میگویند خدا راه هیچکس را به بیمارستان نیندازد، ولی راه هر روز آنها به سمت بیمارستان است. مثل خانه، شب میمانند، صبح میروند، صبح میآیند، شب برمیگردند، و در تمام این ساعات برای نگهداشتن جان آدمها تلاش میکنند؛ پرستاران.
به گزارش ایسنا – منطقه خوزستان، پنجم جمادیالاول همزمان با سالروز ولادت حضرت زینب(س) روز پرستار نامگذاری شده است. به مناسبت این روز، در بیمارستان گلستان اهواز از نزدیک شاهد سختی کار پرستاران در ساعات شلوغ بیمارستان بودیم و پای صحبت پرستاران بخشهای مختلف یکی از مهم ترین بیمارستانهای جنوبغرب کشور نشستیم.
در اورژانس داخلی با ازدحام بیماران و همراهان مواجه میشویم. هر پرستار مشغول کاری است. تعداد زیادی بیمار با شرایط متفاوت در اورژانس به چشم میخورند و پرستاران سعی میکنند با حفظ آرامش بیماران، بهتر به آنان رسیدگی کنند.
کار در تنها مرکز جراحی مغز و اعصاب خوزستان
زهره منجزی، سرپرستار "اورژانس داخلی" بیمارستان گلستان اهواز، در حالی که سرنگی در دست دارد و همزمان به دیگر پرستاران نکاتی را گوشزد میکند، درباره محل کارش میگوید: بیمارستان گلستان اهواز یک مرکز تخصصی و فوقتخصصی و تنها مرکز جراحی مغز و اعصاب و نورولوژی در خوزستان است و بیماران زیادی از سراسر استان به این بیمارستان اعزام میشوند. قطعا حجم کار در این بیمارستان سنگین است.
وی ادامه میدهد: اکثر بیمارانی که به بیمارستان گلستان مراجعه میکنند، بیماران مزمن هستند. برخی بیماران، دیابت و بیماری کلیوی دارند و علاوه بر اینها سالخورده هستند و نیاز به مراقبتهای ویژه و مراقبت زخمبستر دارند.
سرپرستار اورژانس داخلی بیمارستان گلستان اهواز که اکنون ۱۵ سال سابقه کاری دارد، بیان میکند: اوایل کار که پرستار طرحی بودم "صبحکاری" را به چشم نمیدیدم اما اکنون که سرپرستارم، اکثرا صبحکار هستم.
وقتی نوزاد هشت ماهه به زندگی برگشت
سرپرستار اورژانس داخلی بیمارستان گلستان اهواز میگوید: سال دوم کار، در اورژانس اطفال بودم. یک شب بارانی و سرد یک نوزاد پسر هفت هشت ماهه را که دچار ایست قلبی شده بود، به بیمارستان آوردند. خانواده این کودک بسیار مضطرب بودند و من هم اشک میریختم. پزشک کار احیای بیمار را انجام داد اما گفت که بیمار دیگر برنمیگردد.
وی ادامه میدهد: از پزشک خواهش کردم که دوباره عملیات احیا را انجام دهد و این بار بیمار به زندگی برگشت. هیچ وقت این لحظه خوب را از یاد نمیبرم.
صبر و از خودگذشتگی، نخستین ویژگی پرستار
منجزی ادامه میدهد: همراه بیمار زمانی که به بیمارستان مراجعه میکند با میل و علاقه خود به بیمارستان نمیآید و در شرایط سختی با ما روبهرو میشود بنابراین اولین ویژگی پرستار صبر و از خودگذشتگی است. یک پرستار باید بتواند به همراه بیمار آرامش دهد. گاهی بیمار در حال احتضار است و نمیتوانیم برای وی کاری کنیم اما اگر شرایط بیمار را به خوبی توضیح دهیم در آرامش بیمار و همراه وی بسیار تاثیرگذار است.
وی میگوید: زمانی که کار پرستاری را آغاز کردم ۲۲ ساله بودم و تجربهای نداشتم اما به نظرم بیمارستان محیط خوبی برای پخته شدن است و احساس میکنم صبر و کنترل رفتارهایم بسیار زیاد شده است.
کار در اورژانس بیماران بدحال
بخش "اورژانس جراحی" بیمارستان گلستان بسیار شلوغ است و در هر گوشه بیماران از درد ناله میکنند.
مهدیس نادری، بهیار اورژانس جراحی، که دو سال سابقه کاری دارد و باید به چند بیمار رسیدگی کند، میگوید: در بیمارستان با انسانهای شاد سر و کار نداریم. شرایط کار در بیمارستان به گونهای است که ممکن است با بیمارانی مواجه شویم که بسیار ناراحت و در وضعیت بسیار بدی باشند.
وی ادامه میدهد: در بخش اورژانس جراحی با بیماران ترومایی، تصادفی یا آیسییو مواجه میشویم و بیشتر بیماران حال بدی دارند.
بهیار اورژانس جراحی بیمارستان گلستان اهواز میگوید: در اورژانس علاوه بر بیماران، با همراهان آنها هم سر و کار داریم و باید به آنها آرامش دهیم. اورژانس بسیار شلوغ است و باید به گونهای کار کنیم که به همه چیز رسیدگی کنیم.
نادری بیان میکند: کار پرستاری نسبت به مشاغل دیگر استرس زیادی دارد زیرا با جان آدمها سر و کار داریم به این دلیل هم مسئولیتپذیری در پرستاری نسبت به مشاغل دیگر بسیار مهم است.
کار سخت رگگیری از کودکان
به اورژانس اطفال میرویم که امروز خلوتتر از بقیه اورژانسها است.
