به گزارش خبرگزاری فارس از آبادان، یک فوتبال پر حرف و حدیث، همواره زادههایی پر بحث و مسئله به دنبال داشته و زوایای نامعلوم این رشته ابهامات زیادی را به خورد اذهان عمومی میدهد که لزوم شفافسازی و حقیقتجویی در جامعه امروز ورزش یک اصل جدایی ناپذیر همراه با توجیه مخاطب با مفاهیم و حقایق است.
«حسن دشتی» یکی از با اصالتهای فوتبال اصیل آبادان است که به پاکی و شرافت زبانزد است، او یکی از کسانی بود که به خاطر صراحت کلام و حقپیشگی در رفتار جایی در فوتبال صد من یکغاز این شهر پیدا نکرده و شاید نخواهد کرد.
هافبک سالهای پویایی فوتبال آبادان که با پیوستن به جمع قوهای سپید انزلی، در آن سالها تا رسیدن به عنوان قهرمانی آوردگاه تخت جمشید هم پیش رفت، این روزها دور از هیاهوی پر حاشیه فوتبال آبادان در کرانههای خزر از دور خاکستر شدن ریشه این فوتبال ناب جنوبی را نظاره میکند و معتقد است به تنهایی نمیتوان برای باز ساختن آن کاری از پیش برد و در همت گروهی نیز کار شکنیهای بسیاری برای متوقف کردن عزم مورد اشاره وجود دارد که خود به خود، انگیزه گام برداشتن را از انسانهای با اراده آهنین هم سلب میکند.
گویا اوضاع درهم دروازه فوتبال ایران تحمل این پیشکسوت را سر آورده که دشتی هم زبان باز کرد و با باز گو کردن حقایق و تحلیل برخی مسائل در خصوص فوتبال آبادان و ویترین آن که تیم صنعت نفت باشد، سهی داشت تا کمی از بار بر دوش خود را سبک کرد.
مشروح گفتوگوی تفصیلی فارس با «حسن دشتی» را در ذیل میخوانید.
*فارس: آقای دشتی مدتی زیادی است که خبری از شما نداریم!
دشتی: در بندرانزلی مشغول زندگی روزمره خود هستم، اتفاقا اینجا هم از فوتبال دور نیستم و با پیشکسوتان فوتبال گیلان و انزلی نشستهای خوبی داریم و چند روز گذشته مراسم خوبی بهیاد زنده یاد قایقران گرفته شد که جای تقدیر دارد.
*فارس: در انزلی چرا، فوتبال آبادان بیشتر به شما نیاز دارد...
دشتی: مدتی پیش بزرگان فوتبال آبادان را که کسی تصور نمیکرد این افراد دور هم جمع شوند را برای کمک به فوتبال این شهر گرد هم آوردیم و جلسات زیادی را در راستای بومی سازی و کمک به فوتبال این شهر با یکی از نمایندگان مردم آبادان در مجلس برگزار کردیم و علیرغم ذهنیت آن مسئول، ثابت کردیم که آبادانیها با یکدیگر وفاق دارند.
*نماینده آبادان بهجای کمک به فوتبال شهر نزدیکان خود را وارد باشگاه نفت کرد!
متاسفانه در آبادان برخی از دوستان برای اینکه به جایی برسند و پست و مقامی بگیرند، نزد افراد مشخص خود شیرینی میکردند و تصمیمات و صحبتهای اندرونی ما را بیرونی می کردند.
بعدها متوجه شدیم همان نماینده که میخواست به فوتبال شهر کمک کند، از صحبتهای ما اطلاعاتی را کسب و بهوسیله همان معلومات نزدیکان خود را وارد ساز و کار باشگاه صنعت نفت کرده، خدا را گواه میگیرم که همین نماینده روز اول راه هیأت فوتبال و کانون پیشکسوتان را بلد نبود.
