضخامت و 175 میلی متر طول دارد. طول کلی این چاقو 355 میلی متر بوده و وزن آن 230 گرم است. البته این چاقو به همراه روکش آن وزنی حدود 440 گرم دارد. این چاقو از محبوبترین چاقوهای نظامی ساخت آلمان است.
- گربر مارک 2
مدل گربر مارک 2 یک چاقوی نظامی است که از سال 1967 تا سال 2000 تولید میشد و البته نمونه محدودی از آن نیز در سال 2002 ارائه شد، اما تنها 1500 عدد آن به بازار رسید. اما تولید این چاقو در نهایت در سال 2008 دوباره از سر گرفته شد. طراح این چاقو یکی از فرماندهان نیروی زمینی آمریکا به نام باد هولزمن بود. تا سال 1970 مدل گربر مارک 2 به عنوان یک چاقوی نظامی شناخته میشد اما پایگاههای نظامی و مراکز تبادل کالا از فروش آن خودداری میکردند زیرا طراحی آن را بیش از حد وحشیانه میدانستند. در آن سال «ال مار»، طراح چاقو که برای شرکت گربر کار میکرد تیغههای ارهای را به زیر تیغه آن اضافه کرده و آن را تبدیل به سلاحی برای بقا کرد و در نتیجه فرماندهان ارتش آمریکا روی خوشی به آن نشان دادند. به این ترتیب ارتش آمریکا فروش دوباره این چاقو را به عنوان یک چاقوی بقا و نه چاقوی مبارزه، آغاز کرد. این چاقو در مجموع 12 اینچ طول داشته و تیغهای 6/75 اینچی دارد. دسته آن بصورت یکپارچه بوده و مستقیما روی تیغه سیاه آن ریختهگری میشود و نشان GERBER هم در وسط آن کندهکاری میشود. این چاقو اکنون در بسته بقای نیروهای چریکی هم گنجانده میشود.
مترجم: علی جعفری
اعتراض یک هفتهای کارگران سیمان کارون برای معوقات مزدی
ایلنا: کارگران کارخانه سیمان کارون (مسجد سلیمان) در اعتراض به تاخیر در پرداخت مطالبات مزدی خود و نیز عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل از یک هفته پیش در اعتراض به سر میبرند.
براساس اطلاعاتی که از سوی این منابع در اختیار ایلنا قرار گرفته است این اجتماع صنفی اعتراضی از صبح روز شنبه (ششم تیرماه) همزمان با آغاز فصل تعمیرات سالیانه در داخل کارخانه سیمان کارون آغاز شده است.
به گفته آنان در این کارخانه سیمان بیش از 500 کارگر رسمی، قرار دادی و روزمزد مشغول بکارند که از سه ماه پیش پرداخت دستمزد کارگران قرار دادی وروز مزدیبه تعویق افتاده است همچنین دستمزد کارگران رسمی این کارخانه نیز باتاخیر 10 تا 20 روزه پرداخت می شود .
کارگران معترض میگویند تاخیرهایی که در پرداخت مطالبات مزدی آنها ایجاد شده است به هیچ وجه با کار سخت و دشواری که آنها هر روز انجام میدهد همخوانی ندارد و آنها علاوه جبران این وقفه خواستار اجرای طرح طبقه بندی مشاغل نیز هستند.
معترضان با یادآوری اینکه آنها در ماه گذشته نیز در اعتراض به تاخیر افتادن مطالبات مزدی کارگران رسمی اعتراض مشابهی را انجام دادهبودند افزودند: پس از این اقدام اعتراضی کارفرما وعده داد که مطالبات کارگران رسمی را به موقع پرداخت کند که تا این لحظه این وعده نیز محقق نشده است.
کارگران کارخانه سیمان کارون در باره سایر مشکلات صنفی خود میگویند؛ به غیر بحث تاخیری که در پرداخت معوقات مزدی آنها وجود دارد هنوز وضعیت استخدامی 34 نفر از همکاران آنها مشخص نشده است.
به گفته آنها این 34 کارگر روز از زمان اشتغال در این کارخانه بصورت روز مزد مشغول فعالیت بودهاند و مشاهده شده که کارفرما به بهانه مشکلات مالی از پرداخت همه مطالبات مزدی آنها خودداری کرده است
جلسه واگذار ی امتیاز لیگ برتری فولادنوین به استقلال برگزارشد
سرپرست باشگاه فولاد خوزستان گفت : دراین نشست با مدیر باشگاه استقلال اهواز به توافق اولیه رسیدیم وصورت جلسه اولیه را امضا کردیم .
علیرضا اژدری زاده اضافه کرد : مقرر شد در صورت اجرای مرحله اول توافقنامه توسط باشگاه استقلال اهواز، مرحله نهایی این توافقنامه صورت گیرد وامتیاز تیم فوتبال لیگ برتر ی فولاد نوین اهواز به تیم استقلال اهواز واگذار شود.
وی اضافه کرد : دراین جلسه مقررشد نشست بعدی بین مدیران دو باشگاه هرچه زود تر صورت گیرد ،که احتمالا این نشست اوایل هفته آینده صورت خواهد گرفت .
اژدری زاده درخاتمه اظهارداشت : ماندگاری امتیاز فولاد نوین درخوزستان و اهواز به نفع فوتبال منطقه خواهد بود.
درصورت نهایی شدن این توافقنامه تیم فوتبال استقلال اهواز بعدازچند سال به لیگ برتر باشگاه های ایران بازخواهد گشت .
به این ترتیب اهواز بعداز تهران نخستین شهری خواهد بود که درجام پانزدهم دارای سه تیم خواهد بود.
581 سکه باستانی از یک قاچاقچی اشیای تاریخی در گتوند خوزستان کشف شد
سرهنگ اسماعیل عزتی پور روز سه شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت:این سکه های تاریخی توسط ماموران پلیس آگاهی شهرستان گتوند و در بازرسی از منزل یک قاچاقچی اشیای تاریخی کشف و ضبط گردید.
وی افزود: طبق نظر کارشناسان سازمان میراث فرهنگی سکه های مذکور متعلق به دوره قبل از اسلام و دوره ایلیمایی می باشند.
فرمانده انتظامی گتوند افزود:فرد مذکور قصد فروش سکه های باستانی را داشت که ماموران پلیس آگاهی گتوند با هماهنگی مقام قضایی سکه ها را از منزل وی کشف و ضبط کردند.
وی افزود:با هوشیاری ماموران پلیس آگاهی گتوند تلاش متهم با هویت معلوم برای فروش سکه های تاریخی ناکام ماند.
سرهنگ عزتی پور گفت:متهم با تشکیل پرونده برای سیر مراحل قانونی به مقام قضایی معرفی و با صدور قرار روانه زندان شد.
یعقوب نگهداری رئیس اداره میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری شهرستان گتوند نیز در خصوص سکه های کشف شده گفت:کارشناس اداره کل میراث فرهنگی استان خوزستان قدمت سکه های تاریخی کشف شده مربوط به دوره ایلیمایی و دوره قبل از اسلام را تایید کرده است.
وی افزود:سکه های مذکور که از یک قاچاقچی اشیای باستانی کشف شده از ارزش فرهنگی و تاریخی بالایی برخوردار می باشند.
اقوام ایلیمایی از حکومت های محلی در روزگار اشکانیان بودند که برای مدتی در استان خوزستان سکونت داشتند.
شهرستان گتوند از شهرهای تاریخی استان خوزستان بوده که با جمعیتی بالغ بر 74 هزار نفر در شمال خوزستان قرار دارد.
6068
زمین لرزه بخش هایی از شمال شرقی خوزستان را لرزاند
به گزارش ایرنا به نقل از شبکه لرزه نگاری دانشگاه تهران این زمین لرزه به قدرت 4.2 ریشتر در مقیاس امواج درونی زمین در ساعت 6:18 دقیقه بامداد چهارشنبه در منطقه قلعه خواجه شهرستان اندیکا رخ داده است.
بر پایه این گزارش این زمین لرزه در موقعیت جغرافیایی 32.35 شمالی و 49.38 شرقی و در عمق 10 کیلومتری زمین رخ داده است.
زمین لرزه یاد شده همچنین باعث لرزیدن شهرستانهای لالی ، مسجد سلیمان و شوشتر که در فاصله 17 تا 60 کیلومتری محل زمین لرزه قرار دارند گردید.
قلعه خواجه از توابع شهرستان اندیکا در 145 کیلومتری شمال شرقی اهواز قرار دارد.
تا کنون گزارشی از خسارات احتمالی این زمین لرزه گزارشی دریافت نشده است.
هفته گذشته نیز زمین لرزه ای به قدرت 3.2 ریشتر در مقیاس امواج درونی زمین منطقه حسینیه در شمال خوزستان را لرزاند.
منطقه سالند دزفول نیز اواخر خرداد ماه بیش از 9 بار لرزید که خوشبختانه خساراتی در بر نداشت.
مجمع فعالان فرهنگی – اجتماعی خوزستان مردم خوزستان را به شرکت در راهپیمایی “روز قدس” فراخواند
در بخشی از این بیانیه که روز پنجشنبه در اختیار ایرنا قرار گرفت آمده است 'روز قدس زمانی مغتنم برای تامل در نقش مسلمین و بازخوانی تعهد امت اسلام برای جهاد فی سبیل الله و تاکیدی مجدد بر سهم فرد فرد مسلمانان در آزاد سازی قدس شریف می باشد.'
در ادامه تصریح شده است'روز قدس نشان دهنده صف بندی حق و باطل و عدل در مقابل ظلم است و فقط روز فلسطین نیست بلکه روز امت اسلامی و روز فریاد رسای مسلمانان علیه غده سرطانی صهیونیزم و حکام مرتجع منطقه است که با دست تجاوز اشغالگران، مداخله کنندگان، قدرت های استکباری به جان امت اسلامی افتاده است. '
این مجمع در بیانیه خود افزود 'روز قدس یک روز جهانی و نشان دهنده این است که امت اسلامی زیر بار ظلم نمی رود، ولو این ظلم از پشتیبانی بزرگترین و قدرتمندترین دولت های عالم برخوردار باشد.'
در ادامه این بیانیه می افزاید به همین جهت روز قدس نه تنها روز انزجار امت اسلام از رژیم غاصب صهیونیستی، بلکه روز حمایت از مستضعفین جهان و هشداری است به گردانندگان و حامیان اصلی محور ضدمقاومت که امروز با حمایت های آشکار و پنهان خود از تروریسم بر طبل توخالی حقوق بشر می کوبند و البته مردم آزاده جهان نیز امروز تفاوت بین دلسوزان موضوع فلسطین و حمایت از مسلمانان را با خائنینی که جز ادعا چیزی ندارند به خوبی درک می کنند.'
در ادامه آمده است 'روز قدس از زوایای گوناگونی اهمیت دارد، از جمله اینکه نشانگر مخالفت همگانی جهان اسلام با موجودیت نامشروع رژیم غاصب اسرائیل است و این روز به منزله اهرم فشار علیه رژیم صهیونیستی است.'
مجمع فعالام فرهنگی اجتماعی خوزستان می افزاید' تلاش اسرائیل برای خارج کردن مسئله فلسطین از توجه افکار عمومی دنیا در مقطع کنونی و در سایه جنایات گروه های تروریستی در منطقه یکی دیگر از موارد اهمیت روز جهانی قدس در میان مسلمانان و امت اسلام است.'
این بیانیه اضافه می کند' دشمن صهیونیستی سعی دارد با سیاست درگیرکردن کشورهای مسلمان به امور داخلی خود و گسیل لشکریان سیاه اندیش تروریسیم و آدم کشی به عراق ،سوریه ،یمن و لبنان ، توان و انرژی مسلمان را در مبارزه با این رژیم از بین ببرد و از سوی دیگر در سایه توجه مردم دنیا به بحران های منطقه که به دست گروه های تندرو و تروریستی ایجاد شده است به اقدامات جنایت کارانه خود در فلسطین ادامه دهد و به پاکسازی قومی سرزمین های اشغالی بپردازد.'
در ادامه آمده است' برگزاری باشکوه راهپیمایی روز جهانی قدس می تواند به خنثی سازی توطئه های رژیم جعلی اسرائیل در منطقه منجر شود و بار دیگر به مردم مسلمان منطقه یادآوری کند، به جای دشمنی با هم، متحد شده و به مبارزه با دشمن صهیونیستی بپردازند.'
این بیانیه تصریح کرده است 'در طول سال های گذشته همواره مراسم روز قدس، با شکوه و عظمت گسترده ای در سطح داخلی و خارجی برگزار شده، ولی امسال به دلیل اتفاقات ناخوشایند در منطقه اهمیت این روز بیش از پیش نمایان است، چرا که رژیم صهیونیستی با اقدامات وحشی گرانه در منطقه درصدد رسیدن به اهداف خود است.'
این مجمع افزود' بدون تردید حربه و سلاح پیروزی بر دشمنان اشغالگر، یکپارچگی گروه های فلسطینی و سیاسی در این کشور است؛ ما از آنها می خواهیم که مواضع خود را یکپارچه کنند.'
در بیانیه یاد شده یاد آور شده است 'تبانی کشورها و سازمان های بین المللی برای توجیه اقدامات رژیم صهیونیستی کاملا روشن است زیرا آنها به دنبال سرگرم کردن محور مقاومت و کشورهای منطقه برای دور کردنشان از مساله فلسطین هستند و همین کشورها از روش های تروریستی رژیم صهیونیستی حمایت می کنند. '
در بخش دیگری از این بیانیه آمده است 'کشورهای منطقه که از گروههای تروریستی و تکفیری همچون «داعش» دفاع می کنند کشورهایی هستند که اقدامات تروریستی رژیم صهیونیست را توجیه پذیر می دانندولی این دولت ها و حاکمان مزدور آنها بدانند که ما در سایه رهبری های داهیانه ولی امر مسلمین جهان حضرت امام خامنه ای راهی جز مقابله با این رژیم از مسیر همکاری و همراهی میان کشورهای اسلامی نداریم.'
این بیانیه می افزاید 'باید برای مقابله با حاکمیت اشغالگران و تروریست های دولتی و بین المللی حمایت های بشردوستانه از ملت مظلوم فلسطین انجام دهیم تا آنها بتوانند در مقابل ماشین تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی بایستند.
رئیس دومین بانک بزرگ روسی از تصمیم کشورهای بریکس برای حذف دلار در نشست دو روزه خبر داد.
به گزارش گروه اقتصاد بینالملل خبرگزاری فارس به نقل از راشاتودی، رئیس بانک VTB گفت: کشورهای بریکس استفاده از ارزهای ملی را به جای دلار در معاملات تجاری خود به زودی آغاز خواهند کرد.
وی افزود: توافق دوجانبه به زودی آغاز میشود و این کشورها دلار را از معاملات خود حذف خواهند کرد.
دومین بانک بزرگ روسی اعلام کرد که علاقه فزاینده کشورها را برای توافق انجام معاملات تجاری با ارزهای ملی میبینیم. 40 تا 50 درصد توافقهای دوجانبه بین کشورهای بریکس برای انجام معاملات با ارز جاری قابل اجراست.
آندری کستین همچنین گفت: یوان چین به عنوان ارز اصلی میتواند در توافقهای بریکس به کار گرفته شود همچنین ارز روبل روسیه هم برای جایگزینی به جای دلار قابل اجراست.
کستین گفت: نشست بریکس روابط بین چین و روسیه را ارتقا خواهد بخشید، چین اقتصاد بزرگی بین کشورهای بریکس است و پروژههای دوجانبه مانند جاده ابریشم همکاریهای دو کشور را بسیار افزایش خواهد داد.
