رییس انجمن هنرهای نمایشی اهواز گفت: سیاست و شرایط فعلی حاکم بر خوزستان کلیه هنرمندان را به این سمت و سوی سوق میدهد که به جای فعالیت هنری موسسه تاسیس کرده و دست به دلالی و کنسرتگذاری بزنند.
مهرداد بهراد در گفتوگو با ایسنا ـ منطقه خوزستان، با ذکر این نکته که مشکلات و معضلات فرهنگی خوزستان ریشه در سالیان قبل دارد و موضوع تازهای نیست اظهار کرد: ما از شخص مدیرکل فعلی فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان چهره دانشگاهی و کسی که بسیاری از مبادی و موازین اقتصاد هنر، اقتصاد فرهنگ، مدیریت و مهندسی فرهنگی را به خوبی میدانند انتظار بیشتری داریم و قطعا توقع ما از ایشان به عنوان فردی عملگرا با مدیرکلهای پیشین متفاوت است.
وی با اشاره به این که اهواز کلانشهری با جمعیت بیش از یک میلیون نفر است گفت: هویت شهر اهواز به هویتی صنعتی بدل شده و میتوان آن را به خوابگاه کسانی که پول درمیآورند تشبیه کرد که متاسفانه این مساله با عدم توجه مسوولان روبهرو شده است.
بهراد در تبیین دلیل نبود توجه بیان کرد: در راس، استاندار ما یک پزشک است و مشاور فرهنگی او فوق لیسانس علوم سیاسی دارد. مگر در کمیسیون فرهنگی شورای شهر چند نفر مسئول تحصیلکرده با موضوعات فرهنگی هنری داریم؟ بنابراین اساسا در مجموعه تصمیمگیریها افرادی با تخصصهای غیرمرتبط حضور دارند و نیروهای متخصص فرهنگی هم حوزه تاثیرگذاری محدودی دارند و آن نیز به دانشجویان، هنرجوها و شاگردان این متخصصان ختم میشود و در حوزه تصمیمسازی کار از دستشان ساخته نیست و نهایت کاری که از آنان برمیآید این است که معترض تربیت کنند.
بهراد در این خصوص ادامه داد: برای مثال بخش عمدهای از پزشکان حاذقی که در خوزستان هستند زن و بچههای آنان در خوزستان زندگی نمیکنند و این در حالی است که فروشگاه فرهنگی هنری این بوم مطالبه مدنی خانوادهای است که الان دیگر در خوزستان زندگی نمیکنند.
وی همچنین با بیان این که سه ماه تابستان سه ماه تراکم سبد فرهنگی خوزستان است گفت: بخش عمدهای از کسانی که در خوزستان دستشان به دهنشان میرسد سه ماه تابستان را خارج از استان به سر میبرند و این یک اتفاق دو سویه است چراکه حاکمیت از دیرباز به خاطر وجود منابعی چون نفت، فولاد و پتروشیمی به خوزستان به عنوان یک بنگاه صنعتی نگاه کرده است و این تلقی رفته رفته برای ساکنان این زیست بوم هم به وجود خواهد آمد. بنابراین میتوان آن را یک چرخه دو سویه دانست؛ انتقال تلقی از حاکمیت به مردم و از مردم به حاکمیت.
این مدرس دانشگاه با اشاره به سازههای شهر اهواز مانند مرکز خریدها و پاساژهای بزرگ اظهار داشت: تلقی مردم از توسعه، توسعه سختافزاری و تجاری است که این به خودی خود میتواند خطرناک باشد.
بهراد در خصوص آینده فرهنگ خوزستان گفت: ما به عنوان متولی فرهنگ و هنر دو راه پیش روی خود داریم؛ بیلانسازی مدیریتی و مهندسی فرهنگی. بیلانسازی مدیریتی به معنای کارگزاری سلیقه عمومی است. به طور مثال انتخاب خواننده و هنرپیشه مورد علاقه در دنیای امروز بر اساس درجهبندی کیفی و داوری زیباشناختی و نگاه حرفهای شکل نمیگیرد بلکه بسته به این است که رسانه چه کسی را به ما معرفی میکند.
