در پی غرق کشتی سانچی، بهمن ساکی، شاعر خوزستانی، شعری تازه با این مضمون سرود و آن را در اختیار ایسنای خوزستان گذاشت.
به گزارش ایسنا ـ منطقه خوزستان، این شعر که با صدای فرشید میرابی همراه است به شرح زیر است:
شعری به یاد جانباختگان نفتکش "سانچی"
*بهمن ساکی
صخره یا طوفان؟ چه آمد ناگهان بر بادبانم
در شب دریا کدامین بر زمینم زد ندانم
کو نشانی از کسی تا سمت ساحل را بپرسم
تا کجا با این شکستن میشود آیا برانم
آخرین لنگر کجا باید بیندازم در این شب
سوسوی چشم نهنگــی لــرزه میریزد به جانم
موج تا موج از خودم سر میروم در گریههایم
دست هقهق میدهد بر شانه دریا تکانم
لک لک از برج دکل برخاست تا شاید بخواهد
آب پاکی را بریزد روی دست جاشوانم
طبل شیون را بزن دریا عروسی دارد امشب
ساحل چشم انتظارم ساحل دور از گمانم
ناخدا را با خدا بر عرشه تنها میگذارم
کم کم از چشم افق… دیگر نمیچرخد زبانم