همچنین رئیس VTB از افزایش موجود صندوق بریکس به 100 میلیارد دلار خبر داد و آن را در اقتصاد کشورهای عضو بسیار مؤثر خواند.بر اساس این گزارش رئیس جمهور کشورمان با دعوت رسمی ولادیمیرپوتین به عنوان مهمان ویژه اجلاس مشترک سران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای و گروه بریکس به روسیه سفر کرده است و شب گذشته وارد شهر بوفا پایتخت جمهوری باشقیرستان روسیه شد. قرار است در این اجلاس رئیس جمهور کشورمان ضمن سخنرانی با تعدادی از سران این کشورها دیدار داشته باشد.
کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی عضو بریکس به عنوان اقتصادیهای نوظهور نیمی از جمعیت جهان و 28 درصد اقتصاد دنیا را دارند.در نشست سران گروه بریکس و سازمان همکاری شانگهای در اوفا، علاوه بر روحانی رییس جمهوری ایران، سران کشورهای روسیه، چین، هند، برزیل، آفریقای جنوبی، قزاقستان، پاکستان، بلاروس، مغولستان، تاجیکستان، ازبکستان و ارمنستان حضور خواهند داشت.شهر اوفا در روسیه روزهای پنج شنبه و جمعه 18 و 19 تیر ماه جاری میزبان سران کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای بریکس و اوراسیاست.
گروه گزارش ویژه مشرق - در زیربنای اقتصاد بینالملل تحولات قابل توجهی در حال شکلگیری و رخ دادن است و شاخصههای هژمونی یا ابرقدرتی آمریکا -دستکم در حوزه اقتصاد- از سوی قدرتهای نوظهور اقتصادی بیش از هر زمان دیگری به چالش کشیده میشود. چین از یک سو بانک توسعه زیربنایی را با سرمایه اولیه 100 میلیارد دلاری راهاندازی میکند و از سوی دیگر در قالب بریکس با همکاری روسیه و دیگر قدرتهای نوظهور، افتتاح صندوق ذخیره یا صندوق پولی بریکس را با 100 میلیارد دلار سرمایه تصویب میکنند.
در حوزه انرژی نیز اتفاق مهمی رخ میدهد. روسیه که با تحریمهای اقتصادی غرب پس از بحران اوکراین مواجه است و طبیعتا این تحریمها بدون معضل نبوده است؛ حالا طرح انتقال گاز به چین از مسیر شرقی را روسیه تصویب کرده است و کانال مالی بین دو کشور برای تبادلات با ارزهای دو کشور راهاندازی شده است. حالا صدای زنگ فروپاشی نظام اقتصادی مبتنی بر پیمان برتون وودز و پس از آن صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، بهتر شنیده میشود.
اجلاس سال 2015 بریکس در مسکو و همزمان با واپسین روزهای مذاکرات هستهای برگزار میشود و رئیس جمهور کشورمان نیز به عنوان میهمان ویژه رئیس جمهور روسیه در اجلاس بریکس شرکت و سخنرانی خواهد کرد که اتفاق بسیار مهمی ارزیابی میشود. در حالی که کشورهای غربی در مذاکرات برای عدم لغو تحریمهای ایران به سختی چانهزنی و حتی تهدید میکنند، در شرق اما قدرتهای نوظهور ایران را برای حضور در جمع خودشان فراخواندهاند. همچنین مقامات روسیه صراحتا از عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای و بریکس پس از توافق هستهای خبر دادهاند. مشاور رئیسجمهور روسیه پیش از عزیمت دکتر روحانی به مسکو میگوید که الحاق ایران به سازمان همکاریهای اقتصادی شانگهای بر روی میز است ولی این الحاق مطمئناً بعد از برداشته شدن تحریمهای شورای امنیت انجام خواهد شد.؛ که قطعا خبر خوبی برای آمریکا و شرکایش نیست.
با ذکر این مقدمه و با توجه به اهمیت بریکس و حضور ویژه ایران در اجلاس 2015 این سازمان، گزارش ویژه مشرق که پیشتر به منظور معرفی این سازمان و اهداف و چشمانداز آن منتشر شده بود، بازنشر میشود.
"پنج حرف تازه" برای اقتصاد جهانی
نام بریکس (BRICS) از به هم پیوستن حروف اول نام انگلیسی کشورهای عضو این گروه (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) تشکیل شد تا اقتصادهای نوظهور جهان ائتلافی را تشکیل دهند که در کمتر از 10 سال به یکی از قطبها و قدرتهای اقتصادی جهان تبدیل شود. وجه تمایز کشورهای بریکس، رشد پرشتاب اقتصاد آنها و نفوذ در امور جهانی است؛ نیمی از جمعیت جهان و 28 درصد از ظرفیت اقتصاد جهانی را در اختیار دارد. بریکس امروز به اذعان اعضای آن، حامی کشورهای در حال توسعه و برقرار کننده تعادل و عدالت اقتصادی در جهان تحت سیطره نظام پولی و بانکی غربی است.
ایده تشکیل بریکس به سال 2001 باز میگردد که چهار کشور برزیل، روسیه، هند و چین (BRIC) گفتوگوهای مقدماتی را در حاشیه اجلاس شصت و یکم سازمان ملل آغاز کردند. این گفتوگوها در سالهای پس از آن و در پایتختها ادامه یافت تا اولین اجلاس رسمی بریکس در سال 2009 در یکاترینبورگ روسیه با حضور مقامات ارشد چهار کشور برگزار شد. از آن زمان، هر ساله اجلاس کشورهای بریک برقرار بود تا در سال 2013 آفریقای جنوبی نیز به جمع آنها اضافه شد و «بریک» به «بریکس» تغییر نام داد.
دستور کار گروه بریکس از ابتدای شکلگیری تا به امروز را بطور خلاصه میتوان اینگونه برشمرد: افزایش مبادلات تجاری بین کشورهای عضو، تشکیل بانک توسعه و ذخیره ارزی در رقابت با بانک جهانی و صندوق پول، کاهش وابستگی اقتصادی به اروپا و آمریکا و ایفای نقش در زمان بحرانهای اقتصادی برای نجات کشورهای در حال ورشکستگی.
اجلاسهای گروه بریکس
اولین اجلاس گروه بریکس در 16 ژوئن 2009 در یکاترینبورگ روسیه با حضور لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا، دمیتری مدودف، منموهن سینگ و هو جینتائو به عنوان نمایندگان کشورهای برزیل، روسیه، هند و چین برگزار گردید. دومین اجلاس در سال 2010 در برزیل،سومین اجلاس در سال 2011 در چین، چهارمین در سال 2012 در هند، اجلاس پنجم در سال 2013 در آفریقای جنوبی، و ششمین اجلاس در سال 2014 در برزیل برگزار شد. هفتمین اجلاس این گروه نیز قرار است در مسکو آغاز شود.
توافقات اصلی در اجلاسهای بریکس
این توافقات در مجموع 6 اجلاس گروه بریکس شامل روشهای بهبود وضعیت اقتصادی و اصلاح نظام مالی جهان، برقراری روابط پولی و تجاری نزدیک با یکدیگر، ایفای نقش موثر و بیشتر در امور اقتصادی جهان، افزایش مبادلات تجاری با یکدیگر، همکاری ارزی، کاهش وابستگی به اروپا و ایالات متحده آمریکا، طرح تأسیس بانک توسعه جنوب-جنوب، تمرکز زدایی از دلار، پیشبرد اقتصادهای کلان خودموازی با درک و همیاری کشورهای خواستار توسعه، رشد بدون طرد، و راه حل های قابل اجرا است.
کشورهای خواهان پیوستن به بریکس
هم اکنون کشورهای اندونزی و ترکیه به عنوان کاندیدای عضویت کامل این گروه پتانسیل مورد نظر را دارا هستند و کشورهای آرژانتین، مصر، ایران، نیجریه و سوریه خواهان پیوستن به این گروه هستند.
چرا بریکس مهم است؟
از زمانی که کشورها با مازاد تولید مواجه شدند تجارت نقش ممتازی در روابط کشورها ایجاد کرده است و اساسا بر اساس تئوری نسبی ریکاردو بعضا کشوری در تولید کالایی به چنان مهارتی رسیده که کشورهای دیگر درصورتی که بخواهند آن کالا را تولید کنند باید هزینه چندبرابر پرداخت کنند و بالعکس ممکن است کالای دیگر در کشوری مشابه چنین نقشی را بازی کند. اینجاست که تجارت و استفاده از مزیت نسبی کشورها امری پسندیده و مقرون به صرفه است.
از سوی دیگر بهدلیل تنوع تولید کالاها و خدمات و توسعهیافتگی کشورها، امکان ایجاد ظرفیت خالی در کشورهای توسعهیافته بسیار کم بوده در نتیجه برخی کشورهای مذکور بهدنبال بازارهای جدید هستند. کشورهای در حال توسعه ظرفیت خالی برای تولید و مصرف فراوان دارند ولی بهدلیل کمبود امکانات زیرساختی نه فرصت سرمایهگذاری برای آنها ایجاد میشود و نه تولید انبوه و مصرف انبوه. در این بین کشورهای جدیدی تحت عنوان کشورهای نوظهور با بهکارگیری همه ظرفیتهای سیاسی، مدیریتی و اقتصادی توانستهاند از سایر کشورها فاصله بگیرند و با تجربه کردن نرخهای رشد اقتصادی دورقمی، همه نگاهها را به سوی خود جلب کنند.
چین از جمله این کشورهاست که توانسته طی چند سال گذشته ابتدا کشور آلمان و سپس در سال گذشته کشور ژاپن را پشت سر بگذارد و امروز جایگاه دومین اقتصاد جهان را پس از آمریکا کسب کند. البته با چنین روند و رشد شتابانی بهزودی چین، آمریکا را نیز پشتسر خواهد گذاشت. پس از چین، هند، روسیه و برزیل و در نهایت آفریقایجنوبی نیز چنین وضعیتی دارند؛ یعنی با رشد شتابان در حال نزدیکشدن به کشورهای ثروتمند جهان هستند. این کشورها اتحادی به نام گروه بریکس تشکیل دادهاند. نکته قابل توجه کشورهای بریکس پرجمعیت بودن آنها از یک طرف و از طرف دیگر داشتن منابع طبیعی و وسعت قابل توجه است و همچنین آنها دارای بالاترین رشد اقتصادی بین سایر کشورهای جهان هستند.
پیشی گرفتن رشد ناخالص داخلی کشورهای عضو بریکس از شش کشور فرانسه، ایتالیا، انگلیس، آمریکا، آلمان، ژاپن (G6)
در حال حاضر آنها در سازمان ملل با انتشار اعلامیههای مشترک درخصوص جلوگیری از استقرار انواع سلاحها در فضا و عدم استفاده از نیروهای نظامی در رابطه با پایگاههای فضایی همکاریهای مشترک دارند. به هر حال هدف از ایجاد بریکس ارائه یک مدل همکاری اقتصادی مشترک در جهان است که البته تاکنون در نتیجه همکاری بین کشورهای مختلف جهان سازمانهای مشابهی شکل گرفته است. اما ویژگی بریکس نسبت به سازمانهای دیگر رشد پرشتاب اقتصادی اعضای آن است. پیشرفت و ترقی و رسیدن کشورها به سمت قلههای موفقیت دائمی نیست. بررسیهای تاریخی نشان میدهد که در اعصار گذشته کشورهای قدرتمندی بودهاند که امروز دیگر نام آنها بین کشورهای ثروتمند وجود ندارد و بالعکس کشوری مثل آمریکا که تا حدود دو قرن پیش در جهان نامی از آن نبود امروز به تنهایی یک چهارم تولید ناخالص داخلی جهان را عرضه میکند. تا یک دهه پیش ببرهای آسیا الگوی کشورهای درحال توسعه بودند ولی امروز کشورهای بریکس الگوی کشورهای در حال توسعه هستند.
نتیجه آنچه گفته شد این است که هیچ کشوری نمیتواند برای همیشه در قله اقتصادی باشد و در مقابل، کشورهای جهان سوم اگر بخواهند میتوانند به قلههای پیشرفت برسند؛ مهم استفاده از منابع انسانی و منابع طبیعی کشورها در قالب الگوهای اقتصادی مناسب است که این کار را کشورهای بریکس طی حداقل دهه گذشته انجام دادهاند و با اتکا به منابع و سرمایه داخلی و استفاده از فرصتهای سیاسی و اقتصادی خارجی توانستهاند از دیگر کشورها سبقت بگیرند و خود الگوی سایر کشورها شوند. نکته حائز اهمیت بلوک جدید اقتصادی جهان یعنی کشورهای بریکس این است که آنها نه تنها در شاخصهای کلان اقتصادی با همدیگر همسو هستند بلکه برخی از شاخصهای سیاسی و سیاستهای خارجی آنها نیز همسو است و تلاش گروهی برای حل و فصل مناقشات سیاسی جهان دارند که از جمله آنها مواضع مشترک کشورهای بریکس درخصوص تحولات سوریه یا پرونده برنامه صلح آمیز هستهای ایران است.
قدرتنمایی در مقابل آمریکا و اروپا
اعضای بریکس هر چند کشورهای نوپای صنعتی هستند اما توانستهاند در چند سال اخیر اهمیت خود را به رخ آمریکا و کشورهای اروپایی بکشند. اعضای این گروه اما برخلاف تصور برخی تنها به همکاریهای اقتصادی بسنده نکردهاند. هر چند رشد پرشتاب اقتصادی این کشورها ابتدا آنها را به هم پیوند داد، اما اعضای این گروه اکنون در تلاش هستند تا در معادلات سیاسی جهان هم فعالانهتر عمل کنند. روسیه و چین دو عضو دائمی شورای امنیت هستند و 3 عضو دیگر هم نامزد عضویت در این شورا به حساب میآیند. کشورهای بریکس در نشستهای خود خواستار نفوذ بیشتر اعضای خود در شورای امنیت سازمان ملل متحد شدهاند و این مسئله به خوبی هدف این کشورها را برای بازی کردن نقشی پررنگتر در مسائل بینالمللی نشان میدهد. سهم کشورهای عضو بریکس از اقتصاد جهانی طی سالهای اخیر به سرعت افزایش پیدا کرده و انتظار میرود این روند همچنان ادامه داشته باشد. علاوه بر این وزن دیپلماتیک کشورهای بریکس هم در حال افزایش است و به همین خاطر گروه آنها را باید تشکلی از کشورهای راهبردی در سالهای آینده دانست.
آمار بانک جهانی از رشد اقتصادی و جمعیت کشورهای بریکس؛
40 درصد از منابع مالی جهان، 15 درصد تجارت جهانی و 25 درصد تولید ناخالص داخلی طبق گزارش بانک جهانی در اختیار کشورهای بریکس است.
"کنت شورتگن" در وبسایت "رازهای نهان"، بریکس را در حال قدرت یافتنی بیشتر و پایان دادن به سلطهی 400 سالهی غرب برای تعیین سرنوشت جهان دانسته و پیوستن کشورهای رو به توسعه در آینده به این گروه را یکی از اتفاقات مهم و تاثیرگذار سالهای آتی خوانده است. او در پایان، این اتحاد اقتصادی را موجب شکلگیری اتحاد بزرگ سیاسی علیه بلوک غرب برشمرده است.
پس از بحران کریمه، گروه 8 در اقدامی تلافیجویانه ضمن وضع تحریم بر ضد روسیه، اقدام به تعلیق عضویت این کشور در این گروه کرد. اما روسیه از پای ننشست و مواضع اخیر برخی اعضای گروه 20 حاکی از تاثیر روسیه بر اعضای این گروه در مخالفت با سیاستهای آمریکا و متحدانش است. بیانیههای اخیر بریکس و برخی از کشورهای عضو گروه 20 علیه تحریمهای ناعادلانه و تبعیضات غیرمنطقی نشان میدهد که آمریکا و متحدانش نه راه پس دارند و نه راه پیش و با اقدامات متقابل غافلگیرانه از سوی پوتین مواجه شدهاند.
