نتانیاهو میگوید سرویس اطلاعات اسرائیل، موساد، «اطلاعاتی» را در اختیار مقامات دانمارکی گذاشته که اتحادیه اروپا بر اساس آنها ایران را به اتهام عملیات تروریستی در خاک این قاره تحریم کرده است.
سرویس جهان مشرق - روز سهشنبه، ۱۸ دی ۹۷، اوج فعالیتهای ماههای اخیر کشورهای اروپایی علیه ایران به بهانه «اقدامات تروریستی در خاک اروپا» بود. در این روز، «آندرس ساموئلسن» وزیر خارجه دانمارک در صفحه توئیتر خود خبر داد که اتحادیه اروپا با اِعمال تحریم علیه یکی از بخشهای وزارت اطلاعات ایران و دو فرد ایرانی (ظاهراً به درخواست دولت دانمارک) موافقت کرده است [۱]. گزارشهای منتشرشده نهاد مذکور را دفتر امنیت داخلی وزارت اطلاعات و آن دو نفر را «سعید هاشمی مقدم» و «اسدالله اسدی» معرفی کردهاند. هاشمی مقدم (که گزارشها او را معاون وزارت اطلاعات و مدیر دستگاه اطلاعاتی ایران دانستهاند [۲]) به صدور دستور بمبگذاری در تجمع مجاهدین خلق در حومه پاریس متهم است و اسدی نیز (که تحت عنوان دبیر سوم سفارت ایران در وین اتریش معرفی شده [۳]) تیر ماه سال جاری (۹۷) به همین بهانه در آلمان بازداشت و سپس به بلژیک استرداد داده شد [۴]. دفتر امنیت داخلی وزارت اطلاعات به همراه هاشمی مقدم و اسدی اکنون در فهرست تروریستی اتحادیه اروپا قرار گرفته و مشمول تحریمهای این اتحادیه، از جمله انسداد داراییهایشان در اروپا، شدهاند [۵]. در گزارش پیش رو، به موضوع تحریمهای جدید اتحادیه اروپا علیه ایران و برخی از شواهدی میپردازیم که حکایت از وجود پازلی بزرگتر دارند که این تحریمها صرفاً یکی از قطعات آن است.
اروپا: از پناه دادن به تروریستها تا اتهامزنی به قربانیان تروریسم
چنانکه گفته شد، تحرکات جدید اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی از ماهها پیش آغاز شده است، اما متمرکز شدن این تحرکات در یک نقطه اوج مشخص آن هم در فاصله تنها چند ساعت، اولین نشانه از وجود توطئهای بزرگتر است. چند ساعت پس از آنکه وزیر خارجه دانمارک خبر از تحریمهای اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی داد، وزارت خارجه هلند نیز با صدور بیانیهای مدعی شد [۶] که دولت ایران «احتمالاً» طی سالهای گذشته در ترور «محمدرضا کلاهی صمدی» (با نام مستعار «علی معتمد» عضو سازمان مجاهدین خلق و عامل اصلی انفجار در ساختمان حزب جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۰) و «احمد مولا ابوناهض» (مشهور به «احمد نیسی» بنیانگذار گروه تروریستی «جنبش آزادیبخش الاحواز») در هلند دست داشته است [۷]. این در حالی است که ماجرای ترورهای ادعایی در هلند، حتی از نظر خود مقامات این کشور نیز قطعی نیست و در بیانیه وزارت خارجه هلند به صراحت بیان شده است که پرونده این اتهامات هنوز در دست بررسی است و به نتیجه نهایی نرسیده است. پیشتر فرانسه نیز تهران را به دست داشتن در نقشه بمبگذاری در گردهمایی سازمان مجاهدین خلق در پاریس متهم و اعلام کرده بود دولت ایران را تحریم میکند.
