برای دریافت عکس باکیفیت اینجا کلیک کنید.
خبرگزاری مهر، گروه استانها: آتشسوزی هر بخش از جنگلهای کشور، لطمه به ثروت ملی است و به همین دلیل، اتخاذ تدابیر مناسب برای جلوگیری و همینطور تلاش برای کاهش خسارتهای ناشی از این اتفاق، امری ضروری است.
تابستان امسال، سطح وسیعی از جنگلهای کشور در استانهای مختلف دچار آتشسوزی شدند که در اغلب آنها نیز عامل انسانی دخالت داشت.
در این میان خوزستان یکی از پنج استان اول کشور در داشتن عرصههای جنگلی است به همین دلیل باید تجهیزات اطفای حریق مناسبی در اختیار این استان قرار گیرد تا در مواقع بحرانی از آتشسوزیهای گسترده در عرصههای جنگلی این استان جلوگیری شود ولی به علت نبود تجهیزات لازم شاهد گسترش آتشسوزیها در استان بودهایم.
۵۰ درصد آتشسوزی جنگلها در خوزستان
مدیرکل مدیریت بحران خوزستان با ارائه آماری از آتشسوزی جنگلها در این استان به نکتهای تلخ اشاره کرد و گفت: در پنج ماه اول امسال بیش از ۵۰ درصد آتشسوزی جنگلهای کشور به استان خوزستان اختصاص داشت.
امسال بیش از ۵۰ درصد حریق های کشور به استان خوزستان اختصاص داشت
کیامرث حاجیزاده بیان کرد: امسال بیش از ۵۰ درصد حریقهای کشور به استان خوزستان اختصاص داشت. البته در بحث عرصههایی که دچار حریق شد نسبت به سال قبل کاهش داشتهایم.
وی بیان کرد: مردم، سازمانهای مردمنهاد، نیروی انتظامی، نیروهای بسیج، ارتش و سپاه همه پایکار بودند و با دستخالی به اطفای حریق میپرداختند. کاهش عرصههای دچار حریق در سال جاری به دلیل اقدام بهموقع نیروها بوده است.
مدیرکل مدیریت بحران خوزستان ادامه داد: مسئولان ملی باید در خوزستان به دو بخش اطفای حریق و سیلاب کمکهای ویژهای داشته باشند. باید در این دو زمینه فکری اساسی برای استان خوزستان داشت چون تمام مدلهای آب و هوایی را دارد.
آتشسوزیهای تعمدی
احمد رئیس زاده قائممقام اداره کل منابع طبیعی خوزستان در خصوص شرایط اقلیمی خوزستان گفت: یکی از ویژگیهای استان خوزستان، وضعیت توپوگرافی و اقلیمی استان است که چهار هزار متر اختلاف از سطح دریا دارد و همین باعث شده، دشت و کوهپایه داشته باشیم.
وی افزود: از مساحت ۶ میلیون و ۴۵۰ هزار هکتاری خوزستان، دو و نیم میلیون هکتار مرتع، یکمیلیون هکتار جنگل دست کاشت و یکمیلیون هکتار هم بیابان داریم.
رئیس زاده بیان کرد: سیل، طوفان، زلزله و آتشسوزی ازجمله عواملی است که موجبات تخریب عرصههای منابع طبیعی را فراهم میکنند. همچنین خودسوزی گیاهان بر اثر شدت گرما و خشکی، رعدوبرق و وجود اجسامی مانند ته لیوان، استکان و بطریهای شکسته ازجمله عوامل طبیعی بروز آتشسوزی در جنگلها هستند.
قائممقام اداره کل منابع طبیعی استان خوزستان اضافه کرد: افزایش دما، خشکسالی، باد، وضعیت پوشش گیاهی، اختلافات قومی و عدم رعایت اصول حفاظتی در احیای عرصهها توسط مجریان طرحهای منابع طبیعی ازجمله عوامل مؤثر بر آتشسوزی در منابع طبیعی هستند.
رئیس زاده یادآور شد: فصل بحرانی آتشسوزی در جنگلها و مراتع استان از خرداد شروع و تا شهریور ادامه دارد. بیشترین آتشسوزیها را در ماههای خرداد و تیر داریم.
وی با اشاره به آتشسوزی سطحی، تنهای، تاجی و زیرزمینی بهعنوان انواع آتشسوزی در جنگلها و مراتع گفت: عمده آتشسوزیها را در جنگلها، بیشهزارها و مراتع در شهرهای شمالی و شمال شرقی استان داریم؛ بیشترین آتشسوزیهای جنگلی و مرتعی خوزستان سطحی هستند.
متخلفان تبرئه میشوند
احمدرضا لاهیجان زاده مدیرکل حفاظت محیطزیست خوزستان با انتقاد از بینتیجه ماندن پروندههای آتشسوزی جنگلها و مناطق حفاظتشده اظهار کرد: مدتی پیش ۴۰ کشاورز به دلیل سوزاندن کاه و کلش مزارع به دادگاه معرفیشدهاند اما میدانیم که این پروندهها نیز همچون گذشته نتیجهای در برندارد و این متخلفان تبرئه میشوند.
قائممقام مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری خوزستان نیز با اشاره به ممنوعیت آتش زدن کاه و کلش در مزارع بر اساس قانون مصوب اخیر، گفت: بیشترین آتشسوزی جنگل در خوزستان در خردادماه رخ میدهد که ناشی از سرایت آتشسوزی در مزارع به جنگلهاست.
آتش سوزی که در جنگل های منطقه چاوونی منطقه گردشگری منگره بخش الوار گرمسیری اندیمشک به وقوع پیوست بیش از سه روز طول کشید
اما آتشسوزیها در برخی نقاط خسارات جبرانناپذیری بر جا گذاشت. برای نمونه افزون بر یک هزار هکتار از جنگلهای بخش الوار اندیمشک که دارای گونههای گیاهی نادر هستند، طی سالهای گذشته در آتش سوختهاند.
آتشسوزی که در جنگلهای منطقه چاوونی منطقه گردشگری منگره بخش الوار گرمسیری اندیمشک به وقوع پیوست هم بیش از سه روز طول کشید.
کلکسیونی از بحرانها در خوزستان
کیامرث حاجیزاده مدیرکل مدیریت بحران استان خوزستان در گفتوگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: استان خوزستان کلکسیونی از بحرانهای متعدد را با توجه به شرایط اقلیمی دارد؛ یکی از معضلات بحث زیرساختها در این استان است. خوزستان در بخش زیرساختی دچار مشکل است و خیلی از زیرساختها قبل از انقلاب فراهم شده بود ولی بعد از جنگ تحمیلی نهتنها ترمیم نشد و توسعه پیدا نکرد بلکه بر اثر جنگ دچار فرسایش هم شد.
حاجیزاده با اشاره به اینکه در بحث آب، برق، فاضلاب و سایر بخشهای زیرساختی دچار مشکل هستیم، افزود: متأسفانه هیچگونه پایگاه اطفای حریق در حوزه جنگلها و حتی صنعتی نداریم در حالیکه مادر صنعت در پتروشیمی، نفت، فولاد هستیم.
مدیرکل مدیریت بحران خوزستان با تأکید بر اینکه استانی که باید به هواپیمای آبپاش مجهز باشد، از امکانات اولیه اطفای حریق در حوزه صنعتی بهویژه نفت و پتروشیمی برخوردار نیست، عنوان کرد: در حدود یک ماه قبل شاهد رونمایی از دو بالگرد استندبای بهصورت مستقر در استان خوزستان بودیم تا از این به بعد هلی برد نیرو و یا آبپاشی را بهموقع انجام دهیم. یکی از آنها در هوانیروز مسجدسلیمان و دیگری در اهواز یا دزفول مستقر میشود.
نبود یک پایگاه اطفای هوایی مجهز
در همین خصوص قائممقام اداره کل منابع طبیعی خوزستان گفت: خوزستان از ۱۰ صنعت بزرگ دنیا ۶ صنعت را دارد ولی حتی یک پایگاه اطفای هوایی مجهز ندارد.
رئیس زاده افزود: تهیه و نصب تابلوهای هشداردهنده، تهیه وسایل لازم برای اطفای آتش، آموزش افراد، احداث خطوط آتشبر، عملیات جنگلداری، ایجاد کمربند حفاظتی بین عرصههای طبیعی و اراضی کشاورزی (برخی افراد سودجو برای توسعه اراضی کشاورزی خود اقدام به آتش زدن کاه و کلشت میکنند) و همچنین عدم آتش زدن بقایای محصولات کشاورزی ازجمله روشهای پیشگیری وقوع آتشسوزی هستند.
خوزستان از ۱۰ صنعت بزرگ دنیا ۶ صنعت، خطوط لوله نفت، پتروشیمی، گاز و همچنین انواع صنایع فولاد را دارد ولی حتی یک پایگاه اطفای هوایی مجهز ندارد
قائممقام اداره کل منابع طبیعی استان خوزستان بیان کرد: در بخش امکانات و تجهیزات اطفای حریق جزو محرومترین و مظلومترین استانهای کشور هستیم. خوزستان از ۱۰ صنعت بزرگ دنیا ۶ صنعت، خطوط لوله نفت، پتروشیمی، گاز و همچنین انواع صنایع فولاد را دارد ولی حتی یک پایگاه اطفای حریق هوایی مجهز ندارد.
رئیس زاده اضافه کرد: برقراری گشتهای زمینی، ایجاد پایگاههای شناسایی و کشف در فصول بحران، احداث برج دیدهبانی، ایجاد کشیکهای اطفای حریق، نصب دوربینهای تلهمتری و سنسورهای هشداردهنده از جمله روشهای کشف هستند.
وی عنوان کرد: شاید خیلی افراد قوانین و مقررات را نمیدانند، بر اساس ماده ۴۵ قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع آتش زدن بقایای گیاهی از جمله کاه و کلش یک تا دو سال حبس به دنبال دارد.
رئیس زاده اظهار کرد: موقع آتشسوزی در جنگلها همه مأموران دولتی اعم از لشکری، کشوری و شهرداریهای نزدیک در مقابل تقاضای مأموران جنگل بانی باید با وسایل ممکنه دولتی در اطفای حریق کمک کنند.
تابستان در حال سپری شدن است ولی زخم کهنه مانده بر سینه جنگلهای خوزستان شاید سالها زمان ببرد تا التیام یابد.
این در حالی است که تابستانهای سوزان همچنان برای سالهای آینده هم در راه هستند و چشم طمع به جنگلهای بکر خوزستان بستهاند ولی آیا برای سالهای بعد تلاش مسئولان از حالت وعده به عمل تبدیل میشود تا این ششهای طبیعی خوزستان در میان این همه بحران زیستمحیطی از گزند آتشسوزیهای تعمدی و غیر تعمدی در امان باشند؟!