*فارس: نتیجه جلسات چه شد؟
دشتی: تصمیمات خیلی خوبی برای مقاطع مختلف فوتبال آبادان گرفته شد و کارهای زیادی را تصمیم به اجرا داشتیم، اما افرادی در این بین بودند که به صرف جای دادن خود در برخی ساختارها، با اعمال رفتاری بچهگانه اجازه تثبیت این اقدامات را ندادند، برخی خود را به سرمربی غیر بومی تیم صنعت نفت فروختند و برخی نیز از کانون پیشکسوتان خط میگرفتند و خود را به اسم خبرنگار در این جمع جا میزدند و در عمل صحبتها ما را ضبط و در محافل مختلف پخش میکردند.
متاسفانه متوجه شدیم چند تن از افرادی که در جلسات ما بودند نیز صحبتهای ما را به بیرون و مشخصا باشگاه صنعت نفت میرساندند تا شاید در این باشگاه جایی پیدا کنند.
*فارس: جلساتی که گفتید در حضور چه کسانی برگزار میشد؟
دشتی: کارگروهی با بزرگان و نامداران فوتبال این شهر که هیچگاه در هیچ اموری خود را دخالت نمیدادند، تشکیل دادیم، اما با وجود این کارها دیگر چه انتظاری برای بهبود اوضاع فوتبال شهر میتوان داشت.
*فارس: در ابتدای فصل صحبتهایی در خصوص عملکرد فراز کمالوند در تیم صنعت نفت داشتید، این مربی مکررا خود را آبادانی و عاشق این شهر به مردم معرفی میکند، نظر شما چیست؟
دشتی: پس برای همین علاقه است که هر روز دم از رفتن میزند!(خنده)
*فارس: شما هم روزی عهدهدار این سمت در تیم صنعت نفت بودید، از کارنامه خود بگوئید؟
دشتی: در سال 82 زمانی که تیم صنعت نفت به من تحویل داده شد، این تیم در رده سیزدهم جدول بود.
*به بازیکنان نفت گفتم شما عددی نیستید
جایی شنیدم که بازیکنان تیم میگویند آبادان فوتبال ندارد، آنها را که غالبا توسط دلالان به این تیم آورده شده بودند جمع کردم و گفتم که شما ربع بازی بچههای قدیم فوتبال آبادان را هم اجرا نمیکنید و با مثال زدن چند بازیکن مثل برمکی و کشتکار، به آن تعداد بازیکن گفتم که شما در مقابل این نامها عددی نیستید، آبادان شهر بزرگی است، تماشاگرانش هر کدام یک مربی فوتبال هستند و از پیشینه فوتبالی غنی برخوردار است، حالا شما میگویید که آبادان بازیکن ندارد؟ هر کس این نظر را دارد همین حالا برود.
یاوری در آن برهه که تیم را ترک کرد، ارنج بازی مقابل ماشینسازی را روی تابلو کشیده بود که متوجه عدم حضور داریوش رضاییان شدم، به او گفتم چرا داریوش را بازی نمیدهی، او گفت این بازیکن مثل طاووس است، از دور زیبا و در باطن چیز خاصی ندارد.
چند روز با این تیم کار کردم و هفته بعد ماشینسازی را در آبادان با سه گل شکست دادیم که تا آن زمان سابقه نداشت این تیم در یک بازی آن فصل سه گل زده باشد، تمرینات خود را ادامه دادیم حتی بسته به نیاز، تیم را به باشگاه اسبسواری بردم و تمرینات سنگین هوازی برای آنها تدارک دیدم، خارجیهای تیم را کنار گذاشتم و از بازیکنان جوان بومی که کنار گذاشته شده بودند استفاده کردم و از کسانی که مدعی بودند استفاده نکردم، همه تیمها را بردیم و از رده سیزدهم به بالای جدول رسیدیم و نوبت به بازی مقابل برق تهران رسید که در آن زمان، کمالوند سرمربی آن بود، ما باید مقابل این تیم امتیاز میگرفتیم تا سوم میشدیم و به پلی آف صعود میکردیم.