حمایت رهبران گروه بریکس از حقوق هستهای ایران
رهبران کشورهای عضو گروه بریکس در یکی از آخرین اقدامات خود بیانیه مشترکی نسبت به رسیدن به توافق در مذاکرات هستهای وین ابراز امیدواری کرده و از حق ایران برای استفاده از انرژی صلح آمیز هستهای دفاع کردند.
در این بیانیه آمده است: «گروه بریکس از نتایج مثبت مذاکرات بین نمایندگان ایران و کشورهای عضو گروه 1+5 برای حل و فصل مسائل پیرامون برنامه هستهای ایران استقبال کرده و امیدوارند که طرفین بتوانند به توافق نهایی برای حل و فصل این مسئله دست یابند».
نگرانی بریکس در مورد بحران منطقه
رهبران بریکس در ششمین کنفرانس این گروه، از برگزاری هر چه سریعتر کنفرانسی برای برقراری منطقه عاری از سلاحهای کشتار جمعی، بخصوص سلاح هستهای در منطقه خاورمیانه حمایت کردند.
آنها همچنین ادامه ساخت و ساز شهرکهای یهودی نشین در سرزمینهای متعلق به فلسطینیان توسط دولت رژیم صهیونیستی را محکوم کرده و خواستار حل و فصل مسالمت آمیز «مناقشه فلسطین-اسرائیل» شدند. علاوه بر این، آنها از تشکیل دولت آشتی ملی در فلسطین نیز حمایت کردند.
ضمن اینکه به عقیده رهبران بریکس مناقشه به درازا کشیده شده در سوریه نیز باید بدون استفاده از راههای نظامی حل و فصل شود و تاکید کردند که همه طرفین این مناقشه باید خشونتها را متوقف کرده و امکان رساندن کمکهای انسان دوستانه به مردم غیرنظامی سوریه را فراهم کنند.
رهبران 5 کشور همچنین از تشدید خشونتها در کشورهای مالی، آفریقای مرکزی، سودان جنوبی و الجزایر در قاره آفریقا ابراز نگرانی شدید نمودند.
گروه بریکس در بیانیه پایانی نشست سران همچنین خواستار آغاز گفتوگوهای همه جانبه در اوکراین به منظور کاهش وخامت اوضاع در مناطق شرقی این کشور و حل و فصل مسالمت آمیز بحران داخلی در این کشور شدند.
تلاش اوباما و غرب برای انحلال بریکس
طی چند سال اخیر، باراک اوباما-رییس جمهور آمریکا- تلاش بسیاری را برای ایجاد شرایط انحلال بریکس و تبدیل آن به یک سیستم مالی نو استعماری غرب وقف کرده است. از این دست، میتوان به مورد اخیر بحران اوکراین اشاره کرد. بحران کریمه، پرده از نیات واقعی اوباما برداشت.
گروه 8 که عضویت روسیه را به حالت تعلیق درآورده، و بانک جهانی که هم اکنون روسیه عضو آن است، هیچکدام توانایی ممانعت از تجارت آزاد و سیاستهای اقتصادی مشترک را ندارند. اما پس از جنگ جهانی دوم، قدرت پنهانی بوجود آمده چون "کمیسیون سه جانبه" و "بیلدربرگ" با به پایان آمدن امپراتوری مستعمرگرایانه انگلیس، ترجیح دادند که فقط یک قدرت دنیا را بدست گیرد و چه بهتر که آن آمریکا باشد.
یکی از طرحهای عمده سازمان سیا، حمایت از جداییطلبان این 5 کشور عضو بریکس است تا از منظر سیاسی آنها را کاملا درگیر کرده و تحت فشار قرار دهد. مثلا تمرکز این سازمان در پنجاب بر روی سیکها و در جنوب هند بر روی تامیلها که خواهان استقلال هستند، میباشد. در آفریقای جنوبی نیز، حزب "کیپ" خواهان تبدیل "استان کیپ" به "جمهوری مستقل کیپ" هستند. اگر سرویس اطلاعاتی این کشور منبع حمایت مالی این حزب را ردگیری کنند، جای پا سیا را در آن خواهند دید. پس از افشای شنود دیلما روسف و مقامات ارشد برزیل توسط آمریکاییها و وخیم شدن روابط طرفین، سه استان ریوگرانده دوسول، سانتا کاتارینا، و پارانا با تحریک سازمان سیا خواستار جدایی تحت نام "جمهوری پامپاس" شدند و دولت برزیل هم قدرتمندانه در مقابل این سرکشی ایستاده است. به هر حال، غرب به سرکردگی آمریکا از هیچ تلاشی برای ضربه زدن به بریکس دریغ نمیکند.
اما باید توجه داشت که به گفته بسیاری از تحلیلگران، این اقدام بلوک رقیب به سرکردگی آمریکا شروع یک بازی بسیار خطرناک برای آن است. روسیه، چین، و هند 3 قدرت بزرگ هسته ای هستند و برزیل هم به تازگی به جمع آنها پیوسته است. ناظران از این عمل با عنوان "بازی کردن با دم شیر" یاد کرده اند.
ایجاد ذخایر مشترک ارزی
دو سال قبل از این، خبرگزاری رویترز به نقل از وزیر امور خارجه روسیه اعلام کرد که کشورهای با اقتصاد نوظهور عضو گروه بریکس در نظر دارند در حاشیه نشست سران گروه 20 درباره ایجاد ذخایر مشترک ارزی هم اندیشی کنند. سرگئی لاورف در توجیه این ابتکار گفت کشورهای با اقتصاد نوظهور عضو گروه بریکس به منظور محافظت از خود در برابر نوسانات بازار ارز در نظر دارند این کار را انجام دهند.
لاوروف که این سخنان را در یک کنفرانس خبری بیان میکرد و این کنفرانس خبری به طور مستقیم از تلویزیون پخش میشد تصریح کرد رهبران کشورهای با اقتصاد نوظهور عضو گروه بریکس میخواهند اهدافی را که در "نشست دوربان" درباره آنها توافق کرده بودند به اجرا بگذارند. از جمله این اهداف، میتوان به ایجاد "بانک توسعه گروه بریکس" و ایجاد ذخایر مشترک ارزی اشاره کرد.
طبق آخرین توافقها بانک جدید با سرمایه پنجاه میلیارد دلاری تاسیس شد و قرار شد که هریک از کشورها سهمی مساوی در این سرمایهگذاری داشته باشد. رئیس دستگاه دیپلماسی روسیه در همین باره گفته بود که هدف از ایجاد ذخایر مشترک ارزی بین کشورهای با اقتصاد نوظهور عضو گروه بریکس، مقابله با نوسانات منفی بازار ارز و تاثیرات منفی آن بر اقتصاد این کشورها است.
این موضوع از آنجا اهمیت بیشتری پیدا کرد که با اعلام بانک مرکزی آمریکا مبنی بر متوقف کردن اجرای سیاست تسهیل پول، شاهد تاثیر بسیار منفی بر پول برخی از کشورهای دارای اقتصاد نوظهور عضو گروه بریکس به ویژه هند و برزیل بودیم و شاهد این امر کاهش ارزش روپیه و روبل در برابر دلار آمریکا از اول امسال تاکنون است.
از همین رو کشورهای عضو گروه بریکس، برای آنکه ارزش پول ملی شان بیش از پیش کاهش پیدا نکند اکنون با انتشار اوراق قرضه در سطحی گسترده، پول های در دست مردم را جمع آوری میکنند. این اقدام باعث شده است تا ذخایر ارزی این قبیل کشورها تا حد زیادی ته بکشد اما برای جلوگیری از کاهش پول خود ناچار به انجام این کار هستند.
کشورهای عضو گروه بریکس، در نشست ماه مارس در دوربان آفریقای جنوبی در باره اصل ایجاد بانک توسعه مشترک برای تامین سرمایه طرح های زیرساختی توافق کردند. اما نتوانستند درباره اینکه هر کشور باید چه مقدار پول به این بانک اختصاص دهد، توافق کنند.
بریکس و کشورهای در حال توسعه
تغییر و تحولات سریع و شتابنده معادلات سیاسی، اقتصادی و نظامی در دو سطح منطقهای و بینالمللی باعث شده است تا امروزه کشورها بنا به نیازها و ضروریات جایگاه خود در عرصه جهانی، به سوی همکاری و تعامل بیشتر حرکت کنند. یکی از قویترین نمودهای این امر، تشکیل گروه بریکس است.
بیتردید تعامل کشورهای در حال توسعه با این قدرت جدید سیاسی - اقتصادی میتواند در رشد و پیشرفت آنها تأثیرگذار باشد و در این میان، کشورهایی که سعی در تحقق پیشرفت دارند یا به هر دلیلی از راه یافتن و پیوستن به مجموعه و باشگاه صنعتی و اقتصادی دنیا بازماندهاند، میکوشند تا با پیوستن و ملحق شدن به این سازمان، نیازهای اقتصادی خود را برآورده سازند.
در این میان، جهان عرب که مجموعهای از کشورهای فقیر یا در حال توسعه را در بر میگیرد، میتواند با تنظیم سیاستهای اقتصادی و البته سیاسی خود از منافع تعامل با این بلوک جدید اقتصادی بهرهمند شود. اما مسئلهای که در این بین مطرح میشود، رویکردها و رفتارهای سیاسی هرکدام از این کشورها در تعامل با مسائل مختلف منطقهای و بینالمللی است که میتواند در پیوستن یا عدم پیوستن به این نهاد بینالمللی تأثیرگذار باشد.
این امر، بیش از هرچیز در عین حالی که کشورهای در حال رشد را به روی آوری به این گروه قدرتمند اقتصادی جدید تشویق میکند، میتواند آنها را از آن دور سازد. این مسئلهای است که در مواضع خود کشورهای در حال رشد هم نمود دارد. برای مثال، مواضع عربستان سعودی در قبال تحولات سوریه یا دیگر رخدادهای جهان عرب کاملا در تعارض با سیاستها و مواضع چین و روسیه است و در نتیجه عربستان و اقمار این کشور در جهان عرب هرچند که میتوانند روابط تجاری و در آینده سیاسی خود را با بخشی از این بلوک توسعه و گسترش بخشند، به همان اندازه هم از بخش دیگری از این بلوک، فاصله میگیرند و این چه بسا در روند تصمیمگیری مشترک کشورهای عضو این نهاد در قبال روابط با این کشور نوعی تقابل ایجاد کند.
اختلافنظر در صندوق بینالمللی پول
آمارها به تنهایی در مورد تاثیر گروه بریکس در رشد اقتصاد جهان قضاوت میکنند. ارتقای قابل توجه سهم 5 کشور عضو گروه بریکس در غنیشدن تولیدات کره زمین از 16 تا 25 درصد و احتمال افزایش این میزان با درنظرگرفتن شرایط فعلی اروپا و رکود اقتصادی آمریکا بر هیچکس پوشیده و پنهان نیست.
شاخصهای توسعه اقتصادی و انسانی در کشورهای بریکس
اصلیترین نهادهای جهانی و در وهله نخست صندوق بینالمللی پول، بعد از جنگ جهانی دوم و زمانی که جامعه جهانی تحتتأثیر کامل قدرتهای دیگر اقتصادی قرار داشت، شکل گرفتند و امروز کشورهای صاحب قدرت به راحتی حاضر به از دست دادن چنین جایگاهی نیستند. به همین خاطر از مدتها پیش بر سر انتخاب رئیس جدید بانک جهانی کشمکش و جنجالی طولانی راه افتاده بود و ایالات متحده که در ازای سپردن ریاست صندوق بینالمللی پول به یک اروپایی، براساس یک توافق نوشته نشده در مورد انتخاب ریاست بانک جهانی تصمیمگیری میکند، این بار روی جیم یونگکیم کرهایالاصل و استاد دانشگاه سرمایهگذاری کرده بود، در حالی که کشورهای عضو بریکس خواهان برگزیدهشدن انگوزی اکونجو ایویلای نیجریهای برای ریاست بانک جهانی بودند. نهایتا کریستین لاگارد فرانسوی برگزیده شد.
پاشنهی آشیل بریکس و لزوم آسیب شناسی
بهرغم مواضع اتخاذ شده از سوی کشورهای عضو بریکس در نشست دهلی نو، شک و تردیدها در مورد انسجام و پیوستگی لازم این گروه همچنان پا برجاست. اما این واقعیت که بریکس طی این سالها به عنوان یک گروه مهم مشورتی در حوزه مسائل اقتصادی و سیاسی جهانی عمل کرده، قابل انکار نیست. پیشبینیها حاکی از این است که اقتصاد مشترک کشورهای گروه بریکس تا سال 2035 میلادی از 7 کشور صنعتی جهان هم سبقت خواهد گرفت.
گام گذاشتن در مسیری مشترک و ایفای نقشی هماهنگ برای بریکس البته بدون مشکل هم نیست. کشورهای بریکس با نابرابری اقتصادی روبهرو هستند و به همین خاطر میانگین امید به زندگی در آنها به میزان قابل توجهی از گروه7 پایینتر است. همچنین کشورهای عضو این گروه هر چند جزو اقتصادهای نوظهور به حساب میآیند اما تفاوتهای زیادی هم آنها را از هم متمایز میکند. این درست همان مانعی است که حالا بریکس میخواهد برای رسیدن به موفقیت بیشتر و نقش برتر در اقتصاد جهانی از سر راه خود بردارد. جیم اونیل که برای نخستین بار نام بریکس را به کار برد، در این رابطه آفریقای جنوبی را مهرهای همگون با 4 کشور دیگر نمیداند. او با ابراز تعجب از عضویت این کشور در بریکس و نامشخص بودن دلیل این اقدام اعضای اولیه، میگوید: "اقتصاد آفریقای جنوبی در مقایسه با این کشورها کوچک است و درآمد ناخالص داخلی آن نیم درصد از دارایی جهان را تشکیل میدهد". وی برای یکدست شدن بریکس ترکیه، اندونزی، مکزیک، کرهجنوبی، حتی عربستان سعودی و لهستان را بیشتر از آفریقایجنوبی حائز شرایط میداند.
اختلاف مواضع و منافع در صحنه بینالملل مانند انتخاب رئیس صندوق بینالمللی پول، از جمله آسیبهای بریکس است
درحالیکه گروه بریکس بهعنوان 5 قدرت نوظهور اقتصادی، فرصتی برای هریک از اعضای خود بهمنظور ایفای نقش مهمی در صحنه بینالمللی فراهم میکند، یکی از چالشهای پیشروی این گروه، حفظ انسجام لازم میان اعضای آن خواهد بود. یکی از این اختلافنظرها به موضوع بانک توسعه بریکس مربوط میشود که در رابطه با آن اختلافهای آشکاری در مواضع، منافع و خطمشی کشورهای عضو به چشم میخورد. اعضای این گروه با توجه به ذخایر ارزی قابل توجه چین، نسبت به سلطه پکن روی این بانک توسعه ابراز نگرانی میکنند. این کشورها حتی در مورد انتخاب نامزد پیشنهادی خود برای ریاست بانک جهانی هم در مورد یک کاندیدای مشخص توافق نکردند و این در واقع تکرار همان سناریویی است که سال گذشته در مورد انتخاب کاندیدای مشترک برای ریاست صندوق بینالمللی پول رخ داده بود. از منظر سیاسی در سال گذشته میلادی، حضور دستهجمعی اعضای بریکس در نشست شورای امنیت سازمان ملل فرصتی بهمنظور هماهنگ شدن مواضع آنها در مورد مسائل جهانی فراهم کرده بود اما یک بار دیگر گروه بریکس در اتخاذ مواضع یکسان درمورد حوادث لیبی و سوریه و بطور کل ژئوپلیتیکی ناکام نشان داد.