وی به ایندیپندنت میگوید: «تحقیقات ما نشان میدهد که این روایتها بر برداشت مردم از رادیکالیسم زنان داعش تأثیر گذاشته است. اغلب زنانی که با آنها مصاحبه کردیم، اعتقاد داشتند که زنانی که به داعش پیوستند، توسط مردان، شبکه اجتماعی و ازدواج به دام افتادند و مردان نقش آدم بد را داشتند.»
به گفته وی «میتوان عقلانیت ضمنی را اطراف رادیکالیسم مردان و به همین ترتیب اطراف زنان داعشی مشاهده کرد... روند تصمیمگیری این افراد صرفا با شستوشوی مغری و آلت دست قرارگرفتن انجام نمیشود، عقلانیت واضحی وجود دارد.»
کششهای احتمالی به داعش را میتوان به این دلایل دانست: «امتناع از فمینیسم غربی، تماس آنلاین با داوطلبان داعش که پیشنهاد ازدواج و ماجراجویی میدهند، تأثیر خانواده یا همکاران و شوهر، تعلق خاطر به ایدئولوژی داعش، سادهلوحی یا خوشبینی رمانتیک و فرصتی برای این که بخشی از چیزی جدید باشند، هیجان و نافرمانی.»
خانم وینتربوتام، پژوهشگر ارشد در آر.یو.اس.آی این تحقیق را در کشورهای بریتانیا، کانادا، فرانسه، آلمان و هلند انجام داده است.
محققان پس از صحبت با مردان و زنانی که زنان حامی داعش را میشناختند یا در برنامههای کاهش رادیکالیسم کار کردهاند، به این نتیجه میرسند که برخی از زنان، داعش را علیرغم به سلطه گرفتن زنان، اجبار خشونتآمیز در اجرای تفسیر خود از شریعت و نسلکشی علیه یزیدیها، منبع «توانمندسازی» میدانستند. برخی از مصاحبهشوندگان به محققان گفتهاند زنانی که به داعش ملحق شدند، «عمدا به دنبال به چالش کشیدن همزمان نرمهای جنسیتی سنتی و نرمهای جنسیتی تحمیل شده از سوی غرب بودند، آنها به دنبال هویتی جدید برای خود بودند.»
تشکلهای مدنی میگویند بخشی از ماجرا به این دلیل بود که از «جامعهای وسیعتر دور افتاده بودند»؛ به ویژه در کشورهایی همچون فرانسه و هلند با ممنوعیت روبند، جایی که این زنان احساس میکردند نمیتوانند آن گونه که دلشان میخواهد، مذهب خود را بیان کنند. آنجایی که پژوهش روی مردان جنگجوی خارجی بازگشته به کشور خودشان متمرکز میشود، به این نتیجه میرسد که رادیکالیزه شدن همچنین به واسطه جاذبههایی همچون حملات اسلامهراسانه، رکود اقتصادی، تصور فقدان تعلق خاطر و ناکامی در ادغام در جامعه انجام میشود.
این عقیده وجود دارد که فقدان پذیرفته شدن از سوی نهادها و گروههای مسلمان، به ویژه گسستن از اعضای خانواده که به نظرشان به قدر کافی زاهد نیستند «به زنان احساس تعلق خاطر به داعش را میدهد.» خانم وینتربوتام میگوید آنها که در خانوادههای به شدت مذهبی و محافظهکار زندگی میکنند نیز میتوانند در برابر تبلیغات داعش آسیبپذیر باشند و زمان زیادی را با نفوذ آنلاین رادیکال سپری کنند. او میگوید: «با زنانی حرف زدیم که رادیکالیزه نشده بودند اما میتوانستند درک کنند که چرا این دختران به سوریه و عراق رفتهاند، برای این که بتوانند مسلمانان خوبی باشند.»
او ادامه میدهد: «داعش در ارائه این تصویر به زنان موفق بوده است. موضوع فقط آسیبپذیری سادهلوحانه عروسهای جهادی نیست، زنان داعشی میگویند این گروه خط پیوند ما با مذهب، باورهای سیاسی و این واقعیت است که میخواهم آن طور که میخواهم زندگی کنم.»
نویسنده میگوید مفهوم «توانمندسازی» با آن چه زنان غیر مسلمان غربی در نظر
دارند، متفاوت است و باید از لنز مذهبی غالب به آن نگریسته شود.
او اضافه
میکند: «زنان میگویند پیوستن به داعش برای توانمندسازی خودشان بوده اما طنز ماجرا
اینجاست که وقتی به آنجا میرسند، میبینند از این خبرها نیست.»
زنان بهدلیل نقض قانون شریعت توسط داعش سنگسار شدهاند، شلاق خوردهاند یا به قتل رسیدهاند و همزمان دست کم یک عروس جهادی- سمرا کسینویچ دختر نوجوان اتریشی - هنگام تلاش برای فرار تا سر حد مرگ کتک خورد.»
منبع:روزنامه وقایع اتفاقیه
بسیاری از مطالعات نشان داده که شاید همین عادت عجیب خواب باعث شده که نیاکان ما زنده بمانند و در واقع نمی توان این عادت را یک معضل دانست بلکه یک ویژگی مناسب و مفید است. برای درک زندگی افراد سالمند، دانشمندان معمولاً زندگی انسان های امروزی که هنوز به شیوه ی باستانی شکار و جمع آوری غذا زندگی می کنند را مورد بررسی قرار می دهند. اگر چه این جوامع در دوره ی مدرن زندگی می کنند اما برخی از عناصر شیوه ی زندگی آن ها در طی سال ها به آن ها رسیده است و در این مدت تقریباً بدون تغییر باقی مانده اند. این موضوع بدان معناست که زندگی در میان جوامع شکارچی و گردآورنده غذا بسیار شبیه آن چیزی است که محققان در مورد زندگی نیاکان ما فکر می کنند، یعنی شیوه ای از زندگی که نیاکان ما قبل از عصر کشاورزی داشتند.
گروهی از این جوامع در شمال تانزانیا هنوز در دسته های ۲۰ تا ۳۰ نفره زندگی می کنند و روز خود را با پیدا کردن میوه، قارچ و گوشت در دشت ها و جنگل ها به شب می رسانند. شب ها نیز در زیر آسمان و کنار آتش یا در داخل کلبه های چوبی یا کلبه های ساخته شده از بوته ها و گیاهان می خوابند. از همه مهم تر این که همه روی زمین می خوابند بدون این که نور مصنوعی یا وسیله ای برای کنترل آب و هوا (مانند کولر و بخاری) داشته باشند که این شیوه ی زندگی به مقدار زیادی زندگی آن ها را به زندگی انسان های نخستین نزدیک نگه می دارد. در یک مطالعه ی خاص روی انسان های ساکن این منطقه، ۳۳ مرد و زن بین سنین ۲۰ تا ۶۰ سال یک سیستم ردیاب خواب را به مدت ۲۰ روز همراه خود داشتند که شبیه یک ساعت مچی بود.
نتایج نشان می داد که تعداد بسیار کمی از این افراد همزمان می خوابیدند. در میان این افراد معمولاً سالمندانی که بالای ۵۰ سال سن داشتند معمولاً در همان ساعات اولیه شب به خواب می رفتند و صبح زود روز بعد از خواب بیدار می شدند در حالی که افراد زیر ۴۰ سال معمولاً تا پس از سالعت ۱۱ شب بیدار بوده و تا بعد از ساعت ۸ صبح از خواب بیدار نمی شدند. بسیاری از این افراد چند بار در طول شب بیدار شده تا بچه هایی که گریه می کردند را بخوابانند یا نحوه ی خوابیدنشان را تغییر دهند. دلیل این که چرا افراد مسن این گروه خیلی زود به خواب می رفتند شاید تعجب برانگیز نباشد زیرا مادربزرگ های ما نیز چنین عادتی دارند.
اما موضوع پیچیده چیز دیگری است: بعد از بیش از ۲۲۰ ساعت پایش مداوم و بی وقفه تنها در ۱۸ دقیقه تمامی ۳۳ فرد مورد مطالعه همگی با هم خواب بودند. روی هم رفته در هر زمانی بیش از یک سوم افراد گروه بیدار بودند. محققان بر این باورند که این تفاوت در عادت های خواب به نیاکان ما کمک کرده اند که زنده بمانند زیرا ممکن بود حیوانات درنده در هر زمانی به آن ها حمله کنند و اگر همواره تعداد کمی از افراد گروه در ساعاتی از شبانه روز بیدار بودند در واقع نقش نگهبان را ایفا کرده و از کسانی که در خواب بودند در برابر تهدیدات محافظت می کردند.
علاوه بر این با این روش و عادات متفاوت خواب دیگر لازم نبود که برای ساعات شب نگهبانی تعین شود. اما اگر شما نیز به سن پیری رسیدید و پس از ساعت ۷ صبح نیز خواب بودید به این معنان نیست که به مشکل دچار شده اید بلکه شاید به دلیل تکامل نسل هزاره باشد که با دیگر نسل ها متفاوت است. در طول دوران زندگی، یک شخص به طور متوسط ۲۴ سال را در خواب می گذراند. بعد از چند شبانه روز بی خوابی نیز بدن می تواند با چند شب خواب خوب شرایط اولیه و مطلوب خود را بازیابد. بهترین و ایده آل ترین طول خواب ۷تا ۸ ساعت است اما ممکن است این موضوع از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد.
منبع:روزیاتو
ورزشگاه اختصاصی فولاد خوزستان در مراحل پایانی ساخت قرار گرفته است.
به گزارش سرویس ورزشی خبرگزاری فارس استان خوزستان از اهواز، ورزشگاه جدید و مدرن باشگاه فولاد خوزستان به مرحله چمنگذاری رسید.
این ورزشگاه دارای 24 هزار متر مربع زیر بنا است و 27 هزار متر پوشش مسقف بر روی ان اجرا شده است.
گفته می شود طرح و امکانات این استادیوم شباهت بسیار زیادی به استادیوم امارات تیم آرسنال در شهر لندن دارد و به همین دلیل است که لقب فراآسیایی یا مدرن ترین استادیوم آسیا را به آن دادهاند.
با بهرهبرداری از این ورزشگاه باشگاه فولاد خوزستان تنها تیمی خواهد بود که یک ورزشگاه مدرن اختصاصی را در اختیار خواهد داشت.
این ورزشگاه 30 هزار نفری نخستین استادیوم مسقف ایران است.
تمامی صندلیهای این ورزشگاه نصب شده و پس از تغییرات اولیه در طرح این ورزشگاه، پیست تارتان نیز در آن تعبیه شده است.
نور این ورزشگاه به وسیلههای چراغهای LED تامین خواهد شد که از مصرف کمتر و نور بهتری بهره میبرد و جلوه زیبای به این سرمایه ملی خواهد داد.
