به گزارش خبرگزاری فارس از آبادان، با ورود فوتبال به دنیای حرفهای، رسانهها و تبادلات رسانهای نیز، جایگاه ویژهای در لیگ برتر ایران پیدا کرد و از آن زمان بود که حاشیه نقش پر رنگتری را نسبت به مسائل فنی در فوتبال ما ایفا کرد.
باشگاه صنعت نفت آبادان که به نوعی در سنوات اخیر به واسطه حرکت آسانسوری شکل خود به سمت لیگهای دسته اول و لیگ برتر، از حضور در بازار داغ رسانهای کمی عقب نشسته بود، با فعالیت صفحات مجازی مختلف، این باشگاه وارد دوران جدیدی از نوع تعامل با دوستدارانش قرار گرفت.
* حضور پر سر و صدای مربی منشوری سابق و خریدهای گرانقمیت
نفت آبادان پس از آخرین صعود خود به لیگ برتر و عدم دست یافتن به توفیق دهان سوزی در حضور هفتم خود در این آوردگاه، اقدام به تبیین چشماندازی کرد که این دورنما، اگر چه برای تیمی که ثبات در آن معنا ندارد، کمی به دور از باور به نظر میرسید، اما چندان هم دور از دسترس نبود.
حضور هشتم صنعت نفت آبادان در لیگ برتر با سرو صداهای بسیاری که ناشی از حضور یک مربی نام آشنا بود، همراه شد.
خرید بازیکنان گرانقیمت و با کیفیت، وعدههای رویایی، صحبتهای ماورایی سرمربی، اتحاد هواداران و حمایت همه جانبه و بی سابقه دوستداران این تیم، خبر از آوردگاهی میداد که میتوانست یک صنعت نفت تاریخی را رقم زند.
دیری نگذشت که تفکرات فنی در صنعت نفت آبادان افول پیدا کرد و کم کم برای اهالی فن مبرهن میشد که فراز کمالوند برای نام صنعت نفت خیلی کوچکتر از آن است که بتواند برای این باشگاه بزرگ و مردمی تاریخسازی کند.
* باختن قافیه به دلیل ضعف فنی
وی در بزنگاه حساس نیمه نهایی قافیه را به دلیل پیاده کردن تفکرات نادرست خود به حریف باخت تا حسرت آن به دل مردمان این دیار بماند، این مربی که مهارت خاصی در هدایت افکار عمومی به سوی ناکجا آباد داشت، بارها و بارها با پاک کردن صورت مسئله سعی داشت ذهن هواداران را از ضعفهای کلیدی و اصلی تیم صنعت نفت منحرف سازد تا جایی که علاقهمندان به تیم صنعت نفت باور کرده بودند که این مربی بهترین مربی تاریخ این باشگاه است و صنعت نفت، خود توان تیمداری ندارد.
این مسائل در حالی رخ میداد که فراز کمالوند به همراه بازیکنانی که به آبادان آورده بود بیشترین دریافتی را از باشگاه صنعت نفت داشتند و این مربی به بهانههای واهی سعی داشت عدم نتیجه گیری تیمش را بر گردن مشکلات مالی انداخته و خود از زیر بار مسئولیت سنگینی که در قبال مردم آبادان داشت، شانه خالی کند.
* انحراف ذهن هواداران
سرانجام صنعت نفتی که ذهن هواداران خود را با رویاهای جور واجور منعطف کرده بود، با به دست آوردن ۱۰ برد، ۱۰ مساوی و ۱۰ باخت!، ۴۰ امتیازی شد و در فصلی که میتوانست از ضعف سایر مدعیان استفاده کرده و دست کم سهمیه آسیا را کسب کند با رتبه هشتم به کار خود پایان داد، اما این پایان ماجرا نبود.
پس از پایان لیگ سیزدهم، جدای از بی ثباتی مدیریتی در باشگاه صنعت نفت آبادان، افرادی در بازار نقل و انتقالات دست به فعالیت زدند تا این تیم را برای فصل بعد عقیم سازند.
