نوه امام طی سفر به استان خوزستان با مسئولین و گروههای مختلف مردم دیدار کرد.
به گزارش ایسنا – منطقه خوزستان، روز گذشته حجت الاسلام والمسلمین سیدعلی خمینی در دیدار جمعی از طلاب اهواز گفت: ما به عنوان کسانی که طلبه شده ایم و از منظر امام می خواهیم در مسیر اهل بیت(ع) قدم برداریم باید روی امری حساسیت داشته باشیم تا بتوانیم پیش خود، خداوند و اهل بیت سرافراز باشیم و بگوییم که ما به وظیفه خود عمل کردیم.
وی در ادامه گفت: لازم است ما به عنوان طلبه هایی که پا در این وادی گذاشتیم به سه امر عمده چه از حیث ثبوتی و چه از حیث اثباتی توجه ویژه کنیم که آن سه امر عبارت است از «انسان، اسلام و نظام اسلامی»؛ حتی اگر امروز امام بخواهند به ما هشدار دهند که ای طلبه ها چگونه رفتار کنید یا چه عملی انجام دهید و چه نکته ای برای شما حائز اهمیت باشد، از این سه مورد خارج نخواهد بود.
سیدعلی خمینی با بیان اینکه مورد نخست توجه به انسان و انسانیت از حیث ثبوتی و اثباتی است، گفت: ما به عنوان طلبه، بیش از هرچیز باید درباره انسانیت و خلق و خویی که خداوند در وجود انسان قرار داده است هوشیار باشیم. امروز یکی از مشکلات جدی تمدن غرب و دنیای غرب این است که انسان ها به تدریج در خودشان خلاصه می شوند و هیچ کسی درد دیگری ندارد در حالی که یک طلبه فارغ از هر دین و آیینی به انسان و به ماهوالانسان متوجه است ما نمی توانیم نسبت به انسانیت بی توجه باشیم.
وی افزود: ورای از دین، عقل ما آن ها را می فهمد و دین ما آنها را تایید می کند قبح کذب ورای از اینکه پیامبر اکرم(ص) و اسلام آن را حرام اعلام کرده است به عنوان یک قبیح عقلی در نظر گرفته می شود. بسیاری از اموری که ما اخلاقا موظف به حساسیت داشتن و دغدغه به روی آنها هستیم به انسانیت ما برمی گردد.
یادگار امام با اشاره به اینکه «دفاع از مظلوم و ایستادن در برابر ظالم در هر جای دنیا به انسانیت ما برمی گردد» گفت: اگر زمانی احساس کردیم که نسبت به ظلم بی تفاوتیم و دیگر برای ما که در قم زندگی می کنیم اهمیتی نداشته باشد در فلسطین، عراق، کرمانشاه یا خوزستان چه اتفاقی می افتد یا احساس کردیم که انسان و انسانیت برای ما از ارزش افتاده است و فقط به خودمان اندیشیدیم یا تنها به خانواده، شهر یا کشور خود فکر کردیم باید بدانیم که از مسیر پیامبر اسلام و آل ایشان فاصله گرفتیم.
وی افزود: طلبه نمی تواند نسبت به انسان بی تفاوت باشد؛ لذا دغدغه همیشگی امام ایستادگی در برابر ظالم بود و هیچ فرقی برایش نمی کرد که شرق یا غرب باشد. ایشان در برابر آمریکا با تمام توان ایستادگی کرد حتی وقتی در اوج دوره ای که در مقابل آمریکا ایستاده بود شوروی پیغام داد که می خواهد به افغانستان حمله کند و از امام خواست که ساکت بماند. امام فرمود: «من ساکت نمی نشینم همانطور اگر ظلمی در غرب عالم شود من در برابرش می ایستم اگر این اتفاق در شرق عالم نیز بیفتد من در برابرش می ایستم».