گفته می شود «فولاد آرنا» در بهمنماه سال جاری و همزمان با جشنهای پیروزی انقلاب افتتاح خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری فارس خوزستان از اهواز، مدتهاست که خوزستان به یکی از کانونهای حوادث و تلفات جانی تبدیل شده و روزی نیست که با خبری ناگوار مواجه نشویم، از غرق شدن جوانان در رود خانهها، مرگ بواسطه تیراندازی ها، سقوط چندین کودک در فاضلاب های مناطق مختلف، تصادفهای جادهای نامتعارف، تا خودکشی به دلیل نداشتن کار و یا اخراج از کار یا سختی زندگی، و برخی درگیریهایی که بعضاً چند ماه به طول میانجامد، و قربانیهای زیاد بر جای میگذارد.
بر اساس این گزارش، از طرفی مشکلات زیست محیطی و آثار زیانبار آن بر ساکنان استان منجر به موجی از مهاجرت شده است و مشکلاتی از این قبیل استان را در شرایط سخت قرار داده که لازمه مقابله با این شرایط چیزی جز مسئولیت پذیری همه دستگاههای متولی حوزههای اجتماعی-فرهنگی، آموزشی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و همکاری بدون منت و تنگاتنگ میان آنهاست.
در استانی که هفتاد درصد ثروت کشور در آن تولید میشود، چرا شاهد رکورد بیکاری کشور در آن باشیم، استانی که از منابع بیشماری همچون اب، خاک حاصلخیز، منابع زیرزمینی، معادن، بنادر و سواحل ابی، جاذبههای توریستی، تالابها !!، صنایع عظیم نفت و گاز و پتروشیمی، صنایع بزرگ فولاد و نیشکر و ... بهره میبرد، چرا باید رکورد شکن بیکاری در کشور باشد؟
ایراد و اشکال کار کجاست و چه کسی پذیرای مسئولیت این تناقض بزرگ است؟ به طور حتم یکی از مهمترین لازمههای توسعه جذب سرمایه گذار است، اما با چنین وضع پر تناقضی چگونه میتوان برای سرمایه گذار رغبت ایجاد کرد؟
دبی که سالها یک جزیره کوچک بود، چگونه در کمتر از چند دهه توانست به امارتی پیشرو در تجارت، بسیار مرفه و پر درآید، اماراتی با ساختمانهای مدرن، مراکز خرید فریبنده، صنعت هواپیمایی پیشرفته با بیشترین ارقام مربوط به جذب توریست و... تبدیل شود؟
چگونه است، که آنها میتوانند شرایط اقلیمی و گرمای هوای خود را بنفع اقتصادشان تعریف کنند، و حتی از صحرای شنی به عنوان یک جاذبه تفریحی-ورزشی نگذرند، اما خوزستان که شرایط آب و هوایی بسیار مناسبتری دارد، نتواند به این شرایط دست پیدا کند!
مگر سواحل خوزستان (حداقل در ماههای خنک سال) قابلیت تبدیل شدن به پلاژ و ایجاد تفریحات آبی و جذب گردشگر ندارند، چرا هیچ اتفاقی رخ نمیدهد؟ با مطالعه وضعیت داخلی کشور همسایهای چون عمان متوجه خواهیم شد، شرایط طبیعی که خوزستان برای انواع سرمایه گذاری دارد، به مراتب بهتر از عمان است، اما آنها خواستند و بر اساس یک برنامه دقیق شروع کردند و بدون ذرهای تردید در آینده نه چندان دور به یکی از قطبهای اقتصادی و سکوهای صادرات منطقه و جهان تبدیل میشوند.
همانطور که گفته شد، آب و هوای این قبیل کشورها به هیچ عنوان شرایط مناسبتر از خوزستان ندارد و حتی گرد و غبار آنها نیز تشابه فراوانی با خوزستان دارد، و تنها تفاوت در برنامه ریزی اصولی و بلند مدت و البته پشتکار اجرایی آنها در تحقق اهداف اقتصادی است که چنین وضعی در استان ما مشاهده نمیشود.
واقعاً بیم آن میرود که وضعیت اجتماعی اقتصادی ما در قیاس با عراق نیز برابری نکند، اگر همین مقارنه را بخواهیم در بعد داخلی انجام بدهیم باید به استان کرمان اشارهای داشته باشیم، این استان یک چهارم امکانات و زیرساختهای استان خوزستان را هم ندارد، اما در سه دهه اخیر به طرز شگفت آوری رشد داشته است، آیا وقت آن نرسیده که به کل مشکلات استان به عنوان یک بسته واحد بنگریم و بر اساس ظرفیتها و داشتههایمان در صدد حل آنها برآییم؟.
واقعیت آن است که حل همه مشکلات معیشتی و اشتغال، رفاه و آرامش شهروندان خوزستانی در گروه درمان مناسبتهای حاکم بر اقتصاد بیمار استان است، وجود نفت و گاز در استان از جهت فواید مادی آن برای استان و نقش این دو صنعت عظیم در عمران و آبادانی و حتی نسبت اشتغال فرزندان این استان باید به شیوه مبتنی بر عدالت بازتعریف شود.
این صنایع به اضافه صنایع فولاد و نیشکر از طریق هزینههای هدایت شده میتوانند در کاهش بسیاری از مشکلات موجود بویژه در حوزههای رفاهی و فرهنگی موثر واقع شوند.
نگاه همه دستگاههای مرتبط به امر اقتصاد باید نگاهی توسعه محور با رویکرد جذب سرمایه گذار باشد، اشتغال را نمیتوان با شعار ایجاد کرد، و قبل از هر چیز به بستر و فضای مناسب برای ایجاد فرصتهای شغلی نیازمند است، که در همین رابطه نگاه دستگاههای دستاندرکار باید نگاهی غیر سختگیرانه به مقوله تولید و سرمایه گذاری و کارآفرینی باشد.
در بحث خوزستان همه چیز به همدیگر مرتبط است به عنوان مثال مهاجرت یکی از موانع توسعه اقتصادی و رونق محیط و فضای کسب و کار و سرمایه گذاری است، که با مطالعه دلایل و اسباب آن باید کنترل و مدیریت شود.
آیا بهره مندی از یک پلاژ و ساحل تفریحی برای شنا و تفریح ایمن، یا داشتن جاده و خیابانهایی مناسب و کم خطر، توسعه کمی و کیفی فضای سبز به عنوان یکی از روشهای مبارزه با ریزگرد، استخدامهای عادلانه و قانونمند و نظارت دقیق بر این امر، ایجاد بسترهای اداری و قانونی برای جذب سرمایه گذار و امثال اینها که در بسیاری از استانها اموری حل شده تلقی میشوند، واقعا تقاضاهایی سخت و ناشدنی هستند؟.
اگر مسئولیت پذیری و قانونمداری توأماً در هر کدام از نمایندگان و مسئولان مختلف ما وجود داشته باشد، قطعا میتوان اقتصاد خوزستان را به سمت شکوفایی متحول کرد و اشتغال همراه با رفاه را برای جوانان آن به ارمغان آورد و مشکلات اجتماعی را نیز بشدت کاهش داد.
به گزارش خبرگزاری فارس خوزستان به نقل از پایگاه اطلاعرسانی پلیس، سردار عبداله نظرپور اظهارداشت: طی 10 روز گذشته مرزبانان مستقر در پایگاههای دریابانی ماهشهر و آبادان، با انجام 19 عملیات ثمر بخش موفق شدند با توقیف 16 فروند شناور تجاری و سه دستگاه کامیون حامل کالای خانگی قاچاق در آبهای شمالی خلیج فارس و مسیرهای ساحلی استان، 130میلیارد و دویست میلیون ریال انواع کالای خارجی قاچاق را کشف کنند.
فرمانده مرزبانی خوزستان با اشاره به دستگیری 95 متهم در این رابطه، گفت: این کالاها شامل انواع یخچال فریزرخانگی، کولرگازی، ماشین لباسشویی، ماشین ظرفشویی، انواع تلویزیون های ال ای دی ، هزاران تخته پتوی خارجی، مقادیر زیادی شکر، انواع دوچرخه و صدها قلم لوازم آرایشی قاچاق است که بدون مجوز قانونی از طریق کشورهای عربی حوزه خلیج فارس تهیه و به منظور ورود به بازارهای داخلی به مقصد بنادر هندیجان، ماهشهر، آبادان و خرمشهر بارگیری شده بود.
سردار نظرپور در پایان با تاکید بر مقابله جدی و خستگی ناپذیر غیور مردان مرزبانی استان در راستای مهار پدیده قاچاق و تثبیت امنیت پایدار در مرزهای استان، یاد آور شد: تمامی محموله ها با تشکیل پرونده و مستندات قانونی دقیق، تحویل مراجع قضائی شد.
به گزارش خبرگزاری فارس خوزستان، رضاپوستچی در احکام جداگانهای خسرو هاشم پور، خسرو طرفی و امین سبحانی را به ترتیب به عنوان روسای جدید زندانهای مسجدسلیمان، شوشتر و سرپرست مجتمع حرفه آموزی و کاردرمانی استان منصوب کرد.
بنابر این گزارش مدیر کل زندانهای استان خوزستان تعهد، تخصص و همت و تلاش خستگی ناپذیر برای تحقق اهداف سازمانی و اصلاح مجرمان را از شاخصه این انتخاب و انتصاب معرفی کرده و از روسای جدید زندانها خواست تا به مواردی از قبیل توجه ویژه به تکریم ارباب رجوع، شایسته سالاری و پرورش منابع انسانی و ارتقاء انگیزه خدمتی آنان، بکارگیری علم و فناوری و شیوه های علمی تربیت زندانیان، اجرای مقتدرانه و موثر احکام کیفری حبس همراه با سیاستها و برنامههای موثر اصلاحی و تربیتی و تمرکز و پیگیری اثر بخش سیاستهای کنترل و کاهش جمعیت کیفری هدفمند و ارتباط با مسئولین محلی برای تحقق رسالت سازمانی در توسعه سلامت رفتاری و امنیت قضایی و اجتماعی مردم را در اولویت داشته باشند.
به گزارش خبرگزاری فارس خوزستان از خرمشهر، همزمان با اعلام نتایج انتخابات شوراهای شهر و روستای سراسر کشور بود که نتایج انتخابات مینوشهر نیز اعلام شد؛ در ادامه بررسیها هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات شوراهای شهر و روستا به مغایرت جمعیت مینوشهر با میزان رأی ورودی به صندوقها ورود کرد.
فرهاد تجری سخنگوی هیئت مرکزی نظارت بر پنجمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا نیز تیرماه، اظهار میکند: درباره وضعیت صحت انتخابات در شهر ﻣﯿﻨﻮﺷﻬﺮ از توابع اﺳﺘﺎن ﺧﻮزﺳﺘﺎن هم ﻣﻘﺮر ﺷﺪ ﮐﻪ درباره مناطق آزاد از اداره آﻣﺎر اﺳﺘﻌﻼم و ﭘﺲ از اﺳﺘﻌﻼم، ﺗﻌﺪاد ﺟﻤﻌﯿﺖ واﻗﻌﯽ ﺷﻬﺮ بر اساس ﺑﺨﺸﻨﺎﻣﻪ اﻋﻤﺎل شود.
