سفر بهیادماندنی ما به شوش، کهنترین شهر ایران از دروازه ورودی آن آغاز میشود همانجایی که برای دیدن بخشی از زیباییهای بصری این شهر باید کمی به نگاههایت شیب دهی تا بتوانی قلعه، نوک گنبد سفید حرم دانیال نبی، محوطه باستانی و.... را ببینی!
به گزارش خبرگزاری فارس از شوش، از اهواز که بخواهی به شوش بروی، مسیر حرکت مشخص است و کافی است از سه راهی خرمشهر، به جاده پلیسراه قدیم بروی تا فرمان ماشین خودبهخود راه شوش را در پیش گیرد.
بگذریم که در طول مسیر زیباییهای طبیعت پیش از آمدن بهار در دو طرف جاده خودنمایی میکنند اما وقتی باران قدمبهقدم تا کرانههای شوش بدرقهات کند طعم سفر برایت متفاوتتر میشود.
تقریباً ۱۵ کیلومتر مانده به شوش باران قطع میشود و خورشید خانم با دستپاچگی ابرها را کنار میزند تا خودی به ما نشان دهد؛ پنجههای آفتاب بعد از یک باران شدید شفافتر و تیزتر از روزهای معمولی است و خندههای ژیگول زمین نشان از خرسندی رسیدن گرما بعد از یک باران تند است، اینجا علاوه بر خانهتکانی باران نیز طبیعت تکانی کرده است.
برای دیدن زیباییهای شوش کمی باید به نگاههایت شیب دهی
برای ما، اما سفر از دروازه شوش آغاز میشود همانجایی که برای دیدن زیباییهایی بصری این شهر باید کمی به نگاههایت شیب دهی تا انتهای ارتفاع قلعه، نوک گنبد سفید حرم دانیال نبی که با معماری زیبایی ساختهشده، محوطه باستانی و.... را ببینی!
گذر از شرکت نیشکر هفتتپه، مزارع کشاورزی، بیمارستان نظام مافی، پروژههای روگذر و زیرگذری که با ممانعت میراث فرهنگی متوقف شده و... همه و همه سوژههای داغ خبرنگاران در ماههای گذشته بود و دیدن آنها سبب شد هرکدام از ما کنجکاو وضعیت فعلی آنها شویم.
دعبل خزاعی
اولین مقصد سفر ما مزار دعبل خزاعی واقع در بازار مرکزی شوش است؛ اگرچه شلوغی بازار در ایام پایانی سال طبیعی است اما اینجا در کنار شلوغی بهشدت جریان زندگی را حس میکنی، اطراف مقبره تاچشم کار میکند فروشگاه و بساطی است که انواع و اقسام اجناس و سوغاتی را به دست مردم و گردشگرانی که از استانها و کشورهای دیگر آمدهاند میفروشند.
هنوز محوطه مقبره از باران شب گذشته و صبح امروز خیس است؛ باوجوداینکه در نخستین ساعات روز وارد مقبره شدیم اما عدهای پیش از ما خود را به آنجا رسانده اند تا با شاعر پرآوازه امام رضا (ع) دیداری تازه کنند.
محوطه موزه شوش
دیوارهای محوطه موزه کوتاه است اما ارتفاع درختان کنار، اکالیپتوس، انار، نخل، سریم، و... از دیوار بلندتر است و قطرات باران روی برگ درختان دیده میشود؛ موزه که در میان باغی بزرگ ساخته شده و برای ورود باید در محوطه زیبای آن قدم بزنی که در راه بعضی از مجسمه ها و آثار باستانی را هم میبینی که در داخل محفظه های شیشه ای برای بازدید عموم قرار دارند.
اطراف باغ با آجر به شکل زیبایی درستشده است؛ کثرت درختان کُنار بیش از درختان دیگر در میان باغ خودنمایی میکند؛ زیر هر درخت کُناری چند دانه کُنار رسیده و کال ریخته است و آنقدر درختان درهمتنیده هستند که نور خورشید با تنه زدن به ساقه و برگ درختان خود را به زمین میرساند.