گروه بریکس با وجود عضویت کشورهای قدرتمند اقتصادی، به لحاظ سیاسی یکدست نیست و برای نمونه، در حالی که چین و روسیه از منظر تعامل با رخدادهای جهانی اغلب موضع مشترک یا نزدیک به هم دارند، کشورهای دیگری نظیر آفریقای جنوبی و برزیل یا هند، متناسب با سیستم اقتصادی و سیاسی خود که بیشتر به سرمایهداری غرب نزدیک است، مواضع متفاوتی با شرکای اقتصادی خود در قبال مسائل گوناگون اتخاذ میکنند.
هرچند سازمان بریکس آینده اقتصادی و به تبع آن، سیاسی مهمی را در پیش رو دارد، اما به همان اندازه شکننده هم هست، خاصه آنکه بخشی از این بلوک یعنی برزیل، هند و آفریقای جنوبی، سیستم بازار آزاد و اقتصاد سرمایه داری لیبرال را به سیاست اقتصادی چین ترجیح میدهند و از این رو هم، کشورهای در حال توسعه، برای تعامل با چنین نهادی، باید اولویتهای خود را براساس همین ابعاد و زوایا سامان دهند.
مجلهی فوربس در تاریخ 4 آگوست 2011 در مقالهای آماری به قلم "کنت راپوزا" در مقایسهی کشورهای عضو بریکس با امریکا، آنها را کاملا به چالش کشید و با دیدی سخرهآمیز و کنایهگونه، فاصلهی پیشرفت اقتصادی, علمی و صنعتی آمریکا با آنها را زیاد دانست.
در خیلی از حوزههای کلیدی، کشورهای بریکس در رقابتی استراتژیک به سر میبرند. در آسیا، هند و روسیه موانع قدرتمندی علیه سلطهطلبیهای منطقهای چین محسوب میشوند. در سطح بینالمللی روسیه، برزیل و هند خواهان ظهور یک سیستم چند قطبی جهانی که آنها را بهعنوان مجریان اصلی این پروژه معرفی میکند و همچنین افزایش تعداد کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل هستند. برخلاف آنها چین درپی ایجاد یک جهان دو قطبی است که این کشور را نقطه مقابل ایالات متحده قرار دهد. با این اوصاف، طبیعی است که بریکس برای ایجاد نظم نوین جهانی و پایان بخشیدن به نفوذ آمریکا در شورای امنیت، صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، چالشی دشوار پیش روی خود خواهد داشت.
لذا، لازم است که با مرتفع کردن این موانع و مشکلات و ارائه راهکارهای ظرفیتمند، این نقصان قابل توجه آسیب شناسی شود و از این ممر، شاهد تکمیل قدرت این گروه در آینده باشیم.
اهداف 5 کشور عضو در بریکس
اهداف هند در بریکس: هند با ایجاد اتحادی در بین 5 کشور با تبادل تجربیات، توانسته به نتایج و پیشرفت خوبی برسد و اکنون به عنوان یک قطب تکنولوژی اقتصادی جهان در حال قدرت است.
اهداف چین در بریکس: چین به عنوان کشوری در حال توسعه، به دنبال شرکای جدید برای خود می باشد. کشوری که آمریکا و اروپا رقیب آن هستند و سعی دارند به نوعی توسعه اش را مدیریت کنند. به همین خاطر چین به دنبال شرکایی در راستای ارتباطات خود می گردد تا بتواند توسعه پیدا کند. لذا چین با کشورها تعاملاتی داشته و توانسته توسعه بیشتری پیدا و رشد خود را تسریع دهد و بازارهای جدیدی پیدا کند و شرکای جدیدی در صحنه بین المللی داشته باشد. این امر خود موفقیت بزرگی برای چین بوده است.
اهداف آفریقای جنوبی در بریکس: آفریقای جنوبی به دنبال توسعه یافتگی است و در شرایط فعلی سعی دارد در راستای منافع ملی، تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی، خود را توسعه داده و در صحنه بین المللی حضور داشته باشد. آفریقای جنوبی آخرین عضو گروه بریکس است. یعنی با توجه به موفقیت کشورهای بریکس در صحنه بین المللی و توسعهی کشور خود، آفریقای جنوبی مایل به عضویت در این گروه بود و با شرایطی که در آفریقا داشت، توانست در این گروه عضو شود.
این امر موفقیت خوبی برای آفریقای جنوبی بود. آفریقای جنوبی بعد از عضویت در بریکس و تبادل با 4 کشور دیگر آن، توانسته در بخش سرمایه گذاری داخلی و رشد ناخالص تولید ملی و در بحث مدیریت صادرات جهانی و بخش خصوصی سازی موفقیت داشته باشد. این امر با توجه به آمار بانک جهانی، نشانگر روند رو به رشد و توسعه اقتصادی آفریقای جنوبی است.
اهداف عضویت روسیه در بریکس: روسیه بعد از فروپاشی شوروی دچار سردرگمی اقتصادی بود. چون اقتصاد عامل فروپاشی شوروی شد و اقتصاد ورشکسته و فاسد دوران رژیم شوروی سابق، باعث شد روسها بعد از فروپاشی شوروی سعی کنند با مشکلات باقی مانده از شوروی دست و پنجه نرم کنند.
بعد از فروپاشی شوروی، روسیه بدترین وضعیت اقتصادی را از نظر تولید داخلی داشت. مسکو از نظر جهانی و رقابت با اروپاییها و فشار اقتصاد جهانی بر روسیه، یک دهه مشکلات داشت، اما با تشکیل سازمان بریکس و عضویت 5 قطبی کشورها، روسیه جان تازهای گرفت و توانست این مشکلات را به تدریج کنار بگذارد و از تجربیات این کشورها در ورود به جامعه تجارت جهانی بهره گیرد.
در این حال روسیه با دارا بودن مواد خام، ذخایر نفتی، گازی و معدنی و توانمندی تکنولوژی، با رویکرد تبادل اقتصادی و تجاری و فنی توانست خود را وارد بازار جهانی کند و اصول تجارت را یاد گرفته و کشوری قدرتمند گردد. یعنی هر چند روسیه از جی 8 ( به خاطر مسائل اوکراین ) اخراج شد، اما واقعیت این است که روسیه قدرتی جهانی است و مسئله اخراج، سیاسی بود تا اقتصادی.
اهداف برزیل در بریکس: برزیل تا 30 سال پیش یکی ازبدهکارترین کشورهای جهان بود، اما اکنون برزیل اکنون قدرت ششم اقتصاد جهان است. با توجه به سیاستهایی حزب کارگر برزیل و مدیریت دولت داسیلوا (رئیس جمهور قبلی برزیل)، این کشور تبدیل به یک کشور صنعتی و قدرت ششم اقتصاد جهان در سال 2013 شد و در واقع جای انگلیس را در رتبه بندی اقتصاد جهانی گرفت. در برنامه ریزی برزیل، مبارزه با فساد اقتصادی و فساد اداری یکی از اولویت ها بود.
بحث حمایت از تولید داخلی و ایجاد بنگاههای زود بازده و ایجاد تعاونی های تولیدی و کشاورزی از عمده کارهایی برزیل بود که توانست با همکاری کشورهای عضو بریکس انجام دهد. در واقع اکنون برزیل از لحاظ کشاورزی، دامداری، صنعتی و فنی مهندسی یکی از کشورهای بسیار قوی در جهان است و این کشور در قالب سازمان بریکس توانسته جایگاهی برای خود پیدا کند.
تمرکز کارشناسان غربی بر روسیه
جاهطلبی کشورهای بریکس برای تغییر جهان فعلی در جهت برآورده کردن منافع آنها و افزایش نقش اعضای این گروه به اندازه تاثیر ژئوپلیتیکی این کشورها حائز اهمیت است. تلاشهای روسیه از زمان شکلگیری این گروه بهمنظور قراردادن بریکس در رقابت با ایالات متحده و کشورهای صنعتی گروه هفت یک لحظه متوقف نشدهاند. بسیاری براین باور هستند که شاید دولت مسکو تمایل چندانی برای حضور در نشستهای گروه بریکس نداشته باشد ولی آن را به عنوان راهی برای تحقق پروژههای نفوذ مسکو در مناطق جغرافیایی از دست رفته بعد از سقوط اتحاد جماهیر شوروی میبیند. به همین دلیل خیلی از صاحبنظران اقتصادی اروپا بر این عقیده هستند که باید با تشویق مسکو برای جدایی از گروه بریکس، از این کشور بهعنوان شریکی برای اتحادیه اروپا و تقویت ریشههای قدرت این قاره استفاده کرد. برهمین اساس انتخاب مجدد پوتین را بهعنوان فرصتی برای ایجاد تغییرات میپندارند و معتقدند سیاستهای روسیه هرگز با الگوهای آسیایی نظیر چین و هند همگون نبوده و بهرغم از دست رفتن وجهه جهانی دولت مسکو، خروج از بریکس به نفع این کشور خواهد بود، اگرچه این تلاشها درحالی صورت میگیرند که بریکس همچنان به مبارزه با سیاستهای غربی نهادهای مالی از جمله صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی و ماهیت دلار به عنوان ارز رایج در مبادلات جهانی ادامه خواهد داد؛ چراکه بریکس سیاستهای آمریکا و کشورهای غربی را در پاسخ به تحولاتی همچون انقلاب در کشورهای عرب، عاملی برای بیثباتی میپندارد. در رابطه با سرعت چین در تبدیل شدن به اقتصاد اول جهان، ایالات متحده دچار نگرانی شدید شده و ترجیح میدهد دولت هند را در جایگاه فعلی چین به عنوان قدرت توسعه یافته در قاره آسیا ببیند.
چین که بین این پنج کشور، بزرگترین قدرت اقتصادی را به خود اختصاص داده، خواهان موقعیتی بهتر نزد صندوق بینالمللی پول و نقش مهمتر واحد پولی خود در تجارت جهانی شده و در واقع بریکس را فرصتی مناسب برای به مبارزه طلبیدن دلار و یورو میداند. چین از بیشترین میزان ذخایر ارزی به مبلغ 3200 میلیارد دلار برخوردار است و ذخایر هند و برزیل به ترتیب 320 و 350 میلیارد دلار برآورده شده و روسیه 524 میلیارد دلار ذخایر ارزی در اختیار دارد. با وجود این، احتمالات زیادی در مورد اینکه دولت مسکو از حقوق خاص برداشت خود از صندوق بینالمللی پول به منظور حمایت از کشورهای بحرانزده و گرفتار استفاده کند، مطرح شده است. کارشناسان اقتصادی روسیه معتقدند هرچند مسکو از بیثباتی اروپا هیچ سودی نمیبرد اما احتمال اینکه کرملین به ذخایر بانک مرکزی مراجعه کند، بعید خواهد بود و احتمالا ترجیح میدهد برای انجام دخالتهای مستقیم در این عرصه از طریق صندوق بینالمللی پول به کشورهای ضعیفتر جنوب اروپا نظیر یونان، اسپانیا و ایتالیا یاری رساند.
ظهور واحد پول بریکسو و سلطهی بریکس
"پیتر کوئینگ" اقتصاددان سابق بانک جهانی و یکی از اعضای تحریریه وبسایت صدای روسیه در تحلیل خود، سناریویی را برای پایان سلطهی دلار آمریکا و یوروی اروپا و جایگزین شدن واحد پولی "بریکسو" به رشته تحریر درآورده است. او معتقد است که با اعلام واحد پولی بریکسو، تا 24 ساعت تمامی مردم دنیا گیج خواهند بود، سپس احساس ترس و وحشت از آیندهی نامعلوم دارند. 48 ساعت بعد، بازارهای سهام غرب سقوط میکنند و برای مدت زمان نامعلومی بسته خواهند ماند تا بدینوسیله کمترین ضرر احتمالی از این جریان را داشته باشند.
با ظهور بریکسو، بسیاری از شرکتها به این واحد پول روی میاورند و این در حالیست که بخش دیگر همچنان اعتماد خود را به دلار و یورو حفظ کرده و البته هر لحظه در واهمه از سقوط ابدی آن به سر میبرند.
ارزش بازارهای اقتصادی آمریکا صدها تریلیون دلار است و همین امر میتواند پاشنهی آشیل اقتصاد و دلار آمریکا باشد. بریکس با رسمی شدن واحد پول بریکسو، زیر پای امریکا در بازارهای جهانی را خالی کرده و عملا بزرگترین ضربه را به اقتصاد آن وارد خواهد کرد.
کوئنینگ در ادامه اظهار میدارد که با ظهور این واحد پولی بسیاری از بانکها عقب نشینی کرده و عدهی دیگر اقدام به تبدیل واحد پول خود به بریکسو میکنند. غوغا و آشوبی که در سطح جهانی در بانکها ایجاد میشود، مقامات را مجبور به تعطیل کردن بسیاری از آنها میکند. مردم که پول در دست ندارند، پس از 10 روز برای تهیه مواد غذایی و دیگر ملزومات به خیابانها میایند، بانکها نیز دوباره باز میشوند اما با چند ساعت محدود فعالیت در روز.
وبسایت "ریالیتی چک" با تایید برآورد کوئنینگ، این سناریو را کاملا حقیقی و بسیار محتمل میداند. این وبسایت، آمریکا و اروپا را در انتظار بحرانی بزرگ میبیند و در این راستا به دو نمونه اخیر یعنی قوانین تازهی بستهی نجات اقتصادی بانکهای اروپا و ورشکستگی بانکی قبرس اشاره میکند.
کوئنینگ میافزاید که پس از یک ماه، کشورهای ضعیفتر منطقه یورو واحد پول خود را از یورو به همان واحد ملی بازمیگردانند. با این عمل و با ملی کردن بانکهایشان، انها قادر خواهند بود که پول چاپ کنند. لذا، با تقویت اقتصاد داخلی از طریق نظام بانکداری ملی برای تولید و مصرف داخلی شاهد اشتغالزایی و بازگشت اعتماد بنفس به مردم خود خواهند بود.
این پایگاه تحلیلی در تایید این پیشبینی اینگونه میگوید: " با خروج بسیاری از کشورها از منطقه یورو جهت احیای اقتصادی با تکیه بر همت ملی خود پس از بیاعتمادی به روسای فاسد اتحادیه اروپا، صندوق بینالمللی پول، کمیسیون اروپایی، و بانک جهانی به طرز قابل توجهی ضعیف خواهند شد و آنگاه دست به تحریمهای مختلف اما بیاثر خواهند زد تا بازارهای خیالی خود را تقویت و احیا کنند. بطور نمونه، میتوان به آرژانتین پس از سقوط اقتصادی 2001 اشاره کرد.
با ایجاد واحد پولی "بریکسو" برای کشورهای بریکس، فروپاشی اقتصاد جهانی مبتنی بر دلار آمریکا آغاز میشود
شش ماه بعد، از میان اسپانیا، ایتالیا، پرتغال، یونان، و ایرلند که به واحد پول ملی بازگشته بودند، برخی خواستار ورود به بریکس و یا دست کم استفاده از واحد پولی بریکسو میشوند. در همین اثنا، ایران و ونزوئلا بعنوان دو عضو همراه بریکس آماده دریافت شوک اول این گروه میشوند و واحد پول جدید آنها موجب جهش و حرکت در رقابت با بسیاری از کشورهای تحت حمایت دلار و یورو میشود.
با گذشت یک سال از اعلام بریکسو، اندونزی و مالزی وارد گروه میشوند. فراغت از سوختهای فسیلی موجب خلق دموکراسی اقتصادی شده و "استغنای غذایی" توسط بریکس شکل خواهد گرفت. اینجاست که غرب در تعیین مواد غذایی در بازارهای جهانی عاجز مانده و قیمت مواد غذایی در سطح جهانی کاهش خواهد یافت. فلذا، با توجه به کاهش مصرف مردم غرب به نسبت گذشته، تعدیل صورت گرفته و کشورهای غیر غربی در سرتاسر جهان قادر به تهیه و مصرف مواد غذایی با قیمت بسیار مناسب خواهند بود.