* جدایی ستارههای صنعت نفت پس ا زتوافق برای ماندن
به همین منظور، پریرا، مگنو و سزار که یکی از بهترین مثلثهای لیگ را تشکیل داده بودند، در حالی که پیش از این عنوان میشد با باشگاه صنعت نفت آبادان توافق کرده بودند در اقدامی غیر منتظره از حضور مجدد در آبادان خودداری کردند، همچنین سایر بازیکنانی که با نظر مستقیم کمالوند به آبادان آمده بودند نیز، به همراه چند بازیکن مد نظر وی از صنعت نفت جدا شدند تا مرد پرتغالی پس از حضور در صنعت نفت با چالش عمدهای روبرو شود.
لیگ چهاردهم نیز آغاز شد، اما خبری از هیاهوی رسانهای که در فصل قبل وجود داشت، دیگر نبود.
* تحرکات مشکوک صفحات هواداری در فضای مجازی
صفحات مجازی که با عنوان حسابهای هواداری مشغول فعالیت بودند، ضمن اینکه حمایت مرموزی از تیم صنعت نفت انجام میدادند، جسته و گریخته و به طور مستمر بازگشتی به فصل قبل را صورت داده و حضور کمالوند را به عنوان یکی از نقاط عطف فوتبال آبادان قلمداد میکردند و به شکل ناشیانهای به حمایت از این مربی پرداختند، به گونهای که هر مخاطبی جهت دار بودن مطالب ایشان را تشخیص میدهد.
این صفحات مجازی که به دلیل سکوت رسانهای مرسوم در باشگاه صنعت نفت آبادان، سهم عمدهای در هدایت افکار عمومی را بر عهده دارند و غالباً همگی از یک محتوا بهره میبرند و از خلاقیت کافی برخوردار نیستند، رفته رفته و با عدم ثبت نتایج مثبت توسط تیم سرجیو پرتغالی که حالا برای باور کردن جوانان بومی شهر آبادان گام پیش نهاده بود، فلاشبکهای خود را به لیگ هفدهم بیشتر کرده و در نظرسنجیهای محرز خود خواستار بازگشت کادر قبلی شده بودند.
حذف صنعت نفت در جام حذفی با شکست مقابل سایپا، بهانه لازم را در اختیار این صفحات مجازی قرار داد تا هواداران این تیم را که در بی اطلاعی محض از بسیاری از موضوعات درون باشگاه به سر میبرند، به سمت و سویی سوق دهند که سکوهای ورزشگاه تختی آبادان و مردم مرزدار غیور این شهر، در شهری که مقاومت پیشه جدایی ناپذیر آن است از پیش از آغاز دیدار این تیم مقابل سایپا در آخرین هفته از نیم فصل اول رقابتهای لیگ برتر اعتراضاتی را سر دادند که مشخصاً هدایت و سازماندهی شده بود.
*اعتراضات ساماندهی شده
اعتراضاتی که از خارج از ورزشگاه آغاز شد و از دقیقه ۱۵ بازی با هدف قراردادن سران این باشگاه استمرار یافت، سرانجام با آوردن نامی که بزرگترین فرصت را از صنعت نفت گرفت و سرمایههای بسیاری را در این تیم هدر داد، قوت گرفت.
در روزی که سکوهای تختی آبادان یکی از پر التهابترین روزهای خود را در دو سال اخیر سپری کرد، نام سرمربی اسبق صنعت نفت آبادان در حالی از سوی تماشاگران منسوب به صنعت نفت آبادان در ورزشگاه ظنینانداز شد که سرمربی پرتغالی صنعت نفت آبادان با بهرهگیری از سه جوان بومی در نیمه دوم، موفق شد سایپا را مغلوب هنرنمایی بازیکنان آبادانی صنعت نفت کند، همان کاری که فرار کمالوند به خاطر ترس از خدشه دار شدن اعتبارش، حاضر به انجام آن نشد.
حالا این تیم پس از انجام بازیهای زیبا و البته بدون نتیجه و ثبت تنها سه باخت، راه بردن حریفان را نیز آموخته و باید به آن فرصت داد تا شادی را به مردم آبادان هدیه دهد، برای تیمی که بدون کرار جاسم پرحاشیه و اکبر ایمانی به خوبی راه بردن حریفان را بلد است و در مشکلات عدیده مالی دست و پا میزند، فقط زمان لازم است و صبر.