روند بررسیهای هیئت نظارت بر انتخابات تا شهریورماه ادامه داشت تا اینکه 15 شهریورماه یک منبع آگاه سیاسی در گفتوگو با خبرگزاری فارس از تأیید صحت انتخابات شورای شهر مینوشهر و ابلاغ آن در روزهای آینده خبر داد.
پنجشنبه 16 شهریورماه فرمانداری ویژه خرمشهر در روز تعطیل و بدون حضور رسانهها منتخبین شورای شهر مینوشهر را فراخوانده و آنان را بر اساس ابلاغ دریافتی تحلیف میکند.
در کمتر از 48 ساعت خبرهای ضدونقیضی از ابطال نتایج انتخابات مینوشهر و ممانعت از فعالیت منتخبین شورای شهر مینوشهر منتشر شد، هیچیک از منابع محلی حاضر به پاسخگویی دراینباره نبودند.
علی حسین حسین زاده معاون سیاسی و اجتماعی استاندار خوزستان با تأیید ممانعت از فعالیت اعضا شورای شهر مینوشهر، میگوید: رد یا تائید انتخابات شورای شهر مینوشهر همچنان در دست بررسی بوده و نتیجه نهایی ابلاغ نشده است، دراینباره با وزارت کشور مکاتبه کردیم و در انتظار پاسخ وزارت کشور هستیم.
به گزارش خبرگزاری فارس، در این میان ابهام جدی درباره علت تحلیف اعضا شورای شهر و سپس ممانعت از فعالیت آنان وجود دارد، متأسفانه ضعف پاسخگویی مسوولان موجب سردرگمی شهروندان مینوشهری شده است.
باید دید چقدر زمان دیگر بررسی نیاز است تا شورای شهر مینوشهر تعیین تکلیف و از سردرگمی خارج شود.
اما پروژکت وان یک قابلیت عجیب دارد و در کمتر از 6 ثانیه به شتاب صفر تا 200 کیلومتر بر ساعت میرسد.
لحظه شگفتانگیزی که همگان منتظرش بودند فرا رسید در نمایشگاه فرانکفورت رونمایی شد. همان خودرویی که مدتها جز در تیزرهای گوناگون جز سایهروشنی از آن را ندیدیم.
به گزارش گروه خودروی عصر ایران به نقل از "تاپگیر"، پروژکت وان یک ابر خودروی زیبا با قدرت خودروهای فرمول یک روی جادههاست.
خودرویی که احتمالا بیشتر از دیگر شرکتکنندگان در فرانکفورت بدرخشد و به ستاره بیبدیل آلمان ها در نمایشگاه تبدیل شود.
اعداد در خودرو در خور توجهاند. موتور 1.6 لیتری در کنار 4 سامانه الکتریکی که میتوانند بیش از 1000 اسب بخار توان ایجاد کند. این هزار اسببخار قرار است بیشینه سرعتی نزدیک به 350 کیلومتر درساعت برای خودرو رقم بزند.
اما پروژکت وان یک قابلیت عجیب دارد و در کمتر از 6 ثانیه به شتاب صفر تا 200 کیلومتر بر ساعت میرسد. به معنای واقعی میتوان آن را موشک نامید. بوگاتی شیرون شتاب صفر تا 200 کیلومتر بر ساعت خود را محافظانهکارانه 6.5 ثانیه اعلام کرده است.
گیربکس یک مدل منحصر به فرد است. 8 سرعته و تلفیقی از خودکار و دستی. فرمان و پدالها نیز به سبک و سیاق فرمول یک ارائه شده است.
بدنه مونوکوک طراحی شده و فیبرکربن در آن موج میزند. زیبایی و طراحی درونی خودرو نیز مانند هر مدل دیگری از بنز چشمتان را خواهد گرفت. فرمان را گرد نخواهید یافت، و بیشتر شبیه فرمان کنسولهای بازی است. با دکمههای روی فرمان بسیاری از شرایط خودرو قابل کنترل است. حالات رانندگی یا فرامین اطلاعاتی از این دست هستند.
دو صفحه نمایشگر بزرگ روی کنسول و روبهروی سر راننده قرار دارد. قوس و منحنیهای زیبا نوازشگر ظاهر شدهاند و قطعا برای بازدیدکنندگان دلچسب خواهد بود.
از آنجا که خودرو در کمترین زمان ممکن به بیشینه شتاب ممکن میرسد، باید مملو از فناوریهای ایمنی باشد و در این موضوع شکی نیست.
بنز اعلام کرده همچنان به توسعه این خودرو ادامه میدهد و ظاهرا قرار است یک خودروی فرمول یک به روی جادههای جهان نفوذ کند. احتمالا این خودرو که پیشتر اعلام شده 275 دستگاه از آن ساخته میشود به محبوبترین خودروی طرفداران سرعت بدل خواهد شد.
وزیر آموزش اسراییل: ما یهودیان را از چهارگوشه جهان در اسراییل گِردهم نیاورده ایم که آنها را تبدیل به هدف هسته ای ایران کنیم!
اسرائیل: تهران به دنبال دور کردن روسیه از خاک سوریه است.
سدسازیهای ترکیه بر رودخانههای دجله و فرات اقدامی است که با هدایت اتحادیه اروپا و کنسرسیوم های صهیونیستی باهدف گروگانگیری آبی در منطقه و تحت فشارقرار داد کشورها انجام میشود.
سرویس جهان مشرق - سدسازیهای ترکیه بر رودخانههای دجله و فرات اقدامی است که با هدایت اتحادیه اروپا و کنسرسیوم صهیونیستی باهدف گروگانگیری آبی در منطقه انجام میشود.
مسعود صدرمحمدی کارشناس مسائل ترکیه در گفتگو با پایگاه خبری - تحلیلی مشرق بابیان اینکه سدسازیهای ترکیه یک پروژه بینالمللی است که نتیجه توسعه هدفمند یک طرح ملی داخلی در ترکیه بوده است، گفت: سدسازیهای انجامشده در ترکیه که در چند ماه گذشته در رسانههای ایرانی بر روی آن خبرسازی میشود اتفاق جدیدی نیست و این پروژهها هرکدام بخشی از یک طرح بسیار بزرگ بانام "طرح توسعه جنوب شرق ترکیه" موسوم به چاپ است که گامهای نخست آن در سالهای دهه ۶۰ میلادی برداشته شد.
صدرمحمدی افزود: دولت ترکیه برای رفع محرومیت از شرق و جنوب شرق ترکیه در دهه ۶۰ میلادی طرحی را برای بهرهبرداری از آب رودخانههای دجله و فرات آماده کرد که این طرح بعدها در دهه ۷۰ با گسترش جوانب مختلف آن تبدیل به طرح ملی توسعه جنوب شرق ترکیه شد.
در این طرح قرار بر این بود که با سدسازیهایی که بر رودخانه های دجله و فرات میشود زمینهای کشاورزی جنوب شرق ترکیه آبیاری شده و با ترویج کشاورزی استاندارد در این مناطق این منطقه از فقر و فشار خارج شود. درنتیجه همین طرح بود که سد کِبان در سال ۱۹۷۴ تأسیس شد. اما این طرح بعدها به دلیل مشکلات مختلف مالی و امنیتی داخلی در ترکیه به بنبست رسید و متوقف شد.
با شروع جدی فرآیند ورود ترکیه به اتحادیه اروپا، بار دیگر این طرح بحث روز شد و این بار با حمایتهای اروپا و شرکتهای بینالمللی، ابعاد و گستردگی قابلتوجهی را به خود پیدا کرد.
کارشناس مسائل ترکیه بابیان اینکه از دهه ۹۰ میلادی شاهد حضور و نقشآفرینی شرکتهای بینالمللی و فوندهای بزرگ جهانی برای این سدسازیها هستیم ادامه داد: در نسخه نهایی طرح قرار است ۲۲ سد و ۱۹ نیروگاه آبی در حوزه آبی رودخانههای دجله و فرات ایجاد شود که تاکنون ۷۴ درصد از اهداف محقق شده است که قرار است درنتیجه این طرح هزاران هکتار از زمینهای کشاورزی شرق و جنوب شرق ترکیه سیراب شوند و در کشاورزی و صنایع وابسته آن در این منطقه تحولاتی رخ دهد.
صدرمحمدی با تأکید بر اینکه "مسئله کشاورزی تنها ظاهر قضیه است و برخی نویسندگان و تحلیلگران ترک مدتها است نسبت به عواقب منطقهای و ملی این طرح هشدار میدهند" ادامه داد: این پروژه که باروی کار آمدن حزب عدالت و توسعه از حمایت قابلتوجه فوندها و بانکها و مؤسسات بینالمللی همراه شده است دارای اهداف بلندمدت قابلتوجه سیاسی است. این طرح در مرحله نخست باهدف زیر فشار قرار دادن سوریه و عراق از طریق ضیق منابع آبی تهیهشده است که میتوان از آن به گروگانگیری آبی در منطقه یادکرد.
بر اساس پروژه خاورمیانه بزرگ باید زمینههای لازم تجزیه عراق و سوریه ازهرجهت تأمین شود که یکی از این مسائل نیز میتواند بحرانهای زیستمحیطی باشد. سالها پیش سونر یالچین از نویسندگان برجسته ترک در کتاب خود از نقشآفرینی کنسرسیومهای اروپایی و صهیونیستی در طرحهای سدسازی ابراز نگرانی کرده و اصطلاح گروگانگیری آبی در منطقه علیه عراق و سوریه را مطرح کرد.
وی افزود: در مرحله دوم این طرح زمینههای لازم برای تجزیه خود ترکیه را فراهم آورده است؛ بهطوریکه یا هدایت اروپا باهدف ایجاد کانونهای منطقهای توسعه در داخل کشور شاهد ایجاد آژانسهای توسعه منطقهای در ترکیه هستیم که درواقع به سمت دولت فدرال و خودمختار شدن در امور توسعهای و اقتصادی در داخل کشور حرکت میکنند. نکتهای که نباید از دقت دور داشت این است که با وارد شدن ترکیه به فرآیند عضویت در اتحادیه اروپا از سال ۱۹۹۱، شرطنامه اداره محلی در کشور که نهایتاً کشور را به سمت فدراتیو بودن سوق میدهد تصویبشده است و بعدها حزب حاکم با قانون موسوم به "قانونهای دوقولو" که امکان لازم برای حرکت به سمت اداره منطقهای را فراهم میآورد شرایط را بهطور ضمنی برای استقلال عمل شهرداریها و فرمانداریهای کشور فراهم آورده است.
