/ بی آبی در سرزمین کارون با طعم توسعه اقتصادی کویر با آب خوزستان / بازگشت آب انتقال یافته تنها راهکار مقابله با منشا ریزگردها / لزوم توجه به تولید برق هسته ای و خورشیدی برای مقابله با افراطیگری در سدسازی
کشاورزی با آب کارون پس از انتقال یک فاجعه اقتصادی بوده و توسعه اقتصادی با آبگران در کویر توهم سود و نابودگر مقاومت اقتصادی است و تنها راهکاری که برای مبارزه جدی با ریزگردها در خوزستان لازم است به اجرا در آید بازگشت آب انتقال یافته از این استان است.
به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، تا کنون شش سرشاخه کارون و سرشاخههای متعددی از کرخه و رودهای خوزستان هبطور کامل انتقال یافتهاند و آبگیرهای خوزستان را تبدیل به کانون ریزگرد کردهاند.
آبگیرهای خوزستان و عراق چگونه به کانونهای گرد و خاک تبدیل شدند؟
کاهش رطوبت خاک باعث تولید و افزایش ریزگرد میشود و این مهم بر هیچکس پوشیده نیست، خوزستان شاهد ریزگردهایی است که در ربع قرن گذشته هرگز تجربه نکرده بود و این پدیده شوم ریزگردها ناشی از تخریب آب و خاک است.
*منشأ ریزگردها در خوزستان داخلی و خارجی است
منشأ ریزگردهای داخلی خوزستان وابسته به رودهای داخلی خوزستان مانند رود کارون و جراحی (مارون) و زهره (خیر آباد) است و منشأ ریزگردهای مشترک با عراق (هورالعظیم) و منشا بیشترین ریزگردهای خارجی وابسته به رودخانههای کرخه، دجله و فرات در عراق است.
تخریبهای محیط زیست آب و خاک در مسیر رودهایی مانند کارون، کرخه، دجله و فرات باعث تغییر رفتار این رودها و افزایش ریزگردها شده است.
کانون داخلی ریزگرد در خوزستان که تحت تاثیر آبگیرها و علفزارهای وابسته به کارون است 350 هزار هکتار فوق بحرانی و 500 هزار هکتار بحرانی دارد و کل مساحت آن بیش از یک میلیون هکتار است که در حال افزایش است؛ به دلیل کاهش آب و رطوبت خاک و راهکار مهار ریزگردهای داخلی خوزستان با آب طبیعی رودخانه کارون و رودهای داخلی خوزستان مانند زهره و ... امکانپذیر است.
*مهار ریزگردهای خارجی و مشترک با عراق نیز با آب رودخانه دجله و فرات و کرخه امکانپذیر است
ریزگردهایی که از خارج از ایران وارد میشوند دو منشأ بزرگ دارند، یکی در منطقهای در شمال غربی عراق و مرز با سوریه و بخشی از خاک سوریه (منطقه بین دیر الزور و رقعه و حس که) که در منطقه درگیری با داعش است و تنها منطقه کانون ناامن ریزگردها است.
کانون بزرگ ریزگرد جنوب عراق ریزگردهای خارجی تاثیر بیشتری بر ایران دارد، در جنوب عراق و مرز ایران از منطقه نجف، کوت، سماوه، بصره، بستان، سوسنگرد و... است.
کانون جنوبی عراق و کانون داخلی خوزستان ایران که مهمترین و بزرگترین کانونهای ریزگرد هستند در منطقه امن جنوب عراق و خوزستان هستند که بدون درگیریهای داعش است.
علاوه بر این دو کانون خارجی، برخی کانونهای خارجی ریزگرد نیز در عربستان وجود دارد که تاثیر کمتری بر ایران دارند.
کانونهای داخلی خوزستان گاهی 60 تا 70برابر حد مجاز گرد و غبار تولید میکنند در حالیکه کانونهای خارجی تا حدود 20 برابر حد مجاز گرد و غبار ایجاد میکنند و غلظت گرد و خاک داخلی خوزستان بسیار زیادتر است.
کانونهای داخلی خاک خوزستان که شدیدترین گرد و خاک را در بهمن امسال و در سال 1393 تولید کردند در شرق و غرب اهواز وابسته به رطوبت و آبگیری رودهای کارون و مارون (جراحی) و زهره هستند؛ شدت کانونهای داخلی گرد و خاک خوزستان به قدری بود که زندگی را مختل کرد.
این مساله باعث قطع برق و آب و... به علت مشکلات گرد و خاک برای شبکه برق خوزستان بود، از سوی دیگر سلامت مردم و اقتصاد کشور نیز با این پدیده شوم تحت تاثیر جدی است و کانونهای داخلی خوزستان بحران ملی و منطقهای ایجاد کردهاند و در حال گسترش هستند به علت کاهش حقابه طبیعی و خدادادی خوزستان است.
*کانونهای جنوب عراق و مرز ایران تحت تاثیر رودخانه دجله و فرات و کرخه هستند
سدهایی که بر رودهای کارون، کرخه، دجله و فرات احداث شدنن رفتار این رودها را تغییر دادند و دیگر آبگیریهای دشتهای جلگه خوزستان و بینالنهرین انجام نمیشود و متاسفانه این سدها باید راهکاری ارائه میدادند و شبکه های آبیاری کشاورزی را گسترش چشمگیری میدادند.