آنچه بر ابعاد توطئهآمیز موضوع اتهامات تروریستی علیه تهران میافزاید، رقابتی است که به نظر میرسد در میان کشورهای اروپایی برای به عهده گرفتن مسئولیت وضع تحریمها علیه ایران به وجود آمده است. مسئله فقط این نیست که دانمارک و هلند برای حمله به ایران صف کشیده و هر دو در یک روز ایران را به اقدام تروریستی در خاک خود متهم کردهاند؛ اظهارات عجیب و غریب مقامات این کشورها نیز نشان میدهد احتمالاً ماجرا از جای دیگری آب میخورد. لحن پیام ساموئلسن در توئیتر کاملاً نشان میدهد وزیر خارجه دانمارک از این خوشحال است که پیش از دیگران خبر موافقت اتحادیه اروپا با تحریم ایران را اعلام میکند. از طرف دیگر، «استف بلوک» وزیر خارجه هلند نیز که چند ساعت دیرتر این خبر را مخابره کرده است، به وضوح تلاش دارد تا از این «افتخار» بیبهره نماند و با یادآور شدن «همکاری هلند با اتحادیه اروپا [۸]»، تأکید میکند که کشورش در اتخاذ تصمیم تحریم تهران توسط این اتحادیه نقش داشته است. خوانندگان این دو پیام توئیتری، ناگزیر به تلاش این دو مقام اروپایی برای اثبات خوشخدمتی به فرد یا نهادی که هنوز هویتش مشخص نیست، پی میبرند. ماجرا به سه کشور دانمارک، هلند و فرانسه نیز خلاصه نمیشود. تیرماه امسال، مقامات بلژیک یک زوج ایرانی-بلژیکی به نامهای «امیر سعدونی» و «نسین نومنی» را در بروکسل، پایتخت این کشور، به اتهام تلاش برای بمبگذاری در همان همایش مجاهدین خلق دستگیر کرده بودند [۹].
اتهامات نخنمایی که با چند علامت سؤال باطل میشود
اتهامات وارد شده علیه جمهوری اسلامی به هیچ عنوان جدید نیست و بارها توسط کشورهای اروپایی و آمریکا تکرار شده است. حتی ایران هم تنها هدف اینگونه اتهامات نیست و کشورهایی مانند روسیه نیز مورد همین نوع حملات قرار گرفتهاند. ماجرای ترور مشهور «آلکساندر لیتویننکو [۱۰]» افسر سابق سرویس امنیت فدرال روسیه با ماده رادیواکتیو «پولونیم» در انگلیس در سال ۲۰۰۶، ترور «بوریس نمتسوف [۱۱]» از منتقدان و مخالفان ولادیمیر پوتین در مسکو در سال ۲۰۱۵، و ترور نافرجام «سرگئی اسکریپال [۱۲]» جاسوس دوجانبه روسی-انگلیسی با عامل عصبی «نوویچوک» در انگلیس در سال ۲۰۱۸ صرفاً برخی از موارد اینچنینی طی سالهای گذشته است که در آنها افرادی ترور میشوند که در ظاهر فقط یک طرف (در این موارد، دولت روسیه) انگیزه کافی برای ترور آنها را دارد. با این وجود، تجربه و تاریخ نشان میدهد انجام عملیاتهای پرچم دروغین توسط کشورهای غربی برای دستیابی به اهداف و مقاصد سیاسی، راهبردی کاملاً رایج و البته نخنماست. به عبارت دیگر، این کشورها ثابت کردهاند برای تأمین منافعشان به راحتی حاضرند از جان چند نفر تا چند هزار نفر بگذرند. اگرچه مشرق پیش از این در دهها گزارش درباره عملیاتهای پرچم دروغین و نحوه تشخیص آنها مفصلاً توضیح داده است، اما برای رد اتهاماتی که علیه ایران مطرح شده است، نیازی به اثبات ساختگی بودن حوادث ۱۱ سپتامبر در آمریکا (جایی که مقدمات نقشه هژمونی واشینگتن در خاورمیانه چیده شد) و حمله به نشریه «شارلیابدو» در فرانسه (جایی که تروریستها در صحنه عملیات با خودشان کارت شناسایی برده بودند) نیست.