صدرمحمدی با تأکید بر اینکه اعتراضات موجود داخل ایران تقریباً هیچ نتیجهای به همراه نخواهد داشت اظهار داشت: ما بافاصلهای ۲۰ ساله متوجه عمق مسئله شدهایم؛ درحالیکه تاکنون میلیاردها دلار برای این مسئله سرمایهگذاری شده و طرحهای لازم با پشتوانه حقوقی بینالمللی انجامشده است. سطح حضور کنسرسیومهای مالی و فنی- مهندسی غربی در این طرح در چنان سطحی است که متوقف کردن آن جز با اقدامات حقوقی بینالمللی امکانپذیر نخواهد بود.
بنابراین بحران آب و افزایش سیاست گروگانگیری آبی در منطقه ازجمله اقدامات دولتهای غربی و ترکیه برای تحتفشار قرار دادن کشورهای مختلف و تلاش برای تجزیه عراق و سوریه است که با برنامهریزیهای بلندمدت در حال اجراست.
فرودگاه نظامی دیرالزور سوریه پس از سه سال از دست گروه تکفیری داعش آزاد شد./ عکس: GettyImages
استاد محمود فرشچیان گفت: پیشنهادی برای طراحی ضریح جدید حضرت زینب(س) نشده است، اما اگر سعادت یاری کند و توان داشته باشم، با کمال میل برای بزرگان دینمان کوتاهی نخواهم کرد.
به گزارش مشرق، استاد محمود فرشچیان نیازی به معرفی ندارد، هنرمندی که اهل دل بارها با نگارگریهایش به فکر فرو رفتهاند، محو تماشا شدهاند و حتی اشک ریختهاند. استاد فرشچیان در کنار نگارگری، در طراحی ضریح متبرک ائمه معصومین(ع) هم فعالیت دارد و طراحی ضریحهای جدید امام رضا(ع) و حضرت سیدالشهدا(ع) محصول ذوق، قریحه و معنویت اوست.
طراحی و نظارت بر ساخت ضریح جدید حضرت عبدالعظیم(ع) جدیدترین مشغولیت این استاد 88 ساله است که از سال 1392 آغاز شده و همچنان ادامه دارد. استاد فرشچیان که به تازگی به کشور بازگشته، صبح امروز با حضور در شهرری، از مراحل ساخت ضریح جدید سیدالکریم(ع) بازدید کرد. این ضریح قرار است سال 1398 در محل ضریح فعلی نصب شود که بالغ بر 200 سال قدمت دارد و تعویض آن ضروری است. در حاشیه این بازدید، با وی گفتوگو کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
* قبلاً گفته بودید «هنوز آنچنان که باید حق هنر نقاشی اصیل ایرانی ادا نشده است»، آیا هنوز هم چنین عقیدهای دارید؟
ـ بله، هنوز هم این اعتقاد را دارم و هنر نقاشی یکی از پایههای فرهنگ ایران است ولی آنطور که موج نو در دنیا حاکم شده و نقاشی غربی یا نقاشی مدرن خودنمایی میکند و آنقدر که به نقاشی غربی کمک میکنند، به نقاشی ایرانی کمک نمیشود.
هنر نقاشی یکی از پایههای فرهنگ ایران است ولی حق آن ادا نشده
*چطور میشود حق این هنر را ادا کرد؟
ـ اولاً خود هنرمندان باید همت کنند و کارهای متنوع ـ و نه تکراری ـ انجام دهند، در ثانی نمایشگاههایی از کارهایشان در دنیا برقرار شود، تشویق شوند و بورسیههایی به آنها تعلق گیرد تا بتوانند بروند آثار هنری دنیا را ببینند و از آنها استفادههای معنوی ببرند.
*شما بارها گفتید یک اثر هنری برای اینکه تأثیرگذار باشد، باید مخاطب را جذب کند. اگر مخاطب نداشته باشد، قاعدتاً اثری هم ندارد...
ـ کاملاً درست است و هنوز هم روی حرف خودم هستم.
* از طرف دیگر معتقدید که اخلاص و ارادت به خداوند است که یک هنرمند را به درجات رفیع میرساند و هنرش را اثرگذار میکند. این اخلاص در کار هنری چگونه جلوه میکند؟ فرضاً تفاوت قلمزنی یک هنرمند مخلص با هنرمند معمولی در چیست؟
ـ یک ناخودآگاهی است که وجود دارد و ما نمیتوانیم آن را ببینیم. مثلاً برق، چراغ را روشن میکند و ما میبینیم اما آیا نهاد برق را هم میبینیم؟ وجود دارد اما نمیتوانیم آن را ببینیم! کار هنر هم به همین صورت است.
استادم وقتی میخواست قلم را به دستم دهد، گفت برو وضو بگیر، نماز ظهر و عصرت را بخوان! سپس قلممو را با بسمالله به دستم داد
یادم است که استادم حاج میرزا آقا امامی (متوفی 1334) وقتی میخواست قلم را به دستم دهد و کار را شروع کنم، گفت برو وضو بگیر، نماز ظهر و عصرت را بخوان! سپس قلممو را با بسمالله الرحمن الرحیم و اخلاص به دست من داد. مایه ایمان است که میتواند اثر یک هنرمند را متجلی کند.
شما نقاشان بزرگ دنیا مثل میکلآنژ، داوینچی و روبنس یا برنینی مجسمهساز بزرگ ایتالیا را ببینید، مایههای مذهبی در کارهایشان به شدت موج میزند. وقتی کارهای اینها را با سایر نقاشان مقایسه میکنیم، ناخودآگاه یک روحی در آن کار هست که مخاطب را بیشتر جذب میکند و نگه میدارد.
مذهب میتواند روح هنرمند را پالایش دهد تا کارهای ماندگارتر و دلپذیرتری را خلق کند. چون همه انسانها بدون استثنا ـ کم و زیاد البته ـ یک رابطه قلبی با خالق خودشان دارند، وقتی این رابطه در اثر هنرمند انعکاس پیدا کند، مسلماً ارتباط معنوی، بین اثرش و مخاطب برقرار میشود.
* وقتی هنر مشرق زمین مخصوصاً چین و ژاپن را میبینیم، همواره یک امتداد و ثبات قدمی در هنرشان وجود دارد اما در هنر خودمان گاهی از هویت و اصالت فاصله میگیریم. به بیان دیگر نوآوری با حفظ اصالت را گویا بلد نیستیم.
ـ اولاً خیلی زیبا گفتید، ژاپن و چین در کارشان نوآوری دارند و هنر نوی آنها بسیار زیاد و متجلی است، اما وقتی اثر هنری آنها را میبینیم، اصالتشان را درمییابیم و میدانیم که هنر چین است، هر چقدر هم که جدید باشد!
اینطور نیست که چند خط روی یک تابلوی سفید بکشیم و بگوییم این فکر و اندیشه من است. این اسمش نوآوری نیست!
اما ما در کارهای ایرانی کمتر چنین چیزی را داریم، چون به اصالت هنرمان کمتر توجه میشود، به همین دلیل کارهای نوی ایران معلوم نیست شرقی است، غربی است، آسیای میانه است یا...؟ متأسفانه بعضی از ما هنرمندان بدون تأمل و بیش از حد به دنبال نوآوری هستند، در حالی که باید آسیبیابی بکنیم. اینطور نیست که یک تابلوی سفید را برداریم و چهار تا خط روی آن بکشیم و بگوییم این فکر و اندیشه من است! از ورای این اثر چیزی دستگیر بیننده نمیشود.
*اگر بخواهیم نوآوری داشته باشیم و به هنر اصیل هم پایبند باشیم، آیا ممکن است؟
ـ بله، اخیراً از یک نمایشگاه نگارگری بازدید داشتم، چه استعدادهایی در این آثار بود! هم کار نو کرده بودند هم اصالتشان را حفظ کرده بودند؛ یعنی پیداست که مبتنی بر خلاقیت و تلاش است که حال و هوای زندگی جدید در آن مستتر است و صرفاً متکی به قدیم نیست.
*به دور از تعارفات معمول و بدون اغراق و تملق، جنابعالی در قله هنر نگارگری ایران ایستادهاید و اگر قرار بر نوآوری و روزآمد کردن این هنر باشد، یا باید از جانب شما صورت گیرد یا به تأیید شما برسد. قطعاً کارهایی هم انجام شد، اما به نظر میرسد برای مخاطب عام چندان ملموس نیست...
اولاً که بنده آن پایینها هستم و ریگ ته جوی! اما درباره نوآوری در آثارم خیلی تحول ایجاد کردم و معتقدم مخاطب ما فهم هنری بالایی دارد و متوجه تحولات میشود.
کار هنری به گونهای است که هنرمند باید تمام وجودش در آن مستتر باشد تا بتواند کار را انجام بدهد
البته مسأله کار هنری این است که نمیتوان بیان کرد که چه چیزی در نهاد آن است ولی آن چیز هست. مثلاً ما الان در حال صحبت هستیم، اما در این میان ممکن است ذهن هر کداممان به جاهای دیگر هم برود، ولی کار هنری به گونهای است که هنرمند باید تمام وجودش ـ از المانهای فکری و اندیشههای هنری تا معنویتی که در اطراف اوست ـ در آن مستتر باشد تا بتواند کار را انجام بدهد.
*شما برای ایجاد نوآوری در آثارتان چه میکنید؟ تفکر میکنید؟ مطالعه دارید یا حتی فیلم میبینید؟
ـ فکر و ذهن من آنقدر ورزش کرده که وقتی میخواهم کار نو انجام دهم، بدون اینکه مایهای از جایی بگیرم، با توجه به اصالتهای خودمان آن کار را انجام میدهم.
هنرمندان جوان برای ورزیده شدن تا میتوانند مطالعه و طراحی کنند. هنرمند خودش باید راه را پیدا کند، اینطور نیست که بتوان آن را دیکته کرد
توصیهام به هنرمندان جوان این است که تا میتوانند مطالعه کنند و طراحی انجام دهند. من چهار سال تمام به سفارش استادم فقط مداد میزدم ـ یعنی طراحی میکردم ـ و من نگفتم چرا بلکه بیوقفه این سفارش را انجام دادم. برای استادم خیلی احترام قائلم، همیشه بعد از نمازم برای پدرم و عزیزانم و استادم دعا می خوانم.
به خاطر دارم وقتی میخواستم از اصفهان به تهران بیایم، به اندازه نصف این اتاق کاغذ طراحی داشتم. هنوز هم با این سن و سال طراحی میکنم.
به خاطر دارم تابستانها در عالیقاپو و مسجد امام میرفتم و طراحی میکردم. عصر که نمونههایم را نزد استادم آقای بهادری میبردم، میگفت این خوب است، آن بد است! وقتی میپرسیدم چرا بد است، میگفت برو با اصل آن تطبیق بده و ببین اشکال کار کجاست. میرفتم و آنقدر تلاش میکردم تا اشکال را پیدا کنم. هنرمند خودش باید راه را پیدا کند، اینطور نیست که بتوان آن را دیکته کرد.