سید علی خمینی تصریح کرد: انسان نمی تواند در مقابل ظالم بی تفاوت باشد و بگوید به من چه ربطی دارد بلکه ممکن است در راهکار عملیاتی و نحوه مقابله تفاوتی وجود داشته باشد؛ لذا مصلحت سنجی ها در اصل دلسوزی ما بی اثر خواهد بود. متاسفانه عبارت «به من چه» آفت بزرگ دنیای امروز است. دنیایی که می گوید مشکلات و درد دیگران به من چه؟! ما به عنوان طلبه نمی توانیم نسبت به انسان، خصوصیات و تعریف او بی تفاوت باشیم.
وی بیان کرد: مردم از ما طلاب توقع دارند که به تعبیر امام، آدم باشیم. امام همچنین در برابر آمریکا گفتند: «ما از آمریکا چیزی نمی خواهیم و حاضریم با آن ارتباط برقرار کنیم به شرطی که آدم باشد» جمله معروف دیگری از امام نقل می کنند که می گوید: «ملّا شدن چه سخت است آدم شدن محال است» بدون شک انسان باید به درجه ای بالا از انسانیت برسد.
خمینی با بیان اینکه نکته دومی که طلبه ها باید به آن توجه کنند اسلام است گفت: ما باید به احکام فردی و اجتماعی اسلام توجه داشته باشیم این موضوع را نیز باید هم در جهت ثبوتی و هم در جهت اثباتی مدنظر داشته باشیم. شما می دانید چه میزان مردم امروز، مشکلات دینی و عقیدتی دارند؟ تمامی مشکلات که سیاسی نیستند بلکه بسیاری از مشکلات فرهنگی و دینی هستند.
وی گفت: مردم احتیاجات روحی بسیاری دارند از این رو نقش اساسی روحانیت در دوره های مختلف در دست داشتن بُعد روحانی مردم و ارتباط با آنها بود. حوزه علمیه ما هم از حیث کمیت هم غنای علمی از حوزه های تمام تاریخ بالاتر است بدون شک در سال های آینده ثمره انقلاب در حوزه های علمیه روشن خواهد شد.اما آنچه که ما به شدت در آن ضعیف عمل کردیم ارتباط علما با مردم به همان شیوه سنتی در شهرها است. در گذشته درهر شهری علمایی بزرگ قرار داشتند اما امروز این گونه نیست.
نوه امام افزود: امروزه یک طلبه باید سالیان سال تلاش کند و در مراسم های شادی و عزای مردم شرکت کند تا بتواند به تدریج جایگاهی در میان آنها پیدا کند. اینکه طلبه ها توقع دارند پس از آنکه دوران طلبگی را پشت سر می گذارند در شهرهای خود از یک در وجوهات بیاید و از دری دیگر کمک های مردمی داده شود اشتباه و توقعی بیجا است. ما در طلبگی چنین چیزی نداریم.
وی اظهار داشت: ما در گذشته نسبت به اسلام و روحانیت سنتی توجه بیشتری می کردیم. امروز نیز هرچند در برخی از شهرها، هنوز روحانیونی هستند که استوانه های دینی مردم و مرجع آنها محسوب می شود و معمولا توانسته اند دایره ای از متدینین را به دور خود جمع کنند. باید پرسید ما در شهرهای خود و استان های کشور، چه میزان توانسته ایم روحانیت سنتی که دغدغه دین مردم، اسلام، احکام دینی و اخلاقیات مردم را دارند داشته باشیم؟ مردم علاوه بر دنیا و مادیات به معنویات احتیاج دارند.
وی ادامه داد: باید پذیرفت که بُعد معنوی در انسان مهم است و ما به عنوان مبلغ دینی باید به این دغدغه و نیاز مردم توجه داشته باشیم. گاهی برخی موضوعات برای ما طلبه ها خیلی واضح هستند اما مردم ما به مسائلی که ما گمان می کنیم واضح اند احتیاج دارند. آنها از ما طلبه ها توقع دارند که درباره آن مسائل حرف بزنیم؛ مردم را به اخلاق دعوت کرده و خودمان نیز اخلاق اسلامی را رعایت کنیم.