*فارس: پس با کمالوند هم تقابل داشتید؟
دشتی: بله، قبل از شروع بازی مقابل برق، کمالوند هواداران تیم برق را با ساز و دهل پشت نیمکت تیم ما قرار داد و پس از اعتراض ما، نیمکت تیم نفت عوض شد و در کمال تعجب دیدیم که هواداران برق را دوباره به آن سوی جایگاه در پشت نیمکت ما آوردهاند.
*به کمالوند گفتم خجالت بکش، ما میهمان شما هستیم!
من خطاب به کمالوند گفتم؛ «خجالت بکش، ما میهمان شما هستیم»، او هم در جواب گفت که اینجا زمین ماست و هرجور بخواهیم رفتار میکنیم.
فارس: از این بازی بیشتر برای ما بگوئید؟
دشتی: از ابتدای این دیدار، حرکات برخی بازیکنان از جمله «سعید وثوق» مشکوک بود و در همان دقایق ابتدایی این بازیکن چند توپ را پشت محوطه جریمه لو داد و منجر به ایجاد موقعیت برای حریف شد که من بلند شدم سر او فریاد کشیدم.
بعد از این موضوع یک توپ روی محوطه ما ارسال شد و این بازیکن فکر کرد که توپ داخل محوطه است و بلند شد مثل والیبال توپ را به صورت آبشار زد تا داور پنالتی بگیرد، اما توپ بیرون از خط بود که آنجا بود متوجه شدم صحبتهایی با برخی از این بازیکنان انجام گرفته است.
اتفاقا محبی، مربی فعلی نفت هم، در آن زمان بازیکن کمالوند بود!
بین دونیمه وثوق را از زمین خارج کردم و این موضوع تا جایی ادامه پیدا کرد که مدیران باشگاه وارد رختکن شدند که سر این بازیکن فریاد کشیدند و به او حمله کردند.
*فارس: در نهایت چه اتفاقاتی در این بازی رخ داد؟
دشتی: در نهایت این بازی دو بر دو مساوی شد ما صعود کردیم.
*چند نفر اطلاعات ما را به تیم مقابل میدادند
اما حرکات چند بازیکن مشکوک بود و در طول بازی مشخص بود که تیم مقابل با چند بازیکن ما صحبتهایی داشته است، حتی در بازیهای پلیآف هم از این مسائل در تیم ما بسیار بود و یاد دارم دکتر تیم ما، از طریق موبایل اطلاعات فنی تیم را در اختیار تیم مقابل قرار میداد و دروازهبان تیم نیز که هماکنون در کادر فنی تیم صنعت نفت قرار دارد، گلهای عمدی دریافت میکرد و خیانت زیادی به ما کرد و ضربات زیادی به تیم ما زدند، سرپرست و تدارکات و مدیران ما ناظر بر این اوضاع بودند.
*فارس: هواداران زیادی در آن بازی همراه تیم نفت بودند، تکلیف آنها چه شد؟
دشتی: بعد از بازی، هواداران تیم برق به اتوبوس ما حمله کردند و تماشاگران ما را با انواع وسایل کتک زدند و حتی یکی از هواداران ما به نام «اسحاق تنگسیری» با چاقو ضربه خورد، حالا برای من جای سوال است که لیدرهای باشگاه که در آن زمان نیز حضور داشتند، چگونه آن روزها را فراموش کردهاند؟ مگر سرمربی فعلی تیم صنعت نفت آن زمان آبادانی نبود و این شهر سرزمین مادری او نبود که با آبادانیها چنین رفتاری را کرد.
