چند سال پیش بود که برایم جالب شد، وقتی آرسنال با آن همه ستاره، با برکمپ افسانهای، رابرت پیرس و تیری هانری با گیلبرتو سیلوا و دیوید سیمن در جام حذفی انگلیس با بریستول سیتی از چمپیونشیپ (یک دسته پایین تر از لیگ برتر) بازی داشت، حالت معمول آن بود که مردم با شور و هیجان برای دیدار و تشویق به ورزشگاه بیایند، آخر مگر میشود توپچیها را از چند متری دید و تشویقشان نکرد؟ اما ورزشگاه 15 هزار نفری بریستول جایی برای هواداران آرسنال نداشت، بدون اینکه پرچم قرمزی در ورزشگاه باشد یا اینکه بریستولیها تیمشان را به پولدارها لندن بفروشند، جالبتر شد وقتی که کم کم این حالت عادی شد وقتی برای بایرن مونیخ نیز در جام حذفی آلمان همین اتفاق افتاد و برای منچستر یونایتد، رئال، بارسلونا، آث میلان و ... هم تکرار شد. هیچ تیمی در شهر دیگر طرفدار نداشت و اهالی شهر فقط طرفدار تیمشان بودند.
همه این مقدمه چینیها شد همه مثالها زده شد برای رسیدن به لیگ برتر خودمان ایران، وقتی که فولاد خوزستان در استان خودش خوزستان از استقلال و پرسپولیس کمتر تماشاگر دارد، وقتی استقلال خوزستان در استان خودش به مانند غریبههاست، مگر همه سعی مان الگو برداری از اروپا نیست؟ پس چرا باید این یک قلم را فراموش کردهایم؟
بغضم گرفت وقتی بازیکن تیم فولاد برای زدن ضربه ایستگاهی پشت توپ ایستاد و نیاز به تمرکز داشت اما هم استانی هایش هو می کشیدند وقتی که استقلال گویان و پرسپولیس گویان از ورزشگاه خودشان صدایی بلند به گوش میرسید و آنها تک و تنها مقابل چند ده هزار نفر باید می جنگیدند البته بودند و هستند تعداد زیادی که هرگز پشت تیم هایشان در روزهای شیرینی و سختی خالی نکرده چه آن روزها که در لیگ های پایین تر بودند و چه آن روزها که مایه فخر خوزستان میشدند.
اما در آبادان اوضاع را متفاوت از این باید دید، در تبریز هم به اینچنین و تا مقداری نیز در اصفهان؛ سال ها گذشت تا خوزستان در آستانه داشتن 4 نماینده در لیگ برتر باشد، حالا که ظرفیت فوتبال خوزستان آشکارتر از قبل شده چرا باید تیمهای خوزستانی بی پناه باشند در استانشان، حالا که روز به روز در حال نزدیک شدن به فوتبال مدرن و تاکتیکی دنیا هستیم چه خوب است این مورد بخصوص و سرنوشت ساز را نیز از لیگ های اروپایی، سرلوحه قرار دهیم تنها برای پیشرفت، برای احیای هرآنچه که از فوتبالمان رفت و برای خیلی از بایدها.