* حرف از جوانها شد؛ استاد کارهای جوانان را چقدر دنبال میکنید؟ مثلاً نقاش جوانی به نام آقای حسن روحالامین هست، آیا کارهای ایشان را دیدهاید؟
ـ همهشان کارهای خوبی میکنند و نیروهای فوقالعادهای دارند. مثلاً یک جوان تبریزی معلول است که با پاهایش نقاشی میکشد. این پدیدهای است که جز عشق هیچ چیز دیگری نمیتواند توجیه کند و البته کار قابل قبول و فوقالعاده خوب هم انجام میدهد. هدایایی هم آوردهام که تقدیم این جوان بکنم.
* اگر اشتباه نکنم در آثار سالهای اخیر به سمت و سویی رفتید که تقابل خیر و شر را نشان دهید. آیا در هنر نگارگری میتوان این تقابل را به روزتر هم نشان داد؟ مثلاً الان در منطقه درگیر خباثتی به نام داعش هستیم، میتوانیم مصداقیتر آن شر را نشان دهیم؟
داعش برای دنیا مشکلساز شده است، اما نمایش آن در اثر هنری نباید ظاهری و ژورنالیستی باشد
ـ حتماً میتوانیم، منتها وقتی میخواهیم درج این پدیده را که برای دنیا مشکلساز شده است، نشان دهیم، باید به گونهای باشد که ظاهری و پلاستیکی و ژورنالیستی نباشد تا مخاطب را پس بزند. این موضوع در برخی کارهایی که در سعدآباد و کلکسیونم وجود دارد، قابل مشاهده است.
*کار جدید هم با این موضوع دارید؟
بله، خدا را شکر در این سن و سال شب و روز کار میکنم.
* خیلیها دوست دارند و یکی از آرزوهایشان این است که جنابعالی برای حرم حضرت زینب(س) ضریح طراحی کنند. پیشنهادی به شما شده یا تمایلی دارید؟
ـ پیشنهادی نشده، اما اگر سعادت یاری کند و توان داشته باشم، با کمال میل برای بزرگان دینمان کوتاهی نخواهم کرد.
*گفتید انشاءالله ضریح حضرت عبدالعظیم(ع) که تمام شود خیلی مشتاق دیدن و زیارت آن هستید. درباره ضریح سیدالشهدا(ع) موفق شدید نتیجه نهایی کار را از نزدیک ببینید؟
ـ نه هنوز سعادت نشده، باید آقا مرا بطلبد، دست ما نیست. دلم میخواهد بروم انشاءالله.
ضریح امام حسین(ع) را طور دیگری میبینم و فکر میکنم پرهای فرشتگان مشغول غبارروبی هستند
راستش من دلم نمیآید وقتی میخواهند ضریح را نصب کنند، تق تق چکشها و کندکاریها را تماشا کنم. من طور دیگری ضریح را میبینم و فکر میکنم آنها گلهایی هستند و پرهای فرشتگان مشغول غبارروبیاند.
* استاد یک بار فرموده بودید بیش از هر چیز در این دنیا، «خانه آخرت» احتکار کردهاید. در حرم امام رضا(ع)، حضرت عبدالعظیم، مقبره صائب تبریزی و یکی هم در آمریکا. دلتان بیشتر با کدام است؟
ـ البته هنوز به ما سعادت نکردهاند قبری در حرم حضرت عبدالعظیم بدهند.
5 قبر در این دنیا دارم، اما دوست دارم در اصفهان کنار مقبره صائب تبریزی دفن شوم
الحمدلله سرمایه مالی ندارم، اما 5 قبر دارم. میدانید در مشهد مقدس وقتی چند سالی که میگذرد ممکن است تغییراتی در صحنها ایجاد شود، اما مقبره صائب اینچنین نیست.
راستش من دوست دارم بروم اصفهان، کنار قبر صائب تبریزی. آنجا قبری تهیه و به من محبت کردند.
* انشاءالله خداوند عمر با عزت به شما عطا کند و از هنر شما همچنان بهرهمند باشیم.
حیوانات برای شکار خود در بعضی مواقع به استتار نیاز دارند که همین روش تبحر آنان را در شکار نشان می دهد. تصویری از کمین و استتار مار برای شکار در میان شن های صحرای نامیب را مشاهده میکنید.
بحران قطر و عربستان را نمیتوان بحرانی دانست که بین یک کشور کوچک با همسایه بزرگ خود در جریان است و قطر سعی دارد برای برادر بزرگتر خود عرض اندام کند. بلکه بحران موجود نتیجه یک اصطکاک ایدئولوژیک است.
سرویس جهان مشرق - صد روز از وقوع بحران روابط سیاسی تعدادی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با قطر که از روز ۵ ژوئن ۲۰۱۷ با قطع روابط دیپلماتیک ۴ کشور عربی به محوریت عربستان سعودی آغاز شد، می گذرد. در نتیجه این بحران چهار کشور عربستان سعودی، مصر، امارات متحده عربی، بحرین. اقدام به قطع کامل مناسبات دیپپلماتیک خود با قطر کردند و مدتی بعد تعدادی از کشورهای فقیر منطقه و آفریقا نیز که معمولا کمک های مالی از عربستان دریافت می کنند، به این جرگه پیوستند.
در رابطه با عوامل پشت پرده بحرانی شدن مناسبات عربستان و قطر طی این مدت مقالات متعددی منتشر شده است. مجموعه عواملی که در این زمینه مطرح شده، شامل مواضع دو طرف نسبت به مناسبات قوی و مستحکم با ایران، فعالیتهای تبلیغاتی و رسانهای قطر، پیشینه اختلافات گذشته میان دو طرف و مسائل ایدئولوژیک و عقیدتی و تأثیرات آن بر روند تحولات منطقهای است.
اختلافات ایدئولوژیک و دینی گرچه بزرگترین عامل اختلافات میان دو طرف به شمار نمیرود، اما میتواند تأثیراتی گستردهتر نسبت به عوامل دیگر در آینده سرنوشت سیاسی منطقه داشته باشد. عمق این رقابت هنگامی مشخص می شود که متوجه شویم حدود ۴۰ کشور تحت تأثیر آموزه های اخوانی های قرار دارند و سعودی ها نیز سالیانه بالغ بر ۱۰ میلیارد دلار برای گسترش آموزه های وهابی هزینه می کنند. این اختلافات علاوه بر این، یکی از عمیق ترین ابعاد اختلافات میان عربستان و قطر به شمار می رود ، می توان گفت درگیری های گذشته میان دو طرف نیز متاثر از همین رویکرد بوده است.
وهابیت تفکر دینی اسلامی است که زائیده محیط جغرافیای شبهجزیره عرب بوده و محصول محیط سخت و طاقت فرسای جامعه بدوی کویر است. این جریان از قلب شبهجزیره عرب یعنی نجد نشأت گرفت که اساساً محیطی فرهنگی به شمار نمیآید. در مقابل این تفکر، اخوان المسلمین نتیجه فکری جامعه فرهنگی مصر است که یک جامعه مدنی و دارای تاریخ و تمدن چند هزار ساله است. علاوه بر تفاوتهای محیطی، این دو جریان در ابزارهای تفکر و استنباط احکام با یکدیگر تفاوت جدی دارند و بسترهای مذهبی این دو تفکر نیز مختلف است. جریان وهابیت بر مذهب فقهی حنبلی استوار شده در حالی که جریان اخوان المسلمین بر اساس مذهب فقهی شافعی بنا نهاده شده است. وهابیت در استنباط احکام شرعی از کتاب، سنت و اجماع بهره میبرد و به همین علت تقریباً یک تفکر نقلی-اخباری شمرده میشود، در حالی که اخوان المسلمین شافعی در استنباط احکام شرعی علاوه بر کتاب، سنت و اجماع از ابزارهای عقلی مانند قیاس و حسن و قبح عقلی نیز استفاده میکنند. شکی نیست که بعد عقلی یکی از مهمترین شاخصهایی است که این دو جریان را از یکدیگر متمایز میسازد.
تقابل تفکرات وهابی با آموزه های اخوانی
مشکل زمانی پدیدار میشود که رویکردهای سیاسی اخوانی قابلیت خود در تقابل با سلطه طلبی تفکر سعودی را حتی در داخل جامعه عربستان نشان می دهد. به همین علت است که سعودی ها از مدت ها پیش دشمنی با این گروه را در دستور کار خود قرار داده و از تمامی ابزارهای مالی و موقعیت خود در کشورهای عربی و اسلامی برای مقابله با آنها استفاده کردهاند.
مبنای اندیشه اخوانی شورش ضد حاکمیت جور با اندیشه دفاع از دموکراسی است. در این رویکرد فرقی نمی کند که حاکمیت جور نام اسلام را برای خود یدک بکشد یا نه. اخوانی ها ابزار دموکراسی را یکی از مهم ترین اصول پذیرفته شده خود می دانند و به همین علت است که موقعیت خوب در میان متفکران جوامع عربی برای خود دست و پا کردهاند. این مبانی به خودی خود شورش بر ضد نظام حاکمیت خانوادگی و استبدادی سعودی ها به شمار می رود.
ریشههای این اختلاف عقیدتی تنها منحصر به مبانی دینی نمیشود، بلکه ابعاد آن در سطوح مناسبات اجتماعی بین عربستان و کشورهای نظیر ترکیه و قطر و مصرِ دوران محمد مرسی قابل مشاهده است. از این روست که بحران قطر و عربستان را نمی توان بحرانی دانست که بین یک کشور کوچک با همسایه بزرگ خود در جریان است و قطر سعی دارد برای برادر بزرگتر خود عرض اندام کند. بلکه بحران موجود نتیجه یک اصطکاک ایدئولوژیک است.
نکته دیگری که در فرایند مقایسه این دو جریان به نظر میرسد، بحث گسترش فکری آنهاست. در حال حاضر جریان اخوان المسلمین در حدود چهل کشور اسلامی طرفدار و شاخه دارد. شکی نیست که گسترش فکری اخوان در نتیجه نوآوری فکری آنها به شمار میآید؛ در حالی که گسترش فکری وهابیت در نتیجه برنامهریزیهای دولت عربستان سعودی است و هزینههای سرسامآوری که در این راه خرج میکند. ریاض سالانه بیش از ده میلیارد دلار برای تأسیس مساجد، مدارس علوم دینی (وهابی)، چاپ قرآن و کتب مختلف و توزیع آنها به صورت رایگان و تربیت روحانی و مبلغ وهابی از دلارهای نفتی خود هزینه می کند تا تعلیمات خود در میان کشورهای دیگر را گسترش دهد، اما جز در موارد معدود در آسیای میانه که در نتیجه فقر و فلاکت جوامع مسلمان موفقیت هایی برای خود کسب کرده، نتوانسته نظر نخبگان و جوامع اندیشمند و طبقات میانی جامعه عرب را با خود همراه کند. اخوان المسلمین با وجود ملاحظاتی که نسبت به عملکرد آن عنوان یک جنبش اسلامگرای سیاسی وجود دارد، در این زمینه بسیار موفقتر عمل کرده است.