*فارس: عملکرد این مربی را در آبادان چطور ارزیابی میکنید؟
دشتی: این همه هزینه و این همه امکانات و این همه هزینه صرف تیم صنعت نفت و در اختیار کمالوند قرار گرفته اما هر روز بهانهجویی میشود که از تیمهای دیگر پیشنهاد دارم و میروم، آقای کمالوند صراحتا با ذکر نام بگوید که کدام تیمها او را میخواهند؟
روز اول هم عنوان کردم که تا کنون چنین هزینهای نشده و سرمربی تیم صنعت نفت در مصاحبههای خود صحبت از آسیایی شدن میکرد و من در گفتوگوی تلویزیونی عنوان کردم که این همه هزینه برای بازیکنانی که پا به سن گذاشتهاند زیاد است و این افراد در بازیهای فشرده کم میآورند و نمونه آن نیز مشاهده شد که خود مربی اذعان کرد که بازیکنان خسته هستند و توان بیش از این ندارد، گاها نیز عنوان میشد که بازیکنان محروم داریم، خب تمام تیمها محروم و مصدوم دارند و این دلیل قانعکنندهای نیست و این موضوعات توجیه مناسبی برای باخت و عدم نتیجهگیری نیست.
*فارس: جایگاه صنعت نفت در رده هشتم، رتبه مناسبی بوده؟
دشتی: در سالی که سپاهان و تراکتورسازی مشکلات فراوان داشتند، استقلال خوزستان به شکل دیگر گرفتار مشکلات بود، نمایندگان مشهد به نوعی دیگر گرفتار مشکلات بودند، سپیدرود تازه وارد نیز به همین شکل، گسترش فولاد نیز 90 درصد تیم سال گذشته را از دست داده بود، نفت تهران هم از پاشیده شده بود ما به راحتی میتوانستیم سهمیه آسیا را کسب کنیم.
*نفت آبادان دست کم باید سهمیه آسیا میگرفت
به جایگاه تیمهایی مثل پیکان، فولاد، پارس جنوبی و سایپا که به مراتب نسبت به ما کمترین هزینه را کرده بودند نگاه کنید، حالا این تیمها صاحب چه رتبهای هستند و تیم صنعت نفت در کجای جدول قرار گرفته است، آن هم در صورتی که به تمام این تیمهای نیمه پایینی جدول که نام بردم چه در خانه و چه در خارج از خانه امتیاز داده شد.
*فارس: نحوه یارگیری تیم صنعت نفت چطور بوده؟
دشتی: هیچ تیمی در ایران وجود ندارد که چهار بازیکن خارجی در اختیار داشته باشد و اتفاقا هر چهار بازیکن همزمان در ترکیب اصلی قرار بگیرند، حتی تیمهای استقلال و پرسپولیس چنین جذبهای نداشتند، این موضوع مهمی است که چهار بازیکن خارجی با هزینههای کلان جذب شوند و این هزینهها نیز از جیب مردم آبادان خرج شود، این تیم با این هزینهها باید نتیجه میگرفت.
*هر مربی دیگری با این بازیکنان، امکانات و هزینهها نتایج بهتری میگرفت
*فارس: سرمربی تیم صنعت نفت در جایی عنوان کرده بود که شما فاقد علم روز فوتبال هستید!
دشتی: این آقا هنوز متولد نشده بود که من در سال 55 با ملوان تا هفتههای پایانی با وجود تیمهای مثل استقلال و پرسپولیس صدرنشین جدول بودیم، این منم منمها نباید وجود داشته باشد، هر مربی دیگری بود با چهار بازیکن خارجی و این همه هزینه نتایجی بهتر کسب میکرد.
من قدیمی هستم و ادعایی هم ندارم، اما سوال این است که محبی، صاحبجمعی و سایر کمکهای این مربی در کجای فوتبال ایران حضور داشتند و از چه سابقهای برخوردارند؟ چرا کسی از این مربی رزومه کمکهایش را نخواست؟
*فارس: ولی عدم وجود امکانات سختافزاری از سوی کادر فنی صنعت نفت عنوان میشود؟
دشتی: سخت افزاری که دم از نبود آن زده میشود، در هیچ جای ایران مثل آبادان وجود ندارد، هنوز تیمهای استقلال و پرسپولیس زمین ثابت ندارند، اما صنعت نفت دو زمین خوب مثل پیروز و تختی دارد و اجازه استفاده به تیم دیگری را نمیدهند، این سخت افزار نیست؟ به عقیده من منظور کمالوند از سخت افزار فقط پول است.