اعظم احمدانفردینی، پرستار "اورژانس اطفال"، که در حال مرتب کردن پروندهها است، میگوید: ۱۰ سال سابقه کار دارم و به خاطر علاقهای که به کودکان دارم از همان اوایل، در بخش اطفال را انتخاب کردم.
وی از سختی کار در درمان اطفال میگوید: کار با کودکان دل و جرات میخواهد زیرا والدین بچهها نسبت به فرزاندانشان بسیار حساس هستند. البته رگگیری و کار کردن با کودکان بسیار سخت است.
احمدانفردینی ادامه میدهد: باید با کودکان خیلی دوستانه رفتار کنیم و به آنها و والدینشان آرامش دهیم تا اجازه بدهند روند درمان را ادامه بدهیم. اینجا به علت اینکه امکان تشنج بالا است، بیشتر بیماران با حالت تشنج، تب یا مشکلات قلبی به بیمارستان مراجعه میکنند.
پرستار اورژانس اطفال بیمارستان گلستان اهواز میافزاید: مادرانی که فرزندانشان را به بیمارستان میآورند استرس زیادی دارند و بیشترشان رفتار خوبی ندارند اما بعدا عذرخواهی میکنند و ما هم صبوری میکنیم.
احمدانفردینی میگوید: امسال به علت بارندگیها، بار بیماریها کمتر شده است. سال گذشته قبل از بارندگیها کودکان بیمار زیادی را با عارضه اسهال یا تنگینفس به اورژانس اطفال میآوردند اما بعد از بارندگی وضعیت بهتر شد.
یکی از خاطراتش را به یاد میآورد و میگوید: یک کودک بیمار متابولیک سهچهار ساله داشتیم که اسمش علی بود. او از بدو تولد بیمار بود خانوادهاش مخالف ادامه درمان بودند اما با پیگیریهای مادرش، علی تقریبا بهبود یافت در حالی که این بیماران معمولا در کودکی فوت میکنند.
در اتاق مدیر پرستاری
به اتاق مدیریت خدمات پرستاری که قسمت آرامی از بیمارستان است، میرویم تا با سوپروایزر بالینی بیمارستان صحبت کنیم.
عظیمه اسدی در حال ارائه آمار بیماران بستری و کمبودها به مسئول مربوطه است و دارد از ماجرای سعی فرار یکی از بیماران و ضربه زدن به یکی از پرسنل صحبت میکند که به خیر گذشته است.
نیروهای بیمارستان گلستان بیش از توان کار میکنند
اسدی میگوید : ۲۲ سال سابقه کار دارم و اکنون سوپروایزر بالینی بیمارستان گلستان هستم. بیمارستان گلستان بزرگترین بیمارستان خوزستان است بنابراین فشار کار در آن بسیار زیاد است. بیشتر بیماران بدحال خوزستان به این بیمارستان مراجعه میکنند و نیروهای بیمارستان بیش از حد توان خود کار میکنند.
وی میگوید: ابتدای کارم در بخش اطفال مشغول بودم. لازمه کار در این بخش، ارتباطگیری خوب با کودک و والدین وی است. بخش کودکان بسیار شلوغ بود.
سوپروایزر بالینی بیمارستان گلستان اهواز ادامه میدهد: با توجه به اینکه شرایط کار همسرم به گونهای بود که ۱۴ روز در منزل نبود، کار برای من سختتر بود و باید بچههایم را به مهدکودک یا مدرسه میفرستادم و بعد سر کار حاضر میشدم.
حتی نمیتوانی چای بنوشی
وی میگوید: کار پرستاری زمان خاصی ندارد و حتی برای نوشیدن یک فنجان چای زمان نداری چون ممکن است در آن لحظه بیمار ایست قلبی کند. دو دقیقه زمان برای احیای بیمار داریم و نمیشود صبر کنیم.
اسدی ادامه میدهد: کسی که میخواهد وارد حرفه پرستاری شود باید از ابتدا سختی کار را متوجه باشد و خودش را سازگار کند. شاید کسی که در این حرفه کار میکند حتی نتواند به مراسم عروسی نزدیکترین فرد خانواده برود. کسی که میخواهد پرستار باشد باید با عشق و علاقه وارد کار شود و صرفا به خاطر بازار کار وارد نشود.
سوپروایزر بالینی بیمارستان گلستان اهواز بیان میکند: یک پرستار باید همیشه در دسترس باشد زیرا ممکن است هر لحظه بحرانی پیش بیاید و دوباره سرکار بیایم. وقت ما برای خودمان نیست.
مادر و دختر پرستار
اسدی میگوید: چهار فرزند دارم که دخترم فوقلیسانس پرستاری دارد و در بیمارستان آیتالله طالقانی کار میکند و سه پسرم مهندس هستند. سختی کار پرستاری برای یک زن مادر و متاهل بسیار زیاد است و برای تنها در خانه ماندن همه مسائل ایمنی را به آنها یاد داده بودم.
وی ادامه میدهد: بیشتر شیفت شبکاری میگرفتم تا بتوانم به فرزندانم رسیدگی کنم و باید بین کار و فرزندان توازن ایجاد میکردم.
سوپروایزر بالینی بیمارستان گلستان اهواز میگوید: من از کودکی به کار پزشکی علاقه داشتم و در نهایت در پرستاری ادامه تحصیل دادم. با توجه به سختی کار تمایل نداشتم که دخترم پرستار شود اما دخترم دوست داشت و متوجه شد که با چه سختی آنها را بزرگ کردهام.
پرستاران در بخشها بالای سر بیماران هستند، ما از بیمارستان بیرون میآییم و آنجا تلاش برای نگهداشتن جان انسانها ادامه دارد.
گزارش از: دلال آلبوشهبازی، خبرنگار ایسنای خوزستان