سخنگوی وزارت خارجه: با کره شمالی همکاری نظامی نداریم/
عصر ایران- خاورمیانه درگیر جنگ و اختلافات اساسی است. بحران سوریه، جنگ یمن، اختلافهای اساسی ایران و عربستان، فاصله افتادن میان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس با قطر و حالا مسئله استقلال کردستان باعث شده است، غرب آسیا تبدیل به منطقه پرآشوب جهان شود.
ایران به عنوان یکی از اصلیترین و مهمترین بازیگران منطقه، نقش مهمی در تحولات خاورمیانه دارد. به همین بهانه با بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه به گفتوگو نشستیم تا نظرات او را در مورد تحولات منطقه بدانیم.
قاسمی که میهمان عصر ایران بود، به تفصیل به سوالهای عصر ایران پاسخ داد. بخش اول این گفتوگو که به برجام اختصاص داشت در هفته گذشته منتشر شد.
در ادامه بخش دوم این گفتوگو را که اختصاص به تحولات خاورمیانه و حوزه سخنگوی وزارت خارجه دارد را بخوانید:
این گفتوگو قبل از تحولات اخیر کرکوک انجام شده است.
*واکنش شما به اصلاحاتی که در عربستان سعودی اتفاق افتاد، چیست؟
طی دهه های گذشته در عرصه های جهانی و با رشد و گسترش فضای ارتباطات، شرایط بهگونهای پیش رفت که امکان پنهان سازی و پنهان کردن واقعیت های یک جامعه بسته در پشت پردههای ضخیم برانداخته شده توسط حاکمیت سعودی وجود نداشت. لذا رفته رفته انتقادات رو به تزاید و گسترش نهاد و محدودیت هایی مثل: عدم آزادی؛ حقوق پایمال شده اقلیتها و پیروان سایر مذاهب؛ حقوق زنان؛ که سمبل محدودیت آنها در عربستان رانندگی زنان است، همه اینها از جمله مواردی هستند که باعث وارد شدن فشار زیاد جامعه جهانی به عربستان گردیده است. این وضعیت در مقایسه با سایر کشورهای منطقه، وضعیت نامطلوبی را برای عربستان پدید آورده است. لذا حاکمیت در سعودی نه در این حوزه، بلکه در سایر زمینه های اقتصادی و اجتماعی نیز سعی به یک چهرهسازی جدید بالاجبار و از سر نیاز پیدا کرد. البته تجربه نشان داده که با توجه به عدم رشد کافی و عدم وجود اصالت های ارزشی اصلاحی، بخصوص با توجه به ساختار جامعه عربستان، این تغییرات نمی تواند عمیق، درازمدت و نهادینه گردد. لذا بسیاری بر این باورند که این نوع اقدامات، مقطعی و فاقد ارزش های لازم است.
از طرف دیگر در سالهای اخیر عربستان دچار وضعیت جدید و جدی تر هم شد که حاصل اشتباهات بسیار زیاد سیاست های منطقه ای عربستان بود. عربستان یک تجاوز نظامی را به یمن انجام داده و باعث بمباران و کشته شدن مردم بی گناه، کودکان و غیر نظامیان یمنی شد. در ابتدا تصور عربستان این بود که ظرف یک هفته تا ده روز می تواند مساله یمن را تمام کند، اما نتوانست.
در بحث سوریه نیز این کشور شکست خورد و آنچه آمال و آرزوی دولت عربستان بود تحقق پیدا نکرد و در بحث عراق نیز چنین اتفاقی افتاد. در حوزه خلیج فارس هم شاهد اتفاقات عجیبی در مساله قطر هستیم و در نتیجه وقتی به تمام این زوایا نگاه می کنیم، متوجه می شویم که این سیاست ها به شکست و به بن بست برای عربستان منجر شده و در نهایت مشاهده کردیم که با القاء سیاست های دیگران و بخصوص سیاست های فاجعه بار ترامپ، این کشور وارد دام دیگری شد. در نتیجه این شکست ها و بحران درونی و بیرونی، عربستان سعودی نهایتا به سمت خرید تسلیحات و داد و ستد تروریسم رفته است و البته آمریکا نیز از این فرصت به خوبی استفاده کرد و همهی موضوعاتی را که میتوانست ارزش
ارزش والای بشری محسوب شود تبدیل به دلار و خرید و فروش در حوزه عربستان کردند. در نهایت عربستان نیز که در فضای دشوار، هم در عرصه منطقهای و هم جهانی قرار دارد به خاطر این فضا تلاش دارد بخشی از مشکلات خود را با خریدن، پول دادن و هزینه کردن جبران کند.