نوه امام با اشاره به اینکه «مردم دین خود را از عالمان می گیرند»، گفت: آنها با دقت رفتارهای عالمان خود را رصد می کنند لذا هر عمل و رفتاری که یک عالم انجام می دهد تبدیل به دین مردم می شود.خصوصا امروز که ما کمترین میزان مطالعه و رجوع را داریم. مردم به ما طلبه ها نگاه می کنند؛ هرچقدر هم بگوییم هر عیبی که هست از مسلمانی ماست یا شما به من طلبه نگاه نکنید و اگر هم طلبه ای کاری برخلاف اخلاق می کند، دروغ می گوید یا اگر ضربه ای می زند اشکال از دین نیست و آن طلبه مشکل دارد، از سوی مردم پذیرفتنی نیست.
وی افزود: مردم با دیدن ما، خیال می کنند ما همان کسانی هستیم که پیروی پیامبر مصطفی(ص) و تجسم او در این زمانه ایم. لذا آنها دینشان را از رفتار ما طلبه ها می گیرند. اینکه امام این مقدار بر تهذیب نفس تاکید داشتند و فرمودند: «ما در حوزه ها به تهذیب نفس و به درس های اخلاق احتیاج داریم» نیز به همین خاطر است.
وی در ادامه گفت: امام نکته ای را در قالب سوالی مطرح کردند که چطور بابت مباحث فقهی مربوط به بیع نیاز به درس است اما مشکلات روحی انسان نیاز به درس و استاد ندارد؟ انسان باید بتواند مشکلات روحی و فسادهای عقیدتی و رفتارهای زشت خود را اصلاح کند. آیا این نیازمند درس و استاد نیست؟ ما نباید فکر کنیم با قراردادن عمامه روی سر دیگر نیازی به یادگیری نداریم. بلکه تازه وقت آموختن و تهذیب است.
وی تصریح کرد: نکته سوم مساله نظام اسلامی است؛ ما نباید امروز به عنوان روحانیت کنار بنشینیم و بگوییم حالا که این نظام اسلامی است به ما چه ربطی دارد یا بگوییم حالا که مردم یک فقیه عادلی را انتخاب می کنند و ما همراهی کرده و او به عنوان ولی فقیه انتخاب می شود ما وظیفه ای نداریم؛ این چنین نیست بلکه تک تک ما به عنوان روحانیت وظیفه دارد و باید تلاش کنیم روز به روز وی را تقویت کرده و از او دفاع کنیم. همچنین نسبت به دولت و کلیت ارکان نظام جمهوری اسلامی مسوولیم.
سیدعلی خمینی با بیان اینکه «این حکومت، حکومت برخاسته از شریعت شیعه و برخاسته از عقاید تشیع است» گفت: باید بفهمیم که نظریه ولایت فقیه و حکومت دینی که امام مطرح و احیا کردند چیست؟ متاسفانه بسیاری از طلاب ما تنها نام «ولایت فقیه» را در این نظریه بلدند و من بعضی اوقات شنیدم که یک روحانی نظریه ولایت فقیه را در یک دقیقه توضیح می دهد. مگر می شود چنین نظریه ای را در یک دقیقه توضیح داد. نظریه ای که نیازمند مقدمات تصوریه و تصدیقیه است از این رو، نسل جوان و آگاه ما اظهارات یک دقیقه ای آن روحانی را درباره این نظریه مخدوش می بیند.
وی تاکید کرد: ما باید در حوزه های علمیه در حیطه ثبوت حرف امام، مبنای «ولایت فقیه» و حکومت دینی را بفهمیم و در حیطه اثبات، برای دفاع از نظام اسلامی تلاش کنیم اما دفاع از نظام اسلامی بدین معنا نیست که از همه چیز تعریف کنیم بلکه دفاعی که امام از ما می خواست این بود با چشمان تیزبین، دلسوزی، علاقه و عشق به نظام اسلامی بنگریم بدین معنا که اگر اشکال و اشتباهی دیدیم با صدایی بلند فریاد زنیم و اگر نقطه ای مثبت دیدیم از آن دفاع کنیم.