پتک فرانسویها بر سر ستون کاخ شوش
موزه شوش یکی از مهمترین موزه های ایران و دارای شش تالار بزرگ است که آثار به نمایش درآمده در آن به دوره پیش از تمدن عیلام و دوران مختلف تاریخ تعلق دارد.
این آثار حاصل تنها بخش کوچکی از حفاریهای منطقه شوش و چغازنبیل است که به موزه ملی ایران و موزه لوور فرانسه منتقل نشده است؛ باستانشناسان فرانسوی سالهای سال در شوش مستقر بودند و آثار تاریخی بسیاری را به فرانسه منتقل کردند که یکی از گرانبهاترین این آثار، تندیس بزرگ و برنزی «ناپیراسو»، ملکه عیلام بود که 1800 کیلوگرم وزن و بیش از 3000 سال قدمت داشت.
نقل است که یک زوج فرانسوی به نام های مارسل و ژان از 1884 تا 1886 میلادی در شوش آثار بسیاری را کشف کردند که از جمله این آثار گاو سنگی بزرگی به وزن حدود 12 تن، متعلق به سر ستون یکی از کاخها بود.
ژان دیو لافوآ در خاطرات خود نوشته است از اینکه نمیتوانست این توده عظیم سنگی را از جای خود حرکت دهد به شدت عصبانی شد و با پتک به جان سرستون افتاد. سرستون مثل میوه رسیده از هم شکافت و به این ترتیب امکان انتقال تکههای کوچک آن به فرانسه فراهم شد.
تاریخ 7 هزار ساله
برای رفتن به محوطه باستانی و قلعه اکروپل از سمت چپ باغموزه خارج میشویم و پس از پیمودن پله پَهن چوبی به کاخ آپادانا میرسیم؛ بیژن حیدری مسئول محوطه قلعه باستانی شوش میگوید: کل محوطه باستانی شوش 7 هزار هکتار است اما اغلب عرصه جهانی با 4 هزار هکتار مساحت مقصد گردشگران داخلی و خارجی است.
حیدری برای ما گوشههایی از تاریخ باشکوه شوش را نقل میکند و میگوید: بر اساس مستندات قدمت سکونت بشر در منطقهی فعلی شوش به ۷ هزار سال پیش باز میگردد؛ قرنها بعد، در حدود ۲۷۰۰ سال پیش، شهر باستانی شوش توسط عیلامیان در این منطقه بنا شد؛ این شهر در دوران هخامنشیان نیز شکوه خاصی داشت و برای هزاران سال پایتخت ایران بوده است.
فرش سبزرنگ محوطه باستانی
محوطه باستانی اطراف قلعه به معنای واقعی کلمه زیبا است؛ گویا روی فرش سبزرنگی قدم برمیداری؛ اندازه برخی بوتهها بهقدری بلند است که بهراحتی در حین راه رفتن میتوانی دستان خود را روی بوتهها بکشی؛ چشمانت انتهای فرش سبز را نمیتواند تشخیص دهد مانند آسمان که ابتدا و انتهایش معلوم نیست؛ بین ستونهای کاخ آپادانا نیز که بعضا حدود 80 سانتیمتر است نیز پُر از گل و سبزه شده است.
رقصیدن ساقه گلهای کوکب و نیلوفر بین بوتهها نمای زیبایی به محوطه داده است، گلهای بنفش میوه لگجی با ارتفاع بیش از یک متر با تمام خارهای تیزی که دارد بین درختان و بوتهها جا خوش کرده بود، آنقدر حال زمین خوب است که درختان گَز شاید تا ارتفاع 2 متر بهصورت کج پشت دیوارهای قلعه رشد کرده بود.