* آیا همکاری های نظامی روسیه و عربستان و در راس آن فروش اس 400 به این کشور باعث نگرانی ایران شده است؟
ما نگرانی خاصی نداریم. به این دلیل که به لحاظ توانمندی دفاعی در وضعیت خوبی قرار داریم و از سوی دیگر ما کشور مستقلی هستیم و هیچگاه متکی به قدرت های خارجی نبوده و سرمایه بزرگ ما مردم هستند. با این حال، قابل فهم درک نیست که عربستان تمامی هستی خود را در خدمت خرید تسلیحات قرار داده و به یکی از بزرگترین خریداران اسلحه در جهان و منطقه تبدیل شده است. این سوال باقی است که این نظامی گری و خرید تسلیحات مدرنی که حتی نیروی انسانی لازم در سعودی برای استفاده از آنها وجود ندارد، به چه کار آنها خواهد آمد. برخی از تحلیلگران و سیاستمداران اروپایی نگران آنان هستند که علاوه بر بکارگیری این تسلیحات علیه مردم مظلوم یمن، نهایتا بخشی از این سلاح ها با توجه به ساختار خاص عربستان به دست گروههای تندرو و افراطی و حتی داعش بیفتد.
بی شک ما با هر گونه نظامی گری و تبدیل منطقه به انبار مهمات به دلایل مختلف مخالفیم. حوادث چند دهه گذشته از تسلیح صدام حسین برای حمله به ایران با حمایت برخی کشورهای منطقه و تولیدکنندگان و فروشدگان تسلیحات، تا حمله عراق به کویت و تهاجم نظامی آمریکا به افغانستان و عراق و تمامی بحران ها و درگیری های موجود پیرامون ما، همه حکایت از آن دارد که باید به سمت ایجاد امنیت و استقرار ثبات و جلوگیری از نظامی گری پیش برویم.
*یعنی گسترش روابط عربستان سعودی و روسیه تهدیدی برای مردم ایران به حساب نمی آید؟
هر کشوری منافع خود را دنبال می کند و روسیه هم می تواند در چارچوب منافع خودش حرکت کند و به صادرات و واردات و همکاریهای دلخواه خود بپردازد. روابط ایران و روسیه، روابط خوبی خوب است و پرجا خواهد ماند بخصوص در سال های اخیرکه مشاوره، رایزنی و دید و بازدیدهای مقامات دو کشور در سطوح مختلف وجود داشته و اقدامات و همکاریهای دو کشور در عرصه مسائل منطقه ای همواره وجود داشته است. به هرحال از دو زاویه این موضوع قابل توجه و بررسی است؛ عربستان در اینجا هم سعی می کند که با هزینه کردن و خرید تسلیحات و پرداخت هزینههایی، بر روابط ایران با روسیه تاثیر بگذارد.
*به نظر شما می تواند در چنین هدفی موفق شود؟
خیر، قطعا موفق نخواهد شد. نه عربستان چنین توانایی دارد و نه روسیه چنین کشوری است که با مشتی دلار، مسائل استراتژیک و راهبردی خود را از دست بدهد. روسیه به دقت جایگاه ایران و فرق آن را با دیگران میداند. دیدید که اجلاس ریاض یک روز هم دوام نیاورد یعنی نمایشی که عربستان در خلیج فارس راه انداخت و هزینه سنگینی را متحمل شد، تعدادی از کشورها و آقای ترامپ را به عربستان دعوت کرد. بعد از یک روز این نمایش تمام شد و یک درگیری جدی و اساسی بین عربستان و یکی از همسایگانش رخ داد و شکست اجلاس ریاض مشخص گردید. لذا این اولین اقدام عربستان نیست، آخرینش هم نخواهد بود. بلکه همیشه سعی کرده هر جا ایران روابطی داشته با هزینه، سرمایه گذاری و چانه زنی بر روابط کشورها با ایران تاثیر بگذارد اما ما میبینیم که در عمل دیگران، این توانایی و هوشیاری را دارند که سرمایههای عربستان را دریافت ولی کار خودشان را جلو ببرند. پس به نظر می رسد در نهایت بازنده نهایی عربستان خواهد بود.