وی گفت: اگر در جایی دیدیم که نظام و رهبری مظلوم است باید محکم ایستاده و دفاع کنیم و تنهاخودمان را نبینیم حتی اگر موجب شود تا افراد بسیاری ناراحت شوند اما اگر در نقطه ای از کشور فساد، مشکل، تورم، اختلاس، گرانی و دزدی دیدیم باید فریاد زنیم. گاهی ما معنی دفاع را نمی دانیم و خیال می کنیم اگر نقد کنیم نظام را تضعیف می کنیم درصورتی که چنین نیست مردم مشکلات را با گوشت و پوست و استخوان خود درک می کنند.
وی گفت: کاش می شد به روی منبرها بگوییم که هیچ فساد فرهنگی در کشور نیست یا هیچ تورم، اختلاس، دزدی یا فقری در کشور نیست. اما من اگر در این شرایط چنین حرف هایی را بگویم از آنجا که مردم با این مشکلات مواجه هستند یا می گویند که من بی اطلاعم یا اینکه اصلا دغدغه ای ندارم که این ذهنیت ها به ضرر نظام و انقلاب است.
وی با اشاره به اینکه «امروزه نظام نیازمند حمایت ماست» گفت: معنایی ندارد که روحانیون بگویند حمایت از نظام به ما ربطی ندارد. باید گفت اگر واقعا عقیده ای به نظام ندارند آن بحث دیگری است و اشکالی هم ندارد. اما اگر در حیطه ثبوت و در حیطه نظریه ما معتقدیم که مبنای امام درست بود یا معتقد هستیم که این نظام جمهوری اسلامی و برخاسته از رای اکثریت قاطع ملت مسلمان ایران است و درخت تنومند این نظام با خون شهدای بزرگوار آبیاری شده است نباید بی تفاوت باشیم.
محتاج «اعتماد مردم به مسئولین» هستیم
نوه امام با تأکید بر ضرورت اعتماد به مسئولین گفت: نکته مهمی که ما باید در این روزها به آن توجه داشته باشیم این است که به مسئولین خودمان اعتماد داشته باشیم و اطمینان کنیم. دائما هر مسأله ای که پیش می آید این را حمل بر این نکنیم که می خواهند خیانت کنند یا بلد نیستند.
به گزارش ایسنا، حجت الاسلام و المسلمین سید علی خمینی عصر روز گذشته نیز در شورای اداری استان خوزستان با اشاره به رساله امام صادق(ع) به یک استاندار به نام عبدالله نجاشی، گفت: او وقتی والی می شود به امام صادق(ع) نامه می نویسد که اگر توصیه ای دارید که دنیا و آخرت من را نجات دهد برای من بیان کنید. امام صادق(ع) هم نزدیک به 10 صفحه برای آن والی مطلب نوشتند که برای همه متصدیان امور در تمام تاریخ درس آموز است. عبدالله نجاشی والی اهواز شده بود و رساله امام صادق به عنوان رساله اهوازیه مشهور است.
یادگار امام تصریح کرد: امام صادق (ع) در پاسخ مطالب گوناگونی از خودشان و پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) نقل و بیان می کنند و در ابتدا می گویند وقتی شنیدم استاندار شدی هم خوشحال شدم که یکی از محبین ما به استانداری اهواز برگزیده شده و او اگر بتواند به خلق خدمت کند، رضایت خداوند را در پی خواهد داشت و ناراحت شدم که اگر بر مردم سخت گیری کند عذاب الهی را در پی خواهد داشت و بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد.
وی ادامه داد: مطالب خیلی عمیقی در این رساله وجود دارد. در ابتدای این رساله آمده است که بدان خلاص و نجات تو در دنیا و آخرت در هفت مورد است؛ اول اینکه نسبت به خون مردم و جان انسان ها هشیار باشد و مراقب جان انسان ها باشد. این دستورالعمل برای همه مسئولین است که به جان انسان ها اهمیت دهند.