در قسمتهای مختلف محوطه زیر درختان بزرگ و سرسبز کنار صندلیهای چوبی برای استراحت گردشگران گذاشتهاند دیدن این منظرهها به آدم حس شخصیتهای داستانهای سیمین دانشور را میدهد اما زیر این درختان تکصندلی نیست بلکه نیمکتهای بزرگ به شکل دایره گذاشتهاند.
برای گذشتن از تپهها و رفتن به شهر شاهی (بقایای موجود از این شهر توسط رومن گیریشمن کاوش شده و مربوط به دوره عیلامی) و یا کاخ هَدیش (منسوب به خشایار شاه) باید از پلههای عریض چوبی میان چمنزارهای بزرگ، بوتههای توله و گلهای ریز سفید و زرد بگذری؛ گویا میان نقاشیهای باب رأس (نقاش معروف آمریکایی) قدم میزنی و تو بین ثبت لحظات و گرفتن عکسهای یادگاری و یا کنجکاوی بین در و دیوارهای تاریخ میمانی؛ چشمانت لبریز از زیبایی میشود اما دست از قدم زدن برنمیداری!
قلعهای با نمای اروپایی و آجرهایی باستانی
حیدری مسؤول محوطه قلعه باستانی در ادامه بازدید با تشریح قدمت کاخ آپادانا، شهرشاهی، شهر پیشه وران، تپههای باستانی و ...در مورد قلعه میگوید: این قلعه حدود 120 سال قبل توسط ژاک دمورگان بر روی تپه باستانی اکروپل و اقامت باستانشناسان فرانسوی ایجاد شده است؛ این قلعه از آجرهای باستانی کاخ داریوش هخامنشی، کاخ آپادانای شوش و تعدادی از آجرهای منقوش به خط میخی چغازنبیل ساخته شده و به عبارتی موزه آجر نیز نامیده میشود؛ اکنون از قلعه بهعنوان مرکز نگهداری و تحقیقات آثار باستانی استفاده میشود.
نما، کف، دیوارها، پلهها، برج قلعه و... از قرار گرفتن آجرها در کنار هم به شکلهای مختلف ساختهشده است؛ سوراخ آجرهای ضلع راست قلعه محل آشیانه پرندگان شده است و کبوترها هر از گاهی برای خوردن دانههای گندم پایین میآیند.
از میان پلههای آجری طولانی و باریک قلعه وارد قسمت بالای قلعه شدیم دست چپ ورودی باز پلههای کوچکتری که به سمت قسمت بالاتر قلعه هدایت میشد و درِ کوچکی شاید به طول یک متر و چند سانت و عرض 80 سانت داشت؛ مهدی امید فر کارشناس باستانشناسی به ما میگوید: این در به سمت قسمت اداری قلعه منتهی میشود که مورگان از آن استفاده میکرد.
سمت راست این قسمت از قلعه ماشینی شبیه جیپهای امروزی پارک شده که به گفته این کارشناس 80 سال قدمت دارد و به گریشمن از کاوشگران فرانسوی متعلق است؛ جای جای قلعه ردپای حضور فرانسویها دیده میشود و نقل است که پرچم فرانسه برای سالها بر فراز قلعه برافراشته شده بود.
چند واگن نیز بهاندازه فرغونهای امروزی روی ریل باریکی گذاشتهشده است که با توجه به وجود کارگاه تولید خِشت در قلعه از این واگنها برای حمل خشت استفاده میکردند.
قدم زدن در راهروهای تاریخ
برای ورود به محوطه دیگر قلعه باز باید از میان پلههای باریک و آجری بگذری؛ در این محوطه چند اتاق با طاقچههایی به سبک معماری اسلامی ساخته شده و در راهرویی کوچک محصور شدهاند؛ گویا آدم وارد راهروهای تاریخ شده است؛ از این اتاقها برای تحقیقات و کاوشهای باستانشناسی استفاده میکنند.