بنابراین باید به عربستان توصیه کرد: " به جای واهمه و توهم و نگرانی بیجا از ارتباط کشورهای منطقه با ایران، درک بهتری از پیام صلح، دوستی و نگاه مثبت ایران به منطقه، که بحث ثبات و امنیت است، را داشته باشد و به جای هزینه های کلان و هنگفت بی مورد در راستای دوستی و صلح ملت ها در منطقه حرکت کند"، که متاسفانه به نظر می رسد هنوز تا رسیدن به مرحله درک باید راه زیادی را بپیماید.
*چشم اندازی در مورد بهبودی روابط بین ایران و عربستان می بینید؟
پیام ما به منطقه دوستی و صلح است و فکر می کنیم تنها راه ثبات، امنیت و دوستی، همکاری همه کشورهای منطقه است و همه دولت هایی که امروز در این کشورها حضور دارند می توانند در چارچوب مذاکرات و رایزنی های مستمر در فضای صلح و ثبات و ایجاد بسترهای لازم برای توسعه اقتصادی و ریشه کن کردن فقر و پیشرفت منطقه همکاری کنند. متاسفانه عربستان سعودی دچار ذهنیت، پیش داوری ها و توهماتی است که بی جهت از جمهوری اسلامی ایران نگران می شود و دست به اقدامات ناخوشایند و نامطلوب زده و اگر زمانی یک خردورزی بهتر و بیشتری در ریاض وجود داشته باشد و بتواند مصالح خود را بهتر درک و سیاست های خود را نسبت به ایران تصحیح بکند، من فکر می کنم می توان در این شرایط به سمت و سوی مثبت تری حرکت کرد و امیدوار بود دو کشور در مناسبات بهتری به سر ببرند. اگرچه اقدامات عربستان هنوز گویی این نگاه نیست.
*از جدیدترین اتهامات امریکا علیه ایران، کمک مالی ایران به کره شمالی بود موضع گیری وزارت خارجه در مقابل این اتهام چیست؟
بحث بیجایی است. در واقع این اتهام در راستای ایرانهراسی، ایرانستیزی، ایرانگریزی و فشاری است که به لحاظ روانی و سیاست هایی که امریکا در سطح افکار عمومی جهان برای تخریب ایران دنبال می کند. ما با کره شمالی روابط سیاسی داریم، همکاری های خوبی در گذشته داشتیم و قطعا به عنوان دو کشور مستقل همکاریهای ما ادامه دارد اینکه حیات و موجودیت کره را به ایران متصل کنند، صحیح نیست.
*در حال حاضر همکاری های نظامی بین دو کشور ایران و کره شمالی چگونه است؟
ما همکاری های اقتصادی با هم داشتهایم. خود ما بلحاظ توان دفاعی در وضعیت خوبی قرار داریم شاید در دوران جنگ تحمیلی و گذشته دور با برخی کشورها چنین همکاریهای داشتیم ولی وضعیت فعلی ما در شرایط بسیار مطلوبی است و نیاز به این نوع از همکاری ها نداریم.
*منظور شما این است چون دو کشور ایران و کره شمالی مشخصا در یک برهه بصورت همزمان با فشارها روبه رو شدند، باعث نشده مذاکره ای برای مواجهه با این فشارها داشته باشند؟
ببینید ما با کره شمالی روابط سیاسی داریم و حتما می توانیم مواقعی در همه موضوعات، چه روابط دو جانبه یا بین الملل و منطقه ای با یکدیگر صحبت کنیم مثل کاری که با همه کشورها انجام می دهیم. ولی آنچه آقای ترامپ انجام می دهد در واقع گره زدن مسائل این دو کشور برای بهرهبرداری کینه توزانه خاص خودش است. ولی فکر می کنم این هم یک اشتباه اساسی و راهبردی آمریکاست و حاصلی برای ترامپ نخواهد داشت.