سید علی خمینی افزود: دومین توصیه امام صادق (ع) این است که اولیاء خدا را آزار و اذیت نکن. خیلی مهم است که در تک تک قدم های دوره حکومت دائما مراقب باشیم که مردم اذیت نشوند، در حالی که بعضی ها اذیت نشدن مردم را نصب العین قرار نمی دهند. این داستان معروف است که در زمان امام دولت می خواست قیمت سیگار را افزایش دهد و حرف آنها خیلی هم مفصل بود که اگر قیمت سیگار را افزایش دهیم هم ممکن است خیلی ها نکشند، چون سیگار مضر است و هم پولی به جیب دولت می آید و امام مخالفت کرده بودند و گفته بودند سیگارهای گران قیمت را اگر ضرورت دارد گران کنید اما سیگارهای ارزان قیمت را که مردم مستضعف می کشند را حق ندارید گران کنید؛ چون به مردم فشار می آید.
وی تأکید کرد: امام خیلی به این مسأله توجه داشتند، چیزهایی که مورد استفاده فرودستان جامعه است و نیازهای اولیه ای که استفاده آن را فرودستان جامعه می کنند گران نشود. یک بار در اول انقلاب شهرداری می خواست اتوبوس های تهران را گران کند و امام باز مخالفت کردند و به شهردار وقت گفته بودند که این مردم بیچاره هستند که با اتوبوس این طرف و آن طرف می روند. آنها برای امام استدلال کردند که نمی توانیم با این قیمت به مردم سرویس دهیم. لذا راه ها را کوتاه کنیم و همان قیمت را بگیریم. امام می گوید نمی خواهد سر مردم را کلاه بگذارید؛ این کار بیشتر آنها را ناراحت می کند.
یادگار امام یادآور شد: تلاش کنید به بهترین روشی که مردم کمترین آزار و اذیت را می بینند کار را انجام دهید. اگر قرار است مشکلات جامعه درمان شود، اینکه بعضی از جراحی های اجتماعی ضرورت دارد، بعضی از گرانی ها و آزارهایی که مردم می بینند برای رسیدن به منافع بالاتر ضرورت دارد درست است؛ اما ما مسئولین باید در این روند به بیشترین شکل به فکر مردم باشیم.
وی توصیه بعدی امام صادق (ع) را مهربانی با مردم زیردست و عدم برخورد از موضع تکبر و گردن کشی عنوان کرد و تصریح کرد: تعریفی که امام خمینی قرار دادند این است مسئول خادم است و باید واقعا خودش را نوکر مردم ببیند و مسئولیت را فرصتی بداند که خدمت کند و الا اگر فکر کنیم ریاست برای ما آمده است، نجات نخواهد بود. واقعا در قلب و ضمیر به این فکر کنیم که این فرصتی است که به ما داده شده تا بتوانیم خیری برای خودمان و دیگران به دست آوریم و بتوانیم کمکی به حال و روز مردم کنیم.
خمینی گفت: امام صادق (ع) به والی خوزستان توصیه می کند که با تأنی برخورد کن. بعضی ها با عجله هر تصمیم را در کمتر زمان ممکن و تا عصبانی می شود تصمیم می گیرد؛ این شایسته یک مسئول نیست. چقدر خوب است که شوراهای مشورتی شکل بگیرد. شورای اداری یک قدم محکم به پیش بوده است. شورا به معنای این است که مسئولین و کارشناسان دور هم جمع شوند و با هم حرف بزنند.
وی با اشاره به مشکلات استان خوزستان افزود: ما این همه همایش های بی خاصیت در کشور داریم. در جاهایی که نیاز به همایش، کار کارشناسی و گفت و گو داریم حتی یک همایش در سطح ملی برگزار نشده است. شما بدانید بدون اینکه یک کار گفت و گو محور، اطراف این قضیه با هم حرف بزنند، این مسائل بین استانی و مسائل مهم کشور حل نمی شود؛ شاید شش ماه این جلسات طول بکشد، عیب ندارد. مباحثه یک بحث طلبگی است. مسأله باید با گفت و گو و صبوری حل شود.