برای ورود به اتاقهای سمت راست این محوطه باید از چند پله دیگر اما کوتاه و سپس راهروهای پیچدرپیچ عبور کنی! اتاقها با درهای هلالی شکل وسط آنها، به همدیگر وصل شده اند؛ روی دیوارهای اتاق اولی نقاشیهایی به سبک هنرهای بین النهرین و مصری محلی بارنگهای مختلف نقش بسته است؛ بعد از آن وارد اتاقها ViP مورگان میشویم که بین اتاق نقاشی و آشپزخانه قرار گرفته است.
ثبت خندهها در حرم مطهر
شهر شوش با نام حضرت دانیال نبی (ع) شناخته میشود؛ حرم این پیامبر فاصله چندانی با قلعه و محوطه باستانی ندارد و ما همزمان با اذان ظهر وارد آن میشویم؛ حرمی که مردم شوش با آن خاطراتی به قدمت تاریخ دارند؛ این فضای معنوی مملو از خاطرات و درد و دلهای مردم محلی این شهر است؛ این را از سؤال خانمی که در حال وضو گرفتن بود متوجه شدم که به دختر جوان همراهش، به زبان عربی گفت: حچیتی ویا النبی؟ (با پیامبر صحبت کردی؟)
دانیال نبی (ع) مملو از مسافرانی است که پیشاپیش به استقبال بهار رفتهاند و مسافرت خود را از شوش آغاز کردند؛ بهار را از پشت لِنز دوربین موبایلهایی که مدام خندههای ممتد را ثبت میکرد و از دستانی که چسبیده به ضریح امیدوارنه بهسوی خدا دراز شده است میتوان فهمید؛ و همه سعی میکنند زاویهای را برای عکس انتخاب کنند که گنبد اورچین دانیال نبی در تصاویر آنها بیفتد.
حضرت دانیال یکی از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل و از نوادگان حضرت داوود است که در قرن هفتم پیش از میلاد زندگی میکرد. امیرالمومنین علی (ع) در مورد این پیامبر بزرگ فرموده است: هر کس قادر به زیارت من نیست، قبر برادرم دانیال را زیارت کند.
پارک ملی کرخه
علاوه بر رودخانه کوچک شاوور که از کنار حرم حضرت دانیال عبور میکند، دو رودخانه بزرگ کرخه و دز نیز در این شهرستان وجود دارد که طبیعت بی نظیری را پدید آورده است.
مساحت پارک ملی کرخه 14 هزار هکتار است که حدود 7 هزار و نیم آن منطقه محفاظتشده و محل زندگی گوزنهای زرد است؛ اثری از نیمکت و صندلی، وسایل ورزش، تاب، بلوارهای منظم و یا گلکاری در آن نیست اما طبیعت بکری که در این نقطه از شوش وجود دارد به ندرت میتوان نظیری برای آن یافت.
انبوهی درختان، علفهای وحشی، گیاهان بومی و... بهقدری است که حتی محیطبانان بهسختی مسیری را برای حرکت ماشین پیدا میکنند.
از ساختمان مرکز محیط بانان تا محوطه پارک که رودخانه کرخه از آن میگذرد 2 کیلومتر راه است برای همین از ماشین خودمان که یک خودرو ون بود پیاده و سوار ماشین محیطبانان میشویم؛ سه نفر داخل ماشین و مابقی خبرنگاران پشت ماشین مینشینند تا از سوژهای برای عکس گرفتن غافل نمانند؛ ازیکطرف گلولای مسیر حرکت ماشین را کُند کرده و از طرف دیگر شاخه بلند درختان که خبرنگاران را مجبور میکند سرخود را پایین بیاورند تا به سروصورت آنها نخورد.
راننده بهسختی فرمان ماشین را نگهداشته و بعد از 15 دقیقه رانندگی به رودخانه میرسیم و ما که از اینهمه زیبایی چشم برنمیداریم بدون درنگ پس از پیاده شدن، به سراغ شاخهای از رودخانه میرویم.