*به موضوع استقلال کردستان هم اشاره ای داشته باشیم، اقدامات مشترک ایران، عراق و ترکیه در خصوص اقلیم مشخص شد؟
مشخص شده است. آقای اردوغان به تهران آمد و علاوه بر مسائل روابط دو جانبه در خصوص مسائل منطقه ای مثل کردستان، سوریه و تمامیت ارضی عراق هم بحث شد. فکر می کنم در روزهای آتی ترک ها سفری به بغداد داشته باشند و با آنها هم در مورد مجموعه ای از مسائل مشورت کنند.
*در مورد درخواست عراق از ایران و ترکیه برای بستن مرزهای زمینی کردستان چقدر اجرایی می شود؟
این موضوعات در حال بررسی است و مکانیزم های مربوط تعریف و در نظر گرفته می شود. برای بیان یک سری از مسائلی که مدت ها به شکل دیگری در جریان بوده و مسیر خود را سیر میکرده است. تغییرات به سادگی انجام نمی شود و زمان بر است، اما این موضوع مطرح شده و فکر میکنم نیاز به اتمام بررسی کمیته های مرتبط دارد. چگونگی این اقدامات را شاید برخی نهادها اطلاع داشته باشند. هر آنچه که دولت مرکزی عراق درخواست دهد در چهارچوب منافع ملی ایران، به عنوان کشوری که به حاکمیت و تمامیت ارضی عراق اعتقاد داریم، بررسی و سعی می کنیم با آنها همکاری نماییم.
*این بحثی که مرزبانی دولت عراق نیروهایی را به ترکیه و ایران فرستاده تا این افراد گذرگاه های مرزی کردستان عراق را تحویل بگیرند، همه ما می دانیم که کردستان عراق هیچوقت این گذرگاه های مرزی را تحویل دولت عراق نخواهد داد، چه ساز و کاری قرار است برای آن لحاظ شود با توجه به اینکه این گذرگاه ها تحویل نیروهای پیشمرگه است و از طریق مسالمت آمیز حاضر به پس دادنشان نیست؟
این یک بحث فنی و مربوط به مسائل داخلی عراق است.
*ممکن است گذرگاه های مرزی برای دولت مرکزی عراق در خاک ایران تعبیه شود؟
من فکر می کنم این بحث فنی باید در کمیته های تخصصی با توجه به نوع درخواست عراق و تمامی حقوقی که خود ما برای مرزها قائل هستیم، بررسی شود. ما شرایط خودمان را داریم و امنیت مرزهای کشور خودمان در راس اولویت و اصول اساسی مورد توجه ما است. اما بحث حمایت ما از تمامیت ارضی عراق و مخالفتمان با تجزیه کشور عراق و اشتباه دانستن استراتژیک همهپرسی و کاری که برخی از رهبران کرد انجام دادند را هم باید مورد توجه قرار داد. ما هیچ اقدامی را بصورت یکجانبه نخواهیم داشت و درخواست دولت مرکزی را با توجه به منافع ملی ایران بررسی می کنیم.
*نکته ای که وجود دارد این است که یک همه پرسی مطرح شده و بیش از 90 درصد مردم کردستان رای به استقلال دادند و این دیگر تصمیمی نبوده که صرفا رهبران کرد گرفته باشند بلکه خواست مردم آنهاست ایا فکر نمی کنید تحریم ها و اقداماتی که از طرف ایران، ترکیه یا دولت مرکزی عراق در قبال اقلیم انجام می شود مقابله با مردم است؟ تاکید شما در صحبت ها؛ درخواست دولت مرکزی عراق بود، ایران قبل از سال 2003 هم با دولت مرکزی عراق رابطه داشت آن زمان هم گروه های کرد با صدام و دولت عراق جنگ داشتند اما دولت ایران هیچ گاه صرف درخواست حکومت مرکزی حاضر به مشارکت علیه کردها نبود، الان چه اتفاقی افتاده ایرانی که همیشه همراه مردم کردستان و گروه های کرد بود موضع تقابل در پیش گرفت؟
پاسخ بحثی که شما مطرح کردید خیلی مفصل است و توضیح آن ساعت ها زمان می برد. تاریخ کردستان عراق؛ آرمان های مردم اقلیم عراق؛ من چنین تصوری ندارم که ایران در مقاطعی با استقلال کردستان موافقت کرده باشد. بحث تجزیه عراق هیچ گاه سیاست ایران نبوده است. نه فقط عراق بلکه سیاست ایران مخالفت با تجزیه هر کشوری در منطقه است.