اما شاهد هستیم که هم در جنوب عراق و هم در خوزستان توسعه شبکههای آبیاری به قدری نبوده است که جایگزین آبگیریهای سالانه اینرودها در دشتها و جلگهها شود، چرا که آبگیری دشتها، جلگه و هورها رطوبت خاک را فراهم میکرد و همین امر علاوه بر پوشش گیاهی و در مهار ریزگرد اهمیت داشت.
از سوی دیگر انتقال آب سرشاخههای دائمی رودهای کارون، کرخه و دجله و فرات و دیگر رودهای خوزستان و جنوب عراق را با کاهش آورده آب نسبت به گذشته تاریخی این مناطق مواجه کرده است که باعث تغییرات جدی و رفتار رودها و عدم تامین رطوبت خاک شده است.
*شش سرشاخه بزرگ و دایمی کارون و سرشاخههای متعدد کرخه و زهره دیگر در خوزستان جاری نیستند
سرشاخههای کارون که سالهاست که انتقال یافتهاند و اصرار امروز دولت برای انتقال هفتمین و هشتمین انتقال اّب از سرشاخههای کارون است.
سرشاخههایی از کارون که بهطور کامل انتقال یافتهاند به این ترتیب هستند:
تونل اول کوهرنگ از سال 1332 تا کنون به مقصد زاینده رود منتقل میشود.
تونل دوم کوهرنگ از 1368 تا کنون به مقصد زاینده رود انتقال مییابد.
تونل چشمه لنگان از سال 1384 تا کنون به مقصد زاینده رود انتقال مییابد.
سد کمال صالح رود تیره(سرشاخه دز) از سال 1390 تا کنون به مقصد اراک انتقال مییابد.
تونل خدنگستان از سال 1392 تا کنون به مقصد زاینده رود انتقال مییابد.
انتقال آب سرشاخه دز از الیگودرز به سد کوچری گلپایگان اصفهان و سپس به مقصد قمرود از شهریور امسال 1395 انتقال یافته است.
*سرشاخههای متعددی از رود کرخه، مارون و زهره نیز با سدسازی و انتقال آب از خوزستان دریغ شدهاند
رودخانه کرخه در بالا دست به اسامی متعددی مانند قرهسو، گاماسیاب، گاوشان، کشکان، زال و سیمره نامیده میشود و بر این رودها که سرشاخههای کرخه هستند سدها و انتقال آبهای متعدد در سالهای اخیر ایجاد شده است؛ بهطوری که آخرین انتقال آب کرخه از سرشاخه کاکا رضا در هفتم بهمن ماه جاری (1395) انجام شد و سد سیمره بر رودخانه کرخه نیز در اسفندماه سال 1394 مورد افتتاح واقع شد.
انتقال آبها و سدسازیها بر رودهای دیگر خوزستان مانند زهره (خیرآباد) و مارون (جراحی) نیز همچنان با قوت ادامه دارد.
*هزینه جابهجایی صنایع آب بر فلات مرکزی به سواحل جنوب بسیار کمتر از انتقال آبهای کارون به فلات مرکزی است
متاسفانه با وجود بحرانهای آبی در فلات مرکزی در سالجاری شاهد افتتاح کارخانههای جدید و بزرگ فولاد در استانهای مقصد آب کارون بودهایم.
آبانماه امسال بزرگترین کارخانه فولاد ریلی کشور و چند فاز جدید ذوب آهن در استان اصفهان افتتاح شد و قرار کارخانه فولاد سبا اصفهان نیز بهزودی افتتاح شود؛ در سالهای اخیر در شهرهای مختلف استان یزد و کرمان کارخانههای فولاد و پتروشیمی به بهرهبرداری رسید و آخرین کارخانه فولاد کرمان در بهمن ماه جاری در بردسیر افتتاح شد.
این در حالی است که سواحل جنوب در هرمزگان، بوشهر و سیستان بهترین مکانها برای کارخانهجات آب بر مورد نیاز کشور است و به گفته کارشناسان هزینه جابهجایی صنایع آب بر فلات مرکزی به سواحل جنوب بسیار کمتر از انتقال آبهای کارون به فلات مرکزی است.
کارخانههای فولاد؛ پتروشیمی و آجرپزی فلات مرکزی زاینده رود و کارون را آسیبپذیر و تا مرز نابودی رساندهاند و باعث افزایش جمعیت جویای کار نیز شدهاند.
*اصرار دولت به انتقال آبهای کارون برای هفتمین و هشتمین با تونلهای بیرگان ( کوهرنگ سوم) و بهشت آباد در اوج بحرانهای زیست محیطی خوزستان
کشاورزی در مناطق فلات مرکزی بعد از انتقال آبهای کارون از سال 1332 تا کنون گسترش چند برابری داشته است و همچنان اصرار به انتقال آبهای کارون از طریق تونل سوم کوهرنگ (تونل بیرگان) و تونل بهشت آباد به عنوان هفتمین و هشتمین انتقال آبهای سرشاخه های کارون در دولت ادامه دارد.