نوه امام با بیان اینکه «حسن معاشرت» توصیه دیگر امام صادق (ع) بود، اظهار کرد: نکته دیگر این است که مسئولین خوب رفتار کنند. بعضی ها در تاریخ کار کرده اند که چقدر مشکلات بزرگ را ریشه یابی می کنید که اگر کسی بود که دو نفر را به هم وصل می کرد که با هم حرف می زدند میلیاردها ضرر به وجود نمی آمد. آدم خوب و درست حرف بزند. چه بسیاری از مشکلات با ملایم حرف زدن حل می شود. یکی از ملاک هایی که باید برای والی قرار دهیم این است که حسن معاشرت قرار دهد.
وی با تأکید بر ضرورت آرامش، گفت: ولی نه آرامشی که از روی ضعف باشد. یک مسئول باید نرمش و به تعبیر زیبای مقام معظم رهبری نرمش قهرمانانه داشته باشد. چرا خیال می کنیم همه کارها از موضع بالا و با لحن دستوری پیش می رود؟ با اجبار و فشار مسأله پیش نمی رود و بسیاری از کارها با یک لحن و زبان نرم انجام می شود. البته شدت و ظلم با هم متفاوت است. اصلا مسئولی که برش نداشته باشد و فقط بخواهد مدارا کند کارش پیش نمی رود؛ اما دلیل نمی شود که ظلم کند.
سید علی خمینی بیان کرد: آخرین موردی که امام صادق (ع) می فرماید این است که اگر مقام بالادست چیزی می گوید با او مدارا کن. به خاطر اینکه ممکن است اختلافات شخصی برای او پیش آید و کارت با مشکل رو به رو شود. نکته دوم این است که هرچه کارها بالاتر می رود یک سری مصالح و مفاسد هست که بالادستان می دانند. نکته مهمی که ما باید در این روزها به آن توجه داشته باشیم این است که به مسئولین خودمان اعتماد داشته باشیم و اطمینان کنیم. دائما هر مسأله ای که پیش می آید این را حمل بر این نکنیم که می خواهند خیانت کنند یا بلد نیستند. احتیاج به این داریم که مردم به مسئولینشان اعتماد کنند. اول از همه فکر کنیم که شاید مصالح، مفاسد و یا مشکلاتی وجود دارد که این مسئول نمی تواند آن کارها را انجام دهد. ما هم اگر جای او بودیم همان حرف را می زدیم.
وی تأکید کرد: حقیقتا کمتر دیده ام مسئولی که بی قید باشد و به فکر خدمت نباشد. بعضی از مسئولین را مستقیم و یا غیر مستقیم خود مردم رأی داده اند و اینها انسان های متدین، کارآمد و مسلمان هستند و غرضش این است که کار کند و اما ما با مشکلات آشنا نیستیم و می گوییم کاری نکرد. ما اعتماد کنیم که واقعا دلسوز هستند و قصدشان این است که خیر برسانند اما کشور ما با مشکلات زیادی رو به رو است. خیلی وقت ها اگر انسان درست با مردم حرف بزند و به مردم بگوید مشکلات ما چیست و اگر قول هایی دادیم چرا انجام نشده است، مردم گوش می کنند.
یادگار امام در پایان با اشاره به جنگ تحمیلی گفت: مردم خوزستان واقعا بسیار صبور هستند و دوره سخت جنگ جز محبت، جهاد و از خود گذشتگی چیزی اینجا دیده نشد. 10 سال اخیر قول هایی به مردم داده شده است. به مردم بگوییم و صادقانه گزارش دهیم که به چقدر از آنها عمل شده و چرا بقیه عمل نشده است. من می دانم تلاش های زیادی انجام شده که باید صادقانه با مردم صحبت کنید و امید دهید که می شود با صبوری مسأله را پیش ببریم. اگر توصیه های ائمه را نصب العین کنیم، والله مردم گوش شنوایی دارند.