وی خاطرنشان کرد: امروز در جامعه ایران برای خواننده موفق شدن تنها کافی است یک تیتراژ سریال بخوانید و نیازی نیست خواننده مطلوب و باکیفیتی باشید. آیا مدیریت فرهنگی با آگاهی به این که سلیقه عمومی بر این اساس شکل میگیرد وظیفه دارد کارگزار سلیقه عمومی باشد یا به عنوان متولی فرهنگ باید در ارتقای سلیقه عمومی کوشش کند؟ آیا وظیفه ارشاد متولیگری فرهنگ است یا رابط حاکمیت برای ممیزی تولیدات هنری؟
این هنرمند با اشاره به این که اداره کل فرهنگ و ارشاد خوزستان باید کفیل قانونی اهل فرهنگ و هنر خوزستان باشد و نه هموارساز راه هنرمندان و اهل فرهنگ استانهای دیگر اظهار کرد: امروز در خوزستان هنوز هنرمندانی داریم که میتوان آنها را جز 10 هنرمند برتر ایران دانست اما آنان مشغول به کار در چلوکبابیها، نواختن در خیابان و اصولا مشغولیات کاملا غیرمرتبط شدهاند.
بهراد در این خصوص یادآوری کرد: در این سالیان تمام هنرمندان استخوان دار اهوازی به چند حوزه وارد شده اند، آنهایی که دستشان به دهانشان نمی رسید و دغدغه معیشت داشتند ، یا به اتاق های تدریس تبعید شدند یا به حوزه مشاغل دیگر رفتند. دسته ای که کمی دستشان به دهانشان می رسید ، یا آموزشگاه زدند و یا از استان رفتند. و در آخر کسانی وضع مالی خوبی داشتند ، موسسه زدند. و آنها به عنوان یک آرتیست به جای اینکه در ساعاتی از روز مشغول تمرین کردن باشند ، مقدمات اجرای هنرمندی دیگر را فراهم میکنند.
وی با بیان این که تقویم فرهنگی هنری استان باید بر اساس هنرمندان بومی بسته شود تصریح کرد: در تقویمی که پر از تعطیلیهای ممنوعه است باید ماههایی چون اسفند و فروردین و مناسبتهای عید فطر، عید غدیر و نوروز که از معدود شبها و مناسبتهایی هستند که میتوان در آنها برنامههای فرهنگی و هنری مانند کنسرت برگزار کرد اولویت تقویم ما با هنرمندان بومی باشد.
این هنرمند تئاتر با اشاره به این که ارشاد به هنرمندان بومی نه پول تبلیغات میدهد ، نه اجازه تبلیغ میدهد، نه سالن رایگان در اختیارشان قرار میدهد و نه حتی هیچ سوبسیدی به آنها میدهد گفت: با توجه به این که هنرمندان پایتخت نشین در کسری از دقیقه بلیطهایشان به فروش میرسد و در هر تاریخی از ماه و هر ساعتی از روز میتوانند در استان حضور پیدا کنند باید فرصتهای طلایی استان را در مرحله اول در اختیار هنرمندان بومی خوزستان بگذاریم و بهترین ساعتها و تاریخها را نخست باید در اختیار این هنرمندان خوش ذوق خوزستان گذاشت.
بهراد با طرح این پرسش که مگر این جا در خوزستان حکومت فدرال است و یا قانون استانها با یکدیگر متفاوت است که در تهران و یا استانهای دیگر میشود در کمتر از 24 ساعت مجوز کنسرت را اخذ کرد اما این جا در خوزستان برای گرفتن مجوز کنسرت آهنگهایی که از قبل مجوز داشتهاند باید ماه ها صبر کرد گفت: ارشاد گویا میخواهد ما هنرمندان را هر روز تهی دستتر کند و میخواهد ما را به نقطهای برساند که دیگر هنر کار نکنیم. ارشاد بنا به چه موازینی و بنا به چه معیار، قانون و مصلحتی این گونه تصمیمگیری میکند؟
این مدرس موسیقی با اشاره به فستیوال موسیقی «کارون» به میزبانی اهواز و با حضور جمعی از خوانندگان مطرح موسیقی پاپ همچون محسن یگانه، محمد علیزاده، حامد همایون، امید حاجیلی، سیروان خسروی، بابک جهانبخش و برنا غیاث که با حمایتهای استاندار خوزستان و مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان به زودی و در ایام بهار برگزار خواهد شد اظهار کرد: سبد فرهنگی و هنری مردم اهواز در ایام نوروز موضوعی است که باید به دقت به آن پرداخت زیرا همان طور که بقالی اهواز با جیب مردم کوچهاش پول را درمیآورد هنرمند اهواز هم با همین منبع درآمد یعنی اهالی اهواز میتواند نان سفره خود را تامین کند.