در اینجاست که اتحادیه اروپا قدرت بریکسو را مشاهد کرده و در اوایل 2015 خواستار ورود یورو بعنوان زیرمجموعه این واحد پولی جدید میشود. در همین سال بورس نفت شانگهای تریلیونها بریکسو نه تنها از بریکس بلکه از کشورهای وابسته به بریکس تجارت خواهد کرد. در پی آن، کشورهای تولید کننده هیدروکربن به دلار، با مشاهده قدرت بریکسو سعی در ایجاد حصار امنیتی اقتصادی بلند مدت میکنند اما دیری نمیپاید که تجارت هیدروکربن به دلار، سقوط خواهد کرد. از سوی دیگر، با حمایت بریکس از ایران، ونزوئلا، مالزی، اندونزی، و مغولستان، اقتصاد این کشورها سالیانه رشد 10 درصدی را شاهد خواهد بود.
از این سال تا سال 2020، شاهد سلطه بریکسو بر دنیا و تاسی بر این واحد پولی از سوی غالب کشورهای دنیا خواهیم بود. در سال 2016، احترام به طبعیت و عدالت اجتماعی به شکل چشمگیری در فرهنگها و آموزهها در مردم جهان تقویت خواهد شد.
کوئئینگ در پایان مقاله خود اینچنین میآورد: " سال 2020، سال درک ارزشهای انسانی خواهد بود. آری، بریکس کار خود را کرده است. طبیعت سالم و احترام به انواع موجودات زمین، اولویت رفتار انسانی خواهد گردید. خدمات بهداشتی و آموزشی به اوج خود میرسد. دیگر شاهد رشد اقتصادی خطی و قابل سنجش نخواهیم بود. تعادل اقتصادی در حدا اعلا بوده و بهبود سبک زندگی در اوج همدلی انسانها را شاهد خواهیم بود".
جمعبندی
با توجه به آنچه به تفصیل بیان شد، در ابتدای جمعبندی به 4 مشکل پیش روی این گروه اشاره میکنیم که در صورت رفع آنها، شاهد ظهور و دوام قویترین قطب اقتصادی و حتی سیاسی جهان در دهه آتی خواهیم بود.
1. بعنوان مبحث اول باید این حقیقت را پذیرفت که گروه بریکس علیرغم تفاوتهای گاهاً چشمگیر از نقطهنظر دیدگاه سیاسی و اقتصادی، با سرعت قابل قبولی سعی در تبدیل شدن به قطب قدرتمند اقتصاد جهان با بانک مستقل و توانا و دارا بودن زیر مجموعهای بسیط متشکل از کشورهای خواهان توسعه دارد؛ و این نکته حائز اهمیت است که اگر به این تفاوتها که در این نوشتار پیشتر به آنها اشاره شد توجه نشود، نمیتوان امید چندانی تحقق هدف غایی این گروه داشت.
2. مبحث دوم که باید به آن اشاره کرد، موضوع بانک توسعه این گروه است. به اعتقاد موسسه "اقتصاد و سرمایه" آمریکا، بانک توسعه گروه بریکس که با سرمایه 100 میلیارد دلاری خواهان شروع به کار است، در دهه آینده قادر به اعطای وامهای 5 تا 10 میلیارد دلاری خواهد بود؛ و این رقم فاصله فاحشی با وام 32 میلیارد دلاری که بانک جهانی سال اخیر اعطا کرد دارد.
3. مسئله سوم، مشکلات اقتصادی اعضای این گروه است. در حال حاضر هند با رهبری "نارندرا مودی" برای ایجاد اصلاحات اقتصادی در کشورش به شدت تحت فشار است. این رشد اقتصادی در کشورهای برزیل، روسیه، و آفریقای جنوبی با چالش بیشتری روبرو است. چین هم با اینکه اقتصاد بلوغ یافتهای دارد، اما با بدهی رو به رشد و عارضه "بانکداری در سایه" و "ظرفیت مازاد" دست و پنجه نرم میکند.
4. چهارمین مبحث، مسئله مربوط به آفریقای جنوبی است. از نظر موسسه "گلدمن ساکس" و کارشناسان بزرگی چون جیم اونیل، 4 کشور اول گروه بریکس در شمار 10 کشور برتر اقتصادی جهان قرار دارند اما آفریقای جنوبی با توجه به رتبه 33، گزینه مناسبی و درخوری برای عضویت در این گروه نمیباشد. داستان جایی مشکلتر میشود که با توجه به ورود بریکس به فاز استفاده از همه ابزارها برای نیل به هدف، این گروه مدتی است که بعنوان پرچمدار جدید اقتصاد جهانی شناخته شده و در صورت عملکرد ضعیف و یا پس کشیدن از مواضع خود، زیانی غیر قابل جبران خواهد داشت؛ و هم از این روست که وجود آفریقای جنوبی بعنوان یکی از ستونهای این گروه که ناموزون هم هست، محلی از اعراب نداشته و قابل اطمینان نیست و آن را راهکاری جدی باید!
پایگاه اینترنتی معتبر Investopedia معتقد است که هم اکنون بسیاری از شرکتها با توجه به موفقیت آتی این گروه، آن را یک فرصت بزرگ دانسته و آمادگی خود را برای همکاری اعلام کردهاند. این پایگاه اینترنتی به نقل از کارشناسان بزرگ تا سال 2050 بریکس را ثروتمندتر از همه کشورهای ثروتمند دنیا میداند.
علاوه بر این، مجله تایم آمریکا قویا معتقد است که ممکن است خط و نشانهای فعلی گروه بریکس هم اکنون کوچک و غیر قابل تهدید به شما رود، اما در آیندهای نه چندان دور باید منتظر این باشیم که آمریکا به حسرت نشسته و قدرت جهانی این گروه را نظاره میکند.
کشور ما نیز، با توجه به سبقه و عملکرد منفی آمریکا و بلوک تحت امرش (شامل اروپا، بانک جهانی، و صندوق بینالمللی پول) در بلوکه کردن پول به دلایل سیاسی و خلق کامل فضای بیاعتمادی، و تاسی بر ضرب المثل «تکیه بر دیوار شکسته ...»، لازم است که نزدیکی به گروه بریکس -که بالاخص در اخرین نشست خود تاکید بر حمایت از کشورهای جهان دومی و جهان سومی داشتهاند- را به مثابه فرصتی مغتنم شمرده و با الگوگیری از تلاش و سماجت آفریقای جنوبی در پیوستن به بریکس، وارد بلوک اقتصادی مورد اعتمادتری گردد که دست کم طی دهههای اخیر بر خلاف بلوک رقیب، مولفهها و نشانههای اعتماد را بوجود آورده و چراغ سبز دوستی و همکاری را زده است. موقعیت ژئوپولتیک ایران نیز یکی دیگر از ابزار پرتاب به سکوی موفقیت در کنار این گروه است.
کارشناسان پیشبینی کردهاند دهه آینده، دهه بریکس خواهد بود
اکنون با توجه به بحران اوکراین، روسیه از جی 8 اخراج شد و روسها برای جایگزینی حتما دنبال سازمانی هستند که مستقلتر باشند و بتوانند نقش بیشتری (نه به عنوان مهمان) در آن داشته باشند. این امر برای روسها خیلی مهم است.
برزیلی ها میخواهند که نقش مستقلتری داشته و در سایه آمریکا زندگی نکنند. چین هم به عنوان مدعی قدرت جهانی با توجه به حجم معاملات جهانی و بودجه و ذخایر ارزی خود، میخواهد حرفی برای گفتن داشته باشد. اگر این مجموعه توانمند را کنار هم بگذارید، بریکس می تواند به عنوان قطب جهانی جدید فعال شود.
کشورهای بریکس سعی دارند به نوعی پایه اصلی نظام اقتصاد جهان را طراحی کنند. یعنی سران بریکس بیشتر به دنبال نظام اقتصادی جدیدی هستند تا در جهت مدیریت جهانی اقتصادی و مبارزه با زیاده خواهی های آمریکا و اروپا از آن بهره ببرند. این گروه که در حال حاضر تقریبا نیمی از جمعیت حال حاضر دنیا و یک پنجم کل اقتصاد جهانی را در اختیار دارد، عزم خود را به منظور بازسازی ساختار اقتصادی و مالی جهان جزم کردهاند.
به نظر بسیاری از تحلیلگران، بریکس همه مشکلات پیش رویش را رفع خواهد نمود و دهه آینده دهه بریکس خواهد بود. در حال حاضر بریکس سعی دارد که ساختار سازی کرده و اعضای موثر خود را تقویت و در داخل سازمان دهی و نظم دهی کند و تمام اهرمهای لازم را در دست داشته باشد تا بتواند کم کم ظهور کند. بدون شک، رقابت سنگین بوده و رقابت اقتصادی، رقابت سیاسی را هم به دنبال خواهد آورد.
با همه این اوصاف و با عنایت به شواهد و قرائن، پیشبینی میشود که با رفع اختلاف نظرات سیاسی و ریاستی این 5 عضو که در بالا مورد بررسی قرار گرفت، و با در نظر گرفتن احتمال قوی عضویت دائم برزیل، هند، و آفریقای جنوبی در شورای امنیت و تسلط بر کانونهای اقتصادی و سیاسی جهان، و همراه کردن کشورهای جهان دومی با خود، این گروه بریکس باشد که تعیین کنندهی معادلات اقتصادی و سیاسی بینالمللی آینده گردد. همچنین با عنایت به احتمال تعبیر صحیح برآورد و پیشبینیهای پیتر کوئنینگ، لزوم پیشرفت این گروه بیشتر احساس میشود.
گروه سیاسی مشرق - شاید بتوانیم، بگوییم در روزهای آخر مذاکرات هستهای به سر میبریم و همگان اعم از مسئولان ایرانی و بینالمللی، مردم و نخبگان ایرانی و ... منتظر هستند تا فرجام تقریباً 12 سال مقاومت هستهای ایران را مشاهده کنند.
آنچه این روزها بر سر زبان مردم کوچه و بازار و نخبگان سیاسی است، بحث توافق ایران با 1+5 است، شاید بتوانیم، بگوییم مردم منتظر توافق هستند و خیلی از صفت توافق خوب و بد استفاده نمیکنند و در ذهن خود توافق خوب با غرب را پیشفرض و بدیهی میدانند.
در کنار مردم، اما نخبگان سیاسی، سخن از انواع توافقها به زبان میآوردند، یکی میگوید ظریف مصدق ایران است و توافق مطلوب را به تهران میآورد، دیگری میگوید بدون هیچ شکی میگویم توافق خوب در راه تهران است، منتقدی میگوید هر کاری بکنیم توافق بد به تهران میرسد، منتقد دیگری میگوید آنچه به تهران خواهد رسید درمجموع توافق قابل قبولی است، دیگرانی میگویند منتظر عدم توافق هستیم و... این تنوع در ابراز نظرات همچنان ادامه دارد و خود داستان دیگری است.
آنچه در ادامه به دنبال تبیین آن هستیم، شمردن گزینههای و یا به عبارتی سادهتر، انواع توافقهایی که تیم مذاکرهکننده میتواند همراه خود به تهران بیاورد.
شاید بعضی از مردم تصور کنند در مذاکرات هستهای و آنچه در این روزها در حال انجام است، جمهوری اسلامی ایران با کمترین کرنش به دنبال لغو تحریمها و ادامه دانش هستهای همانند سابق است زمانی که با شروع به کار دولت نهم، توسعه و پیشرفت هستهای با سرعت مضاعفی نسبت به قبل، آغاز به کارکرد.
توافق مطلوب شاخصههایی دارد از قرار زیر:
در این توافق، ایران حداقل امتیازات را بهطرف مقابل خواهد داد و غرب مجبور میشود به دلایلی (پیشرفتهای داخلی - خارجی) مقابل ایران کوتاه بیاید و بپذیرد توسعه هستهای و غنیسازی بهصورت نامحدود حق مسلم ایران است و ایران نیز بر اساس عرف معمول بینالملل تعهد میدهد سراغ برنامههای نظامی و غیر صلحآمیز نرود.
در این نوع از توافق، تنها گزینه برد برای جمهوری اسلامی متصور است و گزینه طرف مقابل، چیزی جز باخت نخواهد بود، در این سطح از توافق، افکار عمومی با وحدت کلمه و بدون کوچکترین اختلاف، اجازه ذرهای تحرک به حریف نمیدهند و اگر حریف حاضر به رودررویی و مذاکره با ایران نشود، مردم نیز به دلیل اتکا به نیروی داخلی از ادامه تحریمها هیچ گلهای ندارند و عملاً تحریم با همدلی دولت - ملت، تهی و خنثی میشود.
به نظر میرسد با توجه به تبلیغات دشمن و همچنین کوتاهی بعضی از مسؤولین در دولتهای روی کار آمده و همچنین حمله همهجانبه غرب بهنظام جمهوری اسلامی ایران (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی)، چنین توافقی در فضای فعلی، قابل دسترسی نیست.
رهبر انقلاب به عنوان راهبر و مرشد نظام اسلامی، با توجه به شرایط داخلی و خارجی و همچنین با نگاه به مصالح نظام و همچنین خواست افکار عمومی، با اجازه به تیم قبلی قبل از توافق آلماتی 1، اجازه مذاکره بر سر بعضی از موضوعات همچون درصد غنی سازی را همانند اجازه به تیم جدید، صادر کرده بودند ولی به هرجهت تیم قبلی نتوانست به توافق برسد و تیم جدید نیز در حال تلاش برای رسیدن به توافق است، آن هم در شرایط جدید، شرایطی که حضرت آیتالله خامنهای از آن به عنوان نرمش قهرمانانه تعبیر کردند.
در این شرایط جدید، رهبر انقلاب با توجه به خواست افکار عمومی و همچنین با توجه به نفع علمی کشور و حفظ عزت جمهوری اسلامی ایران برای رسیدن به تمدن بزرگ اسلامی، خطوط قرمزی را برای تیم مذاکرهکننده مشخص کردهاند، همچنان که برای مذاکرهکنندههای قبلی هم به همین منوال عمل کردهاند.
آنچه از نگاه همه مسؤولان ایرانی به عنوان توافق مقبول و معقول نام برده میشود یا در ادبیات بزرگان از آن به عنوان توافق خوب نام گرفته است، باید شاخصهها و خطوط قرمز رهبر انقلاب در آن رعایت شود و بنا به تعبیر معظمله، اگر طرف مقابل به خواست ایران توجه کند، نظام اسلامی هم ممکن است به قدر صحیح و منطقی و عقلایی حاضر به هزینه دادن باشد و از بعضی از موضوعات عقبگرد هم داشته باشد[1]
این توافق شاخصههایی دارد از قرار زیر:
صنعت هستهای در این توافق نباید متوقّف شود چه از جهت نیاز کشور به 20 هزار مگاوات برق، چه از جهت توسعه فناوری بومی هستهای و چه از جهت تحقیقات علمی در موضوعات مختلف غیر نظامی.
در کنار شاخصه فوق، تحریمهای اقتصادی و مالی و بانکی ناعادلانه غرب، آمریکا، کنگره آمریکا، شورای امنیت و اتحادیه اروپا باید لغو بشود و این لغو باید به پا یا پای، همگام و متناظر با اجرای تعهدات ایران در توافق انجام شده باشد.
محدودیت در صنعت هستهای به اندازهای که غرب میگوید مثل 10 سال یا 15 سال یا 25 سال قابل قبول نیست و تیم هستهای بر اساس تذکرات رهبر انقلاب میداند جمهوری اسلامی ایران چه میزان محدودیت را قبول دارد و در کنار محدودیت پذیرفته شده، ساخت و ساز باید ادامه پیدا کند.