*یعنی ایران با جدایی کریمه از اکراین هم مخالف است و ایران جدایی کریمه از اکراین را به رسمیت نمی شناسد؟
این بحث جداگانه ای است. من در مورد عراق صحبت می کنم. آثاری که تجزیه این چنینی میتواند در کشورهای همجوار ما داشته باشد فرق دارد با اینکه مثلا با استقلال کاتولونیا چه اتفاقی می افتد. آن هم یک داستان و منطق خودش را دارد. البته در آن مورد هم مواضع ما روشن و آن را اعلام کردیم.
عرض من این بود، ما هیچ گاه موافق تجزیه عراق نبودیم اما ارتباط ما با مردم کرد در عراق همواره بسیار خوب بوده و چه در قبل از انقلاب با پدر آقای مسعود بارزانی و خود طالبانی ها، و چه بعد از انقلاب پیوندهای نزدیکی داشته و این ارتباط قوی و خوب ادامه داشته است. مشاهده می کنیم با توجه به نقشی که ایران به عنوان یک کشور مقتدر در تحولات منطقه داشته و دارد، حتی در قانون اساسی عراق هم رئیس جمهور کرد هست، ما هیچ گاه مخالف چنین سیاست هایی نبودهایم. اما بحث تجزیه عراق مساله متفاوتی است. ما هم با دولت عراق و هم با مردم اقلیم ارتباط داریم. اخیرا در تشییع جنازه آقای طالبانی در عالی ترین سطح در قیاس با سایر کشورهای جهان حضور پیدا کردیم.
*جنگ سوریه به نظر به پایان خود نزدیک شده است، ارزیابی شما از آینده سوریه چیست؟
بحث سوریه اهمیت زیادی دارد. در مبارزه با تروریسم و داعش که اگر حمایت ما نبود داعش در دمشق و سپس پایتخت های دیگر به حاکمیت می رسید. قطعا آینده سوریه راه حل نظامی ندارد بلکه راهبرد سیاسی خواهد داشت و آنچه که مردم سوریه انتخاب بکنند بهترین راه حلی است که سوریه را به ثبات و امنیت می رساند.
*حتی اگر خواسته مردم سوریه فردی غیر از بشار اسد باشد، ایران می پذیرد؟
دولت اسد یک دولت قانونی است و برخاسته از چارچوب های قانون اساسی و وضعیت خود سوریه بوده است. لذا سیاست جمهوری اسلامی ایران در دفاع از اسد به این دلیل بود که گروه های مسلح به خودشان اجازه ندهند که درصدد سرنگونی دولت های برخاسته از همان جامعه و حاکمیت ملی برآیند. بنابراین، فکر میکنم ایران از همان ابتدا نگاه دقیقی به مسائل سوریه داشت و پیشبینیهای ایران، در میان مجموعه ای از پیش بینی هایی که مردم منطقه و جهان داشتند، متفاوت بود و در واقع درست هم بود. تصور خیلی از کشورهای منطقه این بود که ظرف 6 ماه تا یک سال حاکمیت سوریه ساقط خواهد شد، ولی زمان نشان داد که نهایتا مقاومت در سوریه وجود دارد و وضعیت فعلی سوریه بسیار بهتر از گذشته است. با توجه به شکست سنگین تروریستها، سوریه می تواند وارد مراحل جدیدی شود که روند آستانه شاید موفق ترین و تنها روند موجود در بحث سوریه بوده و کار خودش را ادامه می دهد ولی نهایتا این ادعا هم وجود ندارد که آستانه میتواند تمام مسائل سوریه را حل بکند و اگر بتواند گام های رو به جلوی بیشتری بردارد باید در روندهای فراگیرتر و وسیع تری موضوع سوریه دنبال شود تا ثبات به کشور سوریه بازگردد.