خط انتقال آب کارون به کرمان در سفر رئیس جمهور در اردیبهشت امسال کلید خورد و بهصورت شبانه روزی در لوله گذاری هستند، زخمی شدن کارگران در حال کار در تونل سوم کوهرنگ (تونل بیرگان) بر اثر انفجار کاری در هفتههای اخیر نیز فعالیت انتقال آب سرشاخههای کارون را با وجود اینکه تمامی انتقال آبهای سرشاخههای کارون مجوز و پیوست زیست محیطی ندارند را فاش کرد.
توسعه کشاورزی با آبگران کارون در استان اصفهان 4 برابر گذشته شده است و مصرف آب در صنایع آب بر این استان 40 برابر گذشته شده و همچنان در حال افزایش است.
کشاورزی با آب کارون که پس از انتقال بسیار گران میشود فاجعه اقتصادی است و در جهت نابودی اقتصاد مقاومتی است و در بسیاری موارد قیمت واقعی آب گران انتقالی کارون در استان های مقصد انتقال آب بیش از محصول کشاورزی و حتی محصول صنعتی میشود.
هماکنون آب انتقالی با قیمت واقعی به کارخانهها و کشاورزان داده نمیشود و قیمت آبگران انتقالی غیر واقعی و با یارانههای زیاد است و این باعث توهم سود شدهه است در حالیکه این سیاستها غلط نابودگر اقتصاد و منابع مالی و منافع کشور و منابع ملی آب کشور است.
حال آنکه کشاورزی در مسیر طبیعی کارون با هوای چهار فصل و خاک حاصلخیز نه نیاز به آبگران انتقالی دارد و نه زیان آور است و در جهت تثبیت خاک و کنترل ریزگردها هم است و باعث خودکفایی اقتصادی کشور در محصولات کشاورزی میشود.
مقصد سرشاخههای کارون در تونلهای بیرگان(کوهرنگ سوم) و بهشت آباد مسیر رودخانه زاینده رود و استان اصفهان، یزد و کرمان است.
هم اکنون حتی قبل از ساخت سد بیرگان در انتقال آب تونل سوم کوهرنگ، آب رودخانه بیرگان که از سرشاخههای کارون است در برخی ایام سال با پمپاژ به زاینده رود تزریق میشود.
*راهکار مهار ریزگردها بازگشت آبهای رفته از جوی است
اما امروز چه باید کرد، این مناطق وسیع در جنوب عراق و خوزستان مناطقی حاصلخیز هستند که با توسعه اصولی و روشهای نوین شبکههای آبیاری کشاورزی باید آب و رطوبت جایگزین، آبگیریهای پیش از سدها و انتقال آبها را تامین کرد و هم محصول اقتصادی چهارفصل کشاورزی تولید کرد.
سدهای این مناطق مانند سدهای کارون یک (شهید عباسپور)، کارون 3 و کارون 4 و سد مسجدسلیمان فاقد شبکه آبیاری و صرفا برقابی برای تامین برق کشور هستند حال آنکه صنعت برق هستهای و نیروگاههای خورشیدی و بادی نیز میتوانند جایگزین سدهای افراطی برقابی خوزستان شوند؛ شایان ذکر است که عمده برق کشور از استان خوزستان و همین سدها تامین و زیان منطقهای به خوزستان وارد میشود.
از سوی دیگر باید جلوی انتقال آب سرشاخههای دائمی رودها را گرفت چرا که کاهش آورد آب، یعنی کاهش رطوبت خاک این مناطق نیازمند آب، عموم انتقال آبها را برای کشاورزی بوده، کشاورزی با آبگران انتقالی و غیر اقتصادی است و قیمت آب گران انتقالی کارون بیش از محصولات کشاورزی و حتی صنعتی در فلات مرکزی مانند برنج اصفهان، خیار یزد و پسته کرمان میشود.
*توسعه اقتصادی با آبگران در کویر توهم سود و نابودگر مقاومت اقتصادی است
فولاد و محصولات پتروشیمی که با آبگران انتقالی کارون در اصفهان و یزد و کرمان تولید میشود نیز کاملا غیر اقتصادی است و تنها با یارانههای گزاف، آب و برق و... توهم سود دارند و کاملا نابودگر اقتصاد مقاومتی و محیط زیست ومنابع مالی و منابع آبی کشور هستند.
کشاورزی در مسیر طبیعی رودها و نه با آب گران انتقالی مانند کشاورزی چهارفصل با روشهای نوین و بهرهوری در مسیر طبیعی کارون در خوزستان هم ایجاد سود اقتصادی میکند و هم با آب خود خوزستان در راستای محیط زیست و کنترل ریزگردها و با ایجاد محصول برای کل کشور است.
هم اکنون خوزستان و حتی جنوب عراق با آنکه از تمام ظرفیتهای کشاورزیاش بهره برده نمیشود تامین کننده اصلی محصولات کشاورزی برای کشورهای خود هستند.