اتهاماتی که کشورهای اروپایی علیه جمهوری اسلامی مطرح کردهاند، در مواجهه با ابتداییترین سؤالهای ممکن، به سرعت رنگ میبازد:
◄ چرا دولت ایران باید در شرایط حساس کنونی که به روابطش با اروپا برای دور زدن تحریمهای آمریکا نیاز و امید دارد، دست به عملیاتهای تروریستی در خاک این قاره بزند؟
◄ فرض کنیم روابط با اروپا هم برای ایران کوچکترین اهمیتی ندارد؛ اصولاً چرا تهران باید دست به انجام عملیات علیه گروهکی بزند که به اعتراف اکثر قریب به اتفاق حتی کارشناسان غربی، نزد مردم ایران کمترین میزان از مقبولیت یا مشروعیتی را ندارد [۱۳] و بنابراین به هیچ عنوان، تهدیدی برای نظام جمهوری اسلامی محسوب نمیشود؟
◄ فرض کنیم دولت ایران، سازمان مجاهدین خلق را تهدیدی علیه خود میداند؛ باز هم کدام دولت عاقلی در دنیا این ریسک را میکند که به جای انجام یک عملیات محدود (به فرض وجود انگیزه یا ضرورت)، دست به عملیات بزرگ و کثیف (و پرسروصدای) بمبگذاری در نشست یک گروه معارض در یک کشور دیگر بزند؟
◄ فرض کنیم دولت ایران ریسک انجام بمبگذاری در یک کشور اروپایی را هم به جان خریده است؛ با توجه به اینکه بدیهیترین اصل در انجام عملیاتهای اطلاعاتی (چه با هدف کسب اطلاعات و چه به منظور نابودی یک یا چند هدف) غیرقابلردیابی بودن آنهاست، چرا دولت ایران باید عملیاتی را انجام بدهد که در تمام دنیا حتی به یک دولت دیگر هم قابلانتساب نیست؟
◄ باز هم فرض کنیم که مقامات ایران به سیم آخر زدهاند و به هر دلیلی تصمیم دارند از تروریستهای مجاهدین خلق انتقامجویی کند؛ در حالی که تجربه نشان داده است انجام عملیات تروریستی علیه هر فرد، نهاد یا کشوری صرفاً محکومیت تروریست و مشروعیت قربانی را به دنبال دارد، چرا ایران باید دست به اقدامی بزند که سازمان تروریستی مجاهدین خلق را مشروع جلوه دهد؟
سناریوهای احتمالی درباره عملیات تروریستی علیه تروریستها
مقامات جمهوری اسلامی بارها ادعاها درباره تلاش ایران برای انجام عملیات تروریستی در کشورهای اروپایی را مطلقاً رد کردهاند. به عنوان نمونه، پس از دستگیری اسدالله اسدی به اتهام ارتباط با زوج بلژیکی، بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان، با محکوم کردن این «نمایش مضحک»، اتهامات وارد شده علیه ایران را «سناریو و توطئهای برای تخریب روابط خوب و رو به گسترش ایران و اروپا» توصیف کرد [۱۴]. همچنین پس از اِعمال تحریمهای جدید اتحادیه اروپا علیه تهران، محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، با اشاره به میزبانی کشورهای اروپایی از جمله دانمارک، هلند و فرانسه از تروریستهای عضو سازمان مجاهدین خلق [۱۵]، یادآور شد که «اتهامزنی به ایران، اروپا را از مسئولیت پناه دادن به تروریستها تبرئه نخواهد کرد [۱۶].» مقامات ایرانی همچنین اعلام آمادگی کردهاند تا با هرگونه تحقیقاتی درباره این عملیاتهای تروریستی همکاری و شواهد و مدارکی را که در اختیار دارند (به عنوان مثال، اسنادی که نشان میدهد زوج بلژیکی اعضای سازمان مجاهدین خلق هستند [۱۷]) به طرفهای اروپایی ارائه کنند [۱۸].