آتش اختلافات اخوانی – وهابی زیر خاکستر بحران سوریه
آنچه که طی سالهای گذشته تا حدی باعث فروکش کردن این بحران شده و دو اردوگاه متخاصم را در برابر یک دشمن مشترک و زیر یک پرچم قرار داد، بحران سوریه و اصرار عجیب دو طرف برای براندازی دولت سوریه بود. این اتفاق طی چند سال همکاریهای بیسابقهای بین عربستان و قطر را به دنبال داشت. اگر این صغرای منطقی را در برابر کبرای پایان درگیری ها و برتری دولت سوریه بر موازنه های قدرت بدانیم، این نتیجه محقق خواهد شد که بحرانی که از صد روز پیش آغاز شده، بحرانی عمیق و آتشی است که گرچه مدتی را زیر خاکستر بحران سوریه باقی ماند، اما تا ابد نمی تواند خود را مخفی کند و زبانه های آن در نهایت دامن دو طرف را خواهد گرفت. به این ترتیب می توان نتیجه گیری کرد که حل و فصل سیاسی این بحران در کوتاه مدت قابل دسترس نیست و حتی تحلیلگران از راه حل های نظامی این بحران سخن می گویند.
به همین علت بود که یکی از مهم ترین محورهای مطالبات عربستان و کشورهای دیگر تحریم کننده قطر، توقف حمایت از جریان های اخوان المسلمین و حماس است. دقیقا به همین علت بود که هیئت علمای ارشد عربستان اظهارات و فتواهای جنجالبرانگیز و سوی برخی علمای ارشد خود منتشر کرد مبنی بر اینکه این جماعت اخوان المسلمین در مسیر صحیح قرار ندارد و بر حاکمان و ولایت امر خود شورش کرده و جایگاهی برای "معتقدات " قائل نیستند.
اخوان و وهابیت در دو راهی قطب های متخاصم در منطقه
منطقه در حال حاضر شاهد حضور در دادگاه آمریکایی سعودی از یک طرف و اردوگاه محور مقاومت با همراهی روسیه از طرف دیگر است. یکی از مواردی که باعث منازعه و درگیریهای بیشتر بین قطر با ائتلاف سعودی تحریم کنده این کشور شده، همگرایی این کشور با محور مقاومت منطقه ای است. این همگرایی طی دوره اخیر باعث افزایش تمایل میان جریان های اخوانی برای همگرایی با برنامه های ایران و محور مقاومت در منطقه شده است. حساسیت این موضوع هنگامی افزایش پیدا میکند که میبینیم در نتیجه موازنه های جنگی موجود در عرصههای مختلف منطقهای نظیر سوریه، یمن، عراق و لبنان این محور دست برتر را در اختیار داشته و می تواند آینده تحولات منطقه را بر اساس سیاست ها و خواسته های ملت های منطقه ترسیم کند.
نمایندگی آمریکا در آژانس بینالمللی انرژی اتمی با بیان این ادعا که واشنگتن به توافق هستهای پایبند بوده، از ایران هم خواست به طور کامل به این توافق پایبند باشد.
به گزارش مشرق، نمایندگی آمریکا در آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز سهشنبه مدعی شد این کشور به توافق هستهای پایبند بوده است.
در این بیانیه که در نشست شورای حکام قرائت شده، آمده است: «ایالات متحده به تعهدات خود در برجام پایبند بوده و انتظار دارد ایران هم به طور دقیق تعهداتش را اجرا کند.»
این بیانیه میافزاید: «چیزی کمتر از همکاری کامل و شفاف ایران، به آژانس امکان نمیدهد که به جامعه بینالمللی نسبت به پایبندی ایران به تعهداتش اطمینان دهد.»
واشنگتن همچنین تأکید کرده است که «همانطور که [یوکیا] آمانو دبیر کل آژانس گفت، آژانس تفاوتی میان سایتهای نظامی و غیرنظامی قائل نیست و در قبال ایران هم همان استاندارد جهانی را اعمال میکند.»
این بیانیه در حالی صادر شده که آمانو در گزارش تازهاش، مانند تمام گزارشهای قبلی، پایبندی کامل ایران به توافق هستهای را تائید کرده است.
با این حال، بر اساس گزارشهای غیررسمی، «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا قصد دارد در گزارش بعدیاش به کنگره، از صدور تائیدیه پایبندی ایران به برجام خودداری کند.
در صورت صحت این گزارشها، پرونده برجام از کاخ سفید به کنگره ارسال شده و این قانونگذاران آمریکایی خواهند بود که باید در مورد ادامه یا عدم ادامه حضور واشنگتن در توافق هستهای تصمیمگیری کنند.
به اعتقاد کارشناس مسائل غرب آسیا، اختلافات داخلی شاهزادگان سعودی در حوزه تصمیمگیری به ویژه در بحث ایران و کلیت جامعه شیعه در غرب آسیا مشهود است.
به گزارش مشرق، «داود احمدزاده»، کارشناس مسائل غرب آسیا در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری تسنیم، در خصوص واکنشهای ریاض به مواضع مثبت ایران درباره رابطه با عربستان، با اشاره به اینکه ریاض باید به عنوان یک کشور مستقل به مراودات سیاسی با ایران وارد شود، بیان داشت: اختلافات داخلی شاهزادگان سعودی در حوزه تصمیمگیری به ویژه در بحث ایران و کلیت جامعه شیعه در غرب آسیا مشهود است. مقامات عربستان با توجه به آن جنگ آتشین که در منطقه علیه ایران به خاطر حضور در سوریه و حمایت و پشتیبانی از یمن برقرار است، اتهاماتی علیه کشورمان وارد کردهاند.
وی در پاسخ به این پرسش که «چه عواملی باعث تغییر نگاه عربستان به ایران حداقل به صورت مقطعی و نه راهبردی شده است؟» گفت: اگر نگاهی کلی به روند تحولات خاورمیانه داشته باشیم، مشاهده میشود که خصومت میان ایران و عربستان یک بازه زمانی مشخص را در برنمیگیرد. متأسفانه بعضی از مناسبات استراتژیک عربستان با آمریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در مقاطع مختلف باعث شده عربستان نسبت به مواضع ایران در سطح منطقه خصومت نشان دهد.
کارشناس مسائل غرب آسیا با توجه به اقدامات ضد ایرانی سعودیها اشاره داشت: شورای همکاری خلیجفارس برای مقابله با صدور انقلاب اسلامی در منطقه تشکیل شد. وقوع جنگ تحمیلی هشتساله و کمکهای مالی گستردهای که از طریق مقامات و همپیمانان عربستان برای رژیم صدام فرستاده شد، سطح این خصومت را نسبت به مردم ایران نشان میدهد.
وی با اشاره به مواضع دوستانه ایران نسبت به کشورهای عربی یادآوری کرد: به رغم مواضع گستاخانه عربستان و دشمنیهای دیرینه نسبت به مردم ایران، مشاهده میشود که ایران بعد از پایان جنگ و به محض حمله رژیم بعثی به کویت، اولین کشوری بود که این حمله را محکوم و از حاکمیت کویت به عنوان یک کشور مستقل حمایت کرد.
احمدزاده با تأکید بر مقابله ریاض با دموکراسی خواهی در کشورهای عربی خاطرنشان کرد: عربستان به عنوان یک کشور محافظهکار و اقتدارگرا بعد از انقلابهای گسترده در سطح کشورهای عربی از جمله شمال آفریقا و خاورمیانه عربی تلاش کرد از بعضی رژیمهای دیکتاتور حمایت کند و از موج دموکراسی خواهی در سطح منطقه به شدت نگران بود. این در حالی بود که ایران از بیداری اسلامی حمایت کرد. بحران سوریه بعد از آن تحولات به وقوع پیوست و جنگ نیابتی بین ایران و عربستان گسترش یافت. عربستان به عنوان مأمن امن تروریستها تمام تلاش خود را انجام داد تا خواستههای خود را در سوریه پیاده سازد.
وی با توجه به شرایطی که ریاض برای مناسبات خود با تهران نیازمند است، اشاره داشت: اگر عربستان به دنبال رابطهای با ایران بر اساس منافع طرفین باشد، باید نه به عنوان یک کشور وابسته و دارای مراودات آشکار و پنهان با رژیم صهیونیستی، بلکه به عنوان یک کشور مستقل به مراودات سیاسی وارد شود.
گفتم مامان محمود آنقدر خودت را اذیت نکن، خدا بزرگ است. گفت خیلی سخته دخترم انتظار کشیدن کسی را که خبر از آمدن او نداری، دست خودم نیست. این را می گفت و سرش را با بی قراری تکان می داد.
گروه جهاد و مقاومت مشرق - چند روز قبل از رسیدن ایام سوگواری امام حسین، نوجوان های پسر با پارچه های سیاه دیوارهای سالن را سیاهپوش می کردند. هرروز از بعدازظهر تا مغرب خانم ها در آنجا جمع می شدند و برنامه سینه زنی و نوحه خوانی شروع می شد.
یک زن خرمشهری هم بود که در ساختمانی دیگر ساکن بود. او از اول ماه محرم به ساختمان ما می آمد. زنی تقریبا ۴۵ ساله و از آن شیر زنها که جثه ای ریز دارند. با یک مقنعه ی عربی و پیراهن بلند و چادر عربی خود را پوشانده بود. چهره ی مهربانی داشت ولی پر از غم و رنج و پریشانی. نامش بتول بود ولی به او مامان محمود می گفتند. سال قبل هم او را در مراسم محرم دیده بودم. تقریبا همه او را می شناختند. چنان از خود بی خود شده بود و به رسم جنوبی ها به صورتش می زد که انگار کسی را نمی بیند. هر کسی که او را در آن حال می دید دلش برایش کباب می شد. وفیهه او را می شناخت. روز تاسوعا متوجه شدم خیلی گریه می کند. دلم خیلی برایش سوخت. از جایم بلند شدم یک لیوان آب برایش بردم و به دستش دادم. وفیهه هم کنارش آمد و نشست. دستانش را گرفت و مرتب با لهجه ی جنوبی او را دلداری داد. مامان محمود عرب نبود. مشکلش را از وفیهه پرسیدم. وفیهه برایم تعریف کرد که این بتول خانم که او را مامان محمود صدا می زنند، یوسف گم گشته ای دارد. از اول جنگ تا به حال هرروز انتظار آمدن پسر ۱۷ ساله اش را می کشد.