*منظور کمالوند از سخت افزار فقط پول است
هر روزه کودکان زیادی در گوشه کنار شهر با استعدادهای فراوان فوتبالی در حال سوخت هستند، آنها هستند که سختافزار میخواهند نه تیمی که با هزینههای فراوان از پس تیمهای کمهزینه و تضعیف شده بر نمیآید، ژن بچههای آبادانی فوتبالی است و این رشته مورد اقبال عموم است ولی باید کسی باشد که این بازیکنان را رشد دهد.
همه تیمها مشکل خوابگاه دارند و اکثرا به هتلها بدهکارند، اما در آبادان چنین چیزی نیست، با تمام این اوصاف اگر شش امتیاز از تیم پدیده کسر نمیشد نفت آبادان چنین جایگاهی را هم در اختیار نداشت و منت گذاشتن بر سر مردم آبادان بی پایه و اساس است، همین آقا سال گذشته و سالهای گذشته چطور نامی از آبادان نمیآورد؟ مگر کمالوند سالهای گذشته آبادانی نبود؟ ولی الان چون در تیم دیگری جای ندارد آبادان سرزمین مادری او شده است، کافیست به دلایل محرومیت یکساله خود روجوع کند و دیگر در انظار عموم دم از عدالت و قانون نزند.
*فارس: چرا فوتبال آبادان همیشه پر از حرف و حدیث است؟
دشتی: آبادان هرچه ضربه میخورد از نمایندگان خود در مجلس میخورد، باشگاههای فوتبال آبادان به قهقرا رفتهاند و رئیس هیات فوتبال این شهر این رشته را در آبادان به حال خود رها کرده و کارمند باشگاه صنعت نفت شده است، چرا آبادان نباید چند باشگاه خوب فوتبال داشته باشد، نباید سالانه چند دوره تورنمنت در این شهر برگزار شود، باشگاهای نامدار آبادان حالا کجا هستند؟ متاسفانه رسم شده که سه تیم در یک دوره مسابقات شرکت میکنند و هر ساله هم جام بین آنها رد و بدل میشود همین میشود عملکرد و در واقعیت فوتبال آبادان هیچ خروجی ندارد و سالهاست از فوتبال این شهر بازیکنی به تیم صنعت نفت تزریق نمیشود.
*کسی مالک تیم صنعت نفت نیست
این شهر 12 تیم داشت و گلچین این باشگاهها بود که تیم صنعت نفت را تشکیل داد، این تیم متعلق به مردم آبادان است و باید از بازیکنان آبادانی تشکیل شود، این تیم مال شخص خاصی نیست که خود را مالک آن بداند، عیسیزاده مگر از جیب خود برای این تیم هزینه کرده که ادعای مالکیت و ماندن در این باشگاه را دارد؟
*فارس: مشکل کار از کجاست؟
دشتی: نگاهی به خریدهای تیم صنعت نفت بیاندازید و ببینید توسط چه کسانی صورت میگیرد؟ چنین پولهایی برای جذب بازیکنان بیکیفیت خرج میشود و در مقابل تیمهای پایه این باشگاه و سایر باشگاهها از کمترین امکانات برخوردار نیستند و هر لباسی در انبار باشگاه صنعت نفت فرسوده شود در اختیار بچههای فوتبالیست آکادمی این باشگاه قرار میگیرد.
*فارس: عملکرد هیات فوتبال چگونه بوده؟
دشتی: پیشکسوتان ما انسانهای بزرگی هستند که هرکدام مایه افتخار این شهر هستند، اما برخی در این بین وجود دارند که به فوتبال آبادان خیانت کردند و خودشان را دربست در اختیار یک باشگاه گذاشتند، نتیجه این میشود که در آبادان دیگر تیمی در لیگ استان هم وجود ندارد، تیمهای پاکدلان، جم و رخش اروند به دلیل عدم حمایت و بی توجهی هیات فوتبال یکی پس از دیگری حذف شدند.