اگر خون شهدا نبود ریشه انقلاب اسلامی خشک شده بود
به گزارش ایسنا، نوه امام در جمع خانواده شهدای استان خوزستان با بیان اینکه بدون شک اگر خون شهدا نبود شرق و غرب بنیان انقلاب اسلامی را کنده بودند و این ریشه خشک شده بود، گفت: محکم باشید؛ همان طوری که زینب کبری(س) محکم بود.
سید علی خمینی گفت: فقط یک ملاقات امام هیچگاه لغو نمی شد و آن هم ملاقات با خانواده شهدا بود. ایشان نسبت به جلسات خانواده شهدا اهتمام داشتند. امام گاهی توان حرف زدن نداشتند اما در جلسات خانواده شهدا شرکت می کردند. برای من هم باعث افتخار است. بدون شک اگر خون شهدا نبود شرق و غرب بنیان انقلاب اسلامی را کنده بودند و این ریشه خشک شده بود. این شهدا بودند که انقلاب را آبیاری کردند و ما هرچه امروز عزت داریم مدیون شهدا هستیم.
یادگار امام با بیان اینکه معمولا پشت هر شهید یک خانواده دیندار و متدین قرار داشته است، افزود: خانواده شهدا عموما از اقشار متدین و دیندار و مخلص بودند. این شهدا در خانواده ای رشد کردند که در آن عشق به اهل بیت وجود داشته است. بسیار نادر هستند شهدایی که یک تنه از خانواده بریدند. اما درصد غالب و بسیار زیاد این است که شهدای بزرگوار ما وقتی در خانواده وارد می شدند پدر می گفت تو چطور در خانه نشسته ای در حالی که اسلام در خطر است؟ مادرش به جای اینکه دست او را بگیرد برایش دعا می کرد.
وی ادامه داد: چه بسیار همسران شهیدی که وقتی همسرشان می خواست برود اشک هایشان را نگه می داشتند که یک وقت جلوی این جوان را نگیرد. شهید و شهادت فرهنگی است که ریشه در اسلام دارد و در دوره معاصر امام احیاگر این فرهنگ بود و فرمود «ملتی که شهادت دارد شکست ندارد» و واقعا امام به این مطلب معتقد بود.
سید علی خمینی با بیان اینکه خوزستان حقیقتا دیار سلحشوران و عاشقان بوده است، تصریح کرد: خوزستان در دوره جنگ چه مقدار شهید داد؟ چه مقدار جوان رفتند و رشادت کردند؟ چه مقدار فرماندهان عالی رتبه به شهادت رسیدند که متعلق به این دیار بودند؟ آن زمان دشمنان می گفتند که اینها خاک خودشان است و طبیعتا اولویت این است که خودشان بجنگند. اما بعد از گذشت 30 سال وقتی که پای دفاع از حرم و عمق استراتژیک نظام اسلامی و دفاع از انسانیت و دفاع از بقاع متبرکه پیش آمد، باز استانی که پیشروتر از خوزستان باشد نداریم.
وی ادامه داد: خوزستان در دفاع از حرم و دفاع از مظلومیت های منطقه هم پیشتاز است. تعداد زیادی شهید از این استان رفتند و از مقدسات اسلامی و مقدسات شیعه دفاع کردند و با یک گروه وحشی و حیوان سیرت مواجهه کردند. این که قصه سرزمین خودشان نبود. این نشان می دهد سلحشوری و این فرهنگ عظیم در خون مردم خوزستان است. زبان ما از سخن گفتن در وصف خانواده هایی که در راه اسلام فرزند دادند، قاصر است. حقیقتا هم آنها محتاج به ما نیستند. فرزندانی که از دست دادید، خیال می کنید که از دست داده اید، بلکه آنها را به دست آورده اید.