*از بحث خاورمیانه فاصله بگیریم؛ سال ها بود که ایران نگاه استراتژیکی به امریکای لاتین داشت چند مدت است که به نظر نگاه سابق نسبت به انها وجود ندارد، مشخصا سیاست ایران نسبت به آمریکای لاتین چیست؟
کشورهایی در آمریکای لاتین قرار دارند به لحاظ پیشینه، منابع اقتصادی و هم از نظر عضویت در جنبش عدم تعهد و مواضع نزدیکی که با جمهوری اسلامی ایران میتوانند داشته باشند، به سهم خودشان حائز اهمیت هستند. ما همچنان نگاه مثبت و همکاری های لازم را با کشورهای آمریکای لاتین داریم و این چنین نیست که رابطه با آنها رها و فراموش شده باشد. فکر می کنم آقای ظریف علی رغم فرصت کم، به پنج شش کشور در حوزه امریکای لاتین سفر داشتند. همچنین آقای روحانی به آمریکای لاتین سفر کردند. پس کماکان ارتباط ما وجود دارد. منتها یک تصور مقایسه ای ممکن است نسبت به دولت 84 وجود داشته باشد و به نظر برسد که ما با این حوزه کاهش مراودات داریم و درست هم هست. در آن مقطع ما امکان آمد و شد با خیلی از کشورهای دنیا را نداشتیم و روابط با آمریکای لاتین بیشتر به چشم می آمد. در حال حاضر مناسبات خوب، منطقی و تا حد زیادی واقع بینانه نسبت به آنها داریم. به عبارتی یک نگاه صرفا غیراقتصادی هم نداریم و اگر قرار است با این کشورها (آمریکای لاتین) مناسبات اقتصادی داشته باشیم، سودآوری قراردادها را ارزیابی میکنیم، اگر سودآور نباشد بخش خصوصی یا دولتی را مجبور نمیکنیم جایی بروند که ضرر کنند. ولی ارتباط ما با آمریکای لاتین خوب است و در حد نیاز و با توجه به ظرفیتها مراوده وجود دارد. البته همیشه تا حدی میتوان روابط را باز بیشتر ارتقاء داد.
*شما در موضعگیری های رسمی و نشست های مطبوعاتی تا چه میزان با وزیر امورخارجه مشورت می کنید بعبارتی مکانیزم رسانه ای وزارت خارجه چگونه است؟
با توجه به مسئولیت یک سخنگو که رئیس یک مرکز و در واقع معاون وزیر تلقی می شود و عضو شورای معاونین وزارت امور خارجه است، در طول هفته در جلساتی که با حضور وزیر و معاونین برگزار میشود، مورد بحث و بررسی قرار می گیرد لذا خود این مسائل توجیه کننده است و یک نوع مشارکت و حضور در همه مسائل مرتبط با وزرات امور خارجه را به فرد سخنگو می دهد و به دلیل نوع کار در جلسات مختلفی که در سطح کشور وجود دارد شخص سخنگو مسائل را دنبال می کند. بنابراین، در یک بخش کلان، سخنگو در واقع به سیاست های وزارت امور خارجه، شخص وزیر و کشور تا حد زیادی اشراف دارد و مواقع خاصی هم پیش می آید که حتما نظر وزیر پرسیده می شود. حتی بعضی اوقات نیاز می شود که برخی مسائل را در ارگان های دیگر کنکاش کرد.
*تا کنون در نشست خبری سوال چالش برانگیزی که قبلا به ان فکر نکرده اید را پرسیده اند؟
بسیار زیاد
*چه کار کردید؟
پاسخ دادم.
*بعد از پاسخ فکر نکردید که ممکن بوده این جواب باعث سوتفاهم شود، مثالی در این مورد در خاطرتان هست؟
مورد خاصی را در خاطر ندارم. اما وقتی شما در یک لحظه مشخص در برابر یک سوال و موضوع جدیدی که به آن فکر نکردید، مواجه شوید به هرحال سعی می کنید از همه داشته های خودتان استفاده کنید و پاسخ لازم را که بتواند اقناعکننده باشد و با واقعیت هم سازگار باشد را بدهید. گاهی ممکن است صلاح باشد که پاسخی مطرح نشود. در اینگونه مواقع باید گفت: من پاسخ نمیدهم. قرار اصلی ما این است که مسائل را تا جایی که می دانیم بصورت شفاف اطلاع رسانی کنیم و آنهایی را هم که مصلحت ندانیم به زمان دیگری موکول می کنیم. اما بالاخره هر از گاهی ممکن است این اتفاق پیش بیاید که بعدا فکرمیکنم شاید پاسخ بهتری هم وجود داشت. چرا که نه؟