در این توافق، ایران بازرسی از مراکز حساس نظامی و غیره را نمیپذیرد و اجازه مصاحبه و یا به تعبیری بازجویی از دانشمندان ایران را نمیدهد و قبول نمیکند اجرای تعهدات طرف مقابل در لغو تحریمها، منوط بهراستی آزمایی آژانس بینالمللی اتمی باشد زیرا نظام اسلامی به آژانس کمترین اعتمادی ندارد، به نظر میرسد این توافق به برکت ماه مبارک رمضان و ایستادگی و غیرت تیم مذاکرهکننده قابل حصول است و نباید عجلهای کرد زیرا ساختار تحریم چه توافق بشود یا نشود، به اعتراف رییسجمهور آمریکا در حال فروپاشی است.
به نظر میرسد آمریکا اگر بر نگاه احمقانه هژمون بودنش در جهان تکیه کند، نباید این توافق به نتیجه برسد زیرا هژمون هیچگاه بهطرف مقابل امتیاز نمیدهد و وارد مذاکره نمیشود بلکه کشور مقابل را با حمله نظامی مطیع امر خود میکند، قاعدتاً آرزوی ایالاتمتحده این است که در شرایطی باشد که ایران را با یک تهدید نظامی کوچک بهزانو درآورد لکن نه آمریکا چنین قدرتی دارد و نه ایران قابل قیاس با 37 سال گذشته است، بنابراین آمریکا برای مشکلات داخلی خود نیازمند چنین مذاکراتی است و بر اساس منطق، باید بگوییم آمریکا بیش از ایران نیازمند حصول به توافق است ولی توافقی که بیشترین امتیاز را از طرف مقابل بگیرد و هیچ امتیازی ندهد.
در این نگاه، آمریکا ساختار تحریمها را حفظ میکند و همچنان ایران را تهدید میکند و اجازه نمیدهد ایران در عرصه هستهای پیشرفتی داشته باشد و عملاً در این حوزه، جیرهخور غرب باقی میماند، در این صورت تیم مذاکرهکننده به دلیل مسؤولیت سنگینی که بر عهده دارد و همچنین برای پاسخگویی به تاریخ، حاضر به توافق تمامیتخواه با آمریکا نمیشود و عزت کشور را خرج تهدیدهای آمریکایی نمیکند و عملاً توافق به نتیجه نمیرسد و تیم بدون توافق به کشور برمیگردد و ملت قطعاً چنین نگاه و چنین مردان جهادگری را ستایش خواهند کرد و عدم توافق به ضرر آمریکا تمام خواهد شد.
عدم توافق ممکن است به ضرر جمهوری اسلامی ایران به اتمام برسد بهگونهای که نتوانیم افکار عمومی را از زیادهخواهی آمریکایی اقناع کنیم.
این عدم توافق اگرچه در ظاهر ایرادی ندارد و دو طرف میگویند امتیازات و عقبنشینیها قابلتأمل نبوده است ولی با توجه به خیانت داخلی و تبلیغات گسترده خارجی اعم از شبکههای فارسیزبان، عملاً عدم توافق به معنای شکست برای نظام اسلامی به اتمام خواهد رسید.
در این عدم توافق، متأسفانه عاملین خبیث و مزدور غرب و آمریکا شروع به بزک کردن چهره آمریکا در داخل میکنند و بهگونهای با ایجاد دوقطبی منتقدین توافق یا کاسبان توافق و حامیان توافق، اوضاع کشور را بهگونهای ملتهب میکنند که فتنهای دیگر در کشور به وجود میآید و ممکن است براثر سوء تدبیر دولتیها و اظهارات نسنجیده، به التهابات جامعه کمک شود و در کنار مقصر جلوه دادن نیروهای ارزشی و منتقد، تقصیر اصلی را بهصورت تلویحی به گردن مقامات عالیرتبهنظام بیندازند. قطعاً چنین رویکردی به ضرر نظام اسلامی، دولت یازدهم و مردم تمام خواهد شد.
قاعدتاً مقابل قید خوب، کلمه بد خودنمایی میکند و شاید تمام دلسوزان نظام اسلامی و مردم مظلوم این کشور، نگران توافق بد هستند، توافق که باعث شود استقلال و عزت این کشور در اوج قدرت، پایمال کوتاهی و خیانتها بشود.
قاعدتاً نیازی به توضیح توافق بد و شاخصههایش وجود ندارد و توافقی که به هر دلیل خوب نباشد، توافق بد است؛ اما آنچه میتوان به صورت حداقلی درباره شاخصههای این نوع از توافق گفت به صورت زیر است:
این توافق عملاً منجر به ریشهکن کردن و از بین بردن صنعت هستهای در کشور میشود و تنها کاریکاتوری از موضوع هستهای در کشور باقی میماند.
تحریمها قطعاً برچیده نمیشود و اگر در بهترین حالت تحریمی اضافه نشود، ثروت مردم و همچنین پول نفت ملت ایران به شکلی حقیرانه به آنها داده میشود و جمهوری اسلامی بهواسطه یکقدم عقبنشینی، ممکن است در موضوعات دیگر ازجمله مسائل منطقهای نیز کوتاه بیاید و عملاً هیچ عزت و آبرویی برای این کشور در منطقه و در بین مستضعفین جهان باقی نمیماند.
دیوید راکفلر، بزرگترین بیلیونر جهان، در جشن تولد 100 سالگی اش گفت و گویی با مجله فوربس انجام داده که در آن گفت و گو درس های مهم زندگی اش را که طی 100 سال زندگی به دست آورده است بیان می کند. شنیدن این تجربیات خواندنی است.
سود همیشه مهم است
چه در زندگی شخصی و چه در دنیای تجارت، همواره به دست آوردن سود و منافع است که باعث اشتغال، ثروت و قدرت بخشیدن به افراد می شود. درواقع توجه به سود است که جامعه را به جایی از رشد می رساند که هیچ سیستم اقتصادی و سیاسی دیگری نمی تواند به آن درجه از قدرت برسد، اما در کنار سود، 2 چیز دیگر است که باعث می شود هزینه سنگینی را بابت آن بپردازید. روزی یک مشاور خانواده به من گفتن طلاق گرفتن و وارد سیاست شدن 2 انتخابی است که برایت گران تمام خواهدشد. بنابراین اگر می خواهید هزینه نپردازید این 2 کار را انجام ندهید.
تا آنجایی که می توانید از محل کارتان دور شوید
من در طول زندگی ام، حدود 5 میلیون مایل مسافت هوایی را طی کردم که حدودا به اندازه 200 بار گشتن دور دنیاست. در این سفرها به 103 کشور دنیا مسافرت کردم. تا آنجا که می توانید از محل کارتان خارج شوید. من یکبار صد وعده غذایی تنها برای جور شدن یک ملاقات تجارتی صرف کردم و هزارها تماس تلفنی و قرار ملاقات با مشتریانم داشتم.
اعتماد؛ رمز موفقیت
من عقیده دارم بزرگ ترین انجمن های تجاری موفق دنیا برپایه اعتماد، درک و وفاداری پایه ریزی شده اند. این ویژگی ها دقیقا از خصوصیات یک دوستی نزدیک شخصی است.
به نظر دیگران اهمیت ندهید
بعضی افراد تا حدودی بدبین و شکاک هستند. گاهی اوقات آنها تصور می کنند که هرچیزی که شما به دست آورده اید درنتیجه اسم و رسمی است که داشته اید و اهمیتی نمی دهند که شما برای رسیدن به این مرحله از پیشرفت تلاش کرده اید. در مقابل این گروه از افراد بی توجه باشید.
تضاد جذابیت می آورد
با وجود اینکه من و همسرم از بودن کنار یکدیگر لذت می بریم اما هرکدام از ما سرگرمی ها و علایق مخصوص به خودمان را داریم که آنها را به صورت مستقل دنبال می کنیم. این راز ازدواج بلندمدت و شاد ماست. همواره برای خود سرگرمی ای داشته باشید که خود را با آن مشغول کنید.
پدرشدن زندگی را متفاوت می کند
پدرشدن چشم انداز جدیدی را در زندگی تان به وجود خواهد آورد. پدرشدن مرا با کمبودهایی که داشتم آشنا کرد. این تجربه باعث شد نسبت به خصوصیات ذاتی پدرم و محدودیت هایی که برایم می گذاشت احساس همدردی بیشتری داشته باشم و او را بهتر از گذشته درک کنم. تا آنجایی که در توانتان است بیشترین کاری که می توانید به عنوان یک پدر برعهده بگیرید را انجام دهید.
یک معلم خوب بیابید
علت اصلی علاقه وافرم به تاریخ را مدیون معلم کلاس ششم خانم «المینا لوک» هستم. درواقع او بود که گذشته را به وضوح برایم زنده کرد.
تاسف نخورید
پدربزرگ من هرگز نه نسبت به پدرم و نه نسبت به نوه هایش تاسف نخورد.
برای خودتان سرگرمی بسازید
وقتی جوان بودم فکر می کردم یک واحد در رشته زیست شناسی گذراندم که در آن به انواع سوسک ها علاقه مند شدم. از آن به بعد همیشه با خودم یک ظرف شیشه ای داشتم که سوسک های مورد علاقه ام را داخل آن قرار می دادم.
به گزارش خبرنگار مهر، جلسه نهایی خرید امتیاز تیم لیگ برتری فولاد نوین اهواز از ساعت ۱۱ امروز دوشنبه در اهواز و با حضور مدیران دو باشگاه استقلال اهواز و فولاد نوین خوزستان برگزار شد و در نهایت توافق کلی برای انتقال امتیاز تیم فولاد نوین به استقلال اهواز صورت گرفت.
بر همین اساس، با پرداخت مبلغی که در این جلسه مورد توافق قرار گرفته است، امتیاز تیم فولاد نوین خوزستان رسما به تیم استقلال اهواز منتقل میشود و به عبارتی استقلال اهواز را باید از این پس تیم لیگ برتری بهحساب آورد.
فولاد نوین خوزستان که با اتکا به تعدادی از جوانان بومی خوزستان موفق شد با قاطعیت به لیگ برتر صعود کند، بر اساس مقررات لیگ برتر قادر به حضور در لیگ برتر نبود به همین دلیل، امتیاز این تیم باید واگذار میشد که در این میان در دو ماه اخیر صحبتهای فراوانی در خصوص باشگاهها و شرکتهای خریدار این تیم نقل محافل بود.
با توجه به اینکه چند روزی است که فصل نقل و انتقالات لیگ برتر باشگاههای کشور آغاز شده، تیم استقلال اهواز برای بستن یک تیم مقتدر به علت گذشت زمان با مشکل جدی مواجه است بهخصوص اینکه این تیم سال گذشته در لیگ دسته اول نتایج خوبی کسب نکرد و به لیگ دسته دوم سقوط کرد.
استقلال اهواز تا امروز حتی سرمربی خود را نیز انتخاب نکرده است.
| ||
استاندار خوزستان در احکامی سرپرست اداره کل سیاسی، انتخابات و تقسیمات کشوری، سرپرست اداره کل امور بانوان و خانواده استانداری و عضو و مسئول کمیته اطلاع رسانی ستاد انتخابات استان را منصوب کرد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان، عبدالحسن مقتدایی در حکمی پیمان جهانگیری را به سمت سرپرست ادارهکل سیاسی، انتخابات و تقسیمات کشوری استانداری منصوب شد.
وی همچنین در احکامی جداگانه سیده فرانک موسوی را به سمت سرپرست ادارهکل امور بانوان و خانواده استانداری و هومن خورشید، معاون ادارهکل روابط عمومی و امور بینالملل استانداری خوزستان را به عنوان عضو و مسئول کمیته اطلاعرسانی ستاد انتخابات استان منصوب کرد.
معاون درمان بیمارستان گلستان اهواز از رسیدگی به 5 مجروح یک نزاع طایفه ای که در شهرستان شادگان به وقوع پیوسته است، خبر داد.
اسدالله چراغی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان، اظهار کرد: از 5 مجروح حادثه تیراندازی در شهرستان شادگان که امروز(سه شنبه) به بیمارستان گلستان اهواز اعزام شده اند، یک مجروح وضعیت بهتری نسبت به بقیه داشته و گلوله به انگشت وی اصابت کرده بود. این بیمار پس از انجام اقدامات درمانی مرخص شد ولی چهار مجروح دیگر که مورد اصابت گلوله در ناحیه شکم، دست، پا و قفسه سینه بوده قرار گرفته اند، هماکنون در اورژانس بیمارستان به سر میبرند.
وی با بیان این که این بیماران نسبتا بدحال نیستند ولی فعلا باید تحت نظر باشند، افزود: این حادثه تیراندازی در شهرستان شادگان و به دلیل نزاع طایفهای اتفاق افتاده و همگی حادثه دیدگان مرد بوده و یکی از آنها نیز خردسال است.
معاون درمان بیمارستان گلستان اهواز با تاکید بر لزوم فرهنگسازی در زمینه حذف سنت غلط تیراندازی در میان طایفه ها، گفت: برای فرهنگ سازی باید به صورت ریشهای و بنیادی اقدام شود. از سوی دیگر برای حل اختلاف بین طایفه ها باید بزرگان پا در میانی کرده و در نزاع یا تنش، از سوی بزرگان طایفهها اجازه داده نشود که مساله به تیراندازی منتهی شود زیرا سرانجام به یک بحران منجر خواهد شد.
چراغی عنوان کرد: سلاح و مهمات غیرمجاز نباید به صورت عادی و عامیانه مورد استفاده قرار گیرد زیرا در نهایت منجر به ورود خسارت جانی به افراد و وارد آمدن هزینههای اضافی به بخش درمانی کشور خواهد شد.
مدیرکل ورزش و جوانان خوزستان طی پیامی از جامعه ورزش و جوانان استان برای شرکت در راهپیمایی روز جهانی قدس دعوت کرد.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان، متن این پیام به شرح زیر است:
“روز قدس یادگار شایسته بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، روز بیداری و تجلی شکوه و عظمت امت اسلامی، رستاخیز اسکتبارستیزی مسلمانان جهان و روز پشتیبانی از مردم ستمدیده و مظلومی است که بیش از نیم قرن در مصاف با دژخیمان پلید صهیونیستی، همچنان استوار باقی ماندهاند.
جامعه ورزش و جوانان خوزستان همچون سالهای گذشته با شرکت گسترده و پرشور در راهپیمایی روز قدس ضمن تجدید بیعت با آرمانهای معمار کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) و پیروی از منویات مقام معظم رهبری، حمایت خود را از حقوق مردم مظلوم فلسطین و انزجار خود را از جنایات وحشیانه رژیم غاصب صهیونیستی اعلام مینماید.
ادارهکل ورزش و جوانان خوزستان از کلیه ورزشکاران، مربیان، داوران، پیشکسوتان، جوانان فهیم و انقلابی، هیاتهای ورزشی و سازمانهای مردمنهاد جوانان دعوت مینماید با حضور یکپارچه خود در راهپیمایی روز جهانی قدس، بار دیگر شور و شعور انقلابی و اسلامی خود را به رخ جهانیان به ویژه استکبار جهانی و حامیان آنها بکشند.
راهپیمایی روز جهانی قدس روز جمعه (19 تیرماه) مصادف با 23 رمضان، ساعت 11:30 صبح از مسجد آیتالله موسویجزایری واقع در بازار سرپوشیده حضرت امام خمینی(ره) به سمت مصلی مهدیه حضرت امام خمینی(ره) کلانشهر اهواز برگزار میشود.“
معاون سیاسی - اجتماعی استاندار خوزستان با بیان اینکه هیچ امیدواریای نسبت به باشگاه نفت آبادان در زمینه خرید امتیاز فولادنوین ندارم، جدیترین گزینه خرید این امتیاز را استقلال اهواز عنوان کرد.