او افزود: متاسفانه متولیان هنر و فرهنگ در خوزستان با برگزاری چنین فستیوالی در ایام بهار سبب میشوند تا خانوادهها بعد از حضور در این برنامهها در پایان فصل دیگر توان مالی لازم برای دیدن تئاتر، کنسرت موسیقی و دیگر برنامههای فرهنگی هنری را که هنرمندان بومی ماهها برای آن زحمت کشیدهاند نداشته باشند. بنابراین با حساب ساده میفهمیم که اولویت را باید به تقویم خوزستانیها داد.
بهراد با ذکر این نکته که متولی فرهنگ و هنر همان اندازه که موظف به ارضای نیازهای مردم است موظف به ارتقای سلیقه عمومی نیز هست تصریح کرد: ما نمیگوییم که هنرمندان پایتخت نشین نیایند. آنها هم از جنس خودمان هستند، آنها هم آدمهای زحمت کشیده و نخبهای هستند مانند نوازندههای درجه یکی که روی صحنه در پشت همین خوانندههای مطرح برای سانسی گاهی فقط 300 هزار تومان مینوازند و این بیاخلاقی است اگر بگوییم آن هنرمندان جایی در خوزستان ندارند. در کشوری که قحطی تولیدات فرهنگی و هنری دارد. آنها هم از جنس خودمان هستند.
رییس انجمن هنرهای نمایشی اهواز تاکید کرد: حرف اصلی ما این است که این جا خوزستان است و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان کفیل هنرمندانی به جز هنرمندان بومی خوزستان نیست و اولویتبندیهای این سازمان باید بر اساس اهالی هنر این خطه از ایران شکل بگیرد.
این متخصص حوزه فرهنگ و هنر با بیان این که هنرمندان پایتختنشین هزاران تریبون در برنامههای صدا و سیما، در بیلبوردهای شهری، در تبلیغات و دیگر رسانهها دارند خاطرنشان کرد: شما به عنوان کفیل فرهنگ و هنر، تریبون بیتریبونها هستید یا تریبون مضاعف صاحبان تریبون؟ ما شاهد این هستیم که در استانهایی مانند استان فارس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی تعدادی بیلبورد دارد که به طور رایگان در اختیار اهالی بومی هنر میگذارد اما متاسفانه این جا در اهواز اداره ارشاد حتی یک بیلبورد هم ندارد. اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی باید مجمع فرهیختگان باشد و تصمیمات آن نیز نخبهگرا باشد. انتظار ما از آقای جوروند این است که به این پروسه ورود و در جهت اصلاح آن ایستادگی کند.
بهراد با اشاره به این که استانداری در برگزاری فستیوال "کارون" به حد زیادی مقصر است اظهار داشت: جناب آقای کیانی به عنوان مشاور هنری استاندار هیچ تاثیری نداشته است. در حالی که مسئول اصلی این تصمیمگیریها است زیرا استانداری نسبت به فرهنگ و ارشاد وضعیت بالادستی دارد به عنوان صاحب این فستیوال و آقای کیانی به عنوان پیگیر شخصی این برنامه باید قبل از ارشاد پاسخگو باشند.
وی در ادامه صحبتهایش خطاب به مردم خوزستان گفت: به تاراج رفتن یک شهر فقط کارون و ریزگرد و محیط زیست نیست چراکه ریههای جامعه مدنی اهل فرهنگ و هنر هستند. خوزستان در حوزه ممیزی از کشور تبعیت نمیکند. بگذاریم آرتیستهای بومی نفس بکشند. یعنی ممکن است با یک موسیقی مردم خوزستان ترغیب به فعل حرام شوند اما مردم تهران با همان موسیقی ترغیب به فعل حرام نشوند!؟ یعنی ممکن است صدا و سیما روی یک موسیقی آب توبه بریزد و آن را پخش کند اما در خوزستان همان موسیقی را با چندین پرده پایینتر نتوان اجرا کرد؟ اگر این جا یک مملکت است، اگر همه ما به یک رییس جمهور رای دادهایم و ملتزم به یک قانون اساسی هستیم انتظار داریم قانون برای همه ما یکی باشد. ما نیازمند تغییر استراتژی، تغییر نوع نگاه به جامعه و همچنین پایش دقیق نیازهای جامعه هستیم. بنابر این متولیان فرهنگ باید پاسخگوی هنرمندانی باشند که به طور قانونی کفیل آنها هستند و باید بدانیم که مجموعه ارشاد رییس ما نیست بلکه کفیل ما است.