*به فوتبال آبادان خیانت کردند
در کجای فوتبال ایران، رئیس هیات فوتبال یک شهر در یک باشگاه سه سمت دارد؟ رئیس هیات فوتبال آبادان در باشگاه صنعت نفت آبادان عضو کمیته فنی، عضو علی البدل هیات مدیره و رئیس آکادمی است!
اداره کل ورزش و جوانان باید فورا هیات فوتبال منطقه آزاد اروند اروند را راهاندازی کند و از بزرگان فوتبال آبادان همچون گلهداری، ناصری، بهاریان، میرافضل و .. که زجر کشیده فوتبال آبادان هستند در این سمت استفاده کند نه کسی که چهار پست دارد و در هیچکدام از سمتهای خود کارش را درست انجام نمیدهد و به هیچکدام از امور رسیدگی نمیکند، تا این موضوع حل نشود، فوتبال آبادان درست نخواهد شد.
*فارس: عدم رشد و موفقیت تیمهای پایه در باشگاه نفت آبادان ناشی از چیست؟
دشتی: این همه مربی و استعدادیاب بزرگ در آبادان وجود دارد اما متاسفانه هر جوان بی تجربهای که در روی باشگاه صنعت نفت بخندد به عنوان مربی مشغول بهکار میشود، کمی باشگاه فولاد را که بغل گوش ما قرار دارد سرلوحه کار خود قرار دهیم و کنکاش کنیم که چرا این باشگاه در تمامی ردههای سنی هر ساله مدعی قهرمانی است.
*فارس: انزوای بازیکنان بومی در تیمهای بزرگ شهر به چه دلیل است؟
دشتی: سالهای سال جوانان ما از گود خارج شدهاند و مقصر مربیان غیر بومی هستند که فقط برای نتیجهگرایی به فوتبال آبادان پا میگذارند.
*بازی دادن جوانان، دست دلالان را کوتاه میکند
به «محمدرضا غبیشاوی» ستاره ملیپوش آبادان پس از مدتها فقط پنج دقیقه میدان داده میشود، پنج دقیقه بازی در طول فصل جز نابودی بازیکن چه نتیجهای دارد؟ همین میدان دادنهای گاه و بی گاه هم شده عملکرد سرمربی فعلی تیم صنعت نفت که بگوید به جوانها میدان دادهام، اگر کمالوند توان فنی بالایی داشت به جوانها میدان میداد و با آنها هم نتیجه میگرفت.
بازی ندادن جوانان بومی به این دلیل است که آنها شایستگی خود را در میدان نشان میدهند و دست عدهای برای آوردن بازیکن بیکیفیت غیر بومی کوتاه خواهد شد.
*فارس: صحبت از بازیکنان بومی شد، به نظر شما عملکرد حسین بغلانی مثل همیشه بود؟
دشتی: مشخص است که وقتی حسین بغلانی جوان و باتجربه را به لحاظ روحی نابود کنیم و در ابتدای کار بازوبند را از او بگیریم، وقتی بازیکن غیر بومی بالای 80 درصد از قرارداد خود را دریافت کند ولی بازیکن بومی زیر 50 درصد بگیرد، معلوم است که اسدی سرآمد خط دفاعی میشود.
باید گلهای دریافتی صنعت نفت آنالیز شود تا مشخص شود مرتضی اسدی در به ثمر رسیدن چند گل مقصر بود، تا اینقدر سرمربی تیم، منت این بازیکن پا به سن گذاشته را که دوران فوتبالش تمام شده به رخ کسی نکشد.