به وفیهه گفتم دلم می خواهد با او حرف بزنم تا هم ماجرا را بدانم و هم با او احساس همدردی کرده باشم. این جوری او هم با درد دل کردن کمی سبک می شود. وفیهه گفت باشد. بلند شدم و از سماور بساط چایی که برای پذیرایی عزاداران امام حسین گوشه ای از سالن آماده بود یک استکان چایی ریختم و برایش بردم. چای را جلو او گذاشتم و نزدیک او نشستم، دستانش را گرفتم و آرام بوسیدم. دستانی که پر از خستگی و کار بود و در آن سن زود پژمرده شده بود. ناگهان دستش را کشید و گفت نه این کار را نکنید! من کی هستم که دست مرا بوسید، شرمنده ام نکنید!
گفتم مامان محمود آنقدر خودت را اذیت نکن، خدا بزرگ است. گفت خیلی سخته دخترم انتظار کشیدن کسی را که خبر از آمدن او نداری، دست خودم نیست. این را می گفت و سرش را با بی قراری تکان می داد. گفتم پسرت چند ساله بود که اسیر شد؟ جواب داد: بچه ام محمود تازه هفده سالش تمام شده بود. زمان انقلاب همه اش در تظاهرات شرکت می کرد و همراه خودم به راهپیمایی ها می آمد. اصلا محمود با بچه های دیگرم فرق داشت، خیلی به من وابسته بود. این وابستگی کاری کرده بود که بیشتر از بچه های دیگرم به او توجه داشته باشم. انقلاب که پیروز شد محمود هم مانند دیگر دوستانش عضو بسیج شد. با اینکه جثه ای ریز داشت ولی خیلی جسور و چابک بود. وقتی عراقی ها شب و روز به شهر ما توپ و خمپاره می انداختند، نیروهای بسیج دفاع می کردند. محمود هم که عضو بسیج بود. درگیری روز به روز بیشتر می شد و از هر دو طرف کشته می دادند. هرروز از حال او خبر می گرفتم. دو روزی بود که از حالش بی خبر بودم تا اینکه یکی از دوستانش را که از اهالی محل ما بود دیدم. احوال محمود را از او پرسیدم. گفتم از محمود خبر نداری؟ گفت محمود را دیده که با عراقی ها درگیر شده بود و بعد از آن ازش خبر ندارم. شاید اسیرش کردند. آن روز وقتی این حرفها را از دوستش شنیدم، پیاده به طرف مرز رفتم به همان جا که عراقی های لعنتی مستقر شده بودند، داد و بیداد زدم. دو نفر از آنها مرا دستگیر کردند و پیش فرمانده بردند. پیش فرمانده داد زدم و فریاد کشیدم. می گفتم پسرم را می خواهم. آنها ساعتی مرا نگه داشتند و بعد با تهدید آزاد کردند. شب به خانه برگشتم. داشتم دیوانه می شدم. بدون اینکه پدرش و خواهر و برادرهایش را باخبر کنم دوباره راه افتادم. آنجا یکی از شرطه های عراقی اسلحه اش را به طرف سینه ام گرفت. من همان جا نشستم و گریه کردم. آنها آنقدر بی رحم بودند دلشان نمی سوخت که هیچ، با خشونت و بی رحمی هم با من برخورد می کردند. خلاصه سه بار دستگیرم کردند و بعد آزادم کردند.
روز به روز وضعیت شهر بدتر می شد. دیگر خرمشهر دست آنها افتاده و جنگ شدت بیشتری پیدا کرده بود. کاری از دست ما برنمی آمد. مردم زیر باران موشک و خمپاره جان خود را از دست می دادند. ما هم مجبور شدیم خانه و زندگی چند ساله را همانطور که بود بگذاریم و شهر را ترک کنیم و آواره شویم. شب و روزگارم گریه شده بود. پدر بیچاره اش به این طرف و آن طرف می رفت تا شاید خبری بگیرد ولی دست خالی برمی گشت. تا اینکه بعد از ۸ ماه که از آوارگی ما گذشته بود، از طرف صلیب سرخ نامه ای دریافت کردیم.
نامه از محمود عزیزم بود. محمود علاوه بر پسرم، دوستم هم بود. همه ی حرفهایم را به او می زدم. او بیشتر از دخترهایم به من نزدیک بود. نامه ی محمود را می بوسیدم و می بوییدم و شب ها آن را روی قلبم می گذاشتم و می خوابیدم. سواد که ندارم. از خواهرش می خواستم آن را برایم بخواند. او هم آنقدر آن را برایم خوانده بود که حفظ شده بودم. به خط محمود نگاه می کردم و او را حفظی می خواندم. هزار بار خدا را شکر کردم که بچه ام زنده است و حالا هرروز هر ساعت منتظرم او از در بیاید. چند بار خواب او را دیدم. می ترسم در اسارت ان نامردها او را بکشند و یا بچه ام دق بکند. گفتم نه ان شاء الله سالم است و زود برمی گردد. دو دستانش را بالا برد و برای همه ی اسرا دعا کرد. بعد از اینکه این حرف ها را زد کمی سبک و آرام شد. زنی دوست داشتنی بود. از آن مادرهایی که برای فرزندش جان می داد. یک شیرزن به تمام معنا، ازش خوشم آمد. مهرش به دلم نشسته بود. از جایش بلند شد و خداحافظی کرد. تا دم خروجی ساختمان او را بدرقه کردم. موقع رفتن از او خواستم گاهی به دیدنم بیاید. سرش را به عنوان تأیید پایین آورد و گفت باشد به دیدنت می آیم...
آنچه خواندید بخشی از خاطرات خودنوشت صبریه فلاح حسینی از زندگی مهاجرین جنگ تحمیلی است که در کتاب «اتاق شماره 24» از سوی انتشارات صریر منتشر شده. نویسنده خود از هموطنان کرد است که با تشویق بنیاد حفظ اثار و نشر ارزش های دفاع مقدس قزوین، خاطراتش را نوشته و در قالب کتابی 380 صفحه ای منتشر کرده است.
گروه جهاد و مقاومت مشرق - کاظم فرامرزی رزمنده ای است که به خاطر دسترسی اش به برخی منابع محدود و غیر قابل دسترس دفاع مقدس، توانسته مخاطبان زیادی را به صفحه اختصاصی اش در شبکه های اجتماعی جذب کند. آنچه می بینید، تعدادی از عکس های کمتر دیده شده از دوران جنگ تحمیلی است که در صفحه او منتشر شده.
قرآن را بفهمید؛ زیرا که آن بهار دلهاست و از نور آن شفا جویید؛ زیرا که آن شفابخش بیماریهای سینه هاست.
مشرق- امیرالمومنین امام علی علیهالسلام فرمودند:
کتاب خداوند تبارک و تعالی را بیاموزید؛ زیرا که آن نیکوترین سخن و رساترین اندرز است و قرآن را بفهمید؛ زیرا که آن بهار دلهاست و از نور آن شفا جویید؛ زیرا که آن شفابخش بیماریهای سینه هاست و آن را نیکو تلاوت کنید ؛ زیرا که آن بهترین ، داستان است.
متن حدیث:
قال علی علیهالسلام:
تَعَلَّمُوا کتابَ اللّه تبارکَ وتعالی ؛ فإنّهُ أحسَنُ الحَدیثِ وأبلَغُ المَوعِظَةِ ، وتَفَقَّهُوا فیه فإنّهُ رَبیعُ القُلوبِ ، واستَشفُوا بنُورِهِ فإنّه شِفاءٌ لِما فی الصُّدورِ ، وأحسِنُوا تِلاوَتَهُ فإنّهُ أحسَنُ القَصصِ.
«تحف العقول، صفحه 150 »
ووشوکار خوزستانی با قرار گرفتن در ترکیب تیمملی ایران به رقابتهای قهرمانی جهان اعزام میشود.
به گزارش خبرنگار ایسنا – منطقه خوزستان، فرشاد عربی در بخشهای تالو و دوئلین مردان این رقابتها به مصاف حریفان میرود.
رقابتهای قهرمانی ووشو جهان از هفتم مهرماه در هر دو بخش آقایان و بانوان به میزبانی شهر کازان کشور روسیه برگزار میشود.
سرپرست تیم بانوان ملیحفاری نسبت به انتخاب برترینهای فوتسال ایران در بخش بانوان، اعتراض نشان داد و گفت: به صورت علنی به باشگاه ما ظلم شد و در حق ما کم لطفی کردند.
منیژه زیبا در گفتوگو با خبرنگار ایسنا – منطقه خوزستان، در خصوص مراسم برترینهای فوتسال ایران و اینکه چرا باشگاه حفاری در بخش بانوان به آنچه حقش بود، نرسید؟ اظهارکرد: ما تنها در بخش بهترین بازیکن، برتر شدیم و تندیس تیم قهرمان را گرفتیم ولی در بخش مربی و باشگاه برتر در حالی که تیم ما قهرمان لیگ شده بود، به عنوانی دست پیدا نکردیم و حتی آقایان عضو هیات رییسه فدراسیون نیز برایشان سوال بود که چرا مربی تیم ملیحفاری که تیمش قهرمان لیگ شده بود، مربی برتر نشد و وقتی این سوال را از خانم نصیرزاده پرسیدند، او عنوان کرد که سرمربی حفاری سال اول مربیگریاش بود!
وی با بیان اینکه به صورت علنی به باشگاه ما ظلم شد و در حق ما کم لطفی کردند، گفت: نمیدانم موضوع چه بود که با ما به این صورت رفتار شد. ما دو بازیکن پدیده در تیممان داشتیم که در حال حاضر هم در تیمملی هستند ولی حتی جزو کاندیدای این بخش هم نبودند و به صورت واضح به باشگاه ما ظلم شد.
سرپرست تیم فوتسال ملیحفاری گفت: ما در برگزاری مسابقاتمان کم نمیگذاریم و حق میزبانی را ادا میکنیم ولی نمیدانم چرا با ما اینگونه رفتار کردند. تیم ما در فصل گذشته قهرمان لیگ برتر شد ولی بعد حتی جزو کاندیدای دریافت تندیس بخش تیم برتر هم نبود. انتخابها بسیار بد بود و فقط میخواستند همه راضی باشند.
وی عنوان کرد: جالب اینجا است که گزارشگر صدا و سیما نیز با همه مصاحبه کرد ولی چون میدانست ما به نحوه انتخاب برترینهای در بخشهای مختلف اعتراض داریم، با ما مصاحبه نگرفت. به هر حال در این مراسم، مدیرعامل باشگاه ملیحفاری به نحوه انتخابها اعتراض شدیدی نشان داد. حتی در حق تیم آقایان حفاری هم کوتاهی شد، چرا که فرهاد توکلی جزو برترینهای آسیا است ولی بعد حتی اسم او را هم نمیآورند.
زیبا گفت: میخواهم بدانم که اعضای کمیته فنی که برترینها را انتخاب کردند، چه کسانی هستند و چرا اعضای این کمیته را معرفی نمیکنند؟ آقای طالقانی و ممبینی از خوزستان، عضو هیات رییسه فدراسیون هستند و چرا با وجود این نفرات، اینقدر راحت حق ما نادیده گرفته میشود.