تصمیم ناگهانی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه، مباحث گوناگونی را درباره دلایل و زمینههای این تصمیم و همچنین پیامدهای منطقهای و بینالمللی آن برانگیخته است. در این میان، با توجه به احتمال بیشتر تأثیرپذیری بازیگران فعال در عرصه سیاسی و میدانی سوریه، از جمله جمهوری اسلامی ایران، تحولات مربوط به این موضوع با حساسیت ویژهای در کشور ما مورد توجه قرار گرفته و درباره آن بحث و گمانههای متعددی مطرح شده است.
برای ورود دقیقتر به این بحث، اشارهای اجمالی به دو مسئله مهم به عنوان مقدمه، ضروری مینماید. نخست اینکه بر خلاف اعلام اولیه رئیسجمهور آمریکا، به نظر میرسد خروج نیروهای آمریکایی از سوریه نه به شکل سریع و یکباره، بلکه به صورت تدریجی و مرحلهبندی شده انجام خواهد گرفت. برخی موضعگیریها و اظهارنظرهای مقامات پنتاگون طی روزهای اخیر، در کنار گزارشهای میدانی منتشره درباره استمرار حضور نیروهای آمریکایی در مواضع خود، گواهی بر این امر است. دوم اینکه همزمان با اعلام خروج از سوریه، آمریکا اقدام به تقویت حضور نظامی خود در عراق، به ویژه در نواحی مرزی با سوریه کرده که در این راستا میتوان به اخبار مربوط به احداث دو پایگاه نظامی جدید آمریکا در استان الانبار اشاره کرد. به این ترتیب، میتوان گفت حتی در صورت تحقق خروج کامل نیروهای آمریکایی از سوریه، این امر به معنای پایان فعالیت ایالات متحده در سوریه نیست و واشنگتن ظرفیت نظامی خود برای انجام عملیات در سوریه در صورت لزوم را حفظ خواهد کرد.
با در نظر گرفتن این دو مقدمه، میتوان چنین نتیجهگیری کرد که اعلام یکباره و غیرمنتظره تصمیم ترامپ، به معنای پایان اهمیت سوریه برای آمریکا نیست؛ به ویژه با توجه به اینکه یکی از اصلیترین اهدافی اعلامی و اعمالی آمریکا در سوریه، یعنی تحدید نفوذ جمهوری اسلامی ایران در این کشور، تحقق نیافته است. یک روز پس از اعلام تصمیم ترامپ برای خروج از آمریکا، رودنی هانتر، از اعضای ارشد هیئت نمایندگی ایالات متحده در سازمان ملل، اعلام کرد که واشنگتن از همه ابزارهای قدرت ملی خود برای فشار جهت خروج «نیروهای تحت حمایت ایران» از سوریه استفاده خواهد کرد. همین یک ماه و نیم پیش، یعنی 15 نوامبر بود که جیمز جفری، نماینده ویژه آمریکا در امور سوریه نیز گفته بود واشنگتن تلاش خواهد کرد تا با استفاده از ابزارهای سیاسی و نه نظامی، ایران را وادار به خروج از سوریه کند.
بر همین اساس و با نگاهی به تحولات جاری در سوریه، به نظر میرسد رویکرد آمریکا برای فشار بر ایران در سوریه، همچنان پابرجاست و صرفاً ابزارها و شیوه اجرای این سیاست تغییر کرده است. از یک سو، خروج آمریکا از سوریه که به معنای قطع و یا دستکم کاهش قابل توجه حمایت این کشور از گروههای مسلح کرد است، دست ترکیه را برای توسعه نفوذ در مناطق شمال و شرق سوریه باز خواهد گذاشت. با وجود نگرانی مشترک تهران و آنکارا نسبت به پتانسیل تجزیهطلبی کردی در سوریه، تردیدی نیست که توسعه نفوذ نظامی و عملیاتی ترکیه در این مناطق، به معنای بازتر شدن فضای چانهزنی این کشور در مذاکرات سیاسی آتی در سوریه خواهد بود که با توجه به اختلاف رویکردهای ایران و ترکیه در سوریه، میتواند به چالشی برای ایران تبدیل شود. همزمان، آمریکا امیدوار است از طریق متعهد نشان دادن خود به رفع نگرانیهای ترکیه از جانب کردهای سوری، شکافی را در محور «آستانه»، یعنی میان ایران و روسیه از یک سو و ترکیه از سوی دیگر ایجاد کند.
افزون بر این، آغاز روند عادیسازی روابط کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با دولت سوریه را که بلافاصله پس از اعلام خروج آمریکا اتفاق افتاد، نباید به رویکرد کلی آمریکا بیارتباط دانست. از دید آمریکا، کشورهای عربی میتوانند تأمین کننده دو نیاز مهم دولت سوریه در ادامه مسیر تحولات در این کشور باشند: نخست، مشروعیت عربی و بینالمللی و دوم، منابع مالی برای بازسازی اقتصادی سوریه. تردیدی نیست که تأمین این دو «کالای اساسی» برای دمشق، بدون چشمداشت نخواهد بود و این کشورها در مقابل، محدود شدن نفوذ ایران در سوریه و یا دستکم برخی تغییرات در سیاست دمشق را طلب خواهند کرد. همزمان، باید گفت که با توجه به اختلافات موجود میان کشورهای عربیِ متحد عربستان سعودی و ترکیه، توسعه فعالیت این کشورها خود به عنوان ابزاری برای موازنهبخشی در مقابل ترکیه و جلوگیری از خارج شدن احتمالی اقدامات آنکارا از کنترل نیز عمل خواهد کرد. به عبارت دیگر، ایالات متحده همزمان با خروج از سوریه، به دنبال ایجاد یک سیستم چندبعدی و پیچیده موازنه میان بازیگران مختلف در این کشور است.
البته تمامی این موارد، به معنای بسته شدن دست ایران در سوریه و محدود شدن گزینههای بازیگری جمهوری اسلامی نیست. به عنوان مثال، دستکم تا اینجای کار میتوان گفت که تلاش روسیه – با حمایت ایران – برای برقراری مصالحه میان گروههای کرد و دولت سوریه، احتمال انجام یک عملیات نظامی جدید از سوی ترکیه در شرق سوریه را تا حد زیادی کاهش داده است. در صورت نهایی شدن مصالحه میان کردها و اسد، توسعه قلمرو تحت کنترل دولت دمشق طبیعتاً گامی در راستای تثبیت مهمترین دستاورد ایران در سوریه، یعنی حفظ دولت این کشور خواهد بود. با این حال، در جمعبندی بحث میتوان گفت که ایران تاکنون به درستی از انجام هرگونه موضعگیری یا اقدام شتابزده در واکنش به اعلام خروج نیروهای آمریکایی خودداری کرده و در انتظار روشنتر شدن شرایط میدانی است. حفظ نفوذ ایران در سوریه، بیتردید منوط به رصد پیوسته چالشها و مخاطرات، در کنار برنامهریزی برای بهرهگیری از خلأهای موجود در رویکرد آمریکا و دیگر رقبا در قبال موضوع سوریه است.
منبع: روزنامه اعتماد