روسیه برای چند دهه مرکز پرورش قهرمانان شطرنج جهان، مانند کارپوف، کرامنیک و کاسپاروف بوده است. به دنبال تصمیم آمریکا برای خروج از برجام، روسیه در شطرنج سیاسی خود چند حرکت انجام داد؛ وزارت خارجه و وزارت دفاع روسیه دو جهت اصلی انجام دهنده خواسته های رئیس جمهور روسیه هستند. می توانیم حدود و مقاصد دیپلماتیکی که از زبان لائوروف و بوگدانف در مورد ایران مطرح می شود را ترجمه نظرات پوتین بدانیم، که در گفتگو با اسد خروج تمام نیروهای خارجی از سوریه را ضروری دانست.
القدس العربی چاپ لندن نوشت: روسیه برای چند دهه مرکز پرورش قهرمانان شطرنج جهان، مانند کارپوف، کرامنیک و کاسپاروف بوده است. در این میان، کاسپاروف به آسانی از دنیای این بازی ذهنی پیچیده وارد بازی شطرنج سیاسی روسیه و جهان شده و یک جنبش حزبی مخالف تاسیس کرد، کوشید در انتخابات ریاست جمهوری در سال 2008 شرکت کند و همچنان یک فعال حقوقی علیه نظام ولادیمیر پوتین محسوب می شود.
به گزارش «انتخاب»، این رسانه عرب زبان ادامه داد: به دنبال تصمیم آمریکا برای خروج از برجام و تلاش آن برای محدود کردن نفوذ تهران در منطقه عربی، وضع شروطی سخت گیرانه برای ایران و اعمال تحریمهای بیشتر، روسیه در شطرنج سیاسی خود چند حرکت انجام داد، که شایسته بحث و بررسی است؛ از مکان صدور این تصمیمها که در خود روسیه است گرفته تا دیدار پوتین با نخست وزیر اسرائیل، دیدار وی با بشار اسد در سوچی و در ادامه دیدار اسد با نماینده پوتین در دمشق. در این بین، حملات مکرر اسرائیل به اهداف ایرانی در سوریه اتفاق افتاد و در پاسخ، 20 موشک به سمت جولان شلیک شد.
این حرکتهای شطرنج در آغاز با انتقال پرونده سوریه در روسیه، همزمان با آغاز دخالت نظامی روسیه در سال 2015 مرتبط می شود. حرکات مذکور این واقعیت را تغییر نمی دهد که تصمیم آخر در مسکو با پوتین است، اما این حرکتها نشان داد وزارت خارجه و وزارت دفاع روسیه دو جهت اصلی انجام دهنده خواسته های رئیس جمهور روسیه هستند. و در سایه این مساله، می توانیم حدود و مقاصد دیپلماتیکی که از زبان لائوروف و بوگدانف در مورد ایران مطرح می شود را ترجمه نظرات پوتین بدانیم، که در گفتگو با اسد خروج تمام نیروهای خارجی از سوریه را ضروری دانست.
صحبتهای مسئولان روسی نشان داد که روسیه به وضوح در حال فشار آوردن بر نظام سوریه است تا از ایران بخواهد نیروهایش را از این کشور خارج کند.
در تخته شطرنج جهانی، روسیه دو خط را به کار گرفته است، اول آنکه در را برای تفاهم های جهانی و منطقه ای بزرگ با ایالات متحده آمریکا باز گذاشته است؛ که از کره شمالی، اوکراین و مرزهای اروپا تا سوریه امتداد دارد و دوم، اشکال متعددی از به مبارزه طلبی و تحریک نظامی، سیاسی و تبلیغاتی را به خدمت می گیرد. هر چه حدود نبردها توسعه یابد، دستاورهای استراتژیک بزرگتر می شود، و گرنه معرکه ها به خود روسیه می رسد و آن را مجبور می کند حرکت دیگری را در صحنه سیاست جهان انجام دهد؛ همانطور که در گذشته با فروپاشی شوروی سابق، در نهایت شوروی کیش و ماتی تاریخی شد!