یادگار امام با اشاره به آیه ای از قرآن کریم اظهار کرد: کسانی که طلا و نقره جمع می کنند گروه دیگری از آن استفاده می کنند و هرچه قدر هم در دنیا جمع کنی عاقبتش هیچ است. شما اصلا خیال نکنید که فرزندانتان را از دست داده اید؛ همه میمیرند. در قرآن کریم و بیانات ائمه نگاه کنید که چه مقدار در مورد حقارت دنیا مطلب وجود دارد. امام حسین (ع) می گوید من از دنیا به سمت مرگ فرار می کنم. لذا خیال نکنید که چیزی را از دست داده اید؛ اگر چیزی برای شما مانده باشد همان هایی هستند که شهید شدند.
وی با تأکید بر اینکه اصلا احتیاجی به تقدیر از شهید احساس نکنید، گفت: تقدیر از شهدا وظیفه همگانی است و ما باید قدر شهدا را بدانیم. برای دنیای خودمان و حفظ اسلام باید قدر شهدا را بدانیم. اما از جهت شخصی ناراحت نباشید که این شهید ما مظلوم شد و اسمش آورده نشد. امام جوانش (حاج آقا مصطفی) را که از دست داد و در تمام دوران انقلاب نگذاشت که در تلویزیون از او اسم بیاورند و سالگردی برای حاج آقا مصطفی بگیرند. امام در جواب همسرشان می فرماید مگر من می توانم در شرایطی که شهرهای کشور روز به روز شاهد تشییع جنازه جوانان مردم است بگویم برای بچه من بزرگداشت بگیرید؟ او رفت و ان شاء الله در پیشگاه خدا هست.
نوه امام افزود: حتی دلتان برای بچه هایی که از شهدا مانده نسوزد. اینها خودشان به راحتی بزرگ می شوند. خدا خیلی مهربان است؛ آن هم نسبت به کسی که با قصد قربت خالص جانش را در راه مقدسات داده، مگر می شود خدا بچه اش را رها کند؟ خود خدا آنها را به بهترین شکل مدیریت می کند. خداوند بهتر از ما پدری، مادری و سرپرستی می کند. لذا محکم باشید؛ همان طور که زینب کبری(س) محکم بود. اصلا ناراحتی به دل راه ندهید. او با خدای خودش معامله کرد و شما هم اگر فرزند از دست داده اید با خدا معامله کنید. واقعا بهترین تجارت، تجارت با خدا است.
وی یادآور شد: امام وقتی که حاج آقا مصطفی را از دست داد، غیر از او هم دو سه بچه از دست دادند. امام فرمودند امانتی بود که خدا داد و حالا هم گرفت. اینکه ما این گونه نگاه کنیم و خوشحال باشیم توانسته ایم کسانی را تربیت کنیم که در این زمانه ای که دنیا چشم همه را گرفته، جوانی تربیت کردید که درد ولایت و دغدغه امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) داشت. خدا را شاکر باشیم که بیش از همه کشورها، مردم ما دغدغه این را دارند.
خمینی ادامه داد: جمهوری اسلامی جلوی این جوانان را گرفت که نروند. تلویزیون تا چند سال اول حتی یک کار تبلیغی نکرد. من با جوانان بسیاری مواجه بودم که می گفتند نمی گذارند بروم. این افتخار نظام ما است. شاید در کل دنیا تنها کشوری که هنوز این غیرت را دارد که حاضر است با افتخار جوان خودش را بدهد ما هستیم. این روحیه ای که امام در ملت دمید و ملت را زنده کرد، کار خدا و اولیاء است و زیر اراده الهی انجام می شود.
وی در پایان گفت: خداوند به شما توفیق داده که در خانواده ای رشد کرده اید که معارف اهل بیت در آن جریان داشت، خدا به شما توفیق داده فرزندانی را تربیت کرده اید که غیرت اولیاء الله داشتند. اگر به چشم دل نگاه کنید، باید خدا را بر این مصیبتی که به ظاهر مصیبت است ولی نعمت را بر شما تمام کرده است، شاکر باشید.