عمق این آبراهه کم است؛ از دور مردی را میبینیم که در سایه درختان کنار رودخانه مشغول گاومیشهایش است؛ بعد از چند دقیقه به همراه گاومیشها با پیمودن عرض رودخانه به سمت ما حرکت میکند؛ صدای زنگوله گاومیشها تداعی کننده نوستالژی خاصی است.
آب حال گاومیشها را خوب کرده بود
یادم میآید تابستان وقتی گاومیشها را بعد از شنا کردنشان میدیدی تا دقایقی به چشمانت زُل میزدند و تو از ترس اینکه گاومیش با شاخهایش به تو حمله نکند فاصلهات را با آن رعایت میکردی! شاید همفکر میکردند مقصر اینهمه خشکسالی تو بودی! اما امروز برخورد گاومیش طور دیگری است؛ آنقدر بالا آمدن آب کرخه حالش را خوب کرده که فقط لحظاتی به ما نگاه میکند (مثل آدمی که با ابرو بالا انداختن بخواهد طرف مقابل را تحقیر کند) و بعد راهشان را ادامه میدهند.
گاومیش دار با دوربین عکاسان که روبرو میشود: با دستپاچگی سؤال میکند شما به نفع ما هستید یا نه؟ نمیدانم چرا این سؤال را کرد اما از خدا شکرهای مکررش بابت آب و باران حدس زدم ترسیده است مبادا لنزهای دوربین سبب شود آب کرخه کم شود.
قایق سواری در کرخه
سوار قایق که میشویم از بین درختان داخل و کنار رودخانه، کرخه را دور میزنیم و زیبایی های بیشتری را میبینیم؛ این رودخانه هرکسی را برای شنا کردن وسوسه میکند.
آنسو تر سبزی و علوفه زمین به حدی است که گله گاوها نشسته میچرند و همهچیز در دسترس آنها است؛ شکل و رنگ گله گاوها و همراهی پرنده گاوچرانک با آنها تو را یاد گلههای گاوداری مزارع استرالیا میاندازد و تو با تمام وجود مهربانی طبیعت را حس میکنی!
احتمالا تنها یک گوزن ماده باقیمانده است
خبرنگاران و عکاسان به امید دیدن گوزنهای زرد وارد پارک ملی کرخه میشوند اما محمد الوندی رئیس پارک ملی کرخه میگوید: «عمده جمعیت گوزن به دلیل بیماری میاز تلف شدند به همین دلیل نمیتوان با قاطعیت گفت که در محدوده یا خارج از محدوده گوزن زرد وجود دارد؛ در حال حاضر یک رأس گوزن ماده داریم که آن را بهقصد تکثیر قرنطینه کردیم.»
وی با اشاره به خصلت مخفیکاری گوزن برای فرار از دشمن میافزاید: «در یک محدوده دو سههزار هکتاری یک گوزن وجود دارد»؛ آقای الوندی برای تأکید بر مخفیکاری گوزن به ما میگوید وارد محوطه شوید و هر کس موفق شد گوزن را پیدا کند پیش من جایزه دارد.
رئیس پارک ملی کرخه میافزاید: یک محدوده 200 هکتاری را فنس کشی کردیم و طی دو سال 36 رأس گوزن ایرانی از جزیره اشک ارومیه و دشت ناب ساری که البته زمانی این گوزنها را از این محل بهقصد تکثیر انتقال داده بودند باز به این منطقه آوردیم؛ تا سال 92 تعداد گوزنهای ما از 36 تا به 90 گوزن افزایش پیدا کرد.
الوندی بابیان اینکه گوزن زرد مختص این منطقه و بینالنهرین است و ربطی به شمال کشور ندارد، میافزاید: بیماری میاز 50 رأس گوزن را تلف کرد؛ تعداد 18 گوزن زنده گیری کردیم نصف آنها تلف شد و مابقی را موفق شدیم به طبیعت بازگردانیم؛ گزارشهایی از مشاهده گوزن در پارک ملی کرخه به ما رسیده اما که برای ما قابل استناد نیست.