فرجالله خبیر در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان، درباره مطرح شدن مجدد نام باشگاه نفت آبادان به عنوان خریدار امتیاز تیم فولادنوین خوزستان، اظهارکرد: تا آنجا که میدانم نفت آبادان اصلا تمایلی به خرید این امتیاز ندارد.
وی تصریح کرد: به نظر میرسد جدیترین گزینه خرید امتیاز فولاد نوین، استقلال اهواز است که هنوز هم در حال ادامه مذاکرات با باشگاه فولاد نوین است که امیدوارم این گزینه به ثمر برسد و اگر به ثمر برسد ما هم کمک میکنیم تا شرایط مناسبتری پیدا کند.
خیبر در پاسخ به این سوال که آیا مطرح شدن گزینههای بسیار به نوعی بازی سیاسی نیست؟ اظهار کرد: مطرح شدن گزینههای متعدد ربطی به بازی سیاسی ندارد و من به اینکه کجاها متقاضی خرید این امتیاز بودهاند، کاری ندارم و کاملا روشن بود که فولاد نوین به دلیل اینکه متعلق به شرکت فولاد خوزستان است، نمیتوانست در لیگ برتر حضور داشته باشد و فقط یک تیم از این شرکت میتوانست در لیگ برتر باشد و بر این اساس حتما باید این امتیاز واگذار میشد.
وی افزود: ما خیلی تلاش کردیم که باشگاههای مختلف ورزشی استان را برای استفاده از امتیاز این تیم ترغیب کنیم ولی متاسفانه بنا به دلایلی از جمله محدودیت منابع مالی و عدم آمادگی باشگاههای مختلف، در این زمینه تمایل چندانی نشان داده نشد و یا اگر هم پیگیری کردند، نتوانستند منابع مالی لازم را فراهم کنند چرا که خرید این امتیاز یک بحث است و بحث دیگر هم این است که هر باشگاهی این امتیاز را بخرد با هزینههای قابل توجهی برای بستن تیم مواجه میشود و آن گزینههایی که عقب کشیدند، به آینده کار فکر میکردند و دیدند که از پس این موضوع بر نمیآیند.
معاون سیاسی - اجتماعی استاندار خوزستان گفت: در مقطعی هم شهرداری اهواز جلو آمد که فکر میکردند میتوانند تیمداری کنند و مانند شهرداری تبریز یا دیگر شهرداریها، باشگاه داشته باشند ولی بعد به هر دلیلی پشیمان شدند که اگر میخواهید این را به پای سیاسیکاری آنها بگذارید، من به این موضوع کاری ندارم.
وی افزود: باشگاه نفت مسجدسلیمان هم متقاضی خرید این امتیاز بود ولی نتوانست در این زمینه منابع مالی لازم را تامین کند. نفت آبادان هم تقریبا هیچ تمایلی به این کار نداشت و من هیچ امیدواریای نسبت به باشگاه نفت آبادان در زمینه خرید این امتیاز ندارم. خبیر با انتقاد از مدیریت نفت آبادان، گفت: نسبت به مدیریت این باشگاه انتقاد جدی دارم و فکر میکنم این مدیریت، مدیریت پویا و فعالی نیست و نتوانسته است انتظارات مردم خوب آبادان و استان را برآورده کند. این تیم، یک تیم ریشهدار و قوی است و در نقاط مختلف کشور هم هوادار دارد و اینکه این رفتار با این تیم میشود برای من کاملا جای سوال است. من فکر میکنم در این باشگاه، مدیریتی کاملا ضعیف حاکم است که به هیچ وجه دنبال این نیستند که برای مردم خوب آبادان افتخارآفرینی کنند.
بانوان خوزستانی به اردوی تیمهای ملی فوتبال زیر 16 و زیر 19 سال فراخوانده شدند.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان، اردوی آمادهسازی تیمملی فوتبال دختران زیر 16 سال از 21 تیر ماه به مدت پنج روز در کمپ تیمهای ملی آغاز میشود که از خوزستان فروغ شیری حضور خواهد داشت.تیمملی به منظور کسب آمادگی برای شرکت در مرحله نهایی رقابتهای قهرمانی آسیا که آبانماه در چین برگزار میشود، اردونشین خواهد شد. ایران در این مسابقات با تیمهای کره جنوبی، چین و تایلند همگروه است.
همچنین دور جدید تمرینات تیمملی دختران زیر 19 سال از 20 تیر ماه به مدت پنج روز در کمپ تیمهای ملی برگزار خواهد شد که از خوزستان راحله چعبی، سارا ظهرابینیا و فرشته خسروی دعوت شدهاند.
این اردو به منظور آمادگی بازیکنان جهت حضور در مسابقات قهرمانی آسیا که در چین برگزار میشود، برپا خواهد شد.
ملیپوشان ایران با تیمهای تایلند، کره جنوبی و کره شمالی در مرحله نهایی رقابتهای قهرمانی آسیا همگروه هستند.
مدیرکل ورزش و جوانان خوزستان گفت: در سال جاری به دنبال راهاندازی صندوق حمایت از پیشکسوتان و ورزشکاران استان هستیم.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان، فرامرز کیانیزاده در اولین جلسه شورای ورزش استان که امروز (سهشنبه) در استانداری خوزستان برگزار شد، اظهار کرد: یکی از کارهایی که در سال 93 انجام دادیم، تشکیل شورای ورزش استان بود و به دنبال آن شورای ورزش شهرستانها نیز برگزار شد. در راستای شورای شهرستانی 80 جلسه به ریاست فرمانداران آن شهرستانها برگزار شد که دارای 567 مصوبه بودند که بیش از 70 درصد این مصوبات، اجرایی شدند.
وی بیان کرد: تشکیل شورای ورزش استانها و شهرستانها کمک بسیار خوبی به ورزش استان در سال 94 است. همچنین با نظر آقای مقتدایی، پارلمان ورزش استان نیز در سال 93 تشکیل شد که این امر در نوع خود در کشور بینظیر بود و در اولین جلسه آن نیز پیام وزیر ورزش و جوانان نیز قرائت شد و این پارلمان به عنوان یک الگو برای وزارت ارسال شد.
مدیرکل ورزش و جوانان خوزستان خاطرنشانکرد: در سال گذشته 15 افتتاحیه داشتیم و با پیگیریهایی که در این سال صورت گرفت، برای سال جاری بیش از 30 پروژه افتتاح خواهد شد. از جمله پروژههایی که در سال 93 افتتاح شدند، میتوان به ساختمان اداری و اداره ورزش و جوانان اهواز، پایگاه قهرمانی و استعدادیابی و پیست موتورسواری و اتومبیلرانی غدیر اهواز اشاره کرد.
وی با اشاره به بخش عمرانی و استفاده از ماده 180، گفت: با استفاده از این ماده، اعتباری برای مناطق کمتر توسعهیافته در نظر گرفته شده بود که با تعاملی که با نمایندگان استان برقرار کردیم، توانستیم مبلغی را در این زمینه به ورزش استان اختصاص دهیم.
کیانیزاده خاطرنشانکرد: سال گذشته در چندین نوبت مراسم تجلیل از قهرمانان استان که در میادین بینالملی، آسیایی و جهانی صاحب مدال شده بودند را با حضور استاندار و آقای خبیر، معاون وی برگزار کردیم که انگیزه مضاعفی به ورزشکاران داد و شاهد بودیم که آنها توانستند در عرصههای بینالمللی مقامهای بیشتری کسب کنند.
وی بیان کرد: اعتقاد ما این است که باید از هر دو بخش مالی و انسانی بیشتر استفاده کنیم و ما در این راستا با حمایت آقای مقتدایی سال گذشته توانستیم برای اولین بار میزبان مسابقات لیگ جهانی کشتی فرنگی باشیم. همچنین رقابتهای بینالمللی بوکس را به مناسب شکست حصر آبادان میزبانی کردیم و 41 میزبانی کشوری به جز لیگهای کشوری را در استان داشتیم. ما در سال 93 مسابقات چندجانبه را نیز با نظر آقای مقتدایی برگزار کردیم که پویایی بسیاری در ورزش استان و بین جوانان به وجود آورد.
مدیرکل ورزش و جوانان خوزستان گفت: اعتقادمان این است که اگر میخواهیم در ورزش شاهد عملیاتی کردن برنامههایمان باشیم باید به یک درآمد ثابت و پایدار برسیم. در این راستا به دنبال کسب درآمدهای ثابت برای ورزش استان بودیم و از جمله کارهایی که انجام شد، ایجاد مغازههایی برای رسیدن به درآمد بود که این امر به نوبه خود میتواند کمک بسیار بزرگی به ورزش استان باشد.
وی خاطرنشانکرد: در یکی از جلسات شورای ورزش استان مصوب شد که جلسات هدفگذاری هیاتهای ورزشی انجام شود که ما این کار را انجام دادیم و شاخصههای مهم را برای هیاتهایمان تفکیک کردیم و در این زمینه 41 جلسه تخصصی با هیاتها داشتیم و یک تفاهمنامه بین هیاتها و ادارهکل ورزش و جوانان استان نیز ایجاد شد و هیاتها موظف شدند که برنامههایشان را انجام دهند، ضمن اینکه ما هم موظف شدیم ضمن کنترل، مبلغی را در اختیار هیاتها بگذاریم.
کیانیزاده گفت: نتیجه تمام تلاشها و مساعدتهایی که در این حوزه صورت گرفت، رشد و مدالهایی بود که شاهد آن بودیم. ما سال گذشته قول دادیم ضمن این که این ادارهکل رشد داشته باشد، بتواند به عنوان اداره برتر کشور نیز شناخته شود و با این آمار و عملکردی که داشتهایم، مسلما استان اول خواهیم بود. ما در بدترین سال مالی کشور، بهترین آمار را رقم زدیم و جا دارد در این زمینه از استاندار خوزستان و به ویژه آقای خبیر که به ورزش بسیار مساعدت و کمک داشتند، تشکر کنم.وی خاطرنشانکرد: در سال 94 به دنبال این هستیم که نقاط ضعفمان را برطرف کنیم. ما در سال 93 برنامههای بسیاری داشتیم که بخشی از آنها به دلیل کمبود منابع مالی و بخشی دیگر به دلیل عدم وقت لازم، محقق نشدند و امیدوارم در سال 94 تمام کارهایی که مدنظر بودند، محقق شوند.
مدیرکل ورزش و جوانان خوزستان با اشاره به یک درصد بند ب ماده 117، گفت: این بند به شرکتها و ادارات این اجازه را میدهد که یک درصد از منابع مالی خود را به ورزش اختصا ص دهند که 40 درصد از آن متعلق به ورزش آن دستگاه، 30 درصد صرف کارهای ورزشی عمرانی و آموزش و پرورش و 30 درصد آن هم به وزارت ورزش و جوانان تعلق میگیرد که این خوب است و قرار است در آیندهای نزدیک مصوب آن به دستمان برسد.
وی با اشاره به فرسودگی دستگاههای ورزشی موجود در استان، عنوان کرد: آخرین باری که برای ورزش استان تجهیزات خریداری شد، به 10، 15 سال پیش و دوران آقای مقتدایی برمیگردد. اکنون تجهیزات ورزشی استان فرسوده شدهاند که خطرات زیادی را در بر دارد. ما المپیک 2016 را در پیش داریم و با توجه به اینکه 651 مدال طلای کشوری داشتهایم و ورزشکاران ما میتوانند برای این المپیک به عضویت تیمملی در بیایند، نیاز است که تجهیزاتی خریداری شود که برای این بخش پنج تا هفت میلیارد تومان پیشبینی شده است.
کیانیزاده بیان کرد: در سال 94 توجه ویژهای به بخش بانوان خواهیم داشت. این بخش در سال 93 رشد خوبی داشت ولی سهم مدالآوری آن نسبت به بخش آقایان خیلی کم بود و ما در این زمینه یکسری جلسات را برگزار کردهایم و در حال کار کردن در این بخش هستیم. همچنین توجه به بخش جانبازان و معلولان که مدالهای زیادی را برای استان کسب میکنند، مدنظر قرار دارد. وی خاطرنشانکرد: در سال 94 از جمله اقداماتی که قصد انجام آن را داریم راهاندازی صندوق حمایت از پیشکسوتان و ورزشکاران است که این برای ورزش استان لازم و نیاز است. همچنین راهاندازی ستاد و کمیته خیرین ورزشی مدنظر است که دستورالعمل آن هم ابلاغ شده است و میتواند به ما کمک کند.
معاون سیاسی - اجتماعی استاندار خوزستان با اشاره به احداث خانه کشتی اندیمشک، گفت: این موضوع در حال پیگیری است و در آیندهای نزدیک عملیات اجرایی آن شروع خواهد شد.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان، فرجالله خبیر در اولین جلسه شورای ورزش استان در سال 94 که امروز (سهشنبه) در استانداری خوزستان برگزار شد، اظهار کرد: باید در بخش سلامتمحور توجه جدیای صورت بگیرد و روی آن کار کنیم و البته در این زمینه فقط ادارهکل ورزش و جوانان استان مسوولیت ندارد و خیلی از دستگاهها نیز باید وارد کار شوند. رسانهها و صدا و سیما نیز میتوانند در این زمینه بسیار تاثیرگذار باشند.
معاون سیاسی - اجتماعی استاندار خوزستان بیان کرد: رسیدن به ورزش همگانی میتواند در دستورالعمل شورا قرار بگیرد و گزارشی ارائه شود که در بخش همگانی رشد داشتهایم یا خیر. همچنین باید بگویم رشد امکانات ورزشی نیز قابل توجه بوده است و مدیرکل ورزش و جوانان استان باید در این زمینه بررسی و آماری تهیه کند. شهرداریها در این زمینه منابع قابل توجهی صرف و شرایطی را برای فعالیت فراهم میکنند.
وی خاطرنشانکرد: باید کمک کنیم در حوزه همگانی اتفاقات بهتری بیافتد و اگر بتوانیم جلسات شورای ورزش استان را به صورت ماهیانه برگزار کنیم، بهتر است و میتوانیم نقطهنظرات مختلفی را هم بیان کنیم.
خبیر با اشاره به رویدادهای ورزشی بینالمللی که قرار است در سال 94 به میزبانی استان خوزستان برگزار شود، گفت: امسال مجددا میزبان رقابتهای لیگ جهانی کشتی فرنگی و البته این بار در خرمشهر هستیم که تفاهمنامه آن نیز منعقد شده است و کارها در حال پیش رفتن است.
وی همچنین با اشاره به ایجاد پیست بینالمللی سوارکاری در استان، عنوان کرد: تلاش میکنیم تا با همکاری تعدادی از دستگاهها یک میدان اسبسواری مناسب در استان ایجاد کنیم که زمین آن هم انتخاب شده است و مراحل لازم توسط ادارهکل ورزش و جوانان استان در حال پیگیری است و دوستان کمک خواهند کرد تا امسال عملیات اجرایی آن آغاز شود و بخشهایی از آن به بهرهبرداری برسد. این پیست به اقتصاد استان کمک میکند، ضمن اینکه خود این رشته ورزشی هم مفرح است. معاون سیاسی - اجتماعی استاندار خوزستان درباره احداث خانه کشتی اندیمشک نیز، گفت: این موضوع در حال پیگیری است و در آیندهای نزدیک عملیات اجرایی آن شروع خواهد شد و امیدوارم یک کار ماندگار در شهرستان اندیمشک با توجه به ظرفیتی که این شهرستان در کشتی دارد، انجام شود.
مدیر اداره جهاد کشاورزی شهرستان مسجدسلیمان گفت: 140 کیلومتر از اراضی این شهرستان در حاشیه دریاچه سدهای گتوند و شهید عباسپور قرار دارد اما سازمان آب و برق خوزستان هیچ حق آبهای را برای این شهرستان لحاظ نمیکند و ما از مسئولین میخواهیم حق آبهای به مردم مسجدسلیمان بدهند.