*روحیه بازیکنان بومی را تضعیف کردند
حیف است اینهمه بازیکن مستعد بومی در خارج از گود مانده، خود کمالوند در یکی از مصاحبههای خود عنوان کرده بود که عبدالله زاده در بازیهای بیرون نمیتواند بازی کند، بعد مشاهده کردیم که این بازیکن در ورزشگاه آزادی به پرسپولیس هم گل زد، روحیه بازیکن اینجوری خراب میشود و بازیکن بومی اینگونه تخریب میشود.
*فارس: کمالوند در مصاحبههای خود عنوان کرد که مردم راضی هستند و بازیهای آخر هم ورزشگاه را پر میکنند، اما چنین نشد!
دشتی: حق مردم این نتایج نیست و در شرایط سخت زندگی در این شهر، با این هزینهها باید ضمن شفافسازی نتایج بهتری کسب شود، در بازیهای آخر صنعت نفت، تعداد تماشاگران از سه هزار نفر تجاوز نمیکند، دلیلش این است که با احساسات آنها بازی شده و بعد از هربازی شاهد برخی سیاه نماییها، مصاحبهها و منتگذاریها هستند که انگیزه را از بین میبرد.
*فارس: در فصلی که پشت سر گذاشتیم، تمام مسائل باشگاه از سوی سرمربی تیم عنوان و مخابره میشد!
دشتی: مدیرعامل باشگاه صنعت نفت تا کنون یکبار هم مثل سایر مدیران باشگاهها برای پاسخگویی به مردم در رسانه ملی حاضر نشده و این سرمربی تیم است که هر روز بامصاحبههای مختلف در خصوص امکانات، ورزش، مشکلات، معیشت و فوتبال آبادان صحبت میکند که این ضعف مدیریت را میرساند.
*هیات مدیره صنعت نفت سالی یکبار هم تشکیل جلسه نمیدهد
امکانات را نه امام جمعه شهر، نه نمایندگان و نه فرماندار باید تهیه کنند، تهیه امکانات و سخت افزار وظیفه مدیرعامل و هیات مدیره است، ولی وقتی هیات مدیره باشگاه در سال یکبار هم جلسه برگزار نمیکند، چطور میتوان انتظار داشت که شاهد پیشرفت این تیم باشیم؟
*فارس: بهتر نبود به مربیان بومی در این فصل میدان داده میشد؟
دشتی: اگر این امکانات با این حجم حمایت در اختیار یک مربی آبادانی قرار میگرفت، مطمئنا نتیجه بهتری حاصل میشد، اما متاسفانه شمشیرها برای مربیان بومی از رو بسته شده است.
*فارس: کدام مربیان میتوانستند به این تیم کمک کنند و از آنها استفاده نشد؟
دشتی: ما مربیان بزرگ و بهروزی در فوتبال آبادان داریم که مدارج عالی فوتبال را دارند و میتوانستد به این تیم کمک کنند، آیا حمدیاصل، برادران سلامات، مرتضوی، بهارستان، شاهغریب، بهداروندان با مدرک A آسیا نباید در این تیم جایی داشته باشند که سالهای جوانی خود را در این تیم گذراندند؟ چرا کسی این سوال را از باشگاه صنعت نفت نپرسید؟
*فارس: فکر میکنید کوتاهی از چه ناحیهای بود که این همه حرف و حدیث به وجود آمد؟
دشتی: متاسفانه برخی خبرنگاران ما خیلی خود را ارزان فروختند و پیگیر این مسائل نشدند و این افراد را مورد مواخذه قرار ندادند.
*خبرنگاران چشم خود را بر روی این مسائل بستهاند
حالا هم سکوت کردهاند و در جواب صحبتهای عوامفریبانه سرمربی لبخند میزنند و حرفهای او را تایید میکنند، خبرنگاران ما که زبان انتقاد دارند اینگونه چشم خود را به روی مسائل میبندند و به واسطه عدم وجود علم کافی، ترس و یا تمایل برای حضور در باشگاه صنعت نفت شهامت انتقاد ندارند، این مسائل وجود دارد که فوتبال آبادان به اینجا رسیده است.
*****************
گفتوگو از علی دایلی
*****************