ورود روزانه 300 هزار گردشگر به شوش
در انتهای سفر با عدنان غزی فرماندار شوش دیدار میکنیم؛ وی میگوید: طبق آمار ثبت شده از تاریخ 20 بهمن 97 ، ورود روزانه حدود 12 هزار گردشگر و مسافر به شوش را نشان میدهد که در ایام نوروز آمار تردد گردشگران در شمال استان، به 300 هزار نفر در روز نیز میرسد.
وی میافزاید: از مهر تا نوروز 5 تا 6 هزار گردشگر خارجی وارد شوش میشود که این آمار در ایام نوروز به 20 هزار نفر میرسد؛ تاکنون در غالب گردشگر خارجی شهر شوش پذیرای 11 سفیر و وزیر، 18 معاون وزیر، 2 معاون رئیسجمهور، 3 معاون وزارت خارجه و بیش از 18 دبیر بخش سیاسی بود.
فرماندار شوش اطلاعات خوبی در مورد تاریخ و میراث فرهنگی شوش به ما میدهد؛ از چگونگی ورود دانیال نبی به شهر شوش و فلسفه آبی که دورتادور حرم دانیال نبی را گرفته تا شیوه زندگی دعبل خزاعی؛ او همچنین به شدت به نقد دمورگان و غارت آثار باستانی شوش توسط فرانسویها میپردازد.
مانعتراشی میراث فرهنگی در توسعه شهر و ایجاد امکانات اقامتی
غزی مقصر اصلی فقدان امکانات اقامتی، هتل، مسافرخانه و... در شهر شوش را مانع تراشی متولیان میراث فرهنگی میداند و میافزاید: سالهای قبل شخصی یک ساختمان سهطبقه برای استفاده مسافران و گردشگران احداث کرد که به علت عدم صدور مجوز ساخت، نیمه کاره رها شد و سرمایهگذار از شدت ناراحتی فوت کرد.
فرماندار شوش میگوید: شهروندان از سرمایهگذاری در شوش هراس دارند چرا که ممکن است در مکانی حفاری و یا ساختمانسازی کنند و میراث فرهنگی مدعی آن نقطه شود؛ زیرگذر ورودی شوش با وجود تاکید استاندار سابق و فعلی برای تسهیل تردد شهروندان، اما همچنان احداث نشده که نارضایتی مردم را در پی داشته است.
صدور مجوز 500 هکتار منطقه گردشگری درشوش
وی بیان میکند: با یک سرمایهگذار تهرانی توافق شد و برای منطقه ویژه گردشگری درشوش به مساحت 500 هکتار مجوز دادیم؛ همچنین مجوز احداث فرودگاه با مساحت 500 هکتار داده در شوش داده شد.
شوش دارای جاذبههای گردشگری دیگری نیز هست که از جمله آن میتوان به زیگورات چغازنبیل، طبیعت دز، موزه و آثار باستانی هفتتپه و یادمان شهدا اشاره کرد که متاسفانه فرصتی برای دیدن آنها باقی نمانده است و سفر با صحبتها و توضیحات فرماندار به پایان میرسد.
ساعت حدود ۸ شب را نشان میدهد؛ خستگی سفر سبب شد در راه بازگشت هرکدام از ما در صندلی خود به خواب برود اما بدون شک خاطره این سفر برای همیشه در یاد ما میماند.
به گزارش خبرگزاری فارس، شهرستان شوش واقع در شمال استان خوزستان با 220 هزار نفر جمعیت و 218 روستا، به دلیل برخورداری جاذبههای متنوع تاریخی، مذهبی و همچنین طبیعت بکر و زیبا، روزانه پذیرای تعداد زیادی گردشگر داخلی و خارجی است.
گزارش: عاطفه اسماعیلی منش