نادر قلی حسین پور در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان، اظهار کرد: با توجه به اجرای طرح 550 هزار هکتاری در شهرستانهای استان، خواستار در نظر گرفتن حق آبهای برای حدود 10 هزار هکتار از اراضی هستیم تا بتوانیم از این طریق به توسعه باغات شهرستان کمک کنیم.
وی افزود: این شهرستان استعداد بسیاری بالایی برای ایجاد بندهای خاکی بزرگ و کوچک با ظرفیتهای بالا دارد و با توجه به اینکه میزان بارندگی سالانه در مسجدسلیمان بالای 350 میلیمتر است، میتوان با ذخیره سازی این آب، از آن برای آبیاری تکمیلی باغات و زمینهای کشاورزی استفاده کرد.
حسین پور تصریح کرد: سازمان آب و برق خوزستان بر اساس سیاستهای وزارت نیرو عمل میکند و هیچ همکاری برای تامین آب کشاورزی شهرستان ندارد و اگر وضعیت عدم همکاری ادامه پیدا کند، کشاورزی این شهرستان زیان ده خواهد شد.
وی عنوان کرد: مجتمع پرورش گاو شیری گلگیر با ظرفیت 2 هزار راسی در شهرستان احداث شده است و میتواند به اشتغال زایی بیش از 200 نفر در این شهرستان کمک کند اما اداره برق شهرستان با اعلام اینکه برق منطقه توان تحمل چنین باری را ندارد برق این مجتمع را تامین نمیکند.
مدیر اداره جهاد کشاورزی مسجدسلیمان با بیان اینکه سیاستهای وزارت نیرو مانعی برای پیشرفت بخش کشاورزی شهرستان است، گفت: باید هر چه زودتر مشکلات آبی مسجدسلیمان رفع شود تا شاهد رونق هر چه بیشتر مسجدسلیمان در بخش کشاورزی باشیم.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از دانشگاه شهید چمران اهواز، محمدابراهیم مظهری اظهار کرد: در راستای حفظ میراث فرهنگی استان، تفاهمنامهای بین دانشگاه شهید چمران اهواز، اداره کل میراث فرهنگی استان و سازمان مدیریت و برنامهریزی استان منعقد شد تا بتوان با اختصاص اعتباراتی، شرایط مرمت و بازسازی ساختمان سهگوش را فراهم کرد.
وی با اشاره به همکاریهای انجامشده بین دانشگاه شهید چمران اهواز و میراث فرهنگی اظهار کرد: بر اساس این تفاهمنامه مقرر شد بهمنظور مرمت، بازسازی و بهرهبرداری از ساختمان دانشکده قدیم ادبیات، هر کدام از دستگاهها و نهادهای متولی، برنامهریزی و اقدامات لازم را انجام دهند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید چمران اهواز با اشاره به اعتبارات مشخصشده برای اجرای این طرح عنوان کرد: اعتبارات موردنیاز برای مرمت و بازسازی عمارت سهگوش از محل اعتبارات استانی تأمین میشود و مقرر شده که این طرح در مدت سه سال، اجرایی شود.
مظهری افزود: دانشگاه شهید چمران اهواز بهعنوان دستگاه بهرهبردار پس از مرمت ساختمان سهگوش، با هماهنگی اداره کل میراث فرهنگی استان، کاربری ساختمان را تعیین میکنند.
وی گفت: از جمله برنامههای دانشگاه شهید چمران اهواز، برگزاری کارگاهها و دورههای فرهنگی و پژوهشی در زمینه های مختلف علمی و فنی پس از بهرهبرداری از ساختمان سهگوش است.
مشاور امور عمرانی دانشگاه شهید چمران اهواز بابیان اینکه اداره کل میراث فرهنگی استان مجری طرح مرمت و بازسازی ساختمان سهگوش است، عنوان کرد: تهیه طرح مرمت و بازسازی ساختمان با هماهنگی دانشگاه و متناسب با بهرهبرداری بر عهده این اداره کل است.
مظهری افزود: یکی از مشکلات این ساختمان از بین رفتن بخشی از در و پنجرههای چوبی آن توسط موریانهها است که همزمان با اجرای طرح موریانه زدایی، در و پنجرههای این ساختمان نیز تعویض خواهد شد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: برداشتن همه الحاقات ناهمگن شامل طبقه فوقانی، لوله و اتصالات دستگاههای سرمایشی و همه سقفهای کاذب موجود در بنا از برنامههای در دست اجرای مرمت و بازسازی ساختمان سهگوش است که هماکنون در حال انجام است.
وی در پایان اظهار کرد: اداره کل میراث فرهنگی استان اعلام آمادگی کرده که پس از بهرهبرداری از این ساختمان، همکاریهای لازم برای طراحی، تجهیز و تهیه اسناد و اشیا برای راهاندازی موزه علم و فناوری را انجام دهد.
بنابراین گزارش عمارت سهگوش در سال ۱۳۰۸ بهعنوان مقر بانک ملی مرکزی اهواز افتتاح شد و چند سال بعد به مقر اداره حکومتی ولایت (استانداری) تغییر یافت.
پس از آن در سال ۱۳۲۱ همزمان با جنگ جهانی دوم به مقر ارتش متفقین در خوزستان تبدیل شد و در سال ۱۳۳۶ پس از خریداری شدن از بانک ملی ایران به دانشکده پزشکی دانشگاه جندیشاپور تغییر یافت.
ساختمان سهگوش از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۰ دانشسرای عالی تربیت دبیر، مرکز علوم پایه دانشگاه جندیشاپور، مرکز علمی و سمعی بصری دانشگاه جندیشاپور، دانشکده علوم و سازمان مرکزی این دانشگاه بود تا اینکه کاربری این ساختمان در سال ۱۳۵۰ به دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه جندیشاپور تغییر یافت و در سال ۱۳۸۹ نیز تخلیه شد.
به گزارش خبرنگار مهر، در چند روز اخیر، بیانیهای منتسب به آذر زمان پور عضو شورای شهر اهواز در فضای مجازی و گروههای شبکه موبایلی منتشرشده که ظهر امروز دوشنبه در نود و چهارمین جلسه علنی شورای اسلامی از سوی آذر زمان پور این بیانیه تکذیب شد، همچنین هر یک از اعضا واکنش خود را نسبت به مطالب مذکور در اطلاعیه بیان کردند.
رامی علاسوند عضو شورای شهر اهواز با اشاره به بیانیههای منتشرشده در فضای مجازی اظهار کرد: اگر کسی انتقادی را متوجه هریک از اعضای شورا کند، بیشک این انتقاد جوابی دارد ولی گاهی برخی فرق میان انتقاد و تخریب را نمیدانند و به اعضای شورا اتهام میزنند و از خود یک قهرمان بادکنکی میسازند.
وی گفت: با توجه به جایگاه شورا، نیاز میبینم با اشخاصی که موجب عدم آرامش روانی مردم شده و در گروههای مجازی اقدام به پخش بیانیههایی علیه اعضای شورا کردند برخورد قانونی شود.
این عضو شورا با اشاره به طرح شکایت از سوی اعضای شورا برای بررسی قانونی و دستگیری عاملان انتشار آن اظهار کرد: طرح شکایت صورت گرفته تا بهصورت قانونی با عامل اصلی این اتهامات و دروغهایی که در فضای مجازی پخششده برخورد شود.
هدف تخریب یک نهاد بود نه یک شخص
زیبا صالح پور دیگر عضو شورای اسلامی کلانشهر اهواز در جلسه علنی شورا بیان کرد: هفته گذشته در فضای مجازی مطلبی پخش شد که کاملا مغرضانه بود و در آن انواع اتهامات به اعضای شورا بیان شد.
وی با اشاره بهسرعت انتشار مطلب در گروههای دیگر استانها عنوان کرد: این بیانیه تخریبی آنقدر سریع در شبکههای اجتماعی منتشرشد که گروههای دیگر استانها و از جمله پایتخت نیز این بیانیه را دریافت کردند.
عضو شورای شهر اهواز تأکید کرد: هدف از انتشار این پیام، تخریب یک فرد نبوده بلکه قصد عاملان آن تخریب یکنهاد و ضربه زدن به آن بوده که پیدا کردن افراد پشت پرده از طریق قانونی و پلیس فتا در حال پیگیری است.
صالح پور تأکید کرد: تا زمانی که از سوی پلیس مشخص نشود چه کسانی در این کار دست داشتند، ما نیز هیچ فردی را متهم نمیکنیم.
ترور شخصیت اعضای شورای شهر
جانعلی خورشیدی از دیگر اعضای شورای شهر در واکنش به بیانیه منتشرشده در فضای مجازی بیان کرد: افراد سودجو هرگاه منافع خود را در خطر میبینند، موضعگیریهای خود را به شکل تهاجم مطرح میکنند و به فرزندان مردم در شورا اتهامهایی را وارد میسازند و اذهان عمومی را مشوش میکنند.
این عضو شورا همچنین با درخواست پیگیری قانونی برای مقابله با افراد پشت پرده انتشار این اطلاعیه بیان کرد: از دادستان تقاضا داریم با عاملان انتشار این اطلاعیه برخورد شود.
آذر زمانپور دیگر عضو شورای شهر نیز که بیانیه منتشر شده به وی منصوب است در پاسخ به انتقادات و واکنشهای اعضای شورا نسبت به بیانیه منتشرشده در فضای مجازی تصریح کرد: اکاذیب و اتهامات اضافهشده به برخی موضعهای خود را در فضای مجازی تکذیب میکنم، اگرچه در اطلاعیه، موضعگیریهای من اشارهشده ولی با توجه بهصراحت لهجهای که داشته و دارم اعلام میکنم که این اطلاعیه از سوی من منتشرنشده است.
وی با اشاره بهضرورت شفافسازی و ارائه عملکرد به مردم بیان کرد: نمیتوانیم مخفیکاری کنیم و باید گزارشی از عملکرد خود را به مردم ارائه دهیم.
عضو شورای شهر اهواز افزود: با شهردار اهواز هیچگونه خصومت شخصی ندارم و تنها در رابطه با عملکرد وی در اهواز انتقادهایی را مطرح کردم، بهتر است دیگران از آب گلآلود ماهی نگیرند.
سوء مدیریت مالی در برخی پروژهها
حسین حیدری عضو شورای شهر اهواز نیز در این نشست بیان کرد: برخی پروژههای شهرداری چند ماه است که به دلیل سوء مدیریت مالی تعطیل و یا نیمهکاره رها شدند و در برخی نقاط بهصورت کند و غیرقابلقبول در حال اجرا هستند.
حیدری افزود: بهرغم اینکه این پروژهها طبق پیوست ردیف اعتباری داشتند ولی پیشپرداخت داده نشده و پروژهها از سوی پیمانکار متوقفشدهاند.
وی با اشاره به برخی پروژههای نیمهکاره گفت: پارک محلهای فاز ۳ پاداد، باند دوم بلوار کوی آقاجری، پارک محلهای در کوی آقاجری با نام پارک منابع طبیعی، پل ولایت که بهصورت کند در حال پیگیری است از پروژههای نیمهکاره شهرداری هستند.
عضو شورای کلانشهر اهواز تأکید کرد: در رابطه با پل ولایت، اعطای زمین به سپاه، کارشناسی کردن چند زمین و توافق با سپاه نباید هشت ماه وقت بگیرد و این پروژه را معطل کند.
حیدری با اشاره به وضعیت خیابانها در برخی نقاط شهر عنوان کرد: خیابان اصلی فاز سوم کوروش شش ماه است که در وضعیت بسیار نامساعدی به سر میبرد و خیابان فرعی منتهی به آن نیز در وضعیت مشابه به آن قرار دارد.
وی ادامه داد: در دو سال کاری شورا از ۵۵ ورزشگاه چمن مصنوعی یکسوم از آنها به علت عدم مراقبت و نظارت از بین رفتهاند و دیگر کارایی ندارند. این در حالی است که در دوره جدید شور هیچ ورزشگاه چمن مصنوعی را تحویل مردم ندادیم.
عضو شورای کلانشهر اهواز در پایان بیان کرد: همچنین روگذر جوادالائمه پیشرفت فیزیکی قابلتوجهی ندارد و این پروژه شهرداری با کندی پیش میرود، ساخت ایستگاه آتشنشانی و پیادهروسازی در کوی سپیدار هم ماهها رهاشده است.
به گزارش خبرنگار مهر، در روزهای اخیر مطلبی در شبکه های تلفن همراه منتشر شده که با تمجید از آذر زمانپور یکی از اعضای شورا، تخلفاتی را متوجه اعضای شورای شهر به خصوص در زمینه استخدام اطرافیان خود کرده است.
رئیس شورای اسلامی شهر بندر امام گفت: مسئولان به فریاد مظلومیت مردم بندر امام برسند.
به گزارش خبرگزاری فارس از بندر امام، سیدهادی موسوی دوشنبهشب در آیین معارفه شهردار این شهر اظهار کرد: برای شهر و مردم بندر امام، واژه محروم را به کار نمیبرم، بلکه از واژه مظلوم استفاده میکنم.
وی افزود: محرومیت موقعی معنی پیدا میکند که امکاناتی وجود نداشته باشد اما بندر امام حقوق و امکاناتی داشته که از آن گرفته شده است.
رئیس شورای شهر بندر امام خاطرنشان کرد: مسئولان شهرستان، استان و کشور باید به فریاد مظلومیت این شهر و مردم آن برسند و برای برون رفت از این وضعیت، همت و تلاش خود را به کار ببرند.
موسوی متذکر شد: در حالی که بندر امام قطب اقتصادی کشور به شمار میرود و در کنار صنایع بزرگ و تأسیسات عظیم دریایی، بندری و پتروشیمی واقع شده اما غیر از آلودگی و ویرانی زیرساختها، بیماری و ... چیزی نصیب آن نشده است.
وی یادآور شد: مردم این خطه زرخیز از داشتن بدیهیترین و ابتداییترین امکانات محروم بوده و برون رفت از این وضعیت نیازمند عزم جدی و همت عالی مسئولان شهرستان، استان و کشور است.
رئیس شورای شهر بندر امام اضافه کرد: این شهر بندری و استراتژیک با داشتن این همه ثروت و منابع همچنان در فقر و محرومیت به سر میبرد اما مردم آن همچنان بر این مشکلات صبوری میکنند.
موسوی در پایان تأکید کرد: باید با همدلی، همفکری و تعامل، خدمتگزاران خوبی برای این مردم باشیم و در راستای تأمین خواستههای به حق آنها گام برداریم.
*بندر امام، هم محروم و هم مظلوم است
عضو شورای شهر بندر امام نیز در ادامه این مراسم اظهار کرد: به عقیده بنده این شهر هم محروم و هم مظلوم است.
حسین عبیداوی ادامه داد: عدم وجود بیمارستان، اداراتی نظیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره تبلیغات اسلامی و ... همه شاهد و دلیل محرومیت و مظلومیت بندر امام است.
وی افزود: وضعیت آموزش و پرورش بندر امام بسیار رقتبار است و این اداره در فقر و فلاکت و بدبختی به سر میبرد.
عضو شورای شهر بندر امام در پایان متذکر شد: این شهر نیازمند توجه ویژه مسئولان است و مسئولان باید برای مشکلات بیشمار این شهر هرچه سریعتر چارهای اساسی اندیشیده و گامهای جدی و مؤثری برای رفع این مشکلات بردارند.
تصاویر خانه منسوب به امام علی(ع) در کوفه
همزمان با شب های قدر و ایام شهادت حضرت علی (ع) حرم مطهر و منزل منسوب به امیر المومنین علی ابن ابیطالب (ع) میزبان شیعیان از سراسر جهان است.
حضور عاشقان اهل بیت (ع) در حرم مطهر حضرت علی ابیطالب (ع) در نجف اشرف.